قالب

یوکیو میشیما :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «یوکیو میشیما» ثبت شده است

معرفی کتاب های دریای حاصلخیزی

من اومدم با معرفی چندکتاب ! از یه نویسنده ای که نوشتنشو دوس دارم و کشوری که نوشته هاشو دوس دارم .

ژآپن ، بله این کشور زیبا و جالب و خارق العاده . زیاد طفره نمیرم و میرم سر اصل مطلب :

اسم کتاب هست " معبد سپیده دم " از یوکیو میشیما ، معبد سپیده دم سومین کتاب از سری کتابهای دریای حاصلخیزی اقای یوکیو میشیما است .

معبد سپیده دم ، یه معبد بزرگ و خیلی معروف تو تایلنده که اسمش هست :" وات ارون " در تایلندی به معنای معبد طلوع ،نام این معبد از روی یه خدای هندو گرفته شده ، " همونجور که ممکنه بدونین دین بودایی از هند به تایلند کشیده شده و تایلند یکی از اولین کشورهایی که سریعا تماما بودایی میشن ، بوده . " این معبد اغلب به عنوان تشعشعات طلوع خورشید شناخته می شود. وات آرون یکی از شناخته شده ترین مکان های دیدنی تایلند است. اولین نور صبح از سطح معبد با رنگین کمانی مرواریدی منعکس می شود .

معبد سپیده دم
معبد سپیده دم

حالا چرا دریای حاصلخیزی ، دریای حاصلخیزی یکی از دریاواره های روی کره ماه که در حقیقت خشک و بی حاصل است و نه تنها یاداور برکت و حاصلخیزی و باروری نیست بلکه هیچ نشانه ای از زندگی در ان دیده نمیشه . وقتی کتاب را بخونین ممکنه شما هم به اینکه چرا همچین اسمی روی این چهاراثر گذاشته شده پی ببرین . درواقع داستان هایی که تو هر چهارکتاب هست در اخر یک نوع پوچی درونشون حس کردم اینکه به نتیجه ای نمیرسه و همه تلاش ها و کارهایی که شخصیت اول داستان میکرد بی نتیجه و بی حاصل و توهم بوده ش .

دریای حاصلخیزی روی ماه
دریای حاصلخیزی روی ماه

حالا داستان از چه قراره ، من هر 4 کتاب رو خوندم برای همین داستان را خلاصه وار تعریف میکنم چون سالها پیش خوندم اگه توی نوشته ام اشتباهی هست میتونین کامنت بذارین . هر 4 کتاب تنها یه شخصیت اصلی داره که تو هر 4 کتاب زندگی اون به تصویر کشیده میشه .

به اینجور کتابا که یجورایی دنباله همن میگن ترولوژی
به اینجور کتابا که یجورایی دنباله همن میگن ترولوژی " فک کنم کلمه شو درس نوشتم " ترولوژی دریای حاصلخیزی

داستان راجبه " شیگه کونی هوندا" و ماجراهای تناسخ های دوستش " کیو آکی ماتسوگائه "، هوندا و کیو آکی دوستن که این بین کیوآکی اشراف زاده س و احساساتی و کمی خوش گذران ، درمقابل هوندا کمی جدی و سختکوش و خیلی محتاط و حسابگر و حتی اینکه اینده قرار چیکاره بشه را هم برنامه ریزی کرده ، کیو آکی عاشق یه دختری که اونم اشراف زاده حساب میشه ولی فقیرن و خانواده ش از لحاظ فرهنگی معروفن ،درواقع کیو آکی شاگرد بابای دختره حساب میشه ، هوندا راستش یادم نی ولی فک میکنم خانواده معمولی داشت ، رابطه ی این دو یجورایی هم دوستی هم زیردست و بالا دست ، کیو آکی بازیگوشه ولی هوندا مث یه زیردست همیشه مواظب کیوآکی و بهش نصیحت های کارامد میده . داستان از جایی شروع میشه که دختری که کیوآکی مخفیانه دوس داره قراره با یه شاهزاده ای ازدواج کنه ، وقتی قضیه ازدواج جدی میشه تازه کیو آکی می فهمه که ای بابا دختره داره از دست میره خلاصه با واسطه گری هوندا اینا باهم قرار میذارن ، درواقع هوندا این بین بهشون کمک میکنه تا همو ببینن ، وسطای داستان مث یه سریال من دوس داشتم هوندا هم عاشق دختره بشه ولی اینجور نشد ، کار تا جایی پیش میره که ازدواج دختره با شاهزاده بهم میخوره و دختره حامله هم میشه ، ولی چون قضیه به ازدواج نمیکشه ، دختره میره معبد و کیو آکی هم مریض میشه و میمیره . مرگ دوست جوون ، روی هوندا خیلی اثر میذاره ، کیو آکی یه دفترچه خاطرات داشت که خاباشو یا یه سری شهودهایی داشت یه سری چیزا میدید ، توش مینوشت اونو برای هوندا به یادگار میذاره ،هوندا همیشه این کتاب همراهش بود .

برف بهاری
برف بهاری

توی کتاب بعدی ینی اسبهای لگام گسیخته هوندا وکیل شده و سالها گذشته و اونجا با پسری اشنا میشه که میفهمه این پسر تناسخ دوستش کیو آکیه ، اون پسر هم بعد از گذر از قضیه های مفصلی جوون مرگ میشه ، کلا سرنوشت بنده خدا جوون مرگ شدن بود .

اسب های لگام گسیخته
اسب های لگام گسیخته

تو کتاب معبد سپیده دم که طاقچه هم برای چالش کتابخوانی معرفیش کرده ، هوندا تو این کتاب یه وکیل خبره اس که از طرف شرکتی دولتی برای یه کار حقوقی به بانکوک رفته ،اونجا هم کتاب خاطرات خابهای کیو آکی رو با خودش برده ، اونجا به همراهش میگه سالها پیش توی مدرسه دوشاهزاده تایلندی را میشناخته که عاشق هم بودن ، و از همراهش میخاد اگه ممکنه ببرتش و با اون شاهزاده ها دیدار کنه ، طرف میگه چرا که نه ولی الان همه ی اعضای سلطنتی با پادشاه توی سوییس هستن ولی شاید بشه با یکی از اعضای سلطنتی دیدار کرد و دقیقا همونجاس که حرف از یکی دخترای اعلی حضرت " پادشاه نه یه فرد اشراف زاده ای که هوندا میخاسته ببینه " به میون میاد که هفت سالشه و توی قصر تقریبا زندانیه . هوندا میپرسه چرا ، طرف میگه دختره عجیبه و از وقتی زبان باز کرده میگه اون یه ژاپنیه و خونه ش تو ژاپنه . اینجاس که داستان تناسخ دوباره ی کیو آکی شروع میشه .

معبد سپیده دم
معبد سپیده دم

اینها از متن کتابه که برای من جالب بود .

-شما نام واقعی بانکوک را میدانید ؟
+نه نمیدانم
-خوب اسم واقعیش این است : ...."یک جمله طولانی تایلندی "
+خوب اینها که گفتی یعنی چه ؟
-تقریبا غیرقابل ترجمه است ،اسم های تایلندی مثل تزیینات و ارایه های معابد پرشکوه و مزین به گل و بلبل و صرفا به خاطر بزرگنمایی های بی دلیل است . اینجا همه از اسم های اغراق امیز و برجسته استفاده میکنند و صفت ها و شاخ و برگها را مثل گوهرهای گرانبها و دانه های گردنبند به انها اویزان میکنند .

به هر حال کسی نمی بایست چنین می پنداشت که هوندا به ادمی یکسره پوچ گرا و علاقمند به مکتب کلبی و روی گردان از دنیا تبدیل شده است .

زوال فرشته
زوال فرشته

از نظر من هوندا یه ادم خیلی محتاط ، خونسرد و کسی بود که حتی اگه احساساتی میشد اصلا بروزش نمیداد و احساسات را در خودش میکشت . راستش با خوندن زوال فرشته که کتاب اخر بود هوندا از چشمم افتاد مخصوصا اینکه تو زوال فرشته شخصیت واقیعش را که همیشه پنهان میکرد با وجود سانسور های فراوان اون کتاب ، نشون داد . واقعا چه اسم به جایی برای این کتاب بود زوال فرشته ، یه اسم دوپهلو ، از یه لحاظ میشه به رو به زوال رفتن هوندا در نظر گرفتش و از یه نظر دیگه زوال رفتن کیو آکی و توهمات هوندا ...


من قبلا به این موضوع فک نکرده بودم ، وقتی یه کتابی را برای بار اول میخونی به نظرت محشر و قشنگه و یه سری نظرات مختص به اون دوره داری ولی وقتی بعد از چندسال بازم همون کتابو میخونی نظر متفاوتی نسبت به داستان ، شخصیت ها و جمله هایی که ممکنه تاثیر گذار باشن توی متن ، داشته میشی به نظرم خیلی خارق العاده اس این مورد . همچنین اینکه من بعضی موقعها بدون اینکه حواسم باشه بعضی داستان هایی که خوندم یهو یادم میان ، و درمورد کارایی که شخصیت اصلی داستان انجام داده و براش اتفاق افتاده فک میکنم ، فک میکنم وقتی یه کتابی را میخونین داستانش تو نهان شما نهادینه میشه و بعد از سالها اون ته نشین ها بالا میان با نظرات متفاوت ، شاید یک راه مقابه مغزم با سختی ها و ناملایمتی ها و افسردگی حادی که دارم باشه ، ازش ممنونم که اینجوری خودش را تسلی ؟ التیام میده . و از کتاب ها و از خودم که چقد فرهیخته ام که همچین کتابایی میخوندم و میخونم 😁😙🤪 . به نظرم کتاب حتی از نوع داستانش چیزهایی داره که نسبت بهشون بشه تفکر کرد و در هر زمانی قابل خوندن و قابل تامله .

نکته ای که به نظر خودم راجب خوندن این کتاب باید در نظر بگیرین اینکه با اینکه توی داستان و خیلی جاها اشاره شده که داستان ها بهم ربطی ندارن ولی اگه شما از کتاب اول ینی از برف بهاری شروع به خوندن کنین هم داستان براتون تاثیرگذارتر و قابل فهم تر میشه هم بهتر میتونین شخصیت هوندا را درک کنین . واقعا شخصیت پیچیده ای داشت . ترتیبش اینجوری : برف بهاری . اسب های لگام گسیخته . معبد سپیده دم . زوال فرشته .


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

 

💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

 

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    معرفی چند کتاب خوب

    معرفی کتاب از یوکیو میشیما  به نام " اوای موج ها "

    اوای موج ها

    چه اسم قشنگ و شاعرانه ای واقعا داره کتاب . توجه کنین اسمهای کتاب های میشیما همشون دارای بعدهای شاعرانه و قشنگین . ادم وقتی اسم رو میبینه حس خوبی بهش دست میده .

    جزیره ه که تو اوای موجها ازش نامبرده شده
    جزیره ه که تو اوای موجها ازش نامبرده شده

    فرض میگیریم اینجا اون فانوس دریایی تو کتابه

    داستانش تو یه جزیره ی زیبایی در ژاپن رخ میده که کار اکثر مردمش ماهیگیری و این چیزاس . شخصیت اصلی داستان یه پسریه که پدرش مرده و با مادر و برادر کوچیکش زندگی میکنه . از طرفی به زور دیپلم گرفته چون همش در حال کار کردن بوده . و الانم به عنوان دستیار ماهیگیر مث بقیه همسن و سالاش داره کار میکنه . یه روز دختر یکی از پولدارا و درست حسابی های جزیره که یه جا دیگه زندگی میکرده به جزیره میاد و زندگی پسر از اینجا دچار تغییر میشه .

    اینجا دیگه نود درصد اون زیارتگاهه که تو کتاب ازش یاد شده
    اینجا دیگه نود درصد اون زیارتگاهه که تو کتاب ازش یاد شده

    زیارتگاه
    زیارتگاه

    جای جای کتاب با توصیف های زیبا و چشمنواز از مناظر زیبای اون جزیره پر شده ، که من هرچی گششتم تو نقشه نتونستم پیداش کنم ولی جای تقریبیش رو پیدا کردم چون جزیره های دیگه ای که ازشون یاد شده رو تو نقشه پیدا کردم متاسفانه عکسهای خیلی کمی تونستم از جزیره ای که به زیبایی شهره هست رو پیدا کنم . انقد این توصیفات زیبا هستن که بهم حس خوب و ارامش بخشی میدادن برای همین بارها جملات رو میخوندم . کتاب قشنگی بود . کم حجمه و زود تموم میشه چون داستانشم یجوریه که باید یه سره خونده شه .

    کتاب دیگه ای که خوندم اسمش هست " موقرمز " که از اورهان پاموک نویسنده ی ترکیه ای است . من کلا ترکیه رو خیلی دوس دارم حتی قبلتر از اینکه عاشق کره بشم عاشق ترکیه بودم و هستم . خیلی مردم باحالی دارن و زبانشونم دوس دارم . اگه یه وقتی خاستم برم مسافرت خارج یا برم خارج زندگی کنم ترکیه رو برای این کار انتخاب میکنم گرچه همچنان تو پول دندون پزشکیم موندم 😑و حتی همچنان جویای شغلم 😥😪ولی کار خدا حساب کتاب نداره 🤔 خلاصه داشتم کتاب رو معرفی میکردم . قبلا از اورهان پاموک کتاب " خانه ی خاموش " را خونده بودم که دوسش داشتم ولی از این کتابش اصلا خوشم نیومد خیلی درهم برهم بود و داستانشم زیاد جذاب نبود برای همین نصفه ولش کردم .

    کتابی که الان در حال خوندنش هستم اسمش هست : " تلخ و شیرین : اندوه و تمنا چگونه باعث کامل شدن شخصیت ما می شوند " رمان نیست از این کتابای نمیدونم بهشون چی میگن پشتش نوشته خودیاری ولی از این روانشناسی مسخره ها که نفسشون از جای گرم بلند میشه ، از این استایلا نی . کتاب جالبیه که فحوای کلامش اینکه ادما مزاج های مختلفی دارن و مزاج سودایی رو بهش میگن غمگین ینی ادمی که خصیصه هاش به سمت غم بیشتره نه که همش غمگین باشه یا دنبال غم و ناامیدی باشه . اینکه مثلا وقتی یه موسیقی غمگین میشنوی یا وقتی یکی رو میبینی که تو بدبختی و دلت براش میسوزه و ناراحت میشی همه ی اینا نشون دهنده اینکه اون ادم مزاجش غمگینه و به اون سمت گرایش داره . همچین محتواهایی داره و کتابیه که فک میکنم باید چندین بار بخونمش تا قشنگ متوجه شم و توم رسوخ کنه . این کتاب را اولین بار تو کتاب فروشی دیدم و صفحه اولشو که خوندم بهش جذب شدم و خیلی از حرفایی که زده بود خوشم اومد ولی چون اون موقع هم کتاب نخونده داشتم هم پول کافی نداشتم ، نخریدمش تا عطشش درم باقی بمونه . چندوقت پیش که خریدمش تا الان تونستم یه فصلش رو بخونم و جاهایی که ازش خیلی به دلم نشسته را زیرشو خط کشیدم تا بعدا بیام و بنویسم تو یه پست جداگونه .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚سریال ژاپنی اولین عشق 💚سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲