قالب

بهترین سریال های ژاپنی :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۷۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بهترین سریال های ژاپنی» ثبت شده است

سریال ژاپنی The Name of the Game Is a Kidnapping 2024 اسم بازی ادم ربایی

 

سریال ژاپنی با بازی کامناشی.سان اوردم براتون ، به نام The Name of the Game Is a Kidnapping 2024 اسم بازی ادم ربایی ، در مورد یه برنامه ریز تبلیغات در یک شرکت معتبر به نام ساکوما شونسوکه اس ، اون زندگی رو یه بازی میدونه و تو هر مرحله ای میخاد حتما برنده باشه ، همچنین دوس نداره کسی کنترلش کنه و یا کم بیاره ، تو کارش هم که مستثنا از زندگی نیست همینجوری رفتار میکنه . اخیرا برای یه شرکت ماشین سازی یه تبلیغ ساخته ، ولی معاون اون کمپانی یهویی به تبلیغی که اون ساخته میگه دیدگاهش کوته بینانه س و تبلیغش از مد افتاده س و دید بلند نداره و خلاصه یجورایی شخصیت ساکوما رو هم تحقیر میکنه و میگه که این ایده خوب نیست و میخاد که کس دیگه ای براش تبلیغ بسازه ،  همین باعث میشه که ساکوما بهش بربخوره و بخاد که یجوری روی یارو رو کم کنه . از قضا خود یارو که خفن پولدارم هست ، خودش یه بازیکن تمام عیاره و دیگران رو بازی میده . ساکوما اتفاقی با دختر این معاونه در حال فرار از خونه ، اشنا میشه و اینجوری میشه که اونا باهم یه بازی ادم ربایی طراحی میکنن . غافل از اینکه کسی که داره بازی میخوره خودِ ساکوما.سانه 😁 . 

اسم بازی ادم ربایی سریال ژاپنی

سریالش 4 قسمت بیشتر نیست یخورده روندش اهسته اس برعکس سریالای دیگه ی کامناشی زیاد جذاب نبود ولی قسمت اخر یهو شوک زده میشین . بازی کامناشی واقعا خیلی بی نقصه من هر ری اکشنی ازش رو دوس دارم طرز نگاهش واقعا جذابه ، یکی از چیزایی که توش دوس دارم اینکه بیشتر ژانرای معمایی بازی میکنه و سعی میکنه هرسری شخصیت متفاوتی رو بازی کنه . و تو یه کاراکتر تکراری نبوده تا حالا . البته تا جایی که خییلی کم تونستم ازش شناخت پیدا کنم خودش مرد همچین باحالی نیست فقط به عنوان بازیگر ازش خوشم میاد . مث اوپاهای دیگه که از شخصیت خودشون تعریف کنمو اینا نیستش . چون فک میکنم یجوری خودشو میگیره انگار 🤣از اون مدلا که اگه سعی کنم بیشتر بشناسمش ممکنه از چشمم بیفته . 😆 برا همین زیاد کنکاش نمیکنم . ولی سریالای قشنگی داشته تا حالا . 

حالا دیگه باید نشست و منتظر سریال بعدی ازش باشیم . 

اسم بازی ادم ربایی سریال ژاپنی

💙 سریال ژاپنی با بازی کامناشی کازویا 💙

 

💙سریال ژاپنی چشم های قرمز  💙  سریال ژاپنی هویت  💙 سریال ژاپنی عدالت  💙   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💙  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💙  ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۱ مرداد ۰۳

    سریال ژاپنی گل افتابگردونی که تو بارون ناپدید شد 2022 Ame ni Kieta Himawari

    یه سریال ژاپنی جدید دیدم گل افتابرگدونی که تو بارون ناپدید شد ,درمورد پرونده ی گم شدن دختر بچه ی 10 ساله ایه که موقع برگشت به خونه ناپدید میشه و پلیس سه سال دنبالش میگرده و در اخر اونو درحالیکه تو خونه ی یه معلم پیانو که اتفاقا اولین بار هم از اون بازجویی کردن ولی چیز مشکوکی ندیدن ؛ زندانی شده بوده پیدا میکنن . سریال زندگی پلیسی که داره شب و روز دنبال بچه میگرده رو هم نشون میده . 16 سال پیش وقتی خواهرش داشته به خونه برمیگشته بهش تجاوز میشه و از اون موقع برادرش که فروشنده بوده تصمیم میگیره پلیس بشه اون تو زمان کمی درجه میگیره و الان کارگاه قابلیه ، تو این مدت همش از خواهرش محافظت کرده و نذاشته اب تو دلش تکون بخوره . خواهرشم بالاخره بعد 16 سال به اون قضیه که بهش وارد شده بود فائق میاد و راه زندگیشو پیدا میکنه . درواقع پلیسه : برادره ، به این خاطر پلیس شده که از اتفاقات مشابه اتفاق خواهرش جلوگیری کنه و چون این قضیه هم به نظرش مشکوک میاد برای همین تصمیم میگیره که به این پرونده ملحق بشه . 

    از جمله هایی که پلیسه به خواهرش میگفت : 

    تو هرکسی که هستی لایق زندگی هستی ، تو لایق اینی که سرتو بالا بگیری ...

    سریال ژاپنی گل افتابگردونی که تو بارون ناپدید شد 2022 Ame ni Kieta Himawari

     با اینکه تعداد قسمتاش کم بود و روند ارومی داشت ولی قشنگ بود . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۳۱ تیر ۰۳

    پسر و مرغ ماهیخوار Boy and Heron

    بالاخره : 

    پسر و مرغ ماهیخوار(Boy and Heron)  

    باد را میگیرم و شروع به دویدن میکنم بر اوار غلبه میکنم . در انتهای این مسیر کسی منتظر من است .
    رویای تابش نور هرروز هفته … در را همین لحظه باز کن مثل فاش کردن رازهای پنهان … نمیتونم خودم را در حسرت چیزهای بیشتر نگه دارم . مثل کره میچرخم …ادمی که دوستش داشتم به جایی رفته که کسی ازش خبر نداره … با لبخندی مهربان در عین حال معمولی مانند روزهای دیگر… هنوز در جایی دور باران رو میگیرم و شروع به خواندن میکنم اگر دیده شوم اهمیتی نمیدهم . این مسیر ادامه داره چون همینطور ارزو کردم … من رویای دیدار دوباره رو می بینم همیشه و همیشه … لذت گرفتن دست کسی … رنج از دست دادن یک نفر … نمیتونم خودمو مجسم نکنم …
     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی
    در یک جمله کوتاه میتونم بگم که فوق العاده بود . خیلی دوسش داشتم . مث تمام کارتونای دیگه ی هایائو میازاکی . به نظرم تلفیقی از کارتونای قبلی بود یه جاهاییش منو یاد هاول و یه جاهاییش منو یاد چهیرو مینداخت . یه جاهاییشم منو یاد کتاب داستان رو ون داستانی از امیلی رودا که من سالیان پیش تو کانون پرورشی کودک و نوجوان خونده بودم مینداخت . اون موقع ها چقد کتاب میخوندما . چقد کتابای قشنگ و بامفهوم و درست حسابیی بودن . یادش بخیر . داشتم میگفتم ...
    اولاش یخورده کش داشت داستان و به نظرم داستان اصلی رو یخورده دیر شروع کرد ولی با اینحال نصف دوم انیمه .کارتون . واقعا قشنگ و پر از محتواهای باارزش بود  داستانش پر از نماد و استعاره‌ درباره جهان و آدم‌ها بود . 
    یه تحلیل خیلی خوب از این انیمه پیدا کردم که میخام کلشو بذارم اینجا : 

    ماجرای انیمیشن پسر و مرغ ماهی‌خوار دربارۀ پسری به نام ماهیتو(Mahito) است که مادرش را بر اثر یک آتش‌سوزی از دست می‌دهد. مادر و زنی که نماد سرزمین است، گویی این بچه سرزمین و هویتش را از دست داده و در آتش سوخته و حالا دنبال مادرش می‌گردد. صدای آژیر اولیه فیلم و ترکیبش در بستر مکانی ژاپن و آتش چیزی جز جنایت هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی را به یاد نمی‌آورد که طی آن آمریکایی‌ها با این استدلال که مانع مرگ انسان‌های بیشتری شوند، 220 هزار انسان را به قتل رساندند. در حالی که تقریبا جنگ تمام شده بود و گویی آمریکایی‌ها بیشتر دنبال آزمایش بمب اتم در یک آزمایش بزرگ انسانی بودند.

    ماهیتو پس از آنکه مادرش را در آتش‌سوزی از دست می‌دهد پدرش با خاله‌اش ناتسوکو(Natsuko) ازدواج می‌کند و ناتسوکو حامله و صاحب فرزندی در شکم است. در انیمه پسر و مرغ ماهیخوار تأکید بسیاری بر وجوه فرهنگی اصیل ژاپنی می‌شود. از لباس‌های ژاپنی گرفته تا معماری ژاپنی و حتی دمپایی‌هایی چوبی و نمایش درشکه‌های خاص مرکب با دوچرخه که در ژاپن وجود داشته و رانندۀ درشکه با رکاب زدن آن را به حرکت می‌انداخته است.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    نمایش طبیعت مبتنی بر مبانی آیین شینتو که سرزمین و کوه قداست دارد، در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار جریان دارد.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    روایت‌هایی که به سراغ نمادگرایی و استعاره می‌روند، معمولاً در دریایی که خودشان خالقش هستند، غرق می‌شوند و نتیجه اثری است که اگر مخاطب هیچ پیش زمینه‌ای درباره استعاره‌ها و نمادها نداشته باشد، از اثر لذتی نمی‌برد. The Boy and The Heron هم نمادهایی دارد که به فولکور ژاپنی برمی‌گردد و هم استعاره‌های خاص خودش را می‌سازد.

    در فرهنگ ژاپنی، مرغ ماهی‌خوار به عنوان پیام رسان دو جهان شناخته می‌شود و از آن طرف، طوطی‌ها نمادی از ارتش خارج از کنترل و وحشی ژاپن آن زمان هستند که مختص خود اثر است. در نتیجه، فهمیدن این موضوع سخت نیست که شاه طوطی‌ها نه تنها نمادی از هیروهیتو است، بلکه می‌تواند به عنوان نمادی از تمامی دیکتاتورها و خون خوارانی باشد که می‌خواستند صلح و آرامش را به جهان بازگردانند و در انجام این کار نه تنها خودشان شکست می‌خورند، بلکه جان خودشان و هزاران نفر دیگر را به خطر می‌اندازند.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    از آن سو، ما پلیکان‌ها را داریم که برخلاف رفتار خشنی که از خود نشان می‌دهند، به ادعای یکی‌شان پرندگانی بی‌آزار بوده و به خاطر کمبود ماهی، به خوردن واراواراها روی آوردند. واراواراهایی که خود نماد ذات پاک کودکان در معرض جنگ هستند. پلیکان‌ها همان مردمانی هستند که به ناچار، درگیر جنگ شده و در نهایت، این خرابی جهان کاری می‌کند که خودشان به وحشی‌گری روی بیاورند که بالاجبار، خرابی‌های بیشتری را پدید آورند و جان افراد بی‌گناهی را بگیرند، هرچند که خودشان از آن دوری کنند.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    میازاکی آشکارا روی این تفکر پافشاری می‌کند: جهانی خالی از جنگ، غم و درد توهمی بیش نیست. شخصیت خان ‌دایی خودش را در جایی، دور از دسترس همگان قایم کرده و سعی دارد با سنگ‌هایی نظم و آرامشی به این جهان بدهد. اما این تصور خان دایی کاملاً پوچ است. هیچ جهانی نمی‌توان یافت که آرامش همیشه در آن در جریان باشد حتی اگر سنگ بناهای آن عاری از هر کثیفی باشند. حقیقت تلخی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت، این است که تا وقتی تضادی برای چیزی وجود نداشته باشد، آن حقیقت درکش غیرممکن است.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    تا وقتی درد نباشد، راحتی بی‌معنا می‌شود. چگونه می‌توان خیر را بیان کرد اگر شری در کار نباشد؟ این دو نیاز دارند در کنار هم باشند تا به یکدیگر ارزش بدهند و این جهان را شکل بدهند. بله، متاسفانه راه فراری از جنگ نیست. هر لحظه ممکن است آدم با غمی بزرگ رو به رو شود و اگر قدرت کنار آمدن با آن را نداشته باشیم، در دوری باطل قرار می‌گیریم که هیچ خروجی مثبتی برایمان ندارد و تنها سعی می‌کنیم با نابود ساختن زیربناهای چیزی، آن را بسازیم.

    اثر راه حل کنار آمدن با غم را بهمان معرفی می‌کند: فراموشی. فراموشی کاملاً عادی است. انسان گاه مجبور است اتفاقاتی از زندگی‌اش را به طور کامل فراموش کند تا بتواند ادامه بدهد. این احساس غم، می‌تواند به احساس گناهی تبدیل شود که شاید انسان از حضور آن عزیز به اندازه کافی قدردانی نکرده و باید به هر طریقی که شده، او را برگرداند. به نوعی، حتی میازاکی به مخاطبانش این پیشنهاد را می‌کند که فراموشش کنند.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

     قهرمان داستان ما، به جای آنکه احساسات را به زبان بیاورد و نشان دهد چقدر از همه‌ چیز خشم دارد، با حرکاتش آن را به نمایش می‌گذارد و به همین دلیل، میازاکی توانسته تصویری واقعی از غم را نشان دهد.

    همیشه سوگواری به صورت گریه و زاری مداوم نیست و ماهیتو با عصبانیت و آسیب زدن به خودش (که به مدرسه نرود و کمتر احساس اذیت شدن کند)، به مخاطب می‌فهماند که عزادار مادرش است. دیگر واقعیتی که میازاکی از آن سخن می‌گوید، همین عدم توانایی انسان در استفاده از کلمات برای نشان دادن احساساتش است. با اضافه کردن و تاکید بر سکوت در طول داستان، میازاکی احساسات را در قالب موسیقی، منظره‌ها و صورت شخصیت‌ها نمایش می‌دهد و نتیجه کار، باورپذیرتر کردن احساسات شخصیت‌ها شده است.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    ماریکو ناگای، استاد ادبیات ژاپنی در دانشگاه تمپل ژاپن می‌گوید: اولین اشاره شناخته شده به مرغ ماهی‌خوار در ادبیات ژاپنی ممکن است در کوجیکی باشد. کوجیکی قدیمی‌ترین اثر ادبی ژاپن است که در سال ۷۱۲ گردآوری شده است و حاوی تعدادی اسطوره آفرینش است که ستون فقرات دین بومی شینتو و فرهنگ بومی این کشور را تشکیل می‌دهد. در قصه‌ای، وقتی شاهزاده‌ای دور از خانه می‌میرد، روحش به پرنده‌ای سفید تبدیل می‌شود. ناگای می‌گوید اگرچه به صراحت از آن به عنوان مرغ ماهیخوار نام برده نشده است. مرغ‌های ماهیخوار اغلب در اطراف واقعه مرگ ظاهر می‌شوند و پرندگان به طور کلی با مرگ و تشییع جنازه همراه هستند. مرغ‌های ماهیخوار اغلب در داستان‌ها به‌عنوان پیام‌آور خدایان یا نماد پاکی و انتقال عمل می‌کنند. نمایشنامه‌ای به نام «ساگی» بر اساس داستانی از هایکه نوشته شده است. در این نمایشنامه، امپراتور دایگو یک مرغ ماهیخوار را می‌بیند و دستور می‌دهد آن را بگیرند، سپس وقتی که برای دربار می‌رقصد خوشحال می‌شود و آن را آزاد می‌کند تا پرواز کند. مرغ‌های ماهیخوار برای کشاورزان ژاپنی آشنا هستند و اغلب در مزارع مشاهده می‌شوند.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    شیراساگی نومای  رقصی آیینی است که از سال ۱۶۵۲ به طور منظم در معبد سنسوجی در توکیو اجرا می‌شود. در این رقص، رقصندگان لباس مرغ ماهیخوار سفید پوشیده‌اند و همراه با موسیقی فلوت و طبل می‌رقصند. این رقص آیینی در واقع برای دفع طاعون انجام می‌شده است. دیگو پلکیا، دانشیار دانشکده مطالعات فرهنگی در دانشگاه کیوتو سانگیو می‌گوید: بازیگران این نمایش لباس‌های سفید رنگی برای نماد پاکی پرنده می‌پوشند.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار، مرغ ماهیخوار نقش هدایتگری برای ماهیتو دارد. در واقع پرنده‌ای که نماد فرهنگ ژاپنی است باعث می‌شود پسری که در وضعیت بغرنج عاطفی قرار دارد، مادرش را از دست داده، پدرش بلافاصله با خاله‌اش ازدواج کرده و هنگام حضور در مدرسه بچه‌های مدرسه او را پس می‌زنند و برای اینکه مدرسه نرود با سنگ به سر خودش می‌زند، این مرغ ماهیخوار است که در خواب و بیداری باعث می‌شود او راهش را پیدا کرده و به عمارت کنار خانه‌شان برود. مرغ ماهیخوار که در واقع مردی داخل شکم آن است و حرف می‌زند و یک مرغ ماهیخوار عادی نیست، به او می‌گوید اگر می‌خواهی مادرت یعنی ریشه، هویت و اصالتت را پیدا کنی به سمت عمارت بیا.

    شخصیت‌های انیمه پسر و مرغ ماهیخوار شباهت‌هایی با شخصیت‌های آثار قبلی میازاکی دارند. خود ماهیتو شبیه جیرو، نقش اول انیمه باد برمی‌خیزد است و یکی از پیرزن‌های خدمتکار، شبیه شخصیت سوفی طلسم شده در قلعه متحرک هاول است.

    شخصیت ماهیتو در فیلم عمق روانشناختی دارد؛ او هر شب زمانی که می‌خوابد خواب مادرش را می‌بیند که در آتش می‌سوزد و او اشک می‌ریزد و تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در واقع سردی روانی او از همین اتفاق ناگواری است که برایش افتاده است. مبتنی بر نظریات روانشناسان معتقد به مکتب روانکاوی مانند فروید رؤیا در واقع بازتابی از مسائل روانی افراد است که خودش را نشان می‌دهد، حال گاهی مطابق خواب ماهیتو مستقیما سوختن مادر را نمایش می‌دهد و گاهی به صورت نمادین و غیرمستقیم مسائل پیچیده به نمایش گذاشته می‌شود که نیاز به تحلیل دارد. البته مطابق تعالیم دینی خواب گاهی منشأ الهی یا شیطانی دارد و گاهی فقط اضغاث و احلام(خواب‌های بی‌معنا) است.

    زمانی که ماهیتو و ناتسوکو در خانه میان جنگل ساکن می‌شوند، ماهیتو به واسطۀ مرغ ماهیخوار سخنگو متوجه عمارت یا برجی می‌شود. ناتسوکو توضیح می‌دهد که عموی بزرگش برج را ساخته است، او آنقدر کتاب خواند که دچار جنون شد، سپس سیلی آمد که مسیر به سمت برج را مسدود کرد و دیگر خبری از عمو نشد و به دلیل خطر ریزش ورودی برج بسته شد.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    طرح اصلی داستان انیمه پسر و مرغ ماهیخوار دربارۀ نجات مادر است. با راهنمایی‌های مرغ ماهیخوار که واقع چنان شخصیت مثبتی هم ندارد و دوست دارد در فرصت مناسب خیانت کند، ماهیتو همراه می‌شود، به برج می‌رود و سپس به جهان زیرین تا بتواند مادرش را بیابد. نقش مادر بسیار در این انیمه پررنگ است، ناتسوکو که خاله ماهیتو است نقش مادری دارد و حامله است و از ماهیتو می‌خواهد که دست روی شکمش بگذارد. ماهیتو اصلا برای پیدا کردن خاله‌اش(نامادری‌اش) به این برج پا می‌گذارد. پس از آنکه به جهان زیرین می‌رود و با خانم ماهیگیر(کریکو) روبرو می‌شود او هم مانند یک مادر از ماهیتو حفاظت می‌کند و در خانه جایش می‌دهد و برایش غذا می‌پزد، طلسماتی به شکل مجسمه بهش می‌دهد و همراهش می‌کند و سپس وقتی با هیمی دختر آتشین روبرو می‌شود او نیز همان مادرش در سنین کودکی است، زمانی که مادرش در سنین کودکی در سمت برج پیدا می‌شود و بعد از یکسال برمی‌گردد. در واقع با آنکه مادرش را ماهیتو از دست داده اما در تمام ماجرا از مادر یا افرادی که دنبال مادری کردم برای او هستند استفاده می‌کند و در نهایت خاله‌اش را نجات می‌دهد و به جهان اول برمی‌گرداند. در خواب دیگری که ماهیتو دارد و در آن مرغ ماهیخوار را می‌بیند و سپس قورباغه‌ها از بدنش بالا می‌روند و ماهی‌ها می‌گویند باید با ما بیایی، همین ناتسوکو در خواب با پرتاب کردن تیری سوت‌دار از کمان که البته همین در شینتو هم جایگاه دارد، نجاتش می‌دهد.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    ناتسوکو با تیر سوت یعنی تیری که سامورایی‌های فئودال می‌انداختند و هنگام پرتاب سوت می‌زد باعث می‌شود در خوابش، مرغ ماهیخوار و قورباغه‌ها فرار کنند. نام این تیر و کمان در فرهنگ ژاپنی کابورا یاست. کابورا به معنای شلغم است بنابر اصطلاح ژاپنی از نظر فنی به معنای تیرهای شلغم‌شکل است. در آیین شینتو صدایی که پیکان کابورایا ایجاد می‌کند، برای دفع تأثیرات شیطانی است و در واقع پس از پرتاب تیر وقتی که مرغ ماهیخوار و قورباغه‌ها فرار می‌کنند در واقع این‌ها ارواحی شیطانی هستند که دارند فرار می‌کنند.

    تیر و کمان‌های دیگری نیز در فرهنگ شینتو هست که در مراسمات استفاده می‌شود و قداست دارد، مانند هامایا(Hama Ya)، هامایومی(Hama Yumi) و آزوسایامی(Azusa Yumi).

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    در نبردها، به ویژه در حوالی دوره هیان  کابورایا پرتاب می‌شد تا به دشمن هشدار دهد. همچنین اعتقاد بر این بود که صدای سوت می‌تواند ارواح شیطانی را از بین ببرد و به کامی علامت بدهد تا از آن‌ها حمایت کنند. منظور از کامی  خدایان، ارواح، اساطیر معنوی یا طبیعی شینتو هستند. در شینتو، کامی از طبیعت جدا نیست، بلکه از طبیعت است و دارای ویژگی‌های مثبت و منفی و خیر و شر است. آن‌ها نمونه‌ای از آنچه هستند که بشریت باید به سوی آن تلاش کند.

    اعتقاد دارند که کامی از این جهان پنهان است و در یک وجود مکمل زندگی می کند که منعکس‌کننده وجود ماست. به ویژه در حوالی دوره هیان، قبل از نبرد کابورا یا پرتاب می‌شد تا به دشمن هشدار دهد. تیراندازی طرفینی با کمان برای مدتی غیرعادی نبود، و برای مثال در نبرد کوریکارا در سال ۱۱۸۳، پانزده تیر از طرفین، سپس سی، سپس پنجاه، سپس صد، به هر طرف شلیک شد. و بعد با یکدیگر درگیر جنگ شدند. همچنین غیرمعمول نبود که پیام‌هایی به این تیرها بسته شود و به قلعه‌ها، اردوگاه‌های جنگی یا مانند آن شلیک کنند.

    پس از اینکه ماهیتو در خواب این اتفاق را می‌بیند که ناتسوکو با کمان کابورایا از او دفاع می‌کند او در بیداری با چوب بامبو برای خودش تیر و کمانی می‌سازد. و بعد به انتهای این تیر و کمان پری آبی رنگ از مرغ ماهیخوار اضافه می‌کند که باعث می‌شود تیر بتواند پرواز کند و قابلیت خاصی پیدا کند و آسیب به آن پر باعث آسیب به خود مرغ ماهیخواری می‌شود.

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    ماهیتو سپس در میان کتاب‌ها، کتابی از مادرش می‌یابد به نام اینکه چگونه زندگی می‌کنی؟کتابی که در سال ۱۹۳۷ مادر ماهیتو برای فرزندش نوشته است تا بفهمد چطور زندگی کند و ماهیتو خوشحال می‌شود که مادرش(هاتسوکو) این کتاب را برایش باقی گذاشته است. در واقع این کتاب، کتابی واقعی است که انیمه پسر و مرغ ماهیخوار به آن اشاره دارد و پس از اکران فیلم باعث شد این کتاب ژاپنی در ژاپن نادر شود و فروش بسیاری پیدا کند. این کتاب در سایت مِرکاری که فروشگاه آنلاین ژاپنی است یک میلیون و هشتصد هزار فروش داشته است.

    کتاب چگونه زندگی می‌کنی دربارۀ جونیچی هوندا دانش‌آموز ۱۵ساله دبیرستانی است که با نام مستعار خود به نام کوپرو به نام ستاره‌شناس اروپایی کوپرنیک شناخته می‌شود. او ورزشکاری با استعداد تحصیلی و محبوب در مدرسه است. پدر کوپرو یکی از مدیران بانک است که در جوانی از دنیا رفته و کوپرو با مادرش زندگی می‌کند. عمویش (از طرف مادرش) در این نزدیکی زندگی می‌کند و مرتب به ملاقاتش می‌رود. کوپرو و ​​عمویش خیلی صمیمی هستند. در واقع می‌توان عموبزرگ انیمه پسر و مرغ ماهیخوار را اقتباسی از عموی کوپر دانست. کوپرو در کتاب چگونه زندگی می‌کنی با عمویش مشورت می‌کند و از حمایت او برخوردار می‌شود. عمویش نیز این تعاملات را در یک دفتر خاطرات می‌نویسد و می‌گوید که تا در نهایت این دفترچه یادداشت را به کوپرو خواهد داد. در پایان رمان، کوپرو در پاسخ به عمویش تصمیمی در مورد نحوه زندگی آینده‌اش می نویسد و رمان با پرسیدن این سوال از سوی راوی به پایان می‌رسد: «تو چگونه زندگی می‌کنی؟»

     پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

    زمانی که ماهیتو به برج می‌رسد. مرغ ماهیخوار از نقاشی روی عمارت بیرون می‌آید و جان می‌گیرد. نقاشی‌های متعددی دربارۀ مرغ ماهیخوار در فرهنگ ژاپنی وجود دارد. سپس ماهیتو مادرش را می‌بیند که وسط عمارت دراز کشیده است و وقتی ماهیتو به او دست می‌زند شبیه مایع رنگی می‌ریزد و در واقع اثری هنری است که مرغ ماهیخوار آن را ساخته است و واقعی نیست. در انیمه اشاره می‌شود که خاندان ماهیتو خاندانی ثروتمند هستند و خدمتکاران زیادی دارند و تنها او با خون خاص خودش است که می‌تواند جانشین عموبزرگ در جهان زیرین شود و تنها او و همخون‌های او هستند که می‌توانند صداهای موجود در عمارت را بشنوند. در این هنگام مردی از بالای عمارت شاخه گل سرخی به زمین می‌اندازد و سپس به مرغ ماهیخوار می‌گوید ای پرنده کودن راهنمای پسر در دنیای ما باشی. در واقع این پسر شرافتی شبیه خاندان‌ سلطنتی در آیین شینتو دارد که امپراتور در واقع در ادامۀ نسل آماتراسو خدای خورشید است و پرستیده می‌شد.

    پس از آنکه ماهیتو به جهان زیرین می‌رود. به مکانی معبد مانند با در طلایی می‌رسد که بالای در نوشته است آنان که در جستجوی دانش هستند نابود خواهند شد که اشاره به عمویزرگ دارد که قبلا گفته بود آنقدر کتاب خواند تا دیوانه شد. پلیکان‌ها در آنجا بهش حمله می‌کنند و کریکو زن ماهیگیر نجاتش می‌دهد. سپس به ماهیتو می‌گوید باید مراقب باشیم تا ارباب مقبره بهمان آسیب نزند، سپس دایره‌ای همانند مندیل جادوگران دور خودش و ماهیتو می‌کشد و زیرلب اذکاری می‌گوید تا ارباب مقبره که در واقع یادآور نوعی شیطان یا جن است به آن‌ها آسیبی نرساند. سپس می‌گوید که از مکان عقب عقب بیایند.

    در واقع مقبره سنگی یک مگالیث یا مگالیت(Megalith) است. مگالیث‌ها بناهای سنگی باستانی هستند که در جاهای مختلفی از دنیا دیده شده‌اند. این‌ها گاهی مقبره برای مردگان بوده‌اند و گاهی نقش یک پرتال را بازی می‌کرده‌اند و گهگاهی نیز در مسائل نجومی استفاده می‌شده‌اند. مگالیث‌ها در ژاپن محدود هستند و بیشتر در کره‌ وجود دارند. مگالیث به مدلی که در انیمه هست یعنی دو سنگ عمودی در کنار و یک سنگ افق روی آن در واقع دُلمن نام دارد که نمونه‌ش را می‌توانید در جزیه گانگوا کره جنوبی ببینید که قدمتی حدود 3هزار سال قبل از میلاد دارد.

    پسر و مرغ ماهیخوار

    مگالیتیک‌ها(یا مگالیث‌ها) در شمال شرقی و جنوب شرقی آسیا یافت می‌شود. در لیائونینگ،  شاندونگ و ژجیانگ در چین، ساحل شرقی تایوان ، کیوشو و شیکوکو در ژاپن، استان دانگ نای در ویتنام و جنوب آسیا یافت می‌شوند.  بیشترین مگالیتیک‌ها در کره است. باستان‌شناسان تخمین می‌زنند که ۱۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ مگالیت در شبه جزیره کره وجود دارد.

    در جهان تخیلی زیرین که در واقع جهان ماقبل این جهان است. روح‌های بامزه سفید رنگ گردی به نام وارواراها وجود دارند که در واقع انسان‌ها قبل از به دنیا آمدن هستند. 

    در واقع این جهان خاص در مسیر آیین شینتو و آنیمیسیم و روح‌دار بودن طبیعت است. در این جهان زمان و مکان قابل تغییر و خدشه هستند و حالتی غیر مادی دارند. طوطی‌های این دنیا که آدم‌خوار هستند، وقتی به دنیای اصلی برگردند به طوطی معمولی تبدیل می‌شوند، مادرِ ماهیتو در قالب بچه در آنجا حضور دارد، عموبزرگش در آنجا هست، در راهرویی که پر از در است به جاهای مختلفی دسترسی مکانی دارند و تمام این مکان حول یک سنگ قدرتمند ساخته شده است و خدای این جهان یک خدای احمق است، کسی که که صرفا چون عشقش کشیده شرور را خلق کرده تا پلیکان‌ها مجبور به خوردن وارواراها(انسان‌های قبل از تولد) باشند و بعد بسوزند و زجر بکشند.

    به گفته توشیو سوزوکی، پسر و مرغ ماهیخوار گران‌ترین فیلمی است که تا به حال در ژاپن تولید شده است. این فیلم از هیچ تبلیغاتی جز پوستر مشهور استفاده نکرد. استودیو گیبلی هیچ تریلر، تصویر، خلاصه یا جزئیات بازیگری فیلم را قبل از اولین نمایش در ژاپن منتشر نکرد. در میان جوایز متعددش، برنده جایزه بفتا برای بهترین فیلم انیمیشن و جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم بلند انیمیشن شد و همچنین نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شد و احتمالا برندۀ اسکار بهترین فیلم سال هم بشود.

    سوزوکی گفته: این فیلم پرهزینه‌ترین فیلم ژاپن است اما در گیشه این کشور نزدیک به ۸۰ میلیون دلار فروش داشته است. سوزوکی برای انجام این کار نیاز به استخدام تعدادی از با استعدادترین انیماتورهای ژاپنی خارج از گیبلی داشت از جمله ناظر انیماتور تاکشی هوندا. به دلیل کاهش استقامت و ضعف بینایی، میازاکی نمی‌توانست مانند زمانی که در اوج قدرت خلاقانه‌اش بود، بر تولید نظارت کند و برای ترسیم، ترسیم مجدد و بازنگری به توصیه‌های هوندا تکیه کرد. میازاکی به علت یا به بهانۀ کهولت سن حتی در نمایش اولیه و مراسمات تبلیغاتی شرکت نکرد.

    هالیوود ریپورتر دربارۀ فیلم پسر و مرغ ماهیخوار اشاره کرده که فیلم عناصری از کتاب(چگونه زندگی می‌کنی؟) را حفظ کرده است که بر موضوع رشد معنوی تأکید دارد. این فیلم که به تفاسیر گوناگون باز است، اساساً انعطاف‌پذیری را در برابر درگیری و غم و اندوه نشان می‌دهد، در حالی که از پرورش دوستی‌های معنادار و اتحادهای قابل اعتماد حمایت می کند و در نهایت پیشرفت را ارتقا می‌دهد و «انسانیت و درک را برای جهان» پرورش می‌دهد

    انیمه پسر و مرغ ماهیخوار در نهایت با نابودی دنیا به دست پادشاه طوطی‌ها اتفاق می‌افتد، احتمال دارد پادشاه طوطی با توجه به ظاهر سلطنتی اروپایی‌اش تطبیق بر پادشاه انگلستان شود که وقتی برای مدیریت جهان دخالت می‌کند باعث نابودی جهان می‌شود. در نهایت ماهیتو با ناتسوکو و مرغ ماهیخوار از جهان زیرین نجات پیدا می‌کنند و بر خلاف دیگر اشخاص به دلیل اینکه ماهیتو یک بلوک از قطعاتی که می‌شد باهاش جهان زیرین را با آن ساخت با خودش آورده است و همین باعث شده که فراموش نکند به این معنا که پسر تغییر کرده است و حال با تجربیاتی که دارد می‌تواند همچون خدایی با آن بلوک نمادین که در دست دارد جهان خودش را پس از جنگ از نو بسازد. درونمایه اصلی انیمه پسر و مرغ ماهیخوار خودباوری شخص ژاپنی است و انیمه زمانی تمام می‌شود که جنگ تمام شده و ناتسوکو، پدرش و برادر ناتنی‌اش که به دنیا آمده قرار است پس از جنگ جهانی دوم که به توکیو باز گردند و جهان نویی را بسازند که در واقعیت هم ژاپن اگرچه بله‌قربانگوی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بود و تحقیر شده و می‌شود، اما در حال حاضر به یکی از اقتصادهای بزرگ جهان با خودباوری اقلا در زمینه اقتصاد بدل شده است./

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۵ تیر ۰۳

    سریال چرنوبیل و فیلم ژاپنی دیدم

     

    دوتا ؟ سریال خارجی نگاه کردم اسم اولی رو یادم رفته .

    درمورد یه زیردریایی انگلیسی بود که یه نفر از اعضای تیم توش اووردوز میکنه و از بیرون یه کارگاه پلیس زن می فرستن اونجا تا راجبه قضیه تحقیق کنه . سوال اول : ایا تو زیردریایی پلیسی کسی نیست که به این موارد رسیدگی  و گزارش رد کنه ؟! سوال دوم : ایا باید از بیرون یه پلیس بره تو زیردریایی و بعد اون بفهمه که تو زیردریایی جاسوس هست ؟ پس خودشون سرشون کردن تو بدن نهنگ ؟ سریال زیاد باحالی نبود مخصوصا اینکه پلیس زنه لز بود و خیلی چندش بود . سریالای خارجی همیشه باید یه چیزی بندازن اون وسط . 

     

    سریال دومی چرنوبیل بود که بعد از مدتها نگاهش کردم و خب قشنگ بود ترسناک بود جالب بود و قضیه انفجار رو خیلی خوب و راحت و مخاطب معمولی بین ،قابل فهم توضیح داده بود . من حداقل سه بار اون تیکه رو دیدم و تجزیه تحلیل کردمش تا فهمیدم یه نیروگاه هسته ای چجوری کار میکنه .

    فقط من متوجه نشدم خب اخرش چی میشه ینی هیچ جوره نمیشه اون هسته روباز رو نابود کرد ؟ و جوری راجبه تلفات حرف می زدن که من گفتم حتما به ایرانم رسیده بالاخره باده دیگه وقتی از اوکراین تا المان رفته و المان به این دلیل تعطیلی و قرنطینه اعلام کرده پس حتما باید اونور اسیا هم  می اومده ها ؟ اون موقع ما سرمون به جنگ تحمیلی گرم بود شاید حالیمون نبوده چه خبره تو دنیا . از کجا معلوم یه سری کشته ها به خاطر همین موضوع بوده باشه . بعد یجوری میگفتن من گفتم پس دیگه روسیه خراب شده و فلان تو چندسال ضرر رو جبران و فقط اونجا غیرقابل مسکونی شده همین ؟! من انتظار واقعه فجیع تری داشتم ولی خب . درهرحال اینا همش تقصیر اون مدیر نالایق بی سواد فرصت طلب حروم زاده ی نفهم بود ، که الکی فقط بهش زندان بریدن درحالیکه باید می کشتنش . مینداختنش تو همون نیروگاهه مث اون بدبختی که دکمه ی اِی زد 5 رو زد تو چندهفته می مرد . مردک روس نفهم . چقدم بازیگرش چندش بود . نکبت دقیقا قیافه ش به این ادمای عن می خوره . ینی حتی اگه اون این کارو نمیکرد شاید هیچ وقت معلوم نمیشد که نیروگاه کلا بد ساخته شده . این سوال برام ایجاد شده که روسیه چجوری تو سال 1365 ، سال خودمون ، میلادیش یادم رفت ، چندین تا نیروگاه این مدلی هسته ای داشته و ما عنم نداشتیم تا باهاش بجنگیم ؟! واقعا ریدم به... بله همون شخص موردنظر . همش تقصیر اونه . 

    دروغ و کتمان حقیقت و پنهان کاری اونم تو همچین زمینه ای باعث شد شوروی بهای سنگینی بابتش بپردازه . گرچه این موارد تو همه ی کشورها وجود داره و ایران که اصلا پایه ش دروغ و ربا و دزدیه . و معلوم نی کی قرار بهاشو بپردازه . سریال خوبی بود . گرچه روس ها برخلاف چیزی که نشون میدن که خیلی وطن پرست و اینان تو سریال اینجوری نبودن . تو سریال 💗 سریال ژاپنی روزها  💗 وطن پرستی و از خودگذشتگی ژاپنی ها خیلی بهتر نشون داده شده بود و یک ژاپنی واقعی بودن .  گرچه خب اونو ژاپن خودش ساخته و اینو امریکا از واقعه ی روسیه . هردو سریال خوب بودن و غم انگیز در نوع خودش . 

     

    چرنوبیل

    دانستی ها راجبه حادثه : 

    چرنوبیل زندگی را سه هزار سال متوقف کرد - ایرنا (irna.ir)

    (تصاویر) فاجعۀ «چرنوبیل» به روایت عکس‌های تکان‌دهنده (faradeed.ir)

    چرا روسیه ابتدا چرنوبیل را اشغال کرد؟ | Euronews

     

     

    یک فیلم ژاپنی هم دیدم اسمش بود به گناهانت اعتراف کن . فیلم قشنگی بود . راجبه یه سیاستمدار که نماینده ی نخست وزیر حساب میشه و یجورایی برای اینکه وزیر بشه برای نخست وزیر گندای زیادی رو پوشونده . پسر و دامادش هم شورای شهری هستن و یکی از پسراشم بعد از اینکه پدرش باعث شده شرکتش ورشکست شه اومده شده منشی باباش ، بعد سر یه اتفاقی نوه ی دختریشو گروگان میگیرن و بهش پیام میدن که ساعت 5 بیا و کنفرانس خبری بذار و به گناهات اعتراف کن ... در کل قشنگ بود . 

     

  • نظرات [ ۲ ]
    • شنبه ۲ تیر ۰۳

    سریال کره ای تصادف با بازی لی مینکی

    سریال کره ای تصادف با بازی لی مینکی 

    درمورد لی مینکی در نقش چا یون هو که وقتی دانشجو دانشگاه برتر کره بوده تصادف میکنه و باعث مرگ یه زن حامله میشه و  زندگیش تغییر میکنه مدتی به عنوان بازرس بیمه کار میکنه و تمام این مدت با دوچرخه رفت و امد میکنه ، عذاب وجدان هم خیلی داره و خیلی کم حرف و غیراجتماعی ولی دقیق و منظبطه . سر یه پرونده ی کلاه برداری بیمه از کارش استعفا میده و به عنوان پلیس جرایم رانندگی مشغول به کار میشه ... 

    سریال در کل خیلی پیچیدگی خاصی نداشت راستش من همون اول متوجه شدم که چایون یو قاتل نی و اون پسرای شاهد قاتل اصلی هستن . ولی الکی داشت کشش میدادن با پرونده های دیگه . سریالش سفارشی بود زیرنظر راهنمایی رانندگی ساخته شده بود . هروقت از یه سریالی انتظارم زیاد میشه اینجوری زاقارت از اب درمیاد 😄 . 


    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

     
  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۳۰ خرداد ۰۳

    سریال ژاپنی سرنوشت destiny 2

    سریال ژاپنی سرنوشت destiny  

    درمورد ماساکی با بازی کامناشی و کاناده و دوستای دیگه شونه که تو دانشگاه اشنا میشن و ماساکی و کاناده باهم قرار میذارن ، اونا همشون دانشجوی رشته ی حقوق هستن میخان وکیل و دادستان شن ، دوست مشترکشون یه روز متوجه میشه که پرونده ی بابای کاناده که قبلا دادستان بوده و براش حرف درست کردن  و حالاام مرده ، با بابای ماساکی که حالا وکیل خبره ایه رابطه ای وجود داره ، اینو به اون یکی دوست مشترک که اتفاقا زودتر از ماساکی خوشش اومده بوده میگه و اون دختره میره پیش بابای ماساکی که حالا پسرت داره با دختر فلانی که تو براش پاپوش ساختی قرار میذاره و اینا مشکلی نداری ؟! اخه بگو به تو چه ...خلاصه میاد اینو به ماساکی هم میگه ، تو طول رانندگی تصادف میکنن بیخود و بی جهت و اون دختر فوضوله میمیره . بعد از اون ماساکی ارتباطشو با  دوستاش قطع میکنه و میره گم و گور میشه . 

    بعد 12 سال که کاناده دادستان شده میاد و تازه اون موقع رازها برملا میشه . راز خاصی نبود همین قضیه پاپوش دوختن بابای ماساکی به بابای کاناده بود . خلاصه قضیه حل میشه و میگن همه چی زیرسر نخست ویزره که به وکیله ینی بابای ماساکی اینجوری دستور داده بوده . جالبه اخرش بابای ماساکی مجرم شناخته نمیشه . خلاصه اینا اخرش بهم نمیرسن . پایانش باز بود یجورایی . 

    درکل بد نبود ولی ابش زیاد بود و الکی قضیه رو گنده و مهم نشون میداد درحالیکه چیز خاصی نبود . هیجان نداشت درکل سریالش . مخصوصا بازیگر نقش کاناده از اولش همش مضطرب و اشفته و نگران بود . معلوم نبود چشه . 

    با نامزد جدیدشم ارتباطش انقد سرد و مسخره بود که حد نداشت . 

    فک میکنم سریال جدید کامناشی  جالبتر باشه . اونم معلوم نی چقد طول بکشه سابش . بعدا راجبه اون پست میذارم . 


    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۳۰ خرداد ۰۳

    سریال ژاپنی کار پاره وقت خانوادگی غیرقانونی 2024 Yamibaito Kazoku

    سلام چطورین ؟! 

     سریال ژاپنی شغل پاره وقت خانوادگی غیرقانونی 2024 Yamibaito Kazoku رو نگاه کردم ، درمورد چند نفر تو رده سنی متفاوت هستن که میرن تا یه شغل پاره وقت غیرقانونی ینی دزدی رو انجام بدن . ولی شکست میخورن و فرار میکنن تو راه با یکی تصادف میکنن و فرار میکنن ، روز بعد به همشون مسیج میاد که عکس طرفی که بهش زده بودن رو توش داشت . این چندنفر تشکیل شده از یه پسر جوون ، یه دختر جوون ، یه زن و مرد میانسال و یه پیرمرد که 47 ؟! تا خلاف تو پرونده ش داشته 😁 طرفی که عکس رو فرستاده شبیه یاکوزاهاس میاد و بهشون میگه که براش یه شغل پاره وقت غیرقانونی دیگه ای انجام بدن و بهشون میگه که از این بعد شما مث یه خانواده میشین ، مادر پدر و پدربزرگ و بچه ها ، اینجوری با همون یه عکس هی ازشون کار میکشه دست اخر پسره و دیگران متوجه میشن که طرف یاکوزاعه ، درواقع پلیسه و داشته با کمک اینا دنبال یه باندی میگشته که پسرش تو این باند گم شده بوده . خلاصه با کمک هم پسررو پیدا و متوجه میشن که کله گنده باند همین پسر مرده س . اخرشم همگی مث یه خانواده پیش هم می مونن و همچنان با پلیس همکاری میکنن . اونم پول خوبی بهشون میداد . پرونده هاشم باحال و خنده دار بودن . خودشونم همینطور . کلا خوب بود . حال عوض کن . 

    شغل پاره وقت خانوادگی

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۲۸ خرداد ۰۳

    فیلم ژاپنی هزاران گل و یه فیلم ژاپنی دیگه ...

     فیلم ژاپنی هزاران گل A Hundred Flowers

    با بازی ماساکی سودا ، 

    در مورد یه مادره که به خاطر مردی که عاشقش بود و اون مرده هم متاهل بوده یک سال بچه شو ول میکنه میره یه شهر دیگه زندگی میکنه . حالام که پیر شده و الزایمر داره میگیره ، پسرش عن حسابش نمیکنه . اخرشم دیگه دلش می سوزه و عذرخواهی مامانشو قبول میکنه چون دیگه اخرای عمرشو و همه چیو فراموش داره میکنه . فیلم بدی نبود ولی خیلی سکوت بود . 

    A Hundred Flowers

    Golden Kamuy فیلم ژاپنی کامویی طلایی رو هم دیدم با بازی کنتو یامازاکی . زیاد باحال نبود . 

    در اوایل قرن بیستم،سوگیموتو سایچی "جاودانه" ، کهنه سرباز جنگ روسیه و ژاپن، در جریان هجوم طلای پس از جنگ در هوکایدو به نقشه‌ای برخورد می‌کند که به ثروتی در طلای پنهان آینو می‌رسد. او برای یافتن آن هر کسی که از طلا مطلع باشد را می کشد! سوگیموتو در مواجهه با شرایط سخت کوهستان شمالی، جنایتکاران بی رحم و سربازان سرکش ژاپنی، برای زنده ماندن به همه مهارت ها و شانس خود - و کمک یک دختر آینو به نام آسیرپا - نیاز دارد.


    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۴ خرداد ۰۳

    Shopping for Clothes in Tokyo : David Sedaris روایت از دیوید سدریس : انگِ هم

    من دوباره از بی کتابی رفتم سراغ کتاب های داستان همشهری سال های گذشته ، این روایت از دیوید سدریس به نام انگِ هم ، که تو شماره ی 75ام ، ویژه ی نامه ی نوروز 96 ، چاپ شده بود . 

    من نوشته های دیوید سدریس رو خییلی دوس دارم . توشون یه حس خوبو و دلنشینی داره . ادا نیست واقعیه . و واقعا هرکدوم از روایت هایی که برای دیوید سدریس بوده رو چندباری خوندم ، از جمله این روایت ، توش حسی از ازادی و بدون نگرانی بودن وجود داره . همچین حسی بهم میده . وقتی میخونمش حس اینکه تو یه جای ساکت و اروم و قشنگ هستم با یه منظره ی فوق العاده زیبا بهم دست میده . 

    داستان همشهری

    جمله ی " همه ی بعد از ظهر را پیش رو داریم " رو چندین بار خوندمش ، حس خوبی بهم میده . انگار که بعداز ظهر چندساعته و تو اون چندساعت چه کارا که نمیشه کرد . تصور میکنم که تو ژاپن هستم و بعد از ناهاری دلچسب که  با چاپستیک هایی که من میتونم برعکس گرچن خواهر سدریس ، ازشون استفاده کنم ، خورده شده ، منظره ی اروم و تمیز و ژاپنی پیش روم رو نگا میکنم و به اینکه بعدش کجا بریم که بهمون خوش بگذره فکر میکنم . همچین حسی رو موقع خوندن این روایت داشتم . که من بخشیش رو اینجا میذارم . 

    این روایت با عنوان   Shopping for Clothes in Tokyo تو نیویورکر سال 2016 چاپ شده بوده . من زبان اصلیشو خوندم همین تازگی ، و یه چیزی فهمیدم 😁 تو متن فارسی از هیو به عنوان نامزد سدریس یاد شده ولی هیو اصلا زن هم نیست چه برسه که نامزدش باشه . 

    داستان همشهری

    داستان خرید لباس در توکیو  :


    من هیچ وقت نشده که از شهر بروم بیرون و برای هیو سوغاتی نیاورم. او هم همین طور، هر چند اوایل این جور نبود و مجبور بودم تربیتش کنم. هیو ذاتا زیاد آدم خرید کننده ای نیست اما توکیو شاید چون خیلی دور است انگار چیزی را درونش شل می کند. مسئله این است که از خرید کردن خجالت میکشد به نظرم به مادرش رفته که خرید کردن را ولخرجی یا از آن بدتر «غیر جدی» میداند میگوید: "چرا آدم بره فروشگاه وقتی می تونه بره موزه؟"

    اووم، چون تو موزه هیچ گهی نمی فروشن؟

    من و خواهرهایم حس بدی به خرید کردن نداریم و خب چرا داشته باشیم؟ واضح است که داریم سوراخی را در درونمان پر میکنیم ولی مگر همه همین جور نیستند؟ و مگر پر کردنش با کلاه بره هایی به اندازه ی روکش صندلی توالت اگر نگوییم مفیدتر لا اقل سالم تر از پر کردنش با کیک خامه ای یا هروئین نیست؟ «تازه، همه ش هم که واسه خودمون نیست من میخوام برا دوستام کادوی تولد بخرم و هزار تا چیزم واسه پسرخونده م.» این را ایمی در اولین شب تعطیلاتمان سر میز شام گفت.


    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز
    از آن جا که هر دو از یک قماشیم گفتم " منو که لازم نیس قانع کنی." خرید کردن ربطی به پول ندارد. اگر داشته باشی میروی سراغ برندها و گالری ها نداشته باشی می روی دست دوم فروشی و سمساری ولی هیچ وقت این طور نیست که قیدش را بزنی و به جایش بروی فلان پارک یا معبد یا مرکز فرهنگی که هیچ کوفتی تویش نمی فروشند. عروس مان کتی سر ebay قسم می خورد اما من جنبه ی اجتماعی خرید کردن را هم دوست دارم؛ بیرون رفتن دست زدن به چیزها و حرف زدن با مردم. " منم همینطور " من توی خانه کار می کنم و بنابراین بیشتر روزها به جز هیو تنها مراوده و معاشر تم با فروشنده ها و صندوق دارها است. مشکلم این است که اگر کسی خودش را وقف من کند یا کوچکترین زحمتی به خودش بدهد احساس می کنم باید هر چه می فروشد بخرم مخصوصا اگر این زحمت شامل نردبان یا دسته کلید باشد. آن نقاشی کوچک کلبه خرابه را در چهارمین روز تعطیلات مان برای همین خریدم...

    با این که کار نقاش معاصری است که همیشه دوستش داشته ام وقیمتش هم لابد خیلی منصفانه، عملا برای این خریدمش که صاحب فروشگاه کلید درآورد و قفل قفسه اش را باز کرد. از مغازه که بیرون می آمدیم ایمی گفت: "اگه تو نمیخریدی، من میخریدم."

    با اینکه خریدمان را موقتا مختل میکرد اما چیزی که همگی همیشه در توکیو برایش لحظه شماری میکردیم ناهار بود ، که همیشه بیرون می خوردیم ، معمولا در محلی که همان موقع گذارمان بهش افتاده بود . یکی از اخرین بعدازظهرهای مسافرتمان ، وقتی نشسته بودیم سر میزی در یک رستوران دریایی درشیبویا ، چشم انداختم به ایمی که یک بلوز ورزشی کاپیتال با شتک های خون و تکه های مغز تنش بود و به گرچن به کلاه برس توالتی ، خودم ان روز پراهن سیاهی که ده سانت زیر زانوهایم می امد و مرا مثل عروسک خیمه شب بازی میکرد ، افتتاح کرده بودم . ماها ، من و خواهرهایم ، چشم ها و بینی هایمان مثل هم نیست . جنس موه ها و فرم صورت هایمان هم . اما در ان بعد از ظهر به خصوص ، شباهت خانوادگی واقعا خیره کننده بود . هرکس میتوانست بفهمد که ماها با هم فامیلیم .... غذا حرف نداشت اما چیزی که ناهار را دلچسب میکرد تصور بعدش بود ؛ این که همه ی بعد از ظهر را پیش رو داریم و این به بعد از ظهر می تواند به هرچیزی بینجامد ...


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚💚 داستان هزار و یک روز   💚سفر انار 💚💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ 

  • نظرات [ ۴ ]
    • جمعه ۱۷ فروردين ۰۳

    مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure

    مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure ،درمورد خودش در این روزها و البوم جدیدش به نام  off the beat

    با تایتل LURE 유혹 که 15 فروردین قراره منتشر شه .

    اول مصاحبه ؛ مصاحبه کننده راجبه اسم تایتل ترکش و اسم مجله اشاره میکنه و آی اِم میگه که منم خیلی تعجب کردم و خیلی جالب بود همچین شباهتی . اسم مجله به معنی جذابیت و اسم تایتل به معنی وسوسه یا طعمه اس . 

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    من همه ی مصاحبه رو ترجمه نکردم فقط جاهایی که جالب توجه بود رو میذارم . واقعا خوندن مصاحبه خیلی وقت گیر و خیلی نفسگیر و خسته کننده س . 😄 چون من مصاحبه رو به کره ای بلند میخونم که مثلا روخونی م خوب بشه ولی وقتی بلند میخونم گاهی نمی فهمم جمله رو و دوباره باید بخونمش . همچنین خیلی از کلمه ها رو متوجه نمیشم چون تو مصاحبه ها سعی میکنن از کلمه های سطح بالا استفاده کنن و مثلا یه جمله رو به دوشکل متفاوت میگن که برای من که هنوز تو دوره ی بیگینر گیر کردم فهم اون همه جمله کنار هم سخت میشه ، گاهی یک عالم کلنجار میرم که جمله به جمله و کلمه به کلمه جمله رو بفهمم بعد می بینم از اولشم همون معنیی که در اوردم درست بوده و با خودم میگم خب چرا اخه انقد پیچیده باید حرف زد 😁بعدشم  باید هم معنی کلمه رو پیدا کنم و درکنارش یه جا بنویسم که بعدا حفظش کنم . برای همین هم یادگیریه هم خوندن . خلاصه اینجوری میشه که یه مصاحبه با چندتا سوال ساده که میتونستم بندازم ترنسلیت از صب تا ظهر وقتمو ؟ وقت که چیزی نی زیاده ، جونمو میگیره 🤦‍♀️😄 .  

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    از آی اِم پرسیدن که وقتی داشتی فعالیت سولوت رو شروع میکردی برای تصویری که میخای ارائه بدی برنامه ریزی هم کردی ؟

    اون میگه اصلا اینطور نی . من هیچ وقت به اینکه چطور به نظر برسم یا قیافه و اینا برنامه ای نریختم . اهنگ رو چون دوست دارم ، انجام میدم . ادمی به اسم آی اِم همچین چیزیو احساس میکنه ، نشون دادن اینکه همچین جنبه ای " نگاهی "  هم وجود داره ، فقط به این چیزا فک میکنم . برای همین وقتی میخام ترکی رو معرفی کنم خیلی زیاد و طولانی درموردش توضیح نمیدم .

     

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    چون نمیخام اهنگ درون یه توضیح زندانی بشه و فقط به اون معنی شنیده بشه . میخام ادمها با حس خودشون اون اهنگ رو بشنون ،همونطور که قلب شنونده رو لمس میکنه اونجور که خودشون احساس میکنن . البوم این بار ، هم امیدوارم با سلیقه ی خودشون ازش لذت ببرن .

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    عکساش خیلی قشنگن فقط حیف سیاه سفیدن . 🙄😁💗

    زمان هایی هست که تنها هستم و بی کمک . اون زمان ها انقد کار میکنم تا جمله ی " بالاخره تموم شد " رو حس کنم . مث یه تونل که نمیدونی کی تموم میشه وقتی مداوم کار میکنم از خودم سوال می پرسم . چون همه چیز به خودم بستگی داره گاهی تو یه حس مبهم گیر میکنم و حس ناراحتی و اینکه یه چیزی درست نیست رو میکنم .چون  اگه از خودم راضی باشم میتونم این کار رو ادامه بدم . 

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    من فک میکنم دارم کارمو با جدیت و وفاداری انجام میدم . من اینجوریم که وقتی کاری رو انجام میدم دنبال دلیل براش نیستم . فک میکنم اون رازشه . سنم که بالا میره تا زمانی که بمیرم انگیزه ی بی دلیل دارم و میخام اشتیاقم رو نگه دارم . من از خودم خاسته های زیادی دارم و طمعمم هم بالاس برا همین فک میکنم این ممکنه . " که به خاسته هاش برسه . "

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    من هیچ وقت رویایی نهایی رو تصور نمیکنم . چون حس میکنم زندگی میکنم به خاطر اینکه به منه بهتری تبدیل بشم .

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    به اینکه بدن سالم در داشتن روح و ذهن سالمه اعتقاد دارم . از 24.25 سالگی که ورزش رو شروع کردم ورزش باعث شد که فکرای بیخودی ناپدید بشن . همینجوری که داشتم بدنم رو می ساختم ، بدن خوبم دهن به دهن چرخید و باعث شد من لباسمو در بیارم و اینجوری شد . 😊

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure


    🍀  پست های پیشنهادی 🍀

    💚معرفی اوپا 아이엠  💚

    💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟

    💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۳ فروردين ۰۳

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan و چندفیلم دیگر

     

    چندتا فیلم دیدم : 

     

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan :

     

    جدیدترین فیلم سونگ جونگ کی 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚 که فقط به خاطر سونگ جونگ کی و موضوعش که فراری کره شمالیی بود منتظرش بودم ، اولاش خوب بود ولی اخرشو گند زدن . درواقع وجود یه دختر معتاد ابله تو فیلم اضافی بود . خوشم نیومد در کل چون اخرشو خراب کردن . 

    سونگ جونگ کی باید تو سریالای فاخر و درست حسابی بازی کنه داره بازی و قیافه شو هرز میبره . گرچه از شخصیت واقعیش زیاد خوشم نیومد مخصوصا که رفته زن ایتالیایی گرفته . 🤬

     

    داستانش درمورد یه فراری کره شمالیی که مدتی تو چین زندگی میکرده با مادرش ولی مهاجر غیرقانونی بودن ، سونگ اونجا یه خلافی کرده که دقیق نمیگن چی و خلاصه باید یجوری بالاخره اینو به بلژیک ببرنش دیگه وگرنه فیلم فیلم نمیشه که 😄 تو تعقیب و گریز مامانش تصادف میکنه میمیره و داییش به نظر جسد مامانشو فروخته و با پولش پاسپورت و بلیت رفت به بلژیک خریده قاچاقی ، میرسه بلژیک و اونجا میره تا پناهندگی بگیره ، بهش میگن دومین مصاحبه ات فوریه سال بعد ، اون به سختی باید تا فوریه بعد بدون هیچ جایی و مجوز کاری تو بلژیک دووم بیاره ، تو دستشویی میخابه سختی های زیاد و یه شب تو پارک از سرما میره کنار اتیشی که یکی روشن کرده بوده گرم کنه خودشو ، این عوضی های اروپایی میان کتکش میزنن کفششو پرت میکنن تو اب ، میره کفششو برداره که خیس میشه داشته از سرما می مرده که یه مغازه ی لباستشویی که لباسارو می شورن از اونا می بینه میره اونجا پناه ببره که از سرما بیهوش میشه ، تو همین خلال یه دختری میاد و پولاشو می دزده . فرداش دزدو میگیرن و میرن کلانتری و دختره میگه من سابقه دارم این بارم بگیرنم میرم زندان اگه کیف پولتو میخای باید جرمو قبول کنی . اینجوری میشه که رابطه ش با دختره شروع میشه ...

    دختره از اینایی که پولداره ولی احمقه و خوشی زده زیردلش و با خلافکارا رابطه داره و معتادم هست ، اخرش به خاطر دختره از دادگاهی که برگذار شده بوده تا تصمیم بگیرن بهش اقامت بدن یا نه می ره بیرون که خیلی غیرواقعی و مسخره بود از دادگاه بری بیرون همه چی تمومه دیگه ملت اونجا جمع شدن واسه تو چجوری بهت اقامت دادن ؟! بعد دختره که یکیو کشته بود به راحتی میره کره و یه سال بعدم سونگ میره دنبال دختره . 

    فیلم جالبی نبود . 

     

    فیلم کره ای Hopeless 2023 :

     

     این یکی دیگه از فیلمای سونگ جونگیه که اینجام خلافکاره و اخرشم میمیره . این خیییلی بیخودتر از بالایی بود حتی . 😁

    داستانش درمورد یه پسری که زندگی خوبی نداره و شوهر مامانش کتکش میزنه ، تو مدرسه ام بهش زور میگن که یه روز با سنگ برمیداره میزنه تو سر اونی که داشته گوه خوری میکرده از مدرسه اخراج میشه و خانواده قربانی گوه خور ، مثلا سه میلیون ازش میخان . اونم برای اینکه سه تومنو جور کنه میره پیک موتوری میشه . تو پیک بری هاش که به یه گاراژی می برده با سونگ که خلافکاره و دار و دسته ش اشنا میشه . اون می فهمه که اگه با اونا کار کنه زود به پول میرسه برای همین میره به سونگ میگه که منو قبول کن تا بتونم پول جمع کنم . و ادامه ی ماجرا ...

     

     فیلم کره ای معتقد 2 2023 Believer 2 :

     

    این فیلم ادامه معتقد یکه که چندسال پیش دیده بودم با بازی عالی ریو جون یئول ، اون خیلی قشنگ بود و باحال ولی من از دوش خوشم نیومد مخصوصا اینکه نقش ریوجون یئول هم عوض شده بود . 

     

     فیلم کره ای زندگی گذشته 2023 Past Lives :

     

    این فیلم راجبه دوتا دوسته که از بچگی باهم دوست بودن ولی خانواده ی دختره مهاجرت میکنن خارج و 20 سال از هم دور میشن . دختره فک میکنم کارگردان میشه و برای یه کاری میاد کره که اونجا دوباره پسررو می بینه و دوباره دوست میشن و اینا . به نظر فیلمش خییلی ترکونده ولی من بیشترشو زدم جلو خوشم نیومد . 

     

    فیلم کره ای دکتر چون و طلسم گمشده 2023 Dr Cheon and Lost Talisman:

     

    این فیلم قشنگ  .و جذابی بود . از این موضوع های تخیلی دعا و شمن و این چیزاس . موضوعش راجبه دکتر چون با بازی کانگ دونگ وون که به عنوان شمن و جن گیر کار میکنه ؛ برای یکی از مشتری هاش میره جن گیری کنه که متوجه میشه اون جنی که تو بدن اون مشتریه هست همون کسیه که 20 سال پیش پدرشو برادرشو کشته . و ادامه ماجرا ...

     

    فیلم کره ای شهروند شجاع 2023 Brave Citizen:

    این فیلمو فقط به خاطر جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 نگاه کردم . مسخره بود و عن در ار . ولی خیلی معروف شده . 

     

     

    فیلم کره ای دوباره عاشقی 2023 Love Reset:

     

    از مزخرف بودن این فیلم هرچقد بگم کم گفتم . درمورد دختر و پسریه که مدت زیادیه دوستن و بالاخره ازدواج میکنن ولی همش باهم تو جنگ و دعوان و مسخره بازی و اینا بعد میخان برن طلاق بگیرن که تصادف میکنن و حافظشونو از دست میدن . 

     

    فیلم کره ای آقا زاده 2023 The Childe:

     

    درکل فیلم بدی نبود سونهو در نقش منفی جذاب بود . درمورد یه پسر فیلیپینیه که مامانش مریضه و داره دنبال بابای کره ایش میگرده ، یه روز از طرف باباش ادم میاد که بابات میخاد ببینتت یه هفته ای می برنش کره و نگو اونجا قرار بوده اینو عمل کنن قلبشو بدن به باباهه و سونهو که معلوم نی چرا همش دنبال این پسره س و تهش معلوم میشه قضیه چیه و بامزه بود . 

     

    فیلم کره ای بیگانه بازگشت به آینده 2024 Alienoid: Return to the Future : 

     

    این فیلم دو فصلی بود ، درمورد فضایی هایی که ادمای ؟" بگم موجود بهتره "موجود های  بدشون رو میارن تو زمین تو وجود انسان ها زندانی می کنن . و حالا سردسته ی این ادم ؟موجود ها میخاد زمین رو ماله خودش کنه و با ترکوندن یه مایه ی قرمز رنگ همه ی ادما رو بکشه ولی ....

     یکی از کسایی که ماموره تا این موجودات تو زمین دردسر درست نکنن با بازی کیم وو بین ، تو زمین هست و اون یه دختر 10 ساله اینا داره ، اون دخترو از زمان قدیم چوسان ، به این زمان اورده طی یه اتفاقاتی ، و مث ادم های معمولی داره زندگی میکنه ، همچنین اون یه روبات هم داره که کمک دستشه ، روزی که این اتفاق می افته اون و رباته و اون دختره طی یه اتفاقاتی بازم ،خیلی پیچیده س و تخیلی هم هست برای همین باید ببینین تا بفهمین ، به زمان گذشته میرن و اون موجود عوضیه که تو یه ادمی رفته که اون ادمه سو جی سابه که پلیس بودش ، با چندتا عوضیه دیگه ،هم به دنبال اونا میرن به گذشته ولی وقتی وارد گذشته میشن کیم ووبین انرژی شو از دست میده و میمیره و به دختره میگه که تو باید نذاری تا اون مایع قرمزا از تو سفینه ازاد شن و هرجور شده شمشیر خدایی که یک شمشیر دولبه ی فضایی هست رو پیدا و برگردی به اینده ... کیم ته ری در نقش اون دختره که ده سال تو اینده می مونه و بزرگ میشه و دنبال اون شمشیره س این وسطا با ریو جون یئول اشنا میشه که اون جادوگره و یه بادبزن داره که از توی بادبزن میتونه شمشیر و اینا بکشه بیرون . و درکل فیلم باحال و مفرح و قشنگی بود . فصل دو رو یخورده اخرشو اب بستن ولی در کل قشنگ بود . 

     

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀💚 سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9 💚 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💚سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💚 سریال کره ای دونا  💚پایان سریال بدترین شرور 💚بالاخره شمشیر ارامون 💚 سریال کره ای سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 💚

     

     

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۵ اسفند ۰۲

    سریال کره ای میای باهم شام بخوریم ؟! dinner mate

    واقعا کاش میتونستم حس الانمو براتون بیان کنم . انقد هیجان انقد قلبی اکلیلی پروانه ای .بی تقصیر  چقد اقا چقد جنتلمن چقد خوشتیپ چقد وای نمیدونم صفت بلد نیستم در وصفش بگم . چرا این بازیگر انقد نقش فرعیه چرا حیف نی ؟! 

    انقد عاشقش شدم تو این چندسریال و عشقم بهش فوران کرده اصلا چشمم سونگ سونگ هون رو نمیبینه  미안하게 됐어요 어떻게  😄😁 ...

    نمیدونم الان داستان رو تعریف کنم یا بذارم نصف ببینم قشنگ راجبه شخصیت اوپا مطلع شم یا نه ؟! نمیدونم حالا که اینجام بذار بگم ...

    سریال کره ای می یای باهم شام بخوریم ؟ یا سریال کره ای شام دوستانه ، درمورد یه روانپزشک و یه تهیه کننده ی برنامه های یوتیوبیه که اتفاقی باهم تو ججو اشنا میشن و میرن با هم غذا میخورن ، اسم همو کار همو هیچی نمی دونن . اصلا این چیزارو از هم نپرسیدن فقط از این در و اون در حرف زدن و بعد اینکه اومدن سئول هم بازم اتفاقی کاملا اتفاقی رفتن با هم شام خوردن ، و بین حرف زدن هاشون درمورد عشق اول های هم صحبت کردن . 

    سونگ سونگ هون در نقش هه کیونگ   که روانپزشکه ، خودش تو خونه مشکلاتی داره با مامانش ، و همون قضیه تکراری اسیب هایی که مادر به کودک میزنه . و همیشه با ادم می مونه و فک میکنم حدود 70 درصد بچها از مادرهاشون بیشتر از اینکه دوستشون داشته باشن متنفرن ... و اسیب هایی که مادرا به بچها میزنن اسیب هایی که هیچ وقت خوب نمیشن . یکی به این دلیل که بچه نمیتونه تلافی کنه و نمیتونه راحت و ازادانه متنفرم رو به مادر بگه ... از این جور مسائل ....

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    با اینحال روانپزشک خیلی قابلیه و معروفه . کتاب هم نوشته . و ازش همش دعوت میکنن از هرجایی که بره برنامه ها ولی اون رد میکنه . 

    دختره اسمش دوهی و تهیه کننده ی برنامه یوتیوبیه . خیلی معروف شده واقعا یوتیوب ها ...و چقد راحت میتونن هرکاری رو انجام بدن ..هی ...🤦‍♀️😶🙄

    هر دوشون عشق اولشون ترکشون کرده . عشق اول دوهی ، اوپاعه که 5 سال پیش با پیامک خدافظی کرده و بهم زده و گفته داره میره خارج درس بخونه " خبرش 😁🤭" اخه اوپا این چه کاری بود کردی ادم با عشقش با پیامک خدافظی میکنه ؟ البته میدونین به نظر من درس خوندن هم مهمه اونم تو خارج ، ولی بیشعوری که یهو با یکی که دوس بودی با اس ام اس بهم بزنی 😄🤪🤦‍♀️

    دوس دختر دکتر ، یه دختره س که دقیقا معلوم نی چیکاره س ولی عاشق زیاده داره و به همین دلیل خیلی اعتماد به سقفه . هشت سال دوس بودن و دختره یهو بهم زده . 

    حالا هردوی عشقا برگشتن و میخان دوباره رابطه رو از سر بگیرن ...

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    اوووم ...نمیدونم ولی خب موقعیت به موقعیت و شخص به شخص فرق میکنه . من شاید قبول کنم مخصوصا اگه اون طرفو دوس داشته بودم و هنوزم دوسش داشته باشم  و اون طرف یه لعبتی مث اوپا باشه ، 😄🤭💗 یخورده التماس که کنه قبول میکنم ولی خب میدونین دیگه این سری اونی که رفته و دوباره برگشته رو قبول میکنه اون دست بالا رو داره ،داره ولی ... ولی اگه قرار باشه رابطه رو دوباره شروع کنی نباید قلدر بازی در بیاری براش چون جو بینتون باحال نمیشه بده بستون که نی عشق و رابطه س بخای عن بازی در بیاری اصلا از اول نباید قبول کنی دوباره بهم برگردی ..نمیخای خودتو الاف کنی و عصابتو خورد کنی که ، ها ؟! 

    منتها یه سری شرطا میذاری که دیگه هوس این گوه خوری ها به سرش نزنه . 😄😎♒

    ولی از جنبه ی دکتر و دوس دخترش ، اولا دختره خییلی طلبکاره و فک میکنه چون خاطرخواه زیادداره پس میتونه هروقت رفت بره و بیاد ، و تازه نه با التماس با طلبکاری و گستاخانه رفتار کنه ...تو این کیس باید صددرصد رد کرد . 

    خیلی باحاله ذوقم مث اوایل کی درامری شدنمه. اینجور سریالا کم پیدا میشن . اوپاااا  사랑해 

    🤭💗

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    سریالو دیدم تموم کردم . قشنگ بود . همونطور که گفتم راجبه رابطه ی بین دوهی و روانپزشکی به نام هه کیونگه " سونگ سونگ هون"  اتفاقی تو جزیره ی ججو با هه کیونگ اشنا میشه و سرنوشت بار ،هرسری بهم بر میخورن ،بعد قرار میذارن که باهم دوست بشن و برن باهم شام بخورن چون شام دونفره بهتر از شام تنهاییه . کم کم بهم داشتن علاقمند میشدن که xهای هردوشون یهو پیدا میشن  و اصرار که بیاین دوباره باهم باشیم .

    اوپام که معرف حضورتون هست اکسه دوهیه ، اون به نظر خیلی عاشق دوهیه و تمام مدتی که تو امریکا بودده رو با فکر به دوهی بوده که تونسته دووم بیاره . به نظر خیلی نرماله و اصرارش برای برگشتن بهم دیگه هم کاملا طبیعیه فقط یخورده گستاخانه س 🤪😁 هیچ توضیحی راجبه اینکه چرا یهویی رفته نمیده و عذرخاهی که کره ای ها خیلی بهش پایبند هستن اصلا ریشه و رگ شون بربنای عذرخاهی هست ، نمیکنه . فقط یهویی اومده و اصرار که این سری فرق داره و اینا . ولی دوهی مداوم اونو پس میزنه و براش قیافه میگیره و انگار نه اینگار که این اون بوده که 10 سال پیش به جه هیوک " اوپام" اعتراف کرده که دوسش داره . یه جوری رفتار میکنه انگار جه هیوک کار ناشایستی انجام داده و رفتارش کاملا دشمنی رو می رسونه . 

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    راستش شخصیت دختره خیلی خوددرگیر بود حتی وقتی با هه کیونگ هم بود همش محافظه کار بود بهونه شم این بود که دوتا دوس پسر قبلیش ادمای بیخودی بودن . جالبه اونارو که ادمای بیخودی بودن رو تو مدت زمان خیلی زیاد دوس بودی و نشناختی و ضربه خوردی ، بعد هه کیونگ که از اول رابطه معلومه چقد نرمال و متشخص و جنتلمن هست رو میگی که من برای سومین بار نمیخام ضربه بخورم و این حرفا ؟ درواقع اصلا ادمشناس نیستی . اونی که خوب هستو همون اول متوجه خوب شدنش نمیشی پس رابطه های قبلیت هم همش همینجوری بودی . با جه هیوک خیلی بد رفتار میکرد . می تونست خییلی دوستانه تر باهاش بهم بزنه . بالاخره 5 سال رابطه ی عشق و عاشقی داشتن باهم . هنوز تکلیفش با حسش معلوم نبود که جه هیوک رو میخاد یا نه . 

    و کاراکتر اوپام که یهویی اونو به یه روانی و کسی که کمبود محبت داره و از سمت خانواده ش تایید نمیشده و مدتها زیرنظر پزشک بوده و عشقش به دوهیی عشق نه و وسواس بوده تغییر دادن . فقط به این دلیل که بالاخره روانپزشک بودن هه کیونگ اونجا یه منفعتی داشته باشه . که من که چیزی ندیدم منفعتشو 😁من این تغییر یهویی کاراکتر جه هیوک رو اصلا خوشم نیومد . 

     نمیدونم چه احتیاجی بود که جه هیوک رو روانی نشون بدن . کاملا متوجه هستین که چون اوپامه دارم اینو میگم ؟ نه اشتباه نکنین حتی اگه اوپام نباشه هم نظرم دقیقا همینه . 😁😎 من برای اینکه نظرم تک بعدی نباشه و فقط به اوپام توجه نکنم از هر نظر روابط و داستان رو نگاه و بهش فک میکنم ، تو سریال نشون میده که سونبه ی دوهی یهو میاد به جه هیوک میگه تو که امریکا نرفته بودی ، پس اگه امریکا نرفته بود کجا بود ؟ اخر سریال واضحا نشون میده که بابای پولدار جه هیوک بهش میگه بره امریکا اون حتی کارت ویزیت و مدرک که امریکا بوده رو هم داره . بعد از این سوال جه هیوک میاد بیرون دفتر و یه مشت قرص میخوره بعدشم با یکی تماس میگیره که من فقط به خاطر دوهی زنده ام و اینا . بعدش نشون نمیده که تماس دیگه ای برقرار شه یا بره دکتر ...

    اخرای سریال برای اینکه تیرخلاصی که جه هیوک ادم درستی نیست رو بزنه نشون میده که اون از اول به دوهی دروغ گفته بوده که فقیره اون از یه خانواده متمول بوده ، درحالیکه اصلا از اون خانواده انداخته شده بود بیرون و درواقع بالفعل فقیر بوده . پس این دروغ نمیشه که ، اخرشم یهو یه گدایی میاد میگه که روانپزشک بوده و به خاطر خبر غلط جه هیوک زندگیش کنفیکون شده و الان گداس و جه هیوک خطرناکه و جو میده و میره . درکل کاراکتر پردازی سریال زیاد قوی نبود .

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    به نظر من جه هیوک واقعا عاشق دوهی بودش . اون میخاست هرطور شده از سمت پدرش عشق و تایید و تشویق دریافت کنه برای همین اون خبر دروغی رو منتشر کرده بود . و برای همینم یهویی مجبور شده بود بره امریکا . کارش غلط بوده ولی به دوهی چه مربوطه . تو روابط خودشون که همیشه صادق و عاشق بود . زمانیکه کلا از خانواده ش دست کشید و به گفته روانپزشکه نیازی نی حتما از پدرت تاییدیه بگیری تو خودت ببین خودت کی هستی یه ادم باهوش و خوشتیپ که اگه اراده کنه میتونه موفقترین ادم بشه . دقیقاهمون موقع که خودشو از بند خانواده رها کرد حالش رو بهبود رفت . وقتی خوب شده بود معلوم بود که حسش به دوهی عشق بوده . متاسفانه زیاد خوب نشونش ندادن وگرنه بازیش واقعا حرف نداشت . 

    هه کیونگ ولی یه ادم نرماله که با اینکه اسیب هایی از سمت مادرش دیده با اینحال نرمال بزرگ شده  و با اون اسیب ها  مقابله کرده و حالا کار و بار خوبی هم داره . اون دقیقا مث کارش که خوب می شنوه و دلداری میده تکیه گاه خوبی برای دوهی میشه . با اینحال با اینکه گفتن روانپزشکه من که چیز خاصی از تبحر تو کارش ندیدم فقط هی میگفتن این معروفه و کارش خوبه و اینا ولی چیزی نشون ندادن که حداقل یه حرف روانپزشکی ای بزنه . فقط خیلی خوشتیپ و خوشگل با لباسای خیلی قشنگ و موقر می اومد می رفت . 

    درکل سریال از نظر عشقی که بین هه کیونگ و دوهی بود و اون گوگولی و جنتلمن بازی هاش بود خوب بود ولی منطق خاصی در جریان نبود . ولی برای یه بار دیدن قشنگه . 

    سریالایی که لی جی هون اوپا ،توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

    💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

    💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀

    🍀  سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای اسپانسر sponsor2022

    💗🍀شما دارین وبلاگ بیشه زاری غرق در شکوفه نوشته ی آسیه رو میخونین . دویستومین پست مبارک 💗🍀

    سریال کره ای اسپانسر sponsor2022  رو دیدم . 

    اوپام که تو سریال هتل بزرگ درخشان ، معرفیش کردم ، پسر یه کارخونه دار لوازم زیبایی بهداشتیه که باباش تو وضعیت اغماس ، دوست دخترش هم که خیلی عاشق هم بودن هم تو بیمارستان روانیه و مردنش بهتر از زنده بودنشه . 

    سریال نشون نمیده جزییات چیه و چه اتفاقی افتاده ، یکی که پایینتر میگم کی ، در نبود اوپا به دوس دخترش تجاوز کرده و اون الان اینجوری شده و متجاوز هم با زد و بند با نبود مدرک و اینا ازاده . تو متن ازش به عنوان متجاوز یاد میکنیم . 

    یه سرمایه دار پیر و خیلی پولداری هست که بابای همین متجاوزه س ، اون با زد و بند کاری کرده که بابای اوپا به جرم اختلاس و دفترسازی و اینا از ریاست کارخونه ی خودش کنار گذاشته بشه بعدشم کارخونه رو مفت خریده و داده به معشوقه ش تا سرپاش کنه . 

    حالا چرا این بلا سر باباش اومده معلوم نی . ولی راجبه اتفاق دوس دخترش یه دیالوگ بیشتر گفته نمیشه ، داشته راجبه گندای پیرمرد پولداره تحقیق میکرده که پسرش که زن بازه این کارو کرده . 

    معشوقه ی یه زن جوون حدود 40 ساله س " داره برف میاد ❄😄💟" اون تو امریکا تو بار کار میکرده ، یه روز تو بار یه زنی بهش پیشنهاد میده که بدن و جوونیش حیفه و بیاد بره زیردست یه  اسپانسر ، زن معرفی میکنه به مردای پولدار و پول تو جیب میزنه ، مردا هم از زنا استفاده و پول و ماشین و خونه و اینا میدن بهشون .همچین روابطی تو سریال درجریانه . منظور از عنوان سریال ، اسپانسر هم همینه . 

    معشوقه هه از 20 سالگی با این پیرمرده بوده و با حمایت اون درس خونده و مدل شده و پولدار و  حالاام پیری بهش کارخونه ی یکی دیگرو داده . 

    حالا اما وضع فرق کرده معشوقهه دیگه نمیخاد اینجوری زندگی کنه میخاد مث ادم ازدواج کنه و بچه دار شه و اینا . اینا یه کمپانی مدلینگ و اینا هم دارن که متجاوزه هم اونجا عکاسه . 

    کار اوپا هم عکاسی و عکاس معروفی و تو امریکا کار میکرده که حالا که باباش اینجوری شده اومده کره ببینه چه خبره و انتقام بگیره . 

    اون دلیل اینکه چرا باباش به وضعیت اغما رفته رو نمیدونه ، باباش دوست اون پیرمرده بوده و مدام میره از پیرمرده میپرسه چی باعث شده که همچین اتفاقی بیفته و باباشو به این روز انداخته ...

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    از طرفی یه ویدئوو وجود داره که از دوربینای خونشون بدست اورده شب حادثه یکی با چوب بیسبال زده تو سر باباش و یه یو اس بی رو از دستش دزدیده و رفته . 

    تا اخر سریال نشون نمیده یو اس بی چی بود . حتی قاتل باباش هم درست حسابی نشون نداد که دستگیر شده یا نه . 

    اوپا یجوریی متوجه شده که وضعیت باباش به این معشوقهه ربط داره ، برا همین میخاد به این معشوقهه نزدیک بشه . 

    داستان سریال حول  انتقام اوپا و دوسه نفر دیگه که به خاطر پول میخان اسپانسر داشته باشن و اینجوری به پول برسن و طمع اونها و سواستفاده پولدارا از ادمای گرفتار می چرخه ...

    راستش بازیش خوب بودا ولی خیلی سریال اشفته ای بود انگار یه سریال 30 قسمتی رو نصفه کرده باشن خلاصه وار نشون بدن خیلی جزییات رو نشون نمیداد و خیلی چیزا گنگ بود . اخرشم درست حسابی انتقام نگرفت . با متجاوز دوس دخترش اصلا شبیه دشمنا رفتار نمیکرد .

    خیلی دل رحم بود تا معشوقهه ادای کسایی که مشکل روحی روانی داره رو در اورده بود تا اینو به سمت خودش بکشونه دلش براش سوخته بود . 

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    ولی نگم از عشقی نگاه کردنش 🥰به دوس دختر بدبختش . خوب شد دختره مرد خیلی بدبخت بود طفلی زنده موندنش اصلا بیهوده بود و عذاب برای پسره . راحت شد مرد . 

    درکل سریال بیخود و درهمی بود و برای اینکه داستان سرراستی نداشت نمیتونم درست درموردش بنویسم .  چون خیلی چیزای گنگی هم وجود داشت . فقط به خاطر اوپام که اسمشو بالاخره یاد گرفتم لی جی هون . lee jihoon نگا کردم سریالو . 

    و بعدش یه مقاله خوندم که متوجه شدم چرا انقد این سریال درهم بود ، موقع ساختن سریال یه بحثی بین کارگردان و نویسنده به وجود اومده که اخر دعوا کردن و کارگردان و نویسنده سریال عوض شده . بعد نویسنده اومده تو اینستاش گفته که من هرچی می نوشتم میگفتن تصحیح کن و یجوری نامه رو نوشته بوده که باعث سوتفاهم شده که لی جی هون خاسته که این تصحیحات انجام بگیره ، برای همین دوباره لی جی هون اومده تو اینستاش گفته که من کاره ای نیستم و من حتی کارگردان و نویسنده رو شخصا ندیدم و همچین درخاستیم نکردم تاحالا . بعدم گفته که به خاطر دعوای خودشون اسم منو برای سپربلا نندازین وسط  . بعد دوباره گفته که به نظرتون درسته که سه هفته قبل از فیلمبرداری بهتون بگن که نقشت عوض شده و باید اون یکی نقش رو بازی کنی الان من اینجا دارم سواستفاده میکنم یا شماها . 

    برای همین دعواها و عوض شدن نویسنده و کارگردانه که سریال اینجوری تیکه پاره شده بود . خب یهو نسازین دیگه اینجوریه 🙄😄 .

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    سریال جدید اوپا لی جی هون ،  وارث غیرممکن  The Impossible Heir هم بالاخره داره پخش میشه و متاسفانه باز نقش فرعیه . 😭 نقش اصلی یکی جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 که من خیلی خوشم میاد ازش و یکیم لی جه ووک 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚گوگولی عزیزم که اخیرا خبر اومده داره قرار میذاره 😄💗 . سه تا اوپای جیگر تو سریال . متاسفانه سریال 12 قسمتیه . امیدوارم خیلی باحال باشه . اتفاقا همیشه دوس داشتم این دوتا باهم تو یه سریال بازی کنن . ترکیبشون واقعا خیلی باحاله . هردوشون بازیگرای خوب و جذابین و طرز صحبت کردن و اکت منحصر به فردی دارن . همچنین اینکه هردوشون یه نیمچه کیوتی و غدی در کاراکترهایی که تاحالا داشتن ، دارن . 

    من واقعا همه ی بازیگراشو دوس دارم . 

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    سریال دیگه ای که میخام ازش بببینم سریال کره ای dinner mate شام دوستانه اس . نمیدونم اینجا باید عاشق اوپام باشم یا سونگ سونگ هون فوق جذاب 😄❤ 

    سریالایی که لی جی هون توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

    1. 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚
    2. 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟
    3. سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 

    تا سریال بعدی و پست بعدی . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۹ اسفند ۰۲

    درمورد برنامه ای که گونگ یو مهمونش بود

    یه کانال یوتیوب هست که واسه یو جه ساپ ، یوجه ساب هستو دوتا کمدین دیگه که اسماشونو حفظ نکردم 🤣 گونگ یو رو به سختی پیدا کرده بودن دعوت کرده بودن خیلی جو صمیمی و خیییییلی قشنگ بود حرفای معمولی از زندگی اتفاقاشون حساشون ، بعد گونگ یو یهو سوالای باحال می پرسید یه جور تیپ سوالایی که همه برای رعایت ادب و بدیهی شمردن نمی پرسن ، چرا اسم برنامه اینه ، اینجا کجاعه “منظور استدیو “چجوری استفاده میشه توش می خابین؟ رو به جه ساپ برای خودته؟! 🤣 خیلی موقعیت های خنده دار کیوتی بود ،گونگ یو واقعا عالیه .

    بعد میگفت وقتی گابلین اونقد ترکوند شاید برای بقیه عجیب باشه من هیجا نگفتم اینو ، با خودم گفتم شاید بگن از شکم سیریه و میخاد پز بده ، ولی من حس پوچی داشتم نمیدونم چرا حس میکردم باید برم برای خودم باشم تا بتونم دوباره خودمو پیدا کنم و جمع کنم ، من راستش حسشو درک نکردم ولی شاید بعدا درکش کنم .
    از هر دری دیگه ،اصلا بدون هیچ مقدمه ای هیچ موقعیت معذب کننده ای ، هرکی حد خودشو میدونه خیلی بااحترام اصلا حذ میکنم می بینمشون ، ورزش چی میکنی ، عه هیونگ موقع کرونا اینجوری ورزش میکرد ، و ورزش چقد تبدیل به یک فرهنگ شده براشون ، همینه که جه ساپ خودش نزدیک پنجاه سالشه و انقد خوب مونده . ماهی گیری میکنه گونگ یو درمورد این چیزا …خیلی حرفای دیگه هم زدن که خیلی باحال بود ولی همش یادم نمونده .
    خیلی قشنگه خیلی حس خوبی داد برنامه ش بهم و برای همین چتر شدم رو کانالش 🤣. حیف بود اینو اینجا نگم .

    امشب برای دومین بار نگاهش کردم ، اخرای برنامه کمدین سوم زودتر رفت چون برنامه ی دیگه ای داشت ، بعد گونگ یو و جه ساپ و اون یکی مونده بودن ، سه تاشونم برای یه کمپانین ، بعد تو خلال برنامه از اولش کلا یه نقاط مشترک هیونگ دونسنگی پیدا کرده بودن ، یهو جه ساپ گفت عه اصلا ما هممون برای یه کمپانی هم هستیم اینجاام نقطه مشترک هیونگی دونگسنگی 🤣🤣🤣💗💗💗 عالی عالی … اینجوری که تعریف میکنم بی مزه س وقتی می بینی برنامه رو متوجه باحالیش میشی . 😁
    میدونی برنامه هاشون خسته کننده نی یک ساعت و نیمه و همش حرفای باحال میزنن باهم خوش می گذرونن واقعا ، ترکیبشون خیلی باحال بود . و همشون واقعا یه کمدین واقعی هستن که بدون لوده بازی و مسخره کردن بی ادبانه دارن کار میکنن و واقعا طناز هستن .
    ادم لذت میبره می بینتشون .
    جدیدترین برنامه ش برنامه ای که به سختی این بار هم تونستن زوج گابلین و فرشته مرگ رو بیارن و این برنامه هم انقد باحال بود که حد نداره .
    دیگه راجبه این حسش نی تایپ کنم . خییییلی باحال بود .


    لینک کانال برنامه:

    https://youtube.com/@ddeunddeun?si=zV-FuA9oDfZZAbBX


  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۷ اسفند ۰۲

    دومین برف تهران

    به طرز باورنکردنیی دوباره تهران برف اومد اونم بعد از یه پاییز بی بارون . دوبار برف خب تعجب برانگیز و عجیب و قشنگه . البته خب به اندازه ای نیست که من میخام 😄 من یه برفی مث برف تو ساپورو میخام ولی متاسفانه تهران همچون برفی ؟! حالا ما همینشم شکر میکنیمو و دوست داریمو براش ذوق میکنیم . در همین راستا از وقتی میبینم برف اومده از اونجایی که طرف خودمون برف نمی شینه مگه اینکه خیلی زیاد باشه مث پارسال ، پامیشیم میریم پارک ملت . نزدیکتر و سرراست و راحتتره . 

    و کلی عکس انداختم . یه اهنگ برفی هم میذارم کنارش تا ببینینو بشنوین و حال کنین . 

    من از طبیعت هرچیزی رو دوس دارم و براش ذوق میکنم ربطی نداره پول ندارم یا کار ندارم کلا ادم با ذوقی هستم . 🤭❄😄😎 

    و عکس هم خیلی دوس دارم بندازم از هرچیزی ، مثلا ممکنه موقع شکوفه دادن درختا هرروز برم پارک ولی هرروزم عکس میندازم 😄 خلاصه همچین ادمیم. 

    برف تهران

    برف فقط افقی حرکت میکند تا بره جای دیگری ارام بنشیند . 

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    ادم باید همه جا به فکر عشقش باشه 💟😄 

    💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟

    💚معرفی اوپا 아이엠  💚

    برف تهران

    خب عکسارو دیدین ؟ قشنگ بودن ؟

    حالا اهنگ رو گوش بدین :

    او اس تی شماره ی نمیدونم چند سریال 💚سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  💚با صدای آیلی " با اولین برف به دیدنت میام " 첫눈처럼 너에게 가겠다 

    من هروقت این اهنگ رو گوش میدم ناخوداگاه گریم میگیره انقد که قشنگ خونده شده . واقعا چقد قشنگه لیریکش . اتفاقا دیروز داشتم یه برنامه از گونگ یو میدیدم که هوس کردم دوباره بشینم گابلین نگاه کنم 😄 بعدا راجبه برنامه شاید یه پست جداگونه گذاشتم . 

    💟 برنامه با حضور گونگ یو  🍀

    فعلا امروز تا همینجا 💟❄ 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۶ اسفند ۰۲

    معرفی کتاب شرکت

    شاید باورتون نشه ولی وقتی میاین می نویسین با این وضع باید برم منم نگاهش کنم اینو ، واقعا ذوق میکنم و میرم ببینم تو متن چی نوشته بودم که کامنت اینجوری اومده . مرسی که میخونین . 😎😁

    کتاب " شرکت " رو ، که ترجمه ش برای سال 73عه . تا نصفه ها خوندم و واقعا جذابه ، چقد خوب میشد همچین شرکتی واقعا بود و درست کار بودا نه اینجوری مافیایی و خطرناک 😲🤦‍♀️🤪😄 تا جایی که میدونم به ضرس قاطع ازش سریال یا فیلم هم ساخته شده ، یادمه تو تی وی چندین سال پیش یه سریال خارجی میداد که همین اسامی رو داشتن و وکیل بودن ولی یخورده متفاوت بود داستانش . حالا ...

    داستان درمورد میچل هه که دانشجوی وکالت دانشگاه هاروارده و خانواده درست حسابی نداشته و فقیره ولی عوضش خیلی زرنگه و هاروارد بورسیه کاملش کرده و تمام نمراتش عالیه . اون تو حوزه ی مالیات و تحقیقات مالیاتی خیلی سررشته داره و حتی تو کالج دوره ی حسابرسی " همچین چیزی " هم دیده ، دو سه ماه مونده به فارغ التحصیلیش از دانشگاه که بهش سه تا پیشنهاد کاری شده ، ینی من اصلا دانشگاه های اینارو می بینم فقط غبطه میخورم دیگه . چی بگم ..ولش کن بذار داستانو بگم ...🤦‍♀️😭😖🙄 من از همون اول حدس زدم که شرکت تو کار خلاف و راه درو برای مالیاته برای افراد مشخصه ...

    یکی از این سه تا پیشنهاد یکیش همین شرکته اس که یه اسم سختی داره ما به اسم شرکت تو متن ازش نام می بریم . 

    میره تو این شرکت برای مصاحبه و کلی بهش خدمات میدن میگن ما حقوقمون خیلی زیاده ما بهت وام با بهره ی خیلی ناچیز میدیم تا تو خونه بخری بهت یه ماشین بنز اخرین مدل میدیم و فقط تو باید بیای تو شرکت ما که تو شهر ممفیسه و اونجا زندگی کنی و اینا .

    شرکت قبلا راجبه میچ یک عالم تحقیقات اف بی ای یی انجام داده و همه ی زندگیشو میدونه اونا میدونن که میچ فقیر و گشنه س و الانم داره با زنش تو خابگاه زندگی میکنه و یه ماشین لکنته هم داره . اونا انتخابشون فقط میچه . شرکت ، یه شرکتی که اگهی استخدامی نمیده و اونا خودشون دنبال شخص موردنظرشون میگردن و بین هزاران نفر فارغ التحصیل دانشگاه های معتبر ، میچ چشمشونو گرفته ، میچ تو طول مصاحبه خودشو به ندید بدید بازی نمیزنه و هول بازی در نمیاره ولی با شنیدن مزایای شرکت قبول میکنه که برای مصاحبه و اشنایی نهایی به منفیس بره ، اون به خونه میره و به زنش ابی " فتحه داره " موضوع رو تعریف و دوتایی خوشحال بهترین غذایی که سالی یه بار میخورن رو می خرنو میخورن .

    این یه موقعیت اوکازیون برای کسی مث میچه و چرا باید شک کنه که یه شرکت وکالتی ممکنه مافیایی باشن . شرکت به میچ گفته بود که دلیل این همه دادن مزایا به کارمنداش اینکه اونا فقط به ثروتمندا و افراد متمول کار میکنن و میخان کارمنداشون از هر لحاظ درست حسابی باشه ظاهرشون و اگه کارمند زندگیش تامین باشه پس میتونه تمام وقت و تمرکزشو رو کارش بذاره ، درواقع واقعنم همینطوره ، شرکتا باید اینجوری باشن 🙄😁  میچ و زنش به منفیس میرن و اونجا یکی از کارمندایی که هفت ساله تو شرکته میاد دنبالشون و میره بهترین هتل و بعدم میچ میره شرکت و با بقیه همکارا اشنا میشه و همکاره هفت ساله شرکت رو به میچ نشون میده کلی تحویلش میگیرن و از توانایی هاش تعریف میکنن ، اونا میگن که تو این شرکت هیچکس تاحالا استعفا و اخراج نشده و کسی تاحالا نخاسته از اینجا بره انقد که مزایای خوبی میده .

    این شرکت درواقع یه عالم قوانین داره که ممکنه مشکوک به نظر بیاد ولی درواقع خیلیم طبیعی و واقعیه ، مثلا هیچ وکیل زنی تو شرکت استخدام نکرده و منشی ها همه زشت و چاق هستن ، که مردا یه وقت هوس خیانت و لاو ترکوندن با منشی ها نیفتن ، با الکی بودن و مواد کشیدن وکلا مشکل داره و الکل زیاد خوردن رو براشون ممنوع کرده . اونا اصرار دارن که کسیی که استخدام میشه بعد اینکه به وضعیت ثبات رسید حتما بچه دار شه . و از این قبیل چیزا . یه سری چیزاش مث الکل و ازدواج و این چیزا مث اداره های دولتیه . 

    درواقع داره به سلامت روان و جسم وکلاش اهمیت هم میده . به نظرم از هرلحاظ شرکت خوبیه . 😁

    یکی دیگه از چیزایی که من راجبه شرکته خوشم اومد این بود که تو طول مصاحبه همه چیز رو واضح و شفاف توضیح میدادن ، شرایط کار اینکه کارت چیه در چه حده حقوق مزایا مرخصی سفر همه چیز که ممکنه ادم وقتی میخاد یه جا استخدام شه ممکنه براش سوال بهوجود بیاد و یکی از مهمترینش اینکه اونا استخدام ثابت میکنن ینی اینجوری نی بگن یه سال بیا کاراموزی بعد هی اواره کوچه خیابون و شهر باشی که دوباره کار پیدا کنی طرف میدونه که رفت اونجا مصاحبه برای کار دیگه حداقل ده سال اونجاست ... چیزی که تو ایران فقط تو اداره های دولتی هست . حداقل راجبه مدت استخدام نه مساعل ریز دیگه اعم از گفتن تمام قوانین شرکت ...

    اونا میگن که درامد میچ اونقدری خاهد بود که اون با ده سال کار و تلاش تبدیل یه میلیونر خواهد شد ، کیه که این مزایا رو رد کنه و حتی بخاد شک کنه اونم کسی مث میچ ، منم بودم با اینکه خیلی شکاکم ولی قبول میکردم . درهرحال شرکت که نمیخاد همه ی 40 .50 نفر وکیل خودشو بعد بازنشستگی بکشه ... ؟! ها ؟ ! البته این درحالی جواب میده که پلیس نیاد سراغت 🤪😄 خلاصه میچ با بهترین مزایا استخدام میشه و در این حالت حتی نیازی نی که ابی بره سرکار ، و زندگی جدید و پر از رفاه رو شروع میکنن . تا بالاخره میچ متوجه مشکوک بودن شرکت و کارهاش میشه ... که دیگه نخوندم چون زدم جلو ببینم چی میشه . 😁

    راستش نمیدونم به خاطر اینکه زیاد سریال می بینمه یا چی ولی بقیه داستان خیلی قابل حدسه و فهمه و میگم خب فهمیدم چی شد دیگه چرا بخونم تا ته ، برا همین اینجوری کتاب میخونم . مگه اینکه جوری باشه که نفهمی قضیه تا اخر چی میشه . 

    اگه بقیه شو خوندم همین پستو اپدیت میکنم . 

    برف اومد بالاخره دوباره تهران . و میخام عکسای برفی بذارم . 

    پست بعدی: 

    ❄ دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی ❄ 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 وبلاگ خونی 💟 💚سفر انار 💚 داستان هزار و یک روز  💚سوکورو تازاکی بی رنگ  💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۶ اسفند ۰۲

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 2024 Grand Shining Hotel

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel رو دیدم . جمع  و جور و باحال بود . اوپام حتی تو سریال 6 قسمتی هم می درخشه بس که بازیش خوبه . اصلا نگاهش و قیافه ش جون میده برای عاشقی . 

    درمورد یه شرکت انتشاراتی که این روزا کتاب یکی از نویسنده هاش ترکونده ، ولی نویسندهه هیچوقت خودشو نشون نداده ،بالاخره  قرار شده برای امضا کتاب بیاد ، ولی اون روز نمیاد و تلفنشم جواب نمیده ،  اوپام که یکی از کارمندای مسئول اون شرکته ، میره ببینه چی شده و اینا که ناپدید میشه . 

    اینجوریه که چندوقته مردم یهو ناپدید میشن . یکی از کارمندای زن که اتفاقا عاشق اوپا هم هست میره دنبال اوپا ، و به شرکتم خبر میده که چی شده ، یکی دیگه از همکارا که از این جور موضوع ها خوشش میاد ، به دختره میگه که میگن یه لپتاپی هست که خودش رمان می نویسه و مردمو ، اون داخل رمان می کشونه .

    دختره میره خونه ی نویسنده و یه پیرزنی اونجا بوده ، یه سری اتفاقا می افته و دختره میره اتاق نویسنده ببینه همچون لپ تاپی اونجا هست یا نه که می بینه حقیقت داره و لپ تاپ داشته واسه خودش تایپ میکرده . و دختره ام میخاد بره تو داستان تا اوپا رو نجات بده برای همین خودشو به عنوان یکی از شخصیتای داستان وارد دنیای داستانی میکنه .

    و اوپارو می بینه ، بعدش متوجه میشن که یه قاتلی وجود داره تو دنیای واقعی که مردارو موقع سکس میکشه ، اون قاتله هم تو داستانه ، و میخاد با اوپا بریزه رو هم و بعدم بکشتش . ولی دختره که نمیخاد اوپا بمیره هی جلوشو میگیره و اینا ، اخرسر با اون کارمنده که ارتباط داشتش همزمان متوجه میشن که اگه صاحب لپ تاپ شه میتونه لپ تاپ رو نابود و به دنیای واقعی برگردن همه ...اینجوری میشه که یه سری داستان درست میشه تا این اتفاق بیفته و تهشم دختره می فهمه که کسی که این لپ تاپ رو از اول به اون نویسنده معروفه داده بوده کسی نی جز اوپا ...ینی خودش عوضی بوده اوپام 😁 و اوپامم که زیردست یه گروهکی بودش میزنن نابود میکننش . اینجوری سر وتهشو هم میارن . 🤪🤭

    بامزه بود درکل سریالش . این یه مینی سریال برای شبکه ی اینترنتی تی وی ان بودش . و فک میکنم از این فیلمنامه هایی بود که نویسنده اش مثلا برنده مسابقه ی فیلمنامه نویسی شده . فک میکنم . 

    داستانش جالب بود ولی خب خیلی ریزه کاری هایی نیاز داشت که نگنجونده بودن . ولی خب دیدن اوپام مهمتر از داستانه 😁😎

    حالا که دوباره به عشق این اوپا دچار شدم میخام سریال دیگه ش به اسم اسپانسر  🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀 رو نگاه کنم . 

     

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚عکس از سریال کره ای گابلین  💚سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  💚 بازبینی سریال سونات زمستانی 💚 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💚نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 💚سریال کره ای بدترین شیطان 💚 سریال ایرانی جدال با سرنوشت  💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۴ اسفند ۰۲

    فیلم ژاپنی هیولا monster2023괴물

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023괴물 رو دیدم .
    فیلم با صحنه اتیش سوزی یه متل عشق ، شروع میشه ، در مورد پسر بچه ای به اسم میناتو عه که در اوایل فیلم نشون داده میشه گوشش زخم شده و به نظر تو مدرسه یا درمعرض قلدری توسط همکلاسی ها قرار گرفته یا معلم ، پدرش مرده و با مامانش زندگی میکنه ، مامانش ازش می پرسه قضیه چیه و میناتو میگه معلممون اقای هوری به من گفته من مغز خوک دارم . 🙄
     

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023
     

     
    مامانه میره مدرسه گزارش میده میگه معلم بچه منو زده ، معلما و مدیر رفتار مشکوکی دارن معلم خاطی رو میارن خمش میکنن عذرخاهی میکنن همگی ، مامانه میگه من عذرخاهی نمیخام میخام بدونم چرا بچه منو کتک زده ، جوابی نمیگیره . همش خم میشن به عذرخاهی .
    یک سوم فیلم تو رفت و امد مامانه به مدرسه و شکایت از معلم میگذره ، بعدش یهو دوباره صحنه ی اتیش سوزی میاد و حالا میخاد از دید معلم اقای هوری قضیه رو نشون بده . بعد دوباره از دید میناتو ...
     
    داستانش خیلی درهم و تو لفافه بود درمورد دوجنسه بودن بچه ها و خانواده هایی که این موضوع رو مسکوت میذارن ، سنت و زشت بودن و این چیزا ...خیلی سکوت بود ...مث بیشتر فیلمای ژاپنی ...فک نمیکنم بیشتر از دویست تا دیالوگ بین تمام بازیگرا وجود داشته باشه و خیلی ابهامات داشت .
     

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023
     

     
    مثلا صحنه ای که مامان میناتو میره خونه ی یوری و متوجه سوختگی روی دست یوری میشه ، میپرسه اینجارو اقای هوری کرده یوری جوابی نمیده و کات میشه صحنه ... چرا یوری کلمات رو برعکس می نوشت ؟ خانواده و وضعیت خانوادگی یوری نشون داده نمیشه ، یوری دوجنسه بودش ، باباش به خاطر این موضوع همیشه کتکش میزده حتی اخرش نشون میده کتکش زده و بدنش کبوده و اون حالا تو وان دراز کشیده ، میناتو میره نجاتش میده ...یوری به خاطر مست بودن همیشگی باباش ناراحت بوده و اون بوده که متل عشق رو اتیش زده بوده ، از طرفی چون اتفاقا اون روز اقای هوری تو متل عشق با یه زنی بوده پس بک گراند والدین و بقیه و بیننده این میشه که اقای هوری ادم بیخودیه ...
    بعد یه صحنه بود اقای هوری میره تو پشت بوم انگار میخاد خودکشی کنه ، به خاطر اینکه اخراج شده بوده ، بعد صحنه باز کات میشه ، چرا اقای هوری میره پشت بوم ؟
    میناتو قبل اینکه با یوری اشنا شه هم یجوری بود ، به شدت کم حرف و یبس بود . نشون داده نمیشه که چرا میناتو اینجوری ینی چون فهمیده به پسرا تمایل داره اینجوریه ؟!
    زخم روی گوش میناتو وقتی اتفاق می افته که تو خلال زورگویی و مسخره کردن یوری ، میاد ازش دفاع میکنه ، بچه ها اونم مسخره میکنن ، به نشونه ی اینکه با یوری دوست نی میاد کتکش میزنه و یوری گوش میناتو رو گاز میگیره . اقای هوری اینجا قضیه رو گزارش نمیده . پس قضیه زخم گوش که اول فیلم نشون داد همینجا اتفاق افتاده ،.
    اصلا اقای هوری به بچها قلدری نمیکرد . اون حتی برای اینکه به یوری قلدری میکردن رفت خونه یوری تا این موضوع رو به والدینش بگه باباشو می بینه که مسته و برمیگرده به معلم میگه یوری مغزش خوکیه من به زودی میخام ادمش کنم ...معلم خودش کپ میکنه و صحنه کات میشه ...
     
    میناتو و یوری باهم دوست میشن میرن مخفی گاه یوری که تو جنگله ، اونجا یه اتفاقی می افته و میناتو فرار میکنه ، بعدش میناتو هم متوجه همچین حسی تو خودش میشه .
    یوری و میناتو درمورد اینکه اگه بمیرن دوباره به دنیا میان و این سری مغزشون خوکی نی حرف میزنن .
    یه روز که رفته بود مخفی گاه ، مامانه نگران میشه و میره دنبال میناتو ، و میناتو رو تو تونل دورافتاده ای که مخفی گاه میناتو و یوری هست ، می بینه خلاصه باهم برمیگردن ، داشتن تو ماشین می رفتن که یهو میناتو خودشو از ماشین پرت میکنه پایین ! 🙄 ینی چون فهمیده دوجنسه اینکارو میکنه که بمیره ؟ یا چون میخاد بره سی تی اسکن تا مطمئن شه که مغزش خوکی نی اینکارو میکنه ؟
    همه چیز خیلی یهویی و بدون مقدمه اتفاق می افته ...
    فقط من نمیدونم میناتو با اقای هوری چه پدرکشتگی داشت که اسم اونو تو مدرسه خراب کرد ؟
    بعد دوباره نشون میده میناتو و یوری باهم رفته بودن تو اون مخفی گاه شون و فک میکنن اگه برن اونجا میمیرن ...بعدش که طوفان تموم میشه میان بیرون و میرن سمت خورشید و تموم میشه فیلم . :|
    خب چی شد الان ؟ فیلم چی میخاست نشون بده ؟ اینکه باید سنت رو کنار گذاشت و بچه های دوجنسه رو پذیرفت ؟ هیولا کی بود ؟ بچه هایی که دوجنسه هستن ؟ یا بچه هاییی که باعث میشن والدین تا مرز جنون برن مث اقای هوری !که باعث ایجاد سوتفاهم و یجورایی معلم رو مقصر جلوه دادن با کاراشون .
    چرا این فیلم جایزه گرفته ؟! 😄 اینکه فیلمو از چندزاویه نشون بده جالبه ولی به شرطی که ابهامات رو برطرف کنه . نه که به ابهامات اضافه کنه . بعد اخه بچها هنوز خیلی بچه بودن چجوری 9.10 سالشه فهمیده دوجنسه س ...! اخه مگه بچه از 10 سالگی تمایل جنسی پیدا میکنه ؟ مثلا اگه بچهارو 15.16 ساله نشون میداد باز قابل توجیه تر بود ...
    راستش من فیلمای ژاپنی رو زیاد دوس ندارم تو اون سکوت و مشکوک بودن روابط ، همیشه یه بازی روانی وجود داره که تاثیر عمیقی می ذاره . یادمه چندسال پیش یه فیلم دیدم که الان حتی نمیخام اسمشم بیارم انقد وحشتناک بود .
    کلا همیشه گفتم ، اکثر فیلمایی که تو جشنواره ها جایزه میگیرن فیلمای بیخودین .
  • نظرات [ ۲ ]
    • چهارشنبه ۱۱ بهمن ۰۲

    سریال کره ای اون هرگز نمی داند یا سونبه اون رژ رو نزن

    من امدم با یک سریال باحال :
    سونبه اون رژ رو نزن یا اون هرگز نمی داند
    هر جفت اسماشم به سریال نمی اومد فک کنم نمیدونستن اسم سریالو چی بذارن . چون نه کاملا اداره ای بود نه کاملا خانوادگی نه کاملا عشقی . قرار در شرکت بهش بیشتر می اومد گرچه .
    سریال در مورد رو وون عزیر دل به شدت جذاب و خوشتیپه که تو یه کمپانی لوازم ارایشی کاراموزه ، کمپانیه تو دانشگاه نمایشگاه کار گذاشته بوده و کاراموز جذب میکرده که رو وون اونجا زیرنظر یکی از کارمندای بخش مارکتینگ جذب کمپانی میشه و زیرنظر همون سونبه ،
    سونبه ینی کسی که یه درجه از هرکسی که داره به طرف میگه سونبه بالاتره رتبش ، سونبه رو میشه به هرکسی گفت تو اداره سابقه و رتبه ی بیشتری داشته باشه سونبه میگن تو دانشگاه همچنین .
    کار یاد میگیره و اینجوری کم کم به سونبه علاقمند میشه ، 2 ساله که زیر نظر سونبه داره کار یاد میگیره کار میکنه و اینا میخاد بهش اعتراف کنه عشقشو ،که می فهمه عه سونبه داره با مدیرتیم مارکتینگ قرار میذاره .
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    از بالا راست : رو وون ، سونبه ای که نباید اون رژو بزنه 😁 ، خاهر کوچکتر رییس کمپانی که عکاسه ، مدیر تیم مارکتینگ .
     
    و اینجا یه پیچیدگی داستانی به وجود میاد . سمت دیگه ی ماجرا که داستان های عشقی رو وون و سونبه و کارای کمپانی و ایناس ، خانواده ی رو وون هم نشون میده ، رو وون دوتا خاهر بزرگتر داره که وسطی ازدواج کرده و یه بچه ی 5.6 ساله داره ، خاهر بزرگه مزون لباس عروس داره و کارشم خیلی خوبه " اینو با لحن شماعیلزاده بخونین "

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    خاهر بزرگه ی رو وون .
     
    خاهراش خیلی خوبن ، اینا دوهفته یه بار ، هفته ای یه بار همو می بینن بیرون غذا می خورن باهم حرف میزنن و خیلی رابطه شون قشنگ و خوبه ، من خاهر بزرگه رو خیلی دوس داشتم . خیلی بادرک و شعور بود و پر از ارامش بود و واقعا ادم یه خاهر اینجوری داشته باشه دیگه غم نداره .
    خاهر وسطی یجوری بود از اینا که فک میکرد چون زودتر شوهر کرده خیلی حالیشه ، رابطه ی رو وون و خاهر بزرگه بهتر بود از این لحاظ که مشکلاتشون رو بهم می گفتن و مثلا کیو دوس دارم و این حرفا خیلی باهم راحتتر بودن .
    سونبه 2 ساله داره با مدیر بخش قرار میذاره ، یه روز تو شام تیمی سونبه میره تو خیابون مدیرو ببینه ، رو وون میره دنبالش و اینجوری متوجه میشه که اینا باهم قرار میذارن ، ناراحت میشه و اینا میره به خاهرش تعریف میکنه ، از مزون خاهرش که داشت می اومد بیرون ، می بینه عه مدیر با یه دختر دیگه دست در دست هم دارن وارد مزون میشن ، اینجا متوجه میشه که مدیره داره خیانت میکنه و سونبه رو اسکل کرده . از اون ور سونبه بدبخت داره برنامه می چینه که راجبه ازدواج با مدیر حرف بزنه ، رو وون نمیتونه اینی که دیده رو تحمل کنه و میگه حتما باید به سونبه بگم ، میره سونبه رو با یه بدبختی میاره مزون تا دختره خودش با چشای خودش ببینه که مدیر داره بهش خیانت میکنه . سونبه میگه چرا اینکارو کردی رو وونم اعتراف میکنه که عاشق سونبه س و نمی تونه ببینه که اون اینجوری داره بازی میخوره . خلاصه می گذره و سونبه و پسره بهم می زنن ...
     اینی که تعریف کردم دوقسمت سریال بود .

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    حالا عروسه کیه ؟! خاهر رییس کمپانی که ،رییس کمپانی عکس پایینه ایس ، درواقع مدیر دوست و همکلاسی از بچگی ، رییس بوده و خاهرشم عاشق دوسته برادرش میشه و چون پولداره فک میکنه میتونه با پول هرچیزیو بدست میاره ، به خاطر مدیر حتی خودکشی هم میکنه تا بالاخره مدیر راضی میشه باهاش قرار و بعدشم ازدواج کنن .دختره واقعا مدیرو دوس داشت ولی مدیر بی لیاقت و خوددرگیر بود . 
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    رییس کمپانی خیلی بامزه بود و خیلی خوشال شدم با خاهر بزرگه رو وون قرار گذاشتن بهم می اومدن .
    کاراکترای سریال همشون خیلی خوب بودن . دیگه بیشتر از این تعریف نمیکنم . 
    سریالش در کل قشنگ بود و حرص در بیارم نبود . دختره یخورده به رو وون نمی اومد ولی دختر خوبی بود ، اینکه یه مدت باهم کات کردن هم به خاطر هر دوشون بود و منطقی بود از نظر من .
    سریالی از رو وون نبوده که ببینم و قشنگ نبوده باشه . گفتم این سریالم خیلی معروفه به یه بار دیدنش می ارزه . رو وون واقعا فتبارک ال... احسن الخالقین ، ینی خدا حجت رو بر این مرد تموم کرده . خیلی خوبه . شخصیتش هم خیلی خوبه .
    قضیه ی شرکت و کاراشونو اغلب جلو می زدم ولی عجب کمپانی های درست حسابی عجب کارای درست حسابی اصلا ال.. اکبر ... درست حسابی کاراموز میگیرن درست حسابی استخدام میکنن درست حسابی به کاراموز واقعا همه چیز رو از صفر یاد میدن ، نمایشگاه کارشون واقعه واقعا کاراموز رو بر میدارن ،ینی اینارو می بینم افسردگی م بیشتر میشه .
    به خدا من دارم تو این ممکلت هدر میشم . هرچی بی سواد و بیشعور و بنگی و لاشی با پارتی و به واسطه ی لاس زدن شون تو شرکت های چس کلاس با حقوقای انچنانی دارن کار میکنن بعد من با این همه دانش دوساله دارم دنبال کار میگردم . خاک تو سر این ممکلت و همه ی شرکت و ادارات کنن .
  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۳ آذر ۰۲

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
     
    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
    شوهر نمونه

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
    مث همه ی ازدواج های دروغین این ازدواج هم به واقعیت تبدیل شد چون در هرحال دو جوون نوگل که برن زیر یه سقف بالاخره محبت و صمیمیت و کارای دیگه هم اتفاق می افته . گرچه تو سریالا به کارای دیگه نمی پردازن که به عشق و محبت می پردازن .

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
     

     
    داستان اینکه یائه دختر کودنیه که همش حق خودشو به دیگران میده مثلا جاشو تو اتوبوس به دیگری میخاد بده الکی میگه من دارم پیاده میشم ، بادکنک تو بچگی و به همین ترتیب تا برسه به دوست پسر و شوهر ، احمقه خلاصه . تو سریالم بهش میگن احمق دروغگو ، اینکه بخای به دیگران لطف کنی با اینکه حس و خاسته ی خودتو رو نادیده بگیری و دروغ بگی متفاوته .
    دوتا دوست از بچگی داره که یکیش این شوهر نمونه ای که بالا عکساشو گذاشتم ،اون یکی دوست مهم نی . اسم این شوهر نمونه هست تاکومی ، تاکومی معماره و شرکت خودشو یک ساله که تاسیس کرده " میگن تاسیس کرده ؟" بعد با یه سرمایه گذار بزرگ قرارداد بستن ولی این سرمایه گذار که خیلیم معروفه فقط با ادمایی که متاهل هستن کار میکنه ، میگه کسی که متاهل باشه به کسی وابستگی و تعلق داره برای همین درست کار میکنه . راستم میگه ، ببینین ژاپنی ها هم اینو میگن بعد این ایرانی ها تازه به دوران رسیده خاک تو سر غرب پرست ، خجالت اوره . بذارین واردش نشم .
     

    سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما
     

     
    برای همین تاکومی به دروغ میگه که متاهله ، حالا یه مهمونی هست که شرکا هستن و سرمایه گذاره میگه باید همسرتم بیاری ... اتفاقی خییلی اتفاقی تو خیابون یائه را می بینه و می فهمه که کار پاره وقت میکنه بهش پیشنهاد میده بیاد 6 ماه ازدواج قلابی بکنن ، یائه هم چون نه کار داره نه پول نه خونه ، حالا اینا داستان دارن ، قبول میکنه . از قضا تاکومی از بچگی یائه رو دوست داشته و به یادش بوده برای همین تا می بینتش این پیشنهادو بهش میده خلاصه ازدواج میکنن و عاشق میشن و اینا ...
    سریال قشنگ و جمع و جور و مفرحی بود . تاکومی هم خیلی جنتلمن بود . کلی خندیدم . با اینکه دختره کودن بود ولی زیاد حرص در بیار نبود . دوقسمت اخرشم یخورده مسخره بود ولی به جذابیت تاکومی می بخشم .
  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۳۰ مهر ۰۲