قالب

سریال عاشقانه :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال عاشقانه» ثبت شده است

سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자


سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자

 

درمورد محققی به نام کیم بونگ گو 김붕고، داستان در زمانی داره اتفاق می افته که ملکه اینهیون عزل شده و سورون ها میخان اونو به جایگاهش برگردونن ولی نورون ها میخان ملکه رو بکشن تا دیگه امکان برگشتش وجود نداشته بشه . کیم بونگ گو پسر یکی از وزیرای نورونی بوده که به خیانت متهم و کشته شده ، حالا اون میخاد با برگردوندن ملکه اینهیون اسم خانوادشو پاک کنه و برای همین که سعی میکنه تا از ملکه ی عزل شده محافظت کنه ،در خلال فرار از دست قاتل ها به قصر میره و تو کتابخونه ی قصر مورد حمله قرار میگیره وقتی قاتل میخاد بکشتش ، یهو ناپدید میشه . وقتی بهوش میاد دورش خالی بود بیرون که میره چیزایی می بینه که تاحالا ندیده و تعجب میکنه که اینجا کجاس . اون به 300 سال بعد سفر کرده . 

سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자

در زمان مدرن ، بازیگر تازه کاری که اسمش چوی هه جینه ؟! شایدم جین هه ، اسمش یادم رفت ، 🤭

برای نقش ملکه اینهیون اودیشن میده و قبول میشه . اولین شب فیلمبرداری به قصر اومده که کیم بونگ گو که لباس چوسانی تنشه رو می بینه و فک میکنه بازیگر نقش فرعیه . 

 

کیم بونگ گو برمیگرده به کتابخونه و یادش میاد که موقع رفتن به اقامتگاه ملکه ی عزل شده ، خدمتکار خونه شون که الان گیسانگه بهش یه طلسم داده . طلسم رو در میاره و روشو میخونه اینجوری بازم برمیگرده به زمان خودش . اون متوجه چگونگی وقایع میشه و می فهمه که هروقت در معرض خطر قرار گرفته باشه این طلسم کار میکنه . برای بار دوم که میاد زمان مدرن بازم با چوی هه جین برخورد میکنه و اینو سرنوشت میدونه و از چوی هه جین که الان متوجه قضیه شده ، کمک میخاد تا تاریخ اون زمان رو بهش بگه . هه جین اونو به کتابخونه می بره . و کیم بونگ گو با خوندن تاریخ متوجه قضایا میشه . برمیگرده و از کشتن خودش و کشتن ملکه جلوگیری میکنه . و دوباره ملکه رو به جایگاهش برمیگردونه . وقتی همه چیز اوکی شد برمیگرده به زمان جدید تا با عشق زمان مدرنش حال کنه که یهو ناپدید میشه . میره بگرده ببینه قضیه چیه که می فهمه خدمتکاری که برای طلسم رو خریده بوده کشته شده . برای همینم طلسم نابود شده . اون میره قاتلای خدمتکار رو میکشه و بعد اواره بوده که میگیرنش ، میخاد خودشو بکشه که برمیگرده به زمان جدید . این سری برای همیشه . 

 

درمورد کیم بونگ گو که تو سریال هست خیلیا تحقیق کردن که ببینن ایا واقعا همچین ادمی وجود داشته یا نه ،نویسنده سریال گفته که این داستان تخیلیه ولی از اینکه می بینه مردم انقد به داستان علاقمند شدن که بازم رفتن تاریخ شون رو خوندن خیلی خوشاله . بعضی از وبلاگ ها میگن که شخصی به نام دیگه ای با همین مشخصات کیم بونگ گو ی سریال وجود داشته تو زمان امپراطور سوک جونگ . با اینحال اینا همش حدسه . 

 

سریالش خیلی قشنگ و باحال بود . برای دومین بار واقعا چسبید . هم از بعد تاریخی هم از بعد عشقی خیلی دوسش داشتم . 

 

🍀  مطالب پیشنهادی مرتبط با این سریال 🍀

🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀

☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘

حالا تو این پست میخام بگم که ملکه اینهیون کی بود ، چون دیگه الان جاشه : 

 

" ملکه اینهیون متولد پانزدهم می ۱۶۶۷؛ دومین ملکه پادشاه سوک جونگ از چوسون و یکی از شناخته شده ترین ملکه های سلسله چوسون بود.او از خاندان مین می باشد.پدر وی “مین یو جانگ” وزیر دفاع بود و مادرش بانو سونگ (دومین همسر مین یو جانگ)بود.او در سال ۱۶۸۱ و در سن چهارده سالگی به عنوان دومین ملکه پادشاه سوک جونگ با وی ازدواج کرد.زمانی که “جانگ اوک جونگ” در سال ۱۶۸۸ فرزند پسری به دنیا آورد؛ یک مشاجره خونین که از آن با عنوان “گیسا”(به معنای تصفیه سیاسی)نام برده می شود؛ درگرفت.پادشاه سوک جونگ می خواست تا به بزرگترین پسرش لقب وونجا (به معنی “اولین پسر”)که لقب ولیعهد بود داده و به بانو جانگ از مرتبه “سو اوی” به مرتبه “های بین” ترفیع عنوان بدهد.این اقدام با مخالفت حزب نورون که از ملکه اینهیون حمایت می کردند و توسط “سانگ سی یئول” هدایت می شدند روبرو شد در حالی که این خواسته توسط حزب سورون که از بانو جانگ حمایت می کردند پشتیبانی می شد.پادشاه سوکجونگ از این مخالفت خشمگین شد و تعداد زیادی از جمله سانگ سی یئول کشته شدند.تعداد کثیری از جمله اینهیون و خانواده اش تبعید شدند.ملکه اینهیون عزل شد در حالی که “جانگ سو اوی” به “جانگ های بین” مبدل شد و سپس سومین ملکه لقب گرفت.در سال ۱۶۹۴ سوک جونگ از اقدامات دمدمی خود احساس پشیمانی کرد و با جنبشی که توسط حزب نورون برای برگرداندن اینهیون ترتیب داده شده بود همراه گشت.او ابتدا به قصر کوچکی در “آندونگ” برده شد.سپس به قصر شاه توت و در نهایت به قصر اصلی آورده شد.بانو جانگ هم به مرتبه “های بین”تنزل درجه داده شد.او در سال ۱۷۰۱ و در سن سی و چهار سالگی مریض شد و به دلیل بیماری ناشناخته ای فوت کرد (بعضی منابع علت مرگ وی را مسمومیت ذکر کرده اند).
گفته می شود سوک جونگ در حالی که برای اینهیون سوگوار بود در خوابی او را دید در حالی که لباس سوبوک که به خون آغشته شده بر تن داشت.سوک جونگ علت مرگ اینهیون را از وی جویا شد اما اینهیون چیزی نگفت جز اینکه به سمت اتاق “جانگ های بین” اشاره کرد.سوکجونگ بیدار شد و و به سمت اتاق جانگ رفت.در حالی که به اتاق نزدیک می شد او صدای موسیقی و خنده را شنید.در حالی که در پشت اتاق گوش ایستاده بود؛ پادشاه جانگ های بین را با یک روحانی “شمن” در یک اتاق دید در حالی که برای مرگ ملکه دعا می کردند و یک مجسمه را با تیرهایی هدف قرار می دادند.زمانی که پادشاه به موضوع پی برد؛ بانو جانگ به خاطر اعمالش با سم اعدام شد. "


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

 🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۳ ]
    • يكشنبه ۱۹ فروردين ۰۳

    سریال کره ای وکیل چوسان

     

    سریال کره ای  " وکیل چوسان "

    وکیل چوسان  : از پایین هانسو ، شاهزاده ، جی سان
    وکیل چوسان : از پایین هانسو ، شاهزاده ، جی سان

    سریال در مورد هان سوعه که خانواده شو به جرم خیانت تبعیدم بعدم بهشون یه چیزی بستن و کشتنشون . پدر هانسو یکی از وزیرای خوب امپراطور بوده که داشتن باهم قانونی رو درست میکردن تا به نفع همه ی مردم باشه نه فقط اشراف . اشراف هم از این موضوع خوششون نمیاد طبیعتا و این مسائل رقم میخوره . هان سو درس خونده و حالا به یه وکیل تبدیل شده ، نه از این وکیلای مدرن ، وکیل دوران چوسان . ولی کارش تقریبا همین وکالت و این حرفاس . هانسو میخاد از کسایی که این بلا رو سر خانوادش اوردن انتقام بگیره که راس این ها وزیریه به اسم وزیر یو که یه پسر داره مث تیکه ی ماه ، اقا ، جنتلمن ، متین ، اروم ، وفادار ، جونم براتون بگه ، هرچی صفات خوب مرد بهشتیه تو این مرد هستش و از همه مهمتر این پسر که اسمش جی سانه ، میدونه باباش عوضیه دوس داره باباش به راه راست هدایت شه و از قدرتش در راه درست استفاده کنه از طرفی چون نمیتونه عذاب وجدان داره و فک میکنه باید اون تقاص کارای بابای عوضیشو پس بده . این وزیر یو حتی امپراطور سابقم کشته و الان امپراطور یه پسر جوون و بی تجربه و سست عنصره .

    هاکیون هستن در نقش جی سان
    هاکیون هستن در نقش جی سان

    💗سریال جدید از چا هاک یون عزیردل : 💗

     💗 سریال کره ای خواننده ی دورافتاده یا سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 💗

    یه شاهزاده خانومیم هست که خیلی سنگ رعیت رو به سینه میزنه رفته بیرون از قصر زندگی میکنه و یه کاروانسرا باز کرده اونجا به رعیت غذای مفتی میده . به خیالش خیلی داره کار خوبی و بزرگی میکنه . شاهزاده خانومه از امپراطور که برادرشه بزرگتره ، میخاد به برادرش کمک کنه سلطنتش سست عنصری نباشه ، و از زیر یوق وزیراعظم : یو ، بیان بیرون . ولی راهکاری بلد نی تا اینکه وکیل هانسو میاد شهر و اوازه ش همه جا رو فرا میگیره . اینجوری میشه که میره خودشو به هانسو می چسبونه ،هانسو یکی یکی وزیرای زیردست یو رو میکشه پایین و از دور خارجشون میکنه ، تا جایی که وزیر یو احساس خطر میکنه ، از اون طرفم شاهزاده خانومه به هانسو نگفته که شاهزاده س ، ولی قایمکی هانسو رو به چونای بی عرضه معرفی کرده و گفته این به درد ما میخوره از این استفاده میکنیم تا وزیر رو بکشیم پایین . خلاصه این وسط اینا عاشق همن میشن .

    جی سان
    جی سان

    یه ور داستان جی سان هست که عاشق شاهزاده س ، همینجوری الکی به یه لبخند وا داده ، بچم 🤧😭 اومده الان قاضی شده ، قاضی از روشای هانسو خوشش نمیاد از طرفی فک میکنه هانسو مشکوکه ، از اون طرفم خوشش نمیاد که هانسو چسبیده به شاهزاده خانوم ، خلاصه این دعوای عشقی هم تو داستان هست .

    جی سان
    جی سان

    💚 معرفی N VIXX اِن ویکس   💚

    وضعیت خانواده هانسو که اونجوری میشه خانواده شوهر خاهر هانسو ، خاهرشو میندازن بیرون ، میگن تو خانوادت خرابه و چه جلافتا به خانواده ما نمیخوری ، خاهر هانسو هم تصمیم میگیره بیاد شهر تا بچسبه به یه کله گنده و انتقام بگیره ببینه کی اصلا این بلا رو سر خانوادش اورده ، وزیر یو از اون ورا رد میشده کمکش میکنه با خودش میگه این یه روز به دردم میخوره به دختره ام میگه که خانواده تو امپراطور کشته . راستم میگفت خانواده هانسو رو واقعا ملکه مادر دستورشو داده بود کشته شن . اون موقع صلاح مملکت اون بوده . دختررو مییاره ادمش میکنه و به عنوان جاسوس می فرسته تو بغل این وزیر اون وزیر ، دختره خبردار میشه که برادر کم عقلش اومده و از وزیر یو کینه داره .... و غیره . داستان همچین چیزیه .

    خاهر هانسو
    خاهر هانسو
    خاهر هانسو که عاشق جی سان بود ، به جی سان میگفت تو طرز فکر و رفتارت با بابات فرق داره ، تو نباید تقاص کارای باباتو بدی ، فقط این دختر بود که جی سان رو دوس داشت و حقیقت رو میگفت .
    خاهر هانسو که عاشق جی سان بود ، به جی سان میگفت تو طرز فکر و رفتارت با بابات فرق داره ، تو نباید تقاص کارای باباتو بدی ، فقط این دختر بود که جی سان رو دوس داشت و حقیقت رو میگفت .

    خیلی سریالش اب بود . کلا من روی ان خیلی حساسم ، این طفلک هر سریالی بازی کرده سریالش یا اب بوده یا خودش کاراکترش کودن بوده یا بهش زور میگفتن یا همش مث این سریاله میگفتش " از من استفاده کنین " بابا مگه تو وسیله هستی ، چرا باید چون بابات عوضیه از تو استفاده کنن تا باباتو بکشن پایین بعدشم جای تشکر یجوری رفتار کنن انگار تو زدی خانوادشونو کشتی این چه وضع داستانه این چه وضعیت مسخره ایه ؟!

    سر همین چیزاام بیشتر سریالاشو ندیدم نصفه ول کردم ولی دیگه این سری گفتم باید اینو بببینم هر جور شده . نگاهش کردم واقعا سعی کردم بدون اون بک گراندی که گفتم سریالو بدون پیشش داوری نگاه کنم ولی سریالش سرتاسر داستان بی منطقی و مسخره ای داشت . ینی واقعا خودشون نمی فهمن چقد کاراشون مسخره س ؟! مثلا همین هانسو رو کل خانوادشو امپراطور و ملکه مادر به خاک سیاه نشونده بوده ش ، از اون طرفم خاهرش مورد سواستفاده وزیریو قرار میگیره ولی اینکه وزیره گفته بودش خانوادتو ملکه مادر و امپراطور کشته راست بود ، حتی قسمت اخرم خود ملکه مادر میگه اره اون دستور رو من دادم . بعد خود جی سان خودشو جر میداد که نه بابای من کرده خب چرا ؟! بعد همچین ادمی که خانوادشو امپراطور کشته حتی دستور قتل خاهرشم امپراطور داد با اینکه میتونست اینکارو نکنه فقط چون هانسو به جای اینکه به اون التماس کنه رفته بود التماس وزیر یو ، دستور قتلشو داد ، بازم میره زیردست اون امپراطور و میشه وزیرش و بهش کمک میکنه مملکت رو درست کنن ؟! اصلا با عقل جور در نمیاد . تو مدتها دنبال انتقام بودی کسی که باید ازش انتقام میگرفتی امپراطور بود نه تنها انتقام نگرفتی بلکه عاشق خاهر شیربرنجشم شدی ؟!

    کاراکتر خاهره که فوق العاده شیربرنج بود ینی اصلا یه ذره ری اکشن یه ذره بازی تو قیافه ی این دختر وجود نداشت تو کل 16 قسمت قیافش همش این شکلی بود . رسما برگشته به هانسو میگه من داشتم از تو استفاده میکردم این چه عشقیه ؟! بعد هانسو زمانی که خاهرشو امپراطور کشته بود اومد جی سان رو کتک میزد که تقصیر توعه . :| به این چه اخه .

    تو کل سریال از نظر من کاراکتر جی سان بود که قشنگ بود ، دیالوگاش قشنگ به شخصیت خود هاکیون می اومد ، شاعرانه و رومانتیک و اروم و پر از سوز عشق . فقط تنها چیزی که ازش خوشم نیومد همین جمله ی مسخره ی از من استفاده کنین بود .

    با اینحال با اینکه خود جی سان میخاست خودشو طعمه برای پایین کشیدن باباش قرار بده یه ذره احساس تشکر یه ذره احساس دلسوزی تو این شاهزاده شیربرنج و اون هانسو نمک نشناس عوضی وجود نداشت . انقد سر این سکانسا من حرص خوردم حد نداره ، قسمت اخر جی سان به خاطر هانسو حتی تیر خورده بود تیره سمی بودش اصلا قیافه هانسو نفرت انگیزترین حالت ممکنش بود . بعد اون شیربرنج به جای اینکه نگران جی سان باشه که تیر خورده خودشو داشت به خاطر هانسو جر میداد . خیلی حال بهم زن بودن . یه ذره عشق بین اینا دیده نمیشد .

    درکل سریال ابی بود . حیف هاکیون با این توانایی بازیگریش که داره تو این سریالا سطح پایین هدر میشه .

    یکی از دیالوگای قشنگی که جی سان داشت به اون شاهزاده ی بی لیاقت میگفت این بود ، شاهزاده بهش گفت من که کاری در حقت نکردم چرا منو دوس داری ، جی سان گفت :

    " چون تو بهم لبخند زدی ،اگه یه بار دیگه اون لبخندو ببینم ، حتی اگه گل بی نام کنار جاده ام باشم ، راضیم"به قدری این دیالوگ زیبا و پر از عشق و سوز و جیگر سوز بود که حتی الانم میخونمش پرپر میشم براش ...
    پشت صحنه
    پشت صحنه
    اتمام فیلمبرداری
    اتمام فیلمبرداری

    دیالوگی که من فهمیدم : یجاهایشو نفهمیدم جمله رو خودم ساختم:

    그 미소만으로 새상을 다 가진 되었습니다 ~
    한번만 도 그때 그 미소를 볼수 있으면 전 길거리에 빈 이름 없는 꽃 📷 꽃이라도 좋습니다 .


    چیزی که واقعا داشت میگفت : یکی از بهترین دیالوگای کل سریال :



    저한테 웃어주셨으니까요.그 미소만으로 세상을 다 가진 듯했습니다.한 번만 더 그때 그 미소를 볼 수 있으면전 길가에 핀 이름 없는 꽃이어도 좋습니다.공주님께서 꺾어주신다면한없이 기쁠 것입니다."


    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛

    🌺سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🌺 سریال کره ای گابلین خدای تنها و درخشان  🌺عکس از سریال کره ای گابلین  🌺سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  🌺 چگونه افکار بیهوده را کنار بگذاریم ؟🌺 معرفی جمله از کتاب تلخ و شیرین  🌺 بازبینی سریال سونات زمستانی 🌺رنگین کمان 🌺 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 🌺نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 🌺سریال کره ای بدترین شیطان 🌺 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۳ شهریور ۰۲