سریال کره ای shadow detective  کارگاه در سایه 

راجبه ستوان کیم تگ روک ،با بازی لی سونگ مین ، 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚 پاک دست و درستکاره که سالهاس ستوان مونده  ،چون زیربار حرف زور نرفته و جلوی ظلم و بی عدالتی وایساده و برا همینم حتی اگه پرونده ی رو حل کرده باشه بازم بهش ترفیع ندادن .

تو قسمت های اول فصل اول به نظر میاد که یه سری سندسازی و مدرک جرم الکی جور کرده ولی مجرم رو درست دستگیر کرده بوده ، همچنین یجوریه که انگار میخاد به همه نشون بده من خیلی درستکارم من خیلی میدونم ولی هیچکی قدرمو ندونست . خیلی سیریشه و تا ته یه پرونده رو در نیاره ول کن . تجزیه تحلیل های خیلی دقیق و ریزی میکنه و تقریبا هراتفاقی که در حوزه ی کاری و همکاری و دوستی بوده رو می نویسه ، خاطرات وار . پرونده هایی که حل نشده بودن یا مشکوک بودن رو نگه میداره و خلاصه کارگاه بلیکیه  واسه خودش . 

ولی داستان همینجا ختم نمیشه ، معمای بزرگی تو سریال نهفته اس که تازه وسطای فصل دو اشکار میشه . 

حالا نمیدونم همشو تعریف کنم یا نه 😁

سال 1999عه و ستوان کیم با چندتا از دوستاش پرونده ای رو با همکاری بازرس تحقیقاتی که از مرکز اومده حل میکنن ، اسم بازرسه پارک دو هیونه ، پارک به کیم میگه که از روش تحقیقاتیت خوشم میاد و چطوره بیای سئول با ما کار کنی ، سال بعد کیم و پارک و چندین نفر دیگه باهم همکار هستن و پرونده های مختلفی رو حل میکنن . یه روز بعد از حل یه پرونده و گرفتن اشرار ، طبق معمول که میرن رستوران غذا و سوجو بخورن ، کیم میگه من این جمع رو خیلی دوس دارم فلان بیاین برای جمع دوستیمون که دنبال عدالت هستیم ،یه اسم بذاریم ، اسمش میشه : امروز هم به سلامت به سر رسید ، 오늘도 무사히 همچین چیزی میشه معنیش . 

اونا با وجود مخالفت های گاه به گاه بالادستی ها میرن سراغ پرونده هایی ولی یه سری سر یه عملیات ، کیم نمیذاره که پارک از تفنگ استفاده کنه ، کیم مخالف این بود که پارک بزنه اینو اون بکشه . و دقیقا تو همون شب ، یکی از دوستاشون رو اشرار میزنه نفله میکنه و پاش قطع میشه . بعدشم که میرن برای بازرسی و میگن چرا خودسر عمل کردین و متوجه سازمان ؟ گروهی که به نام عدالت زده بودن برای خودشون میشن و میگن همچین چیزی ممنوعه ینی چی این کارا و فلان ، کیم سریعا دست میکشه و همه چیز رو گردن میگیره و بعدم تنزل درجه میگیره منتقل میشه همون شهر قبلی ، ولی پارک میگه که هرگز من باید تا اخرش برم و نمیخام به این بادا بلرزم . اینطوری میشه که مدتی راهشون جدا میشه . 

بعدها دادستان لی نامی ، پارک و رفقاش رو میگیره همینجوری الکی و میگه که خیله خب به نام عدالت و اینا سازمان زدین ، بیا با همون اسم ولی با ترفند دیگه ای بیفتیم دنبال عدالت ولی جوری که من میگم ، پارک هم ناچارا قبول میکنه ، وگرنه دوستاشو خودشو میکشتن ، پارک میشه نوچه ی لی و اینجوری اونا به نام عدالتو اینا میرن اشرار و مواد فروشارو میگیرن و خودشون میشن یجوری مواد فروش و اشرار ، تو کار زمین و توسعه مجدد هم وارد میشن . تو این راه یه عالمه پلیس به این سازمان پاش کشیده میشه و همکار میشه و یه عالمه دیگه کشته میشن .اونا هرسری یه پلیس درستکار که دنبال عدالت بوده و شجاع هست رو انتخاب و به شهرای مورد نظرشون می فرستن تا ادمایی که میخان رو حذف کنن و اونارو به اهدافشون برسونن .  یجورایی قاضی و جلاد . 

 

 

کیم  همینجوری واسه خودش داشت دنبال این قاچاقچی اون قاچاقچی میکرد که یهو یه تماس ناشناس بهش میشه و  بهش میگه که من میدونم گذشته ی تو چیه و چه کارا کردی ، فلان پرونده یادته تو مدرک ساختگی ساخته بودی برو اونو فاش کن وگرنه فلان میشه . اینجوری کیم که وسط پیدا کردن مواد فروش بزرگ شهر بود ، میره دوباره پرونده های قدیمی رو باز میکنه . از قضا یه کارگاه جدید هم بهشون اضافه میشه به نام کوک ،  با اومدن اون کارگاه اتفاقات تازه ای می افته . مدتی از اومدن کوک  نمیگذره که دوست صمیمی و همکار کیم ، تو کوه کشته میشه و زمان مرگش اون اونجا بودش ، چون فرد ناشناس بهش گفته بود که اون الان داره میمیره و کیم هم رفت اونجا ، و اینجوری تبدیل به مضنون شد ... اینجوری یک عالم اتفاق می افته و در اخر گره ی جدیدی به گره های قبلی اضافه میشه . فردناشناس خودشو دوست معرفی میکنه . واسه همین از این بعد تو متن بهش میگم یارو دوسته ...

سریال فصل اولش اهسته میگذره ولی در عین اهستگی کشش داره و رازالوده . نمیدونی کیم ادم درستیه یا نه . نمیدونی کوک کیه و یارو دوسته ،کیه و چرا دارن این کارارو میکنن . 

تو فصل یک نشون میدن که یارو دوسته ، کوک  بوده ولی تو فصل دو صحنه ای رو نشون میدن که نشون میده کوک تماس گیرنده نبوده بلکه کس دیگه ای بوده .  خلاصه یخورده هم گیج کننده بود . از طرفی اینکه فقط ستوان کیم کسی بود که همه ی کثافت کاری ها رو اشکار میکرد هم خب یخورده اغراق امیز بود . همکارای جوونش هم فرعی بودن و زیاد مهم نیست راجبش حرف بزنم . اضافی بودن مخصوصا دختره . 

ولی درکل سریال دیدنی و جذابی بود . از اینجا به بعد رو اِی آی میگه : 

لی سونگ مین در نقش کارآگاه کیم ، با بازی‌ای عمیق و چندلایه، احساسات پیچیده‌ای مثل ترس، شک، و خشم را به خوبی منتقل می‌کند.روایت سریال به صورت غیرخطی و با استفاده از فلش‌بک‌های متعدد طراحی شده که باعث ایجاد تعلیق و درگیری ذهنی مخاطب می‌شود.کارگردانی با نورپردازی تاریک، قاب‌های بسته، و موسیقی مینیمال، فضای نوآر مدرن را تداعی می‌کند. " راس میگه همش تاریک و خاکستری بود سریال " هر قسمت با پایانی معماگونه، مخاطب را به تماشای قسمت بعدی ترغیب می‌کند.

 سریال به فساد درون سیستم پلیسی، مسئولیت‌پذیری فردی، و تأثیر گذشته بر حال می‌پردازه.

 همه ی هم دوره ای ها و دوستای ستوان کیم به سمت خلاف کشیده میشن و پلیس فاسد میشن ، خودش هم تو یه دوره ای با همون جعل مدرک و اینا یجورایی کار غیرقانونی انجام داده بود . ولی از این پیشتر نرفته بود . 

در فصل دوم، گره‌های داستانی و روابط بین شخصیت‌ها گاهی بیش از حد پیچیده می‌شن و نیاز به توجه بالا دارن.مخاطبی که دنبال روایت ساده‌تر باشه، ممکنه سردرگم بشه.برخی بینندگان پایان فصل اول رو مبهم یا ناکامل دونستن. "اینو راس میگه دلیل کارای کوک که همون تماس گیرنده ی ناشناس بود به شکل واضحی گفته نشد . یه سری فیدبک های مبهم زده شد ولی ناکافی بود . "

 فصل دوم تلاش می‌کنه پاسخ بده، اما همچنان برخی سوال‌ها بی‌پاسخ می‌مونن یا با ابهام حل می‌شن.

 

Shadow Detective بیشتر از اینکه یک سریال جنایی کلاسیک باشه، یک سفر روان‌شناختی به درون ذهن یک کارآگاه خسته و پشیمونه.