سریال ژاپنی شوگون Shogun که از رمانی خارجی به همین نام ساخته شده ، از هر لحاظ قشنگ و جذاب بود . صحنه های که نشان دهنده ی فرهنگ و سنت ژاپنی هاس ، سکوت انها ، احترامات و همه چیز ، به راحتی از جان میگذرن و برای اربابشون که بهش وفادار هستن هرکاری میکنن و اگه با نظرش مخالف باشن و یا مردنشون کمکی به پیشبرد اهداف ارباب بکنه به راحتی هاراکیری میکنن ، بعد از زلزله انگار که هیچ اتفاقی و مصیبتی اتفاق نیفتاده حیاط رو جارو و دوباره مشغول ساختن خونه میشن ، همه و همه فوق العاده در اورده شده بود .

و از همه مهمتر تقابل یک غربی با این فرهنگ و تناقضاتی که براش پیش میاد . همچنین دریافت این تفکر که اگر غرب چیزهای خوبی داره چیزهای بدی هم داره و اگه ژاپن چیزهای بدی داره چیزهای خوبیم داره و چقد این مورد تو سریال خوب نشون داده شده بود . رابطه ی جنسی حتی که تو غرب یه امر کثیف و بدیهی باشه تو ژاپن انقد باهاش احترام امیز و شاعرانه برخورد میشه که دهن غربیه باز مونده . خودش میگفت تاحالا راجبه این موضوع انقد شاعرانه فک نکرده بوده . 

واقعا سریال قشنگی بود .

داستان سریال راجبه فردی به اسم توکوگاواعه که یکی از اشراف زاده های ژاپنه که فامیل امپراطور حساب میشه ، امپراطور مرده و ولیعهد هنوز بچه س . پس قانونا اونها 5 نفر نایب السلطنه رو از اشراف انتخاب میکنن تا کارهای مملکت رو پیش ببرن . توکوگاوا هم یکی از اون نایب السلطنه هاس . اون 6 نفر از اقوامش رو به ازدواج افراد سلطنتی و اشراف زاده ها در اورده . و درکل فرد قدرتمند و زیرک و سیاستمدار و روباه صفت و خودخواه حتی ،اون برای پیشبرد اهدافش که بیشتر برای کشورش ژاپنه ، از هیچ کاری فروگذار نمیکنه . 

 4 تا نایب السلطنه ی دیگه میخان به بهونه ای اونو خلعش کنن . برای خلع یک نفر نیازه که این مجمع 5 نفر باشه . همچنین اونا با برگذاری جلسه ای تو قصر اوساکا ، توکوگاوا رو یجورایی زندانی میکنن تا تصمیمشون رو بگیرن . قبل از تمام این قضایا یک کشتی انگلیسی هلندی به یکی از جزیره های ژاپن رسیده ، برای اولین باره که یک انگلیسی پا به ژاپن می ذاره . ارباب اون جزیره به دستور توکوگاوا انگلیسی رو میاره به اوساکا ، توکوگاوا احساس میکنه که این انگلیسی به دردش خواهد خورد . از قضا عروس یکی از همراهان و وفادارش ، انگلیسی بلده پس اونو به عنوان مترجم مرد انگلیسی می گماره . " یهو کلمه هام رسمی شدن 🙄😄" این بین رابطه ی بین عروس و فرد خارجی و حرفایی که باهم می زنن واقعا جالب و قابل تامل و قشنگ بود . 

داستان های خیلی پیچیده ای رخ میده و درکل سریال  میخاد زندگی و کارهای توکوگاوا ایه یاسو  و شوگون شدنش و اون مرد انگلیسی  ویلیام ادامز که شخص مهم و تاثیر گذاری در ژاپن میشه رو نشون بده .  

شوگون در کلمه یجورایی به معنای فرمانده ی کل قوا هستش ، در زمان شوگون سالاری ، درواقع قدرت اصلی دست شوگون ها بوده و امپراطور مجسمه ای بیش نبوده . 

داستان سریال شش ماه قبل از نبرد بزرگ سکیگاهارا رو نشون میده ، درواقع مرد انگلیسی هم دقیقا تو همین وقت به ژاپن میرسه . تو این نبرد که بین این 5 تا " تو تاریخ 3 تا نایب السلطنه هست " هست ، توکوگاوا ایه یاسو پیروز میشه و شوگون سالاری رو ایجاد میکنه . 

تو این دوران ژاپن بعد از اینکه دست از کره می کشه و جنگ رو تموم میکنه ، پرتقالی ها و اسپانیایی ها برای تجارت بین المللی به ژاپن میان و اون اشراف زاده هایی که گفتم ، برای منفعت خود و کشور تصمیم میگیرن که تجارت با خارجی ها رو قبول کنن ، ولیکن این خارجیا در برابر این تجارتشون فقط یه شرط دارن و اون اینکه ژاپن بذاره که تو ژاپن مسیحیت رو گسترش بدن .برای همینه که در اون دوران حدود 3 درصد ژاپنی ها مسیحی میشن ، پرتقالیا و اسپانیایی ها مسیحی کاتولیک هستن . اونها در کنار تجارتی که دارن میکنن ، در کنارش دارن جای جای جزیره های ژاپن رو میشناسن و حتی یه مقر هم تو ماکائو درست کردن . خلاصه گربه برای رضای خدا موش نمیگیره ، وقتی انگلیسیه به ژاپن میاد انگلیس و هلند مسیحی پروتستان هستن و کاتولیک ها رو کافر میدونن ، اونا میگن که اسپانیا و پرتقال که با ما تو جنگه دارن ژاپن رو استعمار میکنن ، اون توضیح میده که پرتقال و اسپانیا باهم مسابقه گذاشتن که دنیارو بچرخن و هر کشور و زمینی رو که دیدن اونجا رو به کیش خود در بیارن و اینجوری اون کشور ماله اونا میشه . در همین راستا ،  ژاپنیا نباید اجازه بدن که اینا تو کشورشون جولون بدن و ژاپنو مفتکی هاپولو کنن ،  سر همین حرفاام میشه که توکوگاوا کنجکاو میشه و میخاد که این مرد انگلیسی رو ببینه . 

بعدها سالیان بعد اتفاقاتی می افته که باعث میشه مسیحیت ممنوع شه و ژاپن همه ی مسیحی ها و خارجیا رو میکشه و هرکیم وارد خاکش میشده درجا میکشته . و بعدشم حدود 2 قرن میره به انزوا . 

تاریخ موجود در این سریال و سرگذشت هرکدوم از افراد خیلی جذاب و به طبع طولانی بود که فک نمیکنم اگه بذارمش اینجا بخونینش که خب چه کاریه وقتی ویکی پدیا هست ؟! نه ؟! بنابراین برای بعدهای خودم و یا شاید برای علاقمندها ، لینک های ویکی که مربوط به تاریخ این سریال هست رو اینجا می ذارم . 

Shogun - Wikipedia

شوگون (مینی‌سریال ۲۰۲۴) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

ویلیام آدامز (دریانورد) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

نبرد سکیگاهارا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

شوگون‌سالاری توکوگاوا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

هوسوکاوا تاما - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

توکوگاوا هیده‌تادا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

حادثه اوکاموتو دایهاچی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

توکوگاوا ایه‌یاسو - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

تویوتومی هیده‌یوشی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

یکی از حرف های ماریکو " عروس مترجم " به مرد انگلیسی خیلی جالب بود و نشون دهنده ی فرهنگ سکوت ژاپنیه : 

" چیزی از حصار هشت لایه میدونی ؟ از دوران بچگی بهمون یاد میدن  همچین چیزی رو در خودمون بسازیم . یک دیوار نفوذ ناپذیر که هرموقع نیاز داشته ابشیم بتونیم پشتش پناه ببریم ، باید به خودت یاد بدی که بدون شنیدن گوش بدی . به عنوان مثال میتونی صدای افتادن یک گل رو بشنوی یا صدای رشد سنگ ها رو . اگه خوب گوش بدی ، شرایط فعلیت محو میشه . گول مودب بودن و تعظیم های مارو نخور ، ممکنه زیر تمام اینها در عالم دیگری باشیم . در امن و امان و تنها ...! "

یک شعر از ماریکو قبل از مرگش : 

" اگر کلماتم همانند گل های پراکنده در باد و برگ های ریزان جاری می شدند ، اشعارم چه اتشی برپا میکرد " 


💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

 

💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘