قالب

سریال کره ای :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای» ثبت شده است

سریال کره ای بخشش برای هیچکس mercy for none

پراتون میریزه اگه بگم که شخصیت منفی و طرح ریز همه ی این قتلا و نقشه ها کی بوده . طولش نمیدم . کسی نیست جز : چو یانگ وو . معرف حضورتون  در این سریالا : 

💟سریال کره ای کد تروما  💟سریال کره ای بانو اوک  The Tale of Lady Ok💟

چرا اینکارارو کردش و ملتو به جون هم انداخت ؟! چون باباش ازش نپرسیده بود تو میخای بیای کمپانی رو بچرخونی ؟ میخاست پسرش دادستان درستکار باشه . اینطوری شد که نقشه کشید تا همه چیو به نام خودش کنه و بشه رییس . 

سو جی ساب در نقش نام گی جون ، یه گنگستره که برای یه سری ادمای کله کنده کار میکرده . سر یه حادثه ای ، اونو با بردین تاندون پاش مجازات میکنن و اون الان تو جنگلا زندگی میکنه . 😁😄🤦‍♀️ با کشته شدن برادرش که تو همون دم و دستگاه یه کاره ایه ، گی جون دوباره به دنیای بزن بزن و بکش بکش برمیگرده تا مصببین قتل برادرش رو مجازات کنه . این بین متوجه رازهای دیگه ای و همچنین اینکه قاتل واقعی و نقشه کش واقعی کی هست میشه ، ولی اینا هیچ کدوم براش اهمیت نداره . خون جلو چشماشو گرفته و تنها چیزی که براش مهمه اینکه قاتل برادرشو بکشه . 

در کل سریال بدی نبود ولی یخورده هم داستان معمولی داشت . خشونش رو زیاد نشون میداد مثلا چمیدونم چاقو میزدن و اینا دست قطع میکردن اینارو همرو نشون میداد . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۸ خرداد ۰۴

    سریال کره ای خورشید را ببلع Swallow the Sun

    سریال کره ای خورشید را ببلع : ببلع ؟ چرا ببلعه ؟ اصلا چرا اینو اینجوری معنی کرده . خورشید را نشان بده . این معنیشه . 태양을 삼켜라 

    کره ای ها این سریال رو یجورایی اسپیناف ⚡سریال کره ای all in⚡ می دونن . منم اولش که شروع شد دقیقا یاد اون سریال افتادم . ولی اون کجا و این کجا . 

    کانسپت همون داستان قدیمی جزیره ججو ، کازینو و هتل داری  و ایناس . یخورده داستانش متفاوته و کمی تا بیشتر اب و درهم . 

    کیم ایل هون ، مردی که به عنوان تبهکار خطرناک شناسایی و به همراه عده ی زیادی به جزیره ی ججو تبعید شده تا اونجا جاده بسازن . کار با اعمال شاقه . یه پلیسیم هست که نگهبان ایناس و از همون اول با این بدبخت چپ می افته . کیم ایل هون فرصتی گیرش میاد و میتونه فرار کنه ولی پیداش میکنن و اون خودشو از صخره پرت میکنه تو دریا . یه دختر ججویی که با مادرش زندگی میکنه و کارش شنا تو دریا و صدف و اینا از دریا جمع میکنه و اینجوری زندگی میگذرونن . کیم رو بیهوش پیدا میکنه و اونو میبره به غار اون نزدیکی و بهش اب و غذا میبره . اینا رابطه پیدا میکنن و شبم باهم میگذرونن . مدتی بعد پسری که قبلا عاشق این دختره بوده متوجه قضیه میشه و با این فکر که کیم دختر رو گروگان گرفته ، سربازارو باخبر میکنه میان میگیرنش و می برنش . دختر حامله میشه و مادرش پنهانش میکنه و بعدم بچه رو میذاره نوان خانه . اون بچه الان جیسونگه در نقش جانگ وو  . شخصیت به شدت عقده ای بی دلیل دنبال انتقام و خیلی مزخرف . مث همه سریالای دیگه اش که خوددرگیری خاصی داره . اینجا صدبرابر بدتر . بازیشم مزخرف بود . 

    جانگ وو با بچه های دیگه ای که باهاشون تو یتیم خونه بوده کارای مختلفی انجام میده . که هیچ کدومشون درامد خاصی نداره و همینجوری زندگی میگذرونن . سر یه قضیه ای کیم ایل هون که الان اسمش رو عوض کرده و اسم و رسمی در کرده و پولدار ججو شده و خونه ی معروفی که تو ججو هست واسه اونه ، رو نجات میده و اینجوری میتونه به دم و دستگاه کیم ایل هون که کازینو و هتل داری و ایناس راه پیدا میکنه . کیم اونو پیش پسر سست عنصرش تو سئول می فرسته و بعد پسرش میزنه یه نفر رو میکشه . جانگ وو قبول میکنه جای پسر کیم بره زندان . اون یک سال میره زندان و وقتی برمیگرده ، کیم عنم حسابش نمیکنه . و اینجوری الکی الکی جانگ وو از کیم و پسرش کینه به دل میگیره و میخاد انتقام بگیره . بعدش یه سری کارای دیگه با دوستاش میکنه و بعدش باز سر قتل یه نفر دیگه که اونم داستان داره ، پلیس منطقه بهش میگه بهتره شبونه فرار کنه تا دوباره برای قتل نکرده دستگیرش کنن . پلیسه کیه ؟ همون پسری که عاشق اون دختر ججویی بود که درواقع مامان جانگ ووعه  . پلیسه بهش میگه که مادر و مادربزرگش کیه . و بعد جانگ وو طی تحقیقاتی متوجه میشه که باباش کسی نیست جز کیم ایل هون و برا همین بیشتر میخاد که انتقام بگیره چون فک میکنه باباش عوضی بوده که به مامانش تجاوز کرده و خلاصه . جانگ وو و دوستاش و یه نفر  دیگه ای میرن امریکا و اونجا الکی الکی کله گنده میشن . بعدشم وقتی برمیگرده یهویی بی مقدمه به دوستاش نارو میزنه و باز میره توو تیم کیم اینا ، اینجا زمانیکه متوجه میشه کیم باباشه . خلاصه داستانای بیهوده و اب و دست اخر الکی الکی کیم ایل هون رو به جرمای واهی که واسه گذشته اش بود دستگیر میکنن . اینجاش از همه جاش مسخره تر بود . دختری وجود داره به اسم سوهیون که جانگ وو و پسر سست عنصر کیم عاشق این شیربرنجن . خونه ای که الان واسه کیمه ، قبلا مزرعه پرتقال خانواده ی سوهیون بوده . سوهیون الکی الکی با جندگی و اینا کله گنده میشه و میتونه به دادستانا بگه که برن کیو بگیرن . سر اون مزرعه مسخره اش دادستانارو میکشونه به سمت کیم . و الکی الکی قضایا 30 سال پیش رو تو بازجویی می کشونن وسط . دست اخر هم وقتی کیم متوجه میشه که جانگ وو پسرشه یهویی انگار روح در بدنش حلول کرده باشه تصمیم میگیره بره سرقبر اون زنه و خودشو بکشه . خیلی بی معنی . 

    مشکل سریال اینکه از گذشته ی کیم ایل هون که داستان داره رو زندگیش میگذره و شروع سریال با اونه چیزی نمیگه . چیزی راجبه اینکه کی بوده و چطور دستگیر شده و ایا واقعا تبهکار هست یا نه . ولی بعدها نشون میده که به نظر واقعا ادم بی رحمیه و با قاچاق تریاک و اینا تو ویتنام تونسته پولدار بشه . از خطرناک بودنشم چیزی نشون نمیده . حتی جوری نیست که ادم دلش براش بسوزه . کلا یه داستانی سرهم کرده بودن تا بازم همون بک گراند لاس وگاس و کازینو و اینا رو داشته باشه . به قول خود کره ای ها وقتی ده سال پیش دیدن که آل این با بازی لی بیونگ هان گرفته ، گفتن بذا باز یه همچین چیزی بسازیم به شکل عجیبی این سریال هم ریت خوبی داشته . اولین  سریال که تو افریقا فیلمبرداری شده . حتی اون خونه ای که واسه کیم تو ججو بوده رو واقعی ساختن و میلیاردها واسش خرج کردن . با اینحال به نظر من که سریال بیخودی بود . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۵ خرداد ۰۴

    سریال کره ای اب

    سریال کره ای ایدی من خوشگل گنگنامه : 

    اشاره به منطقه ی گنگنام که همه ی عملای زیبایی اونجا انجام میشه . یه دختری هست زشته و هیچکس دوسش نداره ، خانواده ی معمولی هم داره ، قبل اینکه بره دانشگاه مامانش پول جور میکنه این میره عمل زیبایی میکنه ، میکوبه دوباره می سازه . از این رو به اون رو . با اینحال همچنان اعتماد به نفس نداره و این سری از این میترسه که کسی نفهمه عمل کرده . یا عملش تابلو باشه . حالا من با اینکه خانواده ی معمولی اون همه پولو از کجا اورد و چرا مث سریالای دیگه اه و ناله واسه پول و کار پاره وقت نمیکردن ، کاری ندارم . ولی اومدیمو قیافه تو عمل کردی مغزتم باید عمل میکردی یه خورده عقل تو کله اش نبود . گیج میزد در کل . خلاصه این میره دانشگاه و چا اون وو ی به شدت جذاب بای دیفالت ، اونجا همکلاسی دوران مدرسه اش از اب در میاد و میفهمه که این همون زشته اس . بعد اینا باهم دوست میشنو اینا . رابطه های تو دانشگاه و الکی رفت و امد و دعوا سر خوشگلی طبیعی یا عملی و این چیزا . و این حرف که قلبت زیبا باشه نه قیافه ات . که ...شر خالصه . حداقل واسه کره ای ها . اب خالص . حیف چا اون وو . از اسمش معلوم بود سریال بیخودیه . 

    سریال عشق مقدس 2005 : 

    معلم مدرسه یه بیماری خاصی داره که یهویی غش میکنه می افته . اون یه نامزد دادستان خوشتیپ داره  ،کسی نیست جز خدابیامرز اجوشی در سریال اجوشی من ، 

    معلم میره به مدرسه ی جدید و اونجا با مشکلات بچه مدرسه ای ها دست و پنجه نرم میکنه این بین یکی از اون بچه مدرسه ای ها خیلی جذاب و خاصه ، کیه ؟ کانگتا ی اس ام ، دعوایی و ناسازگار ، از همون اول دانش اموز از معلم خوشش میاد یهویی قسمت 3 معلم هم اعتراف میکنه که از دانش اموز خوشش میاد و قرار نامزدی با دادستان درست حسابی رو بهم میزنه . بعد از اونور دانش اموز دعوایی تو دعوا غیرعمد میزنه دوستشو میکشه میافته زندان . معلم هم براش صبر میکنه سالها . تهش بهم میرسن . خیلی اب و خیلی مسخره بود . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۲ خرداد ۰۴

    سریال کره ای با اجازه از محضر دادگاه 변론을 시작하겠습니다

     

    سریال کره ای با اجازه از محضر دادگاه 변론을 시작하겠습니다   

    معنی کلمه ی 변론 یه اصطلاح حقوقیه ،وقتی که وکیل میخاد استدلال هاش و دفاعیه اش رو شروع کنه ، پس درواقع معنی تایتل سریال هست :  من دفاعیه ام رو شروع میکنم . 

    سریال کره ای با اجازه از محضر دادگاه 변론을 시작하겠습니다

    تو سال 1989 لی هی سو توسط پسر کارخونه دار دهات جانگ کی دو؛ نامی ، بهش تجاوز میشه ، اون خودشو میکشه اونم شب قبل عروسیش با مردی که باهاش تو کارخونه اشنا شده بود و دیپلمم نداشته . لی هی سو زیبا و تحصیل کرده بوده و همه ی مردا تحسینش میکردن البته که برای همه تعجب اور بوده که چطور شین جی شیک مرد بی سوادی رو انتخاب کرده ولی خب سواد مهمه یا شعور و انسانیت ؟ بعد از مرگش ، بابای کارخونه دار از این به بعد اسمش پیری در متن ، که ساواکی هست ، شین جی شیک و مردای دیگه ای که ازش حمایت میکردن ، به نظر اونا عضو این حزبای کارگری بودن و معترض به وضع موجود جامعه ی اون موقع ی کره ، به بهونه ی مرگ یهویی لی هی سو ، اون خانواده و شوهر اینده که همون شین جی شیک هست و عده ی زیادی از بی گناهای دیگه ای رو به بهونه ی کمونیست و خراب کار میگیره شکنجه میکنه و بعدم یا کشته میشن یا با روحیه ها و شخصیت های شکسته شده و از انسانیت در اومده از زندان میان بیرون یا خودکشی میکنن یا با فلاکت و بدون اینکه گذشته ای که با ناعدالتی باهاشون رفتار شده رو از یاد ببرن زندگی میکنن . 

    شین جی شیک یکی از همون بازمانده هاس ، پدرزنش به همین بهونه زیرشکنجه کشته میشه ، مادرزنش رو شکنجه میکنن و پسر هفت ساله شون گم میشه . شین جی شیک تو سی سالگی که با بدبختی زندگی کرده حتی یک بار هم اون وقایع تلخ رو فراموش نکرده . مادرزنش فراموشی گرفته و هنوزم فک میکنه پسر هفت ساله ش مدرسه اس . اون پسر هفت ساله رو با یه اسم جدید بزرگ میکنه ، اون پسر هفت ساله الان وکیل شده و درتلاشه تا اینجوری بتونه از راه قانونی انتقام خانواده ش و کشته شده های بی گناه دیگه رو بگیره . ولی تو فکر داماد چیز دیگه ای هست .6 نفر هستن که باعث این وقایع بودن ، که الان هر کدومشون کله گنده های مملکت هستن . 

    یکی از اون شکنجه گرا لی دونگ چول ،  که مدت زیادی زندان بوده و بعد از مصرف زیاد الکل فراموشی گرفته ، رو پیدا میکنه میاره پیش خودش و بهش تلقین میکنه که تو رو شکنجه کردن برا همین اینجوری هستی و مجابش میکنه که برای انتقام خودشو اماده کنه ، اینجوری توسط خود شکنجه گره میره بقیه ادمای عوضی رو به همون روش شکنجه میکنه و بعدم میکشه . 

    نو چاک هی ، دختر یتیمیه که باباش رهاش کرده و مادربزرگشم پیش همین یارو کارخونه دار ساواکی قدیم ،که الان نقش ادمای خوبو داره بازی میکنه پیرسگ ، کار میکنه ،پسر الدنگشم  جانگ کی دو ،موسسه حقوقی داره ،  مادربزرگه اتفاقی نامه ی لی دونگ چول ؟! که به پیرمرده ارسال شده رو ، میخونه و متوجه حقیقت میشه بعدشم مث احمقا میاد میذاره کف دست پیری که رییس تو واقعا فلانی هستی ؟! پیرمرده هم اونو از پله ها هل میده و میکشه بعدشم نوه اش نو چاک هی رو که از همه جا بی خبر بود رو میگیره زیر بال و پرش و حالاام وکیل خبره ای تو همون دفتر وکالت پسرشه .  جانگ کی دو که نمیخاست سهام موسسه رو بده به نو چاک هی ،سر یه اشتباهی  نو چاک هی رو میفرسته همین دهاته و میگه یه سال اینجا بمون بعدش برت میگردونم اینجا میشی شریک ما . نو چاک هی میاد به دفتر وکالتی که برادر زن شین جی شیک ، که اسمشو تغییر داده به جا شی بک ، و با اون همکار میشه . 

    جا شی بک خودشو جای پسر مرده ی یه کفش فروش تو همون دهات جا زده و اسم پسر اونو برداشته . و اینجوری قایمکی زندگی کرده . اون حتی تو خونه ی خودشون ، که الان مامانش مراحل اول الزایمر هست هم خونه اجاره کرده . اون و نو چاک هی پرونده های مختلفی رو حل میکنن و باهم ارتباط  برقرار میکنن . 

    بعدها جا شی بک متوجه میشه که قتلهایی که داره اتفاق می افته زیرسر دامادشونه ، و میره خودشو معرفی میکنه به عنوان قاتل تا این خبر سر و صدا راه بندازه و ابروی پیری ساواکی و جانگ کی دو ی حروم زاده که میخاد نماینده مجلس شه رو ببره . اینطوری میشه که تمام وقایعی که تعریف کردم لو میره و نو چاک هی هم متوجه میشه که این همه مدت  به اشتباه کنار چه حروم زاده ای زندگی میکرده . همه ی عوضیا میمیرن . شین جی شیک بیچاره هم بادفن عشقش تو یه جای خوب ، میمیره در اخر ، و نو چاک هی و جا شی بک تو همون دهات در همون دفتر وکالت می مونن تا حق ادمای ضعیفو از حروم زاده ها بگیرن . 

    درکل سریال قشنگی بود . و خیلی غم انگیز بود داستانش . کلا داستانای این مدلیشون که به اون انقلابشون برمیگرده خیلی غم انگیزه . این سریال روی رمانی با همین اسم ساختن . بازیگر نقش جاشی بک که قبلا تو سریال جنگل مخفی فصل یک هم قاتل بود ، اینجا هم فوق العاده بازی کردش . قیافه اش برای این نقشای اینجوری که پر از درد و خشم و کینه است و درعین حال خونسرد واقعا عالی در میاره . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۰ خرداد ۰۴

    خواهران زنده اند언니가 살아있다

     سریال 54 قسمتی خواهران زنده اند언니가 살아있다  این یه سریال بلند با سه چهارتا خانواده س که زندگیشون با یه تصادف در هم تنیده میشه .  

    خواهران زنده اند언니가 살아있다 ...

    اینجوری که ، 

    کیم تل هی دختریه که تو امریکا تو ارایشگاه کار میکنه ، اون تصادفا باعث مرگ یه دختر پولدار میشه که داشت بهش زور میگفت ، از قضا یکی این واقعه رو می بینه و ازش یه عالم پول میخاد . اون به ناپدریش زنگ میزنه تا پولو جور کنه . میاد کره و وقتی می بینه ناپدریه پول نداره ، میره ببینه اون پسری که این سلیطه رو دوس داره ازش بهش چیزی میرسه یا نه . پسره کیه ؟ اوپای ساده و بدبخت من ، لی جی هون معرف حضورتون در سریال های : 💚 سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀

    لی جی هون علاقمند به گل و گیاه و ایناس ، اون از وزارت کارافرینی وام گرفته تا یه گلی که تو کره نیست رو پرورش بده و داره 5 ساله که رو این پروژه کار میکنه . و کارش بالاخره داره ثمره میده که دوست دختر سلیطه اش از قضیه باخبر میشه و دست رنج اوپا که همانا تحقیقاتشه میبره می فروشه به یه کمپانی بزرگ لوازم ارایشی ، وقتی داشته اینارو می برده توی راه ترافیک و ماشین اتش نشانی و امبولانس و پلیس و اینا بودش ، به صورت موازی ، کانگ هاری دختری که با خاهرش زندگی میکرده و الان شانسا یه پسر خوب و وکیل اومده گرفتتش ، عروسیش بوده ، از قضا پسره دوست اوپاس ، و ماشین باربری اوپارو به عنوان ماشین عروس سوار شدن ،  از اون طرف ، کمپانی بزرگه که گفتم از تحقیقات اوپا باخبر شدن و میخان تحقیقات اینو بدزدن ، چون اوپا بهشون نمی فروشه ، میان ماشین اوپا رو دست کاری میکنن ، اینطوری میشه که عروس و داماد که سوار ماشین بودن تصادف میکنن و داماد خوب الان تو ماشین امبولانسیه که تو ترافیک گیر کرده ، کیم تل هی که می بینه ناپدریش که اونم یه ادم بی دست و پاعه گاز نمیده از ماشین اتش نشانی بزنه جلو میره می شینه پشت فرمون و گاز میده و اینا ،خلاصه باعث تصادف با ماشین اتش نشانی میشه و یه عالم ماشین و ادم بهم برخورد میکنن . ماشین امبولانس هم واژگون میشه و دست اخر داماد بدبخت میمیره و کانگ هاری عروس زنده می مونه . سلیطه خانوم بی توجه به تصادف می دود 😁 میره تا دفتری که دزدیده رو بده به کمپانی کله گندهه ، اینطوری باهاشون قرارداد می بنده و زندگیش از این رو به اون رو میشه . 

    اوپا که بعد از عزاداری برای دوستش فارق میشه یاد دوست دختر شفته ی سلیطه ش می افته و میره خونه و می بینه ای داد جاتره و بچه نی . ولی انقد ساده س متوجه نمیشه که دوس دختره ممکنه دزد باشه ، میره تو جشن رونمایی از محصول جدید کمپانیه  که با دست رنج این تولید شده بوده ، داد و بیداد ولی نمیتونه کار رو به جایی برسونه . 

    حالا اتش نشانی داشته کجا می رفته ؟ خونه زنی به اسم کیم اون هیون که اتیش گرفته بوده و بچه اش توش گیر کرده بود . چرا اتیش گرفته بوده بابای حروم زاده ش که با کونش بازی میکرد شمع روشن کرده و عروسک بچه افتاده رو شمع و اتیش و اینا ، بابای حروم زاده ش خبرنگاره و با دختر رییس کمپانی لوازم ارایشیه که گفتم ، رابطه داره . مردک عوضی . خلاصه اتش نشانی تو تصادف میمونه و نمیرسه واینجوری بچه ی کیم اون هیون میمیره بعدها متوجه میشه که شوهرش باعث اتیش سوزی شده بوده و همون موقع داشته با اون یکی زنه لاس میزده مردک کثافت اشغال . 

    پلیس هم داشته میرفته خونه ی یه بازیگری که یه استاکر مدتها مزاحمش بوده و دست اخر باعث مرگ مادر بازیگر میشه . اینا همگی تو ایستگاه پلیس باهم اشنا میشن و میخان دنبال مصبب حادثه بگردن . و کلی داستان دیگه این وسطا وجود داشتش . 

    عرض کنم که خییلی حرص در بیار بود کمی تا قسمتی اب بود و خانواده ی کمپانی بزرگه یجوری بودن عجیب بود اصن بی دلیل یه زنی رو نگه داشته بودن کنارشون که فتنه ی عالم بود و همه ی گوه ها زیر سرش بود تو خانواده و با اون سلیطه کیم تل هی هم همدست میشه و اصلا نمیدونین می ذاشتی این دوتا زن کل کره رو می خوردن بازم کمشون بود . 

    بد نبود برای سرگرمی . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۹ خرداد ۰۴
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |