قالب

سریال کره ای 💜 :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲۳۱ مطلب با موضوع «سریال کره ای 💜» ثبت شده است

سریال کره ای اسپانسر sponsor2022

💗🍀شما دارین وبلاگ بیشه زاری غرق در شکوفه نوشته ی آسیه رو میخونین . دویستومین پست مبارک 💗🍀

سریال کره ای اسپانسر sponsor2022  رو دیدم . 

اوپام که تو سریال هتل بزرگ درخشان ، معرفیش کردم ، پسر یه کارخونه دار لوازم زیبایی بهداشتیه که باباش تو وضعیت اغماس ، دوست دخترش هم که خیلی عاشق هم بودن هم تو بیمارستان روانیه و مردنش بهتر از زنده بودنشه . 

سریال نشون نمیده جزییات چیه و چه اتفاقی افتاده ، یکی که پایینتر میگم کی ، در نبود اوپا به دوس دخترش تجاوز کرده و اون الان اینجوری شده و متجاوز هم با زد و بند با نبود مدرک و اینا ازاده . تو متن ازش به عنوان متجاوز یاد میکنیم . 

یه سرمایه دار پیر و خیلی پولداری هست که بابای همین متجاوزه س ، اون با زد و بند کاری کرده که بابای اوپا به جرم اختلاس و دفترسازی و اینا از ریاست کارخونه ی خودش کنار گذاشته بشه بعدشم کارخونه رو مفت خریده و داده به معشوقه ش تا سرپاش کنه . 

حالا چرا این بلا سر باباش اومده معلوم نی . ولی راجبه اتفاق دوس دخترش یه دیالوگ بیشتر گفته نمیشه ، داشته راجبه گندای پیرمرد پولداره تحقیق میکرده که پسرش که زن بازه این کارو کرده . 

معشوقه ی یه زن جوون حدود 40 ساله س " داره برف میاد ❄😄💟" اون تو امریکا تو بار کار میکرده ، یه روز تو بار یه زنی بهش پیشنهاد میده که بدن و جوونیش حیفه و بیاد بره زیردست یه  اسپانسر ، زن معرفی میکنه به مردای پولدار و پول تو جیب میزنه ، مردا هم از زنا استفاده و پول و ماشین و خونه و اینا میدن بهشون .همچین روابطی تو سریال درجریانه . منظور از عنوان سریال ، اسپانسر هم همینه . 

معشوقه هه از 20 سالگی با این پیرمرده بوده و با حمایت اون درس خونده و مدل شده و پولدار و  حالاام پیری بهش کارخونه ی یکی دیگرو داده . 

حالا اما وضع فرق کرده معشوقهه دیگه نمیخاد اینجوری زندگی کنه میخاد مث ادم ازدواج کنه و بچه دار شه و اینا . اینا یه کمپانی مدلینگ و اینا هم دارن که متجاوزه هم اونجا عکاسه . 

کار اوپا هم عکاسی و عکاس معروفی و تو امریکا کار میکرده که حالا که باباش اینجوری شده اومده کره ببینه چه خبره و انتقام بگیره . 

اون دلیل اینکه چرا باباش به وضعیت اغما رفته رو نمیدونه ، باباش دوست اون پیرمرده بوده و مدام میره از پیرمرده میپرسه چی باعث شده که همچین اتفاقی بیفته و باباشو به این روز انداخته ...

سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

از طرفی یه ویدئوو وجود داره که از دوربینای خونشون بدست اورده شب حادثه یکی با چوب بیسبال زده تو سر باباش و یه یو اس بی رو از دستش دزدیده و رفته . 

تا اخر سریال نشون نمیده یو اس بی چی بود . حتی قاتل باباش هم درست حسابی نشون نداد که دستگیر شده یا نه . 

اوپا یجوریی متوجه شده که وضعیت باباش به این معشوقهه ربط داره ، برا همین میخاد به این معشوقهه نزدیک بشه . 

داستان سریال حول  انتقام اوپا و دوسه نفر دیگه که به خاطر پول میخان اسپانسر داشته باشن و اینجوری به پول برسن و طمع اونها و سواستفاده پولدارا از ادمای گرفتار می چرخه ...

راستش بازیش خوب بودا ولی خیلی سریال اشفته ای بود انگار یه سریال 30 قسمتی رو نصفه کرده باشن خلاصه وار نشون بدن خیلی جزییات رو نشون نمیداد و خیلی چیزا گنگ بود . اخرشم درست حسابی انتقام نگرفت . با متجاوز دوس دخترش اصلا شبیه دشمنا رفتار نمیکرد .

خیلی دل رحم بود تا معشوقهه ادای کسایی که مشکل روحی روانی داره رو در اورده بود تا اینو به سمت خودش بکشونه دلش براش سوخته بود . 

سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

ولی نگم از عشقی نگاه کردنش 🥰به دوس دختر بدبختش . خوب شد دختره مرد خیلی بدبخت بود طفلی زنده موندنش اصلا بیهوده بود و عذاب برای پسره . راحت شد مرد . 

درکل سریال بیخود و درهمی بود و برای اینکه داستان سرراستی نداشت نمیتونم درست درموردش بنویسم .  چون خیلی چیزای گنگی هم وجود داشت . فقط به خاطر اوپام که اسمشو بالاخره یاد گرفتم لی جی هون . lee jihoon نگا کردم سریالو . 

و بعدش یه مقاله خوندم که متوجه شدم چرا انقد این سریال درهم بود ، موقع ساختن سریال یه بحثی بین کارگردان و نویسنده به وجود اومده که اخر دعوا کردن و کارگردان و نویسنده سریال عوض شده . بعد نویسنده اومده تو اینستاش گفته که من هرچی می نوشتم میگفتن تصحیح کن و یجوری نامه رو نوشته بوده که باعث سوتفاهم شده که لی جی هون خاسته که این تصحیحات انجام بگیره ، برای همین دوباره لی جی هون اومده تو اینستاش گفته که من کاره ای نیستم و من حتی کارگردان و نویسنده رو شخصا ندیدم و همچین درخاستیم نکردم تاحالا . بعدم گفته که به خاطر دعوای خودشون اسم منو برای سپربلا نندازین وسط  . بعد دوباره گفته که به نظرتون درسته که سه هفته قبل از فیلمبرداری بهتون بگن که نقشت عوض شده و باید اون یکی نقش رو بازی کنی الان من اینجا دارم سواستفاده میکنم یا شماها . 

برای همین دعواها و عوض شدن نویسنده و کارگردانه که سریال اینجوری تیکه پاره شده بود . خب یهو نسازین دیگه اینجوریه 🙄😄 .

سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

سریال جدید اوپا لی جی هون ،  وارث غیرممکن  The Impossible Heir هم بالاخره داره پخش میشه و متاسفانه باز نقش فرعیه . 😭 نقش اصلی یکی جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 که من خیلی خوشم میاد ازش و یکیم لی جه ووک 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚گوگولی عزیزم که اخیرا خبر اومده داره قرار میذاره 😄💗 . سه تا اوپای جیگر تو سریال . متاسفانه سریال 12 قسمتیه . امیدوارم خیلی باحال باشه . اتفاقا همیشه دوس داشتم این دوتا باهم تو یه سریال بازی کنن . ترکیبشون واقعا خیلی باحاله . هردوشون بازیگرای خوب و جذابین و طرز صحبت کردن و اکت منحصر به فردی دارن . همچنین اینکه هردوشون یه نیمچه کیوتی و غدی در کاراکترهایی که تاحالا داشتن ، دارن . 

من واقعا همه ی بازیگراشو دوس دارم . 

سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

سریال دیگه ای که میخام ازش بببینم سریال کره ای dinner mate شام دوستانه اس . نمیدونم اینجا باید عاشق اوپام باشم یا سونگ سونگ هون فوق جذاب 😄❤ 

سریالایی که لی جی هون توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

  1. 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚
  2. 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟
  3. سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 

تا سریال بعدی و پست بعدی . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۹ اسفند ۰۲

    درمورد برنامه ای که گونگ یو مهمونش بود

    یه کانال یوتیوب هست که واسه یو جه ساپ ، یوجه ساب هستو دوتا کمدین دیگه که اسماشونو حفظ نکردم 🤣 گونگ یو رو به سختی پیدا کرده بودن دعوت کرده بودن خیلی جو صمیمی و خیییییلی قشنگ بود حرفای معمولی از زندگی اتفاقاشون حساشون ، بعد گونگ یو یهو سوالای باحال می پرسید یه جور تیپ سوالایی که همه برای رعایت ادب و بدیهی شمردن نمی پرسن ، چرا اسم برنامه اینه ، اینجا کجاعه “منظور استدیو “چجوری استفاده میشه توش می خابین؟ رو به جه ساپ برای خودته؟! 🤣 خیلی موقعیت های خنده دار کیوتی بود ،گونگ یو واقعا عالیه .

    بعد میگفت وقتی گابلین اونقد ترکوند شاید برای بقیه عجیب باشه من هیجا نگفتم اینو ، با خودم گفتم شاید بگن از شکم سیریه و میخاد پز بده ، ولی من حس پوچی داشتم نمیدونم چرا حس میکردم باید برم برای خودم باشم تا بتونم دوباره خودمو پیدا کنم و جمع کنم ، من راستش حسشو درک نکردم ولی شاید بعدا درکش کنم .
    از هر دری دیگه ،اصلا بدون هیچ مقدمه ای هیچ موقعیت معذب کننده ای ، هرکی حد خودشو میدونه خیلی بااحترام اصلا حذ میکنم می بینمشون ، ورزش چی میکنی ، عه هیونگ موقع کرونا اینجوری ورزش میکرد ، و ورزش چقد تبدیل به یک فرهنگ شده براشون ، همینه که جه ساپ خودش نزدیک پنجاه سالشه و انقد خوب مونده . ماهی گیری میکنه گونگ یو درمورد این چیزا …خیلی حرفای دیگه هم زدن که خیلی باحال بود ولی همش یادم نمونده .
    خیلی قشنگه خیلی حس خوبی داد برنامه ش بهم و برای همین چتر شدم رو کانالش 🤣. حیف بود اینو اینجا نگم .

    امشب برای دومین بار نگاهش کردم ، اخرای برنامه کمدین سوم زودتر رفت چون برنامه ی دیگه ای داشت ، بعد گونگ یو و جه ساپ و اون یکی مونده بودن ، سه تاشونم برای یه کمپانین ، بعد تو خلال برنامه از اولش کلا یه نقاط مشترک هیونگ دونسنگی پیدا کرده بودن ، یهو جه ساپ گفت عه اصلا ما هممون برای یه کمپانی هم هستیم اینجاام نقطه مشترک هیونگی دونگسنگی 🤣🤣🤣💗💗💗 عالی عالی … اینجوری که تعریف میکنم بی مزه س وقتی می بینی برنامه رو متوجه باحالیش میشی . 😁
    میدونی برنامه هاشون خسته کننده نی یک ساعت و نیمه و همش حرفای باحال میزنن باهم خوش می گذرونن واقعا ، ترکیبشون خیلی باحال بود . و همشون واقعا یه کمدین واقعی هستن که بدون لوده بازی و مسخره کردن بی ادبانه دارن کار میکنن و واقعا طناز هستن .
    ادم لذت میبره می بینتشون .
    جدیدترین برنامه ش برنامه ای که به سختی این بار هم تونستن زوج گابلین و فرشته مرگ رو بیارن و این برنامه هم انقد باحال بود که حد نداره .
    دیگه راجبه این حسش نی تایپ کنم . خییییلی باحال بود .


    لینک کانال برنامه:

    https://youtube.com/@ddeunddeun?si=zV-FuA9oDfZZAbBX


  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۷ اسفند ۰۲

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 2024 Grand Shining Hotel

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel رو دیدم . جمع  و جور و باحال بود . اوپام حتی تو سریال 6 قسمتی هم می درخشه بس که بازیش خوبه . اصلا نگاهش و قیافه ش جون میده برای عاشقی . 

    درمورد یه شرکت انتشاراتی که این روزا کتاب یکی از نویسنده هاش ترکونده ، ولی نویسندهه هیچوقت خودشو نشون نداده ،بالاخره  قرار شده برای امضا کتاب بیاد ، ولی اون روز نمیاد و تلفنشم جواب نمیده ،  اوپام که یکی از کارمندای مسئول اون شرکته ، میره ببینه چی شده و اینا که ناپدید میشه . 

    اینجوریه که چندوقته مردم یهو ناپدید میشن . یکی از کارمندای زن که اتفاقا عاشق اوپا هم هست میره دنبال اوپا ، و به شرکتم خبر میده که چی شده ، یکی دیگه از همکارا که از این جور موضوع ها خوشش میاد ، به دختره میگه که میگن یه لپتاپی هست که خودش رمان می نویسه و مردمو ، اون داخل رمان می کشونه .

    دختره میره خونه ی نویسنده و یه پیرزنی اونجا بوده ، یه سری اتفاقا می افته و دختره میره اتاق نویسنده ببینه همچون لپ تاپی اونجا هست یا نه که می بینه حقیقت داره و لپ تاپ داشته واسه خودش تایپ میکرده . و دختره ام میخاد بره تو داستان تا اوپا رو نجات بده برای همین خودشو به عنوان یکی از شخصیتای داستان وارد دنیای داستانی میکنه .

    و اوپارو می بینه ، بعدش متوجه میشن که یه قاتلی وجود داره تو دنیای واقعی که مردارو موقع سکس میکشه ، اون قاتله هم تو داستانه ، و میخاد با اوپا بریزه رو هم و بعدم بکشتش . ولی دختره که نمیخاد اوپا بمیره هی جلوشو میگیره و اینا ، اخرسر با اون کارمنده که ارتباط داشتش همزمان متوجه میشن که اگه صاحب لپ تاپ شه میتونه لپ تاپ رو نابود و به دنیای واقعی برگردن همه ...اینجوری میشه که یه سری داستان درست میشه تا این اتفاق بیفته و تهشم دختره می فهمه که کسی که این لپ تاپ رو از اول به اون نویسنده معروفه داده بوده کسی نی جز اوپا ...ینی خودش عوضی بوده اوپام 😁 و اوپامم که زیردست یه گروهکی بودش میزنن نابود میکننش . اینجوری سر وتهشو هم میارن . 🤪🤭

    بامزه بود درکل سریالش . این یه مینی سریال برای شبکه ی اینترنتی تی وی ان بودش . و فک میکنم از این فیلمنامه هایی بود که نویسنده اش مثلا برنده مسابقه ی فیلمنامه نویسی شده . فک میکنم . 

    داستانش جالب بود ولی خب خیلی ریزه کاری هایی نیاز داشت که نگنجونده بودن . ولی خب دیدن اوپام مهمتر از داستانه 😁😎

    حالا که دوباره به عشق این اوپا دچار شدم میخام سریال دیگه ش به اسم اسپانسر  🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀 رو نگاه کنم . 

     

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚عکس از سریال کره ای گابلین  💚سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  💚 بازبینی سریال سونات زمستانی 💚 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💚نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 💚سریال کره ای بدترین شیطان 💚 سریال ایرانی جدال با سرنوشت  💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۴ اسفند ۰۲

    معرفی کتاب و حرف زدن در مورد سریال های کره ای

    سریال کره ای تناقض یک قاتل رو نگاه کردم ، زیاد جالب نبود . 

    درمورد پسر دانشجویی که اتفاقی به یک قاتل تبدیل میشه و بعد می فهمه کسی که کشته خودش قاتل بوده . 

    سریال کره ای اهنگ عاشقانه خیالی هم رو به اب رفته و کلا 16 تا زیادیش بود از اول . 

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel رو قرار ببینم که یکی از بازیگرایی که دوس دارم توش هست ، اسمش نمیدونم چیه ، همون که تو سریال 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚 ازش خوشم اومده بود . اینجا خیلی لاغر شده با اینحال هنوزم جذابه . یه سریال 6 قسمتیه . 

    چندروز پیش رفتم کتابخانه ی ملک تو ولنجک و دوتا کتاب قدیمی اوردم یکیش اسمش " جود گمنام " هه . که تا حدودی متوجه داستانش شدم .

    جود تو یکی از دهاتای انگلیس با عمه ش زندگی میکنه ، خانواده ش مردن . اون خیلی به تحصیل و مطالعه علاقه داره ولی این واقعیت رو نمیدونه که تحصیل برای افراد طبقه ی پایین جامعه میسر نی " فک میکنم اینجوره چون یخورده که زدم جلو متوجه شدم که نتونسته به هدفش برسه . " 

    داستان با رفتن معلم اون دهات از اونجا شروع میشه ، معلم داره به یکی از شهرای همون اطراف که پر از دانشگاه و کلیسا هست میره تااونجا درس معلمی و فقهه ؟ 😄 بخونه میخاد کشیش بشه . و به جود ده دوازده ساله میگه که اونم کتاب زیاد بخونه . 

    جود هم دوس داره زمانی که بزرگ شد به اون شهر بره و معلمی کشیشی کسی بشه ،  ولی چون اهی در بساط نداره مجبوره یه فنی یاد بگیره تا ازش پول در بیاره برای همین میره سنگ تراشی یاد میگیره . اون با پولی که بدست میاره کتاب میخره کتابای دینی عهد قدیم و اینا و تنهایی زبان یونانی یاد میگیره تا بتونه کتاب عهد قدیم یا جدید رو به زبان اصلی بخونه . 

    19 ساله ش که میشه اتفاقی با یه دختر اشنا میشه و مسیر زندگیش رو به گند میکشه . شهوت جلوداره مسیر و هدفش میشه و دختره اویزونش میشه و با گفتن این دروغ که حامله س ، مجبور میشه دختترو بگیره . زندگیشون خوب نمیشه  و تازه متوجه ام میشه که دختره بهش دروغ گفته و گولش زده ؛ یه مدت بعد دختره بدون اینکه طلاق بگیره با خانواده ش میرن به استرالیا و جود هم بالاخره موفق میشه بره به اون شهر رویایی تا درس بخونه ولی همینجوری یلخی که نمیشه رفت درس خوند پولم نیازه . قبل اینکه بره به اون شهر عمه ی بهش میگه یه دختر عمه ی دور داره "منظور دختر عمه س ولی از این فامیلای دوره " که تو اون شهر زندگی میکنه و ادم خوبی نی و مواظب باشه باهاش برخوردی نداشته باشه . جود اتفاقی دختر عمه رو می بینه و ازش خوشش میاد ولی نمیره اشناییت نشون بده . من الان اینجاهاشم ....

    از این کتاب یه فیلم هم هست .

    خود کتاب سال 1895 نوشته شده تقریبا یک قرن پیش 😶😲  ولی این کتابیکه دست منه چاپ دوش برای سال 77عه . تقریبا سی سال پیش . خب کتاب ، داستانش چون یه داستان خیانتیه تقریبا برای همین تو زمان خودش نویسنده شو خیلی توبیخ کردن و اینا که البته از یه نظر درستم میگفتن . راستش منم از رفتار جود خوشم نیومد . 

    میرفت با دختره لاس میزد ولی تو دلش میگفت این دختر در سطح من نی ، آها واسه لاس زدن خوبه ؟! ولی برای گرفتن نه ؟! خیلی عوضی طوره ...حقش بود که دختره با کلک خودشو بهش اویزون میکنه . بعد از ازدواج متوجه میشه که دختره اصلا از این جنده ها بوده که تو میخانه ها کار میکرده و کلا خانواده ش نابسامانه ...که دیگه دیرشده بوده . 

    داستان بعدش اینجوری میخاد بشه که جود با دختر عمه هه عاشق هم میشن و با اینکه دختر عمهه شوهر داشته باهم فرار میکنن  و باهم زندگی میکنن و بچه دارم میشن . از طرفی هردو متاهلن و از طرفی فامیلن که ازدواج فامیلی هم مجاز نی انگار تو دوره ی داستان . شوهرش از قضا همون معلم جود تو دهاتشون بوده . و اینکه قضیه رو جالب میکنه . برای همین میخام بدونم بعدش روابط چجوری میشه . وگرنه از اونایی نیستم که داستان رو بفهمم و ادامه بدم به خوندن . 

    از متن کتاب : 

    " جود فاولی ؛از افرادی بود که صرفا برای این متولد میشوند که پیش از انکه مرگ پایان زندگی بیهوده شان را اعلام کند ، رنج و مشقت بسیار میکشند ." 

    این جمله خیلی شبیه زندگی منه 🙄🥱😁

    " جوانها این روزها زیاد خوش جنس نیستند . یک جرعه از این چشمه و یک جرعه از ان چشمه . دوران ما فرق داشت ."

    " جود با احساسی از نفرت و اشمئزاز فکر کرد گرچه این ممکن است تا اندازه ای صحت داشته باشد اما تا جایی که می دانست هستند بسیاری از دختران معصوم و چشم و گوش بسته که به شهرها میروند و چند سال در آنجا می مانند، بدون اینکه سادگی و صفای زندگی خود را از دست بدهند. برخی افسوس، انگار یک غریزه و آمادگی ذاتی به تجمل و خود آرائی در خونشان هست و فقط یک نگاه گذرا ، کافی است که در آرایش و خود آرایی استاد و ماهر شوند." 

    اینو راس میگه غریب به اتفاق 90 درصد دخترا تو دسته ی دومن . 

     

    تا جایی که من از شخصیت جود متوجه شدم اون دوس داره خودشو از اون شهر و دهات رها کنه و زندگی خوبی بسازه به درس و مطالعه علاقه داره و فک میکنه اینجوری میتونه زندگی درست حسابی داشته باشه . رویایش از بچگی تا جوونی همین بود خب درسته که شاید نذارن درس بخونه ولی دیگه نمیتونن بگن که کتابم نخون . میتونست سنگ تراش شه درکنارشم به عنوان سرگرمی مطالعه داشته باشه . چون همش سرش تو کتاب بود از دخترا چیزی نمیدونست و اسیر شهوت میشه و مث دختر ندیده ها رفتار میکنه ، دخترای جلب هم متوجه میشن چه ببوییه برای همین تور میندازن . اون که انقد برای اینده ش برنامه ریخته بود نباید اینجوری زندگیشو خراب میکرد . تقصیر خودشه و درضمن عوضیم بود . همینکه وقتی داشت فکر میکرد دختره سطح پایین و احمقه ولی باهاش می لاسید ، همون فکر تو دام انداختش . 

    کارما ...! 😁

    حالا باید بخونم ببنیم چجوری میشه . بعدا همین پستو اپدیت میکنم . 

    اپدیت 3 اسفند : 

    سلام ، کتاب رو خوندم ، از نیمه به بعدش کلا شخصیت جود تغییر کرد و یهویی نویسنده زوری میخاست جود و دختر عمه ی موردبحث رو بهم بچسبونه ، واقعا ازدواج دختر عمهه با اقای معلم بی مورد بود رابطه شون جوری نبود که انگار تیغ زیرگردش باشه برای ازدواج خودش یهو تصمیم به ازدواج با یه مرد حدود 50 ساله گرفت . احمقانه بود کارش . بعدم که ازدواج کرده بود شبا خودش سرگرم میکرد و یا میرفت تو یه اتاق دیگه میخابید . معلمه دیگه از دستش عاصی شده بود و احمقانه ترین کارش اونم از یه ادمی مث معلمه عمرا سر بزنه این بود که دختره برگشت به معلمه گفت من جودو دوس دارم و میخام باهاش فرار کنم اجازه بده من برم وا 😲 اصلا من همینجوری موندم . 

    تعجبم خیلی بیشتر شد وقتی که دیدم معلمه خودش گذاشته دختره با عشقش فرار کنه هاه ... 어이가 없네 어이가 없어 

    بعدشم یه جای داستان گفت که زنه جود با یه مرد استرالیایی رفته لندن ولی باز زن جود رو برگردوند و بازم اویزون جود کرد و همین بود که باعث شد دختر عمه بعد از اینکه بچه ام داشتن بذاره و دوباره برگرده پیش معلمه . خیلی قاراشمیش بود داستان . 

    اخرشم جود و زن اولیه برمیگردن همون شهری که اول بودن و جود هم مریض میشه و میمیره ، روز مرگش زنش با اینکه می فهمه مرده ولش میکنه و میره با یه مرد دیگه تا اتش بازی نگاه کنه وقتی دید مرده گفت مرده شورتو ببرن چرا الان مردی 🤣🤦‍♀️😲 

    داستان جالبی نبود . فک میکردم جذاب باشه . نمیدونم چرا به کتابای قدیمی علاقه دارم درحالیکه بعد از خوندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که داستان اینجوری که گمنام هست و خیلی قدیمیه دیگه نیارم. 

    ویرگولمم همچنان از دسترس خارج شده اس . 

    اگه اینستا دارین یا پینترست منو فالو کنین . لینکش تو تب آشنایی هست . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚  سریال کره ای بی خانمان  💚  سریال ایرانی برف بی صدا می بارد 💚  فیلم سینمایی موقعیت مهدی  💚 سریال ژاپنی روزها 💚 سریال کره ای ایدل مقدس 💚 فیلم سینمایی غریب 💚سریال کره ای رویارویی یا دوست پسر 💚سریال کره ای وکیل طلاق 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls 

    죽일 수도, 죽을 수도 없는 불가살(不可殺)이 된 남자가 600년 동안 환생을 반복하는 한 여자를 쫓는 슬프지만 아름다운 이야기

    پولگاسال ، موجودی که نه کشته میشه نه می میره ، مردی که تبدیل به پولگاسال میشه و 600 سال دنبال تناسخ های تکرار شونده  ی یک زنه ، غم انگیزه ولی یک داستان زیباست ... 

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

     واقعا چه خلاصه ی قشنگی از سریال گذاشتن ...

    پولگاسال رو باید از اخر به اول تعریف کنم .

    میگن ، نفرین نکن ، نفرین خودتو میگیره ...

    پولگاسال هم داستان نفرینیه که پای خودشو گرفته بود .

     

    پولگاسال ،موجودیه که نامیراعه و روح نداره ، اونا یک زوج هستن ، دوقلو هستن ، یک مرد یک زن ، تو غار زندگی میکنن ، یک روز دوتا بچه میان تو غار پولگاسال زن " مین سانگ اون "، غریزه ی زن و مادر بودنش گل میکنه و از بچها مراقبت میکنه اونارو می بره به روستایی و جلوی یه خونه که یه پیرزن شمن توش زندگی میکنه میذاره ،پیرزن هم اینارو بزرگ میکنه ، پولگاسال زن ولی دست بردار نی ، بچها قلبش رو گرم  کردن و دوس داره پیش اونا باشه و ازشون محافظت کنه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    پولگاسال مرد " هوال " میگه من از اینکه تو منو ترک کنی و بری می ترسم ، زنه میگه نه ولی یه شب مرد رو ترک میکنه و میره پیش ادما زندگی میکنه ، دلتنگ مرده هم میشده ولی چون نسبت به بچها محبت پیدا کرده بوده میخاسته اونا از اب و گل در بیان بعد برگرده ، ولی سرنوشت اینجوری نمی مونه ، پسر کله گنده ی روستا " اوک اول ته " یه روز تو جنگل میزنه پسر دوم باباشو میکشه ، بچها اینو می بینن ، پسره میخاد بچهارم بکشه که پولگاسال زنه میاد جلوشو میگیره ، اون فرار میکنه میره ، خبر اینکه پسر دوم ناپدید شده به پدره میرسه ، پسر اولی میاد میگه من میدونم کجاس ، میرن جسدشو پیدا میکنن ، کی کشته کی کشته پرس و جو ، پسره میگه پولگاسال ، میرن تو روستا و پولگاسال زن رو پیدا میکنن و بهش حمله میکنن ، پولگاسال زن چون به بچها قول داده بود که به ادما حمله نکنه ، از خودش دفاع نمیکنه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    وقتی زنه مورد حمله قرار میگیره جفتش می فهمه ، میاد و همه ی مردم رو میکشه ، زنه چشم باز میکنه می بینه همه مردن ، میره به مرده حمله کنه ، هوال میگه چرا چی شده من اومدم نجاتت بدم که ، میگه چرا مردمو کشتی و اینا ، تو همین اثنا اون بچها که یه دختر و پسرن " شی هو و دویون " و بابای پسری " اوک اول ته "  که توسط اون یکی پسر کشته شده بود میان مرده رو با شمشیر میزنن ، پولگاسال هم بعد از اینکه به زنه میگه ازت متنفرم ، اون سه نفرو نفرین میکنه و میگه هربار که به دنیا بیاین یکی کور و دیگری بچه نمیتونه به دنیا بیاره و اون یکی دستی که منو زخمی کرده قطع میشه ، این نفرین همینجوری ادامه داره تا من زنده باشم ، هر تناسخ تون هم میام میکشتمون .

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    زنه می بینه اینجوریه خودشو زخمی میکنه ، مرده میگه چیکار میکنی میگه تو به قلبت شمشیر خورده منم خودمو میکشم که باهم نابود شیم ، مرده میگه من دوباره به دنیا میام و پیدات میکنم تو ماله منی ، ولی پولگاسال ها که تناسخ نمیکنن ، چون روح ندارن ، شانسا پسر اولی " اوک اول ته " که همه ی گوه ها زیر سرشه میاد به پولگاسال "هوال" میگه همه این کارارو تو کردی من میخام مث تو بشم ، می برتش که نجاتش بده ، پولگاسالم روح پسررو میگیره و تو بدنش یه سوراخ سیاه که درد وحشتناکی داره به جا میذاره ، بهش میگه هروقت به دنیا اومدم پیدام کن و منو به پولگاسال تبدیل کن و یادتم باشه اون دوتا هروقت به دنیا اومدن بکشیشون ، این سوراخ و دردش ناپدید نمیشه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    اینجوری میشه که وقتی هوال به عنوان انسان دوباره تناسخ میکنه ، از بچگی نفرین پولگاسال روش بوده و با همون زخمی که زنش ینی مین سانگ اون روی دست راستش زده بود به دنیا میاد ، از بچگی تنها و بی کس بودش و ادمای روستا میخاستن بکشنش ، اونو نحس و شوم می دونستن ، تو جنگل سرگردان بودش و باباش هم که همون بچگی رهاش میکنه . یه روز که مردم میان تا بکشنش مین سانگ اون میاد ازش دفاع میکنه تا توی بچگی نمیره ، بعدش فرمانده ی ارتش اون روستا که داشته بعد از جنگ از اون روستا می گذشته اونو با خودش می بره و به عنوان پسرش باهاش خوش رفتاری میکنه و بزرگش میکنه ، بعدم با دختر همون فرماندهه ازدواج میکنه ، ادمایی که تو سرنوشتت هستن رو بازم می بینی شون ، جمله ای که تو سریال تکرار میشه ، فرمانده همون پدریه که 400 سال پیش پسرش " اوک اول ته " باعث سوتفاهم شد و اومد به پولگاسال زن حمله کرد و اون حوادث به وجود اومد ، زنش همون دختریه که نفرین پولگاسال روشه و نمیتونه بچه دار شه و پسرش همون پسریه که نفرین پولگاسال روشه و کور به دنیا میاد ، هوال از زندگی قبلش چیزی نمی دونه ، چیزی یادش نمی آد ، سالهاست داره هیولایی که تو جنگل ها هست رو میکشه ، اون دنبال پولگاسالی که میگن هست تا بکشتش و نفرین رو از روی خودش و زن و بچه ش برداره ...

    اون خانواده ی کسایی شده که تو زندگی قبلی خودش باعث شده که سرنوشتشون با نفرینش توامان بشه ... و حالا درواقع داره دنبال خودش میگرده ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    تا بالاخره دوباره سرنوشت تکرار میشه ، مین سانگ اون میاد و هوال رو میکشه و روحشو می دزده و به عنوان انسان می میره ، هوال تبدیل به پولگاسال میشه ، 600 سال زندگی کرده و مدام دنبال تناسخ های مین سانگ اون گشته ، از اینکه چرا همچین اتفاقی برای افتاده هیچ اطلاعی نداره . نمیدونه چرا از بچگی همچین سرنوشتی داره ، به خاطر نفرینی که داره بچه هاش یکی کور و دیگری میمیره ، زنش اون وضعیه . کسی که به عنوان پدر بزرگش میکنه و بهش محبت میکنه و مث ادم باهاش رفتار میکنه اونجوری میشه ، خودش تبدیل به هیولا میشه . هیچی نمیدونه . وقتی بالاخره مین سانگ اون رو پیدا میکنه مصممه که بکشتش ولی ناخودآگاه داره کمکش هم میکنه رفتارش باهاش جوری نیست که انگار اون دشمن قسم خورده شه ... جوری ازش دربرابر اوک اول ته محافظت میکنه انگار نه انگار اون دشمنشه ... درواقع میخاد خودش کسی باشه که اونو میکشه و روحشو پس میگیره ولی کم کم خشمش تبدیل به محبتی در لایه های زیرین میشه و دلبستگی بهش پیدا میکنه ... رابطه شون خیلی غم انگیز و قشنگ بود اصلا وصف ناپذیره ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    ششصد سال زنده مونده و فقط فکرش یه چیز بوده ، تناسخ مین سانگ اون رو پیدا و انتقام کشته شدن خانوادش رو بگیره و روحشو پس بگیره و بمیره . همه چیز براش عذاب اوره . از انتظار خسته شده ، اصلا زندگی نکرده فقط زنده بوده ، یک درد تموم نشدنی . خاطرات تلخ از بچگی غم و تنهایی بی انتها … و حتی نمیدونه چرا و به چه گناهی ؟! و ششصد سال نمیدونه که یه پولگاسال دیگه ام هست …و مین سانگ اونی که تناسخ میکنه و همه چیو میدونه …

    به هیچکس عادت نکرده کسی رو به عنوان خویشاوند کنار خودش نگه نداشته حتی دنبال تناسخ های زن و بچه اش هم نبوده سرنوشت اونارو جلوش قرار میده ، دوباره سعی میکنه ازشون محافظت کنه و تو این مدت همش عذاب میکشه یه حس خیلی غم انگیز و عمیق ، خوشاله ولی نمیتونه خوشالی کنه ، عاشقه ولی نمیتونه عاشقی کنه ، متنفره ولی نمیتونه نفرتشو بروز بده ، هم عاشقه هم دلتنگه و هم دل چرکینه . یک عالم حس تو این کاراکتر هست . 

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    و بازیگری که تونسته این همه حس رو ، این حجم از بی_چاره گی این حجم از تنهایی و غم درونشو نشون بده .

    لی جین ووک . بی نهایت عالی بازی کرد تو این سریال .

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

     
    اونجایی که بالاخره فهمید همه چیز از خودش شروع شده و خودشو کشت ، اونجایی که پولگاسال بود و عاشق زنش و چون ترکش کرده بود ازش بدش اومده بود هم عاشقش بود هم بدش می اومد و بهش میگفت ازت متنفرم ، منو یاد این اهنگ گروه هایلایت انداخت بود ، 
    تو شعرش میگه : ازت متنفرم ولی دلتنگتم ، تو رویام می بینم که تو برگشتی پیشم ...وقتی به خاطراتمون نگا میکنم می بینم که واقعا انگار دوستت داشته ام ...
     
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    یه سریال عالی و خوش ساخت با بهترین بازی ها ، یه سریال با داستانی قشنگ و عاشقانه ...یه عشق عمیق ، عشق افلاطونی 😄یه داستان مرموز ...
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    یکی از بهترین سریالای تی وی ان ... هر سکانس رو سه چهاردفعه نگاه میکردم . اون داستان مرموزی که تو سریال بود ، با اینکه هنوز هیچی معلوم نبود و هرقسمت یه رازی کشف میشد و همش حدس میزدی و خسته کننده نبود ...و تونست تا قسمت اخر راز بزرگ رو کشف نشده باقی بذاره و 15 قسمت بدون یک ذره اب سریالو بکشونه واقعا باید بلند شد و ایستاده تشویق کرد نویسنده رو ... 
    سری اول که سریالو دیدم از رفتار مین سانگ اون که بار اول پولگاسال رو ترک کرد و اون قضایا رو به وجود اورد خوشم نیومد ، ولی بار دوم که نگاهش کردم، دیدم اون تقصیر کار نبوده ، اوک اول ته از اولشم فتنه بار اورده بود و سوتفاهم ایجاد کرده بود . حتی کاراکتر اوک اول ته هم خیلی قشنگ و باحال بود اون طرز حرف زدن منحصر به فرد جون ، واقعا فوق العاده بود تک تک بازی ها . 
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    هم خنده داشت هم گریه داشت هم لبخند داشت هم غصه داشت ... واقعا هرچقد از خوبی سریال بگم کم گفتم . خیلی دوس داشتم خیلی بیشتر راجبه سریال حرف بزنم راجبه تک تک حسایی که کاراکترا بهم میدادن ولی از توانم خارجه نمیتونم هرچی حس کردمو بنویسم فقط میتونم هزاران بار بگم که قشنگ بود ...
     بعد از  🥰 سریال کره ای گابلین  🥰، پولگاسال یکی از بهترین سریالای فانتزی تی وی ان که من میتونم بارها ببینمش و لذت ببرم . البته تو رده ی سوم با رنگ کم رنگی میتونین💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚 رو هم بهش اضافه کنین گرچه با فصل دوش کلا از چشمم انداخت سریالو و چقد وقتی بهش فک میکنم می سوزم از اینکه این سریال رو اینجوری حیف کردن . ولی نمیتونم حسای قشنگی که جانگ اوک بهم داد رو بندازم دور . انقد این بشر ماه بود . 
     
    فعلا تا همینجا ...

  • نظرات [ ۷ ]
    • جمعه ۲۷ بهمن ۰۲
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |