قالب

سریال کره ای مقدر شده با تو :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۰ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای مقدر شده با تو» ثبت شده است

سریال در حال پخشی کره ای این روزا

سریال کره‌ای | فیلم ما | تا شش دیدم و دوس داشتم تا حالا . فک نمیکردم خوشم بیاد از سریال‌های آروم زیاد خوشم نمیاد ولی داستانش کشش داشت . گرچه خب یه سری چیزا داره که بعدا سر فرصت برای پست سریال یادم بمونه میگم . 

سریال کره ای | عاشق و دلباخته| یا کیون وو و معشوقه اش ؛ تا چهار نگا کردم ؛ قسمت یک به نظرم اومد مسخره اس ولی از دو جذاب شدش؛ بازی این دختره رو تو سریالش با رو وون | سریال کره ای دلال ازدواج | دوس داشتم ؛ اینجاام خوبه از لحن حرف زدنش و نگاهش خوشم اومده ؛ اوپا چو یونگ وو هم نگم چقد جذاب و بدبختی 🤪😵‍💫😭 . واقعا بازیش بیسته . داشتم فک میکردم کاش یه سریال با بیون وو سوک باهم بازی میکردن . واقعا نگران سریال جدید بیون وو سوک هستم . آیو اصلا ندوس . 😣

فعلا این دوتا . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۸ تیر ۰۴

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای دانای کل سون او گوک

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای دانای کل سون او گوک
    سون او گوک خدای میمونه ،🐵 یکی از کاراکتر های اصلی در کتاب افسانه ای سفر به غرب چینی . سون او گوگ سرتق و خیلی قوی و نیروهای زیادی داره ، اون به دلیل یه جرمی توسط بودا ،500 سال تو کوه مرمر که مهر و موم شده زندانی میشه . اون بعدا توسط تانگ که فک کنم یه بوداس ازاد میشه و تانگ اونو به عنوان شاگرد قبول میکنه و تو سرش یه هد می بنده که هروقت سون او گوگ نافرمانی میکرده با خوندن سوتراها اونو تنگ میکرده و اینجوری سون اوگوک دردش می اومده .
    تلخیص از ویکی پدیا .
     

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    سون او گوک تو سریال هم فرق چندانی با افسانه ی واقعی نداشت فقط یخورده ذلیل تر و ساده تر بود .
    جین سان می ، دختری مغرور و خودخواه و افاده ای و اعتماد به سقفه که میتونه روحا رو ببینه ، اون به خاطر این توانایی اذیت میشه و مث سگ می ترسه ، مادربزرگش بهش یه چتر زرد داده که روش دعا نوشته شده گفته هروقت روح دیدی چترو باز کن روحا میرن . اون تا وقتی مث خرس گنده میشه چترو همراهش می بره اینور اونور .درحالیکه از راه دیدن روحا پول خوبی به جیب زده و تونسته مالی بهم بزنه .همچنین اون به این خاطر تا بزرگیش نتونسته هیچ دوستی و ارتباطی برقرار کنه ، تنها کسی که باهاش رابطه داره کارمندش تو دفتر املاکیشه . تنها و بی کس و گیجه . خلاصه جین سان می همچین ادمیه .
    یه روز که داشت از مدرسه به خونه برمیگشت ، "ماوانگ" یه نیمه خدا ؟!نیمه شیطان ؟! که گاو هست 😁🐄 رو میبینه ، ماوانگ بهش میگه میدونه که اون روح میبینه و خیلی خاصه و گولش میزنه بهش میگه از این تونل رد شو برو یه قصر میبینی واردش میشی بادبزن رو پیدا میکنی و میاری اگه تو خونه روح دیدی خودتو به ندیدن بزن و زود بیا بیرون خلاصه جین سان می ، که میخاد روح نبینه و یه ادم معمولی باشه میره تو قصر مرمر که سون او گوگ توش 500 ساله زندانی و قدرت هاش مهر و موم شده ،با سون او گوگ قرارداد می بنده که اگه ازادش کنه اون ، ازش محافظت میکنه ، مهر و موم سون او گوک رو می شکونه و ازادش میکنه ، سون او گوگ بهش میگه از این به بعد هروقت اسممو صدا کنی میام و نجاتت میدم ولی اسمشو از مغزش خارج میکنه تا اون نتونه حتی اگه اسمشو به صورت اتفاقیم بشنوه به خاطر بیاره و اینجوری میزنه زیر قرارشون و میره پی کار خودش .

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    سالها میگذره و ماوانگ یه شرکت سرگرمی داره و معروفه ، سون اوگوگ هم میخوره میخابه ، مدیر سامسونگ توسط قدرت های اون مدیر سامسونگه و پولش از جیب اون میاد . 😁🐵 جین سان می همونجور که گفتم دفتر املاک داره و با خرید و فروش خونه های روح زده مال و اموالی بدست اورده . اون هنوزم چتر زرد و روح و ترس و اینارو داره . همیشه مشکی می پوشه ناراحته معلوم نی چشه .
    تنهاست و هیچ دوست و اشنایی نداره . از دار دنیا یه مادربزرگ داشته که سالهاست مرده . من نمیدونم چرا تنهایی بده چرا دوست اشنای عوضی که پولتو بچاپن نداشتنش بده ؟! اخه چرا ؟! جین سان می کلا کاراکتریه که معلوم نی با خودش چندچنده .
     

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    میگذره و معلوم میشه جین سان می به خاطر اینکه سون او گوگ رو ازاد کرده مجازات میشه و مجازاتش اینکه اون سام جانگه ، ینی کسی که خونش مرده رو زنده و روح ها اگه بخورنش قدرتمند میشن . سون او گوگ می فهمه و میخاد بخورتش ولی چون باهاش قرارداد داره نمیتونه اینکارو کنه پس قرار میشه ازش محافظت کنه چون طعمه ی خودشه . ماوانگ به جین سان می میگه میتونه یه جوری سون او گوگ رو برده ی خودش کنه چجوری ، اینجوری که یه دستبند بهش میده و میگه اینو بنداز دست سون او گوگ .
    خلاصه ماجرا پیش میاد و اینجوری میشه و لحظه ای که دستبند به دست سون او گوگ بسته میشه اون نسبت به سان می عشق پیدا میکنه . و اینجوری میشه که بزرگترین خدای خدایان ، عقل کل ، عاشق جین سان می زاقارت میشه . و یجورایی برده وار می افته دنبالش چون عاشقشه ... 사랑하니까 😁🐵 .
     

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    خلاصه از سون او گوگ اصرار از سان می اکراه که تو منو به خاطر دست بند دوست داری واقعی که دوست نداری هی دعوا هی همو ناراحت میکنن هی دختره فیس می ذاره به شدت مغرور بود و اصلا خودشو پایین نمی اورد . ینی سون او گوگ چقد براش کار انجام داد چقد بهش گفت دوسش داره ولی این مث ماست بود ماست ...🍚" فک کنین این ماسته 🍚"

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    خلاصه اینا با همکاری هم روحارو نابود میکردن و امتیازشم می رفت تو جیب ماوانگ ، چون اون با هزارسال ریاضت میخاست به مقام خدایی برسه و کسی نبود براش امتیاز جمع کنه ،چرا میخاد خدا شه ؟ زنش که سالها پیش تو بهشت باهم با مردن بچه شون روح بچه های دیگه رو زندانی میکرده و تبدیل به شیطان شده بوده و برای همین به زمین فرستاده میشه و هربار تناسخش زندگی پر از رنج و مرگ دلخراش رو خاهد داشت ، اون میخاد خدا شه تا عشقشو از این مجازات راحت کنه . 
     سون او گوک و جین سان می شده بودن برده های ماوانگ تا براش امتیاز جمع کنن این خدا شه . اینجوری سون او گوکم منع الکلش برداشته میشد و شاید برمیگشت به بهشت . درواقع ماوانگ و اون خداعه دست به یکی کردن و اینجوری سون او گوک رو که همش دردسر درست میکرد رو مهار کرده بودن . ولی خب دله دیگه سون او گوگ واقعا عاشق جین سان می ، شده .
    اخه من نمیدونم این دختره ماست بود همشم خودشو چسی میکرد چجوری عاشق این شد ینی انقد ذلیل شدی که بیای عاشق کسی بشی که برات طاقچه می ذاره ؟ تو انقد خوشتیپ اقا جنتلمن دانای کل 🐵🤦‍♀️🙄
     

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    به همین ترتیب شما 20 قسمت نگاه میکنین ببینین تهش چی میشه و تهش انقد اب بود که حد نداره . ولیکن یک ولیکن بزرگ و بولد ...
    به شدت جذاب بود هیجان انگیز خنده داره کمدیش عالی بود ، دعواهاشون بین سان می و اوگوک حتی گاهی ،و شیمی بین اوگوک و ماوانگ محشر بود . ینی انقد این دوتا باهم خوب بودن اصلا سان می تو چشم نمی اومد گاهی .
    به نظرم بازی دختره تو این سریال زیاد خوب نبود . کاراکترشم ایراد داشت . خوددرگیر بود . از طرفی میگفت تنهاس ولی وقتی سون او گوک رو پیدا کرد و قرار شد باهم باشن یه روی خوش به این میمونه بدبخت نشون نمیداد . هی قهر و اشتی میکرد . اسکل بودی به تمام معنا . خب تو داری میگی با روح دیدن مشکل داری ولی انگار نداشتی این مدت همش روح دیدی خب عادت میکنی دیگه از این طریق اصلا موفق شدی . چته خب ؟! یکیم که اومد عاشقت شد همه کارم برات میکرد دیگه چته واقعا ؟! اصلا دیوونه کننده عن بود . ولی خب قابل تحمل بود . تحملش کردم چون انقد جذابیت داشت کمدی سریال و داستانش که میشد از روی عن بودن دختره گذشت .
     

    سریال کره ای اودیسه ی کره ای
     

     
    خداها تو سریالای کره ای الخصوص، همیشه خوددرگیر نشون داده میشن ، خدای تو این سریال هم علاوه برخوددرگیری عوضی بود . اون برای مهار کردن شیطان ها یا بهتر بگم دمون ها ، با نیرنگ عشق یا بچه اونها رو ازشون میگرفت و با نقشه کشیدن باعث شده بود ماوانگ هزاران سال ریاضت بکشه و کار خوب بکنه تا عشق گذشته اش که به خاطر مردن بچه شون تبدیل به شیطان شده بود رو از لوپ تناسخ و زندگی عذاب اور ، ازاد کنه . درحالیکه بچه شون اصلا نمرده بود و اینا همه برای مهار کردن ماوانگ بوده .
    همچنین جین سان می از بدو تولد سام جانگ بود و با گفتن دروغ به ماوانگ و سون او گوک که شما باعث شدین اون روح ببینه و خونش برای روحها وسوسه انگیز باشه ، باعث شدن اونا اینجوری از سام جانگ که در واقع نجات دهنده ی جهان از سردرگمی و شیاطین بود محافظت کنن تا اون به اون هدف موردنظر و انجام اون ماموریت برسه . همچنین با بستن دستبند عشق به سون او گوک و انداختن محبت سان می تو دل میمون باعث شدن اون اینجوری از خود بیخود و بخاد به خاطر عشقش بمیره .
    ولی خب انقد کشش دادن اخرش واقعا اب شد . قسمت اخر یه ادمی که خیلی خبیث بود با همکاری یه شیطان میخاست اژدهای پلیدی رو از زیراب بیدار کنه و کرد ، خدائه به اون شیطانه میگفت تو برو اژدها رو بیدار کن سان می که سام جانگه بیاد نابودش کنه ،خب ...چرا ؟ چرا باید بیدار شه که حالا سام جانگ بیاد بکشتش ...مگه خدا نیستی خب خودت اون شیطان جلو روته نابودش کنه که اون نتونه اصلا از اول اژدها رو بیدار کنه که حالا یه سام جانگیم بیاری تو دنیا که یکی ازش محافظت کنه تا بزرگ شه و بیاد اژدهایی که خودت بیدار کردی رو بکشه ؟ هدف سریال رو بردی زیر سوال کلا ...
    من این سریالو درحال پخش دیده بودم گفتم بذا یه سری دیگه ام ببینم .به خاطر لی سونگی . لی سونگی واقعا ساده و مظلوم و جذابه در عین حال .و بازیش واقعا بیسته . این سریال هم کامبکش بعد از سربازی بودش . داستان سریال و روندش قشنگ بود خدایی ولی این اخرش و این کش دادنش و کاستی هاشو هم نمی گفتم نمیشد .
     
    خلاصه اینم از امروز . فردا چی ببینم ؟!

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛

    💚 سریال کره ای بازگشت  💚  اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور  💚 نه ! به حس بیهودگی 💚  سریال کره ای سلبریتی 💚  تاریخ مشروطه ی ایران  💚  سریال چینی خون جوانی  💚  معرفی اهنگ the rose back to me 💚 سریال کره ای از گور برخاسته💚  سریال کره ای گل شیطان  💚   گالری گردی  💚   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💚  سریال برادران معجزه  💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  سریال ژاپنی هویت  💚   سریال ژاپنی عدالت  💚 در انتظار شمشیر ارامون  💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   فیلم ژاپنی someone   💚  سریال ژاپنی معشوق 💚 سریال ژاپنی سکوت  💚   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💚  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💚  سریال ژاپنی و کره ای ها  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚  سریال کره ای معشوق  💚  نوشته های پراکنده💚  سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚   شمشیر ارامون  💚 

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۲۷ دی ۰۲

    سریال کره ای دلال ازدواج

    سریال کره ای دلال ازدواج رو بالاخره نگاه کردم تموم شد . البته خب همین هفته اخرین قسمتش اومده بود . سریال قشنگ و دلنشین و بی حرص در ار و بی مسخره بازی ای بود . ولی یخورده اب داشت . با اینحال من کاراکتری که از یونگسانگون نشون دادن رو دوس داشتم اخرش که به جونگ وو مث پسرش نگاه کرد و براش ارزوی خوب کرد و ناراحت پاشد رفت ...چقد حسش قشنگ و پدرانه بود . 

    خوب جمعش کردن با اینکه قضیه ازدواج ها خیلی داشت کش پیدا میکرد . زوجشونم خوب بود دختره خیلی قشنگ و باارامش حرف میزد گرچه یخورده بیریخت بود ولی خوب بود دختر خوبی بود و رو وون انقد کیوت بود که حد نداره . خوشمان امد .رو وون امسال خیلی دیده شدا خیلی سرش شلوغ بود . برای سریال مقدر شده یا این عشق مقاومت ناپذیره هم کاندید جایزه شده با جو بو آه .

    کاش تو ایرانم اونجوری دلال ازدواج وجود داشت . دختر پسرای مجرد رو بهم می رسوند . مثلا میگفت تو این اخلاقو داری به اون پسر میای و برعکس . ولی ایران دیگه به قهقهرا که هیچ جهنمم مونده تو کار ایران . خدا هرکیو میخاد مجازات کنه می ندازه ایران . ماام همه داریم مجازات میشیم . خبر ندارین بدبختا . اصلا خشکسالی امسال ایرانم به خاطر ما مجرداس . حالا ببینین . 

    خلاصه ی سریال رو اینجا 💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗نوشتم دوس داشتین برین بخونین ، نخاستین هم جهنم . همینه که هست . من خیلی بداخلاق قرار بشم . 

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    این ادرس پست های سریالای رو وون هه : دیگه عرضی ندارم . خدافظ . تا پست بعدی . 

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗

    💗 سریال کره ای در حال پخش  💗

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۵ دی ۰۲

    سریال کره ای اون هرگز نمی داند یا سونبه اون رژ رو نزن

    من امدم با یک سریال باحال :
    سونبه اون رژ رو نزن یا اون هرگز نمی داند
    هر جفت اسماشم به سریال نمی اومد فک کنم نمیدونستن اسم سریالو چی بذارن . چون نه کاملا اداره ای بود نه کاملا خانوادگی نه کاملا عشقی . قرار در شرکت بهش بیشتر می اومد گرچه .
    سریال در مورد رو وون عزیر دل به شدت جذاب و خوشتیپه که تو یه کمپانی لوازم ارایشی کاراموزه ، کمپانیه تو دانشگاه نمایشگاه کار گذاشته بوده و کاراموز جذب میکرده که رو وون اونجا زیرنظر یکی از کارمندای بخش مارکتینگ جذب کمپانی میشه و زیرنظر همون سونبه ،
    سونبه ینی کسی که یه درجه از هرکسی که داره به طرف میگه سونبه بالاتره رتبش ، سونبه رو میشه به هرکسی گفت تو اداره سابقه و رتبه ی بیشتری داشته باشه سونبه میگن تو دانشگاه همچنین .
    کار یاد میگیره و اینجوری کم کم به سونبه علاقمند میشه ، 2 ساله که زیر نظر سونبه داره کار یاد میگیره کار میکنه و اینا میخاد بهش اعتراف کنه عشقشو ،که می فهمه عه سونبه داره با مدیرتیم مارکتینگ قرار میذاره .
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    از بالا راست : رو وون ، سونبه ای که نباید اون رژو بزنه 😁 ، خاهر کوچکتر رییس کمپانی که عکاسه ، مدیر تیم مارکتینگ .
     
    و اینجا یه پیچیدگی داستانی به وجود میاد . سمت دیگه ی ماجرا که داستان های عشقی رو وون و سونبه و کارای کمپانی و ایناس ، خانواده ی رو وون هم نشون میده ، رو وون دوتا خاهر بزرگتر داره که وسطی ازدواج کرده و یه بچه ی 5.6 ساله داره ، خاهر بزرگه مزون لباس عروس داره و کارشم خیلی خوبه " اینو با لحن شماعیلزاده بخونین "

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    خاهر بزرگه ی رو وون .
     
    خاهراش خیلی خوبن ، اینا دوهفته یه بار ، هفته ای یه بار همو می بینن بیرون غذا می خورن باهم حرف میزنن و خیلی رابطه شون قشنگ و خوبه ، من خاهر بزرگه رو خیلی دوس داشتم . خیلی بادرک و شعور بود و پر از ارامش بود و واقعا ادم یه خاهر اینجوری داشته باشه دیگه غم نداره .
    خاهر وسطی یجوری بود از اینا که فک میکرد چون زودتر شوهر کرده خیلی حالیشه ، رابطه ی رو وون و خاهر بزرگه بهتر بود از این لحاظ که مشکلاتشون رو بهم می گفتن و مثلا کیو دوس دارم و این حرفا خیلی باهم راحتتر بودن .
    سونبه 2 ساله داره با مدیر بخش قرار میذاره ، یه روز تو شام تیمی سونبه میره تو خیابون مدیرو ببینه ، رو وون میره دنبالش و اینجوری متوجه میشه که اینا باهم قرار میذارن ، ناراحت میشه و اینا میره به خاهرش تعریف میکنه ، از مزون خاهرش که داشت می اومد بیرون ، می بینه عه مدیر با یه دختر دیگه دست در دست هم دارن وارد مزون میشن ، اینجا متوجه میشه که مدیره داره خیانت میکنه و سونبه رو اسکل کرده . از اون ور سونبه بدبخت داره برنامه می چینه که راجبه ازدواج با مدیر حرف بزنه ، رو وون نمیتونه اینی که دیده رو تحمل کنه و میگه حتما باید به سونبه بگم ، میره سونبه رو با یه بدبختی میاره مزون تا دختره خودش با چشای خودش ببینه که مدیر داره بهش خیانت میکنه . سونبه میگه چرا اینکارو کردی رو وونم اعتراف میکنه که عاشق سونبه س و نمی تونه ببینه که اون اینجوری داره بازی میخوره . خلاصه می گذره و سونبه و پسره بهم می زنن ...
     اینی که تعریف کردم دوقسمت سریال بود .

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    حالا عروسه کیه ؟! خاهر رییس کمپانی که ،رییس کمپانی عکس پایینه ایس ، درواقع مدیر دوست و همکلاسی از بچگی ، رییس بوده و خاهرشم عاشق دوسته برادرش میشه و چون پولداره فک میکنه میتونه با پول هرچیزیو بدست میاره ، به خاطر مدیر حتی خودکشی هم میکنه تا بالاخره مدیر راضی میشه باهاش قرار و بعدشم ازدواج کنن .دختره واقعا مدیرو دوس داشت ولی مدیر بی لیاقت و خوددرگیر بود . 
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    رییس کمپانی خیلی بامزه بود و خیلی خوشال شدم با خاهر بزرگه رو وون قرار گذاشتن بهم می اومدن .
    کاراکترای سریال همشون خیلی خوب بودن . دیگه بیشتر از این تعریف نمیکنم . 
    سریالش در کل قشنگ بود و حرص در بیارم نبود . دختره یخورده به رو وون نمی اومد ولی دختر خوبی بود ، اینکه یه مدت باهم کات کردن هم به خاطر هر دوشون بود و منطقی بود از نظر من .
    سریالی از رو وون نبوده که ببینم و قشنگ نبوده باشه . گفتم این سریالم خیلی معروفه به یه بار دیدنش می ارزه . رو وون واقعا فتبارک ال... احسن الخالقین ، ینی خدا حجت رو بر این مرد تموم کرده . خیلی خوبه . شخصیتش هم خیلی خوبه .
    قضیه ی شرکت و کاراشونو اغلب جلو می زدم ولی عجب کمپانی های درست حسابی عجب کارای درست حسابی اصلا ال.. اکبر ... درست حسابی کاراموز میگیرن درست حسابی استخدام میکنن درست حسابی به کاراموز واقعا همه چیز رو از صفر یاد میدن ، نمایشگاه کارشون واقعه واقعا کاراموز رو بر میدارن ،ینی اینارو می بینم افسردگی م بیشتر میشه .
    به خدا من دارم تو این ممکلت هدر میشم . هرچی بی سواد و بیشعور و بنگی و لاشی با پارتی و به واسطه ی لاس زدن شون تو شرکت های چس کلاس با حقوقای انچنانی دارن کار میکنن بعد من با این همه دانش دوساله دارم دنبال کار میگردم . خاک تو سر این ممکلت و همه ی شرکت و ادارات کنن .
  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۳ آذر ۰۲

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    سریال جدید رو وون ، خوش بحال فنای رو وونه ، خودمم تقریبا فنشم البته . رو وون رو زود به زود میبینن امسال . 

    احساس میکنم که اخر این سریال خوش نخواهد بود . امپراطور توی سریال یونگسانگون عه که تو سریال کره ای ملکه هفت روزه به طرز فوق العاده ای لی دونگ گان عزیزم ، نقشش رو در اورد و هنوزم تو قلبم جا داره و هروقت به مظلومیت و تنهایی و بدبختیش فک میکنم شرحه شرحه میشه قلبم .

    فاجعه ی تاریخی که تو تاریخ کره راجبه دهمین امپراطور لی یون یا یونگسانگون نوشته شده به نظر من همش دروغ محضه . این سریال اینو ثابت کرده و بارها سریالای تاریخی اینو ثابت کردن که تاریخ رو برنده ها نوشتن و به دلخواه خودشون . مخصوصا تو این جور موارد . حالا درهرحال زیاد وارد تاریخ نمیشم چون از حوصله ام خارجه الان و خیلی طولانی و مفصل و با حوصله باید راجب این امپراطور اینجا بنویسم . مث یه رسالته حس میکنم . 

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    سریال راجبه ازدواج و دلال های ازدواجه ، افسانه هست که میگن دلال های ازدواج با یه نگاه می فهمیدن که دختری پسری ، سرنوشت هم هستن یا نه و دختر توی سریال همچین توانایی داره . اون عروسه وزیر اعظمه ، کسی که نه تنها پدرشوهرش یه ادم باسیاست و زرنگ و عوضیه بلکه مادرشوهرشم اینجوریه . حتی شاید بدتر .

    شوهرش 5سالیه که مرده ،یه پسر 12 ساله داره و سختگیری های یه عروس شوهر مرده رو و عقب افتادگی و اینا رو نشون داره میده . با اینحال عروسه به سختی ها و محدودیت ها 😄🤦‍♀️فائق اومده و قایمکی با تغییر ارایش و لباسش به شکل زنای رعیت و این کاره ، میره بیرون و هم خوش میگذرونه هم این کارو انجام میده و برای دخترای مردم شوهر پیدا میکنه . "یکیم کاش برا من پیدا کنه " 

    رو وون ، یه اشراف زاده ای که تو امتحان دولتی مقام برتر رو اورده و ادم  زرنگ و با سیاستیه ولی یخورده خنگ میزنه رفتاراش ، وزیراعظم اونو با ازدواج با دختر امپراطور مهار میکنه ، چون اگه مقام دولتی میگرفت حتما مخالف اون میشد . روز ازدواج عروس میمیره و رو وون میشه داماد امپراطور اونم درحالیکه حتی یه شبم با عروس نگذروند . و اینجوری 8 سال مجرد می مونه درواقع . 

    وزیر و زنش و فن هاشون ،میخان امپراطور رو تغییر بدن و دست به یکی کردن . کشتن دختر امپراطور هم کار همینا بوده ، حالا میخان ولیعهد رو هم اینجوری دک کنن اونور ، تا اون سست عنصر شاهزاده جین سونگ رو بنشونن رو تخت . رو وون بو برده که شاهزاده خانوم با سم کشته شده . 

    این وسط خشکسالیه و میگن به خاطر دخترای ازدواج نکرده س ، "بعید نی اینجام همین باشه کو گوش شنوا " از طرفی رو وون تو این 8 ساله هی درخواست فرستاده امپراطور که ازدواجش رو فسخ کنه ، تا بتونه ازدواج کنه خب جوونه طفلک دل داره ...😁 

    امپراطورم بهش میگه برو دخترای فلان اشراف زاده  که خدا زده تو سرشون و شوهر نمیکنن رو شوهر براشون پیدا کن تا ببینم میتونم به درخواستت رسیدگی کنم یا نه . 

    اینجوری رو وون با دلال ازدواج ینی عروس وزیراعظم اشنا میشه .و داره عاشق اون میشه . یک عشق نافرجام . و یک امپراطوری غم انگیز . 

    راجبه پایان سریال  اینجا نوشتم ⬅  💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟


    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    💗 سریال کره ای در حال پخش  💗

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۷ آبان ۰۲
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |