قالب

سریال کره ای شمشیر ارامون :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای شمشیر ارامون» ثبت شده است

سریال کره ای هفت فراری . سریال ژاپنی جغد

سریال ژاپنی جغد رو چند قسمت دیدم ، فک میکردم خیلی باحال باشه ولی چیز خاصی نبود ، راستش اون پسر جذابه هم نقش تاثیرگذاری نداشت . دراپش کردم . 

 

سریال کره ای هفت فراری رو فصل دو رو به خاطر وجود بازیگر جدید دوباره شروعش کرده بودم چندوقت پیش گفتمش ، ولی اصلا نگفتن این فرد جدید که وارد بازی شده کی هست چرا اومده هدفش چیه و چرا عاشق هان مونه ی جنده س ، خدایی جنده بود و اصلا همه ی فتنه ها زیرسر اون بود ، بعد یهویی تصمیم گرفتن مین دوهیوک بیاد عاشق هان مونه شه و ازش محافظت کنه و اصلا قمر در عقربی بود سریال . یهو همه ی کاراکترا خوب شدن ، به کارهای بدشون پی بردن ، فلان . فقط کسی که بد بود این شیم جون سوک با بازی اوم کی جون ، بود که تا اخر شیطانی بود که حد نداشت 😄 اوایل بازیش خیلی مصنوعی بود برعکس بازیگرش که خیلی بازیگر خوبیه ، ولی بعدش طبیعی تر شد ؛ قسمتای اخر که یهو تلفن زد به پلیس و یهو ادای ادمای ترسیده رو در اورد و بعدش خندید واقعا عالی بود بازیش ، چندبار اون صحنه رو دیدم ، فرد جدیدی که به سریال اضافه  کردن هم الکی منفی بود و یهو الکی کشته شد . اصلا معلوم نشد امدنش بهر چه بود ؟! ولی اینکه بالاخره زدن شیم جون سوک رو کشتن رو دوس داشتم چون همچین ادمی که نباید زنده بمونه باید کشته شه دیگه . زندان چه معنیی داره .  درکل سریالی پر از اب و خنده داری بود . پنت هواس از این بهتر بود 😁 . 

 

یه سریال کره ای 100 قسمتی هم نگاه کردم ، اسمش بود سریال کره ای مردی پشت نقاب ، اسم کره ایش میشد ، رازه مرد . به حدی این سریال اب بود که حد نداشت . درمورد یه خانواده ایه که متشکل از مادر و پسر عقب افتاده شه ، مادره پولداره و ابله به تمام معنا ، خلاصه یه سری اتفاقات می افته و مادره می افته زندان بعدش میمیره و میخان پسررو هم بکشن که به سرش ضربه میخوره و می افته تو اب و بعدش درست میشه ، از عقب افتادگی در میاد و میره دادستان میشه و میره تا انتقام بگیره . اصلنم نه پشت نقاب بود نه چیزی ، انقد تابلو رفتار کرد که سر قسمت 40  همه ی عالم فهمیدن که این همون پسر عقب افتاده اس . درهرحال . اینم دیدمو . از سریالای در حال پخش فقط تونستم سریال لی مینکی 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 رو ببینم . 

 

🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

 

⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  سالگرد ویکس  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡سریال کره ای سونجه رو بردار و بدوسریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

 

 

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۳ خرداد ۰۳

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan و چندفیلم دیگر

     

    چندتا فیلم دیدم : 

     

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan :

     

    جدیدترین فیلم سونگ جونگ کی 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚 که فقط به خاطر سونگ جونگ کی و موضوعش که فراری کره شمالیی بود منتظرش بودم ، اولاش خوب بود ولی اخرشو گند زدن . درواقع وجود یه دختر معتاد ابله تو فیلم اضافی بود . خوشم نیومد در کل چون اخرشو خراب کردن . 

    سونگ جونگ کی باید تو سریالای فاخر و درست حسابی بازی کنه داره بازی و قیافه شو هرز میبره . گرچه از شخصیت واقعیش زیاد خوشم نیومد مخصوصا که رفته زن ایتالیایی گرفته . 🤬

     

    داستانش درمورد یه فراری کره شمالیی که مدتی تو چین زندگی میکرده با مادرش ولی مهاجر غیرقانونی بودن ، سونگ اونجا یه خلافی کرده که دقیق نمیگن چی و خلاصه باید یجوری بالاخره اینو به بلژیک ببرنش دیگه وگرنه فیلم فیلم نمیشه که 😄 تو تعقیب و گریز مامانش تصادف میکنه میمیره و داییش به نظر جسد مامانشو فروخته و با پولش پاسپورت و بلیت رفت به بلژیک خریده قاچاقی ، میرسه بلژیک و اونجا میره تا پناهندگی بگیره ، بهش میگن دومین مصاحبه ات فوریه سال بعد ، اون به سختی باید تا فوریه بعد بدون هیچ جایی و مجوز کاری تو بلژیک دووم بیاره ، تو دستشویی میخابه سختی های زیاد و یه شب تو پارک از سرما میره کنار اتیشی که یکی روشن کرده بوده گرم کنه خودشو ، این عوضی های اروپایی میان کتکش میزنن کفششو پرت میکنن تو اب ، میره کفششو برداره که خیس میشه داشته از سرما می مرده که یه مغازه ی لباستشویی که لباسارو می شورن از اونا می بینه میره اونجا پناه ببره که از سرما بیهوش میشه ، تو همین خلال یه دختری میاد و پولاشو می دزده . فرداش دزدو میگیرن و میرن کلانتری و دختره میگه من سابقه دارم این بارم بگیرنم میرم زندان اگه کیف پولتو میخای باید جرمو قبول کنی . اینجوری میشه که رابطه ش با دختره شروع میشه ...

    دختره از اینایی که پولداره ولی احمقه و خوشی زده زیردلش و با خلافکارا رابطه داره و معتادم هست ، اخرش به خاطر دختره از دادگاهی که برگذار شده بوده تا تصمیم بگیرن بهش اقامت بدن یا نه می ره بیرون که خیلی غیرواقعی و مسخره بود از دادگاه بری بیرون همه چی تمومه دیگه ملت اونجا جمع شدن واسه تو چجوری بهت اقامت دادن ؟! بعد دختره که یکیو کشته بود به راحتی میره کره و یه سال بعدم سونگ میره دنبال دختره . 

    فیلم جالبی نبود . 

     

    فیلم کره ای Hopeless 2023 :

     

     این یکی دیگه از فیلمای سونگ جونگیه که اینجام خلافکاره و اخرشم میمیره . این خیییلی بیخودتر از بالایی بود حتی . 😁

    داستانش درمورد یه پسری که زندگی خوبی نداره و شوهر مامانش کتکش میزنه ، تو مدرسه ام بهش زور میگن که یه روز با سنگ برمیداره میزنه تو سر اونی که داشته گوه خوری میکرده از مدرسه اخراج میشه و خانواده قربانی گوه خور ، مثلا سه میلیون ازش میخان . اونم برای اینکه سه تومنو جور کنه میره پیک موتوری میشه . تو پیک بری هاش که به یه گاراژی می برده با سونگ که خلافکاره و دار و دسته ش اشنا میشه . اون می فهمه که اگه با اونا کار کنه زود به پول میرسه برای همین میره به سونگ میگه که منو قبول کن تا بتونم پول جمع کنم . و ادامه ی ماجرا ...

     

     فیلم کره ای معتقد 2 2023 Believer 2 :

     

    این فیلم ادامه معتقد یکه که چندسال پیش دیده بودم با بازی عالی ریو جون یئول ، اون خیلی قشنگ بود و باحال ولی من از دوش خوشم نیومد مخصوصا اینکه نقش ریوجون یئول هم عوض شده بود . 

     

     فیلم کره ای زندگی گذشته 2023 Past Lives :

     

    این فیلم راجبه دوتا دوسته که از بچگی باهم دوست بودن ولی خانواده ی دختره مهاجرت میکنن خارج و 20 سال از هم دور میشن . دختره فک میکنم کارگردان میشه و برای یه کاری میاد کره که اونجا دوباره پسررو می بینه و دوباره دوست میشن و اینا . به نظر فیلمش خییلی ترکونده ولی من بیشترشو زدم جلو خوشم نیومد . 

     

    فیلم کره ای دکتر چون و طلسم گمشده 2023 Dr Cheon and Lost Talisman:

     

    این فیلم قشنگ  .و جذابی بود . از این موضوع های تخیلی دعا و شمن و این چیزاس . موضوعش راجبه دکتر چون با بازی کانگ دونگ وون که به عنوان شمن و جن گیر کار میکنه ؛ برای یکی از مشتری هاش میره جن گیری کنه که متوجه میشه اون جنی که تو بدن اون مشتریه هست همون کسیه که 20 سال پیش پدرشو برادرشو کشته . و ادامه ماجرا ...

     

    فیلم کره ای شهروند شجاع 2023 Brave Citizen:

    این فیلمو فقط به خاطر جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 نگاه کردم . مسخره بود و عن در ار . ولی خیلی معروف شده . 

     

     

    فیلم کره ای دوباره عاشقی 2023 Love Reset:

     

    از مزخرف بودن این فیلم هرچقد بگم کم گفتم . درمورد دختر و پسریه که مدت زیادیه دوستن و بالاخره ازدواج میکنن ولی همش باهم تو جنگ و دعوان و مسخره بازی و اینا بعد میخان برن طلاق بگیرن که تصادف میکنن و حافظشونو از دست میدن . 

     

    فیلم کره ای آقا زاده 2023 The Childe:

     

    درکل فیلم بدی نبود سونهو در نقش منفی جذاب بود . درمورد یه پسر فیلیپینیه که مامانش مریضه و داره دنبال بابای کره ایش میگرده ، یه روز از طرف باباش ادم میاد که بابات میخاد ببینتت یه هفته ای می برنش کره و نگو اونجا قرار بوده اینو عمل کنن قلبشو بدن به باباهه و سونهو که معلوم نی چرا همش دنبال این پسره س و تهش معلوم میشه قضیه چیه و بامزه بود . 

     

    فیلم کره ای بیگانه بازگشت به آینده 2024 Alienoid: Return to the Future : 

     

    این فیلم دو فصلی بود ، درمورد فضایی هایی که ادمای ؟" بگم موجود بهتره "موجود های  بدشون رو میارن تو زمین تو وجود انسان ها زندانی می کنن . و حالا سردسته ی این ادم ؟موجود ها میخاد زمین رو ماله خودش کنه و با ترکوندن یه مایه ی قرمز رنگ همه ی ادما رو بکشه ولی ....

     یکی از کسایی که ماموره تا این موجودات تو زمین دردسر درست نکنن با بازی کیم وو بین ، تو زمین هست و اون یه دختر 10 ساله اینا داره ، اون دخترو از زمان قدیم چوسان ، به این زمان اورده طی یه اتفاقاتی ، و مث ادم های معمولی داره زندگی میکنه ، همچنین اون یه روبات هم داره که کمک دستشه ، روزی که این اتفاق می افته اون و رباته و اون دختره طی یه اتفاقاتی بازم ،خیلی پیچیده س و تخیلی هم هست برای همین باید ببینین تا بفهمین ، به زمان گذشته میرن و اون موجود عوضیه که تو یه ادمی رفته که اون ادمه سو جی سابه که پلیس بودش ، با چندتا عوضیه دیگه ،هم به دنبال اونا میرن به گذشته ولی وقتی وارد گذشته میشن کیم ووبین انرژی شو از دست میده و میمیره و به دختره میگه که تو باید نذاری تا اون مایع قرمزا از تو سفینه ازاد شن و هرجور شده شمشیر خدایی که یک شمشیر دولبه ی فضایی هست رو پیدا و برگردی به اینده ... کیم ته ری در نقش اون دختره که ده سال تو اینده می مونه و بزرگ میشه و دنبال اون شمشیره س این وسطا با ریو جون یئول اشنا میشه که اون جادوگره و یه بادبزن داره که از توی بادبزن میتونه شمشیر و اینا بکشه بیرون . و درکل فیلم باحال و مفرح و قشنگی بود . فصل دو رو یخورده اخرشو اب بستن ولی در کل قشنگ بود . 

     

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀💚 سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9 💚 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💚سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💚 سریال کره ای دونا  💚پایان سریال بدترین شرور 💚بالاخره شمشیر ارامون 💚 سریال کره ای سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 💚

     

     

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۵ اسفند ۰۲

    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband

    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband
    چجوری میشه 26 سال با یکی دوست باشی ولی نشناسی چه پتیاره ایه ؟
    خب من این سریالو دراپ کرده بودم ولی به خاطر جذابیت های نا این وو و کنجکاویم که چی شد از دوستم داستانشو شنیدم و گفتم بذا دوباره بقیه شو ببینم .من زیاد اهل اسپویل شنیدن و اسپویلی دیدن نیستم مخصوصا اگه سریال موردعلاقم باشه ولی سریالایی مث این رو گاهی اینجوری پیش میاد . 
    اینجوری شد که کانگ جی وون " پارک مین یانگ " که توسط شوهر الدنگ اشغالش کشته میشه ، دوباره به زندگی برمیگرده ، این بار میره حدود ده سال قبل ، قبل از ازدواجش . میخاد همون روز یهویی با دوست پسر اشغاله کات کنه ولی چون جنسشو شناخته فک میکنه و به این نتیجه میرسه که این یارو ادمی نیست که بشه رابطه 7 ساله یهو یه روزه باهاش تموم کنم . باید برینم بهش و بعد یه اتفاقی جور کنم که این دیگه نتونه فکر به برگشتن بهم رو داشته باشه .
    ازاونجا که میدونه پسره و دوست صمیمی پتیاره اش که اسمش سومین ، باهم رابطه دارن ، میخاد یه کاری کنه که اونا رو بهم وصل کنه ، قضیه اینجوریه که اگه پسره با یکی دیگه ازدواج نکنه ، سرنوشتش دوباره تکرار میشه . همچین چیزی خلاصه .
    یه سری نقشه ها می ریزه و دق و دلیشم سر دوست پتیاره عوضیش در میاره و بهشم میگه که ازش بدش اومد و الانم دیگه قرار ازدواج اونا اشغال صورت بگیره .
    خودشم با نا این وو که رییس شرکت هست اعتراف کردن بهم . نکته : نا این وو هم روزی که جی وون رو دفن کرده و مراسم ختمش برگذار شده تصادف کرده و مرده و الان دوباره زنده شده . بالاخره باید یکی دیگه که همچین تجربه ای داره باشه که بهم کمک کنن، نااین وو رو بابای دختره فرستاده تا مراقب دخترش باشه . حالا ...
    من واقعا برام سواله ادم چجوری میشه که 26 سال با کسی دوس باشه ولی ندونه که اون داره زیرابش میزنه یا براش حرف درست میکنه یا اینکه داره فرصتهاشو چه کاری چه ازدواجی می دزده ازش . و جالب اینجاست از بخشیش خبر داره ولی همچنان ارتباطشو باهاش حفظ کرده چرا ؟ چون تنهاست ...!
    من هرچقد فک میکنم نمی فهمم که چرا ادم نباید تنهایی رو دوس داشته باشه و اینکه دوستی نداشته باشه چرا باید بد باشه ؟! خب شاید تو نظر بعضیا اینکه طرف هیچ دوستی نداشته باشه بد باشه مثلا بگن این روابط اجتماعی بلد نی و اینا ...ولی اینکه تنها باشی بهتر از این نیست که همچون دوستی داشته باشی ؟ تو " منظور جی وون " رفتی سئول دانشگاه معتبر درست حسابی ، ینی اونجا نتونستی دوستی پیدا کنی یا نتونستی با اینکه رفتی سئول رابطه تو با این پتیاره قطع کنی ؟ خب اینا همش فرصت بوده . برای اینکه تو دایره ارتباطتتو گسترش بدی و یا با دوستی که داره بهت ضرر میرسونه قطع ارتباط کنی ، خودت نخاستی . خودت این بلا رو سر خودت اوردی و من نمیدونم چرا وقتی یه ادمی خودخاسته همچین بلایی رو سر خودش میاره باید فرصت دومی برای زندگی داشته باشه ؟!
    حالا بگیم این دوستی بود و بیشتر به خاطر قضیه خیانت شوهر عوضیشو و دوسته بود و قلبش شکست ، مخصوصا اینکه شنید اونا باهم برنامه ریختن باهم خوشن و قرار پول بیمه ی اینو بالا بکشن . ادم چقد ممکنه قلبش بشکنه ینی تا این حد ادم میتونه حروم زاده باشه و تا اخرین لحظه درحال فیلم بازی کردن . واقعا کاراکتر سومین یکی از حروم زاده ترین کاراکترایی که دیدم .
    کسی که به اسم دوستی نزدیک شده و مث انگل داره از کسی که ساده س و تنها ، تغذیه میکنه . و میخاد تمام اون چیزایی که اون داره رو ازش بگیره .
     
    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband
    و درمقابل جی وونی که ساده و تنهاس و چوب این سادگی و تنهاییشو خورده و با ادم اشتباهی اشنا شده و بعدشم نتونسته خودشو از دستش خلاص کنه و حالا که فهمیده با چه زالوهای حروم زاده ای طرفه وقتی میخاد باهاشون مقابله کنه و جواب عوضی بازیشون رو بده ، احساس بد و ناراحت کننده ای میگیره . به قول نا این وو تو نمیتونی مث اونا عوضی باشی ولی باید باهاشون به روش خودت مقابله کنی و هرحرفی زدی حقشون بود .
    بهش میگفت اگه کمک میخای به من بگو تا باهم کله پاشون کنیم ولی جی وون میگفت من نمیخام با روشای کثیف مث سومین این کارو انجام بدم . من نمیخام مث اون باشم .
    چقد اینجور ادما مظلومو بدبختن و چرا باید هرچی بلای بده سر این ادمای قلب پاک بیاد ؟
    شاید من هیچوقت همچین کاراکتری رو درک نکنم و شاید اصلا همچین ادمی نباشه ولی حتما ادمی مث سومین هست . یه مرد عوضی مث شوهر قبلی جی وون هست .
    درکل سریال قشنگیه ولی خیلی حرص در اره .من چون متوجه داستان شدم برام قابل تحمل بود . وگرنه عمرا می تونستم تا اینجا بدون نفس راحت کشیدن دووم بیارم . 
    نا این وو اینجا خیلی خوش درخشیده . قبلا انقد معروف نبود و نترکونده بود . مخصوصا اینکه نقشش یخورده جدی و شخصیت خنثی ای داره . تو این عکسای دونفره هم خیلی قشنگ شدن  . واقعا عکساشونو دوس دارم . 
    سریال با اینکه تا اخر سلیطه بازی نقش منفی و عوضی بازی شوهر قبلیه و یه نقش مزخرف اضافی دیگه رو هم به داستان اضافه کرد و ادامه دار بود این روند حرص در ارش ولی دراخر زوج رو بهم رسوند و تا بچه شون رو هم نشون داد . درکل قشنگ بود ولی از اون سریالایی نیست که من خیلی ازش خوشم بیاد و دلم براش تنگ شه . 
    در اخر تنها چیزی که ازش ناراحت شدم این بود که فهمیدم نا این وو بعد سالها که نقش یک گرفته حالا باید بره سربازی . چقد طفلی سر این سریال دیده شدا ..حیف . 
     
    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband

  • نظرات [ ۶ ]
    • دوشنبه ۱۶ بهمن ۰۲

    جمع بندی سریال کره ای های در حال پخش : اهنگ عاشقانه برای خیال Love Song for Illusion

     

     

    سریال کره ای رشته ای حقیقت Maestra: Strings of Truth یا سریال کره ای رهبر ارکستر

     

    درمورد چا سه اوم یه رهبر ارکستر کره ایه که خیلی تو کارش ماهر و معروفه . ولی اون رازی داره که اگه برملا شه دیگه نمیتونه به کارش ادامه بده . چا سه اوم از سمت مادری بیماری لاعلاج و ارثی دارن . این بیماری باعث توهم و الزایمر و فلجی و اینا میشه . اون همیشه از این می ترسه که یه روز به این بیماری دچار شه . برای همین نمیره دکتر ازمایش اینا بده .

    چا سه اوم یه اوپای عاشق دلخسته داره "اوشون تو عکس " که از جوونی که تو امریکا درس میخونده عاشقشه ولی چون اخلاق نداره و خوددرگیر و معلوم چشه عشق این اوپارو پس میزنه و میره به یه سست عنصر شوهر میکنه .

     

    سریال کره ای رشته ای حقیقت Maestra: Strings of Truth

     

     

     

    اون بعد 20 سال به کره برگشته و میخاد رهبر ارکستر یه جایی که از معروفیت افتاده بشه . نیومده هم دشمن تراشی میکنه . عاشق دل خسته هنوزم عاشق این عن خانومه ...هی میره میاد عاشق بازی در میاره . اصلا کاراکتر اضافی بود کلا ...که چی خب چیکار کرد برای چی بود ...

    شوهرشم در حال خیانت کردن بهشه اونم با کی با نوازنده ی ویولون که تو همون ارکستره مشغوله ...یهویی قضیه قتل و قاتلی میشه و یکی میخاد چا سه اوم رو بکشه ..کی؟ همون دختر زشتی که چا سه اوم نیومده کردش نوازنده اصلی ویلون و دشمن تراشی کرد ...

     

    اینجاشو باید بگم ،این دختره کلا قاتله ، وقتی به فرزندی قبول میکننش پسش میدن تو دومین سرپرستی ، هروقت مامانه خوشحال بوده و

    میرفته مسافرت برمیگشته یهو مریض میشده ،این ازش مواظبت میکرده ، مامانه دیابت داشته ، اینم  هربار قند خونشو میگرفته رقم اشتباهی رو مینوشته تو دفتر ، خاهرش بهش میگه مگه قند خون فلان قد نبود این میگه نه تو اشتباه دیدی ، یه روز ننه از انسولین زیادی اوردوز میکنه می میمیره . سوال : 

    شما که فهمیدی یه چیزی مشکوکه این وسط چرا ننه تو نجات ندادی؟چرا نرفتی بگی مرگ مشکوکه ؟ چرا به دختره نپریدی ؟! ینی این همه مدت میدونستی این قاتله و باهاش زندگی میکردی؟  어이가 없네 ...

    همون روانی هم عاشق چا سه اوم شده بود و نسبت بهش وسواس پیدا کرده بوده برای همین دور و اطرافیان اونو میکشته خودشم مسموم کرده بود . 

    بعدش یهو چا سه اوم که همش خودشو چُسی میکرد برای عاشق دل خسته ، باهاش نرم میشه رفتارش ...شوهرشم که مورد حمله روانی قرار گرفته بوده می افته بیمارستان ...قاتلم که میگیرن و فیلم تموم میشه . 

    انقد مسخره و اب بود که حد ننداره . اصلا دلیل رفتارای چا سه اوم تو جوونیش معلوم نی . چا سه اوم که این همه موفقه چرا باید با همچون مردی ازدواج کنه ؟ خیلی اخلاقش گند بود ، مستقلی و وابسته به کسی نبودن رو با عن اخلاقی و تکرو بودن اشتباه گرفتن . خب نمیخای مث ادم بگو نمیخای حتی اگه ازانتخاب همچون شوهری پشیمون شدی . چرا انقد خودتو مییگیری ...حالا فک میکنی کی شدی رهبر ارکستری دیگه مهندس و دکتر که نیستی... اونم اخلاقته...مث برج زهرمار می مونی . خیلی شخصیت پردازیش افتضاح بود . 

    کسی که پراز ادعاس و اونم وضع زندگیشه . سریال بیخودی بود . 

     

    سریال کره ای رشته ای حقیقت Maestra: Strings of Truth

     

     

    سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان Goryeo-Khitan War

     

    🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀

    تازگی یه مقاله خوندم که نویسنده ی رمان که این سریالو از روش ساختن اعتراض کرده و گفته که نویسنده های این سریال ، یه داستان دیگه خلق کردن و این اون چیزی نیست که اون نوشته بوده . 

    به نظر میاد اینطور باشه ، گرچه من رمان رو نخوندم ولی واقعا از قسمت 15 به بعد یجوری دارن می رینن تو تاریخ که هیچکس تاحالا انجام نداده بوده . تو تمام سریالای تاریخی که من دیدم فرق نداره چه زمانی بوده باشه ، هروقت وزرا با تصمیم های پادشاه مخالف بودن مجبورش میکردن یجوری که با حرف اونا پیش بره یا اگه یکی خیانت کرده بود سریعا می کشتن خودشو خاندانشو مبادا فردا دردسری درست شه . چه خیالی بوده باشه چه تاریخ واقعی ... اینجا طرف خیانتکاره تازه اومد دخترشم به زنی گرفت ..مسخره ... بعد میخاد یجوری وانگ سو وار با اشراف قدرتمند مقابله کنه ، بابا تو هنوز تو جنگی ، جنگ تموم نشده اول جنگو تموم کن سازش کن بعد بیا حالا به وضعیت داخل کشور برس ... هیچی دیگه انقد از پادشاه این سریال ذهلم رفت که نگو...

    من نمیدونم گونگ بوک " معرف حضورتون هست ؟تو عکس سمت راستی " تو این سریال چه نقش بیخودی داره . اصلا تاثیرگذارنی .خوشم نیومد زیاد از نقشش پررنگ نی . الکی بهش دسانگم دادن . چرا واقعا ؟! خودشم موقع گرفتن جایزه میگفت لایق نی . بدبخت راس میگفته . باید دسانگ رو میدادن به این یکی اجوشی تو عکس سمت چپی ...

     

     

    سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان

     

    درکل زیاد سریالش باحال نی . درمورد حمله ی خیتان همون مغولا به گوریو عه . و ایستادگی سربازا و اینا مقابل تهاجم دشمن . از لحاظ تاریخی و جنگی خوبه . ولی داستانش رو زیاد جذاب نتونستن ادامه بدن . این جاهاش واقعا خیلی عجیب غیرواقعیه . و باعث شد از چشمم بیفته . 

    4قسمت مونده تموم شه . 

     

    سریال اهریمن من my demon 

     

    همونجورکه انتظار میرفت این سریال هم تموم شد . صحنه مردن دمون با پودر شدن گابلین مو نمیزد . حتی کت یوجونگ هم شبیه کت جی اون تاک بود . درکل سریال ویترینی بود . برای لذت بردن از زیبایی ها بد نی . 🤭

     

    سریال کره ای اهریمن من 2023 My Demon

     

     

    سریال کره ای جاسوس ، ادمای مسحور شده یا پادشاه مسحور شده Captivating the King 

     

    خب امیدوارم این سریال حداقل از لحاظ داستانی یخورده بهتر پیش بره  . گرچه دو قسمت اول که خسته کننده بود . هدف دختر اشراف زاده ای که استاد پادوکه برای ازاد کردن برده های جنگ قابل تحسینه ولی مسخره اس به نظرم ،چقد اخه زنی در لباس مرد ، میخاین بی رومنس بسازین؟ خب دارین می سازین که ...

     

    سریال کره ای جاسوس ادمای مسحور شده پادشاه مسحور شده

     

     سریال شکوفایی جوانی ما Our Blooming Youth ، هم داستانش یه چیز تو این مایه ها بود . دختره خودشو پسر میکنه میاد دربار انتقام بگیره بعد عاشق ولیعهد میشه و اینا. یه چیز جدید باحال یا تکراریم باشه باحال باشه . حس باحال بهم دست نمیده چرا . ای بابا .😶🤦‍♀️🙄

     

    شین سه کیونگ دندونای جلوشو درست کرده فکش اومده جلو اصلا جالب نشده . دندوناشون که خیلی خوبه چرا میرن لمینت میکنن ؟! 

     

    سریال شکوفایی جوانی ما Our Blooming Youth

     

     

     

    اینم داستانش انتقامو عشقه ، جو جونگ سوک ، شاهزاده اس ، زمان چوسانه و جنگ باز با خیتان هاس ، کره ای ها امسال گیر دادن به جنگ خیتان ، شکست خوردن و باید شاهزاده به عنوان گروگان بره خیتان ،اونجا با شاهزاده ی خیتانی گرم میگیره و روابط رو بهتر میکنه ولی تو چوسان بهش انگ خیانتکار می بندنو از چشم پادشاه که برادرشه می ندازنش . " داستانش خیلی اشناس نه ؟ هاها بله همون داستان واقعی تاریخی که تو سریال معشوق بود اینجا به جای واقعیت که پدر و پسر بودن ، برادر کردن . 😄"پادشاهم دارن سم میدن داره می میره ، بعد سالها که برمیگرده کسی بهش خوش امد نمیگه و پادشاهم بهش شک داره بااینحال هنوزم پسرشو به عنوان ولیعهد انتخاب نکرده . و شاهزاده تو شهر برای خودش میگرده که پادوک باز ماهری رو می بینه که اسمشو فقط به کسایی میگه که پادوک رو ازش ببرن ولی تاحالا کسی پیدا نشده که پادوک رو ازش ببره . ارزوش اینکه با شاهزاده ام بازی کنه . و یهویی با شاهزاده اشنا میشه . از طرفی این دختره که خودشو مث مردا کرده اشراف زاده س و باباش محافظه کاره . مثلا خیلی زرنگ و مستقله . و این چیزا .

     

    راستش فقط چون تاریخی دوس دارم نگاهش کنم وگرنه اونچنان طرفدار بازیگراش نیستم گرچه شین سه کیونگ خیییییییییلی خوشگله . 

     

     

    سریال کره ای جاسوس ادمای مسحور شده پادشاه مسحور شده

     

     

    این بین از تنها سریال درحال پخش کره ای ، که خوشم اومده فقط سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز یا اهنگ عاشقانه برای خیال Love Song for Illusion عه .

    سریال یه داستان خیالی با اسم شهر خیالی داره که کاملا تکلیف مخاطب معلومه باهاش . 

     

    سریال کره ای  آهنگ عاشقانه یک خیال

     

    ساجو هیون ، شاهزاده ای که پدرش با کشتن امپراطور قبلی به تخت نشسته ، و اصرار داره که ساجوهیون مرد بار بیاد ، قوی باشه خون بریزه و اینا . برعکس ساجوهیون به هنر و خیاطی علاقه داره و نازک نارنجیه . باباشم برمیداره بچه رو می بره تو خونه ی اون فرمانده قدرتمند جنگی که میخاسته بکشتش ، و جلوی اون خون خونریزی راه می ندازه . بچه از ترس ، شخصیت دومی برای خودش می سازه که قویه و می تونه جلوی بابای زورگوش بایسته . شخصیت دوم اسمش آک هی ، آک هی جسور و زبون باز و خیلی متفاوت تر از هیونه . هروقت که هیون میخابه اون بیدار میشه و کارایی میکنه که هیون نمیکنه ، تو این مدت همه می دونن که شاهزاده که حالا ولیعهده ، جنون داره و میخابه بیدار میشه شخصیتش تغییر میکنه . 🤣

     

    سریال کره ای  آهنگ عاشقانه یک خیال

     

    از طرفی یه برادر ناتنی داره که درواقع برادرشم نی ولی دیگه اینجوری شده ، 어쩔수 없게 . اون به تاج و تخت طمع داره . و ارتش مخفی درست کرده که از پولدارا می دزدن میده به فقیرا الکی خودشو خوبه نشون بده. و ... یه دختری که دختر همون فرماندهه که باباشون کشته هم زیردست این شاهزاده اس و قرار بیاد امپراطور رو بکشه .

    سریال کره ای  آهنگ عاشقانه یک خیال

     

    این پسررو شناختین ؟ اینجا خیلی خوب شده . مخصوصا تو کنفرانس مطبوعاتی سریال خیلی جذاب شده بود . مدل موه واقعا خیلی تاثیر داره . 

     

     

    یه روز اتفاقی دختر و ساجوهیون همو تو خیاطی ساجوهیون می بینن ، آک هی که شخصیت دوم شرور شاهزاده س از دختره خوشش میاد ، روزی که دختره به عنون رقاص سرگرم کننده ی امپراطور اومده قصر ، و قصدش کشتن امپراطور تو حمومه ، آک هی میاد و یه رایحه که باعث فراموشی میشه رو استفاده و بعدشم به باباش میگه که من از این دختری که تو میخای باهاش باشی خوشم اومده ، باباشم میگه بالاخره مرد شدی پسرم 🤣🙄🙄🤣 و اینجوری میشه که دختره به عنوان صیغه ولیعهد تو قصر موندگار میشه و باقی قضایا ... بامزه س سریالش . 

     

    سریال کره ای  آهنگ عاشقانه یک خیال

     

    بازیگر نقش ساجوهیون ،خیلی بامزه س . خاننده س . پارک جی هون ، اسمشه . من شخصیت هیون رو زیاد دوس ندارم . یخورده شیربرنجه . ولی وقتی آک هی میشه خیلی خوب میشه . گرچه تو قسمتای جدید هیون هم داره جذاب میشه . و هردوی شخصیت ها عاشق دختره شدن . 😄 به نظر من دختره عاشق آک هی شده . حالا باید دید بعدا چی پیش میاد . 

     

     

    اینم از پست جمع بندی سریالای در حال پخش که مدتها بود میخاستم بذارم . 

     


     

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

     

    💚اوپاهای مونستااکس💚 مثلث عشقی 💚مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو 🌺مقایسه گوگل و بینگ  🌺اهنگ eclipse از گروه رز 🌺 سریال کره ای گابلین  🌺معرفی اوپا 아이엠  🌺سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت 11و 12🌺ایده 🌺 نظر پایانی درباره ی سریال کره ای لمس پشت تو 🌺 ترند های مسخره 🌺سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🌺 سریال کره ای گابلین خدای تنها و درخشان  🌺عکس از سریال کره ای گابلین  🌺سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  🌺 چگونه افکار بیهوده را کنار بگذاریم ؟🌺 معرفی جمله از کتاب تلخ و شیرین  🌺 بازبینی سریال سونات زمستانی 🌺رنگین کمان 🌺 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 🌺نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 🌺سریال کره ای بدترین شیطان 🌺 تقصیر کیه ؟! 🌺 سریال ایرانی جدال با سرنوشت 🌺

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۳ بهمن ۰۲

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند 
    طلوع ماه در روز moon in day
     

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
    داستان از جایی که شیلا داره با گایا می جنگه ؛شروع میشه ، شیلا میاد خاندان سلطنتی گایا رو میکشه و شاهزاده خانم هان یه ری ، رو مامانش فراری میده ، برای همین زنده می مونه و بعد از مدتی برای انتقام به خابگاه فرمانده جنگ شیلا دوها میره ، تا به قتل برسوندتش ، فرماندهه تیز و زرنگ و هندسام بلند میشه و یه ری رو زخمی میکنه و ...خلاصه اونا عاشق هم میشن ، ولی بالاخره یه ری زهرشو میریزه و تو یه موقعیتی که هنوز معلوم نی چجور موقعیتی بوده به قتل می رسونه ، روح دوها سرگردانه و چسبیده به یه ری و هر زمان یه ری تناسخ میکنه مث سایه شه ، دوها زمانی میتونه به عالم اموات بره که خودش یکی از تناسخ های یه ری رو بکشه .
     

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
    تو زمان مدرن تناسخ یه ری اسمش کانگ یونگ هواعه ، یونگ هوا اتش نشانه ، و همش خوابای عجیب می بینه که وقتی بیدار میشه یادش نمیاد چه خوابی بوده ، دوها همچنان چسبیده به یونگ هوا که همون تناسخ یه ریه .

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
    از اون طرف بازیگری به اسم جون او هست که خیلی معروفه و یخورده یه تختش کمه ،جون او تو کمپانی برادرش مشغوله و کارای سخت هم نمیکنه مثلا صحنه های سخت و اینا ،یه روز جون او یهو بیهوش میشه و وقتی می برنش بیمارستان ، می فهمن تومور قلبی داره و زیاد زنده نمی مونه ، از طرفی چندوقتیه که کانگ یونگ هوا به خاطر نجات یه هموطن و سگش از اتیش سوزی سر تیتر اخبار شده ، برای همین جون او هم مدل شده و حالا میخان با اتش نشان نمونه و مدل معروف تبلیغ و اینا بسازن ، اینا اینجوری باهم اشنا میشن ، به نظر نمیاد که جون او تناسخ دوها باشه چون دوها خودش هنوز روحش که نمرده ، تو طول فیلمبرداری یونگ هوا هوا برش میداره و خوددرگیر بازی در میاره و با جون او دعواش میشه ، جون او هم کارو ول میکنه و میره سوار ماشین میشه که دوباره بیهوش میشه و ماشین خودش حرکت میکنه و می افته تو اب و یونگ هوا نجاتش میده ولی جون او سکته قلبی میکنه و تموم میکنه ...

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
    اینجوری دوها فرصت پیدا میکنه که بره تو بدن جون او ، ولی وقتی میخاد انتقامشو بگیره و یونگ هوا رو بکشه نمیتونه ، چون یه طلسمی از یونگ هوا محافظت میکنه . دوها تو بدن جون او ی بازیگره و یونگ هوا اتش نشان ، دوها اصرار داره که یونگ هوا بشه بادیگاردش چون میخاد همش کنار دختره باشه ، باید دید در ادامه چی پیش خواهد اومد .

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
     
    این دوقسمت که خیلی جذاب بود و قشنگ و پروانه ای بود ، بازیگر نقش دوها خیلی جذابتر از قبل شده و بازیشم خیلی پیشرفت کرده و خیلی خوشالم که بالاخره نقش اصلی یه سریال قوی شده .

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
    اون یکی سریالش 💚سریال کره ای ممنوعیت ازدواج 💚 زیاد قوی نبود با اینکه بامزه بود .یه سریال دیگه ام داشت که از نقش اول دخترش خوشم نمی اومد اونم نصفه ول کردم .
    دونقش رو هم خیلی متفاوت و قشنگ بازی کرده حتی صداشم متفاوته . قابل توجه نویسنده و کارگردان 💗 سریال کره ای سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 💗 که ریدن تو شخصیت های سایا و اون سوم .😭🤦‍♀️😖
     

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

     
    بازیگر نقش یونگ هوا هم قشنگ و ملایمه . تا اینجا که مشکلی زیاد باهاش نداشتم . واقعا منتظر قسمت های بعدیشم . سریالای این شبکه اغلب نگاه کردم خوب بوده . سریال 💚  سریال کره ای مشتاق دیدار 💚 هم از این شبکه پخش میشد .
    سریال هم صحنه ای تاریخی و عشقی داره هم مدرن ، ترکیبی قشنگیه . خیلی انتظارم رفت بالا ازش امیدوارم به ناکجا اباد نره . 🤭💗

    سریال کره ای ماهی که در روز طلوع میکند یا طلوع ماه در روز moon in day
     

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۳ آبان ۰۲

    سریال کره ای دوستان friends 2002

    من اومدم با معرفی یک سریال خیلی قدیمی اسمش هست سریال کره ای دوستان friends 2002  با بازی وون بین . 

    این سریال ساخته ی مشترک ژاپن و کره جنوبی بوده ، و همزمان تو کره و ژاپن پخش شده . 4 قسمته . 

     

    درباره دختر ژاپنی به اسم توموکو عه که فروشنده ی یک فروشگاهه و پسر کره ای که اسمش جی هونه . توموکو با دوستش رفتن سفر هنگ گنگ و دوستش که با دوس پسرش قرار داشته اونو تنها میذاره ، توموکو تو خیابانای هنگ کنگ تنها راه می رفته که یهو کیفش رو میزنن ، جی هون که دانشجوعه و دوست داره فیلمساز بشه برای یه مسابقه ای اومده به هنگ کنگ تا فیلم کوتاه بسازه ، توموکو ، جی هون رو می بینه و فک میکنه که اون دزد کیفشه میدوه دنبالش و کارشون به کلانتری میکشه ، از اونجا که توموکو زبان بلد نیست و نمیدونه چجوری برگرده هتل چون هیچ پولیم نداره با جی هون همراه میشه و با اینکه زبان هم رو نمی فهمنن دست و پاشکسته با هم ارتباط برقرار میکنن ، بعدش به رستوران عمه ی جی هون میرن برای غذا خوردن ، و همینجوری گردش میکنن ، هردوشون کارشونو بهم دروغ میگن ، جی هون میگه من فیلم سازم درحالیکه دانشجو بودو فیلم سازی رویاش ، توموکو میگه من تو مجله ی مد کار میکنم درحالیکه فروشنده بود . شب میشه و وقت خدافظیه و به هم ایمیلشون میدن تا باهم در ارتباط باشن . 

    بعد از مدتها توموکو به جی هون ایمیل میزنه به ژاپنی ، جی هون از ایمیل خوشال میشه ولی ژاپنی بلد نبودش ، ایمیلارو دوستش بهش می خونه که ژاپنی بلده ، اینجا لازمه بگم دوستش اوپا اجوشی نازنین من لی دونگ گان بود 😄ز. تو ایمیلا بهم اعتراف میکنن که راجبه کارشون دروغ گفتن ، توموکو راجبه خودش حرف میزنه و میگه که نمیدونه چی علاقه داره و تاحالا کارای زیادی انجام داده و حتی یه بارم دست به خودکشی زده و از اون موقع مامانش کاری باهاش نداره و میگه هرکاری که خودت دوس داری بکن " نه مث ایرانی  ها با تهدید با محبت " جی هون هم راجبه خودش میگه که رویاش فیلمبردار شدنه ولی چون تنها پسر خانواده شونه باید شرکت رو بگردونه و باباشو شرمنده نکنه ،اینجوری باهم بیشتر اشنا میشن و تو خلال ایمیل ها بهم علاقمند میشن ، ولی خب ارتباط از راه دور اسون نیست . 

     

    سریال کره ای دوستان friends 2002

     

     

    فرصتی پیش میاد و توموکو میاد کره و اونجا میتونن هم رو ببینن که خیلی باحال بود این قسمتش . 

    تو همین اثنا توموکو تصمیم میگیره بره زبان کره ای یاد بگیره ، به دوستش میگه نمیشه که همش به ژاپنی بهش ایمیل بدم و اونم دوستشو مجبور کنه به ژاپنی برام بنویسه ،تو خلال یادگیری زبان توموکو واقعا سرزنده تر و شادتر میشه چون امید و انگیزه دوباره ای بهش داده شده بود . اون میگفت  : اگه زودتر خوندن این زبان رو شروع میکردم شاید الان زندگیم تو مسیر بهتری بود . 

    دقیقا مث من 😭کاش زودتر یاد می گرفتم کاش ! 

    دوباره فرصتی پیش میاد که جی هون برای جشنواره ی فیلم میره ژاپن ایمیل میزنه و اطلاع میده و با فروشگاه توموکو هم تماس میگیره ولی ...یکی از همکارای توموکو چون توموکو رو دوس داره بهش نمیگه که جی هون اومده بود اینجا و به جی هون میگه که تو کره ای این ژاپنه و نمیتونی خوشالش کنی و از این حرفا  و بذار برو ...جی هون یخورده فک میکنه ناراحت و غمگین میره و میبینه پسره راس میگه همچین ارتباطی چقد قرار طول بکشه ! برای همین یه مدت ارتباطشو با توموکو قطع میکنه و بعدشم که میره سربازی .  اخرین بار که ایمیل میزنه به جی هون ، دوست جی هون ایمیل رو میبینه و به توموکو میگه که اون رفته سربازی و دیگه نمیتونی ببینیش و اینا ، توموکو بدو بدو میره پیش مادرش میگه بهم پول قرض بده باید زود برم کره ،مامانش میگه خیلی وقت بود از من پول نگرفته بودی خوشال شدم و من این توموکوی جدید رو خیلی دوس دارم و حمایتت میکنمو اینا  این نکته رو هم بگم که خودشون تو سریال میگفتن که از ژاپن به کره رفتن هم ارزونتر هم خیلی راحتتره ینی بلیت میگیری میری ، ولی از کره به ژاپن نیاز به ویزا داشتن . 

    خلاصه میره کره جلوی پادگان و جی هون رو به سختی میتونه ببینه بهش میگه چجوری شد اینجوری شد جی هون میگه که ما نمیتونیم باهم باشیمو مرسی به خاطر من حتی زبان یاد گرفتی . 

    یه مدت میگذره و توموکو همچنان زبان کره ای رو ادامه میده . بعدشم میاد کره و تو کره تورلیدر میشه . جی هون هم سربازیش تموم میشه و قایمکی داره کار سریال و فیلم سازی انجام میده ، دستیار کارگردان شده بود ، ولی نمیخاد باباش بفهمه . تو خلال اینکه داشت تو خیابون راه میرفت یهو توموکو رو میبینه و اینجوری دوباره باهم دیدار میکنن ، مدیر توموکو میگه ارتباطت با دوس پسرت چجوری و سوال میپرسه که میخاین ازدواج کنین توموکو میگه هنوز به اونجاش فک نکردیم ، ولی اره دیگه میخایم ازدواج کنیم . مدیره میگه ازدواج با یه پسر کره ای خیلی سخته تو خانواده های کره ای رو نمی شناسی . 

    یه روز که جی هون ، توموکو رو میاره خونه تا باهم غذا بخورن و با دوستاش اشناشون کنه ، میبینه پدرمادرشم اونجان ، یخورده جو سنگین میشه و باباش فهمیده بود داره کار فیلمبرداری رو هنوزم انجام میده . مخالفت و اینا ولی بعدش که جی هون جایزه ی فیلمساز جوان رو میبره باباش هم اجازه میده و بعدشم به ازدواج با دختر ژاپنی اجازه میده و اینجوری میشه که این دونوگل بهم می رسن . 

    سریالی خیلی لطیف و قشنگ  و بامزه بود ، مخصوصا اینکه زیرنویس کره ای داشت رو خیلی خوشم اومد . البته ناگفته نماند که سریال سرگذشت ارتدال که تازگی دیدمش هم زیرنویس کره ای داشت ولی اونو راستش زیاد توجه نکردم میخاستم ببینم چی میشه سریال ، ولی اینو هی استوپ میکردم جمله هارو میخوندم کلمه هارو مینوشتم ، گرامرارو تشخیص میدادم برای خودم معنی میکردم ، اهان این جمله رو اینجوری میشه گفت . خیلی لذت بخشه اینجوری که خودت بفهمی سریال رو . سریال زیرنویس فارسی نداشت . 

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

     

    💚 سریال کره ای افتخار  💚سریال انتخاب همسر برای امپراطور 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚سریال ژاپنی اولین عشق 💚سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚 معرفی کتاب 💚معرفی یوتیوب یسونگ و گالری گردی من در تهران  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚

     

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  سالگرد ویکس  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡سریال کره ای سونجه رو بردار و بدوسریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۲ آبان ۰۲

    دیالوگ از سریال سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون

    دیالوگ از سریال سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 

     

     

    تانیا : چرا این همون ارسدالیه که عاشق بودی و می خواستیش
    تاگون : اینا همه به خاطر اینه که برام ارزشمند بود و می خواستمش
    تانیا : ولی چراااا…. این طوری مردم عادی بی گناه این سرزمین میمیرن
    تاگون : مردم عادی بی گناه ؟
    من ایگوتو ها رو کشتم و نئانتال ها ، مردم عادی می خواستن اون ها رو از بین ببرن ، به خاطر همین نابودشون کردم
    من نردبان های آسمان رو ساختم
    من یه عالمه برده از إی آرک آوردم
    به خاطر کارهای من از همه چیز لذت بردن و پیشرفت کردن
    ولی الان بهم میگن جعلی ! میگن که ظالمم
    آره ضعیف ترها رو زیر پا گذاشتم ولی تمام ثروتی که مردم عادی ازش برخوردار بودن به خاطر این بود .
    ظالم های واقعی مردم عادی هستن...

     

    سریال کره ای سرگذشت آرتدال شمشیر آرامون

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " تاریخ اسی دال " 🍂💛 

     
    💚   شمشیر ارامون  💚
     

    تاگون واقعا مظلوم بود من همیشه طرف تاگون بودم . حتی اون موقعی که تانیا برای نفع خودش رفت اعلام کرد که ارامون هسولا ایگوتی بوده ، تاگون هنوزم پر از ترس و استرس بود از برملا شدن این موضوع .

     

     

     


     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

     

     

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  سالگرد ویکس  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡سریال کره ای سونجه رو بردار و بدوسریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

     

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۶ آبان ۰۲

    سریال کره ای شمشیر ارامون یک

    تاریخ اسیدال رو فصل دو رو شروع کردم .
برای دوقسمت فیلمبرداریش خیلی مسخره اس . تصویر همش محوه نمیدونم چرا یجوریه . لی جونگی در نقش سایا و اون سام ، خب اگه بخام سالهایی که گذشته رو حساب کنم اون سام خیلی تغییر کرده و برای کشتن اینو اون تعلل نمیکنه . ولی تفاوتی در دونقش نداره نه در گریم نه در مدل موه فقط اون موهاشو بسته این باز کرده ،🙄 چقدم “باز کرده “بهش نمیاد . کاش حداقل گریم رو همون گریم سایا میذاشتن . یا حداقل مدل موهشو . تو حرف زدن هیچ تفاوتی وجود نداره . خب سایا هم از اون مارمولکی و یواش یواش نقشه کشیدن ممکنه تغیر کنه و ولی اصولا همچون ادمی با اون کاراکتر وقتی میبینه این همه دشمن داره علاوه بر بی رحم شدنش تیزترتر میشه ، و اون حالتی که سایا داشت اون یواش حرف زدنش اون همش با خودش حرف زدنش اینکه همش دیگران رو زیرنظر داشت ، اون زیادتر میشه نه کمتر . چون تنهاتر میشه در این صورت ، مثلا با موبک و تانیا نقشه کشیده که تاگون رو بکشن و خودشون بشن همه کاره ، البته این هم نقششه ، ارزش هاشون شاید از نظر انسانی قشنگ باشه ولی برای فرمانروایی کردن کس شره و ارمانیه . اگه قرار باشه همه ازاد باشن و همه دارا هیشکی به حرف بالا دستیش یا امپراطور گوش نمیده که . تانیا هنوزم با همون افکار پوسیده ی جنگلیشه .باباش بهش میگه اون حرفای مسخره رو تموم کن ،فرستاده های اون سوم رو کشته و گفته بهش بگن ما نیازی به نجات دادن تو نداریم . خوب کرده . اسکلن جفتشون اون سوم و تانیا هنوز بعد از گذشت این همه وقت و این تغییر تو روش زندگی و دیدن ادمای مختلف افکارشون تغییر نکرده . مسخره س .
الانم که اون پتیاره ی ته الا میخاست سایا رو بکشه که بیهوش شدن با اون سوم تو یه جا بودن ، موبک سایا رو اورد بیرون ، نعانتالا اومدن سایا رو نجات دادن ، اون سوم موند ، موبک کشته شده ش دم اخری اون سومو نجات داد ، ادماش اومدن فک کردن این سایاعه . جاهاشون عوض شد . از اولم فک کنم نقشه ی سایا این بود ها ؟!

    تو بازی لی جونگی حرفی نیست اصلاها ولی من خوشم نیومد . بازیش ایراد نداره ولی اصلا واسه این نقش مناسب نبود . حالا اون سوم نه ، ولی سایا رو اصلا خوب در نیورده حتی تفاوت لحن و چهره هم وجود نداره . اینجوری نبود که نتونه دربیاره نخاسته نخاستن انگار از قصد سایا رو کمرنگ کردن تا اون سوم کسخل تو چشم بیاد . برای همین ریدن تو سریال .
سایایی که سونگ جونگی ساخت واقعا انگار یه ادم متفاوت بود . از طرز حرف زدنش بگیر تا بازی چهره ش .
سریالو حیف کردن .کلا همیشه گفتم سریالای دوفصلی فصل دوشون ریدمونه و میرینه به تمام حسا و قشنگی هایی که فصل یک داشت برام .
    شاید اگه با سونگ جونگی می ساختنش اینجوری نمیشد .
    حالا بذا ببینم چی میشه .

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۵ آبان ۰۲

    فیلم ژاپنی ازدواج شاد من یا تا وقتی هر دومون زندگی کنیم

    فیلم ژاپنی ازدواج فرخنده ی من یا ازدواج شاد من یا تا وقتی هر دومون زندگی کنیم 
     

    فیلم ژاپنی ازدواج شاد من
     

     
     
    در مورد یه دنیای خیالیه که توش همه ی ادما قدرت های فوق العاده دارن ،بهش میگن استعداد دارن ،  بعد تو این دنیا روح ها سرگردان هستن و به انسان ها اسیب می رسونن ، یه سری ها هم هستن که با این روحها میجنگن ، زمونه تغییر کرده و جنگنده ها اومدن همه ی روح ها رو تو یه معبدی به شکل حشره حبس کردن ، امپراطور داره میمیره و به پسرش که ولیعهد میگه که به جنگنده ها بها بده که اونان که باعث بقای امپراطوری هستن .
     
    کودو کیاکا از یه خانواده ی برجسته و قدرتمنده که توانایی جنگیدن با روح ها رو از خاندانش به ارث برده و خیلی تو این کار خبره اس ، تا حالا چندین بار با دخترای خانواده های اشرافی و قدرتمند نامزد کرده ولی همرو پس زده . ازدواج کلا تو این دنیای خیالی سیاسیه و همه میخان با دادن دخترشون به یه خانواده برجسته و قدرتمند ، قدرتمندترتر بشن .
    اون به بی رحمی و سردی معروفه . کلا بای دیفالت بدونین مرد بی رحم و سرد ، جذاب و کشنده س .
    ایشون هستن :

    ایشون همون بازیگر 💚 سریال ژاپنی سکوت  💚  هستش . خیلی جذابه . 

    فیلم ژاپنی ازدواج شاد من
     

    موهاشم خیلی خوشگل بود هوس کردم برم موهامو اون رنگی و کراتینه کنم . 🤭
     
    میو دختریه که تو یه خانواده اشرافی و قدرتمند به دنیا اومده ولی تو سه چهارسالگی مادرش میمیره و پدرش با عشق قدیمیش ازدواج میکنه و اون چون هیچ استعدادی نداره " ینی قدرت نداره " الان به عنوان خدمتکار تو خونه داره کار میکنه . تناردیه و سیندرلا ن مثلا .

    فیلم ژاپنی ازدواج شاد من
     

     
    زن باباش از تناردیه ام بدتر بود خیلی فش رکیک بود خیلی . اون چون هیچ استعدادی نداره توسط زن بابا و دختر ایکبیری تر از خودش هی اذیت میشه و کتک میخوره و هی تو گوشش خوندن که تو استعدادی نداری تو هیچی نیستی اینم خودکم بینی پیدا کرده . خلاصه میخان از سرشون بازش کنن میدنش به کودو که معروفه به بی رحمی و اینا .

     فیلم ژاپنی ازدواج شاد من

     
    کودو دستای پینه بسته ی میو رو میبینه و میگه چجوری یه دختر اشراف زاده اینجوری دستاش تحقیق میکنه متوجه میشه مادر میو که مرده ، از خانواده ی قدرتمندی هستن که قدرت کنترل ذهن رو دارن . همینجوری داشته تحقیق میکرده و کم کم به میو هم علاقمند میشه که خاهر ایکبیری میو ، کودو رو میبینه و عاشق اون میشه و میگه من اینو به عنوان شوهر میخام ، اینجوری میشه که تناردیه ها میو رو میدزدن و زورش میخان بکنن که از ازدواج با کودو منصرف شه . کتک و فلان . تا میان به کودو خبر میدن که چه نشسته ای زنتو بردن !
    کودو که خیلی دیگه عاشق میو شده بدو میاد و اونی که خبر داده میگه اینا درو که بهت باز نمیکنن ، اینم خونه رو به اتیش میکشه ، خیییییییییییییییلی جذاب بود این تیکه ش خیییییییییییییییلیا . اصلا قدرت های کودو خیلی قشنگ و جذاب بودن . کاش سریال میشد این فیلم .
     

    فیلم ژاپنی ازدواج شاد من
     

     
    میگذره از این قضیه و یهو اون روح هایی که گفتم یکی میره اونارو ازاد میکنه و به مردم با استعداد حمله میکنن .
    تو همین اثنا هم میو همش کابوس میبینه ، یهو یه پسری میاد بهش میگه به زودی کابوسات تموم میشن . پسره از قضا پسردایی میو میشه و از خاندان کنترل ذهنیا فقط این مونده . پسرداییه میاد به کودو میگه که کابوسای میو تموم نمیشه تا وقتی که بیاد خونه ی من اونجا بمونه ، رسما میگه زنتو بده من ، کودو برای رفاه حال عشقش و از اونجایی که شهر روحا ریختن و باید بره جنگ ، قبول میکنه و دختره اونجا می مونه .
    یکی این ویروسو میاد میندازه تو مقری که کودو و هم رزماش هستن ، هم رزماش همه ویروس میگیرن و زامبی مانند میشن حالا نه به اون شدت .
    میو صحبت های پدربزرگشو پسر داییشو که داشتن حرف میزدن رو می شنوه و میفهمه کودو تو خطره میخاد بره نجاتش بده . پسر داییه میگه نه اینا همش دستور امپراطوره . میو میگه چرا چی شده ، میگن امپراطور از قدرت های کودو میترسیده از طرفیم بهش وحی شده که یه رویابین که این قدرت خطرناکیه ، میخاد ظاهر بشه که اون تو هستی ، مادرت بچه که بودی قدرت های تورو مهر و موم کرده تا ازت سو استفاده نکنن " چقدم نکردن " امپراطور نمیخاد تو و کودو ازدواج کنین و کودو رو هم میخاد بکشه . میو قبول نمیکنه و میره که کودو رو نجات بده بعد قدرتهاش ظاهر میشه و روح ها رو همه رو نابود میکنه . یهویی .
    بعدشم به خوبی و خوشی میرن سر خونه زندگیشون .

     فیلم ژاپنی ازدواج شاد من

     
    فیلم قشنگی بود . اشاره ش به اینکه ادمای بی استعداد بی ارزش نیستن و همه ی ادما هرجور که هستن با ارزشن و لزوما همه نباید با استعداد و خاص باشن و از طرفی اینکه روحا با ادمای بی استعداد کاری نداشتن و با با استعدادها کار داشتن ، به نظرم جالب بود . و اینکه پایان شب سیه سپید رو هم قشنگ نشون داده بودن ، دختره با اینکه تو خونه باباش سختی کشیده بود ولی ازدواجش خوب شد چون خودش قلب مهربون و پاکی داشت . البته اینم بگم دختره یخورده کودن و شیربرنج بود که اینم میذارم رو اینکه تو خونه باهاش بدرفتاری میکردن و اعتماد به نفسش و شخصیتشو خورد کرده بود . جمله ی قشنگ فیلم هم این بود که :
    دوست داشته شدن توسط کسی ادمو با اعتماد به نفس میکنه .
     
  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۰ مهر ۰۲

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     

    질량의 크기는 부피와 비례하지 않는다
    제비꽃같이 조그마한 그 계집애가 꽃잎같이 하늘거리는 그 계집애가 지구보다 더 큰 질량으로 나를 끌어당긴다 순간, 나는
    뉴턴의 사과처럼 사정없이 그녀에게로 굴러 떨어졌다 쿵 소리를 내며, 쿵쿵 소리를 내며 심장이 하늘에서 땅까지 아찔한 진자운동을 계속하였다 첫사랑이었다
     

     

     
     
     
     
    اندازه جرم متناسب با حجم نیست ...
    ان دختر که به کوچکی گل بنفشه اس
    ان دختری که مث گلبرک های گل در اسمون پرواز میکند
    با جرمی بیشتر از زمین منو به سمت خودش می کشه ...
    اون لحظه ، من
    مث سیب نیوتون
    بدون دلیل به سمت اون می غلتمو می افتم
    با صدای کونگ کونگ
    قلبم از اسمون تا زمین مث اونگ مداوم بالا و پایین میشد
    اون اولین عشقم بود
     
     

     

     
     

     

     

    این شعرو یادتونه ؟!
    شعری بود که قسمت 4 گابلین میخونه و به این درک می رسه که عاشق شده . از طرفی عاشق شده از طرفی باید بمیره ...چقد خداشون بی رحم بود ...از طرفی با بی انصافی کشته میشه ، از طرفی زنده میشه ، این همه کار خوب انجام میده به این کمک کن به اون کمک کن ، بعد که بعد از یه قرن میخاد عاشق شه باید بمیره 😭خیلی غم انگیزه . چقد گونگ یو جذابه ...ذوب شدم در جذابیتش . چجوری زشته ولی جذابه ؟! چجوری نگاهاشم قشنگو جذابه ؟! در حالت پروانگی قرار دارم .. 
     
     
    🍂 پست های مرتبط : 🍂
     
     

     

     
     
     

     

     
     
     
     
  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۱ مهر ۰۲

    سریال کره ای قاشق طلایی

    سریال کره ای قاشق طلایی

    سلام چطورین . من بالاخره وقت کردم این سریال رو ببینم .حقیقتا انتظار نداشتم انقد جذاب باشه از همون قسمت یک . واقعا یه سریال از همون قسمت یک جذابیتش را نشون میده اگه نتونه از همون قسمت یک بیننده را جذب کنه به نظرم یخورده با شکست مواجه شده . چون خیلیها از جمله خودم با دیدن یه قسمت راجبه اینکه ادامش را ببینین یا نه تصمیم میگیرن . گاهی هم پیش میاد که به سریالا فرصت بدم و تا 4.5 قسمت رو ببینیم ولی این در زمانیه که یکی از بازیگرای خیلی موردعلاقم توش بازی کرده باشه . گرچه کلا سریال دیدن متغیرهای خیلی زیادی درش دخیله از خود سریال بگیر تا حال درونی بیننده .

    سریال کره ای قاشق طلایی

    از زمانیکه معلوم شد #یوک_سونگجه در این سریال قرار بازی کنه همش منتظر بودم و خبراشو رصد میکردم . این اولین نقش اول یوک سونگجه است و از تلاشهاش کاملا معلوم بود که خیلی برای این نقش تلاش کرده و واقعا به نحو احسن انجامش داده .

    این سریال را از روی یک وبتون خیلی معروف ساختن و ممکنه یه سری چیزاش تو سریال متفاوت باشه . قاشق طلایی ، داستانش راجبه " لی سین چانه " که خانواده فقیری داره و داره با کار کردن توی سوپرمارکت و کتک خوردن از قلدرها و پولدارای مدرسه پول جمع میکنه . و هونگ ته یونگ که به یکی از مرفه ترین طبقات جامعه تعلق داره . سین چان یه روز تو راه مدرسه به یه فروشنده ی دوره گرد برمیخوره که داره یه قاشق طلایی سحر امیز می فروشه که ادعا داره اگه سه بار با اون تو خونه ی یه پولدار غذا بخوره جاش با اون عوض میشه به این شرط که شجاعت اینو داشته باشه که بتونه خانوادش را رها کنه . تو قسمت دو سین چان اینکارو تونست با زحمت انجام بده و الان جاش با ته یونگ عوض شده . ولی قضیه جالبیش اینجاست که هردو میدونن که خانواده هاشون تغییر کرده . و این چالش داستانه که سریال را جذابترش میکنه .

    سریال کره ای قاشق طلایی

    تو این دوقسمت بازی یوک سونگجه خیلی خوب بوده و حتی بازی بازیگر ته یونگ هم خیلی دوس داشتم . و یه کیوتی توش هست که دوس داشتنیش کرده . واقعا کنجکاوم بدونم قسمت های بعد چی میخاد بشه .

    ولی تو این دوقسمت چیزی که به ذهنم اومد این بود که سین چان با اینکه مشکلات خیلی زیادتری نسبت به ته یونگ داره به خاطر فقرش و دردسرایی که تو خانواده و زورگویی های توی مدرسه هم با اینحال خیلی قویه و چشمش به اینده شه تا بتونه هرجور شده اینده شو تغییر بده . ولی ته یونگ با اینکه مشکلات خاصی نداره و مرفه زندگی میکنه و دغدغه طبیعتا غیر درس خوندن نباید نداشته باشه با اینحال از طرف پدرش و سرزنش هاش مداوم تپش قلب داره و استرس و قرص میخوره و تا تقی به توقی میخوره اون حالت بهش دست میده .

    با اینحال طفلک اصلا بدجنس نبود مجبور شد که اون کارو با سین چان بکنه . حالا منتظرم ببینم با تغییر خانواده هاشون حالا که سین چان تبدیل به ته یونگ شده پدرش این سری چه نقشه هایی برای پسرش داره . چون تو قسمت دو که خیلی جا خورد از رفتار سین چان . باید دید این هفته چی میشه .

    سریال کره ای قاشق طلایی

    نظرم بعد از دیدن سریال : 

    سریال کره ای قاشق طلایی رو دیدم تموم کردم . از اولم به این بابای هوانگ ته یونگ شک کرده بودم که چطوری انقد خونسرد و بی تفاوت و مشکوکه . نگو از اولم میدونسته که لی سین چان جاشو با هوانگ ته یونگ عوض کرده . خیلی نقش بیخودی داشت خوشم نیومد ازش تو این سریال .

    اینکه یه طمعکار هم اومد و جاشو با لی سین چانی که هوانگ ته یونگ شده بود عوض کرد هم جالب بود نمیشد نقش اولو بکشن که . در کل سریال خوبی بود ولی من زیاد از روندش خوشم نیومد باگ خیلی زیاد داشت که اخراش خودشو نشون داد ، یکی اینکه اگه با استفاده از قاشق طلایی تو زندگیتو عوض میکنی با کس دیگه پس هر ادمی که تورو میشناخته تورو با عنوان جدیدت میشناسه نه اون قدیمیه چجوریه که یه همچین چیز غیرممکنی را یهو همه باورشون میشه مخصوصا دختره ، در جیک ثانیه متوجه شد که سین چان جاشو با هوانگ ته یونگ عوض کرده . اصلا از دیدگاهای دختره و خانواده کودن سین چان خوشم نمی اومد .خانواده سین چان که احمق بودن و چسبیده بودن به غرور کاذبشون اگه کمکای سین چان نبود همون مغازه و خونه رو نداشتن وضعشون از قبلم بدتر میشد . از صدقه سری اون تازه یخورده وضعشون از اسفناکی در اومده بود . دختره هم عقل نداشت . همش به سین چان میگفت برگرد به خود واقعیت اخه چرا اون دیگه تو این سالا به عنوان ته یونگ زندگی کرده و تونسته از استعداد و تواناییش درستی استفاده کنه چرا باید برگرده به همون سین چان بیکار و بدبخت .

    سریال کره ای قاشق طلایی
    من با این حرف یارو هم موافقم . همه چی پوله حتی خدا هم پول پرسته .

    سین چان حتی اگه جایگاه واقعیش بود صددرصد می اومد زیردست ته یونگ کار میکرد و پیشرفت میکرد . چون زرنگ بود همونجور که بازم جاش با یه باغبان عوض شد و تونست کلی سرمایه جمع کنه و موفق شده بود . سین چان تو خانواده خودش همش عقب کشیده میشد ، به خاطر غرور کاذب خانوادش نمیتونست کاری که دوس داره رو انجام بده ،برا همین که نخاست برگرده به اون جایگاه . یه جای دیگه ش که دوس نداشتم تو داستان این بود که سین چانی که تونسته بود خانوادشو رها کنه چطور نمیتونست دختترو ول کنه اینجاشم خیلی مسخره بود کسی که این کارو میکنه طبیعتا خانواده ارجحتر وقتی خانواده رو ول میکنی دیگه عشق چه معنیی داره . یه چیز دیگه ای دوس نداشتم این بود که همش میخاست شعار بده که پولدار شدن خوب نی حالم از این شعار مسخره بهم میخوره . جالبیش اینجا بود که ته یونگ واقعی وقتی فهمید بابایی که به عنوان بابا تاحالا میشناخته باباش نی اصلا شوک زده نشد . یا نگفت که چرا بابامو کشتی و فلان . اون داد و بیدادش تو اون صحنه هم بیشتر به خاطر بابای سین چان بود . سنگ اونو بیشتر از بابای خودش به سینه میزد .

    سریال کره ای قاشق طلایی

    ممکنه به قول سریال سین چان در حال مجازات شدن بوده باشه ولی به نظر من اینجوری خیلی براش بهتر شد ، اولا وقتی جای خودشو عوض کرد و باباش فهمید "اینجاشم اصلا خوشم نیومد اصلا این بابای سست عنصرش انقد بدم می اومد اینکه الکی میخاست خانواده فقیرشو خوشال نشون بدن ذهلم میرفت " خب خجالت زده شد و بعدشم که باباش به خاطر اون کشته شد ،خب اینجوری همش در حال سرزنش خودش بود که بابام به خاطر من مرد ، در ثانی خیلی سال گذشته بود و دیگه جایگاه خودشو به عنوان سین چان از دست داده بود حتی دیگه نمیخاست ته یونگ باشه ولی نمیخاست به سین چان بودنشم برگرده . چون همه زحمتای این همه سالش و سختی هاش عملا پوچ میشد . از طرفی وقتی رفته بود خونه شون به پوچی رسید که الان نه سین چانم نه ته یونگ اینکه نزدیکترین فرد زندگی هم بابای ته یونگ هم بابای خودش فهمیدن که این متعلق به این خونه و خانواده نی خب برای ادم خیلی سختتره تحملش تا اینکه فقط خودت بدونی که کی هستی و چیکار کردی . برای همین اینجاشو که به عنوان یک نفر سوم دیگه به زندگی برش گردوندن خیلی کار خوبی بود . چون واقعا هم حقش نبود که بمیره و یا مجازات باشه اون حتی وقتی پولدارم شد اولا به فکر خانوادش بود که همش به اونا کمک کنه و یه جورایی به خاطر اونا اون کارو کرد دوما هیچوقت خانوادشو فراموش نکرد . و مفت خوریم نمیکرد وقتی پولدارم شد همش درحال تلاش بود فقط به عنوان یه جوون با استعداد به جایگاهیی که حقشه رسیده بود . به قول بابای ته یونگ الماس اگه تو جای نامناسب باشه ارزش خودشو از دست میده . ته یونگ واقعی از اولم ادم شل و ول و بی برنامه ای بود کسی که هدفی نداره و باری به هرجهت داره دراز دراز با نقاشی کشیدن زندگی میکنه . پس اگه جایگاهش بده به یه ادمی مث سین چان خب چی میشه . نه ؟! به نظر من که اینجوری همه چیز متعادل میشه . تازه همونجور که گفتم انقد با عرضه و با تلاش و با استعداد بود که حتی با باغبونی هم تونست خودشو بکشه بالا . این نشون میده سین چان تو جای نامناسبی به دنیا اومده بود . اگه اینکارارو نمیکرد صددرصد هرز میرفت .

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۴ ]
    • يكشنبه ۲۶ شهریور ۰۲

    سریال کره ای تاریخ ارتدال یا آسی دال

    ادیت شده در : 6 اردیبهشت :

    این سریال رو همین چندوقت پیش برای دومین بار دیدم و دومین بار حتی بیشتر لذت بخشتر و هیجان انگیزتر بود . یه چیزی که بهش پی بردم پایینتر در مورد داستان سریال توضیح داده بودم که یه پیرزنی بود که رفته به یه سرزمین دیگه و اموزه های دینی ش رو نسل به نسل منتقل میکرده ، فک میکنم اون پیرزن یا حداقل شوهرش ! یه نئوتال بوده باشه اگه نه چرا اون تو پیش بینی هاش و دعاهاش درمورد اینکه فرد برگزیده ای که قرار بیاد یه ایگوتیه ، گفته ؟! امیدوارم فصل دو این جور سوالها رو برامون باز کنه . گرچه همینجوریم بدون باز کردن این حقایق سریال به اندازه کافی جذاب و فوق العاده است .

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

    💚   شمشیر ارامون  💚

    خب نوبتیم باشه نوبت سریالی که خیلی سر وصدا کرده بود و من الان دیدمش بعد دوسال . اونایی که دیده بودن میگفتن شبیه بازی تاج و تخته ، منم قسمتای یک و دو رو میدیدم همین فکرو میکردم . فضاش و اینکه دنبال قدرت بود و بازی قدرت بود شبیه اون بود . البته من بازی تاج و تخت را ندیدم چندتا صحنه شو تو اینستا دیده بودم و بیشتر ازش شنیدم تا ببینم .

    اجازه بدین معرفی کنم : تاریخ ارتدال یا آسی دال

    سریال کره ای شمشیر ارامون

    این یه سریال تاریخی تخیلیه که تو دوره برنز میگذره ، و روایتگره اولین امپراطور کره ،چوسان قدیمه که قبیله گری را نابود و امپراطوری را پایه گذاری میکنه . اون امپراطوری که گفتم هنوز مطمئنا ثابت نشده که واقعا وجود داشته یا نه ولی اسمش بوده " تانگون " که بهش میگفتن پسر خرس یا خدای بهشت . این دوره را بهش میگن "گوجوسان" و تو قرن هفتم تو تاریخ چین یاد شده برای همینم هست که کره ای ها به این باورن که این پادشاه وجود داشته گرچه وجودش اثبات نشده .

    اتفاقا اسم شخصیت اصلی سریال هم "تاگون"هه .😁

    داستان سریال راجبه یه کشوریه که بهش میگن آسی دال ، توش قبلیه های متفاوتی وجود داره ،و سه تا از قبایل که قدرتمندترین هستن باهم متحد شدن و دارن کشور را اداره میکنن ولی اسم کشور روی اون محدوده حکمرانیشون نذاشتن هنوز نمیدونن کشور و امپراطور و اینا چیه .فقط بهش میگن آسی دال .

    این سه تا قبیله تشکیل شده است از :

    قبیله ای که راز کار با برنز رو میدونه و سلاح میسازه ،قبیله ای با خدایان اسمانی حرف رد و بدل میکنه و کاهن هستند و قبلیه ای که قبلیه گشایی میکنه تا محدوده حکومت را گسترش بده . سردسته این سه همین اخریه که قدرتمندتره و بقیه از فرمان های اون پیروی میکنن . اینا همه انسان هستن .

    راجبه فصل دوم این سریال میتونین از این لینک مطالعه کنین : 

    💚   شمشیر ارامون  💚 

    سریال کره ای شمشیر ارامون

    حالا توی جنگل یه نوع دیگه بشر هم وجود داره که قدرت های خیلی بیشتری از بشر داره و رنگ خونشون ابیه و قیافه هاشونم فرق دارن بهشون میگن " نئوتال" یا همچین چیزی . اون قبیله که گفتم قدرتمنده با نقشه پسر رییس قبیله ینی تاگون ،میان نقشه میکشن و این نئوتال ها را نابود میکنن ، برای این امر یه کاهن را میفرستن تو جمع اینا با یه سری هدایا که اونا سمی بودن، کاهن که یه زنه عاشق یکی از این نئوتال هاست خلاصه یه دوقلو ازشون به جا می مونه ...الان این بچها دورگه هستن اسمشون میشه "ایگوتی" اینا خون بنفش داره چون مادرشون انسان بوده پدرشون نئوتال . که یکیش میمونه دست مادر و یکی را پدر میبره لای بوته ها قایم میکنه تا بره بجنگه که کشته میشه و بچه را همین پسر رییس قبلیه پیدا میکنه و زنده میذارتش و بزرگش میکنه ، چرا چون خودشم ایگوتیه .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    نئوتال :پدر دوقلوها

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    ایگوتی : یکی از دوقلوها اسمش ایسامه .

    این بنده خدا تاگون ،بارها توسط پدرش شکنجه و به قتل تهدید میشده و همش به جنگ و قبلیه گشایی فرستاده میشه خلاصه خیلی کاراکتر بدبختی داشت . کسی که همش از این که یه ایگوتیه ترسونده شده و شرم میکنه از اینکه ایگوتیه و هرکسی رازشو میفهمه میکشتش و فقط یه همدم و همراز داره که اونم دختر رییس قبلیه ای که راز برنز و ساخت سلاح رو میدونه . اینا هم عاشق همن هم با هم نقشه های سیاسی میکشن هردوشونم از سمت پدرهاشون مورد سواستفاده قرار گرفتن برای همینم بیشتر بهم نزدیک شدن و خیلیم باهم مچن ولی از طرفی رغیب سیاسی هم میشن چون هرکی دوس داره خودش بشه رییس قبایل .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    پسر رییس قبیله که کشورگشایی میکنه و خودشم ایگوتیه . اسمش تاگونه

    خلاصه جونم براتون بگه که 200 سال پیش یه پیرزنی بوده که کاهن بزرگ بوده اون کاهن بزرگ یه پیشگویی کرده اینکه یه روزی فرستاده خدا که از بین شماس و برگزیده س میاد و نجاتتون میده و به راه راست هدایت میکنه ولی اون شهر رو ترک کرده به یه شهر خیلی دور که دسترسی بهش غیرممکنه ولی اموزه های خودش را در قالب یه سری رازهایی به نسل خودش منتقل کرده تا اگه یه وقت دوباره نسلش به اون شهر ینی آسی دال برگشتن بتونن اینکه از نواده های اون هستن را اثبات کنن .نواده اش الان این دختره س . این دختره و دوقلوها هرسه تو یه روز به دنیا اومدن و سرنوشتتشون بهم متصله و خاب همو میبینن .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    تانیا : کاهن بزرگ

    تانیا و همشهری هاش بی خبر از پیشگویی و قبیله های دیگه ای زندگیشونو میکردن که مادر ایسام و ایسام به اونجا کوچ میکنن ،تانیا خاب اونارو میبینه میاد به استقبال شون یجورایی ، مادره نرسیده به شهر میمیره و به ایسام میگه تو منو گول زدی برگرد به شهرت و ایسام را به اسم دیگه اس صدا میکنه . ایسام میمونه تو قبیله تانیا و اونجا بزرگ میشه ،تو این سریال انسان ها فقط اگه کاهن باشن میتونن خاب ببین ، و ایگوتی ها ، ایسام که ایگوتیه توی خابش اون یکی قل خودشوو میبینه و فک میکنه خودشه ،از طرفی قلش تو آسی دال که پنهانی و در خفا و مث یه زندانی تک و تنها بزرگ داره میشه هم خاب اونو میبینه . تانیا هم خاب اونو میبینه اینکه چقد تنهاس و دوس داره ازاد بشه . خلاصه تانیا و ایسام بهم دلبسته میشن ولی کاهن بزرگ شهرشون به ایسام میگه تو مال اینجا نیستی و باید اینجارو ترک کنی .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    سایا :قلی که تو شهر داره بزرگ میشه

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    ایسام

    یه روزی مث همه ی قبیله گشایی ها تاگون و همراهانش به شهر تانیا حمله میکنن یه سری کشته میشن و ایسام هم سوار بر اسبی که پیشگویی شده که اسب تندرو و باهوشی و هرکی سوارش شه اون فرد برگزیده س از دست سربازا فرار میکنه تانیا و بقیه رو به آسی دال میارن تا به بردگی بگیرن توی راه کاهن بزرگ شهر تانیا اینا میمیره و بهش میگه این علامت را به خاطر بسپار و هرچه که تاحالا اموختی را یه روزی به دردت میخوره . ایسام خودشو به شهر میرسونه تا تانیا و همشهری هاش رو نجات بده ،رییس قبیله که پدر تاگون هست را گروگان میگیره تاگون برای تبادل میره ولی تاگون همیشه دنبال فرصتی بوده تا پدرشو بکشه برای همین چه فرصتی از این بهتر ...پدر را میکشه و میندازه گردن ایسام ،ایسام باز فراری میشه . تانیا به عنوان خدمتکار سایا گمارده میشه و میفهمه که کیه و قضایا تو این شهر چجوری میگذره . این بین متوجه میشه که سایا قل دیگه ی ایسامه ولی چیزی نمیگه . تاگون به دنبال سرکوب کاهن بزرگشون دنبال نسل کاهن بزرگ 200 سال پیشه ، و بعد متوجه میشه تانیا اون فرده ، خلاصه تانیا به عنوان کاهن بزرگ آسی دال به منصب میشینه تا به قدرت برسه و بتونه ایسام را پیدا کنه و همشهری هاش را از گزند حفظ کنه . و تاگون بعد از جنگ و کشتار زیاد قبایل را نابود و خودش را امپراطور مینامه . این بین ایسام تو یه قبیله ای به عنوان کاهن بزرگ اونجا شناخته شده و اون قبیله را باهم متحد کرده . حالا تاگون امپراطور قرار به قبیله ی ایسام لشکرکشی کنه . که بقیه ش قرار سال بعد پخش بشه .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    تانیا :کاهن بزرگ

    این خلاصه ی داستان بود . درکل جذاب و قشنگ بود یه جاهاییش کند میگذشت ولی اتفاقات درش تند تند رخ میداد .به شکل عجیبی سه روزه 18 قسمت را تموم کردم . نفسگیر 😄 به نظرم از لحاظ داستانی شباهتی به تاج و تخت نداشت . بالاخره همه ی سریالای تاریخی بازی سر قدرت و به تخت نشستنه دیگه . بازی سونگ جونگی در دونقش خیلی خوب بود در نقش ایسام به عنوان کسی که خیلی صادقه و مهربونه و وفادار و بخشنده س بود ، کسی که هیچی نمیدونه ولی به دلیل اینکه ایگوتی بود از اوشم تفکراتش و سطح یادگیریش با انسانهایی که باهاشون بزرگ شده بود متفاوت بود همش دنبال چالش بود و راحت کردن زندگی ،مثلا توی اون شهر حیوان ها را اهلی نمیکردن ولی اون میخاست اسب اهلی کنه یا رقص اساطیری کاهن بزرگ را که به تانیا یاد میداد را خیلی زودتر از تانیا که جانشین بود یاد گرفته بود . حتی وقتی به شهر اومد با اینکه هیچوقت شهر ندیده بود سریع باهمه چی اخت پیدا کرد و همه چیو یاد گرفت نمیدونست نقشه کشیدن چیه ولی نقشه میکشید که از طریق فلانی فلانی را بکشه . ولی این بخشنده بودنش که همش اینو اونو میبخشید کار دستش میداد و حتی اینکه خودشو قاطی قبلیهه کرد رو هم دوس نداشتم .

    از اون طرف در نقش سایا کسی که تنها بزرگ شده بود و با کتاب خوندن و گوش وایسان خودش خودشو اموزش داده بود تا تو اون شهری که دست کمی از جنگل نداره زنده بمونه خیلی متفاوت بود خونسرد و زرنگ و تیز . خیلی کاراکترش تو نقش سایا رو دوس داشتم . من همش دنبال لاولاین تانیا و سایا بودم حیف پیش نیومد .

    چیز دیگه ای که توی سریال برام جذاب بود این قضیه دینشون بود ، اولا که سریال یه جاهاییش تو کشور برونئی ساخته شده و احتمالا همونجاهایی که قلعه سنگی داره و اینا .تورخدا میرن چه کشورایی سریال میسازن من تاحالا اسم این کشورم نشنیده بودم . 😄 و منو خیلی یاد اورشلیم مینداخت و داستان دین شون هم منو یاد قضیه یهودی ها و مسیحیی ها مینداخت . قبیله ای که اول گفتم ،کاهن بودن از خون اصلی کاهن بزرگ 200 سال پیش نبودن ، اون کاهن یه سری اموزه ها داشته که کاهن الانی اونارو منع کرده بود و هرکی که به اون اموزه ها دعا میکرد را میکشتن . برای همین کسایی که به اون اموزه ها علاقه داشتن و میخاستن اونجوری دعا کنن مث حواریون میرفتن تو غار و اونجا دعا میکردن . سایا هم یکی از حواریون بود اون میگفت وقتی با این دین اشنا شده حس خوبی بهش دست داده و از تنهایی در اومده و از خودش به عنوان یه ایگوتی خجالت نمیکشه . خلاصه این تیکه ش منو یاد این قضیه یهودی ها و مسیحیا انداخت که جالب بود . از طرفی کل اون شهر هیچ شباهتی به چوسانی که همیشه تو سریالا هست نداشت . قلعه ها خونه ها منو یاد اورشلیم و سریالای اینجور یکه دیدم مینداخت . شاید مثلا از روی اون الهام گرفته بودن !

    همه ی اینا باعث این سوتفاهم که این سریال شبیه سریال امریکاییه میندازه . ولی روابط و تمیزی نگاهها حتی و نبودن هیچ بِد سینی ، نشون میده که مطمئنا این یه سریال کره ای خوش ساخته .

    یه چیز دیگه که یادم رفت بگم این بود که کاهن 200 سال پیش پیشگویی کرده بود که برگزیده ای که قرار بیاد یه ایگوتیه .و از طرفی این سه نفر ینی تانیا و ایسام و سایا قرار دنیا را کنفیکون کنن . تانیا زنگ ،ایسام شمشیر و سایا اینه پیشگویی شده . و معنی هرکدوم چی میتونه باشه گفته نشده . گرچه میشه حدس زد . برای همین سایا که درواقع پسر تاگون حساب میشد ، اصرار داشت که تاگون به همه اعلام کنه که ایگوتی هستن ولی اون امتناع میکرد . درهرحال کاملا معلومه که اون برگزیده ایسام بود . تو فصل جدید متاسفانه سونگ جونگی دیگه نی و نقش ایسام را لی جونگی که البته اونم بازیگر خیلی خوبه قرار ایفا کنه . از شناختی از لی جونگی بازیش دارم فک میکنم برای این نقش مناسب نباشه البته که تا سریالو نبینی نمیشه نظر داد ولی کاراکتر ایسام و سایا یجوری بودن که به یه ادم خونسرد با چهره ای مرموز و سرد احتیاج داشت . لی جونگی چهره و بازیش پر از ری اکشنه چیزی که این کاراکتر به نظر من بهش احتیاج نداره . حالا باید دید که چی میشه فصل بعدی . این جورسریالای تاریخی این مدلی نمیشه پیش بینی کرد که اخرش چی میشه چون تاریخ که ته نداره . برای همین امیدوارم پایان خوبی براش رقم بزنن .

    سریال کره ای تاریخ ارتدال اسی دال
    لی جونگی در نقش ایسام

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

     

    سریال کره ای   رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

    از راست : دختر جاسوسه . شوهر شاهزاده . شاهزاده خانوم . اوپای موردبحث

     

    سریال کره ای  " رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد "

     

     

    نمیدونم دقیقا ماه و رودخانه کجای سریال و استعاره از چه کسی بودن .

    داستانش درمورد یه دوره خیالی از پادشاهی گوگوریوعه که امپراطور یه زن جوون از یه قبلیه ای گرفته ، زنه قبلا کس دیگه ای رو دوس داشته که اون شخص از این جنگنجوهای خیلی پرقدرت و معروفه که تو جنگای زیادی پیروز شده ، وزیر وزرای امپراطور خوششون نمیان که چونا: امپراطور ، یه زن داره که دوسش داره و حرفش حرف زنه س . برای همین برای زنه حرف درست میکنن که این با اون شخصه که قبلا دوسش داشته سر و سر داره ، وقتی زنه رفته بوده برای سرکشی به قبلیه ش ، چونا دستور میده برن همرو بکشن ، حالا زنه با دخترش که مثلا یه چیز حدود 14.15 سالشه رفته بوده قبیله ش . دخترشو فراری میده و میگه برو کوه فلان که اون شخصه که الان راهب شده اونجا حضور داره ، خودشونو میکشن . دخترش فرار میکنه میره به کوه میرسه میبینه باباش اومده داره همه ی راهب هارو میکشه . یهو یکی از پشت میگیرتش و بیهوشش میکنه .

     

    سریال کره ای   رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

    دختر جاسوسه

     

    سالها گذشته و دختره تو یه قبلیه ی کوچیکی که دارن قایمکی تو کوه ها زندگی میکنن تبدیل به قاتل شده ،میره اینو اونو میکشه .دختره حافظشو از دست داده ، این قبلیه قاتل تربیت کن ادمای اون وزیره س که همه ی نقشه ها زیر سرشه . تو یکی از ماموریت ها به دختره ماموریت میدن که بره چونا رو بکشه ، دختره نمیدونه چونا ، باباشه که ، میره تو یه مراسمی بوده برای ارامش روح مامان دختره و خود دختره ، که چونا برگذارش کرده بوده ، اونجا میخاد چونا رو بکشه ولی نمیتونه فرار میکنه و خلاصه یه سری اتفاقا می افته و دختره حافظش یادش میاد متوجه میشه عه شاهزاده س . خلاصه میره جایگاهشو بدست می یاره و به لطف ورودش چونا جون تازه ای میگیره و دربار رو میگیره تو دستش .

    از اونور داستان دوتا اوپا هستن که دختره رو میخان ، یکیش پسره یکی از جنگجوهایی بوده که تو قبیله ی مامانش بی سر و صدا داشته از مرز دفاع میکرده و سر همون قتل عام که مامانشو کشتن اونم کشته میشه ، دختررو هم همین پسره فراری میده . اینا عاشق هم میشن . یکیم پسر این وزیره س که خیلی اوپاس خیلی اقاس و از بچگی توی قصر به این دختره شمشیرزنی یاد میداده . اینم عاشق دختره س ولی وسطای سریال که میبینه دختره برای خودش شوهر انتخاب میکنه ازش میکشه بیرون و میره عاشق یه دختر اشراف زاده ی دیگه ای میشه که از قضا دختره جاسوسه شیلاس .

     

    سریال کره ای   رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

    اوپا و دختر جاسوسه

     

    داستانش به نظرم خیلی ایراد داشت . اولا عشق این دوتا نقش اصلی اصلا مهم نبود برام و باحال نبود به نظرم . داستان اصلیم از جایی که جنگ دو کشور میخاد رخ بده داشت جذاب میشد و اگه به جنگ و داستانای سیاسی و در کنارش عشق بین دختر جاسوسه و پسر اوپاهه تمرکز میکردن خیلی قشنگتر میشد سریال . انگار اونجایی که میخاد اوج بگیره یهو رهاش میکنن و یهو شخصیت پسره که از وسطای سریال عاشق جاسوسه شده تغییر میکنه و یجوری میخان نشون بدن که این عاشق دختره نبوده داشته ازش استفاده میکرده درحالیکه اصلا اینجوری نبود و موقعیت موقعیتی نبود که نشون دهنده ی این باشه که داره از دختره استفاده میکنه برای منافع خودش . و همچین اتفاقی نیفتادش . اخرای سریال چون پسره و باباش که وزیر بود کودتا میکنن و میخان چونا رو بکشن ، موفق نمیشن و دختر جاسوسه پسسرو بیهوش میکنه و با خودش میبرتش شیلا . تو این مدت خب طبیعی پسره یه عمر برای گوگوریو جنگیده حالا اومده شیلا و خیانت کار شده براش سخت بود و ناراحت .

     

    سریال کره ای   رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

     

    از طرفی باباش بدست شاهزاده خانومه کشته شده بود و میخاست انتقام بگیره ولی راهی نبود تا بتونه به هدفش برسه ، دقیقا از همینجا یهو شخصیت پسره که این همه عشقش نسبت به دختره قشنگ بود تغییر میکنه و میخان نشون بدن که این اصلا عاشق این دختره نبوده هنوزم عاشق شاهزاده س 🤦‍♀️😑 خیلی مسخره شدش ، اگه اینجوری نشون میدادن که مثلا پسره چون وطن پرست بودش نخاست تو شیلا بمونه و میخاست برگرده انتقام بگیره ولی به خاطر کشور انتقام رو میذاره کنار و به عنوان یه جنگجوی گوگوریویی با سربازای شیلا می جنگه و کشته میشه چقد قشنگتر میتونست بشه . ولی متاسفانه ریدن تو کاراکترش . حالا این بعد داستان هیچی . توی جنگ شوهر شاهزاده کلی تیر میخوره و میمیره بعدش بیست دیقه ی اخر نشون میدن که پسره زنده شده بود 😮🤨🥴اینجا دیگه قشنگ سریال و زحماتشون رو خراب کردن .

     

    سریال کره ای   رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

     

    این سریال کلی حاشیه داشت و کلی پخشش عقب افتاده ش . تا اونجایی که میدونم تقریبا کل سریال رو فیلمبرداری کرده بودن که خبر میاد بازیگر نقش شوهر شاهزاده ، تو عکس بالا ، از راست نفر دوم ، که البته الان این عکس بازیگر تعویضیه ولی در کل ، تو مدرسه قلدری میکرده به دیگران و کلی از دستش عاصی بودن همکلاسی ها و اینجوری میشه که بازیگر رو کنار میذارن . سریال 6 قسمتش پخش شده بود که اینجوری میشه . تیم تولید هم میان میگن خب ما بازیگر رو عوض میکنیم و سریع یکیو جاش پیدا میکنن که این پسره که تو عکس بهش اشاره کردم ، بعدشم بقیه سریال رو از دوباره با بازیگر جدید فیلمبرداری میکنن ، ببین چقد زحمت میکشن برای سریال ینی میگم کنسلش نمیکنن بگن خب ولش کن که زحمات بازیگرای دیگه ام هدر شه ، بعد از طرفی وقتی بازیگر رو عوض میکنن باید تمام صحنه هایی که با اون بازیگر بوده ازدوباره فیلمبرداری شه واقعا خیلی کار سختیه . فک کن ینی کیم سوهیون عکس پایینه که نقش شاهزاده داشت دوبار نقششو بازی کرده بود با دوتا ادم مختلف . واقعا خیلی سخته . بعد یه تاخیر سریال با بازیگر جدید پخش شد و ریت موردنظرشونم گرفت و اتفاقا به نظر من که همون موقع دوقسمت اولشو با بازیگر اولیه دیده بودم ، این بازیگر بیشتر به این کاراکتر میخورد تا اون اولیه . اصلا از اولشم باید اینو میذاشتن . بعدش خبر اومد که تیم تولید و بازیگرا بدون دریافت پول اضافه قبول کردن که 6 قسمت اول از دوباره با بازیگر جدیده فیلمبرداری شه . واقعا خیلی زحمت کشیدن سر این سریال همه ی بازیگرا ولی متاسفانه داستانش اونقدری که براش زحمت کشیدن جذاب نبود .

     

    سریال کره ای   رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد

    کیم سو هیون در نقش شاهزاده

     

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟  سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو 

     

  • نظرات [ ۵ ]
    • پنجشنبه ۲۳ شهریور ۰۲