قالب

بهترین سریال های ژاپنی :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۰۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهترین سریال های ژاپنی» ثبت شده است

سریال کره ای رقابت دوستانه Friendly Rivalry (2025)

سریال کره ای رقابت دوستانه Friendly Rivalry (2025)  با بازی هِری  

هِری در نقش یو جه ای دختره یه خانواده ی پولدار تا سه نسل دکتره که باید همیشه رتبه ی اول باشه و وارث کلینیک معروف باباش شه  . اون یه خواهر بزرگتر داره که فرقشون یک ساله ، باباشون از بچگی اینارو رقابتی بار اورده و سر این مدل رفتار جه ای که بیشتر به باباش شباهت داره تونسته توجه و علاقه باباش رو بدست بیاره ، خاهر بزرگه بیشتر یجورایی کسخل و بی عرضه اس . چقدم زشت بود بازیگرش اصلا شبیه هری نبود .

سریال کره ای رقابت دوستانه Friendly Rivalry (2025)

قضیه در کل اینه : باباش که می بینه دختر بزرگه امیدی بهش نیست و قرار سرافکنده اش کنه تصمیم میگیره به معلم ریاضی مدرسه که طراح سوالای کنکور درس ریاضی شده ، در ازای پیدا کردن دختر گمشده ی معلمه ازش سوالای کنکور رو گیر بیاره ، معلم ریاضی اولش قبول نمیکنه . چندروز قبل از کنکور که امتحانای همینجوری تست و اینا هست ، جه نا دختر بزرگه وقتی میبینه که بازم تو امتحان گند زده میره مدرسه تا نمره اش رو ادیت کنه یا همچین چیزی ، معلم ریاضی مچشو میگیره و بهش میگه که نباید اینکارو کنه و اینا و جنا خودشو به معلم تحمیل میکنه خلاصه اون شب اینا باهم میخابن . اتفاقی موبایل جنا که با ساعتش سینکه میره رو دوربین و از اون کار فیلمبرداری میشه . بابای جنا و جه ای ، مطلع میشه و این دست اویزی میشه تا معلم رو تهدید کنه . دختر معلم رو پیدا میکنه . معلمم سوال کنکور رو میذاره تو کپسول ، کپسولو قورت میده اینجوری می برنش اتاق عمل ، تو اتاق عمل جنا معلم رو میکشه . حالا معلوم نی چرا و معلوم نمیشه که جنا کشته یا بابای جنا ، زن معلم میره شکایت که شوهر من سالم بود و اینا و اینجوری یه شکایت تنظیم میشه . با اینکه سوال ریاضی دزدیده میشه و تو دست جنا بودش ، جنا تو روز کنکور مث کسخلا از جلسه فرار میکنه . و ناپدید میشه . 

سریال کره ای رقابت دوستانه Friendly Rivalry (2025)

دختر معلم  سونگ هی که تو یتیم خونه یه شهر دیگه بزرگ شده بودش با موادی ها سر و کار داره و با کارت ملی های قلابی میره دکتر و قرص های روانپزشکی با دوز بالا از اینا که مصرفشون حتما باید نسخه پزشک باشه و اعتیاد اوره ، میگیره میاره میده به یه اوپایی اینجوری پول در میاره خودشم مصرف میکنه و تو یه سال یهو درسش پیشرفت میکنه و دیگه تو مدرسه بهش زورگویی نمیکنن ، از اونورم که باباشو پیدا میکنه میاد سئول میبینه باباش مرده ، و زن دوم باباش تو سالن تشییع جنازه اس و اینا . اون میره به مدرسه جه ای که بهترین مدرسه تو گنگنامه ، با اینکه تو دهات همیشه رتبه ی اول بودش اینجا بعد از تست تعیین سطح نفر 20 ام میشه . تصمیم میگیره دوباره قرص بخوره ولی نمیخاد با اون اوپاعه ارتباط برقرار کنه . از اونورم جه ای همینجوری الکی از این خوشش میاد و باهاش مهربون میشه . جی ای که تو مدرسه رتبه 1 رو داره و یجورایی هم قلدر مهربون مدرسه اس و همه ازش حساب میبرن حتی معلما . خلاصه اینو میبره اینور اونور ، سونگ هی هم اولش مشکوکه و بالاخره تو یتیم خونه زندگی کرده باید حواسش باشه . اشنا میشنو دوس میشن و حتی با هم حمومم میرن . 😶 اینو یادم رفت بگم که جی ای از کلینیک باباش قرص میدزده می فروشه به بچها . 

جه ای و دوتا دختر دیگه که هردوشون درس خون هستن تو یه گروه مطالعه هستن که تو کلینیک باباشه . اینم برمیداره میبره اونجا و بهش جزوه و اینا میده . سونگ هی که از جی ای قرص گرفته ،  میخونه و این سری هردو رتبه ی یک میشن . همینجوری داستان ادامه داره و رقابت های مدرسه ای و دعواهای دوستانه و کشف راز قتل معلم ریاضی و پیدا کردن جنا و اینا این سریال رو تشکیل میده . تهشم بابای جه ای بازم با همون روش قبلی سوال ریاضی رو کش میره میده به جی ای ، جی ای نفر اول کنکور میشه و دکتری قبول میشه مصاحبه و اینا ، فرداش میره خودشو جنا که باباش پنهانش کرده بود رو از ساختمون پرت میکنه تو اب ناپدید میشه . چقد احمقانه . 🤔😑

سریال کره ای رقابت دوستانه Friendly Rivalry (2025)

تا قسمت 10 . 12 جذاب بود سریال . ولی بعدش مسخره شد . اینکه سوالا رو میدزده اینکه باباهه تو اتاق عمل جه ای رو مجبور میکنه عمل رو خودش انجام بده ، اینکه جه ای که انقد خوره ی درس بود و عملا خودشم با باباش همفکر بود و از خاهرش رقت انگیزش خوشش نمی اومد ، یهویی عشق و علاقه به خاهرش پیدا میکنه و میخاد باباشو که قاتل هست رو لو بده و اینده خودشو تباه میکنه . شخصیت سونگ هی هم خیلی بیخود و ذهلسیز بود . خودش معتاد بود و دزد بعد جانماز اب میکشید و این اونو دلداری میداد که اره تقصیر تو نی فلان ،قیافه ش رو عصاب بود . این وسطا مشکلات دخترای نوجوان و جوان و خودارضایی و این چیزا هم بیان میشه که اصلا گفتنش تو سریال جایی نداشت و بیهوده بود . راستش از اونجا که جی ای و سونگ هی رفتن حموم و کیس رفتن من فک کردم ژانر سریال راجبه این چیزاس بعد یهو موضوع عوض شد . صحنه ی حمومو کیسشونم بی مورد بود . مسخره  . 

بازی هری اینجا خوب بود . گریمشم خیلی خوب بود . از اون قیافه ی دلقک و دریده گی در اومده بود . دیگه چی بگم؟ همینا . 

  • نظرات [ ۳ ]
    • يكشنبه ۲۹ ارديبهشت ۰۴

    سریال کره ای دو دو سُل سُل لا لا سُل 2020 Do Do Sol Sol La La Sol

    سریال کره ای دو دو سُل سُل لا لا سُل  Do Do Sol Sol La La Sol

     جونم براتون بگه که ، این سریال رو به خاطر دلتنگی برای جانگ اوک : رو لینک کلیک کنین تا ببینین جانگ اوک کی بود . نگاه کردم . البته که جانگ اوک ایشالا داره با یه سریال تاریخی توپ جدید برمیگرده ولی ایشالا که توپ باشه دیگه . حالا ... 

     

    سریال کره ای دو دو سُل سُل لا لا سُل 2020 Do Do Sol Sol La La Sol

    یهو یادش افتادم گفتم بذا بهش یه فرصت دوباره بدم ،رارا دختر یه مرد پولداره ، چون زنش سر زایمان میمیره و به پیانو علاقه داشته برای دخترش از نوزادی اهنگای پیانو و اینا میذاشته ، رارا هم گریه میکرده مرده فک میکنه دخترش عاشق موسیقیه برا همین از بچگی بهترین استاد پیانو رو برای دخترش میاره خونه تا بهش پیانو یاد بده خلاصه به هر زوری بود این فارغ التحصیلم میشه و باباش بهش میگه نظرت چیه ازدواج کنی ، بعدم قرار ازدواج با یه پسر بچه ننه ی خاک تو سر سست عنصر که به هوای پول اومده رارا رو بگیره رو میذارن ، ازاونور کمپانیش ورشکست میشه و دقیقا تو روز عروسی می افته میمیره . رارا میمونه و حوضش . 😄 مامانه پسره هم کهمیبینه همه چی با مرگ باباهه می پره پسرشو از تو تالار کشون کشون می بره تایلند ناپدید میشن . منشیه باوفای بابای همه چیو می فروشه یه مقدار پولم بهش میده میگه برو خودتو ناپدید کن تا ابا از اسیاب بیفته . اینم با یه تک ماشینش و یه خورده خرت و پرت می ره خونه اجاره کنه که دست اخر سرش کلاه میذارن و بی هیچ پاپاسی میمونه ول معطل . 

    تو اینستا یه نفر هی بهش پیام میده و اون یهویی تصمیم میگیره به حرف اینستایی بره یه دهاتی ، اونجا با لی جه ووک : جانگ اوک ، در نقش جون تصادف میکنه و جون اونو میبره بیمارستان و خلاصه  الله بختکی وقتی می بینه رارا هیچ اهی در بساط نداره بهش پول قرض میده و یجورایی مسئولیت خورد و خوراک و خرجای رارا رو به عهده میگیره . اینا دوست میشنو با همسایه ها اشنا میشه و خلاصه از اینجور داستانا و بالاخره دوستی به عشق می انجامه و یخورده که جلوتر میره داستان بیشتر رو جون چرخیده میشه و اینکه کیه و چرا درحال فراره و مشکوکه و می فهمیم که جون اصلا دبیرستانیه و از خونه فرار کرده . یه سری اب بندی ها و اینا و در اخر جون برمیگرده خونه ولی هنوزم با رارا ارتباط داره تهشم معلوم میشه که سرطان داره میره خارج برای معالجه و در اخر میمیره . 

     

    سریال کره ای دو دو سُل سُل لا لا سُل 2020 Do Do Sol Sol La La Sol

    تا اونجایی که مرد خوب بود ولی یهو 5 دیقه اخر نمیدونم چرا نویسنده مث دیوونه ها زنده اش کرد و برگشت پیش رارا

    سریال بامزه ای بود ولی خیلی اب بود . فقط به خاطر جانگ اوک نگاهش کردم خیلی جذاب و اقا بود . خیلی مهربون بود .ولی خب یه تخته ش هم کم بود . دوستت مرده به بابات چه که قهر کردی فرار کردی ؟!   رارا دیوانه ی خالص بود . خجسته اصلا انگار نه اینگار این ورشکست شده پول نداره یه کاری بکنه چمیدونم کار پاره وقتی بره . مفت مفت میخورد میخابید اصلنم به خودش نگرانی راه نمیداد . بعد اخه تو دهات کی میخاد بیاد پیانو یاد بگیره که اموزشگاه زدش ؟! بازی گو ارا هم اونقدرا باحال نبود تو کل 16 قسمت یجور بود . مث دیوونه فقط میخندید . بعضی جاها بامزه بود ولی دیگه یخورده منطقم باید داشته باشه دیگه . یه تکونی به خودش نمیداد . خلاصه همچین سریالی بود . 

    تا سریال بعد . 

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۶ ارديبهشت ۰۴

    لیست سریالای نصفه نصفه دیده شده

    چون دچار کمبود در سریال کره ای شدم چندتا سریال چینی نگاه کردم که راستش زیاد دوس نداشتم . هرچقد خودمو مجاب کردم ببینم برام جذابیت نداشتن . که لیستشو اینجا میذارم : 

    1. بهار سوزان 
    2. همسر بی همتا 
    3. به عنوان زن به عنوان شوهر 
    4. شورش عشق 
    5. حقیقت 
    6. عشق گمشده در زمان 

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۰۴

    سریال ژاپنی گانیبال gannbibal

     

    راجبه یه پلیس به نام اگاواعه که با خانوادش به یه دهکده ی کوچیک انتقالی گرفته . اون پلیس توانایی تو توکیو بوده ولی سر یه پرونده ای که یه متجاوز کودکان ، دخترشو رو گروگان گرفته بوده ، متجاوز رو میکشه و دخترش یه سری بیماری هایی پیدا میکنه از اینا که لال مونی میگیرن فقط خیره میشن مدل ژاپنی طور 🙄😂 دخترش کسخل بود خدایی . خلاصه اگاوا به این خیال که برن دهکده حال دخترش تو طبیعت و اینا خوب میشه " حالا انگار توکیو کم طبیعت داره " میرن اونجا و از قضا اون دهکده از شهرم بدتر بودش . این دهکده یه دهکده ی عجیب و خلوت و مرموزه . همون ابتدای ورودش یه خیل ادم میان با اسلحه و اینا که یکی تو کوه مرده بیا بریم . میره اونجا متوجه میشه که کسی که مرده به گفته ی اهالی توسط خرس خورده شده ولی جای دندونای انسان رو بدن به جا مونده وجود داره . خلاصه کم کم موارد عجیب غریبی رخ میده . و اگاوا راجبه پلیس قبلی که اونجا بودش تحقیق میکنه و می فهمه که انگار خانواده ی بزرگ گوتو که ریشه دار هستن تو اون دهات ، ادم خوار هستن و از این فرقه ای کسخلان . تحقیق و بزن بزن  و تهدید هایی صورت میگیره از سمت خانواده گوتو ، ولی اگاوا از اینایی نیست که عقب بکشه و بترسه همه رو می نشونه سر جاشون و به مقامات گزارش میده و خلاصه کم کم گره های داستان و ادم خوار بودن اینا از کجا نشات گرفته و چطور شده اینجور شده باز میشه و ادم خواره هم میمیره . و دهات روی ارامش به خودش می بینه . 

    ولی خدایی چه ادمای کسخلی بودن خب از اول قایمککی ادمخوار رو میکشتین خودتونو راحت میکردین دیگه . بعد تازه اخه ادم عاقل وقتی همچون اتفاقایی تو یه جا رخ میده بازم برمیگرده به اونجا ؟ همه چیز که تموم شده بود پلیسه برگشته بود به همون دهات زندگی کنه . عجیبه . 

    درکل بد نبود . اونقدرا ترسناک نبود بیشتر چندش بود . این سریالو به خاطر بازیگر نقش پلیسه دیدم که تو سریال 🌺سریال ژاپنی پناهنگاه لاین 🌺 بود . جذاب بود به نظرم الان که بیشتر دقت کردم جذابیتش برام فروکش کرد . 😆🤔

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۱ ارديبهشت ۰۴

    سریال کره ای بهترین ازدواج 최고의 결혼

      سریال کره ای بهترین ازدواج  최고의 결혼 

    چا کی یانگ ، مجری اخبار ساعت 9 عه ، اون خیلی معروفه ولی اخلاق خشک و سرد و کمی تا قسمتی خشن داره . 35 سالشه و تاحالا با مردی قرار نذاشته " من 🙄 " ولی دوس داره که بچه داشته باشه . اتفاقی با یه پسر دو سال از خودش کوچکتر که اونم اشپزه و تو برنامه های اشپزی همون شبکه اشپز بوده ، اشنا میشه . پسره " پارک ته یون " از قبل به چا کی یانگ چشم داره و حتی خونه شو تو همون ساختمونی که کی یانگ هست گرفته ،ولی از بس مغرور و کمی تا قسمتی بیشعور و مرد سالاره به روی خودش نمیاره که زنه رو دوس داره . اون میره به کی یانگ پیشنهاد همکاری تو یه کتاب میده و کی یانگ هم قبول میکنه اینجوری اشنا میشن و دیگه خلاصه دوست میشنو اینا و بعدش کی یانگ حامله میشه . ولی ته یون نه تنها بچه نمیخاد بلکه نمیخاد ازدواج کنه میگه از بچه متنفر و از مسئولیت پذیری ازدواج بیشتر بدش میاد . به کی یانگ میگه بره سقط کنه ولی اون اینکارو نمیکنه . 

    به سختی مقاومت میکنه تا تو شبکه کسی بویی نبره حامله اس ولی حالتهای حاملگی بالاخره لو میره . سونبه ی چا کی یانگ ، جو او چا ، میخاسته نماینده مجلس بشه ولی به دلیل اینکه یه زن ازش به علت ازار جنسی شکایت میکنه نمیتونه کاندید بشه و دوباره برمیگرده شبکه . اون از حامله بودن کی یانگ استفاده میکنه و تهدیدش میکنه که اگه نذاره بیاد دستیار گوینده اخبار کنار کی یونگ بشه به همه میگه که حامله س . وقتی کی یانگ خونریزی میکنه ولی اونه که کمکش میکنه و خیلی نگرانشه . شخصیت بامزه ای داشت گرچه نگاهش به زن عقب افتاده ای بود مث همه ی سنتی ها و مردای عوضی و فرصت طلب بود . 

    کی یانگ با پارک ته یون میرن خونه ی ته یون تا خبر حاملگی و ازدواج بدن ولی اونجا متوجه میشه که خانواده ی ته یون به شدت سنتی و امل هستن و حالش بهم میخوره و بعد میگه که ازدواج نمیکنه از اون به بعد رابطه شونو تموم میکنه و پارک ته یون میره به کاراموز زیردست کی یانگ میریزه رو هم تا کی یانگ رو بسوزونه . چقد بچگونه پسره ی بی مسئولیت بی غیرت سست عنصر . با اون خانواده ی داغونش . 

    میزنه دختر دومی هم حامله میشه این بار دیگه اینو میگیرتش ولی بچه ی اون سقط میشه . روزی که بچه اش سقط میشه ، بچه ی کی یانگ به دنیا میاد . کی یانگ این مدت به سختی از جایگاهش تو شبکه محافظت میکنه . وقتی همه می فهمن اون حامله س اون کنفرانس خبری میذاره و به همه میگه که اون از اسپرم اهدایی بچه دار شده و میگه که نمیخاد ازدواج کنه و فقط بچه میخاد . خب یه چیز غیرمعمول و نامتعارفیه وقتی که جامعه داره از نه به ازدواج جوونها رنج میبره و برنامه و این چیزا می سازن برای ازدواج و فرزند اوری . کلی انتقاد میشه تخم مرغ پرت میکنن فلان . از اخبار گویی کنار گذاشته میشه و اینا خلاصه بچه شو به دنیا میاره . ولی دردسر بچه که یکی دوتا نی . چطور میتونه هم کار کنه هم بچه داری تازه اونم بچه ای که نه تنها نرمال به دنیا نیومده بلکه خودشم نرمال نی . یجوری بود بچهه . تازه تو مهدکودکم والدین بچها و خود بچه ها با بچه دوس نمیشدن . 

    خلاصه بدبختی زیاد میکشه . موقع زایمان که سونبه جو باهاش بود و بیشتر موقعهایی که حالش بد بود هم اون باهاش بود . درواقع سونبه چا کیونگ رو دوس داشت ولی به خاطر غرورش بهش نگفته بود . سونبه با طرفداری الکی از زنای مجرد بچه دار و فمینیست بازی خودشو گنده میکنه . بعدم خودشو به عنوان بابای جایگزین بچه به همه معرفی میکنه . خلاصه اینجور داستانا . 

    میگذره و درحالیکه چاکی یونگ بچه رو تو خفا داشت بزرگ میکرد سونبه واسه گنده کردن خودش بچه رو میاره تو یه شو و نمایش میده . اینجوری مادر ته یون بچه رو میبینه و متوجه شباهتش به پسر خودش میشه و میفهمن که این بچه درواقع نوه شونه . زن ته یون برای خودشیرینی میسپاره بچه رو میزدن و میاره خونه پدرشوهر مادرشوهرش . دادگاه و دی ان ای و این چیزا راه می افته و پارک ته یون فقط برای رو کم کنی حضانت بچه رو از کی یانگ میگیره . بچه ای که این همه تلاش کرده بود تا داشته باشتش و کسی نفهمه که بچه ی کیه و ازش نگیرنش اینجوری به راحتی ازش گرفته میشه . مدتی میگذره و سونبه به کی یانگ کمک میکنه که خودشو پیدا کنه . اونو سخنگوی تبلیغاتی خودش تو ستادش میکنه ، اون صادقانه راجبه تصمیمش برای بچه دار شدن بدون ازدواج و قضیه بابای بی مسئولیتش صحبت میکنه و بعد حمایت مردم رو جلب میکنه . 

    بچه که مدتی پیش خانواده پدری می مونه از دلتنگی مامانش مریض میشه و ته یون دست اخر بچه رو برمیداره میبره پیش کی یانگ و بهش اجازه میده که هروقت بچه خاست بیاره ببینن همو . اینجوری یه رابطه مسالمت امیز بینشون ایجاد میشه . از طرفی زن ته یون هم طلاق میگیره . و سونبه بالاخره از کی یانگ خاستگاری میکنه . و همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه . 

    سریال خنده داری بود با معنای عمیق و ریشه ای راجبه زن ها و مادر بودن و شاغل بودن و نگاه پست جامعه مردسالار به زن و مادری . خانواده ی ته یون یه خانواده سنتی چوسانی بودن با ریشه های زیاد . مامانه ته یون رسما مث برده و خدمتکار بود و هیچ ابایی هم نداشت از اینکه اینو به دیگران هم یاد بده . باباش یه مستبد بی فرهنگ و وحشی بود . درواقع مامانش بیشتر باعث شده بود که جو خونه اونجوری باشه . بچه ها هم با اینکه از این وضعیت بدشون می اومد و حتی خاهر ته یون چقد از اینکه زن و مرد برابر نیستن و اینا ناراضی بود با اینحال خود به خود خوی و اخلاق باباشونو داشتن . ته یون که یه خودخواه و سست عنصر بود و دستور صادر میکرد . خاهرشم دست بزن داشت و وحشی بود و برا همین کسی باهاش تاحالا دوست نشده بود . کلا با اینکه پولدار بودن ولی خانواده ی داغونی بودن . 

    کل اخبارای سریال حول موضوع زن ها ازدواج و نگاه از بالا به پایین جامعه و مرد ها به زن ها بود . البته که مادر شدن بدون ازدواج مسخره اس و اصلا ادم چرا باید بدون ازدواج بچه دار بشه و کسی که تو اسایش نیست چرا باید بخاد بچه داشته باشه !؟

    ولی درکل سریال سعی داشت دغدغه های یک زن مستقل در جامعه ی مردسالار  که بیرون از ازدواج میخاد مادر بشه رو نشون بده . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۳۰ فروردين ۰۴
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |