قالب

سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비 :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비» ثبت شده است

هشتمین سالگرد سریال کره ای گابلین

هشتمین سالگرد پخش سریال کره ای  گوبلین ، گابلین مبارک . 

سریال کره ای گابلین

🥰 مطالب پیشنهادی 🥰 " گابلین " 

 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۷ بهمن ۰۳

    سریال کره ای صندوق ، چمدان 트렁크

     

    سریال کره ای صندوق ، چمدان 트렁크 

     

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    واقعا سریال پیچیده و غم انگیز و قشنگی بود . 

    داستان راجبه یه زوجه که سی ساله از بچگی دوست بودن و دوساله ازدواج کردن ، ولی تو هشت ماهگی زنه تصادف میکنه و بچه میمیره . از اون موقع زنه تصمیم میگیره که از مرده طلاق بگیره . و به مرده هم میگه که بیا جدا زندگی کنیم یه مدت تو برو ازدواج کن منم همینطور . حالا کسخله دیگه معلوم نی هدفش چی بود . احمقانه بود درهرحال . میره یه سازمانی که ازدواج های قراردادی ترتیب میده و یه زنی رو برای شوهرش انتخاب میکنه . اینجوری ازدواج قراردادی هان جانگ وون : گونگ یو ، شروع میشه . 

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    زن جدید ، نو این جی ، 5 ساله که تو این کاره . اون 5 سال پیش ده روز قبل از ازدواجش ، فیلم رابطه ی جنسی داماد و پارتنر داماد ، لو میره . داماد از قضا همجنسگرا بوده .این جی با علم به این موضوع میخاسته با مرده ازدواج کنه . حالا زیاد به اینجور دلایل نپرداخته درکل داستان . از اون موقع افسردگی گرفته و خیلی ناراحت  و داغونه و اینا و اتفاقی با این سازمانه اشنا و تصمیم میگیره این کار رو انجام بده . اون تو این 5 سال 5 تا ازدواج قراردادی موفق داشته و کارمند خیلی خوبی بوده . 

     

    این جی و جانگ وون یجورایی اینه هم بودن . هردوشون خیلی زخم خورده بودن از اطرافیان  و از زندگی . هرکدوم به یه طریقی . شاید این جی از فقر و جانگ وون از پولداری خیلی زیاد  . شاید اگه جانگ وون یه مرد معمولی و کارمند بود اتفاقای پیش اومده تو زندگیش انقد روش تاثیر نمیذاشت و درش نهادینه و انباشته نمیشد و انقد متلاشیش نمیکرد از لحاظ روحی . چون ادم وقتی سرش با بی پولی و پول در اوردن و بدبختی گشنگی و این چیزا گرم باشه زیاد به زخم ها و اسیب های روحیش توجه نمیکنه و کار کردن اونهارو یجورایی حل میکنه . باعث میشه بیشتر حواسش جمع باشه و حتی حسابگرتر میشه و راجبه کسایی که بهش نزدیک میشن بیشتر توجه نشون میده و اینجور وابستگی شدید به کسی که رو سرش دست میکشه پیدا نمیکرد . درهرحال من اینجوری فک میکنم .ممکنه که اینطورم نباشه . 

    خیلی شخصیت شکننده و زجر دیده ای داشت به قول خود گونگ یو که راجبه کاراکتر جانگ وون حرف میزد ، واقعا ادم بدبخت و طفلکیی بود . و متاسفانه باز هم اسیب ها از کسی جز خانواده به ادم نمیرسه و برای جانگ وون هم اینجوری بود . یه پدر عوضی و خبیث و کثافت و یه مادر بدبخت و افسرده که تهش خودکشی میکنه زخمهای جبران ناپذیری و طولانی مدتی رو به جانگ وون زده بود . حساسیت بیش از حدش به لوستر خونه و شی.شی. تی وی ها تو هرجایی اسانسور و یا هرجای دیگه ای نشان دهنده ی زخم های شدید دوران بچگیش بود . "باباش یه کنترل گر عوضی بوده و توی خونه تو لوستر و هرجایی در خانه دوربین گذاشته بوده تا مامانشو بپاعه ." جالبه که اصلا به این فکر نکرده بوده که از اون خونه بیاد بیرون یا خونه شو عوض کنه انگار یه چیزی همش اونجا نگه ش داشته بوده . نمیتونسته یجوری وسواس گونه بود . نمیدونم چجوری بگمش . 

     

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    درهرحال از بابای کنترل گر به این شخصیت تبدیل شده بود و از شانس بدش به یه زن کنترل گر و کثافت و هرزه چسبیده بود . 

    یکی از دلایلی که نمی فهمید که این زن داره کنترلش میکنه و رو مغزش کار میکنه و به جای اینکه حمایتش کنه و باهاش خوب باشه و کسی باشه که بتونه از دردهاش بکاهه بیشتر اونو به قعر افسردهگی و خوردن انواع قرص های روانگردان ترغیب کرده بوده . زنش واقعا خیلی انگل و حروم زاده و پتیاره بود . با اینکه میدونست جانگ وون چقد از دوربین بدش میاد و چقد از این کارای باباش صدمه دیده  بازم برداشته بود تو خونه ش دوربین گذاشته بود . واقعا چقد میتونه حروم زاده باشه و تازه بهش قرص هم می اورد و میگفت اگه نمیتونی بدون من دووم بیاری قرص بخور ...😑🤬😐 

    جانگ وون به خاطر این شخصیتش وابستگی شدید داشت به نظرم به خاطر همین نمیتونست از اون خونه از اون زن هرزه دل بکنه . 

    پدر مادرها غریب به اتفاق همگی ظالمن یه موجودات خودخواه و حروم زاده هستن . خبیث و کثافت . باعث میشن بچه هایی که خودشون به وجود اوردن صدمه های خیلی شدیدی ببینن . اصولا این جور ادما و درکل 90 درصد ادمای افسرده ی حاد اسیب های جدی رو از خانواده هاشون دیدن . اسیب هایی که همیشه باهاشون می مونه ، اونا تلاش میکنن اونارو تو خودشون حل کنن پیش روانکاو میرن قرص میخورن حتی مواد ولی نمیتونن . ناخوداگاه رفتارهایی ازوالدین بهشون میرسه و اونارو نشون میدن . اینجوری بیشتر از خودشون حالشون بهم میخوره از خود متنفر بودن ، پیدا میکنن . هیچ چیزی راضیشون نمیکنه . هیچ چیزی تسلی شون نمیده با هیچ چی التیام پیدا نمیکنن . غیر از عشق . اگه خوش شانس باشه و زن و مرد خوبی جلوشون قرار بگیره شاید بتونن با عشق همه ی اونا رو پاک کنن و بتونن زندگی نرمالی رو پیش بگیرن . 

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    سریال درکل حلقه ای از ادمای بدبخت بود . و ادمای انگل . چقد ادم میتونه از خودش دور بشه و چقد میتونه به خاطر اون اسیب هایی که دیده عقل و فکرش از کار افتاده باشه که باز هم با یه ادمی مث همونایی که بهش صدمه زدن ازدواج کنه ؟! و اختیار خودشو بده دست اونا . ینی واقعا چجوری اینجوری میشه ؟! 

    جانگ وون اخرش خودشم اعتراف کرد که سبک مغز بوده که اویزون زنش بوده . 

    جانگ وون فقط به یکی که طرفش باشه و همونجوری که هست بدون هیچ پیش داوری و بدون هیچ معلم بازی پیشش باشه به همچون ادمی احتیاج داشت . 

    خیلی شخصیت پیچیده ای بود . به نظرم میشد خیلی روی شخصیت و ارتباط بین جانگ وون و این جی مانور داد . همچنین وجود استاکری که مزاحم این جی بود فک میکنم زیاد نیاز نبود . ینی اگه اون استاکره کاری میکرد که زنه قبلی گونگ یو دیوونه بشه خیلی دلم خنک میشد . ولی الکی بود فقط . ادم بدبخت همیشه بدبخته همینه دیگه اون از ازدواجش اونم از شانسش ادم درست حسابی دنبالش نمی افته که انگل افتاده بود دنبالش هی مزاحمش میشد . 

    خلاصه که سریال قشنگی بود . گرچه کم بود و یه جاهاییش خیلی سکوت بود . ولی درکل بد نبود . بازی ها فیلمبرداری رنگ سریال اهنگا عالی بودن . داستانش یخورده جذابتر میشد باحالتر میشد فقط . 

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    یه مقاله راجبه این سریال اومده که خوندنش خالی از لطف نیست : 

     

     این تصور که ثمره عشق لزوماً ازدواج است خیلی وقته که از بین رفته است. با این وجود، نیمی از مردم هنوز فکر می کنند که باید ازدواج کنند و امیدوارند که هنگام ازدواج خوشحال شوند. با این حال، نرخ طلاق در کره به حدی است که بالاترین میزان طلاق در آسیا است. ازدواج چیست و چرا ما حتی بعد از ازدواج هم خوشحال نیستیم؟ به نظر می رسد درام های اخیر در حال بررسی علل و راه حل های این سوال هستند. 

     

     مجموعه نتفلیکس "Trunk" که در 29th منتشر خواهد شد، یک درام اقتباس شده از رمانی به همین نام است. داستان، که بر موضوع ازدواج یک ساله متمرکز است، روند بهبودی هان جونگ وون (گونگ یو) و نو جی (سو هیون جین) را به تصویر می کشد که ناراحتی و درد یکدیگر را از طریق ازدواج قراردادی بهبود میدهند .

    با این حال، این بدان معنا نیست که "چمدان" ازدواج را به شیوه ای عاشقانه یا مثبت به تصویر می کشد. در عوض، نشان می دهد که وقتی دو نفر بدون رشد کامل به عنوان یک موجود تنها ،ازدواج می کنند، وقتی سعی می کنند طرف مقابل را تصاحب کنند، یا به دلیل دیدگاه های اجتماعی، ازدواج می تواند به جای شروع خوشبختی، نقطه شروع  ناراحتی باشد.

    در پایان، داستانی که این نوع درام ها سعی در بیان آن دارد این نیست که "لازم نیست  ازدواج کنید " بلکه ازدواج محدود نکردن یکدیگر و یکدیگر روهمانطور که هست پذیرفتن و همانطور که هست صحبت کردن با یکدیگر است . درام ها در تلاش هستند که به این موضوع تاکید کنند . فقدان و نبود ارتباط " مکالمه " در سراسر جامعه مدرن از طریق نزدیکترین رابطه زناشویی به تصویر کشیده شده است. منتقد میگه که یک رابطه خوب رابطه ای است که در آن فرد قربانی اون  رابطه نشود.  چارچوب ازدواج رابطه شخصی بین دو نفر است. اگر در رابطه ای هستید که در آن عناصری را قربانی می کنید، آن را قطع کنید و رابطه را از نو بسازید.

     

    عکسای کاپلی گونگ یو و ساهیو جین . 

     

    سریال کره ای صندوق 트렁크

     

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    سریال کره ای صندوق 트렁크

     

    سریال کره ای صندوق 트렁크

     

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    سریال کره ای صندوق 트렁크

     

    🥰 مطالب پیشنهادی 🥰 " گابلین " 

    سریال کره ای صندوق 트렁크

    🥰سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🥰 سریال کره ای گابلین خدای تنها و درخشان  🥰عکس از سریال کره ای گابلین  🥰سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  🥰 سریال کره ای گابلین  🥰😎کتاب و سریال و مصاحبه گونگ یو 😎✨مصاحبه ی گونگ یو 

  • نظرات [ ۱۰ ]
    • دوشنبه ۱۲ آذر ۰۳

    مصاحبه ی گونگ یو

     

    گونگ یو میگه که درسته که سریال گابلین خیلی ترکوند ولی اون هیچ وقت بعد از اون سریال و یا از اینکه انقد ترکونده و اینا احساس خوشحالی نکرده . نتونسته از اون شادی احساس لذت کنه . خیلی از خودم پرسیدم که چرا همچین حسی دارم و مدتها این سوالو از خودم کردم ولی به جواب روشنی نرسیدم . زمان که گذشت به این فکر کردم که من به قلب خودم و احساس خودم گوش نمیکردم . میگه کلا هیچ وقت احساس خوشالی نکرده . کلا ادمی نیست که بگه عه این اینجوری شد پس خوشحالم . هیچ وقت بیان نمیکنه از کلمه خوشحالی استفاده نکرده . میگه که تا یک سال کاراکتر کیم شین باهاش مخلوط شده بوده . درش دفن شده بوده . میگه بازیی که من میکنم با بازی کسی دیگری متفاوته . چون طرز نشون دادن کاراکترها متفاوته . برا همین کاراکتری که من بازی میکنم به من می چسبه و بعد من متوجه نمیشم که الان اینی که هستم اون کاراکتره یا من واقعی هستم . ولی در اون زمان اینطور نبودم که این احساس رو بروز بدم درواقع نتونستم با احساساتم روبه رو بشم و به اونها نظمی بدم برای همین همه چیز روی هم انباشته شد ، از طرفی چون همه خوشحال بودن و افراد خیلی زیادی سریال رو دوس داشتن و در معرض دید زیادی بودم . کاراکتر کیم شین کاراکتر خیلی اسیب پذیری بود برای همین همونقدر که اسیب پذیر بود غم انگیز هم بود . 

     

    گابلین

     

    🍂 پست مرتبط 🍂

     

    🍂 سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🍂

    🍂 سریال کره ای گابلین 🍂

    🌺سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  🌺 

    🌺عکس از سریال کره ای گابلین  🌺

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۴ مهر ۰۳

    سریال کره ای کافه پرنس

    سریال کره ای کافه پرنس رو بعد از دوبار دراپ کردن در سالهای متفاوت ، بالاخره امسال قسمت شد دیدمش . 

    هم قشنگ بود هم مسخره . قشنگیش گونگ یو بود و داستان کافه و دوستان و خنده ها و روابط ساده و بدون پیچیدگی ، مسخرگیش موضوعش بود . نمیدونم چرا این سریال اون سالها انقد معروف شده بوده . بعضی اوقات کلا یه سریالی خیلی بی دلیل می ترکونه مث نسل خورشید که واقعا مزخرف بود . احتمالا این سریال هم جزو اون دسته س . گونگ یو با این سریال خیلی معروفتر شد . گونگ یو فوق العاده بود تو سریال خیلی بامزه و باحاله . اصلا بازیش خیلی طبیعیه . انگار خودشه . دختره هم خب خوب بود بد نبود ولی کاراکتر به شدت مزخرفی داشت .

    من اصلا نمی فهمم چرا باید یه ادم پولدار بره یه دختر گدا رو بگیره اونم همچین دختری رو . وحشیه خالص گشنه بی فرهنگ چقدم اعتماد به سقف داشت خوبه والا . واه  . بعضی موقعها هست ، یه دختری هست سطح خانوادش پایینه ولی خودشو کشیده بالا حداقل یه جای درست حسابی کار میکنه یخورده شان خودشو حفظ میکنه . اخه پسری مث هانگیول " گونگ یو " که سالها تو امریکا عاشق دختری مث یونجو بوده یهو نمیاد عاشق یه دختر به شدت متفاوت بشه که .

    بعد چون دیدن گونگ یو خیلی پرفکته و به دختره نمیاد قضیه تولد عجیب غریب هانگیول رو انداختن وسط . ینی زوری اومدن اینارو بهم اینجوری بچسبونن . اینکه بگن هانگیول پسر حروم زاده ی باباش بوده و مدتی تو پرورشگاه بود بعد اوردتش بزرگش کرده قابل درکه ولی اینکه بگن اصلا پسر خود باباهه هم نی پسر عشق جوونی باباش ، از دوست صمیمیش بوده ، یجورایی مث جون سان ، تو سریال 💚سریال کره ای سونات زمستان  💚 . ینی یجوری اینو پایین بیارن که اگرم رفت یه دختر سطح پایین گرفت ایرادی نداشته باشه .

    بعد دختره از هانگیول پول قبول نمیکرد حتی نمیخاست به این زودیا ازدواج کنه انگار مثلا با این وضع زندگی و کارش قرار بود 5 سال دیگه معجزه بشه که میگفت بیا 5 سال دیگه خب 5 سال دیگه هانگیول 35 ساله میشد درثانی اون یهو عاشق شده بود و میخاست چون مادربزرگش داره میمیره زودتر ازدواج کنه  . بعد که مامان بزرگه بهش پیشنهاد بورسیه داده بود که بره ایتالیا باریستا بشه ، سریع قبول کرده بود . خب پول هانگیولم پوله اونه دیگه چه فرقی میکنه مسخره . بعد تقریبا همه فهمیده بودن که دختره ، پسر نی ، دختره  ، حتی عاشق هم بودن رو با هانگیول اعتراف کرده بودن بعد هنوز نمیخاست بهش بگه که پسر نی دختره . ینی اصولش این بود که دختره یهو از چشم هانگیول بیفته ولی همچنان عاشق بودن و اینا . خیلی مسخره بود قضیه پسرونه کردن خودش ، مث ادم میتونستی بگی دختری ولی به کار احتیاج داری . اصلا سینه هاش تابلو بود مگه میشه نفهمن به اون گندگی بود سینه هاش . بعد جالبه دختره میرفت خونه پسر عموی هانگیول اونجا حموم میکرد بعد لخت لخت با حوله حموم اومده بود با اجوشی حرف میزد . ینی چی ؟ بعد با هانگیول یه کیس جون میکند بره . خیلی مسخره بود اینجاهاش . 

    قشنگیش فقط فضای قدیمیی سریال و پیچیدگی های شخصیتی که الانا برای ادما می سازن ، رو نداشت ، این قضیه همش غیررسمی حرف زدنشون که الانا زیاد شده تو سریال کم بود . درواقع داستان داستان خاصی نبود . چند تا جوون بودن رفته بودن یه کافه رو بگردونن هرکدوم داستان خودشونو داشتن که البته بیشتر از همه رو داستان عشقی هانگیول و دختره که نقش پسرارو بازی میکرد و پنهان کردن دختر بودنش و رفتارای مسخره و گشنه بازی دختره خیلی زوم کرده بودن . اصلا معلوم نبود دختره فازش چیه . همینجوری الکی یهو رفت با اجوشی دوست شد باهاش حرف میزد از این در از اون در ، حرفای مسخره و بی معنی . با گونگ یو اتفاقی اشنا شد و زوری میخاست ازش پول بگیره بعدشم کم کم به گونگ یو علاقمند شد و اینا . اصلا عروسی اجوشی و دوست دخترش رو نشون ندادن درست حسابی . قضیه کیم جه ووک رو نشون ندادن درست حسابی . اون پسره هاریم خودش کار داشت اصلا چجوری یهو اومد کافه کار کرد ؟! . خلاصه که مسخرگی زیاد داشت .

    ولی خب خنده دار و باحال  و پروانه ای هم بود به خاصر گونگ یو و کاراش . من این سریالو به خاطر اینکه لئو 20 دفعه نگاهش کرده . نگاه کردم میخاستم ببینم چیه که اون 20 دفعه نگاهش کرده . واقعا چجوری میتونه 20 دفعه یه سریالو ببینه ؟  미친 게 아니야 ?!💕😁

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۸ شهریور ۰۳

    برای دهمین بار فیلم کره ای قطاری به بوسان Train to Busan

    هیچ تاکید میکنم هیچ فیلم و سریال زامبی ای نمیتونه جای قطار بوسان رو بگیره . این فیلم محشر بود . یه اثرهنریه که همه چی توش داره ، ترس ، غم ، دلهره وحشت . واقعا عالیه . 

    فیلم کره ای قطار بوسان

  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۱۴ مرداد ۰۳

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     


     지은닥 : 아쩌씨 지금 내 머리카락 쳤어요 ?

    아 ... 그러니까 가슴에 검이 꽃히지 , 사람이 이런 게 꽃히는 데는 다 이유가 있다니까요 .

     ? 도깨비 : 너 어떻게 사람 아픈 데를 콕콕 찔러? 사이코패스야?

    지은닥 : 아쩌씨는 뭐 ! 처음부터 안  그랬는 줄 알아요 ? “ 너 도깨비 신부 아니다 “ “ 소문에 살지 말고 현실에 살아라 “

    자기는 뭐 , 콕콕 안찌르고 되게 푹신푹신했는 줄 아나 봐.

    도깨비 : 너 위해서 얘기한 거잖아 ! 너 위해서 !

    지은닥 : 나 위할 거면 , 남친이나 내놔요 ! 알바 , 이모네, 남친 !

    무슨 수호신이 이래 ? 안 이뤄젔잖아요 남친 !

    도깨비 : 여기 있잖아 네 남친

    지은닥 :여기 어디요 ? 여기 어디 ?

     도깨비 : 여기 !!! 네 앞의 나 !!!

     


     

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     

    جی اون تاک : اجوشی الان موهامو کشیدی ؟ آ.. برا همینه که یه شمشیر تو سینت فرو رفته ...حتما دلیلی داشته که اینجوری شدی ...

    گابلین : چطور میتونی رو نقطه ضعف مردم دست بذاری و نمک بپاشی رو زخمشون ؟ سایکوپسی ؟ 

    جی اون تاک : خودت چی ، فکر کردی خودت از اول رفتارت درست بوده ؟ " تو عروس گابلین نیستی ، تو شایعه ها زندگی نکن ، تو واقعیت زندگی کن " خودت حتما فک کردی که خیلی ادم نجیب و مهربونی بودی ...

    گابلین : به خاطر خودت اون حرفارو زدم ... به خاطر خودت ...

    جی اون تاک :اگه به خاطر منه یه دوست پسری چیزی بهم بده ...کار نیمه وقت ، خانواده خالم و دوست پسر ...چجور نگهبانی هستی ؟ براورده ش نکردی دوست پسر رو ...

    گابلین : دوست پسرت همینجاست ! 

    جی اون تاک : اینجا کجا کجا ...؟!

    گابلین : همینجا جلو روت ، من ! 

     

     

     

    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

     

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗مصاحبه ی گونگ یو 

     

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۹ اسفند ۰۲