قالب

سریال جنایی پلیسی :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال جنایی پلیسی» ثبت شده است

سریال کره ای shadow detective کارگاه در سایه

 سریال کره ای shadow detective  کارگاه در سایه 

راجبه ستوان کیم تگ روک ،با بازی لی سونگ مین ، 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚 پاک دست و درستکاره که سالهاس ستوان مونده  ،چون زیربار حرف زور نرفته و جلوی ظلم و بی عدالتی وایساده و برا همینم حتی اگه پرونده ی رو حل کرده باشه بازم بهش ترفیع ندادن .

تو قسمت های اول فصل اول به نظر میاد که یه سری سندسازی و مدرک جرم الکی جور کرده ولی مجرم رو درست دستگیر کرده بوده ، همچنین یجوریه که انگار میخاد به همه نشون بده من خیلی درستکارم من خیلی میدونم ولی هیچکی قدرمو ندونست . خیلی سیریشه و تا ته یه پرونده رو در نیاره ول کن . تجزیه تحلیل های خیلی دقیق و ریزی میکنه و تقریبا هراتفاقی که در حوزه ی کاری و همکاری و دوستی بوده رو می نویسه ، خاطرات وار . پرونده هایی که حل نشده بودن یا مشکوک بودن رو نگه میداره و خلاصه کارگاه بلیکیه  واسه خودش . 

ولی داستان همینجا ختم نمیشه ، معمای بزرگی تو سریال نهفته اس که تازه وسطای فصل دو اشکار میشه . 

حالا نمیدونم همشو تعریف کنم یا نه 😁

سال 1999عه و ستوان کیم با چندتا از دوستاش پرونده ای رو با همکاری بازرس تحقیقاتی که از مرکز اومده حل میکنن ، اسم بازرسه پارک دو هیونه ، پارک به کیم میگه که از روش تحقیقاتیت خوشم میاد و چطوره بیای سئول با ما کار کنی ، سال بعد کیم و پارک و چندین نفر دیگه باهم همکار هستن و پرونده های مختلفی رو حل میکنن . یه روز بعد از حل یه پرونده و گرفتن اشرار ، طبق معمول که میرن رستوران غذا و سوجو بخورن ، کیم میگه من این جمع رو خیلی دوس دارم فلان بیاین برای جمع دوستیمون که دنبال عدالت هستیم ،یه اسم بذاریم ، اسمش میشه : امروز هم به سلامت به سر رسید ، 오늘도 무사히 همچین چیزی میشه معنیش . 

اونا با وجود مخالفت های گاه به گاه بالادستی ها میرن سراغ پرونده هایی ولی یه سری سر یه عملیات ، کیم نمیذاره که پارک از تفنگ استفاده کنه ، کیم مخالف این بود که پارک بزنه اینو اون بکشه . و دقیقا تو همون شب ، یکی از دوستاشون رو اشرار میزنه نفله میکنه و پاش قطع میشه . بعدشم که میرن برای بازرسی و میگن چرا خودسر عمل کردین و متوجه سازمان ؟ گروهی که به نام عدالت زده بودن برای خودشون میشن و میگن همچین چیزی ممنوعه ینی چی این کارا و فلان ، کیم سریعا دست میکشه و همه چیز رو گردن میگیره و بعدم تنزل درجه میگیره منتقل میشه همون شهر قبلی ، ولی پارک میگه که هرگز من باید تا اخرش برم و نمیخام به این بادا بلرزم . اینطوری میشه که مدتی راهشون جدا میشه . 

بعدها دادستان لی نامی ، پارک و رفقاش رو میگیره همینجوری الکی و میگه که خیله خب به نام عدالت و اینا سازمان زدین ، بیا با همون اسم ولی با ترفند دیگه ای بیفتیم دنبال عدالت ولی جوری که من میگم ، پارک هم ناچارا قبول میکنه ، وگرنه دوستاشو خودشو میکشتن ، پارک میشه نوچه ی لی و اینجوری اونا به نام عدالتو اینا میرن اشرار و مواد فروشارو میگیرن و خودشون میشن یجوری مواد فروش و اشرار ، تو کار زمین و توسعه مجدد هم وارد میشن . تو این راه یه عالمه پلیس به این سازمان پاش کشیده میشه و همکار میشه و یه عالمه دیگه کشته میشن .اونا هرسری یه پلیس درستکار که دنبال عدالت بوده و شجاع هست رو انتخاب و به شهرای مورد نظرشون می فرستن تا ادمایی که میخان رو حذف کنن و اونارو به اهدافشون برسونن .  یجورایی قاضی و جلاد . 

 

 

کیم  همینجوری واسه خودش داشت دنبال این قاچاقچی اون قاچاقچی میکرد که یهو یه تماس ناشناس بهش میشه و  بهش میگه که من میدونم گذشته ی تو چیه و چه کارا کردی ، فلان پرونده یادته تو مدرک ساختگی ساخته بودی برو اونو فاش کن وگرنه فلان میشه . اینجوری کیم که وسط پیدا کردن مواد فروش بزرگ شهر بود ، میره دوباره پرونده های قدیمی رو باز میکنه . از قضا یه کارگاه جدید هم بهشون اضافه میشه به نام کوک ،  با اومدن اون کارگاه اتفاقات تازه ای می افته . مدتی از اومدن کوک  نمیگذره که دوست صمیمی و همکار کیم ، تو کوه کشته میشه و زمان مرگش اون اونجا بودش ، چون فرد ناشناس بهش گفته بود که اون الان داره میمیره و کیم هم رفت اونجا ، و اینجوری تبدیل به مضنون شد ... اینجوری یک عالم اتفاق می افته و در اخر گره ی جدیدی به گره های قبلی اضافه میشه . فردناشناس خودشو دوست معرفی میکنه . واسه همین از این بعد تو متن بهش میگم یارو دوسته ...

سریال فصل اولش اهسته میگذره ولی در عین اهستگی کشش داره و رازالوده . نمیدونی کیم ادم درستیه یا نه . نمیدونی کوک کیه و یارو دوسته ،کیه و چرا دارن این کارارو میکنن . 

تو فصل یک نشون میدن که یارو دوسته ، کوک  بوده ولی تو فصل دو صحنه ای رو نشون میدن که نشون میده کوک تماس گیرنده نبوده بلکه کس دیگه ای بوده .  خلاصه یخورده هم گیج کننده بود . از طرفی اینکه فقط ستوان کیم کسی بود که همه ی کثافت کاری ها رو اشکار میکرد هم خب یخورده اغراق امیز بود . همکارای جوونش هم فرعی بودن و زیاد مهم نیست راجبش حرف بزنم . اضافی بودن مخصوصا دختره . 

ولی درکل سریال دیدنی و جذابی بود . از اینجا به بعد رو اِی آی میگه : 

لی سونگ مین در نقش کارآگاه کیم ، با بازی‌ای عمیق و چندلایه، احساسات پیچیده‌ای مثل ترس، شک، و خشم را به خوبی منتقل می‌کند.روایت سریال به صورت غیرخطی و با استفاده از فلش‌بک‌های متعدد طراحی شده که باعث ایجاد تعلیق و درگیری ذهنی مخاطب می‌شود.کارگردانی با نورپردازی تاریک، قاب‌های بسته، و موسیقی مینیمال، فضای نوآر مدرن را تداعی می‌کند. " راس میگه همش تاریک و خاکستری بود سریال " هر قسمت با پایانی معماگونه، مخاطب را به تماشای قسمت بعدی ترغیب می‌کند.

 سریال به فساد درون سیستم پلیسی، مسئولیت‌پذیری فردی، و تأثیر گذشته بر حال می‌پردازه.

 همه ی هم دوره ای ها و دوستای ستوان کیم به سمت خلاف کشیده میشن و پلیس فاسد میشن ، خودش هم تو یه دوره ای با همون جعل مدرک و اینا یجورایی کار غیرقانونی انجام داده بود . ولی از این پیشتر نرفته بود . 

در فصل دوم، گره‌های داستانی و روابط بین شخصیت‌ها گاهی بیش از حد پیچیده می‌شن و نیاز به توجه بالا دارن.مخاطبی که دنبال روایت ساده‌تر باشه، ممکنه سردرگم بشه.برخی بینندگان پایان فصل اول رو مبهم یا ناکامل دونستن. "اینو راس میگه دلیل کارای کوک که همون تماس گیرنده ی ناشناس بود به شکل واضحی گفته نشد . یه سری فیدبک های مبهم زده شد ولی ناکافی بود . "

 فصل دوم تلاش می‌کنه پاسخ بده، اما همچنان برخی سوال‌ها بی‌پاسخ می‌مونن یا با ابهام حل می‌شن.

 

Shadow Detective بیشتر از اینکه یک سریال جنایی کلاسیک باشه، یک سفر روان‌شناختی به درون ذهن یک کارآگاه خسته و پشیمونه.

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۱۴ شهریور ۰۴

    سریال کره ای وویس voice

    جنگم شد و تموم شد ولی هیچ اتفاقی برای حروم زاده های دور ما نیفتاد . خدایا یه مو ته گو لطفا . 

     

    سریال کره ای وویس سه فصل نگاه کردم. فصل یک رو همون موقع ها  در حال پخش دیدم و به نظرم خفن می اومد . بعد از چندسال به خاطر قاتل سریال مو ته گو ، که هنوزم اون بازیگر رو به اون اسم صدا میکنم ، دیدمش و بد نبود گرچه اب هایی داشت و الکی هی لفت میدادن . راستش قضیه شنیدن پلیسه زیاد خوشم نیومد مسخره بود . مثلا طرف راه می رفت میگفت این قدش 187 عه تو دستش یه چیزی داره از تو تلفن . نمیدونم شدنی هست یا نه ولی بعضی جاها دیگه خیلی اغراق داشت . 

    مثلا همین مورد رو برای بعضی وقتای که نیاز بود و باید حدس میزد انجام نمیداد و الکی فیلم بازی میکرد که نمی شنوه . 

     

    کانسپت سریال رو پلیسی به اسم کانگ گونگ جو عه که از بچگی توانایی خارق العاده تو شنیدن داشته . و صداهایی که مردم عادی نمی شنون رو می شنیده . برا همین اومده مثل باباش پلیس شده و تو بخش یه چیز تو مایه های 110 کار میکنه . یه روز موقع تلفن جواب دادن که قاتل داشته زنی رو میکشته ، تو یه روز هم زنه یکی از پلیس های بخش جرایم خشن که نقشش رو جانگ هیوک بازی میکنه ، کشته میشه و هم پدر همین پلیسه کانگ گونگ جو ، پرونده قتل رو هم اب تو اب می کنن و تو دادگاه کانگ گونگ جو میگه که این صدای قاتل نیستو و اینا ولی کسی باور نمیکنه ، کانگ گونگ جو معلوم نی از کجا پول بدست میاره میره امریکا درس شنیدن حرفه ای میگذرونه و بعد میاد ، درحالیکه پشتش به یه رییس پلیسی گرمه تیم گولدن تایم رو راه میندازه تا هر جرمی اتفاق افتاد رو تو ده دیقه سر و تهشو هم بیاره و مجرمو دستگیر کنن . یه سری مخالفت ها و اینا بالاخره تواناییها و خوب بودن ، بودن همچین تیمی بر همگی اشکار میشه و  جانگ هیوک که پلیس جرایم خشن بوده الان میاد تو تیم گولدن تایم و کم کم به کانگ گونگ جو اعتماد میکنه و باهم روی پرونده ی قتل سه سال پیش و قاتلی که نمیدونن کیه " همون مو ته گو " تحقیق میکنن . و این وسطا هم یه سری پرونده دیگه که بعضیش به همین قاتله مربوط رو انجام میدن . 

     

    این فصل یک بود . 

     

    فصل دو باز همین پلیسه گوش تیز ، با یه پلیس دیگه که لی جین ووک نقشش رو بازی میکنه همکاری میکنه و داستانایی به وجود میاد ، قاتل جدید و مشکوک بودن سرتیم " لی جین ووک " و از این دست داستانای جنایی که به فصل 3 کش پیدا میکنه . فصل سه به شدت حوصله سر بر بود . و زیاد از پرونده اش خوشم نیومد . مخصوصا اینکه لی جین ووک مثلا دوشخصیتی بود یا چمیدونم چش بود دوران کودکیش رو به یاد نمی اورد و دوران کودکیشم یه تختش کم بود اخه . خلاصه کاراکتر جالب و جذابی نداشت . خوشم نیومد از بازیش اینجا . تو 💟 سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟واقعا یه چیز دیگه بود . 

    و احتمالا فصل 4 هم پلیس جدید و حل پرونده های جنایی توسط توانایی خارق العاده ی کانگ گونگ جونه . 

     

    در ادامه باید بگم ، فصل 4 و یک رو از این بین بیشتر دوس داشتم . جذابتر بود داستانش و معماش . مخصوصا قاتلاش . قاتل فصل 4 حتی از فصل یک هم بهتر بود . چندشخصیتی هایی که تا حالا دیدین مخصوصا جیسونگ تو سریال ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘ رو کلا بریزین دور . چندشخصیتی فقط قاتل فصل 4 وویس . واقعا جذاب بود . نمیدونم چرا طفلک این بازیگر همیشه نقش قاتلارو بازی میکنه . خیلی بازیش بیست بود . از اونجا که تو مرامم نیست نگم کیه ، 🤣 اینم بگم که شب بتونم بخابم : قاتل جنگل مخفی فصل یک بود ؟ اون . همچنین همین چندوقت پیشا هم ازش سریال دیدم :  🍀سریال کره ای دفاعیه رو شروع میکنم  🍀

    راستش خود پلیسه زنه همچینم جذاب نیست که به خاطرش 4 فصل ساختن . تازه میگن فصل 5 هم هست . کاش یکی بهتر بود . شخصیت قوی تر جذابتر خوشگلتر . یا مثلا جای زن ، مرد بود 😁.  چون فصل 4 نصفه تموم شد فصل 5 معلوم نی کی قراره بیاد . 

    درکل برای سرگرمی و از یاد بردن وضعیت جنگی بد نبود . گرچه جنگم بود استرس و ترس داشت و این سریالم فضای دارکی داشت . ولی زیاد تو بحرش فرو نرفتم . شایدم واسه همینه که زیاد خوشم نیومدش . 

  • نظرات [ ۳ ]
    • چهارشنبه ۵ تیر ۰۴

    سریال کره ای دبیرستان مخفی undercover high school

     بین سریالای درحال پخش این سریال از همشون باحالتر و قشنگتره . 

    کانگ هه سانگ ، مامور مخفی سرویس اطلاعاته که برای یه ماموریتی باید در قالب بچه دبیرستانی وارد یه دبیرستان خیلی معروف و قدیمی بشه . داستانش به نظر مسخره میاد ولی وقتی دیدمش نظرم کاملا عوض شد و باز هم به متفاوت سازی کره ای ها ایمان اوردم . کانسپت بچه دبیرستانی شدن خب تکراری و نخ نماس ولی چجوری همون کانسپت میتونه انقد جذاب و دیدنی بشه ؟ باید ببینین تا بفهمین . 

    سریال کره ای دبیرستان مخفی undercover high school

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۹ اسفند ۰۳

    سریال کره ای جاسوس spy

    یادم افتاد که چندوقت پیش سریال کره ای جاسوس رو نگاه کرده بودم و یادم رفته بود راجبش پستی بذارم . از اونجا که این وبلاگ شده مرجعی برای خودم تا سریالایی که دیدیم رو لیست کنم و خلاصه ای ازشون وقتی یادم میره بهشون رجوع کنم هرچی گشتم راجب این چیزی نبود . عجیب بود که راجب این سریال چیزی ننوشتم . شاید اون موقع تو حال روحی مناسبی نبودم برا همین . یادمه که اینجور بودم . 

    سریال کره ای جاسوس spy با بازی کیم جه جونگ حنجره طلایی . 

    سریال راجبه جه جونگه " اسمش یادم نی تو سریال چی بود " که مامور مخفی امنیته ، اون برای مامور عملیاتیه و برای عملیات ها میره این کشور اون کشور . تو یکی از عملیات ها مجروح میشه و عملیات هم شکست میخوره . برا همین اونو به بخش داخلی و غیرعملیاتی می فرستن . خانواده ش از اینکه اون مامور مخفیه اطلاعی ندارن . فک میکنن تو یه شرکت دولتی داره کار میکنه و حالا به هر دلیلی زخمی شده و اینا . 

    طی یه عملیاتی متوجه میشن که از کره شمالی یکیو فرستادن تا ادمای خودشون ینی کره شمالی ها رو حذف کنن . این وسط یکی از این جاسوس های زپرتی که زیادم مهم نیستش رو گیر میندازن . جه جونگ تو بازجویی ها متوجه میشه که کسی که داره این حذفیات رو انجام میده همون کسی که تو تایوان ؟! اونو زخمی کرد ولی نکشتش . خلاصه تو خلال این عملیات رازهای خانوادگی جه جونگ فاش میشه  . 

    بنده خدا کل خانواده ش جاسوس کره شمالی بودن . مامانش یکی از جاسوس های زبده بوده که میخاسته یه دانشمند کره جنوبی رو ترور کنه که از قضا اون دانشمنده باباش بوده . اونا عاشق هم میشن و مامانش بالا دستی خودش که همون یارویی که الان اومده داره مردم خودشونو میکشه ، رو ترور ناموفق میکنه و بعد با همون دانشمنده فرار میکنه کره جنوبی و زندگی جدیدی رو شروع میکنه . الان اون یارو میدونه که این زنه کجاست و چه میکنه و اینا و میدونه که پسر زنه ماموره ، میخاد مامانرو بذاره تحت فشار تا پسرش ینی جه جونگ بیاد با اونا ینی کره شمالی ها همکاری کنه . همکاری چجوری ؟! اینجوری که یکی از کله گنده های شمالی با یه هارد فرار کرده جنوب ، اون رمز هارد رو نمیدونه ولی میدونه که اون هارد حاوی حساب های ماکائو شمالیاس که تیریلیون تا توش دلاره . تو بازجویی اون اتفاقی کشته میشه و دست رییس مستقیم جه جونگ می مونه تو پوست گردو . اینجوری میشه که رییس جه جونگ میخاد رمز اون هارد رو هرجور شده باز کنه . 

    از طرفی شمالی ها هم دنبال این هاردن و میخان که جه جونگ اونو براشون بدزده  . خلاصه قضیه بیخ پیدا میکنه و پیچیده میشه همه چی . بعدش معلوم میشه که دختری که جه جونگ باهاش دوسته و عاشق هم هستن هم جاسوس کره شمالیه و از قبل با برنامه ریزی بهش نزدیک شده بوده . مامانت جاسوس بوده ، دوست دخترتم جاسوسه . خودتم که مامور امنیت هستی . اصولا باید همگی کشته شن ولی چون قضیه تیریلیون ها دلار پوله همه چیز ماس مالی میشه .

    در کل سریال قشنگی بود . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ آبان ۰۳

    سریال کره ای چونکه از ضرر کردن بدم میاد ، بدون عشق بدون سود

    سریال کره ای چونکه از ضرر کردن بدم میاد ، بدون عشق بدون سود . 

    به اندازه ای این سریال اب و مسخره و مضحک بود که حد نداشت . اولاش بامزه بود واقعا بهش امید بسته بودم ، تو پستای قبل راجبش صحبت کردم . ولی چجوری میتونه تی وی ان به این اندازه فیلمنامه هاش ک..شر شه ؟ قدیم هرچی تاپ بود از تی وی ان بود . واقعا بهت زده ام کرده . جنگل مخفی ، گوبلین و چه چه چه ... 

    اخه کدوم ادم ابلهی خودش یه دختر داره بعد هی بچه یتیم میاره خونه ش بزرگ میکنه ؟ بعد حالا این به جهنم ،بابای یکی از اون بچها زده شوهرتو کشته ...جلل الخالق ...درسته که تقصیر اون بچهه نیست که باباش حروم زاده س ولی خب اخه یخورده غیرت هم خوب چیزیه . بابای دخترتو کشتن بعد تو هنوزم به دختر قاتل محبت و فلان میکنی ؟ اخه چجوری ؟! اخه مگه میشه ؟ بعد خود دختر مقتول میدونه که این دختره باباش قاتله باباشه ، بعد راهش داده تو خونه و باهم میگنو میخندو انگار نه اینگار  ...اصلا مگه میشه مگه داریم ؟ خیلی مسخره س خب یه بک گراند بهتر به این بنده خدا میدادین ینی چی اخه ؟! این رابطه ی مسخره و به شدت غیرمنطقی معنیش چیه اخه ؟! سریال کره ای داره به کجا میره؟ ! 

    به شدت بی معنی و بیخود بود . فقط ...فقط رابطه ی بین هه یانگ و جی اوک گوگولی بود که اونم اخرش تر زدن توش و اب تو ابی شد که حد و اندازه نداره . دوقسمت اخرو کلشو زدم جلو درواقع اصلا ندیدم . 

    خلاصه اینجوری . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۴ مهر ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |