تازگی یه اهنگ شنیدم اتفاقی از اینایی که وقتی اولین بار میشنوی خوشم میاد و دوس دارم شونصدبار دیگه ام گوش بدم تا زمانیکه خسته شم . اشتباه برداشت نشه اهنگ عشقم مون جونگ اپ به نام twist ya رو نمیگم « متوجه شدین که تو لفافه راجب اهنگ جدید عشقم مون جونگ اپ حرف زدم ؟! یا یه پست جداگونه واسش بذارم » خلاصه هاها … ولی بعد از دوبار گوش دادن به اهنگ متوجه شدم ریتم اهنگ و ماهیت ریتمیک بودن اون به صدای این دخترا نمیاد ، ینی حتی اگه بیادم واقعا چطور تونستن مث ربات باهاش برقصن ؟! رقصش واقعا یکی از مزخرفترین رقصاس ینی دقیقا تو برقص ترین تیکه ی اهنگ مث کسخلا وایمیستن و شونه هاشون رو تکون میدن ! ینی چی ؟! ینی اون زنای کنار داوود بهبودی تو شوبدبد شودبدو از اینا بهتر با اهنگ می رقصن . افتضاح . بعد اصن دارن از سوتغذیه می میرن چرا باید انقد لاغر بود ؟! ام وی شون یجوری بود که من فک کردک نکنه اهنگ واسه چندین سال پیشه و من اشتباه کردم ، انقد زاقارت بود ینی !. من فک میکنم قرار بوده این اهنگ رو بدن اکسو بخونه ولی دادن اسپا ینی اکسو میخوند صدبرابر بهتر میخوند . خلاصه که اهنگ قشنگیه ولی به صدای خواننده شون نمیاد .
원래 이런 노래 안좋아하지만 좀 요란스러워서요 이번에는 분위기로 탔고 들었고 좋아하게 됐네요 .
그나저나 داشتم سریال جدید هیروکی هاسگاوا ، اوپایی که ده سال پیش عاشقش شدم و رفتم همه ی فیلم و سریالاشو دیدم و الان بعد سالها یه سریال جدید داره رو نگاه میکردم دوقسمت ساب داشت ولی بقیه ش ساب نخورده بود تصمیم گرفته بودم با ساب انگلیسی نگا کنم . گفتم بذا تیریه در تاریکی به این وبلاگ ژاپنیه درخواست بدم برای ساب که دیدم درخواستم رو دیدن و امروز ساب قسمت یکش اومده . بسی مشعوف شدم . برا همین باید وایسم وقتی سابش اومد ببینمش . سریال جذابیه . اسمش هست آنتی هیرو ، ضدقهرمان .
درمورد وکیلی به اسم ماساکی اکیزومیه که یه پرونده قتل دستش میاد و با اینکه میدونه طرف قاتله هرکاری میکنه تا بی گناهیشو ثابت کنه و طرف ازاد میشه . همکار زیردستش می فهمه که قضیه چیه و می ره تعقیب مضنون که ازاد شده می بینه داره مدرک جرم رو می سوزونه . هدف اکیزومی از این کار چیه ؟ و چرا اکیزومی میخاد با دادستانی بجنگه ؟! داستان هول این موضوع می چرخه که دادستانی که طرفدار مردم و بی گناها هستش ولی با اینحال داره حق خوری میکنه و مردمو تبدیل به بزهکار و یا قاتل میکنه تا زودتر پرونده ها رو ببنده . حالا باید دید که چرا اکیزومی تصمیم گرفته که دادستانی رو ابروشو ببره ؟!
دوتا و نیم ، فیلم سینمایی کره ای دیدم، اولیش The Roundup: Punishment مجازات بود که قشنگ بود . داستانشم راجبه ما دونگ سونگه که پلیسه و با قتل یه پسری تو فیلیپین دنبال پرونده شو میگیره و به یه باند کازینو و پول شویی و یه قاتل می رسه و اینا .
دومی اسمش تعقیب کننده بود برای سال 2017 ، راجبه پیرمردیه که چندین تا خونه داره و صاحب خونه س و معروفه که خسیسه و همش مستاجراشو اذیت میکنه و چون دنبال پول اجاره خونه هاشه مردم ازشون خوششون نمیاد . 🤔🤨مردم چقد قباحت دارن والا . پ نه بیاد مفت اجاره بده ؟ خلاصه دو تا از مستاجراش کشته می شن و یهو یه ادمی که قبلا کارگاه بوده پیداش میشه و میگه که من میدونم قاتل کیه و این یارو سی سال پیشم ادم می کشت باید پیداش کنیم و اینا ... دونفری می افتن دنبال قاتل .
قشنگ بود اینم .
فیلم شین مینا رو هم دیدم our season ولی نصفه زیاد باحال نبود .
Jang Jane - 환청 (Hallucinations) (Feat. NaShow) (OST Kill Me Heal Me Part.1)
레오 (LEO) - All Of Me
WAKE ME UP
VIXX KEN - Can't Avoid My Destiny (Mozart Musical)
TWICE - I GOT YOU
TVXQ-MIROTIC
بین اهنگای ویکس نمیدونستم کدومو انتخاب کنم واقعا خیلی سخته انتخاب بینشون . ولی برای مونستا اکس مشخصا میدونم که اینارو بیشتر از بقیه دوست دارم . یه چند تاام او اس تی سریاله که هرچقد گوش بدم سیر نمیشم . مثلا پارت 11 سریال کره ای عاشقان ماه . هروقت گوش بدم همون حساس .
فک میکنم جدیدا اهنگی نیومده که به اندازه ی اینا برام خاطره انگیز و قشنگ باشه و همش تو پلی لیتستم باشه . اخیرا فقط اهنگای the rose بودن . البوم اخیر هایلایت رو هم اونچنان دوس نداشتم . خلاصه که اینجوری . درواقع نمیدونم چیکار کنم گفتم بذا این پستو بذارم . میخام سریال جدید شروع کنم . ولی فعلا حسش نی سریال سنگین ببینم همیشه شروع سریالای خوب برام سخته . چون باید همه چیو بذارم کنار و فقط بچسبم به سریال . کتابم ندارم بخونم . کتاب تکراری هم ندوس . درسم حسش نی . نت هم سرعتش خوب نیست تا برم یوتیوب . مجله هم تا میام باز کنم یهو 50 تا کلمه جدید پیدا میشه و همش روهم تلنبار شده . جدیدا فقط ده تا کلمه جدید
حفظ کردم . واقعا 최악이네 . یک ساله که میخام سجونگ 5 رو شروع کنم به خوندن ولی قبلش باید گرامرای قبلی رو مرور کنم . اینجوریم که باید اول قبلیارو مرور کنم بعد چیز جدید شروع کنم وگرنه نمیتونم انگار یه چیزی کمه . 찝찝해 . امروز تا همینجا .
12 مین سالگرد ویکس vixx 빅스 مبارک . امسال 10 مین سالیه که من فن ویکسم . ویکس الان بعد از 12 سال 4 نفره شده . 5 نفره بود تا پارسال پیارسال ، متاسفانه راوی هم مجبور به ترک شد . بیاین به اخرین اهنگ 6 نفره ی ویکس گوش فرا دهیم . " اخرین بود ؟ گمون کنم اخرینش این بود ! قبل از سربازی اِن این اهنگ خونده شدش "
اسم اهنگ : راه رفتن ، داریم راه می ریم walking 걷고 있다 빅스 :
امروز نمیدونم چرا هرکاری میکنم نمیتونم لینک اضافه کنم . برای همین لینک اهنگ رو اینجوری میذارم :
توی یه کوچه ی ساکت و آروم به آهستگی اون روز توی خاطرم نقش میبنده به این فکر میکنم که شروع کردی و بالاخره اولین قدمت رو برداشتی و به آرومی رو برگردوندی و به زمانی که گذشته نگاه کردی توی این راه، با تو خودم رو میبینم که بدون هیچ حرفی دارم باهات راه میرم هر موقع از مسیر های دور و درازی که تا اینجا باهات توشون قدم گذاشتم،رد میشم رد پاهایی که روی هم جمع شدن تسلی بزرگی برام میشن بیا پیدام کن چیزایی هست که میخوام بهت بگم به تویی که تا اینجا به همراهم قدم گذاشتی کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ، ممنونم کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ،میخام بهت بگم ممنونم
وقتی به عقب برمیگردم و به نیمی از جوونیم که گذشته
با جزئیات نگاه میکنم، خیلی دور تر به نظر میآد پا برهنه و بدون هیچ ترسی به سمت جلو قدم برداشتیم توی همچین مسیر تاریک و مبهمی گاهی میخواستم دست بکشم اگه تو کنارم نبودی ، الان کجا سرگردون بودم هنوز خیلی کم تجربه ام و رویای بزرگی دارم گستاخانه و خیره کننده راه میرم توی این راه ، با تو گستاخانه و خیره کننده راه میرم توی این راه ، با تو خودم رو میبینم که بدون هیچ حرفی دارم باهات راه میرم هر موقع از مسیر های دور و درازی که تا اینجا باهات توشون قدم گذاشتم،رد میشم رد پاهایی که روی هم جمع شدن تسلی بزرگی برام میشن بیا پیـــــــــدام کن چیزایی هست که میخوام بهت بگم به تویی که تا اینجا به همراهم قدم گذاشتی کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ، ممنونم
کارت حرف نداشت ، سخت کار کردی ، ممنونم خاطرات مسیری که باهم ازش گذشتیم، باقی میمونن وقتی به آرومی یادم میــــــــــــــــآد که شروع به قدم زدن کردیم و از این مسیرها گذشتیم، به تو فکر میکنم به تویی که در انتهای این راهِ تاریک مثل نور درخشیدی اشکالی نداره ، سخت کار کردی ، ممنونم امروز هم سخت کار کردی ، ازت ممنونم ممنونــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure ،درمورد خودش در این روزها و البوم جدیدش به نام off the beat
با تایتل LURE 유혹 که 15 فروردین قراره منتشر شه .
اول مصاحبه ؛ مصاحبه کننده راجبه اسم تایتل ترکش و اسم مجله اشاره میکنه و آی اِم میگه که منم خیلی تعجب کردم و خیلی جالب بود همچین شباهتی . اسم مجله به معنی جذابیت و اسم تایتل به معنی وسوسه یا طعمه اس .
من همه ی مصاحبه رو ترجمه نکردم فقط جاهایی که جالب توجه بود رو میذارم . واقعا خوندن مصاحبه خیلی وقت گیر و خیلی نفسگیر و خسته کننده س . 😄 چون من مصاحبه رو به کره ای بلند میخونم که مثلا روخونی م خوب بشه ولی وقتی بلند میخونم گاهی نمی فهمم جمله رو و دوباره باید بخونمش . همچنین خیلی از کلمه ها رو متوجه نمیشم چون تو مصاحبه ها سعی میکنن از کلمه های سطح بالا استفاده کنن و مثلا یه جمله رو به دوشکل متفاوت میگن که برای من که هنوز تو دوره ی بیگینر گیر کردم فهم اون همه جمله کنار هم سخت میشه ، گاهی یک عالم کلنجار میرم که جمله به جمله و کلمه به کلمه جمله رو بفهمم بعد می بینم از اولشم همون معنیی که در اوردم درست بوده و با خودم میگم خب چرا اخه انقد پیچیده باید حرف زد 😁بعدشم باید هم معنی کلمه رو پیدا کنم و درکنارش یه جا بنویسم که بعدا حفظش کنم . برای همین هم یادگیریه هم خوندن . خلاصه اینجوری میشه که یه مصاحبه با چندتا سوال ساده که میتونستم بندازم ترنسلیت از صب تا ظهر وقتمو ؟ وقت که چیزی نی زیاده ، جونمو میگیره 🤦♀️😄 .
مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure :
از آی اِم پرسیدن که وقتی داشتی فعالیت سولوت رو شروع میکردی برای تصویری که میخای ارائه بدی برنامه ریزی هم کردی ؟
اون میگه اصلا اینطور نی . من هیچ وقت به اینکه چطور به نظر برسم یا قیافه و اینا برنامه ای نریختم . اهنگ رو چون دوست دارم ، انجام میدم . ادمی به اسم آی اِم همچین چیزیو احساس میکنه ، نشون دادن اینکه همچین جنبه ای " نگاهی " هم وجود داره ، فقط به این چیزا فک میکنم . برای همین وقتی میخام ترکی رو معرفی کنم خیلی زیاد و طولانی درموردش توضیح نمیدم .
چون نمیخام اهنگ درون یه توضیح زندانی بشه و فقط به اون معنی شنیده بشه . میخام ادمها با حس خودشون اون اهنگ رو بشنون ،همونطور که قلب شنونده رو لمس میکنه اونجور که خودشون احساس میکنن . البوم این بار ، هم امیدوارم با سلیقه ی خودشون ازش لذت ببرن .
عکساش خیلی قشنگن فقط حیف سیاه سفیدن . 🙄😁💗
زمان هایی هست که تنها هستم و بی کمک . اون زمان ها انقد کار میکنم تا جمله ی " بالاخره تموم شد " رو حس کنم . مث یه تونل که نمیدونی کی تموم میشه وقتی مداوم کار میکنم از خودم سوال می پرسم . چون همه چیز به خودم بستگی داره گاهی تو یه حس مبهم گیر میکنم و حس ناراحتی و اینکه یه چیزی درست نیست رو میکنم .چون اگه از خودم راضی باشم میتونم این کار رو ادامه بدم .
من فک میکنم دارم کارمو با جدیت و وفاداری انجام میدم . من اینجوریم که وقتی کاری رو انجام میدم دنبال دلیل براش نیستم . فک میکنم اون رازشه . سنم که بالا میره تا زمانی که بمیرم انگیزه ی بی دلیل دارم و میخام اشتیاقم رو نگه دارم . من از خودم خاسته های زیادی دارم و طمعمم هم بالاس برا همین فک میکنم این ممکنه . " که به خاسته هاش برسه . "
من هیچ وقت رویایی نهایی رو تصور نمیکنم . چون حس میکنم زندگی میکنم به خاطر اینکه به منه بهتری تبدیل بشم .
به اینکه بدن سالم در داشتن روح و ذهن سالمه اعتقاد دارم . از 24.25 سالگی که ورزش رو شروع کردم ورزش باعث شد که فکرای بیخودی ناپدید بشن . همینجوری که داشتم بدنم رو می ساختم ، بدن خوبم دهن به دهن چرخید و باعث شد من لباسمو در بیارم و اینجوری شد . 😊
محبوبم! جهانم آشفته است؛ جهانم میزان نیست. جهانم پر از اضطراب است. لحظات چموش اند. تنها هنگامی که به شما میرسم، رو به روی تو ام و به تو سلام میکنم، آن زمان جهان به تعادل میرسد. جواب بدهی یا نه، تو جهان مرا متعادل میکنی.....
من چجوری آی اِم رو شناختم ! پپسی که سالیانه برای تبلیغ یه اهنگ میده ،هیون وون و شونو و ای ام هم تو اون موزیک ویدئو بودن ، بعد من هم از قیافه ش خوشم اومد که خیلی جذاب بود خیلیییییا هم از صداش . من کلا رپ دوس دارم ولی نه هر رپی .صدا و طرز رپ خوندن آی اِم خیلی قشنگ و خاصه و منحصر به فرده . صداش اصلا به قیافه ش نمیاد و خلاصه به قول کره ای ها 반했어요 . اینجوری شد که رفتم سرچ کردم ببینم اسمش چیه ، هیون وون رو می شناختم که تو گروه مونستا اکس بود ولی زیاد جذبم نکرده بود برای اینکه برم گروهشونو بشناسم نمیدونم چرا ، اخه چندسال پیششم هیون وون و هونگبین ویکس که من فن ویکس بودم ، باهم برای پپسی یه اهنگ خونده بودن ولی من اونجا کنجکاو نشدم برم مونستااکس رو بشناسم و اینا .
خلاصه رفتم اسمش رو پیدا کردم اهنگا و کلیپارو نگاه کردم و دیدم این همه سال عجب اوپایی از زیر چشم من در رفته بود و افسوس و اینا ولی خب من زیاد افسوس نمیخورم میگم هروقت هم بشناسم خوبه . خلاصه هیچی دیگه رفتم برنامه ای که مونستااکس باهاش دبیو کرده بود رو دیدم و دیگه مونببه شدم . تو مونستا اکس همرو دوس دارم ولی ای ام و کیهیون رو مخصوص تر دوس دارم و خبرا و عکساشونو اینارو دنبال میکنم . ترکیب ای ام و کیهیونم خیلی دوس دارم . خیلی هیونگ مکنه های قشنگین . اتفاقا برای سربازی رفتن کیهیون هم ای ام فقط کره بود و تونست راهش بندازه . که تو این پست گذاشته بودمش .
یه سری چیزای دیگه از صب تو ذهنم بود که بیام بگمش یادم رفت . وقت نکردم یه جا بنویسمش . فقط مث هزاران فکر و حرف دیگه از ذهنم گذشت و رفت .
میخام همه چی بگم مثلا نمیخام خودمو محدود کنم بگم این میخونه اون میخونه . خاننده خوشش نمیاد . فلان . برم ادامه سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیر رو ببینم .
البوم جدید گروه the rose یکی از اهنگاش خیلی قشنگه منو یاده اهنگای اناتما می ندازه گرچه معنیش به پوچی معنی های اناتما نیست . البته اینم معنیش اونچنان باحال نی ولی بهتر از اوناس . معنی این اهنگ و طرز خوندنش خیلی قشنگه. چندوقته روش قفلی زدم :
ینی چی که پشت صحنه مو کوتاه کردن کیهیون مونستا اکس بیاد و من نبینم ؟! و دیر ببینم؟ وای من وای من ، انقد سرم شلوغ بود یادم رفت ، خدا منو ببخشه . مستر ایم چن گیون imchangkyun 임창균 گوگولی همه ی هم گروهی هاش که مث برادرش می مونن رو راهی سربازی کرد ، همشونم موهاشو کوتاه کرد . متاسفانه هیون وون و شونو نبودن تا بتونن همگی کیهیون رو راهی سربازی کنن ، برای همین فقط چن گیون راهیش کرده بود. ارتباط بین پسرای مونستااکس و صمیمیت و حمایت شون از هم برای من خیلی باارزش و دوس داشتنی و اشک در ار و پروانه ایه . یکی از زیباترین ارتباط هاس .
طبیعتا اونی که نشسته کیهیون و اونی که میخاد کوتاه کنه چن گیون هستن . چانگ کیون هم میگن بهش به فارسی من دوس دارم کره ای بگمش علاوه بر اینکه حتی اخر چ.ن ، ن هم نداره . 😁💟
눈물 날 뻔했어요 💚😁
به نظر میاد که دوس دارین یه اهنگ خیلی قشنگ از یو کیهیون.شی که الان در سربازی به سر میبره گوش کنین : من اینجا براتون اماده گذاشتم و این شعر زیباشه :
یهویی حس میشه که یه چیزی تغییر کرده واقعا دارم بزرگ میشم از اینکه کاستی ها و ضعفم را ببینم دیگه اصلا متنفر نیستم با دیدن اینکه امروز حسم چطوره چندسال پیش را یادم میاد که اغلب مضطرب بودم اون موقع همه چی اونجوری بود من بعضی موقعها حس میکنم برای اون زمانهای احمقیم دلتنگ میشم برای همین روزای زیادی را دویدم و دویدم "ینی زیاد کار کرده " زمانی که جوون و خام بودم اون زمان قلبم هم از رقص و دویدن ، قرمز میشد "منظورش اینکه قلبش به خاطر اون هدف و اون کارا میتپیده " من این روزا اسمون به نظرم قشنگتره سئولی که خوب میشناختم تو نظرم جدیده بارون اگه بباره میخام همونجوری بمونم حتی اگه سخت تلاش نکنم هم میخام شاد باشم روزی که میخاستم همه چیزو بذارم و برم بدون تردید میخاستم همه چیو ترک کنم ولی کارایی که باید انجام بدم یادم میاد خیره به تقویمی که پر از قرار ملاقاتهایی که به اسم من نوشته شدن اخرهفته های هیجان انگیزمو پر کرده اما من اینکه کجا میخام برم را خوب میدونم برای همین بیشتر یادم افتاد....
بی پروایی زیادی و زمانهایی که احمق بودم
.. برای همین روزای زیادی را دویدم و دویدم "ینی زیاد کار کرده " زمانی که جوون و خام بودم اون زمان قلبم هم از رقص و دویدن ، قرمز میشد "منظورش اینکه قلبش به خاطر اون هدف و اون کارا میتپیده " من این روزا اسمون به نظرم قشنگتره سئولی که خوب میشناختم تو نظرم جدیده بارون اگه بباره میخام همونجوری بمونم حتی اگه سخت تلاش نکنم هم میخام شاد باشم .. جمله ی "دوستت دارم " را راحتتر میخام بگم قلب مضطرب جوونیم را یادم میاد شب های تاریکی که از بی خوابی هراسان پر شده بودن اگه میتونستم اون موقع اینو به خودم میگفتم تو الانشم به اندازه کافی داری خوب انجامش میدی
یه اهنگ قشنگ با معنی فوق العاده زیبا و با صدای فوق العاده قشنگ و سئو اونکوانگ .شی عزیزم اوردم براتون خیلی قشنگ خونده اهنگو . قشنگ بازگوی شخصیت سریاله .
سریالی که این روزا میبینم اسمش هست "ممنوعیت ازدواج" :
سریال کره ای ممنوعیت ازدواج
تو دوره ی چوسان و قبلتر حتی، وقتی ولیعهد یا شاهزاده یا امپراطور میخاسته ازدواج کنه یه دوره ای را ممنوعیت ازدواج میذاشتن تا دخترای خوشگل مجرد برای امپراطور و ولیعهد یا شاهزاده بمونه کنار 😁 . این سریال راجبه امپراطوریه که هفت سال پیش وقتی ولیعهد بوده زنشو کشتن و به عنوان خودکشی جا زدن و برای همین پدرش که اون موقع امپراطور بوده ممنوعیت ازدواج گذاشته تا پسرش دوباره ازدواج کنه . حالا هفت سال گذشته و ولیعهد امپراطور شده ولی هنوز ازدواج نکرده ، یا بهتره بگم نشده بکنه . چون هرسری خاسته ازدواج کنه طرفو زدن همونجوری کشتن .اونم داره با یکی از افراد مورد اعتمادش دنبال کسایی که پشت پرده این ماجرا ها هستن میگرده . تو این مدت مردم هم خسته شدن و میخان ازدواج کنن ولی نمیتونن و هرکی قایمکی ازدواج کنه رو هم میگیرن میندازن زندان . ینی چی که امپراطور زن نداره بعد شما میرین ازدواج میکنین ؟! 😄 تو این مدت هم امپراطور همش خاب ملکه فقید را میبینه و به یاد اون داره زندگی میکنه . یه روز که با لباس مبدل رفته بود بیرون با دختری که ادعا میکنه روح میبینه اشنا میشه اونو مییارن قصر تا اگه روح ملکه رو میبینه پیامی چیزی داشت به امپراطور بگه ، و اینجوری قرار داستان ادامه پیدا کنه ببینم به کجا میرسه .کیوت و خنده دار و غمگین هم هست .
او اس تی پارت یکش را سئو اونکوانگ از "بی تو بیBTOB" خونده . اونکوانگ تو اینستاش نوشته بود دوس داشته همیشه اهنگ با مدل تاریخی را امتحان کنه و از اینکه این فرصت پیش اومده خیلی خوشاله . این اهنگ را با مدل تاریخی خوندتش . خییلی قشنگه .
اهنگ رو از اینجا بشنوین با معنی که گوش بدین خیلی حس خوبی داره ...
امروز یه اهنگ ترجمه کردم که خیلی قشنگه و کلماتی که داشت خییلی استعاره ای بودن . شعر سختی داشت یه تیکه شو اینجا میذارم : اسم اهنگ هست HANDSUP از گروه قدیمی BAP
아무 이유 없이 허전해진 맘이 지쳤다는 이유로 곧 끝이라 말할 수는 없어 못다 핀 꽃을 피워 의지할 곳을 찾아서 손을 뻗어 hands up
بدون هیچ دلیلی احساس تو خالی داشته شدم ،
با همچین دلیل خسته کننده ای نمیتونم " تمومش کنیم " رو بگم
" چون قلبا احساس توخالی بودن و تنهایی و ناامیدی داره ، برای همین نیروش کم میشه با همچین حسایی ، برای همین نمیتونه بگه بیا تموم کنیم ، حس خستگی از وضعیت سخت و تکراری که نیرویی برای تموم کردنشم نمی مونه رو میگن 지쳤 "( این کلمه رو واقعا قشنگ حسش میکنم . خاستم توضیحشم بنویسم که هم خودم یادم نره هم خاننده درکش کنه )
گلی که نمیتونه شکوفه بده " استعاره از اینکه گل رشد کرده ولی نمیتونه شکوفش باز شه " دنبال جای دیگه ای برای امید بستنه " تکیه کردنه "
شت .... چرا اینسریال این رابطه مقاومت ناپذیر ، اینجوری یهو دارک شدش ...بذارین من ادبو میذارم کنار : از اولم از قیافه ی پتیاره ی دوست دختر شین یو معلوم بود چه عفریته ایه ...پشت سر داره با صد نفر می لاسه ، بعد حالا میخاد با یه پسر افتاب مهتاب ندیده ازدواج کنه ایکبیری مارمولک ... اینکه قضیه بین شین یو و هونگ جو ساید خیانتی داره زشت هست ولی شین یهو قبل اینکه دلش برای هونگ جو بلرزه داشت با دختره سرد رفتار میکرد و میگفت که بیا ازدواج نکنیم و اینا ...دختره خودشو چسبونده ... معلوم نی دنبال چیه ...خوبه خودشون پول و پله دارن ...با اون قیافه ی سلیطه ش ...این هونگ جو هم راستش حرصمو د راورد مث ماست وایساد اون سلیطه به خاطر هیچ پوچ بهش سیلی بزنه ...خب توام یکی بزن دست نداری یا چلاغی ؟! شیربرنج بازی این کاراکترا حرص منو در میاره ...میخای مث ادم بگو میخام ولی اول تکلیفتو با اون سلیطه روشن کن بعد ... زودم خود سلیطه رفت تو اداره رو کرد که دوس دختر شین یو عه که همه دندون طمعو بکشن ...واه واه ... تشت رسواییش ایشالا می افته زمین ...دلم خنک میشه ...
کاش زودتر میرفت تو قسمت تاریخی ش می فهمیدیم چی به چی شده ...این دوقسمت تغییر کاراکتر شین یهو از کیوت به عاشق دل شکسته خیلی خوب بود و یهویی بود ... مخصوصا موهاشو اونجوری میزنه جلو و نگاهاش اونجوری به قول خودش اونجوری نگاه نکن 설레게 하니 ... رو وون چجوری انقد خوش قیافه س خییییییییییییییییییییییلی دیگه پرفکته اخه چرا یه مرد باید انقد پرفکت باشه قیافه استایل قد طرز نگاه بعد اخلاق شخصیت واو واقعا حیف نی این فقط برای یه نفر باشه ؟! 😁💚
وای واقعا چجوری تا قسمت بعد صب کنم اونم هفته بعد چهارشنبه ... تازه جای مهمیم تموم شده اصلا چرا تنهایی رفت اونجا پیش یارو روانیه ..من فک کردم رفته به اون پسره " اسمش یادم رفت " بگه که بیا باهم بریم یه جا ... ولی خب لازم بود بالاخره یه جا بیهوش شه که زندگی گذشته ش یادش بیاد دیگه ... اگه اینطوری شه مث سریال " از همین الان وقت نمایشه " پارک هه جین میشه ...اونم یه مدت بیهوش شد بعد تو بیهوشی زندگی گذشته ش یادش اومد ...امیدوارم این قضیه دوس دختر سلیطه شو زودتر جمع کنن حالم ازش بهم میخوره ...
حالا که فهمیدم درایو فیلتر نی ، قبلا فک میکردم فیلتره اخه 🤦♀️🙄 بای دیفالت 😁 میتونم اینجا برای هر سریال او اس تی که از همه قشنگتر بود به نظرم رو شیر کنم . 💚
یه اهنگ خیلی قشنگ از کیوهیون صدا بهشتی ،اسمش هست “ پاک کننده ی قلب “ یا روح یا درون .
پاک کننده ی قلب کیوهیون سوپرجونیور
اهنگ راجبه شخصیه که عاشق کسی شده که هنوز به اندازه خودش اونو دوس نداره و حتی از رابط قبلیش تو قلبش ناراحتی هایی و دغدغه هایی داره . معنیش انقدر قشنگ و با محبته که هروقت گوش میدم ناراحتی های درونیم تسکین پیدا میکنه .گو ناخوداگاه لبخند میزنم .وقتی به معنیش و درون مایه شعر نگا میکنم نشون دهنده ی پختگی و سطح شعور و فرهنگ شاعر رو توش میشه دید که چقد زیبا راجبه اینکه چطور میشه رابطه ای را با کسی که قبلا یه بار توی رابطه شکست خورده برقرار کرد ، نوشته . چیزی که خیلی دربین ما و روابطمون کمه . حتی در بین زوجهای متاهل . از همچین موضوعی یه شعر ساده ی زیبا پر از محبت نوشته شده .
توی شعر جایی هست که میگه “ برای من کافیه که چیزای کوچک مشترکی را باهم داشته باشیم”
چقد قشنگ میشه اگه توی رابطه هامون دنبال یه تحول خیلی بزرگ یا خاسته های خیلی عجیب نباشیم . چقد قشنگه اگه دیدن یه اسمون پاییزی زیبا با درختای زرد و نارنجی همون حسی که من دریافت میکنم رو دیگری هم دریافت کنه و برای لحظه ای این شادی بینمون باشه . و براش قلبمون بزنه که این یه چیز مشترک بین ما بود .
ادم اگه میخاد اهنگ خارجی منظور با زبان انگلیسی گوش بده اهنگی گوش بده که صدای خاننده خوب باشه اهنگ مفهوم داشته باشه . تو رو به وجد بیاره . الان مث این اهنگی که من دارم گوش میدم .
سریالی که این روزا دارم میبینم اسمش هست " این رابطه "یه نیروی" مقاومت ناپذیره " یا " عشق مقاومت ناپذیر "
سریال عشق مقاومت ناپذیر
درمورد هونگ جو عه که کارمند شهرداری و تنها زندگی میکنه ، والدینش مردن ، و تو مدرسه بهش قلدری میکردن و از طرفی تو محل کار هم دوستی نداره معلوم نی چرا همه ازش دوری میکنن . درحالیکه هم خوشگله هم بامزه س . برای همین یخورده عقده ای شده . همیشه تنها غذا میخوره و از تنها غذا خوردن بدش میاد . حاضره کارای همکاراشو انجام بده تا اونو تو جمع حساب کنن . خلاصه بدبختیه .
درواقع منم بیشتر جاها تنها بودم البته این تنهایی بعضی موقعها خودخاسته و بعضی موقعها ناخاسته بوده . ادم تنها باشه بهتر از اینکه با یه مشت کودن و گیج همکلام و همنشین شه . مخصوصا با این ادمای سواستفاده گری مث دور وری های هونگ جو هخون بهتر خودشو براشون بگیره تا اینجوری به عنوان یه نفرت انگیز طرد شده باشه نه کسی که با همه خوبه و مشکلی نداره ولی همه باهاش چپن ...تازه اینجوری احترام بیشتری هم کسب میکنه ...
درواقع ادمایی که با ادمایی مث هونگ جو اینجوری رفتار میکنن همشون از حسودیشونه که اینجوری میکنن حالا به چی حسودی میکنن خدا عالمه ولی صد در صد عاملش حسودیه و خودشون غیرقابل تحملتر و عوضی هم هستن ، همین و بس ....حالا در هر حال ...
هونگ جو
هونگ جو داره کارشو انجام میده که یه پرونده ای به وجود میاد و هونگ جو قبول میکنه که بره قضیه رو حل کنه ، توی جنگل یه تیکه زمین شخصی هست که تو اون زمین یه خونه ای که برای شمن بوده معلومه که خیلی از بودنش میگذره ...چون یکی اونجا میمیره مردم اعتراض میکنن که اینو خراب کنین خطرناکه فلان ...صاحب اون زمین "جانگ شین یو "هه ، که خیییییییییییلی خوشتیپه و کامل ، پولدار خوشتیپ تحصیلکرده همه چی دیگه ...جانگ شین یو وکیله اون خونه ام اجازه تخریبشو باید مادربزرگش که شمن بوده بده ، به هونگ جو اینجوری میگه ، هونگ جو میره خانه ی سالمندان که مادربزرگه هست و اجازه تخریب رو میگیره و میره تخریب رو انجام میدن ، زیر زمین یه جعبه پیدا میکنن که مادربزرگه به شین یو میگه که اینو باید بدی به هونگ جو ، صاحب اصلیش اونه ، از این تناسخ و این چیزاس ولی حالا فعلا وارد اون بحثا نشده سریال ...
جانگ شین یو
شما میتونین راجبه ادامه ی سریال را تو این صفحه بخونین :
از طرفی شین یو اینا خانوادگی انگار مرداشون نفرین شدن و سر جوونی یا میمیرن یا بچه دار نمیشن ، همچین چیزی ، شین یو هم مریضه ، تازگی فهمیده ، خلاصه جعبه رو برمیداره میبره میده هونگ جو میگه هرچی توش بود به منم نشون بده . در جعبه خود به خود برای هونگ جو باز میشه ، توش یه دفتر که طلسم های مختلف نوشته شده بود ، بود .
هونگ جو جدی نمیگیرتش ولی چون به یکی از پسرای خوب اداره چشم داره میگه بذار طلسم عشق رو انجام بدم ببینم چی میشه ، از اینورم یه سری مسائل پیش میاد شین یو میاد وکیل شهرداری میشه ، بالاخره شهردای به یه وکیل نیاز داره دیگه ...اینا یجورایی همکار میشن ...بعدش هونگ جو طلسم رو که تو اب خونده بوده میبره تو لیوان اون پسره میریزه که جلسه داشتن ، ولی از شانس پسره راست دسته و هونگ جو لیوانو گذاشته سمت چپ از طرفی شین یو چپ دسته ، اینجوری میشه که طلسم عشق رو شین یو میخوره و اینجوری عاشق هونگ جو میشه ...عشقشم اینجوریه که میدونه نباید این احساس رو داشته باشه ولی قلبش برای دختره پروانه و اکلیل تراوش میکنه ...در حالت پوکرفیسی ولی عاشق، اینجوری کاراکترش ...خودشم تعجب میکنه وقتی متوجه میشه دختره طلسم رو استفاده کرده ، میره دوربین ها رو چک میکنه میفهمه اب رو جای اون پسره ، خودش خورده و برای همین اینجوریه ....و ...
سریال عشق مقاومت ناپذیر
فعلا داستان تا قسمت 6 همین بود ...کش مکش بین این دو که تو بهم طلسم دادی مسئولیتمو قبول کن و دختره هم نه و اینا ...مساله ی مهم اینکه شین یو دوس دختر داره و دختره کیه ؟! دختر شهرداره از طرفی دبیرستان همکلاسی هونگ جو بوده که بهش قلدری میکرده ، و میگه تو دوس پسر منو دزدیدی ...فک کن یه همچین سلیطه ای بعد بفهمه هونگ جو باز دوس پسرشو دزدیده ، چه شود ...
شین یوهونگ جو
راستش از همون قسمت دو به بعد به این نتیجه رسیدم که " رو وون " اصلا بازیگر مناسبی برای این نقش نبوده ، رو وون خوشگله خوشتیپه ولی بازیش خیلی چطو بگم انگار فقط داره دیالوگ میگه ،فقط یه جاهاییش که دیالوگاش خنده داره ، بامزه میشه وگرنه در تمام مدت پوکر فیس بودنش جذاب نی! بازی نداره میدونی ؟! این نقش رو باید " جون " بازی میکرد ، "جون" خدای پوکرفیس عاشقه ...اصلا وقتی همچین نقشایی بازی میکنه به شدت جذاب و سکشی و وای ال..اکبر این پسر فوق العاده میشد برای این نقش...
لی جون یانگ ملقب به جون ...سریال بگذار شوالیه ات باشم از جون فوق العاده قشنگه
حیفش کردن واقعا نقش رو ...جو بو اه هم برای این نقش درکل بد نی خیلی بهتر از روونه ولی چون بامزه س در کل سریالش و داستانشم هنوز به اوجش نرسیده و میگم شاید چیز بیشتری برای نمایش داشته باشه دارم ادامه ش میدم ...چون از چیزایی که نشون داده معلومه که هونگ جو تو زمان چوسان برده بوده و با شین یو ی اشراف زاده عاشق و معشوق بودن ، احتمالا دوس دختره هم سلیطه ی دوران چوسانه ...میخام ببینم قضیه اینا چی بوده و از طرفی اولای سریال نشون داد که یه دست خونی همش شین یو رو لمس میکنه ، خودش حالیش نی یا سریال یادش رفته ^_^ ، از وقتی طلسم رو خورده و اون خونه خراب شده دسته دیگه نمیاد لمسش کنه ...چون جعبه به صاحب اصلیش برگردونده شده ...احتمالا همین هونگ جوی زمان چوسانی شین یو رو نفرین کرده ...حالا باید دید چی میشه ...تا اینجا با اینکه گفتم بازی رو وون خوب نبود ولی قشنگ بود سریالش ....
بعدا نوشت : اولش نظرم این بود که رو وون مناسب نی ولی بعدش نظرم تغییر کرد برای اینکه بقیه نظراتمو بخونین میتونین به پست های مربوط به سریال سر بزنین .
این تیکه ش خیلی خنده دار بود ، گفتم عکس گرفتم هدر نره ، اینم بگم ، اینجا رفته بودن که دختره تو شبی که ماه کامله طلسم رو باطل کنه ، تو پارک بودن ، یکی اومد گفت سگم گم شده فلان ، رفتن دنبال سگه بعد اسم سگ بونگ گیله ، شین یو میگه این شبیه بونگ گیل نی شبیه ماکسیموسه .... خیلی خنده دار بود ...
حالا یه فرضیه دیگه که الان یادم اومد اینکه من فک میکنم اینا خانوادگی با زنایی که تو تقدیرشونه ازدواج کنن عمرشون طولانی میشه ، جوون مرگ نمیشن درواقع ، چون باباهه یه وجهه کیوتی داره ولی همچون خانواده ی پولداری بهش نمیاد مامانش اونجوری خنگ باشه ، فک میکنم مامانشم چون تقدیر باباش بوده ازدواج کردن ، احتمالا شین یو هم همینجوری میشه ...درواقع از لحاظ اجتماعی به دختره نمیاد ...