قالب

سریال کره ای مقدر شده با تو :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای مقدر شده با تو» ثبت شده است

سریال کره ای اودیسه ی کره ای دانای کل سون او گوک

سریال کره ای اودیسه ی کره ای دانای کل سون او گوک
سون او گوک خدای میمونه ،🐵 یکی از کاراکتر های اصلی در کتاب افسانه ای سفر به غرب چینی . سون او گوگ سرتق و خیلی قوی و نیروهای زیادی داره ، اون به دلیل یه جرمی توسط بودا ،500 سال تو کوه مرمر که مهر و موم شده زندانی میشه . اون بعدا توسط تانگ که فک کنم یه بوداس ازاد میشه و تانگ اونو به عنوان شاگرد قبول میکنه و تو سرش یه هد می بنده که هروقت سون او گوگ نافرمانی میکرده با خوندن سوتراها اونو تنگ میکرده و اینجوری سون اوگوک دردش می اومده .
تلخیص از ویکی پدیا .
 

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
سون او گوک تو سریال هم فرق چندانی با افسانه ی واقعی نداشت فقط یخورده ذلیل تر و ساده تر بود .
جین سان می ، دختری مغرور و خودخواه و افاده ای و اعتماد به سقفه که میتونه روحا رو ببینه ، اون به خاطر این توانایی اذیت میشه و مث سگ می ترسه ، مادربزرگش بهش یه چتر زرد داده که روش دعا نوشته شده گفته هروقت روح دیدی چترو باز کن روحا میرن . اون تا وقتی مث خرس گنده میشه چترو همراهش می بره اینور اونور .درحالیکه از راه دیدن روحا پول خوبی به جیب زده و تونسته مالی بهم بزنه .همچنین اون به این خاطر تا بزرگیش نتونسته هیچ دوستی و ارتباطی برقرار کنه ، تنها کسی که باهاش رابطه داره کارمندش تو دفتر املاکیشه . تنها و بی کس و گیجه . خلاصه جین سان می همچین ادمیه .
یه روز که داشت از مدرسه به خونه برمیگشت ، "ماوانگ" یه نیمه خدا ؟!نیمه شیطان ؟! که گاو هست 😁🐄 رو میبینه ، ماوانگ بهش میگه میدونه که اون روح میبینه و خیلی خاصه و گولش میزنه بهش میگه از این تونل رد شو برو یه قصر میبینی واردش میشی بادبزن رو پیدا میکنی و میاری اگه تو خونه روح دیدی خودتو به ندیدن بزن و زود بیا بیرون خلاصه جین سان می ، که میخاد روح نبینه و یه ادم معمولی باشه میره تو قصر مرمر که سون او گوگ توش 500 ساله زندانی و قدرت هاش مهر و موم شده ،با سون او گوگ قرارداد می بنده که اگه ازادش کنه اون ، ازش محافظت میکنه ، مهر و موم سون او گوک رو می شکونه و ازادش میکنه ، سون او گوگ بهش میگه از این به بعد هروقت اسممو صدا کنی میام و نجاتت میدم ولی اسمشو از مغزش خارج میکنه تا اون نتونه حتی اگه اسمشو به صورت اتفاقیم بشنوه به خاطر بیاره و اینجوری میزنه زیر قرارشون و میره پی کار خودش .

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
سالها میگذره و ماوانگ یه شرکت سرگرمی داره و معروفه ، سون اوگوگ هم میخوره میخابه ، مدیر سامسونگ توسط قدرت های اون مدیر سامسونگه و پولش از جیب اون میاد . 😁🐵 جین سان می همونجور که گفتم دفتر املاک داره و با خرید و فروش خونه های روح زده مال و اموالی بدست اورده . اون هنوزم چتر زرد و روح و ترس و اینارو داره . همیشه مشکی می پوشه ناراحته معلوم نی چشه .
تنهاست و هیچ دوست و اشنایی نداره . از دار دنیا یه مادربزرگ داشته که سالهاست مرده . من نمیدونم چرا تنهایی بده چرا دوست اشنای عوضی که پولتو بچاپن نداشتنش بده ؟! اخه چرا ؟! جین سان می کلا کاراکتریه که معلوم نی با خودش چندچنده .
 

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
میگذره و معلوم میشه جین سان می به خاطر اینکه سون او گوگ رو ازاد کرده مجازات میشه و مجازاتش اینکه اون سام جانگه ، ینی کسی که خونش مرده رو زنده و روح ها اگه بخورنش قدرتمند میشن . سون او گوگ می فهمه و میخاد بخورتش ولی چون باهاش قرارداد داره نمیتونه اینکارو کنه پس قرار میشه ازش محافظت کنه چون طعمه ی خودشه . ماوانگ به جین سان می میگه میتونه یه جوری سون او گوگ رو برده ی خودش کنه چجوری ، اینجوری که یه دستبند بهش میده و میگه اینو بنداز دست سون او گوگ .
خلاصه ماجرا پیش میاد و اینجوری میشه و لحظه ای که دستبند به دست سون او گوگ بسته میشه اون نسبت به سان می عشق پیدا میکنه . و اینجوری میشه که بزرگترین خدای خدایان ، عقل کل ، عاشق جین سان می زاقارت میشه . و یجورایی برده وار می افته دنبالش چون عاشقشه ... 사랑하니까 😁🐵 .
 

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
خلاصه از سون او گوگ اصرار از سان می اکراه که تو منو به خاطر دست بند دوست داری واقعی که دوست نداری هی دعوا هی همو ناراحت میکنن هی دختره فیس می ذاره به شدت مغرور بود و اصلا خودشو پایین نمی اورد . ینی سون او گوگ چقد براش کار انجام داد چقد بهش گفت دوسش داره ولی این مث ماست بود ماست ...🍚" فک کنین این ماسته 🍚"

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
خلاصه اینا با همکاری هم روحارو نابود میکردن و امتیازشم می رفت تو جیب ماوانگ ، چون اون با هزارسال ریاضت میخاست به مقام خدایی برسه و کسی نبود براش امتیاز جمع کنه ،چرا میخاد خدا شه ؟ زنش که سالها پیش تو بهشت باهم با مردن بچه شون روح بچه های دیگه رو زندانی میکرده و تبدیل به شیطان شده بوده و برای همین به زمین فرستاده میشه و هربار تناسخش زندگی پر از رنج و مرگ دلخراش رو خاهد داشت ، اون میخاد خدا شه تا عشقشو از این مجازات راحت کنه . 
 سون او گوک و جین سان می شده بودن برده های ماوانگ تا براش امتیاز جمع کنن این خدا شه . اینجوری سون او گوکم منع الکلش برداشته میشد و شاید برمیگشت به بهشت . درواقع ماوانگ و اون خداعه دست به یکی کردن و اینجوری سون او گوک رو که همش دردسر درست میکرد رو مهار کرده بودن . ولی خب دله دیگه سون او گوگ واقعا عاشق جین سان می ، شده .
اخه من نمیدونم این دختره ماست بود همشم خودشو چسی میکرد چجوری عاشق این شد ینی انقد ذلیل شدی که بیای عاشق کسی بشی که برات طاقچه می ذاره ؟ تو انقد خوشتیپ اقا جنتلمن دانای کل 🐵🤦‍♀️🙄
 

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
به همین ترتیب شما 20 قسمت نگاه میکنین ببینین تهش چی میشه و تهش انقد اب بود که حد نداره . ولیکن یک ولیکن بزرگ و بولد ...
به شدت جذاب بود هیجان انگیز خنده داره کمدیش عالی بود ، دعواهاشون بین سان می و اوگوک حتی گاهی ،و شیمی بین اوگوک و ماوانگ محشر بود . ینی انقد این دوتا باهم خوب بودن اصلا سان می تو چشم نمی اومد گاهی .
به نظرم بازی دختره تو این سریال زیاد خوب نبود . کاراکترشم ایراد داشت . خوددرگیر بود . از طرفی میگفت تنهاس ولی وقتی سون او گوک رو پیدا کرد و قرار شد باهم باشن یه روی خوش به این میمونه بدبخت نشون نمیداد . هی قهر و اشتی میکرد . اسکل بودی به تمام معنا . خب تو داری میگی با روح دیدن مشکل داری ولی انگار نداشتی این مدت همش روح دیدی خب عادت میکنی دیگه از این طریق اصلا موفق شدی . چته خب ؟! یکیم که اومد عاشقت شد همه کارم برات میکرد دیگه چته واقعا ؟! اصلا دیوونه کننده عن بود . ولی خب قابل تحمل بود . تحملش کردم چون انقد جذابیت داشت کمدی سریال و داستانش که میشد از روی عن بودن دختره گذشت .
 

سریال کره ای اودیسه ی کره ای
 

 
خداها تو سریالای کره ای الخصوص، همیشه خوددرگیر نشون داده میشن ، خدای تو این سریال هم علاوه برخوددرگیری عوضی بود . اون برای مهار کردن شیطان ها یا بهتر بگم دمون ها ، با نیرنگ عشق یا بچه اونها رو ازشون میگرفت و با نقشه کشیدن باعث شده بود ماوانگ هزاران سال ریاضت بکشه و کار خوب بکنه تا عشق گذشته اش که به خاطر مردن بچه شون تبدیل به شیطان شده بود رو از لوپ تناسخ و زندگی عذاب اور ، ازاد کنه . درحالیکه بچه شون اصلا نمرده بود و اینا همه برای مهار کردن ماوانگ بوده .
همچنین جین سان می از بدو تولد سام جانگ بود و با گفتن دروغ به ماوانگ و سون او گوک که شما باعث شدین اون روح ببینه و خونش برای روحها وسوسه انگیز باشه ، باعث شدن اونا اینجوری از سام جانگ که در واقع نجات دهنده ی جهان از سردرگمی و شیاطین بود محافظت کنن تا اون به اون هدف موردنظر و انجام اون ماموریت برسه . همچنین با بستن دستبند عشق به سون او گوک و انداختن محبت سان می تو دل میمون باعث شدن اون اینجوری از خود بیخود و بخاد به خاطر عشقش بمیره .
ولی خب انقد کشش دادن اخرش واقعا اب شد . قسمت اخر یه ادمی که خیلی خبیث بود با همکاری یه شیطان میخاست اژدهای پلیدی رو از زیراب بیدار کنه و کرد ، خدائه به اون شیطانه میگفت تو برو اژدها رو بیدار کن سان می که سام جانگه بیاد نابودش کنه ،خب ...چرا ؟ چرا باید بیدار شه که حالا سام جانگ بیاد بکشتش ...مگه خدا نیستی خب خودت اون شیطان جلو روته نابودش کنه که اون نتونه اصلا از اول اژدها رو بیدار کنه که حالا یه سام جانگیم بیاری تو دنیا که یکی ازش محافظت کنه تا بزرگ شه و بیاد اژدهایی که خودت بیدار کردی رو بکشه ؟ هدف سریال رو بردی زیر سوال کلا ...
من این سریالو درحال پخش دیده بودم گفتم بذا یه سری دیگه ام ببینم .به خاطر لی سونگی . لی سونگی واقعا ساده و مظلوم و جذابه در عین حال .و بازیش واقعا بیسته . این سریال هم کامبکش بعد از سربازی بودش . داستان سریال و روندش قشنگ بود خدایی ولی این اخرش و این کش دادنش و کاستی هاشو هم نمی گفتم نمیشد .
 
خلاصه اینم از امروز . فردا چی ببینم ؟!

 

🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛

💚 سریال کره ای بازگشت  💚  اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور  💚 نه ! به حس بیهودگی 💚  سریال کره ای سلبریتی 💚  تاریخ مشروطه ی ایران  💚  سریال چینی خون جوانی  💚  معرفی اهنگ the rose back to me 💚 سریال کره ای از گور برخاسته💚  سریال کره ای گل شیطان  💚   گالری گردی  💚   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💚  سریال برادران معجزه  💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  سریال ژاپنی هویت  💚   سریال ژاپنی عدالت  💚 در انتظار شمشیر ارامون  💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   فیلم ژاپنی someone   💚  سریال ژاپنی معشوق 💚 سریال ژاپنی سکوت  💚   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💚  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💚  سریال ژاپنی و کره ای ها  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚  سریال کره ای معشوق  💚  نوشته های پراکنده💚  سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚   شمشیر ارامون  💚 

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۲۷ دی ۰۲

    سریال کره ای دلال ازدواج

    سریال کره ای دلال ازدواج رو بالاخره نگاه کردم تموم شد . البته خب همین هفته اخرین قسمتش اومده بود . سریال قشنگ و دلنشین و بی حرص در ار و بی مسخره بازی ای بود . ولی یخورده اب داشت . با اینحال من کاراکتری که از یونگسانگون نشون دادن رو دوس داشتم اخرش که به جونگ وو مث پسرش نگاه کرد و براش ارزوی خوب کرد و ناراحت پاشد رفت ...چقد حسش قشنگ و پدرانه بود . 

    خوب جمعش کردن با اینکه قضیه ازدواج ها خیلی داشت کش پیدا میکرد . زوجشونم خوب بود دختره خیلی قشنگ و باارامش حرف میزد گرچه یخورده بیریخت بود ولی خوب بود دختر خوبی بود و رو وون انقد کیوت بود که حد نداره . خوشمان امد .رو وون امسال خیلی دیده شدا خیلی سرش شلوغ بود . برای سریال مقدر شده یا این عشق مقاومت ناپذیره هم کاندید جایزه شده با جو بو آه .

    کاش تو ایرانم اونجوری دلال ازدواج وجود داشت . دختر پسرای مجرد رو بهم می رسوند . مثلا میگفت تو این اخلاقو داری به اون پسر میای و برعکس . ولی ایران دیگه به قهقهرا که هیچ جهنمم مونده تو کار ایران . خدا هرکیو میخاد مجازات کنه می ندازه ایران . ماام همه داریم مجازات میشیم . خبر ندارین بدبختا . اصلا خشکسالی امسال ایرانم به خاطر ما مجرداس . حالا ببینین . 

    خلاصه ی سریال رو اینجا 💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗نوشتم دوس داشتین برین بخونین ، نخاستین هم جهنم . همینه که هست . من خیلی بداخلاق قرار بشم . 

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    این ادرس پست های سریالای رو وون هه : دیگه عرضی ندارم . خدافظ . تا پست بعدی . 

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗

    💗 سریال کره ای در حال پخش  💗

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۵ دی ۰۲

    سریال کره ای اون هرگز نمی داند یا سونبه اون رژ رو نزن

    من امدم با یک سریال باحال :
    سونبه اون رژ رو نزن یا اون هرگز نمی داند
    هر جفت اسماشم به سریال نمی اومد فک کنم نمیدونستن اسم سریالو چی بذارن . چون نه کاملا اداره ای بود نه کاملا خانوادگی نه کاملا عشقی . قرار در شرکت بهش بیشتر می اومد گرچه .
    سریال در مورد رو وون عزیر دل به شدت جذاب و خوشتیپه که تو یه کمپانی لوازم ارایشی کاراموزه ، کمپانیه تو دانشگاه نمایشگاه کار گذاشته بوده و کاراموز جذب میکرده که رو وون اونجا زیرنظر یکی از کارمندای بخش مارکتینگ جذب کمپانی میشه و زیرنظر همون سونبه ،
    سونبه ینی کسی که یه درجه از هرکسی که داره به طرف میگه سونبه بالاتره رتبش ، سونبه رو میشه به هرکسی گفت تو اداره سابقه و رتبه ی بیشتری داشته باشه سونبه میگن تو دانشگاه همچنین .
    کار یاد میگیره و اینجوری کم کم به سونبه علاقمند میشه ، 2 ساله که زیر نظر سونبه داره کار یاد میگیره کار میکنه و اینا میخاد بهش اعتراف کنه عشقشو ،که می فهمه عه سونبه داره با مدیرتیم مارکتینگ قرار میذاره .
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    از بالا راست : رو وون ، سونبه ای که نباید اون رژو بزنه 😁 ، خاهر کوچکتر رییس کمپانی که عکاسه ، مدیر تیم مارکتینگ .
     
    و اینجا یه پیچیدگی داستانی به وجود میاد . سمت دیگه ی ماجرا که داستان های عشقی رو وون و سونبه و کارای کمپانی و ایناس ، خانواده ی رو وون هم نشون میده ، رو وون دوتا خاهر بزرگتر داره که وسطی ازدواج کرده و یه بچه ی 5.6 ساله داره ، خاهر بزرگه مزون لباس عروس داره و کارشم خیلی خوبه " اینو با لحن شماعیلزاده بخونین "

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    خاهر بزرگه ی رو وون .
     
    خاهراش خیلی خوبن ، اینا دوهفته یه بار ، هفته ای یه بار همو می بینن بیرون غذا می خورن باهم حرف میزنن و خیلی رابطه شون قشنگ و خوبه ، من خاهر بزرگه رو خیلی دوس داشتم . خیلی بادرک و شعور بود و پر از ارامش بود و واقعا ادم یه خاهر اینجوری داشته باشه دیگه غم نداره .
    خاهر وسطی یجوری بود از اینا که فک میکرد چون زودتر شوهر کرده خیلی حالیشه ، رابطه ی رو وون و خاهر بزرگه بهتر بود از این لحاظ که مشکلاتشون رو بهم می گفتن و مثلا کیو دوس دارم و این حرفا خیلی باهم راحتتر بودن .
    سونبه 2 ساله داره با مدیر بخش قرار میذاره ، یه روز تو شام تیمی سونبه میره تو خیابون مدیرو ببینه ، رو وون میره دنبالش و اینجوری متوجه میشه که اینا باهم قرار میذارن ، ناراحت میشه و اینا میره به خاهرش تعریف میکنه ، از مزون خاهرش که داشت می اومد بیرون ، می بینه عه مدیر با یه دختر دیگه دست در دست هم دارن وارد مزون میشن ، اینجا متوجه میشه که مدیره داره خیانت میکنه و سونبه رو اسکل کرده . از اون ور سونبه بدبخت داره برنامه می چینه که راجبه ازدواج با مدیر حرف بزنه ، رو وون نمیتونه اینی که دیده رو تحمل کنه و میگه حتما باید به سونبه بگم ، میره سونبه رو با یه بدبختی میاره مزون تا دختره خودش با چشای خودش ببینه که مدیر داره بهش خیانت میکنه . سونبه میگه چرا اینکارو کردی رو وونم اعتراف میکنه که عاشق سونبه س و نمی تونه ببینه که اون اینجوری داره بازی میخوره . خلاصه می گذره و سونبه و پسره بهم می زنن ...
     اینی که تعریف کردم دوقسمت سریال بود .

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    حالا عروسه کیه ؟! خاهر رییس کمپانی که ،رییس کمپانی عکس پایینه ایس ، درواقع مدیر دوست و همکلاسی از بچگی ، رییس بوده و خاهرشم عاشق دوسته برادرش میشه و چون پولداره فک میکنه میتونه با پول هرچیزیو بدست میاره ، به خاطر مدیر حتی خودکشی هم میکنه تا بالاخره مدیر راضی میشه باهاش قرار و بعدشم ازدواج کنن .دختره واقعا مدیرو دوس داشت ولی مدیر بی لیاقت و خوددرگیر بود . 
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    رییس کمپانی خیلی بامزه بود و خیلی خوشال شدم با خاهر بزرگه رو وون قرار گذاشتن بهم می اومدن .
    کاراکترای سریال همشون خیلی خوب بودن . دیگه بیشتر از این تعریف نمیکنم . 
    سریالش در کل قشنگ بود و حرص در بیارم نبود . دختره یخورده به رو وون نمی اومد ولی دختر خوبی بود ، اینکه یه مدت باهم کات کردن هم به خاطر هر دوشون بود و منطقی بود از نظر من .
    سریالی از رو وون نبوده که ببینم و قشنگ نبوده باشه . گفتم این سریالم خیلی معروفه به یه بار دیدنش می ارزه . رو وون واقعا فتبارک ال... احسن الخالقین ، ینی خدا حجت رو بر این مرد تموم کرده . خیلی خوبه . شخصیتش هم خیلی خوبه .
    قضیه ی شرکت و کاراشونو اغلب جلو می زدم ولی عجب کمپانی های درست حسابی عجب کارای درست حسابی اصلا ال.. اکبر ... درست حسابی کاراموز میگیرن درست حسابی استخدام میکنن درست حسابی به کاراموز واقعا همه چیز رو از صفر یاد میدن ، نمایشگاه کارشون واقعه واقعا کاراموز رو بر میدارن ،ینی اینارو می بینم افسردگی م بیشتر میشه .
    به خدا من دارم تو این ممکلت هدر میشم . هرچی بی سواد و بیشعور و بنگی و لاشی با پارتی و به واسطه ی لاس زدن شون تو شرکت های چس کلاس با حقوقای انچنانی دارن کار میکنن بعد من با این همه دانش دوساله دارم دنبال کار میگردم . خاک تو سر این ممکلت و همه ی شرکت و ادارات کنن .
  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۳ آذر ۰۲

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    سریال جدید رو وون ، خوش بحال فنای رو وونه ، خودمم تقریبا فنشم البته . رو وون رو زود به زود میبینن امسال . 

    احساس میکنم که اخر این سریال خوش نخواهد بود . امپراطور توی سریال یونگسانگون عه که تو سریال کره ای ملکه هفت روزه به طرز فوق العاده ای لی دونگ گان عزیزم ، نقشش رو در اورد و هنوزم تو قلبم جا داره و هروقت به مظلومیت و تنهایی و بدبختیش فک میکنم شرحه شرحه میشه قلبم .

    فاجعه ی تاریخی که تو تاریخ کره راجبه دهمین امپراطور لی یون یا یونگسانگون نوشته شده به نظر من همش دروغ محضه . این سریال اینو ثابت کرده و بارها سریالای تاریخی اینو ثابت کردن که تاریخ رو برنده ها نوشتن و به دلخواه خودشون . مخصوصا تو این جور موارد . حالا درهرحال زیاد وارد تاریخ نمیشم چون از حوصله ام خارجه الان و خیلی طولانی و مفصل و با حوصله باید راجب این امپراطور اینجا بنویسم . مث یه رسالته حس میکنم . 

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    سریال راجبه ازدواج و دلال های ازدواجه ، افسانه هست که میگن دلال های ازدواج با یه نگاه می فهمیدن که دختری پسری ، سرنوشت هم هستن یا نه و دختر توی سریال همچین توانایی داره . اون عروسه وزیر اعظمه ، کسی که نه تنها پدرشوهرش یه ادم باسیاست و زرنگ و عوضیه بلکه مادرشوهرشم اینجوریه . حتی شاید بدتر .

    شوهرش 5سالیه که مرده ،یه پسر 12 ساله داره و سختگیری های یه عروس شوهر مرده رو و عقب افتادگی و اینا رو نشون داره میده . با اینحال عروسه به سختی ها و محدودیت ها 😄🤦‍♀️فائق اومده و قایمکی با تغییر ارایش و لباسش به شکل زنای رعیت و این کاره ، میره بیرون و هم خوش میگذرونه هم این کارو انجام میده و برای دخترای مردم شوهر پیدا میکنه . "یکیم کاش برا من پیدا کنه " 

    رو وون ، یه اشراف زاده ای که تو امتحان دولتی مقام برتر رو اورده و ادم  زرنگ و با سیاستیه ولی یخورده خنگ میزنه رفتاراش ، وزیراعظم اونو با ازدواج با دختر امپراطور مهار میکنه ، چون اگه مقام دولتی میگرفت حتما مخالف اون میشد . روز ازدواج عروس میمیره و رو وون میشه داماد امپراطور اونم درحالیکه حتی یه شبم با عروس نگذروند . و اینجوری 8 سال مجرد می مونه درواقع . 

    وزیر و زنش و فن هاشون ،میخان امپراطور رو تغییر بدن و دست به یکی کردن . کشتن دختر امپراطور هم کار همینا بوده ، حالا میخان ولیعهد رو هم اینجوری دک کنن اونور ، تا اون سست عنصر شاهزاده جین سونگ رو بنشونن رو تخت . رو وون بو برده که شاهزاده خانوم با سم کشته شده . 

    این وسط خشکسالیه و میگن به خاطر دخترای ازدواج نکرده س ، "بعید نی اینجام همین باشه کو گوش شنوا " از طرفی رو وون تو این 8 ساله هی درخواست فرستاده امپراطور که ازدواجش رو فسخ کنه ، تا بتونه ازدواج کنه خب جوونه طفلک دل داره ...😁 

    امپراطورم بهش میگه برو دخترای فلان اشراف زاده  که خدا زده تو سرشون و شوهر نمیکنن رو شوهر براشون پیدا کن تا ببینم میتونم به درخواستت رسیدگی کنم یا نه . 

    اینجوری رو وون با دلال ازدواج ینی عروس وزیراعظم اشنا میشه .و داره عاشق اون میشه . یک عشق نافرجام . و یک امپراطوری غم انگیز . 

    راجبه پایان سریال  اینجا نوشتم ⬅  💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟


    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    💗 سریال کره ای در حال پخش  💗

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۷ آبان ۰۲

    سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9

     
     
    واو این دوقسمت سریال بدترین شرور واقعا دهنم باز موند ، خون و خون ریزی تو سریال خیلی زیاده ، رسما کثافت کاریه ، بالاخره باند مواد مخدر این چیزا توش نباشه انگار سریال سریال نمیشه . من بین اینکه کی بدترین شروره دودل بودم و نمیتونستم بین گی چول و جون مو تصمیم بگیرم ، اخه به غیر اینکه تو این کار این چیزا اجتناب ناپذیره و باید زنده بمونن کاری که نشون دهنده ی شیطان صفتی و عوضی بودنشون باشه رو نشون نداده ، غیر از سیگار کشیدن و مواد فروختن ، از نظر من اینا شیطان صفتی نیست ، ولی تو این سه قسمت داستان به سمتی رفت که داره اون روی جون مو بالا میاد ، دلیل مهم و تاثیرگذارشم وجود زنشه که تو پرونده خودشو دخیل داده ، و همش با گی چول رفت و امد میکنه که اونم دلایل خودشو داره، جون موی ساده و مهربون که سالها با وجود پدر معتادش خودشو سالم نگه داشته و میخاد زندگی خوبی داشته باشه ، حالا به خاطر طمع هم نه ، به خاطر اینکه خودشو تو چشم خانواده ی زنش بیاره ، با این پرونده داره تبدیل به یه شیطان میشه .
     

    the worst of evil
     

     
    بدترین و تراژدی و غم انگیزترین صحنه ی سریال یا صحنه های سریال ، به نظرم جایی بود که تو قسمت هشت ، جون مو باید به زور با دختر موادفروش چینیه کیس میرفت ولی همش روزای خوشش با زنش تو ذهنش تداعی میشد ، جون مویی که زنشو انقد دوس داره که نمیخاد با زن دیگه ای باشه ، و یه صحنه ی حساس سریال جایی که زنش می بینه جون مو غرق خونه و داره اینو اونو میکشه و باهم چشم تو چشم میشن . واقعا فک نمیکنم این زوج بازم مث قبل بشن . خیلی صحنه ی باحالی بود . و در عین حال غم انگیز . جون مو با کشتن اون یارو که اطلاعاتشو گیر اورده بود دیگه تبدیل به هیولا شدنش تموم شده .

    the worst of evil
     

    صحنه های این سه قسمت هم خیلی خوب فیلمبرداری شده بود . جایی که گی چول به خاطر شکش به یی جونگ و جون مو مشوش بود و صحنه از جایی گرفته شده بود که ماهی ها داشتن اینور اونور می رفتن ، ورجه ووجه ی ماهی ها استعاره از قلب و ذهن متلاطم و مشوش گی چول بود .
    و جایی که با یی جونگ رفته بود کنار دریا و یی جونگ می ترسید نکنه گی چول فهمیده باشه اونو جون مو باهم چه نسبتی دارن ، نشون دادن موجهای دریا نشون دهنده ی حس یی جونگ بود . ولی از همه ی اینا که بگذریم جون مو با اینکه دل نمیداد به کیس رفتن با دختره ولی وااااه همچین کیسی تاحالا تو سریالای کره ای ندیده بودم . خیلی کیس هاتی بود .

    the worst of evil
     

     
    ولی واقعا جون مو چرا داره تا این حد خودشو تو خطر می ندازه ؟! اگه به خاطر ترفیعه که میتونه ازش دست بکشه بالاخره از جونش و زندگیش که مهمتر نیست ، اگه به خاطر اینکه زنش اومده تو این پرونده ی قاطی شده خب باز هم میتونه خودشو یجوری از باند خارج کنه . واقعا چرا تا این حد داره خودشو میکشه ؟!
    این دیالوگش با اون دختر چینی اس :
    دختر چینی میگفت : دلیل اینکه داری تا این حد پیش میری چیه ؟!
    جون مو: چون چیزی هست که باید ازش محافظت کنم .
    +이렇게까지 하는 이유가 뭐예요?!
    -뭐 지키고 싶은 사람이 있어서요 .

    🍂همه ی مطالب در یک نگاه 🍂

     🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۲۸ مهر ۰۲

    نظر پایانی درباره ی سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره ،درمورد هونگ جو و شین یو عه که سرنوشت جدایی ناپذیر دارن ، تو زندگی قبلی که تو چوسان بوده ، شین یو اشراف زاده بوده و هونگ جو دختری که روح ها رو میبینه و میگن نحسه و اونو به یه دعانویس میدن تا بزرگش کنه ،هونگ جو  درجه ی پستی داره و امکان اینکه بتونه با شین یو اشراف زاده که تو قصر امپراطوری کار میکنه رو نداره . امپراطور و زن دوم نمیخان پسر اول امپراطور ولیعهد باشه و نیاز دارن زن دوم حتما یه پسر به دنیا بیاره ، هونگ جوی دعا نویس رو میبرن تو قصر ، برای دعا کردن و اینا ، وقتی خواسته ی اول براورده میشه دنبال کشتن ولیعهد با دعا هستن که هونگ جو قبول نمیکنه و زن دوم با همدستی یه دعا نویس دیگه اینکارو میکنه و میندازن گردن هونگ جو ، هونگ جو رو خودش طلسم گذاشته که هرکی کشتتش ،تا نسل ها نسلش عذاب بکشن و نفرین بشن . از قضا ضربه ی اخر برای کشتن هونگ جو رو شین یو میزنه و شین یو نسلش نفرین میشن .
    اون دعا نویسه که تو دوره ی چوسان بود بدون هیچ نشون دادن پیش زمینه ای خود به خود عاشق هونگ جو ی زمان حاله ، مزاحمت اینجاد میکنه و کلا روانیه ، به قصد کشتن هونگ جو میاد ولی عوضش به شین یو چاقو میزنه ، شین یو چون یه بار میمیره و زنده میشه چون زخمی میشه تا دم مرگ میره ، نفرین از روش برداشته میشه .
    اینجوری میشه که هونگ جو و شین یو بهم میرسن .
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره
     

     
     
    سریالش قشنگ و مفرح بود ، والدین شین یو خیلی بامزه بودن ، هونگ جو کمی تا قسمتی کودن بود ولی قابل تحمل بود . شین یو خیلی جذاب بود . داستانشم درکل بد نبود ولی خیلی ریز بهش اب بستن . خیلی جاها برش میخورد و احساس میکردم داستان رو سرراست کردن و نخاستن زیاد کشش بدن قضیا رو ، وجود روانیی که دنبال هونگ جو بود و زندگی همکارای هونگ جو تو شهرداری و وجود دوست وکیل ، شین یو اضافی بود .
    یکی از بیخودترین شخصیت های سریال و اضافی ترینشون کوانگ جو همکار هونگ جو تو شهرداری بود که مثلا خوشتیپ شهرداری بود و همه ی دخترا روش کراش داشتن ، خیلی ماست بود . بی تفاوت ، معلوم نبود با خودش چندچنده و چشه . فقط مثلا نشون دادن که یه بابای الکی داشت . خب که چی ؟ الان وجود باباش برای چی بود ؟! چه کمکی به داستان کرد ؟!
    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛
    دختر شهردارم که پتیاره ی سریال بود که به اینو اون زور میگفت و فک میکرد خیلی خوشگله بیریخت عملی .
    باباشم که شهردار بود چقد سست عنصر و سست اراده بود که پروژه های شهرداری رو با عوض شدن خلق و خو بهم زدن دخترش با دوس پسراش از این میگرفت میداد به اون یکی .
    زوج اصلی و مامان بابای شین یو خیلی خوب بود در کل و قضیه فانتزی سریال هم خیلی بولد نبود در کل ، اخرسرم هیچ کدوم از طلسم های عشق و اینا اثر نکردن . با همه ی اینایی که گفتم ممکنه بگین خب اصلا چرا دیدی ؟! خب از اولش که هفته به هفته میدیدم تو چشمم نیومد که ابه از طرفی رابطه شون قشنگ و کیوت بود . و از جذابیت های رو وون هم نمیشد گذشت . گرچه تو پست اول گفته بودم که این نقش برای رو وون خوب نی ولی وقتی سریال جلوتر رفت نظرم عوض شد . من تا قسمت های 10 دیگه ته تهش منتظر یه طلسم پرقدرتی یه حرکتی یه اتفاق فوق العاده ای بودم هیچی نشد ولی . با اینحال سریال خوبی بود برای یه بار دیدن .

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۱ مهر ۰۲

    سریال این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های 11 و 12

    ولی خدایی قسمت 12عه ها کی میخان نشون بدن شین یو چرا نفرین شده گرچه خب میشه پیش بینی کرد ولی حالا اونجوری بگم قشنگی سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره ، رو انگار دارم بی ارزش میکنم ولی دیگه باید نشون بدن دیگه ...اون یارو خوددرگیره چشه با هونگ جو چه دشمنی داره ، فک کنم اصلن با زنایی که خیانتکارن مشکل داره البته که هونگ جو خیانتکار نی این توهم زده . انگل ! " نگاه خشمگین و چپ چپ "
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

     

     
    از طرفی انگار همش سریال رو بریدن ، اون تیکه ای که اخر قسمت 8 ، شین یو رفت در گل فروشی یارو انگله ، بریده شد نشون داده نشد ، یهو نشون دادن بیمارستانه ... اون تیکه ای هونگ جو رو انداخت تو چاله یهو بی مقدمه رفت درحالیکه میخاست دفنش کنه مث زن خودش ، یهو نشون دادن شین یهو فهمیده دوس دختر ایکبیری سیریشه با اون یکی پسره که اتفاقا خوبم بهم میان ! بعد یهو قضیه رو بستن ...یهو اینا رابطه شون خیلی صمیمی شد ...قشنگه ها ولی این بریده بریده ها یخورده میره تو ذهنم ...میگم خب الان چی شد اینجوری شد فلان ...
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره
     
     

    4 قسمت بعدیم معلومه دیگه هی از این انکار از اون اصرار ...من نمیدونم خب چه کاریه با اون دست ناز میکنی اون حس بهت دست میده ، با اون یکی دست ناز کن 🤣 حالا اینش هیچی اگه نفرین روی مردای خاندانه پس باباش چرا هیچیش نی ... باباش چه اصراری داره پسرش با اون ایکبیری ازدواج کنه ؟! سیریش ...نمیخاد دیگه ...! نفرین چجوری برداشته شه هم تو دفتره نوشته شده ها ، هونگ جو گیجه درست نمیخونه ...
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    شاید به نظر رفتارای هونگ جو تو رابطه اش با شین یو یا اون همکاره یا همکاراش کودنی باشه و بگی چرا اینجوری رفتار میکنه ولی نگاه از بیرون بخای ببینی کسی که تاحالا با پسری نبوده کسی که تا حالا دوست داشته نشده و دوستی نداشته همینجوری میشه رفتارش ...منم خیلی وقتا با خودم میگم سنگین رفتار کن اینجوری نکن اینجوری نخند اونجوری حرف نزن ولی وقتی تو جمعی جایی میرم ناخوداگاه اون دست پاچگی و خنگی درونم که تو جمع زیاد نبودم و دوست نداشتم و دوست پسرا و فلان پدیدار میشه . فقط کاش واسه منم یه شین یو یی پیدا شه که این رفتارای بدیهی از بی تجربگی رو کیوت و دوست داشتنی بپنداره ...
     
     
    حالا ایشالا زود طلسمو بشکونن و یه بدسین مارو مهمون کنن 🤣😙🙄حالا بدسین هم نشد جهنم یه کیس درست حسابی بدبختها هر وقت اومدن کیس برن یکی اومده یا نشده یا اینکه دست خونی مزاحم شده ...
     

     
  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۸ مهر ۰۲

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره destined with you

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره
     
    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛
    هفته به هفته این سریال یهو یه جای هیجانی تموم میشه و قسمت بعدی یهو یه صحنه ی دیگه ای نشون میده ...اون هفته تا جایی تموم شد که رفت جلوی در گل فروشی اون یارو عوضیه که داره اینارو طلسم میکنه ...بعد یهو نشون داد تو بیمارستانه ...نشون نداد که چجوری افتاد بیمارستان ...بعد یهو گفتن به خاطر مریضیشه بعدش یهو بیدار شد گفت زندگی گذشته ش یادشه ...نکنه چون من نسخه نتفلیکس دانلود نکردم اینجوری نشون داد ؟!درهرحال خیلی جذابه .دقیقا زمانی که هردوشون به عشق اعتراف کردن و بعدشم تصمیم گرفتن رابطه شونو علنی کنن بدون توجه به حرف دیگران یهو اینجوری شد ...و منی که به خودم دلداری میدم این سریاله ! قرار بهم برسن! این سریاله ! فقط 6 قسمت مونده! ...واقعا مدتهای زیادی بود به خاطر سریالی هیجان زده نشده بودم . یکی این سریال یکیم سریال لمس پشت تو ...
    قراره بعدا بیام راجبه سریال کره ای " لمس پشت تو " حرف بزنم ...

  • نظرات [ ۴ ]
    • جمعه ۳۱ شهریور ۰۲

    قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیر

    شت .... چرا این سریال این رابطه  مقاومت ناپذیر ،  اینجوری یهو دارک شدش ...بذارین  من ادبو میذارم کنار : از اولم از قیافه ی پتیاره ی دوست دختر شین یو معلوم بود چه عفریته ایه ...پشت سر داره با صد نفر می لاسه ، بعد حالا میخاد با یه پسر افتاب مهتاب ندیده ازدواج کنه ایکبیری مارمولک ... اینکه قضیه بین شین یو و هونگ جو ساید خیانتی داره زشت هست ولی شین یهو قبل اینکه دلش برای هونگ جو بلرزه داشت با دختره سرد رفتار میکرد و میگفت که بیا ازدواج نکنیم و اینا ...دختره خودشو چسبونده ... معلوم نی دنبال چیه ...خوبه خودشون پول و پله دارن ...با اون قیافه ی سلیطه ش ...این هونگ جو هم راستش حرصمو د راورد مث ماست وایساد اون سلیطه به خاطر هیچ پوچ بهش سیلی بزنه ...خب توام یکی بزن دست نداری یا چلاغی ؟! شیربرنج بازی این کاراکترا حرص منو در میاره ...میخای مث ادم بگو میخام ولی اول تکلیفتو با اون سلیطه روشن کن بعد ... زودم خود سلیطه رفت تو اداره رو کرد که دوس دختر شین یو عه که همه دندون طمعو بکشن ...واه واه ... تشت رسواییش ایشالا می افته زمین ...دلم خنک میشه ... 

    کاش زودتر میرفت تو قسمت تاریخی ش می فهمیدیم چی به چی شده ...این دوقسمت تغییر کاراکتر شین یهو از کیوت به عاشق دل شکسته خیلی خوب بود و یهویی بود ... مخصوصا موهاشو اونجوری میزنه جلو و نگاهاش اونجوری به قول خودش اونجوری نگاه نکن 설레게 하니 ... رو وون چجوری انقد خوش قیافه س خییییییییییییییییییییییلی دیگه پرفکته اخه چرا یه مرد باید انقد پرفکت باشه قیافه استایل قد طرز نگاه بعد اخلاق شخصیت واو واقعا حیف نی این فقط برای یه نفر باشه ؟! 😁💚 

    وای واقعا چجوری تا قسمت بعد صب کنم اونم هفته بعد چهارشنبه ... تازه جای مهمیم تموم شده اصلا چرا تنهایی رفت اونجا پیش یارو روانیه ..من فک کردم رفته به اون پسره " اسمش یادم رفت " بگه که بیا باهم بریم یه جا ... ولی خب لازم بود بالاخره یه جا بیهوش شه که زندگی گذشته ش یادش بیاد دیگه ... اگه اینطوری شه مث سریال " از همین الان وقت نمایشه " پارک هه جین میشه ...اونم یه مدت بیهوش شد بعد تو بیهوشی زندگی گذشته ش یادش اومد ...امیدوارم این قضیه دوس دختر سلیطه شو زودتر جمع کنن حالم ازش بهم میخوره ... 

    تورو خدا ببینین چی ساختن ...ادم فک میکنه ترنی چیزیه ، پله س ...یه پله ی ساده ی نورانی ...

    🍂 او اس تی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره  به نام  I'll Hold You Tight  🎈که خیلی قشنگه ، کاش رو وونم برای سریال یه اهنگ بخونه  . " اهنگ تو گوگل درایو و فیلتر هم نیست میتونین هم بشنوین هم دانلود کنین " 

    مرتبط با این سریال  : 
     

     

     

    حالا که فهمیدم درایو فیلتر نی ، قبلا فک میکردم فیلتره اخه 🤦‍♀️🙄 بای دیفالت 😁 میتونم اینجا برای هر سریال او اس تی که از همه قشنگتر بود به نظرم رو شیر کنم . 💚 

     


    🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲