من اومدم با معرفی یک سریال خیلی قدیمی اسمش هست سریال کره ای دوستان friends 2002  با بازی وون بین . 

این سریال ساخته ی مشترک ژاپن و کره جنوبی بوده ، و همزمان تو کره و ژاپن پخش شده . 4 قسمته . 

درباره دختر ژاپنی به اسم توموکو عه که فروشنده ی یک فروشگاهه و پسر کره ای که اسمش جی هونه . توموکو با دوستش رفتن سفر هنگ گنگ و دوستش که با دوس پسرش قرار داشته اونو تنها میذاره ، توموکو تو خیابانای هنگ کنگ تنها راه می رفته که یهو کیفش رو میزنن ، جی هون که دانشجوعه و دوست داره فیلمساز بشه برای یه مسابقه ای اومده به هنگ کنگ تا فیلم کوتاه بسازه ، توموکو ، جی هون رو می بینه و فک میکنه که اون دزد کیفشه میدوه دنبالش و کارشون به کلانتری میکشه ، از اونجا که توموکو زبان بلد نیست و نمیدونه چجوری برگرده هتل چون هیچ پولیم نداره با جی هون همراه میشه و با اینکه زبان هم رو نمی فهمنن دست و پاشکسته با هم ارتباط برقرار میکنن ، بعدش به رستوران عمه ی جی هون میرن برای غذا خوردن ، و همینجوری گردش میکنن ، هردوشون کارشونو بهم دروغ میگن ، جی هون میگه من فیلم سازم درحالیکه دانشجو بودو فیلم سازی رویاش ، توموکو میگه من تو مجله ی مد کار میکنم درحالیکه فروشنده بود . شب میشه و وقت خدافظیه و به هم ایمیلشون میدن تا باهم در ارتباط باشن . 

بعد از مدتها توموکو به جی هون ایمیل میزنه به ژاپنی ، جی هون از ایمیل خوشال میشه ولی ژاپنی بلد نبودش ، ایمیلارو دوستش بهش می خونه که ژاپنی بلده ، اینجا لازمه بگم دوستش اوپا اجوشی نازنین من لی دونگ گان بود 😄ز. تو ایمیلا بهم اعتراف میکنن که راجبه کارشون دروغ گفتن ، توموکو راجبه خودش حرف میزنه و میگه که نمیدونه چی علاقه داره و تاحالا کارای زیادی انجام داده و حتی یه بارم دست به خودکشی زده و از اون موقع مامانش کاری باهاش نداره و میگه هرکاری که خودت دوس داری بکن " نه مث ایرانی  ها با تهدید با محبت " جی هون هم راجبه خودش میگه که رویاش فیلمبردار شدنه ولی چون تنها پسر خانواده شونه باید شرکت رو بگردونه و باباشو شرمنده نکنه ،اینجوری باهم بیشتر اشنا میشن و تو خلال ایمیل ها بهم علاقمند میشن ، ولی خب ارتباط از راه دور اسون نیست . 

سریال کره ای دوستان friends 2002

فرصتی پیش میاد و توموکو میاد کره و اونجا میتونن هم رو ببینن که خیلی باحال بود این قسمتش . 

تو همین اثنا توموکو تصمیم میگیره بره زبان کره ای یاد بگیره ، به دوستش میگه نمیشه که همش به ژاپنی بهش ایمیل بدم و اونم دوستشو مجبور کنه به ژاپنی برام بنویسه ،تو خلال یادگیری زبان توموکو واقعا سرزنده تر و شادتر میشه چون امید و انگیزه دوباره ای بهش داده شده بود . اون میگفت  : اگه زودتر خوندن این زبان رو شروع میکردم شاید الان زندگیم تو مسیر بهتری بود . 

دقیقا مث من 😭کاش زودتر یاد می گرفتم کاش ! 

دوباره فرصتی پیش میاد که جی هون برای جشنواره ی فیلم میره ژاپن ایمیل میزنه و اطلاع میده و با فروشگاه توموکو هم تماس میگیره ولی ...یکی از همکارای توموکو چون توموکو رو دوس داره بهش نمیگه که جی هون اومده بود اینجا و به جی هون میگه که تو کره ای این ژاپنه و نمیتونی خوشالش کنی و از این حرفا  و بذار برو ...جی هون یخورده فک میکنه ناراحت و غمگین میره و میبینه پسره راس میگه همچین ارتباطی چقد قرار طول بکشه ! برای همین یه مدت ارتباطشو با توموکو قطع میکنه و بعدشم که میره سربازی .  اخرین بار که ایمیل میزنه به جی هون ، دوست جی هون ایمیل رو میبینه و به توموکو میگه که اون رفته سربازی و دیگه نمیتونی ببینیش و اینا ، توموکو بدو بدو میره پیش مادرش میگه بهم پول قرض بده باید زود برم کره ،مامانش میگه خیلی وقت بود از من پول نگرفته بودی خوشال شدم و من این توموکوی جدید رو خیلی دوس دارم و حمایتت میکنمو اینا  این نکته رو هم بگم که خودشون تو سریال میگفتن که از ژاپن به کره رفتن هم ارزونتر هم خیلی راحتتره ینی بلیت میگیری میری ، ولی از کره به ژاپن نیاز به ویزا داشتن . 

خلاصه میره کره جلوی پادگان و جی هون رو به سختی میتونه ببینه بهش میگه چجوری شد اینجوری شد جی هون میگه که ما نمیتونیم باهم باشیمو مرسی به خاطر من حتی زبان یاد گرفتی . 

یه مدت میگذره و توموکو همچنان زبان کره ای رو ادامه میده . بعدشم میاد کره و تو کره تورلیدر میشه . جی هون هم سربازیش تموم میشه و قایمکی داره کار سریال و فیلم سازی انجام میده ، دستیار کارگردان شده بود ، ولی نمیخاد باباش بفهمه . تو خلال اینکه داشت تو خیابون راه میرفت یهو توموکو رو میبینه و اینجوری دوباره باهم دیدار میکنن ، مدیر توموکو میگه ارتباطت با دوس پسرت چجوری و سوال میپرسه که میخاین ازدواج کنین توموکو میگه هنوز به اونجاش فک نکردیم ، ولی اره دیگه میخایم ازدواج کنیم . مدیره میگه ازدواج با یه پسر کره ای خیلی سخته تو خانواده های کره ای رو نمی شناسی . 

یه روز که جی هون ، توموکو رو میاره خونه تا باهم غذا بخورن و با دوستاش اشناشون کنه ، میبینه پدرمادرشم اونجان ، یخورده جو سنگین میشه و باباش فهمیده بود داره کار فیلمبرداری رو هنوزم انجام میده . مخالفت و اینا ولی بعدش که جی هون جایزه ی فیلمساز جوان رو میبره باباش هم اجازه میده و بعدشم به ازدواج با دختر ژاپنی اجازه میده و اینجوری میشه که این دونوگل بهم می رسن . 

سریالی خیلی لطیف و قشنگ  و بامزه بود ، مخصوصا اینکه زیرنویس کره ای داشت رو خیلی خوشم اومد . البته ناگفته نماند که سریال سرگذشت ارتدال که تازگی دیدمش هم زیرنویس کره ای داشت ولی اونو راستش زیاد توجه نکردم میخاستم ببینم چی میشه سریال ، ولی اینو هی استوپ میکردم جمله هارو میخوندم کلمه هارو مینوشتم ، گرامرارو تشخیص میدادم برای خودم معنی میکردم ، اهان این جمله رو اینجوری میشه گفت . خیلی لذت بخشه اینجوری که خودت بفهمی سریال رو . سریال زیرنویس فارسی نداشت . 

🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

💚 سریال کره ای افتخار  💚سریال انتخاب همسر برای امپراطور 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚سریال ژاپنی اولین عشق 💚سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚 معرفی کتاب 💚معرفی یوتیوب یسونگ و گالری گردی من در تهران  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚