قالب

بایگانی ارديبهشت ۱۴۰۳ :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۲ مطلب در ارديبهشت ۱۴۰۳ ثبت شده است

سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی 변우석 선재업고튀어

این سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی ، رو فقط به خاطر بازیگر نقش سون جه دارم نگاه میکنم . اب خالصه . دختره خیلی حرصمو در میاره اصلا انگار مخاطب رو اسکل فرض میکنن . خب تو اینو دوس داری مث ادم حرف بزن بگو دوس داری هی کیگه کیگه ...کوفت کیگه ...حرفتو سریع چکشی بزن ، انگار امروز و دیروزه که پسررو می شناسه . بعد هی عقب جلو میشه زمانش ، دختره یهو میاد اینده  سرنوشت تغییر میکنه بعد این هیچی از اینکه چیکاره اس و کجاست و غیره نداره مث کسخلا می مونه رفتار و حرف زدنش . داره راه میره می خوره به یکی هرکی اصلا ، انگار کوره یا قدرت تشخیص وضعیت نداره ، همینجور راهشو میکشه میره . خب با تلفنم حرف بزن کور که نمیشی موقع تلفن حرف زدن برمیگردی ببینی پشتت چی شد یا نه ؟! به جای اینکه فلجش کنن باید کورش میکردن و لال . رسما ادمو خسته میکنه این گیج بازیش . بعد پاشده رفته خونه ی پسره بهش میگه امشب میخام اینجا بمونم ، الکی ادای تنگارو در میاره ، خب مث ادم بگو قضیه چیه یه حرفی چیزی یه بهونه ای ، اداهای مسخره ... ینی اگه بیون وو سوک توش نبود و برای اولین بار نقش یک نگرفته بود و انقد معروف نشده بود به خاطر این سریال عمرا بقیه شو نگا میکردم . 

سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

حالا سریال ملکه ی اشک ها ، یهو همشون گدا میشن ، میرن خونه ی داماده که ادم حسابش نمیکردن ؛تو دهات ، مگه دختره تو دهات ساختمون نداشت ؟ میرفتن اونجا چرا رفتن خونه ی خانواده ی داماد ، بعدشم اونه که گنداشونو درست میکنه و پولاشونو برمیگردونه . اصلا اب خالص . بعد ریتش از 🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀 بیشتر شده . چرا ؟ فقط به خاطر ویژوال کیم سوهیون و اون دختره . 

سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

سریالا واقعا ابن . اون ابی که مدنظر من هست نیست . 🤣  مثلا سریال 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟 یا  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 هم اب بودن ولی یه داستان سرراست دارن کاراکتراش کارای غیرمنطقی کسخلی انجام نمیدن . 

موندم چی ببینم . 🤕🙄

  • نظرات [ ۲ ]
    • يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای شکوفایی جوانی

    سریالی به ابی و مزخرفی این سریال ندیده بودم . بازیگر دخترشم انقد مزخرف بود که حد نداشت . هیونگ شیک فوق العاده اویزون و سست عنصر بود اینجا . یک اثر دریای بی اندازه . 

    درمورد یه دختریه که روز قبل از ازدواجش خانواده ش کشته میشن با سم و شواهدسازی میکنن که این و معشوقه ش خانواده شو کشته و فرار کردن . نامزد دختره پسر وزیره  و انقد پسر خوبیه که حد نداره . از بچگی این ایکبیری رو دیده و عاشقشه . هیونگ شیک هم ولیعهده و دارن براش پاپوش درست میکنن که نفرین روح ها گرفتتش و این بی لیاقت و فلان باید عزل شه .

    دختره پامیشه خودشو مث خواجه ها میکنه میره پیش هیونگ شیک که ولیعهده میگه اینجوری اونجوری من باید بی گناهیمو ثابت و قاتل خانواده مو پیدا کنم . چجوری اینجوری که این دختره خیلی باهوشو و دانا و عقل کله چوسانه و عقل هیچ ادم و جنی 😁به اندازه این دختر دهاتیه نیست و تمام پرونده های چوسان رو این ؛به اسم برادرش حل میکرده . چون زن نمیتونه این کارارو بکنه تو چوسان .

    حالام میاد پیش ولیعهد؛ چون باباش گفته ، ولیعهد به باباش نوشته که پسرت که باهوش هست رو بفرس پیش من کمک دست من باشه ، نگو این دختره عقل کل بوده . از این طرفم دختترو میخاد شوهر بده . خب اسکلی ؟ یهو دخترتو بده به ولیعهد دیگه چرا میخای به یکی دیگه شوهرش بدی ؟! اصلا همچین چیزی معنی میده ؟ تو میدونی دخترت عقل کله و برای صلاح مملکت نیازه که یه عقل کل پیش ولیعهد و امپراطور بعدی باشه چه کسی بهتر از زن براش ، پس بهتر نی جای اینکه به کس دیگه ای شوهرش بدی ، بندازیش به ولیعهد ؟ اصلا عقل که داشته باشی همینکارو میکنی .

    من نمی فهمم ینی چی که تازگی سریال می سازن دختره نامزد و شوهر داره یا حداقل اسم روشه و بعد میره واسه خودش یه شوهر و عشق دیگه پیدا میکنه اونم تو چوسان ..وواقعا خجالت اوره . این یجور زنا نی ؟ بالاخره اسمش شوهره دیگه . بعد دختره ی پتیاره هم بعد اینکه فرار میکنه جای اینکه پیش شوهرش برگرده میره پیش ولیعهد صاف ...بعدشم عاشق اون میشه . 

    شوهرش ندیده و نشناخته عاشقش بود و بهش اعتماد کامل داشت بعد دختره انقد به پسره اعتماد و احساس نداشت که بره پیشش یا بهش نامه بده حداقل ، میدید پسره جلوروش داره پرپر میزنه یه کلام نمیگفت من همونم دیگه تورو نمیخام برو دنبال زندگیت ،بی احساس سرد مث یه تیکه چوب . 

    الکی تو لباس خواجه به بهونه ی پیدا کردن این پرونده اون پرونده چسبیده بود در کون ولیعهد ، مرغم بندازی کنار یه مرد خوشتیپ و مهربون معلومه عاشقش میشه دیگه . 

    داستان اصلی رو  انقد کشش دادن که حد نداره . خستم کرد اصلا . داشتم به زور نگا میکردم گفتم ببینم چیه پشت قضیه قتل ها اونم چیز خاصی نبود . اصلا تکان دهنده و احساسی نبود .فقط چسبیده بودن به لاو ترکوندن ولیعهد سست عنصر و دختره ی چسی .

     

    زمان پادشاهی اشم تابلو بود پادشاه سریال 🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 بود . الکی اسمای دیگه گذاشته بودن . 

     هیچ خوشم نیومد . سریال کره ای هفت فراری صدبرابر بهتر از اینه .  


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۵ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای مخفی hide

    سریال کره ای مخفی hide ، این سریال رو از روی یه سریال امریکایی که از bbc پخش میشده به اسم keeping faith ساختن . 

    درمورد یه زن و شوهر وکیله که شوهره داره دفتروکالت بزرگ و اسم و رسم داری که درواقع ماله باباش هست رو میگردونه . باباش یه بنیاد خیریه هم به همین نام داره . اینا تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن . 

    زنه سالها پیش که باباش مرده زیر نظر همین بنیاد  و خانواده ی شوهره بزرگ شده و اینجوری موفق شده . با همون پسره هم ازدواج کرده . یه دختر 7.8 ساله هم دارن . 

    یه روز شوهره ناپدید میشه و چندروز بعدم یه ماشین با جسد سوخته تو پرتگاه پیدا میکنن ، که گویا ماله شوهره س ، میگن خودکشی کرده . مامانه پسره بدون کالبد شکافی براساس انگشتر و ساعت میگه این پسرمه کالبد شکافی نیازی نی . درحالیکه زنه میگه شوهرم ادمی نبود که خودشو بکشه و مشکوک و اینا . 

    بعد از مرگ شوهره همه چیز بهم میریزه و زنه متوجه رازهای خانواده شوهره و کارهایی که شوهره کرده میشه .

    یه شرکت کله گنده ای که بساز بفروشه وجود داره و شوهره که اسمش چا سونگ جه اس ، وکیل این شرکت بوده . و کارای خلاف میکرده و اینا . شوهره درواقع نمرده . زنده س . چون دیگه نمیخاسته کارای خلاف اون شرکت رو بکنه خودشو به مردن میزنه ، اینجوری که یه مردی بوده همسن و تقریبا هم قیافه ی خودش ، دائم الخمار بوده ، اونو با همکاری مامانش میکشه و بعدم مدارک شناسایی اون رو به اسم خودش میزنه . الانم داره تو خونه خرابه ی همون یارو زندگی میکنه . 

    حالا یه پسری هم هست یه مدت زندان بوده و با اون یارو که کشته شده و با چا سونگ جه اشناییت داشته ، اون یارو مقتول رو به عنوان برادر بزرگش می دونه و گزارش ناپدید شدنشو داده و داره دنبالش میگرده . سیریشیه که لنگه نداره و تهشم اونه پیدا میکنه که چا سونگ جه زنده س و داره با مدارک اون هیونگش که مرده ؛زندگی میگذرونه . 

    میاد به زنه میگه که شوهرت زنده س و تو شوهرتو نمیشناسی و فلان ، خلاصه زنه  متوجه زنده بودن شوهره میشه و خر تو خری میشه و اینا و تهش شوهره میگه که میخاد با این اسم زندگی کنه حالا به دلایلی . 

    قضیه اینه که ، تو همسایگی اینا یه زن جوون هست که از یه پیرمرد نگه داری میکنه ، این زنه با این چاسونگ جه ریخته روهم و میخان پولایی که از فروش این زمینا که برای بساز بفروشی بوده رو بالا بکشن . یه حساب درست کردن به اسم قلابی مرده و اسم زنه . که برن سوییس و عشق و حال کنن . 

    زنه چا سونگ جه ،اول نمیدونه که قضیه چیه بعدها که متوجه میشه و بعدشم خیانت شوهره رو می بینه کلا هرچی بینشون بودش تموم میشه .

    زنه خیلی از این عدالت طلبا و علیه سلاماس که بدجور رو عصابم بود . به قیمت خراب کردن زندگی خودشو و خانواده ی شوهره هرکاری کرد به اسم عدالت انقد همه چیو هم زد هم زد رید به همه چی تا خیالش راحت شد . حتی خودشم که قدیم جرمی انجام داده بود رو به دادگاه کشوند . اصلا ازش خوشم نیومد . از این کاراکترایی که فک میکنن خودشون یه تنه  باید مبارز عدالت باشن و پرهیزکار تمام متنفرم . خیلی حق به جانب بود . 

    حالا همه ی اینا هیچی این پسره که تو سریال بود خیلی نخود اش بود ، الکی اومده بود به این زنه هی کمک میکرد و مواظبش بود و اینا . خیلی مسخره بود . 

     اخرشم خیلی اب تو اب کردن و شوهره بدبخت رو افلیج کردن تو سوییس . اصلا از اخرش راضی نبودم .راستش اصلا کاراکتر پردازی شوهره خوب نبود . دلایلش برای خیانت و بعدشم کشتن اون یارو و دزدیدن اسمش خیلی غیرمنطقی بود ینی همه ی این کارارو فقط به خاطر پول انجام داده بود ؟ 

    اوایل سریال جذابی بود ولی این کاراکتر زنه دیگه شورشو در اورده بود . شوهره عوضی بودا ولی خب مجبور شده بود این کارارو کنه ، از طرفی ،من چون اوپام بود دوسش داشتم .  اگه زنه لوش نمیداد میتونست با همون اسم قلابی بره خارج  و کلی پولدار شه و همونجاام به راحتی زندگی کنه . حیف شد . من حاضر بودم مرده می اومد کره می افتاد زندان ولی تو خارج اونجوری نمیشد . زنه حتی یک بارم سراغ شوهررو نگرفت . انگار نه اینگار اینا یه مدت باهم بودن و بچه داشتنو . خیلی بی محبت بود . البته وقتی با باباش اونکارو میکنه با شوهر قرار چیکار کنه . یه زنه خودخواه و خودرای بود . همینجوری بود که مرده وقتی قرار بود اینکارارو شروع کنه به جای اینکه به این بگه به مامانش گفته بود . بس که نفهم بود . 

    از قسمت 8 به بعد تقریبا سریال فقط رو مظلوم نمایی و پاک بودن و عدالت طلب بودن زنه زوم میکنه و دلایل منطقی برای کار شوهره نمیاره . کار خلاف زنه رو هم به عنوان جرم اصلا بولدش نمیکنه . و فقط سعی داشت بگه زنه خیلی قهرمانه و برای بچه ش و برقراری عدالت هرکاری کرد . 

    خلاصه که سریال خوبی بود ولی من اخرشو دوس نداشتم . 

    کلا لی بو یونگ همیشه کاراکترای خودرای و سردی رو داره تو سریالا . من درکل ازش خوشم نمیاد . 

    سریالو به خاطر اجوشی جذابه که تو سریال  کره ای رشته های حقیقت یا رهبر ارکستر  بود نگاه کردم . اینجا نقش منفی بود خوشم اومد . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚سریال کره ای زنی که هنوزم دلش میخاد ازدواج کنه 💚سریال های کره ای که تا امروز دیدم 💚سریال کره ای هتلدار و سریال کره ای کشور من و سریال کره ای تونل 💚 سریال کره ای افتخار  💚سریال انتخاب همسر برای امپراطور 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای صلیب cross

      این سریال رو به خاطر این ⬇ اوپا که تو سریال 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚 معرفیش کرده بودم ، نگاه کردم . ولی متاسفانه نقش خیلی پررنگی نداشت . ولی نگم از جذابیت و تن صدای نفس گیرش . 

    سریال کره ای صلیب cross

    اوهوم اوهوم ... داشتم میگفتم ، این سریال یه سریال پزشکی بود ، راجبه بخش پیوند یه بیمارستانیه ، داستان از جایی شروع میشه که دکتر کانگ این کیو رزیدنت سال 4 جراحی ، برای اینکه دکتر زندان بشه از بیمارستان استعفا داده و برای مصاحبه میره زندان . دکتری که رییس بخش بهداری؟ زندانه میگه با این سابقه درخشان چرا اومدی اینجا و اینا ، خلاصه استخدام میشه . چرا باید همچین کاری کنه ؟ معلومه که برای انتقام اومده .

    زندانی ایکس " اسمش یادم نی 😶 " قاچاقچی اعضای بدنه و سالها پیش بابای کانگ این کیو رو کشته و تمام اعضای بدنشو فروخته . چرا ؟ چون اولا کارش همینه 😁😐🤪 دوما گروه خونی بابای این کیو گروه خونی خاص و کم و خاصی بوده و تو جهان کم کسی هست که این گروه خونی رو داشته باشه . حالا چی بوده ؟ آی منفی که پروتین نداره بهش میگن : rh-a . کانگ این کیو هم همین گروه خونی رو داره . 

    سالها پیش اینا وضعشون خیلی بد بوده و از طرفی خاهر کوچکتر این کیو سرطان داشته . باباشون چون پول نداشته ، میره زنگ میزنه به این شماره های فروش اعضای بدن و میخاد کلیه ش رو بفروشه ولی خب همچین طلایی رو که فقط کلیه ش رو در نمیارن کلا کشتنش دیگه . 

    از بچگی یه دکتری اینارو به فرزندی قبول کرده . همون موقعها هم خاهرش میمیره و دکتره که قیم حساب میشده اعضای بدن خاهررو هم اهدا کرده . این کیو هم به همین دلیل از باباهه شاکیه . خلاصه اون خیلی زرنگ و باهوشه و الان دکتر شده و اومده زندان تا با تجویز داروهایی که به بدن اسیب میزنه قاتل باباشو ،بکشه . از طرفی میخاد ببینه اینا به کی وصلن و باند اعضای بدن رو پیدا کنه . سالهاس فکر  و ذکرش همینه . و تا انتقام نگیره راحت نمیشه . داشت این کارو انجام میداد که ،

    یه روز که برای کار دیگه ای رفته بود بیمارستان ، یارو تو زندان حالش بد میشه و تو راه انتقال به بیمارستان ، همدستاش فراریش میدن .

     

    سریال کره ای صلیب cross

    داستان همینجوری پیش میره و عمل ها و پیوند ها و کارهای غیرقانونی که تو پروسه ی پیوند بعضی کله گنده ها پیش می یاد رو میاد و همرو کانگ این کیو کشف میکنه . تو این حین هم متوجه میشه که قلب باباش تو سینه ی دکتریه که دختر رییس بیمارستانه . و بالاخره متوجه میشن که همه ی گوه ها زیر سر این مرده س . خلاصه با تلاش و کوشش و همدستی کانگ این کیو و این اوپای موردنظر و تحقیقات رییس بخش پیوند که بابای فعلی کانگ این کیو هست ، باند اعضای بدن دستگیر میشن ، تو این حین هم رییس بخش پیوند توسط همون مرد عوضیه کشته میشه . کانگ این کیو هم مدرک پزشکیش باطل میشه؛ چون برملا میشه که با تجویز دارو سعی داشته یارو قاتلرو بکشه . قاتله هم بالاخره توسط یکی دیگه تو زندان کشته میشه . و انتقام کامل میشه و کانگ این کیو برمیگرده سر زندگی نرمالش . 

    عنوان سریال هم اشاره داشت به اینکه وقتی بدن رو میبرن برای جراحی و اینا بخیه که میزنن باز ،شبیه صلیب میشه .

    جزییاتش خیلی زیاد بود، من خلاصه وار گفتم .  البته من زیاد از بازیگر اصلی سریال ینی کانگ این کیو خوشم نمی یاد. نمیدونم چرا اونو کردن نقش اول درحالیکه اوپام هست 😠😁😐 ولی خب  دیگه کاری از دستم برنمیاد . سلیقه شون همین قده دیگه . 😁 سریال هیجانی و قشنگی بود . بخش پزشکیش هم باحال بود . بعد مدتها ژانر پزشکی نگا میکردم . واقعا خوب میسازن این ژانر رو .  ولی من هنوزم سریال کره ای بیمارستان چونا یا سریال کره ای مغز با بازی شین هاکیون که سالها پیش از تی وی پخش می شد رو دوس دارم . واقعا خیلی قشنگ بود  . البته که زبان اصلیشم نگاه کردم و خیلی قشنگ بود . شین هاکیون هم که معرف حضورتون هست ؟ این سریالش 💚سریال کره ای فراتر از شیطان 💚 هم خیلی قشنگ بود . 

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های جدید 💚سریال کره ای متحرک 💚سریال کره ای در پس لمس تو 💚اوپاهای مونستااکس💚 مثلث عشقی 💚مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو   💚اهنگ eclipse از گروه رز 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۷ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

     

    새로운 오빠 생겼나 봐요 . 굉장히 잘 생겼고 멋지고 숨 막히게 해주는 그런 남자이고 반했어요 또 .설레는 기분 좋아요 . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy . درواقع معنیش میشه مردا همه مث همن . ولی این یه اصطلاح بی ادبیه . حالا ...

    سریال راجبه عشق بین مرد و زنیه که سه زندگی عاشق هم بودن ولی بهم نمی رسیدن . هرسری هم از طرف مرده مشکل به وجود می اومد . دوران چوسان میره پایتخت امتحان دولتی بده و مریض میشه و نمیتونه برگرده و میمیره . دوران استعمار ژاپن ، مبارز بوده و زنرو ول میکنه تا اسیب نبینه و دوران کودتا و اشوب های گوانگ جو ، بازم انقلابی بوده و می گیرنش و تو شکنجه فلج میشه و برای همین با دختره کات میکنه . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    زندگی 4ام ، مرده اسمش هوانگ جی وو رییس یه کمپانی داروسازیه و دختره سا هیون جو ، منیجر  نویسنده ی وبتون هاس ، و خودشم دستی تو کار داره ولی هنوز موفق نشده چیزی منتشر کنه . از طرفی اون با برگذار کردن مراسمی به همه فک و فامیل و دوست ،گفته که هیچ وقت قرار نی ازدواج کنه و هیچوقتم تاحالا عاشق کسی نشده و قلبش برای کسی به تپش نیفتاده و میخاد دنبال رویاهاش باشه  و اینا .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    هوانگ جی وو که زندگی های گذشته ش رو یادش هست همچنان عاشق هیون جوعه و دنبالش گشته پیداش کرده و می بینه که تو کارش دارن ازش سواستفاده میکنن و پیشرفتی نداره . با پارتی و اینا یه کاری میکنه که از اون شرکت اخراج شه و اونو تو شرکت خودش استخدام میکنه به عنوان تهیه کننده ی همه کاره میگه که میخام یه بخش وبتون سازی هم داشته باشه شرکتم . همه میگن اخه شرکت داروسازی و وبتون ؟! ولی خب مثلا میشه دیگه . 

     یه پسری هم که مث داداش کوچکتر برای هیون جو حساب میشه؛ هست که اون پسره از قضا زندگی قبلی هم اینو میخاسته ولی اون چیزی از زندگی قبلی و این چیزا نمیدونه و از دبیرستان که یتیم شده خونه ی اینا بوده و یه طرفه عاشق هیون جوعه . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    هیون جو بچگی می افته تو اب و بعد اینکه از کما در میاد زندگی گذشته ش یادش میاد ولی با درمان و اینا درست میشه . یه روز  با هوانگ جی وو که هنوز همو نمی شناسن تو اسانسور بودن که اسانسور متوقف میشه  و جی وو ترس از فضای بسته داره نفسش میگیره بیهوش میشه ، هیون جو بهش نفس مصنوعی میده تو همون حین صحنه هایی از زندگی چوسانیش تو ذهنش میاد . از قضا از قبل هم گاهی از این خابا می بینه ولی هیچ وقت قیافه ی شوهری که تو خاب صدا میکنه رو نمی بینه . بعد از اینکه میره تو شرکت جی وو مشغول میشه هی باهم برخورد دارنو اینا و کم کم ابراز علاقه و مهربونی های جی وو و اهمیت دادن هاش شروع میشه و هیون جو هم کم کم وا میده . بعدش دقیق یادم نمیاد چی میشه 😁 که جی وو به هیون جو حقیقت اینکه 200 ساله عاشقشه و زندگی گذشته اش یادش هست رو میگه و اونو میبره جاهایی که قبلا باهم تو زندگی های قبلی بودن . 

    ولی خب اینکه تو زندگی سوم از هم جدا شدن دلیل داره ، یه پتیاره ای هست که عاشق جی وو ی اون موقعهاس ، جی وو ولی از هیون جو خوشش میاد و هردو انقلابین ، "همون قضیه کشتار گوانگجو و اینا " جی وو رفته از این جعبه موسیقی ها سفارش داده که برای هیون جو بسازن ، پتیارهه که داره از حسودی میمیره ، میره هیون جو رو به عنوان سردسته ی انقلابیا لو میده میگه ساعت 10 قرار بیاد مغازه ی جعبه موسیقی فروشی ، جی وو متوجه میشه که این تله س خودش میره به مغازه و اونجا میگیرنش . بعدشم می افته زندان و اینا و تو همین حین پتیاره به هیون جو از طرف جی وو نامه میده که من دیگه تورو نمیخام و اینا برو پی زندگیت . از زندانم که در میاد فلج شده اخرین دیدار میاد به دختره میگه من دارم میرم امریکا از انقلاب و اینا خسته شدم . بعدشم خودکشی میکنه . دختره هم یه مدت با اون پسره که عاشقش بود میره ولی بعدش تصادف میکنن میمیرن .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    از قضا پتیاره هه همچنان خب زنده اس دیگه پیره ولی ، متوجه تناسخ جی وو میشه و میخاد کاری کنه دخترش با جی وو ازدواج کنه ولی رسما خودش همچین به پسره نگاه میکنه کم مونده بود بگه بیا منو بگیر . 😤😠 خلاصه هی فتنه راه میندازه و یه چند قسمت خیلی حرص در ار میشه . ولی به هرحال موانع رو میگذرونن و باهم ازدواج که نه ولی مراسمی مث ازدواج میگیرن که ما باهم هستیم و اینا . هردوشون از کلمه ازدواج که رو رابطه شون بیاد خوششون نمی اومد . حالا مگه هر کی عاشقه باید ازدواج هم بکنن ؟! همین که باهم خوبن و برای رابطه هم احترام و عشق و زمان و کنار هم هستن خودش باارزش و عالیه . حالا اصلا ازدواج نکنن . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    خب قسمتای اولش خیلی باحال و خنده دار بود و هوانگ جی وو واقعا جذاب بود واقعا اوپایی بود اینجا ، این پسره اسمش  یون هیون مین ، کلا جذابه ها ولی بیشتر جاها من زیاد نقشش و سریالشو خوشم نیومده بود ولی اینجا خیییییییییییییییییلی جذاب و خیییییییییلی قشنگ بود عشقش . مشکلش این بود که فک میکرد چون عاشقه باید خودشو فدا کنه و یه طرفه برای عشقشون تصمیم میگرفت . چه اون موقع که استقلال طلب کره بود ، چه اون موقع که فلج شده بود . و دلیلشم نمیگفت . حتی تو این زندگی هم الکی داشت پنهون کاری میکرد . دختره میگفت خب این زنه چرا داره اینکارو میکنه با ما . ولی این هی فداکاریو ؛ ای خدا یه پارچه اقا 😁😉🧡

    قسمتای اخر یخورده الکی کش دادن جنده بازی اون زنیکه ی پیری رو . اول سریال گفتن این زنه رییس بیمارستانه و با کمپانی داروسازی اینا قرارداد بسته ، بعد اخرش به عنوان سهام دار اومده بود گوه خوری میکرد . بعدشم داشت شرط میذاشت که اگه میخای من کم گوه خوری کنم باید همه ی روابطتت با هیون جو رو قطع کنی . 🙄😐 تو سر پیازی ته پیازی به تو چه ؟! خیلی غیرمنطقی و مسخره بود . باز جوون بود یه چیزی . زنیکه پیری خجالتم نمیکشه . ببین چی بود دخترشم فهمیده بود که مامانش گیر داده به پسره . و واقعا الکی کشش دادن و مسخرگی ترش اینجا بود که دختره رفته بود قسمت اخر به زنه میگفت تقصیر تو نبود اینجوری شده بود خودتو این همه سال عذاب دادی . 😐کسخلی ؟ پس تقصیر کی بود ؟ راس میگی تقصیر این نبود تقصیر توعه شیربرنج بود که سفت عشقتو نچسبیدی . 🤦‍♀️🤬

    خلاصه اخرش خیلی اب تو اب و حرص در ار بود . زنه یه تنه حرص درار سریال بود بعد اون پسررو هم انداخته بودن تو سریال ، قسمتای اول خیلی کسخل بازی داشت دختره . مث کسخلا انگار کوره نمیبینه جی وو داره خودشو هلاک این میکنه ، چسبیده بود به اون پسره . سلیطه خب داری میبینی که پسره عاشق توئه ، توام که اونو نمیخای به عنوان برادر می بینیش پس رابطه تو باهاش سنگیتر کن دیگه . تازه یه قسمتم به همین خاطر با جی ووی نازنینم قهر کرد . دختره ی شیربرنج . ایش . 🙄🤣 .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    ولی درکل از لحاظ عشقی سریال باحال و خنده داری بود . این جاهای حرص درار و ابشو فاکتور بگیرم ، سرجمع زوج خوبی بودن . یون هیون مینم اینجا خیلی جذاب بود . واقعا یه پارچه شوهر بود . 😁💕 و به خاطر کل دیالوگاش و نگاهاش واقعا عشقی کردم که نگو . 😄💕 همینجورری همش  두근두근 بودم . 

    او اس تی های سریالم قشنگ بودن . مخصوصا پارت یک و دوش . هوانگ جونگ اوم بد نبود یخورده کسخل بود کاراکترش ولی قابل تحمل بود چون ذاتا کیوته . 😁 با اینحال تو  ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘  بیشتر دوسش داشتم . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |