قالب

بهترین سریال های کره ای :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۲۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهترین سریال های کره ای» ثبت شده است

معرفی اهنگ کره ای 54 اهنگ خاطره انگیز و قشنگ کره ای

لیست اهنگایی که چندین ساله میلیون ها بار گوش دادم و میدم و خواهم داد : 

 

  1. %%(응응)
  2. [달의 연인 - 보보경심 려 OST Part 11] 정승환 (Jung Seung-Hwan) - 바람 (Wind)
  3. 01. Beautiful Liar
  4. 01. Black Suit
  5. 01. Destiny
  6. 01. Devil
  7. 01. Fantasy
  8. 01. GAMBLER
  9. 01. GRAVITY
  10. 01. Stay With Me
  11. 01. Touch & Sketch
  12. 01. Tunnel (With KARDI)
  13. 01. Whisper
  14. 01. 걷고있다 (Walking)
  15. 01. 그리고 그려도
  16. 01. 남아있어 (I'm Still Here)
  17. 01. 도원경 (桃源境)
  18. 01. 또 사랑하고 만다
  19. 01. 비밀의 숲 (Stranger)
  20. 01. 상처는 아름다운 흔적이 되어
  21. 01. 이제 시작이야
  22. 01. 있는데 없는 너 (Feat. 한해)
  23. 01. 잘못된 만남
  24. 01. 향 (Scentist)
  25. 1. Youth
  26. 02. Burning Up (feat. R3HAB)
  27. 02. SUPER Clap
  28. 02. 기도 (I`ll Be Your Man)
  29. 05. MUSE
  30. 05. Lost in the Dream
  31. 04. 평행선 (Parallel Lines)
  32. 04. Play it Cool (Korean Ver.)
  33. 04. Got me in chains
  34. 03.It's You
  35. 02. 독 (Poison)
  36. Highlight - 얼굴 찌푸리지 말아요 (Plz Don't Be Sad)
  37. Highlight - 사랑했나봐 (Loved)
  38. EXO – Gravity
  39. Dreaming - Kyuhyun [@SJDreamland]
  40. Amnesia
  41. 11. Error
  42. 05. ROCKSTAR (Feat. Paloalto) (Prod. YUTH)
  43. The Rose – RED
  44. Super Junior - 쏘리 쏘리 (Sorry, Sorry)
  45. Ravi (VIXX) – TUXEDO
  46. MONSTA X - Shoot Out
  47. KIMSEJEONG - Top or Cliff
  48. Kihyun - Full Moon
  49. Jang Jane - 환청 (Hallucinations) (Feat. NaShow) (OST Kill Me Heal Me Part.1)
  50. 레오 (LEO) - All Of Me
  51. WAKE ME UP
  52. VIXX KEN -  Can't Avoid My Destiny (Mozart Musical)
  53. TWICE - I GOT YOU
  54. TVXQ-MIROTIC

لیست اهنگ کره ای

بین اهنگای ویکس نمیدونستم کدومو انتخاب کنم واقعا خیلی سخته انتخاب بینشون . ولی برای مونستا اکس مشخصا میدونم که اینارو بیشتر از بقیه دوست دارم . یه چند تاام او اس تی سریاله که هرچقد گوش بدم سیر نمیشم . مثلا پارت 11 سریال کره ای عاشقان ماه . هروقت گوش بدم همون حساس . 

فک میکنم جدیدا اهنگی نیومده که به اندازه ی اینا برام خاطره انگیز و قشنگ باشه و همش تو پلی لیتستم باشه . اخیرا فقط اهنگای the rose  بودن . البوم اخیر هایلایت رو هم اونچنان دوس نداشتم . خلاصه که اینجوری . درواقع نمیدونم چیکار کنم گفتم بذا این پستو بذارم . میخام سریال جدید شروع کنم . ولی فعلا حسش نی سریال سنگین ببینم همیشه شروع سریالای خوب برام سخته . چون باید همه چیو بذارم کنار و فقط بچسبم به سریال . کتابم ندارم بخونم . کتاب تکراری هم ندوس . درسم حسش نی . نت هم سرعتش خوب نیست تا برم یوتیوب . مجله هم تا میام باز کنم یهو 50 تا کلمه جدید پیدا میشه و همش روهم تلنبار شده . جدیدا فقط ده تا کلمه جدید 

حفظ کردم . واقعا 최악이네 . یک ساله که میخام سجونگ 5 رو شروع کنم به خوندن ولی قبلش باید گرامرای قبلی رو مرور کنم . اینجوریم که باید اول قبلیارو مرور کنم بعد چیز جدید شروع کنم وگرنه نمیتونم انگار یه چیزی کمه .  찝찝해 . امروز تا همینجا . 

  • نظرات [ ۳ ]
    • جمعه ۱۸ خرداد ۰۳

    The Atypical Family 2024

    سریال کره ای سریال کره ای قهرمان نیستم ولی ! The Atypical Family 2024 ، الان من متوجه نشدم از زمانش چچوریه ، پسره میگه من میتونم برگردم به اون لحظه ای که شاد بودم که تو گذشته اس ، ولی تو اون گذشته هیچ کاری نمیتونه بکنه هیچکسم نمی بینش ، لحظه ای که بچه ش به دنیا اومده یه حادثه رخ داده همکارای اتشنشانش مردن ، 7 سال مداوم برمیگشته به لحظه ای تولد بچش و میرفته تا از مردن همکاراش جلوگیری کنه ولی هیچ کاری نتونسته بکنه و به همین خاطره که افسرده و ناراحته نه به این خاطر که زنش مرده ، درواقع اصلا حواسش به زن و بچه ش نبوده . از ناامیدی و ناراحتی و افسوسی که میتونه برگرده به گذشته ولی نمیتونه کاری انجام بده اس که تو این وضعیته . زنشم درواقع خودکشی کرده یجورایی چون دیگه خسته شده بوده . همون بهتر بیریخت اجوما . دخترشم میتونه با نگاه کردن به چشم دیگران حرف دلشونو بخونه که خب خیلی خوبه که ، ولی این قایم کرده و احمقه . چون این دختره که اومده خونه شون دزد کلاش و کلاه بردارن خانوادگی . موضوع اینجاست که پسره بعد از دیدن دختره تونست دوباره به گذشته برگرده ولی گذشته ای که این دختر توش هست ، از طرفی الان تو گذشته ؟! میره مثلا به دختره گل میده یا وقتی تو خطره نجاتش میده و اینا ولی در حال حاضرش یادش نمیاد که در گذشته اینکارو کرده باشه یا مثلا دختترو بغل کرده باشه یا بهش گل داده باشه ، بعدا ینی درواقع چندوقت بعد اون اتفاق براش رخ میده . نمیدونم الان فهمیدین یا نه 🙄😁

    مثلا الان ، یکمه و یکم با دختره تو پارک قرار داره ، سرقرار نرفته ، دختره فرداش میاد خونه شون میگه این گلارو این پسره بهم داده ، پسره میگه منظورت چیه من کی همچین کاری کردم فلان ، میره فک میکنه و اینا ، چندروز بعد اون اتفاقه که گل داده به دختره تازه پیش میاد ، ینی میره گذشته و گل میخره میده به دختره . ینی الان این زمانه چی شد ؟! گذشته س ؟ اینده س ؟ چیه ؟ بعد تو اون زمان گذشته ای که میره فقط دختره می بینتش . الان تو سکانس قسمت 3 دختره داشت می افتاد پسره از گذشته ؟ اومد دختترو گرفت نیفته ، دختره تو اینه دید پسره نی . از کجا اومده ؟ چی شد الان این چه سریالیه . 

    به به سریال خوب . 

  • نظرات [ ۵ ]
    • دوشنبه ۷ خرداد ۰۳

    Shopping for Clothes in Tokyo : David Sedaris روایت از دیوید سدریس : انگِ هم

    من دوباره از بی کتابی رفتم سراغ کتاب های داستان همشهری سال های گذشته ، این روایت از دیوید سدریس به نام انگِ هم ، که تو شماره ی 75ام ، ویژه ی نامه ی نوروز 96 ، چاپ شده بود . 

    من نوشته های دیوید سدریس رو خییلی دوس دارم . توشون یه حس خوبو و دلنشینی داره . ادا نیست واقعیه . و واقعا هرکدوم از روایت هایی که برای دیوید سدریس بوده رو چندباری خوندم ، از جمله این روایت ، توش حسی از ازادی و بدون نگرانی بودن وجود داره . همچین حسی بهم میده . وقتی میخونمش حس اینکه تو یه جای ساکت و اروم و قشنگ هستم با یه منظره ی فوق العاده زیبا بهم دست میده . 

    داستان همشهری

    جمله ی " همه ی بعد از ظهر را پیش رو داریم " رو چندین بار خوندمش ، حس خوبی بهم میده . انگار که بعداز ظهر چندساعته و تو اون چندساعت چه کارا که نمیشه کرد . تصور میکنم که تو ژاپن هستم و بعد از ناهاری دلچسب که  با چاپستیک هایی که من میتونم برعکس گرچن خواهر سدریس ، ازشون استفاده کنم ، خورده شده ، منظره ی اروم و تمیز و ژاپنی پیش روم رو نگا میکنم و به اینکه بعدش کجا بریم که بهمون خوش بگذره فکر میکنم . همچین حسی رو موقع خوندن این روایت داشتم . که من بخشیش رو اینجا میذارم . 

    این روایت با عنوان   Shopping for Clothes in Tokyo تو نیویورکر سال 2016 چاپ شده بوده . من زبان اصلیشو خوندم همین تازگی ، و یه چیزی فهمیدم 😁 تو متن فارسی از هیو به عنوان نامزد سدریس یاد شده ولی هیو اصلا زن هم نیست چه برسه که نامزدش باشه . 

    داستان همشهری

    داستان خرید لباس در توکیو  :


    من هیچ وقت نشده که از شهر بروم بیرون و برای هیو سوغاتی نیاورم. او هم همین طور، هر چند اوایل این جور نبود و مجبور بودم تربیتش کنم. هیو ذاتا زیاد آدم خرید کننده ای نیست اما توکیو شاید چون خیلی دور است انگار چیزی را درونش شل می کند. مسئله این است که از خرید کردن خجالت میکشد به نظرم به مادرش رفته که خرید کردن را ولخرجی یا از آن بدتر «غیر جدی» میداند میگوید: "چرا آدم بره فروشگاه وقتی می تونه بره موزه؟"

    اووم، چون تو موزه هیچ گهی نمی فروشن؟

    من و خواهرهایم حس بدی به خرید کردن نداریم و خب چرا داشته باشیم؟ واضح است که داریم سوراخی را در درونمان پر میکنیم ولی مگر همه همین جور نیستند؟ و مگر پر کردنش با کلاه بره هایی به اندازه ی روکش صندلی توالت اگر نگوییم مفیدتر لا اقل سالم تر از پر کردنش با کیک خامه ای یا هروئین نیست؟ «تازه، همه ش هم که واسه خودمون نیست من میخوام برا دوستام کادوی تولد بخرم و هزار تا چیزم واسه پسرخونده م.» این را ایمی در اولین شب تعطیلاتمان سر میز شام گفت.


    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز
    از آن جا که هر دو از یک قماشیم گفتم " منو که لازم نیس قانع کنی." خرید کردن ربطی به پول ندارد. اگر داشته باشی میروی سراغ برندها و گالری ها نداشته باشی می روی دست دوم فروشی و سمساری ولی هیچ وقت این طور نیست که قیدش را بزنی و به جایش بروی فلان پارک یا معبد یا مرکز فرهنگی که هیچ کوفتی تویش نمی فروشند. عروس مان کتی سر ebay قسم می خورد اما من جنبه ی اجتماعی خرید کردن را هم دوست دارم؛ بیرون رفتن دست زدن به چیزها و حرف زدن با مردم. " منم همینطور " من توی خانه کار می کنم و بنابراین بیشتر روزها به جز هیو تنها مراوده و معاشر تم با فروشنده ها و صندوق دارها است. مشکلم این است که اگر کسی خودش را وقف من کند یا کوچکترین زحمتی به خودش بدهد احساس می کنم باید هر چه می فروشد بخرم مخصوصا اگر این زحمت شامل نردبان یا دسته کلید باشد. آن نقاشی کوچک کلبه خرابه را در چهارمین روز تعطیلات مان برای همین خریدم...

    با این که کار نقاش معاصری است که همیشه دوستش داشته ام وقیمتش هم لابد خیلی منصفانه، عملا برای این خریدمش که صاحب فروشگاه کلید درآورد و قفل قفسه اش را باز کرد. از مغازه که بیرون می آمدیم ایمی گفت: "اگه تو نمیخریدی، من میخریدم."

    با اینکه خریدمان را موقتا مختل میکرد اما چیزی که همگی همیشه در توکیو برایش لحظه شماری میکردیم ناهار بود ، که همیشه بیرون می خوردیم ، معمولا در محلی که همان موقع گذارمان بهش افتاده بود . یکی از اخرین بعدازظهرهای مسافرتمان ، وقتی نشسته بودیم سر میزی در یک رستوران دریایی درشیبویا ، چشم انداختم به ایمی که یک بلوز ورزشی کاپیتال با شتک های خون و تکه های مغز تنش بود و به گرچن به کلاه برس توالتی ، خودم ان روز پراهن سیاهی که ده سانت زیر زانوهایم می امد و مرا مثل عروسک خیمه شب بازی میکرد ، افتتاح کرده بودم . ماها ، من و خواهرهایم ، چشم ها و بینی هایمان مثل هم نیست . جنس موه ها و فرم صورت هایمان هم . اما در ان بعد از ظهر به خصوص ، شباهت خانوادگی واقعا خیره کننده بود . هرکس میتوانست بفهمد که ماها با هم فامیلیم .... غذا حرف نداشت اما چیزی که ناهار را دلچسب میکرد تصور بعدش بود ؛ این که همه ی بعد از ظهر را پیش رو داریم و این به بعد از ظهر می تواند به هرچیزی بینجامد ...


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚💚 داستان هزار و یک روز   💚سفر انار 💚💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ 

  • نظرات [ ۴ ]
    • جمعه ۱۷ فروردين ۰۳

    오늘도 사랑스럽개 سریال کره ای امروزم سگ دوست داشتنی

    오늘도 사랑스럽개 سریال کره ای  امروزم سگ دوست داشتنی یا روز خوبی برای سگ بودن  

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    عنوان و محتوا یخورده مسخره بود ولی درکل قشنگ بود  چجوری اینجوریه ؟ اینجوری که الان میگم ...! 

    من از اخر میگم سریالو ، درحالیکه دارم به اهنگ های جدید بنگ یونگ گوگ از BAP گوش میدم . و درعین حال ، یک عالم اهنگ جدید دیگه اومده که درست گوش ندادم و یک عالم ویدئو یوتیوب هست که ندیدم . همچنین تیزر دیوانه کننده و کشنده ی مستر ایم چنگ کیون شی . واو نمیدونین چیکار کرده آی اِم ، اصلا انتظار همچین تیزری رو نداشتم  . بعد فک کن دختر تو تیزرش بود ، دهنم باز مونده بود . فک میکنم حتما مونببه های دیگه ام دهنشون باز مونده باشه . واقعا باورنکردنیه با البوم قبلیش و ام وی قبلی خیییییییییلی متفاوته . دوس دارم فقط ری اکشن بقیه اعضا رو ببینم که آی اِم رو درحالیکه داره با یه دختر خوش میگذرونه و می رقصه و اینا رو ببینم . 🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀 اوری آی اِم 많이 컸네 . از هیجان نمیدونم چه کنم . جز انتظار برای اهنگاش و ام وی دیوونه کننده ش کاری نمیتونم بکنم . 

    بعد نوشت : اهنگای آی اِم اومد گوش دادم ، دو سه تاشو دوس داشتم ریتمشو ، معنی بیشترشون عشقی و اینا بود .اهنگ اصلی که ام وی هم داشت قشنگ بود .  ولی زیاد تاثیرگذار نبودن راستش . خجالت اوره که به عنوان یه فن اینو بگم ولی راستش غیر از god damn in like it از اهنگای جدیدش حس خاصی نمیگیرم . 🤦‍♀️🤪 ولی صداش واقعا قشنگه . این تغییر ریتم تو اهنگا و این تغییر تن صداش تو اهنگاشو دوس دارم . 

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    برگردم به تعریف کردن سریال امروز ...

    سریال درمورد یه روباه نه دمِ که خدای کوهستانه ، اون به یه انسان طبیعتا از نوع زن ، علاقمند شده و از دور مراقب اون زنه . 

    اون زن؛ الان همسر یه شاهزاده ایه . خدمتکار زن این دختره اس که عکسش هست ، چا عین وو ، یا چا اون وو ، یه اشراف زاده اس که عاشق این خدمتکاره س ، شاهزاده به خیانت متهم و کشته میشه و دنبال زنش میگردن تا اونم بکشن چون حامله ام هست میخان ریشه رو قطع کنن . چا اون وو از این پلیسای  چوسانیه ، میاد خونه ی اینا و خبر میده که دارن میان بگیرنشون و فراریشون میده . اینا میرن تو کوهستان خدای کوهستان بهشون جا میده . بچه ی زن تو شکمش می میره . حالا نمیدونم تو دوران چوسان بچه میمیره چجوری از شکم در میارن و چجوری مادر زنده می مونه ، حالا بماند . 

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    خلاصه زنا هردو یه مدت خونه ی روباه نه دم  می مونن ، و خب از قبلم که روباه علاقمند بود؛ زنه ام علاقه مند میشه و اینا ، تا زمانیکه خدمتکار به روستا رفت و امد میکرده و می فهمه که چا اون وو رو گرفتن چون نتونسته زن شاهزاده رو پیدا کنه و بکشه ، میره میگه من جاشو بلدم ، اینو میگه ولی بعد پشیمون میشه ،تهدید اینا ، میگه من میرم خودم میارمش اینجا ، وقتی میرفته اونجا مخفیگاهشون ، دنبالش میکنن و می افتن دنبالشون و بدو بدو تا لب اون صخره معروفه تو کوه های کره که همیشه تو تعقیب و گریز به اونجا ختم میشه ماجرا 😁 

    چا اون وو هم میاد کمکشون ، زنه می بینه همه چی زیر سر خودشه و اون بمیره قضیه حل میشه ، شمشیر چا اون وو رو میگیره خودشو میکشه از صخره پرت میشه ، این بین روباه هم افتاده بود دنبالشون نجاتشون بده می بینه زن با شمشیر چا  اون وو کشته میشه ، فک میکنه اون کشته ، گریه زاری کینه ، میره چا اون وو رو بکشه که می بینه خودش مرده ی خداییه 😄 قبلش مرده بود چون تیر خورده بود . 

    میاد زنه رو هم بکشه ، خدمتکاره میگه رحم کن فلان تو خدایی اینا ، روباه میگه راس میگی زنده ات میذارم چون اینجوری بمیری حیفه برات زیادی اسونه اینجوری مردن ، نفرین میکنه خاندان زنه رو ، میگه از این به بعد هر کسی از خاندانت کسی رو ببوسه تبدیل به یه موجود غیرانسانی ، واضحا نمیگه سگ 😁 میشه و تا عشق اونا پاک نباشه و اون طرف ، کسی که تبدیل شده رو دوباره نبوسه ، طرف همونجوری می مونه . اینجوری میشه که ...

    در زمان معاصر ، معلم هان هه نا ، تو سن 27 سالگی تاحالا با پسری کیس نرفته ."نیست من رفتم 🤐🙄😁" و تو مدرسه هم به معلم تاریخ علاقمنده ، معلم تاریخ کیه ؟ روباه نه دم

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    روباه نه دم نقشه می ریزه تا معلم هه نا عاشق معلم ریاضی با بازی چا اون وو ، بشه و وقتی عاشق شدن اینارو از هم جدا کنه  تا زجر بکشن . 

    داستان با کیس اشتباهی معلم هه نا و چا اون وو که از سگ ها میترسه ، شروع میشه و چالش های هه نا برای اینکه دوباره بتونه چا اون وو رو ببوسه تا نفرین برداشته شه ، و اینکه کاری کنه تا ترس و فوبیای معلم ریاضی نسبت به سگ بریزه ، پیش میره . نفرین اینجوری که اگه بعد یه مدتی " نفهمیدم چه مدت " نتونه اون طرفو دوباره ببوسه ، همینجوری سگ می مونه . که دایی شون هم همینجوری مونده . 

    من این سریالو درحال پخش دیدم خوشم نیومد ول کردم اخه خیلی مسخره بود موضوعش ینی چی انسان سگ میشه ، گیر دادن چندوقته به سگا ...🙄🤐

    بعد دیدم داستانش به چوسان کشیده شد و هیون وو ⬇، که نقش  معلم تاریخ رو داره ، روباه نه دمِ برای همین دوباره گفتم یه امتحانی بکنم . 

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    بخشای روباه نه دم و عشقش واقعا قشنگ بود . دوست داشتم .از اینکه دوباره بهش فرصت دادم خوشالم !

     

    اصلا نیازی به گفتن این نیست که چا اون وو چقد جذابه.  مخصوصا اونجا که روباهه حافظه ی هه نا رو پاک کرده بود و خودش داشت با هه نا لاس میزد و معلم ریاضی داشت عذاب میکشید و خیلی ناراحت بود . اونجاها واقعا دلم براش سوخت . 

    اخرشم زنی که روباه نه دم عاشقش بود ،تناسخ کرده بود ، میاد به روباه نه دم  قضایا رو تعریف میکنه و روباه نه دم  می فهمه که اشتباه میکرده بعدشم میره کنار دریا زندگی میکنه ، چون عشقش دریا رو دوست داشته و اخرین بار قرار بود برن دریا که کشته شد . اون دختر تناسخیه هم معلوم شد که رو معلم تاریخ یا روباه نه دم کراش زده بود بالاخره تناسخ همون دختره بود تو زمان چوسان دیگه ، برای همین رفت دریا پیشش و باهم از این بالن ارزوها هوا کردن . فقط من وجود پلنگ ؟ در پوستر سریال و تو طول سریال رو نفهمیدم . اون معاونه پلنگ بود ولی خب چه ربطی به روباه داره ؟ درهرحال ...

    درکل خوب بود فقط یخورده اب داشت . 

    ...

    تو همین حین البوم بنگ یونگ گوگ از BAP رو گوش دادم ،  دوتا از اهنگاشو خوشم نیومد ، از همشون قشنگتر که خیلی خوشم اومد اهنگ BANG YONGGUK - MOVIMIENTO  بود . معنی خاصی نداشت از این اهنگایی که تو کلاب ها حال میده باهاش برقصی . 

    یکی از قشنگترین اهنگایی که تاحالا بیشتر از 100 دفعه گوش دادم این اهنگه ، حتما ببینینش : 

    آهنگ I Remember از Bang Yong Kuk - نماشا (namasha.com)


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۲ فروردين ۰۳

    سریال کره ای معجزه miracle

    عرض کنم به خدمتتون که یه سریال دیدم به اسم معجزه miracle از این سریالای رویای ایدل شدن و فن یه ایدل بودن .

    مث سریال کره ای تقلید . ⬇

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    سریال کره ای معجزه miracle ، با بازی هی یانگ و چانی SF9 .

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    از راست : هی یانگ "در نقش شی وو " ، چانی " در نقش لوییس " 

     

    درمورد دختری به اسم سورین که دبیرستانی و فن یه خواننده ای به نام لوییس هه که کره ای امریکایی و تو امریکا دبیو کرده  و کلی ترکونده مثل بتس BTS ، سورین هم دوس داره ایدل شه و کلی تمرین و اودیشن و اینا . میگه بعد از دیدن لوییس ارزوی خواننده شدن ، کرده . کارشم خوبه و بعید نی به زودی یه جا برش داره و به عنوان کاراموز اونجا شروع به فعالیت کنه . سورین یه دوست و همکلاسی پسر ؛داره به اسم شی وو و یه دختر دیگه هم تو دایره ی دوستیشون هست اسمش یادم نی .اون دختره از شی وو خوشش میاد و شی وو از سورین . ولی بعدها وقتی اون دختره متوجه عشق زیبا و پاک و صادقانه ی شی وو میشه ازش دست میکشه و فقط دوست باقی میمونه . شی وو زرنگ کلاسه و رویای خاصی نداره درسش خوبه فقط  . ولی چون سورین رو دوست داره تو فن گیرلی هاش همراهیش میکنه با اینکه از لوییس خوشش نمیاد و همش میگه اخه این پسره چی داره که تو عاشقشی و این چیزا . 

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    بالاخره بعد مدتها لوییس قراره برای اولین بار بیاد کره و فن میتینگ داره . فن میتینگ هم دزدی بیش نیست فن ها باید بیان البوم بخرن ببینن تو البوم عکس لوییس رو پیدا میکنن یا نه اگه پیدا کنن همون میشه بلیت فن میتینگ . سورین میره 50 تا البوم میخره و شی وو یه دونه ، شی وو با اینکه یکی میخره اسمش در میاد و قرار میشه برن فن میتینگ .

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    حالا شب قبل که لوییس اومده کره ؛ میخاد بره کره رو برگرده که منیجر و مدیر دزد کلاشش ، بهش اجازه نمیدن . حتی پولاشم دست خودش نی . خلاصه یجوری از هتل فرار میکنه و تو راهش میخوره به سورین که سوار دوچرخه بودش ، چون دارن دنبالش میکنن که بیان بگیرنش ، با دوچرخه ی سورین و خود سورین فرار میکنه میره یه گوشه پارکی جایی ، اونجا رسما قیافه ش تابلوعه که کیه ، دختره گیج متوجه نمیشه که این اوپاشه . حتی براش یه دهنم میخونه براش رقص اهنگشو هم یاد میده ولی گیج بود خلاصه دختره . خلاصه . 🤦‍♀️🤕

     

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    فرداش لوییس منتظر میشه که این دختره که فنش بود بیاد فن میتینگ و ببینتش و بهش بگه که دیدی پسر دیشبیه 😁من بودم که دختره نمیاد . 

    چرا نمیاد ؟ شب که داشتن با شی وو ، دوچرخه میرفتن فن میتینگ تصادف میکنن . سورین به گوشش اسیب می رسه و بعضی اوقات زنگ میزنه وقتی استرس داره و اینا . مدام نیست حلاصه مث من ....🙄🤦‍♀️😶🤕 جالبه شی وو تو تصادف چیزیش نمیشه فقط دختره رو می برن اتاق عمل ! 🙄😄

    از اون موقع سورین ایدل شدن و فن لوییس بودن رو می بوسه میذاره انباری . واقعا چرا ادم باید فن بودن رو بذاره کنار من اصلا درک نمیکنم . خیلی عجیب بود رفتار دختره ، تصادف تو چه ربطی به اوپات داره ؟ حالا بیایم بگیم که چون داشتی میرفتی اونجا اینجوری شد به فال بد میگیری و دیگه فن این نمیشی ولی بالاخره یخورده بهش احساس داری هنوز یا اهنگشو که گوش میدی . نمیدی ؟ یا وقتی تو واقعیت ببینی یاد قدیمات نمی افتی ؟ دختره خیلی شخصیت عجیب و به معنای واقعی کلمه کسخل بود . 🤐🤭😎

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    حالا اصلا بگیم تو دیگه فن لوییس نیستی ؛چرا ایدل شدن رو گذاشتی کنار ؟ 

    خلاصه ...تا میزنه این تصادف میکنه یهو شی وو میگه من میرم رویای تورو ادامه میدم ایدل میشم .اخه رویای این به تو چه ؟ تازه دختره حسودیشم میشه .  درحالیکه اصلا به ایدلی و اینا علاقه ای نداشتا . 5 سال میگذره و شی وو خواننده ی معروفی شده و سورین تو همون کمپانی ویدئو های پشت صحنه ی گروه شی وو اینا رو می سازه و تو کارش خوبه . 

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

     

    بعد داستان اینجوری میشه که مدیر کمپانی میخاد شی وو فعالیت سولوش رو شروع کنه و میخاد شی وو با لوییس البوم همکاری بده . لوییس با یه دست لباس شلوار پامیشه میاد کره و کمپانی همه چی بهش میده . خبر همکاری که میاد بیرون ، یهو خبر شوکه کننده میاد که لوییس 3ساله که مالیات نداده و خدا وون ، مالیات نداده داره . دادگاهی و اینا . و لوییس از این موضوع چیزی نمیدونه . کاشف به عمل میاد که منیجر و مدیره مالشو کشیدن بالا و خبر فرار مالیاتیشو دادن بیرون که اسمشو خراب کنن و نذارن تو کره هم فعالیت کنه ، چرا چون نمیخاسته دیگه با اونا همکاری کنه و قرارداد امضا کنه . خلاصه از شانس کمپانی کره ایه خوب از اب در میاد و پشتش در میاد و بعد از عذرخاهی از ملت بهش میگه یه مدت خودتو نشون نده ، بعدش چون هیچ جایی نداشته بره و کمپانی به جای اینکه بهش جا بده ، سورین که می بینه بدبخت تو خیابوناس اونو میبره خونه ی خودشون . اینجوری باهم همخونه میشن . خونه ی مامان باباش ها . 

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    بعد دیگه بقیه داستان رابطه ی شی وو و سورین که سورینو دوس داره ولی هی دست دست میکنه نمیگه و بعدشم لوییس متوجه میشه و خودشم یه نیم نگاهی به سورین داره ولی میکشه کنار و بعدشم اینکه یهویی رییس کمپانی به سورین میگه تو چرا ایدل نشدی بیا باز فعالیتتو شروع کن و اینا و سورینم میاد خواننده میشه . زرتی ! البته خب نه به زرتی بودن و مسخره بودن خواننده شدن موک ها تو

    سریال 🧡 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  🧡 عشق شی وو به سورین هم مالیده میشه . اخه جمع دوستیشون با اضافه شدن لوییس خیلی خوب شده بود حیف بود به خاطر عشق از هم بپاشه . 

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    لوییس خیلی شخصیت بامزه و باحالی داشت . خیلی ساده بود و به خاطر سادگیش بود که کمپانی ازش سواستفاده داشت میکرد . وجودش تو سریال ،باعث شد داستان خیلی جذابتر و بامزه تر بشه و صحنه های خنده دار و کیوتی رو ساخت . 

    شی وو هم خیلی جذاب و اقا بود فقط این دست دست کردنش تو ابراز عشقش رو زیاد خوشم نیومد . ولی نگاهاش و ابراز عشقش خیلی قشنگ و جنتلمنانه  بود . 🥰 

    سورین دختر بدی نبود ولی شخصیت کسخلی داشت کلا . تو تصمیم گرفتی دیگه ایدل نشی پس چرا وقتی بهت پیشنهاد دادن بازم دلت لرزید !؟ خب اگه میخاستی چرا اون موقع ادامه ش ندادی ؟ اخه وز وز گوش اونم هر از گاهی هم شد دلیل ؟ کاراکترپردازی خوبی نداشت.  

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    خیلی هم گیج بود ادم چطور ممکنه یه پسری 15 سال هی حرف از اینکه به خاطر تو همه کار میکنم و فلان و اینا بزنه بهش بعد تو نفهمی که این پسره عاشقته ؟مگه میشه !؟ مگه داریم ؟ چجوری یک بارم تو ذهنت حتی بعد از اینکه شی وو ایدل شد چطور میشه بهش چشم نداشته بوده بشی ؟ مثلا بگی شی وو هم پسر خوبیه ها ، اقدام کنم . شاید اگه یخورده از حالت دوستی نرمال خارج میشد دختره؛ پسره هم شجاعتشو جمع میکرد و زودتر اعتراف میکرد . دراون حالت اگه زودتر میسر میشد گفتن عشقش ، وقتی بعدا لوییس به جمع دوستیشون اضافه شد خب میدید که دختره دوست پسر داره و دلش یه لحظه نمی لرزید . البته یه جاهایی نشون دادن که دختره هم داره حس داشته میشه ، ولی دیگه اخر سریال سمبل کردن . 

    از طرفی رفتارش با لوییس اصلا مث فن نبود . واقعا چجوری میتونی اوپاتو جلو روت بایسته و فقط یه عینک دودی بزنه و تو نفهمی این همون پسره ؟ جلل الخالق ...مگه میشه ؟! مگه داریم ؟! بعد وقتی میاد یه اهنگ محشر میخونه جلو روت تو مث بت فقط نگا میکنی ؟ 😶🙄

    آی اِم 💚معرفی اوپا 아이엠  💚 تو مترو با اون همه استتار سوار میشه ، مونببه ها می شناسنش و بهم علامت میدن مثلا ما تورو شناختیم . مونببه ها علامت دارن اخه . دستاشون V میکنن رو به روی هم قرار میدن . اینجوری : 

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     یک عدد مونببه ی خوش شانس که داشت با 💚اوپاهای مونستااکس💚 چت میکرد . 

    ...

    سریال قشنگ و فضا و حسش مث کی دراماهای قدیم بود . ولی کاش کسخلی دخترارو تو سریالا کم کنن . خدایی انقد گیجن ؟ 

    این سریال رو اتفاقی نگاهش کردم . اولش میخاستم سریال دوباره زندگی ، با بازی لی جونگی رو نگاه کنم ، دیدم اینم تو فولدر هست فک کردم خاهرم ریخته برا من ، گفتم بذا اول اینو ببینم انگار ابه .دوساعته تمومش کنم . چی شد ؟فک میکنم از عصر  تا ساعت 3 صب نشستم نگاهش کردم تموم کردمش . تو زمان نگا کردنش خیلی خندیدم کمدیش واقعا باحال بود .

    پسرای SF9 واقعا باحالن . چانی برخلاف قیافه ش که یخورده یبس به نظر میاد؛ خیلی کیوته تو اینجور کاراکترا ، خیلی بامزه بود . بعضی صحنه هارو دو سه بار میدیدم . رابطه ش با شی وو تو سریال خیلی بامزه بود . هی سر به سر میذاشت و اینا . شی وو هم بااینکه پوکر بود ولی بامزگی های خودشو داشت . کلا رابطه هاشون تو سریالا خیلی قشنگن . فک کن چقد باحال میشه سه تا دوست صمیمی باشین و برین تو یه شرکت کار کنین و باهمم خوب باشین . به قول اون اون همگروهی شی وو انگار نه اینگار سرکارن . اومدن خوشگذرونی . 😎😄

    تو واقعیت شی وو "هی یانگ " میشه هیونگِ چانی ، بزرگتر از چانیه ، چانی مکنه س تو SF9 ، بعد تو سریال برعکس بود ، همشم به شی وو میگفت به من بگو هیونگ ! خیلی باحال بودن . 😁🤣 اما خب بخایم نسبت به سابقه کار تو بازیگری حساب کنیم چانی سونبه ی هی یانگ میشه . چون از بچگی تو سریالاس . 

     اهنگای سریالم قشنگ بودن همشون من این دوتارو خیلی قشنگ بودن  خوشم اومد . درواقع اون اهنگی که لوییس برای کامبکش تو اون برنامهه خوند هم خیلی قشنگ بود ولی اون بیرون نیومده حیف . 

     

    ▶💜 01. Cha Ni (SF9) - Shining Star 💜

    ▶💜  02. BLITZERS - For You 💜 


    💟 مطالب پیشنهادی 💟  " رو وون " (˶ᵔ ᵕ ᵔ˶)

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج 💟

    💟 سریال کره ای در حال پخش  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۱ فروردين ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |