قالب

معرفی بهترین سریال های کره ای سالهای اخیر :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۱۰۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی بهترین سریال های کره ای سالهای اخیر» ثبت شده است

سریال کره ای صلیب cross

  این سریال رو به خاطر این ⬇ اوپا که تو سریال 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚 معرفیش کرده بودم ، نگاه کردم . ولی متاسفانه نقش خیلی پررنگی نداشت . ولی نگم از جذابیت و تن صدای نفس گیرش . 

سریال کره ای صلیب cross

اوهوم اوهوم ... داشتم میگفتم ، این سریال یه سریال پزشکی بود ، راجبه بخش پیوند یه بیمارستانیه ، داستان از جایی شروع میشه که دکتر کانگ این کیو رزیدنت سال 4 جراحی ، برای اینکه دکتر زندان بشه از بیمارستان استعفا داده و برای مصاحبه میره زندان . دکتری که رییس بخش بهداری؟ زندانه میگه با این سابقه درخشان چرا اومدی اینجا و اینا ، خلاصه استخدام میشه . چرا باید همچین کاری کنه ؟ معلومه که برای انتقام اومده .

زندانی ایکس " اسمش یادم نی 😶 " قاچاقچی اعضای بدنه و سالها پیش بابای کانگ این کیو رو کشته و تمام اعضای بدنشو فروخته . چرا ؟ چون اولا کارش همینه 😁😐🤪 دوما گروه خونی بابای این کیو گروه خونی خاص و کم و خاصی بوده و تو جهان کم کسی هست که این گروه خونی رو داشته باشه . حالا چی بوده ؟ آی منفی که پروتین نداره بهش میگن : rh-a . کانگ این کیو هم همین گروه خونی رو داره . 

سالها پیش اینا وضعشون خیلی بد بوده و از طرفی خاهر کوچکتر این کیو سرطان داشته . باباشون چون پول نداشته ، میره زنگ میزنه به این شماره های فروش اعضای بدن و میخاد کلیه ش رو بفروشه ولی خب همچین طلایی رو که فقط کلیه ش رو در نمیارن کلا کشتنش دیگه . 

از بچگی یه دکتری اینارو به فرزندی قبول کرده . همون موقعها هم خاهرش میمیره و دکتره که قیم حساب میشده اعضای بدن خاهررو هم اهدا کرده . این کیو هم به همین دلیل از باباهه شاکیه . خلاصه اون خیلی زرنگ و باهوشه و الان دکتر شده و اومده زندان تا با تجویز داروهایی که به بدن اسیب میزنه قاتل باباشو ،بکشه . از طرفی میخاد ببینه اینا به کی وصلن و باند اعضای بدن رو پیدا کنه . سالهاس فکر  و ذکرش همینه . و تا انتقام نگیره راحت نمیشه . داشت این کارو انجام میداد که ،

یه روز که برای کار دیگه ای رفته بود بیمارستان ، یارو تو زندان حالش بد میشه و تو راه انتقال به بیمارستان ، همدستاش فراریش میدن .

 

سریال کره ای صلیب cross

داستان همینجوری پیش میره و عمل ها و پیوند ها و کارهای غیرقانونی که تو پروسه ی پیوند بعضی کله گنده ها پیش می یاد رو میاد و همرو کانگ این کیو کشف میکنه . تو این حین هم متوجه میشه که قلب باباش تو سینه ی دکتریه که دختر رییس بیمارستانه . و بالاخره متوجه میشن که همه ی گوه ها زیر سر این مرده س . خلاصه با تلاش و کوشش و همدستی کانگ این کیو و این اوپای موردنظر و تحقیقات رییس بخش پیوند که بابای فعلی کانگ این کیو هست ، باند اعضای بدن دستگیر میشن ، تو این حین هم رییس بخش پیوند توسط همون مرد عوضیه کشته میشه . کانگ این کیو هم مدرک پزشکیش باطل میشه؛ چون برملا میشه که با تجویز دارو سعی داشته یارو قاتلرو بکشه . قاتله هم بالاخره توسط یکی دیگه تو زندان کشته میشه . و انتقام کامل میشه و کانگ این کیو برمیگرده سر زندگی نرمالش . 

عنوان سریال هم اشاره داشت به اینکه وقتی بدن رو میبرن برای جراحی و اینا بخیه که میزنن باز ،شبیه صلیب میشه .

جزییاتش خیلی زیاد بود، من خلاصه وار گفتم .  البته من زیاد از بازیگر اصلی سریال ینی کانگ این کیو خوشم نمی یاد. نمیدونم چرا اونو کردن نقش اول درحالیکه اوپام هست 😠😁😐 ولی خب  دیگه کاری از دستم برنمیاد . سلیقه شون همین قده دیگه . 😁 سریال هیجانی و قشنگی بود . بخش پزشکیش هم باحال بود . بعد مدتها ژانر پزشکی نگا میکردم . واقعا خوب میسازن این ژانر رو .  ولی من هنوزم سریال کره ای بیمارستان چونا یا سریال کره ای مغز با بازی شین هاکیون که سالها پیش از تی وی پخش می شد رو دوس دارم . واقعا خیلی قشنگ بود  . البته که زبان اصلیشم نگاه کردم و خیلی قشنگ بود . شین هاکیون هم که معرف حضورتون هست ؟ این سریالش 💚سریال کره ای فراتر از شیطان 💚 هم خیلی قشنگ بود . 

امروز تا همینجا . 


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

💚سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های جدید 💚سریال کره ای متحرک 💚سریال کره ای در پس لمس تو 💚اوپاهای مونستااکس💚 مثلث عشقی 💚مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو   💚اهنگ eclipse از گروه رز 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۷ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

     

    새로운 오빠 생겼나 봐요 . 굉장히 잘 생겼고 멋지고 숨 막히게 해주는 그런 남자이고 반했어요 또 .설레는 기분 좋아요 . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy . درواقع معنیش میشه مردا همه مث همن . ولی این یه اصطلاح بی ادبیه . حالا ...

    سریال راجبه عشق بین مرد و زنیه که سه زندگی عاشق هم بودن ولی بهم نمی رسیدن . هرسری هم از طرف مرده مشکل به وجود می اومد . دوران چوسان میره پایتخت امتحان دولتی بده و مریض میشه و نمیتونه برگرده و میمیره . دوران استعمار ژاپن ، مبارز بوده و زنرو ول میکنه تا اسیب نبینه و دوران کودتا و اشوب های گوانگ جو ، بازم انقلابی بوده و می گیرنش و تو شکنجه فلج میشه و برای همین با دختره کات میکنه . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    زندگی 4ام ، مرده اسمش هوانگ جی وو رییس یه کمپانی داروسازیه و دختره سا هیون جو ، منیجر  نویسنده ی وبتون هاس ، و خودشم دستی تو کار داره ولی هنوز موفق نشده چیزی منتشر کنه . از طرفی اون با برگذار کردن مراسمی به همه فک و فامیل و دوست ،گفته که هیچ وقت قرار نی ازدواج کنه و هیچوقتم تاحالا عاشق کسی نشده و قلبش برای کسی به تپش نیفتاده و میخاد دنبال رویاهاش باشه  و اینا .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    هوانگ جی وو که زندگی های گذشته ش رو یادش هست همچنان عاشق هیون جوعه و دنبالش گشته پیداش کرده و می بینه که تو کارش دارن ازش سواستفاده میکنن و پیشرفتی نداره . با پارتی و اینا یه کاری میکنه که از اون شرکت اخراج شه و اونو تو شرکت خودش استخدام میکنه به عنوان تهیه کننده ی همه کاره میگه که میخام یه بخش وبتون سازی هم داشته باشه شرکتم . همه میگن اخه شرکت داروسازی و وبتون ؟! ولی خب مثلا میشه دیگه . 

     یه پسری هم که مث داداش کوچکتر برای هیون جو حساب میشه؛ هست که اون پسره از قضا زندگی قبلی هم اینو میخاسته ولی اون چیزی از زندگی قبلی و این چیزا نمیدونه و از دبیرستان که یتیم شده خونه ی اینا بوده و یه طرفه عاشق هیون جوعه . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    هیون جو بچگی می افته تو اب و بعد اینکه از کما در میاد زندگی گذشته ش یادش میاد ولی با درمان و اینا درست میشه . یه روز  با هوانگ جی وو که هنوز همو نمی شناسن تو اسانسور بودن که اسانسور متوقف میشه  و جی وو ترس از فضای بسته داره نفسش میگیره بیهوش میشه ، هیون جو بهش نفس مصنوعی میده تو همون حین صحنه هایی از زندگی چوسانیش تو ذهنش میاد . از قضا از قبل هم گاهی از این خابا می بینه ولی هیچ وقت قیافه ی شوهری که تو خاب صدا میکنه رو نمی بینه . بعد از اینکه میره تو شرکت جی وو مشغول میشه هی باهم برخورد دارنو اینا و کم کم ابراز علاقه و مهربونی های جی وو و اهمیت دادن هاش شروع میشه و هیون جو هم کم کم وا میده . بعدش دقیق یادم نمیاد چی میشه 😁 که جی وو به هیون جو حقیقت اینکه 200 ساله عاشقشه و زندگی گذشته اش یادش هست رو میگه و اونو میبره جاهایی که قبلا باهم تو زندگی های قبلی بودن . 

    ولی خب اینکه تو زندگی سوم از هم جدا شدن دلیل داره ، یه پتیاره ای هست که عاشق جی وو ی اون موقعهاس ، جی وو ولی از هیون جو خوشش میاد و هردو انقلابین ، "همون قضیه کشتار گوانگجو و اینا " جی وو رفته از این جعبه موسیقی ها سفارش داده که برای هیون جو بسازن ، پتیارهه که داره از حسودی میمیره ، میره هیون جو رو به عنوان سردسته ی انقلابیا لو میده میگه ساعت 10 قرار بیاد مغازه ی جعبه موسیقی فروشی ، جی وو متوجه میشه که این تله س خودش میره به مغازه و اونجا میگیرنش . بعدشم می افته زندان و اینا و تو همین حین پتیاره به هیون جو از طرف جی وو نامه میده که من دیگه تورو نمیخام و اینا برو پی زندگیت . از زندانم که در میاد فلج شده اخرین دیدار میاد به دختره میگه من دارم میرم امریکا از انقلاب و اینا خسته شدم . بعدشم خودکشی میکنه . دختره هم یه مدت با اون پسره که عاشقش بود میره ولی بعدش تصادف میکنن میمیرن .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    از قضا پتیاره هه همچنان خب زنده اس دیگه پیره ولی ، متوجه تناسخ جی وو میشه و میخاد کاری کنه دخترش با جی وو ازدواج کنه ولی رسما خودش همچین به پسره نگاه میکنه کم مونده بود بگه بیا منو بگیر . 😤😠 خلاصه هی فتنه راه میندازه و یه چند قسمت خیلی حرص در ار میشه . ولی به هرحال موانع رو میگذرونن و باهم ازدواج که نه ولی مراسمی مث ازدواج میگیرن که ما باهم هستیم و اینا . هردوشون از کلمه ازدواج که رو رابطه شون بیاد خوششون نمی اومد . حالا مگه هر کی عاشقه باید ازدواج هم بکنن ؟! همین که باهم خوبن و برای رابطه هم احترام و عشق و زمان و کنار هم هستن خودش باارزش و عالیه . حالا اصلا ازدواج نکنن . 

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    خب قسمتای اولش خیلی باحال و خنده دار بود و هوانگ جی وو واقعا جذاب بود واقعا اوپایی بود اینجا ، این پسره اسمش  یون هیون مین ، کلا جذابه ها ولی بیشتر جاها من زیاد نقشش و سریالشو خوشم نیومده بود ولی اینجا خیییییییییییییییییلی جذاب و خیییییییییلی قشنگ بود عشقش . مشکلش این بود که فک میکرد چون عاشقه باید خودشو فدا کنه و یه طرفه برای عشقشون تصمیم میگرفت . چه اون موقع که استقلال طلب کره بود ، چه اون موقع که فلج شده بود . و دلیلشم نمیگفت . حتی تو این زندگی هم الکی داشت پنهون کاری میکرد . دختره میگفت خب این زنه چرا داره اینکارو میکنه با ما . ولی این هی فداکاریو ؛ ای خدا یه پارچه اقا 😁😉🧡

    قسمتای اخر یخورده الکی کش دادن جنده بازی اون زنیکه ی پیری رو . اول سریال گفتن این زنه رییس بیمارستانه و با کمپانی داروسازی اینا قرارداد بسته ، بعد اخرش به عنوان سهام دار اومده بود گوه خوری میکرد . بعدشم داشت شرط میذاشت که اگه میخای من کم گوه خوری کنم باید همه ی روابطتت با هیون جو رو قطع کنی . 🙄😐 تو سر پیازی ته پیازی به تو چه ؟! خیلی غیرمنطقی و مسخره بود . باز جوون بود یه چیزی . زنیکه پیری خجالتم نمیکشه . ببین چی بود دخترشم فهمیده بود که مامانش گیر داده به پسره . و واقعا الکی کشش دادن و مسخرگی ترش اینجا بود که دختره رفته بود قسمت اخر به زنه میگفت تقصیر تو نبود اینجوری شده بود خودتو این همه سال عذاب دادی . 😐کسخلی ؟ پس تقصیر کی بود ؟ راس میگی تقصیر این نبود تقصیر توعه شیربرنج بود که سفت عشقتو نچسبیدی . 🤦‍♀️🤬

    خلاصه اخرش خیلی اب تو اب و حرص در ار بود . زنه یه تنه حرص درار سریال بود بعد اون پسررو هم انداخته بودن تو سریال ، قسمتای اول خیلی کسخل بازی داشت دختره . مث کسخلا انگار کوره نمیبینه جی وو داره خودشو هلاک این میکنه ، چسبیده بود به اون پسره . سلیطه خب داری میبینی که پسره عاشق توئه ، توام که اونو نمیخای به عنوان برادر می بینیش پس رابطه تو باهاش سنگیتر کن دیگه . تازه یه قسمتم به همین خاطر با جی ووی نازنینم قهر کرد . دختره ی شیربرنج . ایش . 🙄🤣 .

    سریال کره ای این مرده همون مرده س 그놈이 그놈이다 That Guy Is That Guy

    ولی درکل از لحاظ عشقی سریال باحال و خنده داری بود . این جاهای حرص درار و ابشو فاکتور بگیرم ، سرجمع زوج خوبی بودن . یون هیون مینم اینجا خیلی جذاب بود . واقعا یه پارچه شوهر بود . 😁💕 و به خاطر کل دیالوگاش و نگاهاش واقعا عشقی کردم که نگو . 😄💕 همینجورری همش  두근두근 بودم . 

    او اس تی های سریالم قشنگ بودن . مخصوصا پارت یک و دوش . هوانگ جونگ اوم بد نبود یخورده کسخل بود کاراکترش ولی قابل تحمل بود چون ذاتا کیوته . 😁 با اینحال تو  ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘  بیشتر دوسش داشتم . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۶ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    بالاخره بعد از مقاومت بسیار بعد از سالها ، نشستم سریال کره ای بکش و خوبم"شفا"کن 킬미힐미 kill me heal me رو دیدم . 

    خب احتمالا داستان سریال رو بدونین ،جیسونگ در نقش چا دوهیون اختلال تجزیه هویت داره . اون از بچگی اسیب ها و شکنجه های خواهرشو دیده و به خاطر ترس و وحشت و اینکه فک میکرده تقصیر اونه که این بلا داره سر خواهرش میاد ، برای دفاع از اون و همچنین دفاع از خودش در برابر خاطرات و اتفاقات تلخ که نمیتونسته تحمل کنه برای خودش شخصیت های متفاوتی ساخته .اون نمیتونه  شخصیت‌هایش را کنترل کنه و بعد از بهوش آمدن، رفتار شخصیت‌های دیگرش را به یاد نمی‌آره . دوهیون به خاطر شخصیت‌هایش هیچ دوستی ندارد و از خانواده‌اش که درواقع باعث چندپاره شدن روحش شدند فاصله گرفته .

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    خود چادوهیون  ترومایی که 21 سال پیش براش پیش اومده رو یادش نمیاد . اون سالهاست داره با این اختلال دست و پنجه نرم میکنه و سعی کرده کسی از اینکه بیماره بویی نبره . فقط منشی با وفاش راجبه این موضوع میدونه و دکتری که تحت نظرش درحال معالجه بوده . اون شخصیت اروم و یخورده استرسی به خاطر شرایطش و سربه زیر و مودب و مهربون و ملایم  داره .  با همه سازش میکنه و عذرخاهی زیاد میکنه . حرفایی که باید بزنه رو تو خودش خفه میکنه و زورگویی مادربزرگ عوضیش رو تحمل میکنه . اون بارها سعی کرده که خاطرات گذشته که به خاطرش دچار تروما شده رو یادش بیاره ولی نتونسته . اون باید با اون خاطرات مواجه بشه تا بتونه به شخصیت هایی که ساخته غلبه کنه . 

    واقعا خیلی دلم براش می سوخت . ادم دوست داشت بغلش کنه و دلداریش بده . طفلک خیلی بدبخت و مظلوم و تنها بود . 

    مهمترین شخصیت و اولین شخصیتی که ساخته ، شین سه گی ، که واقعا خیلی جذاب بود .نمیدونم چطور راجبه جذابیت خاص این شخصیت بگم ،  اون بعد دردکشیده و بعد دفاع از خود چا دوهیون بود . خشن بود و عصبانی ، وقتی چادوهیون نمیتونست از خودش دفاع کنه یا موردی پیش می اومد که از توانش خارج بود شین سگی ظاهر میشد . اون شخصیتی بود که همه ی خاطرات تلخ بچگی رو به یاد داشت و همش به دوهیون میگفت که چیزایی که سعی داره یادش بیاره چیزایی نیست که در حد تحمل اون باشه . اون میخاست شخصیت اصلی ینی دوهیون رو بکشه و فقط خودش باشه . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

     یه روز اتفاقی وقتی تو شخصیت شین سگی بود ، با او ری جین که رزیدنت سال یک ، روانپزشکی برخورد میکنه و همون لحظه اونو می شناسه . ری جین همون دختریه که مورد شکنجه و ازار اذیت بابای دوهیون قرار میگرفته . ری جین با یه سری اتفاقات تو یه خانواده که کلی بهش عشق دادن بزرگ شده و ادم نرمال و شاد و شلوغ و کیوتیه .

    شین سه گی همون شب ازش میخاد که باهاش بره بیرون ، با اصرار شین سه گی اون خودشو خوشگل میکنه تا بره بیرون مثلا دیت ،ولی یهو همون شخص از کنارش میگذره و بهش اهمیت نمیده . و طی برخوردهای پی در پی ؛ری جین متوجه چندشخصیتی بودن دوهیون میشه و چون باهاش احساس همدردی و  قلبش اونو به سمت دوهیون میکشونه و از طرفی چون شین سه گی اونو شناخته و مدام دنبالشه ، پس فک میکنه که حالا که شخصیت اصلی خشن باهاش ارتباط برقرار کرده میتونه معالجش کنه برای همین میره  دکتر خصوصیش میشه و اینجوری میشه که ،باهاش همخونه میشه .  

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    درواقع باباش تنها پسر یه خانواده پولدار بوده  که یه زن براش میگیرن ولی اون ، اون زن و زندگی رو ول میکنه و با یه زن دیگه می ریزه روهم "درواقع زنه اویزونش میشه "و بچه دار میشه . اون میخاست ازادانه زندگی کنه و شعر بگه و ماهیگیری کنه و از این جور چیزا .اون زندگی خوبی داره و با پسرش خوب رفتار میکنه ، منتها بچه الان 6 سالشه و هنوز شناسنامه نداره . زنه میگه بیا برگرد خونه زندگیت و برای بچمون شناسنامه بگیر و اسمشو تو شجره نامه تون ثبت کن .

    مرده میدونه که زنه به خاطر پول خانوادهه اویزونش شده ولی وقتی فک میکنه می بینه پر بی راه نمیگه وقتی برمیگرده خونه می بینه که زن قبلی که طلاقش داده بود با یه دختر بچه اونجا هستن . قضیه رو می پرسه و معلوم میشه که باباش چون عروسه توانایی اداره کردن کمپانی رو داشته طلاق رو ثبت نکرده بوده و رفته زنرو که حالا بچه ی معشوقه ش رو داشت رو برداشته اورده خونه و دختر زنرو به عنوان نوه تو شجره نامه ثبت کرده اسمشم گذاشته چا دوهیون . دروقع اسم دختره "او ری جین " دوهیون بوده .  مرده هم میگه من یه بارم با این زن نخابیدم و این دختر من نی . بعد از یه ماه همون اسم رو جنسیتش رو تغییر میدن و از این به بعد اسم پسر بچهه میشه دوهیون . مرده چون از دختره و مامانش بدش می اومده دختر بچه رو تو انباری حبس میکرده تا کسی نبینتش و وقتیم با پسرش بازی میکرده دختررو کتک میزده . پسره هم میخاسته از همبازیش دفاع کنه که نتونسته و همون موقع شخصیت شین سگی ظاهر و خونه رو اتیش زده . از اون موقع حافظشو از دست داده بوده . باباهه میره بچه خودش رو نجات میده ولی وقتی میره دختررو هم نجات بده میبینه بچه تو انباری نی و اینجوری میشه که 21 سال میره کما . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    بقیه شخصیت های چادوهیون :

    فری‌پارک: یکی از شخصیت‌های فرعی دوهیون که از روی پدر دوهیون ساخته شده است. او عاشق ماهیگیری و مشروبات الکلی است. دوهیون به خاطر فاصله گرفتن از پدرش، عذاب وجدان داشته است این شخصیت را در ذهنش به وجود آورده است.

    آن‌ یونا: یکی از شخصیت های فرعی دوهیون که یک دختر 17 ساله‌ی پر شر و شور است. او وقتی دوهیون در فشار روحی شدید قرار می‌گیرد ظاهر می‌شود و همه استرس‌ها را به خودش جذب می‌کند. یونا به راحتی می‌تواند وجهه دوهیون را خراب کند.

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    آن یوسوب: برادر دوقلوی آن‌یونا و یک پسر 17 ساله است که روحیه افسرده و تمایل به خودکشی دارد. او روحیه هنری و هوش بالایی دارد. یوسوب تجسم افکار خودکشی دوهیون است و اولین بار وقتی دوهیون در دبیرستان خودکشی کرد ظاهر شد.

    چادوهیون چون ری جین بهش محبت میکنه و درکش میکنه و اونو از تنهایی و دیواری که دور خودش کشیده بود در میاره کم کم به ری جین علاقمند میشه . ری جین هم همینطور . اونا بالاخره خاطرات تلخ گذشته شون رو یادشون میاد و باهم از اون غم و درد میگذرن و دوباره به ازادی و شادی میرسن .

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    سریال از لحاظ داستانی واقعا کشش داشت و جذاب بود  و خیلی خوب تونسته بود از بعد روانشناسی اختلال چندشخصیتی رو نشون بده . همچنین اینکه این شخصیت ها چطور به وجود اومدن و منشا هرکدومشون چی بود رو به خوبی بیان کرده بود و نقطه ابهامی نذاشته بود  . حتی از بین رفتن این شخصیت ها هم به خوبی نشون داده شده بود . 

    شخصیت دکتر سریال هم تقریبا میشه گفت برای یه سال اولی قابل قبول بود به نظرم . گرچه اولاش یخورده زیادی جیغ جیغ میکرد ولی خب نشونه ی این بود که تو یه خونه ی نرمال و پر از عشق بزرگ شده بود . البته خودش حافظه شو از دست داده بود ماله 6.7 سالگیش رو و ترس از فضای بسته داشت همچنان . ادراکشم واقعا بالا بود . و به نظرم خوب تونست با هرکدوم از شخصیت های دوهیون همذات پنداری و رامشون کنه . گرچه در عالم واقع بخای حساب کنی درمان همچین بیماری با همچین شدتی که سالهاس درش رخنه کرده خیلی سخت و طاقت فرساس ولی خب قدرت عشق رو هم نمیشه نادیده گرفت . از طرفی چون این دوتا باهم اون اتفاق رو تجربه کرده بودن یجورایی بهم متصل بود بیماریشون . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    یکی از دیالوگایی که دوس داشتم ری جین به دوهیون گفت این بود که ، درهرحال هرادمی درونش چندین تا شخصیت داره که تو هر وضعیتی ممکنه یه شخصیتش رو بروز بده . درهرحال ممکنه که اگه بازم وضعیتی پیش بیاد که باعث بشه درحد توان و مقابله ی دوهیون نباشه بازم ری اکشنی مث شین سه گی نشون بده . چون درهرحال اونها خود دوهیون بودن و نه شخص دیگه ای . 

    تم معمایی سریال هم خیلی خوب بود . گرچه ! من دوس داشتم این چندشخصیتی شدن دوهیون به خاطر دردهایی باشه که خودش تحمل کرده نه چون یکی دیگه شکنجه میشده ، این به اون اختلال دچار شده . خودش بچگی نرمالی داشت و وقتیم اومد تو اون خونه تقریبا نرمال بود فوقش اینکه ناراحت بشی از این موضوع که یکی دیگه به جات کتک میخوره ولی تا این حد که اختلال بگیری ! وقتی بچگی نرمالی داشتی و بابات با تو خوب بوده خب یجوری میدونین ؟! به نظرم اگه اونجوری بود  منطقی تر بود . حالا مثلا خاستن قضیه رو عشقی کنن . من زیاد رو این مساله اصرار نمیکنم چون از نظر علمیم چیزی نمیدونم ،ولی یخورده تو ذوقم خورد . یخورده کوچیکا خیلی کوچیک 😄🙄 و یکی دیگه اینکه دوس داشتم شخصیت شین سه گی یخورده بیشتر باشه ولی وجودش خیلی کم بود . شاید نمیخاستن شخصیت واقعی دوهیون در نظر بیننده محو و دوست نداشتنی بشه . به شخصه هردو رو به عنوان مرد خیلی دوس داشتم ولی درکل من مرد خشن رو بیشتر می پسندم . 😄😉

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

     

    از او اس تی سریال نگم که اصلا وقتی پخش میشه تمام مورمورمورمور میشه ادم . فحواشم چادوهیون و شخصیت هاشه . خیلی قشنگه . یکی از بهترین او اس تی های سریالاس . قدیما واقعا او اس تی های سریالا هم قشنگ بودن و به یاد موندنی و شنیدنی ، الانیا زیاد انگار تلاش نمیکنن . 😄 گرچه به نظرم اینکه 20 قسمت همش یه او اس تی رو پخش کنی یه ذره زیاده رویه . 😁🙄 این روزا انقد گوش دادم همش تو ذهنم تکرار میشه دیگه درحدی که عنش داره در میاد .  🙄😁

    به نظرم این سریال از بعد روانشناسانه خیلی بهتر و جذابتر از سریال کره ای مشکلی نیست این عشقه بود ، مخصوصا از لحاظ نقش دکتر سریال . اونجا اون دختره رسما دکتر بود ولی نفهمیده بود دوست پسره چندشخصیتیه . گرچه اونم داستانش خیلی غم انگیز و قشنگ بودا فقط به خاطر نقش اون دکتره یه بار دیگه ندیدم سریالشو . خیلی ازش بدم میاد . مخصوصا اونجا وای نگم بهتره . 🤬

    شخصیت های اضافی به نظرم یکی برادر ری جین بود با بازی پارک سوجون ، که اولش مخاطبو به شک انداخته بودن که نکنه این اون بچه ای که تو انباری کتک میخورده . یکیم اون دختره که میخاست خودشو به دوهیون بچسبونه . برادر ری جین هم وسطاش داشت میرفت روعصابم . چندتا فش نثارش کردم . ولی خب زیاد اذیت نکرد . 😄

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me

    درکل سریال قشنگ و ارزشیی بود . و بازیگراش واقعا عالی بازی کرده بودن و مهمتر از همه جیسونگ که هرچقد از این فرشته بودن این مرد بگم کم گفتم . خوش بحال زنش لی بویونگ 😭😁🥰🧡 . واقعا عالی بود بازیش و واقعا هرکدوم از شخصیتا رو متفاوت و عالی در اورده بود . فک نمیکنم اگه کس دیگه ای جای جیسونگ بود می تونست انقد این کاراکتر رو تمیز و عالی در بیاره . یکی از نقاط قوت سریال وجود یه بازیگر تمام عیاره که تونسته این بیماری و شخصیت های متفاوت رو به طرز باورنکردنی عالی نشون بده .جیسونگ برای این سریال دسانگ گرفته . واقعا به جیسونگ نمیدادن به کی میخاستن بدن ؟! 😁 موقع سخنرانی جایزه اشم تشکر ویژه از هوانگ جونگ اوم بازیگر نقش ری جین کرد و گفت که بازیگر خیلی توانمندیه و اینکه تونست با هرکدوم از 7 تا شخصیتش ری اکشن نشون بده واقعا کار بزرگیه . 

    از بازی هوانگ جونگ اوم هم کم بگم بد کردم . واقعا هوانگ جونگ اوم بازیگر خیلی خوبیه . همه جا یه جنبه ی کیوتی داره . ولی همه جا متفاوته . واقعا چرا به اندازه ی بازیگرای معروفی مث کیم ته هی و سئو یه جی معروف و محبوب نی ؟ خیلی سریال داره و همشونم عالی هستن . حیف زندگی شخصیش دچار مشکل شده . طفلک از شوهر شانس نیورده . امیدوارم مشکلش حل بشه . 

    هوانگ جونگ اوم و جیسونگ تو سریال کره ای عشق مخفی هم باهم بازی کرده بودن . داشتم وسوسه میشدم اونم ببینم دیگه وسوسه رو در نطفه خفه کردم .  😄

    فک میکنم به اندازه کافی راجبه سریال و خوبیش گفتم و این رسالت رو هم به انجام رسوندم . 😄 

    دیر دیدمش ولی اینکه بالاخره تصمیم به دیدنش کردم ، کار درستی بود . لذت بردم و هنوزم گاهی صحنه هاش تو ذهنم میاد و میخندم . 

     سریال کره ای بکش و خوبم کن 킬미힐미 kill me heal me


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱ ارديبهشت ۰۳

    اردیبهشت

    اردی بهشت شد . گوجه سبز بخوریم . کتاب بخونیم . هایپ بخوریم . سریال ببینیم .اهنگ گوش کنیم . تو اینستا چرت و پرت نبینیم . زبان بخونیم . و یللی هم بکنیم . چیزی که زیاده زمان . 

    قهوه کتاب

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱ ارديبهشت ۰۳

    معرفی 5 سریال کره ای که نبینین چیزی رو از دست ندادین

    چندتا سریال نگاه کردم که همشون بیخود بودن . اصلا دست و دلم نرفت ببینمشون بس که مسخره و اب بودن . 

    1. سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까 ? با بازی سونگ جی هیو " همون سویا تو جومونگ " به اندازه ای شخصیت کسخل و مسخره ای داشت که حد و اندازه نداشت .

    حیف اون سه تا مرد جذاب که الکی الکی از این خوششون اومده بود . جون میکند بگه بابای تخمه سگ حروم زاده ش کیه . سه تا مردو مچل خودش کرده بود پتیاره .

    درمورد یه مادر مجرد که زمان دانشگاه با دوتا پسر دوس بوده و با دوتاشونم خابیده . از اونی که دوس پسرش بود حامله میشه ولی نمیدونم چی میشه انقد اب بود هی زدم جلو اخرم نفهمیدم چرا بهم زده با پسره گرچه انقد کسخل بود که معلومه به دلایل واهی بهم زده ، خلاصه قایم کرده که حامله اس خبرمرگش و خودشو گم و گور کرده و دانشگاه رو هم انصراف داده . حالا بعد 14 سال هی کار پاره وقت کردن ، یه شرکت فیلم سازی استخدام میشه اونجاام سرش کلاه میذاره قرضاشو میندازه گردن این میره .

    یه اقای گنگستر جذاب که شبیه اوپا ژاپنیم هاسگاوا بود هم طلبکارشه میاد میگه این پولو باید بدی ، اینم پیشنهاد میده میگه فلان نمایش نامه هست بیا بسازیمش سود کنیم . گنگستره هم میگه باید بازیگر اصلی فلانی باشه و نویسنده فلان کس . از شانس هرجفتشون

    همون پسرایی ان که باهاشون سر و تخت داشته 😁 دخترشم توهم زده که یکی از اینا باباشه  و دنبال باباش میگرده . خلاصه این زنه 14 قسمت جون میکنه بگه که بابای بچه کیه . وای خیلی بیخود بود . به لعنت خداهم نمی ارزه همچین زنی . 

     سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까

    اصلا شما تو ایران یه مرد 47 ساله که به این جذابی باشه دیدین ؟ به همین سوی چراغ اصلا نیست . خدایا چرا منو تو ایران افریدی اخه این چه سرنوشتیه . 

    2. سریال بعدی ، سریال کره ای الهه ی انتقام The Goddess of Revenge  درمورد زنی به اسم کانگ هه را ،که زنِ یه مجری تی وی خیلی معروفه ، ولی یارو از این عوضی هاس که کتکش میزنه و اینا ، خود هه را ،هم اینفلوئ... فلانه . شوهرش فش رکیکش براش پاپوش درست میکنه که این داره خیانت میکنه و یه شبه گدا میشه . اونم میره انتقام بگیره ، این وسطا یه وکیلی هست که خاهرش قبلا سونبه ی هه را ؛بوده و شنیده که هه را باعث شده خاهرش بمیره . اومده انتقام بگیره اونم از هه را و خودشو به عنوان دوست به هه را نزدیک میکنه و الی اخر . خوشم نیومد همش انتقام بود و موضوع اصلیم متوجه شدم چی شد . جذاب نبود . 

    سریال کره ای الهه انتقام

    3. سریال کره ای ارباب خورشیدMaster's Sun با بازی سوجی ساب ، وای ینی از اب بودن این هرچقد بگم کم که هیچ چی بگم که قشنگ متوجه حال عجیبم بشین . گفتم خییلی معروفه بذا مقاومت رو بذارم کنار و نگا کنم ولی وای این دختره خداوندا این دختترو هرجا من دیدم سریال برام زهر شده . خیلی ازش بدم میاد . سیب زمینی خالصه .نمیدونم چجوری میخام تو سریال لی مینهو تحملش کنم . ینی لعنت به اون کسی که اینو برای سریال مینهو انتخاب کرد . خدا صبر بده . 

    این دختره روح می بینه و مث سگم از روحا می ترسه و مث دیوونه ها رفتار میکنه ، روحا میان سراغش و ازش میخان که براشون یه کاری انجام بده ، داستانش یه چیز تو مایه های سریال کره ای جدید درحال پخش عکاسی نیمه شب با بازی جو وون هه ، یه شب که رفته بوده کار یه روح رو راه بندازه با سوجی ساب که رییس یه کمپانی بزرگ  و مشهوره بر میخوره و وقتی اتفاقی بهش دست میزنه می فهمه که روحا ازش دور میشن . برای همین میخاد هرطور شده کاری کنه که نزدیک سوجی ساب بمونه .  

    سریال کره ای ارباب خورشید Master's Sun

     

    4. سریال بعدی سریال کره ای آژانس دوست یابی Flower Boy Dating Agency با بازی سویانگ گرلزجنریشن ، اب خالص بود . 

    داستان : 

    آژانس دوستی سیرانو برای کارمندانش به منظور پرداخت حقوق قرار های عاشقانه ترتیب میدهد تا بتواند پول کافی برای نجات یک تئاتر قدیمی را جمع کند. بعد از اینکه سو بیونگ هون (لی جونگ هیوک) بهترین دوستش را در تصادفی از دست میدهد دچار عذاب وجدان میشود و تصمیم میگیرد که گروه تئاتر دوستش را با توانایی های خود بروی صحنه حفظ کند و اینگونه میشود که او آژانس دوستی سیرانو را تاسیس میکند…

    سریال کره ای آژانس دوست یابی Flower Boy Dating Agency

    5. سریال کره ای وکیل محله اقای جو که یه سریال وکالتی بود و پایین کشیدن کله گنده های خلافکار . تا قسمت 4 اینا بد نبود ولی بعدش حوصلمو سر برد . 

    داستان : 

    جو دول هو (پارک شین یانگ) دادستان میشود تا موقعیت اجتماعی بهتری داشته باشد، اما نمی تواند از فساد محل کارش چشم پوشی کند. گزارش این فساد؛ باعث از دست دادن همه چیزش می شود. او زندگیش را از نو می سازد و به عنوان وکیل در دفتر حقوقی منطقه ای کوچک کار می کند و سخت تلاش می کند تا وکیلی متعهد به عدالت باشد و از فقرا و بی گناهان محافظت کند…

    وکیل من آقای جو My Lawyer, Mr. Jo

    امشب تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘ سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ سریال کره ای منشی کیم چشه ؟  ☘ عکس بهاری ☘ معرفی کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی  ☘ کتاب شاه اسماعیل ☘  

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۴ فروردين ۰۳

    کتاب در مورد شاه اسماعیل اول

     کتاب عالم ارای شاه اسماعیل اول 

    شاه اسماعیل یکم  اولین شاه دودمان صفوی و بنیان‌گذار امپراتوری صفوی بود گسترش مذهب شیعه در ایران به اجبار که در زمان او آغاز شد، با اینکه تا آن هنگام اکثریت مردم ایران سنی و شافعی مذهب بودند، پیامدهای بزرگی در تاریخ ایران داشت که تنها منفعت سیاسی کوتاه‌مدت آن، جدا کردن دولت رو به رشد صفوی از همسایگان سنی قدرتمند خود (خلافت عثمانی در غرب و خانات بخارا در شرق) و تمایز در مرزهای غربی بود.

    حکومتی که شاه اسماعیل بنیان‌گذاشت بیش از دو قرن دوام آورد و در اوج دوران خود ( در زمان شاه عباس بزرگ) بر تمام ایران امروز، جمهوری آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، شرق قفقاز شمالی، عراق، کویت، افغانستان، بخش‌هایی از سوریه، ترکیه، پاکستان، ازبکستان و ترکمنستان حکومت می‌کرد. " اتفاقا تا جایی که یادمه ترکیه یه سریال راجبه شاه اسماعیل ساخته ، البته شایدم درمود سلجوقیان بود ؟! 🙄" بی دلیل نیست که کشور ؟ هایی مث ازبکستان و افغانستان زبانشون فارسیه .

    تأسیس دوبارهٔ ایران به‌عنوان یک پایگاه اقتصادی بین شرق و غرب، ایجاد دولت و دیوان‌سالاری، نوآوری در معماری و حمایت از صنایع دستی و هنر از دیگر دستاورد‌های امپراتوری صفوی بود. شاه اسماعیل موفق شد در خلال ۱۰ سال، پس از حرکت از لاهیجان به اردبیل و فتح تبریز، از آنجا سراسر ایران از کرمان و پارس و خراسان تا خوزستان و عراق کنونی را زیر پرچم یک دولت واحد شیعی درآورد. " پس الان باید کنار 12 امام نشسته باشه شیر و عسلشو بخوره 😁 "

    شاهان صفوی دین ایرانیان را به شیعه دوازده‌امامی تغییر دادند و مرزهای ایران را با مذهب شیعه تعریف کردند که باعث شد در آینده پس از تأسیس دولت–ملت‌های مدرن، هنوز یک مرزبندی عقیدتی مرزهای ایران را تعریف کند و در دوره‌هایی تندروی‌های شیعی (به‌خصوص شیخ‌الاسلام‌ها) باعث بروز درگیری در مناطق مرزی و کوچک‌تر شدن ایران می‌شد؛ مثلاً تندروی‌های محمدباقر مجلسی در اوائل قرن ۱۸ میلادی در ایجاد تنفر نسبت به اهل تسنن خراسان که منجر به هجوم افغان‌ها به اصفهان و از بین رفتن صفویه در ۱۷۲۲ میلادی شد و یک هویت افغان را در شمال شرق خراسان تثبیت کرد که در قرن بعدی از عوامل جدایی افغانستان و کوچک‌تر شدن ایران شد.

    جد پدری شاه اسماعیل یکم بنا بر منبعی به طور خلاصه بگم به امام موسی کاظم می رسیده . 

    حالا این کتاب «عالم آرای شاه اسماعیل»، با مقدمه، تصحیح و تعلیق اصغر منتظر صاحب، اثری فارسی درباره روی کار آمدن شاه اسماعیل یکم و شرح جنگ‌ها و دلاوری اوست. نویسنده کتاب مشخص نیست؛ اما گویا یکى از عوام کم‌سواد شیعه که به صفویان ارادت مى‌ورزیده، آن را با شاخ و برگ فراوان و به انگیزه نقالى در قهوه‌خانه نوشته است.نام کتاب دقیقاً مشخص نیست و شاید نام آن عالم آراى صفوى باشد؛ ولى مشخص است که در سال 1086ق در دهمین سال پادشاهى شاه سلیمان، تألیف شده است.

    اشاره به نسب شاه اسماعیل، از شیخ صفى و سلسله خوانین ترکستان و سلاطین تیمورى و عثمانى، باعث اهمیت کتاب شده است.

    نویسنده، به سال وقوع وقایع اشاره‌اى نکرده و تنها در چند مورد، روز به روز، حوادث و یا نام فصل و ماه آن‌ها ذکر گردیده است که مصحح کوشیده با استفاده از منابع و مآخذى که در دست داشته، با افزودن حاشیه‌هائى بر متن، این نقیصه را برطرف سازد.

    مطالب که به صورت عوامانه و نقالانه نگاشته شده و اشتباه‌هاى نگارشى و دستورى در آن فراوان است، از دقت تاریخى چندانى برخوردار نیست و نسخه‌اى از یک حماسه تاریخى از دوران زندگانى شاه اسماعیل اول، مؤسس دولت صفوى و نشانه‌اى از محبوبیت وى در میان عامه مردم ایران است.

    نثر کتاب سخت بود و زیادم جذاب نبود  برای همین 100 صفحه بیشتر نخوندم . 😶 عوضش کل تاریخ صفویه رو تو نت خوندم و کلیم فش دادم به شاه اسماعیل عزیز که خاک تو گورش با این دین اوردنش . ادم تاریخ ایرانو میخونه سردرد میگیره انقد زیاده هی اسکرول میکردم تموم نمیشد . 

    اینم از این کتاب . 

    تا کتابی دیگر بدرود  . 😙


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘ سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ سریال کره ای منشی کیم چشه ؟  ☘ عکس بهاری ☘ معرفی کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی  ☘

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۴ فروردين ۰۳

    زندگی هر ادمی یک حماسه است .

    چند عکس بهاری 

    عکس بهاری

    این روزا هوا خیلی خوبه . نسیم بهاری ، که البته باده تا نسیم 😁 شکوفه های درختا ، وقتی باد میاد و شکوفه های تازه ی درختارو تو هوا پراکنده میکنه واقعا منظره ی قشنگ و هیجان انگیزیه برای من . من خیلی ناراحتم خیلی ناامیدم خیلی بی پولم خیلی پوچم . هرروز با این فکر که امروز چیکار کنم بیدار میشم . گاهی تو سکوت شب وقتی دارم سریال میبینم یهو فکرای متفاوتی به ذهنم میاد . خیلی مشکلات دارم مث همه ی ادما که هرکسی به نوبه ی خودش مشکلات خودش رو بزرگ میدونه . من هم همونطورم . نقطه ی امید یا روشنی تو زندگیم نیست . هرروز مث همه .

    داستان همشهری

    با اینحال گل ها رو دوست دارم . بهار رو دوست دارم . بارون بهاری ، رعد و برق که دلم براش تنگ شده بود رو دوست دارم . شکوفه های نو رسیده ی درختا که تو هوا می رقصن رو دوست دارم . کتاب ها رو دوست دارم . برعکس سالهای خیلی دورتر که به اینترنت دسترسی نداشتم تا وقتی کتابی میخونم راجبه اون مکان اون غذا اون نویسنده تحقیق کنم ، رو دوست دارم . از خوندن داستان های تکراری خسته نمیشم . از دیدن شکوفه ها و هزاران عکس تکراری ازشون گرفتن خسته نمیشم . از دیدن اسمون ابی که ابرهای سفید بزرگ توش اینور اونور میرن سیر نمیشم . از دیدن درختای سبز تازه جوونه زده ... از شنیدن صدای پرنده ای که گه گاهی می خونه و صدای دلنشینی داره و اسمشو نمیدونم ، هربار دنبال صدا میگردم ولی نمی بینمش . 

    داستان همشهری

    از شنیدن اهنگای تکراری خسته نمیشم . هنوزم اهنگای ایرانی خیلی قدیمی گوش میدم و می رقصم . رقصیدن رو دوست دارم . حتی اگه مسخره بازی باشه . من اینجوری شادی میکنم . 

    از دیدن سریال کره ای . از اینکه یه کلمه ی جدید که حفظ کرده بودم رو تو سریال می شنوم و می فهمم خوشال میشم . دوباره میخام زبان کره ای خوندن رو شروع کنم . زبان کره ای خوندن رو دوست دارم . 

    عکس بهاری

     خوندن وبلاگ ها و زندگی های دیگران رو دوست دارم . و خیلی چیزای دیگه که ممکنه الان یادم نباشه . 

    همینجوری اینا یادم اومدن و نوشتمشون ، میخاستم دوباره به خاطر چندتا دوستی که تو ویرگول داشتم دوباره تو ویرگول ثبت نام کنم هم زورم اومد هم منصرف شدم . ولی خب دلم برای اون دوستم که نوشته های خوبی داشت و فک کنم جنوبی بود تنگ شده بود . خیلی قلم خوبی داشت اگه برم ویرگول به خاطر اون میرم . گرچه میشه صفحه شو بوکمارک کنم برم بخونمش ولی چون نمیتونم نظری بدم یه حس یجوری بهم دست میده . یه چیزی میخونم باید حتما اظهار نظر کنم . از واجباته برام . البته که اونم اگه دلش میخاست میتونست همین کارو با وبلاگ من بکنه ولی خب زوری که نی . 🙄🤦‍♀️😐 سایت اقای دست انداز رو هم بوکمارک دارم ولی راستش چون دیگه حوصله خوندن مسائل جامعه و سیاست رو ندارم نمیخونمشون . 😶🙄 

    این سریال جدیدی که قرار شروع کنم ببینم : اسمش هست به کره ای :

    سون جه رو بردار و بدو " منظور از بردار ینی بزن زیربغلتو بدو " 

    به انگلیسی میشه دونده ی دوست داشتنی Lovely Runner 2024 

    درمورد سون جه اس که ایدله ولی به خاطر سختی های این صنعت ،خودکشی میکنه ، و این دختره یه معلولیتی داره و فن سون جه س و سون جه بهش نیرو و امید به زندگی میده ،بعد از شنیدن خبر خودکشی اوپاش ، اون یه روز معجزه وار به 15 سال قبل میره و اینبار تصمیم میگیره که بره و از خودکشی ایدل محبوبش جلوگیری کنه . 

    دونده دوست داشتنی Lovely Runner 2024

    خب میرسیم به ادامه عکسای بهاری : 

    عکس بهاری

    عکس بهاری

    امروز تا همینجا تا پست های بعدی . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۲۳ فروردين ۰۳

    Shopping for Clothes in Tokyo : David Sedaris روایت از دیوید سدریس : انگِ هم

    من دوباره از بی کتابی رفتم سراغ کتاب های داستان همشهری سال های گذشته ، این روایت از دیوید سدریس به نام انگِ هم ، که تو شماره ی 75ام ، ویژه ی نامه ی نوروز 96 ، چاپ شده بود . 

    من نوشته های دیوید سدریس رو خییلی دوس دارم . توشون یه حس خوبو و دلنشینی داره . ادا نیست واقعیه . و واقعا هرکدوم از روایت هایی که برای دیوید سدریس بوده رو چندباری خوندم ، از جمله این روایت ، توش حسی از ازادی و بدون نگرانی بودن وجود داره . همچین حسی بهم میده . وقتی میخونمش حس اینکه تو یه جای ساکت و اروم و قشنگ هستم با یه منظره ی فوق العاده زیبا بهم دست میده . 

    داستان همشهری

    جمله ی " همه ی بعد از ظهر را پیش رو داریم " رو چندین بار خوندمش ، حس خوبی بهم میده . انگار که بعداز ظهر چندساعته و تو اون چندساعت چه کارا که نمیشه کرد . تصور میکنم که تو ژاپن هستم و بعد از ناهاری دلچسب که  با چاپستیک هایی که من میتونم برعکس گرچن خواهر سدریس ، ازشون استفاده کنم ، خورده شده ، منظره ی اروم و تمیز و ژاپنی پیش روم رو نگا میکنم و به اینکه بعدش کجا بریم که بهمون خوش بگذره فکر میکنم . همچین حسی رو موقع خوندن این روایت داشتم . که من بخشیش رو اینجا میذارم . 

    این روایت با عنوان   Shopping for Clothes in Tokyo تو نیویورکر سال 2016 چاپ شده بوده . من زبان اصلیشو خوندم همین تازگی ، و یه چیزی فهمیدم 😁 تو متن فارسی از هیو به عنوان نامزد سدریس یاد شده ولی هیو اصلا زن هم نیست چه برسه که نامزدش باشه . 

    داستان همشهری

    داستان خرید لباس در توکیو  :


    من هیچ وقت نشده که از شهر بروم بیرون و برای هیو سوغاتی نیاورم. او هم همین طور، هر چند اوایل این جور نبود و مجبور بودم تربیتش کنم. هیو ذاتا زیاد آدم خرید کننده ای نیست اما توکیو شاید چون خیلی دور است انگار چیزی را درونش شل می کند. مسئله این است که از خرید کردن خجالت میکشد به نظرم به مادرش رفته که خرید کردن را ولخرجی یا از آن بدتر «غیر جدی» میداند میگوید: "چرا آدم بره فروشگاه وقتی می تونه بره موزه؟"

    اووم، چون تو موزه هیچ گهی نمی فروشن؟

    من و خواهرهایم حس بدی به خرید کردن نداریم و خب چرا داشته باشیم؟ واضح است که داریم سوراخی را در درونمان پر میکنیم ولی مگر همه همین جور نیستند؟ و مگر پر کردنش با کلاه بره هایی به اندازه ی روکش صندلی توالت اگر نگوییم مفیدتر لا اقل سالم تر از پر کردنش با کیک خامه ای یا هروئین نیست؟ «تازه، همه ش هم که واسه خودمون نیست من میخوام برا دوستام کادوی تولد بخرم و هزار تا چیزم واسه پسرخونده م.» این را ایمی در اولین شب تعطیلاتمان سر میز شام گفت.


    داستانی از اوسامو دازای برگ های گیلاس و سوت اسرار امیز
    از آن جا که هر دو از یک قماشیم گفتم " منو که لازم نیس قانع کنی." خرید کردن ربطی به پول ندارد. اگر داشته باشی میروی سراغ برندها و گالری ها نداشته باشی می روی دست دوم فروشی و سمساری ولی هیچ وقت این طور نیست که قیدش را بزنی و به جایش بروی فلان پارک یا معبد یا مرکز فرهنگی که هیچ کوفتی تویش نمی فروشند. عروس مان کتی سر ebay قسم می خورد اما من جنبه ی اجتماعی خرید کردن را هم دوست دارم؛ بیرون رفتن دست زدن به چیزها و حرف زدن با مردم. " منم همینطور " من توی خانه کار می کنم و بنابراین بیشتر روزها به جز هیو تنها مراوده و معاشر تم با فروشنده ها و صندوق دارها است. مشکلم این است که اگر کسی خودش را وقف من کند یا کوچکترین زحمتی به خودش بدهد احساس می کنم باید هر چه می فروشد بخرم مخصوصا اگر این زحمت شامل نردبان یا دسته کلید باشد. آن نقاشی کوچک کلبه خرابه را در چهارمین روز تعطیلات مان برای همین خریدم...

    با این که کار نقاش معاصری است که همیشه دوستش داشته ام وقیمتش هم لابد خیلی منصفانه، عملا برای این خریدمش که صاحب فروشگاه کلید درآورد و قفل قفسه اش را باز کرد. از مغازه که بیرون می آمدیم ایمی گفت: "اگه تو نمیخریدی، من میخریدم."

    با اینکه خریدمان را موقتا مختل میکرد اما چیزی که همگی همیشه در توکیو برایش لحظه شماری میکردیم ناهار بود ، که همیشه بیرون می خوردیم ، معمولا در محلی که همان موقع گذارمان بهش افتاده بود . یکی از اخرین بعدازظهرهای مسافرتمان ، وقتی نشسته بودیم سر میزی در یک رستوران دریایی درشیبویا ، چشم انداختم به ایمی که یک بلوز ورزشی کاپیتال با شتک های خون و تکه های مغز تنش بود و به گرچن به کلاه برس توالتی ، خودم ان روز پراهن سیاهی که ده سانت زیر زانوهایم می امد و مرا مثل عروسک خیمه شب بازی میکرد ، افتتاح کرده بودم . ماها ، من و خواهرهایم ، چشم ها و بینی هایمان مثل هم نیست . جنس موه ها و فرم صورت هایمان هم . اما در ان بعد از ظهر به خصوص ، شباهت خانوادگی واقعا خیره کننده بود . هرکس میتوانست بفهمد که ماها با هم فامیلیم .... غذا حرف نداشت اما چیزی که ناهار را دلچسب میکرد تصور بعدش بود ؛ این که همه ی بعد از ظهر را پیش رو داریم و این به بعد از ظهر می تواند به هرچیزی بینجامد ...


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💚   یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   💚  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  💚   رویابافی در روز روشن  💚  حالت غرقگی 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚💚 داستان هزار و یک روز   💚سفر انار 💚💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ 

  • نظرات [ ۴ ]
    • جمعه ۱۷ فروردين ۰۳

    오늘도 사랑스럽개 سریال کره ای امروزم سگ دوست داشتنی

    오늘도 사랑스럽개 سریال کره ای  امروزم سگ دوست داشتنی یا روز خوبی برای سگ بودن  

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    عنوان و محتوا یخورده مسخره بود ولی درکل قشنگ بود  چجوری اینجوریه ؟ اینجوری که الان میگم ...! 

    من از اخر میگم سریالو ، درحالیکه دارم به اهنگ های جدید بنگ یونگ گوگ از BAP گوش میدم . و درعین حال ، یک عالم اهنگ جدید دیگه اومده که درست گوش ندادم و یک عالم ویدئو یوتیوب هست که ندیدم . همچنین تیزر دیوانه کننده و کشنده ی مستر ایم چنگ کیون شی . واو نمیدونین چیکار کرده آی اِم ، اصلا انتظار همچین تیزری رو نداشتم  . بعد فک کن دختر تو تیزرش بود ، دهنم باز مونده بود . فک میکنم حتما مونببه های دیگه ام دهنشون باز مونده باشه . واقعا باورنکردنیه با البوم قبلیش و ام وی قبلی خیییییییییلی متفاوته . دوس دارم فقط ری اکشن بقیه اعضا رو ببینم که آی اِم رو درحالیکه داره با یه دختر خوش میگذرونه و می رقصه و اینا رو ببینم . 🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀 اوری آی اِم 많이 컸네 . از هیجان نمیدونم چه کنم . جز انتظار برای اهنگاش و ام وی دیوونه کننده ش کاری نمیتونم بکنم . 

    بعد نوشت : اهنگای آی اِم اومد گوش دادم ، دو سه تاشو دوس داشتم ریتمشو ، معنی بیشترشون عشقی و اینا بود .اهنگ اصلی که ام وی هم داشت قشنگ بود .  ولی زیاد تاثیرگذار نبودن راستش . خجالت اوره که به عنوان یه فن اینو بگم ولی راستش غیر از god damn in like it از اهنگای جدیدش حس خاصی نمیگیرم . 🤦‍♀️🤪 ولی صداش واقعا قشنگه . این تغییر ریتم تو اهنگا و این تغییر تن صداش تو اهنگاشو دوس دارم . 

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    برگردم به تعریف کردن سریال امروز ...

    سریال درمورد یه روباه نه دمِ که خدای کوهستانه ، اون به یه انسان طبیعتا از نوع زن ، علاقمند شده و از دور مراقب اون زنه . 

    اون زن؛ الان همسر یه شاهزاده ایه . خدمتکار زن این دختره اس که عکسش هست ، چا عین وو ، یا چا اون وو ، یه اشراف زاده اس که عاشق این خدمتکاره س ، شاهزاده به خیانت متهم و کشته میشه و دنبال زنش میگردن تا اونم بکشن چون حامله ام هست میخان ریشه رو قطع کنن . چا اون وو از این پلیسای  چوسانیه ، میاد خونه ی اینا و خبر میده که دارن میان بگیرنشون و فراریشون میده . اینا میرن تو کوهستان خدای کوهستان بهشون جا میده . بچه ی زن تو شکمش می میره . حالا نمیدونم تو دوران چوسان بچه میمیره چجوری از شکم در میارن و چجوری مادر زنده می مونه ، حالا بماند . 

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    خلاصه زنا هردو یه مدت خونه ی روباه نه دم  می مونن ، و خب از قبلم که روباه علاقمند بود؛ زنه ام علاقه مند میشه و اینا ، تا زمانیکه خدمتکار به روستا رفت و امد میکرده و می فهمه که چا اون وو رو گرفتن چون نتونسته زن شاهزاده رو پیدا کنه و بکشه ، میره میگه من جاشو بلدم ، اینو میگه ولی بعد پشیمون میشه ،تهدید اینا ، میگه من میرم خودم میارمش اینجا ، وقتی میرفته اونجا مخفیگاهشون ، دنبالش میکنن و می افتن دنبالشون و بدو بدو تا لب اون صخره معروفه تو کوه های کره که همیشه تو تعقیب و گریز به اونجا ختم میشه ماجرا 😁 

    چا اون وو هم میاد کمکشون ، زنه می بینه همه چی زیر سر خودشه و اون بمیره قضیه حل میشه ، شمشیر چا اون وو رو میگیره خودشو میکشه از صخره پرت میشه ، این بین روباه هم افتاده بود دنبالشون نجاتشون بده می بینه زن با شمشیر چا  اون وو کشته میشه ، فک میکنه اون کشته ، گریه زاری کینه ، میره چا اون وو رو بکشه که می بینه خودش مرده ی خداییه 😄 قبلش مرده بود چون تیر خورده بود . 

    میاد زنه رو هم بکشه ، خدمتکاره میگه رحم کن فلان تو خدایی اینا ، روباه میگه راس میگی زنده ات میذارم چون اینجوری بمیری حیفه برات زیادی اسونه اینجوری مردن ، نفرین میکنه خاندان زنه رو ، میگه از این به بعد هر کسی از خاندانت کسی رو ببوسه تبدیل به یه موجود غیرانسانی ، واضحا نمیگه سگ 😁 میشه و تا عشق اونا پاک نباشه و اون طرف ، کسی که تبدیل شده رو دوباره نبوسه ، طرف همونجوری می مونه . اینجوری میشه که ...

    در زمان معاصر ، معلم هان هه نا ، تو سن 27 سالگی تاحالا با پسری کیس نرفته ."نیست من رفتم 🤐🙄😁" و تو مدرسه هم به معلم تاریخ علاقمنده ، معلم تاریخ کیه ؟ روباه نه دم

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    روباه نه دم نقشه می ریزه تا معلم هه نا عاشق معلم ریاضی با بازی چا اون وو ، بشه و وقتی عاشق شدن اینارو از هم جدا کنه  تا زجر بکشن . 

    داستان با کیس اشتباهی معلم هه نا و چا اون وو که از سگ ها میترسه ، شروع میشه و چالش های هه نا برای اینکه دوباره بتونه چا اون وو رو ببوسه تا نفرین برداشته شه ، و اینکه کاری کنه تا ترس و فوبیای معلم ریاضی نسبت به سگ بریزه ، پیش میره . نفرین اینجوری که اگه بعد یه مدتی " نفهمیدم چه مدت " نتونه اون طرفو دوباره ببوسه ، همینجوری سگ می مونه . که دایی شون هم همینجوری مونده . 

    من این سریالو درحال پخش دیدم خوشم نیومد ول کردم اخه خیلی مسخره بود موضوعش ینی چی انسان سگ میشه ، گیر دادن چندوقته به سگا ...🙄🤐

    بعد دیدم داستانش به چوسان کشیده شد و هیون وو ⬇، که نقش  معلم تاریخ رو داره ، روباه نه دمِ برای همین دوباره گفتم یه امتحانی بکنم . 

    سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن

    بخشای روباه نه دم و عشقش واقعا قشنگ بود . دوست داشتم .از اینکه دوباره بهش فرصت دادم خوشالم !

     

    اصلا نیازی به گفتن این نیست که چا اون وو چقد جذابه.  مخصوصا اونجا که روباهه حافظه ی هه نا رو پاک کرده بود و خودش داشت با هه نا لاس میزد و معلم ریاضی داشت عذاب میکشید و خیلی ناراحت بود . اونجاها واقعا دلم براش سوخت . 

    اخرشم زنی که روباه نه دم عاشقش بود ،تناسخ کرده بود ، میاد به روباه نه دم  قضایا رو تعریف میکنه و روباه نه دم  می فهمه که اشتباه میکرده بعدشم میره کنار دریا زندگی میکنه ، چون عشقش دریا رو دوست داشته و اخرین بار قرار بود برن دریا که کشته شد . اون دختر تناسخیه هم معلوم شد که رو معلم تاریخ یا روباه نه دم کراش زده بود بالاخره تناسخ همون دختره بود تو زمان چوسان دیگه ، برای همین رفت دریا پیشش و باهم از این بالن ارزوها هوا کردن . فقط من وجود پلنگ ؟ در پوستر سریال و تو طول سریال رو نفهمیدم . اون معاونه پلنگ بود ولی خب چه ربطی به روباه داره ؟ درهرحال ...

    درکل خوب بود فقط یخورده اب داشت . 

    ...

    تو همین حین البوم بنگ یونگ گوگ از BAP رو گوش دادم ،  دوتا از اهنگاشو خوشم نیومد ، از همشون قشنگتر که خیلی خوشم اومد اهنگ BANG YONGGUK - MOVIMIENTO  بود . معنی خاصی نداشت از این اهنگایی که تو کلاب ها حال میده باهاش برقصی . 

    یکی از قشنگترین اهنگایی که تاحالا بیشتر از 100 دفعه گوش دادم این اهنگه ، حتما ببینینش : 

    آهنگ I Remember از Bang Yong Kuk - نماشا (namasha.com)


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۲ فروردين ۰۳

    سریال کره ای معجزه miracle

    عرض کنم به خدمتتون که یه سریال دیدم به اسم معجزه miracle از این سریالای رویای ایدل شدن و فن یه ایدل بودن .

    مث سریال کره ای تقلید . ⬇

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    سریال کره ای معجزه miracle ، با بازی هی یانگ و چانی SF9 .

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    از راست : هی یانگ "در نقش شی وو " ، چانی " در نقش لوییس " 

     

    درمورد دختری به اسم سورین که دبیرستانی و فن یه خواننده ای به نام لوییس هه که کره ای امریکایی و تو امریکا دبیو کرده  و کلی ترکونده مثل بتس BTS ، سورین هم دوس داره ایدل شه و کلی تمرین و اودیشن و اینا . میگه بعد از دیدن لوییس ارزوی خواننده شدن ، کرده . کارشم خوبه و بعید نی به زودی یه جا برش داره و به عنوان کاراموز اونجا شروع به فعالیت کنه . سورین یه دوست و همکلاسی پسر ؛داره به اسم شی وو و یه دختر دیگه هم تو دایره ی دوستیشون هست اسمش یادم نی .اون دختره از شی وو خوشش میاد و شی وو از سورین . ولی بعدها وقتی اون دختره متوجه عشق زیبا و پاک و صادقانه ی شی وو میشه ازش دست میکشه و فقط دوست باقی میمونه . شی وو زرنگ کلاسه و رویای خاصی نداره درسش خوبه فقط  . ولی چون سورین رو دوست داره تو فن گیرلی هاش همراهیش میکنه با اینکه از لوییس خوشش نمیاد و همش میگه اخه این پسره چی داره که تو عاشقشی و این چیزا . 

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    بالاخره بعد مدتها لوییس قراره برای اولین بار بیاد کره و فن میتینگ داره . فن میتینگ هم دزدی بیش نیست فن ها باید بیان البوم بخرن ببینن تو البوم عکس لوییس رو پیدا میکنن یا نه اگه پیدا کنن همون میشه بلیت فن میتینگ . سورین میره 50 تا البوم میخره و شی وو یه دونه ، شی وو با اینکه یکی میخره اسمش در میاد و قرار میشه برن فن میتینگ .

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    حالا شب قبل که لوییس اومده کره ؛ میخاد بره کره رو برگرده که منیجر و مدیر دزد کلاشش ، بهش اجازه نمیدن . حتی پولاشم دست خودش نی . خلاصه یجوری از هتل فرار میکنه و تو راهش میخوره به سورین که سوار دوچرخه بودش ، چون دارن دنبالش میکنن که بیان بگیرنش ، با دوچرخه ی سورین و خود سورین فرار میکنه میره یه گوشه پارکی جایی ، اونجا رسما قیافه ش تابلوعه که کیه ، دختره گیج متوجه نمیشه که این اوپاشه . حتی براش یه دهنم میخونه براش رقص اهنگشو هم یاد میده ولی گیج بود خلاصه دختره . خلاصه . 🤦‍♀️🤕

     

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    فرداش لوییس منتظر میشه که این دختره که فنش بود بیاد فن میتینگ و ببینتش و بهش بگه که دیدی پسر دیشبیه 😁من بودم که دختره نمیاد . 

    چرا نمیاد ؟ شب که داشتن با شی وو ، دوچرخه میرفتن فن میتینگ تصادف میکنن . سورین به گوشش اسیب می رسه و بعضی اوقات زنگ میزنه وقتی استرس داره و اینا . مدام نیست حلاصه مث من ....🙄🤦‍♀️😶🤕 جالبه شی وو تو تصادف چیزیش نمیشه فقط دختره رو می برن اتاق عمل ! 🙄😄

    از اون موقع سورین ایدل شدن و فن لوییس بودن رو می بوسه میذاره انباری . واقعا چرا ادم باید فن بودن رو بذاره کنار من اصلا درک نمیکنم . خیلی عجیب بود رفتار دختره ، تصادف تو چه ربطی به اوپات داره ؟ حالا بیایم بگیم که چون داشتی میرفتی اونجا اینجوری شد به فال بد میگیری و دیگه فن این نمیشی ولی بالاخره یخورده بهش احساس داری هنوز یا اهنگشو که گوش میدی . نمیدی ؟ یا وقتی تو واقعیت ببینی یاد قدیمات نمی افتی ؟ دختره خیلی شخصیت عجیب و به معنای واقعی کلمه کسخل بود . 🤐🤭😎

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    حالا اصلا بگیم تو دیگه فن لوییس نیستی ؛چرا ایدل شدن رو گذاشتی کنار ؟ 

    خلاصه ...تا میزنه این تصادف میکنه یهو شی وو میگه من میرم رویای تورو ادامه میدم ایدل میشم .اخه رویای این به تو چه ؟ تازه دختره حسودیشم میشه .  درحالیکه اصلا به ایدلی و اینا علاقه ای نداشتا . 5 سال میگذره و شی وو خواننده ی معروفی شده و سورین تو همون کمپانی ویدئو های پشت صحنه ی گروه شی وو اینا رو می سازه و تو کارش خوبه . 

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

     

    بعد داستان اینجوری میشه که مدیر کمپانی میخاد شی وو فعالیت سولوش رو شروع کنه و میخاد شی وو با لوییس البوم همکاری بده . لوییس با یه دست لباس شلوار پامیشه میاد کره و کمپانی همه چی بهش میده . خبر همکاری که میاد بیرون ، یهو خبر شوکه کننده میاد که لوییس 3ساله که مالیات نداده و خدا وون ، مالیات نداده داره . دادگاهی و اینا . و لوییس از این موضوع چیزی نمیدونه . کاشف به عمل میاد که منیجر و مدیره مالشو کشیدن بالا و خبر فرار مالیاتیشو دادن بیرون که اسمشو خراب کنن و نذارن تو کره هم فعالیت کنه ، چرا چون نمیخاسته دیگه با اونا همکاری کنه و قرارداد امضا کنه . خلاصه از شانس کمپانی کره ایه خوب از اب در میاد و پشتش در میاد و بعد از عذرخاهی از ملت بهش میگه یه مدت خودتو نشون نده ، بعدش چون هیچ جایی نداشته بره و کمپانی به جای اینکه بهش جا بده ، سورین که می بینه بدبخت تو خیابوناس اونو میبره خونه ی خودشون . اینجوری باهم همخونه میشن . خونه ی مامان باباش ها . 

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    بعد دیگه بقیه داستان رابطه ی شی وو و سورین که سورینو دوس داره ولی هی دست دست میکنه نمیگه و بعدشم لوییس متوجه میشه و خودشم یه نیم نگاهی به سورین داره ولی میکشه کنار و بعدشم اینکه یهویی رییس کمپانی به سورین میگه تو چرا ایدل نشدی بیا باز فعالیتتو شروع کن و اینا و سورینم میاد خواننده میشه . زرتی ! البته خب نه به زرتی بودن و مسخره بودن خواننده شدن موک ها تو

    سریال 🧡 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  🧡 عشق شی وو به سورین هم مالیده میشه . اخه جمع دوستیشون با اضافه شدن لوییس خیلی خوب شده بود حیف بود به خاطر عشق از هم بپاشه . 

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    لوییس خیلی شخصیت بامزه و باحالی داشت . خیلی ساده بود و به خاطر سادگیش بود که کمپانی ازش سواستفاده داشت میکرد . وجودش تو سریال ،باعث شد داستان خیلی جذابتر و بامزه تر بشه و صحنه های خنده دار و کیوتی رو ساخت . 

    شی وو هم خیلی جذاب و اقا بود فقط این دست دست کردنش تو ابراز عشقش رو زیاد خوشم نیومد . ولی نگاهاش و ابراز عشقش خیلی قشنگ و جنتلمنانه  بود . 🥰 

    سورین دختر بدی نبود ولی شخصیت کسخلی داشت کلا . تو تصمیم گرفتی دیگه ایدل نشی پس چرا وقتی بهت پیشنهاد دادن بازم دلت لرزید !؟ خب اگه میخاستی چرا اون موقع ادامه ش ندادی ؟ اخه وز وز گوش اونم هر از گاهی هم شد دلیل ؟ کاراکترپردازی خوبی نداشت.  

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    خیلی هم گیج بود ادم چطور ممکنه یه پسری 15 سال هی حرف از اینکه به خاطر تو همه کار میکنم و فلان و اینا بزنه بهش بعد تو نفهمی که این پسره عاشقته ؟مگه میشه !؟ مگه داریم ؟ چجوری یک بارم تو ذهنت حتی بعد از اینکه شی وو ایدل شد چطور میشه بهش چشم نداشته بوده بشی ؟ مثلا بگی شی وو هم پسر خوبیه ها ، اقدام کنم . شاید اگه یخورده از حالت دوستی نرمال خارج میشد دختره؛ پسره هم شجاعتشو جمع میکرد و زودتر اعتراف میکرد . دراون حالت اگه زودتر میسر میشد گفتن عشقش ، وقتی بعدا لوییس به جمع دوستیشون اضافه شد خب میدید که دختره دوست پسر داره و دلش یه لحظه نمی لرزید . البته یه جاهایی نشون دادن که دختره هم داره حس داشته میشه ، ولی دیگه اخر سریال سمبل کردن . 

    از طرفی رفتارش با لوییس اصلا مث فن نبود . واقعا چجوری میتونی اوپاتو جلو روت بایسته و فقط یه عینک دودی بزنه و تو نفهمی این همون پسره ؟ جلل الخالق ...مگه میشه ؟! مگه داریم ؟! بعد وقتی میاد یه اهنگ محشر میخونه جلو روت تو مث بت فقط نگا میکنی ؟ 😶🙄

    آی اِم 💚معرفی اوپا 아이엠  💚 تو مترو با اون همه استتار سوار میشه ، مونببه ها می شناسنش و بهم علامت میدن مثلا ما تورو شناختیم . مونببه ها علامت دارن اخه . دستاشون V میکنن رو به روی هم قرار میدن . اینجوری : 

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     یک عدد مونببه ی خوش شانس که داشت با 💚اوپاهای مونستااکس💚 چت میکرد . 

    ...

    سریال قشنگ و فضا و حسش مث کی دراماهای قدیم بود . ولی کاش کسخلی دخترارو تو سریالا کم کنن . خدایی انقد گیجن ؟ 

    این سریال رو اتفاقی نگاهش کردم . اولش میخاستم سریال دوباره زندگی ، با بازی لی جونگی رو نگاه کنم ، دیدم اینم تو فولدر هست فک کردم خاهرم ریخته برا من ، گفتم بذا اول اینو ببینم انگار ابه .دوساعته تمومش کنم . چی شد ؟فک میکنم از عصر  تا ساعت 3 صب نشستم نگاهش کردم تموم کردمش . تو زمان نگا کردنش خیلی خندیدم کمدیش واقعا باحال بود .

    پسرای SF9 واقعا باحالن . چانی برخلاف قیافه ش که یخورده یبس به نظر میاد؛ خیلی کیوته تو اینجور کاراکترا ، خیلی بامزه بود . بعضی صحنه هارو دو سه بار میدیدم . رابطه ش با شی وو تو سریال خیلی بامزه بود . هی سر به سر میذاشت و اینا . شی وو هم بااینکه پوکر بود ولی بامزگی های خودشو داشت . کلا رابطه هاشون تو سریالا خیلی قشنگن . فک کن چقد باحال میشه سه تا دوست صمیمی باشین و برین تو یه شرکت کار کنین و باهمم خوب باشین . به قول اون اون همگروهی شی وو انگار نه اینگار سرکارن . اومدن خوشگذرونی . 😎😄

    تو واقعیت شی وو "هی یانگ " میشه هیونگِ چانی ، بزرگتر از چانیه ، چانی مکنه س تو SF9 ، بعد تو سریال برعکس بود ، همشم به شی وو میگفت به من بگو هیونگ ! خیلی باحال بودن . 😁🤣 اما خب بخایم نسبت به سابقه کار تو بازیگری حساب کنیم چانی سونبه ی هی یانگ میشه . چون از بچگی تو سریالاس . 

     اهنگای سریالم قشنگ بودن همشون من این دوتارو خیلی قشنگ بودن  خوشم اومد . درواقع اون اهنگی که لوییس برای کامبکش تو اون برنامهه خوند هم خیلی قشنگ بود ولی اون بیرون نیومده حیف . 

     

    ▶💜 01. Cha Ni (SF9) - Shining Star 💜

    ▶💜  02. BLITZERS - For You 💜 


    💟 مطالب پیشنهادی 💟  " رو وون " (˶ᵔ ᵕ ᵔ˶)

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج 💟

    💟 سریال کره ای در حال پخش  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۱ فروردين ۰۳

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    سریال کره ای قمارباز تو دوره ی امپراطور سوک جونگ  پدربزرگ ولیعهد سادو می گذره .تو  صفحه ی سریال 💚 سریال کره ای نقاش باد ها  💚 مفصلا راجبه ولیعهد سادو Crown Prince Sado توضیح دادم .  سریال راجبه شورشی به اسم ای اینجوا ،  که شخصی به همین اسم که از جناح سورون بوده ؛سردسته اش بوده .

    همه ی خانواده ای این جوا به دستور امپراطور کشته شدن  و اون میخاد انتقام بگیره ، درهمین راستا ؛ زنی به اسم پوک سون آ " این کلمه ینی هلو " رو که خدمتکار کاخ بوده با نقشه جلوی امپراطور سوک جونگ قرار میده و امپراطور عاشق اون زن میشه .

    ولی اون زن ، شوهر داره و شوهرش قمارباز قهاریه . درواقع اشراف زاده بوده ولی از اشراف زادگی براش فقط اسمش باقی مونده . امپراطور که عاشق این زن شده میره با این مرد قمار بازی میکنه و دست اخر مرده برای اخرین بار که میخاد شرط ببنده زنشو پیش میکشه و میگه رو زنم شرط میبندم . اینجوری میشه که زنش میشه زن امپراطور . خلاصه بعد از 6 ماه زن یه پسر به دنیا میاره ولی چون براشون غیرقابل قبول که یه بچه 6 ماهه به دنیا بیاد و سالم و زنده باشه، زن مجبور میشه اون بچه رو بفرسته پیش شوهر قبلیه ، چون میدونه که این بچه ، بچه ی امپراطور نی . امپراطورم خودش شک میکنه به این موضوع . میگذره و باز بچه دار میشه و این بار شاهزاده یون این گون ،" بابای ولیعهد سادو "  به دنیا میاد . 

    پسری که بیرون فرستاده اسمش بک ده گیله . اون خیلی شانس داره و خط عمریش بلنده و تو طالعش هست که امپراطور میشه .

    ای این جوا این رو دست اویز و میخاد اون پسر رو به امپراطوری برسونه ولی دست سرنوشت بک ده گیل و برادر شاهزاده ش رو روبه روی هم قرار میده و اونا باهم دوست و میخان باهم ای این جوا رو بگیرن . چون اون یه خیانتکاره . 

    این داستان سریال بود . 

    حالا بیاین نگاهی به تاریخی که داستان سریال درش میگذره بندازیم : 

    شورش ای "یی" این جوا ، 이인좌의 난을 ، ای این جوا کی بود و چه کرد ؟!

    ای این جوا ، نسل نهم از پسر چهارم امپراطور سجونگ بوده . اون تو دسته ی سورون ها " زمان چوسان کلا درباریا دوتا جناح داشتن سورون و نورون " ولی افکارش با نورون ها هم همسو بوده . اون  نقشه ی خیانت کشید و این دوجناح رو باهم متحد کرد ولی دست اخر خیانتش شکست خورد و اعدامش کردن . بعدها اسم اون رو از شجره نامه ی خانوادگی شون حذف کردن . درواقع وقتی اعدام شده 34 ساله بوده . ولی تو بیشتر سریالا به دلیل اینکه اون سردسته ی خیانتکاراس و مغز متفکره پیر نشونش میدن . که اصلا خب چه ربطی داره مگه هرکی مغز داره ، پیره ؟ 

    این شورش سومین شورش بزرگ در زمان چوسانه . وقتی ولیعهد  کیونگ جونگ پسر اول امپراطور سوک جونگ که تو سریال نشون داده میشه ، یهویی میمیره ، این نظریه که توسط برادر ناتنی ش ، یانگ جو یا یونگ جو ، در سریال با بازی یئو جین گو ⬇ ، مسموم شده از سمت ای این جوا نشات و بزرگ میشه و اینجوری میشه که نقشه ی خیانتی که سالها کشیده بود رو عملی میکنه . با اینحال یانگ جو این شورش رو سرکوب و 50 سال فرمانروایی میکنه . و عمر به تخت نشستنش از بقیه ی امپراطور های چوسان بیشتر بوده .

     سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    هنگامی که پادشاه یانگ جو  پس از مرگ کیونگ جونگ به سلطنت رسید، جناح سورون به شدت توسط جناح نورون که قدرت را به دست گرفته بود  تضعیف شد. در نتیجه، گروه سورون که بیرون رانده شد، سوء ظن شدیدی را در مورد مرگ مرموز کیونگ جونگ ایجاد کردند  و این تصور که یانگ جو ، کیونگ جونگ را مسموم کرد، به تدریج گسترش یافت. و در نهایت، او طرحی را برای سرنگونی دولت به نام انتقام پادشاه کیونگ جونگ ،  آغاز کرد.

    یانگ جو  پادشاهی بود که به مدت 52 سال حکومت کرد، یعنی یک دهم از 500 سال سلسله چوسون.

    حالا قراره ببینیم که "سوک جونگ " کی بوده .

    سوک جونگ که ایشون ⬇ نقششو در سریال کره ای  قمارباز بازی کرده ، 12سالگی بعد از مردن پدرش به تخت می شینه . اینکه یه پسر 12 ساله به تخت بشینه اولین بار در تاریخ چوسان اتفاق افتاده . چون پسرا در اون زمان 15 سالگی بزرگسال حساب میشدن و مادر و مادربزرگش زنده بودن و میتونستن نایب السلطنه بشن ولی اون به تخت نشسته و درباریان هم به شکل عجیبی اینو پذیرفتن . اون تنها پسر بود و برادر دیگه ای از مادر دیگه ای نداشت . همچنین به واسطه ی رابطه ی خوبش با جناح نورون تونست سریع به تخت بشینه .

     

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

     

    سوک جونگ شخصیتی تندخو و بی رحم و خونسرد  داشت و پادشاهی بود که در طول 46 سال سلطنت خود از قدرت سلطنتی بسیار قوی در روابط خارجی بی شماری برخوردار بود. سوکجونگ دارای چهار ملکه بود که از این بین دومین ملکه ، ملکه اینهیون، و سومین ملکه جانگ اوک جونگ یا جانگ هی بین ،  بود. برخلاف سایر پادشاهان، او به دلیل استفاده فعالانه از همسرانش به عنوان راه حلی برای مسائل سیاسی شناخته شده است.

    یکی از مهم‌ترین سیاست‌های او برای ارتقاء سطح حکمرانی و تقویت اختیارات خودش، عوض کردن مداوم جایگاه دو جناح سیاسی غالب (جناح‌های موسوم به غرب و جنوب) در راس قدرت بود؛ سیاستی که در تاریخ کره از آن به عنوان «هوانگوک» یا «چرخش دولت» تعبیر شده است. او در دوران سلطنت خود اجازه نداد که یکی از جناح‌ها به طور کامل بر همۀ امور مسلط شود تا بتواند سررشتۀ اصلی قدرت را در دست بگیرد.

    سلطنت سوک جونگ رو با امپراطور یونگسانگون  연산군 مقایسه کردن . از لحاظ تندخویی و حذفیات مخالفان . گرچه میگن که سوک جونگ خیلی قدرتمندتر از یونگسانگون بوده .

    ملکه این هیون و ملکه جانگ اوک جونگ دوتا از ملکه های مهم سوک جونگ بودن که اون برای حذف درباریانی که باهاش مشکل داشتن از اونا  استفاده میکرد . و بعد هم که می دید اونا زیادی قدرتمند شدن مجازات شون میکرد . حتی گفتن که خود سوک جونگ بوده که پسرش ولیعهد کیونگ جونگ رو مسموم و کشته چون می ترسیده اون مثه یونگسانگون بشه و بعدها بخاد برای انتقام مادرش که کشته شده بود ، تو قصر حمام خون راه بندازه .

    کلا دوره ی سوک جونگ دوره ای بود که هرسری به یه جناح غش میکرد یه سری طرف نورون ها رو میگرفت و اونارو تحریک میکرد تا مخالفین سورون رو بکشن و یه سری سمت سورون غش میکرد و میذاشت اونا این سری نورون ها رو بکشن و اینجوری مخالفاشو سرکوب میکرد . و جامعه یجوری شده بود که همش تو شک و خیانت و لو دادن هم و خون رو با خون شستن زندگی پیش میرفته .

    وقتی زن اول سوک جونگ میمیره ، ملکه این هیون که اون موقع 14 ساله بوده و نسبش به نوه ی امپراطور سونگ جونگ میرسه ، ملکه ی سوک جونگ میشه ولی از اونجا که سوک جونگ ،صیغه جانگ اوک جونگ رو هم داشته وقتی ازش بچه دار میشه و کیونگ جونگ به دنیا میاد و ولیعهد میشه ،  اونو به مقام ملکه ای می رسونه و این هیون رو مقامش پایین میاره . این کار با مخالفت نورون ها روبه رو میشه و میگن که ملکه هنوز جوونه و شاید به زودی اونم بچه دار شه و اینا ،  ولی سوک جونگ همرو حذف میکنه . 

    بعدشم ملکه این هیون و خانواده ش رو تبعید میکنه . بعد 5 سال سوک جونگ از کارش پشیمون میشه و درصدد میشه تا این هیون رو به جایگاهش برگردونه . این هم یه واقعه ی جداگونه ای داره . از اون طرف چون یه صیغه جدید پیدا کرده صیغه چوی سوک بین ، که تو سریال اول اسمش پوک سون آ بود ، و اون صیغهه از علاقمندان ملکه اینهیونه ،درواقع اون یکی از خدمتکارای خانه زاد ملکه اینهیون بوده که باهاش به قصر اومده بود ، سر یه مسائلی به اون سمت غش  و ملکه جانگ رو میذاره کنار ، وقتیم ملکه اینهیون رو برمیگردونه ؛از اونجا که نمیشه دوتا ملکه باشه ، میخاد بازم ملکه اینهیون ملکه باشه که بازم دعوا پیش میاد که ینی چی نمیشه مادر ولیعهد ،ملکه جانگ اوک جونگه و فلان  . یک عالم کشت و کشتار این وسط رخ میده و دست اخر ملکه اینهیون ، ملکه میشه .

     پنج سال بعد و در سال ۱۶۹۴، حزب جنوبی نقشه تصفیه سیاسی دیگری را بر علیه حزب غربی کشید و آنها را به توطئه برای بازگرداندن ملکه اینهیون عزل شده متهم کرد. این درحالی بود که سوکجونگ از غزل ملکه اینهیون پشیمان شده بود و بانو سوک از خاندان چوی (بانو چوی) را که متحدی برای ملکه اینهیون و حزب نورون بود، مورد لطف قرار می داد. سوکجونگ که از اقدام حزب جنوبی برای پاکسازی سیاسی غربی ها عصبانی شده بود، ناگهان اقدام به تصفیه سیاسی جنوبی ها و برگرداندن حزب غربی به قدرت نمود. حزب جنوبی دیگر هرگز نتوانست بعد از این واقعه که گاپسول هوانگوک نامیده می شود، خود را احیا کند. سوکجونگ ملکه جانگ را تا عنوان بانو جانگ هوی بین تنزل رده داده و مجددا ملکه اینهیون را منصوب کرد. بانو جانگ سرانجام به دلیل نفرین ملکه اینهیون که به مرگ او انجامید، با سم اعدام شد. حزب سورون از ولیعهد هویسو (یی یون) که پسر بانو جانگ بود حمایت می نمود در حالیکه حزب نورون از پسر بانو چوی، شاهزاده یونینگ (یی گئوم) که بعدها با عنوان پادشاه یونگ جو به تخت نشست، حمایت می کرد. ملکه اینهیون و ملکه این وون که به تازگی منصوب شده بود، بدون فرزند بودند.

    مامان امپراطور یانگ جو ، خدمتکار قصر بود.  چون سوک جونگ می بینه که اون به ملکه اینهیون خیلی علاقه نشون میده ازش خوشش میاد و صیغه ش "صیغه سوک بین " میشه .اتفاقا تو سریالم پوک سون آ با گذاشتن کفش و گل جلوی قصر ملکه اینهیون بوده ش که امپراطور رو می بینه .  اونو به اسم دونگ یی ، هم می شناسیم . گرچه من سریال دونگ یی رو ندیدم . بالاخره نفهمیدم این دونگ یی ؟! یا اونی که تو سریال سراستین قرمز بود . ؟!

    خلاصه ،امپراطور یانگ جو همیشه برای اینکه مامانش خدمتکار بوده مورد تمسخر و اینا قرار می گرفته . و اگه کسی تو قصر راجبه مادرش چیزی میگفت اینو به منزله ی توهین تلقی میکرده . ملکه این وان ،ملکه ی سوم سوک جونگ ،" اینهیون میمیره "  یانگ جو رو به فرزندی قبول میکنه و درواقع چون اون اینکارو میکنه اون میتونه گزینه ی بعدی برای امپراطوری شه وگرنه مامان خدمتکارش رو دست اویز میکردنو بازم سورون و نورون اشوب به پا میکردن .ملکه این وان خیلی از یانگ جو دفاع میکنه تو دوره ی سلطنتش . 

    یانگ جو وقتی امپراطور میشه تقریبا مث پدرش و امپراطور یونگسانگون ، میزنه هرکی زر مفت می زده رو میکشته ، اون مث پدرش تندخو بوده ، بعد از اینکه اشوب های ای این جوا و سورون ها رو میخابونه ، و پسرش تو بچگی ، تو همین اشوب ها  کشته میشه . اون از قبل هم تندخوتر میشه . بعد از اینکه تو 40 سالگی دوباره بچه دار میشه که پسرش سادو منظورمه ، با سادو بدرفتاری میکنه به عللی که تو پست، سریال کره ای نقاش باد ها توضیح دادم . دست اخرم که اگه سریال کره ای سراستین قرمز رو دیده باشین نوه اش ولیعهد میشه و الی اخر . 

    تاریخی که تو سریال نشون میده و شورشی که ازش یاد کردم درواقع تو دوره ی امپراطور یانگ جو اتفاق افتاده ولی تو سریال از دوره ی سوک جونگ نشون میده کینه توزی رو تا  یانگ جو . راستش سریالش خییییییلی اب بود و زیادم جذاب نبود... من بیشتر به خاطر یئو جین گو نگاهش کردم . از نقشای امپراطور هایی که میزنن می کشن و اینا خوشم میاد . این ینی امپراطور! به نظرم .

    برگشت به وزیره گفت فلانی دیگه نمیخام قیافتو ببینم . یارو گفت ینی میگی دیگه نیام قصر ؟! گفت نه میخام اعدامت کنم . 😁 خیلی باحال بود . 

    ☘ مرتبط با این سریال ☘

    ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘

     سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘ 

    به نظر من کسی که شورشی هست و ذهن خیانتکار رو داره رو باید تو نطفه خفه کرد . این امپراطورم اینجوری بوده . ولی خب چون زن بارگی نکرده و انتقام مامانشو نگرفته اسمش بد نشده . ولی اون یونگسانگون نگون بخت چون انتقام مامانشو داشته میگرفته اسمش تو تاریخ بد در رفته . ریدم به تاریخ نویساشون. اتفاقا تو این سریالم یانگ جو تاریخ نویسارو اورد و گفت هرچی من میگم رو بنویسین . قانون منم . قانون ینی امپراطور . 

    شورشی و خیانتکار که تو سریال می سازن دیگه عن خباثت رو در میارن . طرف این همه خیانت کرده، توام امپراطوری مگه دوره ی معاصره که دنبال محاکمه کردن هستین بزن زود بکشش دیگه ،هی دست دست میکردن . خیلی مسخره و اب بود .

    وقتی امپراطور ادم فرستاد ای این جوای عوضی رو  بکشن ، برگشته میگه امپراطور ادم فرستاده یه ادم معمولی رو بکشن ؟! بعد که نتونست بکشه خودش پاشد رفت یکی از پسرای امپراطور که تو بیرون قصر زندگی میکرد رو کشت . مسخره . بعد هیشکیم پی اشو نگرفت که شاهزاده چی شد مرد ...تا اخر مردک زنده بود .

    دیگه عصابمو بهم ریخت همشو زدم جلو . اخه عوضی بازی ام تا یه حد . وقتی نمیتونی داستان رو تا ته جذاب پیش ببری اولا گوه میخوری 24 قسمت درست میکنی دوما تاریخ رو درست حسابی درست کن که وقتی زدی شورشی رو تو قسمت 20 که هنوز امپراطور اولیه زنده س کشتی ، اشتباه تاریخی پیش نیاد تو سریال که مردم کسخلتون بیان بگن عه فلانی تو دوره ی امپراطور سومی مرد چرا اینجوری ساختین و فلان . 

    یئو جین گو خیلی خوب بازی میکنه نقشای این مدلی رو ،اوایل خییلی هول بود با اینحال چون شبیه امپراطور بود خلق و خوش ، امپراطورم ازش خوشش می اومد و خیلی بهش بها داد . زرنگ بود ولی باید زرنگیش رو میگرفتی و صیقل میدادی و بهش میگفتی اینجوری انجام بدی بهتره . 

    پرنس اسیا ⬇ که معرف حضورتون ممکنه باشه جانگ کیونگ سوک ، هم بازی یه دست و خوبی داشت ولی نقشش خیلی مسخره بود .

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    هوا برش داشته بود که میتونه امپراطور بشه. وقتی به گدا و رعیت هی برسی و بهشون نون بدی خب معلومه از تو خوششون میاد دیگه . امپراطور که نمیتونه بیاد دونه دونه تو دهن رعیت نون بذاره ،یخورده خودشونم باید تلاش کنن یا نه . یه مشت سست عنصر قمارباز بودن مردم ، هی قمار میکردن می باختن بعد مجبور میشدن خودشونو برده ی اون کله گنده هایی که قمارخونه رو اداره میکنه بشن ، بعدشم مینداختن تقصیر امپراطور . 

    امپراطور " سوک جونگ " هم خیلی شخصیت زرنگ و تیزی داشت . اولین باره که از نقش این بازیگر تو یه سریالی خوشم میاد . طرز حرف زدنشم خیلی باحال بود . من حتی به خواجه هاشم چشم داشته شدم . 🤪😄🤦‍♀️

    اصرار بی جای ای این جوا به پسر امپراطور بودن بک ده گیل و اینکه تا اخر زنده نگه داشته بودنش خیلی عصاب خورد کن  بود . مخصوصا اونجا که محافظ امپراطور نتونست ای این جوا رو بکشه ولی اون رفت شاهزاده رو کشت انقد مسخره بود که حد نداشت . شاید  اگه همین موارد رو بدون اب بندی و صحنه های اضافی قمارکردن و ادمای مختلف که تو قمار دست دارن و غیره می ساختن سریال تاریخی باحالی میشد ولی خب نشده بود . بااینحال چون نمیتونم جلوی کنجکاویم رو بگیرم چندصفحه ای تاریخ خوندم . که خلاصه ش رو براتون گذاشتم . 

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    این منم ، وقتی میخام تاریخ بخونم . 

    🍀🍀🍀

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 سریال کره ای کیمیاگر روح فصل دو 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 سریال کره ای تاریخ اسیدال یا ارتدال  💚سریال کره ای کیمیاگر روح فصل یک 💚 اهنگ کره ای HANDSUP  از گروه قدیمی BAP 💚سریال کره ای ممنوعیت ازدواج 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚سریال کره ای قاشق طلایی  💚

     

     

  • نظرات [ ۵ ]
    • پنجشنبه ۹ فروردين ۰۳

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir 로얄로더

    سلام من اومدم با یه پست جدید با یه سریال کره ای جدید .

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더

    ببینین کی اینجاست ؟ بله لی جه ووک که در سریال  💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚  نقش جانگ اوک رو به زیبایی فوق العاده ای ایفا کرد حالا در سریال ، چی بود اسمش ؟ اها سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더 ، نقش هان ته او رو داره . هان ته او یه بدبخت بیچاره ای که باباش حروم زاده س ، مامانش رفته خودشو راهب کرده و از دست باباش قایم شده و خودشم رفته تو یه کوره دهاتی اونجا قایم شده. حالا دقیق نفهمیدم باباش چی شد .

    ولی خودش میره مدرسه تا سال اخر رو تموم کنه و با کانگ این ها پولدار اون دهات که فرزند نامشروع یه یاروی خیلی پولدار تو سئول هست ، اشنا میشه و یه اتفاقایی می افته و اینها و ته او باهم دوست میشن . اینها از هوش و زرنگی ته او میخاد استفاده کنه تا بتونه خودشو وارد دم و دستگاه باباش کنه . اون از ارث محرومه و تو کمپانی هم نمیتونه وارد بشه ولی پول و هرچی بخاد تو دست و بالش گذاشتن . اره خب اینجورین کره ای ها از پول دریغ نمیکنن . حتی اگه بچه رو نخان . خلاصه . زمان میگذره و بزرگ میشن و ته او داره تو یه خونه ی بالاپشت بومی معروف تو سریالای کره ای زندگی میکنه که ساختمون رو به روش هم یه دختر زندگی میکنه .

    دختره کیه ؟ یه شیربرنج خالص . داستان از اینجا به سمت زاقارتی پیش میره . 

    ته او با یه هکر نابغه که انگار کره ی شمالیه رابطه داره و هراطلاعاتی بخاد براش جور میکنه طرف . از طرفی این خیلی زرنگه و از همه چی سر در میاره . یه طرح داده برای کمپانی بابای اینها ، و اون طرح خیلی طرح خوبیه و تو فکر هیشکی جز هان ته او نرسیده و خلاصه یجوری اب تو اب وارد دم و دستگاه بابای اینها میشه . دختره هم همینطور . بعد اینا مثلا عاشق همن . چیه چیه دختره مامانش عوضیه و قرض بالا میاره ، شرخرا میان دانشگاه دختترو کتک و اینا قهرمان عاشق پیشه هان ته او وارد دعوا میشه و از دختره دفاع میکنه و بعد عاشق هم میشن . 🙄😶 انقد عشقشون مصنوعی و اصلا دیده نمیشه منو یاد سریال ایرانی ها می ندازه گاهی . خیلی نچسبه دختره . خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییییییییییییییلی. 

    خلاصه باز یه سری اتفاقات اب تو اب می افته و اینها رو به عنوان پسرش قبول میکنه یارو؛ و وارد خونه و دم دستگاه میشه . بعد اها اینو نگفتم ، اینها می بینه که ته او از اون شیربرنج خوشش میاد میره با شیربرنج یهویی کیس 😘 میره و شیربرنج هم با کله افتاده تو کندوعسل چرا پس بزنه خلاصه اینا عروسیم میکنن ولی از اونور قلبش فقط با ته او عه . 🤢 

    اوپام لی جی هون که تو سریال   💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرف حضورتون شد ،  پسر دوم باباهه س . که خیلی موفق بوده و اینا نمیدونم چی به چی میشه ؛ ته او پته شو می ریزه رو اب و باباهه پسرشو میذاره کنار . مسخره مسخره . مردک عوضی مال و اموالت رو نمیخای بدی به بچه هات به کی میخای بدی ؟ به یه پسر عوضی گدا گودوله و یه دختر پتیاره که فرسنگ ها با تو غریبه س ؟ حقته همچین ادمایی بیان تلکتون کنن . حروم زاده ها . همچین ادمایی واقعا وجود دارنا .

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더

    هربلایی سرشون بیاد حقشونه ولی مشکل اینجاست که این بچها هستن که خیلی ضربه می بینن و از مال موروثی که حق خودشونه کنار گذاشته میشن و چقد این سوزش داره که بابای خودت مالشو به تو نده بده به یه حروم زاده ی دیگه . مکررا فش به این خانواده ها . 

    خلاصه اینها متوجه میشه که ته اوه و زن شیربرنجش باهم جیک تو جیکن تا رختخواب 🤬، نمیدونست ممکنه تا اینجاها حروم زاده باشن . میرینه به زنش و پاپوش قتل برای ته او درست میکنه و میندازتش زندان . بعد حالا باباهه انگار پسر خودشه ته او ، میخاد اونو از زندان بکشه بیرون . 😶انگار اصلا کارمند دیگه ای و سگ دیگه ای نداشته تو اون دم و دستگاهش فقط ته او باعرضه بوده . مسخره . مسخره . 

    من از قسمت 6 به بعد نمیخاستم دیگه ادامه شو بدم چون خیلی سریال اب و داستانش خیلی درهم و مسخره س . ولی این صحنه ی حالگیری اینها از اون دختره ی پتیاره ی شیربرنج خیلی سکشی و باحال بود نمیشد از دستش بدم 😄🤦‍♀️ . 

    اصلا من نمیدونم نقش اوپام تو این سریال چیه دقیقا ؟ حیف شدن همه ی اوپاها تو سریال . چه لی جه ووک ، چه لی جون یانگ 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 چه لی جی هون .

    مرکز اصلی ریدمونیه سریال وجود یه دختر شیربرنج با نابازیگری خالصه . انگار از تو کوچه اوردنش . بازیگر وقعا قحط بود ؟ شاید اگه داستان عشقی قابل لمس تر و بازی بازیگر چشمگیرتر بود انقد وجود داستان درهم و مسخره ش تو چشم نمی اومد . 

    مسخره ترش اینکه ته او تو قسمت 8 با دختر شیربرنجه که فقط به فکر منافع خودشه ریخته روهم ، اونم از تو زندان ، میگه من میخام تورو بکنم صاحب دم و دستگاه بابای اینها . هه .

    اره ... اون کله گنده ای که وزیر جابه جا میکنه چقد بدبخت و ذلیل و خاک تو سر و بی عرضه اس که تو گدا گودوله بیای یه پتیاره کون نشسته رو بکنی رییس دم و دستگاهی که ساخته و حتی به پسراشم نمیده . واقعا این داستانای متوهمی رو مواد میزنن می نویسن ؟ خب بازیگرارو حیف نکنین . واقعا چقد خوشال بودم به خاطر همبازی شدن این پسرا با هم .

    یخورده منطق داشته باشین . کسی که وزیر جا به جا میکنه چه احتیاجی به همچین ادمی سطح پایینی داره ؟ و چجوری میشه که همچون ادم سطح پایینی بیاد کسی که وزیر جابه جا میکنه رو بذاره کنار و یه زن که حتی نشونه ای از زرنگی و زحمت کشی توش نیست رو بکنه رییس ؟ دختره فقط دنبال پوله . حتی برای بدست اوردنشم زحمتی نکشید تا دید پسر پولداره میخادش سریع پا داد . چقدم افاده میاد . پتیاره . 

    کاش یخورده بیشتر کتکش بزنن . دلم خنک شه .  ایش شیبل . 

    سریالو دیدم تموم کردم ینی یک حال بدی دارم که حتی با استفراغم 🤢درست نمیشه این حال بد . خیلی اشغال بود سریالش . اب خالص . عوضی ترین ادم سریال ته اوه بود که اومد شد رییس شرکت . واقعا اشغال بود . از همه سواستفاده کرد یه ادم انگل عوضی که از اینها برای بالا اومدن خودش استفاده کرد . با زن اینها ریخت روهم هرجور کثافت کاری رو کرد و بعدم یهویی شد دشمن اینها . انگار اون چیکار کرده بود باهاش .خیلی شخصیت کثافتی داشت . من گفتم اخرش باباش که از زندان اومده بیرون میاد حالشو میگیره بازم برمیگرده به همون کثافت خونه ای که لیاقت خودشو و اون پتیاره عاشق دل خسته اش بود ، مثلا که چی بازم باباشو نشون دادن  اصلا مردن ننه ش چه سودی تو سریال داشت ؟ فوق العاده حال بهم زن بود . اعتراف میکنم یکی از حال بهم زن ترین سریالای کره ای بود که دیدم . واقعا خاک تو سر نویسنده و عوامل سریال . با همچین سریال اشغالی . حیف جون . حیف جانگ اوک . 

    پست بعدی احتمالا زنگ تاریخ کره ؛ باشه . 


     

    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۶ فروردين ۰۳

    مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure

    مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure ،درمورد خودش در این روزها و البوم جدیدش به نام  off the beat

    با تایتل LURE 유혹 که 15 فروردین قراره منتشر شه .

    اول مصاحبه ؛ مصاحبه کننده راجبه اسم تایتل ترکش و اسم مجله اشاره میکنه و آی اِم میگه که منم خیلی تعجب کردم و خیلی جالب بود همچین شباهتی . اسم مجله به معنی جذابیت و اسم تایتل به معنی وسوسه یا طعمه اس . 

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    من همه ی مصاحبه رو ترجمه نکردم فقط جاهایی که جالب توجه بود رو میذارم . واقعا خوندن مصاحبه خیلی وقت گیر و خیلی نفسگیر و خسته کننده س . 😄 چون من مصاحبه رو به کره ای بلند میخونم که مثلا روخونی م خوب بشه ولی وقتی بلند میخونم گاهی نمی فهمم جمله رو و دوباره باید بخونمش . همچنین خیلی از کلمه ها رو متوجه نمیشم چون تو مصاحبه ها سعی میکنن از کلمه های سطح بالا استفاده کنن و مثلا یه جمله رو به دوشکل متفاوت میگن که برای من که هنوز تو دوره ی بیگینر گیر کردم فهم اون همه جمله کنار هم سخت میشه ، گاهی یک عالم کلنجار میرم که جمله به جمله و کلمه به کلمه جمله رو بفهمم بعد می بینم از اولشم همون معنیی که در اوردم درست بوده و با خودم میگم خب چرا اخه انقد پیچیده باید حرف زد 😁بعدشم  باید هم معنی کلمه رو پیدا کنم و درکنارش یه جا بنویسم که بعدا حفظش کنم . برای همین هم یادگیریه هم خوندن . خلاصه اینجوری میشه که یه مصاحبه با چندتا سوال ساده که میتونستم بندازم ترنسلیت از صب تا ظهر وقتمو ؟ وقت که چیزی نی زیاده ، جونمو میگیره 🤦‍♀️😄 .  

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    از آی اِم پرسیدن که وقتی داشتی فعالیت سولوت رو شروع میکردی برای تصویری که میخای ارائه بدی برنامه ریزی هم کردی ؟

    اون میگه اصلا اینطور نی . من هیچ وقت به اینکه چطور به نظر برسم یا قیافه و اینا برنامه ای نریختم . اهنگ رو چون دوست دارم ، انجام میدم . ادمی به اسم آی اِم همچین چیزیو احساس میکنه ، نشون دادن اینکه همچین جنبه ای " نگاهی "  هم وجود داره ، فقط به این چیزا فک میکنم . برای همین وقتی میخام ترکی رو معرفی کنم خیلی زیاد و طولانی درموردش توضیح نمیدم .

     

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    چون نمیخام اهنگ درون یه توضیح زندانی بشه و فقط به اون معنی شنیده بشه . میخام ادمها با حس خودشون اون اهنگ رو بشنون ،همونطور که قلب شنونده رو لمس میکنه اونجور که خودشون احساس میکنن . البوم این بار ، هم امیدوارم با سلیقه ی خودشون ازش لذت ببرن .

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    عکساش خیلی قشنگن فقط حیف سیاه سفیدن . 🙄😁💗

    زمان هایی هست که تنها هستم و بی کمک . اون زمان ها انقد کار میکنم تا جمله ی " بالاخره تموم شد " رو حس کنم . مث یه تونل که نمیدونی کی تموم میشه وقتی مداوم کار میکنم از خودم سوال می پرسم . چون همه چیز به خودم بستگی داره گاهی تو یه حس مبهم گیر میکنم و حس ناراحتی و اینکه یه چیزی درست نیست رو میکنم .چون  اگه از خودم راضی باشم میتونم این کار رو ادامه بدم . 

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    من فک میکنم دارم کارمو با جدیت و وفاداری انجام میدم . من اینجوریم که وقتی کاری رو انجام میدم دنبال دلیل براش نیستم . فک میکنم اون رازشه . سنم که بالا میره تا زمانی که بمیرم انگیزه ی بی دلیل دارم و میخام اشتیاقم رو نگه دارم . من از خودم خاسته های زیادی دارم و طمعمم هم بالاس برا همین فک میکنم این ممکنه . " که به خاسته هاش برسه . "

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    من هیچ وقت رویایی نهایی رو تصور نمیکنم . چون حس میکنم زندگی میکنم به خاطر اینکه به منه بهتری تبدیل بشم .

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure

    به اینکه بدن سالم در داشتن روح و ذهن سالمه اعتقاد دارم . از 24.25 سالگی که ورزش رو شروع کردم ورزش باعث شد که فکرای بیخودی ناپدید بشن . همینجوری که داشتم بدنم رو می ساختم ، بدن خوبم دهن به دهن چرخید و باعث شد من لباسمو در بیارم و اینجوری شد . 😊

    مصاحبه ی آی اِم با مجله ی allure


    🍀  پست های پیشنهادی 🍀

    💚معرفی اوپا 아이엠  💚

    💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟

    💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۳ فروردين ۰۳

    عیدمبارکی و معرفی کتاب داستان شمس و طغری

    سلام عیدتون مبارک .

    کتاب خوندم .

    داستان : شمس و طغری 

    این یه رمان قدیمیه که داستانش تو قرن 7 ام و زمانیکه مغول ها به ایران حمله و ایران رو تحت تملک خودشون داشتن ، میگذره . تاریخ توی داستان کاملا واقعیه و خیلی باحال بود . 

    داستان توی شیراز میگذره که اون زمان ها ، با وجود حمله ی مغول ها ، چون حکمران شیراز قبول خراج به مغول ها میکنه ، برای همین شیراز از گزند وحشی بازی های مغول ها در امان می مونه و روز به روز پیشرفت میکرده .

    داستان اصلی راجبه پسری به اسم شمس که از نژاد آل بویه اس و نسبش به عضدالدوله می رسه ، شمس و پدرش که از خان های فیروزاباد شیراز ، هستن ، برای اینکه به پیشواز فرستاده ی مغول بیان به شهر شیراز اومدن ، شبی که شمس تازه به شهر وارد شده بوده ، تو خونه ی یکی از فرمانده های مغول که تو شیرازه اتش سوزی میشه و شمس برای نجات طغری دختر فرمانده مغولی  ؛ جون خودشو به خطر می ندازه . این فداکاری همان و فالینگ لاو شدن  این دو به هم همانا . 

    ولی عشق و هزار مشکل ، اول اینکه مغول ها بهشون ممنوع کرده ازدواج با ایرانی ها رو ، و این مهمترین مشکل بین این دوعه که یک عالم سفر و هزینه به وجود میاد تا اینا بهم برسن . 

    این وسطا هم با ابش خاتون اتابک ، که از باقی مونده ی نسل حکمران شیراز بوده و بعد عروس مغولا میشه و بعدشم از طرف مغولا به عنوان حکمران شیراز باقی می مونه اشنا میشیم . 

    داستان عشقی که با تاریخ امیخته شده و تاحدودی جذاب بود از لحاظ تاریخی بودنش و تا حدودیم قشنگ بود . ولی یه اب هایی داشت که خب داستان قدیمیه دیگه . داستان همونطور که گفتم ، تاریخش تاریخ واقعی و من باز رفتم کلی تاریخ خوندم که اگه بخام همشو اینجا بذارم اصلا کی حال داره بخونه ! 

    داستان شمش و طغری

    با خوندن این داستان بازم به این نتیجه که پول حلال مشکلاته رسیدم .

    اولا شمس خودش اقازاده بود و چقد ملک و دارایی داشتن ، پدرشم که اومد شیراز به واسطه اینکه با امیرهای مغول و حکمران شیراز رفت و امد و چاکر و سیاست مدار بود ، تونست پسرشو که میخاست به خاطر عشقش تو شیراز بمونه به همه ی امیران موجود در شیراز معرفی و براش کلی زمین و اینا خرید . از طرفی پسر کو ندارد نشان از پدر ، شمس هم از زیرکی و سیاست چیزی کم از پدرش نداشت و با اینکه 18 سالش بود ولی خیلی زرنگ بود و عدو شد سبب خیر و مال و گنج موروثی که از عضدالدوله بهشون به جا مونده بود رو سر یه اتفاقی پیدا میکنه و کلی با اون پول می تونه اینو اونو بخره و برای خودش اسم و رسمی تو دربار مغولها و جلوی امیرمغولی بدست بیاره . به واسطه ی همون پولها از هر مخمصصه ای جون سالم به در میکرد و حرفش به رو داشت . حتی وقتی ابش خاتون فهمیده بود که شمس عاشق یه مغولی شده میگفت اگه به ایلخانی پول خوبی بده میتونه دختررو به راحتی بگیره . خلاصه درسته زرنگ بود ولی بی مایه فتیره ...! 

    درکل داستان عشقی قشنگی بود ولی این همه تب و تاب عشقشون بعد از شب اول انگار سرد شد و دیگه اون حرارت عشق تو داستان پیدا نبود ،نذاشت حداقل چهاربار باهم بخابن بعد اتش عشقو سرد کنه 😁😶 از طرفی اینکه بعد از چندوقت طغرا ، شمس رو مجبور کرد بره یه زن دیگه بگیره و بعدش هردو زن گفتن برو ابش خاتون که بهت چشم داره؛ رو هم بگیر هم ، خیلی مسخره بود . از طرفی این ابش خاتونی عجب پتیاره ای بود . 😁🤭🙄

    خلاصه اینکه دم عیدی بعد از یه هفته کتاب رو تموم کردم و حالاام که عید شد و برای من که اهمیتی نداره این روز با روز پیش ، چهارشنبه ای مث همه ی چهارشنبه ها . هیچی دیگه میخام سریال جدید شروع کنم . 

    سریال کره ای قمارباز the Royal Gambler  . 

    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱ فروردين ۰۳

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

     

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump 


    اسلامپ ینی وضعیت عملکرد ضعیفی که برای مدت طولانی ادامه پیدا کنه .

     

    سریال راجبه پارک شین هه در نقش کیم هانول که رزدینته و استادش هی بهش کار میده و‌ زور میگه و برای دیگران مقاله و پایان نامه می نویسه و یه روزم استراحت نداره و پدرش در اومده ، اون از بچگی خیلی درس خون بوده و هدفش دکتر شدن بوده ولی حالا که دکتر شده تقریبا ،از خستگی داره میمیره ، و هرسری که تو دوران دبیرستان از تفریح و هرکاری که باعث شده از درس عقب بمونه ، دست کشیده به خودش گفته که عوضش دکتر میشه و یه نفس راحت میکشه و خوشحال میشه ، ولی الان نه تنها خوشال نی بلکه خیلی خسته اس و به هیچیش نمیرسه .

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    یه روز تو خیابون غش میکنه و میره کبد؟ یه جایی هست اسمش یادم رفت عمل میکنن در می یارن ؟! ، اونجارو عمل میکنه ، ولی فرداش بالافاصله میره سرکار و برای کار نکرده مجبور عذرخاهی کنه ، از طرفی بالاخره تصمیمشو گرفته و رفته روانپزشکی و بهش گفته تو افسرده ای و باید از کارت کناره بگیری، دچار فرسودگی کار شدی ، قضیه عذرخاهی اجباری هم مزیدی بر علت میشه و طاقتش تموم میشه و میرینه به استادش و از بیمارستان میاد بیرون و فک میکنم تعلیق میشه . اینجوری بیکار میشه. میاد خونه میره طبقه ی بالا پشت بوم مشروب بخوره می بینه عه همکلاسی دوران دبیرستانش اونجاس .

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
    همکلاسی دوران دبیرستان هیونگ شیک در نقش جانگ وو ،عه، که دکتر زیباییه و خیلی موفق و پولدار بوده ولی به خاطر اینکه یه مریض خارجی زیردستش میمیره ، دادگاهی میشه و همه چیش رو از دست میده . اینجوری میاد یه خونه ارزون بالا پشت بوم و اونجا هانول همکلاسی دوران دبیرستانشو می بینه .
    هرکدوم تو وضعیت سخت و شکست هاشون و ناراحتی هاشون همو می بینن و کم کم باهم صمیمی میشن و عاشق هم میشن .
    سریال با نشون دادن پرونده ی مردن مریض خارجی جانگ وو و بیکار شدن هانول و سونبه ای که هردوشون باهاش رابطه دارن و ازش ضربه خوردن پیش میره .

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
    این بین ، رابطه ی کیوت و قشنگ هانول و جانگ وو ، و شخصیت روشن و مثبت و قوی جانگ وو خیلی دیدنی کرده سریالو و واقعا یکی از بهترین سریالایی که پارک شین هه این مدت بازی کرده س . هم از لحاظ داستان و جذابیت هم از لحاظ بازی خودش .

    واقعا بعد از ازدواج احساس میکنم باری روی دوشش بوده و راحت نبوده و این بار از دوشش برداشته شده انقد راحت و معمولی و خوب بود که حد نداره . چه تو بازی چه تو مصاحبه ها و برنامه هایی که باهم رفتن .
    هیونگ شیک هم دقیقا همین شخصیت شوخ و راحت و باحال و بامزه و مثبت و جو راحت کن که خودش داره ، رو تو سریال داره . با وجود خانواده ی عوضیی که داره تو سریال ،با اینحال خیلی شخصیت خوبی داره و با انرژی مثبت تونسته به سختی خانواده ش غلبه کنه . البته اینجوریم نیست که خجسته باشه و مسخره .

     

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
     

    هانول هم کلا شخصیت دشوار و پیچیده ای نداره ، یه. دختر معمولیه که فک میکرده اگه خیلی درس بخونه و به شغل خوب داشته باشه خوشبخت میشه و خانوادشم ازش راضی . بامزگی خاص خودشو داره و از این درس خونای عن نیست خلاصه .
    سریال قشنگ و باحالی بود . البته اب های خاص خودشو داره . بعضیا میگن بار سریال رو هیونگ شیک به نظر من اینجوری نی ، دوتاشونم خیلی خوب بودن گرچه شخصیت باحال هیونگ شیک باعث شده بازیگر روبه روش حتی بهتر باشه کارش .به نظر من شیمی خیلی خوبی داشتن . 

    من زیاد شخصیت های فرعی رو نگا نکردم ، مثلا این دوست جانگ وو و دوست هانول ، دوست جانگ وو قابل تحمل بود بامزه بود ولی واه واه دوست هانول انقد حال بهم زن بود که حد نداره ذهلم میره ازش . خیلی روعصاب بود . من اون می اومد میزدم جلو . 😁


    دیگه اینکه ، همین دیگه برین ببینین .خیلی قشنگ بود . 

      عکسای قسمت اخر سریال : 

    خیلی قشنگن عکساشون ، از این تیپ عکسا خوشم میاد . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

     

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    پارک شین هه تو مصاحبه اش میگفت که این سریال رو وقتی فیلمنامه ش رو خوندم دیدم چقد با زندگیی که داریم می گذرونیم شبیه ، از اونجا که خودم بازیگرم و با ادمای زیادی ارتباط دارم زمان هایی هست که مث کیم هانول در سریال نتونسته باشم جوابی که درخور موقعیت هست رو بدم و اونو در خودم دفن کردم . کیم هانول هم همیشه در درونش حرفهایی داشت که نمیتونست در خور موقعیت جواب کسی رو بده و اینا همه در وجودش جمع شده بود و داشت سختی میکشید . من به این شخصیت احساس تعلق پیدا کردم . هرکسی ممکنه وضعیت رکود رو تجربه کنه . ادمهایی هستن که در ظاهر سرحال هستن و چیزیشون نی ولی در درون دارن وضعیت سختی رو می گذرونن .

    این داستان غلبه بر اون سختی با ادمهای اطرافت و یا ساختن عادت های کوچیک برای اینکه قدرت بدست بیاری تا بر اون مشکلات غلبه کنیه و نه اینکه اون زمان رو به عنوان یه واقعه ی بزرگ در نظر بگیری و بخای زوری بهش غلبه کنی . 

    از اونجا که این روزا در جامعه ما ، رفتن به روانپزشکی یه جو اجنتنابی شده ما سعی کردیم تو این سریال این پیش داوری رو کاهش بدیم . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    مصاحبه ش طولانیه به مرور بقیه شو میذارم  . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    مخصوصا اینو خیلی دوس دارم . 😎💗 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    تو سریال دیالوگ خوب خیلی زیاد بود که نتونستم همرو بنویسم . ولی اینا رو چون به کره ایشون رو نوشتم اینجا می ذارم . 

    قسمت اخر هانول گفت که من تصمیم گرفتم به اینکه شانس من ، ممکنه فردا یا در جای دیگه ای منتظر من باشه ایمان بیارم . 

     یه جادیگه بود که رفته بود روانپزشکی ، به دکتره میگفت اینا همه اومدن اینجا تا خوب بشن ؟ و واقعا خوب شدن چیه ؟ ینی میخان شاد بشن ؟ 

    دکتر گفت نه ، اینکه بدبختی ها و بدشانسی های زندگیت رو قبول کنی و وقتی دوباره پیش میاد بگی اشکال نداره و دوباره سرپا شی و به این ایمان بیاری که میتونی اونارو تحمل و پشت سر بذاری . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💚 سریال کره ای بازگشت  💚  اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور  💚  سریال کره ای سلبریتی 💚   سریال چینی خون جوانی  💚  معرفی اهنگ the rose back to me 💚 سریال کره ای از گور برخاسته💚  سریال کره ای گل شیطان  💚 

  • نظرات [ ۲ ]
    • پنجشنبه ۲۴ اسفند ۰۲

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    من بعد از مدتها مقاومت این سریال رو دیدم . 

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق یا سقوط بر روی عشق ، 사랑의  불시착 crash landing on you 

    سریال راجبه یون سری یه دختر از یه خانواده پولداره " پولدار نباشه نمیشه " که رفته برای خودش یه کمپانی زده و موفق شده حالا اومده پاراگلایدر و لباس ورزش و اینا تولید کرده ، من نفهمیدم این بالاخره لوازم ارایشی داشت تولید میکرد یا لباس ، خلاصه یه روز برای امتحان وسایلی که ساختن با برند یون سری ، سوار پاراگلایدر میشه و پرواز میکنه ولی یهو طوفان و تندباد میاد و یون سری رو برمیداره میندازه کره شمالی ، " از جمله حقایق یکی اینکه شبه جزیره ی کره 70 درصدش کوه و دریاس و امکان همچون طوفانی درش نی " چشم باز میکنه می بینه تو جنگله؛ سر و صدا ، که هیون بین میاد و اونجا اولش دچار سوتفاهم میشه و فک میکنه تو کره اس ، ولی هیون بین بهش میگه که اینجا کره شمالیه و اگه میخای گیر نیفتی اینجا، همینجوری مستقیم بدو و به دوراهی رسیدی بپیچ راست ، ولی دختره چون احمقه می پیچه چپ و اینجوری میشه که شانس برگشت به کره جنوبی رو از دست میده و شانسا خیلی شانسا از دهاتی که هیون بین زندگی میکنه سر در میاره ، از قضا هیون بین هم داشته دنبالش میگشته و پیداش میکنه و اونو تو خونه ش پنهان میکنه .

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    و اینا در عرض یک ماه عاشق هم میشن و هربار که میخاسته اینو بفرسته جنوب مشکل به وجود می اومده . این بین داستان های دیگه ایم هست که مهمترینشون وجود یه عوضی تو سریاله که سیریشه و برادر هیون بین رو کشته و حالا میخاد یه آتو پیدا کنه هیون بینم بکشه و سپس کل خانواده شو بکشه پایین . اولش همه فک میکنن هیون بین یه سرباز معمولیه که درجه داره ، ولی درواقع اون پسر یه مقام بلندپایه س خیلی کله گنده س . 

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    9 قسمت اول خوب بود ولی بعدش فوق العاده اب شد . و اصلا خیلی غیرمنطقی و مسخره بود . من فک میکنم اگه بر حسب واقعیت درست میکردنش عشقشون قشنگتر جلوه میکرد . ولی اینجوری خیلی اب تو اب بود .

    اولا چجوری زود در عرض یه ماه درحالیکه زیادم باهم حرف نزدین عاشق هم شدین !؟ اصلا بگیم شدین . دختره اصلا انگار رفته بود سوییس ، اصلا انگار درکی از اینکه الان کره شمالیه نداشت . انگار پیک نیک رفته بود عین خیالش نبود . خجسته 😶 هی لفت میداد رفتنشو به کره جنوبی خبر مرگت خب اگه این پسسرو میخای عاشقشی خب بمون اونجا ، بالاخره راه واسه موندگار شدنت بیشتره تا فرستادنت به کره جنوبی ، اگه نمیخای خب تلاش بکن اصرار بکن به اونی که میتونه کاری کنه بچسب ، یه پسره دیگه بود اصلا این دیگه خیلی مسخره بود ، که از برادر این دختر ه کلاه برداری کرده بود برای اینکه فرار کنه رفته بود چین از چینم با واسطه اومده بود کره شمالی قایم شه ! 🤨🙄ادم بره کره جنوبی زندان بهتره ؟یا اینکه بری کره شمالی که معلوم نی چجورین و نکنه تورو بکشن و اینا ؟ عقل دارین ؟ 

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    خلاصه اون پسره قبلا به یون سری چشم داشته ، همو تو کره شمالی می بیننو پسره میگه خطرناکه فلان بیا من می فرستمت بری ، نفهم بازی و تهش باز میره پیش هیون بین

    اخرش انقد مسخره و ساده اینو رد کرد کره جنوبی اصلا همینجوری موندم ، خب اگه این راه بود چرا همون فردا اینکارو نکردی ؟ اصلا بگیم فردا نتونستی چون از مرز برگشته بودی ، چرا بهش نگفتی که یه ماه بعد میتونم به راحتی ردت کنم بری و هی راهای مختلف امتحان کردی ؟! بعد اخه اگه این راه هست چرا خودتون اینجوری فرار نمیکنین ؟! اصلا اگه انقد عاشق هم بودین فرار میکردی کره جنوبی ،به نظر من خیلی طبیعی بود که اینکارو کنن بالاخره این یه سریال تخیلی بود دیگه چرا نذاشتن هیون بین بره کره جنوبی ؟! 

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    7 قسمت بعدی رسما اب بود ، اصلا اومدن اون سربازا به کره جنوبی و فرار اون عوضیه برای کشتن یون سری به کره جنوبی ، خیلی مسخره بود . واقعا چجوری این سریالا میترکونن؟؟؟؟ من واقعا دارم به خودم به عنوان یه کی درامر شک میکنم 😁😎🤭

    من تا قسمت 6 دوس داشتم پروانه اینا بودم خنده دار بود ولی موندن بیشترش تو کره شمالی خیلی خیلی  غیرواقعی بود . 

    بیاین چندتا حقایق سریال بهتون بگم  : 

    شایعه ای هست که 90 درصد کره شمالی این سریال رو دیدن . همچنین برای ساخت این سریال از فراری های کره شمالی که تو کره جنوبی هستن کمک گرفته شده . با اینحال سریال طبیعتا با حقایق خیلی متفاوته . 

    تو قسمت 9 صحنه ای هست که اون یارو سیریشه میره خونه رییس امور سیاسی که یه مقام بلند مرتبه س تا دنبال جاسوس کره جنوبی ینی یون سری و هیون بین ؛پسر رییسه بگرده ، و وقتی پیدا نمیکنه تو روی رییس اعتراض میکنه که اونا کجان و فلان . به گفته ی کره شمالیا همچین چیزی محاله ممکنه . اگرم ارتش بریزه تو خونه ی یه مقام ارشد حتما دستور رو از کیم جونگ اون گرفتن و حتما برای پاکسازی رفتن وگرنه همچین کاری مجازاتش هم برای اونایی که رفتن و هم برای خانواده و اطرافیانشون ، مرگه . درجا ...

    تو درام نشون میده که سرباز هایی که تو مرز هستن جلیقه ضدگلوله پوشیدن و خیلی تر تمیزن ، درحالیکه اینجوری نی اونا مث گداها لباس می پوشن و وقتی ببینیشون نمی فهمی اینا سربازن یا گدا . " بدبختا " 

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    نکته ی خیلی مهم که اصلا سوتی سریال بود ، همونجور که گفتم ، یون سری به راحتی از مرز ، انگار مرز سوییس و فرانسه س ، که همه جاش در واقعیت فنس با برق فشار قویه رد میشه اونم بعد از ده قسمت ، اگه میشد به این راحتی رد شد چرا انقد قایم موشک بازی کردن ؟! و دوما اصلا امکان نداره یکی به اون راحتی رد شه بیاد کره جنوبی و فردا بیاد سئول ، درواقع سریال امنیت مرز خودشونو برده زیر سوال و ارتش و سربازایی که تو مرز هستن رو بز جلوه داده . 

    سوتی که نمیدونم ولی سریال یجوری نبود که نشون بده کره شمالی ها به رهبرشون خیلی احترام میذارن و عرق دارن ، وقتی درمورد کره ی جنوبی حرف میزدن انگار دهنشون اب می افتاد برن اونجا ، و وقتیم اونجا بودن همچین حسی تداعی میشد . بعد نوشته بود یه جا که سریال ترویج علاقه و کنجکاوی به کره شمالی کرده و اگه دوران کرونا نبود سیلی از توریست ها روانه ی کره شمالی میشدن . 

    البته که من متوجه هستم اگه قرار بود واقعیت باشه خب انقد ممکن نبود محبوب بشه ولی فک میکنم اگه واقعی تر می ساختن عشقشون خیلی سوزناک تر و قشنگتر میشد . فک کن وضعیت سخت و اسفناک و خفگان کره شمالی و عشقی که بین این دونوگل جوانه میزنه و امید رو در سرباز کره شمالیی می شکفه ، و وضعیتی که نمیتونن بهم برسن ، باحالتر نبود ؟ اینجوری اصلا انگار نه اینگار ، بعد یه ارتشی کره شمالی بدون تفتیش عقاید و به پا ، چطور میتونه بره سویییس و با یه زن خارجی اونم کره جنوبی لاو بترکونه ؟ 

    سریال کره ای سقوط اضطراری عشق 사랑의 불시착

    تو کره شمالی اگه یه ارتشی که نامزد داشته باشه همچین موردی براش پیش بیاد بلافاصله اخراج و معلوم نی چه بلایی سرش بیارن . و کل خانواده ش به زناکار متهم میشن . چون اونا خیلی به عقاید کنفسیوسی قدیمشون پایبند هستن . 

    تو سریال نشون میده که قسمت های اول هیون بین به یون سری میگه که موهای باز تو کره شمالی نشون دهنده ی دیوونه یا زن خارجیه ولی نامزد خودش که قسمتای بعد میاد موهاش بازه همیشه . 🙄 تو کره شمالی موی زن باید کوتاه یا بسته باشه . 

    درواقع از قسمت ده به بعد کلا سریال رو به اب رفت و فقط برای اینکه یه لاوترکونی تو کره جنوبی هم انجام بپذیره ،نشون دادن . 

    وگرنه کلش از منطق خارج بود . اگه کره شمالی ها میتونن به راحتی دو روزه ؟ تونل بکنن و وارد کره جنوبی شن خب چرا فراریا انقد خودشونو عذاب میدن میرن نمیدونم چین یا مث فیلم  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀  بلژیک و اینا ؟! خب اونام میان تونل میکنن دیگه .

    و اصلا چرا یه مقام ارشد کره شمالی که اون همه جرم کرده باید بره دادگاه ؟ اصلا مگه دادگاه دارن ؟ درجا مجازات میشن میبرنش اردوگاه کار اجباری ، مگه میشه اصلا چرا باید فرار کنه بیاد کره که یون سری رو بکشه ؟ بعد عاشق دل خسته هیون بین هم از جنگل ها بگذره و وارد جنوب شه و بیاد از یون سری محافظت کنه بدون اینکه هیچ برنامه ریزی هماهنگی با مامورین کره جنوبی ،همینجوری یلخی ؟! ینی سرویس امنیت ملی کره جنوبی برای شما یک شوخیه ؟ اینجوری بود که کره جنوبی  الان به فنا رفته بود . 

    قسمتای اول دوس داشتم ولی درکل زیاد باحال نبود داستانش . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۲۰ اسفند ۰۲

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     


     지은닥 : 아쩌씨 지금 내 머리카락 쳤어요 ?

    아 ... 그러니까 가슴에 검이 꽃히지 , 사람이 이런 게 꽃히는 데는 다 이유가 있다니까요 .

     ? 도깨비 : 너 어떻게 사람 아픈 데를 콕콕 찔러? 사이코패스야?

    지은닥 : 아쩌씨는 뭐 ! 처음부터 안  그랬는 줄 알아요 ? “ 너 도깨비 신부 아니다 “ “ 소문에 살지 말고 현실에 살아라 “

    자기는 뭐 , 콕콕 안찌르고 되게 푹신푹신했는 줄 아나 봐.

    도깨비 : 너 위해서 얘기한 거잖아 ! 너 위해서 !

    지은닥 : 나 위할 거면 , 남친이나 내놔요 ! 알바 , 이모네, 남친 !

    무슨 수호신이 이래 ? 안 이뤄젔잖아요 남친 !

    도깨비 : 여기 있잖아 네 남친

    지은닥 :여기 어디요 ? 여기 어디 ?

     도깨비 : 여기 !!! 네 앞의 나 !!!

     


     

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     

    جی اون تاک : اجوشی الان موهامو کشیدی ؟ آ.. برا همینه که یه شمشیر تو سینت فرو رفته ...حتما دلیلی داشته که اینجوری شدی ...

    گابلین : چطور میتونی رو نقطه ضعف مردم دست بذاری و نمک بپاشی رو زخمشون ؟ سایکوپسی ؟ 

    جی اون تاک : خودت چی ، فکر کردی خودت از اول رفتارت درست بوده ؟ " تو عروس گابلین نیستی ، تو شایعه ها زندگی نکن ، تو واقعیت زندگی کن " خودت حتما فک کردی که خیلی ادم نجیب و مهربونی بودی ...

    گابلین : به خاطر خودت اون حرفارو زدم ... به خاطر خودت ...

    جی اون تاک :اگه به خاطر منه یه دوست پسری چیزی بهم بده ...کار نیمه وقت ، خانواده خالم و دوست پسر ...چجور نگهبانی هستی ؟ براورده ش نکردی دوست پسر رو ...

    گابلین : دوست پسرت همینجاست ! 

    جی اون تاک : اینجا کجا کجا ...؟!

    گابلین : همینجا جلو روت ، من ! 

     

     

     

    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

     

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗مصاحبه ی گونگ یو 

     

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

    سریال کره ای پایان خوش من my happy ending 2023

    خب من زیاد از جانگ نارا خوشم نمیاد چون همه جا خیلی حق به جانب و مظلوم نماس . 

    ولی گفتم حالا به خاطر این اوپای جدید هم که شده بذار اینم ببینم . چیزی که زیاده وقت ...

    شما دارین 205 مین پست به نوشته ی آسیه در بیشه زاری غرق در شکوفه رو می خونین که یه وبلاگیه که نظراتم راجبه سریالایی که دیدم رو می نویسم . با اسپویل ...🤭😎 به تعداد صفحات وبلاگ ،توجه نکنین این 205مینه . 

    سریال کره ای پایان خوش من my happy ending 

    درمورد جانگ ناراس که اسمش جه وون هه ، خیلی موفقه و رییسه یه کمپانی مبلمان سازیه ، و زندگی خوبی داره و شوهر استاد دانشگاه و بچه 7 ساله و پول و اینا ... بعد کم کم معلوم میشه که این زندگی چقد راز درش نهفته بوده . 

    سریال کره ای پایان خوش من my happy ending 2023

    جانگ نارا اختلال دوقطبی داره و قرص مصرف میکنه مامانشم اونجوری بوده . بچه اشم بچه ی شوهره نی . از کس دیگه ایه که حتی خود جانگ نارا هم نمیدونه که این بچه بچه کس دیگه ایه . 

    شوهره اینو می فهمه از کجا ؟!

    یه پتیاره ای هست تو سریال 🤦‍♀️😁 "چندوقت این فش افتاده تو دهنم خیلی زششته ولی واقعا جنده بود دختره " که دوست صمیمی جانگ ناراعه که اون پتیاره دختر یه کله گنده ایه که جانگ نارا از مدرسه ساپورت کرده تا به الانش تبدیل بشه . اول سریال خب اینو نشون نمیدن بیننده فک میکنه اووو  این زنه خودساخته س فلان بعد یهو میبینی اصلا کمپانی واسه یکی دیگه س این فقط مدیره ... البته خب کارمند شدنم کار شاقیه تو همچون کمپانیی ، چه برسه به مدیر ولی خب به شرطی که یه انگل زندگیتو تو دستش نداشته باشه ...انگل اشاره به بابای اون پتیاره هه . 

    حالا خب آسیه.شی بگو قضیه چرا فش میدی فلان ... 

    جونم براتون بگه که ، این باباهه از این موسسه های بورسیه و اینا داره میره مدارس خوبا و استعداد.دارا رو بورس میکنه بعدم تو شرکت خودش استخدام میکنه و یکاری میکنه که ازشون اتو داشته باشه ...

    سریال کره ای پایان خوش من my happy ending 2023

    جه وون رو هم اینطوری کرده وقتی موفق شده و به عنوان یه طراح اسمی در کرده ، به یه اشغال الدنگ که شوهر دخترش بوده ، فک کن ادم چقد باید حروم زاده باشه که شوهر دخترشو ، زندگی دختر خودشو خراب کنه ...شوهر دخترش از این ادم اشغالا بوده به این زن اون زن دارو میداده استفاده میکرده طرف صب یادش نمی اومده چی شده ، جه وون رو هم اینجوری کرده . بچهه مال این اشغاله س . 

    دختر مرده ، " پتیاره ی موردبحث" اینو می فهمه که شوهرش رفته با دوست صمیمیش ، فک میکنه که دختره خودشم پا داده ، خودشم چون حامله بوده سقط میشه و اینا ، با وجود اینکه میدونسته شوهرش چه اشغالیه بازم دنبال انتقام بود پتیاره ... واقعا دهنم باز مونده 😲 نویسنده چی زده اینو نوشته ...

    اصلا یهو سریال خیانتی شد بعدش قتل شد بعدش سیاسی شد اصلا آشی بود...

    بعد خودشم اینو به اسم ناشناس ایمیل زده به شوهر جه وون که دخترت دختر تو نی ، شوهره هم دی ان ای و اینا ، چقدم راحت زود میرن دی ان ای میگیرن ، می فهمه که اره بچه بچه خودش نی این همه مدت داشته بزرگش میکرده و خودشو جر داده براش ، از اینورم از زنش بدش میاد ، تصمیم میگیره زنرو بسوزونه چیکار میکنه ؟! میره با دوست صمیمی زنش ینی دختر پتیاره هه میریزه رو هم ، خر ؟از خدا چی میخاد ؟ اصلا دختره واسه همین اینکارو کرده که زندگی جه وون رو بهم بریزه . 

    کشمکش اینا ، دست اخر شوهره متوجه میشه که جه وون بیماری دوقطبی داره و مدتهاس قرص استفاده میکنه یهو عشقش که خاموش شده بود بیدار میشه و دلش می سوزه و به خودش نفرین که من چه کردم ،بعدشم می فهمه که  اینا همه نقشه ی پتیاره بوده و باهاش بهم میزنه ،ولی دیگه دیره ...بابای پتیاره بیخود و بی جهت می زنه شوهررو میکشه ... واقعا چرا شوهرشو کشتن ؟ خب میتونست اون موبایل " این یه قضیه دیگه س که الکی برای اب کردن و قاتل نشون دادن پتیاره اوردن تو فیلمنامه " رو ازش بدزده یا مجروح کنه موبایلو بدزده ، نیازی به کشتنش نبود ...خیلی مسخره بود ... میدونین چرا کشتنش ؟ 

    چون یه اوپای جذاب که عاشق و مراقب جه وون هست وجود داره و انقد جنتلمنه هی خدا یه دونه از اینا بفرست ایران دیگه از تو دراما ......اه . 🤦‍♀️😁 این پسره قبلا تو سریال موش بازی کرده با لی سونگی . ولی من اونجا از کارش خوشم نیومد ، نامرد نیومد به لی سونگی بگه قضیه چیه . حالا درهرحال ...😁

    سریال کره ای پایان خوش من my happy ending 2023

    خلاصه این پتیاره و باباش از هیچ کاری فروگذار نمیکنن که جه وون رو از زندگی ساقط کنن ، ولی جه وون با کمک این اوپای جیگر همه ی سختی هارو پشت سر میذاره و اخرشم به اوپا اوکی میده . و تمام . 

    اوناام الکی الکی بدون اینکه به سزای اعمالشون برسن میمیرن ...

    تا قسمت هشت خوب بود همینجوری یواش یواش داشت اتفاق می افتاد یهو همه چی تند شد ، بابای پتیارهه سگه یه نماینده مجلس از اب در اومد ، پتیاره هه یهو قاتل شد زد یکیو کشت انگار کارش کشتن بوده انقد راحت با چاقو یکیو کشت حرمله هم اونجوری نبود والا ...

    اختلال دوقطبی جه وون عود کرد مث خلو چلا شده بود . شوهررو یهو کشتن ..اصلا من همینجوری موندم ...

    خوبی سریال بازی متفاوت جانگ نارا و وجود اوپایی به این لعبتی بود . 

    بابای جانگ نارا هم با اینکه باباش نبود خیلی بابای خوبی بود . چقد برای جانگ نارا کار کرد . از مامان سست عنصرش بهتر بود . بعد یجوری سریالو نشون میدادن من فک کردم مامانش خیلی وقته مرده نگو همین 7 سال پیش بوده . الکیم باباشو کشوندن دادگاه و اینا ...الکی خاستن پیچیده تر شه و پتیاره حروم زادگی رو به اوج برسونه . 

    ...

    فک کنم کره ای ها از این داستانای اینجوری خوششون میاد . ولی من هم از لحاظ منطق هم از لحاظ داستانایی که اینجوری عوضی بازی و ظلم به دیگری توشون هست بدم میاد . نمیتونم تحمل کنم . 

    شاید به این دلیل باشه که من وجود حروم زاده ها در زندگی واقعی رو حس کردم و می شناسمشون و از اینکه این داستانا درواقع شاید به نظر بیاد که سریاله و داستانه ولی همچین ادمایی واقعا هستن ، مدتها در کنارتن و دوست و اشنا هستن ولی در نهانشون دارن تورو زنده زنده می جوون و برای نابودیت از هیچ تلاشی فروگذار نیستن . مث اون دوست پتیاره ی پارک مین یانگ تو 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟  شاید به نظر بیاد که اینا تخیل نویسنده ان ولی تخیل از کجا می یاد وقتی در واقعیت چیزهایی رو نبینی و نشنوی ؟! ادم عوضی همه جا هست . 

    البته خداروشکر همچین ادمایی دورم نبودن مث سریالا ولی عوضی زیاده . برای همینه که بابای من همیشه میگه دوست به درد نمیخوره و منم الان حرفشو اویزه گوش کردمو هیچ دوستی ندارم 🤣 نه به این دلیل که بابام گفته و فوبیا شده باشه بلکه به این دلیل که خیلی زود می فهمم که فلانی چجور ادمیه  و خوشم نمیاد و بعد یه مدت خودمو پنهان میکنم مثلا پیام نمیدم سین نمیکنم اینا طرف منو یادش بره یا مستقیم بلاکش میکنم . درهرحال دوست نداشتن خیلی بهتر از داشتن دوستیه که از صدتا دشمن بدتره .

    الانم به نظر منه البته ، دوره یجوری شده که ادم وقتی تنها میشه درمورد هر حرف و رفتار خاهر برادر خودشم فک میکنه و یه سری چیزا دستش میاد چه برسه به دوست . راستش من زیاد اهل روابط پیچیده و کش مکش و این اونو گفت تو اونو گفتی فلانی دیدی چی گفت چی پوشیده بود و اینا نیستم . درواقع حرفی هم ندارم با کسی بزنم . زندگیم که دوخط بیشتر نی . وضیعتمم سال به سال تغییری نمیکنه . همه ش هم بخای غر بزنی وای مملکت اینجوری اونجوری وای من اینجوری خونه اینجوری کم کم روابط سرد و تکراری  میشن . چون همه این مشکلات رو دارن . ادم مسخره بازی هم نیستم . پولدارم نیستم هر روز یه کافه برم . 

    الکی یه چیزایی گفتم . 

    سریالش در کل بد نبود اگه این موضوع ها رو عصابتون نی ببینین . من راستش بیشتر عوضی بازی هارو زدم جلو چون فهمیدم چی به چ شد . 

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۱۸ اسفند ۰۲

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan و چندفیلم دیگر

     

    چندتا فیلم دیدم : 

     

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan :

     

    جدیدترین فیلم سونگ جونگ کی 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚 که فقط به خاطر سونگ جونگ کی و موضوعش که فراری کره شمالیی بود منتظرش بودم ، اولاش خوب بود ولی اخرشو گند زدن . درواقع وجود یه دختر معتاد ابله تو فیلم اضافی بود . خوشم نیومد در کل چون اخرشو خراب کردن . 

    سونگ جونگ کی باید تو سریالای فاخر و درست حسابی بازی کنه داره بازی و قیافه شو هرز میبره . گرچه از شخصیت واقعیش زیاد خوشم نیومد مخصوصا که رفته زن ایتالیایی گرفته . 🤬

     

    داستانش درمورد یه فراری کره شمالیی که مدتی تو چین زندگی میکرده با مادرش ولی مهاجر غیرقانونی بودن ، سونگ اونجا یه خلافی کرده که دقیق نمیگن چی و خلاصه باید یجوری بالاخره اینو به بلژیک ببرنش دیگه وگرنه فیلم فیلم نمیشه که 😄 تو تعقیب و گریز مامانش تصادف میکنه میمیره و داییش به نظر جسد مامانشو فروخته و با پولش پاسپورت و بلیت رفت به بلژیک خریده قاچاقی ، میرسه بلژیک و اونجا میره تا پناهندگی بگیره ، بهش میگن دومین مصاحبه ات فوریه سال بعد ، اون به سختی باید تا فوریه بعد بدون هیچ جایی و مجوز کاری تو بلژیک دووم بیاره ، تو دستشویی میخابه سختی های زیاد و یه شب تو پارک از سرما میره کنار اتیشی که یکی روشن کرده بوده گرم کنه خودشو ، این عوضی های اروپایی میان کتکش میزنن کفششو پرت میکنن تو اب ، میره کفششو برداره که خیس میشه داشته از سرما می مرده که یه مغازه ی لباستشویی که لباسارو می شورن از اونا می بینه میره اونجا پناه ببره که از سرما بیهوش میشه ، تو همین خلال یه دختری میاد و پولاشو می دزده . فرداش دزدو میگیرن و میرن کلانتری و دختره میگه من سابقه دارم این بارم بگیرنم میرم زندان اگه کیف پولتو میخای باید جرمو قبول کنی . اینجوری میشه که رابطه ش با دختره شروع میشه ...

    دختره از اینایی که پولداره ولی احمقه و خوشی زده زیردلش و با خلافکارا رابطه داره و معتادم هست ، اخرش به خاطر دختره از دادگاهی که برگذار شده بوده تا تصمیم بگیرن بهش اقامت بدن یا نه می ره بیرون که خیلی غیرواقعی و مسخره بود از دادگاه بری بیرون همه چی تمومه دیگه ملت اونجا جمع شدن واسه تو چجوری بهت اقامت دادن ؟! بعد دختره که یکیو کشته بود به راحتی میره کره و یه سال بعدم سونگ میره دنبال دختره . 

    فیلم جالبی نبود . 

     

    فیلم کره ای Hopeless 2023 :

     

     این یکی دیگه از فیلمای سونگ جونگیه که اینجام خلافکاره و اخرشم میمیره . این خیییلی بیخودتر از بالایی بود حتی . 😁

    داستانش درمورد یه پسری که زندگی خوبی نداره و شوهر مامانش کتکش میزنه ، تو مدرسه ام بهش زور میگن که یه روز با سنگ برمیداره میزنه تو سر اونی که داشته گوه خوری میکرده از مدرسه اخراج میشه و خانواده قربانی گوه خور ، مثلا سه میلیون ازش میخان . اونم برای اینکه سه تومنو جور کنه میره پیک موتوری میشه . تو پیک بری هاش که به یه گاراژی می برده با سونگ که خلافکاره و دار و دسته ش اشنا میشه . اون می فهمه که اگه با اونا کار کنه زود به پول میرسه برای همین میره به سونگ میگه که منو قبول کن تا بتونم پول جمع کنم . و ادامه ی ماجرا ...

     

     فیلم کره ای معتقد 2 2023 Believer 2 :

     

    این فیلم ادامه معتقد یکه که چندسال پیش دیده بودم با بازی عالی ریو جون یئول ، اون خیلی قشنگ بود و باحال ولی من از دوش خوشم نیومد مخصوصا اینکه نقش ریوجون یئول هم عوض شده بود . 

     

     فیلم کره ای زندگی گذشته 2023 Past Lives :

     

    این فیلم راجبه دوتا دوسته که از بچگی باهم دوست بودن ولی خانواده ی دختره مهاجرت میکنن خارج و 20 سال از هم دور میشن . دختره فک میکنم کارگردان میشه و برای یه کاری میاد کره که اونجا دوباره پسررو می بینه و دوباره دوست میشن و اینا . به نظر فیلمش خییلی ترکونده ولی من بیشترشو زدم جلو خوشم نیومد . 

     

    فیلم کره ای دکتر چون و طلسم گمشده 2023 Dr Cheon and Lost Talisman:

     

    این فیلم قشنگ  .و جذابی بود . از این موضوع های تخیلی دعا و شمن و این چیزاس . موضوعش راجبه دکتر چون با بازی کانگ دونگ وون که به عنوان شمن و جن گیر کار میکنه ؛ برای یکی از مشتری هاش میره جن گیری کنه که متوجه میشه اون جنی که تو بدن اون مشتریه هست همون کسیه که 20 سال پیش پدرشو برادرشو کشته . و ادامه ماجرا ...

     

    فیلم کره ای شهروند شجاع 2023 Brave Citizen:

    این فیلمو فقط به خاطر جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 نگاه کردم . مسخره بود و عن در ار . ولی خیلی معروف شده . 

     

     

    فیلم کره ای دوباره عاشقی 2023 Love Reset:

     

    از مزخرف بودن این فیلم هرچقد بگم کم گفتم . درمورد دختر و پسریه که مدت زیادیه دوستن و بالاخره ازدواج میکنن ولی همش باهم تو جنگ و دعوان و مسخره بازی و اینا بعد میخان برن طلاق بگیرن که تصادف میکنن و حافظشونو از دست میدن . 

     

    فیلم کره ای آقا زاده 2023 The Childe:

     

    درکل فیلم بدی نبود سونهو در نقش منفی جذاب بود . درمورد یه پسر فیلیپینیه که مامانش مریضه و داره دنبال بابای کره ایش میگرده ، یه روز از طرف باباش ادم میاد که بابات میخاد ببینتت یه هفته ای می برنش کره و نگو اونجا قرار بوده اینو عمل کنن قلبشو بدن به باباهه و سونهو که معلوم نی چرا همش دنبال این پسره س و تهش معلوم میشه قضیه چیه و بامزه بود . 

     

    فیلم کره ای بیگانه بازگشت به آینده 2024 Alienoid: Return to the Future : 

     

    این فیلم دو فصلی بود ، درمورد فضایی هایی که ادمای ؟" بگم موجود بهتره "موجود های  بدشون رو میارن تو زمین تو وجود انسان ها زندانی می کنن . و حالا سردسته ی این ادم ؟موجود ها میخاد زمین رو ماله خودش کنه و با ترکوندن یه مایه ی قرمز رنگ همه ی ادما رو بکشه ولی ....

     یکی از کسایی که ماموره تا این موجودات تو زمین دردسر درست نکنن با بازی کیم وو بین ، تو زمین هست و اون یه دختر 10 ساله اینا داره ، اون دخترو از زمان قدیم چوسان ، به این زمان اورده طی یه اتفاقاتی ، و مث ادم های معمولی داره زندگی میکنه ، همچنین اون یه روبات هم داره که کمک دستشه ، روزی که این اتفاق می افته اون و رباته و اون دختره طی یه اتفاقاتی بازم ،خیلی پیچیده س و تخیلی هم هست برای همین باید ببینین تا بفهمین ، به زمان گذشته میرن و اون موجود عوضیه که تو یه ادمی رفته که اون ادمه سو جی سابه که پلیس بودش ، با چندتا عوضیه دیگه ،هم به دنبال اونا میرن به گذشته ولی وقتی وارد گذشته میشن کیم ووبین انرژی شو از دست میده و میمیره و به دختره میگه که تو باید نذاری تا اون مایع قرمزا از تو سفینه ازاد شن و هرجور شده شمشیر خدایی که یک شمشیر دولبه ی فضایی هست رو پیدا و برگردی به اینده ... کیم ته ری در نقش اون دختره که ده سال تو اینده می مونه و بزرگ میشه و دنبال اون شمشیره س این وسطا با ریو جون یئول اشنا میشه که اون جادوگره و یه بادبزن داره که از توی بادبزن میتونه شمشیر و اینا بکشه بیرون . و درکل فیلم باحال و مفرح و قشنگی بود . فصل دو رو یخورده اخرشو اب بستن ولی در کل قشنگ بود . 

     

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀💚 سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9 💚 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💚سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💚 سریال کره ای دونا  💚پایان سریال بدترین شرور 💚بالاخره شمشیر ارامون 💚 سریال کره ای سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 💚

     

     

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۵ اسفند ۰۲

    سریال کره ای میای باهم شام بخوریم ؟! dinner mate

    واقعا کاش میتونستم حس الانمو براتون بیان کنم . انقد هیجان انقد قلبی اکلیلی پروانه ای .بی تقصیر  چقد اقا چقد جنتلمن چقد خوشتیپ چقد وای نمیدونم صفت بلد نیستم در وصفش بگم . چرا این بازیگر انقد نقش فرعیه چرا حیف نی ؟! 

    انقد عاشقش شدم تو این چندسریال و عشقم بهش فوران کرده اصلا چشمم سونگ سونگ هون رو نمیبینه  미안하게 됐어요 어떻게  😄😁 ...

    نمیدونم الان داستان رو تعریف کنم یا بذارم نصف ببینم قشنگ راجبه شخصیت اوپا مطلع شم یا نه ؟! نمیدونم حالا که اینجام بذار بگم ...

    سریال کره ای می یای باهم شام بخوریم ؟ یا سریال کره ای شام دوستانه ، درمورد یه روانپزشک و یه تهیه کننده ی برنامه های یوتیوبیه که اتفاقی باهم تو ججو اشنا میشن و میرن با هم غذا میخورن ، اسم همو کار همو هیچی نمی دونن . اصلا این چیزارو از هم نپرسیدن فقط از این در و اون در حرف زدن و بعد اینکه اومدن سئول هم بازم اتفاقی کاملا اتفاقی رفتن با هم شام خوردن ، و بین حرف زدن هاشون درمورد عشق اول های هم صحبت کردن . 

    سونگ سونگ هون در نقش هه کیونگ   که روانپزشکه ، خودش تو خونه مشکلاتی داره با مامانش ، و همون قضیه تکراری اسیب هایی که مادر به کودک میزنه . و همیشه با ادم می مونه و فک میکنم حدود 70 درصد بچها از مادرهاشون بیشتر از اینکه دوستشون داشته باشن متنفرن ... و اسیب هایی که مادرا به بچها میزنن اسیب هایی که هیچ وقت خوب نمیشن . یکی به این دلیل که بچه نمیتونه تلافی کنه و نمیتونه راحت و ازادانه متنفرم رو به مادر بگه ... از این جور مسائل ....

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    با اینحال روانپزشک خیلی قابلیه و معروفه . کتاب هم نوشته . و ازش همش دعوت میکنن از هرجایی که بره برنامه ها ولی اون رد میکنه . 

    دختره اسمش دوهی و تهیه کننده ی برنامه یوتیوبیه . خیلی معروف شده واقعا یوتیوب ها ...و چقد راحت میتونن هرکاری رو انجام بدن ..هی ...🤦‍♀️😶🙄

    هر دوشون عشق اولشون ترکشون کرده . عشق اول دوهی ، اوپاعه که 5 سال پیش با پیامک خدافظی کرده و بهم زده و گفته داره میره خارج درس بخونه " خبرش 😁🤭" اخه اوپا این چه کاری بود کردی ادم با عشقش با پیامک خدافظی میکنه ؟ البته میدونین به نظر من درس خوندن هم مهمه اونم تو خارج ، ولی بیشعوری که یهو با یکی که دوس بودی با اس ام اس بهم بزنی 😄🤪🤦‍♀️

    دوس دختر دکتر ، یه دختره س که دقیقا معلوم نی چیکاره س ولی عاشق زیاده داره و به همین دلیل خیلی اعتماد به سقفه . هشت سال دوس بودن و دختره یهو بهم زده . 

    حالا هردوی عشقا برگشتن و میخان دوباره رابطه رو از سر بگیرن ...

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    اوووم ...نمیدونم ولی خب موقعیت به موقعیت و شخص به شخص فرق میکنه . من شاید قبول کنم مخصوصا اگه اون طرفو دوس داشته بودم و هنوزم دوسش داشته باشم  و اون طرف یه لعبتی مث اوپا باشه ، 😄🤭💗 یخورده التماس که کنه قبول میکنم ولی خب میدونین دیگه این سری اونی که رفته و دوباره برگشته رو قبول میکنه اون دست بالا رو داره ،داره ولی ... ولی اگه قرار باشه رابطه رو دوباره شروع کنی نباید قلدر بازی در بیاری براش چون جو بینتون باحال نمیشه بده بستون که نی عشق و رابطه س بخای عن بازی در بیاری اصلا از اول نباید قبول کنی دوباره بهم برگردی ..نمیخای خودتو الاف کنی و عصابتو خورد کنی که ، ها ؟! 

    منتها یه سری شرطا میذاری که دیگه هوس این گوه خوری ها به سرش نزنه . 😄😎♒

    ولی از جنبه ی دکتر و دوس دخترش ، اولا دختره خییلی طلبکاره و فک میکنه چون خاطرخواه زیادداره پس میتونه هروقت رفت بره و بیاد ، و تازه نه با التماس با طلبکاری و گستاخانه رفتار کنه ...تو این کیس باید صددرصد رد کرد . 

    خیلی باحاله ذوقم مث اوایل کی درامری شدنمه. اینجور سریالا کم پیدا میشن . اوپاااا  사랑해 

    🤭💗

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    سریالو دیدم تموم کردم . قشنگ بود . همونطور که گفتم راجبه رابطه ی بین دوهی و روانپزشکی به نام هه کیونگه " سونگ سونگ هون"  اتفاقی تو جزیره ی ججو با هه کیونگ اشنا میشه و سرنوشت بار ،هرسری بهم بر میخورن ،بعد قرار میذارن که باهم دوست بشن و برن باهم شام بخورن چون شام دونفره بهتر از شام تنهاییه . کم کم بهم داشتن علاقمند میشدن که xهای هردوشون یهو پیدا میشن  و اصرار که بیاین دوباره باهم باشیم .

    اوپام که معرف حضورتون هست اکسه دوهیه ، اون به نظر خیلی عاشق دوهیه و تمام مدتی که تو امریکا بودده رو با فکر به دوهی بوده که تونسته دووم بیاره . به نظر خیلی نرماله و اصرارش برای برگشتن بهم دیگه هم کاملا طبیعیه فقط یخورده گستاخانه س 🤪😁 هیچ توضیحی راجبه اینکه چرا یهویی رفته نمیده و عذرخاهی که کره ای ها خیلی بهش پایبند هستن اصلا ریشه و رگ شون بربنای عذرخاهی هست ، نمیکنه . فقط یهویی اومده و اصرار که این سری فرق داره و اینا . ولی دوهی مداوم اونو پس میزنه و براش قیافه میگیره و انگار نه اینگار که این اون بوده که 10 سال پیش به جه هیوک " اوپام" اعتراف کرده که دوسش داره . یه جوری رفتار میکنه انگار جه هیوک کار ناشایستی انجام داده و رفتارش کاملا دشمنی رو می رسونه . 

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    راستش شخصیت دختره خیلی خوددرگیر بود حتی وقتی با هه کیونگ هم بود همش محافظه کار بود بهونه شم این بود که دوتا دوس پسر قبلیش ادمای بیخودی بودن . جالبه اونارو که ادمای بیخودی بودن رو تو مدت زمان خیلی زیاد دوس بودی و نشناختی و ضربه خوردی ، بعد هه کیونگ که از اول رابطه معلومه چقد نرمال و متشخص و جنتلمن هست رو میگی که من برای سومین بار نمیخام ضربه بخورم و این حرفا ؟ درواقع اصلا ادمشناس نیستی . اونی که خوب هستو همون اول متوجه خوب شدنش نمیشی پس رابطه های قبلیت هم همش همینجوری بودی . با جه هیوک خیلی بد رفتار میکرد . می تونست خییلی دوستانه تر باهاش بهم بزنه . بالاخره 5 سال رابطه ی عشق و عاشقی داشتن باهم . هنوز تکلیفش با حسش معلوم نبود که جه هیوک رو میخاد یا نه . 

    و کاراکتر اوپام که یهویی اونو به یه روانی و کسی که کمبود محبت داره و از سمت خانواده ش تایید نمیشده و مدتها زیرنظر پزشک بوده و عشقش به دوهیی عشق نه و وسواس بوده تغییر دادن . فقط به این دلیل که بالاخره روانپزشک بودن هه کیونگ اونجا یه منفعتی داشته باشه . که من که چیزی ندیدم منفعتشو 😁من این تغییر یهویی کاراکتر جه هیوک رو اصلا خوشم نیومد . 

     نمیدونم چه احتیاجی بود که جه هیوک رو روانی نشون بدن . کاملا متوجه هستین که چون اوپامه دارم اینو میگم ؟ نه اشتباه نکنین حتی اگه اوپام نباشه هم نظرم دقیقا همینه . 😁😎 من برای اینکه نظرم تک بعدی نباشه و فقط به اوپام توجه نکنم از هر نظر روابط و داستان رو نگاه و بهش فک میکنم ، تو سریال نشون میده که سونبه ی دوهی یهو میاد به جه هیوک میگه تو که امریکا نرفته بودی ، پس اگه امریکا نرفته بود کجا بود ؟ اخر سریال واضحا نشون میده که بابای پولدار جه هیوک بهش میگه بره امریکا اون حتی کارت ویزیت و مدرک که امریکا بوده رو هم داره . بعد از این سوال جه هیوک میاد بیرون دفتر و یه مشت قرص میخوره بعدشم با یکی تماس میگیره که من فقط به خاطر دوهی زنده ام و اینا . بعدش نشون نمیده که تماس دیگه ای برقرار شه یا بره دکتر ...

    اخرای سریال برای اینکه تیرخلاصی که جه هیوک ادم درستی نیست رو بزنه نشون میده که اون از اول به دوهی دروغ گفته بوده که فقیره اون از یه خانواده متمول بوده ، درحالیکه اصلا از اون خانواده انداخته شده بود بیرون و درواقع بالفعل فقیر بوده . پس این دروغ نمیشه که ، اخرشم یهو یه گدایی میاد میگه که روانپزشک بوده و به خاطر خبر غلط جه هیوک زندگیش کنفیکون شده و الان گداس و جه هیوک خطرناکه و جو میده و میره . درکل کاراکتر پردازی سریال زیاد قوی نبود .

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    به نظر من جه هیوک واقعا عاشق دوهی بودش . اون میخاست هرطور شده از سمت پدرش عشق و تایید و تشویق دریافت کنه برای همین اون خبر دروغی رو منتشر کرده بود . و برای همینم یهویی مجبور شده بود بره امریکا . کارش غلط بوده ولی به دوهی چه مربوطه . تو روابط خودشون که همیشه صادق و عاشق بود . زمانیکه کلا از خانواده ش دست کشید و به گفته روانپزشکه نیازی نی حتما از پدرت تاییدیه بگیری تو خودت ببین خودت کی هستی یه ادم باهوش و خوشتیپ که اگه اراده کنه میتونه موفقترین ادم بشه . دقیقاهمون موقع که خودشو از بند خانواده رها کرد حالش رو بهبود رفت . وقتی خوب شده بود معلوم بود که حسش به دوهی عشق بوده . متاسفانه زیاد خوب نشونش ندادن وگرنه بازیش واقعا حرف نداشت . 

    هه کیونگ ولی یه ادم نرماله که با اینکه اسیب هایی از سمت مادرش دیده با اینحال نرمال بزرگ شده  و با اون اسیب ها  مقابله کرده و حالا کار و بار خوبی هم داره . اون دقیقا مث کارش که خوب می شنوه و دلداری میده تکیه گاه خوبی برای دوهی میشه . با اینحال با اینکه گفتن روانپزشکه من که چیز خاصی از تبحر تو کارش ندیدم فقط هی میگفتن این معروفه و کارش خوبه و اینا ولی چیزی نشون ندادن که حداقل یه حرف روانپزشکی ای بزنه . فقط خیلی خوشتیپ و خوشگل با لباسای خیلی قشنگ و موقر می اومد می رفت . 

    درکل سریال از نظر عشقی که بین هه کیونگ و دوهی بود و اون گوگولی و جنتلمن بازی هاش بود خوب بود ولی منطق خاصی در جریان نبود . ولی برای یه بار دیدن قشنگه . 

    سریالایی که لی جی هون اوپا ،توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

    💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

    💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀

    🍀  سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ اسفند ۰۲