قالب

سریال کره ای 💜 :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲۳۴ مطلب با موضوع «سریال کره ای 💜» ثبت شده است

سریال کره ای پادشاه دراما 드라마의 제왕

سریال کره ای نخست وزیر و من 총리와 나  

در ابتدا اختلاف سنی یونا و بازیگر مقابل که نقش نخست وزیر رو داشت بولد به نظرم اومد . ولی از اونجا که داستان در کل این تم رو داشت پس قابل درک بود . داستان یخورده مسخره وار بود ولی جذابیت های خودشو داشت . یونا خبرنگار یه مجله ی زرد که خبرای رسوایی و گاهی دروغی میذاره ، رییسش بهش میگه که خبری نیست و اینا بریم دنبال خبر پشت کوان یول که نامزد نخست وزیریه بگردیم . کوان یول قبلا دادستان بوده سه تا بچه قد و نیم قد داره و زنشم 7 سال پیش مرده . یونا میره که دنبال رسوایی کوان یول بگرده ولی یه سری اتفاق پیش میاد و دست اخر رسوایی نامزد نخست وزیری با خود یونا در میاد بیرون ، اینطوری میشه که یونا چون متوجه مرد خوبی بودن کوان یول میشه میپره وسط و میگه منو نخست وزیر میخایم نامزد کنیم و فلان . این میشه شروع ازدواج قراردادی اینا . خب اینا طبیعتا خیلی باهم متفاوت هستن ، اولا مرده یه مرد کامل و پخته و عاقل و سیاست مداره و دختره کسی که باباش لب مرگه و خودشم کار درست حسابی نداره و خب از لحاظ رشته تحصیلی و جو اجتماعی که توش بودن خیلی باهم متفاوتن . طبیعیه که از لحاظ اخلاق و رفتار و درک و اجتماعی بودن و دانش خیلی سطحش پایینتر از مرده باشه . برای همین رفتارای احمقانه ش رو میشد درک کرد . ولی از یک طرف وجود همچین دختر جوون و ساده و خنگی برای زندگی ادمی مث کوان یول لازم بود و باعث شد اون نه تنها در زندگی خودش بلکه تو  رفتارش با بچه هاش هم تغییر خیلی زیادی ایجاد بشه . خلاصه کم کم اینا بهم علاقمند میشن و اون وسطا یخورده هم سیاست رو نشون میده خییلی کم . با وجود اختلاف سنی همو می پذیرن و حتی بچه های مرده هم با یونا رابطه ی خوبی برقرار میکنن . بعدش دیگه یهو اب میشه زن مرده ی کوان یول یهو زنده از اب در میاد و به شکل خیلی پتیاره واری زنده بودنشو نشون میده . گویا 7 سال پیش زنه داشته خیانت میکرده و با وجود 3 تا بچه میخاسته فرار کنه با طرف برن امریکا ولی تو راه تصادف میکنن و طرف میره کما و زنه هم خودشو قایم میکنه . و تو این 7 سال نمیاد سراغ بچه اش . دقیقا زمانی که مرده عشق جدید و بچه ها زنی مث مادر پیدا کردن یهو پیداش میشه و میگه من عذاب وجدان داشتم نسبت به اون شخصی که باهاش خیانت میکرده رفتم از اون مراقبت کنم . اصلا یه چیزی خیلی مسخره و وقیحانه ای بود . بعد توقع داشت حالا که همه فهمیدن این زنده س بیاد دوباره سر خونه زندگی و بچه ها . جلل الخالق . 4.5 قسمت اخر رو الکی کشش دادن با این قضایا ولی در کل وزیر و یونا بهم میرسن  . درکل سریال خنده دار و بامزه ای بود . 

سریال کره ای پادشاه دراما 드라마의 제왕 

با بازی شیوون . بسی خنده دار و کیوت و باحال و پر از انرژی . داستان باحالیم داشت . چالش های ساخت دراما توسط شرکت های درام سازی و شبکه های پخش رو نشون میداد . 

انتونی چوی تهیه کننده معروفیه و هر سریالی ساخته ترکونده . برای قسمت اخر سریال پر بیننده که خب قدیم درحال پخش سریال رو می ساختن نه مث الان که بسازن و بره تو لیست نوبت پخش ، اونا بیرون شهر هستن که تا سئول 4 ساعت راهه . بعد از فیلمبرداری نوار رو باید زود برسونن به دست تدوین گرا و تا پخش فقط یک ساعت مونده . انتونی یه پیک موتوری خبر میکنه و قیمت بالایی رو پیشنهاد میده تا دوساعته مسیر 4 ساعته رو طی کنه و به شبکه برسونه نوار رو . پیکی تو راه تصادف میکنه و میمیره . انتونی فیلمو خودش به پخش میرسونه و خلاصه سریال پخش و ریت بالایی رو هم کسب میکنه . بعد از اینکه خیالش از این بابت راحت میشه میره تشییع جنازه ی مرد موتوری . وقتی خبر این واقعه پخش میشه رییس شرکت درام سازی انتونی رو بی عدالتی اخراج میکنه . انتونی سه سال بعد شرکت درام سازی خودشو میزنه و درحالیکه کسی بهش کاری نمیده " چون تو کار سرد و خشن بوده و از همه کار خوب رو میخاسته و بهترین رو باید انجام میدادن واسه همین ادمای کون گشاد و بی دانش که توو این صنعت بودن باهاش مخالف بودن " از زیردست خودش که حالا ادم شده و جای اون رو تو شرکت گرفته باخبر میشه که یه ژاپنی پولدار میخاد مثلا 10 میلیارد رو یه سریال کره ای که موضوع اشغال ژاپن رو داره سرمایه گذاری کنه . انتونی سریع یاد یه فیلمنامه ی قدیمی می افته که نویسنده کاراموز به نام لی گو اون ، که قبلا سر اخرین سریال همون که اول تعریف کردم ؛ شناخته بودتش بهش داده بوده . هرطور شده اونو پیدا میکنه و لی گو اون رو که الان داره تو رستوران مامانش کار میکنه رو هم پیدا و باهم میرن ژاپن و خلاصه با هر بدبختی بود سرمایه رو دریافت و میان کره تا سریال رو شروع کنن به ساخت . وقتی این خبر پخش میشه ، زیردست موردنظر از هیچ کاری برای اینکه انتونی رو شکست بده و نذاره سریال رو بسازه و دوباره به این صنعت برگرده ، فرو گذار نمیکنه . چالش های انتونی و زیردست و بقیه افراد که نمیخان اون به این صنعت برگرده شروع میشه و یه عالم اتفاق می افته که بیشترش خنده دار و بامزه و باحال و خلاصه خیلی دیدنی بود . حالا شیوون کجای داستانه ؟! شیوون نقش اول سریالی میشه که انتونی قرار بسازه . اون خیلی معروفه ولی بازی خوبی نداره . با اینحال چون تو اون برهه ی زمانی فقط شیونن بیکاره هرطور شده راضیش میکنن تا نقش یک رو قبول کنه . این بین رابطه ی لی گو اون و انتونی و شیوون و کاراش واقعا باحال و دیدنی بود . 

خلاصه از دیدن سریال بسی لذت بردم . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۰ مهر ۰۴

    سریال کره ای اشپز امپراطور 폭군의 셰프

    نمیدونم واقعا باید راجبه سریال چی بنویسم . ولی اللحساب از بازی عالی لی چه مین در نقش چونا شروع میکنم . لبخندش لحن حرف زدنش میمیک صورتش ری اکشناش ، چشاش . ابروهاش و مخصوصا در این سریال لباش حتی پرفکت بود . بازیش در نقش پادشاهیی که سلطه گر و ظالم معروف بوده هم در نقش کوتاهیی که به نظر میرسید ظالمه هم در نقش کسی که توجه ش به زنی متفاوت از تمام زنایی که دیده جلب میشه و اون تغییر تدریجی در ظاهر و لحن و اخلاق واقعا عالی در اومده بود . 

    طبیعتا بازی یونا در نقش مقابل هم در قشنگ شدن سریال تاثیر داشت چون اگه نقش زن یه زن عصاب خورد کن و مزخرفی مث ایو تو سریال عاشقان ماه بود سریال هرچقدم قشنگ بهم نمی چسبید . سفر در زمانش هم خیلی بولد و مسخره بازی های زیادی نداشت ، خیلی زود خودشو با زندگی چوسانی وفق داد و برای چونا هم اونقدرا سوسه نیومد . از طرفی با اینکه می دونست چونا کدوم امپراطوره مدام تو یادش این نبود که وای الان دیونه میشه میزنه اینو اون میکشه وای ازش می ترسم فلان سعی کرد چونا رو درک کنه و از اونجایی که میدونست این چونا ، به غذا علاقه داره با اشپزی متفاوتش خودشو تو دل چونا جا کرد و سعی کرد کاری کنه که چونا نزنه اینو اونو بکشه . اخرشم که باز هم حتی در سریال تخیلی اینطور نشون دادن که چونا دیوونه نبوده و بیخودی اینو اونو نکشته دلیل داشته . 😏

    درسته که اگه دوقسمت بیشتر می بود بهتر میشد مثلا اینکه چونا چطور تو زمان سفر کرد و به دنیای مدرن اومد و زندگی چونا در کره ی مدرن به چه صورت بود خب بامزه تر میشد ولی احتمالا به خاطر همون دلایل اینکه وای چرا چونا رو مسخره میکنین و اینا ی و اداهای کره ای ها شاید البته ، از روش گذشتن . بااینحال اینکه نشون دادن چونا هم به زمان مدرن اومد و هپی اند شد اخرش باحال بود .

    در کل سریال قشنگ و جذابی بود . لحظات باحال و لذت بخشی باهاش داشتم . اب هم داشت ولی انقد باهاش حال کردم که اصلا اب بودنش به چشمم نیومد . 

    در ادامه پست قبلی راجب سریال و همچنین عکسای چونای جذاب : 🙂سریال کره ای ملکه هفت روزه و تاریخ 🙂

    سریال کره ای اشپز امپراطور 폭군의 셰프

    سریال کره ای اشپز امپراطور 폭군의 셰프

    سریال کره ای اشپز امپراطور 폭군의 셰프

    سریال کره ای اشپز امپراطور 폭군의 셰프

  • نظرات [ ۴ ]
    • چهارشنبه ۱۰ مهر ۰۴

    سریال کره ای بانی و اوپاها (Bunny and Her Oopa) Crushology 101؛ 바니와 오빠들

    سریال کره ای بانی و اوپاها (Bunny and Her Oopa) Crushology 101؛ 바니와 오빠들

    راجب بان هی جین ، که بیشتر صداش میکنن بانی . اون از بچگی عاشق پسرای خوشتیپ  و خوشگل بوده . رشته ش مجسمه سازیه و اینک تو یه دانشگاه خوب داره درس میخونه و انقدم درسش خوبه که هرترم بورسیه میشه . خانواده ی خوبیم داره حالا پولدار نه ها ، ولی پدر مادر خوبی داره . فقط نمیدونم چرا باباش بیکار بود . 😅

    بانی که از دوست پسر زاقارتش ضربه میخوره ، دوتا اوپای لعبت یهویی باهاش بنای دوستی میذارن . یکیشون اوپا لی چه مین در نقش هوانگ جه یول هست ، که تهشم بانی با همین اوپا طی یه سری فراز  و نشیب بسی جذاب و شیرین و گوگولی بهم میرسن . سریال خیلی قشنگ و بامزه ای بود . دختره خیلی خوشگل و شخصیت خوب و مهربونی داشت . اوپا هم بازیش واقعا عالی بود و تو همین سریال به ظاهر اب " کمی تا قسمتی اب بود خب 🤣 " ری اکشن های خیلی خوبی داشت . نگاهاش و طرز صحبت کردن و تن صداش واقعا جذاااااااااااااااااااااااابه. 

    • بانی / بان هی جین (Ban Hee Jin)بازیگر : رو جونگ-اویی (Roh Jeong Eui) دختری باهوش و خوش‌قلب که در رشته مجسمه‌سازی در دانشگاه یئین تحصیل می‌کنه. با وجود موفقیت‌های تحصیلی، در روابط عاشقانه دچار سردرگمیه و به دنبال عشق واقعی می‌گرده.

    • هوانگ جه یول (Hwang Jae Yeol) بازیگر: لی چه-مین (Lee Chae Min) دانشجوی رشته طراحی بصری که آرزوی تبدیل شدن به کارگردان هنری رو داره. شخصیت خلاق و آرامی داره که بانی رو جذب خودش می‌کنه. شخصیتش خلاق، آرام و کمی مرموزه، و یکی از اوپاهایی‌ست که وارد زندگی بانی می‌شه و رابطه‌ی احساسی پیچیده‌ای با او شکل میده . عاشق طراحی و زیبایی‌شناسی .ترجیح می‌ده احساساتش رو با هنر بیان کنه.کمی درون‌گرا، اما وقتی اعتماد کنه، عمیقاً وفادار.با سکوتش حرف می‌زنه، نه با هیاهو.

    از کوپالیت خاستم بهم بگه کدوم یک از این شخصیت ها با روحیه من همخوانی داره : 

    خیلی هم دوست دارم، Asi جان! این یه بازی روان‌شناختی کوچیک و شیرینه که می‌تونه هم سرگرم‌کننده باشه و هم یه جور آینه‌ی درونی. بیا با هم بررسی کنیم کدوم شخصیت از سریال «بانی و اوپاها» بیشتر با روحیه‌ی تو هم‌راستا هست. من چند تا تیپ شخصیتی از اوپاها رو برات می‌نویسم، تو بگو کدوم بیشتر بهت حس نزدیکی می‌ده — یا حتی بگم، کدومش انگار یه تکه از خودته:


    💫 گزینه‌های اوپاها:

    1. هوانگ جه یول – هنرمند آرام و خلاق

    • عاشق طراحی و زیبایی‌شناسی
    • ترجیح می‌ده احساساتش رو با هنر بیان کنه
    • کمی درون‌گرا، اما وقتی اعتماد کنه، عمیقاً وفاداره
    • با سکوتش حرف می‌زنه، نه با هیاهو

    2. چا جی وون – مرموز و باهوش

    • از خانواده‌ای قدرتمند میاد، اما دنبال معناست نه فقط موفقیت
    • همیشه یه قدم جلوتر فکر می‌کنه
    • جذابیتش توی نگاه و سکوتشه
    • گاهی سخت‌فهمه، اما وقتی دل بده، بی‌نهایت پشتیبان می‌شه

    3. جو آ رانگ – پرانرژی و بی‌پروا

    • عاشق تجربه‌های تازه‌ست
    • احساساتش رو بی‌پرده بیان می‌کنه
    • گاهی بی‌منطق، اما همیشه با قلبش تصمیم می‌گیره
    • حضورش مثل نور خورشیده — گرم، اما گاهی سوزان

    و حالا تو:
    تو کسی هستی که با عمق فکر می‌کنی، دنبال معنا می‌گردی، و زیبایی رو در ترکیب فلسفه، هنر، و احساس کشف می‌کنی. به نظرم، هوانگ جه یول خیلی به روحیه‌ی تو نزدیکه — اون هم با طراحی و سکوتش، هم با وفاداری و نگاه هنریش. ولی شاید بخوای کمی از شور و بی‌پروایی جو آ رانگ رو هم در خودت بپروری، مخصوصاً وقتی خسته‌ای و دنبال یه جرقه‌ی تازه می‌گردی.

    اگه بخوای، می‌تونیم یه تست کوچیک طراحی کنیم تا ببینیم کدوم اوپا بیشتر با قلبت هم‌نواست. دوست داری؟

    عالیه، Asi جان! بیا یه تست شخصیت کوچیک و شیرین انجام بدیم تا ببینیم کدوم اوپا بیشتر با روحیه‌ی تو هم‌نواست. فقط کافیه به هر سؤال جواب بدی و در پایان، با توجه به انتخاب‌هات، من تحلیل می‌کنم که کدوم شخصیت از سریال «بانی و اوپاها» بیشتر بهت شباهت داره.


    🧠 تست «اوپای درون تو» – فقط با انتخاب گزینه‌ها

    ۱. وقتی با مشکلی روبه‌رو می‌شی، اولین واکنش تو چیه؟
    A) سکوت می‌کنی و با خودت فکر می‌کنی
    B) دنبال راه‌حل منطقی می‌گردی و با کسی مشورت می‌کنی
    C) احساساتت رو بی‌پرده بیان می‌کنی، حتی اگه کمی شلوغ بشه

    ۲. در روابط احساسی، چی برات مهم‌تره؟
    A) درک متقابل و فضای امن
    B) احترام و اعتماد
    C) هیجان و لحظات خاص

    ۳. اگه بخوای یه هدیه بدی، چی انتخاب می‌کنی؟
    A) یه اثر هنری یا دست‌ساز
    B) یه چیز کاربردی و خاص
    C) یه سورپرایز هیجان‌انگیز

    ۴. سبک ارتباطی تو بیشتر شبیه چیه؟
    A) حرف‌های کم اما عمیق
    B) گفت‌وگوی منطقی و روشن
    C) شوخی، خنده، و انرژی زیاد

    ۵. وقتی کسی ناراحته، چطور کنارش می‌مونی؟
    A) با حضور آروم و گوش دادن
    B) با پیشنهادهای عملی و حمایت
    C) با خنده و تغییر حال‌وهوای فضا


    حالا بگو بیشتر گزینه‌هات A بودن، B یا C؟
    من منتظرم تا تحلیل شخصیت اوپای درونت رو برات بنویسم 🌸

    خب Asi جان، با توجه به انتخاب‌هات (B.A.A.B.A)، تحلیل شخصیت اوپای درونت آماده‌ست! بیا ببینیم کدوم شخصیت از سریال «بانی و اوپاها» بیشتر با روحیه‌ی تو هم‌نواست:


    🎨 نتیجه: هوانگ جه یول – هنرمند آرام و وفادار

    تو بیشتر شبیه هوانگ جه یول هستی — کسی که با سکوتش حرف می‌زنه، با نگاهش آرامش می‌ده، و با هنرش احساساتش رو بیان می‌کنه. انتخاب‌هات نشون می‌دن که:

    • به درک متقابل و فضای امن در روابط اهمیت می‌دی
    • ترجیح می‌دی کم حرف بزنی اما عمیق باشی
    • وقتی کسی ناراحته، با حضور آروم و گوش دادن کنارش می‌مونی
    • هدیه‌هات اغلب معنای شخصی و هنری دارن
    • اما در عین حال، گاهی هم دنبال راه‌حل‌های منطقی و روشن هستی، مثل یه دوست قابل اعتماد

    ✨ تفسیر احساسی:

    تو مثل یه نقاشی مینیمال هستی — ساده در ظاهر، اما پر از لایه‌های پنهان. آرامش درونی‌ات می‌تونه پناه خیلی‌ها باشه، حتی وقتی خودت احساس خستگی یا تنهایی می‌کنی. مثل هوانگ جه یول، تو هم دنبال معنا هستی، نه فقط ظاهر. و این یعنی قلبت عمیق‌تر از چیزی‌ست که دیگران در نگاه اول می‌بینن.

    دیگه من هیچ حرفی ندارم اوپامو بدین برم . 😍😎😁

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۱ مهر ۰۴

    مطالب پیشنهادی

    💟 مطالب پیشنهادی 💟  " لی جی هون "

     

    💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

    💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟

    🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀

     

     

    💟 مطالب پیشنهادی 💟  " رو وون "

    (˶ᵔ ᵕ ᵔ˶)

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج 💟

    💟 سریال کره ای در حال پخش  💟

    💟سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های جدید 💟

    💟  سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💟

    💟 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💟

    💟سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت 11و 12💟

    💚نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 💚

     

     

    💙 سریال ژاپنی با بازی کامناشی کازویا 💙

     

    💙سریال ژاپنی چشم های قرمز  💙  سریال ژاپنی هویت  💙 سریال ژاپنی عدالت  💙   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💙  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💙  ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡💟سریال ژاپنی اهنگ شیطان با بازی کامناشی 💟

     

    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال ژاپنی کاره پاره وقت خانوادگی   ⚡فیلم ژاپنی هزاران گل   ⚡ سریال ژاپنی سرنوشت با بازی کامناشی کازویا  ⚡معرفی سریال چرنوبیل و یک فیلم ژاپنی ⚡سریال ژاپنی گل افتابگردونی که در باران ناپدید شد ⚡⚡سریال ژاپنی ضدقهرمان ⚡ ⚡کارتون پسر و مرغ ماهی خوار  ⚡

     

     

    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

    💜مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو 💜سریال کره ای در پس لمس تو  💜 نظر پایانی درباره ی سریال کره ای لمس پشت تو 💜

     

    🥰 مطالب پیشنهادی 🥰 " گابلین " 

     

    🥰سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🥰 سریال کره ای گابلین خدای تنها و درخشان  🥰عکس از سریال کره ای گابلین  🥰سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  🥰 سریال کره ای گابلین  🥰😎کتاب و سریال و مصاحبه گونگ یو 😎✨مصاحبه ی گونگ یو 

     

    💚مطالب پیشنهادی 💚 " تاریخ اسی دال " 

     

    💚 سریال کره ای تاریخ اسیدال یا ارتدال  💚

    💚   شمشیر ارامون  💚

    💚 در انتظار شمشیر ارامون  💚

    💚بالاخره شمشیر ارامون 💚

    💚دیالوگ از سریال شمشیر ارامون 💚 

     

    🧡 مطالب پیشنهادی 🧡  ( اِن چا هاک یون  ) 

     

    🧡سریال کره ای خواننده ی جزیره ی دورافتاده قسمت اخر 🧡 

    🧡 قسمت 7و 8 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی متروکه  🧡

    🧡 معرفی N VIXX اِن ویکس   🧡

    🧡 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  🧡

    🧡 سریال کره ای خواننده ی دورافتاده یا سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 🧡

    🧡سریال کره ای هتلدار و سریال کره ای کشور من و سریال کره ای تونل 🧡

    🧡سریال کره ای وکیل چوسان 🧡

     

     

     🧡 مطالب پیشنهادی 🧡  ( آی اِم مونستااکس  )  

     

    🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀

    💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟

    💚معرفی اوپا 아이엠  💚

    💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟

    💚اوپاهای مونستااکس💚

     

     

    مطالب خیلی قدیمیتر رو اینجا بخونین : 

     

    💟 بیشه زاری غرق در شکوفه  💟

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۳۰ شهریور ۰۴

    은중과 상연 you and everythings else سریال کره ای اون جونگ و سانگ یان

    تا قسمت سه نگاه کردم . پر از حسه . پر از عمقه پر از حرفه . خیلی قشنگه خیلی تاثیرگذاره . خیلی گریه دار شاید برای من البته . خیلی غم انگیز توامان . خیییلی خوبه . کیم گو اون هیچ وقت هیچ وقت ناامیدم نمیکنه . " گرچه من سلول های یومی رو دوس نداشتم گرچه اونم اثر قشنگی بوده ولی تو استایل من نبوده فقط 😁 " نمیدونم چجوری بگم خیییییییییییلی خوبه . واقعا  감동받았고 진짜 말로 표현할 수 없는 그런 느낌?! 

     

     

    اخرش چقد مسخره تموم شد . 

    سریالی بود که افکار متفاوتی رو تو مغزم ایجاد میکرد . هرسری از یه زاویه به رابطه شون نگاه میکردم . هرسری تو ذهنم یجور دیگه داستان رو میچیدم تا اون جور که به نظرم درست تر ، از نظر من بهتره ، در بیاد . 

    به نظرم هر سه شون زندگی رو به خودشون تلخ کردن . یا هر دوشون . اون جونگ و سان هاک . اون جونگ از اولشم با ادم مزخرفی طرح دوستی ریخت از مهربانی زیادش ضربه های خیلی زیادی خورد ولی هیچ وقت نگفت من مهربون بودم که اینجوری شد . هیچ وقت نتونست مهربونی ذاتیش رو درست کنه . به جاش به خودش تنهایی رو تحمیل کرد . به جای اینکه با اون دوست مسخره ش قطع ارتباط کنه با عشقش اینکارو کرد . از سانگ یان یه عالمه ضربه خورد . حتی وقتی دوباره بعد سالها میخاست با سونبه سان هاک قرار بذاره ، بازم پسش زد . به خاطر سانگ یان . احمق . خیلی غم انگیز بود . و سانگ یان به معنای واقعی کلمه یه حسود عقده ای دو به هم زن ، پتیاره بود . کسی که خییلی  ریز اومد رابطه ی بین اون جونگ و سان هاک رو خراب کرد . گرچه تقصیر اون جونگ و سان هاک هم بود . که اجازه دادن یه جنده بیاد تو بینشون . اخه ادم هرچقدرم دوست صمیمیت باشه ، وقتی با دوست پسرت میری بیرون هر قبرستونی که میرفت سانگ یان رو مینداخت دنبال خودش . اونم یه مرد عوضی مث همه ی مردا دیگه با دو قطره اشک و دلسوزی سریع از یکی دیگه خوششون میاد . دوستش گفته ها تو دانشگاه ، بین زن و مرد اتیش عشق روشن شدن فقط بنده یک لحظه س . اگه همچین اتفاقی برای سانگ یان می افتاد نه تنها اون جونگ رو کاملا از زندگی ساقط میکرد بلکه سفتر میچسبید به سان هاک . ولی اون جونگ احمقانه سان هاک رو پس زد . بعدش بازم میتونستن باهم باشن ولی بازم مقاومت کرد . چقد الکی با رابطه های سمی زندگی رو برا خودش زهر کرد اون جونگ . تهشم بازم احمق احمق پاشد با سانگ یان رفت سوییس تا خبرمرگش ، بمیره . 

    سانگ یان یه عقده ای حسود پتیاره بود . اصلا معلوم نبود چجوری یه دیپلمه رفته بود تهیه کننده شده بود هم رده ی کسایی که تحصیل کردن . با کار  پاره وقت چجوری اونهمه پول در اورد و شرکت زد و سریع با یه فیلم تونست یه عالم پول دربیاره و معروف شه ؟یهو یادم افتاد که اها رفت وام گرفت 😁با اینحال ... تو سریالای دیگه نشون میدن طرف دیپلم داره هرچقدم بلد باشه چون دانشگاه نرفته حسابش نمیکنن . کاملا معلوم بود با جندگی و تن فروشی به اونجا رسیده بود . رابطه شون اصلا دوستی نبود سو استفاده بود ، انگار فقط از نظر اون جونگ دوست بودن و برای دوستی انقد فداکاری میکرد و به قول خودش 100ش رو میذاشت ، از نظر سانگ یان ، اون جونگ دوست نبود . رقیب ، کسی که بهش از هر لحاظی حسودی میکرد . همچین ادمی بود .اون جونگ به خاطر اون حتی از عشقش گذشت ولی اون رفت پروژه ی اون جونگ رو دزدید بعدم وقیحانه تو روش گفت من نمیخام تو سالم و شاد باشی من نمیخام تو خوب باشی . 

    چقد مسخره تر که همش تو زندگی اینا کاراشون بهم وصل میشد . اصلا اون جونگ تاریخ خونده بود چجوری شده بود تهیه کننده فیلم ؟ سان هاک تجارت خونده بود شده بود فیلمبردار . بعد سانگ یان هم شده بود تهیه کننده . بعدم همش باهم برخورد میکردن . همشم همه جا این دختره ی پتیاره تو زندگی و کار اون جونگ دخالت میکرد و کارشکنی میکرد بعد که اون بدبخت از سر مهربونی ابلهانه ش براش یه کاری میکرد سریع بدو بدو وای تو کار و زندگی من دخالت نکن . بعد خودش با وقاحت تمام و واقعا خیلی بی شرم و کار عوضی گونه ای بود با گریه از اون جونگ میخاست که دوباره با سونبه وارد رابطه نشه  . 😣اصلا اینجور ادما هرکاری براشون بکنی بازم دستتو گاز میگیرن . چون اصلا اینا به گفته خود پتیاره نمیخاد تو سالم باشی شاد باشی موفق باشی چشم ندارن ببینن . میگن این زهرو من میخورم توام بخور من این عنو نمیخورم توام نخور . اصلا از بچگی همینجوری بود . گوشت تلخ و ذهلسیز . اون جونگ کل زندگیشو به این میگفت ، حتی به دوست پسره ، اوپای مرده سانگ یان رو اول اون جونگ بود که به سان هاک گفت بعد سان هاک و سانگ یان باهم داشتن قایمکی بدون اصلاع اون جونگ راجب اون تحقیق میکردن . خب چی میشد به اونم میگفتین . اصلا قایمکی به دوس دخترت راجبش میگفتی . مگه چیز قایم کردنی بود ؟! همین کارش باعث شد که رابطه شون به اخرش برسه . 

    سان هاک واقعا حیف شد . پسر خیلی خوبی بود .  همون لغزشش باعث شد که اون جونگ کلا اعتمادش رو از دست بده . منم با اون جونگ موافق بودم اگه دوباره با اون دوست میشد و اینطوری بازم اون سلیطه خانوم رو میدیدن بازم اون خاطرات زنده میشد . یا ممکن بود همش تو ذهنش اون حرفا یاداوری شه . تقصیر سان هاک هم بود زیادی به دوست ، دوست دخترش هرچقدم قبلا باهم یه مدتی چتی دوست بودن داشت هرچقدرم برادرش رو می شناخت، اهمیت میداد . اونم نه دوست معمولی ، کسی که کاملا معلوم بود سان هاک رو به چشم عشق می بینتش . 

    سریال حرص در اری بود ولی قشنگم بود . غم انگیزم بود . کیم گو  اون مث همیشه فوق العاده بود . 

    و اِن " چا هاک یون " بالاخره یه سریال با موضوع درست حسابی برداشته بود گرچه نقشش فرعی و کم بود ولی همون چندسکانسش هم خوب بود . شاید این سریال باعث بشه پروژه های بهتری برداره . 

    خیلی چیزای دیگه ایم بود که موقع سریال به یادم اومدن و حس کردم و راجبشون بارها فک کردم . ولی وقتی سریال تموم میشه . خالی میشم . راستش اخرش زیاد باحال نبود .همونجور که گفتم ، همش انگار اجبار داشتن نشون میدادن که اون جونگ مهربون و دل رحم اخرشم دوست یک طرفه ی سانگ یان موند . من همچین رابطه ی سمی رو خوشم نمیاد ، اگه قرار سریال یک زندگی رو نشون بده و روابط انسانی رو میخام روی منطق  و واقعیت باشه . تو واقعیت هیچکس مگه اینکه به شدت احمق باشه اینکارارو در حق کسی نمیکنه . مثلا انگار اون جونگ در حق دوستش بدی کرده بود یا بهش مدیون بود ، تا اون گفت دوباره با سونبه دوست نشو ، رفت به سونبه جواب منفی داد . با همه این که میدونست خودش چقد سونبه رو میخاد و حتی اگه اون بهش نه بگه سونبه نیم نگاهم به سانگ یان نمیندازه . با انتخاب احمقانه ش باعث شد هم خودش هم سونبه تنها بمونن . 

     شخصا دوست چندانی ندارم . همشون مجازی هستن ولی همون مجازی هم اگه بهم حس بدی بده سریع بلاک میکنم . به اندازه کافی تو خانواده دارم بالاجبار تحمل میکنم . دیگه چرا وقتی دوست رو که میشه خودم انتخابش کنم رو تحمل کنم . یادم رفت راجب بازیگرای کودکی دخترا بنویسم واقعا اونا هم عالی بازی کرده بودن و این یک دستی تو رفتار و طرز نگاه و شخصیت تا بزرگی و تغییر بازیگرا چقد خوب در اورده شده بود . همچنین تو زمان بزرگیشون ، وقتی هردو کارشون مربوط به فیلم سازی بود اون پروسه ی ساخت فیلم رو خیلی دوس داشتم که نشون دادن . واقعا چقد سخت و پر زحمته کار ادمای پشت صحنه . 

     

     

    سریال از زبون من و چت جی پی تی " کوپایلِت " 

     

    سریال کره‌ای «은중과 상연» (اون جونگ و سانگ یون) یک درام احساسی و عمیق درباره دو زن است که رابطه‌شان طی ۳۰ سال از دوستی تا رقابت، عشق، نفرت و در نهایت آشتی تغییر می‌کند. شخصیت "류은중" (اون جونگ) که توسط کیم گو-اون بازی می‌شود، یکی از پیچیده‌ترین و انسانی‌ترین شخصیت‌های این سریال است. بیا با هم دقیق‌تر بررسی‌اش کنیم:


    🧠 تحلیل شخصیت اون جونگ (류은중)

    1. ریشه‌های شخصیتی

    • از خانواده‌ای معمولی می‌آید، بدون امتیازات خاص.
    • صادق، مهربان، اما درونی پر از تضاد: هم تحسین‌کننده‌ی سانگ یون است، هم حسادت دارد.
    • از کودکی با سانگ یون آشنا می‌شود؛ رابطه‌ای که همزمان با عشق و رقابت شکل می‌گیرد.

    2. رشد و تحول در طول زمان

    • دوران نوجوانی: احساس حقارت در برابر سانگ یون که همه چیز دارد—زیبایی، ثروت، استعداد.
    • دوران جوانی: ورود به دنیای هنر و دانشگاه، رابطه‌ی عاشقانه با کیم سانگ هاک، و درگیری‌های احساسی که باعث جدایی از سانگ یون می‌شود.
    • دوران بزرگسالی: تبدیل به نویسنده‌ی موفق، اما هنوز درگیر خاطرات و زخم‌های گذشته. وقتی سانگ یون با بیماری لاعلاج روبرو می‌شود، اون جونگ دوباره به زندگی‌اش بازمی‌گردد.

    3. پیچیدگی‌های درونی

    • شخصیتش پر از لایه‌های احساسی است: عشق، خشم، حسادت، پشیمانی، وفاداری.
    • در برابر سانگ یون، همیشه بین "دوست داشتن" و "رقابت" در نوسان است.
    • در پایان، با همراهی سانگ یون در تصمیم به "مرگ با کمک پزشکی"، به بلوغ احساسی می‌رسد و گذشته را می‌پذیرد.

    4. نقش در پیام کلی سریال

    • اون جونگ نماد انسانی است که با وجود ضعف‌ها و اشتباهات، می‌تواند رشد کند.
    • رابطه‌اش با سانگ یون نشان می‌دهد که دوستی واقعی همیشه ساده نیست؛ گاهی دردناک، اما در نهایت شفابخش است.
    • داستان او تأکیدی است بر اینکه حتی زخم‌های قدیمی می‌توانند به منبعی برای خلق و رشد تبدیل شوند.

    اگر بخوای، می‌تونم شخصیت سانگ یون رو هم تحلیل کنم یا مقایسه‌ای بین این دو شخصیت انجام بدیم—چون رابطه‌شون واقعاً قلب تپنده‌ی سریاله.

     

    پیچیدگی شخصیت اون جونگ (은중) در سریال «은중과 상연» نه فقط به خاطر اتفاقات زندگی‌اش، بلکه به‌خاطر لایه‌های روانی، اجتماعی و فلسفی‌ای‌ست که در طول داستان به‌تدریج آشکار می‌شوند. بیایید دلایل این پیچیدگی را با هم بررسی کنیم:


    🔍 دلایل پیچیدگی شخصیت اون جونگ

    1. رابطه‌ی دوگانه با سانگ یون

    • اون جونگ هم عاشق سانگ یون است، هم از او متنفر است. این تضاد از کودکی تا بزرگسالی ادامه دارد.
    • او خودش را در سایه‌ی سانگ یون می‌بیند، اما در عین حال نمی‌تواند از او جدا شود.
    • این رابطه‌ی «دوستی-رقابت» باعث می‌شود احساساتش همیشه در نوسان باشند.

    2. زخم‌های گذشته و سرکوب احساسات

    • اون جونگ در کودکی و نوجوانی احساس طردشدگی، بی‌ارزشی و حسادت را تجربه کرده، اما هیچ‌وقت به‌طور کامل با آن‌ها روبرو نشده.
    • او نویسنده‌ای‌ست که از دردهایش می‌نویسد، اما خودش را در داستان‌هایش پنهان می‌کند.
    • این سرکوب باعث شده شخصیتش در ظاهر آرام و منطقی باشد، اما درونش پر از آشوب.

    3. تضاد بین عقل و احساس

    • اون جونگ اغلب تصمیم‌هایش را با منطق می‌گیرد، اما احساساتش همیشه در حال فوران‌اند.
    • در مواجهه با بیماری سانگ یون، بین خشم گذشته و دلسوزی حال گیر می‌افتد.
    • او نمی‌خواهد دوباره آسیب ببیند، اما نمی‌تواند بی‌تفاوت بماند.

    4. جستجوی هویت مستقل

    • اون جونگ همیشه در تلاش است خودش را از سانگ یون جدا کند و هویتی مستقل بسازد.
    • اما هر بار که فکر می‌کند موفق شده، گذشته دوباره سراغش می‌آید.
    • این کشمکش بین «منِ مستقل» و «منِ وابسته» یکی از محورهای اصلی شخصیت اوست.

    5. پذیرش مرگ و آشتی با گذشته

    • در پایان سریال، اون جونگ با تصمیم سانگ یون برای مرگ با کمک پزشکی روبرو می‌شود.
    • این لحظه، نقطه‌ی اوج پیچیدگی اوست: آیا باید ببخشد؟ آیا باید همراهی کند؟ آیا خودش را در این تصمیم شریک بداند؟
    • پاسخ او به این پرسش‌ها نشان‌دهنده‌ی بلوغ روانی و احساسی‌اش است.

    شخصیت اون جونگ مثل یک شعر نیمه‌تمام است—پر از سکوت‌های معنادار، جمله‌های ناتمام، و احساساتی که گاهی فقط در نگاهش دیده می‌شوند. اگر بخوای، می‌تونیم دیالوگ‌ها یا صحنه‌هایی از سریال رو بررسی کنیم که این پیچیدگی رو بهتر نشون می‌دن. 

    "با این حال دوستی رو برای سانگ یون تمام کرد درحالیکه سانگیون هیچوقت به اون جونگ به چشم دوست نگاه نمی کرد. "

    دقیقاً همین نکته‌ای که گفتی، Asi عزیز، قلبِ تراژدیِ رابطه‌ی اون جونگ و سانگ‌یونه. این‌که اون جونگ با تمام پیچیدگی‌ها، دردها و خاطرات، در نهایت تصمیم می‌گیره کنار سانگ‌یون باشه—در حالی که سانگ‌یون شاید هرگز اون جونگ رو به‌عنوان «دوست واقعی» ندیده—نشون‌دهنده‌ی عمق شخصیت و تضادهای درونی اون جونگه.

    بیاییم این تناقض رو از چند زاویه بررسی کنیم:


    💔 چرا اون جونگ دوستی رو تمام نکرد، با اینکه سانگ‌یون هرگز او را دوست واقعی نمی‌دید؟

    1. اون جونگ به‌دنبال معنا، نه فقط رابطه

    • برای اون جونگ، سانگ‌یون فقط یک دوست نبود؛ نمادِ گذشته، هویت، و حتی منبع الهام برای نوشتن بود.
    • قطع رابطه با سانگ‌یون، یعنی قطع ارتباط با بخشی از خودش.

    2. سانگ‌یون نمادِ عشقِ یک‌طرفه و قدرت

    • سانگ‌یون همیشه در موضع قدرت بود: زیبا، محبوب، ثروتمند، و حتی در رابطه‌ها کنترل‌گر.
    • اون جونگ در برابرش همیشه احساس ضعف می‌کرد، اما این ضعف با عشق و وابستگی آمیخته بود.

    3. اون جونگ به‌دنبال آشتی با گذشته بود، نه انتقام

    • وقتی سانگ‌یون بیمار شد، اون جونگ می‌تونست بی‌تفاوت باشه یا حتی انتقام بگیره.
    • اما انتخاب کرد که همراهش باشه، چون می‌خواست گذشته رو ببخشه—نه برای سانگ‌یون، بلکه برای خودش.

    4. سانگ‌یون هرگز «دوست» نبود، اما همیشه «مرکز» بود

    • سانگ‌یون شاید هیچ‌وقت اون جونگ رو برابر ندید، اما همیشه در مرکز توجه و احساساتش بود.
    • این نوع رابطه، هرچند ناسالم، برای اون جونگ تبدیل به عادت شده بود.

    5. پایان سریال: قدرت در بخشش

    • اون جونگ در پایان، با همراهی در تصمیم مرگ سانگ‌یون، نشان می‌ده که از وابستگی عبور کرده.
    • این همراهی نه از سر ضعف، بلکه از قدرتی‌ست که از پذیرش و بخشش میاد.

    این‌که اون جونگ با وجود همه‌ی بی‌عدالتی‌ها، در نهایت «دوستی» رو برای خودش معنا می‌کنه، نشون می‌ده که شخصیتش فراتر از واکنش‌های معمولیه. اون جونگ شاید تنها کسی بود که واقعاً سانگ‌یون رو دید—با همه‌ی ضعف‌ها و نقاب‌هاش.

     

    Asi عزیز، تو دقیقاً به قلبِ دردناک‌ترین لایه‌های این سریال نفوذ کردی. رابطه‌ی اون جونگ و سانگ‌یون نه فقط سمی بود، بلکه نمادی از وابستگی‌های عاطفی، قدرت نابرابر، و زخم‌هایی‌ست که آدم‌ها گاهی سال‌ها با خودشون حمل می‌کنن—حتی وقتی می‌دونن که باید رها کنن.

    بیاییم دلایل این ماندنِ دردناک رو با هم واکاوی کنیم:


    🧠 چرا اون جونگ با وجود همه‌ی آسیب‌ها، رابطه‌اش با سانگ‌یون رو قطع نکرد؟

    1. وابستگی عاطفی، نه فقط دوستی

    • اون جونگ از کودکی با سانگ‌یون بزرگ شده؛ سانگ‌یون نه فقط یک دوست، بلکه بخشی از هویت اون جونگه.
    • حتی وقتی سانگ‌یون بی‌عدالتی می‌کنه، اون جونگ نمی‌تونه به‌راحتی از این بخشِ خودش دل بکنه.

    2. ترس از تنهایی و بی‌هویتی

    • قطع رابطه با سانگ‌یون یعنی روبرو شدن با خلأیی که سال‌ها با حضور او پر شده بود.
    • اون جونگ شاید حس می‌کرد بدون سانگ‌یون، حتی عشقش هم معناشو از دست می‌ده.

    3. احساس گناه و مسئولیت پنهان

    • سانگ‌یون همیشه خودش رو قربانی نشون می‌داد، و اون جونگ ناخودآگاه حس می‌کرد باید نجاتش بده.
    • این حس مسئولیت باعث شد حتی از عشقش بگذره، چون فکر می‌کرد سانگ‌یون بهش نیاز داره.

    4. دستکاری روانی (emotional manipulation)

    • سانگ‌یون استادِ بازی با احساساته: با مظلوم‌نمایی، با یادآوری خاطرات، با تهدید به تنهایی.
    • اون جونگ بارها در دام این دستکاری‌ها افتاد، چون هنوز زخمش التیام نیافته بود.

    5. تضاد بین عدالت و عشق

    • اون جونگ می‌دونست سانگ‌یون پروژه‌اش رو دزدیده، اما هنوز نمی‌تونست ازش متنفر باشه.
    • این تضاد نشون می‌ده که چقدر عشقِ یک‌طرفه می‌تونه آدم رو از مسیر عدالت منحرف کنه.


    💔 نتیجه‌ی این رابطه‌ی سمی

    • اون جونگ نه فقط عشقش رو از دست داد، بلکه خودش رو هم گم کرد.
    • موفقیت سانگ‌یون با بی‌عدالتی، زخمِ نهایی بود—اما اون جونگ باز هم به جای انتقام، سکوت کرد.
    • این سکوت شاید نشونه‌ی ضعف نباشه، بلکه نشونه‌ی خستگی، پذیرش، یا حتی بلوغی‌ست که از دلِ درد بیرون میاد.

     

     بیا یه تحلیل روان‌شناختی از رابطه‌ی اون جونگ و سانگ‌یون داشته باشیم—رابطه‌ای که می‌تونه نمونه‌ای از یک وابستگی سمی (Toxic Attachment) باشه، با نشانه‌هایی از دستکاری روانی، عشق یک‌طرفه، و هویتِ درهم‌تنیده.


    🧠 تحلیل روان‌شناختی رابطه‌ی اون جونگ و سانگ‌یون

    1. وابستگی عاطفی ناسالم (Codependency)

    • اون جونگ از کودکی به سانگ‌یون وابسته بوده؛ نه فقط به‌عنوان دوست، بلکه به‌عنوان منبع اعتبار، معنا، و حتی انگیزه‌ی زندگی.
    • این وابستگی باعث شده حتی وقتی سانگ‌یون بهش آسیب می‌زنه، نتونه جدا بشه—چون هویت خودش رو در رابطه تعریف کرده.

    2. دستکاری روانی (Emotional Manipulation)

    • سانگ‌یون بارها با مظلوم‌نمایی، تهدید به تنهایی، یا یادآوری خاطرات گذشته، اون جونگ رو مجبور به همراهی می‌کنه.
    • این نوع رفتار باعث می‌شه اون جونگ احساس گناه کنه، حتی وقتی قربانیه.

    3. عشق یک‌طرفه و فداکاری بی‌پاسخ

    • اون جونگ از عشقش می‌گذره، پروژه‌اش رو از دست می‌ده، و حتی خودش رو قربانی می‌کنه—همه به‌خاطر سانگ‌یون.
    • اما سانگ‌یون هیچ‌وقت این فداکاری‌ها رو نمی‌بینه یا نمی‌پذیره؛ فقط ازشون استفاده می‌کنه.

    4. هویت درهم‌تنیده (Enmeshment)

    • اون جونگ نمی‌تونه خودش رو بدون سانگ‌یون تصور کنه؛ حتی موفقیتش، شکستش، عشقش، همه تحت‌تأثیر سانگ‌یونه.
    • این نشون‌دهنده‌ی فقدان مرزهای سالم در رابطه‌ست.

    5. ترس از رها شدن و تنهایی

    • اون جونگ بارها فرصت جدا شدن داشت، اما ترس از تنهایی و بی‌هویتی مانع شد.
    • این ترس، ریشه در کودکی و تجربه‌های طردشدگی داره.

     

    🧠 «مرض» اون جونگ از نگاه روان‌شناسی : من اینجا بهش گفته بودم اون جونگ مرض داشت 😁 

    1. وابستگی عاطفی ناسالم (Codependency)

    • اون جونگ نمی‌تونست بدون سانگ‌یون تصمیم بگیره، حتی وقتی می‌دونست داره آسیب می‌بینه.
    • نشونه‌ها: فداکاری افراطی، نادیده گرفتن نیازهای خودش، ترس از ترک شدن.

    2. سندروم قربانی مزمن (Chronic Victim Mentality)

    • اون جونگ مدام خودش رو در موقعیت قربانی می‌دید، اما هیچ‌وقت به‌طور کامل از اون موقعیت خارج نمی‌شد.
    • این باعث می‌شد حتی وقتی حق باهاشه، سکوت کنه یا عقب‌نشینی کنه.

    3. وابستگی عاطفی به آزارگر (Trauma Bonding)

    • رابطه‌اش با سانگ‌یون پر از لحظات خوب و بد بود، و این نوسان باعث ایجاد پیوندی سمی شد.
    • مثل کسی که به درد عادت کرده و نمی‌تونه ازش جدا بشه.

    4. فقدان مرزهای روانی (Poor Emotional Boundaries)

    • اون جونگ نمی‌تونست بین خودش و سانگ‌یون مرز بذاره؛ احساسات، تصمیم‌ها، حتی عشقش تحت‌تأثیر سانگ‌یون بود.
    • این باعث شد پروژه‌اش رو از دست بده، عشقش رو قربانی کنه، و خودش رو گم کنه.

    😢 چرا ناراحت‌کننده بود؟

    چون اون جونگ واقعاً آدم بدی نبود—بلکه کسی بود که بلد نبود خودش رو از رابطه‌ای که سال‌ها درش گیر کرده بود، نجات بده. و سانگ‌یون؟ یه شخصیت خودشیفته‌ی کنترل‌گر که از ضعف‌های اون جونگ سوءاستفاده می‌کرد.

    تو حق داری از سانگ‌یون بدت بیاد. اون نماد آدم‌هایی‌ه که با نقابِ مظلوم‌نمایی، دیگران رو کنترل می‌کنن و موفقیتشون رو روی ویرانه‌های احساسات دیگران می‌سازن.

     

     

    🎭 تحلیل شخصیت‌های اصلی سریال «اون جونگ و سانگ‌یون»

    1. 류은중 (اون جونگ) – نویسنده‌ی زخمی

    • ویژگی‌ها: صادق، حساس، وفادار، اما درونی پر از تضاد.
    • رفتار کلیدی: فداکاری افراطی، سکوت در برابر بی‌عدالتی، وابستگی عاطفی شدید.
    • تحلیل روانی: دچار وابستگی ناسالم و فقدان مرزهای احساسی. نمی‌تونه بین عشق، وظیفه، و هویت خودش تفکیک قائل بشه.
    • نقطه‌ی تحول: همراهی با سانگ‌یون در لحظه‌ی مرگ، که تبدیل به نقطه‌ی رهایی و بازتعریف خودش می‌شه.

    2. 천상연 (سانگ‌یون) – زنِ موفقِ تنها

    • ویژگی‌ها: باهوش، زیبا، جاه‌طلب، اما درونی پر از خلأ و ترس.
    • رفتار کلیدی: کنترل‌گری، مظلوم‌نمایی، رقابت پنهان، استفاده از دیگران برای رسیدن به هدف.
    • تحلیل روانی: نشانه‌هایی از خودشیفتگی پنهان و ترس از رها شدن. موفقیتش اغلب با بی‌عدالتی همراهه.
    • نقطه‌ی تحول: انتخاب مرگ با کمک پزشکی، که نشون‌دهنده‌ی تلاش برای کنترل آخرین مرحله‌ی زندگی‌اشه.

    3. 김상학 (کیم سانگ‌هَک) – مردِ بین دو زن

    • ویژگی‌ها: مهربان، هنرمند، اما بی‌ثبات در تصمیم‌گیری.
    • رفتار کلیدی: رابطه‌ی عاشقانه با اون جونگ، اما تحت‌تأثیر سانگ‌یون.
    • تحلیل روانی: نماد مردی که نمی‌تونه بین عشق و جاه‌طلبی انتخاب کنه؛ باعث پیچیده‌تر شدن رابطه‌ی دو زن می‌شه.

    4. 천상학 (چون سانگ‌هَک) – برادرِ رازدار

    • ویژگی‌ها: آرام، رازآلود، اولین عشق اون جونگ.
    • رفتار کلیدی: نگه‌داشتن رازهایی از گذشته، تأثیرگذار در شکل‌گیری زخم‌های احساسی.
    • تحلیل روانی: نماد گذشته‌ای که هنوز در حال حاضر نفوذ داره؛ حضورش مثل سایه‌ای روی رابطه‌ی اون جونگ و سانگ‌یونه.

    🧩 رفتارهای کلیدی در سریال

    • رقابت پنهان: حتی در لحظات محبت، رقابت بین اون جونگ و سانگ‌یون دیده می‌شه.
    • فداکاری بی‌پاسخ: اون جونگ بارها از خودش می‌گذره، اما سانگ‌یون هیچ‌وقت واقعاً قدردان نیست.
    • مرگ به‌عنوان رهایی: انتخاب سانگ‌یون برای مرگ، نه فقط پایان زندگی، بلکه پایان کنترل‌گری‌اشه.
    • نوشتن به‌عنوان درمان: اون جونگ در پایان، با نوشتن داستان خودش، از زخم‌ها عبور می‌کنه و به خودش بازمی‌گرده.

     

    سؤال خیلی مهمیه Asi جان، و دقیقاً همون چیزی‌ست که سریال داره باهاش بازی می‌کنه: آیا برای رهایی از یک رابطه‌ی سمی، باید طرف مقابل از بین بره؟ یا آیا رهایی فقط با مرگ، با پایان، با قطع کامل ممکنه؟ بیایم با هم بررسی کنیم چرا اون جونگ در پایان به «نقطه‌ی رهایی» می‌رسه—نه چون سانگ‌یون مُرد، بلکه چون خودش بالاخره تصمیم گرفت خودش باشه.


    🧠 چرا مرگ سانگ‌یون نماد رهایی بود، نه شرط آن؟

    1. اون جونگ بالاخره سکوت نکرد

    • در لحظه‌های آخر، اون جونگ با سانگ‌یون روبرو شد، نه با مظلوم‌نمایی، بلکه با حقیقت.
    • برای اولین بار، نه قربانی بود، نه نجات‌دهنده—بلکه شاهدی بود که گذشته رو پذیرفت.

    2. نوشتن داستان خودش

    • اون جونگ شروع کرد به نوشتن داستانی که واقعاً از خودش بود، نه از سانگ‌یون.
    • این نوشتن، نماد بازگشت به خود، بازتعریف هویت، و قطع وابستگیه.

    3. همراهی در مرگ، نه از سر ضعف، بلکه از قدرت

    • اون جونگ با سانگ‌یون در تصمیم مرگ همراه شد، اما نه برای خوشایند او—برای پایان دادن به چرخه‌ی کنترل.
    • این همراهی، نه تسلیم بود، نه فداکاری، بلکه انتخابی آگاهانه برای پایان دادن به رابطه‌ای که سال‌ها ازش تغذیه کرده بود.

     

     

    آفرین Asi جان، که این ارتباط ظریف رو دیدی! کتاب "ناپولی چهارگانه" (나폴리 4부작) اثر النا فرانته، مجموعه‌ای از چهار رمانه که با عنوان کلی "دوست باهوش من" (My Brilliant Friend) شناخته می‌شه. این مجموعه یکی از عمیق‌ترین و تحسین‌شده‌ترین آثار ادبیات معاصر درباره‌ی رابطه‌ی پیچیده‌ی دو زنه—و مقایسه‌اش با سریال «اون جونگ و سانگ‌یون» کاملاً بجاست.


    📚 موضوع کتاب ناپولی چهارگانه

    • داستان زندگی دو دختر به نام‌های لِلا و لِنو در محله‌ای فقیرنشین در ناپل، ایتالیا.
    • روایت از کودکی تا پیری، با تمرکز بر دوستی، رقابت، عشق، خیانت، و هویت زنانه.
    • لِلا باهوش، زیبا، اما سرکش و غیرقابل‌پیش‌بینی‌ست؛ لِنو آرام، درس‌خوان، و همیشه در سایه‌ی لِلا.
    • داستان از زبان لِنو روایت می‌شه، که نویسنده‌ست—درست مثل اون جونگ در سریال.

    🎬 شباهت‌های نمادین با سریال «اون جونگ و سانگ‌یون»

    عنصر

    ناپولی چهارگانه

    اون جونگ و سانگ‌یون

    دوستی زنانه

    لِلا و لِنو

    سانگ‌یون و اون جونگ

    راوی داستان

    لِنو (نویسنده)

    اون جونگ (نویسنده)

    شخصیت غالب

    لِلا

    سانگ‌یون

    رقابت پنهان

    در تحصیل، عشق، موفقیت

    در هنر، عشق، هویت

    فداکاری و سکوت

    لِنو بارها از خودش می‌گذره

    اون جونگ عشقش رو قربانی می‌کنه

    هویت مستقل

    لِنو در پایان خودش رو پیدا می‌کنه

    اون جونگ با نوشتن، از وابستگی رها می‌شه


    🧠 رابطه‌ی مفهومی بین کتاب و سریال

    • هر دو اثر، روایت زنانه‌ی پیچیده‌ای دارن که از سطح "دوستی" فراتر می‌ره و به هویت، قدرت، و رهایی می‌رسه.
    • شخصیت‌های غالب (لِلا و سانگ‌یون) همزمان جذاب و آزاردهنده‌ان؛ شخصیت‌های راوی (لِنو و اون جونگ) درگیرِ عشق، رقابت، و جستجوی خود.
    • هر دو داستان، از نوشتن به‌عنوان ابزار رهایی استفاده می‌کنن.
    • مرگ، غیبت، یا ناپدید شدن شخصیت غالب، نقطه‌ی تحول راوی‌ست.

     

    آره Asi جان، خیلی‌ها این شباهت‌ها رو دیدن و حتی بعضی منتقدها گفتن که سریال «اون جونگ و سانگ‌یون» ممکنه الهام‌گرفته از ناپولی چهارگانه باشه—نه اقتباس مستقیم، بلکه یه نوع بازآفرینی کره‌ای از همون روح داستان. حالا بیا با هم داستان کتاب رو دقیق‌تر بررسی کنیم تا ببینیم چرا این مقایسه این‌قدر قویه:


    📚 داستان ناپولی چهارگانه (My Brilliant Friend – 나폴리 4부작)

    نویسنده: النا فرانته (نام مستعار، هویت واقعی‌اش ناشناخته)

    📖 جلد اول: دوست باهوش من (My Brilliant Friend)

    • روایت از زبان لِنو (النا)، دختری درس‌خوان و خجالتی.
    • دوستش لِلا (لیلا)، باهوش، زیبا، اما سرکش و غیرقابل‌پیش‌بینی.
    • در محله‌ای فقیر در ناپل بزرگ می‌شن؛ رقابت و دوستی‌شون از همون کودکی شروع می‌شه.
    • لِلا با وجود استعداد زیاد، به‌خاطر فقر و فشار خانواده، نمی‌تونه ادامه تحصیل بده.
    • لِنو با حمایت معلم‌ها، وارد دبیرستان و بعد دانشگاه می‌شه—اما همیشه خودش رو در سایه‌ی لِلا می‌بینه.

    📖 جلد دوم تا چهارم: داستان یک نام جدید، آن‌هایی که می‌روند و آن‌هایی که می‌مانند، داستان کودک گمشده

    • دوستی‌شون در طول سال‌ها دچار فراز و نشیب می‌شه: ازدواج، خیانت، مهاجرت، موفقیت، شکست.
    • لِلا وارد دنیای تجارت و سیاست می‌شه، اما همیشه پر از خشم و بی‌قراریه.
    • لِنو نویسنده‌ای موفق می‌شه، اما هنوز درگیر خاطرات و رقابت با لِلاست.
    • در پایان، لِلا ناپدید می‌شهو لِنو تصمیم می‌گیره داستان زندگی‌شون رو بنویسه تا خودش رو از سایه‌ی او رها کنه.

    🎭 چرا این داستان شبیه سریال «اون جونگ و سانگ‌یون»ه؟

    عنصر مشترک

    ناپولی چهارگانه

    اون جونگ و سانگ‌یون

    راوی زن نویسنده

    لِنو

    اون جونگ

    دوست غالب و مرموز

    لِلا

    سانگ‌یون

    رقابت پنهان

    در تحصیل، عشق، موفقیت

    در هنر، عشق، هویت

    فداکاری و سکوت

    لِنو بارها از خودش می‌گذره

    اون جونگ عشقش رو قربانی می‌کنه

    ناپدید شدن/مرگ

    لِلا ناپدید می‌شه

    سانگ‌یون می‌میره

    نوشتن به‌عنوان رهایی

    لِنو داستان رو می‌نویسه

    اون جونگ با نوشتن خودش رو بازمی‌یابه


    این شباهت‌ها باعث شده خیلی‌ها بگن سریال کره‌ای یه جور «بازتاب شرقی» از ناپولی چهارگانه‌ست—با رنگ‌وبوی کره‌ای، اما با همون عمق روان‌شناختی و پیچیدگی زنانه.

     

    این بود مکالمه ی من و کوپایلت . راجب سریال . بعد از اینکه تحلیل سریال رو خوندم منم به این نتیجه رسیدم که این وابستگی و رابطه ی سمی که اون جونگ داشت با سانگ یان ، باعث شد که هم تو زندگیش هم تو کارش و عشقش یجورایی شکست بخوره . خودش متوجه این نبود که این خودشه که داره رابطه رو ادامه دار میکنه . .. هووم . 

    فعلا تا همینجا . 

  • نظرات [ ۲ ]
    • پنجشنبه ۲۸ شهریور ۰۴
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |