قالب

سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자 :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자» ثبت شده است

سریال کره ای مبهم misty

بعضی زنا هرچقدم پتیاره باشن ها بازم به لطف مهره ی مارشون مردارو مث فرفره تو انگشتشون می چرخونن . ینی مرده میدونه این خرابه ها این دوسش نداره این داره ازش سواستفاده میکنه ولی بازم مریدشه . گو هه ران تو سریال کره ای مبهم misty هم همچین زنی بود . در ظاهر سخت کوش و مقید به قانون هاش و از هیچی به اونجا رسیده ولی در باطن روباهی بود که مردا رو بازی میداد . دبیرستان که دوست دبیرستانش خودشو به خاطرش فدا کرد ، بی دلیل اصلا انقد غیرمنطقی و مسخره که حد نداره . بعدشم با یه مرد دیگه دوست میشه هی بازی بازی تهش یه مرد بهتر با بک گراند عالی پیدا میکنه می چسبه به اون ، اون یکی که هیچی  نداره رو میندازه دور . رسما از شوهرش پله برای موفقیت هاش استفاده کرده بود . خودش هیچ پخی نبود . حتی خرج تحصیلشم همون پسر دبیرستانیه داده بود . واسه ی کار و معروف شدن و محافظت از جایگاه شغلیش حتی بچه شم سقط کرده بود . یه مدت طولانی به خاطر این مساله رابطه ش با شوهرش سرد بود و عملا فقط هم خونه بودن . بعد یهو تا دوس پسر قبلی که رفته موفق شده اومده تو زندگی زنه پیدا شده یهو مرده باز عشقش شکوفا میشه و به خاطر زنه میره یارو رو میکشه . 

کل سریال اصلا غیرمنطقی و مسخره بود . زنه خیلی روعصاب بود یخورده ککش نمیگزید پسره 20 سال به خاطرش زندان بود . یخورده ککش نگزید مردی که دوس داشت یهو کشته شده بود . اصلا انگار نه اینگار شوهر به اون خوبی و گلی داشت . خیلی بی لیاقت بود انگار زندگی همش کاره . حالا مگه چه کاری بود ؟! گوینده اخبار ! مسخره . بی اندازه مزخرف بود . 

اوایل سریال هی نمیذاشت که یه دختر دیگه که سعی داشتن به جای این جایگزین کننش بیاد بشینه اونجا حتی تا جایی که از دختره و دوس پسر قبلی عوضیه عکس بگیره پیش رفتش . بعدش که پسره کشته شد و یه شغل بهتر بهش پیشنهاد شده بود دیگه اروم شده بود با دختره خوب رفتار میکرد مثلا میخاست بگه من یه اخبارگوی مستقل هستم که کسی منو کنترل نمیکنه توام چون سفارشی بودی و میخاستن کنترلت کنن من نمیذاشتم بیای اینجا  و باهات مخالف بودم . تو سریالای دیگه تا یه شایعه درست میشه طرفو کلا از زندگی ساقط میکنن این به جرم قتل شصت دفعه بردنشش بازجویی و اینا بازم داشت اخبار میگفت . دیدن نمیتونن کنترلش کنن گفتن بذا پست سخنگوی کاخ ابی رو بدیم شاید بشه قلاده انداخت گردنش . بازم رفت افشاسازی کرد . اولش اصلا سریال راجبه خیانت و اینا بود . یهو موضوع عوض شد و قضیه کله گنده های سیاسی و پولدارا اومد وسط . 

کاراکتر زنه یه جانماز اب کش خالص بود . خودش منشا همه ی گوه ها بود ولی یجوری رفتار میکرد انگار خیلی بی تقصیره . چشم سفید بود . واقعا هیچ جذابیتی نداشت نه اخلاقی نه جذابیت سکسی ،مردا عاشق چی این بودن ؟ خودش رسما خیانتکار بود بعد خودشو مبرا میکرد  و الکی به شوهرش میگفت که با دوس پسر قبلی رابطه نداره . 

واقعا سریال بیخودی بود . اصلا اهنگشم بهش نمی اومد . خلاصه که افتضاح بود . هیچ خوشم نیومد . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • جمعه ۹ شهریور ۰۳

    سریال کره ای پدرم عجیبه My Father is Strange


    از این سریالای خانوادگی با 52 قسمت بود . 

    داستان از جایی شروع میشه که بازیگر آن جون هی مدتهاس بازیگره ولی به این معروفه که بازی هاش مث رباته . حالا یه سریال بهش پیشنهاد شده که اونجا رابطه پدر و پسری وجود داره تو فیلمنامه ، آن جون هی پدر نداره ، با مامانش و شوهر ننه ش تو امریکا زندگی میکرده و چون خودشو بین اونا اضافی میدیده اودیشن داده اومده کره یه مدت خواننده بوده حالا بازیگر شده . اون چون میخاد هرجور شده تو این سریال بازی کنه ، تصمیم میگیره دنبال باباش بگرده . 

    پدر داستان یه مغازه ی کیمباب و رامیون فروشی معمولی داره که استجاریه . 4 تاام بچه داره یه پسر و سه تا دختر . یکی از دخترا که از همه ی دخترا بزرگتره وکیله و برای خودش کسیه . عقل دارشون یکی این بود یکیم دختر اخریه . پسر خانواده 5 ساله که داره ازمون خدمات اجتماعی میده و قبول نمیشه ، تازه دوست دخترم داره . دختر اخریه تو یه مجموعه ورزشی مربی یوگاس . دختر وسطیه که مثلا داستان روی اونه ، از همشون کودن تر و بی انعطاف پذیرتر بود 3 ساله دنبال کار میگرده و پیدا نمیکنه . زمان مدرسه هم مث خرس چاق بوده و یکی بهش قلدری میکرده . اون میره مصاحبه تو شرکت بازیگر آن جون هی و همون قلدر رو اونجا می بینه از شانس همونجا استخدام میشه . و میشه منیجر بازیگر آن جون هی . ان جون هی با پرس و جو باباشو پیدا میکنه و میگه که میخاد با اون زندگی کنه . پدر داستان قبول میکنه که اونو به عنوان پسرش بپذیره و به خانواده اطلاع میده . خلاصه پسره میاد خونه و یه سری وقایع خنده دار و بامزه رخ میده . تو همین اثنا دوست دختر پسر اولیه حامله میشه و میاد خودشو معرفی میکنه و اینا ، دختره کیه ؟ همون قلدره مدرسه دختر وسطی . از اونورم دختر وکیله با دوس پسر هشت سال پیشش دوباره شروع میکنه به دیدار کردن و خلاصه اینجوری و اونجوری .

    حالا قضیه عجیب بودن پدره چیه ؟! بازیگر آن جون هی اصلا پسر این مرده نی ، این رازیه بین پدر داستان و زنش و هیچکس ازش خبر نداره . حالا چطور شده که اینجوری شده ، مرده تو جوونیش ورزشکار بوده و جودو کار میکرده روز قبل از مسابقه ، تو یه کوچه ای می بینه که سه نفر دارن یکیو کتک میزنن ، اول بی توجه رد میشه چون فردا مسابقه ی مهمی داشته ولی دلش نمیاد و برمیگرده و می بینه طرف همونجا مرده ، میره زنگ میزنه پلیس که اینجا یکی مرده ولی پلیس عوضی میاد خودشو به عنوان مجرم میگیره و به جرم قتل 3 سال می افته زندان . بعدشم سابقه دار میشه و هیچکس حرفشو باور نمیکنه کارم بهش نمیدادن و مادرش مریض بوده ، یه روزم موقع کارگری کردن بهش انگ دزدی می زنن و دوروز میره بازداشگاه و تو همون دوروز مامانه می میره . تو این مدت زنش که دوستش بوده همیشه بهش ایمان داشته و اعتماد و اون بوده که برای مامانش ختم میگیره . بالاخره بعد از چندوقت یه دوستی تو امریکا بهش زنگ میزنه و میگه که بیاد امریکا و زندگیشو عوض کنه ، مرده قبول میکنه و میره ، همون روز اول که میرن کلاب نوشیدنی بخورن انفجار رخ میده و بعدشم چون اینا تو کلاب کتاشونو عوض کرده بودن رو حساب اسم پاسپورت ، اونی که مرده رو به اسم این میزنن و اینجوری میشه که زنش بهش میگه حالا که اینجوری شدش بیا با همین اسم زندگیمونو ادامه بدیم .

    مرده ترسوو مظلوم و بدبخت بودش که مشخصه ی همه ی فقیراس ، اول میترسه و میخاد که خودشو معرفی کنه ولی زنش میگه که حامله اس و اینجوری بچه هاشون با انگ بابای قاتل چجوری میخان زندگی بگذرونن و اینا . اینطوری میشه که 35 سال با اسم اون دوست مرده ، زندگی میگذرونه . حالا پسر اون مردهه فک میکنه که این که اسم باباشو داره ، باباشه . مرده هم شصتش خبر دار و بعد دیدن اینکه پسره چقد طفلکیه به خاطر اینکه خودشم گناهکار میدونه میخاد که یخورده از گناهش کم کنه و میخاد نقش پدر رو برای پسره ایفا کنه . تا اینکه سر یه قضیه هایی پسره شک میکنه و دی ان ای میگیره و متوجه قضیه میشه و اینا ، خلاصه ، بعدشم  دختر وکیله خودش متوجه قضیه میشه و میره تحقیقات و باباشم میره برای دزدی هویت خودشو تحویل میده ولی چون به جرمش اعتراف و پشیمون بود زندان نمی افته . بعدشم دختره ،برای پرونده ی قتل باباش شاهد پیدا میکنه و باباش از قتل مبرا میشه . 

    اخرشم همه چی به خوبی و خوشی تموم میشه  . همه ی کاراکترا خیلی خوب بودن به جز نقش اصلی ینی جونگ سومین ، دختر وسطی ،که من اصلا از نقشش خوشم نیومد . مارمولک بود یخورده  . دختر وکیله و شوهرش خیلی باحال بودن مخصوصا شوهرش . پدر داستان خیلی بابای خوبی بود ولی یخورده بی عقل بود و اخراشم داشت دیگه زیادی مظلوم نمایی میکرد .  یه سری اب هاییم داشت که میشه زد جلو . ولی در کل سریال قشنگی بود .هم خنده دار بود هم گریه دار . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال کره ای اهریمن من  💚معرفی کتاب بلندی های بادگیر 💚سریال کره ای رای کشنده 💚سریال کره ای خواننده ی جزیره ی دورافتاده قسمت اخر 💚 سریال کره ای بکشش kill it 💚 سریال کره ای مرد من فرشته ی عشق 💚 فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن 💚سفر انار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی 변우석 선재업고튀어

    این سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی ، رو فقط به خاطر بازیگر نقش سون جه دارم نگاه میکنم . اب خالصه . دختره خیلی حرصمو در میاره اصلا انگار مخاطب رو اسکل فرض میکنن . خب تو اینو دوس داری مث ادم حرف بزن بگو دوس داری هی کیگه کیگه ...کوفت کیگه ...حرفتو سریع چکشی بزن ، انگار امروز و دیروزه که پسررو می شناسه . بعد هی عقب جلو میشه زمانش ، دختره یهو میاد اینده  سرنوشت تغییر میکنه بعد این هیچی از اینکه چیکاره اس و کجاست و غیره نداره مث کسخلا می مونه رفتار و حرف زدنش . داره راه میره می خوره به یکی هرکی اصلا ، انگار کوره یا قدرت تشخیص وضعیت نداره ، همینجور راهشو میکشه میره . خب با تلفنم حرف بزن کور که نمیشی موقع تلفن حرف زدن برمیگردی ببینی پشتت چی شد یا نه ؟! به جای اینکه فلجش کنن باید کورش میکردن و لال . رسما ادمو خسته میکنه این گیج بازیش . بعد پاشده رفته خونه ی پسره بهش میگه امشب میخام اینجا بمونم ، الکی ادای تنگارو در میاره ، خب مث ادم بگو قضیه چیه یه حرفی چیزی یه بهونه ای ، اداهای مسخره ... ینی اگه بیون وو سوک توش نبود و برای اولین بار نقش یک نگرفته بود و انقد معروف نشده بود به خاطر این سریال عمرا بقیه شو نگا میکردم . 

    سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

    حالا سریال ملکه ی اشک ها ، یهو همشون گدا میشن ، میرن خونه ی داماده که ادم حسابش نمیکردن ؛تو دهات ، مگه دختره تو دهات ساختمون نداشت ؟ میرفتن اونجا چرا رفتن خونه ی خانواده ی داماد ، بعدشم اونه که گنداشونو درست میکنه و پولاشونو برمیگردونه . اصلا اب خالص . بعد ریتش از 🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀 بیشتر شده . چرا ؟ فقط به خاطر ویژوال کیم سوهیون و اون دختره . 

    سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

    سریالا واقعا ابن . اون ابی که مدنظر من هست نیست . 🤣  مثلا سریال 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟 یا  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 هم اب بودن ولی یه داستان سرراست دارن کاراکتراش کارای غیرمنطقی کسخلی انجام نمیدن . 

    موندم چی ببینم . 🤕🙄

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۰۳

    معرفی 5 سریال کره ای که نبینین چیزی رو از دست ندادین

    چندتا سریال نگاه کردم که همشون بیخود بودن . اصلا دست و دلم نرفت ببینمشون بس که مسخره و اب بودن . 

    1. سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까 ? با بازی سونگ جی هیو " همون سویا تو جومونگ " به اندازه ای شخصیت کسخل و مسخره ای داشت که حد و اندازه نداشت .

    حیف اون سه تا مرد جذاب که الکی الکی از این خوششون اومده بود . جون میکند بگه بابای تخمه سگ حروم زاده ش کیه . سه تا مردو مچل خودش کرده بود پتیاره .

    درمورد یه مادر مجرد که زمان دانشگاه با دوتا پسر دوس بوده و با دوتاشونم خابیده . از اونی که دوس پسرش بود حامله میشه ولی نمیدونم چی میشه انقد اب بود هی زدم جلو اخرم نفهمیدم چرا بهم زده با پسره گرچه انقد کسخل بود که معلومه به دلایل واهی بهم زده ، خلاصه قایم کرده که حامله اس خبرمرگش و خودشو گم و گور کرده و دانشگاه رو هم انصراف داده . حالا بعد 14 سال هی کار پاره وقت کردن ، یه شرکت فیلم سازی استخدام میشه اونجاام سرش کلاه میذاره قرضاشو میندازه گردن این میره .

    یه اقای گنگستر جذاب که شبیه اوپا ژاپنیم هاسگاوا بود هم طلبکارشه میاد میگه این پولو باید بدی ، اینم پیشنهاد میده میگه فلان نمایش نامه هست بیا بسازیمش سود کنیم . گنگستره هم میگه باید بازیگر اصلی فلانی باشه و نویسنده فلان کس . از شانس هرجفتشون

    همون پسرایی ان که باهاشون سر و تخت داشته 😁 دخترشم توهم زده که یکی از اینا باباشه  و دنبال باباش میگرده . خلاصه این زنه 14 قسمت جون میکنه بگه که بابای بچه کیه . وای خیلی بیخود بود . به لعنت خداهم نمی ارزه همچین زنی . 

     سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까

    اصلا شما تو ایران یه مرد 47 ساله که به این جذابی باشه دیدین ؟ به همین سوی چراغ اصلا نیست . خدایا چرا منو تو ایران افریدی اخه این چه سرنوشتیه . 

    2. سریال بعدی ، سریال کره ای الهه ی انتقام The Goddess of Revenge  درمورد زنی به اسم کانگ هه را ،که زنِ یه مجری تی وی خیلی معروفه ، ولی یارو از این عوضی هاس که کتکش میزنه و اینا ، خود هه را ،هم اینفلوئ... فلانه . شوهرش فش رکیکش براش پاپوش درست میکنه که این داره خیانت میکنه و یه شبه گدا میشه . اونم میره انتقام بگیره ، این وسطا یه وکیلی هست که خاهرش قبلا سونبه ی هه را ؛بوده و شنیده که هه را باعث شده خاهرش بمیره . اومده انتقام بگیره اونم از هه را و خودشو به عنوان دوست به هه را نزدیک میکنه و الی اخر . خوشم نیومد همش انتقام بود و موضوع اصلیم متوجه شدم چی شد . جذاب نبود . 

    سریال کره ای الهه انتقام

    3. سریال کره ای ارباب خورشیدMaster's Sun با بازی سوجی ساب ، وای ینی از اب بودن این هرچقد بگم کم که هیچ چی بگم که قشنگ متوجه حال عجیبم بشین . گفتم خییلی معروفه بذا مقاومت رو بذارم کنار و نگا کنم ولی وای این دختره خداوندا این دختترو هرجا من دیدم سریال برام زهر شده . خیلی ازش بدم میاد . سیب زمینی خالصه .نمیدونم چجوری میخام تو سریال لی مینهو تحملش کنم . ینی لعنت به اون کسی که اینو برای سریال مینهو انتخاب کرد . خدا صبر بده . 

    این دختره روح می بینه و مث سگم از روحا می ترسه و مث دیوونه ها رفتار میکنه ، روحا میان سراغش و ازش میخان که براشون یه کاری انجام بده ، داستانش یه چیز تو مایه های سریال کره ای جدید درحال پخش عکاسی نیمه شب با بازی جو وون هه ، یه شب که رفته بوده کار یه روح رو راه بندازه با سوجی ساب که رییس یه کمپانی بزرگ  و مشهوره بر میخوره و وقتی اتفاقی بهش دست میزنه می فهمه که روحا ازش دور میشن . برای همین میخاد هرطور شده کاری کنه که نزدیک سوجی ساب بمونه .  

    سریال کره ای ارباب خورشید Master's Sun

     

    4. سریال بعدی سریال کره ای آژانس دوست یابی Flower Boy Dating Agency با بازی سویانگ گرلزجنریشن ، اب خالص بود . 

    داستان : 

    آژانس دوستی سیرانو برای کارمندانش به منظور پرداخت حقوق قرار های عاشقانه ترتیب میدهد تا بتواند پول کافی برای نجات یک تئاتر قدیمی را جمع کند. بعد از اینکه سو بیونگ هون (لی جونگ هیوک) بهترین دوستش را در تصادفی از دست میدهد دچار عذاب وجدان میشود و تصمیم میگیرد که گروه تئاتر دوستش را با توانایی های خود بروی صحنه حفظ کند و اینگونه میشود که او آژانس دوستی سیرانو را تاسیس میکند…

    سریال کره ای آژانس دوست یابی Flower Boy Dating Agency

    5. سریال کره ای وکیل محله اقای جو که یه سریال وکالتی بود و پایین کشیدن کله گنده های خلافکار . تا قسمت 4 اینا بد نبود ولی بعدش حوصلمو سر برد . 

    داستان : 

    جو دول هو (پارک شین یانگ) دادستان میشود تا موقعیت اجتماعی بهتری داشته باشد، اما نمی تواند از فساد محل کارش چشم پوشی کند. گزارش این فساد؛ باعث از دست دادن همه چیزش می شود. او زندگیش را از نو می سازد و به عنوان وکیل در دفتر حقوقی منطقه ای کوچک کار می کند و سخت تلاش می کند تا وکیلی متعهد به عدالت باشد و از فقرا و بی گناهان محافظت کند…

    وکیل من آقای جو My Lawyer, Mr. Jo

    امشب تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘ سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ سریال کره ای منشی کیم چشه ؟  ☘ عکس بهاری ☘ معرفی کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی  ☘ کتاب شاه اسماعیل ☘  

  • نظرات [ ۰ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • جمعه ۲۴ فروردين ۰۳

    سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자


    سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자

     

    درمورد محققی به نام کیم بونگ گو 김붕고، داستان در زمانی داره اتفاق می افته که ملکه اینهیون عزل شده و سورون ها میخان اونو به جایگاهش برگردونن ولی نورون ها میخان ملکه رو بکشن تا دیگه امکان برگشتش وجود نداشته بشه . کیم بونگ گو پسر یکی از وزیرای نورونی بوده که به خیانت متهم و کشته شده ، حالا اون میخاد با برگردوندن ملکه اینهیون اسم خانوادشو پاک کنه و برای همین که سعی میکنه تا از ملکه ی عزل شده محافظت کنه ،در خلال فرار از دست قاتل ها به قصر میره و تو کتابخونه ی قصر مورد حمله قرار میگیره وقتی قاتل میخاد بکشتش ، یهو ناپدید میشه . وقتی بهوش میاد دورش خالی بود بیرون که میره چیزایی می بینه که تاحالا ندیده و تعجب میکنه که اینجا کجاس . اون به 300 سال بعد سفر کرده . 

    سریال کره ای مرد ملکه اینهیون 인현왕후의 남자

    در زمان مدرن ، بازیگر تازه کاری که اسمش چوی هه جینه ؟! شایدم جین هه ، اسمش یادم رفت ، 🤭

    برای نقش ملکه اینهیون اودیشن میده و قبول میشه . اولین شب فیلمبرداری به قصر اومده که کیم بونگ گو که لباس چوسانی تنشه رو می بینه و فک میکنه بازیگر نقش فرعیه . 

     

    کیم بونگ گو برمیگرده به کتابخونه و یادش میاد که موقع رفتن به اقامتگاه ملکه ی عزل شده ، خدمتکار خونه شون که الان گیسانگه بهش یه طلسم داده . طلسم رو در میاره و روشو میخونه اینجوری بازم برمیگرده به زمان خودش . اون متوجه چگونگی وقایع میشه و می فهمه که هروقت در معرض خطر قرار گرفته باشه این طلسم کار میکنه . برای بار دوم که میاد زمان مدرن بازم با چوی هه جین برخورد میکنه و اینو سرنوشت میدونه و از چوی هه جین که الان متوجه قضیه شده ، کمک میخاد تا تاریخ اون زمان رو بهش بگه . هه جین اونو به کتابخونه می بره . و کیم بونگ گو با خوندن تاریخ متوجه قضایا میشه . برمیگرده و از کشتن خودش و کشتن ملکه جلوگیری میکنه . و دوباره ملکه رو به جایگاهش برمیگردونه . وقتی همه چیز اوکی شد برمیگرده به زمان جدید تا با عشق زمان مدرنش حال کنه که یهو ناپدید میشه . میره بگرده ببینه قضیه چیه که می فهمه خدمتکاری که برای طلسم رو خریده بوده کشته شده . برای همینم طلسم نابود شده . اون میره قاتلای خدمتکار رو میکشه و بعد اواره بوده که میگیرنش ، میخاد خودشو بکشه که برمیگرده به زمان جدید . این سری برای همیشه . 

     

    درمورد کیم بونگ گو که تو سریال هست خیلیا تحقیق کردن که ببینن ایا واقعا همچین ادمی وجود داشته یا نه ،نویسنده سریال گفته که این داستان تخیلیه ولی از اینکه می بینه مردم انقد به داستان علاقمند شدن که بازم رفتن تاریخ شون رو خوندن خیلی خوشاله . بعضی از وبلاگ ها میگن که شخصی به نام دیگه ای با همین مشخصات کیم بونگ گو ی سریال وجود داشته تو زمان امپراطور سوک جونگ . با اینحال اینا همش حدسه . 

     

    سریالش خیلی قشنگ و باحال بود . برای دومین بار واقعا چسبید . هم از بعد تاریخی هم از بعد عشقی خیلی دوسش داشتم . 

     

    🍀  مطالب پیشنهادی مرتبط با این سریال 🍀

    🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀

    ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘

    حالا تو این پست میخام بگم که ملکه اینهیون کی بود ، چون دیگه الان جاشه : 

     

    " ملکه اینهیون متولد پانزدهم می ۱۶۶۷؛ دومین ملکه پادشاه سوک جونگ از چوسون و یکی از شناخته شده ترین ملکه های سلسله چوسون بود.او از خاندان مین می باشد.پدر وی “مین یو جانگ” وزیر دفاع بود و مادرش بانو سونگ (دومین همسر مین یو جانگ)بود.او در سال ۱۶۸۱ و در سن چهارده سالگی به عنوان دومین ملکه پادشاه سوک جونگ با وی ازدواج کرد.زمانی که “جانگ اوک جونگ” در سال ۱۶۸۸ فرزند پسری به دنیا آورد؛ یک مشاجره خونین که از آن با عنوان “گیسا”(به معنای تصفیه سیاسی)نام برده می شود؛ درگرفت.پادشاه سوک جونگ می خواست تا به بزرگترین پسرش لقب وونجا (به معنی “اولین پسر”)که لقب ولیعهد بود داده و به بانو جانگ از مرتبه “سو اوی” به مرتبه “های بین” ترفیع عنوان بدهد.این اقدام با مخالفت حزب نورون که از ملکه اینهیون حمایت می کردند و توسط “سانگ سی یئول” هدایت می شدند روبرو شد در حالی که این خواسته توسط حزب سورون که از بانو جانگ حمایت می کردند پشتیبانی می شد.پادشاه سوکجونگ از این مخالفت خشمگین شد و تعداد زیادی از جمله سانگ سی یئول کشته شدند.تعداد کثیری از جمله اینهیون و خانواده اش تبعید شدند.ملکه اینهیون عزل شد در حالی که “جانگ سو اوی” به “جانگ های بین” مبدل شد و سپس سومین ملکه لقب گرفت.در سال ۱۶۹۴ سوک جونگ از اقدامات دمدمی خود احساس پشیمانی کرد و با جنبشی که توسط حزب نورون برای برگرداندن اینهیون ترتیب داده شده بود همراه گشت.او ابتدا به قصر کوچکی در “آندونگ” برده شد.سپس به قصر شاه توت و در نهایت به قصر اصلی آورده شد.بانو جانگ هم به مرتبه “های بین”تنزل درجه داده شد.او در سال ۱۷۰۱ و در سن سی و چهار سالگی مریض شد و به دلیل بیماری ناشناخته ای فوت کرد (بعضی منابع علت مرگ وی را مسمومیت ذکر کرده اند).
    گفته می شود سوک جونگ در حالی که برای اینهیون سوگوار بود در خوابی او را دید در حالی که لباس سوبوک که به خون آغشته شده بر تن داشت.سوک جونگ علت مرگ اینهیون را از وی جویا شد اما اینهیون چیزی نگفت جز اینکه به سمت اتاق “جانگ های بین” اشاره کرد.سوکجونگ بیدار شد و و به سمت اتاق جانگ رفت.در حالی که به اتاق نزدیک می شد او صدای موسیقی و خنده را شنید.در حالی که در پشت اتاق گوش ایستاده بود؛ پادشاه جانگ های بین را با یک روحانی “شمن” در یک اتاق دید در حالی که برای مرگ ملکه دعا می کردند و یک مجسمه را با تیرهایی هدف قرار می دادند.زمانی که پادشاه به موضوع پی برد؛ بانو جانگ به خاطر اعمالش با سم اعدام شد. "


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۳ ]
    • 어씨예 ❄♒
    • يكشنبه ۱۹ فروردين ۰۳