قالب

leeminki :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «leeminki» ثبت شده است

سریال ایرانی جدال با سرنوشت

نشستم سریال ایرانی جدال با سرنوشت رو نگاه کردم . سریال قشنگی بود . من اون موقعی که این سریال پخش میشد حدود 6 .7 سالم بود . فقط یه صحنه ای یادمه که این بدبخت مهران نشسته بود تو راهن . میگفتم این چرا اینجوری شده . عنوان سریال هم بامعنی و ادمو به فکر وا میداره . برای همین محض کنجکاوی گفتم من که بیکارم و سریال میبینم بذا اینم ببینم . اینجوری شد که نشستم به دیدنش .
داستان سریال رو احتمالا همه بدونین ، مهران مظاهر از یه خانواده متمول و باکلاس و با فرهنگه که از خارج برگشته و دکترای زبان داره ، حالا متوجه نشدم چه زبانی ، ولی 7 . 8 تا زبان بلده و خیلی باهوش و تیزهوش بوده و برای همین پدر مادرش اونو برای تحصیل از 13 سالگی فرستادن انگلیس ، متاسفانه تو انگلیس که پیش خالش می مونده ، خانواده خالش وضعیت اسفناکی داشتن و معتاد و الکلی بودن ، از طرفی مهران که تو سن نوجوونی و حساسی از اغوش خانواده که این همه قربون صدقه اش می رفتن جدا میشه و تو یه کشور دیگه با همچون ادمایی زندگی میکرده ، خب طبیعیه که دچار بحران هویت و فرهنگی و در نهایت افسردگی بشه ، همه ی اینا دست به دست هم میده تا به مواد رو بیاره .
مهران غیر از اینکه معتاد بود ، هیچ خلل دیگه ای نداشت ، از نظر من میشد اعتیادش رو به عنوان بیماری حساب کنی و با هر دختری که روشون دست میذاشت ازدواج کنه و حتی بچه دارم بشه . اصرار بیهوده و بی دلیلش برای ازدواج با مینا واقعا کش دار و مسخره بود .
از طرفی مینا که خانواده ش همیشه دستشون جلوی خانواده مظاهر دراز بوده و اصرارشون برای ازدواج دخترشون با مهران فقط به خاطر ثروت هنگفت بابای مهران بود ، یه دختر احمق کودن خودخواه لجباز و حال بهم زن بود ، کسی که حتی به مردی که ازش خوشش میاد هم دقیقا همونجوری رفتار میکنه که با مهران که نمیخاد باهاش ازدواج کنه .
نه تنها مهران با وجود معتاد و مردنی بودنش براش زیادی بود بلکه عباس هم براش زیادی بود .دختره ایکبیری .
از طرفی خانواده ی مهران که اوایل هی اصرار میکردن که مینا عروسشون شه و با وعده و وعید پول و زمین و خونه همش سعی داشتن راضیش کنن ولی دست اخر یهو سرد شدن ، متوجه اعتیاد پسری که این همه میگفتن براشون عزیزه میشن ولی اصلا کلمه راجبش بهش صحبت نمیکنن ، چون میدونن این گند رو خودشون بالا اوردن ، درواقع اونا نگران تنهایی خودشون و مال و اموالشون بودن که بعد از مرگ دست نااهل نیفته ، نه نگران پسرشون .
 
 
 
حتی یک بارم به بیمارستانی که پسرشون توش بستری بود نرفتن ، دست اخرم تا اخرین لحظه کسی که پیش مهران موند عباس بود . تو طول سریال همش برای مهران ناراحت بودم که چرا با وجود اینکه میدونست داره با خودش چیکار میکنه رفت سمت مواد و اینکه همچین پسر خوب و پرفکتی چرا باید موادی باشه .
طبیعتا سریال برای 20 سال پیشه و عقب افتاده بازی های 20 سال پیش هم توش زیاد بود ، مثلا اینکه هرکی از خارج میاد رو بد نشون میدن و هرکی پولدار هست رو طاغوتی ...خانواده ی مهران هم غیر از اینکه با پسرشون همچون رفتاری داشتن واقعا خانواده خوبو با فرهنگی بودن ، پدر مادری که خیلیا خواهانشن ، و تو سریالای ایرانی کم پیدا میشه . تنها اشتباهشون فرستادن پسر بچه 13 ساله پیش کساییه که شناختی از طرز زندگیشون نداشتن ، هرچقدم فامیل بوده باشه . متاسفانه اینده و سلامت تنها پسرشون رو به خطر انداختن . اخرشم پولای عزیزشون رو غیر مستقیم دادن عباس .
سریال قشنگ و غم انگیزی بود . من اگه جای مینا بودم همون اول جواب بله رو میدادم . مهران پسر خوبی بود .
با اینکه سریال قدیمیه ولی از نظر من بازی ها و داستان سریال خیلی جذابتر از سریالای الانیه .
  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۲۴ مهر ۰۲

    سریال کره ای لمس پشت تو یا در پس لمس تو

     
    لمس پشت تو ینی چی ؟! ینی به باسن موردنظر مردم دست میزنه ...منحرف نیست خیر ..الان میگم ...
     

    سریال کره ای لمس پشت تو

     
    سریال درمورد یه پلیسیه که سر یه پرونده ای یه اشتباهی میکنه و برای همین منتقل میشه به یه شهر خارج از سئول .
    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛  

    🌺مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو  🌺

    🌺 نظر پایانی درباره ی سریال کره ای لمس پشت تو 🌺

    سریال کره ای لمس پشت تو

     
    راستش دقیقا نمیدونم کره چه قدریه ولیکن تو نقشه هم که نگاه کنین یه چیزی اندازه تهران و کرج باهمه فک میکنم ، و تو یه هفته میشه همه ی شهراشو بگردی ...مثلا دورترین شهرش بوسانه که تا اونجا با قطار سریع السیر کمتر از 3 ساعت راهه ...برای همین وقتی تو تعریفام میگم از سئول رفته یه شهر دوری شما فک کنین از اسلامشهر میخان برن تجریش به عنوان مثال ...اینجوریه فاصله هاشون . حالا خلاصه خاستم این رو هم گفته باشم که اگه یه وقت کسی کنجکاو بود اطلاع داشته باشه .
    داشتم میگفتم درمورد یه پلیسی به اسم " جانگ یول " که منتقل میشه یه شهر دیگه ای ، اون شهر یخورده روستایی و کوچیکه و پرونده های بزرگی توش رخ نمیده ، مثلا این گلابی اونو میدزده این مدلی .جانگ یول بدو ورودش متوجه عجیب بودن اهالی روستا میشه و کیوتی خاص خودشو داشت ... تو کلانتری همش دنبال پرونده ای بود که حلش کنه و باعث شه دوباره برگرده سئول ...

    سریال کره ای لمس پشت تو
     

     
    تو اون شهر یه دختری هست که دکتر دامپزشکه ،و دامپزشکی داره ، درواقع پدربزرگشم دامپزشکه و همونجا رو یخورده خوشگلش کرده حالا اون اونجارو میگردونه ...اسمش هست " بونگ یه بون " بونگ یه بون مادرش خبرنگار بوده و یهویی خودکشی میکنه از اون موقع اون میاد به این روستا و با پدربزرگ و خاله ش زندگی میکنه . پدربزرگه چون با ازدواج مامانش مخالف بوده اصلا با یه بون حرف نمیزنه مث برج زهرمار می مونه یه کلام . خیلی ام وجودش تو سریال بی فایده بود .


    سریال کره ای لمس پشت تو

     
    بون یه بون ، دوستی داره که خیلی کیوته اسمش هست "اوک هی " اوک هی زبان فرانسوی بلده و دوس داره بره فرانسه ولی علاوه بر اینکه دانشگاه هم نرفته الان تو سوپری باباشون کار میکنه . خیلیم بامعرفته و خدا بده از این دوستا . تو مدرسه قلدر مدرسه بوده و نه از اون قلدرا از اینا که به دیگران کمک میکنه ...خییییییلی بامزه اس و اصلا یه بار سریال رو دوش این شخصیته . " تو کره ام تازگی اسمایی که اول اخرش یکیه داره مد میشه "
     

    سریال کره ای لمس پشت تو

     
    یه شخصیت مرموز دیگه تو سریال هست که اونو " سوهو " اکسو بازی میکنه و از سئول اومده اونجا تو سوپری کار پاره وقت میکنه با اینکه از دانشگاه ملی " کره " فارغ التحصیل شده .
    اینا شخصیت های اصلی سریالن ...روستا در کل خیلی روستای جالب و بهتر بگم فان و کیوت و باحال و سرزنده ایه ...موقعیت های خیلی کیوت و خنده داری هست تو سریال نه خنده زورکی و کیوت الکی واقعا فوق العاده س و اصلا یک لحظه خسته کننده نشده تا قسمت 12 .

    سریال کره ای لمس پشت تو

     
    حالا ...قضیه لمس پشت تو چیه ؟!
    یه روز یه بون میره خونه ی یکی از روستایی ها تا به گاوش که حامله س سر بزنه ، اون روز اتفاقا بارش شهاب سنگه ، لحظه ای که بون یه بون دستش روی باسن گاوه و دست اجوشی که صاحب گاوه روی پا گاو شهاب سنگ میباره و یهو نورانی میشه همه جا ، از همون موقع بون یه بون وقتی به باسن کسی دست میزنه توانایی دیدن گذشته افراد رو پیدا میکنه ...

    اولش این کارو روی حیوانات انجام میده و بعد کم کم روی ادما هم تستش میکنه ...توی یکی از تستاش که روی حیوانات بودش متوجه میشه که اون حیوون یه صحنه از یه اتفاقی رو دیده که یه اجوشی مزرعه داری به اجوشی مزرعه دار دیگری ضرر زده ، و تو باغش افت کش ریخته و محصولاتش خراب شدن همه ، و افت کشارو تو باغش دفن کرده ، بون یه بون اینو میبینه و پامیشه میره اونجا ، از قضا اون پرونده دعوا اون دو اجوشی کشیده شده بوده به کلانتری محل که جانگ یول اونجا الان پلیسه ، اونم داره رو این پرونده تحقیق میکنه ، میره باغ و بون یه بونو اونجا میبینه و بهم برخورد میکنن و بهش میگه چطوری فهمیدی ، بون یه بون قضیه رو تعریف میکنه ولی جانگ یول باور نمیکنه ...خلاصه میگذره یه اتفاق دیگه می افته و سر اون اتفاق جانگ یول باور میکنه که یه بون همچین توانایی داره و ازش میخاد که تو حل کردن پرونده ها کمکش کنه ، تا اون بتونه با حل کردن پرونده ای برگرده به سئول ...

    سریال کره ای لمس پشت تو

     

     
    تو همین اثنا یهو یه پرونده قتلی به وجود میاد تو روستا و یه دختری رو تو اون روستا می کشن ، از این جا داستان سریال یخورده جون دارتر و هیجانی تر میشه و جانگ یول و یه بون و با کمک اوک هی و اجوشی که گاو داشت با همکاری هم میخان قاتل رو پیدا کنن ...اینجوری اینا هی باهم معاشرت میکنن میرن میان و تقریبا همو می شناسن و خیلی موقعیت های خیلی باحالی خیلی خنده داری که اصلا وصف ناپذیره پیش میاد ...

    سریال کره ای لمس پشت تو

     

    🍂همه ی مطالب در یک نگاه 🍂

     🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

     
    لی مینکی بازیگر جانگ یول هست که یکی از اولین اوپاهای من تو کی دراماس ، یه بازیگر بی حاشیه و ساکت و سریالای محشر ، بازی بیست ، هر نقشی بازی میکنه تو اون نقش عالیه ، هر سریالی بازی کرده اون سریال از اول تا اخر بدون یک لحظه جلو زدن ، فوق العاده عالی بوده ، تقریبا سریالی نبوده که ازش ندیده باشم و اتفاقا از بازیگرایی که پارتنرای خوبی هم داشته .

     سریال کره ای لمس پشت تو

     
    اینجا یه بون به جانگ یول میگفت که تو تایپ ای ام دی پی ات IMDP?!، تی T داره ، سایکوپسی .😁لازم به ذکره تایپ لی مینکی ESTJ...
     

     سریال کره ای لمس پشت تو

    اینجا هم هان جی مین که بازیگر توانایی ولی من زیاد ازش خوشم نمیاد فوق العاده بازی کرده ، بون یه بون با اینکه تقریبا 35 سالشه ولی هنوزم سرزندگی و کیوتی 20 ساله ها رو داره ، مخصوصا وقتی سوهو رو میبینه فوق العاده کیوت و بامزه میشه ...
     

    سریال کره ای لمس پشت تو

     

     
    لی مینکی تو مصاحبه اش گفته که همیشه دوس داره نقشای متفاوت بازی کنه ، " چیزی که قبلا امتحان نکرده و جدید باشه "

     

    لی مینکی بازیگری که من نگاهاشو خیلی دوس دارم ، تو این سریالم از قسمت اول تا الان که معلومه یه حسی به یه بون پیدا کرده تغییر نگاهاش خیلی مشهود و ریزه ، این اهمیت دادنش این نگاه نگرانش ، واقعا رابطه این دو تو سریال خیلی قشنگه و از صد تا صحنه ی کیس مسخره و ابکی بهتر و لذت بخش تره .
    سریال هنوز قسمت 12 و با اینکه به نظر میاد داستان خاصی رو دنبال نمیکنه و با کمک کسی که روانسنجه و توانایی فوق العاده داره ، دنبال حل کردن پرونده های پلیسین ولی خیلی جذابه ، سریالای این مدلی زیادن که مثلا یکی از این توانایی ها داره و باهاش پرونده حل میکنن مثلا چندماه پیش سریال " طرح " رو نگا کردم که خب از لحاظ ژانر با این سریال متفاوت بود ولی تقریبا همین موضوع بود ، ولی اصلا جذابیت نداشت . و روانسجی اش هم خیلی مسخره بود .
    این سریالم شاید از اسمش به نظر بیاد که منحرفانه و مسخره س که هی بره به باسن اینو اون دست بزنه ولی وقتی نگاهش کنین می فهمین که چقد باحال و جذابه .حالا باید دید که چند قسمت بعدی رو قراره چجوری تمومش کنن . امیدوارم حق مطلب راجبه این سریال رو خوب ادا کرده باشم . فک کنم بیش از ده دفعه گفتم که خیلی قشنگه . 😁💚
  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۳۱ شهریور ۰۲