قالب

سریال کره ای 💜 :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲۳۱ مطلب با موضوع «سریال کره ای 💜» ثبت شده است

سریال کره ای عمو سام شیک 삼식삼촌

موقعی که رفته بودم امریکا به هر طرف که نگاه میکردم زیبایی و فراوانی بود  . درحالیکه کشور من و هم وطنام داشتن تو گشنگی و کثیفی دست و پا می زدن . یارابون میدونین پیتزا چیه ؟ تاحالا پیتزا خوردین ؟ وقتی امریکا بودم بالای یه پیتزا فروشی زندگی میکردم . شبا بوی پیتزا خاب رو از چشام میگرفت . یارابون مشکل اقتصادیمون از داشتن و نداشتن اسلحه مهمتره . کشوری رو دیدم که هیچکس غم نون نداشت . جایی که میتونی هرروز سه وعده غذا بخوری . چیزی که تو این مدت حسرتشو میخوردم جت های جنگنده و ناوهای امریکا نبود ، بلکه پیتزا بود . چه فایده داره که جنگ رو ببری ولی ملت از گشنگی بمیرن ؟ کره میتونه از جوون هایی که داره استفاده کنه و یه کشور صنعتی بسازه ، با موقعیت جغرافیایی که کشورمون داره میتونیم به مرکز تجارت دنیا تبدیل بشیم . 

سریال عمو سام شیک . سام شیک به این معنا که طرف کاری میکنه که کسایی که باهاش دوستن و همدست روزی سه وعده غذا بخورن . یارابون : ملت ،چه چیزی مهمتر از غذاست ؟ این رازیه که کره ای ها بهش رسیدن و مثل خدا می پرستنش و ازش نگه داری میکنن و ما ؟! ما رییس جمهوری که نگران غذای کارگر بود و پرسید غذا خورده یا نه رو مسخره و بعدم کشتیمش و بعدشم یه سست عنصر بی ادب بی فرهنگ رو اوردین کردین رییس جمهور . در این ارزو که با جهان صلح کنیم و حجاب اختیاری داشته باشیم . 

چقد فرق است بین طرز فکرملت ما و ملت اسیای شرق . میل میل매일 매일  هرروز دارم غبطه ی اینو که چرا تو این خراب شده هستم رو میخورم . 

    • دوشنبه ۸ مرداد ۰۳

    فیلم سینمایی کره ای The Roundup: Punishment

    그나저나  داشتم سریال جدید هیروکی هاسگاوا ، اوپایی که ده سال پیش عاشقش شدم و رفتم همه ی فیلم و سریالاشو دیدم و الان بعد سالها یه سریال جدید  داره رو نگاه میکردم دوقسمت ساب داشت ولی بقیه ش ساب نخورده بود تصمیم گرفته بودم با ساب انگلیسی نگا کنم . گفتم بذا تیریه در تاریکی به این وبلاگ ژاپنیه درخواست بدم برای ساب که دیدم درخواستم رو دیدن و امروز ساب قسمت یکش اومده . بسی مشعوف شدم . برا همین باید وایسم وقتی سابش اومد ببینمش . سریال جذابیه . اسمش هست آنتی هیرو ، ضدقهرمان . 

    درمورد وکیلی به اسم ماساکی اکیزومیه که یه پرونده قتل دستش میاد و با اینکه میدونه طرف قاتله هرکاری میکنه تا بی گناهیشو ثابت کنه و طرف ازاد میشه . همکار زیردستش می فهمه که قضیه چیه و می ره تعقیب مضنون که ازاد شده می بینه داره مدرک جرم رو می سوزونه . هدف اکیزومی از این کار چیه ؟ و چرا اکیزومی میخاد با دادستانی بجنگه ؟! داستان هول این موضوع می چرخه که دادستانی که طرفدار مردم و بی گناها هستش ولی با اینحال داره حق خوری میکنه و مردمو تبدیل به بزهکار و یا قاتل میکنه تا زودتر پرونده ها رو ببنده . حالا باید دید که چرا اکیزومی تصمیم گرفته که دادستانی رو ابروشو ببره ؟! 

    پست سریال : ⚡سریال ژاپنی ضدقهرمان ⚡

    دوتا و نیم ، فیلم سینمایی کره ای دیدم، اولیش The Roundup: Punishment مجازات بود که قشنگ بود . داستانشم راجبه ما دونگ سونگه که پلیسه و با قتل یه پسری تو فیلیپین دنبال پرونده شو میگیره و به یه باند کازینو و پول شویی و یه قاتل می رسه و اینا . 

    دومی اسمش تعقیب کننده بود برای سال 2017 ، راجبه پیرمردیه که چندین تا خونه داره و صاحب خونه س و معروفه که خسیسه و همش مستاجراشو اذیت میکنه و چون دنبال پول اجاره خونه هاشه مردم ازشون خوششون نمیاد . 🤔🤨مردم چقد قباحت دارن والا . پ نه بیاد مفت اجاره بده ؟ خلاصه دو تا از مستاجراش کشته می شن و یهو یه ادمی که قبلا کارگاه بوده پیداش میشه و میگه که من میدونم قاتل کیه و  این یارو سی سال پیشم ادم می کشت باید پیداش کنیم و اینا ... دونفری می افتن دنبال قاتل . 

    قشنگ بود اینم . 

    فیلم شین مینا رو هم دیدم our season ولی نصفه زیاد باحال نبود . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۴ مرداد ۰۳

    سریال کره ای رسوایی : حادثه تکان دهنده و غیرمعمول Scandal: A very shocking and immoral event (2013)

    سریال کره ای رسوایی : حادثه تکان دهنده و غیرمعمول Scandal: A very shocking and immoral event (2013) 

    درمورد پلیسی به اسم ها میونگ گون " مرد سمت چپیه همون اویجای خودمون یا دکتره تو سریال  ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡" که پسرش تو مهد کودکی که سازنده و صاحب ساختمونش اون مرد سمت راستی هست  که اسمش جانگ ته ها عه ، بر اثر حادثه ای ساختگی : ریزش ساختمون  کشته میشه . یه مقاله نویس دست سه میاد به هامیونگ گون میگه که حادثه ای که رخ داده عمدی بود و ساختمون به علت بدی مصالح فروریخته و اینطوری و اونطوری . ها میونگ گون کاری از دستش برنمیاد برا همین تصمیم میگیره که بره جانگ ته ها رو بکشه ، شبی که میره جلوی در خونه ی جانگ ته ها ، از قضا شبی بوده که زن و پسر 5 ساله ی جانگ ته ها بعد از 5 سال به خونه برگشته بودن و پسر بچه هه قرار بوده برای اولین بار باباشو ببینه ، یه سری اتفاقا می افته و بچه میاد دم در و ها میونگ گون رو میبینه و فک میکنه که باباشه صداش میکنه بابا و ها میونگ گونم یاد بچه ی خودش که همسن این بچه بوده می افته ، بچه رو می دزده و فردا شبشم زنگ میزنه که بچه ات پیش منه دنبالش نگرد . 

    سریال کره ای رسوایی

    حالا خانواده بچه چجورین ؟! جانگ ته ها یتیم بوده که بابای زنه می یارتش بزرگش میکنه و بعدها جانگ ته ها ماله باباهرو بالا میکشه و بابای زنه رو می ندازه زندان و همونجاام میمیره . زنه بعد از ازدواج علاقه ای به کار توی کمپانی باباش نداشته و طبیعتا اونجا رو شوهره میگردونده ، وقتی می فهمه حامله س به بهونه ی درس خوندن میره خارج تا بچه رو سقط کنه ولی نمیکنه و بدون اینکه یارو بدونه 5 سال  خارج با بچه زندگی میکنه و بعدم برمیگرده کره و یه دفتروکالت باز میکنه و میخاد طلاق بگیره ، وقتی تصیمیمش رو گرفته بوده یه شب مث همیشه بچه که  اسمش اون جونگه ،سراغ باباشو میگیره توله سگ 😁 زنه تصمیمش رو عوض میکنه و تصمیم میگیره برگرده به خونه زندگی پدریش و پسرشو همونجا بزرگ کنه و بعدا مال و اموال باباش به پسرش برسه . میره به جانگ ته ها میگه این پسرته فلان ، یارو هم خیلی بچه دوست مخصوصا پسر دوست بوده ، از اون طرف یه معشوقه هم داشته که ازش یه دختر داشته ، اونارو راس و ریس میکنه قضیه شونو و اماده پذیرایی از پسرش میشه شبی که زنه اومده بوده خونه با بچه ، زن معشوقه هه میاد با زنه دعوا میکنه و زنه بچه رو می فرسته از اتاق بیرون ، بچه هم میره دم در که منتظر باباش وایسه ، که اشتباها فک میکنه که ها میونگ گون باباشه و دزدیده میشه . 3 سال بعد زنه برای اینکه شوهر حروم زاده س از خونه زندگیش پرتش نکنه بیرون و چون فک میکنه بچه ممکنه برگرده به این خونه ، تمام یتیم خونه ها رو میگرده و بعد یه بچه که شبیه بجه ی خودش بوده و رو قوزک پاشم زخمی مث زخم بچه ش داشته رو جای پسر گم شدش می زنه و تست دی ان ای رو هم با دندون افتاده ی بچه ی واقعی میگیرن و اینجوری میشه که یه بچه دیگه جای اون جونگ واقعی رو میگیره . 

    از اون طرف ها میونگ گون مدتها مخفیانه زندگی کرده و هرسری می بینه که ادم مشکوکی دور و ورشه میره یه دهات دیگه . از طرفی اون جونگ هم بزرگ شده  و باید مدرسه بره ولی نفرستادتش مدرسه . بعد 3سال تصمیم میگیره که بچه رو برگردونه به خانواده ش که جلوی در متوجه میشه که خانوادهه یه بچه ی دیگه رو به اسم بچه ی خودشون اوردن . برا همین منصرف و بعد از اون بچه رو به نام پسر مرده ی خودش ثبت و یه جا مستقر میشه . 

    25 سال بعد اون جونگ واقعی پلیس شده و اون جونگ قلابی وکیل ، اون جونگ پلیس دنبال پرونده ی قتلی که تو ساختون سازی ته ها که مال بابای واقعیشه رو میگیره و متوجه میشه که رییس جانگ ته ها خلافکاره . و اینجوری دوباره دو خانواده با هم ارتباط برقرار میکنن . 

    داستان رو دستگیری جانگ ته ها و ارتباطش با پسراش و دخترش و زنش و معشوقه ش و داستان ها میونگ گون پیش میره و ی جذابتر میشه . 

    سریال 36 قسمت بود . درکل سریال قشنگی بود با اینکه یه اب های ریزی داشت و یه باگ کوچکی ولی نادیده میگیرمش چون قشنگ بود با اینکه خیلی طولانی بود . از بازی بازیگرا تا داستانش خیلی جذاب بود . حتی نقش منفی هم جذاب و بامزه بود یه جاهایی و نمیشد ازش متنفر شد . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۸ تیر ۰۳

    سریال کره ای ارتباط connection

    سریال کره ای ارتباط connection  با بازی جیسونگ ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘ 

    راجبه جیسونگ در نقش پلیسی به اسم جه کیونگ. و دایره دوستاش تو 20 سال پیش . یک افتضاح دیگر از جیسونگ متاسفانه . من فقط جیسونگو تو سریال بکش خلاصم کن ازش خوشم اومد . خودشم مرد خیلی عالی و خوبیه ولی سریالاش اکثرا ابن . به شدت بچگانه س موضوع سریال . واقعا افتضاح بود . جیسونگ مثل همیشه مثل اون سریال مسخره و مفتضح مدافع اینجاام دقیقا همونطوری خودشاخ پندار و عن عدالت و مجرم و قانون رو در بیاره و سیریش به شدت سیریش . بعد جالبه خودشو معتاد شده بود اصلا از پلیس بیرون نکردن یا تعلیق بکنن . اصلا انقد اب بود . من گفتم تا قسمت 7 خوب پیش رفته بقیه شم خوبه ولی از 8 به بعد اب شد .اصلا خوشم نیومد . 

    فعلا حوصله اینکه دلایلم برای اینکه چرا اب بود و داستانو تعریف کنمو ندارم . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۹ تیر ۰۳

    سریال کره ای all in با بازی سونگ هه کیو ، برنامه کره ای دروغ صورتی

    خیلی گرمه . 

    یه برنامه دیدم از اینایی که 5تا دختر پسر میرن تو یه خونه هی باهم قرار میذارن و اینا ، اسمش بود دروغ صورتی . واقعا همشون دروغگو بودن . از طرفی اصلا هیچ کدومشون بهم نمی اومدن . درواقع همشون میگفتن دنبال کسین که بتونن بعدا رو ازدواج باهاش فک کنن ولی هیچ کدوم مناسب هم نبودن . یکی پورن استار بود اون یکی میرفت رقصای سکسی جلوی زنا میکرد زنا بهش دست میزدن . چه کارای مسخره ای . چه افتخارم میکنن . اون یکی پورن استاره نه ها ! اون همش می ترسید بقیه بفهمن که چیکاره بوده برای همین شش سال بود که با پسری دوس نشده بود . یکیشون بچه داشت مادر مجرد بود . اون یکی بدبخت بیچاره بود نصف حقوقشو میداد به خانواده ش . بعد وسط این همه بدبخت یه دختری بود که از این چبول ها پولدارا بود میگفت روزی 15 میلیون وون خرج میکنه . خیلی نامتوازن بود . خب معلومه هیشکی نمیاد با اون دختره دوس شه . مگه اینکه دختره بخاد برای پسره خرج کنه . خلاصه خیلی طولش دادن حوصلمو دیگه داشت سر می برد اخرشم درواقع هیشکی به هیشکی نرسید . تازه موند برای فصل بعدی . مسخره . اسکلمون کردن . 😐

    یه سریال نگاه کردم از این قدیمیا مال سال 2003 اسمش بود آل این all in ، آل این یه اصطلاح  تو بازی پوکره که طرف همه چیشو شرط بندی میکنه . سریال رو از رو داستان به همین نام که اشاره به زندگی پوکر باز قهار کره ای داره نوشته شده بوده و اینا سریالشو ساختن . خلاصه .

    لی بیونگ هان و سونگ هه کیو و جیسونگ تو این سریال بودن . این سونگ هه کیو یه جا نبوده که عشقی بازی کنه و مث ادم به عشقش برسه . همه جا بدبخته . بدبختی لی بیونگ هان که اصلا شرشر براش اشک ریختم انقد یه ادم بدبخت میتونه باشه اخه ؟! 

    خیلی اب داشت راستش ولی داستان عشقیشون قشنگ بود و زندگی کاراکتر لی بیونگ هان واقعا غم انگیز بود . طفلک هرکاری میکرد که مث ادم زندگی کنه یه وضعیتی پیش می اومد که نمیشد و یا نمی ذاشتن . 

    این تمرکزش رو کازینو و قمار هم زیادی بود و زیاد خوشم نمیاد راستش . قدیما از این سریالا زیاد داشتن که رو قمار می چرخیده . و مثلا جیسونگ پولداره میاد میگه که من ارزوم اینه که یه هتل کازینو داشته باشم و معروف شم :| فک کن بری امریکا درس بخونی بیای بشی رییس هتل کازیتو چقد مسخره . 

    لی بیونگ هان برای این سریال دسانگ گرفته و کلا سریالش خیلی گرفته بوده ریتش 47 بوده . نمیتونم بگم بد بود یا خوب بود . متوسط بود . قدیمی بودنش هم باید در نظر گرفت خب . 

    all in

    این همه گفتم ولی داستان سریالو نگفتم اینم بگم که رسالت این پست هم کامل شه ، داستان راجبه پسری به اسم کانگ اینها که با عموش زندگی میکنه و عموش قماربازه . از این کارت بازی های کره ای و با بچه میره اینور اونور قمار میکنه و به اینها هم با ایما و اشاره یاد داده که بشینه رو به روشون تا چشش به کارتای حریفا باشه و بهش با علامت دادن بگه که طرف چه کارتی دستشه . خلاصه اینجوری اینها هم قمار یاد میگیره . ولی عموش بهش میگه که تو نباید پاتو تو این کار بذاری وگرنه هیچ وقت نمیتونی ازش بکشی بیرون . اینها درونگرا تقریبا و شره و دعوایی مثلا ببینه یکی داره زور میگه دعوا میکنه یا به دیگران کمک میکنه و دعوایی کلا . خلاصه یه روز یه دختری رو میبینه و عاشقش میشه که طبیعتا سونگ هه کیوعه . 

    الان دبیرستانیه و عموش با هزارتا التماس دوباره ثبت نامش کرده حداقل دیپلمشو بگیره . میره مدرسه اونجا با جیسونگ که پولداره و زرنگ کلاسه اشنا میشه و جیسونگ میخاد با اینها دوس شه . یه روز تو سینمایی که مال بابای جیسونگه نزول خورا میاد خِر بابای سونگ ههه کیو رو میگیرن و کتک و اینا ، اینها و جیسونگ میرن کمک . بعدش اون نزول خورا میان سیریش میشن به اینها که تو مارو کتک زدی چطور جرات کردی فلان هی سیریش بازی دیگه . دست اخر بابای دختره یجوری می میره . و اینها و جیسونگ فک میکنن که کار همون نزول خواراس . میرن انتقام بگیرن می زنن انباری که پاتوق این ادما بوده رو اتیش می زنن نگو کله گنده هه تو اونجا بوده میمیره . میان جفتشونو میگیرن ولی چون جیسونگ باباش گردن کلفته اونو میاره بیرون و همه تقصیرا می افته گردن اینها . و اینها هفت سال می افته زندان . سونگ هه کیو هم میره تو یه صومعه ای تو ججو که مثلا راهبه شه که دست اخر نمیشه و با اشنا بازی میره تو کازینو ، بانکر میشه . 

    خلاصه اینها از زندان می یاد بیرونو با کمک یکی از دوستای تو زندانش که هموسوی خودمون بود ، تو یه کازینو کار پیدا میکنه  ،مونیتورینگ بود کارش درواقع ، سر یه بازیی اینها باعث میشه که کازینو پول از دست نده و اینجوری مدیره اونو استخدام رسمی میکنه و بعدشم مدیر کازینو میشه چون خیلی حرفه ای بودش همینطوری میشه که همونجا اینها  و هه کیو همو می بینن و عاشق و اینا ولی باز عوضیا نمیذارن این به زندگیش برسه و یه قتل باز می افته گردنش و اینها با کمک جیسونگ فرار میکنه امریکا . و همینجوری هی سرنوشت وار همو می بینن و باز جدا میشن و به همین ترتیب . دست اخر بهم می رسن . 

    این بود داستان سریال . 😄

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۱۲ تیر ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |