قالب

سریال ژاپنی :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۶۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال ژاپنی» ثبت شده است

معرفی سریال کره ای خانواده ی استثنایی و سریال ژاپنی تصرف بیمارستان و چند چیز دیگر

یه سریال ژاپنی نگاه کردم که اسمش بود سریال ژاپنی تصرف بیمارستان 2023 Dai Byoin Senkyo ، اوایل خوشم نیومد مخصوصا نقش پلیسش خیلی تاپاله بود اصلا جذابیت نداشت ، بعد دیدم عه نگا کی اینجاست ؟! کی بود ؟ بعله اوپای شوهر نمونه تو 💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗 دیگه ترغیب شدم و بقیه شو دیدم . فقط به خاطر گل روی اون اوپا . موضوعش راجبه چندتا تروریسته که سردسته شون اوپاس ، و اینا میرن تو یه بیمارستان تازه تاسیس و خیلی پیشرفته هک و فلان و میخان انتقام بگیرن . هرکدومشون هم دلیلی برای این کار دارن . یجورایی داستانش شبیه 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  هم بود اون قسمت انتقامیش ولی فرق داشتا . در کل بد نبود . فصل دو هم داره که پلیسش همین بازیگره س . اعتراف میکنم که اگه بازیگر پلیسش همین اوپا تروریسته یا اوپای دیگری بود با جون و دل نگا میکردم ولی نقش پلیسش باحال نبود . 

سریال ژاپنی تصرف بیمارستان

سریال ژاپنی تصرف بیمارستان

سریال دیگه ای که تازگی شروع کردم سریال کره ای قهرمان نیستم ولی ! The Atypical Family 2024 هست ، خانواده خاص هم ترجمه شده ، و اولای قسمت دوام و به نظر باحال میاد . خوشم اومد . 

سریال کره ای خانواده خاص

قیافه رو نگا کنین شما ، چطو ممکنه یکی در عین زشت و بی حال بودن جذاب باشه ؟ چجوری اخه ؟! بازیگر سریال  💚 سریال کره ای بکشش kill it 💚 عه که کامبک بعد از سربازیشه . نمیدونم چرا همیشه پارتنراش نونا هستن . گرچه دختره بد نی . حس میکنم متوجه شده که دختره کلاه برداره . 

کلا از عقاید و رفتارشون راجبه رابطه و ازدواج و عشق خییلی خوشم میاد ، قشنگ استایل منه مرداشون . نمیدونم چرا شوهرام انقد دورن . 🙄😶🤦‍♀️

و نمیدونم مشکل از چیه ولی من نمیتونم لینک بسازم چندوقته . فک کنم اینجام داره به رحمت خدا می پیونده ینی ؟ 

دیگه اینکه برای تنوع یه توییتر ساختم . چرا واقعا اسم توییتر رو عوض کردن ؟ بعد اخه ایکس؟ خدایی؟ حداقل میذاشتی گلابی . این خارجیا اسماشونم بی معنیه . 

دیگه اینکه دارم کنسرت فن میتینگ ویکس دانلود میکنم هرکدوم یک گیگه . 


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۵ خرداد ۰۳

    سالگرد ویکس vixx 빅스

    12 مین سالگرد ویکس vixx 빅스  مبارک . امسال 10 مین سالیه که من فن ویکسم . ویکس الان بعد از 12 سال 4 نفره شده . 5 نفره بود تا پارسال پیارسال ، متاسفانه راوی هم مجبور به ترک شد . بیاین به اخرین اهنگ 6 نفره ی ویکس گوش فرا دهیم . " اخرین بود ؟ گمون کنم اخرینش این بود ! قبل از سربازی اِن این اهنگ خونده شدش " 

    12 مین سالگرد ویکس vixx 빅스  مبارک

    12 مین سالگرد ویکس vixx 빅스  مبارک

    12 مین سالگرد ویکس vixx 빅스  مبارک

    12 مین سالگرد ویکس vixx 빅스  مبارک

    اسم اهنگ : راه رفتن ، داریم راه می ریم walking 걷고 있다 빅스 : 

    امروز نمیدونم چرا هرکاری میکنم نمیتونم لینک اضافه کنم . برای همین لینک اهنگ رو اینجوری میذارم : 

    https://uupload.ir/view/01._걷고있다_(walking)_0xoa.mp3/

    معنی : 

    توی یه کوچه ی ساکت و آروم
    به آهستگی اون روز توی خاطرم نقش میبنده
    به این فکر میکنم که شروع کردی و بالاخره اولین قدمت رو برداشتی
    و به آرومی رو برگردوندی و به زمانی که گذشته نگاه کردی
    توی این راه، با تو
    خودم رو میبینم که بدون هیچ حرفی دارم باهات راه میرم
    هر موقع از مسیر های دور و درازی که تا اینجا باهات توشون قدم گذاشتم،رد میشم
    رد پاهایی که روی هم جمع شدن
    تسلی بزرگی برام میشن
    بیا پیدام کن
    چیزایی هست که میخوام بهت بگم
    به تویی که تا اینجا به همراهم قدم گذاشتی
    کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ، ممنونم
    کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ،میخام بهت بگم ممنونم

    وقتی به عقب برمیگردم و به نیمی از جوونیم که گذشته

    با جزئیات نگاه میکنم، خیلی دور تر به نظر میآد
    پا برهنه و بدون هیچ ترسی به سمت جلو قدم برداشتیم
    توی همچین مسیر تاریک و مبهمی
    گاهی میخواستم دست بکشم
    اگه تو کنارم نبودی ، الان کجا سرگردون بودم
    هنوز خیلی کم تجربه ام و رویای بزرگی دارم
    گستاخانه و خیره کننده راه میرم
    توی این راه ، با تو
    گستاخانه و خیره کننده راه میرم
    توی این راه ، با تو
    خودم رو میبینم که بدون هیچ حرفی دارم باهات راه میرم
    هر موقع از مسیر های دور و درازی که تا اینجا باهات توشون قدم گذاشتم،رد میشم
    رد پاهایی که روی هم جمع شدن
    تسلی بزرگی برام میشن
    بیا پیـــــــــدام کن
    چیزایی هست که میخوام بهت بگم
    به تویی که تا اینجا به همراهم قدم گذاشتی
    کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ، ممنونم

    کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ، ممنونم
    خاطرات مسیری که باهم ازش گذشتیم، باقی میمونن
    وقتی به آرومی یادم میــــــــــــــــآد
    که شروع به قدم زدن کردیم و از این مسیرها گذشتیم، به تو فکر میکنم
    به تویی که در انتهای این راهِ تاریک مثل نور درخشیدی
    اشکالی نداره ، سخت کار کردی ، ممنونم
    امروز هم سخت کار کردی ، ازت ممنونم
    ممنونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم 


    🧡 مطالب پیشنهادی 🧡  ( اِن چا هاک یون  ) 

     

  • نظرات [ ۲ ]
    • پنجشنبه ۳ خرداد ۰۳

    سریال کره ای هفت فراری . سریال ژاپنی جغد

    سریال ژاپنی جغد رو چند قسمت دیدم ، فک میکردم خیلی باحال باشه ولی چیز خاصی نبود ، راستش اون پسر جذابه هم نقش تاثیرگذاری نداشت . دراپش کردم . 

     

    سریال کره ای هفت فراری رو فصل دو رو به خاطر وجود بازیگر جدید دوباره شروعش کرده بودم چندوقت پیش گفتمش ، ولی اصلا نگفتن این فرد جدید که وارد بازی شده کی هست چرا اومده هدفش چیه و چرا عاشق هان مونه ی جنده س ، خدایی جنده بود و اصلا همه ی فتنه ها زیرسر اون بود ، بعد یهویی تصمیم گرفتن مین دوهیوک بیاد عاشق هان مونه شه و ازش محافظت کنه و اصلا قمر در عقربی بود سریال . یهو همه ی کاراکترا خوب شدن ، به کارهای بدشون پی بردن ، فلان . فقط کسی که بد بود این شیم جون سوک با بازی اوم کی جون ، بود که تا اخر شیطانی بود که حد نداشت 😄 اوایل بازیش خیلی مصنوعی بود برعکس بازیگرش که خیلی بازیگر خوبیه ، ولی بعدش طبیعی تر شد ؛ قسمتای اخر که یهو تلفن زد به پلیس و یهو ادای ادمای ترسیده رو در اورد و بعدش خندید واقعا عالی بود بازیش ، چندبار اون صحنه رو دیدم ، فرد جدیدی که به سریال اضافه  کردن هم الکی منفی بود و یهو الکی کشته شد . اصلا معلوم نشد امدنش بهر چه بود ؟! ولی اینکه بالاخره زدن شیم جون سوک رو کشتن رو دوس داشتم چون همچین ادمی که نباید زنده بمونه باید کشته شه دیگه . زندان چه معنیی داره .  درکل سریالی پر از اب و خنده داری بود . پنت هواس از این بهتر بود 😁 . 

     

    یه سریال کره ای 100 قسمتی هم نگاه کردم ، اسمش بود سریال کره ای مردی پشت نقاب ، اسم کره ایش میشد ، رازه مرد . به حدی این سریال اب بود که حد نداشت . درمورد یه خانواده ایه که متشکل از مادر و پسر عقب افتاده شه ، مادره پولداره و ابله به تمام معنا ، خلاصه یه سری اتفاقات می افته و مادره می افته زندان بعدش میمیره و میخان پسررو هم بکشن که به سرش ضربه میخوره و می افته تو اب و بعدش درست میشه ، از عقب افتادگی در میاد و میره دادستان میشه و میره تا انتقام بگیره . اصلنم نه پشت نقاب بود نه چیزی ، انقد تابلو رفتار کرد که سر قسمت 40  همه ی عالم فهمیدن که این همون پسر عقب افتاده اس . درهرحال . اینم دیدمو . از سریالای در حال پخش فقط تونستم سریال لی مینکی 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 رو ببینم . 

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  سالگرد ویکس  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡سریال کره ای سونجه رو بردار و بدوسریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

     

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۳ خرداد ۰۳

    سریال ژاپنی شوگون Shogun

    سریال ژاپنی شوگون Shogun که از رمانی خارجی به همین نام ساخته شده ، از هر لحاظ قشنگ و جذاب بود . صحنه های که نشان دهنده ی فرهنگ و سنت ژاپنی هاس ، سکوت انها ، احترامات و همه چیز ، به راحتی از جان میگذرن و برای اربابشون که بهش وفادار هستن هرکاری میکنن و اگه با نظرش مخالف باشن و یا مردنشون کمکی به پیشبرد اهداف ارباب بکنه به راحتی هاراکیری میکنن ، بعد از زلزله انگار که هیچ اتفاقی و مصیبتی اتفاق نیفتاده حیاط رو جارو و دوباره مشغول ساختن خونه میشن ، همه و همه فوق العاده در اورده شده بود .

    و از همه مهمتر تقابل یک غربی با این فرهنگ و تناقضاتی که براش پیش میاد . همچنین دریافت این تفکر که اگر غرب چیزهای خوبی داره چیزهای بدی هم داره و اگه ژاپن چیزهای بدی داره چیزهای خوبیم داره و چقد این مورد تو سریال خوب نشون داده شده بود . رابطه ی جنسی حتی که تو غرب یه امر کثیف و بدیهی باشه تو ژاپن انقد باهاش احترام امیز و شاعرانه برخورد میشه که دهن غربیه باز مونده . خودش میگفت تاحالا راجبه این موضوع انقد شاعرانه فک نکرده بوده . 

    واقعا سریال قشنگی بود .

    داستان سریال راجبه فردی به اسم توکوگاواعه که یکی از اشراف زاده های ژاپنه که فامیل امپراطور حساب میشه ، امپراطور مرده و ولیعهد هنوز بچه س . پس قانونا اونها 5 نفر نایب السلطنه رو از اشراف انتخاب میکنن تا کارهای مملکت رو پیش ببرن . توکوگاوا هم یکی از اون نایب السلطنه هاس . اون 6 نفر از اقوامش رو به ازدواج افراد سلطنتی و اشراف زاده ها در اورده . و درکل فرد قدرتمند و زیرک و سیاستمدار و روباه صفت و خودخواه حتی ،اون برای پیشبرد اهدافش که بیشتر برای کشورش ژاپنه ، از هیچ کاری فروگذار نمیکنه . 

     4 تا نایب السلطنه ی دیگه میخان به بهونه ای اونو خلعش کنن . برای خلع یک نفر نیازه که این مجمع 5 نفر باشه . همچنین اونا با برگذاری جلسه ای تو قصر اوساکا ، توکوگاوا رو یجورایی زندانی میکنن تا تصمیمشون رو بگیرن . قبل از تمام این قضایا یک کشتی انگلیسی هلندی به یکی از جزیره های ژاپن رسیده ، برای اولین باره که یک انگلیسی پا به ژاپن می ذاره . ارباب اون جزیره به دستور توکوگاوا انگلیسی رو میاره به اوساکا ، توکوگاوا احساس میکنه که این انگلیسی به دردش خواهد خورد . از قضا عروس یکی از همراهان و وفادارش ، انگلیسی بلده پس اونو به عنوان مترجم مرد انگلیسی می گماره . " یهو کلمه هام رسمی شدن 🙄😄" این بین رابطه ی بین عروس و فرد خارجی و حرفایی که باهم می زنن واقعا جالب و قابل تامل و قشنگ بود . 

    داستان های خیلی پیچیده ای رخ میده و درکل سریال  میخاد زندگی و کارهای توکوگاوا ایه یاسو  و شوگون شدنش و اون مرد انگلیسی  ویلیام ادامز که شخص مهم و تاثیر گذاری در ژاپن میشه رو نشون بده .  

    شوگون در کلمه یجورایی به معنای فرمانده ی کل قوا هستش ، در زمان شوگون سالاری ، درواقع قدرت اصلی دست شوگون ها بوده و امپراطور مجسمه ای بیش نبوده . 

    داستان سریال شش ماه قبل از نبرد بزرگ سکیگاهارا رو نشون میده ، درواقع مرد انگلیسی هم دقیقا تو همین وقت به ژاپن میرسه . تو این نبرد که بین این 5 تا " تو تاریخ 3 تا نایب السلطنه هست " هست ، توکوگاوا ایه یاسو پیروز میشه و شوگون سالاری رو ایجاد میکنه . 

    تو این دوران ژاپن بعد از اینکه دست از کره می کشه و جنگ رو تموم میکنه ، پرتقالی ها و اسپانیایی ها برای تجارت بین المللی به ژاپن میان و اون اشراف زاده هایی که گفتم ، برای منفعت خود و کشور تصمیم میگیرن که تجارت با خارجی ها رو قبول کنن ، ولیکن این خارجیا در برابر این تجارتشون فقط یه شرط دارن و اون اینکه ژاپن بذاره که تو ژاپن مسیحیت رو گسترش بدن .برای همینه که در اون دوران حدود 3 درصد ژاپنی ها مسیحی میشن ، پرتقالیا و اسپانیایی ها مسیحی کاتولیک هستن . اونها در کنار تجارتی که دارن میکنن ، در کنارش دارن جای جای جزیره های ژاپن رو میشناسن و حتی یه مقر هم تو ماکائو درست کردن . خلاصه گربه برای رضای خدا موش نمیگیره ، وقتی انگلیسیه به ژاپن میاد انگلیس و هلند مسیحی پروتستان هستن و کاتولیک ها رو کافر میدونن ، اونا میگن که اسپانیا و پرتقال که با ما تو جنگه دارن ژاپن رو استعمار میکنن ، اون توضیح میده که پرتقال و اسپانیا باهم مسابقه گذاشتن که دنیارو بچرخن و هر کشور و زمینی رو که دیدن اونجا رو به کیش خود در بیارن و اینجوری اون کشور ماله اونا میشه . در همین راستا ،  ژاپنیا نباید اجازه بدن که اینا تو کشورشون جولون بدن و ژاپنو مفتکی هاپولو کنن ،  سر همین حرفاام میشه که توکوگاوا کنجکاو میشه و میخاد که این مرد انگلیسی رو ببینه . 

    بعدها سالیان بعد اتفاقاتی می افته که باعث میشه مسیحیت ممنوع شه و ژاپن همه ی مسیحی ها و خارجیا رو میکشه و هرکیم وارد خاکش میشده درجا میکشته . و بعدشم حدود 2 قرن میره به انزوا . 

    تاریخ موجود در این سریال و سرگذشت هرکدوم از افراد خیلی جذاب و به طبع طولانی بود که فک نمیکنم اگه بذارمش اینجا بخونینش که خب چه کاریه وقتی ویکی پدیا هست ؟! نه ؟! بنابراین برای بعدهای خودم و یا شاید برای علاقمندها ، لینک های ویکی که مربوط به تاریخ این سریال هست رو اینجا می ذارم . 

    Shogun - Wikipedia

    شوگون (مینی‌سریال ۲۰۲۴) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    ویلیام آدامز (دریانورد) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    نبرد سکیگاهارا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    شوگون‌سالاری توکوگاوا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    هوسوکاوا تاما - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    توکوگاوا هیده‌تادا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    حادثه اوکاموتو دایهاچی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    توکوگاوا ایه‌یاسو - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    تویوتومی هیده‌یوشی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    یکی از حرف های ماریکو " عروس مترجم " به مرد انگلیسی خیلی جالب بود و نشون دهنده ی فرهنگ سکوت ژاپنیه : 

    " چیزی از حصار هشت لایه میدونی ؟ از دوران بچگی بهمون یاد میدن  همچین چیزی رو در خودمون بسازیم . یک دیوار نفوذ ناپذیر که هرموقع نیاز داشته ابشیم بتونیم پشتش پناه ببریم ، باید به خودت یاد بدی که بدون شنیدن گوش بدی . به عنوان مثال میتونی صدای افتادن یک گل رو بشنوی یا صدای رشد سنگ ها رو . اگه خوب گوش بدی ، شرایط فعلیت محو میشه . گول مودب بودن و تعظیم های مارو نخور ، ممکنه زیر تمام اینها در عالم دیگری باشیم . در امن و امان و تنها ...! "

    یک شعر از ماریکو قبل از مرگش : 

    " اگر کلماتم همانند گل های پراکنده در باد و برگ های ریزان جاری می شدند ، اشعارم چه اتشی برپا میکرد " 


    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای در حال پخش 2024 چی ببینیم ؟!

    سریالای جدید در حال پخش کره ای که قرار ببینم حالا یا در حال پخش یا اینکه تو لیستم میذارم بعدا یهو دانلود کنم ببینم : 

    🧡 سریال کره ای  The Midnight Romance in Hagwon 2024 عاشقانه نیمه شب در آموزشگاه : اسم کره ایش خیلی ساده تره ، فارغ التحصیلی 

    💚سریال کره ای  Missing Crown Prince 2024 ولیعهد گم شده : اینم اسم کره ایش میشه ، ولیعهد ،ناپدیده شده

    💙سریال کره ای  Chief Detective 1958 2024 بازرس ارشد 1958 : راستش اینو نصف قسمت یک رو دیدم زیاد جذبم نکرد فضاش خییییییییییییلی قدیمی بود . ولی به خاطر گل روی لی جه هون بعدا کامل شد می بینم . 

    💜سریال کره ای  The Escape of the Seven: Resurrection 7 فراری: رستاخیز : فصل دوشم و به اندازه ای اب و خنده دار و کلیداسرار شده که حد نداره . ولی چون باهاش می خندم می بینم چی میشه . ولی واقعا مسخره س اخرش دختر عوضی سریالو یهو مثبت کردن . 

    💗سریال کره ای The Atypical Family 2024 خانواده استثنایی : اسم کره ایش میشه : قهرمان نیستم ولی ! هوم این سریالم به خاطر بازیگراش قرار ببینم به نظر این سری سریالا همش سفردرزمان هستن 😄

    ❤سریال کره ای  Crash 2024  تصادف : گل سریالا که لی مینکی 💜سریال کره ای در پس لمس تو  💜 عزیزم توش بازی کرده و مدتهاس منتظرمش . اینو حتما در حال پخش می بینم . 

    🤎سریال کره ای  Connection 2024 ارتباط : از اونجایی که بعد از سریال ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘   از جیسونگ خوشم اومده تصمیم گرفتم این سریالشم ببینم تیزراشم بد نی فقط کاش جیسونگ دست از چندنقشه بازی کردن برداره . فهمیدیم که بازیگر قابلیه . 🤭😁🙄


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡

  • نظرات [ ۱ ]
    • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای پدرم عجیبه My Father is Strange


    از این سریالای خانوادگی با 52 قسمت بود . 

    داستان از جایی شروع میشه که بازیگر آن جون هی مدتهاس بازیگره ولی به این معروفه که بازی هاش مث رباته . حالا یه سریال بهش پیشنهاد شده که اونجا رابطه پدر و پسری وجود داره تو فیلمنامه ، آن جون هی پدر نداره ، با مامانش و شوهر ننه ش تو امریکا زندگی میکرده و چون خودشو بین اونا اضافی میدیده اودیشن داده اومده کره یه مدت خواننده بوده حالا بازیگر شده . اون چون میخاد هرجور شده تو این سریال بازی کنه ، تصمیم میگیره دنبال باباش بگرده . 

    پدر داستان یه مغازه ی کیمباب و رامیون فروشی معمولی داره که استجاریه . 4 تاام بچه داره یه پسر و سه تا دختر . یکی از دخترا که از همه ی دخترا بزرگتره وکیله و برای خودش کسیه . عقل دارشون یکی این بود یکیم دختر اخریه . پسر خانواده 5 ساله که داره ازمون خدمات اجتماعی میده و قبول نمیشه ، تازه دوست دخترم داره . دختر اخریه تو یه مجموعه ورزشی مربی یوگاس . دختر وسطیه که مثلا داستان روی اونه ، از همشون کودن تر و بی انعطاف پذیرتر بود 3 ساله دنبال کار میگرده و پیدا نمیکنه . زمان مدرسه هم مث خرس چاق بوده و یکی بهش قلدری میکرده . اون میره مصاحبه تو شرکت بازیگر آن جون هی و همون قلدر رو اونجا می بینه از شانس همونجا استخدام میشه . و میشه منیجر بازیگر آن جون هی . ان جون هی با پرس و جو باباشو پیدا میکنه و میگه که میخاد با اون زندگی کنه . پدر داستان قبول میکنه که اونو به عنوان پسرش بپذیره و به خانواده اطلاع میده . خلاصه پسره میاد خونه و یه سری وقایع خنده دار و بامزه رخ میده . تو همین اثنا دوست دختر پسر اولیه حامله میشه و میاد خودشو معرفی میکنه و اینا ، دختره کیه ؟ همون قلدره مدرسه دختر وسطی . از اونورم دختر وکیله با دوس پسر هشت سال پیشش دوباره شروع میکنه به دیدار کردن و خلاصه اینجوری و اونجوری .

    حالا قضیه عجیب بودن پدره چیه ؟! بازیگر آن جون هی اصلا پسر این مرده نی ، این رازیه بین پدر داستان و زنش و هیچکس ازش خبر نداره . حالا چطور شده که اینجوری شده ، مرده تو جوونیش ورزشکار بوده و جودو کار میکرده روز قبل از مسابقه ، تو یه کوچه ای می بینه که سه نفر دارن یکیو کتک میزنن ، اول بی توجه رد میشه چون فردا مسابقه ی مهمی داشته ولی دلش نمیاد و برمیگرده و می بینه طرف همونجا مرده ، میره زنگ میزنه پلیس که اینجا یکی مرده ولی پلیس عوضی میاد خودشو به عنوان مجرم میگیره و به جرم قتل 3 سال می افته زندان . بعدشم سابقه دار میشه و هیچکس حرفشو باور نمیکنه کارم بهش نمیدادن و مادرش مریض بوده ، یه روزم موقع کارگری کردن بهش انگ دزدی می زنن و دوروز میره بازداشگاه و تو همون دوروز مامانه می میره . تو این مدت زنش که دوستش بوده همیشه بهش ایمان داشته و اعتماد و اون بوده که برای مامانش ختم میگیره . بالاخره بعد از چندوقت یه دوستی تو امریکا بهش زنگ میزنه و میگه که بیاد امریکا و زندگیشو عوض کنه ، مرده قبول میکنه و میره ، همون روز اول که میرن کلاب نوشیدنی بخورن انفجار رخ میده و بعدشم چون اینا تو کلاب کتاشونو عوض کرده بودن رو حساب اسم پاسپورت ، اونی که مرده رو به اسم این میزنن و اینجوری میشه که زنش بهش میگه حالا که اینجوری شدش بیا با همین اسم زندگیمونو ادامه بدیم .

    مرده ترسوو مظلوم و بدبخت بودش که مشخصه ی همه ی فقیراس ، اول میترسه و میخاد که خودشو معرفی کنه ولی زنش میگه که حامله اس و اینجوری بچه هاشون با انگ بابای قاتل چجوری میخان زندگی بگذرونن و اینا . اینطوری میشه که 35 سال با اسم اون دوست مرده ، زندگی میگذرونه . حالا پسر اون مردهه فک میکنه که این که اسم باباشو داره ، باباشه . مرده هم شصتش خبر دار و بعد دیدن اینکه پسره چقد طفلکیه به خاطر اینکه خودشم گناهکار میدونه میخاد که یخورده از گناهش کم کنه و میخاد نقش پدر رو برای پسره ایفا کنه . تا اینکه سر یه قضیه هایی پسره شک میکنه و دی ان ای میگیره و متوجه قضیه میشه و اینا ، خلاصه ، بعدشم  دختر وکیله خودش متوجه قضیه میشه و میره تحقیقات و باباشم میره برای دزدی هویت خودشو تحویل میده ولی چون به جرمش اعتراف و پشیمون بود زندان نمی افته . بعدشم دختره ،برای پرونده ی قتل باباش شاهد پیدا میکنه و باباش از قتل مبرا میشه . 

    اخرشم همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه  . همه ی کاراکترا خیلی خوب بودن به جز نقش اصلی ینی جونگ سومین ، دختر وسطی ،که من اصلا از نقشش خوشم نیومد . مارمولک بود یخورده  . دختر وکیله و شوهرش خیلی باحال بودن مخصوصا شوهرش . پدر داستان خیلی بابای خوبی بود ولی یخورده بی عقل بود و اخراشم داشت دیگه زیادی مظلوم نمایی میکرد .  یه سری اب هاییم داشت که میشه زد جلو . ولی در کل سریال قشنگی بود .هم خنده دار بود هم گریه دار . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال کره ای اهریمن من  💚معرفی کتاب بلندی های بادگیر 💚سریال کره ای رای کشنده 💚سریال کره ای خواننده ی جزیره ی دورافتاده قسمت اخر 💚 سریال کره ای بکشش kill it 💚 سریال کره ای مرد من فرشته ی عشق 💚 فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن 💚سفر انار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۰۳

    سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown

    سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown ، درمورد ژوانگ جیه و چن مای دونگ که تو زمان دبیرستان باهم همکلاسی بودن . هردو درونگرا و کم حرفن و هردو مشکلاتی دارن . ژوانگ جیه تصادف کرده و یه پاش از زانو به پایین قطع شده و چن مای دونگ مادر پدرش طلاق گرفتن . اونا تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن . سالها میگذره و هردو دارن زندگی خودشونو میکنن که اتفاقی دوباره همو می بینن و این سری ژوانگ جیه میره تا با چن مای دونگ سرحرفو باز کنه و دوست بشن . ولی چن مای دونگ همش یبس بازی در میاره . ژوانگ جیه تو شانگهای کار  و زندگی داره و کارشناس فروش خیلی خوبیه . اون دوس داره همچنان تو شانگهای بمونه و نمیخاد به شهر کوچیکشون برگرده . میگه وقتی اینجاس ازاده و کسی نمی شناستش کسی به لنگ زدنش توجه نمیکنه و کسی نمیدونه که پدرمادرش کیا هستن . شهر بزرگو دوس داره دیگه . مشخصه ی بارز همه ی دهاتیا 😄 اون تو زندگی عشقی شانس نیوورده درواقع زندگی عشقی خاصی نداشته با رییس بخششون سه سال رابطه داشته ولی رییس بخشه ادم حسابیه و از یه خانواده درست حسابی ثروتمند ، طبیعتا اونا هیچ وقت اجازه نمیدن پسرشون بیاد یه دختر دهاتی معلول رو بگیره . برای همین کات کردن . درواقع دوس پسر دیگه ای نداشته . چون به هرکی درمورد معلول بودنش میگفته طردش میکردن . بیشعور زیاده دیگه بالاخره .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    من در واقع فک میکنم وقتی اومد دهاتشون و دوس قدیمشو دید به این فک کرد که ممکنه بتونه یه مدت با این دوست قدیمش باشه و لاس بزنه چون اون از هرچیزی زندگیش خبر داشت و معلول بودنش براش مهم نبود . و بهش به چشم کاستی و بد نگاه نمیکرد . با اینحال میگفت که همیشه چن مای دونگ رو دوس داشته و یجورایی عشق یک طرفه بهش داشت ، ولی خب چن مای دونگ دنبال ثبات بودن تو زندگیش و اگرم میخاست با کسی باشه ،میخاست ازدواج کنه ، ژوانگ جیه انقد میره میاد بالاخره پسره نرم میشه و بهش پا میده . درواقع اونم راضی بودا دختترو میخاست ؛ولی هی داشت مقاومت میکرد . شاید میخاست ثابت قدم بودن دختترو بسنجه .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    اینجا داشت به چن مای دونگ میگفت : منزوی بودن هم یجور جذابیته  

    با همه ی اینا رابطه عاشقانه شون شروع میشه ولی با اینحال ژوانگ جیه همیشه اینو به مای دونگ میگه که اون بالاخره میخاد برگرده به شانگهای و نمیخاد وقتی ده سال دیگه به زندگیش نگاه کرد پشیمون بشه که چرا زود ازدواج کرده و فرصتهای بیشتری رو برای کار و موفقیت امتحان نکرده . درواقع سریال خیلی سعی داره که مستقلی دختره و تصمیم های دختره تحت شعاع عشق و ازدواج قرار نگیره و اینو نشون بده که زن ها هم باید مستقل باشنو ازاد و اینا . ولی خب هرجوری و با هرفرهنگی که بخای حساب کنی استقلال فردی و ازادی فردی هیچ جوره با ازدواج و رابطه ی عاشقانه ای از نوع رابطه ی این دو، شدنی نیست . و سریال سعی داره بگه که بالاخره یکی باید این وسط کوتاه بیاد برای دیگری ولی اینکه یک نفر خودشو فدای رابطه کنه و دیگری کار و بار خودشو داشته باشه و همش خودسر و بدون برنامه و مشورت کار کنه و بی خبر بره و بیاد اونم برای مدت طولانی کار درستی تو رابطه نی . و اگه قرار ازدواج کنین همه ی جوانب رو بسنجین و رابطه ی دورادور رو انجام ندین . 

    رابطه این دو عمیقتر میشه تا جایی که باهم میخابن ، مادربزرگه مچ جفتشونو میگیره و اصرار داره که حالا که باهم انقد صمیمی شدین خب ازدواج کنین ، چینیا خیلی ازدواجی و سنتی هستن ،😁⚡💜  اصلا من مرد چینی میخام اصلا من چن مای دونگ میخام 😁⚡💜 اینا هم هول هولکی نامزد میکنن ، دختره داره یه کارافرینی انجام میده و باید بره شانگهای و مدتی حداقل یک سال دنبال این کارو بگیره ، و فردای نامزدی ، بدون اینکه به چن مای دونگ بگه میره ایستگاه و دقیقا دقیقه ی نود اینو بهش میگه ، منم عصبانی شدم چه برسه به نامزد عاشق ، پسره واقعا همه جوره هوای دختترو داشت همه جوره خیلی مهربون و از خودگذشته و مراقب و خیلی مرد بود واقعا یه مرد عالی ، ولی اینکه فقط یک نفر خودشو بذاره کنار و همش اجازه بده کسی که عاشقه یک سال ازش دور باشه واقعا دوراز انتظار و دور از شعور نیست ؟ خیلی مسخره س . بعد بدون گفتن دلیل و مشورت حداقل از قبل میگفت . خلاصه اینا باهم قهر میکنن و پسره نمیخاد کوتاه بیاد .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    با اینحال این رابطه و این ازدواج و این عشق برای بچه بازی نبود ، ینی اینجوری نبود که خب عه این دختره اینجوری میکنه هی حسابگر باشه که من این همه محبت از خودگذشتگی حالا که تو اینجوری تمومه همه چی ، من شخصا اینجوریم 🙄😄 فقط باهاش قهر میکنه ولی همش حواسش هست بهش . بعد یه مدتی میگذره و یه تصادف رخ میده که دختره نزدیک بود بمیره ، ولی تصادفه رخ نمیده ، با اینحال اگه رخ میداد دختره میمرد ، که به نظرم اگه می مرد تراژیک تر میشد 😁😶 دختره اونجا به خودش میاد و به این نتیجه میرسه که اینکه کنار کسایی که دوس داره باشه خیلی بهتر از موفقیت تو شهره و کارشو تو شهر خودشم می تونه انجام بده ، یهوییم یه فرصت کارافرینی تو دردهات خودشون جور میشه و برمیگرده همونجا . اخرش یخورده اب بود و مستقل بازی دختترو زیادی کش دادن . دیگه داشت عنشو در می اورد . ولیکن ...

    خیلی سریال قشنگ و سافتی بود . رابطه ی بینشون خیلی قشنگ و دوست داشتنی و غبطه امیز بود ، ینی من میگفتم چجوری میتونن همچین رابطه ای رو بین دونفر بسازن و چقد خوب میشه منم بتونم همچین رابطه ای داشته باشم ، یجوری بود که نمیتونم توصیفش کنم ولی خیلی خوب بودن . چن مای دونگ واقعا یه پارچه اقا بود . دختره ام دختر خوب و با ادراکی بود تنها عیبش این بود که زیاد با بزرگی و لاکچری بودن شهر بزرگ تسخیر شده بود و یهویی خودشو تو یه رابطه عشقی انداخت که امادگیشو نداشت ، مخصوصا از این لحاظ که برای رابطه باید تلاش کرد و از خودگذشتگی . اونم با کسی مث چن مای دونگ ،که خودش همچین ادمیه . و چقد سخت تونسته قلبشو به روی یه دختر باز کنه .  همچین پسری خیلی وابستگی داره و خیلی حس مالکیت و مخصوصا مسئولیت داره و میخاد همه چیزشو برای رابطه بده . و میخاد که یه مرد زندگی باشه و نه کسی که هیچ بویی از مسئولیت و احساس نبرده و بگه این نشد بعدی ...برای همین این کش مکش ها یخورده عصابمو خورد کرد ، مسائل مربوط به مرگ و تشییع جنازه که شغل پسره بود هم یخورده زیادی بود که میشه ازشون چشم پوشی کرد چون من میزدم جلو . با همه ی اینا خیلی دوسش داشتم سریالو .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    این سریال چینی رو بعد از مدتهای زیادی دیدم . و واقعا چسبید بهم . یکی از او اس تی های سریالم خیلی قشنگ بود . مخصوصا معنی او اس تی ها خیلی قشنگ بودن . که به مرور به عنوان پست جداگونه می ذارمشون . فعلا اینو داشته باشیم اینجا که خالی از لطف نی : 

    نیمه شب با خاطراتت

    گذشته ای که ماه یاداوری کرده

    اتاق احاطه شده با حسرت

    نمیتونم خودمو از این توهمات زیبا خلاص کنم

    گیج شدن از نورهای سوسوزن

    وقتی که شهاب سنگ از کنارت رد میشه

    ارزوم کردی

    برام عجیبه ینی متوجه اشتیاقی که بهت دارم شدی؟


    There Is a Lover in My Hometown
    My Hometown Has A Lover
    Wu Xiang You Qing Ren
    Chun Se Ji Qing Ren
    吾乡有情人
    情人
    吾鄉有情人

    در بهار عاشق خواهم شد


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚   سریال چینی خون جوانی  💚 ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۱ ارديبهشت ۰۳

    معرفی فیلم ژاپنی و کره ای و چینی

    چندتا فیلم دیدم . 

    فیلم ژاپنی Godzilla Minus One  :

    برای سال 2023 عه ، درمورد جنگ جهانی دومه ژاپنه ،  خلبان جنگنده ای که برای یه ماموریتی رفته بود ، به بهونه ی اینکه جنگنده ش خرابه برمیگرده به جزیره ی ادو تا تعمیرکارا درستش کنن ، تعمیرکار بهش میگه جنگنده ات مشکلی نداشت و مشکوک نگاهش میکنه ، نفر بعدی میاد بهش میگه که درکش میکنه و برای جنگ شکست خورده چرا ادم باید جونشو به خطر میندازه ،شب گودزیلا به جزیره حمله میکنه و فقط خلبانه و یه تعمیرکاری زنده می مونن . برمیگردن توکیو و اونجا می فهمه همه خانوادش مردن . یه روز تو خیابون یه زنی با بچه رو می بینه که درحال فراره ، زن بچه رو میده دستش و میره ، خلبان می مونه و بچه . دوتا خیابون اونطرفتر زن رو می بینه و زن با بچه میان خونه خرابه ی خلبان . همخونه میشن . بچه ماله زنه نی اونم بچه رو پیدا کرده . خلبان کار پیدا میکنه که پول خوبی داره . کم کم خونه می سازه و تازه داشتن بهم انس میگرفتن و زندگیشون درست میشد که این سری گودزیلا میاد توکیو و باز خرابی به بار میاد و اینا ، خلبان  و بقیه افراد این کاره سعی دارن تا گودزیلا رو بکشن . فیلم خوبی بود . البته فیلم ژاپنی شین گودزیلا هم خوبتر بود . چون اوپای ژاپنیم هاسگاوا توش بود . 😁 گودزیلای توی فیلم شبیه moo تو کارتون monster rancher بود . هردو رو باهم سرچ کنین میتونین موو رو ببینین . چون فیلترشکن ندارم . عکس مو برام لود نمیشه . 😭😄

    فیلم ژاپنی گودزیلا

    فیلم ژاپنی گودزیلا

    فیلم کره ای مرز جنوب 2006 South Of The Border :

    درمورد یه خانواده ی کره ی شمالیه که متوجه میشن پدربزرگشون نه تنها نمرده بلکه تو کره جنوبیه و خیلی پولداره و اینا ، اوناام تصمیم میگیرن همگی فرار کنن کره ی جنوبی . ولی پسر خانواده یه معشوقی اینجا داره و سخته که ترکش کنه ، بهش میگه وقتی رسید جنوب ادم می فرسته که اونم بیارن جنوب . با هزارتا بدبختی میرسن جنوب و می فهمن پدربزرگه مرده . خانواده جنوبی پدربزرگه بهشون یه رستوران میدن . پسره چند تا دلال پیدا میکنه برای اینکه بتونه دختررو بیاره جنوب ولی همشون کلاه بردار از اب در میان . بعد یه مدت خواهر پسره بهش میگه که خبردار شده که دختره ازدواج کرده توام دیگه دست بردار و زندگی خودتو بکن . اینجوری میشه که پسره ازدواج میکنه . بعد چندسال دختره فرار میکنه میاد جنوب ، ولی مرده دیگه ازدواج کرده . با اینحال میره پیششو و اینا ، اخرسرم دختره متوجه میشه که پسره ازدواج کرده و میره دنبال زندگی خودش . 

    فیلم بدی نبود . قابل دیدن بود . از فیلم ایرانی تمساح خونی هزاران برابر بهتر بود . 

    دیروز رفتم سینما این فیلم رو دیدم و به اندازه ای اب و مسخره بود که اصلا نمیدونم چی بگم  . 

    فیلم ژاپنی تو روزمو ساختی you made my dawn  :

    درمورد یه دختر دبیرستانیه که همیشه ماسک میزنه و اختلال اجتماعی ؟ داره . روش نمیشه قیافه شو به دیگران نشون بده . نمیدونم چرا . و یه پسری که از این دختره خوشش میاد و میخاد کاری کنه ماسک نزنه و خود واقعیش باشه . نقاشیشم خوبه . فیلم متوسطی بود از این دبیرستانی ها و اینا . پسره جذاب بود . 😁⚡

    فیلم ژاپنی you made my dawn

    این مثلا معلم نقاشیه مدرسه س به بچها مشق میداد خودش اینجوری فیلم نگاه میکرد . 🤣

    و می رسیم به گل فیلم ها ، 

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024 :

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    با بازی کیم گو اون و لی دو هیوک که هردوشون دیروز تو جشنواره ی بکسانگ جایزه گرفتن . فیلم خیلی باحالی بود و خیلی خوشم اومد و کمی تا قسمتی ترسناک ولی ترسناکیش از فیلم کره ای شیون کمتر بود . 

    خلاصه ی فیلم رو مترجم فیلم، خیلی خوب بازگو کرده بود برای همین من دیگه چیزی ننوشتم . 

    اول فیلم دو بخش معرفی شخصیت ها و داستان اصلی فیلم رو داریم که هواریم و سانگ دوک و کارشون رو معرفی میکنه نشون دادن خانواده پارک و دیدگاه هواریم به کارش و موجوداتی که باهاش سرو کار داشت، جسدی که دندون مصنوعیش گم شده بود و نحوه کار و دیدگاه سانگ دوک به زمینه فنگ شویی ،از اونجایی که به نظر هواریم روح جد بزرگ خاندان پارک در عذاب بود و با توجه به پولدار بودن مشتری تصمیم میگیره این کار رو با سانگ دوک انجام بده و این وسط پول زیادی هم به جیب بزنن
    تا جایی که سانگ دوک منطقه رو می بینه و متوجه انرژی شیطانی اون محل میشه
    و وقتی از این کار سر باز میزنه، هواریم برای اینکه بتونن پولشونو بگیرن، سعی میکنه راضیش کنه که با رقص خدایان، میتونه انرژی شوم قبر رو به اجساد خوک ها منتقل کنه و خیلی راحت قبر رو جابجا کنن ( که صاحب کار میخواست تابوت پدربزرگشون سوزنده بشه_به نظرم خانواده میترسیدن سابقه بد پدربزرگ که خائن به وطن بوده، لو بره_) بعد خارج کردن تابوت، به خاطر بارون ناگهانی، سانگ دوک توصیه میکنه که جسد تو روز بارونی سوزونده نشه که روح بتونه آروم بگیره و قرار شد جسد تو سردخونه بمونه از اونجایی که نیاز به مدرک و تایید فرمانداری داشتن سعی کردن با دادن پول به مسئول سردخونه، فقط یه شب تابوت اونجا بمونه که مسئول سردخونه به طمع اینکه تو تابوت با ابهتی که فقط خاندان سلطنتی میتونستن از اون مدل تابوت داشته باشن، چیز باارزشی پیدا کنه، تابوت رو باز میکنه که روح از بدن هواریم رد میشه و آزاد میشه از اونجایی که به خاطر بد بودن محل مقبره اش، روح انتقام جو شده بود میره پسرش تو آمریکا رو از بین میبره، تو بدن نوه اش (پارک جی یونگ ) هم داشته میرفته که هواریم مراسم برگزار میکنه تا روح رو برگردونه که روح میتونه از بدن واسط ( بونگ گیل) در بره و نوه اش رو گول بزنه و تسخیر کنه وقتی میخواست نوه اش رو هم بکشه یه چیزی میگه که ” روباه، کمر ببر رو برید” _اینو تو اسکریپتی که پیدا کرده بودم گفته بود استعاره ای از تقسیم کره به دو بخش شمالی و جنوبیه _ اینجا و بعد مردن جی یونگ و سوزوندن جسد، روح تبدیل به روح سرگردان میشه و بخش اول فیلم تموم میشه-

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    بخش دوم فیلم با داستان یکی از قبرکن ها شروع میشه که به سانگ دوک میگه یه مار رو تو قبر کشته و ازش میخواد نجاتش بده، سانگ دوک دوباره میره تو مقبره و متوجه میشه که اونجا یه تابوت دیگه هم دفن شده، به بقیه خبر میده و فکر میکنن تابوت به خاطر رانش زمین عمودی شده و میگن حتما اینم عضوی از خانواده پارک بوده که اینجا دفن شده بیاین در بیاریمش که تو همچین جای بدی نمونه، که هواریم موافق نبوده ولی تابوت رو که بیش از حد بزرگ بوده رو در میارن و میگن شب ببریمش تو معبد بزاریمش و صبح بسوزونیم از عمه اجازه میخوان بگیرن عمه میاد و درباره پدرش حرف میزنه که از کسایی بوده که زمان استعمار، به ژاپنی ها خدمت میکرده و تعجب میکنه چرا یه ژاپنی پدرشو که خادمشون بوده تو همچین جای بدی، دفن کرده و میگه اون یکی تابوت رو بسوزونین که شب هیولای داخل تابوت میتونه بیاد بیرون، راهب رو بکشه و به بونگ گیل صدمه بزنه و روحشو تسخیر کنه و از اونجایی که یه روح وابسته بوده( روحی که باید به انسان یا حیوان یا وسیله ای متصل باشه ) مجبور بوده به جایی که مامور نگهبانی از اونجا بوده( قبر شوم) برگرده
    بعد این صدمه دیدن بونگ گیل و اینکه این موجود روح وابسته بوده، حرف پارک جی یونگ موقع مرگ ذهن سانگ دوک رو مشغول میکنه که این یه طلسمه که ژاپنی ها گذاشتن که کشورمون دو تیکه بشه و جنگ بشه بین خود کره ایا، پس باید درش بیاریم، اینم متوجه میشه که اون گروه خون آهنین که همه فکر میکردن دزد مقبره هستن، سعی داشتن این طلسم شوم رو از بین ببرن ولی ژاپنی ها با دفن یه مقام عالیرتبه تو اونجا، باعث میشن محافظت بشه از مقبره و کسی نتونه بره و اون طلسم رو از بین ببره، تصمیم میگیره که اون طلسم رو از بین ببره که از هواریم و اقای کو هم کمک میخواد و چون میفهمن اون هیولا از نوشته های سوترایی (دعای بودایی) که روی بدن بونگ گیل بوده دوری کرده، پس همه رو صورتشون اون دعا رو مینویسن
    هواریم میگه این هیولا، محافظ اون طلسمه من میتونم نیم ساعت دورش کنم با مراسمی که میگیره این کارو میکنه و دو نفر دیگه سعی میکنن طلسم رو از بین ببرن
    اینجا میگن که این روح، به یه میخ آهنی وابسته ست و اگه اون میخ رو با خون اسب بشوریم و از بین ببریم این روح نابود میشه، که پیدا نمیکننش و هیولای محافظ (همون روح وابسته که روح یه ژنرال ژاپنی بود که خیلیا رو کشته بود و برای اینکه جاودانه بشه روش طلسم خونده بودن و شمشیر تو سرش کرده بودن و تبدیلش کرده بودن به روح محافظ طلسمشون) برمیگرده و سعی میکنه سانگ دوک رو بکشه
    این روح بونگ گیل رو تسخیر کرده بود و بونگ گیل تو اون لحظات، خادمش محسوب میشد(برای همین دیالوگهای مشابه تکرار میکرد) وقتی هواریم و آقای کو برای کمک میان اونا رو میگیره و لحظه ای که این دو نفر باهاش چشم در چشم میشن، میتونن سرگذشتش رو ببینن،اما حالا اون آدم توی تابوت کی بود؟ یه ژنرال از همون دوران جنگ بوده که وقتی کشته میشه شمن های ژاپنی مراسمی براش میگیرن که اگر مهر و موم از بین رفت به حالت جسم فعالیت کنه نه مسل بقیه روح و یه شمشیر از گردن وارد بدنش میکنن به عنوان عنصر آهن. و سرش رو به بدنش میدوزن و دفنش میکنن. اون ژنرال بعد از اینکه از مهر و موم اومد بیرون آتیش میگرفت برای همین بهش میگفتن آهنِ آتشین دیگه بعدش سانگ دوک با توجه به عناصر طبیعت می فهمه چیزی که دنبالش بوده میخ آهنی نبوده بلکه شمشیری بوده که تو بدن هیولا گذاشتن و روش طلسم آتش خوندن و این میشه فلز سوزان و طبق نتیجه گیری خودش چوب و آب عناصر متضاد فلز و آتش میشدن برای همین چوب (دسته کلنگ گروه خون آهنین ) رو با خون خودش خیس میکنه و میتونه با چوب خیس، فلز آتشین رو شکست بده و هیولا رو از بین ببره و خب بونگ گیل هم نجات پیدا میکنه .البته باید دقت داشته باشیم که این فیلم کاملا بر مبنای اعتقادات بودایی ساخته شده .

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    نقش روح ژاپنی که تو سریاله و قد خیلی بلندی داره و چهره ش، بازیگر کیم مین جو که قبلا تو سریال سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까 عکسشو گذاشته بودم ، بود . نوشته بود که 5 ساعت گریم میشده برای این نقش . خیلی باحال بود اصلا فکرشو نمیکردم همچین بازیگری برای این نقش اومده باشه . اون قد بلندش  هم یه نفر دیگه بوده . 

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    الان دارم یه سریال چینی برای تنوع می بینم که اسمش هست در بهار عاشق می شویم Will Love In Spring ؛

    سریال چینی در بهار عاشق می شویم

    این سریالو تو اینستا چندتا تیکه شو دیدم و متوجه شدم اون بازیگر چینی که ازش خوشم میاد " دختر این سری 😄" توش بازی کرده به خاطر همین تصمیم گرفتم ببینمش . تا اینجای داستان خیلی سرراسته و اخرشم خب کاملا معلومه . ولی باحاله . 

    سریال چینی در بهار عاشق می شویم

    " لباس دختره قشنگه . خیلی خوشم اومد . 😁"

    داستانش راجبه ژوانگ جیه که وقتی دبیرستانی بوده با باباش تصادف میکنن و یکی از پاهاشو از زانو به پایین قطع میکنن . اون بعد از دبیرستان میره شانگهای همونجا کنکور و درس و کارم داره همونجا میکنه و دختر مستقل و موفقیه . 

    پسر داستان ، همکلاسی دبیرستان ژوانگ جیه بوده که تو دبیرستان خیلی درونگرا و دوستی نداشته و گاهی بزن بزن هم میکرده . یه سری تو این دعواها دوستش توسط کس دیگه ای کشته میشه و اون خودشو مقصر میدونه ، از اون موقع که میره تشییع جنازه ی دوستش ، به کار مرده شوری ، علاقه پیدا میکنه و بهترین مرده شور شانگهای شناخته میشه و الانم چون مادربزرگش تنهاس برگشته شهر خودشون . 

    این دوتا قبلا تو دبیرستان یه چشم خیلی ریزی بهم داشتن . و یه ارتباط عجیبی بینشون شکل گرفته . از اینا که دوس دارن باهم دوست بشن ولی غرور و درونگرایی و خودکم بینی بهشون اجازه نمیده . اونجوری منظور . 

    حالا بعد 10 سال ژوانگ جیه برمیگرده شهرشون برای مرخصی ، و تو قطار تو یه نگاه پسررو میشناسه . اسم پسره یادم رفت 😁 ژوانگ جیه کاملا متفاوت شده شخصیتش و از اون درونگرایی در اومده . اون میگه به خاطر معلولیتش باید سرزنده و شلوغ و پرحرف و اجتماعی تر باشه تا کسی به معلولیتش توجه نکنه . منم نظرم همینه . 

    مادربزرگ پسره هم دنبال زن برای نوه شه و از ژوانگ جیه خوشش اومده . حالا پسره هی داره چسی میاد ولی بالاخره باهم دوست میشن . ولی نه از اون دوستیها معمولی .مشکلی که وجود داره اینکه دختره تو شانگهای زندگی میکنه و نمیخاد برگرده شهرشون و پسره تو اون شهره زندگی میکنه و رابطه شون نشدنیه . حالا اینجا اومدن یه داستان انداختن وسط که دختره مجبور شه برگرده شهرشون که اینا بالاخره یجوری باید باهم رفت وامد کنن دیگه . 😁 حالا باید دید قرار بینشون چی پیش بیاد . هروقت تموم کردم یه پست جداگونه ازش می ذارم . 

    ادامه ی این پست رو اینجا بخونین :  سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۰۳

    موج

    بسیاری از ما بی انکه متوجه باشیم در موجی از صحبتهای منفی با خودمان دست و پا میزنیم ، هیچ مدرک تجربی نشان نمیدهد که خودزنی تغییری در در رفتارمان ایجاد کند . هرچه با خود ملایم تر صحبت کنید با دیگران نیز چنین رفتاری خواهیم داشت ، پس دفعه ی بعد که ندای تند درونتان را شنیدید مکث کنید نفس عمیقی بکشید و سعی کنین دوباره صحبت کنید با همان ملایمتی با خودتان حرف بزنین که با یک کودک حرف میزنین . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۰۳

    معرفی فیلم ژاپنی همه چیزِ سحرگاه All the Long Nights

    فیلم ژاپنی همه چیزِ سحرگاه All the Long Nights به کارگردانی شو میاکه ، فیلم افتتاحیه ی جشنواره بین المللی جئونجو معرفی شده . این کارگردان نماینده ی سینمای معاصر ژاپنه . 

    فیلم راجبه فوجیساوا دختریه که سندرم پیش از قاعدگی داره و نمیتونه عصبی بودن خودشو کنترل کنه . یه روز وقتی که سندرم داره تو شرکت به همکار جدید الورودی "یامازوئه " که اتفاقا اونم از اختلال هراس رنج میبره ، می توپه و عصبانیتش رو روی اون خالی میکنه . همکار جدید هیچ انرژی و امید به زندگی نداره و از خیلی چیزا تو زندگی چشم پوشی میکنه .  فوجیاساوا از اینکه عصبانیتش رو اینجوری بروز داده از خودش بدش میاد ، بعدها احساس دوستی و نزدیکی به ارامی ، به دلیل سندرم هایی که دارن بین اونها به وجود میاد ، روند نزدیک شدن انها بهم ،اینکه در حالیکه دارن بهم نزدیک میشن تغییران ذهنی و علائمی که هریک تجربه میکنن ،به ظرافت به تصویر کشیده شده  و هرکدوم به این فک میکنن که حتی اگه نتونن به سندرم هایی که دارن غلبه کنن بازم میتونن بهم کمک کنن .

    همه چیزِ سحرگاه All the Long Nights

     

    فیلم راجبه مردمی که هیچ استعداد خاصی ندارن ولی مهارت انسانی دارن ، صادق و روراست هستن . فیلمهای میاکه به شدت تحت تاثیر انسانیت و مهارت های مردمی است  . بدون گفتمان بزرگ ، رویداد های بزرگ ، شخصیت های غیرمعمول یا شگفت انگیز ، این استعداد و مهارت درخشان سینمای شو میاکه و جذابیت بی نظیر اوست . 

    این فیلم که در جشنواره ی بین المللی فیلم هنگ گنگ و فیلم برلین امسال اکران شد ، بر اساس رمانی به همین نام از مایکو سئو ، ساخته شده . 

    اصولاً روش هایی که رمان ها و فیلم ها می توانند برای ایجاد جنبه های انسانی انتخاب کنند متفاوت خواهد بود. برخلاف اثر اصلی که محل کار شخصیت‌ها یک شرکت مهندسی بود، فیلم در مکانی ساخته می‌شد که تلسکوپ، میکروسکوپ و کیت‌های رصد نجومی برای کتاب‌های درسی کودکان می‌ساخت. با انجام این کار، این فضا و کاری که آنها انجام می دهند به طور طبیعی تاریخ بسیار طولانی بشری را در بر می گیرد که جهان و ستارگان، روشنایی و تاریکی، شب و سپیده دم و صبح را احاطه کرده است. خرد مردمان باستانی که ستاره‌ها را دنبال می‌کردند تا جهت را اندازه‌گیری کنند، ردپای کسی که با شور و شوق جهان را مشاهده می‌کرد و با پشتکار کار می‌کرد، فوجیساوا، یامازوئه، و کارمندانی که در اینجا و اکنون صادقانه زندگی خود را می‌گذرانند. زمان آنها تلاقی می کند، ملاقات می کند و به هم متصل می شود. و این نیز بی سر و صدا با تاریخ فیلم مواجه می شود. یافتن راه خود از میان روشنایی و تاریکی چیزی است که فیلم ها در مورد آن هستند.

     

    این مقاله رو تو یه مجله ی کره ای خوندم . به نظرم فیلم جالبی به نظر میاد . شاید از اون اروماش باشه البته  . ولی تعریفش از فیلم خیلی هنرمندانه و قشنگ بود که باعث شد بخام ببینمش . فک میکنم فیلم هنوز برای دانلود نیومده . امیدوارم به اندازه ی این مقاله که قشنگ تعریف کرده بود فیلم هم قشنگ باشه . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

      💚سریال ژاپنی چشم های قرمز  💚  سریال برادران معجزه  💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  سریال ژاپنی هویت  💚   سریال ژاپنی عدالت  💚 در انتظار شمشیر ارامون  💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱ ارديبهشت ۰۳

    سریال ژاپنی سرنوشت 2024 Destiny

    خبر اینکه اوپای ژاپنیم کامناشی کازویا ،카메나시 카즈야 (Kazuya Kamenashi) که در سریال 💚  سریال ژاپنی هویت  💚 معرفی کردمش ،  یه سریال جدید خفن داره که به نظر امروز اولین قسمتش پخش میخاد بشه . در 10 قسمت و باز هم جنایی معمایی . 😎☺ . 

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت

    اسم سریال جدیدش هست :

    سریال ژاپنی سرنوشت 2024 Destiny ، داستانش در مورد نیشیمورا کانده اس که وقتی سوم دبیرستان بود پدرش که دادستانه تو یه تصادف می میره بعد از اون ، اون با مامانش به شهر زادگاه مامانش Nagano ناگویا نقل مکان می کنن . نیشیمورا میخاد که مث باباش دادستان بشه اون به دانشگاه ملی در ناگویا میره و  اونجا 4 تا دوست صمیمی پیدا میکنه . از جمله ماساکی نوگی با بازی کامناشی کازویا  . اما یهو به دلیل یه پرونده ی قتل رابطه ی اونها به پایان میرسه . 

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت

    12سال بعد ؛ نیشیمورا 35 سالشه و تو دفتر دادستانی یوکوهاما کار میکنه ، اون یه دوست پسر دکتر به اسم تاکاشی اوکادا داره و اونا باهم زندگی میکنن . یه روز، اون دوستی که سر پرونده ی قتل 12 سال پیش ناپدید شده بود ، جلوی نیشیمورا ظاهر میشه ینی ماساکی نوگی ، اینجوری میشه که دوباره قضیه اون سال برای نیشیمورا باز و اون باید با پرونده ی مشکوک اون روزها  روبه رو بشه .کند و کاو تو اون پرونده باعث میشه که اون با حقیقت مرگ پدرش تو 20 سال پیش روبه رو و چهره مخفی دوستش رو بشناسه . 

      سریال قرار در نتفلیکس هم نمایش داده بشه  . به امید اینکه زود با ترجمه بیاد و ببینمش . داستانش که جذاب بود . و کامناشی با سریالای این ژانری اش هیچ وقت ناامیدم نکرده . 

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت

    سریال ژاپنی destiny 2024سرنوشت


    💙 سریال ژاپنی با بازی کامناشی کازویا 💙

    💙سریال ژاپنی چشم های قرمز  💙  سریال ژاپنی هویت  💙 سریال ژاپنی عدالت  💙   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💙  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💙  

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۲۱ فروردين ۰۳

    برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز Hazakura to Mateki

    داستانی از اوسامو دازای 

    برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز Hazakura to Mateki 

    این داستان هم از کتاب های داستان همشهری ، ویژه ی نامه ی نوروز 96 ،که دوسش داشتم . مخصوصا این پاراگرافش که یاد خودم و خیلی از دخترای این مدلی می ندازه . 

    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز


    همه ی اون نامه ها رو می نوشتم و برای خودم میفرستادم مسخره م نکن جوونی خیلی مهمه، خیلی. من بعد از این که مریض شدم اینو فهمیدم این که آدم خودش برای خودش نامه بنویسه کار کثیفیه ،فلاکت باره ،احمقانه است .کاش واقعا با یکی معاشرت میکردم کاش یکی در زندگی ام بود. من تا حالا عاشقی که هیچ، حتی با یه مرد غریبه حرف هم نزدم تو هم مثل منی دیگه خواهر ما اشتباه کردیم زیادی سربه راه بودیم. 

    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ 💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚💚 داستان هزار و یک روز   💚سفر انار 💚💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۷ فروردين ۰۳

    فیلم ژاپنی هیولا monster2023괴물

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023괴물 رو دیدم .
    فیلم با صحنه اتیش سوزی یه متل عشق ، شروع میشه ، در مورد پسر بچه ای به اسم میناتو عه که در اوایل فیلم نشون داده میشه گوشش زخم شده و به نظر تو مدرسه یا درمعرض قلدری توسط همکلاسی ها قرار گرفته یا معلم ، پدرش مرده و با مامانش زندگی میکنه ، مامانش ازش می پرسه قضیه چیه و میناتو میگه معلممون اقای هوری به من گفته من مغز خوک دارم . 🙄
     

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023
     

     
    مامانه میره مدرسه گزارش میده میگه معلم بچه منو زده ، معلما و مدیر رفتار مشکوکی دارن معلم خاطی رو میارن خمش میکنن عذرخاهی میکنن همگی ، مامانه میگه من عذرخاهی نمیخام میخام بدونم چرا بچه منو کتک زده ، جوابی نمیگیره . همش خم میشن به عذرخاهی .
    یک سوم فیلم تو رفت و امد مامانه به مدرسه و شکایت از معلم میگذره ، بعدش یهو دوباره صحنه ی اتیش سوزی میاد و حالا میخاد از دید معلم اقای هوری قضیه رو نشون بده . بعد دوباره از دید میناتو ...
     
    داستانش خیلی درهم و تو لفافه بود درمورد دوجنسه بودن بچه ها و خانواده هایی که این موضوع رو مسکوت میذارن ، سنت و زشت بودن و این چیزا ...خیلی سکوت بود ...مث بیشتر فیلمای ژاپنی ...فک نمیکنم بیشتر از دویست تا دیالوگ بین تمام بازیگرا وجود داشته باشه و خیلی ابهامات داشت .
     

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023
     

     
    مثلا صحنه ای که مامان میناتو میره خونه ی یوری و متوجه سوختگی روی دست یوری میشه ، میپرسه اینجارو اقای هوری کرده یوری جوابی نمیده و کات میشه صحنه ... چرا یوری کلمات رو برعکس می نوشت ؟ خانواده و وضعیت خانوادگی یوری نشون داده نمیشه ، یوری دوجنسه بودش ، باباش به خاطر این موضوع همیشه کتکش میزده حتی اخرش نشون میده کتکش زده و بدنش کبوده و اون حالا تو وان دراز کشیده ، میناتو میره نجاتش میده ...یوری به خاطر مست بودن همیشگی باباش ناراحت بوده و اون بوده که متل عشق رو اتیش زده بوده ، از طرفی چون اتفاقا اون روز اقای هوری تو متل عشق با یه زنی بوده پس بک گراند والدین و بقیه و بیننده این میشه که اقای هوری ادم بیخودیه ...
    بعد یه صحنه بود اقای هوری میره تو پشت بوم انگار میخاد خودکشی کنه ، به خاطر اینکه اخراج شده بوده ، بعد صحنه باز کات میشه ، چرا اقای هوری میره پشت بوم ؟
    میناتو قبل اینکه با یوری اشنا شه هم یجوری بود ، به شدت کم حرف و یبس بود . نشون داده نمیشه که چرا میناتو اینجوری ینی چون فهمیده به پسرا تمایل داره اینجوریه ؟!
    زخم روی گوش میناتو وقتی اتفاق می افته که تو خلال زورگویی و مسخره کردن یوری ، میاد ازش دفاع میکنه ، بچه ها اونم مسخره میکنن ، به نشونه ی اینکه با یوری دوست نی میاد کتکش میزنه و یوری گوش میناتو رو گاز میگیره . اقای هوری اینجا قضیه رو گزارش نمیده . پس قضیه زخم گوش که اول فیلم نشون داد همینجا اتفاق افتاده ،.
    اصلا اقای هوری به بچها قلدری نمیکرد . اون حتی برای اینکه به یوری قلدری میکردن رفت خونه یوری تا این موضوع رو به والدینش بگه باباشو می بینه که مسته و برمیگرده به معلم میگه یوری مغزش خوکیه من به زودی میخام ادمش کنم ...معلم خودش کپ میکنه و صحنه کات میشه ...
     
    میناتو و یوری باهم دوست میشن میرن مخفی گاه یوری که تو جنگله ، اونجا یه اتفاقی می افته و میناتو فرار میکنه ، بعدش میناتو هم متوجه همچین حسی تو خودش میشه .
    یوری و میناتو درمورد اینکه اگه بمیرن دوباره به دنیا میان و این سری مغزشون خوکی نی حرف میزنن .
    یه روز که رفته بود مخفی گاه ، مامانه نگران میشه و میره دنبال میناتو ، و میناتو رو تو تونل دورافتاده ای که مخفی گاه میناتو و یوری هست ، می بینه خلاصه باهم برمیگردن ، داشتن تو ماشین می رفتن که یهو میناتو خودشو از ماشین پرت میکنه پایین ! 🙄 ینی چون فهمیده دوجنسه اینکارو میکنه که بمیره ؟ یا چون میخاد بره سی تی اسکن تا مطمئن شه که مغزش خوکی نی اینکارو میکنه ؟
    همه چیز خیلی یهویی و بدون مقدمه اتفاق می افته ...
    فقط من نمیدونم میناتو با اقای هوری چه پدرکشتگی داشت که اسم اونو تو مدرسه خراب کرد ؟
    بعد دوباره نشون میده میناتو و یوری باهم رفته بودن تو اون مخفی گاه شون و فک میکنن اگه برن اونجا میمیرن ...بعدش که طوفان تموم میشه میان بیرون و میرن سمت خورشید و تموم میشه فیلم . :|
    خب چی شد الان ؟ فیلم چی میخاست نشون بده ؟ اینکه باید سنت رو کنار گذاشت و بچه های دوجنسه رو پذیرفت ؟ هیولا کی بود ؟ بچه هایی که دوجنسه هستن ؟ یا بچه هاییی که باعث میشن والدین تا مرز جنون برن مث اقای هوری !که باعث ایجاد سوتفاهم و یجورایی معلم رو مقصر جلوه دادن با کاراشون .
    چرا این فیلم جایزه گرفته ؟! 😄 اینکه فیلمو از چندزاویه نشون بده جالبه ولی به شرطی که ابهامات رو برطرف کنه . نه که به ابهامات اضافه کنه . بعد اخه بچها هنوز خیلی بچه بودن چجوری 9.10 سالشه فهمیده دوجنسه س ...! اخه مگه بچه از 10 سالگی تمایل جنسی پیدا میکنه ؟ مثلا اگه بچهارو 15.16 ساله نشون میداد باز قابل توجیه تر بود ...
    راستش من فیلمای ژاپنی رو زیاد دوس ندارم تو اون سکوت و مشکوک بودن روابط ، همیشه یه بازی روانی وجود داره که تاثیر عمیقی می ذاره . یادمه چندسال پیش یه فیلم دیدم که الان حتی نمیخام اسمشم بیارم انقد وحشتناک بود .
    کلا همیشه گفتم ، اکثر فیلمایی که تو جشنواره ها جایزه میگیرن فیلمای بیخودین .
  • نظرات [ ۲ ]
    • چهارشنبه ۱۱ بهمن ۰۲

    فیلم ژاپنی اگر گربه ها از جهان ناپدید بشن

    اگر امروز روز آخر عمرتون باشه میخاین با تلفنتون با کی تماس بگیرین !؟میخاین برای آخرین بار چه فیلمی ببینین ؟ اگر بهتون فرصت اینکه یک روز دیگه زنده باشید رو بدن در قبال ناپدید کردن یکی از این چیزایی که نام بردم یا هرچیز دیگه ای که ممکنه باهاش خاطره داشته باشین ،حاضرین این کارو بکنین ؟به یاد داشته باشین که ناپدید شدن هر کدوم از چیزایی که انتخاب میکنین به معنای اینکه انگار اصلا هیچوقت همچین چیزی نبوده در جهان ،پس خاطراتی که ممکنه با اون داشته باشین و یا اون وسیله باعث ایجاد رابطه یا خاطره خوبی بوده همش ناپدید می شه .
    آیا این کارو می کنین در ازای یه روز زنده موندن بیش‌تر !؟
     

    فیلم ژاپنی “اگر گربه ها از جهان ناپدید بشن …”
     

     
    فیلم ژاپنی “اگر گربه ها از جهان ناپدید بشن …”درمورد همین موضوعه ،پستچی تو یه روز معمولی متوجه می شه که یه روز از عمرش باقیه و داره می میره ،یه شیطان جلو روش ظاهر میشه و بهش میگه که در ازای ناپدید کردن یه چیز از دنیا یه روز بیش‌تر می تونی زنده بمونی،برای اولین شی ،تلفن رو انتخاب میکنه بهش میگه که خیله خب حالا یه روز فرصت داری آخرین استفاده رو از تلفنت بکنی ،پسر به دوس دختر قبلیش زنگ میزنه و بعد از این متوجه میشه که چه خاطرات خوبی رو با هم داشتن و تلفن بوده که باعث شده اونا باهم آشنا بشن و لحظات شادی رو با هم داشته باشن ،از ناپدید شدن تلفنا پشیمون میشه چون تمام خاطراتی که تو زندگیش بوده هم ناپدید میشه ،زندگی بدون خاطرات چه ارزشی داره مخصوصا اگر خاطرات خوب باشه ،می ره پیش دختره و می بینه که اون دیگه نمی شناستش .
    بعد فیلم ها ناپدید می شن ارتباطی که با یکی از دوستان دوران دانشگاهش داشته و از طریق رد و بدل کردن فیلم و دیدگاهاشون باهم دوست شده بود ،همه چیز از بین می ره ،همکلاسی دانشگاهی دیگه نمی شناستش و اون به جای فیلم فروشی کتاب فروشی داره ،بعد برای سومین دفعه تصمیم بر این می شه که گربه ها ناپدید بشن ،خاطره ی پسره از گربه خیلی عمیق بوده و‌ مربوط به مادرش بوده ،اون دلش نمیخاد که گربه ها ناپدید بشن چون تمام خاطرات خوبی که با مادرش داشته هم ناپدید میشه ،اینطور نه که خاطرات با گربه بوده ها ولی چون گربه تو زندگیشون و تو اون برحه از زندگیش نقش پر رنگی داشته و مادرش گربه رو خیلی دوس داشته برای همین نمیخاد این اتفاق بیفته ،بعد شیطان از کارش دست بر می داره ،پستچی بهش مگه تو همون منی هستی که درونمی ! میخاستی چیزای با ارزشم رو بهم یاد آوری کنی و اینکه زندگیم انقدرا هم پوچ نبوده …و بعد همه چیز مثل قبل می شه پسر بعد سالها پیش پدرش بر می گرده تا روز آخر عمرش رو با اون بگذرونه .در کل فیلم خوبی بود .
  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۲۸ آذر ۰۲

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
     
    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
    شوهر نمونه

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
    مث همه ی ازدواج های دروغین این ازدواج هم به واقعیت تبدیل شد چون در هرحال دو جوون نوگل که برن زیر یه سقف بالاخره محبت و صمیمیت و کارای دیگه هم اتفاق می افته . گرچه تو سریالا به کارای دیگه نمی پردازن که به عشق و محبت می پردازن .

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
     

     
    داستان اینکه یائه دختر کودنیه که همش حق خودشو به دیگران میده مثلا جاشو تو اتوبوس به دیگری میخاد بده الکی میگه من دارم پیاده میشم ، بادکنک تو بچگی و به همین ترتیب تا برسه به دوست پسر و شوهر ، احمقه خلاصه . تو سریالم بهش میگن احمق دروغگو ، اینکه بخای به دیگران لطف کنی با اینکه حس و خاسته ی خودتو رو نادیده بگیری و دروغ بگی متفاوته .
    دوتا دوست از بچگی داره که یکیش این شوهر نمونه ای که بالا عکساشو گذاشتم ،اون یکی دوست مهم نی . اسم این شوهر نمونه هست تاکومی ، تاکومی معماره و شرکت خودشو یک ساله که تاسیس کرده " میگن تاسیس کرده ؟" بعد با یه سرمایه گذار بزرگ قرارداد بستن ولی این سرمایه گذار که خیلیم معروفه فقط با ادمایی که متاهل هستن کار میکنه ، میگه کسی که متاهل باشه به کسی وابستگی و تعلق داره برای همین درست کار میکنه . راستم میگه ، ببینین ژاپنی ها هم اینو میگن بعد این ایرانی ها تازه به دوران رسیده خاک تو سر غرب پرست ، خجالت اوره . بذارین واردش نشم .
     

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
     

     
    برای همین تاکومی به دروغ میگه که متاهله ، حالا یه مهمونی هست که شرکا هستن و سرمایه گذاره میگه باید همسرتم بیاری ... اتفاقی خییلی اتفاقی تو خیابون یائه را می بینه و می فهمه که کار پاره وقت میکنه بهش پیشنهاد میده بیاد 6 ماه ازدواج قلابی بکنن ، یائه هم چون نه کار داره نه پول نه خونه ، حالا اینا داستان دارن ، قبول میکنه . از قضا تاکومی از بچگی یائه رو دوست داشته و به یادش بوده برای همین تا می بینتش این پیشنهادو بهش میده خلاصه ازدواج میکنن و عاشق میشن و اینا ...
    سریال قشنگ و جمع و جور و مفرحی بود . تاکومی هم خیلی جنتلمن بود . کلی خندیدم . با اینکه دختره کودن بود ولی زیاد حرص در بیار نبود . دوقسمت اخرشم یخورده مسخره بود ولی به جذابیت تاکومی می بخشم .
  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۳۰ مهر ۰۲

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو see hear love 
     

    see hear love
     

     
    ایزیموتو شینجی طراح و نویسنده ی مانگاعه ، به تازگی مانگایی به اسم " اونلی فور یو " نوشته که خیلی محبوب شده و خودش هم داره معروف میشه ، اون صب تا شب کار میکنه . به تازگی گاهی تو چشماش حس کم بینایی و تاری رو حس میکنه قرص هم مصرف میکنه ولی این تاری به تازگی زیاد شده ، تا جایی که یهو غش میکنه . اونو به بیمارستان می برن و اونجا متوجه میشه که داره نابینا میشه . زندگی برای ایزیموتو تیره و تار میشه ، اون به تازگی تونسته معروف شه و اسمی در کنه و مانگا هنوز ناتموم مونده ، همکاری که باهاش کار میکنه رو دک میکنه و خودشو تو خونه حبس میکنه . مادربزرگیم داره که فلجه اونم به بیمارستان می سپاره چون دیگه نمیتونه ازش نگه داری کنه . خونه بهم ریخته و نامرتب شده یک ماهه که حمام نرفته و اصلاح نکرده و وضعیتش خیلی مشوش و نابهنجاره . اون مدام از خودش و خدا می پرسه چرا من چرا من ...!

    see hear love
     

     
    هیبیکی ایدا دختریه که ناشنواس اون تو یه مرکز خیریه کار میکنه و سرگرمیش خوندن مانگاس ، اون فن مانگای اونلی فور یو عه و گاهی برای نویسنده ش پیام میده که چقد مانگایی که اون نوشته برای امیدبخشه و چقد زندگیرو براش شاد کرده و چقد براش انگیزه س . یک ماهه که چپتر بعدی مانگا منتشر نشده و اون نگرانه که چی ممکنه باعث همچین تاخیری شده باشه . اون از عکسایی که نویسنده تو حساب توییترش گذاشته استفاده میکنه و یجوری خونه ی نویسنده رو پیدا میکنه ، به خونه ش میره و روی دفتر می نویسه که کیه و چرا اونجا اومده ، ایزیموتو که الان کاملا نابینا شده می پرسه که کیه و چرا حرف نمیزنه . هیبیکی فک میکنه شاید اون ادم مغروریه و اصلا اونو حساب نمیکنه برای همین راهشو میگیره و میره .

    see hear love
     

     
    ایزیموتو درو می بنده ولی در بسته نشده میاد تو و بعدش می افته زمین ، عصبانی می شه و همه چیزو خراب میکنه راهو نمی شناسه و تو اتاق خاب پاش گیر میکنه به تخت پرت میشه تو شیشه و بالکن ، بالکن رو پیدا کرده و تصمیم داره خودشو بکشه . هیبیکی از بیرون این صحنه رو می بینه و بدو میاد تا از پرت کردن ایزیموتو جلوگیری کنه ، باهم گلاویز میشن و بعد هیبیکی موضوع رو می فهمه . اون خودخاسته از فردا میاد به خونه ی نویسنده ، خونه رو مرتب میکنه و نویسنده رو اصلاح کم کم باهم اشنا میشن و بهم علاقمند . اونا تکیه گاه و انگیزه جدید برای زنده موندن هم میشن .

    see hear love
     

     
    بیشتر از این تعریف نمیکنم که اسپویل نشه اینو مخصوصا انجام میدم تا حتما برین نگاهش کنین . واقعا پشیمون نمیشین .
    از این لینک میتونین دانلود کنین : سایت گذارنده : کره فن :
     
    فوق العاده بود اصلا هرچقد از زیبایی و قشنگی و ملایم بودن و سافت بودن این فیلم بگم کم گفتم اصلا نمیتونم با جمله و کلمه بیانش کنم . فقط باید ببینین چقد زیباست ارتباطشون . جوری که هیبیکی میشه انگیزه جدید برای ایزیموتو و درسته که حالا نابیناس ولی دنیای روشن و جدیدی رو براش به ارمغان میاره . اون هیبیکی رو نمی بینه ولی عاشق مهربانی و قلب پاک و نرم هیبیکی میشه ، صداشو نمی شنوه ولی انگار می شنوه تو قلبش می شنوه ... هیبیکی فرشته بود . خیلی خییلی قشنگ بود . کل فیلم و روندش خیلی خوب بود . مث فیلمای ژاپنی دیگه یهو یه اتفاق بی منطق نمی افته بعد یهو یه توجیه بیاره .البته این به معنی نیست که فیلمای دیگه اینجوری نبودن و بد بودن نمیدونم چطور بگم ولی فیلمای دیگه اغلب از روی مانگاهای خیلی طولانی ساخته میشه و یهو از یه جا میپره یه جای دیگه . ولی این اونجوری نبود . درهرحال . 
     

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
    بازیگر ایزیموتو فوق العاده جذاب بود . کیه این بازیگر عجیبه که از چشم من به دور مونده بود . 😄
    حالا شگفت اورتر زمانی شد که فهمیدم نویسنده و کارگردان فیلم و حتی مانگایی که فیلمو ازش ساختن کره ای بوده . من : همونه انقد جذاب و دوست داشتنیه و بااحساس . اصلا وقتی نگاهش میکردم رد کره رو توش حس میکردم .با خودم میگفتم شبیه فیلمای کره ایه . شبیه دیالوگای کره ایه . واو پس کره ای ها ساختنش . و حالا برای اولین بار در هیج جایی نی باور کنین مصاحبه ی این دوبازیگر از تجربه شون با همکاری با کارگردان و تیم کره ای رو اینجا میتونین بخونین ، بامن همراه باشین و این پست رو همه جا شیر کنین . 💗

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
     
    مصاحبه بازیگران فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو : توموهیسا یاماشیتا در نقش نویسنده ایزیموتو و یوکی اراکی در نقش هیبیکی :
     
     
    س : شما از طریق این فیلم با یک تیم سازنده کره ای همکاری کردید. چه احساسی نسبت به این موضوع داشتید و آیا تفاوت هایی با تیم سازنده ژاپنی وجود داشت؟
    توموهیسا یاماشیتا : ایزیموتو : فیلمبرداری سختی بود که هر روز زمانی برای خواب نداشتیم، اما کارکنان کره ای با حفظ کردن هر روزه ی کلمات ژاپنی ،انجام فیلمبرداری رو سرگرم کننده و جالب کردن و ، تشویق و حمایت زیادی به من دادند. آنها پرشور بودند و تمام تلاش خود را با هم برای خلق یک اثر خوب انجام دادند.از اینکه توانستم با کادر تولید کره ای ها ، اثری رو انجام بدم افتخار میکنم . 
    یوکو اراکی : هیبیکی : ممکن است تفاوت های جزئی زیادی مانند زبان یا نحوه استفاده از لنز وجود داشته باشد، اما من می گویم این روح است که وارد کار می شود. من در خلق اثر خوب احساس وحدت داشتم و توانستم روی خلق اثر تمرکز کنم و از آن لذت ببرم. تفاوت این بود کارکنان کره ای خیلی خوب غذا می خوردند .
    س: به نظر میرسه که بازی شخصیتی که نابینا است یا ناشنوا اسون نباید باشه، کنجکاوم بدونم چه تلاشی برای اینکه بتونین همچین شخصیتی رو خلق کنین انجام دادین ؟

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
     
    یاماشیتا : در حین ساختن نقش در واقعیت با افراد کم بینا دیدار کردم و با آنها مصاحبه کردم. من توانستم از آنها در مورد نحوه استفاده از عصا (عصا) برای افراد کم بینا راهنمایی دریافت کنم و همچنین مستقیماً در مورد چگونگی غلبه بر یک موقعیت ناامیدکننده بشنوم. حتی زمانی که در خانه بودم ، در واقع یک بار چشمانم را پوشاندم و سعی کردم نابینا بودن را احساس کنم و از حواس دیگر خود استفاده کنم .
    یوکو: تجربه ناشنوا بودن سخت بود. حتی اگر گوش هایم را می پوشاندم، می توانستم صدای خودم را بشنوم یا صدایی را احساس کنم. زیر آب رفتم و ناشنوا بودن را تجربه کردم و با صحبت با یک معلم زبان اشاره توانستم بررسی کنم که اگر ناشنوا باشم چه نوع حرکاتی انجام می دهم. حرکات چشم افراد ناشنوا با افراد غیرمعلول متفاوت است. ثبت نحوه انتقال و دریافت اطلاعات از طریق چشم بسیار مهم بود و در حین بازیگری باید توجه زیادی به نگاهم میکردم .
    س:ما در تور اسیا هستیم ، در مورد برداشت شما از ملاقات با مخاطبان کره ای کنجکاو هستم. 
    یاماشیتا: این چیزی است که هر بار که به کره می آیم احساس می کنم: فکر می کنم چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد، از جمله مد، فرهنگ و موسیقی. الهامات زیادی دریافت کردم و به من خوش گذشت. من توانستم با دوستی که در کره زندگی میکنه بعد از مدتها ملاقات کنم . صبح که گالری رفته بودم فن ها به گرمی از من استقبال کردن و من خیلی خوشحال بودم و همه ی اینها خاطره انگیز بود .
     

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

    یوکو : من هم خوشحال شدم که بعد از مدت ها به کره سفر کردم. از آنجایی که تفاوت زمانی وجود نداشت و آب و هوا، آب و هوا مشابه بود، زمان سرگرم کننده ای بود که می توانستم گرما و اشتیاق را احساس کنم.
    س:اقای یاماشیتا بعد از مدتها دوباره به ژانر رومنس برگشتین ، دلیلی برای انتخاب این فیلم وجود دارد؟
    یاماشیتا : من همیشه از طرفداران کارگردان لی جائه‌هان بوده‌ام و فکر می‌کردم این کار برای من نیز یک کار چالش‌برانگیز و پر ارزش باشد. من از طریق این کار چیزهای زیادی یاد گرفتم و حتی قبل از فیلمبرداری هم منتظر بودم تا بتونم با یوکو اراکی اثری مشترک رو خلق کنم .
    س:شما با کارگردان لی جائه هان در این فیلم کار کردید. آیا فیلم مطرح کارگردان ،" پاک کن درون مغز من " را تماشا کردین یا چیزی بوده که شمارا به ایشان علاقمند کند ؟!
    یاماشیتا : فیلم مذکور را زمانی که دبیرستانی بودم تماشا کردم . و در ان زمان خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و از طرفداران کارگردان شدم. وقتی قرار شد با ایشان کار کنم دوباره ان فیلم رو تماشا کردم . با گذشت زمان متوجه چیزهایی شدم که قبلا نشده بودم و باز هم روی من تاثیر گذاشت . سعی کردم هنگام فیلمبرداری سر صحنه با کارگردان، آگاهی زیادی از "لایه ها" داشته باشم. سعی کردم با این حس فیلمبرداری کنم که چند لایه پشت دیالوگ وجود دارد.

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
    س: کنجکاوم بدونم کارگردان به شما برای ایفای نقش هایتان جهت هم می دادن ؟!
    یوکو: هیبیکی زنی قوی است که تنها و غمگینه ، اما آن را با عمل و کارهایی که میکنه بیان نمی کند. برای بیان این موضوع، کارگردان اغلب به من توصیه می کرد که پرانرژی و فعال عمل کنم. با ثبت حتی کوچکترین تغییرات در حالات چهره، بازی توانست جزئیات بیشتری پیدا کند. آن‌ها بازی‌های من را با جزئیات زیرنظر داشتند و من می‌توانستم احساس کنم که آنها به من اعتماد دارند و دارن تماشا میکنند . 
    یاماشیتا : در حین بازی شینجی، نگران حرکات دست و غیره بودم. از آنجایی که شینجی نابینا است، کارگردان گفت که عمل دراز کردن دست خود به جلو نشان دهنده توانایی و قدرت شینجی است. همانطور که یوکو گفتند، کارگردان سبکی داشت که در آن به جزئیات چهره و لحن صدا دقت می کرد، بنابراین با اعتماد زیادی توانستم فیلمبرداری را به پایان برسانم . س: لطفا برای پایان یک جمله بگویید .
    یوکو: کاری بود با چالش های جدید زیادی که در انتظارم بود. این اثری است که با همکاری کارگردان، آقای توموهیسا یاماشیتا و عوامل تولید خلق شده است. فکر می‌کنم این فیلم به ما می فهمونه که ، افکار و احساسات دیگران را متوجه شویم ، احساسات دیگران رو ملاحظه کنیم و اینکه متوجه شویم چقد نیازه که خودمان رو قوی کنیم و از اون به عنوان نیرویی برای حمایت از دیگران استفاده کنیم .
    یاماشیتا : این اثر مملو از شور و اشتیاق همه کارکنان و مقامات کره ای و ژاپنی است. من این اثر را برای بیان هسته درونی انسانیت، عشق، فراتر از زبان ها و فرهنگ های دو کشور ساختم . خوشحال می شوم اگر بتوان آن را نه تنها در کره بلکه در سراسر جهان به طرفداران برسانم . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۹ مهر ۰۲

    معرفی چند کتاب خوب

    معرفی کتاب از یوکیو میشیما  به نام " اوای موج ها "

    اوای موج ها

    چه اسم قشنگ و شاعرانه ای واقعا داره کتاب . توجه کنین اسمهای کتاب های میشیما همشون دارای بعدهای شاعرانه و قشنگین . ادم وقتی اسم رو میبینه حس خوبی بهش دست میده .

    جزیره ه که تو اوای موجها ازش نامبرده شده
    جزیره ه که تو اوای موجها ازش نامبرده شده

    فرض میگیریم اینجا اون فانوس دریایی تو کتابه

    داستانش تو یه جزیره ی زیبایی در ژاپن رخ میده که کار اکثر مردمش ماهیگیری و این چیزاس . شخصیت اصلی داستان یه پسریه که پدرش مرده و با مادر و برادر کوچیکش زندگی میکنه . از طرفی به زور دیپلم گرفته چون همش در حال کار کردن بوده . و الانم به عنوان دستیار ماهیگیر مث بقیه همسن و سالاش داره کار میکنه . یه روز دختر یکی از پولدارا و درست حسابی های جزیره که یه جا دیگه زندگی میکرده به جزیره میاد و زندگی پسر از اینجا دچار تغییر میشه .

    اینجا دیگه نود درصد اون زیارتگاهه که تو کتاب ازش یاد شده
    اینجا دیگه نود درصد اون زیارتگاهه که تو کتاب ازش یاد شده

    زیارتگاه
    زیارتگاه

    جای جای کتاب با توصیف های زیبا و چشمنواز از مناظر زیبای اون جزیره پر شده ، که من هرچی گششتم تو نقشه نتونستم پیداش کنم ولی جای تقریبیش رو پیدا کردم چون جزیره های دیگه ای که ازشون یاد شده رو تو نقشه پیدا کردم متاسفانه عکسهای خیلی کمی تونستم از جزیره ای که به زیبایی شهره هست رو پیدا کنم . انقد این توصیفات زیبا هستن که بهم حس خوب و ارامش بخشی میدادن برای همین بارها جملات رو میخوندم . کتاب قشنگی بود . کم حجمه و زود تموم میشه چون داستانشم یجوریه که باید یه سره خونده شه .

    کتاب دیگه ای که خوندم اسمش هست " موقرمز " که از اورهان پاموک نویسنده ی ترکیه ای است . من کلا ترکیه رو خیلی دوس دارم حتی قبلتر از اینکه عاشق کره بشم عاشق ترکیه بودم و هستم . خیلی مردم باحالی دارن و زبانشونم دوس دارم . اگه یه وقتی خاستم برم مسافرت خارج یا برم خارج زندگی کنم ترکیه رو برای این کار انتخاب میکنم گرچه همچنان تو پول دندون پزشکیم موندم 😑و حتی همچنان جویای شغلم 😥😪ولی کار خدا حساب کتاب نداره 🤔 خلاصه داشتم کتاب رو معرفی میکردم . قبلا از اورهان پاموک کتاب " خانه ی خاموش " را خونده بودم که دوسش داشتم ولی از این کتابش اصلا خوشم نیومد خیلی درهم برهم بود و داستانشم زیاد جذاب نبود برای همین نصفه ولش کردم .

    کتابی که الان در حال خوندنش هستم اسمش هست : " تلخ و شیرین : اندوه و تمنا چگونه باعث کامل شدن شخصیت ما می شوند " رمان نیست از این کتابای نمیدونم بهشون چی میگن پشتش نوشته خودیاری ولی از این روانشناسی مسخره ها که نفسشون از جای گرم بلند میشه ، از این استایلا نی . کتاب جالبیه که فحوای کلامش اینکه ادما مزاج های مختلفی دارن و مزاج سودایی رو بهش میگن غمگین ینی ادمی که خصیصه هاش به سمت غم بیشتره نه که همش غمگین باشه یا دنبال غم و ناامیدی باشه . اینکه مثلا وقتی یه موسیقی غمگین میشنوی یا وقتی یکی رو میبینی که تو بدبختی و دلت براش میسوزه و ناراحت میشی همه ی اینا نشون دهنده اینکه اون ادم مزاجش غمگینه و به اون سمت گرایش داره . همچین محتواهایی داره و کتابیه که فک میکنم باید چندین بار بخونمش تا قشنگ متوجه شم و توم رسوخ کنه . این کتاب را اولین بار تو کتاب فروشی دیدم و صفحه اولشو که خوندم بهش جذب شدم و خیلی از حرفایی که زده بود خوشم اومد ولی چون اون موقع هم کتاب نخونده داشتم هم پول کافی نداشتم ، نخریدمش تا عطشش درم باقی بمونه . چندوقت پیش که خریدمش تا الان تونستم یه فصلش رو بخونم و جاهایی که ازش خیلی به دلم نشسته را زیرشو خط کشیدم تا بعدا بیام و بنویسم تو یه پست جداگونه .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚سریال ژاپنی اولین عشق 💚سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال ژاپنی اولین عشق

    سریال ژآپنی اوردم براتون ، اسمش هست " اولین عشق ، منظور همون عشق اول " با بازی تاکرو ساتوه اوپای ژاپن در تمام ادوار " البته هاسگاوا دوپله ازش اوپاتره ولی خب اوشونم کم محبوب دلها نیستن "

    اولین عشق
    اولین عشق

    داستان اینکه این دو نو گل تو مدرسه عاشق هم میشن بعد همینجور رابطه شون ادامه پیدا میکنه تا دیگه وقت دانشگاه رفتن میرسه و از هم جدا میشن . دختره چون هواپیما دوس داره پسره به عشق دختره میره خلبان بشه پس میره ارتش ،فقط من متوجه نشدم مگه هرکی بره ارتش میتونه خلبان بشه تو ژاپن؟ خلاصه دختره هم دانشگاه زبان انگلیسی توکیو قبول میشه . بعد مدتها پسره میاد توکیو که دختترو ببینه منتها یه اتفاقی می افته و پسره قهر میکنه میره ، دختره هم داشته میرفته خونش که تصادف میکنه پسره میرسه جمعش میکنه میبرتش بیمارستان . بهوش میاد حافظشو از دست میده چجوری از دست میده ؟! اینجور یکه فقط پسررو یادش نمیاد ،مامانشو یادشه . 🙄😐 مامانشم بهش نمیگه که دوس پسر داشتی فلان پسره هم ول میکنه میره ولی همچنان به یاد دختره س سالها میگذره ،دختره ازدواج میکنه با یه خانواده مرفه که همه دکترن ، ولی به خاطر اختلاف طبقاتی طلاق گرفته ، خلاصه یه پسر 14 ساله داره . پسره ام از ارتش اومده بیرون و یه دوس دختر داره که بعد از دوسال تازه بهش گفته بیا دوس دخترم شو 🙄 ژاپنی ها عجیبن . فک کن اونهمه مدت بیرون برو خونه برو تا سکس ... بعد تازه میگه بیا دوس دخترم شو پس الان چی بود ؟! بعد تصادفی دختترو دوباره میبینه و عشقش دوباره فوران میکنه خلاصه چندبار همینجوری به واسطه ی پسر دختره میرن بیرون و اینا ولی به نتیجه ای نمیرسه . دست اخرم پسره میره خارج ، بعد یهو دختره تو خونش یه اهنگ قدیمی میشنوه یهو یادش میاد گذشته رو میره شهرشون و اونجا خاطرات گذشته همش تداعی میشه و میفهمه که ای بابا بنده خدا عشقم بوده قبلا . اونم میره خارج دنبال پسره و بهم میرسن .

    دونوگل کاملا مشهوده دیگه ؟
    دونوگل کاملا مشهوده دیگه ؟

    خب نظرم : اولا اصلا خوشم نیومد حافظشو از دست داد باگ داشت احساس میکنم میگن حافظه ی قبل از تصادف را از یاد برده ، خب قبل تصادف شامل مامانشم میشه دیگه . پس چجوری کسی که ده سال باهاش دوست بودو از یادش میره ؟! این هیچی . همشون تو یه شهر کوچیک زندگی میکردن چه بعد از ازدواج دختره چه بعد از استعفای پسره یه شهر کوچیک مث ساپورو ، درحالیکه که خونه ننه باباهاشون همونجای قبلیه ، چجوری این همه مدت همو ندیدن ، دقیقا زمانی که پسر دختره میره تو ساختمونی که تاکرو کار میکنه ، یهو میفهمه که عه این پسرِ عشق قدیمیشه ؟! ینی تاکرو هیچوقت تاکسی نگرفته ؟! " دختره تاکسی رون بود "

    یه سری جاهای دیگه شم مشکل داشت که همش به نظر من به خاطر ضعف فیلمنامه س . کلا ژاپنی ها درسته زیاد حاشیه نمیپردازن و شخصیتای زیاد نمیارن تو سریال با اینحال همون کمشم زیادیه . چون دیالوگ و رابطه قوی بین دو کاراکتر اصلی خیلی کمه خیلی ناپدیده . دیالوگای بی معنی بیخودکی خالی از عمق و مفهوم . بازیگر زنش که اصلا به دلم نشست . خود تاکرو هم بازی خاصی نداشت . تنها چیزی که سریال داشت مناظر کم ولی زیبای ساپورو بود . مثلا اگه همین موضوع را کره میساخت خیلی جذابتر خیلی اب و تابتر خیلی عمیقتر خیلی پزشکی تر و قابل باورتر خیلی جزییات دیگه که سریال را دیدنی و جذاب و غم انگیز کنه ،اینجوری میساخت ولی این خیلی ابکی و ساده بود و نمیدونم چجوری نتفلیکس داشت نشونش میداد . تنها چیزی که میشه گفت برای پخش در نتفلیکس درونش لحاظ شده منظره و بعدشم صحنه و بعدشم حرف از اسرائیله . شاید ندونین ولی ژاپنی ها خیلی کم صحنه تو سریالاشون دارن . ولی این دوتا صحنه داشت . خلاصه که زیاد خوشم نیومد . حتی غم و سرگشتگی دختره که خب حافظشو از دست داده و عشقشو فراموش کرده ولی حس میکنه یه چیزی کم داره رو خوب نتونستن روش مانور بدن و نشون بدن تا تاثیرگذار باشه برای بیننده .

    امروز تا همینجا ~


    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۴ شهریور ۰۲

    سریال ژاپنی کاش صدها بار بهت گفته بودم

    سریال ژاپنی کاش صدهابار بهت گفته بودم 

    تاکرو و دوس دخترش
    تاکرو و دوس دخترش

    این سریالو به خاطر تاکرو ساتوه نگاه کردم ، بازیگر خوبیه ولی من بیشتر از همه جا تو فیلم “ دروغگپ و معشوقه ش “ و “ اگه گربه ها از جهان ناپدید شن “ دوسش داشتم ~

    تاکرو ساتوه
    تاکرو ساتوه


    سریال درمورد تاکرو ساتوه و دوس دخترشه که سه ساله باهم دوستن ، از بچگی هم همو میشناختن ولی بعد بیست سال همو اتفاقی می بینن و باهم دوست میشن ، تاکرو ساتوه رستوران داره و اشپزه ، دختره ارایشگر ، یه روز دقیقا تو روز تولد دختره ، تاکرو ساتوه ناپدید میشه ، این ناپدیدی سه چهارروز طول میکشه ، دختره میره اداره پلیس و گزارش میده ، تو اداره یه پلیسی هست که میتونه روحارو ببینه بعد اینکه اعلام مفقودی تاکرو رو میبینه اتفاقی تو خیابون روح تاکرو رو میبینه ، روح تاکرو می فهمه این پسره می بینتش ، میره میگه کمکم کن و فلان ،

    پلیسه کت ابیه س
    پلیسه کت ابیه س

    بعدش پلیسه با روحه میرن خونه روحه که دختره ام اونجا بود ، به دختره میگه من روح میبینم روح دوس پسرتم الان اینجاس ،دختر اول باور نمیکنه ولی بعدش تاکرو نشونی میده و باور میکنه ، خلاصه اینجوری میشه که کارگاه بازی که چطور شده تاکرو مرده شروع میشه ، تو همین حین یه یه پرونده ی قتل پیش میاد که یه دختری رو تو خونه ش کشتن ، از بین افرادی که به اون خونه رفت و امد میکرده تاکرو هم جزوشون بوده ، برای همین اینجوری میشه که پلیس دنبال اونم میگرده ، و اینجوری ده قسمت طول میکشه ، همه ی سریال فقط این داستان نبود فرعیاتم داشت~ سریال جذابی بود فقط یخورده روندش کنده که این مورد تو اکثر سریالای ژاپنی هست 😅 .


     

    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗💚 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  💚 سریال کره ای دلال ازدواج 💚 قسمت 5 و 6 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 💚 معرفی N VIXX اِن ویکس   💚 قسمت 7و 8 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی متروکه  💚سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن  💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۳ شهریور ۰۲

    سریال ژاپنی روزها : براساس وقایع واقعی

    سریال ژاپنی روزها براساس وقایع واقعی ...


    سریال ژاپنی " روزها " براساس "واقعه ی زمین لرزه و سونامی توهوکو" و به طبع اون "حادثه اتمی فوکوشیما "در سال 2011 ساخته شده .

    حادثه‌ اتمی فوکوشیما ۱ به مجموعه حوادثی گفته می‌شود که از تاریخ ۱۱ مارس ۲۰۱۱، در پی زلزلهٔ ۹ ریشتری و سونامی، و در اثر از کار افتادن ماشین‌آلات نیروگاه هسته‌ای شماره ۱ فوکوشیما متعلق به شرکت نیروی برق توکیو، یکی پس از دیگری، و نشت مواد رادیواکتیو به وقوع پیوست. متخصصان این حادثه را بعد از حادثه چرنوبیل بزرگ‌ترین فاجعهٔ اتمی می‌دانند و از نظر پیچیدگی آن را در مقام نخست فجایع اتمی جهان قرار می‌دهند چرا که تمام رآکتورهای نیروگاه فوکوشیما در نتیجهٔ این رویداد با مشکل مواجه شد.

    بعد از اینکه زمین لرزه 7 و بعد 9 ریشتری 7 استان اصلی و کل شبه جزیره ی ژاپن رو تحت تاثیر قرار میده ، ژاپن و کشورهای کنار اقیانوس ارام هشدار سونامی رو میدن ، اونا احتمال یه سونامی 5 تا 10 متری رو میدن ولی سونامی 15 متر ارتفاع داشته و کلی شهر رو نابود میکنه .

    در پی زمین لرزه یکی از شهرایی که بیشترین خسارت رو میبینه و بیشتر مهمتر بوده فوکوشیما بوده ، چون اونجا نیروگاه اتمی قرار داشته ، بعد از زلزله برق ها قطع میشه و ژنراتورهای اضطراری شروع به کار میکنن ولی یه ساعت بعد از زلزله سونامی میاد و همه چی زیر اب میره برای همین برق کاملا قطع میشه ، نیروگاه اتمی زیر مجموعه شرکت برق توکیو هست ، و برق بیشتر ژاپن و همچنین توکیو از اونجا نشات میگرفته ، کارکنان شرکت برق و نیروگاه دست به دست هم میدن تا بحران پیش اومده رو پشت سر بذارن . از طرفی زلزله نصف کشور رو نابود کرده و از طرفی هم سونامی که حتی از زلزله هم بدتره . تمام اینا یه طرف مشکل بزرگتر نیروگاه ها هستن که با نبود برق شروع کردن به گرم شدن و این حتی از اون دوتای دیگه هم خانمان سوزتره .

    سریال درباره تلاش های شبانه روزی کارکنان نیروگاه هسته ای و برق و بقیه رییس روسا هستش تا علاوه بر بدبختی طبیعی که بهشون وارد شده نذارن بدبختی دست ساز انسان هم بهشون وارد بشه . همشون مستاصل نگران و هول بودن و گیج .

    در راس اونها رییس نیروگاه اتمی " ماسائو یوشیدا " بود که تونست با سرپیچی از دستورات دفترمرکزی از وقوع فاجعه بزرگتری جلوگیری کنه .

    "او با سرپیچی از دستورات دفتر مرکزی شرکت مبنی بر توقف استفاده از آب دریا برای خنک کردن راکتورها، نقش مهمی ایفا کرد. به گفته فیزیکدان هسته ای دکتر میچیو کاکو، تصمیم به استفاده از آب دریا مسلماً از یک فاجعه بسیار بزرگتر جلوگیری کرد.بدون آخرین تلاش برای استفاده از آب دریا برای خنک کردن راکتور، فاجعه بسیار بزرگتری که می‌توانست بخش زیادی از شمال ژاپن را آلوده کند ممکن است رخ داده باشد. در 12 مارس 2011، حدود 28 ساعت پس از وقوع سونامی، یوشیدا و سایر مدیران TEPCO به کارگران دستور داده بودند که شروع به تزریق آب دریا به راکتور شماره 1 کنند تا از گرم شدن بیش از حد و ذوب شدن راکتور جلوگیری کنند. اما 21 دقیقه بعد به یوشیدا دستور دادند که عملیات را متوقف کند. یوشیدا تصمیم گرفت که این دستور را نادیده بگیرد و به کارگران کارخانه دستور داد که ادامه دهند. در ساعت 20:05 همان شب، دولت ژاپن دوباره دستور داد تا آب دریا به واحد 1 تزریق شود."

    رییس نیروگاه
    رییس نیروگاه

    در پی این حادثه سه نیروگاه بزرگ منفجر میشن و نشت رادیو اکتیو در شهرا اتفاق می افته . تو سریال میگفت که نزدیک نیروگاه 400 اصله درخت ساکورا کاشته بودن که همشو قطع میکنن چون همشون الوده به مواد رادیو اکتیو بودن . اگه چهارمین ساختمون هم به این وضع دچار میشد و منفجر میشد نه تنها چرنوبیل بلکه از حادثه ی بمب اتم هیروشیما ناکازاکی هم 100 برابر بدتر میشد . که خداروشکر تونستن اونو خنک کنن و منفجر نشده ولی ذوب شده گیش به حدی بوده که هیچ بنی بشری نمیتونسته بره تو اون ساختمون و اینجوری میشه که اونجارو به امون خدا ول کردن . تو خبرها اومده که این زمین لرزه شبه جزیره ی ژاپن رو 10 سانتی متر جابه جا کرده .

    رآکتور شماره 1، که در آن تعلیق تزریق آب برای خنک کردن هسته نادیده گرفته شد، اولین رآکتوری بود که در بعدازظهر 12 مارس 2011، یک روز پس از زلزله و سونامی تسلیم انفجار هیدروژن شد. تلاش‌های تزریق آب متعاقباً در راکتور شماره 3 شکست خورد، که در صبح روز 14 مارس منفجر شد. این امر باعث می‌شود که فشار در مخزن مهار راکتور شماره 2 که مواد رادیواکتیو را در 15 مارس به مناطق خشکی در سطوح بالاتر پرتاب می‌کند، غیرممکن کند. راکتور شماره 4 نیز در 15 مارس منفجر شد و نگرانی‌ها را در مورد از دست دادن احتمالی آب از استخر ذخیره سوخت هسته‌ای آن افزایش داد. از دست دادن آب می توانست حتی مواد رادیواکتیو بیشتری را به بیرون پرتاب کند.
    رییس نیروگاه اتمی /
    رییس نیروگاه اتمی /

    سریال خوب و باحالی بود ولی ...

    ولی خیلی باحال نشون ندادن ،در برابر کار تیمی و دقت و دستورایی که هاسگاوا تو فیلم" گودزیلا " میداد رییس نیروگاه اتمی تو این سریال خیلی کند بود و اروم بود انگار هیچی نشده بود ، "یه زلزله اومده و رفته خیله خب برق نی خب زنگ بزن ببین تو نیروگاه چه خبره" . میدونی تو همچین ژانری که خب هیجان و نگرانی موج میزنه ، به عنوان بیننده منتظر ری اکشن های ناراحت تر و هیجانی تر و تند عمل کردن و بدو اینور بدو اونور مث کره ای ها که برنامه ریزی میکنن زود تند سریع ، اینا اروم اروم نگرانی تو قیافش بودا ولی یجوری بود میدونین ؟! قشنگ ژاپنی بود درواقع ، دقیقا مث اون داستانی که میخوندم " باران سیاه " تو داستان بمب انداخته بودن هیروشیما بعد شخصیت اول داستان یه کارخونه ای کار میکرد باید میرفت نمیدونم یه چیزی بخره برای کارخونه ، بمب رو انداختن این گفت عه این سری بمب بزرگتر بوده انگار با اینکه کلی زخم شده بود اومد بیرون رفت سرکارش . 😶 اصلا من همینجوری مونده بودم ، بمب انداختن ! تو میخای بری سرکار ؟؟ریلی ؟ ، تو این سریالم ادما این حسو بهم میدادن .

    بعد رییس انرژی اتمیشون اقتصاد خونده بود نخست وزیر ازش سوال میپرسید الان چی میشه باید چیکار کرد چقد وقت داریم مثلا سوالای علمی راجبه همین رادیو اکتیو ، بعد رییس دست و پاش می لرزید عینهو این دانش اموزایی که درس بلد نیستن معلم ازشون میپرسه .راستش اولش خوشم نیومد برام خنده دار بود ،ولی بعدش متوجه اوج نگرانی و استصال و استرسی که داشتن شدم ، این بلاتکلیفی این سردرگمی رو خوب نشون داده بودن . برای ادمایی مث ژاپنی ها این حد از نشون دادن احساسات هم برام قابل درک شد . برای همین میگم خوب بود .

    یه چیز دیگه ای اینکه این جزییات از کارایی که اون موقع تو اون هفت روز تو نیروگاه انجام دادن تا باعث نشن وضع وخیم تر از این بشه ، همش به دست همین اقای رییس ظبط و نوشته شده به صورت کتاب ،اسم کتاب هست "شهادت یوشیدا " و از همون کتاب هست که تونستن بفهمن اونجا چه خبر بوده و این سریال رو ساختن . این لینک کتابه .

    The Yoshida Testimony - The Asahi Shimbun Digital++


    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۲۲ شهریور ۰۲