قالب

سریال کره ای هیولا :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای هیولا» ثبت شده است

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump 


اسلامپ ینی وضعیت عملکرد ضعیفی که برای مدت طولانی ادامه پیدا کنه .

 

سریال راجبه پارک شین هه در نقش کیم هانول که رزدینته و استادش هی بهش کار میده و‌ زور میگه و برای دیگران مقاله و پایان نامه می نویسه و یه روزم استراحت نداره و پدرش در اومده ، اون از بچگی خیلی درس خون بوده و هدفش دکتر شدن بوده ولی حالا که دکتر شده تقریبا ،از خستگی داره میمیره ، و هرسری که تو دوران دبیرستان از تفریح و هرکاری که باعث شده از درس عقب بمونه ، دست کشیده به خودش گفته که عوضش دکتر میشه و یه نفس راحت میکشه و خوشحال میشه ، ولی الان نه تنها خوشال نی بلکه خیلی خسته اس و به هیچیش نمیرسه .

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

یه روز تو خیابون غش میکنه و میره کبد؟ یه جایی هست اسمش یادم رفت عمل میکنن در می یارن ؟! ، اونجارو عمل میکنه ، ولی فرداش بالافاصله میره سرکار و برای کار نکرده مجبور عذرخاهی کنه ، از طرفی بالاخره تصمیمشو گرفته و رفته روانپزشکی و بهش گفته تو افسرده ای و باید از کارت کناره بگیری، دچار فرسودگی کار شدی ، قضیه عذرخاهی اجباری هم مزیدی بر علت میشه و طاقتش تموم میشه و میرینه به استادش و از بیمارستان میاد بیرون و فک میکنم تعلیق میشه . اینجوری بیکار میشه. میاد خونه میره طبقه ی بالا پشت بوم مشروب بخوره می بینه عه همکلاسی دوران دبیرستانش اونجاس .

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
همکلاسی دوران دبیرستان هیونگ شیک در نقش جانگ وو ،عه، که دکتر زیباییه و خیلی موفق و پولدار بوده ولی به خاطر اینکه یه مریض خارجی زیردستش میمیره ، دادگاهی میشه و همه چیش رو از دست میده . اینجوری میاد یه خونه ارزون بالا پشت بوم و اونجا هانول همکلاسی دوران دبیرستانشو می بینه .
هرکدوم تو وضعیت سخت و شکست هاشون و ناراحتی هاشون همو می بینن و کم کم باهم صمیمی میشن و عاشق هم میشن .
سریال با نشون دادن پرونده ی مردن مریض خارجی جانگ وو و بیکار شدن هانول و سونبه ای که هردوشون باهاش رابطه دارن و ازش ضربه خوردن پیش میره .

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
این بین ، رابطه ی کیوت و قشنگ هانول و جانگ وو ، و شخصیت روشن و مثبت و قوی جانگ وو خیلی دیدنی کرده سریالو و واقعا یکی از بهترین سریالایی که پارک شین هه این مدت بازی کرده س . هم از لحاظ داستان و جذابیت هم از لحاظ بازی خودش .

واقعا بعد از ازدواج احساس میکنم باری روی دوشش بوده و راحت نبوده و این بار از دوشش برداشته شده انقد راحت و معمولی و خوب بود که حد نداره . چه تو بازی چه تو مصاحبه ها و برنامه هایی که باهم رفتن .
هیونگ شیک هم دقیقا همین شخصیت شوخ و راحت و باحال و بامزه و مثبت و جو راحت کن که خودش داره ، رو تو سریال داره . با وجود خانواده ی عوضیی که داره تو سریال ،با اینحال خیلی شخصیت خوبی داره و با انرژی مثبت تونسته به سختی خانواده ش غلبه کنه . البته اینجوریم نیست که خجسته باشه و مسخره .

 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
 

هانول هم کلا شخصیت دشوار و پیچیده ای نداره ، یه. دختر معمولیه که فک میکرده اگه خیلی درس بخونه و به شغل خوب داشته باشه خوشبخت میشه و خانوادشم ازش راضی . بامزگی خاص خودشو داره و از این درس خونای عن نیست خلاصه .
سریال قشنگ و باحالی بود . البته اب های خاص خودشو داره . بعضیا میگن بار سریال رو هیونگ شیک به نظر من اینجوری نی ، دوتاشونم خیلی خوب بودن گرچه شخصیت باحال هیونگ شیک باعث شده بازیگر روبه روش حتی بهتر باشه کارش .به نظر من شیمی خیلی خوبی داشتن . 

من زیاد شخصیت های فرعی رو نگا نکردم ، مثلا این دوست جانگ وو و دوست هانول ، دوست جانگ وو قابل تحمل بود بامزه بود ولی واه واه دوست هانول انقد حال بهم زن بود که حد نداره ذهلم میره ازش . خیلی روعصاب بود . من اون می اومد میزدم جلو . 😁


دیگه اینکه ، همین دیگه برین ببینین .خیلی قشنگ بود . 

  عکسای قسمت اخر سریال : 

خیلی قشنگن عکساشون ، از این تیپ عکسا خوشم میاد . 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

پارک شین هه تو مصاحبه اش میگفت که این سریال رو وقتی فیلمنامه ش رو خوندم دیدم چقد با زندگیی که داریم می گذرونیم شبیه ، از اونجا که خودم بازیگرم و با ادمای زیادی ارتباط دارم زمان هایی هست که مث کیم هانول در سریال نتونسته باشم جوابی که درخور موقعیت هست رو بدم و اونو در خودم دفن کردم . کیم هانول هم همیشه در درونش حرفهایی داشت که نمیتونست در خور موقعیت جواب کسی رو بده و اینا همه در وجودش جمع شده بود و داشت سختی میکشید . من به این شخصیت احساس تعلق پیدا کردم . هرکسی ممکنه وضعیت رکود رو تجربه کنه . ادمهایی هستن که در ظاهر سرحال هستن و چیزیشون نی ولی در درون دارن وضعیت سختی رو می گذرونن .

این داستان غلبه بر اون سختی با ادمهای اطرافت و یا ساختن عادت های کوچیک برای اینکه قدرت بدست بیاری تا بر اون مشکلات غلبه کنیه و نه اینکه اون زمان رو به عنوان یه واقعه ی بزرگ در نظر بگیری و بخای زوری بهش غلبه کنی . 

از اونجا که این روزا در جامعه ما ، رفتن به روانپزشکی یه جو اجنتنابی شده ما سعی کردیم تو این سریال این پیش داوری رو کاهش بدیم . 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

مصاحبه ش طولانیه به مرور بقیه شو میذارم  . 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

مخصوصا اینو خیلی دوس دارم . 😎💗 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

تو سریال دیالوگ خوب خیلی زیاد بود که نتونستم همرو بنویسم . ولی اینا رو چون به کره ایشون رو نوشتم اینجا می ذارم . 

قسمت اخر هانول گفت که من تصمیم گرفتم به اینکه شانس من ، ممکنه فردا یا در جای دیگه ای منتظر من باشه ایمان بیارم . 

 یه جادیگه بود که رفته بود روانپزشکی ، به دکتره میگفت اینا همه اومدن اینجا تا خوب بشن ؟ و واقعا خوب شدن چیه ؟ ینی میخان شاد بشن ؟ 

دکتر گفت نه ، اینکه بدبختی ها و بدشانسی های زندگیت رو قبول کنی و وقتی دوباره پیش میاد بگی اشکال نداره و دوباره سرپا شی و به این ایمان بیاری که میتونی اونارو تحمل و پشت سر بذاری . 

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

 

💚 سریال کره ای بازگشت  💚  اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور  💚  سریال کره ای سلبریتی 💚   سریال چینی خون جوانی  💚  معرفی اهنگ the rose back to me 💚 سریال کره ای از گور برخاسته💚  سریال کره ای گل شیطان  💚 

  • نظرات [ ۲ ]
    • پنجشنبه ۲۴ اسفند ۰۲

    مرد من الهه ی عشقه

    فکرشو بکن 999بار از کوه بری بالا ینی حدود چهارسال ، مداوم بری کوه زانو بزنی برای کار نکرده التماس کنی بخشیده شی ، که عشق پیدا کنی که با یه مرد وارد رابطه شی ازدواج کنی بیش از حد خوشحال بشی خانواده تشکیل بدی ، به سختی متداوم از ته قلبت اینو میخای ... بعد بعد 1000 دفعه هیچ اتفاقی نیفته . این چه قانون ظالمانه ایه ...این چه عدالتیه ...و ایا خدا چرا انقد ظالمه ؟

    سریال خیلی داره خوب  پیش میره . میدونی چرا پگ ریان از سانگ هیوک خوشش اومده چون سانگ هیوک صادقانه و بدون هیچ قصد قبلی و بدی ، خیلی معمولی و طبیعیه رفتارش ، برای همین دختره نسبت بهش علاقه پیدا کرد . هندسامم که هست دیگه چی میخاد .

    به نظرم داستانش درسته همونطور که گفتم تلفیقیه مثلا پرونده قتلایی که داره رو برای زیاد اب نشدن سریال عشقی انداختن وسط و شبیه پرونده ی قتل سریال تونل هه .💚سریال کره ای هتلدار و سریال کره ای کشور من و سریال کره ای تونل 💚 با اینحال جذاب بوده برای من . به نظرم از 💙سریال کره ای اهریمن من  💙 که خیلی قوی تره و بهتره . بازی های خیلی طبیعین . و داستان و فضای موجود تو سریال یجوریه که تو انگار سریال نمی بینی ینی یجوری غیرواقعی و مسخره نمیزنه . انگار همه چی واقعیه . نمیدونم چطور بگم ولی همچین فضا سازی تو سریالا خیلی کم پیش میاد . 

    چون خییلی ازش خوشم اومد نشستم دوباره نگاهش کردم . از اینا گذشته برای اولین بار تیزر اخر سریال رو هم نگاه میکنم چون او اس تی هاش همچنان نیومده و اهنگاش واقعا قشنگن . 

    خیلی وقت بود سریالی اینججوری به دلم نشسته بود . 

    خیلی واقعا عجیبه ، همین پسررو تو سریال جدیدی که داره ازش پخش میشه دیدم ولی خوشم نیومد ازش . همه جا یه نقش یبس و غد و روعصابی داره ولی اینجا خیلی به دل میشینه . 

    سریال 💙 سریال کره ای مرد من فرشته ی عشق 💙

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۵ دی ۰۲

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو see hear love 
     

    see hear love
     

     
    ایزیموتو شینجی طراح و نویسنده ی مانگاعه ، به تازگی مانگایی به اسم " اونلی فور یو " نوشته که خیلی محبوب شده و خودش هم داره معروف میشه ، اون صب تا شب کار میکنه . به تازگی گاهی تو چشماش حس کم بینایی و تاری رو حس میکنه قرص هم مصرف میکنه ولی این تاری به تازگی زیاد شده ، تا جایی که یهو غش میکنه . اونو به بیمارستان می برن و اونجا متوجه میشه که داره نابینا میشه . زندگی برای ایزیموتو تیره و تار میشه ، اون به تازگی تونسته معروف شه و اسمی در کنه و مانگا هنوز ناتموم مونده ، همکاری که باهاش کار میکنه رو دک میکنه و خودشو تو خونه حبس میکنه . مادربزرگیم داره که فلجه اونم به بیمارستان می سپاره چون دیگه نمیتونه ازش نگه داری کنه . خونه بهم ریخته و نامرتب شده یک ماهه که حمام نرفته و اصلاح نکرده و وضعیتش خیلی مشوش و نابهنجاره . اون مدام از خودش و خدا می پرسه چرا من چرا من ...!

    see hear love
     

     
    هیبیکی ایدا دختریه که ناشنواس اون تو یه مرکز خیریه کار میکنه و سرگرمیش خوندن مانگاس ، اون فن مانگای اونلی فور یو عه و گاهی برای نویسنده ش پیام میده که چقد مانگایی که اون نوشته برای امیدبخشه و چقد زندگیرو براش شاد کرده و چقد براش انگیزه س . یک ماهه که چپتر بعدی مانگا منتشر نشده و اون نگرانه که چی ممکنه باعث همچین تاخیری شده باشه . اون از عکسایی که نویسنده تو حساب توییترش گذاشته استفاده میکنه و یجوری خونه ی نویسنده رو پیدا میکنه ، به خونه ش میره و روی دفتر می نویسه که کیه و چرا اونجا اومده ، ایزیموتو که الان کاملا نابینا شده می پرسه که کیه و چرا حرف نمیزنه . هیبیکی فک میکنه شاید اون ادم مغروریه و اصلا اونو حساب نمیکنه برای همین راهشو میگیره و میره .

    see hear love
     

     
    ایزیموتو درو می بنده ولی در بسته نشده میاد تو و بعدش می افته زمین ، عصبانی می شه و همه چیزو خراب میکنه راهو نمی شناسه و تو اتاق خاب پاش گیر میکنه به تخت پرت میشه تو شیشه و بالکن ، بالکن رو پیدا کرده و تصمیم داره خودشو بکشه . هیبیکی از بیرون این صحنه رو می بینه و بدو میاد تا از پرت کردن ایزیموتو جلوگیری کنه ، باهم گلاویز میشن و بعد هیبیکی موضوع رو می فهمه . اون خودخاسته از فردا میاد به خونه ی نویسنده ، خونه رو مرتب میکنه و نویسنده رو اصلاح کم کم باهم اشنا میشن و بهم علاقمند . اونا تکیه گاه و انگیزه جدید برای زنده موندن هم میشن .

    see hear love
     

     
    بیشتر از این تعریف نمیکنم که اسپویل نشه اینو مخصوصا انجام میدم تا حتما برین نگاهش کنین . واقعا پشیمون نمیشین .
    از این لینک میتونین دانلود کنین : سایت گذارنده : کره فن :
     
    فوق العاده بود اصلا هرچقد از زیبایی و قشنگی و ملایم بودن و سافت بودن این فیلم بگم کم گفتم اصلا نمیتونم با جمله و کلمه بیانش کنم . فقط باید ببینین چقد زیباست ارتباطشون . جوری که هیبیکی میشه انگیزه جدید برای ایزیموتو و درسته که حالا نابیناس ولی دنیای روشن و جدیدی رو براش به ارمغان میاره . اون هیبیکی رو نمی بینه ولی عاشق مهربانی و قلب پاک و نرم هیبیکی میشه ، صداشو نمی شنوه ولی انگار می شنوه تو قلبش می شنوه ... هیبیکی فرشته بود . خیلی خییلی قشنگ بود . کل فیلم و روندش خیلی خوب بود . مث فیلمای ژاپنی دیگه یهو یه اتفاق بی منطق نمی افته بعد یهو یه توجیه بیاره .البته این به معنی نیست که فیلمای دیگه اینجوری نبودن و بد بودن نمیدونم چطور بگم ولی فیلمای دیگه اغلب از روی مانگاهای خیلی طولانی ساخته میشه و یهو از یه جا میپره یه جای دیگه . ولی این اونجوری نبود . درهرحال . 
     

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
    بازیگر ایزیموتو فوق العاده جذاب بود . کیه این بازیگر عجیبه که از چشم من به دور مونده بود . 😄
    حالا شگفت اورتر زمانی شد که فهمیدم نویسنده و کارگردان فیلم و حتی مانگایی که فیلمو ازش ساختن کره ای بوده . من : همونه انقد جذاب و دوست داشتنیه و بااحساس . اصلا وقتی نگاهش میکردم رد کره رو توش حس میکردم .با خودم میگفتم شبیه فیلمای کره ایه . شبیه دیالوگای کره ایه . واو پس کره ای ها ساختنش . و حالا برای اولین بار در هیج جایی نی باور کنین مصاحبه ی این دوبازیگر از تجربه شون با همکاری با کارگردان و تیم کره ای رو اینجا میتونین بخونین ، بامن همراه باشین و این پست رو همه جا شیر کنین . 💗

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
     
    مصاحبه بازیگران فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو : توموهیسا یاماشیتا در نقش نویسنده ایزیموتو و یوکی اراکی در نقش هیبیکی :
     
     
    س : شما از طریق این فیلم با یک تیم سازنده کره ای همکاری کردید. چه احساسی نسبت به این موضوع داشتید و آیا تفاوت هایی با تیم سازنده ژاپنی وجود داشت؟
    توموهیسا یاماشیتا : ایزیموتو : فیلمبرداری سختی بود که هر روز زمانی برای خواب نداشتیم، اما کارکنان کره ای با حفظ کردن هر روزه ی کلمات ژاپنی ،انجام فیلمبرداری رو سرگرم کننده و جالب کردن و ، تشویق و حمایت زیادی به من دادند. آنها پرشور بودند و تمام تلاش خود را با هم برای خلق یک اثر خوب انجام دادند.از اینکه توانستم با کادر تولید کره ای ها ، اثری رو انجام بدم افتخار میکنم . 
    یوکو اراکی : هیبیکی : ممکن است تفاوت های جزئی زیادی مانند زبان یا نحوه استفاده از لنز وجود داشته باشد، اما من می گویم این روح است که وارد کار می شود. من در خلق اثر خوب احساس وحدت داشتم و توانستم روی خلق اثر تمرکز کنم و از آن لذت ببرم. تفاوت این بود کارکنان کره ای خیلی خوب غذا می خوردند .
    س: به نظر میرسه که بازی شخصیتی که نابینا است یا ناشنوا اسون نباید باشه، کنجکاوم بدونم چه تلاشی برای اینکه بتونین همچین شخصیتی رو خلق کنین انجام دادین ؟

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
     
    یاماشیتا : در حین ساختن نقش در واقعیت با افراد کم بینا دیدار کردم و با آنها مصاحبه کردم. من توانستم از آنها در مورد نحوه استفاده از عصا (عصا) برای افراد کم بینا راهنمایی دریافت کنم و همچنین مستقیماً در مورد چگونگی غلبه بر یک موقعیت ناامیدکننده بشنوم. حتی زمانی که در خانه بودم ، در واقع یک بار چشمانم را پوشاندم و سعی کردم نابینا بودن را احساس کنم و از حواس دیگر خود استفاده کنم .
    یوکو: تجربه ناشنوا بودن سخت بود. حتی اگر گوش هایم را می پوشاندم، می توانستم صدای خودم را بشنوم یا صدایی را احساس کنم. زیر آب رفتم و ناشنوا بودن را تجربه کردم و با صحبت با یک معلم زبان اشاره توانستم بررسی کنم که اگر ناشنوا باشم چه نوع حرکاتی انجام می دهم. حرکات چشم افراد ناشنوا با افراد غیرمعلول متفاوت است. ثبت نحوه انتقال و دریافت اطلاعات از طریق چشم بسیار مهم بود و در حین بازیگری باید توجه زیادی به نگاهم میکردم .
    س:ما در تور اسیا هستیم ، در مورد برداشت شما از ملاقات با مخاطبان کره ای کنجکاو هستم. 
    یاماشیتا: این چیزی است که هر بار که به کره می آیم احساس می کنم: فکر می کنم چیزهای زیادی برای یادگیری وجود دارد، از جمله مد، فرهنگ و موسیقی. الهامات زیادی دریافت کردم و به من خوش گذشت. من توانستم با دوستی که در کره زندگی میکنه بعد از مدتها ملاقات کنم . صبح که گالری رفته بودم فن ها به گرمی از من استقبال کردن و من خیلی خوشحال بودم و همه ی اینها خاطره انگیز بود .
     

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

    یوکو : من هم خوشحال شدم که بعد از مدت ها به کره سفر کردم. از آنجایی که تفاوت زمانی وجود نداشت و آب و هوا، آب و هوا مشابه بود، زمان سرگرم کننده ای بود که می توانستم گرما و اشتیاق را احساس کنم.
    س:اقای یاماشیتا بعد از مدتها دوباره به ژانر رومنس برگشتین ، دلیلی برای انتخاب این فیلم وجود دارد؟
    یاماشیتا : من همیشه از طرفداران کارگردان لی جائه‌هان بوده‌ام و فکر می‌کردم این کار برای من نیز یک کار چالش‌برانگیز و پر ارزش باشد. من از طریق این کار چیزهای زیادی یاد گرفتم و حتی قبل از فیلمبرداری هم منتظر بودم تا بتونم با یوکو اراکی اثری مشترک رو خلق کنم .
    س:شما با کارگردان لی جائه هان در این فیلم کار کردید. آیا فیلم مطرح کارگردان ،" پاک کن درون مغز من " را تماشا کردین یا چیزی بوده که شمارا به ایشان علاقمند کند ؟!
    یاماشیتا : فیلم مذکور را زمانی که دبیرستانی بودم تماشا کردم . و در ان زمان خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و از طرفداران کارگردان شدم. وقتی قرار شد با ایشان کار کنم دوباره ان فیلم رو تماشا کردم . با گذشت زمان متوجه چیزهایی شدم که قبلا نشده بودم و باز هم روی من تاثیر گذاشت . سعی کردم هنگام فیلمبرداری سر صحنه با کارگردان، آگاهی زیادی از "لایه ها" داشته باشم. سعی کردم با این حس فیلمبرداری کنم که چند لایه پشت دیالوگ وجود دارد.

    فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو
     

     
    س: کنجکاوم بدونم کارگردان به شما برای ایفای نقش هایتان جهت هم می دادن ؟!
    یوکو: هیبیکی زنی قوی است که تنها و غمگینه ، اما آن را با عمل و کارهایی که میکنه بیان نمی کند. برای بیان این موضوع، کارگردان اغلب به من توصیه می کرد که پرانرژی و فعال عمل کنم. با ثبت حتی کوچکترین تغییرات در حالات چهره، بازی توانست جزئیات بیشتری پیدا کند. آن‌ها بازی‌های من را با جزئیات زیرنظر داشتند و من می‌توانستم احساس کنم که آنها به من اعتماد دارند و دارن تماشا میکنند . 
    یاماشیتا : در حین بازی شینجی، نگران حرکات دست و غیره بودم. از آنجایی که شینجی نابینا است، کارگردان گفت که عمل دراز کردن دست خود به جلو نشان دهنده توانایی و قدرت شینجی است. همانطور که یوکو گفتند، کارگردان سبکی داشت که در آن به جزئیات چهره و لحن صدا دقت می کرد، بنابراین با اعتماد زیادی توانستم فیلمبرداری را به پایان برسانم . س: لطفا برای پایان یک جمله بگویید .
    یوکو: کاری بود با چالش های جدید زیادی که در انتظارم بود. این اثری است که با همکاری کارگردان، آقای توموهیسا یاماشیتا و عوامل تولید خلق شده است. فکر می‌کنم این فیلم به ما می فهمونه که ، افکار و احساسات دیگران را متوجه شویم ، احساسات دیگران رو ملاحظه کنیم و اینکه متوجه شویم چقد نیازه که خودمان رو قوی کنیم و از اون به عنوان نیرویی برای حمایت از دیگران استفاده کنیم .
    یاماشیتا : این اثر مملو از شور و اشتیاق همه کارکنان و مقامات کره ای و ژاپنی است. من این اثر را برای بیان هسته درونی انسانیت، عشق، فراتر از زبان ها و فرهنگ های دو کشور ساختم . خوشحال می شوم اگر بتوان آن را نه تنها در کره بلکه در سراسر جهان به طرفداران برسانم . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۹ مهر ۰۲

    سریال کره ای هیولا یا فراتر از شیطان

    امروز اومدم تا بهتون یه سریال فوق العاده رو معرفی کنم . نمیشه اسمشو گذاشت معرفی البته ، چون بعد معرفی انتظار داری دیگران هم برن اونو ببینن من همچین انتظاری ندارم . چون میدونم هنوزم خیلیا نسبت به سینما و تی وی کره گارد گیری خاصی دارن . 😁

    حالا بگذریم ، بذارین جرات کنم و بهتون بگم که این سریال فوق العاده ترین سریال تو ژانر خودشه با یک بازیگر بی نظیر که از نظر من بهترین بازیگر کره اس . نفسگیر عجیب رازالود گنگ گاهی . واقعا از شبکه ی "جی تی بی سی " انتظار همچین سریالی رو نداشتم . گرچه "شین هاکیون" که به خدای بازیگری شهره اس (فامیلی بزرگوار "شین" به معنای خداس )توش ایفای نقش کرده از هرلحاظ خوب بودن این سریال را میتونه تضمین کنه . البته برای ادمی مث من نه چون حتی اگه عزیزی مث شین هاکیون هم توش بازی کرده باشه و سریال خوبی نباشه ادامش نمیدم 🙄😁.

    اسم سریال هست به انگلیسی : " فراتر از شیطان " به کره ای " هیولا " کره ای ها اغلب وقتی یه شخصی خیلی شرور و شیطان صفت باشه ،مثلا بیشتر به قاتل ها میگن هیولا .

    روی پوستر نوشته : " هیولا کیه ؟!" واقعا هیولا تو این سریال کی بود ؟ من هم با اینکه یک بار در زمان پخش این سریال رو دیدم نفهمیدم هیولا کی بود . الان که بعد از یک سال تقریبا دارم ری واچش میکنم متوجه نشدم هیولا دقیقا چه کسیه . بذارین راجبه کاراکتر نقش اول بگم :

    ای "یا لی" دونگ شیک ، پلیسه در یکی از شهرای کوچیک نزدیک سئول ، اون تو جوونیش خاهر دوقلوش را از دست داده ،خاهر دوقلوش کشته شده و جسدش بعد از 20 سال هنوز پیدا نشده . همون روز که این اتفاق افتاده دختر دیگه ای که همسن دونگ شیک و خاهرش بوده کشته شده پیدا میشه ،دختر را انگشتاش را قطع کردن و اونو جلوی در خونه ی لی دونگ شیک گذاشتن . صبح وقتی خانواده دونگ شیک انگشتارو میبینن فک میکنن اینا انگشتای دختر خودشونه درحالیکه دونگ شیک اصرار داره که اینا انگشتای خاهرش نیست . خلاصه سر صحنه ی قتل دوم یکی از وسایل دونگ شیک پیدا میشه و بازرس اونو به عنوان مضنون به قتل دستگیر میکنن . ولی الان سالها گذشته و معلوم شده که دونگ شیک هیچکاره بوده و خب الان پلیس هم شده . ولی تو اون شهر هراتفاقی می افته دونگ شیک نفر اول مضنونینه . چون هنوز قاتل اون پرونده پیدا نشده . واقعا خیلی وضعیت بغرنج و ناراحت کننده ایه نه ؟!

    چیزی که تو این سه قسمت به ذهنم اومد از شخصیت دونگ شیک اینه که واقعا یه ادم چطور میتونه وقتی که مضنون به قتل شناخته شده انقد خونسرد خودشو نشون بده . از هر لحاظ دونگ شیک یه بدبخت مظلوم به تمام معنا بود ،جوری که حتی اطرافیانشم از اینکه مداوم اتفاقاتی می افتاد که اونو تو مظن اتهام قرار میداد ناراحت و عصبانی میشدن . نمیدونم این حس رو داشتین یا نه ، در حقتون بی عدالتی زیادی شده غم عمیقی دارین ولی به دیگران از ته دل و با گشاده رویی کمک میکنین ، دونگ شیک همچین ادمی بود برای یه بچه ی اوتیسمی که گم شده بود توی بارون 6 ساعت ایستاده بود و با لبخند به لب تا خانوادش بیان ببرنش ، یه همچین ادم خوش قلب و مهربونی چطور میتونه خاهر خودشو کشته باشه ؟! و اصلا چرا پلیس اونو مضنون به قتل خاهرش کرد ؟ حتی زمانی که جوون بود هم به نظر نمی اومد شخصیت شروری داشته باشه . درواقع دونگ شیک شخصیت به ظاهر ساده ولی پیچیده با حسایی که باید خیلی سعی کنی درکش کنی،داره .

    بازرسی که تو صحنه قتل یکی از وسایل دونگ شیک را پیدا میکنه درموردش میگه " اون هرکاری میکنه میخاد غم عمیقش را برطرف کنه "

    تو جوونی مضنون به قتل شده ،پدرش مرده ، مادرش تو بیمارستانه و جسد خاهرش هنوز بعد 20 سال پیدا نشده . همچین ادمی اونم بعد اینکه همه ی شهر بهش به عنوان قاتل نگاه میکنن و هرقتلی میشه اول میرن سراغ اون تو تمام این سالها تمام این بی عدالتی هایی در حقش شده را بدون اینکه شرور شه بدون اینکه پرخاشگر شه با رفتارهای دیگه ای داره بروز میده . این شخصیت پر پیج و خم را هیچکسی غیر از شین هاکیون نمیتونست اینجوری در بیاره . با من همراه باشین تا بقیه سریال و نظراتم رو اینجا باهاتون به اشتراک بذارم .

    ادم چقد میتونه خبیث باشه !؟واقعا انتهایی نداره خباثت انسان . بزنی یک نفرو بکشی یک خانواده رو عذادار بکنی تا سالها و حتی جسدمرده رو هم برنگردونی و یه هینت هم غیرمستقیم ندی که جسد کجا ممکنه باشه . سالها عذاب و غم عمیق کهنه . ای دونگ شیک ی که نمیدونه از کجا راهو کج رفته چیکار کرده که زندگی خودشو خانوادش به اینجا کشیده شده. بعد دقیقا ادمای اطرافش مسبب این واقعه بودن و هنوزم بی دلیل داشتن باهاش دشمنی میکردن .یه دالان پیچیده و پر پیچ و خم از ادمای هیولا تو این سریال بودن .

    ای دونگ شیکی که پلیس بود ولی وقتی انگشتای قطع شده ی دختر جوونی که می شناخت را تو خونه خود دختر پیدا میکنه و می فهمه تو این همه مدت قاتل کی بوده ، ولی انگشتارو جابه جا میکنه ،"این جرمه که جسد رو جابه جا کنی " زمانی که به این فک کرد که اگه الان زنگ بزنم پلیس بازم قاتل را تبرئه میکنن و بازم جسد خاهرم و اجساد دیگه پیدا نمیشن و فقط قاتل وقیح تر میشه .و انگشت هارو جابه جا میکنه تا به موقع ازشون استفاده کنه دنبال جسد میگرده ولی پیدا نمیکنه . درحالیکه اگه زنگ میزد پلیس ممکن بود دختره همچنان زنده بمونه گرچه به نظرم مردنش بهتر شد .

    هیولای اصلی کسی نیست جز ایشون ، میپرسی ادم بکشیم ؟تو سالهاس داری ادم میکشی زمانی که پسرت جسد خاهر دونگ شیک رو زیر گرفت و به تو زنگ زد ، زمانی که تو جسد رو سپردی به کسی دیگه و زمانی که کلید مزرعه تو دادی به قاتل و تو این 20 سال میدونستی که کی قاتله و دم نزدی به خاطر جایگاهت . به خاطر پسر سست عنصرت . واقعا اصلا از خبیث بودن زیاد ادم دیگه نمیدونه چی بگه . خودشونم نمیدونستن چی باید بگن . ادم لال میشه .

    هیولای بعدی که خودشو به کودنی و لکنت زبان زده تا دیگران بهش ترحم کنن و بهش اعتماد کنن و اینجوری از دیگران سو استفاده میکرد . کسی که دختری که خودش بزرگش کرده بود را زنده زنده انگشتاشو قطع کرد و بعدم زنده دفنش کرد ،کنار کیمچی ها . هه . بعد کیمچی هارم میبرد میداد به همسایه ها بخورن 😵😡🤮😱

    کسی که 20 ساله از قبل خانواده دونگ شیک به نون نوا رسیده بود ولی 20 ساله راجبه اینکه جسدش کجا میتونه باشه چیزی نگفت . روانی به تمام معنا 미찬 새까

    یکی از بهترین بازی های یئو جین گو ی جوان که از بچگی تو تی وی کره اس ، این سریاله . از بازی بی نظیرش هرچقد بگم کم گفتم . میشه گفت کاراکترش نمود جوانی لی دونگ شیک ولی با شخصیت معترض و عجول بودش . کسی که از بی عدالتی زود عصبانی میشه و میخاد سریع به نتیجه برسه از راه قانون ولی با دونگ شیکی که قانون ایراد دارشون دستش اومده اختلافات زیادی دارن . ولی بعد به یک زوج همکار عالی تبدیل میشن . یکی از کسایی که غیرمستقیم به پیدا کردن راز قتل های زنجیره ای و حتی قاتل خاهر دونگ شیک کمک شایانی کرد .

    شخصیت پیچیده ای دونگ شیک و سر راست هان جی ووون ،تضاد این دو واقعا عالترین بخش سریاله .

    ینی بعد از اینکه دونگ شیک جسد خاهرش و قاتلشو پیدا کرد تونست به ارامش برسه ؟ ولی من با حرف جه یی که داشت به دونگ شیک این جمله رو میگفت موافقم ،از یه جایی به بعد غم و اندوه برای عزیز از دست رفته از بین میره فقط غمی که برای بی عدالتی میکشه می مونه ، اون فقط میخاست همه چیز تموم شه . میخاست دیگه دیگران بهش نگن قاتل . اونم دوس داشت با خانوادش شاد زندگی کنن . شاید اگه فقط خاهرش میمرد به مرگ طبیعی یا با تصادف خانوادش اینجوری بهم نمیریخت . شاید اگه بازرسی که به ناحق اونو به جرم قتل خاهرشو دختر دیگه ای گرفته بود ،این کارو نمیکرد میشد اینطوری زندگی کنن . ولی متاسفانه همه چیز خراب شد ...

    همه ی زندگیش تحت شعاع این واقعه قرار گرفت و هیچوقت نتونست معمولی باشه . طفلک خیلی بدبخت و تنها بود . واقعا خیلی براش گریه کردم . سریال را دوروزه تموم کردم .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • دوشنبه ۲۷ شهریور ۰۲