قالب

سریال کره ای در حال پخش :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۱۴۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای در حال پخش» ثبت شده است

سریال ژاپنی سرنوشت با بازی کامناشی کازویا

 ماساکی : کاناده "حقیقت "چیه ؟

 

سریال ژاپنی سرنوشت destiny 2024

 

 


💙 سریال ژاپنی با بازی کامناشی کازویا 💙

 

💙سریال ژاپنی چشم های قرمز  💙  سریال ژاپنی هویت  💙 سریال ژاپنی عدالت  💙   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💙  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💙  ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۳ خرداد ۰۳

    سریال کره ای قهرمان نیستم ولی !

    سریال کره ای خانواده استثنایی یا قهرمان نیستم ولی ! 

    هرکدوم از اعضای خانواده قدرت خارق العاده ای دارن که مخل زندگیشون شده . گی جو تو گذشته گیر کرده . مث خیلی از ماها که تو یه لحظه ای از زندگی یهو یاد یه صحنه از گذشته می افتیم و پرت میشیم به اون خاطره حالا خوب یا بد ، یا خاطره ای که در زمان خودش خوب بوده ولی با گذشت زمان خوب بودنش رو از دست داده یا دیگه اون رنگ و اون حس اون زمان رو نداره . ولی ناخوداگاه بدون اینکه خودمون بخایم یا اتفاق خاصی بیفته یهو پرت میشیم به اون لحظه . شاید تنفر امیزترین لحظه باشه ، شاید ناراحت کننده ترین . بعدش دوباره با تکون دادن سر و تمرکز روی چیزی که الان در جریانه اون خاطره رو پس می زنیم . ولی گی جو نمیتونه با تکون دادن سرش از اینکه به اون خاطره پرت نشه جلوگیری کنه . بدون اینکه خودش بخاد تو گذشته گیر کرده . زمانیکه بچه ش به دنیا اومده بهترین و شادترین لحظه ش بوده ولی با مرگ سونبه ش و همکاراش که دقیقا همون روز سونبه هه جاشو باهاش عوض کرده بود احساس عذاب وجدان ولش نمیکنه و همش سعی داره که از اون قدرت خارق العاده ی برگشت به زمان گذشته استفاده کنه و از مرگ اونها جلوگیری کنه ولی نمیتونه به همین دلیل زمان حال بزرگ شدن بچه ش و شادی بچه داشتن و پدر شدن و زنی که دوست داشت رو کاملا به فراموشی سپرده . حواسش نیست که گذشته ای که درست نمیشه داره به حالش که خیلی می خاستش صدمه میزنه . 

    برعکس گی جو ، مادرش خاب اینده رو می بینه و چون خانواده شون رو به نابودی بوده با خاب دیدن اینده تونسته با بردن لاتاری و سهام و غیره به پول و پله ای برسه ، متاسفانه چون کلا کره ای ها ادمای اینده نگر و صرفه جو و پس انداز کننده مث ما ایرانی ها نیستن ، تو 7 سال تمام پولشون ته کشیده و تنها دارایی شون خونه و یه ساختمون گرون قیمت تو گنگنامه که توش باشگاه ورزش هم زدن تا مثلا ازش کسب درامد کنن . اون مدتهاس نتونسته بخابه و برای همین نمیتونه بببینه که سهام چجوری و اینا و برای همین هم داره عذاب میکشه و به خاطر نگرانی اینده بچه هاش و بعدشم شوهرش و از همه مهمتر زمان حال رو  فراموش کرده . 

    نوه شون که یبسه و معلوم نی چشه ، میتونه از بچگی با نگاه کردن به چشم بقیه رازهای درونشونو بفهمه و فک کنین همچین قدرتی چقد میتونه عذاب اور باشه اونم برای بچه ی مدرسه ای که این رو یه نفرین میدونه و نه معجزه و فرصت تا ازش استفاده کنه . همه ی اینها کنار هم زمان حال رو ندارن و از داشته هاشون نمیتونن لذت ببرن . 

    یهویی مادر قضیه بدون تحقیق و خیلی یهویی میخاد که ماساژوری که تو باشگاه ماساژ می بینتش بیاد و عروسش بشه . این وضعیت چقد میتونه برای گی جو گیج کننده و یهویی باشه و چقد میتونه روش تاثیر بذاره مخصوصا زمانیکه با دیدن اون دختر یهویی دوباره میتونه از قدرت هاش استفاده کنه و از همه مهمتر تو زمان گذشته ای که میره میتونه اون دختر رو ببینه و باهاش حرف بزنه و لمسش کنه . برعکس قبل که هیچ وقت این اتفاق نیفتاده بوده . برای همین انگیزه و امید تازه ای داشت میگرفت که یهوی معلوم میشه دختر موردنظر کلاه برداری بیش نی . 

    سریال داره گیر نکردن تو گذشته و نگرانی برای اینده و قدر دونستن لحظه ی حالا رو نشون میده . سعی داره بگه گذشته و اینده هم مهمن ولی نه به اندازه الان که ارزشمندتره و میتونه اینده و در اینده گذشته ی تورو بسازه . همینطور اگه ادمی میتونست با نگاه کردن به دیگران از تمام رازها و حرفای درونی طرف نسبت به خودش مطلع بشه چقد زندگی سختتر میشد ؟ البته که ادمایی که یجورایی ادم شناس بهشون تلقی میشه با نگاه کردن و زبون باز کردن طرف مقابل میتونن طرف رو بشناسن ولی . 

     

    سریال با اینکه یخورده کند میگذره در کل خوبه ولی من قضیه کلاه بردار بودن دختره رو دوس نداشتم . و بعدشم اینکه معلوم نی چطور ممکنه که 13 سال پیش گی جو نجاتش داده باشه در حالیکه خودش از این موضوع اطلاعی نداره . چطور ممکنه گیجو هنوز دختترو نجات نداده باشه ولی دختره الان سر و مر گنده زنده و سالم باشه ؟! خیلی عجیبه . همینطور اینکه اینده ی گی جو گذشته ی دختره س هم گیج کننده س و امیدوارم بتونه تو 4 قسمت بعدی خیلی خوب و یخورده منطقی این موضوع رو جمعش کنه . دقیقا سریالی که پتانسیل 16 تایی بودن رو داره 12 تاییه . 😶💙

     

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  سالگرد ویکس  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡سریال کره ای سونجه رو بردار و بدوسریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۱۰ خرداد ۰۳

    سونجه رو بردار و بدو 선재업고튀어

    سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی یا سونجه رو بردار و بدو 선재업고튀어 رو دیدم تموم کردم ، فقط به خاطر گل روی سونجه . انقد این پسر کیوت و گوگولی و عشق و جذاب بود که حد نداشت . داستانش واقعا اب خالص بود . هی زمان گذشته برو هی بمیر . اصلا چرا باید سونجه میمرد ؟! اون مرده قاتله چرا گیر داده بود به سونجه ؟! اگه هرسری به زمان گذشته برمیگشت و سرنوشت و اتفاقا عوض میشدن پس چرا اون قاتله همچنان بود که گیر داده بود به سونجه و سول ؟! به نظرم باگ زیاد داشت مخصوصا قضیه مادربزرگه و اینکه ساعت سونجه دست اون چیکار میکرد و اگه میتونست به زمان گذشته برگردونه نوه شو پس چرا از اول اینکارو نکرده بود ؟! گذاشته بود نوه ش بشه 30 ساله این همه عذاب بکشه بعد یادش بیفته ساعت زمان داره ؟! خلاصه با همه ی اینا ارتباط سول و سونجه و عشق پاک و قشنگشون باعث شد باز هم سریالو نگاه کنم . 

    سریال کره ای دونده دوست داشتنی

    از قسمت 10 به بعد یخورده گیج بازی دختره کم شد . قابل تحمل شد . نقش دوم سریالم ته سانگ که سرش بی کلاه موند هم پسر خوبی بود و دست اخر پلیس شد . 

    ولی ... این سریال واقعا ترکونده ش نه تنها تو کره بلکه در اینترنشنال . واقعا یک عالم فن داشت . و بیون وو سوک بالاخره به معروفیتی که حقش بود که مدتها داشت براش تلاش میکرد رسید . طفلک همش داشت گریه میکرد و تشکر . از اینکه این سریال رو بهش پیشنهاد دادن تشکر میکرد و کارگردان سریالم گفته بوده که دنبال کسی بوده که تو هر سه زمان ، مدرسه دانشگاه بازیگر ایدل ، خوب بدرخشه و بهش بیاد نقش . واقعا انتخاب درست و عالیی کرده بود دستش درد نکنه که باعث شد بیون وو سوک اینجوری بدرخشه . خییلی براش خوشالم که به هدفش و معروفتیی که حقش بود رسید . واقعا یه عالم بازیگر هستن که نصف جذابیت بیون وو سوک رو ندارن و حتی بازیم ندارن ولی خیلی معروفن . حالا مثال نمیزنم . 🙄😄 

    من تقریبا همه ی سریالای بیون وو سوک رو دیدم و از سریال کره ای  دوران جوانی Record of Youth  عاشقش بودم . سریال دوران جوانی رو با پارک بوگوم بازی کرده بود . 

    سریال کره ای  Flower Crew: Joseon Marriage Agency  خدمه گل: آژانس ازدواج چوسان هم با اینکه سریال خیلی سطح بالایی نبود ولی اینم به خاطر بیون وو سوک نگاهش کردم . به نظرم البته داستانش یخورده در برابر سونجه رو بردار و بدو بهتر بود . فک کن در این حد 😁 

    سریال کره ای  Moonshine  درخشش ماه که با یوسونگ هو و هری بازی کرده بود هم قشنگ بود ، اونجا هم طرفدار بیون وو سوک بودم 😄 اونجا ولیعهد بود . 

    سریال کره ای دونده دوست داشتنی

    عکسای عروسیشون خیلی خوشگل شده بود . 

    فیلم کره ای سولومیت Soulmate هم به خاطر این پسر دوست داشتنی دیدم 😁 فیلمش زیاد باحال نبود . پسرم حیف شد توش . خاک تو سر دوتا دخترا . 

    و فیلم کره ای  دختر قرن بیست 20th Century Gir که اینم خیلی قشنگ بود واقعا .  

    یه سری سریال که توشون نقش فرعی و کوتاه داشته هم داره ، مثلا تازگی فهمیدم تو سریال عاشقان ماه هم بوده . 

    درکل بازیگر خیلی جیگریه . از اونا که من هر اثری ازش باشه حتما می بینم . خیلی جذاب و اقاس . 

    این پست روو هم میتونین بخونین : ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡


    هنوز هم لینک درست کردن در پنل من درست نشده کسی میدونه چیکار کنم ؟ 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۱۰ خرداد ۰۳

    The Atypical Family 2024

    سریال کره ای سریال کره ای قهرمان نیستم ولی ! The Atypical Family 2024 ، الان من متوجه نشدم از زمانش چچوریه ، پسره میگه من میتونم برگردم به اون لحظه ای که شاد بودم که تو گذشته اس ، ولی تو اون گذشته هیچ کاری نمیتونه بکنه هیچکسم نمی بینش ، لحظه ای که بچه ش به دنیا اومده یه حادثه رخ داده همکارای اتشنشانش مردن ، 7 سال مداوم برمیگشته به لحظه ای تولد بچش و میرفته تا از مردن همکاراش جلوگیری کنه ولی هیچ کاری نتونسته بکنه و به همین خاطره که افسرده و ناراحته نه به این خاطر که زنش مرده ، درواقع اصلا حواسش به زن و بچه ش نبوده . از ناامیدی و ناراحتی و افسوسی که میتونه برگرده به گذشته ولی نمیتونه کاری انجام بده اس که تو این وضعیته . زنشم درواقع خودکشی کرده یجورایی چون دیگه خسته شده بوده . همون بهتر بیریخت اجوما . دخترشم میتونه با نگاه کردن به چشم دیگران حرف دلشونو بخونه که خب خیلی خوبه که ، ولی این قایم کرده و احمقه . چون این دختره که اومده خونه شون دزد کلاش و کلاه بردارن خانوادگی . موضوع اینجاست که پسره بعد از دیدن دختره تونست دوباره به گذشته برگرده ولی گذشته ای که این دختر توش هست ، از طرفی الان تو گذشته ؟! میره مثلا به دختره گل میده یا وقتی تو خطره نجاتش میده و اینا ولی در حال حاضرش یادش نمیاد که در گذشته اینکارو کرده باشه یا مثلا دختترو بغل کرده باشه یا بهش گل داده باشه ، بعدا ینی درواقع چندوقت بعد اون اتفاق براش رخ میده . نمیدونم الان فهمیدین یا نه 🙄😁

    مثلا الان ، یکمه و یکم با دختره تو پارک قرار داره ، سرقرار نرفته ، دختره فرداش میاد خونه شون میگه این گلارو این پسره بهم داده ، پسره میگه منظورت چیه من کی همچین کاری کردم فلان ، میره فک میکنه و اینا ، چندروز بعد اون اتفاقه که گل داده به دختره تازه پیش میاد ، ینی میره گذشته و گل میخره میده به دختره . ینی الان این زمانه چی شد ؟! گذشته س ؟ اینده س ؟ چیه ؟ بعد تو اون زمان گذشته ای که میره فقط دختره می بینتش . الان تو سکانس قسمت 3 دختره داشت می افتاد پسره از گذشته ؟ اومد دختترو گرفت نیفته ، دختره تو اینه دید پسره نی . از کجا اومده ؟ چی شد الان این چه سریالیه . 

    به به سریال خوب . 

  • نظرات [ ۵ ]
    • دوشنبه ۷ خرداد ۰۳

    سریال کره ای هفت فراری . سریال ژاپنی جغد

    سریال ژاپنی جغد رو چند قسمت دیدم ، فک میکردم خیلی باحال باشه ولی چیز خاصی نبود ، راستش اون پسر جذابه هم نقش تاثیرگذاری نداشت . دراپش کردم . 

     

    سریال کره ای هفت فراری رو فصل دو رو به خاطر وجود بازیگر جدید دوباره شروعش کرده بودم چندوقت پیش گفتمش ، ولی اصلا نگفتن این فرد جدید که وارد بازی شده کی هست چرا اومده هدفش چیه و چرا عاشق هان مونه ی جنده س ، خدایی جنده بود و اصلا همه ی فتنه ها زیرسر اون بود ، بعد یهویی تصمیم گرفتن مین دوهیوک بیاد عاشق هان مونه شه و ازش محافظت کنه و اصلا قمر در عقربی بود سریال . یهو همه ی کاراکترا خوب شدن ، به کارهای بدشون پی بردن ، فلان . فقط کسی که بد بود این شیم جون سوک با بازی اوم کی جون ، بود که تا اخر شیطانی بود که حد نداشت 😄 اوایل بازیش خیلی مصنوعی بود برعکس بازیگرش که خیلی بازیگر خوبیه ، ولی بعدش طبیعی تر شد ؛ قسمتای اخر که یهو تلفن زد به پلیس و یهو ادای ادمای ترسیده رو در اورد و بعدش خندید واقعا عالی بود بازیش ، چندبار اون صحنه رو دیدم ، فرد جدیدی که به سریال اضافه  کردن هم الکی منفی بود و یهو الکی کشته شد . اصلا معلوم نشد امدنش بهر چه بود ؟! ولی اینکه بالاخره زدن شیم جون سوک رو کشتن رو دوس داشتم چون همچین ادمی که نباید زنده بمونه باید کشته شه دیگه . زندان چه معنیی داره .  درکل سریالی پر از اب و خنده داری بود . پنت هواس از این بهتر بود 😁 . 

     

    یه سریال کره ای 100 قسمتی هم نگاه کردم ، اسمش بود سریال کره ای مردی پشت نقاب ، اسم کره ایش میشد ، رازه مرد . به حدی این سریال اب بود که حد نداشت . درمورد یه خانواده ایه که متشکل از مادر و پسر عقب افتاده شه ، مادره پولداره و ابله به تمام معنا ، خلاصه یه سری اتفاقات می افته و مادره می افته زندان بعدش میمیره و میخان پسررو هم بکشن که به سرش ضربه میخوره و می افته تو اب و بعدش درست میشه ، از عقب افتادگی در میاد و میره دادستان میشه و میره تا انتقام بگیره . اصلنم نه پشت نقاب بود نه چیزی ، انقد تابلو رفتار کرد که سر قسمت 40  همه ی عالم فهمیدن که این همون پسر عقب افتاده اس . درهرحال . اینم دیدمو . از سریالای در حال پخش فقط تونستم سریال لی مینکی 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 رو ببینم . 

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡ لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡ سریال ژاپنی شوگون  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد ⚡  سالگرد ویکس  ⚡سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡ سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡سریال کره ای سونجه رو بردار و بدوسریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

     

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۳ خرداد ۰۳

    سریال ژاپنی شوگون Shogun

    سریال ژاپنی شوگون Shogun که از رمانی خارجی به همین نام ساخته شده ، از هر لحاظ قشنگ و جذاب بود . صحنه های که نشان دهنده ی فرهنگ و سنت ژاپنی هاس ، سکوت انها ، احترامات و همه چیز ، به راحتی از جان میگذرن و برای اربابشون که بهش وفادار هستن هرکاری میکنن و اگه با نظرش مخالف باشن و یا مردنشون کمکی به پیشبرد اهداف ارباب بکنه به راحتی هاراکیری میکنن ، بعد از زلزله انگار که هیچ اتفاقی و مصیبتی اتفاق نیفتاده حیاط رو جارو و دوباره مشغول ساختن خونه میشن ، همه و همه فوق العاده در اورده شده بود .

    و از همه مهمتر تقابل یک غربی با این فرهنگ و تناقضاتی که براش پیش میاد . همچنین دریافت این تفکر که اگر غرب چیزهای خوبی داره چیزهای بدی هم داره و اگه ژاپن چیزهای بدی داره چیزهای خوبیم داره و چقد این مورد تو سریال خوب نشون داده شده بود . رابطه ی جنسی حتی که تو غرب یه امر کثیف و بدیهی باشه تو ژاپن انقد باهاش احترام امیز و شاعرانه برخورد میشه که دهن غربیه باز مونده . خودش میگفت تاحالا راجبه این موضوع انقد شاعرانه فک نکرده بوده . 

    واقعا سریال قشنگی بود .

    داستان سریال راجبه فردی به اسم توکوگاواعه که یکی از اشراف زاده های ژاپنه که فامیل امپراطور حساب میشه ، امپراطور مرده و ولیعهد هنوز بچه س . پس قانونا اونها 5 نفر نایب السلطنه رو از اشراف انتخاب میکنن تا کارهای مملکت رو پیش ببرن . توکوگاوا هم یکی از اون نایب السلطنه هاس . اون 6 نفر از اقوامش رو به ازدواج افراد سلطنتی و اشراف زاده ها در اورده . و درکل فرد قدرتمند و زیرک و سیاستمدار و روباه صفت و خودخواه حتی ،اون برای پیشبرد اهدافش که بیشتر برای کشورش ژاپنه ، از هیچ کاری فروگذار نمیکنه . 

     4 تا نایب السلطنه ی دیگه میخان به بهونه ای اونو خلعش کنن . برای خلع یک نفر نیازه که این مجمع 5 نفر باشه . همچنین اونا با برگذاری جلسه ای تو قصر اوساکا ، توکوگاوا رو یجورایی زندانی میکنن تا تصمیمشون رو بگیرن . قبل از تمام این قضایا یک کشتی انگلیسی هلندی به یکی از جزیره های ژاپن رسیده ، برای اولین باره که یک انگلیسی پا به ژاپن می ذاره . ارباب اون جزیره به دستور توکوگاوا انگلیسی رو میاره به اوساکا ، توکوگاوا احساس میکنه که این انگلیسی به دردش خواهد خورد . از قضا عروس یکی از همراهان و وفادارش ، انگلیسی بلده پس اونو به عنوان مترجم مرد انگلیسی می گماره . " یهو کلمه هام رسمی شدن 🙄😄" این بین رابطه ی بین عروس و فرد خارجی و حرفایی که باهم می زنن واقعا جالب و قابل تامل و قشنگ بود . 

    داستان های خیلی پیچیده ای رخ میده و درکل سریال  میخاد زندگی و کارهای توکوگاوا ایه یاسو  و شوگون شدنش و اون مرد انگلیسی  ویلیام ادامز که شخص مهم و تاثیر گذاری در ژاپن میشه رو نشون بده .  

    شوگون در کلمه یجورایی به معنای فرمانده ی کل قوا هستش ، در زمان شوگون سالاری ، درواقع قدرت اصلی دست شوگون ها بوده و امپراطور مجسمه ای بیش نبوده . 

    داستان سریال شش ماه قبل از نبرد بزرگ سکیگاهارا رو نشون میده ، درواقع مرد انگلیسی هم دقیقا تو همین وقت به ژاپن میرسه . تو این نبرد که بین این 5 تا " تو تاریخ 3 تا نایب السلطنه هست " هست ، توکوگاوا ایه یاسو پیروز میشه و شوگون سالاری رو ایجاد میکنه . 

    تو این دوران ژاپن بعد از اینکه دست از کره می کشه و جنگ رو تموم میکنه ، پرتقالی ها و اسپانیایی ها برای تجارت بین المللی به ژاپن میان و اون اشراف زاده هایی که گفتم ، برای منفعت خود و کشور تصمیم میگیرن که تجارت با خارجی ها رو قبول کنن ، ولیکن این خارجیا در برابر این تجارتشون فقط یه شرط دارن و اون اینکه ژاپن بذاره که تو ژاپن مسیحیت رو گسترش بدن .برای همینه که در اون دوران حدود 3 درصد ژاپنی ها مسیحی میشن ، پرتقالیا و اسپانیایی ها مسیحی کاتولیک هستن . اونها در کنار تجارتی که دارن میکنن ، در کنارش دارن جای جای جزیره های ژاپن رو میشناسن و حتی یه مقر هم تو ماکائو درست کردن . خلاصه گربه برای رضای خدا موش نمیگیره ، وقتی انگلیسیه به ژاپن میاد انگلیس و هلند مسیحی پروتستان هستن و کاتولیک ها رو کافر میدونن ، اونا میگن که اسپانیا و پرتقال که با ما تو جنگه دارن ژاپن رو استعمار میکنن ، اون توضیح میده که پرتقال و اسپانیا باهم مسابقه گذاشتن که دنیارو بچرخن و هر کشور و زمینی رو که دیدن اونجا رو به کیش خود در بیارن و اینجوری اون کشور ماله اونا میشه . در همین راستا ،  ژاپنیا نباید اجازه بدن که اینا تو کشورشون جولون بدن و ژاپنو مفتکی هاپولو کنن ،  سر همین حرفاام میشه که توکوگاوا کنجکاو میشه و میخاد که این مرد انگلیسی رو ببینه . 

    بعدها سالیان بعد اتفاقاتی می افته که باعث میشه مسیحیت ممنوع شه و ژاپن همه ی مسیحی ها و خارجیا رو میکشه و هرکیم وارد خاکش میشده درجا میکشته . و بعدشم حدود 2 قرن میره به انزوا . 

    تاریخ موجود در این سریال و سرگذشت هرکدوم از افراد خیلی جذاب و به طبع طولانی بود که فک نمیکنم اگه بذارمش اینجا بخونینش که خب چه کاریه وقتی ویکی پدیا هست ؟! نه ؟! بنابراین برای بعدهای خودم و یا شاید برای علاقمندها ، لینک های ویکی که مربوط به تاریخ این سریال هست رو اینجا می ذارم . 

    Shogun - Wikipedia

    شوگون (مینی‌سریال ۲۰۲۴) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    ویلیام آدامز (دریانورد) - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    نبرد سکیگاهارا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    شوگون‌سالاری توکوگاوا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    هوسوکاوا تاما - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    توکوگاوا هیده‌تادا - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    حادثه اوکاموتو دایهاچی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    توکوگاوا ایه‌یاسو - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    تویوتومی هیده‌یوشی - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد (wikipedia.org)

    یکی از حرف های ماریکو " عروس مترجم " به مرد انگلیسی خیلی جالب بود و نشون دهنده ی فرهنگ سکوت ژاپنیه : 

    " چیزی از حصار هشت لایه میدونی ؟ از دوران بچگی بهمون یاد میدن  همچین چیزی رو در خودمون بسازیم . یک دیوار نفوذ ناپذیر که هرموقع نیاز داشته ابشیم بتونیم پشتش پناه ببریم ، باید به خودت یاد بدی که بدون شنیدن گوش بدی . به عنوان مثال میتونی صدای افتادن یک گل رو بشنوی یا صدای رشد سنگ ها رو . اگه خوب گوش بدی ، شرایط فعلیت محو میشه . گول مودب بودن و تعظیم های مارو نخور ، ممکنه زیر تمام اینها در عالم دیگری باشیم . در امن و امان و تنها ...! "

    یک شعر از ماریکو قبل از مرگش : 

    " اگر کلماتم همانند گل های پراکنده در باد و برگ های ریزان جاری می شدند ، اشعارم چه اتشی برپا میکرد " 


    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۲۷ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای در حال پخش 2024 چی ببینیم ؟!

    سریالای جدید در حال پخش کره ای که قرار ببینم حالا یا در حال پخش یا اینکه تو لیستم میذارم بعدا یهو دانلود کنم ببینم : 

    🧡 سریال کره ای  The Midnight Romance in Hagwon 2024 عاشقانه نیمه شب در آموزشگاه : اسم کره ایش خیلی ساده تره ، فارغ التحصیلی 

    💚سریال کره ای  Missing Crown Prince 2024 ولیعهد گم شده : اینم اسم کره ایش میشه ، ولیعهد ،ناپدیده شده

    💙سریال کره ای  Chief Detective 1958 2024 بازرس ارشد 1958 : راستش اینو نصف قسمت یک رو دیدم زیاد جذبم نکرد فضاش خییییییییییییلی قدیمی بود . ولی به خاطر گل روی لی جه هون بعدا کامل شد می بینم . 

    💜سریال کره ای  The Escape of the Seven: Resurrection 7 فراری: رستاخیز : فصل دوشم و به اندازه ای اب و خنده دار و کلیداسرار شده که حد نداره . ولی چون باهاش می خندم می بینم چی میشه . ولی واقعا مسخره س اخرش دختر عوضی سریالو یهو مثبت کردن . 

    💗سریال کره ای The Atypical Family 2024 خانواده استثنایی : اسم کره ایش میشه : قهرمان نیستم ولی ! هوم این سریالم به خاطر بازیگراش قرار ببینم به نظر این سری سریالا همش سفردرزمان هستن 😄

    ❤سریال کره ای  Crash 2024  تصادف : گل سریالا که لی مینکی 💜سریال کره ای در پس لمس تو  💜 عزیزم توش بازی کرده و مدتهاس منتظرمش . اینو حتما در حال پخش می بینم . 

    🤎سریال کره ای  Connection 2024 ارتباط : از اونجایی که بعد از سریال ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘   از جیسونگ خوشم اومده تصمیم گرفتم این سریالشم ببینم تیزراشم بد نی فقط کاش جیسونگ دست از چندنقشه بازی کردن برداره . فهمیدیم که بازیگر قابلیه . 🤭😁🙄


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡ سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡ سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡

  • نظرات [ ۱ ]
    • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای پدرم عجیبه My Father is Strange


    از این سریالای خانوادگی با 52 قسمت بود . 

    داستان از جایی شروع میشه که بازیگر آن جون هی مدتهاس بازیگره ولی به این معروفه که بازی هاش مث رباته . حالا یه سریال بهش پیشنهاد شده که اونجا رابطه پدر و پسری وجود داره تو فیلمنامه ، آن جون هی پدر نداره ، با مامانش و شوهر ننه ش تو امریکا زندگی میکرده و چون خودشو بین اونا اضافی میدیده اودیشن داده اومده کره یه مدت خواننده بوده حالا بازیگر شده . اون چون میخاد هرجور شده تو این سریال بازی کنه ، تصمیم میگیره دنبال باباش بگرده . 

    پدر داستان یه مغازه ی کیمباب و رامیون فروشی معمولی داره که استجاریه . 4 تاام بچه داره یه پسر و سه تا دختر . یکی از دخترا که از همه ی دخترا بزرگتره وکیله و برای خودش کسیه . عقل دارشون یکی این بود یکیم دختر اخریه . پسر خانواده 5 ساله که داره ازمون خدمات اجتماعی میده و قبول نمیشه ، تازه دوست دخترم داره . دختر اخریه تو یه مجموعه ورزشی مربی یوگاس . دختر وسطیه که مثلا داستان روی اونه ، از همشون کودن تر و بی انعطاف پذیرتر بود 3 ساله دنبال کار میگرده و پیدا نمیکنه . زمان مدرسه هم مث خرس چاق بوده و یکی بهش قلدری میکرده . اون میره مصاحبه تو شرکت بازیگر آن جون هی و همون قلدر رو اونجا می بینه از شانس همونجا استخدام میشه . و میشه منیجر بازیگر آن جون هی . ان جون هی با پرس و جو باباشو پیدا میکنه و میگه که میخاد با اون زندگی کنه . پدر داستان قبول میکنه که اونو به عنوان پسرش بپذیره و به خانواده اطلاع میده . خلاصه پسره میاد خونه و یه سری وقایع خنده دار و بامزه رخ میده . تو همین اثنا دوست دختر پسر اولیه حامله میشه و میاد خودشو معرفی میکنه و اینا ، دختره کیه ؟ همون قلدره مدرسه دختر وسطی . از اونورم دختر وکیله با دوس پسر هشت سال پیشش دوباره شروع میکنه به دیدار کردن و خلاصه اینجوری و اونجوری .

    حالا قضیه عجیب بودن پدره چیه ؟! بازیگر آن جون هی اصلا پسر این مرده نی ، این رازیه بین پدر داستان و زنش و هیچکس ازش خبر نداره . حالا چطور شده که اینجوری شده ، مرده تو جوونیش ورزشکار بوده و جودو کار میکرده روز قبل از مسابقه ، تو یه کوچه ای می بینه که سه نفر دارن یکیو کتک میزنن ، اول بی توجه رد میشه چون فردا مسابقه ی مهمی داشته ولی دلش نمیاد و برمیگرده و می بینه طرف همونجا مرده ، میره زنگ میزنه پلیس که اینجا یکی مرده ولی پلیس عوضی میاد خودشو به عنوان مجرم میگیره و به جرم قتل 3 سال می افته زندان . بعدشم سابقه دار میشه و هیچکس حرفشو باور نمیکنه کارم بهش نمیدادن و مادرش مریض بوده ، یه روزم موقع کارگری کردن بهش انگ دزدی می زنن و دوروز میره بازداشگاه و تو همون دوروز مامانه می میره . تو این مدت زنش که دوستش بوده همیشه بهش ایمان داشته و اعتماد و اون بوده که برای مامانش ختم میگیره . بالاخره بعد از چندوقت یه دوستی تو امریکا بهش زنگ میزنه و میگه که بیاد امریکا و زندگیشو عوض کنه ، مرده قبول میکنه و میره ، همون روز اول که میرن کلاب نوشیدنی بخورن انفجار رخ میده و بعدشم چون اینا تو کلاب کتاشونو عوض کرده بودن رو حساب اسم پاسپورت ، اونی که مرده رو به اسم این میزنن و اینجوری میشه که زنش بهش میگه حالا که اینجوری شدش بیا با همین اسم زندگیمونو ادامه بدیم .

    مرده ترسوو مظلوم و بدبخت بودش که مشخصه ی همه ی فقیراس ، اول میترسه و میخاد که خودشو معرفی کنه ولی زنش میگه که حامله اس و اینجوری بچه هاشون با انگ بابای قاتل چجوری میخان زندگی بگذرونن و اینا . اینطوری میشه که 35 سال با اسم اون دوست مرده ، زندگی میگذرونه . حالا پسر اون مردهه فک میکنه که این که اسم باباشو داره ، باباشه . مرده هم شصتش خبر دار و بعد دیدن اینکه پسره چقد طفلکیه به خاطر اینکه خودشم گناهکار میدونه میخاد که یخورده از گناهش کم کنه و میخاد نقش پدر رو برای پسره ایفا کنه . تا اینکه سر یه قضیه هایی پسره شک میکنه و دی ان ای میگیره و متوجه قضیه میشه و اینا ، خلاصه ، بعدشم  دختر وکیله خودش متوجه قضیه میشه و میره تحقیقات و باباشم میره برای دزدی هویت خودشو تحویل میده ولی چون به جرمش اعتراف و پشیمون بود زندان نمی افته . بعدشم دختره ،برای پرونده ی قتل باباش شاهد پیدا میکنه و باباش از قتل مبرا میشه . 

    اخرشم همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه  . همه ی کاراکترا خیلی خوب بودن به جز نقش اصلی ینی جونگ سومین ، دختر وسطی ،که من اصلا از نقشش خوشم نیومد . مارمولک بود یخورده  . دختر وکیله و شوهرش خیلی باحال بودن مخصوصا شوهرش . پدر داستان خیلی بابای خوبی بود ولی یخورده بی عقل بود و اخراشم داشت دیگه زیادی مظلوم نمایی میکرد .  یه سری اب هاییم داشت که میشه زد جلو . ولی در کل سریال قشنگی بود .هم خنده دار بود هم گریه دار . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال کره ای اهریمن من  💚معرفی کتاب بلندی های بادگیر 💚سریال کره ای رای کشنده 💚سریال کره ای خواننده ی جزیره ی دورافتاده قسمت اخر 💚 سریال کره ای بکشش kill it 💚 سریال کره ای مرد من فرشته ی عشق 💚 فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن 💚سفر انار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۰۳

    سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown

    سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown ، درمورد ژوانگ جیه و چن مای دونگ که تو زمان دبیرستان باهم همکلاسی بودن . هردو درونگرا و کم حرفن و هردو مشکلاتی دارن . ژوانگ جیه تصادف کرده و یه پاش از زانو به پایین قطع شده و چن مای دونگ مادر پدرش طلاق گرفتن . اونا تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن . سالها میگذره و هردو دارن زندگی خودشونو میکنن که اتفاقی دوباره همو می بینن و این سری ژوانگ جیه میره تا با چن مای دونگ سرحرفو باز کنه و دوست بشن . ولی چن مای دونگ همش یبس بازی در میاره . ژوانگ جیه تو شانگهای کار  و زندگی داره و کارشناس فروش خیلی خوبیه . اون دوس داره همچنان تو شانگهای بمونه و نمیخاد به شهر کوچیکشون برگرده . میگه وقتی اینجاس ازاده و کسی نمی شناستش کسی به لنگ زدنش توجه نمیکنه و کسی نمیدونه که پدرمادرش کیا هستن . شهر بزرگو دوس داره دیگه . مشخصه ی بارز همه ی دهاتیا 😄 اون تو زندگی عشقی شانس نیوورده درواقع زندگی عشقی خاصی نداشته با رییس بخششون سه سال رابطه داشته ولی رییس بخشه ادم حسابیه و از یه خانواده درست حسابی ثروتمند ، طبیعتا اونا هیچ وقت اجازه نمیدن پسرشون بیاد یه دختر دهاتی معلول رو بگیره . برای همین کات کردن . درواقع دوس پسر دیگه ای نداشته . چون به هرکی درمورد معلول بودنش میگفته طردش میکردن . بیشعور زیاده دیگه بالاخره .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    من در واقع فک میکنم وقتی اومد دهاتشون و دوس قدیمشو دید به این فک کرد که ممکنه بتونه یه مدت با این دوست قدیمش باشه و لاس بزنه چون اون از هرچیزی زندگیش خبر داشت و معلول بودنش براش مهم نبود . و بهش به چشم کاستی و بد نگاه نمیکرد . با اینحال میگفت که همیشه چن مای دونگ رو دوس داشته و یجورایی عشق یک طرفه بهش داشت ، ولی خب چن مای دونگ دنبال ثبات بودن تو زندگیش و اگرم میخاست با کسی باشه ،میخاست ازدواج کنه ، ژوانگ جیه انقد میره میاد بالاخره پسره نرم میشه و بهش پا میده . درواقع اونم راضی بودا دختترو میخاست ؛ولی هی داشت مقاومت میکرد . شاید میخاست ثابت قدم بودن دختترو بسنجه .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    اینجا داشت به چن مای دونگ میگفت : منزوی بودن هم یجور جذابیته  

    با همه ی اینا رابطه عاشقانه شون شروع میشه ولی با اینحال ژوانگ جیه همیشه اینو به مای دونگ میگه که اون بالاخره میخاد برگرده به شانگهای و نمیخاد وقتی ده سال دیگه به زندگیش نگاه کرد پشیمون بشه که چرا زود ازدواج کرده و فرصتهای بیشتری رو برای کار و موفقیت امتحان نکرده . درواقع سریال خیلی سعی داره که مستقلی دختره و تصمیم های دختره تحت شعاع عشق و ازدواج قرار نگیره و اینو نشون بده که زن ها هم باید مستقل باشنو ازاد و اینا . ولی خب هرجوری و با هرفرهنگی که بخای حساب کنی استقلال فردی و ازادی فردی هیچ جوره با ازدواج و رابطه ی عاشقانه ای از نوع رابطه ی این دو، شدنی نیست . و سریال سعی داره بگه که بالاخره یکی باید این وسط کوتاه بیاد برای دیگری ولی اینکه یک نفر خودشو فدای رابطه کنه و دیگری کار و بار خودشو داشته باشه و همش خودسر و بدون برنامه و مشورت کار کنه و بی خبر بره و بیاد اونم برای مدت طولانی کار درستی تو رابطه نی . و اگه قرار ازدواج کنین همه ی جوانب رو بسنجین و رابطه ی دورادور رو انجام ندین . 

    رابطه این دو عمیقتر میشه تا جایی که باهم میخابن ، مادربزرگه مچ جفتشونو میگیره و اصرار داره که حالا که باهم انقد صمیمی شدین خب ازدواج کنین ، چینیا خیلی ازدواجی و سنتی هستن ،😁⚡💜  اصلا من مرد چینی میخام اصلا من چن مای دونگ میخام 😁⚡💜 اینا هم هول هولکی نامزد میکنن ، دختره داره یه کارافرینی انجام میده و باید بره شانگهای و مدتی حداقل یک سال دنبال این کارو بگیره ، و فردای نامزدی ، بدون اینکه به چن مای دونگ بگه میره ایستگاه و دقیقا دقیقه ی نود اینو بهش میگه ، منم عصبانی شدم چه برسه به نامزد عاشق ، پسره واقعا همه جوره هوای دختترو داشت همه جوره خیلی مهربون و از خودگذشته و مراقب و خیلی مرد بود واقعا یه مرد عالی ، ولی اینکه فقط یک نفر خودشو بذاره کنار و همش اجازه بده کسی که عاشقه یک سال ازش دور باشه واقعا دوراز انتظار و دور از شعور نیست ؟ خیلی مسخره س . بعد بدون گفتن دلیل و مشورت حداقل از قبل میگفت . خلاصه اینا باهم قهر میکنن و پسره نمیخاد کوتاه بیاد .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    با اینحال این رابطه و این ازدواج و این عشق برای بچه بازی نبود ، ینی اینجوری نبود که خب عه این دختره اینجوری میکنه هی حسابگر باشه که من این همه محبت از خودگذشتگی حالا که تو اینجوری تمومه همه چی ، من شخصا اینجوریم 🙄😄 فقط باهاش قهر میکنه ولی همش حواسش هست بهش . بعد یه مدتی میگذره و یه تصادف رخ میده که دختره نزدیک بود بمیره ، ولی تصادفه رخ نمیده ، با اینحال اگه رخ میداد دختره میمرد ، که به نظرم اگه می مرد تراژیک تر میشد 😁😶 دختره اونجا به خودش میاد و به این نتیجه میرسه که اینکه کنار کسایی که دوس داره باشه خیلی بهتر از موفقیت تو شهره و کارشو تو شهر خودشم می تونه انجام بده ، یهوییم یه فرصت کارافرینی تو دردهات خودشون جور میشه و برمیگرده همونجا . اخرش یخورده اب بود و مستقل بازی دختترو زیادی کش دادن . دیگه داشت عنشو در می اورد . ولیکن ...

    خیلی سریال قشنگ و سافتی بود . رابطه ی بینشون خیلی قشنگ و دوست داشتنی و غبطه امیز بود ، ینی من میگفتم چجوری میتونن همچین رابطه ای رو بین دونفر بسازن و چقد خوب میشه منم بتونم همچین رابطه ای داشته باشم ، یجوری بود که نمیتونم توصیفش کنم ولی خیلی خوب بودن . چن مای دونگ واقعا یه پارچه اقا بود . دختره ام دختر خوب و با ادراکی بود تنها عیبش این بود که زیاد با بزرگی و لاکچری بودن شهر بزرگ تسخیر شده بود و یهویی خودشو تو یه رابطه عشقی انداخت که امادگیشو نداشت ، مخصوصا از این لحاظ که برای رابطه باید تلاش کرد و از خودگذشتگی . اونم با کسی مث چن مای دونگ ،که خودش همچین ادمیه . و چقد سخت تونسته قلبشو به روی یه دختر باز کنه .  همچین پسری خیلی وابستگی داره و خیلی حس مالکیت و مخصوصا مسئولیت داره و میخاد همه چیزشو برای رابطه بده . و میخاد که یه مرد زندگی باشه و نه کسی که هیچ بویی از مسئولیت و احساس نبرده و بگه این نشد بعدی ...برای همین این کش مکش ها یخورده عصابمو خورد کرد ، مسائل مربوط به مرگ و تشییع جنازه که شغل پسره بود هم یخورده زیادی بود که میشه ازشون چشم پوشی کرد چون من میزدم جلو . با همه ی اینا خیلی دوسش داشتم سریالو .

    There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

    این سریال چینی رو بعد از مدتهای زیادی دیدم . و واقعا چسبید بهم . یکی از او اس تی های سریالم خیلی قشنگ بود . مخصوصا معنی او اس تی ها خیلی قشنگ بودن . که به مرور به عنوان پست جداگونه می ذارمشون . فعلا اینو داشته باشیم اینجا که خالی از لطف نی : 

    نیمه شب با خاطراتت

    گذشته ای که ماه یاداوری کرده

    اتاق احاطه شده با حسرت

    نمیتونم خودمو از این توهمات زیبا خلاص کنم

    گیج شدن از نورهای سوسوزن

    وقتی که شهاب سنگ از کنارت رد میشه

    ارزوم کردی

    برام عجیبه ینی متوجه اشتیاقی که بهت دارم شدی؟


    There Is a Lover in My Hometown
    My Hometown Has A Lover
    Wu Xiang You Qing Ren
    Chun Se Ji Qing Ren
    吾乡有情人
    情人
    吾鄉有情人

    در بهار عاشق خواهم شد


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚   سریال چینی خون جوانی  💚 ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۱ ارديبهشت ۰۳

    معرفی فیلم ژاپنی و کره ای و چینی

    چندتا فیلم دیدم . 

    فیلم ژاپنی Godzilla Minus One  :

    برای سال 2023 عه ، درمورد جنگ جهانی دومه ژاپنه ،  خلبان جنگنده ای که برای یه ماموریتی رفته بود ، به بهونه ی اینکه جنگنده ش خرابه برمیگرده به جزیره ی ادو تا تعمیرکارا درستش کنن ، تعمیرکار بهش میگه جنگنده ات مشکلی نداشت و مشکوک نگاهش میکنه ، نفر بعدی میاد بهش میگه که درکش میکنه و برای جنگ شکست خورده چرا ادم باید جونشو به خطر میندازه ،شب گودزیلا به جزیره حمله میکنه و فقط خلبانه و یه تعمیرکاری زنده می مونن . برمیگردن توکیو و اونجا می فهمه همه خانوادش مردن . یه روز تو خیابون یه زنی با بچه رو می بینه که درحال فراره ، زن بچه رو میده دستش و میره ، خلبان می مونه و بچه . دوتا خیابون اونطرفتر زن رو می بینه و زن با بچه میان خونه خرابه ی خلبان . همخونه میشن . بچه ماله زنه نی اونم بچه رو پیدا کرده . خلبان کار پیدا میکنه که پول خوبی داره . کم کم خونه می سازه و تازه داشتن بهم انس میگرفتن و زندگیشون درست میشد که این سری گودزیلا میاد توکیو و باز خرابی به بار میاد و اینا ، خلبان  و بقیه افراد این کاره سعی دارن تا گودزیلا رو بکشن . فیلم خوبی بود . البته فیلم ژاپنی شین گودزیلا هم خوبتر بود . چون اوپای ژاپنیم هاسگاوا توش بود . 😁 گودزیلای توی فیلم شبیه moo تو کارتون monster rancher بود . هردو رو باهم سرچ کنین میتونین موو رو ببینین . چون فیلترشکن ندارم . عکس مو برام لود نمیشه . 😭😄

    فیلم ژاپنی گودزیلا

    فیلم ژاپنی گودزیلا

    فیلم کره ای مرز جنوب 2006 South Of The Border :

    درمورد یه خانواده ی کره ی شمالیه که متوجه میشن پدربزرگشون نه تنها نمرده بلکه تو کره جنوبیه و خیلی پولداره و اینا ، اوناام تصمیم میگیرن همگی فرار کنن کره ی جنوبی . ولی پسر خانواده یه معشوقی اینجا داره و سخته که ترکش کنه ، بهش میگه وقتی رسید جنوب ادم می فرسته که اونم بیارن جنوب . با هزارتا بدبختی میرسن جنوب و می فهمن پدربزرگه مرده . خانواده جنوبی پدربزرگه بهشون یه رستوران میدن . پسره چند تا دلال پیدا میکنه برای اینکه بتونه دختررو بیاره جنوب ولی همشون کلاه بردار از اب در میان . بعد یه مدت خواهر پسره بهش میگه که خبردار شده که دختره ازدواج کرده توام دیگه دست بردار و زندگی خودتو بکن . اینجوری میشه که پسره ازدواج میکنه . بعد چندسال دختره فرار میکنه میاد جنوب ، ولی مرده دیگه ازدواج کرده . با اینحال میره پیششو و اینا ، اخرسرم دختره متوجه میشه که پسره ازدواج کرده و میره دنبال زندگی خودش . 

    فیلم بدی نبود . قابل دیدن بود . از فیلم ایرانی تمساح خونی هزاران برابر بهتر بود . 

    دیروز رفتم سینما این فیلم رو دیدم و به اندازه ای اب و مسخره بود که اصلا نمیدونم چی بگم  . 

    فیلم ژاپنی تو روزمو ساختی you made my dawn  :

    درمورد یه دختر دبیرستانیه که همیشه ماسک میزنه و اختلال اجتماعی ؟ داره . روش نمیشه قیافه شو به دیگران نشون بده . نمیدونم چرا . و یه پسری که از این دختره خوشش میاد و میخاد کاری کنه ماسک نزنه و خود واقعیش باشه . نقاشیشم خوبه . فیلم متوسطی بود از این دبیرستانی ها و اینا . پسره جذاب بود . 😁⚡

    فیلم ژاپنی you made my dawn

    این مثلا معلم نقاشیه مدرسه س به بچها مشق میداد خودش اینجوری فیلم نگاه میکرد . 🤣

    و می رسیم به گل فیلم ها ، 

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024 :

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    با بازی کیم گو اون و لی دو هیوک که هردوشون دیروز تو جشنواره ی بکسانگ جایزه گرفتن . فیلم خیلی باحالی بود و خیلی خوشم اومد و کمی تا قسمتی ترسناک ولی ترسناکیش از فیلم کره ای شیون کمتر بود . 

    خلاصه ی فیلم رو مترجم فیلم، خیلی خوب بازگو کرده بود برای همین من دیگه چیزی ننوشتم . 

    اول فیلم دو بخش معرفی شخصیت ها و داستان اصلی فیلم رو داریم که هواریم و سانگ دوک و کارشون رو معرفی میکنه نشون دادن خانواده پارک و دیدگاه هواریم به کارش و موجوداتی که باهاش سرو کار داشت، جسدی که دندون مصنوعیش گم شده بود و نحوه کار و دیدگاه سانگ دوک به زمینه فنگ شویی ،از اونجایی که به نظر هواریم روح جد بزرگ خاندان پارک در عذاب بود و با توجه به پولدار بودن مشتری تصمیم میگیره این کار رو با سانگ دوک انجام بده و این وسط پول زیادی هم به جیب بزنن
    تا جایی که سانگ دوک منطقه رو می بینه و متوجه انرژی شیطانی اون محل میشه
    و وقتی از این کار سر باز میزنه، هواریم برای اینکه بتونن پولشونو بگیرن، سعی میکنه راضیش کنه که با رقص خدایان، میتونه انرژی شوم قبر رو به اجساد خوک ها منتقل کنه و خیلی راحت قبر رو جابجا کنن ( که صاحب کار میخواست تابوت پدربزرگشون سوزنده بشه_به نظرم خانواده میترسیدن سابقه بد پدربزرگ که خائن به وطن بوده، لو بره_) بعد خارج کردن تابوت، به خاطر بارون ناگهانی، سانگ دوک توصیه میکنه که جسد تو روز بارونی سوزونده نشه که روح بتونه آروم بگیره و قرار شد جسد تو سردخونه بمونه از اونجایی که نیاز به مدرک و تایید فرمانداری داشتن سعی کردن با دادن پول به مسئول سردخونه، فقط یه شب تابوت اونجا بمونه که مسئول سردخونه به طمع اینکه تو تابوت با ابهتی که فقط خاندان سلطنتی میتونستن از اون مدل تابوت داشته باشن، چیز باارزشی پیدا کنه، تابوت رو باز میکنه که روح از بدن هواریم رد میشه و آزاد میشه از اونجایی که به خاطر بد بودن محل مقبره اش، روح انتقام جو شده بود میره پسرش تو آمریکا رو از بین میبره، تو بدن نوه اش (پارک جی یونگ ) هم داشته میرفته که هواریم مراسم برگزار میکنه تا روح رو برگردونه که روح میتونه از بدن واسط ( بونگ گیل) در بره و نوه اش رو گول بزنه و تسخیر کنه وقتی میخواست نوه اش رو هم بکشه یه چیزی میگه که ” روباه، کمر ببر رو برید” _اینو تو اسکریپتی که پیدا کرده بودم گفته بود استعاره ای از تقسیم کره به دو بخش شمالی و جنوبیه _ اینجا و بعد مردن جی یونگ و سوزوندن جسد، روح تبدیل به روح سرگردان میشه و بخش اول فیلم تموم میشه-

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    بخش دوم فیلم با داستان یکی از قبرکن ها شروع میشه که به سانگ دوک میگه یه مار رو تو قبر کشته و ازش میخواد نجاتش بده، سانگ دوک دوباره میره تو مقبره و متوجه میشه که اونجا یه تابوت دیگه هم دفن شده، به بقیه خبر میده و فکر میکنن تابوت به خاطر رانش زمین عمودی شده و میگن حتما اینم عضوی از خانواده پارک بوده که اینجا دفن شده بیاین در بیاریمش که تو همچین جای بدی نمونه، که هواریم موافق نبوده ولی تابوت رو که بیش از حد بزرگ بوده رو در میارن و میگن شب ببریمش تو معبد بزاریمش و صبح بسوزونیم از عمه اجازه میخوان بگیرن عمه میاد و درباره پدرش حرف میزنه که از کسایی بوده که زمان استعمار، به ژاپنی ها خدمت میکرده و تعجب میکنه چرا یه ژاپنی پدرشو که خادمشون بوده تو همچین جای بدی، دفن کرده و میگه اون یکی تابوت رو بسوزونین که شب هیولای داخل تابوت میتونه بیاد بیرون، راهب رو بکشه و به بونگ گیل صدمه بزنه و روحشو تسخیر کنه و از اونجایی که یه روح وابسته بوده( روحی که باید به انسان یا حیوان یا وسیله ای متصل باشه ) مجبور بوده به جایی که مامور نگهبانی از اونجا بوده( قبر شوم) برگرده
    بعد این صدمه دیدن بونگ گیل و اینکه این موجود روح وابسته بوده، حرف پارک جی یونگ موقع مرگ ذهن سانگ دوک رو مشغول میکنه که این یه طلسمه که ژاپنی ها گذاشتن که کشورمون دو تیکه بشه و جنگ بشه بین خود کره ایا، پس باید درش بیاریم، اینم متوجه میشه که اون گروه خون آهنین که همه فکر میکردن دزد مقبره هستن، سعی داشتن این طلسم شوم رو از بین ببرن ولی ژاپنی ها با دفن یه مقام عالیرتبه تو اونجا، باعث میشن محافظت بشه از مقبره و کسی نتونه بره و اون طلسم رو از بین ببره، تصمیم میگیره که اون طلسم رو از بین ببره که از هواریم و اقای کو هم کمک میخواد و چون میفهمن اون هیولا از نوشته های سوترایی (دعای بودایی) که روی بدن بونگ گیل بوده دوری کرده، پس همه رو صورتشون اون دعا رو مینویسن
    هواریم میگه این هیولا، محافظ اون طلسمه من میتونم نیم ساعت دورش کنم با مراسمی که میگیره این کارو میکنه و دو نفر دیگه سعی میکنن طلسم رو از بین ببرن
    اینجا میگن که این روح، به یه میخ آهنی وابسته ست و اگه اون میخ رو با خون اسب بشوریم و از بین ببریم این روح نابود میشه، که پیدا نمیکننش و هیولای محافظ (همون روح وابسته که روح یه ژنرال ژاپنی بود که خیلیا رو کشته بود و برای اینکه جاودانه بشه روش طلسم خونده بودن و شمشیر تو سرش کرده بودن و تبدیلش کرده بودن به روح محافظ طلسمشون) برمیگرده و سعی میکنه سانگ دوک رو بکشه
    این روح بونگ گیل رو تسخیر کرده بود و بونگ گیل تو اون لحظات، خادمش محسوب میشد(برای همین دیالوگهای مشابه تکرار میکرد) وقتی هواریم و آقای کو برای کمک میان اونا رو میگیره و لحظه ای که این دو نفر باهاش چشم در چشم میشن، میتونن سرگذشتش رو ببینن،اما حالا اون آدم توی تابوت کی بود؟ یه ژنرال از همون دوران جنگ بوده که وقتی کشته میشه شمن های ژاپنی مراسمی براش میگیرن که اگر مهر و موم از بین رفت به حالت جسم فعالیت کنه نه مسل بقیه روح و یه شمشیر از گردن وارد بدنش میکنن به عنوان عنصر آهن. و سرش رو به بدنش میدوزن و دفنش میکنن. اون ژنرال بعد از اینکه از مهر و موم اومد بیرون آتیش میگرفت برای همین بهش میگفتن آهنِ آتشین دیگه بعدش سانگ دوک با توجه به عناصر طبیعت می فهمه چیزی که دنبالش بوده میخ آهنی نبوده بلکه شمشیری بوده که تو بدن هیولا گذاشتن و روش طلسم آتش خوندن و این میشه فلز سوزان و طبق نتیجه گیری خودش چوب و آب عناصر متضاد فلز و آتش میشدن برای همین چوب (دسته کلنگ گروه خون آهنین ) رو با خون خودش خیس میکنه و میتونه با چوب خیس، فلز آتشین رو شکست بده و هیولا رو از بین ببره و خب بونگ گیل هم نجات پیدا میکنه .البته باید دقت داشته باشیم که این فیلم کاملا بر مبنای اعتقادات بودایی ساخته شده .

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    نقش روح ژاپنی که تو سریاله و قد خیلی بلندی داره و چهره ش، بازیگر کیم مین جو که قبلا تو سریال سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까 عکسشو گذاشته بودم ، بود . نوشته بود که 5 ساعت گریم میشده برای این نقش . خیلی باحال بود اصلا فکرشو نمیکردم همچین بازیگری برای این نقش اومده باشه . اون قد بلندش  هم یه نفر دیگه بوده . 

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    الان دارم یه سریال چینی برای تنوع می بینم که اسمش هست در بهار عاشق می شویم Will Love In Spring ؛

    سریال چینی در بهار عاشق می شویم

    این سریالو تو اینستا چندتا تیکه شو دیدم و متوجه شدم اون بازیگر چینی که ازش خوشم میاد " دختر این سری 😄" توش بازی کرده به خاطر همین تصمیم گرفتم ببینمش . تا اینجای داستان خیلی سرراسته و اخرشم خب کاملا معلومه . ولی باحاله . 

    سریال چینی در بهار عاشق می شویم

    " لباس دختره قشنگه . خیلی خوشم اومد . 😁"

    داستانش راجبه ژوانگ جیه که وقتی دبیرستانی بوده با باباش تصادف میکنن و یکی از پاهاشو از زانو به پایین قطع میکنن . اون بعد از دبیرستان میره شانگهای همونجا کنکور و درس و کارم داره همونجا میکنه و دختر مستقل و موفقیه . 

    پسر داستان ، همکلاسی دبیرستان ژوانگ جیه بوده که تو دبیرستان خیلی درونگرا و دوستی نداشته و گاهی بزن بزن هم میکرده . یه سری تو این دعواها دوستش توسط کس دیگه ای کشته میشه و اون خودشو مقصر میدونه ، از اون موقع که میره تشییع جنازه ی دوستش ، به کار مرده شوری ، علاقه پیدا میکنه و بهترین مرده شور شانگهای شناخته میشه و الانم چون مادربزرگش تنهاس برگشته شهر خودشون . 

    این دوتا قبلا تو دبیرستان یه چشم خیلی ریزی بهم داشتن . و یه ارتباط عجیبی بینشون شکل گرفته . از اینا که دوس دارن باهم دوست بشن ولی غرور و درونگرایی و خودکم بینی بهشون اجازه نمیده . اونجوری منظور . 

    حالا بعد 10 سال ژوانگ جیه برمیگرده شهرشون برای مرخصی ، و تو قطار تو یه نگاه پسررو میشناسه . اسم پسره یادم رفت 😁 ژوانگ جیه کاملا متفاوت شده شخصیتش و از اون درونگرایی در اومده . اون میگه به خاطر معلولیتش باید سرزنده و شلوغ و پرحرف و اجتماعی تر باشه تا کسی به معلولیتش توجه نکنه . منم نظرم همینه . 

    مادربزرگ پسره هم دنبال زن برای نوه شه و از ژوانگ جیه خوشش اومده . حالا پسره هی داره چسی میاد ولی بالاخره باهم دوست میشن . ولی نه از اون دوستیها معمولی .مشکلی که وجود داره اینکه دختره تو شانگهای زندگی میکنه و نمیخاد برگرده شهرشون و پسره تو اون شهره زندگی میکنه و رابطه شون نشدنیه . حالا اینجا اومدن یه داستان انداختن وسط که دختره مجبور شه برگرده شهرشون که اینا بالاخره یجوری باید باهم رفت وامد کنن دیگه . 😁 حالا باید دید قرار بینشون چی پیش بیاد . هروقت تموم کردم یه پست جداگونه ازش می ذارم . 

    ادامه ی این پست رو اینجا بخونین :  سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی 변우석 선재업고튀어

    این سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی ، رو فقط به خاطر بازیگر نقش سون جه دارم نگاه میکنم . اب خالصه . دختره خیلی حرصمو در میاره اصلا انگار مخاطب رو اسکل فرض میکنن . خب تو اینو دوس داری مث ادم حرف بزن بگو دوس داری هی کیگه کیگه ...کوفت کیگه ...حرفتو سریع چکشی بزن ، انگار امروز و دیروزه که پسررو می شناسه . بعد هی عقب جلو میشه زمانش ، دختره یهو میاد اینده  سرنوشت تغییر میکنه بعد این هیچی از اینکه چیکاره اس و کجاست و غیره نداره مث کسخلا می مونه رفتار و حرف زدنش . داره راه میره می خوره به یکی هرکی اصلا ، انگار کوره یا قدرت تشخیص وضعیت نداره ، همینجور راهشو میکشه میره . خب با تلفنم حرف بزن کور که نمیشی موقع تلفن حرف زدن برمیگردی ببینی پشتت چی شد یا نه ؟! به جای اینکه فلجش کنن باید کورش میکردن و لال . رسما ادمو خسته میکنه این گیج بازیش . بعد پاشده رفته خونه ی پسره بهش میگه امشب میخام اینجا بمونم ، الکی ادای تنگارو در میاره ، خب مث ادم بگو قضیه چیه یه حرفی چیزی یه بهونه ای ، اداهای مسخره ... ینی اگه بیون وو سوک توش نبود و برای اولین بار نقش یک نگرفته بود و انقد معروف نشده بود به خاطر این سریال عمرا بقیه شو نگا میکردم . 

    سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

    حالا سریال ملکه ی اشک ها ، یهو همشون گدا میشن ، میرن خونه ی داماده که ادم حسابش نمیکردن ؛تو دهات ، مگه دختره تو دهات ساختمون نداشت ؟ میرفتن اونجا چرا رفتن خونه ی خانواده ی داماد ، بعدشم اونه که گنداشونو درست میکنه و پولاشونو برمیگردونه . اصلا اب خالص . بعد ریتش از 🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀 بیشتر شده . چرا ؟ فقط به خاطر ویژوال کیم سوهیون و اون دختره . 

    سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

    سریالا واقعا ابن . اون ابی که مدنظر من هست نیست . 🤣  مثلا سریال 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟 یا  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 هم اب بودن ولی یه داستان سرراست دارن کاراکتراش کارای غیرمنطقی کسخلی انجام نمیدن . 

    موندم چی ببینم . 🤕🙄

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای شکوفایی جوانی

    سریالی به ابی و مزخرفی این سریال ندیده بودم . بازیگر دخترشم انقد مزخرف بود که حد نداشت . هیونگ شیک فوق العاده اویزون و سست عنصر بود اینجا . یک اثر دریای بی اندازه . 

    درمورد یه دختریه که روز قبل از ازدواجش خانواده ش کشته میشن با سم و شواهدسازی میکنن که این و معشوقه ش خانواده شو کشته و فرار کردن . نامزد دختره پسر وزیره  و انقد پسر خوبیه که حد نداره . از بچگی این ایکبیری رو دیده و عاشقشه . هیونگ شیک هم ولیعهده و دارن براش پاپوش درست میکنن که نفرین روح ها گرفتتش و این بی لیاقت و فلان باید عزل شه .

    دختره پامیشه خودشو مث خواجه ها میکنه میره پیش هیونگ شیک که ولیعهده میگه اینجوری اونجوری من باید بی گناهیمو ثابت و قاتل خانواده مو پیدا کنم . چجوری اینجوری که این دختره خیلی باهوشو و دانا و عقل کله چوسانه و عقل هیچ ادم و جنی 😁به اندازه این دختر دهاتیه نیست و تمام پرونده های چوسان رو این ؛به اسم برادرش حل میکرده . چون زن نمیتونه این کارارو بکنه تو چوسان .

    حالام میاد پیش ولیعهد؛ چون باباش گفته ، ولیعهد به باباش نوشته که پسرت که باهوش هست رو بفرس پیش من کمک دست من باشه ، نگو این دختره عقل کل بوده . از این طرفم دختترو میخاد شوهر بده . خب اسکلی ؟ یهو دخترتو بده به ولیعهد دیگه چرا میخای به یکی دیگه شوهرش بدی ؟! اصلا همچین چیزی معنی میده ؟ تو میدونی دخترت عقل کله و برای صلاح مملکت نیازه که یه عقل کل پیش ولیعهد و امپراطور بعدی باشه چه کسی بهتر از زن براش ، پس بهتر نی جای اینکه به کس دیگه ای شوهرش بدی ، بندازیش به ولیعهد ؟ اصلا عقل که داشته باشی همینکارو میکنی .

    من نمی فهمم ینی چی که تازگی سریال می سازن دختره نامزد و شوهر داره یا حداقل اسم روشه و بعد میره واسه خودش یه شوهر و عشق دیگه پیدا میکنه اونم تو چوسان ..وواقعا خجالت اوره . این یجور زنا نی ؟ بالاخره اسمش شوهره دیگه . بعد دختره ی پتیاره هم بعد اینکه فرار میکنه جای اینکه پیش شوهرش برگرده میره پیش ولیعهد صاف ...بعدشم عاشق اون میشه . 

    شوهرش ندیده و نشناخته عاشقش بود و بهش اعتماد کامل داشت بعد دختره انقد به پسره اعتماد و احساس نداشت که بره پیشش یا بهش نامه بده حداقل ، میدید پسره جلوروش داره پرپر میزنه یه کلام نمیگفت من همونم دیگه تورو نمیخام برو دنبال زندگیت ،بی احساس سرد مث یه تیکه چوب . 

    الکی تو لباس خواجه به بهونه ی پیدا کردن این پرونده اون پرونده چسبیده بود در کون ولیعهد ، مرغم بندازی کنار یه مرد خوشتیپ و مهربون معلومه عاشقش میشه دیگه . 

    داستان اصلی رو  انقد کشش دادن که حد نداره . خستم کرد اصلا . داشتم به زور نگا میکردم گفتم ببینم چیه پشت قضیه قتل ها اونم چیز خاصی نبود . اصلا تکان دهنده و احساسی نبود .فقط چسبیده بودن به لاو ترکوندن ولیعهد سست عنصر و دختره ی چسی .

     

    زمان پادشاهی اشم تابلو بود پادشاه سریال 🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 بود . الکی اسمای دیگه گذاشته بودن . 

     هیچ خوشم نیومد . سریال کره ای هفت فراری صدبرابر بهتر از اینه .  


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۵ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای مخفی hide

    سریال کره ای مخفی hide ، این سریال رو از روی یه سریال امریکایی که از bbc پخش میشده به اسم keeping faith ساختن . 

    درمورد یه زن و شوهر وکیله که شوهره داره دفتروکالت بزرگ و اسم و رسم داری که درواقع ماله باباش هست رو میگردونه . باباش یه بنیاد خیریه هم به همین نام داره . اینا تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن . 

    زنه سالها پیش که باباش مرده زیر نظر همین بنیاد  و خانواده ی شوهره بزرگ شده و اینجوری موفق شده . با همون پسره هم ازدواج کرده . یه دختر 7.8 ساله هم دارن . 

    یه روز شوهره ناپدید میشه و چندروز بعدم یه ماشین با جسد سوخته تو پرتگاه پیدا میکنن ، که گویا ماله شوهره س ، میگن خودکشی کرده . مامانه پسره بدون کالبد شکافی براساس انگشتر و ساعت میگه این پسرمه کالبد شکافی نیازی نی . درحالیکه زنه میگه شوهرم ادمی نبود که خودشو بکشه و مشکوک و اینا . 

    بعد از مرگ شوهره همه چیز بهم میریزه و زنه متوجه رازهای خانواده شوهره و کارهایی که شوهره کرده میشه .

    یه شرکت کله گنده ای که بساز بفروشه وجود داره و شوهره که اسمش چا سونگ جه اس ، وکیل این شرکت بوده . و کارای خلاف میکرده و اینا . شوهره درواقع نمرده . زنده س . چون دیگه نمیخاسته کارای خلاف اون شرکت رو بکنه خودشو به مردن میزنه ، اینجوری که یه مردی بوده همسن و تقریبا هم قیافه ی خودش ، دائم الخمار بوده ، اونو با همکاری مامانش میکشه و بعدم مدارک شناسایی اون رو به اسم خودش میزنه . الانم داره تو خونه خرابه ی همون یارو زندگی میکنه . 

    حالا یه پسری هم هست یه مدت زندان بوده و با اون یارو که کشته شده و با چا سونگ جه اشناییت داشته ، اون یارو مقتول رو به عنوان برادر بزرگش می دونه و گزارش ناپدید شدنشو داده و داره دنبالش میگرده . سیریشیه که لنگه نداره و تهشم اونه پیدا میکنه که چا سونگ جه زنده س و داره با مدارک اون هیونگش که مرده ؛زندگی میگذرونه . 

    میاد به زنه میگه که شوهرت زنده س و تو شوهرتو نمیشناسی و فلان ، خلاصه زنه  متوجه زنده بودن شوهره میشه و خر تو خری میشه و اینا و تهش شوهره میگه که میخاد با این اسم زندگی کنه حالا به دلایلی . 

    قضیه اینه که ، تو همسایگی اینا یه زن جوون هست که از یه پیرمرد نگه داری میکنه ، این زنه با این چاسونگ جه ریخته روهم و میخان پولایی که از فروش این زمینا که برای بساز بفروشی بوده رو بالا بکشن . یه حساب درست کردن به اسم قلابی مرده و اسم زنه . که برن سوییس و عشق و حال کنن . 

    زنه چا سونگ جه ،اول نمیدونه که قضیه چیه بعدها که متوجه میشه و بعدشم خیانت شوهره رو می بینه کلا هرچی بینشون بودش تموم میشه .

    زنه خیلی از این عدالت طلبا و علیه سلاماس که بدجور رو عصابم بود . به قیمت خراب کردن زندگی خودشو و خانواده ی شوهره هرکاری کرد به اسم عدالت انقد همه چیو هم زد هم زد رید به همه چی تا خیالش راحت شد . حتی خودشم که قدیم جرمی انجام داده بود رو به دادگاه کشوند . اصلا ازش خوشم نیومد . از این کاراکترایی که فک میکنن خودشون یه تنه  باید مبارز عدالت باشن و پرهیزکار تمام متنفرم . خیلی حق به جانب بود . 

    حالا همه ی اینا هیچی این پسره که تو سریال بود خیلی نخود اش بود ، الکی اومده بود به این زنه هی کمک میکرد و مواظبش بود و اینا . خیلی مسخره بود . 

     اخرشم خیلی اب تو اب کردن و شوهره بدبخت رو افلیج کردن تو سوییس . اصلا از اخرش راضی نبودم .راستش اصلا کاراکتر پردازی شوهره خوب نبود . دلایلش برای خیانت و بعدشم کشتن اون یارو و دزدیدن اسمش خیلی غیرمنطقی بود ینی همه ی این کارارو فقط به خاطر پول انجام داده بود ؟ 

    اوایل سریال جذابی بود ولی این کاراکتر زنه دیگه شورشو در اورده بود . شوهره عوضی بودا ولی خب مجبور شده بود این کارارو کنه ، از طرفی ،من چون اوپام بود دوسش داشتم .  اگه زنه لوش نمیداد میتونست با همون اسم قلابی بره خارج  و کلی پولدار شه و همونجاام به راحتی زندگی کنه . حیف شد . من حاضر بودم مرده می اومد کره می افتاد زندان ولی تو خارج اونجوری نمیشد . زنه حتی یک بارم سراغ شوهررو نگرفت . انگار نه اینگار اینا یه مدت باهم بودن و بچه داشتنو . خیلی بی محبت بود . البته وقتی با باباش اونکارو میکنه با شوهر قرار چیکار کنه . یه زنه خودخواه و خودرای بود . همینجوری بود که مرده وقتی قرار بود اینکارارو شروع کنه به جای اینکه به این بگه به مامانش گفته بود . بس که نفهم بود . 

    از قسمت 8 به بعد تقریبا سریال فقط رو مظلوم نمایی و پاک بودن و عدالت طلب بودن زنه زوم میکنه و دلایل منطقی برای کار شوهره نمیاره . کار خلاف زنه رو هم به عنوان جرم اصلا بولدش نمیکنه . و فقط سعی داشت بگه زنه خیلی قهرمانه و برای بچه ش و برقراری عدالت هرکاری کرد . 

    خلاصه که سریال خوبی بود ولی من اخرشو دوس نداشتم . 

    کلا لی بو یونگ همیشه کاراکترای خودرای و سردی رو داره تو سریالا . من درکل ازش خوشم نمیاد . 

    سریالو به خاطر اجوشی جذابه که تو سریال  کره ای رشته های حقیقت یا رهبر ارکستر  بود نگاه کردم . اینجا نقش منفی بود خوشم اومد . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚سریال کره ای زنی که هنوزم دلش میخاد ازدواج کنه 💚سریال های کره ای که تا امروز دیدم 💚سریال کره ای هتلدار و سریال کره ای کشور من و سریال کره ای تونل 💚 سریال کره ای افتخار  💚سریال انتخاب همسر برای امپراطور 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۰۳

    موج

    بسیاری از ما بی انکه متوجه باشیم در موجی از صحبتهای منفی با خودمان دست و پا میزنیم ، هیچ مدرک تجربی نشان نمیدهد که خودزنی تغییری در در رفتارمان ایجاد کند . هرچه با خود ملایم تر صحبت کنید با دیگران نیز چنین رفتاری خواهیم داشت ، پس دفعه ی بعد که ندای تند درونتان را شنیدید مکث کنید نفس عمیقی بکشید و سعی کنین دوباره صحبت کنید با همان ملایمتی با خودتان حرف بزنین که با یک کودک حرف میزنین . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای صلیب cross

      این سریال رو به خاطر این ⬇ اوپا که تو سریال 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚 معرفیش کرده بودم ، نگاه کردم . ولی متاسفانه نقش خیلی پررنگی نداشت . ولی نگم از جذابیت و تن صدای نفس گیرش . 

    سریال کره ای صلیب cross

    اوهوم اوهوم ... داشتم میگفتم ، این سریال یه سریال پزشکی بود ، راجبه بخش پیوند یه بیمارستانیه ، داستان از جایی شروع میشه که دکتر کانگ این کیو رزیدنت سال 4 جراحی ، برای اینکه دکتر زندان بشه از بیمارستان استعفا داده و برای مصاحبه میره زندان . دکتری که رییس بخش بهداری؟ زندانه میگه با این سابقه درخشان چرا اومدی اینجا و اینا ، خلاصه استخدام میشه . چرا باید همچین کاری کنه ؟ معلومه که برای انتقام اومده .

    زندانی ایکس " اسمش یادم نی 😶 " قاچاقچی اعضای بدنه و سالها پیش بابای کانگ این کیو رو کشته و تمام اعضای بدنشو فروخته . چرا ؟ چون اولا کارش همینه 😁😐🤪 دوما گروه خونی بابای این کیو گروه خونی خاص و کم و خاصی بوده و تو جهان کم کسی هست که این گروه خونی رو داشته باشه . حالا چی بوده ؟ آی منفی که پروتین نداره بهش میگن : rh-a . کانگ این کیو هم همین گروه خونی رو داره . 

    سالها پیش اینا وضعشون خیلی بد بوده و از طرفی خاهر کوچکتر این کیو سرطان داشته . باباشون چون پول نداشته ، میره زنگ میزنه به این شماره های فروش اعضای بدن و میخاد کلیه ش رو بفروشه ولی خب همچین طلایی رو که فقط کلیه ش رو در نمیارن کلا کشتنش دیگه . 

    از بچگی یه دکتری اینارو به فرزندی قبول کرده . همون موقعها هم خاهرش میمیره و دکتره که قیم حساب میشده اعضای بدن خاهررو هم اهدا کرده . این کیو هم به همین دلیل از باباهه شاکیه . خلاصه اون خیلی زرنگ و باهوشه و الان دکتر شده و اومده زندان تا با تجویز داروهایی که به بدن اسیب میزنه قاتل باباشو ،بکشه . از طرفی میخاد ببینه اینا به کی وصلن و باند اعضای بدن رو پیدا کنه . سالهاس فکر  و ذکرش همینه . و تا انتقام نگیره راحت نمیشه . داشت این کارو انجام میداد که ،

    یه روز که برای کار دیگه ای رفته بود بیمارستان ، یارو تو زندان حالش بد میشه و تو راه انتقال به بیمارستان ، همدستاش فراریش میدن .

     

    سریال کره ای صلیب cross

    داستان همینجوری پیش میره و عمل ها و پیوند ها و کارهای غیرقانونی که تو پروسه ی پیوند بعضی کله گنده ها پیش می یاد رو میاد و همرو کانگ این کیو کشف میکنه . تو این حین هم متوجه میشه که قلب باباش تو سینه ی دکتریه که دختر رییس بیمارستانه . و بالاخره متوجه میشن که همه ی گوه ها زیر سر این مرده س . خلاصه با تلاش و کوشش و همدستی کانگ این کیو و این اوپای موردنظر و تحقیقات رییس بخش پیوند که بابای فعلی کانگ این کیو هست ، باند اعضای بدن دستگیر میشن ، تو این حین هم رییس بخش پیوند توسط همون مرد عوضیه کشته میشه . کانگ این کیو هم مدرک پزشکیش باطل میشه؛ چون برملا میشه که با تجویز دارو سعی داشته یارو قاتلرو بکشه . قاتله هم بالاخره توسط یکی دیگه تو زندان کشته میشه . و انتقام کامل میشه و کانگ این کیو برمیگرده سر زندگی نرمالش . 

    عنوان سریال هم اشاره داشت به اینکه وقتی بدن رو میبرن برای جراحی و اینا بخیه که میزنن باز ،شبیه صلیب میشه .

    جزییاتش خیلی زیاد بود، من خلاصه وار گفتم .  البته من زیاد از بازیگر اصلی سریال ینی کانگ این کیو خوشم نمی یاد. نمیدونم چرا اونو کردن نقش اول درحالیکه اوپام هست 😠😁😐 ولی خب  دیگه کاری از دستم برنمیاد . سلیقه شون همین قده دیگه . 😁 سریال هیجانی و قشنگی بود . بخش پزشکیش هم باحال بود . بعد مدتها ژانر پزشکی نگا میکردم . واقعا خوب میسازن این ژانر رو .  ولی من هنوزم سریال کره ای بیمارستان چونا یا سریال کره ای مغز با بازی شین هاکیون که سالها پیش از تی وی پخش می شد رو دوس دارم . واقعا خیلی قشنگ بود  . البته که زبان اصلیشم نگاه کردم و خیلی قشنگ بود . شین هاکیون هم که معرف حضورتون هست ؟ این سریالش 💚سریال کره ای فراتر از شیطان 💚 هم خیلی قشنگ بود . 

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های جدید 💚سریال کره ای متحرک 💚سریال کره ای در پس لمس تو 💚اوپاهای مونستااکس💚 مثلث عشقی 💚مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو   💚اهنگ eclipse از گروه رز 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۷ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

     

    새로운 오빠 생겼나 봐요 . 굉장히 잘 생겼고 멋지고 숨 막히게 해주는 그런 남자이고 반했어요 또 .설레는 기분 좋아요 . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy . درواقع معنیش میشه مردا همه مث همن . ولی این یه اصطلاح بی ادبیه . حالا ...

    سریال راجبه عشق بین مرد و زنیه که سه زندگی عاشق هم بودن ولی بهم نمی رسیدن . هرسری هم از طرف مرده مشکل به وجود می اومد . دوران چوسان میره پایتخت امتحان دولتی بده و مریض میشه و نمیتونه برگرده و میمیره . دوران استعمار ژاپن ، مبارز بوده و زنرو ول میکنه تا اسیب نبینه و دوران کودتا و اشوب های گوانگ جو ، بازم انقلابی بوده و می گیرنش و تو شکنجه فلج میشه و برای همین با دختره کات میکنه . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    زندگی 4ام ، مرده اسمش هوانگ جی وو رییس یه کمپانی داروسازیه و دختره سا هیون جو ، منیجر  نویسنده ی وبتون هاس ، و خودشم دستی تو کار داره ولی هنوز موفق نشده چیزی منتشر کنه . از طرفی اون با برگذار کردن مراسمی به همه فک و فامیل و دوست ،گفته که هیچ وقت قرار نی ازدواج کنه و هیچوقتم تاحالا عاشق کسی نشده و قلبش برای کسی به تپش نیفتاده و میخاد دنبال رویاهاش باشه  و اینا .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    هوانگ جی وو که زندگی های گذشته ش رو یادش هست همچنان عاشق هیون جوعه و دنبالش گشته پیداش کرده و می بینه که تو کارش دارن ازش سواستفاده میکنن و پیشرفتی نداره . با پارتی و اینا یه کاری میکنه که از اون شرکت اخراج شه و اونو تو شرکت خودش استخدام میکنه به عنوان تهیه کننده ی همه کاره میگه که میخام یه بخش وبتون سازی هم داشته باشه شرکتم . همه میگن اخه شرکت داروسازی و وبتون ؟! ولی خب مثلا میشه دیگه . 

     یه پسری هم که مث داداش کوچکتر برای هیون جو حساب میشه؛ هست که اون پسره از قضا زندگی قبلی هم اینو میخاسته ولی اون چیزی از زندگی قبلی و این چیزا نمیدونه و از دبیرستان که یتیم شده خونه ی اینا بوده و یه طرفه عاشق هیون جوعه . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    هیون جو بچگی می افته تو اب و بعد اینکه از کما در میاد زندگی گذشته ش یادش میاد ولی با درمان و اینا درست میشه . یه روز  با هوانگ جی وو که هنوز همو نمی شناسن تو اسانسور بودن که اسانسور متوقف میشه  و جی وو ترس از فضای بسته داره نفسش میگیره بیهوش میشه ، هیون جو بهش نفس مصنوعی میده تو همون حین صحنه هایی از زندگی چوسانیش تو ذهنش میاد . از قضا از قبل هم گاهی از این خابا می بینه ولی هیچ وقت قیافه ی شوهری که تو خاب صدا میکنه رو نمی بینه . بعد از اینکه میره تو شرکت جی وو مشغول میشه هی باهم برخورد دارنو اینا و کم کم ابراز علاقه و مهربونی های جی وو و اهمیت دادن هاش شروع میشه و هیون جو هم کم کم وا میده . بعدش دقیق یادم نمیاد چی میشه 😁 که جی وو به هیون جو حقیقت اینکه 200 ساله عاشقشه و زندگی گذشته اش یادش هست رو میگه و اونو میبره جاهایی که قبلا باهم تو زندگی های قبلی بودن . 

    ولی خب اینکه تو زندگی سوم از هم جدا شدن دلیل داره ، یه پتیاره ای هست که عاشق جی وو ی اون موقعهاس ، جی وو ولی از هیون جو خوشش میاد و هردو انقلابین ، "همون قضیه کشتار گوانگجو و اینا " جی وو رفته از این جعبه موسیقی ها سفارش داده که برای هیون جو بسازن ، پتیارهه که داره از حسودی میمیره ، میره هیون جو رو به عنوان سردسته ی انقلابیا لو میده میگه ساعت 10 قرار بیاد مغازه ی جعبه موسیقی فروشی ، جی وو متوجه میشه که این تله س خودش میره به مغازه و اونجا میگیرنش . بعدشم می افته زندان و اینا و تو همین حین پتیاره به هیون جو از طرف جی وو نامه میده که من دیگه تورو نمیخام و اینا برو پی زندگیت . از زندانم که در میاد فلج شده اخرین دیدار میاد به دختره میگه من دارم میرم امریکا از انقلاب و اینا خسته شدم . بعدشم خودکشی میکنه . دختره هم یه مدت با اون پسره که عاشقش بود میره ولی بعدش تصادف میکنن میمیرن .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    از قضا پتیاره هه همچنان خب زنده اس دیگه پیره ولی ، متوجه تناسخ جی وو میشه و میخاد کاری کنه دخترش با جی وو ازدواج کنه ولی رسما خودش همچین به پسره نگاه میکنه کم مونده بود بگه بیا منو بگیر . 😤😠 خلاصه هی فتنه راه میندازه و یه چند قسمت خیلی حرص در ار میشه . ولی به هرحال موانع رو میگذرونن و باهم ازدواج که نه ولی مراسمی مث ازدواج میگیرن که ما باهم هستیم و اینا . هردوشون از کلمه ازدواج که رو رابطه شون بیاد خوششون نمی اومد . حالا مگه هر کی عاشقه باید ازدواج هم بکنن ؟! همین که باهم خوبن و برای رابطه هم احترام و عشق و زمان و کنار هم هستن خودش باارزش و عالیه . حالا اصلا ازدواج نکنن . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    خب قسمتای اولش خیلی باحال و خنده دار بود و هوانگ جی وو واقعا جذاب بود واقعا اوپایی بود اینجا ، این پسره اسمش  یون هیون مین ، کلا جذابه ها ولی بیشتر جاها من زیاد نقشش و سریالشو خوشم نیومده بود ولی اینجا خیییییییییییییییییلی جذاب و خیییییییییلی قشنگ بود عشقش . مشکلش این بود که فک میکرد چون عاشقه باید خودشو فدا کنه و یه طرفه برای عشقشون تصمیم میگرفت . چه اون موقع که استقلال طلب کره بود ، چه اون موقع که فلج شده بود . و دلیلشم نمیگفت . حتی تو این زندگی هم الکی داشت پنهون کاری میکرد . دختره میگفت خب این زنه چرا داره اینکارو میکنه با ما . ولی این هی فداکاریو ؛ ای خدا یه پارچه اقا 😁😉🧡

    قسمتای اخر یخورده الکی کش دادن جنده بازی اون زنیکه ی پیری رو . اول سریال گفتن این زنه رییس بیمارستانه و با کمپانی داروسازی اینا قرارداد بسته ، بعد اخرش به عنوان سهام دار اومده بود گوه خوری میکرد . بعدشم داشت شرط میذاشت که اگه میخای من کم گوه خوری کنم باید همه ی روابطتت با هیون جو رو قطع کنی . 🙄😐 تو سر پیازی ته پیازی به تو چه ؟! خیلی غیرمنطقی و مسخره بود . باز جوون بود یه چیزی . زنیکه پیری خجالتم نمیکشه . ببین چی بود دخترشم فهمیده بود که مامانش گیر داده به پسره . و واقعا الکی کشش دادن و مسخرگی ترش اینجا بود که دختره رفته بود قسمت اخر به زنه میگفت تقصیر تو نبود اینجوری شده بود خودتو این همه سال عذاب دادی . 😐کسخلی ؟ پس تقصیر کی بود ؟ راس میگی تقصیر این نبود تقصیر توعه شیربرنج بود که سفت عشقتو نچسبیدی . 🤦‍♀️🤬

    خلاصه اخرش خیلی اب تو اب و حرص در ار بود . زنه یه تنه حرص درار سریال بود بعد اون پسررو هم انداخته بودن تو سریال ، قسمتای اول خیلی کسخل بازی داشت دختره . مث کسخلا انگار کوره نمیبینه جی وو داره خودشو هلاک این میکنه ، چسبیده بود به اون پسره . سلیطه خب داری میبینی که پسره عاشق توئه ، توام که اونو نمیخای به عنوان برادر می بینیش پس رابطه تو باهاش سنگیتر کن دیگه . تازه یه قسمتم به همین خاطر با جی ووی نازنینم قهر کرد . دختره ی شیربرنج . ایش . 🙄🤣 .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    ولی درکل از لحاظ عشقی سریال باحال و خنده داری بود . این جاهای حرص درار و ابشو فاکتور بگیرم ، سرجمع زوج خوبی بودن . یون هیون مینم اینجا خیلی جذاب بود . واقعا یه پارچه شوهر بود . 😁💕 و به خاطر کل دیالوگاش و نگاهاش واقعا عشقی کردم که نگو . 😄💕 همینجورری همش  두근두근 بودم . 

    او اس تی های سریالم قشنگ بودن . مخصوصا پارت یک و دوش . هوانگ جونگ اوم بد نبود یخورده کسخل بود کاراکترش ولی قابل تحمل بود چون ذاتا کیوته . 😁 با اینحال تو  ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘  بیشتر دوسش داشتم . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    بالاخره بعد از مقاومت بسیار بعد از سالها ، نشستم سریال کره ای بکش و خوبم"شفا"کن 킬미힐미 kill me heal me رو دیدم . 

    خب احتمالا داستان سریال رو بدونین ،جیسونگ در نقش چا دوهیون اختلال تجزیه هویت داره . اون از بچگی اسیب ها و شکنجه های خواهرشو دیده و به خاطر ترس و وحشت و اینکه فک میکرده تقصیر اونه که این بلا داره سر خواهرش میاد ، برای دفاع از اون و همچنین دفاع از خودش در برابر خاطرات و اتفاقات تلخ که نمیتونسته تحمل کنه برای خودش شخصیت های متفاوتی ساخته .اون نمیتونه  شخصیت‌هایش را کنترل کنه و بعد از بهوش آمدن، رفتار شخصیت‌های دیگرش را به یاد نمی‌آره . دوهیون به خاطر شخصیت‌هایش هیچ دوستی ندارد و از خانواده‌اش که درواقع باعث چندپاره شدن روحش شدند فاصله گرفته .

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    خود چادوهیون  ترومایی که 21 سال پیش براش پیش اومده رو یادش نمیاد . اون سالهاست داره با این اختلال دست و پنجه نرم میکنه و سعی کرده کسی از اینکه بیماره بویی نبره . فقط منشی با وفاش راجبه این موضوع میدونه و دکتری که تحت نظرش درحال معالجه بوده . اون شخصیت اروم و یخورده استرسی به خاطر شرایطش و سربه زیر و مودب و مهربون و ملایم  داره .  با همه سازش میکنه و عذرخاهی زیاد میکنه . حرفایی که باید بزنه رو تو خودش خفه میکنه و زورگویی مادربزرگ عوضیش رو تحمل میکنه . اون بارها سعی کرده که خاطرات گذشته که به خاطرش دچار تروما شده رو یادش بیاره ولی نتونسته . اون باید با اون خاطرات مواجه بشه تا بتونه به شخصیت هایی که ساخته غلبه کنه . 

    واقعا خیلی دلم براش می سوخت . ادم دوست داشت بغلش کنه و دلداریش بده . طفلک خیلی بدبخت و مظلوم و تنها بود . 

    مهمترین شخصیت و اولین شخصیتی که ساخته ، شین سه گی ، که واقعا خیلی جذاب بود .نمیدونم چطور راجبه جذابیت خاص این شخصیت بگم ،  اون بعد دردکشیده و بعد دفاع از خود چا دوهیون بود . خشن بود و عصبانی ، وقتی چادوهیون نمیتونست از خودش دفاع کنه یا موردی پیش می اومد که از توانش خارج بود شین سگی ظاهر میشد . اون شخصیتی بود که همه ی خاطرات تلخ بچگی رو به یاد داشت و همش به دوهیون میگفت که چیزایی که سعی داره یادش بیاره چیزایی نیست که در حد تحمل اون باشه . اون میخاست شخصیت اصلی ینی دوهیون رو بکشه و فقط خودش باشه . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

     یه روز اتفاقی وقتی تو شخصیت شین سگی بود ، با او ری جین که رزیدنت سال یک ، روانپزشکی برخورد میکنه و همون لحظه اونو می شناسه . ری جین همون دختریه که مورد شکنجه و ازار اذیت بابای دوهیون قرار میگرفته . ری جین با یه سری اتفاقات تو یه خانواده که کلی بهش عشق دادن بزرگ شده و ادم نرمال و شاد و شلوغ و کیوتیه .

    شین سه گی همون شب ازش میخاد که باهاش بره بیرون ، با اصرار شین سه گی اون خودشو خوشگل میکنه تا بره بیرون مثلا دیت ،ولی یهو همون شخص از کنارش میگذره و بهش اهمیت نمیده . و طی برخوردهای پی در پی ؛ری جین متوجه چندشخصیتی بودن دوهیون میشه و چون باهاش احساس همدردی و  قلبش اونو به سمت دوهیون میکشونه و از طرفی چون شین سه گی اونو شناخته و مدام دنبالشه ، پس فک میکنه که حالا که شخصیت اصلی خشن باهاش ارتباط برقرار کرده میتونه معالجش کنه برای همین میره  دکتر خصوصیش میشه و اینجوری میشه که ،باهاش همخونه میشه .  

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    درواقع باباش تنها پسر یه خانواده پولدار بوده  که یه زن براش میگیرن ولی اون ، اون زن و زندگی رو ول میکنه و با یه زن دیگه می ریزه روهم "درواقع زنه اویزونش میشه "و بچه دار میشه . اون میخاست ازادانه زندگی کنه و شعر بگه و ماهیگیری کنه و از این جور چیزا .اون زندگی خوبی داره و با پسرش خوب رفتار میکنه ، منتها بچه الان 6 سالشه و هنوز شناسنامه نداره . زنه میگه بیا برگرد خونه زندگیت و برای بچمون شناسنامه بگیر و اسمشو تو شجره نامه تون ثبت کن .

    مرده میدونه که زنه به خاطر پول خانوادهه اویزونش شده ولی وقتی فک میکنه می بینه پر بی راه نمیگه وقتی برمیگرده خونه می بینه که زن قبلی که طلاقش داده بود با یه دختر بچه اونجا هستن . قضیه رو می پرسه و معلوم میشه که باباش چون عروسه توانایی اداره کردن کمپانی رو داشته طلاق رو ثبت نکرده بوده و رفته زنرو که حالا بچه ی معشوقه ش رو داشت رو برداشته اورده خونه و دختر زنرو به عنوان نوه تو شجره نامه ثبت کرده اسمشم گذاشته چا دوهیون . دروقع اسم دختره "او ری جین " دوهیون بوده .  مرده هم میگه من یه بارم با این زن نخابیدم و این دختر من نی . بعد از یه ماه همون اسم رو جنسیتش رو تغییر میدن و از این به بعد اسم پسر بچهه میشه دوهیون . مرده چون از دختره و مامانش بدش می اومده دختر بچه رو تو انباری حبس میکرده تا کسی نبینتش و وقتیم با پسرش بازی میکرده دختررو کتک میزده . پسره هم میخاسته از همبازیش دفاع کنه که نتونسته و همون موقع شخصیت شین سگی ظاهر و خونه رو اتیش زده . از اون موقع حافظشو از دست داده بوده . باباهه میره بچه خودش رو نجات میده ولی وقتی میره دختررو هم نجات بده میبینه بچه تو انباری نی و اینجوری میشه که 21 سال میره کما . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    بقیه شخصیت های چادوهیون :

    فری‌پارک: یکی از شخصیت‌های فرعی دوهیون که از روی پدر دوهیون ساخته شده است. او عاشق ماهیگیری و مشروبات الکلی است. دوهیون به خاطر فاصله گرفتن از پدرش، عذاب وجدان داشته است این شخصیت را در ذهنش به وجود آورده است.

    آن‌ یونا: یکی از شخصیت های فرعی دوهیون که یک دختر 17 ساله‌ی پر شر و شور است. او وقتی دوهیون در فشار روحی شدید قرار می‌گیرد ظاهر می‌شود و همه استرس‌ها را به خودش جذب می‌کند. یونا به راحتی می‌تواند وجهه دوهیون را خراب کند.

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    آن یوسوب: برادر دوقلوی آن‌یونا و یک پسر 17 ساله است که روحیه افسرده و تمایل به خودکشی دارد. او روحیه هنری و هوش بالایی دارد. یوسوب تجسم افکار خودکشی دوهیون است و اولین بار وقتی دوهیون در دبیرستان خودکشی کرد ظاهر شد.

    چادوهیون چون ری جین بهش محبت میکنه و درکش میکنه و اونو از تنهایی و دیواری که دور خودش کشیده بود در میاره کم کم به ری جین علاقمند میشه . ری جین هم همینطور . اونا بالاخره خاطرات تلخ گذشته شون رو یادشون میاد و باهم از اون غم و درد میگذرن و دوباره به ازادی و شادی میرسن .

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    سریال از لحاظ داستانی واقعا کشش داشت و جذاب بود  و خیلی خوب تونسته بود از بعد روانشناسی اختلال چندشخصیتی رو نشون بده . همچنین اینکه این شخصیت ها چطور به وجود اومدن و منشا هرکدومشون چی بود رو به خوبی بیان کرده بود و نقطه ابهامی نذاشته بود  . حتی از بین رفتن این شخصیت ها هم به خوبی نشون داده شده بود . 

    شخصیت دکتر سریال هم تقریبا میشه گفت برای یه سال اولی قابل قبول بود به نظرم . گرچه اولاش یخورده زیادی جیغ جیغ میکرد ولی خب نشونه ی این بود که تو یه خونه ی نرمال و پر از عشق بزرگ شده بود . البته خودش حافظه شو از دست داده بود ماله 6.7 سالگیش رو و ترس از فضای بسته داشت همچنان . ادراکشم واقعا بالا بود . و به نظرم خوب تونست با هرکدوم از شخصیت های دوهیون همذات پنداری و رامشون کنه . گرچه در عالم واقع بخای حساب کنی درمان همچین بیماری با همچین شدتی که سالهاس درش رخنه کرده خیلی سخت و طاقت فرساس ولی خب قدرت عشق رو هم نمیشه نادیده گرفت . از طرفی چون این دوتا باهم اون اتفاق رو تجربه کرده بودن یجورایی بهم متصل بود بیماریشون . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    یکی از دیالوگایی که دوس داشتم ری جین به دوهیون گفت این بود که ، درهرحال هرادمی درونش چندین تا شخصیت داره که تو هر وضعیتی ممکنه یه شخصیتش رو بروز بده . درهرحال ممکنه که اگه بازم وضعیتی پیش بیاد که باعث بشه درحد توان و مقابله ی دوهیون نباشه بازم ری اکشنی مث شین سه گی نشون بده . چون درهرحال اونها خود دوهیون بودن و نه شخص دیگه ای . 

    تم معمایی سریال هم خیلی خوب بود . گرچه ! من دوس داشتم این چندشخصیتی شدن دوهیون به خاطر دردهایی باشه که خودش تحمل کرده نه چون یکی دیگه شکنجه میشده ، این به اون اختلال دچار شده . خودش بچگی نرمالی داشت و وقتیم اومد تو اون خونه تقریبا نرمال بود فوقش اینکه ناراحت بشی از این موضوع که یکی دیگه به جات کتک میخوره ولی تا این حد که اختلال بگیری ! وقتی بچگی نرمالی داشتی و بابات با تو خوب بوده خب یجوری میدونین ؟! به نظرم اگه اونجوری بود  منطقی تر بود . حالا مثلا خاستن قضیه رو عشقی کنن . من زیاد رو این مساله اصرار نمیکنم چون از نظر علمیم چیزی نمیدونم ،ولی یخورده تو ذوقم خورد . یخورده کوچیکا خیلی کوچیک 😄🙄 و یکی دیگه اینکه دوس داشتم شخصیت شین سه گی یخورده بیشتر باشه ولی وجودش خیلی کم بود . شاید نمیخاستن شخصیت واقعی دوهیون در نظر بیننده محو و دوست نداشتنی بشه . به شخصه هردو رو به عنوان مرد خیلی دوس داشتم ولی درکل من مرد خشن رو بیشتر می پسندم . 😄😉

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

     

    از او اس تی سریال نگم که اصلا وقتی پخش میشه تمام مورمورمورمور میشه ادم . فحواشم چادوهیون و شخصیت هاشه . خیلی قشنگه . یکی از بهترین او اس تی های سریالاس . قدیما واقعا او اس تی های سریالا هم قشنگ بودن و به یاد موندنی و شنیدنی ، الانیا زیاد انگار تلاش نمیکنن . 😄 گرچه به نظرم اینکه 20 قسمت همش یه او اس تی رو پخش کنی یه ذره زیاده رویه . 😁🙄 این روزا انقد گوش دادم همش تو ذهنم تکرار میشه دیگه درحدی که عنش داره در میاد .  🙄😁

    به نظرم این سریال از بعد روانشناسانه خیلی بهتر و جذابتر از سریال کره ای مشکلی نیست این عشقه بود ، مخصوصا از لحاظ نقش دکتر سریال . اونجا اون دختره رسما دکتر بود ولی نفهمیده بود دوست پسره چندشخصیتیه . گرچه اونم داستانش خیلی غم انگیز و قشنگ بودا فقط به خاطر نقش اون دکتره یه بار دیگه ندیدم سریالشو . خیلی ازش بدم میاد . مخصوصا اونجا وای نگم بهتره . 🤬

    شخصیت های اضافی به نظرم یکی برادر ری جین بود با بازی پارک سوجون ، که اولش مخاطبو به شک انداخته بودن که نکنه این اون بچه ای که تو انباری کتک میخورده . یکیم اون دختره که میخاست خودشو به دوهیون بچسبونه . برادر ری جین هم وسطاش داشت میرفت روعصابم . چندتا فش نثارش کردم . ولی خب زیاد اذیت نکرد . 😄

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    درکل سریال قشنگ و ارزشیی بود . و بازیگراش واقعا عالی بازی کرده بودن و مهمتر از همه جیسونگ که هرچقد از این فرشته بودن این مرد بگم کم گفتم . خوش بحال زنش لی بویونگ 😭😁🥰🧡 . واقعا عالی بود بازیش و واقعا هرکدوم از شخصیتا رو متفاوت و عالی در اورده بود . فک نمیکنم اگه کس دیگه ای جای جیسونگ بود می تونست انقد این کاراکتر رو تمیز و عالی در بیاره . یکی از نقاط قوت سریال وجود یه بازیگر تمام عیاره که تونسته این بیماری و شخصیت های متفاوت رو به طرز باورنکردنی عالی نشون بده .جیسونگ برای این سریال دسانگ گرفته . واقعا به جیسونگ نمیدادن به کی میخاستن بدن ؟! 😁 موقع سخنرانی جایزه اشم تشکر ویژه از هوانگ جونگ اوم بازیگر نقش ری جین کرد و گفت که بازیگر خیلی توانمندیه و اینکه تونست با هرکدوم از 7 تا شخصیتش ری اکشن نشون بده واقعا کار بزرگیه . 

    از بازی هوانگ جونگ اوم هم کم بگم بد کردم . واقعا هوانگ جونگ اوم بازیگر خیلی خوبیه . همه جا یه جنبه ی کیوتی داره . ولی همه جا متفاوته . واقعا چرا به اندازه ی بازیگرای معروفی مث کیم ته هی و سئو یه جی معروف و محبوب نی ؟ خیلی سریال داره و همشونم عالی هستن . حیف زندگی شخصیش دچار مشکل شده . طفلک از شوهر شانس نیورده . امیدوارم مشکلش حل بشه . 

    هوانگ جونگ اوم و جیسونگ تو سریال کره ای عشق مخفی هم باهم بازی کرده بودن . داشتم وسوسه میشدم اونم ببینم دیگه وسوسه رو در نطفه خفه کردم .  😄

    فک میکنم به اندازه کافی راجبه سریال و خوبیش گفتم و این رسالت رو هم به انجام رسوندم . 😄 

    دیر دیدمش ولی اینکه بالاخره تصمیم به دیدنش کردم ، کار درستی بود . لذت بردم و هنوزم گاهی صحنه هاش تو ذهنم میاد و میخندم . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱ ارديبهشت ۰۳

    اردیبهشت

    اردی بهشت شد . گوجه سبز بخوریم . کتاب بخونیم . هایپ بخوریم . سریال ببینیم .اهنگ گوش کنیم . تو اینستا چرت و پرت نبینیم . زبان بخونیم . و یللی هم بکنیم . چیزی که زیاده زمان . 

    قهوه کتاب

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای قولی با خدا A Pledge to God

    یه داستان خانوادگی و ملو و بیس عشق مادری و اینا داشت . 

    درمورد زوجی به اسم کیم جه سوک و سا جه یونگ که کیم جه سوک پسر رییس کمپانیه و عاشق کارمندش جه یونگ میشه ولی باباهه با ازدواجشون مخالفه ، با اینحال اونا با هر سختی شده ازدواج میکنن و حالا زنه حامله س ، زنه از قضا یه دوست خونه خراب کن داره که از بچگی جه سوک رو می شناسه ، جه سوک رو مست میکنه و باهاش میخابه و حامله میشه . بعدشم با چشم سفیدی و وقاحت تمام میاد تو روی دوستش جه یونگ که حامله هم هست میگه منم از شوهر تو حامله ام . جه یونگ هم نه میذاره نه برمیداره سریع میگه فقط طلاق همینو بس تا بمیریم نمیذارم بچتو ببینی . 

    سریال کره ای قولی با خدا

     بعد از اون قضیه طولی نمیکشه که بچه ی خونه خراب کن سقط میشه ،جه سوک سه ماه بعد با اون خونه خراب کن به اصرار باباش ،ازدواج میکنه . مجبوری چون اون پتیاره وکیل بود و برای مامان جه یونگ پاپوش درست میکنه که این باعث شده بچم سقط شه . واسه اینکه مامانه جه یونگ زندان نیفته ازدواج میکنن . یه اشتباه رو با یه اشتباه بزرگتر می پوشونه . 

     باباهه از این ادمای سخت گیر و فقط حرف این تو خونه اس و کسی رو حرفش نمیتونه حرفی بزنه س . این زنیکه چون وکیل زرنگی باباهه یخورده بهش بها میده ولی بعدش به گوه خوردن می افته . زنیکه هم بالاخره تور انداخته رو این خانواده به خاطر پول دیگه . منتظر زمانیکه بچه دار شه و یه چیزی بهش بماسه . 

    میگذره 6 سالی و تو این 6 سال خونه خراب کن بچه دار نمیشه که هیچ یائسگی زودرس هم میگیره . میزنه بچه ای که بین جه یونگ و جه سوک بودش اسمش هیون وو ،سرطان میگیره . 

    جه یونگ هم چاره ای نداره تا به پدر بچه خبر بده چون به مغزاستخوان احتیاج دارن . خلاصه از هر فامیلی داشتن مغز استخوان میگیرن نمی افته به بچه . دکتر میگه چرا یه بچه دیگه نمیارین ؟!

    اینجوری میشه که برای نجات بچه ی اول با اینکه هردو ازدواج کردن مجبور میشن لقاح مصنوعی انجام بدن . شوهر جه یونگ خب سخت بود و اینا ولی به خاطر هیون وو که بچه ی خودش می دونستش تن به این کار میده .طفلک خیلی مرد خوبی بود .  زن خونه خراب کن جه سوک اما شرط میذاره که اگه بچه دوم به دنیا اومد ، اونو بدی من بزرگ کنم صداشم در نیاری ،هیچ وقتم نیای سراغش . تو این مدتم ادای حامله هارو در میاره . و بابای خاک تو سر نوه ندیده ی جه سوک رو گول میزنه اینجوری . مادرشوهره و جه سوک می دوننا . باباهه نمیدونه . خلاصه با اوردن بچه خودشو عزیز میکنه و هر گوهی رو به اسم پدرشوهره میخوره . 

    سریال کره ای قولی با خدا

    خلاصه اینجوری میشه که خون بند ناف دومی رو میدن به اولی و خوب میشه حالش . 

    10 سال میگذره و دوباره بیماری هیون وو عود میکنه و دوباره نیازه که از دومی مغز استخوان بگیرن ، اما این سری مغز استخوانش بهش نمیخوره حالا نمیدونم چجوری و اینا ، یه اهدا کننده پیدا میشه ولی پتیاره میره اهداکننده رو منصرف میکنه که نیاد مغزاستخوان بده . چون با بابابزرگه شرط کرده بودش که اگه مغزاستخوان دومی که الان بچه ی پتیاره حساب میشه به هیون بخوره اون موقع بهت سهام شرکت میدم . خلاصه دعوا و اینا پیش میاد و بالاخره هیون وو خوب میشه . 

    زن خونه خراب کنه خیلی به تمام معنا عوضی و اشغال و پست فطرت بود . تو هر حالتی از بچه ها سواستفاده میکرد . اصلا بچه میخاست به خاطر سهام . گرچه بچه رو خوب بزرگش کرد و بهش عشق میداد ولی بازم هدفش پول بود . از طرفی همچنان داشت موش دوونی میکرد و دو بهم زنی و خودسر به اسم پدرشوهره یه کارایی میکرد که اصلا بهش ربطی نداشت .

    اصلا بچه دومی به اسم اون ثبت نشده بود من نمیدونم چرا الکی نیاز به اجازه اون بود برای مغزاستخوان و اینا ...اصلا به اون ربطی نداشت این موضوع .

    هیون وو که بزرگ شد متوجه شد که بابای واقعیش کیه ، چون خودش میدونست بیماریش عود کرده میخاست اخر عمری یه مدتم پیش باباش باشه برای همین رفت خونه باباش . که همگی باهم زندگی میکردن . زنیکه زودتر از همه فهمید که بچه بیماریش عود کرده ولی هیچی نگفت . از طرفی میخاست گروکشی کنه سر سهام و اینا که من نمیذارم بچه دومی مغزاستخوان بده به اولی و از این حرفا . خیلی طمعکار بود و همش از این می ترسید که نکنه اون جایگاهی که با کلک و خراب کردن زندگی دونفر که عاشق هم بودن بدست اورده رو از دست بده . واقعا معلوم نبود فازش چیه چشم نداشت جه یونگ رو ببینه از طرفی که اینجوری بیماری بچه پیش اومد بازم دیدار جه یونگ و جه سوک پیش اومد و هی داشت کرم میریخت . به شدت جنس خراب بود . 

    چیزی که تو سریال یخورده غیرمنطقی مسخره بود این بود که مرده زن اولی رو که این همه عاشقش بود زود طلاق داد ولی زن دومی رو با اینکه عفریته بود و همش فتنه مینداخت تو خونه و شرکت رو طلاق نمیداد . نمیدونم چه اصراری بود تا اخر باهاش باشه . از طرفی پیرمرده عروس اولی رو به خاطر خانواده سطح پایینش نمیخاست ولی خانواده ی عفریته هم درب و داغون تر بود !

    جه یونگ هم یه زن احمق به تمام معنا بود . به نظر من بیشتر از اینکه عشق مادری داشته باشه و اینا مظلوم نما بود و همش غمگین بود . بابا فهمیدیم که بچه ت مریضه ناراحتی ولی دیگه نیازی نی تو زمانیکه بچه سالم شده بازم چهره ی غمگین و افسرده و نگران داشته باشی . خیلی مسخره بود کاراکترش دیگه داشت حالمو بهم میزد . از اینا که تا یکی مریض میشه میره بیمارستان به هر دلیلی زود عزا میگیرن و پیش پیش لباس سیاه می پوشن و همش مراقبن و محتاطن . اه انقد بدم میاد . نمیگم برای بچه ای که سرطان داشت ناراحتیش بی معنی بودا ولی دیگه زیادی عن در ار بود.

    سریال کره ای قولی با خدا

    حالا انگار هیشکی مادر نشده و هیشکی بچه نداره فقط این داره . از طرفی خودش دستی دستی زندگیشو خراب کرد . اصلا بعد از طلاق حتی زندگیش جهنمتر شد . حتی اون مرد بدبختم پاسوز خودش کرد . زنی که با این سختی با مردی که عاشقشه و مرده هم عاشقشه و به خاطرش از مال و اموالش گذشته ازدواج میکنه نباید به راحتی اونو به یه زن دیگه دودستی تقدیم کنه هرچقدم خیانت کرده باشه . مست کرده حالا شده دیگه . مرد عوضیی که نبود . میتونستی چشم پوشی کنی یا یه مدتی خودتو چس کنی ولی جا رو خالی نکنی برای عفریته ای که اصلا هدفش همین بوده . خیلی زود طلاق گرفت هیچ پولیم نگرفت . اون عفریته ام اومد برا پیرخرفت که دنبال این بود که پسرش برگرده شرکت و نوه میخاست سوسه اومد سر سه ماه ازدواج و تمام . 

    خیلی شتاب زده همه ش با نقشه ی عفریته خانوم . زندگی همشون خراب شد . اخرشم بالاخره عفریته رو انداختن بیرون و رفت یه گوشه کافی شاپ باز کرد و نشست به کارای خودش فک کنه . اصلام مجازات نشد باید میمرد . 😤😠

    جه سوک مرد خوبی بود یه اشتباهش باعث شد که کل زندگیش تحت شعاع قرار بگیره . شاید اگه زن اولیه ازدواج نمیکرد جه سوک بعد از اینکه زن دومی حامله نمیشد بهونه قرار میداد و دوباره بهم برمیگشتن ولی زنه انقد احمق بود که الکی از مرده کینه گرفته بود و این مدتم همش تو عذاب زندگی کرده بود . من نمیدونم تو اگه بچه دار میشدی چرا از شوهر دومی بچه دار نشدی . مسخره . 

    این داستان کلی سریال بود خیلی جزییات دیگه ای داشت که بخام همشو تعریف کنم خیلی پیچیده میشه . 

     در کل سریال خوبی بود برای یه بار دیدن . حرص در ار بود  ولی جذاب بود . حداقل 4 تا سریال نگاه کردم که همشون رو زدم جلو اصلا باحال نبودن . بالاخره این یکی به نظرم خوب اومد گفتم تا اخر ببینم . 

    سریالای این مدلی اکثرا کشمکش خانواده و این چیزا توشون هست و همیشه یه نفر نقش منفیه که هر بدی که بگی ازش بر میاد . اینجا فقط کار به قتل و اجیر کردن ادم و اینا نکشید . اکثرا هم فضا یا خونه س یا محلی به اسم شرکت .  بد نی برای تنوع ،به شرط اینکه یه جذابیت هایی داشته باشه . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۲۸ فروردين ۰۳

    معرفی 5 سریال کره ای که نبینین چیزی رو از دست ندادین

    چندتا سریال نگاه کردم که همشون بیخود بودن . اصلا دست و دلم نرفت ببینمشون بس که مسخره و اب بودن . 

    1. سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까 ? با بازی سونگ جی هیو " همون سویا تو جومونگ " به اندازه ای شخصیت کسخل و مسخره ای داشت که حد و اندازه نداشت .

    حیف اون سه تا مرد جذاب که الکی الکی از این خوششون اومده بود . جون میکند بگه بابای تخمه سگ حروم زاده ش کیه . سه تا مردو مچل خودش کرده بود پتیاره .

    درمورد یه مادر مجرد که زمان دانشگاه با دوتا پسر دوس بوده و با دوتاشونم خابیده . از اونی که دوس پسرش بود حامله میشه ولی نمیدونم چی میشه انقد اب بود هی زدم جلو اخرم نفهمیدم چرا بهم زده با پسره گرچه انقد کسخل بود که معلومه به دلایل واهی بهم زده ، خلاصه قایم کرده که حامله اس خبرمرگش و خودشو گم و گور کرده و دانشگاه رو هم انصراف داده . حالا بعد 14 سال هی کار پاره وقت کردن ، یه شرکت فیلم سازی استخدام میشه اونجاام سرش کلاه میذاره قرضاشو میندازه گردن این میره .

    یه اقای گنگستر جذاب که شبیه اوپا ژاپنیم هاسگاوا بود هم طلبکارشه میاد میگه این پولو باید بدی ، اینم پیشنهاد میده میگه فلان نمایش نامه هست بیا بسازیمش سود کنیم . گنگستره هم میگه باید بازیگر اصلی فلانی باشه و نویسنده فلان کس . از شانس هرجفتشون

    همون پسرایی ان که باهاشون سر و تخت داشته 😁 دخترشم توهم زده که یکی از اینا باباشه  و دنبال باباش میگرده . خلاصه این زنه 14 قسمت جون میکنه بگه که بابای بچه کیه . وای خیلی بیخود بود . به لعنت خداهم نمی ارزه همچین زنی . 

     سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까

    اصلا شما تو ایران یه مرد 47 ساله که به این جذابی باشه دیدین ؟ به همین سوی چراغ اصلا نیست . خدایا چرا منو تو ایران افریدی اخه این چه سرنوشتیه . 

    2. سریال بعدی ، سریال کره ای الهه ی انتقام The Goddess of Revenge  درمورد زنی به اسم کانگ هه را ،که زنِ یه مجری تی وی خیلی معروفه ، ولی یارو از این عوضی هاس که کتکش میزنه و اینا ، خود هه را ،هم اینفلوئ... فلانه . شوهرش فش رکیکش براش پاپوش درست میکنه که این داره خیانت میکنه و یه شبه گدا میشه . اونم میره انتقام بگیره ، این وسطا یه وکیلی هست که خاهرش قبلا سونبه ی هه را ؛بوده و شنیده که هه را باعث شده خاهرش بمیره . اومده انتقام بگیره اونم از هه را و خودشو به عنوان دوست به هه را نزدیک میکنه و الی اخر . خوشم نیومد همش انتقام بود و موضوع اصلیم متوجه شدم چی شد . جذاب نبود . 

    سریال کره ای الهه انتقام

    3. سریال کره ای ارباب خورشیدMaster's Sun با بازی سوجی ساب ، وای ینی از اب بودن این هرچقد بگم کم که هیچ چی بگم که قشنگ متوجه حال عجیبم بشین . گفتم خییلی معروفه بذا مقاومت رو بذارم کنار و نگا کنم ولی وای این دختره خداوندا این دختترو هرجا من دیدم سریال برام زهر شده . خیلی ازش بدم میاد . سیب زمینی خالصه .نمیدونم چجوری میخام تو سریال لی مینهو تحملش کنم . ینی لعنت به اون کسی که اینو برای سریال مینهو انتخاب کرد . خدا صبر بده . 

    این دختره روح می بینه و مث سگم از روحا می ترسه و مث دیوونه ها رفتار میکنه ، روحا میان سراغش و ازش میخان که براشون یه کاری انجام بده ، داستانش یه چیز تو مایه های سریال کره ای جدید درحال پخش عکاسی نیمه شب با بازی جو وون هه ، یه شب که رفته بوده کار یه روح رو راه بندازه با سوجی ساب که رییس یه کمپانی بزرگ  و مشهوره بر میخوره و وقتی اتفاقی بهش دست میزنه می فهمه که روحا ازش دور میشن . برای همین میخاد هرطور شده کاری کنه که نزدیک سوجی ساب بمونه .  

    سریال کره ای ارباب خورشید Master's Sun

     

    4. سریال بعدی سریال کره ای آژانس دوست یابی Flower Boy Dating Agency با بازی سویانگ گرلزجنریشن ، اب خالص بود . 

    داستان : 

    آژانس دوستی سیرانو برای کارمندانش به منظور پرداخت حقوق قرار های عاشقانه ترتیب میدهد تا بتواند پول کافی برای نجات یک تئاتر قدیمی را جمع کند. بعد از اینکه سو بیونگ هون (لی جونگ هیوک) بهترین دوستش را در تصادفی از دست میدهد دچار عذاب وجدان میشود و تصمیم میگیرد که گروه تئاتر دوستش را با توانایی های خود بروی صحنه حفظ کند و اینگونه میشود که او آژانس دوستی سیرانو را تاسیس میکند…

    سریال کره ای آژانس دوست یابی Flower Boy Dating Agency

    5. سریال کره ای وکیل محله اقای جو که یه سریال وکالتی بود و پایین کشیدن کله گنده های خلافکار . تا قسمت 4 اینا بد نبود ولی بعدش حوصلمو سر برد . 

    داستان : 

    جو دول هو (پارک شین یانگ) دادستان میشود تا موقعیت اجتماعی بهتری داشته باشد، اما نمی تواند از فساد محل کارش چشم پوشی کند. گزارش این فساد؛ باعث از دست دادن همه چیزش می شود. او زندگیش را از نو می سازد و به عنوان وکیل در دفتر حقوقی منطقه ای کوچک کار می کند و سخت تلاش می کند تا وکیلی متعهد به عدالت باشد و از فقرا و بی گناهان محافظت کند…

    وکیل من آقای جو My Lawyer, Mr. Jo

    امشب تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘ سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ سریال کره ای منشی کیم چشه ؟  ☘ عکس بهاری ☘ معرفی کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی  ☘ کتاب شاه اسماعیل ☘  

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۴ فروردين ۰۳