قالب

بایگانی بهمن ۱۴۰۲ :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۰ مطلب در بهمن ۱۴۰۲ ثبت شده است

سریال ترکیه ای عطیه

سریال ترکیه ای هدیه یا عطیه یا آتیه 

گفتم تنوع باشه برای همین این سریال رو که از نتفلیکس پخش میشده رو نگاه کردم ، انقد اب و مسخره و بیخود بود که حد و اندازه نداشت ... 

داستان اینجوریه که عطیه ، یه خانواده خوب و درست حسابی داره و یه دوست پسر پولدار که واقعا لاشی بود پسره ، خودشم نقاشه و از بچگی یه طرحی تو ذهنشه که همش اونو میکشه ، بالاخره نمایشگاه گذاشته و موفقه و اینا ، چندوقتیه که یه پیرزنی رو می بینه که دیگران اونو نمی بینن ، فک میکنه خیاله درحالیکه پیرزنه واقعیه ، میاد تو نظر عطیه ، یه روز اخبار نشون میده که تو سایت تاریخی تو گوبکلی تپه یه شی تاریخی پیدا کردن تو حفاری هاشون ، که دقیقا همون چیزیکه عطیه نقاشیشو میکشیده ...و از اینجا داستان شروع میشه ....

خیلی درهم بود ، میخاست با فولکور و داستان های قدیمی و فانتزی که تو سنت ترکیه و کلا جهان هست یه چیزایی رو بیان کنه ولی اصلا موفق عمل نکرده بود . یجوری نبود که ادم جذب شه و به داستان گوش بده ، خسته کننده بود . روابط مسخره بود ، فصل اول آتیه به خاطر خاهری که خاهرشم نبود رفت سرنوشت رو عوض کرد بعد که کلا زندگی خودشم عوض شده بود اصلا انگار نه اینگار که زندگیش تغییر کرده ، نمیدونم میخاست انگار بعدهای زمان مث سریال المانی دارک رو بیان کنه ولی اصلا بعد زمانی هم نبوده ، مدام از یه دری تو یه غاری حرف میزد ولی اصلا نشون نداد در رو و اون اسرارامیز بودنشو ...زندگی ها تغییر میکردن ولی باز هم ادما همو می شناختن بهم وصل بود داستان ها ، درحالیکه نباید وقتی زندگی تو یه بعد دیگه س دوباره بهم وصل باشن اصلا یجوری بود . بعد بچه شو هشت سال نامزد قبلی دزدیده بود بعد که پیداش کرد اصلا انگار نه اینگار انگار یه چیز بدیهیه یه کار معمولیه نه برخوردی نه انتقامی ...خیلی کاراکتر مزخرفی داشت ، بعد میخاستن یجوری نشون بده که این دختره خیلی قدیسه و ایناس ..خیلی مسخره بود ... مسخره ترش اون قضیه مادربزرگه بود که تو هرسه فصل بود و نمی مرد...خیلی رو عصاب بود ...تهشم انقد مسخره تموم شد که حد نداشت ، اصلا نشون ندادن اون ادمایی و موجوداتی که سردار باهاشون تعامل داشت کی بودن چی بودن دنبال چی بودن ؟! نامزد قبلیه اومد باباشو کشت ...مامانش یهو زنده شد ..این وسط کاراکتر اضافی و کسخل به تمام معنا اون خاهرش بود که اصلا خیلی شلم شوربا بود ...

فقط اینکه دشت و بیابون و سایت تاریخی گوبکلی تپه رو نشون میداد یخورده تو فصل اول جالب بود ، اون نقاشیه اصلا چی بوده چرا تو ذهن دختره بود معنیش چی بود ...هیچیرو نشون نداد ... واقعا سریال بیخودی بود . 

سریال ترکیه ای عطیه هدیه

پست قبلی رو حتما ببینین : 💟 سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟  همچنین نظر خصوصی نذارین تا بتونم جوابتونو بدم . ویرگولم باز مسدود شده . میگه بک لینک دادی برای همین منم زنگ زدم بهشون فحش دادم . اگه از اونجا اومدین اینجا اونجا پیام نذارین نمیتونم ببینم و جواب بدم .


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟 سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۷ بهمن ۰۲

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls 

    죽일 수도, 죽을 수도 없는 불가살(不可殺)이 된 남자가 600년 동안 환생을 반복하는 한 여자를 쫓는 슬프지만 아름다운 이야기

    پولگاسال ، موجودی که نه کشته میشه نه می میره ، مردی که تبدیل به پولگاسال میشه و 600 سال دنبال تناسخ های تکرار شونده  ی یک زنه ، غم انگیزه ولی یک داستان زیباست ... 

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

     واقعا چه خلاصه ی قشنگی از سریال گذاشتن ...

    پولگاسال رو باید از اخر به اول تعریف کنم .

    میگن ، نفرین نکن ، نفرین خودتو میگیره ...

    پولگاسال هم داستان نفرینیه که پای خودشو گرفته بود .

     

    پولگاسال ،موجودیه که نامیراعه و روح نداره ، اونا یک زوج هستن ، دوقلو هستن ، یک مرد یک زن ، تو غار زندگی میکنن ، یک روز دوتا بچه میان تو غار پولگاسال زن " مین سانگ اون "، غریزه ی زن و مادر بودنش گل میکنه و از بچها مراقبت میکنه اونارو می بره به روستایی و جلوی یه خونه که یه پیرزن شمن توش زندگی میکنه میذاره ،پیرزن هم اینارو بزرگ میکنه ، پولگاسال زن ولی دست بردار نی ، بچها قلبش رو گرم  کردن و دوس داره پیش اونا باشه و ازشون محافظت کنه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    پولگاسال مرد " هوال " میگه من از اینکه تو منو ترک کنی و بری می ترسم ، زنه میگه نه ولی یه شب مرد رو ترک میکنه و میره پیش ادما زندگی میکنه ، دلتنگ مرده هم میشده ولی چون نسبت به بچها محبت پیدا کرده بوده میخاسته اونا از اب و گل در بیان بعد برگرده ، ولی سرنوشت اینجوری نمی مونه ، پسر کله گنده ی روستا " اوک اول ته " یه روز تو جنگل میزنه پسر دوم باباشو میکشه ، بچها اینو می بینن ، پسره میخاد بچهارم بکشه که پولگاسال زنه میاد جلوشو میگیره ، اون فرار میکنه میره ، خبر اینکه پسر دوم ناپدید شده به پدره میرسه ، پسر اولی میاد میگه من میدونم کجاس ، میرن جسدشو پیدا میکنن ، کی کشته کی کشته پرس و جو ، پسره میگه پولگاسال ، میرن تو روستا و پولگاسال زن رو پیدا میکنن و بهش حمله میکنن ، پولگاسال زن چون به بچها قول داده بود که به ادما حمله نکنه ، از خودش دفاع نمیکنه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    وقتی زنه مورد حمله قرار میگیره جفتش می فهمه ، میاد و همه ی مردم رو میکشه ، زنه چشم باز میکنه می بینه همه مردن ، میره به مرده حمله کنه ، هوال میگه چرا چی شده من اومدم نجاتت بدم که ، میگه چرا مردمو کشتی و اینا ، تو همین اثنا اون بچها که یه دختر و پسرن " شی هو و دویون " و بابای پسری " اوک اول ته "  که توسط اون یکی پسر کشته شده بود میان مرده رو با شمشیر میزنن ، پولگاسال هم بعد از اینکه به زنه میگه ازت متنفرم ، اون سه نفرو نفرین میکنه و میگه هربار که به دنیا بیاین یکی کور و دیگری بچه نمیتونه به دنیا بیاره و اون یکی دستی که منو زخمی کرده قطع میشه ، این نفرین همینجوری ادامه داره تا من زنده باشم ، هر تناسخ تون هم میام میکشتمون .

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    زنه می بینه اینجوریه خودشو زخمی میکنه ، مرده میگه چیکار میکنی میگه تو به قلبت شمشیر خورده منم خودمو میکشم که باهم نابود شیم ، مرده میگه من دوباره به دنیا میام و پیدات میکنم تو ماله منی ، ولی پولگاسال ها که تناسخ نمیکنن ، چون روح ندارن ، شانسا پسر اولی " اوک اول ته " که همه ی گوه ها زیر سرشه میاد به پولگاسال "هوال" میگه همه این کارارو تو کردی من میخام مث تو بشم ، می برتش که نجاتش بده ، پولگاسالم روح پسررو میگیره و تو بدنش یه سوراخ سیاه که درد وحشتناکی داره به جا میذاره ، بهش میگه هروقت به دنیا اومدم پیدام کن و منو به پولگاسال تبدیل کن و یادتم باشه اون دوتا هروقت به دنیا اومدن بکشیشون ، این سوراخ و دردش ناپدید نمیشه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    اینجوری میشه که وقتی هوال به عنوان انسان دوباره تناسخ میکنه ، از بچگی نفرین پولگاسال روش بوده و با همون زخمی که زنش ینی مین سانگ اون روی دست راستش زده بود به دنیا میاد ، از بچگی تنها و بی کس بودش و ادمای روستا میخاستن بکشنش ، اونو نحس و شوم می دونستن ، تو جنگل سرگردان بودش و باباش هم که همون بچگی رهاش میکنه . یه روز که مردم میان تا بکشنش مین سانگ اون میاد ازش دفاع میکنه تا توی بچگی نمیره ، بعدش فرمانده ی ارتش اون روستا که داشته بعد از جنگ از اون روستا می گذشته اونو با خودش می بره و به عنوان پسرش باهاش خوش رفتاری میکنه و بزرگش میکنه ، بعدم با دختر همون فرماندهه ازدواج میکنه ، ادمایی که تو سرنوشتت هستن رو بازم می بینی شون ، جمله ای که تو سریال تکرار میشه ، فرمانده همون پدریه که 400 سال پیش پسرش " اوک اول ته " باعث سوتفاهم شد و اومد به پولگاسال زن حمله کرد و اون حوادث به وجود اومد ، زنش همون دختریه که نفرین پولگاسال روشه و نمیتونه بچه دار شه و پسرش همون پسریه که نفرین پولگاسال روشه و کور به دنیا میاد ، هوال از زندگی قبلش چیزی نمی دونه ، چیزی یادش نمی آد ، سالهاست داره هیولایی که تو جنگل ها هست رو میکشه ، اون دنبال پولگاسالی که میگن هست تا بکشتش و نفرین رو از روی خودش و زن و بچه ش برداره ...

    اون خانواده ی کسایی شده که تو زندگی قبلی خودش باعث شده که سرنوشتشون با نفرینش توامان بشه ... و حالا درواقع داره دنبال خودش میگرده ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    تا بالاخره دوباره سرنوشت تکرار میشه ، مین سانگ اون میاد و هوال رو میکشه و روحشو می دزده و به عنوان انسان می میره ، هوال تبدیل به پولگاسال میشه ، 600 سال زندگی کرده و مدام دنبال تناسخ های مین سانگ اون گشته ، از اینکه چرا همچین اتفاقی برای افتاده هیچ اطلاعی نداره . نمیدونه چرا از بچگی همچین سرنوشتی داره ، به خاطر نفرینی که داره بچه هاش یکی کور و دیگری میمیره ، زنش اون وضعیه . کسی که به عنوان پدر بزرگش میکنه و بهش محبت میکنه و مث ادم باهاش رفتار میکنه اونجوری میشه ، خودش تبدیل به هیولا میشه . هیچی نمیدونه . وقتی بالاخره مین سانگ اون رو پیدا میکنه مصممه که بکشتش ولی ناخودآگاه داره کمکش هم میکنه رفتارش باهاش جوری نیست که انگار اون دشمن قسم خورده شه ... جوری ازش دربرابر اوک اول ته محافظت میکنه انگار نه انگار اون دشمنشه ... درواقع میخاد خودش کسی باشه که اونو میکشه و روحشو پس میگیره ولی کم کم خشمش تبدیل به محبتی در لایه های زیرین میشه و دلبستگی بهش پیدا میکنه ... رابطه شون خیلی غم انگیز و قشنگ بود اصلا وصف ناپذیره ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    ششصد سال زنده مونده و فقط فکرش یه چیز بوده ، تناسخ مین سانگ اون رو پیدا و انتقام کشته شدن خانوادش رو بگیره و روحشو پس بگیره و بمیره . همه چیز براش عذاب اوره . از انتظار خسته شده ، اصلا زندگی نکرده فقط زنده بوده ، یک درد تموم نشدنی . خاطرات تلخ از بچگی غم و تنهایی بی انتها … و حتی نمیدونه چرا و به چه گناهی ؟! و ششصد سال نمیدونه که یه پولگاسال دیگه ام هست …و مین سانگ اونی که تناسخ میکنه و همه چیو میدونه …

    به هیچکس عادت نکرده کسی رو به عنوان خویشاوند کنار خودش نگه نداشته حتی دنبال تناسخ های زن و بچه اش هم نبوده سرنوشت اونارو جلوش قرار میده ، دوباره سعی میکنه ازشون محافظت کنه و تو این مدت همش عذاب میکشه یه حس خیلی غم انگیز و عمیق ، خوشاله ولی نمیتونه خوشالی کنه ، عاشقه ولی نمیتونه عاشقی کنه ، متنفره ولی نمیتونه نفرتشو بروز بده ، هم عاشقه هم دلتنگه و هم دل چرکینه . یک عالم حس تو این کاراکتر هست . 

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    و بازیگری که تونسته این همه حس رو ، این حجم از بی_چاره گی این حجم از تنهایی و غم درونشو نشون بده .

    لی جین ووک . بی نهایت عالی بازی کرد تو این سریال .

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

     
    اونجایی که بالاخره فهمید همه چیز از خودش شروع شده و خودشو کشت ، اونجایی که پولگاسال بود و عاشق زنش و چون ترکش کرده بود ازش بدش اومده بود هم عاشقش بود هم بدش می اومد و بهش میگفت ازت متنفرم ، منو یاد این اهنگ گروه هایلایت انداخت بود ، 
    تو شعرش میگه : ازت متنفرم ولی دلتنگتم ، تو رویام می بینم که تو برگشتی پیشم ...وقتی به خاطراتمون نگا میکنم می بینم که واقعا انگار دوستت داشته ام ...
     
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    یه سریال عالی و خوش ساخت با بهترین بازی ها ، یه سریال با داستانی قشنگ و عاشقانه ...یه عشق عمیق ، عشق افلاطونی 😄یه داستان مرموز ...
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    یکی از بهترین سریالای تی وی ان ... هر سکانس رو سه چهاردفعه نگاه میکردم . اون داستان مرموزی که تو سریال بود ، با اینکه هنوز هیچی معلوم نبود و هرقسمت یه رازی کشف میشد و همش حدس میزدی و خسته کننده نبود ...و تونست تا قسمت اخر راز بزرگ رو کشف نشده باقی بذاره و 15 قسمت بدون یک ذره اب سریالو بکشونه واقعا باید بلند شد و ایستاده تشویق کرد نویسنده رو ... 
    سری اول که سریالو دیدم از رفتار مین سانگ اون که بار اول پولگاسال رو ترک کرد و اون قضایا رو به وجود اورد خوشم نیومد ، ولی بار دوم که نگاهش کردم، دیدم اون تقصیر کار نبوده ، اوک اول ته از اولشم فتنه بار اورده بود و سوتفاهم ایجاد کرده بود . حتی کاراکتر اوک اول ته هم خیلی قشنگ و باحال بود اون طرز حرف زدن منحصر به فرد جون ، واقعا فوق العاده بود تک تک بازی ها . 
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    هم خنده داشت هم گریه داشت هم لبخند داشت هم غصه داشت ... واقعا هرچقد از خوبی سریال بگم کم گفتم . خیلی دوس داشتم خیلی بیشتر راجبه سریال حرف بزنم راجبه تک تک حسایی که کاراکترا بهم میدادن ولی از توانم خارجه نمیتونم هرچی حس کردمو بنویسم فقط میتونم هزاران بار بگم که قشنگ بود ...
     بعد از  🥰 سریال کره ای گابلین  🥰، پولگاسال یکی از بهترین سریالای فانتزی تی وی ان که من میتونم بارها ببینمش و لذت ببرم . البته تو رده ی سوم با رنگ کم رنگی میتونین💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚 رو هم بهش اضافه کنین گرچه با فصل دوش کلا از چشمم انداخت سریالو و چقد وقتی بهش فک میکنم می سوزم از اینکه این سریال رو اینجوری حیف کردن . ولی نمیتونم حسای قشنگی که جانگ اوک بهم داد رو بندازم دور . انقد این بشر ماه بود . 
     
    فعلا تا همینجا ...

  • نظرات [ ۷ ]
    • جمعه ۲۷ بهمن ۰۲

    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband

    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband
    چجوری میشه 26 سال با یکی دوست باشی ولی نشناسی چه پتیاره ایه ؟
    خب من این سریالو دراپ کرده بودم ولی به خاطر جذابیت های نا این وو و کنجکاویم که چی شد از دوستم داستانشو شنیدم و گفتم بذا دوباره بقیه شو ببینم .من زیاد اهل اسپویل شنیدن و اسپویلی دیدن نیستم مخصوصا اگه سریال موردعلاقم باشه ولی سریالایی مث این رو گاهی اینجوری پیش میاد . 
    اینجوری شد که کانگ جی وون " پارک مین یانگ " که توسط شوهر الدنگ اشغالش کشته میشه ، دوباره به زندگی برمیگرده ، این بار میره حدود ده سال قبل ، قبل از ازدواجش . میخاد همون روز یهویی با دوست پسر اشغاله کات کنه ولی چون جنسشو شناخته فک میکنه و به این نتیجه میرسه که این یارو ادمی نیست که بشه رابطه 7 ساله یهو یه روزه باهاش تموم کنم . باید برینم بهش و بعد یه اتفاقی جور کنم که این دیگه نتونه فکر به برگشتن بهم رو داشته باشه .
    ازاونجا که میدونه پسره و دوست صمیمی پتیاره اش که اسمش سومین ، باهم رابطه دارن ، میخاد یه کاری کنه که اونا رو بهم وصل کنه ، قضیه اینجوریه که اگه پسره با یکی دیگه ازدواج نکنه ، سرنوشتش دوباره تکرار میشه . همچین چیزی خلاصه .
    یه سری نقشه ها می ریزه و دق و دلیشم سر دوست پتیاره عوضیش در میاره و بهشم میگه که ازش بدش اومد و الانم دیگه قرار ازدواج اونا اشغال صورت بگیره .
    خودشم با نا این وو که رییس شرکت هست اعتراف کردن بهم . نکته : نا این وو هم روزی که جی وون رو دفن کرده و مراسم ختمش برگذار شده تصادف کرده و مرده و الان دوباره زنده شده . بالاخره باید یکی دیگه که همچین تجربه ای داره باشه که بهم کمک کنن، نااین وو رو بابای دختره فرستاده تا مراقب دخترش باشه . حالا ...
    من واقعا برام سواله ادم چجوری میشه که 26 سال با کسی دوس باشه ولی ندونه که اون داره زیرابش میزنه یا براش حرف درست میکنه یا اینکه داره فرصتهاشو چه کاری چه ازدواجی می دزده ازش . و جالب اینجاست از بخشیش خبر داره ولی همچنان ارتباطشو باهاش حفظ کرده چرا ؟ چون تنهاست ...!
    من هرچقد فک میکنم نمی فهمم که چرا ادم نباید تنهایی رو دوس داشته باشه و اینکه دوستی نداشته باشه چرا باید بد باشه ؟! خب شاید تو نظر بعضیا اینکه طرف هیچ دوستی نداشته باشه بد باشه مثلا بگن این روابط اجتماعی بلد نی و اینا ...ولی اینکه تنها باشی بهتر از این نیست که همچون دوستی داشته باشی ؟ تو " منظور جی وون " رفتی سئول دانشگاه معتبر درست حسابی ، ینی اونجا نتونستی دوستی پیدا کنی یا نتونستی با اینکه رفتی سئول رابطه تو با این پتیاره قطع کنی ؟ خب اینا همش فرصت بوده . برای اینکه تو دایره ارتباطتتو گسترش بدی و یا با دوستی که داره بهت ضرر میرسونه قطع ارتباط کنی ، خودت نخاستی . خودت این بلا رو سر خودت اوردی و من نمیدونم چرا وقتی یه ادمی خودخاسته همچین بلایی رو سر خودش میاره باید فرصت دومی برای زندگی داشته باشه ؟!
    حالا بگیم این دوستی بود و بیشتر به خاطر قضیه خیانت شوهر عوضیشو و دوسته بود و قلبش شکست ، مخصوصا اینکه شنید اونا باهم برنامه ریختن باهم خوشن و قرار پول بیمه ی اینو بالا بکشن . ادم چقد ممکنه قلبش بشکنه ینی تا این حد ادم میتونه حروم زاده باشه و تا اخرین لحظه درحال فیلم بازی کردن . واقعا کاراکتر سومین یکی از حروم زاده ترین کاراکترایی که دیدم .
    کسی که به اسم دوستی نزدیک شده و مث انگل داره از کسی که ساده س و تنها ، تغذیه میکنه . و میخاد تمام اون چیزایی که اون داره رو ازش بگیره .
     
    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband
    و درمقابل جی وونی که ساده و تنهاس و چوب این سادگی و تنهاییشو خورده و با ادم اشتباهی اشنا شده و بعدشم نتونسته خودشو از دستش خلاص کنه و حالا که فهمیده با چه زالوهای حروم زاده ای طرفه وقتی میخاد باهاشون مقابله کنه و جواب عوضی بازیشون رو بده ، احساس بد و ناراحت کننده ای میگیره . به قول نا این وو تو نمیتونی مث اونا عوضی باشی ولی باید باهاشون به روش خودت مقابله کنی و هرحرفی زدی حقشون بود .
    بهش میگفت اگه کمک میخای به من بگو تا باهم کله پاشون کنیم ولی جی وون میگفت من نمیخام با روشای کثیف مث سومین این کارو انجام بدم . من نمیخام مث اون باشم .
    چقد اینجور ادما مظلومو بدبختن و چرا باید هرچی بلای بده سر این ادمای قلب پاک بیاد ؟
    شاید من هیچوقت همچین کاراکتری رو درک نکنم و شاید اصلا همچین ادمی نباشه ولی حتما ادمی مث سومین هست . یه مرد عوضی مث شوهر قبلی جی وون هست .
    درکل سریال قشنگیه ولی خیلی حرص در اره .من چون متوجه داستان شدم برام قابل تحمل بود . وگرنه عمرا می تونستم تا اینجا بدون نفس راحت کشیدن دووم بیارم . 
    نا این وو اینجا خیلی خوش درخشیده . قبلا انقد معروف نبود و نترکونده بود . مخصوصا اینکه نقشش یخورده جدی و شخصیت خنثی ای داره . تو این عکسای دونفره هم خیلی قشنگ شدن  . واقعا عکساشونو دوس دارم . 
    سریال با اینکه تا اخر سلیطه بازی نقش منفی و عوضی بازی شوهر قبلیه و یه نقش مزخرف اضافی دیگه رو هم به داستان اضافه کرد و ادامه دار بود این روند حرص در ارش ولی دراخر زوج رو بهم رسوند و تا بچه شون رو هم نشون داد . درکل قشنگ بود ولی از اون سریالایی نیست که من خیلی ازش خوشم بیاد و دلم براش تنگ شه . 
    در اخر تنها چیزی که ازش ناراحت شدم این بود که فهمیدم نا این وو بعد سالها که نقش یک گرفته حالا باید بره سربازی . چقد طفلی سر این سریال دیده شدا ..حیف . 
     
    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband

  • نظرات [ ۶ ]
    • دوشنبه ۱۶ بهمن ۰۲

    فیلم ژاپنی هیولا monster2023괴물

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023괴물 رو دیدم .
    فیلم با صحنه اتیش سوزی یه متل عشق ، شروع میشه ، در مورد پسر بچه ای به اسم میناتو عه که در اوایل فیلم نشون داده میشه گوشش زخم شده و به نظر تو مدرسه یا درمعرض قلدری توسط همکلاسی ها قرار گرفته یا معلم ، پدرش مرده و با مامانش زندگی میکنه ، مامانش ازش می پرسه قضیه چیه و میناتو میگه معلممون اقای هوری به من گفته من مغز خوک دارم . 🙄
     

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023
     

     
    مامانه میره مدرسه گزارش میده میگه معلم بچه منو زده ، معلما و مدیر رفتار مشکوکی دارن معلم خاطی رو میارن خمش میکنن عذرخاهی میکنن همگی ، مامانه میگه من عذرخاهی نمیخام میخام بدونم چرا بچه منو کتک زده ، جوابی نمیگیره . همش خم میشن به عذرخاهی .
    یک سوم فیلم تو رفت و امد مامانه به مدرسه و شکایت از معلم میگذره ، بعدش یهو دوباره صحنه ی اتیش سوزی میاد و حالا میخاد از دید معلم اقای هوری قضیه رو نشون بده . بعد دوباره از دید میناتو ...
     
    داستانش خیلی درهم و تو لفافه بود درمورد دوجنسه بودن بچه ها و خانواده هایی که این موضوع رو مسکوت میذارن ، سنت و زشت بودن و این چیزا ...خیلی سکوت بود ...مث بیشتر فیلمای ژاپنی ...فک نمیکنم بیشتر از دویست تا دیالوگ بین تمام بازیگرا وجود داشته باشه و خیلی ابهامات داشت .
     

    فیلم ژاپنی " هیولا" monster2023
     

     
    مثلا صحنه ای که مامان میناتو میره خونه ی یوری و متوجه سوختگی روی دست یوری میشه ، میپرسه اینجارو اقای هوری کرده یوری جوابی نمیده و کات میشه صحنه ... چرا یوری کلمات رو برعکس می نوشت ؟ خانواده و وضعیت خانوادگی یوری نشون داده نمیشه ، یوری دوجنسه بودش ، باباش به خاطر این موضوع همیشه کتکش میزده حتی اخرش نشون میده کتکش زده و بدنش کبوده و اون حالا تو وان دراز کشیده ، میناتو میره نجاتش میده ...یوری به خاطر مست بودن همیشگی باباش ناراحت بوده و اون بوده که متل عشق رو اتیش زده بوده ، از طرفی چون اتفاقا اون روز اقای هوری تو متل عشق با یه زنی بوده پس بک گراند والدین و بقیه و بیننده این میشه که اقای هوری ادم بیخودیه ...
    بعد یه صحنه بود اقای هوری میره تو پشت بوم انگار میخاد خودکشی کنه ، به خاطر اینکه اخراج شده بوده ، بعد صحنه باز کات میشه ، چرا اقای هوری میره پشت بوم ؟
    میناتو قبل اینکه با یوری اشنا شه هم یجوری بود ، به شدت کم حرف و یبس بود . نشون داده نمیشه که چرا میناتو اینجوری ینی چون فهمیده به پسرا تمایل داره اینجوریه ؟!
    زخم روی گوش میناتو وقتی اتفاق می افته که تو خلال زورگویی و مسخره کردن یوری ، میاد ازش دفاع میکنه ، بچه ها اونم مسخره میکنن ، به نشونه ی اینکه با یوری دوست نی میاد کتکش میزنه و یوری گوش میناتو رو گاز میگیره . اقای هوری اینجا قضیه رو گزارش نمیده . پس قضیه زخم گوش که اول فیلم نشون داد همینجا اتفاق افتاده ،.
    اصلا اقای هوری به بچها قلدری نمیکرد . اون حتی برای اینکه به یوری قلدری میکردن رفت خونه یوری تا این موضوع رو به والدینش بگه باباشو می بینه که مسته و برمیگرده به معلم میگه یوری مغزش خوکیه من به زودی میخام ادمش کنم ...معلم خودش کپ میکنه و صحنه کات میشه ...
     
    میناتو و یوری باهم دوست میشن میرن مخفی گاه یوری که تو جنگله ، اونجا یه اتفاقی می افته و میناتو فرار میکنه ، بعدش میناتو هم متوجه همچین حسی تو خودش میشه .
    یوری و میناتو درمورد اینکه اگه بمیرن دوباره به دنیا میان و این سری مغزشون خوکی نی حرف میزنن .
    یه روز که رفته بود مخفی گاه ، مامانه نگران میشه و میره دنبال میناتو ، و میناتو رو تو تونل دورافتاده ای که مخفی گاه میناتو و یوری هست ، می بینه خلاصه باهم برمیگردن ، داشتن تو ماشین می رفتن که یهو میناتو خودشو از ماشین پرت میکنه پایین ! 🙄 ینی چون فهمیده دوجنسه اینکارو میکنه که بمیره ؟ یا چون میخاد بره سی تی اسکن تا مطمئن شه که مغزش خوکی نی اینکارو میکنه ؟
    همه چیز خیلی یهویی و بدون مقدمه اتفاق می افته ...
    فقط من نمیدونم میناتو با اقای هوری چه پدرکشتگی داشت که اسم اونو تو مدرسه خراب کرد ؟
    بعد دوباره نشون میده میناتو و یوری باهم رفته بودن تو اون مخفی گاه شون و فک میکنن اگه برن اونجا میمیرن ...بعدش که طوفان تموم میشه میان بیرون و میرن سمت خورشید و تموم میشه فیلم . :|
    خب چی شد الان ؟ فیلم چی میخاست نشون بده ؟ اینکه باید سنت رو کنار گذاشت و بچه های دوجنسه رو پذیرفت ؟ هیولا کی بود ؟ بچه هایی که دوجنسه هستن ؟ یا بچه هاییی که باعث میشن والدین تا مرز جنون برن مث اقای هوری !که باعث ایجاد سوتفاهم و یجورایی معلم رو مقصر جلوه دادن با کاراشون .
    چرا این فیلم جایزه گرفته ؟! 😄 اینکه فیلمو از چندزاویه نشون بده جالبه ولی به شرطی که ابهامات رو برطرف کنه . نه که به ابهامات اضافه کنه . بعد اخه بچها هنوز خیلی بچه بودن چجوری 9.10 سالشه فهمیده دوجنسه س ...! اخه مگه بچه از 10 سالگی تمایل جنسی پیدا میکنه ؟ مثلا اگه بچهارو 15.16 ساله نشون میداد باز قابل توجیه تر بود ...
    راستش من فیلمای ژاپنی رو زیاد دوس ندارم تو اون سکوت و مشکوک بودن روابط ، همیشه یه بازی روانی وجود داره که تاثیر عمیقی می ذاره . یادمه چندسال پیش یه فیلم دیدم که الان حتی نمیخام اسمشم بیارم انقد وحشتناک بود .
    کلا همیشه گفتم ، اکثر فیلمایی که تو جشنواره ها جایزه میگیرن فیلمای بیخودین .
  • نظرات [ ۲ ]
    • چهارشنبه ۱۱ بهمن ۰۲

    سریال کره ای پادشاه سحرانگیز 2024 Captivating the King

    سریال کره ای جاسوس ادمای مسحور شده هم دراپ شد . 

    تازگی داستان ها هرروز  غیرمنطقی تر میشن . دختره به چه دلیلی امپراطور رو داره مقصر میدونه و اصلا خر کیه که بخاد بیاد امپراطور رو به زیر بکشه ؟! خیلی مسخره اس  . اون از وزیر که همرو دروغگو کرده بود و خودش داشت جوش خودشو میزد تا شاهزاده رو بکشه پایین و خیانت و هرچی که لایق خودش بود رو داشت به شاهزاده می بست ، حالا که شاهزاده از ماستی در اومده و داره یخورده خودی نشون میده و زد وزیر عوضی رو کشت ، و دیگه کلا جایگاه خودش رو فهمید و میخاد خط ها رو حفظ بکنه ، حالا این عن خانوم فک میکنه کیه ، اومده میخاد انتقام چیو بگیره ؟

    خب مگه شاهزاده گفت تو بیا خودتو، جایگاهتو به خطر بنداز بیا به وزیر که داره پاپوش درست میکنه بگو من بی گناهم ، مگه خودش زبون نداره ؟! بالاخره شاهزاده س دیگه یجوری خودشو نجات میده ، تو چیکاره ای که داری درس میدی به وزیر و وکیل و باباتو شاهزاده و شاهو فک میکنه خیلی میدونه ...مسخره ... اصلا انقد مسخره بود میخام تا شب تایپ کنم مسخره . اصلادهنم باز مونده از بی منطقی و مسخرگی سریال . 

    نگا کنین :  شاهزاده که با روبرگردوندن اون عوضی غلام وزیر تونست وزیرو بکشه پایین و بکشتش و کارو داد دست وزیرا که قرار شمام اینجوری شین اگه مخالف باشین ، اینجوری تونست به حقش ینی تخت پادشاهی برسه.

    غلامه هم فقط یه خاسته داشت ، عقده ای خاک برسر یه بار از این دختره و خاهرش کتک خورده بود برا همین از شاه جدید که همین پسره بود خاست ، اونارو مجازات کنه . خب اونم کرد  .

    دیگه با دختره که خودشو شبیه پسرا کرده عهد دوستی و وفاداری و عشق نبسته که ، اصلا تو حتی اسمتم نگفتی بهش ...چه توقعی داری فک کردی کی هستی حالا یه دست پادوک بازی کردی فک کردی شدی دوست هم پیاله ی شاه ؟ که بهش دستور بدی ؟! پتیاره . بقیه شم معلومه دیگه میخاد بیاد هی سوسه بیاد بعدش شاه عاشقش شه و مسخره بازی شه . ینی سریالی که بیسش انقد داستانش مسخره باشه و رو چیز اشتباهی و غیرمنطقی ببین بقیه ش چی میشه . افتضاح . ینی باورم نمیشه سریال تاریخی باشه و من بهش بگم مزخرف . کره داری کجا میری ؟

     حیف جو جونگ سوک ، حیف حتی خوشگلی که این شین سه کیونگ داره همه جا عنه شخصیتش همه جا غیر از سریال 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 حیف صحنه های قشنگ سریال . خیلی بهش امید داشتم . 

     

    سریال کره ای جاسوس ادمای مسحور شده پادشاه مسحور شده


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟 سریال کره ای میراث خانوادگی 💟

  • نظرات [ ۳ ]
    • دوشنبه ۹ بهمن ۰۲
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |