قالب

کتاب ژاپنی :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب ژاپنی» ثبت شده است

پسر و مرغ ماهیخوار Boy and Heron

بالاخره : 

پسر و مرغ ماهیخوار(Boy and Heron)  

باد را میگیرم و شروع به دویدن میکنم بر اوار غلبه میکنم . در انتهای این مسیر کسی منتظر من است .
رویای تابش نور هرروز هفته … در را همین لحظه باز کن مثل فاش کردن رازهای پنهان … نمیتونم خودم را در حسرت چیزهای بیشتر نگه دارم . مثل کره میچرخم …ادمی که دوستش داشتم به جایی رفته که کسی ازش خبر نداره … با لبخندی مهربان در عین حال معمولی مانند روزهای دیگر… هنوز در جایی دور باران رو میگیرم و شروع به خواندن میکنم اگر دیده شوم اهمیتی نمیدهم . این مسیر ادامه داره چون همینطور ارزو کردم … من رویای دیدار دوباره رو می بینم همیشه و همیشه … لذت گرفتن دست کسی … رنج از دست دادن یک نفر … نمیتونم خودمو مجسم نکنم …
 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی
در یک جمله کوتاه میتونم بگم که فوق العاده بود . خیلی دوسش داشتم . مث تمام کارتونای دیگه ی هایائو میازاکی . به نظرم تلفیقی از کارتونای قبلی بود یه جاهاییش منو یاد هاول و یه جاهاییش منو یاد چهیرو مینداخت . یه جاهاییشم منو یاد کتاب داستان رو ون داستانی از امیلی رودا که من سالیان پیش تو کانون پرورشی کودک و نوجوان خونده بودم مینداخت . اون موقع ها چقد کتاب میخوندما . چقد کتابای قشنگ و بامفهوم و درست حسابیی بودن . یادش بخیر . داشتم میگفتم ...
اولاش یخورده کش داشت داستان و به نظرم داستان اصلی رو یخورده دیر شروع کرد ولی با اینحال نصف دوم انیمه .کارتون . واقعا قشنگ و پر از محتواهای باارزش بود  داستانش پر از نماد و استعاره‌ درباره جهان و آدم‌ها بود . 
یه تحلیل خیلی خوب از این انیمه پیدا کردم که میخام کلشو بذارم اینجا : 

ماجرای انیمیشن پسر و مرغ ماهی‌خوار دربارۀ پسری به نام ماهیتو(Mahito) است که مادرش را بر اثر یک آتش‌سوزی از دست می‌دهد. مادر و زنی که نماد سرزمین است، گویی این بچه سرزمین و هویتش را از دست داده و در آتش سوخته و حالا دنبال مادرش می‌گردد. صدای آژیر اولیه فیلم و ترکیبش در بستر مکانی ژاپن و آتش چیزی جز جنایت هسته‌ای هیروشیما و ناکازاکی را به یاد نمی‌آورد که طی آن آمریکایی‌ها با این استدلال که مانع مرگ انسان‌های بیشتری شوند، 220 هزار انسان را به قتل رساندند. در حالی که تقریبا جنگ تمام شده بود و گویی آمریکایی‌ها بیشتر دنبال آزمایش بمب اتم در یک آزمایش بزرگ انسانی بودند.

ماهیتو پس از آنکه مادرش را در آتش‌سوزی از دست می‌دهد پدرش با خاله‌اش ناتسوکو(Natsuko) ازدواج می‌کند و ناتسوکو حامله و صاحب فرزندی در شکم است. در انیمه پسر و مرغ ماهیخوار تأکید بسیاری بر وجوه فرهنگی اصیل ژاپنی می‌شود. از لباس‌های ژاپنی گرفته تا معماری ژاپنی و حتی دمپایی‌هایی چوبی و نمایش درشکه‌های خاص مرکب با دوچرخه که در ژاپن وجود داشته و رانندۀ درشکه با رکاب زدن آن را به حرکت می‌انداخته است.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

نمایش طبیعت مبتنی بر مبانی آیین شینتو که سرزمین و کوه قداست دارد، در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار جریان دارد.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

روایت‌هایی که به سراغ نمادگرایی و استعاره می‌روند، معمولاً در دریایی که خودشان خالقش هستند، غرق می‌شوند و نتیجه اثری است که اگر مخاطب هیچ پیش زمینه‌ای درباره استعاره‌ها و نمادها نداشته باشد، از اثر لذتی نمی‌برد. The Boy and The Heron هم نمادهایی دارد که به فولکور ژاپنی برمی‌گردد و هم استعاره‌های خاص خودش را می‌سازد.

در فرهنگ ژاپنی، مرغ ماهی‌خوار به عنوان پیام رسان دو جهان شناخته می‌شود و از آن طرف، طوطی‌ها نمادی از ارتش خارج از کنترل و وحشی ژاپن آن زمان هستند که مختص خود اثر است. در نتیجه، فهمیدن این موضوع سخت نیست که شاه طوطی‌ها نه تنها نمادی از هیروهیتو است، بلکه می‌تواند به عنوان نمادی از تمامی دیکتاتورها و خون خوارانی باشد که می‌خواستند صلح و آرامش را به جهان بازگردانند و در انجام این کار نه تنها خودشان شکست می‌خورند، بلکه جان خودشان و هزاران نفر دیگر را به خطر می‌اندازند.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

از آن سو، ما پلیکان‌ها را داریم که برخلاف رفتار خشنی که از خود نشان می‌دهند، به ادعای یکی‌شان پرندگانی بی‌آزار بوده و به خاطر کمبود ماهی، به خوردن واراواراها روی آوردند. واراواراهایی که خود نماد ذات پاک کودکان در معرض جنگ هستند. پلیکان‌ها همان مردمانی هستند که به ناچار، درگیر جنگ شده و در نهایت، این خرابی جهان کاری می‌کند که خودشان به وحشی‌گری روی بیاورند که بالاجبار، خرابی‌های بیشتری را پدید آورند و جان افراد بی‌گناهی را بگیرند، هرچند که خودشان از آن دوری کنند.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

میازاکی آشکارا روی این تفکر پافشاری می‌کند: جهانی خالی از جنگ، غم و درد توهمی بیش نیست. شخصیت خان ‌دایی خودش را در جایی، دور از دسترس همگان قایم کرده و سعی دارد با سنگ‌هایی نظم و آرامشی به این جهان بدهد. اما این تصور خان دایی کاملاً پوچ است. هیچ جهانی نمی‌توان یافت که آرامش همیشه در آن در جریان باشد حتی اگر سنگ بناهای آن عاری از هر کثیفی باشند. حقیقت تلخی که نمی‌توان آن را نادیده گرفت، این است که تا وقتی تضادی برای چیزی وجود نداشته باشد، آن حقیقت درکش غیرممکن است.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

تا وقتی درد نباشد، راحتی بی‌معنا می‌شود. چگونه می‌توان خیر را بیان کرد اگر شری در کار نباشد؟ این دو نیاز دارند در کنار هم باشند تا به یکدیگر ارزش بدهند و این جهان را شکل بدهند. بله، متاسفانه راه فراری از جنگ نیست. هر لحظه ممکن است آدم با غمی بزرگ رو به رو شود و اگر قدرت کنار آمدن با آن را نداشته باشیم، در دوری باطل قرار می‌گیریم که هیچ خروجی مثبتی برایمان ندارد و تنها سعی می‌کنیم با نابود ساختن زیربناهای چیزی، آن را بسازیم.

اثر راه حل کنار آمدن با غم را بهمان معرفی می‌کند: فراموشی. فراموشی کاملاً عادی است. انسان گاه مجبور است اتفاقاتی از زندگی‌اش را به طور کامل فراموش کند تا بتواند ادامه بدهد. این احساس غم، می‌تواند به احساس گناهی تبدیل شود که شاید انسان از حضور آن عزیز به اندازه کافی قدردانی نکرده و باید به هر طریقی که شده، او را برگرداند. به نوعی، حتی میازاکی به مخاطبانش این پیشنهاد را می‌کند که فراموشش کنند.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

 قهرمان داستان ما، به جای آنکه احساسات را به زبان بیاورد و نشان دهد چقدر از همه‌ چیز خشم دارد، با حرکاتش آن را به نمایش می‌گذارد و به همین دلیل، میازاکی توانسته تصویری واقعی از غم را نشان دهد.

همیشه سوگواری به صورت گریه و زاری مداوم نیست و ماهیتو با عصبانیت و آسیب زدن به خودش (که به مدرسه نرود و کمتر احساس اذیت شدن کند)، به مخاطب می‌فهماند که عزادار مادرش است. دیگر واقعیتی که میازاکی از آن سخن می‌گوید، همین عدم توانایی انسان در استفاده از کلمات برای نشان دادن احساساتش است. با اضافه کردن و تاکید بر سکوت در طول داستان، میازاکی احساسات را در قالب موسیقی، منظره‌ها و صورت شخصیت‌ها نمایش می‌دهد و نتیجه کار، باورپذیرتر کردن احساسات شخصیت‌ها شده است.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

ماریکو ناگای، استاد ادبیات ژاپنی در دانشگاه تمپل ژاپن می‌گوید: اولین اشاره شناخته شده به مرغ ماهی‌خوار در ادبیات ژاپنی ممکن است در کوجیکی باشد. کوجیکی قدیمی‌ترین اثر ادبی ژاپن است که در سال ۷۱۲ گردآوری شده است و حاوی تعدادی اسطوره آفرینش است که ستون فقرات دین بومی شینتو و فرهنگ بومی این کشور را تشکیل می‌دهد. در قصه‌ای، وقتی شاهزاده‌ای دور از خانه می‌میرد، روحش به پرنده‌ای سفید تبدیل می‌شود. ناگای می‌گوید اگرچه به صراحت از آن به عنوان مرغ ماهیخوار نام برده نشده است. مرغ‌های ماهیخوار اغلب در اطراف واقعه مرگ ظاهر می‌شوند و پرندگان به طور کلی با مرگ و تشییع جنازه همراه هستند. مرغ‌های ماهیخوار اغلب در داستان‌ها به‌عنوان پیام‌آور خدایان یا نماد پاکی و انتقال عمل می‌کنند. نمایشنامه‌ای به نام «ساگی» بر اساس داستانی از هایکه نوشته شده است. در این نمایشنامه، امپراتور دایگو یک مرغ ماهیخوار را می‌بیند و دستور می‌دهد آن را بگیرند، سپس وقتی که برای دربار می‌رقصد خوشحال می‌شود و آن را آزاد می‌کند تا پرواز کند. مرغ‌های ماهیخوار برای کشاورزان ژاپنی آشنا هستند و اغلب در مزارع مشاهده می‌شوند.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

شیراساگی نومای  رقصی آیینی است که از سال ۱۶۵۲ به طور منظم در معبد سنسوجی در توکیو اجرا می‌شود. در این رقص، رقصندگان لباس مرغ ماهیخوار سفید پوشیده‌اند و همراه با موسیقی فلوت و طبل می‌رقصند. این رقص آیینی در واقع برای دفع طاعون انجام می‌شده است. دیگو پلکیا، دانشیار دانشکده مطالعات فرهنگی در دانشگاه کیوتو سانگیو می‌گوید: بازیگران این نمایش لباس‌های سفید رنگی برای نماد پاکی پرنده می‌پوشند.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

در انیمیشن پسر و مرغ ماهیخوار، مرغ ماهیخوار نقش هدایتگری برای ماهیتو دارد. در واقع پرنده‌ای که نماد فرهنگ ژاپنی است باعث می‌شود پسری که در وضعیت بغرنج عاطفی قرار دارد، مادرش را از دست داده، پدرش بلافاصله با خاله‌اش ازدواج کرده و هنگام حضور در مدرسه بچه‌های مدرسه او را پس می‌زنند و برای اینکه مدرسه نرود با سنگ به سر خودش می‌زند، این مرغ ماهیخوار است که در خواب و بیداری باعث می‌شود او راهش را پیدا کرده و به عمارت کنار خانه‌شان برود. مرغ ماهیخوار که در واقع مردی داخل شکم آن است و حرف می‌زند و یک مرغ ماهیخوار عادی نیست، به او می‌گوید اگر می‌خواهی مادرت یعنی ریشه، هویت و اصالتت را پیدا کنی به سمت عمارت بیا.

شخصیت‌های انیمه پسر و مرغ ماهیخوار شباهت‌هایی با شخصیت‌های آثار قبلی میازاکی دارند. خود ماهیتو شبیه جیرو، نقش اول انیمه باد برمی‌خیزد است و یکی از پیرزن‌های خدمتکار، شبیه شخصیت سوفی طلسم شده در قلعه متحرک هاول است.

شخصیت ماهیتو در فیلم عمق روانشناختی دارد؛ او هر شب زمانی که می‌خوابد خواب مادرش را می‌بیند که در آتش می‌سوزد و او اشک می‌ریزد و تحت تاثیر قرار می‌گیرد. در واقع سردی روانی او از همین اتفاق ناگواری است که برایش افتاده است. مبتنی بر نظریات روانشناسان معتقد به مکتب روانکاوی مانند فروید رؤیا در واقع بازتابی از مسائل روانی افراد است که خودش را نشان می‌دهد، حال گاهی مطابق خواب ماهیتو مستقیما سوختن مادر را نمایش می‌دهد و گاهی به صورت نمادین و غیرمستقیم مسائل پیچیده به نمایش گذاشته می‌شود که نیاز به تحلیل دارد. البته مطابق تعالیم دینی خواب گاهی منشأ الهی یا شیطانی دارد و گاهی فقط اضغاث و احلام(خواب‌های بی‌معنا) است.

زمانی که ماهیتو و ناتسوکو در خانه میان جنگل ساکن می‌شوند، ماهیتو به واسطۀ مرغ ماهیخوار سخنگو متوجه عمارت یا برجی می‌شود. ناتسوکو توضیح می‌دهد که عموی بزرگش برج را ساخته است، او آنقدر کتاب خواند که دچار جنون شد، سپس سیلی آمد که مسیر به سمت برج را مسدود کرد و دیگر خبری از عمو نشد و به دلیل خطر ریزش ورودی برج بسته شد.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

طرح اصلی داستان انیمه پسر و مرغ ماهیخوار دربارۀ نجات مادر است. با راهنمایی‌های مرغ ماهیخوار که واقع چنان شخصیت مثبتی هم ندارد و دوست دارد در فرصت مناسب خیانت کند، ماهیتو همراه می‌شود، به برج می‌رود و سپس به جهان زیرین تا بتواند مادرش را بیابد. نقش مادر بسیار در این انیمه پررنگ است، ناتسوکو که خاله ماهیتو است نقش مادری دارد و حامله است و از ماهیتو می‌خواهد که دست روی شکمش بگذارد. ماهیتو اصلا برای پیدا کردن خاله‌اش(نامادری‌اش) به این برج پا می‌گذارد. پس از آنکه به جهان زیرین می‌رود و با خانم ماهیگیر(کریکو) روبرو می‌شود او هم مانند یک مادر از ماهیتو حفاظت می‌کند و در خانه جایش می‌دهد و برایش غذا می‌پزد، طلسماتی به شکل مجسمه بهش می‌دهد و همراهش می‌کند و سپس وقتی با هیمی دختر آتشین روبرو می‌شود او نیز همان مادرش در سنین کودکی است، زمانی که مادرش در سنین کودکی در سمت برج پیدا می‌شود و بعد از یکسال برمی‌گردد. در واقع با آنکه مادرش را ماهیتو از دست داده اما در تمام ماجرا از مادر یا افرادی که دنبال مادری کردم برای او هستند استفاده می‌کند و در نهایت خاله‌اش را نجات می‌دهد و به جهان اول برمی‌گرداند. در خواب دیگری که ماهیتو دارد و در آن مرغ ماهیخوار را می‌بیند و سپس قورباغه‌ها از بدنش بالا می‌روند و ماهی‌ها می‌گویند باید با ما بیایی، همین ناتسوکو در خواب با پرتاب کردن تیری سوت‌دار از کمان که البته همین در شینتو هم جایگاه دارد، نجاتش می‌دهد.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

ناتسوکو با تیر سوت یعنی تیری که سامورایی‌های فئودال می‌انداختند و هنگام پرتاب سوت می‌زد باعث می‌شود در خوابش، مرغ ماهیخوار و قورباغه‌ها فرار کنند. نام این تیر و کمان در فرهنگ ژاپنی کابورا یاست. کابورا به معنای شلغم است بنابر اصطلاح ژاپنی از نظر فنی به معنای تیرهای شلغم‌شکل است. در آیین شینتو صدایی که پیکان کابورایا ایجاد می‌کند، برای دفع تأثیرات شیطانی است و در واقع پس از پرتاب تیر وقتی که مرغ ماهیخوار و قورباغه‌ها فرار می‌کنند در واقع این‌ها ارواحی شیطانی هستند که دارند فرار می‌کنند.

تیر و کمان‌های دیگری نیز در فرهنگ شینتو هست که در مراسمات استفاده می‌شود و قداست دارد، مانند هامایا(Hama Ya)، هامایومی(Hama Yumi) و آزوسایامی(Azusa Yumi).

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

در نبردها، به ویژه در حوالی دوره هیان  کابورایا پرتاب می‌شد تا به دشمن هشدار دهد. همچنین اعتقاد بر این بود که صدای سوت می‌تواند ارواح شیطانی را از بین ببرد و به کامی علامت بدهد تا از آن‌ها حمایت کنند. منظور از کامی  خدایان، ارواح، اساطیر معنوی یا طبیعی شینتو هستند. در شینتو، کامی از طبیعت جدا نیست، بلکه از طبیعت است و دارای ویژگی‌های مثبت و منفی و خیر و شر است. آن‌ها نمونه‌ای از آنچه هستند که بشریت باید به سوی آن تلاش کند.

اعتقاد دارند که کامی از این جهان پنهان است و در یک وجود مکمل زندگی می کند که منعکس‌کننده وجود ماست. به ویژه در حوالی دوره هیان، قبل از نبرد کابورا یا پرتاب می‌شد تا به دشمن هشدار دهد. تیراندازی طرفینی با کمان برای مدتی غیرعادی نبود، و برای مثال در نبرد کوریکارا در سال ۱۱۸۳، پانزده تیر از طرفین، سپس سی، سپس پنجاه، سپس صد، به هر طرف شلیک شد. و بعد با یکدیگر درگیر جنگ شدند. همچنین غیرمعمول نبود که پیام‌هایی به این تیرها بسته شود و به قلعه‌ها، اردوگاه‌های جنگی یا مانند آن شلیک کنند.

پس از اینکه ماهیتو در خواب این اتفاق را می‌بیند که ناتسوکو با کمان کابورایا از او دفاع می‌کند او در بیداری با چوب بامبو برای خودش تیر و کمانی می‌سازد. و بعد به انتهای این تیر و کمان پری آبی رنگ از مرغ ماهیخوار اضافه می‌کند که باعث می‌شود تیر بتواند پرواز کند و قابلیت خاصی پیدا کند و آسیب به آن پر باعث آسیب به خود مرغ ماهیخواری می‌شود.

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

ماهیتو سپس در میان کتاب‌ها، کتابی از مادرش می‌یابد به نام اینکه چگونه زندگی می‌کنی؟کتابی که در سال ۱۹۳۷ مادر ماهیتو برای فرزندش نوشته است تا بفهمد چطور زندگی کند و ماهیتو خوشحال می‌شود که مادرش(هاتسوکو) این کتاب را برایش باقی گذاشته است. در واقع این کتاب، کتابی واقعی است که انیمه پسر و مرغ ماهیخوار به آن اشاره دارد و پس از اکران فیلم باعث شد این کتاب ژاپنی در ژاپن نادر شود و فروش بسیاری پیدا کند. این کتاب در سایت مِرکاری که فروشگاه آنلاین ژاپنی است یک میلیون و هشتصد هزار فروش داشته است.

کتاب چگونه زندگی می‌کنی دربارۀ جونیچی هوندا دانش‌آموز ۱۵ساله دبیرستانی است که با نام مستعار خود به نام کوپرو به نام ستاره‌شناس اروپایی کوپرنیک شناخته می‌شود. او ورزشکاری با استعداد تحصیلی و محبوب در مدرسه است. پدر کوپرو یکی از مدیران بانک است که در جوانی از دنیا رفته و کوپرو با مادرش زندگی می‌کند. عمویش (از طرف مادرش) در این نزدیکی زندگی می‌کند و مرتب به ملاقاتش می‌رود. کوپرو و ​​عمویش خیلی صمیمی هستند. در واقع می‌توان عموبزرگ انیمه پسر و مرغ ماهیخوار را اقتباسی از عموی کوپر دانست. کوپرو در کتاب چگونه زندگی می‌کنی با عمویش مشورت می‌کند و از حمایت او برخوردار می‌شود. عمویش نیز این تعاملات را در یک دفتر خاطرات می‌نویسد و می‌گوید که تا در نهایت این دفترچه یادداشت را به کوپرو خواهد داد. در پایان رمان، کوپرو در پاسخ به عمویش تصمیمی در مورد نحوه زندگی آینده‌اش می نویسد و رمان با پرسیدن این سوال از سوی راوی به پایان می‌رسد: «تو چگونه زندگی می‌کنی؟»

 پسر و مرغ ماهیخوار آخرین اثر هایائو میازاکی

زمانی که ماهیتو به برج می‌رسد. مرغ ماهیخوار از نقاشی روی عمارت بیرون می‌آید و جان می‌گیرد. نقاشی‌های متعددی دربارۀ مرغ ماهیخوار در فرهنگ ژاپنی وجود دارد. سپس ماهیتو مادرش را می‌بیند که وسط عمارت دراز کشیده است و وقتی ماهیتو به او دست می‌زند شبیه مایع رنگی می‌ریزد و در واقع اثری هنری است که مرغ ماهیخوار آن را ساخته است و واقعی نیست. در انیمه اشاره می‌شود که خاندان ماهیتو خاندانی ثروتمند هستند و خدمتکاران زیادی دارند و تنها او با خون خاص خودش است که می‌تواند جانشین عموبزرگ در جهان زیرین شود و تنها او و همخون‌های او هستند که می‌توانند صداهای موجود در عمارت را بشنوند. در این هنگام مردی از بالای عمارت شاخه گل سرخی به زمین می‌اندازد و سپس به مرغ ماهیخوار می‌گوید ای پرنده کودن راهنمای پسر در دنیای ما باشی. در واقع این پسر شرافتی شبیه خاندان‌ سلطنتی در آیین شینتو دارد که امپراتور در واقع در ادامۀ نسل آماتراسو خدای خورشید است و پرستیده می‌شد.

پس از آنکه ماهیتو به جهان زیرین می‌رود. به مکانی معبد مانند با در طلایی می‌رسد که بالای در نوشته است آنان که در جستجوی دانش هستند نابود خواهند شد که اشاره به عمویزرگ دارد که قبلا گفته بود آنقدر کتاب خواند تا دیوانه شد. پلیکان‌ها در آنجا بهش حمله می‌کنند و کریکو زن ماهیگیر نجاتش می‌دهد. سپس به ماهیتو می‌گوید باید مراقب باشیم تا ارباب مقبره بهمان آسیب نزند، سپس دایره‌ای همانند مندیل جادوگران دور خودش و ماهیتو می‌کشد و زیرلب اذکاری می‌گوید تا ارباب مقبره که در واقع یادآور نوعی شیطان یا جن است به آن‌ها آسیبی نرساند. سپس می‌گوید که از مکان عقب عقب بیایند.

در واقع مقبره سنگی یک مگالیث یا مگالیت(Megalith) است. مگالیث‌ها بناهای سنگی باستانی هستند که در جاهای مختلفی از دنیا دیده شده‌اند. این‌ها گاهی مقبره برای مردگان بوده‌اند و گاهی نقش یک پرتال را بازی می‌کرده‌اند و گهگاهی نیز در مسائل نجومی استفاده می‌شده‌اند. مگالیث‌ها در ژاپن محدود هستند و بیشتر در کره‌ وجود دارند. مگالیث به مدلی که در انیمه هست یعنی دو سنگ عمودی در کنار و یک سنگ افق روی آن در واقع دُلمن نام دارد که نمونه‌ش را می‌توانید در جزیه گانگوا کره جنوبی ببینید که قدمتی حدود 3هزار سال قبل از میلاد دارد.

پسر و مرغ ماهیخوار

مگالیتیک‌ها(یا مگالیث‌ها) در شمال شرقی و جنوب شرقی آسیا یافت می‌شود. در لیائونینگ،  شاندونگ و ژجیانگ در چین، ساحل شرقی تایوان ، کیوشو و شیکوکو در ژاپن، استان دانگ نای در ویتنام و جنوب آسیا یافت می‌شوند.  بیشترین مگالیتیک‌ها در کره است. باستان‌شناسان تخمین می‌زنند که ۱۵۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ مگالیت در شبه جزیره کره وجود دارد.

در جهان تخیلی زیرین که در واقع جهان ماقبل این جهان است. روح‌های بامزه سفید رنگ گردی به نام وارواراها وجود دارند که در واقع انسان‌ها قبل از به دنیا آمدن هستند. 

در واقع این جهان خاص در مسیر آیین شینتو و آنیمیسیم و روح‌دار بودن طبیعت است. در این جهان زمان و مکان قابل تغییر و خدشه هستند و حالتی غیر مادی دارند. طوطی‌های این دنیا که آدم‌خوار هستند، وقتی به دنیای اصلی برگردند به طوطی معمولی تبدیل می‌شوند، مادرِ ماهیتو در قالب بچه در آنجا حضور دارد، عموبزرگش در آنجا هست، در راهرویی که پر از در است به جاهای مختلفی دسترسی مکانی دارند و تمام این مکان حول یک سنگ قدرتمند ساخته شده است و خدای این جهان یک خدای احمق است، کسی که که صرفا چون عشقش کشیده شرور را خلق کرده تا پلیکان‌ها مجبور به خوردن وارواراها(انسان‌های قبل از تولد) باشند و بعد بسوزند و زجر بکشند.

به گفته توشیو سوزوکی، پسر و مرغ ماهیخوار گران‌ترین فیلمی است که تا به حال در ژاپن تولید شده است. این فیلم از هیچ تبلیغاتی جز پوستر مشهور استفاده نکرد. استودیو گیبلی هیچ تریلر، تصویر، خلاصه یا جزئیات بازیگری فیلم را قبل از اولین نمایش در ژاپن منتشر نکرد. در میان جوایز متعددش، برنده جایزه بفتا برای بهترین فیلم انیمیشن و جایزه گلدن گلوب برای بهترین فیلم بلند انیمیشن شد و همچنین نامزد جایزه اسکار بهترین انیمیشن بلند شد و احتمالا برندۀ اسکار بهترین فیلم سال هم بشود.

سوزوکی گفته: این فیلم پرهزینه‌ترین فیلم ژاپن است اما در گیشه این کشور نزدیک به ۸۰ میلیون دلار فروش داشته است. سوزوکی برای انجام این کار نیاز به استخدام تعدادی از با استعدادترین انیماتورهای ژاپنی خارج از گیبلی داشت از جمله ناظر انیماتور تاکشی هوندا. به دلیل کاهش استقامت و ضعف بینایی، میازاکی نمی‌توانست مانند زمانی که در اوج قدرت خلاقانه‌اش بود، بر تولید نظارت کند و برای ترسیم، ترسیم مجدد و بازنگری به توصیه‌های هوندا تکیه کرد. میازاکی به علت یا به بهانۀ کهولت سن حتی در نمایش اولیه و مراسمات تبلیغاتی شرکت نکرد.

هالیوود ریپورتر دربارۀ فیلم پسر و مرغ ماهیخوار اشاره کرده که فیلم عناصری از کتاب(چگونه زندگی می‌کنی؟) را حفظ کرده است که بر موضوع رشد معنوی تأکید دارد. این فیلم که به تفاسیر گوناگون باز است، اساساً انعطاف‌پذیری را در برابر درگیری و غم و اندوه نشان می‌دهد، در حالی که از پرورش دوستی‌های معنادار و اتحادهای قابل اعتماد حمایت می کند و در نهایت پیشرفت را ارتقا می‌دهد و «انسانیت و درک را برای جهان» پرورش می‌دهد

انیمه پسر و مرغ ماهیخوار در نهایت با نابودی دنیا به دست پادشاه طوطی‌ها اتفاق می‌افتد، احتمال دارد پادشاه طوطی با توجه به ظاهر سلطنتی اروپایی‌اش تطبیق بر پادشاه انگلستان شود که وقتی برای مدیریت جهان دخالت می‌کند باعث نابودی جهان می‌شود. در نهایت ماهیتو با ناتسوکو و مرغ ماهیخوار از جهان زیرین نجات پیدا می‌کنند و بر خلاف دیگر اشخاص به دلیل اینکه ماهیتو یک بلوک از قطعاتی که می‌شد باهاش جهان زیرین را با آن ساخت با خودش آورده است و همین باعث شده که فراموش نکند به این معنا که پسر تغییر کرده است و حال با تجربیاتی که دارد می‌تواند همچون خدایی با آن بلوک نمادین که در دست دارد جهان خودش را پس از جنگ از نو بسازد. درونمایه اصلی انیمه پسر و مرغ ماهیخوار خودباوری شخص ژاپنی است و انیمه زمانی تمام می‌شود که جنگ تمام شده و ناتسوکو، پدرش و برادر ناتنی‌اش که به دنیا آمده قرار است پس از جنگ جهانی دوم که به توکیو باز گردند و جهان نویی را بسازند که در واقعیت هم ژاپن اگرچه بله‌قربانگوی صهیونیست‌ها و آمریکایی‌ها بود و تحقیر شده و می‌شود، اما در حال حاضر به یکی از اقتصادهای بزرگ جهان با خودباوری اقلا در زمینه اقتصاد بدل شده است./

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • جمعه ۱۵ تیر ۰۳

    برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز Hazakura to Mateki

    داستانی از اوسامو دازای 

    برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز Hazakura to Mateki 

    این داستان هم از کتاب های داستان همشهری ، ویژه ی نامه ی نوروز 96 ،که دوسش داشتم . مخصوصا این پاراگرافش که یاد خودم و خیلی از دخترای این مدلی می ندازه . 

    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز


    همه ی اون نامه ها رو می نوشتم و برای خودم میفرستادم مسخره م نکن جوونی خیلی مهمه، خیلی. من بعد از این که مریض شدم اینو فهمیدم این که آدم خودش برای خودش نامه بنویسه کار کثیفیه ،فلاکت باره ،احمقانه است .کاش واقعا با یکی معاشرت میکردم کاش یکی در زندگی ام بود. من تا حالا عاشقی که هیچ، حتی با یه مرد غریبه حرف هم نزدم تو هم مثل منی دیگه خواهر ما اشتباه کردیم زیادی سربه راه بودیم. 

    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ 💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚💚 داستان هزار و یک روز   💚سفر انار 💚💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • جمعه ۱۷ فروردين ۰۳

    قالب جدید

    سلام قالب جدید خیلی 마음에 들었네요  خیلی خوشم اومد . به دلم نشست . عکسشم شاید مدتی عوض نکنم .اینجا گوانگ هه مون  Gwanghwamun ، درِ گوانگ هه است که در اصلی کاخ کیانگ بوک Gyeongbokgung که کاخ اصلی و بزرگ کره اس . یه در معروف که وسط سئوله و تازگی نوشته ی بالاشو که خراب شده بود رو درست کردن . کیوهیون یه اهنگ معروف داره که عنوانش هست :  روبه روی گوانگ هه مون . at Gwanghwamun . لینک یوتیوبشو گذاشتم . خیلی اهنگ قشنگیه . راستش البوم جدید کیوهیون هم اومده ولی من چندوقتیه تو مد اهنگای ریتمیک هستم نه اهنگای اروم برای همین زیاد دوس نداشتم اهنگشو .

    این روزا دوباره اهنگای گروه هایلایت رو دارم گوش میدم . قشنگن  . و هیچ وقت استایلشون تغییر نکرده حتی با اینکه گروه 4 نفره شده و کمپانی عوض شد و این همه وقایع . حیف رپر گروهشون که اسمش یادم نی از گروه رفتش چندسال پیش . گرچه تازگی تو یوتیوب دیدم که اهنگ جدید داده بودش . کاش میشد حالا که دوباره کامبک داده با گروه یکی میشدن . ولی همچین چیزی یه چیز محاله تو کره . به شکل عجیبی .انگار یه قانون نانوشته س .

    اتفاقا جدیدا خبر قرار گذاشتن جون هیونگ با هیونا اومده ، یه عده به هیونا هیت میدن که چرا با داون تموم کردی رفتی با این پسره که قبلا اون قضیه رو داشته ، یه سری به جون هیونگ که تو فلانی و اینا چطور جرات میکنی قرار میذاری . خلاصه خر توو خریه . من خوشالم از اینکه می بینم داره زندگی عادیشه میکنه ولی از طرفی از هیونا خوشم نمیاد گرچه قشنگ جلوی زورگویی ها وایمیسته و به کونش نی مردم چی میگن ولی یخورده زیادی بازه یجوریه شبیه جند...هاس . 🙄🤦‍♀️ بعداخه هیونا چقد با پسرای کیوب قرار میذاره ، مونده ایلهون فقط ... اول با هیونگ سونگ از همین گروه بیست قرار میذاشت ، بعدش رفت یادم نی با کی بعدش اومد با داون که تو پنتاگون بود و باعث شد به خاطر قرارشون داون از پنتاگون بیاد بیرون . حتی با ایلهونم تا جایی که میدونم حرفایی بود . حالا هم با جون هیونگ . خوبه رو پسرای بی تو بی چتر نکرده . غیر ایلهون البته . 

     

    اهنگ جدید گروه sf9 رو گوش میدم که قشنگه . عنوان اهنگ اسمش هست bibora ، که استعاره برای بارانه  که نمادی از اشک و مالیخولیا در غیاب یک عزیز است . تازگی اسم اینستای کره ایم رو به این کلمه تغییر دادم . 🤣 . اون یکی اینستای تکست و عکس نوشته ام هم هیششششششششکی نمی بینه . عجیبه واقعا . از صب چندتا وبلاگ دیدم و خوندم یه سری ها خیلی وقته اپدیت نمیکنن . هوس کردم قالب رو عوض کنم و خودمو تو زحمت انداختم . و دیروز یه کتاب اوردم از کتاب خونه ی ولنجک ، کتابی بود که چندسال پیش دوس داشتم بخرمش به نظرم جذاب بودش . حالا ببینم چیه . بعدا شاید پستشو گذاشتم و پست یه کتاب دیگه ام باید بذارم که هنوز وقت نشده . سریال سون او گوگ رو دیدم تموم کردم و امروزم اگه وقت شه میشینم ادامه سریال اهنگ عاشقانه خیالی رو ببینم . گشنمه . خب اینم از قالب جدید . از اونجا که خبردار شدم این سایت هم همچنان هست . پس خیالم راحته که پستام نابود نمیشن احتیاجی به کپی گرفتن ازشون ندارم . همینجوری هستمو می نویسم . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  💚 سریال کره ای دلال ازدواج 💚 قسمت 5 و 6 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 💚 معرفی N VIXX اِن ویکس   💚 قسمت 7و 8 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی متروکه  💚سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن  💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • پنجشنبه ۲۸ دی ۰۲

    معرفی کتاب وزن رازها

    موج بزرگ کاناگاوا
    موج بزرگ کاناگاوا

    کتاب در مورد یه خانواده ی ژاپنیه که تحت تاثیر اثرات جنگ ژاپن قرار گرفته و تاریخ خانوادشون به جنگ ژاپن گره خورده . قصه از جایی شروع میشه که مادر راوی میمیره و نامه ای ازش به جا میمونه که توش از رازهای خانوادگی بزرگی پرده برداشته . از همون ابتدای داستان به شدت جذاب و نفسگیر و خواندنی و هرچی بیشتر میخونین کنجکاوتر میشین و تا تمومش نکنین "البته که من اینجوری بودم " زمینش نمیذارین . یادمه زمانی که داشتم این کتاب رو میخوندم تو وضعیت روحی مناسبی نبودم ولی با خوندنش حالم کم کم بهتر شد و از وضعیت بغرنجی که توش بودم رها پیدا کردم . البته این به معنی که کتاب روانشناسیه و ایناس نیست ها . کتاب یه داستان جذاب و گیرا داره که شمارو با قصه و اتفاقاتی که برای شخصیت هاش می افته همراه میکنه و ذهنتون مشغول اون میشه و این خودش یه مداواس که از هزار تا کتاب روانشناسی زرد بهترتره . فقط خیلی ناراحتم که چرا اخرش بهمون نشون ندادن که برادرش این مدت چی شده بوده و چجوری زندگی کرده بوده واقعا خیلی کنجکاو بودم و دوس داشتم راجبه اون هم نوشته میشد و یه حس اینکه داستان نصفه مونده بهم دست میداد . انقد پیچیده بود داستان که بعضی موقعها همش گیج میشدم که عه برادره کدوم بود .گفت ؟! نگفت ؟! /

    وسطای داستان حتی بیشترم شگفت زده شدم که فهمیدم در واقع راوی ریشه ی کره ای داره و از اینکه وقتی شیفته ی اسم کتاب شدم و خریدمش به خودم بالیدم انگار کتاب که توش ته مایه ای که از کره داشت به من میگفت بیا منو بخر بیا من کره ای هستم 😁😁😁

    ترجمشم خیلی خوب بود . به شخصه برام کتابیه که میگفتم اگه ازش یه سریال در اد خیلی خوب میشه . به عنوان مثال "البته که این کتاب ژاپنیه و کره عمرا ازش سریال بسازه ، اما خب " شاید شنیده باشین سریال پاچینکو که عید خیلی معروف شده بود و از نتفلیکس هم پخش شده و لی مینهو نقش یکش بوده هم از روی کتاب پاچینکو ساخته شده و به نظرم اصلا جذاب نبود سریالش و فک کن بعد این همه سر و صدا و هزینه سریال نصفه ساخته شده بود 😶😑 و حتی از اونایی که کتاب رو خوندن پرسیدم شنیدم که کتابشم چشمگیر نبوده . اگه میشد از روی این کتاب یه سریال بسازن واقعا محشر میشد و حرص در بیار چون یه جاهاییش خیلی حرص در بیار بود . کتابیه که گاهی به یادش می افتم و به اتفاقات درونش فک میکنم مثلا میگم خب زنه میتونست این کارو بکنه . یا چه سرنوشت جالب و شگفت انگیزی . خلاصه که کتاب خوبی بود .

    اینم یه تیکه از کتابه که من این جمله شو خیلی دوس داشتم البته که جمله های دوست داشتنیم زیاد بودن ولی چون کتاب در دسترسم نی به همین اکتفا میکنم :

    "هیچ گونه آزادی ای وجودنداره.اینکه اجازه ی ابراز عقیده نداریم،بخاطر جنگ نیست.بلکه تفکری خطرناک اینجا حاکم است.مافقط بدنبال قدرتیم؛برای ازادی نیست که میجنگیم."


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • يكشنبه ۲۶ شهریور ۰۲

    معرفی کتاب تاوان نوشته ی میناتو کانائه

    کتاب " تاوان " نوشته ی میناتو کانائه :


    ~^ داره درمورد حرفهایی که بدون فکر و از سر احساسات و کنترل نشده به دیگران میگیم و اینکه چقدر این حرفها میتونه اسیب زننده باشه و چقد این اسیب های میتونن طولانی مدت روی فرد بمونن و چقدر روی زندگی اونها میتونه تاثیر بذاره. در نهان اون فرد خونه کنه و بیرون نیاد و هر شکست و هر اتفاقی را به اون حرف نسبت بده . و این اسیب باقی مونده روی فرد ، ربطی به قوی بودن یا ضعیف بودن فرد نداره . میخاد بهمون بگه که چقد حرفها و کلمات که از دهنمون در میاد میتونه دیگران را در اونها اسیر بکنه . و چقد خیلی زیاده این مساله در جامعه در خونه در مدرسه در هرجایی ادمای بیشعور و ربطی نداره که زننده ی حرف چه کسیه تحصیل کرده باشه یا نباشه کتاب خون باشه یا نباشه .منم خیلی اینجوریم همیشه حرفایی که دیگران بهم میزنن روم اثر میذاره و تا مدتها باهام میمونه با اینکه میدونم حق با خودمه و حرف اون از روی حسودی کینه یا هرچیزی دیگه ایه و اشتباههه ولی بازم حرف اثر خودشو میذاره برای همینه که همیشه میگن که وقتی حرفی میخایم بزنیم اگه قدرت تفکر نداریم بهتره دهنامونو ببندیم چون کلمه اثرش خیلی زیاده . البته که درهرحال انعکاس اون اسیب وارده به طرف به خودمون هم برمیگرده .ولی اگه از اولش خفه شیم گزینه ی بهتریه . ~^

    کتاب
    کتاب " تاوان "


    کتاب راجبه چندتا بچه مدرسه ای حدود ده ساله اس که تو یکی از شهرای کوچیک کوهستانی ژاپن زندگی خودشونو دارن . چندوقتیه که یه کارخونه ی جدید تو اون شهر زدن و خانواده های جدید دارن به اون شهر میان ، اینجوری میشه که یه دوست دیگه به جمعشون اضافه میشه که توکیوییه و باکلاس و پولداره ، خلاصه هرکدوم از این بچهای شهرستانی نسبت به این دختره پولداره یه دیدگاهیی داشتن یکی نسبت بهش احساس حقارت و عقده داشت ، یکی احساس حسودی نسبت به اینکه چقد خانواده ی دختره ی باهاش خوب رفتار میکنن خلاصه اینجوری. با اینحال باهم دوست میشنو همبازی . اینا 5 بچه باهم یه مخفی گاه پیدا میکنن که در واقع یه ساختمون متروکه س و باهم میرن اونجا و تا عصری بازی میکردن یه روز یه اقایی غریبه میاد اونجا و به بچها میگه که من ساختمون رو تعمیر میکنم همچین چیزی خلاصه نردبون نیووردم یکی از شماها میاد باهم بریم توی بخش استخر اونجا بره بالا شونه ی من یه پیچی رو سفت کنه اینا باهم میگن کی بره کی بره این میگه من برم اون میگه من برم یارو از هرکدوم یه ایراد در میاره خلاصه بینشون بچه توکیویی را انتخاب میکنه . دستشو میکشه میبره بچهای شهرستانی می مونن همون محوطه و باهم بازی را ادامه میدن وقت خونه رفتن میرسه یادشون می افته عه امیلی " اسم دختر توکیوییه" نیومده هنوز میرن دنبالش میبینن امیلی مرده . خلاصه کار به پلیس و اینا میکشه تحقیقات شروع میشه ولی این بچها هیچ کدوم قیافه ی یارو رو یادشون نمونده بوده . خلاصه پرونده مختومه میشه و یارو رو پیدا نمیکنن . با اینحال ضربه ی روحی از اینکه دوستشون رو میبینن که بهش تجاوز شده و بعدم کشته شده و جسدش را میبینن همیشه با این بچها می مونه و هیچکسیم بهش توجه ای نمیکنه که هیچ تازه ضربه های شدید دیگه ام بهشون وارد میکنن . این بچها همینجوریم عذاب وجدان از اینکه دوستشون این بلاا سرش اومده بوده داشتن ولی بعد از اینکه بعد چندسال مامان امیلی دعوتشون میکنه خونش و اون حرفای نفرت انگیز را میزنه صدبرابر بیشتر اسیب بهشون وارد میشه و زندگیشون همش دستخوش این کینه و این عذاب وجدان زوری و تحمیلی بوده .اینا اصلا هیچ تقصیری تو اون حادثه نداشتن و اصلا چرا باید از مامانه ابراز پشیمونی یا بخشش میکردن .واقعا خیلی مسخره بود . زنیکه ی روانی برمیگرده به چهارتا بچه ی 13 ساله میگه شما امیلی را کشتین تقصیر شماها بوده یا باید قاتلو پیدا کنین یا اینکه عذاب وجدان داشته باشین و من نفرینتون کردم و اینا . این بدبختا هم تا سالها با عذاب وجدان تحمیلی زندگی میکردن و دست اخرم هرکدومشون یه جوری ناخاسته قاتل شدن . واقعا خیلی حرص دربیار بود . اخرش خوب تموم شد و واقعا فکرشو نمیکردم گرچه من دوس داشتم از زبان قاتل هم نوشته ای رو بخونم .

    کتاب
    کتاب " تاوان "

    درواقع زنه اینکه عذادار بود رو درک میکردم ولی از ادم اشتباهیی کینه به دل گرفته بود به جای اینکه خشمش را سر پلیس و قانون و قاتل خالی کنه سر 4 تا بچه 10.13 ساله خالی کرده بود و بعدشم وقتی به توکیو برگشت این قضیه را همچین عذابی را به بچها تحمیل کرده رو فراموش و زندگی خودشو میکرد . درسته که بچها هم برای ختم دوستشون نیومدن ولی خب اینا چیزی بود که بهشون یاد داده نشده بود و انقد غرق اون حادثه و بعدشم غرق مشکلاتشون با خانوادشون شده بودن که دیگه اداب اجتماعی اینچنینی را یادشون رفته بود و اصلا نمیدونستن . میتونست خیلی زودتر از اینا دوباره باهاشون دیدار کنه یا حتی همون موقع که سر عروسی یکیشون دیده بودش ازشون به خاطر اون حرفا طلب بخشش کنه . ولی انقد مغرور بود درواقع به قول یکی از دخترا اصلا شیوه زندگیش و طرز بزرگ شدنش اینجوری نبود که بخاد به کارهای خودش فک کنه یا طلب بخشش از دیگران کنه یا اینکه از خودش سوال کنه که چرا این اتفاق برای من افتاد . به خاطر غرور و خودخواهی یک مادر زندگی 4 تا دختر بچه تا مرز نابودی پیش رفت .

    کتاب
    کتاب " تاوان "

    در کل داستان قشنگی بود . ولی نه اونجور که خیلی بگم شاهکاره . از این داستان یه سریال 5 قسمتی هم هست که من برای دانلود گرچه پیداشم نکردم ولی ممکنه دیدنش خالی از لطف نباشه . گرچه لزوما هر داستانی سریالش قشنگ نیست .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲