جانگ اوک چقد زرنگ و تیز بود ، خیلی طفلی و مظلوم و ساده و رنج کشیده و تحقیر شده بود ولی هیچوقت از تلاش دست برنداشت ، با چیزایی که داشت میتونست همونجور که میگفتن هیچ کاری نکنه و زندگی ارومشو بگذرونه ولی تا به اون هدفش نمیرسید همش یه چیز کم بود و ازارش میداد . اگه به اون هدف نمیرسید تمام تحقیرها و حرفای زشتی که مصببش بابای طمعکار و سست عنصرش بود ، بیشتر ازاردهنده میشد بیشتر خار میشد ، انگار که اون حرفا واقعی باشن درحالیکه نبودن ، میخاست با موفقیتش و نشون دادن خودش به اونایی که اونجوری تحقیرش میکردن بگه من بی پدر و مادر و تمام اون حرفا ،منه تنها ، اینم . اره اونارو میگفتین ولی همچنان خار بودم تو چشماتون و مداوم خار میکردین تو قلبم ولی الان به موفقیتی که خاستم رسیدم تا حداقل هم دهنا بسته شه هم اکه حرفیه و حسادتی و خاری تو چشم حسود هست بیشتر باشه .
دقیقا مث نا هی دو که میگفت میخاست از تراژدی طنز بسازه جانگ اوکم اونجوری بود ناراحت بود درونش متلاطم بود ولی مسخره بازی در می اورد . 😭🥰🙂
فک کنین اگه میتونستین روحتونو به یه بدن دیگه انتقال بدین چی میشد !؟ چیکار میکردین !؟ دقیقا یه چیزی مث قاشق طلایی فقط این اسرار امیزتر و خیلی جذابتر از اون سریال بود . خیلیا .
🍀 مطالب پیشنهادی 🍀
🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀 سریال کره ای شام دوستانه dinner mate 🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی 🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا 🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you 🍀 دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ 🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀 معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن 🍀