قالب

معرفی اهنگ :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۳۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی اهنگ» ثبت شده است

عیدمبارکی و معرفی کتاب داستان شمس و طغری

سلام عیدتون مبارک .

کتاب خوندم .

داستان : شمس و طغری 

این یه رمان قدیمیه که داستانش تو قرن 7 ام و زمانیکه مغول ها به ایران حمله و ایران رو تحت تملک خودشون داشتن ، میگذره . تاریخ توی داستان کاملا واقعیه و خیلی باحال بود . 

داستان توی شیراز میگذره که اون زمان ها ، با وجود حمله ی مغول ها ، چون حکمران شیراز قبول خراج به مغول ها میکنه ، برای همین شیراز از گزند وحشی بازی های مغول ها در امان می مونه و روز به روز پیشرفت میکرده .

داستان اصلی راجبه پسری به اسم شمس که از نژاد آل بویه اس و نسبش به عضدالدوله می رسه ، شمس و پدرش که از خان های فیروزاباد شیراز ، هستن ، برای اینکه به پیشواز فرستاده ی مغول بیان به شهر شیراز اومدن ، شبی که شمس تازه به شهر وارد شده بوده ، تو خونه ی یکی از فرمانده های مغول که تو شیرازه اتش سوزی میشه و شمس برای نجات طغری دختر فرمانده مغولی  ؛ جون خودشو به خطر می ندازه . این فداکاری همان و فالینگ لاو شدن  این دو به هم همانا . 

ولی عشق و هزار مشکل ، اول اینکه مغول ها بهشون ممنوع کرده ازدواج با ایرانی ها رو ، و این مهمترین مشکل بین این دوعه که یک عالم سفر و هزینه به وجود میاد تا اینا بهم برسن . 

این وسطا هم با ابش خاتون اتابک ، که از باقی مونده ی نسل حکمران شیراز بوده و بعد عروس مغولا میشه و بعدشم از طرف مغولا به عنوان حکمران شیراز باقی می مونه اشنا میشیم . 

داستان عشقی که با تاریخ امیخته شده و تاحدودی جذاب بود از لحاظ تاریخی بودنش و تا حدودیم قشنگ بود . ولی یه اب هایی داشت که خب داستان قدیمیه دیگه . داستان همونطور که گفتم ، تاریخش تاریخ واقعی و من باز رفتم کلی تاریخ خوندم که اگه بخام همشو اینجا بذارم اصلا کی حال داره بخونه ! 

داستان شمش و طغری

با خوندن این داستان بازم به این نتیجه که پول حلال مشکلاته رسیدم .

اولا شمس خودش اقازاده بود و چقد ملک و دارایی داشتن ، پدرشم که اومد شیراز به واسطه اینکه با امیرهای مغول و حکمران شیراز رفت و امد و چاکر و سیاست مدار بود ، تونست پسرشو که میخاست به خاطر عشقش تو شیراز بمونه به همه ی امیران موجود در شیراز معرفی و براش کلی زمین و اینا خرید . از طرفی پسر کو ندارد نشان از پدر ، شمس هم از زیرکی و سیاست چیزی کم از پدرش نداشت و با اینکه 18 سالش بود ولی خیلی زرنگ بود و عدو شد سبب خیر و مال و گنج موروثی که از عضدالدوله بهشون به جا مونده بود رو سر یه اتفاقی پیدا میکنه و کلی با اون پول می تونه اینو اونو بخره و برای خودش اسم و رسمی تو دربار مغولها و جلوی امیرمغولی بدست بیاره . به واسطه ی همون پولها از هر مخمصصه ای جون سالم به در میکرد و حرفش به رو داشت . حتی وقتی ابش خاتون فهمیده بود که شمس عاشق یه مغولی شده میگفت اگه به ایلخانی پول خوبی بده میتونه دختررو به راحتی بگیره . خلاصه درسته زرنگ بود ولی بی مایه فتیره ...! 

درکل داستان عشقی قشنگی بود ولی این همه تب و تاب عشقشون بعد از شب اول انگار سرد شد و دیگه اون حرارت عشق تو داستان پیدا نبود ،نذاشت حداقل چهاربار باهم بخابن بعد اتش عشقو سرد کنه 😁😶 از طرفی اینکه بعد از چندوقت طغرا ، شمس رو مجبور کرد بره یه زن دیگه بگیره و بعدش هردو زن گفتن برو ابش خاتون که بهت چشم داره؛ رو هم بگیر هم ، خیلی مسخره بود . از طرفی این ابش خاتونی عجب پتیاره ای بود . 😁🤭🙄

خلاصه اینکه دم عیدی بعد از یه هفته کتاب رو تموم کردم و حالاام که عید شد و برای من که اهمیتی نداره این روز با روز پیش ، چهارشنبه ای مث همه ی چهارشنبه ها . هیچی دیگه میخام سریال جدید شروع کنم . 

سریال کره ای قمارباز the Royal Gambler  . 

💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

 

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱ فروردين ۰۳

    اهنگ جدید imchangkyun - slowly

     امروز تولد آی ام هه 🌺معرفی اوپا 아이엠  🌺 . تولدش مبارک . اهنگ جدیدش خیلی اروم بود . بد نبود . اهنگشو گذاشتم . بعدا شاید معنیشم گذاشتم . اهنگیه که وایب روزای بارونی و نوستالوژی و برفی و سکوت میده . من حسشو دوس داشتم . 

    اوپا limchangkyun

    این اهنگشه :  slowly  

    اوپا limchangkyun


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀

    💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟

    💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟

    💚معرفی اوپا 아이엠  💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۶ بهمن ۰۲

    سفر انار

    سلام چطورین !؟

    دی ینی شروع زمستان " خیلیم تکراریه جمله " پس باید چی خوند ؟

    یهو دیشب یادم افتاد که از کتابای همشهری ویژه ی یلدا که من 7 تاشو دارم عکس بگیرم و یکی از مطالب خوبشو بذارم اینجا .

    همشهری داستان
    همشهری داستان

    بهروز رضوی : سفر انار

    من مأمور امور چیدن انارها بودم مهمان که میرسید یا کسی هوس انار میکرد فرز و چابک از درخت بالا می رفتم و رسیده ترها را می چیدم . در ولایت ما یزد حیاط بیشتر خانه ها انار دارد - سرتاسر پاییز موسم جولان و هنرنمایی من بود در بالا رفتن از درخت . پاییز آن سال قرار بود چهار تا انار تک درخت باغچه را بگذاریم برای شب چله .

    شبهای چله ی خانه ی ما شبهای پرجمعیتی بود عموها و عمه ها و بچه هایشان و تنها دایی ام بنابر عادتی دیرینه هر سال میآمدند خانه ی ما تا وقتی بی بی جان زنده بود به احترام او بعد از فوت بیبی هم این عادت از سرشان نیفتاده بود. ما هم سعی می کردیم بساط شب چلهمان جور باشد؛ از آجیل شب چله تا انار دانه کرده و آش رشته و تنقلات دیگر برای همین از نیمه های آذر من و مادر به تدارک وسایل و لوازم شب چله می پرداختیم.

    همشهری داستان
    همشهری داستان


    یادش به خیر بی بی جان در آغاز شب نشینی دعایی میخواند و همه از بزرگ و کوچک آمین می گفتیم. بعد هم هر کس چیزی از وسایل خود را در کوزه ای می انداخت و با هر بیت حافظ که بی بی جان می خواند یکی از اشیاء داخل کوزه را در می آوردیم تا کسی که آن بیت به او تعلق می یافت از معنایش جواب فال خود را بگیرد.

    آن سال شب چله به شب جمعه افتاده بود و می شد شب چله ی مفصل تر و طولانی تری داشت. برای همین مادر گفته بود همه برای شام بیایند. رفته رفته بساط شب چله جور میشد و مانده بود که روز آخری انارهای درشت باقی مانده بر درخت را بچینیم و دانه کنیم و بریزیم در کاسه ی بزرگ سفالی آبی .

    همشهری داستان
    همشهری داستان

    انارهای باقی مانده بر درخت در بالاترین سر شاخه ها قرار داشت آن قدر که دیگر من نمی توانستم از درخت بالا بروم و آنها را بچینم. باید پدر نردبان را نگه میداشت تا من از روی نردبان انارها را بچینم . ظهر که بابا از سرکار آمد، با اصرار من نردبان را آوردیم و من از آن بالا رفتم انارها در بالاترین نقطه رو به آسمان سوراخ شده بودند . کلاغها تمام دانه های آن چند انار باقی مانده را خورده بودند پدرم با خنده گفت که کلاغ ها هم سهم خودشان را از درخت برده اند گریه ام گرفته بود. مگر میشد سفره ی شب چله خالی از انار باشد چشمهایم پراشک شده بود. پدرم دلداری ام داد که عیبی ندارد حتما که نباید انار شب چله از درخت خانه باشد . آنها که درخت ندارند چه می کنند " بلند میشوی و میروی از میوه فروشی انار می خری.» فکر نمی کردم راه حلی به این سادگی وجود داشته باشد. همه ی انار های دنیا را فراموش کرده بودم و گمان می کردم با تو خالی در آمدن انارهای درخت دیگر انار نخواهیم داشت.از طرفی خوشحال شدم که حالا می شود انار بیشتری خرید. چون فکر میکردم این چهار انار با همه ی درشتی برای آن عده آدم کم باشد طرفهای عصر با مادرم به میوه فروشی محله مان زیر بازارچه ی قصاب ها رفتیم. آنارش تمام شده بود. مادرم به من پول داد که تنهایی بروم و انار بخرم تا خودش برای انجام کارهای ناتمام به خانه برگردد. با امید فراوان پاشنه ها را ور کشیدم و راه افتادم . بیش از ده پانزده میوه فروشی را سر زدم اما حتی یک دانه انار هم پیدا نکردم. باورم نمی شد که شب چله انار گیر نیاید آن هم در یزد نمی خواستم خودم را از تک و تا بیاندازم و دست خالی برگردم اما هیچ کدام از میوه فروشی ها انار نداشتند.

    همشهری داستان
    همشهری داستان


    یکی از میوه فروشها گفت که الان فقط در تفت می شود انار پیدا کرد نمیدانستم پولم کافیست یا نه، با این حال سوار اتوبوس تفت شدم به اندازه ای که پول برگشت برایم بماند چند تا انار خریدم و بعد از کلی انتظار با آخرین ماشین که از تفت به یزد میآمد به شهر برگشتم حوالی ساعت چهار از خانه بیرون آمده بودم و نزدیک هشت بود که به خانه رسیدم با این که فاصله ی یزد تا تفت خیلی زیاد نبود اما در این رفتن و برگشتن خیلی معطل شدم تا اتوبوس دانه دانه مسافرها را سوار کند و پر شود یکی دو ساعتی طول کشید. خوشحال و سرافراز از این که سفارش خرید انار را به انجام رسانده ام به خانه برگشتم وقتی رسیدم با اعتراض و شماتت مواجه شدم. دیدم همه نگران من هستند. سه چهار ساعتی گذشته بود و همه جا را دنبالم گشته بودند. جو خانه به هم ریخته بود. همه در جست و جوی من بودند. من وقتی دیدم اوضاع این طور است دیگر نگفتم که برای خریدن انار به تفت رفته بودم.

    تازه دایی جان وقتی فهمیده بود انارهای خانه ی ما به آفت خورده رفته بود و انارهای درخت شان را که ده دوازده تایی می شد چیده و آورده بود و بچه ها هم در دانه کردن کمکش کرده بودند و حالا علاوه بر کاسه ی سفالی آبی که پر از انارهای دانه یاقوتی بود، یک سبد کوچک هم از تکه های شکفته ی فال فال انار پر بود .




    شماره بیستم دی ۱۳۹۱ .

    همشهری داستان
    همشهری داستان

    این یکی از روایت های داستانی بود که تو دی 91 چاپ شده بود و اتفاقا دیشب چون ماام انار نداشتیم یاد این داستان افتاده بودم . لطف خوندن روایت های این چنینی اینه که ادم می بینه قدیم مث الان انقد گرونی و بی پولی و بدبختی نبوده و مردم دغدغه های این چنینی داشتن تو زندگی شون . نه همش فکر و خیال و نگرانی . البته شاید این لطف هم نباشه ولی اندکی باعث لبخند میشه و خوندن این جور روایت ها رو دوس داشتم و دارم .

    یه عالم روایت و داستان های جذاب دیگه تو هفت تا کتابی که دارم هست که نمیشه همشون رو تایپ کنم . از بینشون جلال اباد ، محمد صالح علا که تو همین شماره دی 91 بود را خییییییییلی دوس دارم که چون طولانی بود حسش نبود تایپش کنم . لپ تاپمم سی دی خور تا نی سی دی که به مناسبت فک کنم عید بود داده بودن و خود اقای صالح علا این داستان رو خونده بود رو اینجا بذارم . مایه تاسفه . 😎🤪🙄

    چون چندوقتیه پستی و حرفی به ذهنم نمی رسه دارم فک میکنم گاهی از این داستان ها اینجا بذارم ، نمیدونم ولی فک میکنم بیشتر این داستان ها جای دیگه ای چاپ نشده باشن . و فکرشو بکن اگه همچین چیزی که فک میکنم راست باشه چقد من افتخار میکنم که فقط من اینارو خوندم و کسایی که کتاب همشهری می خوندن . 🤭😁

    خب می رسیم به عکسا :

    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان

    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان
    همشهری داستان


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  💚 سریال کره ای دلال ازدواج 💚 قسمت 5 و 6 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 💚 معرفی N VIXX اِن ویکس   💚 قسمت 7و 8 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی متروکه  💚سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن  💚

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲ دی ۰۲

    معرفی کتاب بلندی های بادگیر و سالهای گذر با لائورا دیاس

    معرفی کتاب بلندی های بادگیر
    درواقع اسم کتاب واترینگ هایتس ، اسم عمارتیه که داستانه سریال توش اتفاق می افته س و چون این عمارت روی تپه و در بلندی و در معرض وزش بادهای شدید بوده اسمشو گذاشتن بلندی های بادگیر . خب می ذاشتن عمارت بادگیر 🙄
    این نظر من بعد از سومین بار خوندن کتابه .
    اولین بار دبیرستانی بودم خوندم و اون موقع دلم برای هیت کلیف می سوخت و حقو بهش میدادم ولی راستش همون موقع هم عشق سوزناکی بین این دو حس نکردم .
    دومین بار کتابو نصفه خوندم و فیلمشو دیدم که اونجا ایمان اوردم کاترین ج... بیش نی 🙄🤣
    سومین بار که الانه نظرم اینه :
    حالا در هر حال ، داستان درباره ی خانواده ی ارنشاوه که پدر خانواده تو سفرش به لندن یه بچه ی احتمالا دورگه رو پیدا میکنه و با خودش میاره خونه ،
    " تو کتاب نمیگه دو رگه س ولی وقتی مشخصات بچه رو میگه کاملا معلومه یا دورگه س یا خانواده ش چشم رنگی و بور نبودن ، چون اون منطقه همه چشم رنگی و بور بودن ، گرچه تو فیلم هردو مشکی بودن 🤪"
    محلی که خونه شونه ، شهری به نام یورکشایره و اینجا همه اشراف زاده و پولدار هستن و خونه ها هم اکثرا عمارت های بزرگ هستن و همه هم زمین دار و خلاصه پولدارن .
    بچه حدود 7 ساله ایناس و اسمشو می ذارن هیت کلیف ، پسره خانواده که حدود 14.15 سالشه از اولشم از بچه بدش میاد ، دختره خانواده که اسمش کاترین بود ، چون همسن پسر بچه س کم کم ازش خوشش میاد و هم بازی هم میشن . پسره ولی تا می تونه دق و دلیشو از هر چیزی سر هیت کلیف در میاره و کلی بدبختو کتک میزنه . هیت کلیف هم چیزی نمیگه و اینارو تو خودش جمع میکنه تا به موقع انتقام سختی از این پسر بگیره . و میگیره در اخر .
    داستان بیشتر تمرکز داره روی عشق نافرجام و خبیثانه ی هیت کلیف و کاترین بهم . هیت کلیف همینجوری که بزرگتر میشه به کاترین علاقمندتر میشه ، کاترین خوشگله اون منطقه س مثلا ، و کاترین هم همینطور ولی چون اون همیشه شلخته و کثیفه و یجورایی مث کارگر خونه شونه و برادرشم باهاش مث ادم رفتار نمیکنه همه ی اینا باعث میشه کاترین با اینکه هیت رو دوس داره ولی نخاد به عنوان مرد زندگی اینده ش روش حساب کنه .
    و در کل عشقش یجور وسواس و عادته تا عشق و محبت . یجور رابطه ای که چون هر دو هم جنس هم هستن ، هر دو بدطینت و خبیث و بدجنس هستن و همو درک میکنن برای همین فک میکنن عاشقن .
    چند کیلومتر دورتر عمارت لینتون ها قرار داره که اونام یه پسر و یه دختر دارن ولی طرز زندگی و تربیت شون زمین تا اسمون با ارنشاوها فرق میکنه ،خلاصه اینا یجوری باهم اشنا میشن ، پسره ابله و ساده ی این خانواده عاشق کاترین میشه و از اون موقع نفرت هیت کلیف نسبت به این بخت برگشته هم ایجاد میشه ...
    شاید کتاب برای خود انگلیسی ها و خارجیا تو اون دوران انقلابی در عشق و اینا بوده باشه ولی راستش من با 3 بار خوندن کتاب واقعا عشقی رو درک و حس نکردم . همشون خبیث بودن . کارای هیت کلیف با خانواده ی کاترین که حقش بود . چون دختره واقعا به تمام معنا ج ... بود . باعث شد زندگی هیت کلیف و حتی ادگار و خاهرشم نابود بشه . خود هیت کلیف هم بعد از اینکه انتقامشو از برادر کاترین میگه همچنان تشنه ی انتقام گرفتن بود و مملو از کینه و نفرت . و به شدت خبیث بود . ینی حتی بچهای اونارم میخاست زیر سلطه ی خودش بگیره و مال و اموالشونو غصب کرده بود . دیوونه بود . با اینکه یه عالم پول جمع کرده بود ولی اصلا از پولاش لذت نمی برد . خیلی پوچ بود چیزی که راستش تو داستان ها و سریالای خارجی اغلب می بینم .
     
    این کتاب رو از باغ ملک ولنجک اورده بودم چون قدیمی بود گفتم شاید خاک تو سر سانسورش کم باشه ولی حتی اونایی که من خونده بودم رو هم نداشت 🤪🤣🤣🤣🤣🤣 گول خوردم .
    در همین راستا بر ان شدم که هیچ وقت پرنده ی خارزار رو برای دومین بار نخونم که یه وقت رالف از چشمم نیفته . 😁💟
    خاهر نویسنده ی این کتاب هم جین ایر رو نوشته که من صددفعه سریالشو دیدم و کتابشم خوندم و هر صددفعه به کودنی جین فش دادم .🤭🤦‍♀️😎 ولی نمیدونم چرا با اینحال اینو بیشتر از بلندی های بادگیر دوس دارم .

    بلندی های بادگیر
    معرفی کتاب بلندی های بادگیر

     
    دومین کتاب رو هم همینجا معرفی میکنم :
    سالهای گذر با لائورا دیاس ، نوشته ی کارلوس فوئنتس :
    درمورد زندگی لائورا دیاس از بچگی تا پیریشه و جنگ مکزیک و انقلاب هاش که برادرش و شوهر و پسر و نوه ش سر این انقلاب کشته میشن .
    یخورده خسته کننده بود ولی بد نبود ولی اینجور نبود که بگم کاش می خریدمش کتاب رو . تازه گفتم خوب شد پس کلی پول کتابشو ندادم 🙄😁.
    من از کارلوس فوئنتس چون کتاب سر هیدرا شو خوندم و دوس داشتم گفتم شاید بقیه ی کتاباشم خوب باشه ولی غیر اون بقیه شونو دوس نداشتم نثر اون خیلی روونتر و جذاب تر بود .
    کتابای این نویسنده بیشتر هول عشق در خلال جنگ می گذره .
    این کتابم مثلا عشقی بود . ولی اگه میخاین ازش چیزی بخونین به نظرم همون سر هیدرا از همه شون قشنگتره .

    سالهای گذر با لائورا دیاس ، نوشته ی کارلوس فوئنتس :
    سالهای گذر با لائورا دیاس ، نوشته ی کارلوس فوئنتس

     
  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۸ آذر ۰۲

    داستان هزار و یک روز

     
    کیمیاگر روح داشتیم وقتی کیمیاگر روح مد نبود .
     

    سریال کره ای کیمیاگر روح
     

     
    یه داستان قدیمی ایرانی تو کتاب همشهری داستان اذر 96 پیدا کردم که طبیعتا همون موقع هم خونده بودمش ولی یادم نبودش . که خیلی خوشم اومد و خیلی مایه ی تعجب و خوشحالیم شد . داستان دنباله داره و تو چندین شماره چاپ شده ، هرکدوم از داستان ها ، داستان های توهم توهم داره و وقتی میخونین گاهی قاطی میکنین چی به چی شد ، بالاخره کی داشت این قصه رو تعریف میکرد .
     

    داستان همشهری
     

     
    اولین شماره ی این داستان های دنباله دار تو کتاب همشهری ویژه نامه نوروز 96 چاپ شد و فک میکنم تا اخر سال 96 ادامه داشت .
     

    سریال کره ای کیمیاگر روح
     

     
    نویسنده ی این داستان ها یا قصه ها ، فردی به اسم " مخلص " که درویشی اصفهانی بوده ، مخلص دست نویس داستان های خودش را به نویسنده دلاکروا 1653-1713 که شخصی فرانسوی بوده و اون موقع تو اصفهان بوده میده و فرانسویه از روی دست نویس های مخلص یه کپی به فرانسوی تهیه میکنه و بعدم اونو با عنوان هزار و یک روز چاپ میکنه .
     

    داستان همشهری
     

     
    هزار و یک روز داستان شاهزاده خانم زیبایی که یه شب خواب غریبی می بینه و با تعبیر اون تصمیم میگیره هیچ وقت ازدواج نکنه ، پدرش که نگران اینده ی دخترش بوده این ماجرا رو به دایه دختر تعریف میکنه ، دایه ش به پدرش که پادشاه بوده میگه که نگران نباشه و میگه من انقد قصه های زیادی از وفا و وفاداری مردان به شاهزاده تعریف میکنم که نظر او را تغییر میدم . تک تک قصه های هزار و یک روز با همین محوریت نوشته شدن .
     

    داستان همشهری
     

     
    حالا این قسمت دایه داره عشق شاهزاده ی موصلی به همسرش رو تعریف میکنه . که این تیکه ش واقعا جالبو هیجان انگیز بود ، شاهزاده که بعدها پادشاه میشه با یک درویش اشنا میشه و اونو مشاور و وزیر خودش میکنه چون خیلی خوش زبان بوده و اینا ، یه روز که با این درویش میرن به جنگل درویش به پادشاه میگه که من رازی دارم و پادشاه اصرار میکنه راز رو بهش بگه ، وقتی هم راز گفته میشه طبیعتا بعدش میخاد که راز رو بهش یاد بده که اتفاقی که نباید ؛ می افته که در زیر میخونین :
     

    داستان همشهری
     

     
     
    { درویش گفت: 'من معاهده کردم' . گفتم: "ای درویش آیا کیمیا است آن سر مخفی؟" گفت 'خیر این سری است بسی عظیم و نادر.' این مرده را جان دادن و زنده کردن است. بعد گفت 'نه امکان ندارد که مرده را بتوان زنده کرد و غیر از خدا کسی قادر نتواند بود ولی میتوانم روح خود را داخل کنم در جسدی بی روح و درحضور اعلی حضرت شاه این کار را خواهم کرد .'
    در همان حال میشی از جلوی ما بیرون آمد من تیری به میش انداختم و میش جان بداد گفتم موقع به دست آمد. حالا صنعت شما معلوم خواهد شد. "بسم الله این میش را زنده کن " درویش گفت ' الان مطمئن خواهید شد که در دعوی خود صادقم'. این کلمات را بگفت. دیدم جسد درویش بیفتاد و میش در غایت چالاکی برخاست و به جست و خیز درآمد شما ملاحظه کنید که من به چه درجه ی حیرت باید افتاده باشم اگر چه مطلقا از برای من شبهه ای نماند ولی گفتم باید چشم بندی باشد و در نظر من این طور جلوه داده و من بر خطا میبینم . خلاصه میش پس از گردش زیاد نزد من آمد و پس از چند جست و خیز جسد میش بیفتاد و جسد درویش فورا برخاست از درویش خواهش کردم به من بیاموزد این صنعت شریف خود را .درویش گفت: 'ای شاه بسی خجلم که نمیتوانم این سر را به شما بیاموزم زیرا که در وقت مردن برهمن با او عهدکردم که این رمز مکتوم دارم . '
    هر قدر درویش ابا و امتناع میکرد بر حرص و اصرار من افزوده میشد. به او گفتم: "به جان من این حاجت مرا قبول کن من نیز وعده کنم که مانند تو این سر را مخفی دارم و قسم یاد کنم "درویش لحظه ای تفکر کرد و گفت ' نه مخالفت امر شاه توانم کرد و نه خلاف عهد با برهمن ناچار اجابت فرمان شاه میکنم و این افسون که دو کلمه بیش نیست با شما گویم و چون خواهی که این صنعت را به جای آری این دو کلمه را محفوظ خاطر فرما و بگو فلان و فلان ' و دو کلمه را تعلیم کرد چون آن دو کلمه را آموختم در صدد امتحان شدم و کلمات را گفته از جسد خود در جسد میش حلول کردم و بسی شاد و مسرور شدم و افسوس که شادیم به غم ابدی بدل شد . چون در جسد میش اندر شدم درویش فورا در جسد من حلول کرده ، تیر و کمان مرا کشید و به صید من مصمم گشت ...}
     
  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۱۵ آبان ۰۲

    بازبینی سریال سونات زمستانی

    همین الان که قسمت 3 سونات زمستان رو میدیدم ، داشتم فک میکردم چقد این سان هیوک بدبخت بود ، به نظرم تو سریالای عشقی درسته واسه سوزناک کردن و نشون دادن عمق عشق و فلانه ولی خیلی نامردیه که مرد خوبی مث سان هیوک به خاطر عشق یه طرفه انقد تنها بمونه ، هرچی میشد میگفت اشکال نداره همش به حرف یوجین بود ، چقد براش مریض شده بود افتاد حتی بیمارستان ، چرا همچین مرد نازنینی باید به خاطر یه زن که کسی دیگه ای رو دوس داره انقد عذاب بکشه کاش یه سرنوشت دیگه جلوش میذاشتن من خیالم راحت میشد 😄
    سریال کره ای سونات زمستانی
     
     
    یخورده غیرواقعی نی ؟! شاید اینطور روابط تو ایران نی اینجوری فک میکنم یا واقعا همینطوره ، چطور ممکنه سالها با یه پسر دوست باشی فقط دوست باشی و به عنوان مرد نبینیش ؟! مگه میشه ؟! به نظر من یه دختر حتی یه بارم شده باشه به اون پسره به عنوان مرد نگاه کرده ، حالا خب نگاها فرق داره یکی به عنوان شوهر یکی به عنوان دوس پسر یکی به عنوان هم خواب شاید ...! یوجین این همه سال با سان هیوک دوس بود ، کل مدرسه میدونستن سان هیوک یوجینو دوس داره اصلا مگه میشه کسی به یه دختر چشم داشته باشه بعد دختره نفهمه باید ابله باشه اون دختر ...البته که یجورایی ابله بود یوجین مرد به اون نازنینی رو جلوی دستش ول کرد بعد چسبیده بود به خاطره هاش با جون سان ، بعدم که عین ابله ها انقد زجرش داد ، خب اگه نمیخاستی از اول کلا رابطه شو باهاش قطع میکردی چرا تا ازدواج قضیه رو پیش بردی ، بعد فک کن این همه کش مکش برای رسیدن جون سان و یوجینه یهو سریال با خارج رفتن جون سان و کور شدنش و یه خارج دیگه رفتنه یوجین تموم میشه اصلا امکان نداره اصلا دهنم باز موند ینی ...انقد میتونه ته یه سریال عشقی مسخره باشه ؟! اخه اینجوری تموم میکنن خدایی نویسنده ها چی میزنن می نویسن این داستانارو ؟!
    داشتم اینو تعریف میکردم یه چیزی یادم افتاد ، قدیما یه وبلاگ میخوندم ، یه دختری بود با یه پسری دوس بود ، بعد همش باهم دعوا میکردن بحث میکردن ، من نمیدونم این چه دوستیه؟! بعد باهاشم میخابید ، میگفت تو سکس باهم خوبیم فلان ولی اخلاقامون بهم نمیخوره ، بعد چندین وقت بعدش با یکی دیگه ازدواج کرده بود . توروخدا میبینین کیا ازدواج موفق دارن ؟! اخه انصافه ؟
    سریال کره ای سونات زمستانی
     
     
    بعد الان تو سریالم ، یوجین اصلا لیاقت عشق سان هیوک رو نداشت باید یه زن خیلی خوب به سان هیوک میدادن که لیاقتشو داشته باشه ، یوجین خودخواه و خودرای بود احمقم که بود .
    حتی اون دختره چه ری که انقد خودشو برای جون سان جر میداد و خودشیفته بود ، اونم طفلکی بود ، این همه دختر خوبی بود فقط یخورده خودشیفته بود چی میشد با یه مرد خوب اشنا میشد ؟! مگه میشه اخه یه دختر 18 ساله دبیرستانی تا 30 سالگی به یاد عشقی که فقط 2ماه دیدتش بمونه ؟!
    چه سریالا میسازن مغز منو مشغول میکنن . برم اهنگ i want that از G IDLE رو گوش کنم .
  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۱۷ مهر ۰۲

    معرفی اوپام IM آی اِم

     Im Chang-kyun  임창균 ایم چنگ گیون  ملقب به  آی اِم  ، 28 ساله از کره جنوبی . عضو گروه مونستا اکس . رپر . درونگرا . خجالتی . جنتلمن . خوشتیپ . خوش چهره . سکشی . عرض کنم که ... دیگه صفت دیگه ای یادم نمیاد یه پارچه اقاس . 💗
    임창균
    من چجوری  آی اِم  رو شناختم ! پپسی که سالیانه برای تبلیغ یه اهنگ میده ،هیون وون و شونو و ای ام هم تو اون موزیک ویدئو بودن ، بعد من هم از قیافه ش خوشم اومد که خیلی جذاب بود خیلیییییا هم از صداش . من کلا رپ دوس دارم ولی نه هر رپی .صدا و طرز رپ خوندن آی اِم خیلی قشنگ و خاصه و منحصر به فرده . صداش اصلا به قیافه ش نمیاد و خلاصه به قول کره ای ها  반했어요  . اینجوری شد که رفتم سرچ کردم ببینم اسمش چیه ، هیون وون رو می شناختم که تو گروه مونستا اکس بود ولی زیاد جذبم نکرده بود برای اینکه برم گروهشونو بشناسم نمیدونم چرا ، اخه چندسال پیششم هیون وون و هونگبین ویکس که من فن ویکس بودم ، باهم برای پپسی یه اهنگ خونده بودن ولی من اونجا کنجکاو نشدم برم مونستااکس رو بشناسم و اینا .
    임창균
    خلاصه رفتم اسمش رو پیدا کردم اهنگا و کلیپارو نگاه کردم و دیدم این همه سال عجب اوپایی از زیر چشم من در رفته بود و افسوس و اینا ولی خب من زیاد افسوس نمیخورم میگم هروقت هم بشناسم خوبه . خلاصه هیچی دیگه رفتم برنامه ای که مونستااکس باهاش دبیو کرده بود رو دیدم و دیگه مونببه شدم . تو مونستا اکس همرو دوس دارم ولی ای ام و کیهیون رو مخصوص تر دوس دارم و خبرا و عکساشونو اینارو دنبال میکنم . ترکیب ای ام و کیهیونم خیلی دوس دارم . خیلی هیونگ مکنه های قشنگین . اتفاقا برای سربازی رفتن کیهیون هم ای ام فقط کره بود و تونست راهش بندازه . که تو این پست گذاشته بودمش . 
    یه سری چیزای دیگه از صب تو ذهنم بود که بیام بگمش یادم رفت . وقت نکردم یه جا بنویسمش  . فقط مث هزاران فکر و حرف دیگه از ذهنم گذشت و رفت . 
    임창균
    میخام همه چی بگم مثلا نمیخام خودمو محدود کنم بگم این میخونه اون میخونه . خاننده خوشش نمیاد . فلان . برم ادامه سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیر رو ببینم . 

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 
  • نظرات [ ۴ ]
    • شنبه ۸ مهر ۰۲

    اهنگ eclipse the rose با معنی

    البوم جدید گروه the rose یکی از اهنگاش خیلی قشنگه منو یاده اهنگای اناتما می ندازه گرچه معنیش به پوچی معنی های اناتما نیست . البته اینم معنیش اونچنان باحال نی ولی بهتر از اوناس . معنی این اهنگ و طرز خوندنش خیلی قشنگه. چندوقته روش قفلی زدم : 

     اهنگ رو از اینجا گوش فرا دهید ⚡▶

    معنی اهنگ : 

    در اعماق ذهن شکسته ام

    من با چیزهایی که پیدا میکنم نگرانم

    اون مث نورخورشید روی من می خزند

    و مرا در اسمان سیاه می بلعند

    بازگشت به غروب

    مرا به تاریکی ببر

    مرا به غم هایم ببر

    و سایه هایی که با اون روبه رو خاهم شد

    و تمام چیزهایی که پشت سر گذاشتم

    من مضطربم با چیزایی که حتی امتحانشونم نکردم

    و مث نور ماه روی من می خزند و مرا در اسمان ابی می بلعند

    برگرد به طلوع

    من تو راهم

    نور خورشید را پخش کن

    دراعماق ذهن پیچیده ام من با چیزهایی که پیدا میکنم دلگرمم


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۷ مهر ۰۲

    🌺به تونی تاکیتانی چه گذشت🌺

    🌺 به تونی تاکیتانی چه گذشت 🌺

     

     

     

     

    1. 💗 سریال کره ای خواننده ی دورافتاده یا سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 💗
    2.  💗 سریال کره ای سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 💗
    3. 💗بالاخره شمشیر ارامون 💗
    4. 💚 سریال کره ای بازگشت  💚
    5. 💚  سریال کره ای سلبریتی 💚
    6. 💚 سریال کره ای از گور برخاسته  💚 
    7. 💚 سریال کره ای گل شیطان  💚
    8. 💚  سریال کره ای معشوق  💚
    9. 💚 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚
    10. 💚 سریال کره ای نقاش باد ها
    11. 💚 سریال کره ای اتفاقی بهم برخوردیم 💚
    12. 💚  سریال کره ای بی خانمان  💚
    13. 💚 سریال کره ای ایدل مقدس 💚
    14. 💚سریال کره ای رویارویی یا دوست پسر 💚
    15. 💚 سریال کره ای وکیل طلاق 💚
    16. 💚 سریال کره ای توطئه در دربار 💚
    17. 💚 سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚
    18. 💚 سریال کره ای زنی که هنوزم دلش میخاد ازدواج کنه 💚
    19. 💚سریال کره ای وکیل چوسان  💚
    20. 💚سریال های کره ای که تا امروز دیدم  💚
    21. 💚سریال کره ای هتلدار و سریال کره ای کشور من و سریال کره ای تونل 💚
    22. 💚 سریال کره ای افتخار   💚
    23. 💚سریال انتخاب همسر برای امپراطور 💚
    24. 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚
    25. 💚 سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر 💚
    26. 💚 سریال کره ای شوالیه سیاه  💚
    27. 💚 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚
    28. 💚 سریال کره ای کیمیاگر روح فصل دو  💚
    29. 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚
    30. 💚 سریال کره ای تاریخ اسیدال یا ارتدال  💚
    31. 💚سریال کره ای کیمیاگر روح فصل یک 💚
    32. 💚 سریال کره ای ممنوعیت ازدواج 💚
    33. 💚سریال کره ای کیمیاگر روح  💚
    34. 💚سریال کره ای قاشق طلایی  💚
    35. 💚سریال کره ای سونات زمستان  💚
    36. 💚سریال کره ای سونات زمستان معرفی سریال  💚
    37. 💚سریال کره ای یوندر  💚
    38. 💚سریال کره ای اوه مای ونوس  💚
    39. 💚سریال کره ای پاییز در قلب من  💚
    40. 💚 سریال کره ای عشقم اهل ستاره هاس  💚
    41. 💚سریال کره ای فراتر از شیطان  💚
    42. 💚 سریال کره ای مشتاق دیدار  💚
    43. 💚سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های جدید 💚
    44. 💚 سریال کره ای متحرک 💚
    45. 💚 سریال کره ای در پس لمس تو 💚
    46. 💚 مثلث عشقی 💚
    47. 💚مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو  💚
    48. 💚   شمشیر ارامون  💚
    49. 💚 سریال باد و ابر و باران 💚
    50. 💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو  💚
    51. 💚 در انتظار شمشیر ارامون 💚
    52. 💚 سریال برادران معجزه  💚
    53. 🧡    یادگیری زبان جدید مث شروع یه رابطه عاشقانه س ...   🧡
    54. 🧡  معرفی کلمه کره ای " 적성에 맞는 일 "  🧡
    55. 🧡   رویابافی در روز روشن  🧡
    56. 🧡  حالت غرقگی 🧡
    57. 🧡  معرفی کتاب 🧡
    58. 🧡معرفی کتاب وزن رازها  🧡
    59. 🧡 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 🧡
    60. 🧡معرفی کتاب ژاپنی تاوان 🧡
    61. 🧡 معرفی کتاب کشتن شوالیه 🧡
    62. 💗سریال کره ای ممنوعیت ازدواج 💗
    63. 💗 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💗
    64. 💗سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های جدید 💗
    65. 💗رویابافی در روز روشن💗
    66. 💗 اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور 💗
    67. 💗  معرفی اهنگ the rose back to me💗
    68. 💗 اهنگ کره ای HANDSUP  از گروه قدیمی BAP 💗
    69. 💗اوپاهای مونستااکس💗
    70. 💗 داستان هزار و یک روز  💗
    71. 💜  سریال چینی خون جوانی 💜
    72. 💜 فیلم سینمایی مصلحت  💜
    73. 💜  فیلم سینمایی موقعیت مهدی  💜
    74. 💜 فیلم سینمایی غریب💜
    75. 💜 سریال ژاپنی روزها 💜
    76. 💜 سریال ژاپنی چشم های قرمز 💜
    77. 💜   سریال ژاپنی هویت    💜
    78. 💜  سریال ژاپنی عدالت  💜
    79. 💜   فیلم ژاپنی someone   💜
    80. 💜  سریال ژاپنی معشوق 💜
    81. 💜سریال ژاپنی سکوت  💜
    82. 💜   سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💜
    83. 💜  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💜  
    84. 💜سریال ژاپنی و کره ای ها  💜
    85. 💜سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💜
    86. 💜سریال ژاپنی اولین عشق 💜
    87. 🌺اهنگ eclipse از گروه رز 🌺 
    88. 🌺سریال کره ای گابلین  🌺
    89. 🌺معرفی اوپا 아이엠  🌺
    90. 🌺سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت 11و 12🌺
    91.  🌺نظر پایانی درباره ی سریال کره ای لمس پشت تو 🌺
    92. 🌺سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🌺
    93. 🌺 سریال کره ای گابلین خدای تنها و درخشان  🌺
    94. 🌺عکس از سریال کره ای گابلین  🌺
    95. 🌺سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  🌺
    96. 🌺 بازبینی سریال سونات زمستانی 🌺
    97. 🌺 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 🌺
    98. 🌺نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 🌺
    99. 🌺سریال کره ای بدترین شیطان 🌺 
    100. 🌺 سریال ایرانی جدال با سرنوشت 🌺
    101. 🌺 سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9 🌺
    102. 💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗
    103. 💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗
    104. 💗 سریال کره ای دونا  💗
    105. 💗 سریال کره ای در حال پخش  💗
    106. 💗پایان سریال بدترین شرور 💗
    107. 💗دیالوگ از سریال شمشیر ارامون 💗
    108. 💗سریال کره ای دوستان 💗
    109. 💗 سریال کره ای در حال پخش  💗
    110. 💗 سریال کره ای طلوع ماه در روز  💗 
    111. 💗برنامه تلویزیونی برادری و تاس 💗
    112. 💗 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  💗
    113. 💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗 
    114. 💗 قسمت 5 و 6 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی خالی از سکنه 💗
    115. 💗 معرفی N VIXX اِن ویکس   💙
    116. 💙 قسمت 7و 8 سریال کره ای خواننده ی جزیره ی متروکه  💙
    117. 💙سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن  💙
    118. 💙سریال کره ای اهریمن من  💙
    119. 💙معرفی کتاب بلندی های بادگیر 💙
    120. 💙سریال کره ای خواننده ی جزیره ی دورافتاده قسمت اخر 💙 
    121. 💙سریال کره ای رای کشنده 💙
    122. 💙 سریال کره ای بکشش kill it 💙
    123. فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن 💙 
    124. 💙 سریال کره ای مرد من فرشته ی عشق 💙
    125. 💟 سفر انار 💟 
    126. 💟سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 
    127. 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟
    128.  💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟
    129. 💟پادشاه ابدی  💟
    130. 💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟
    131. 💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟
    132. 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟
    133. 💟 my man is cupid 💟 
    134. 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟
    135. 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟
    136. 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟
    137. 💟 سریال کره ای میراث خانوادگی 💟
    138. 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 
    139. 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟
    140. 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟
    141. 💟 سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟
    142. 💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟
    143. 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟

    144. 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟

    145. 💟 وبلاگ خونی 💟

    146. 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟

    147. 💟 معرفی کتاب شرکت  💟

    148. 💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟

    149. 💟 برنامه با حضور گونگ یو  🍀

    150. 🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀

    151. 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀

    152. 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀

    153. 🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی 🍀

    154. 🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀

    155. 🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀

    156. 🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 

    157. 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀

    158.  🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 

    159. 🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀

    160. 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀

    161. 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

    162. 🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀
    163. 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 
    164. 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀
    165. ☘ داستان از دیوید سدریس ☘
    166. ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘
    167. ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘
    168.  سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘ 
    169. ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘
    170. ☘ سریال کره ای منشی کیم چشه ؟  ☘
    171. ☘ عکس بهاری ☘ 
    172. ☘ معرفی کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی  ☘
    173. ☘ کتاب شاه اسماعیل ☘  
    174. ☘  معرفی سریال کره ای که نبینین بهتره  ☘

    175. ☘ سریال کره ای قولی با خدا  ☘

    176. ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘
    177.  سریال کره ای بکش و خوبم کن 
    178. ☘  سریال کره ای این مرد همون مرده اس  ☘

      ⚡ سریال کره ای پزشکی صلیب  ⚡

    179. ⚡ سریال کره ای مخفی hide ⚡
    180.  سریال کره ای شکوفایی جوانی  ⚡
    181.  سریال کره ای دونده ی دوست داشتنی من  ⚡
    182. ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡
    183. ⚡ سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد ⚡
    184. ⚡ سریال کره ای پدرم عجیبه ⚡
    185.  لیست سریالای جدید در حال پخش که میخام ببینیم  ⚡
    186.  سریال ژاپنی شوگون 
    187.  ⚡ سریال کره ای هفت فراری و سریال ژاپنی جغد 
    188. ⚡  سالگرد ویکس  ⚡
    189. سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡
    190. سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡
    191. سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو
    192. سریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡
    193. ⚡ سریال ژاپنی سرنوشت با بازی اوپام  ⚡
    194. فیلم ژاپنی هیولای هیزم شکن   ⚡
    195. سریال کره ای خانواده استثنایی 3 
    196. ⚡سریال ژاپنی کاره پاره وقت خانوادگی   ⚡
    197. ⚡فیلم ژاپنی هزاران گل  ⚡ 
    198. معرفی اهنگ کره ای  
    199. شعر  ⚡
    200. ⚡ سریال ژاپنی سرنوشت با بازی کامناشی کازویا  ⚡
    201. ⚡ سریال کره ای تصادف  ⚡
    202.  ⚡سریال کره ای خانه ما ⚡
    203. معرفی سریال چرنوبیل و یک فیلم ژاپنی 
    204. سریال کره ای وقتی کاملیا شکوفه میده 
    205. سریال کره ای all in
    206.  کارتون پسر و مرغ ماهی خوار  
    207. سریال کره ای ارتباط 
    208. سریال کره ای رسوایی 
    209. سریال ژاپنی گل افتابگردونی که در باران ناپدید شد 
    210. سریال ژاپنی ضدقهرمان 
    211.  ✨سریال کره ای کافه پرنس ✨
    212. سریال کره ای سفید برفی باید بمیره  ✨
    213. فیلم تل ماسه 
    214. سریال کره ای مبهم 
    215. سریال کره ای عالیجناب 
    216. سریال کره ای تاریخی ملکه وو 
    217. سریال ایرانی عشقی 
    218. پست چندسریالی 
    219. داستان 
    220. سریال کره ای ستمگر و سریال کره ای غم های ما 
    221. سریال المانی دارک 
    222. سریال کره ای خانه پرنده ی ابی ✨
    223. فیلم کره ای قطار بوسان 
    224. سریال کره ای خانم روز و شب 
    225. سریال کره ای عمو سام شیک 
    226. سریال کره ای شب بهاری 
    227. سریال کره ای بدون سود بدون عشق و سریالهای دیگر ✨
    228. ✨ سریال کره ای چونکه از ضرر کردن بدم میاد  ✨
    229.  ✨فیلم ایرانی دختران انتظار ✨
    230.  ✨ سریال کره ای جنگل مخفی ✨

    231. مصاحبه ی گونگ یو 

    232. مقاله 

    233. سریال چینی داستان گل رز ✨

    234. 😎سریال کره ای سگ همه چیزو میدونه 😎

    235. 😎سریال کره ای جاسوس 😎

    236. 😎مقاله : چیزهایی که نمیدانیم 😎

    237. 😎کتاب و سریال و مصاحبه گونگ یو 😎

    238. 😎سریال ژاپنی ازدواج شاد 😎
    239. 😎سریال کره ای پاچینکو  😎
    240. 😎😎سریال ژاپنی سیاستمدار خندان 
    241. 😎داستان المانی : گذران روز 😎

    242.  

      😎سریال کره ای قاضیی که از جهنم امد : پارک شین هه 😎

       

       

       

       

       

     

     

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۴ مهر ۰۲

    معرفی کتاب وزن رازها

    موج بزرگ کاناگاوا
    موج بزرگ کاناگاوا

    کتاب در مورد یه خانواده ی ژاپنیه که تحت تاثیر اثرات جنگ ژاپن قرار گرفته و تاریخ خانوادشون به جنگ ژاپن گره خورده . قصه از جایی شروع میشه که مادر راوی میمیره و نامه ای ازش به جا میمونه که توش از رازهای خانوادگی بزرگی پرده برداشته . از همون ابتدای داستان به شدت جذاب و نفسگیر و خواندنی و هرچی بیشتر میخونین کنجکاوتر میشین و تا تمومش نکنین "البته که من اینجوری بودم " زمینش نمیذارین . یادمه زمانی که داشتم این کتاب رو میخوندم تو وضعیت روحی مناسبی نبودم ولی با خوندنش حالم کم کم بهتر شد و از وضعیت بغرنجی که توش بودم رها پیدا کردم . البته این به معنی که کتاب روانشناسیه و ایناس نیست ها . کتاب یه داستان جذاب و گیرا داره که شمارو با قصه و اتفاقاتی که برای شخصیت هاش می افته همراه میکنه و ذهنتون مشغول اون میشه و این خودش یه مداواس که از هزار تا کتاب روانشناسی زرد بهترتره . فقط خیلی ناراحتم که چرا اخرش بهمون نشون ندادن که برادرش این مدت چی شده بوده و چجوری زندگی کرده بوده واقعا خیلی کنجکاو بودم و دوس داشتم راجبه اون هم نوشته میشد و یه حس اینکه داستان نصفه مونده بهم دست میداد . انقد پیچیده بود داستان که بعضی موقعها همش گیج میشدم که عه برادره کدوم بود .گفت ؟! نگفت ؟! /

    وسطای داستان حتی بیشترم شگفت زده شدم که فهمیدم در واقع راوی ریشه ی کره ای داره و از اینکه وقتی شیفته ی اسم کتاب شدم و خریدمش به خودم بالیدم انگار کتاب که توش ته مایه ای که از کره داشت به من میگفت بیا منو بخر بیا من کره ای هستم 😁😁😁

    ترجمشم خیلی خوب بود . به شخصه برام کتابیه که میگفتم اگه ازش یه سریال در اد خیلی خوب میشه . به عنوان مثال "البته که این کتاب ژاپنیه و کره عمرا ازش سریال بسازه ، اما خب " شاید شنیده باشین سریال پاچینکو که عید خیلی معروف شده بود و از نتفلیکس هم پخش شده و لی مینهو نقش یکش بوده هم از روی کتاب پاچینکو ساخته شده و به نظرم اصلا جذاب نبود سریالش و فک کن بعد این همه سر و صدا و هزینه سریال نصفه ساخته شده بود 😶😑 و حتی از اونایی که کتاب رو خوندن پرسیدم شنیدم که کتابشم چشمگیر نبوده . اگه میشد از روی این کتاب یه سریال بسازن واقعا محشر میشد و حرص در بیار چون یه جاهاییش خیلی حرص در بیار بود . کتابیه که گاهی به یادش می افتم و به اتفاقات درونش فک میکنم مثلا میگم خب زنه میتونست این کارو بکنه . یا چه سرنوشت جالب و شگفت انگیزی . خلاصه که کتاب خوبی بود .

    اینم یه تیکه از کتابه که من این جمله شو خیلی دوس داشتم البته که جمله های دوست داشتنیم زیاد بودن ولی چون کتاب در دسترسم نی به همین اکتفا میکنم :

    "هیچ گونه آزادی ای وجودنداره.اینکه اجازه ی ابراز عقیده نداریم،بخاطر جنگ نیست.بلکه تفکری خطرناک اینجا حاکم است.مافقط بدنبال قدرتیم؛برای ازادی نیست که میجنگیم."


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۲۶ شهریور ۰۲

    اهنگ کره ای HNADSUP از گروه قدیمی BAP

    امروز یه اهنگ ترجمه کردم که خیلی قشنگه و کلماتی که داشت خییلی استعاره ای بودن . شعر سختی داشت یه تیکه شو اینجا میذارم : اسم اهنگ هست HANDSUP از گروه قدیمی BAP 

    ~~ اهنگ رو از اینجا میتونین گوش کنین : 

    💜❇handsup .BAP❇💜

    아무 이유 없이 허전해진 맘이
    지쳤다는 이유로 곧 끝이라 말할 수는 없어
    못다 핀 꽃을 피워
    의지할 곳을 찾아서
    손을 뻗어 hands up

    بدون هیچ دلیلی احساس تو خالی داشته شدم ،

    با همچین دلیل خسته کننده ای نمیتونم " تمومش کنیم " رو بگم

    " چون قلبا احساس توخالی بودن و تنهایی و ناامیدی داره ، برای همین نیروش کم میشه با همچین حسایی ، برای همین نمیتونه بگه بیا تموم کنیم ، حس خستگی از وضعیت سخت و تکراری که نیرویی برای تموم کردنشم نمی مونه رو میگن 지쳤 "( این کلمه رو واقعا قشنگ حسش میکنم . خاستم توضیحشم بنویسم که هم خودم یادم نره هم خاننده درکش کنه )

    گلی که نمیتونه شکوفه بده " استعاره از اینکه گل رشد کرده ولی نمیتونه شکوفش باز شه " دنبال جای دیگه ای برای امید بستنه " تکیه کردنه "


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۲۶ شهریور ۰۲

    معرفی کتاب تاوان نوشته ی میناتو کانائه

    کتاب " تاوان " نوشته ی میناتو کانائه :


    ~^ داره درمورد حرفهایی که بدون فکر و از سر احساسات و کنترل نشده به دیگران میگیم و اینکه چقدر این حرفها میتونه اسیب زننده باشه و چقد این اسیب های میتونن طولانی مدت روی فرد بمونن و چقدر روی زندگی اونها میتونه تاثیر بذاره. در نهان اون فرد خونه کنه و بیرون نیاد و هر شکست و هر اتفاقی را به اون حرف نسبت بده . و این اسیب باقی مونده روی فرد ، ربطی به قوی بودن یا ضعیف بودن فرد نداره . میخاد بهمون بگه که چقد حرفها و کلمات که از دهنمون در میاد میتونه دیگران را در اونها اسیر بکنه . و چقد خیلی زیاده این مساله در جامعه در خونه در مدرسه در هرجایی ادمای بیشعور و ربطی نداره که زننده ی حرف چه کسیه تحصیل کرده باشه یا نباشه کتاب خون باشه یا نباشه .منم خیلی اینجوریم همیشه حرفایی که دیگران بهم میزنن روم اثر میذاره و تا مدتها باهام میمونه با اینکه میدونم حق با خودمه و حرف اون از روی حسودی کینه یا هرچیزی دیگه ایه و اشتباههه ولی بازم حرف اثر خودشو میذاره برای همینه که همیشه میگن که وقتی حرفی میخایم بزنیم اگه قدرت تفکر نداریم بهتره دهنامونو ببندیم چون کلمه اثرش خیلی زیاده . البته که درهرحال انعکاس اون اسیب وارده به طرف به خودمون هم برمیگرده .ولی اگه از اولش خفه شیم گزینه ی بهتریه . ~^

    کتاب
    کتاب " تاوان "


    کتاب راجبه چندتا بچه مدرسه ای حدود ده ساله اس که تو یکی از شهرای کوچیک کوهستانی ژاپن زندگی خودشونو دارن . چندوقتیه که یه کارخونه ی جدید تو اون شهر زدن و خانواده های جدید دارن به اون شهر میان ، اینجوری میشه که یه دوست دیگه به جمعشون اضافه میشه که توکیوییه و باکلاس و پولداره ، خلاصه هرکدوم از این بچهای شهرستانی نسبت به این دختره پولداره یه دیدگاهیی داشتن یکی نسبت بهش احساس حقارت و عقده داشت ، یکی احساس حسودی نسبت به اینکه چقد خانواده ی دختره ی باهاش خوب رفتار میکنن خلاصه اینجوری. با اینحال باهم دوست میشنو همبازی . اینا 5 بچه باهم یه مخفی گاه پیدا میکنن که در واقع یه ساختمون متروکه س و باهم میرن اونجا و تا عصری بازی میکردن یه روز یه اقایی غریبه میاد اونجا و به بچها میگه که من ساختمون رو تعمیر میکنم همچین چیزی خلاصه نردبون نیووردم یکی از شماها میاد باهم بریم توی بخش استخر اونجا بره بالا شونه ی من یه پیچی رو سفت کنه اینا باهم میگن کی بره کی بره این میگه من برم اون میگه من برم یارو از هرکدوم یه ایراد در میاره خلاصه بینشون بچه توکیویی را انتخاب میکنه . دستشو میکشه میبره بچهای شهرستانی می مونن همون محوطه و باهم بازی را ادامه میدن وقت خونه رفتن میرسه یادشون می افته عه امیلی " اسم دختر توکیوییه" نیومده هنوز میرن دنبالش میبینن امیلی مرده . خلاصه کار به پلیس و اینا میکشه تحقیقات شروع میشه ولی این بچها هیچ کدوم قیافه ی یارو رو یادشون نمونده بوده . خلاصه پرونده مختومه میشه و یارو رو پیدا نمیکنن . با اینحال ضربه ی روحی از اینکه دوستشون رو میبینن که بهش تجاوز شده و بعدم کشته شده و جسدش را میبینن همیشه با این بچها می مونه و هیچکسیم بهش توجه ای نمیکنه که هیچ تازه ضربه های شدید دیگه ام بهشون وارد میکنن . این بچها همینجوریم عذاب وجدان از اینکه دوستشون این بلاا سرش اومده بوده داشتن ولی بعد از اینکه بعد چندسال مامان امیلی دعوتشون میکنه خونش و اون حرفای نفرت انگیز را میزنه صدبرابر بیشتر اسیب بهشون وارد میشه و زندگیشون همش دستخوش این کینه و این عذاب وجدان زوری و تحمیلی بوده .اینا اصلا هیچ تقصیری تو اون حادثه نداشتن و اصلا چرا باید از مامانه ابراز پشیمونی یا بخشش میکردن .واقعا خیلی مسخره بود . زنیکه ی روانی برمیگرده به چهارتا بچه ی 13 ساله میگه شما امیلی را کشتین تقصیر شماها بوده یا باید قاتلو پیدا کنین یا اینکه عذاب وجدان داشته باشین و من نفرینتون کردم و اینا . این بدبختا هم تا سالها با عذاب وجدان تحمیلی زندگی میکردن و دست اخرم هرکدومشون یه جوری ناخاسته قاتل شدن . واقعا خیلی حرص دربیار بود . اخرش خوب تموم شد و واقعا فکرشو نمیکردم گرچه من دوس داشتم از زبان قاتل هم نوشته ای رو بخونم .

    کتاب
    کتاب " تاوان "

    درواقع زنه اینکه عذادار بود رو درک میکردم ولی از ادم اشتباهیی کینه به دل گرفته بود به جای اینکه خشمش را سر پلیس و قانون و قاتل خالی کنه سر 4 تا بچه 10.13 ساله خالی کرده بود و بعدشم وقتی به توکیو برگشت این قضیه را همچین عذابی را به بچها تحمیل کرده رو فراموش و زندگی خودشو میکرد . درسته که بچها هم برای ختم دوستشون نیومدن ولی خب اینا چیزی بود که بهشون یاد داده نشده بود و انقد غرق اون حادثه و بعدشم غرق مشکلاتشون با خانوادشون شده بودن که دیگه اداب اجتماعی اینچنینی را یادشون رفته بود و اصلا نمیدونستن . میتونست خیلی زودتر از اینا دوباره باهاشون دیدار کنه یا حتی همون موقع که سر عروسی یکیشون دیده بودش ازشون به خاطر اون حرفا طلب بخشش کنه . ولی انقد مغرور بود درواقع به قول یکی از دخترا اصلا شیوه زندگیش و طرز بزرگ شدنش اینجوری نبود که بخاد به کارهای خودش فک کنه یا طلب بخشش از دیگران کنه یا اینکه از خودش سوال کنه که چرا این اتفاق برای من افتاد . به خاطر غرور و خودخواهی یک مادر زندگی 4 تا دختر بچه تا مرز نابودی پیش رفت .

    کتاب
    کتاب " تاوان "

    در کل داستان قشنگی بود . ولی نه اونجور که خیلی بگم شاهکاره . از این داستان یه سریال 5 قسمتی هم هست که من برای دانلود گرچه پیداشم نکردم ولی ممکنه دیدنش خالی از لطف نباشه . گرچه لزوما هر داستانی سریالش قشنگ نیست .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    معرفی کتاب های دریای حاصلخیزی

    من اومدم با معرفی چندکتاب ! از یه نویسنده ای که نوشتنشو دوس دارم و کشوری که نوشته هاشو دوس دارم .

    ژآپن ، بله این کشور زیبا و جالب و خارق العاده . زیاد طفره نمیرم و میرم سر اصل مطلب :

    اسم کتاب هست " معبد سپیده دم " از یوکیو میشیما ، معبد سپیده دم سومین کتاب از سری کتابهای دریای حاصلخیزی اقای یوکیو میشیما است .

    معبد سپیده دم ، یه معبد بزرگ و خیلی معروف تو تایلنده که اسمش هست :" وات ارون " در تایلندی به معنای معبد طلوع ،نام این معبد از روی یه خدای هندو گرفته شده ، " همونجور که ممکنه بدونین دین بودایی از هند به تایلند کشیده شده و تایلند یکی از اولین کشورهایی که سریعا تماما بودایی میشن ، بوده . " این معبد اغلب به عنوان تشعشعات طلوع خورشید شناخته می شود. وات آرون یکی از شناخته شده ترین مکان های دیدنی تایلند است. اولین نور صبح از سطح معبد با رنگین کمانی مرواریدی منعکس می شود .

    معبد سپیده دم
    معبد سپیده دم

    حالا چرا دریای حاصلخیزی ، دریای حاصلخیزی یکی از دریاواره های روی کره ماه که در حقیقت خشک و بی حاصل است و نه تنها یاداور برکت و حاصلخیزی و باروری نیست بلکه هیچ نشانه ای از زندگی در ان دیده نمیشه . وقتی کتاب را بخونین ممکنه شما هم به اینکه چرا همچین اسمی روی این چهاراثر گذاشته شده پی ببرین . درواقع داستان هایی که تو هر چهارکتاب هست در اخر یک نوع پوچی درونشون حس کردم اینکه به نتیجه ای نمیرسه و همه تلاش ها و کارهایی که شخصیت اول داستان میکرد بی نتیجه و بی حاصل و توهم بوده ش .

    دریای حاصلخیزی روی ماه
    دریای حاصلخیزی روی ماه

    حالا داستان از چه قراره ، من هر 4 کتاب رو خوندم برای همین داستان را خلاصه وار تعریف میکنم چون سالها پیش خوندم اگه توی نوشته ام اشتباهی هست میتونین کامنت بذارین . هر 4 کتاب تنها یه شخصیت اصلی داره که تو هر 4 کتاب زندگی اون به تصویر کشیده میشه .

    به اینجور کتابا که یجورایی دنباله همن میگن ترولوژی
    به اینجور کتابا که یجورایی دنباله همن میگن ترولوژی " فک کنم کلمه شو درس نوشتم " ترولوژی دریای حاصلخیزی

    داستان راجبه " شیگه کونی هوندا" و ماجراهای تناسخ های دوستش " کیو آکی ماتسوگائه "، هوندا و کیو آکی دوستن که این بین کیوآکی اشراف زاده س و احساساتی و کمی خوش گذران ، درمقابل هوندا کمی جدی و سختکوش و خیلی محتاط و حسابگر و حتی اینکه اینده قرار چیکاره بشه را هم برنامه ریزی کرده ، کیو آکی عاشق یه دختری که اونم اشراف زاده حساب میشه ولی فقیرن و خانواده ش از لحاظ فرهنگی معروفن ،درواقع کیو آکی شاگرد بابای دختره حساب میشه ، هوندا راستش یادم نی ولی فک میکنم خانواده معمولی داشت ، رابطه ی این دو یجورایی هم دوستی هم زیردست و بالا دست ، کیو آکی بازیگوشه ولی هوندا مث یه زیردست همیشه مواظب کیوآکی و بهش نصیحت های کارامد میده . داستان از جایی شروع میشه که دختری که کیوآکی مخفیانه دوس داره قراره با یه شاهزاده ای ازدواج کنه ، وقتی قضیه ازدواج جدی میشه تازه کیو آکی می فهمه که ای بابا دختره داره از دست میره خلاصه با واسطه گری هوندا اینا باهم قرار میذارن ، درواقع هوندا این بین بهشون کمک میکنه تا همو ببینن ، وسطای داستان مث یه سریال من دوس داشتم هوندا هم عاشق دختره بشه ولی اینجور نشد ، کار تا جایی پیش میره که ازدواج دختره با شاهزاده بهم میخوره و دختره حامله هم میشه ، ولی چون قضیه به ازدواج نمیکشه ، دختره میره معبد و کیو آکی هم مریض میشه و میمیره . مرگ دوست جوون ، روی هوندا خیلی اثر میذاره ، کیو آکی یه دفترچه خاطرات داشت که خاباشو یا یه سری شهودهایی داشت یه سری چیزا میدید ، توش مینوشت اونو برای هوندا به یادگار میذاره ،هوندا همیشه این کتاب همراهش بود .

    برف بهاری
    برف بهاری

    توی کتاب بعدی ینی اسبهای لگام گسیخته هوندا وکیل شده و سالها گذشته و اونجا با پسری اشنا میشه که میفهمه این پسر تناسخ دوستش کیو آکیه ، اون پسر هم بعد از گذر از قضیه های مفصلی جوون مرگ میشه ، کلا سرنوشت بنده خدا جوون مرگ شدن بود .

    اسب های لگام گسیخته
    اسب های لگام گسیخته

    تو کتاب معبد سپیده دم که طاقچه هم برای چالش کتابخوانی معرفیش کرده ، هوندا تو این کتاب یه وکیل خبره اس که از طرف شرکتی دولتی برای یه کار حقوقی به بانکوک رفته ،اونجا هم کتاب خاطرات خابهای کیو آکی رو با خودش برده ، اونجا به همراهش میگه سالها پیش توی مدرسه دوشاهزاده تایلندی را میشناخته که عاشق هم بودن ، و از همراهش میخاد اگه ممکنه ببرتش و با اون شاهزاده ها دیدار کنه ، طرف میگه چرا که نه ولی الان همه ی اعضای سلطنتی با پادشاه توی سوییس هستن ولی شاید بشه با یکی از اعضای سلطنتی دیدار کرد و دقیقا همونجاس که حرف از یکی دخترای اعلی حضرت " پادشاه نه یه فرد اشراف زاده ای که هوندا میخاسته ببینه " به میون میاد که هفت سالشه و توی قصر تقریبا زندانیه . هوندا میپرسه چرا ، طرف میگه دختره عجیبه و از وقتی زبان باز کرده میگه اون یه ژاپنیه و خونه ش تو ژاپنه . اینجاس که داستان تناسخ دوباره ی کیو آکی شروع میشه .

    معبد سپیده دم
    معبد سپیده دم

    اینها از متن کتابه که برای من جالب بود .

    -شما نام واقعی بانکوک را میدانید ؟
    +نه نمیدانم
    -خوب اسم واقعیش این است : ...."یک جمله طولانی تایلندی "
    +خوب اینها که گفتی یعنی چه ؟
    -تقریبا غیرقابل ترجمه است ،اسم های تایلندی مثل تزیینات و ارایه های معابد پرشکوه و مزین به گل و بلبل و صرفا به خاطر بزرگنمایی های بی دلیل است . اینجا همه از اسم های اغراق امیز و برجسته استفاده میکنند و صفت ها و شاخ و برگها را مثل گوهرهای گرانبها و دانه های گردنبند به انها اویزان میکنند .

    به هر حال کسی نمی بایست چنین می پنداشت که هوندا به ادمی یکسره پوچ گرا و علاقمند به مکتب کلبی و روی گردان از دنیا تبدیل شده است .

    زوال فرشته
    زوال فرشته

    از نظر من هوندا یه ادم خیلی محتاط ، خونسرد و کسی بود که حتی اگه احساساتی میشد اصلا بروزش نمیداد و احساسات را در خودش میکشت . راستش با خوندن زوال فرشته که کتاب اخر بود هوندا از چشمم افتاد مخصوصا اینکه تو زوال فرشته شخصیت واقیعش را که همیشه پنهان میکرد با وجود سانسور های فراوان اون کتاب ، نشون داد . واقعا چه اسم به جایی برای این کتاب بود زوال فرشته ، یه اسم دوپهلو ، از یه لحاظ میشه به رو به زوال رفتن هوندا در نظر گرفتش و از یه نظر دیگه زوال رفتن کیو آکی و توهمات هوندا ...


    من قبلا به این موضوع فک نکرده بودم ، وقتی یه کتابی را برای بار اول میخونی به نظرت محشر و قشنگه و یه سری نظرات مختص به اون دوره داری ولی وقتی بعد از چندسال بازم همون کتابو میخونی نظر متفاوتی نسبت به داستان ، شخصیت ها و جمله هایی که ممکنه تاثیر گذار باشن توی متن ، داشته میشی به نظرم خیلی خارق العاده اس این مورد . همچنین اینکه من بعضی موقعها بدون اینکه حواسم باشه بعضی داستان هایی که خوندم یهو یادم میان ، و درمورد کارایی که شخصیت اصلی داستان انجام داده و براش اتفاق افتاده فک میکنم ، فک میکنم وقتی یه کتابی را میخونین داستانش تو نهان شما نهادینه میشه و بعد از سالها اون ته نشین ها بالا میان با نظرات متفاوت ، شاید یک راه مقابه مغزم با سختی ها و ناملایمتی ها و افسردگی حادی که دارم باشه ، ازش ممنونم که اینجوری خودش را تسلی ؟ التیام میده . و از کتاب ها و از خودم که چقد فرهیخته ام که همچین کتابایی میخوندم و میخونم 😁😙🤪 . به نظرم کتاب حتی از نوع داستانش چیزهایی داره که نسبت بهشون بشه تفکر کرد و در هر زمانی قابل خوندن و قابل تامله .

    نکته ای که به نظر خودم راجب خوندن این کتاب باید در نظر بگیرین اینکه با اینکه توی داستان و خیلی جاها اشاره شده که داستان ها بهم ربطی ندارن ولی اگه شما از کتاب اول ینی از برف بهاری شروع به خوندن کنین هم داستان براتون تاثیرگذارتر و قابل فهم تر میشه هم بهتر میتونین شخصیت هوندا را درک کنین . واقعا شخصیت پیچیده ای داشت . ترتیبش اینجوری : برف بهاری . اسب های لگام گسیخته . معبد سپیده دم . زوال فرشته .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور

     یه اهنگ خیلی قشنگ از کیوهیون صدا بهشتی ،اسمش هست “ پاک کننده ی قلب “ یا روح یا درون .

    پاک کننده ی قلب کیوهیون سوپرجونیور
    پاک کننده ی قلب کیوهیون سوپرجونیور

    اهنگ راجبه شخصیه که عاشق کسی شده که هنوز به اندازه خودش اونو دوس نداره و حتی از رابط قبلیش تو قلبش ناراحتی هایی و دغدغه هایی داره . معنیش انقدر قشنگ و با محبته که هروقت گوش میدم ناراحتی های درونیم تسکین پیدا میکنه .گو ناخوداگاه لبخند میزنم .وقتی به معنیش و درون مایه شعر نگا میکنم نشون دهنده ی پختگی و سطح شعور و فرهنگ شاعر رو توش میشه دید که چقد زیبا راجبه اینکه چطور میشه رابطه ای را با کسی که قبلا یه بار توی رابطه شکست خورده برقرار کرد ، نوشته . چیزی که خیلی دربین ما و روابطمون کمه . حتی در بین زوجهای متاهل . از همچین موضوعی یه شعر ساده ی زیبا پر از محبت نوشته شده .

    توی شعر جایی هست که میگه “ برای من کافیه که چیزای کوچک مشترکی را باهم داشته باشیم”

    چقد قشنگ میشه اگه توی رابطه هامون دنبال یه تحول خیلی بزرگ یا خاسته های خیلی عجیب نباشیم . چقد قشنگه اگه دیدن یه اسمون پاییزی زیبا با درختای زرد و نارنجی همون حسی که من دریافت میکنم رو دیگری هم دریافت کنه و برای لحظه ای این شادی بینمون باشه . و براش قلبمون بزنه که این یه چیز مشترک بین ما بود .

    پاک کننده ی قلب کیوهیون سوپرجونیور
    پاک کننده ی قلب کیوهیون سوپرجونیور

    اهنگو از اینجا گوش کنین : 

    اهنگ پاک کننده ی روح از کیوهیون 💜


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو  

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۲۱ شهریور ۰۲

    معرفی اهنگ the rose back to me

    ادم اگه میخاد اهنگ خارجی منظور با زبان انگلیسی گوش بده اهنگی گوش بده که صدای خاننده خوب باشه اهنگ مفهوم داشته باشه . تو رو به وجد بیاره . الان مث این اهنگی که من دارم گوش میدم .

    Download The Rose (더 로즈) - Back To Me _ Alive (faststorage.online)

    اهنگ رو میتونین از اینجا دانلود کنین .

    خیلی اهنگ قشنگیه .

    معنی فوق العاده باحال اهنگ :

    {

    من میتونم تورو عصبانی کنم

    میتونم کاری کنم فریاد بزنی

    میتونم گریه ات بندازم

    میتونم کاری کنم ترکم کنی

    ازم متنفر شی به خاطر همه چی

    اما نمیتونم کاری کنم که برگردی پیش من...

    تمام روز داشت بهم زنگ میزد ولی من برنمیداشتم

    با اینکه تمام تلاشمو میکردم نتیجه معکوس میداد

    تو هرچی که من میتونستم بگیرم رو بهم دادی

    اره من همه چیز رو بدیهی تلقی کردم

    من هیچی نمیدونستم " معنی هد اپ این کلاد ینی کسی که از موقعیت خودش درکی نداره "

    اره من هرگز متوجه ش نشدم

    یادم میاد فک میکردم به تو نیازی ندارم

    اما بعد زمان گذشت و فهمیدم درست نبوده

    حالا من تبدیل به بارونی شدم که بر روز نمایش تو می باره

    دلیلی که تو من را فراموش کنی شدم

    اره من همیشه داشتم یه اشتباه رو تکرار میکردم

    شاید اصلا من هرگز لیاقت تورو نداشتم ...

    من میتونم دنیایی از رویاهای شکسته بسازم

    میتونم کاری کنم چیزی بگی که منظورت نبوده

    من میتونم تمام چیزهایی که ما برای بودن ساخته بودیم رو خراب کنم ....

    تمام روز زنگ زدم که همه چیزو درست کنم اما همه چی بدتر شد

    وقتی امشب دیدمت بهم گفتی میخای ترکم کنی از موقعی که اینو شنیدم خالی شدم " به نقطه ای رسیدم که نمیتونم ادامه بدم

    اگر چیزی بدونم اینکه پایان خوش رو چطور خراب کنمه

    و یادم میاد وقتی رو که تو هنوزم بهم نیاز داشتی

    نمیدونم چطور باید اینو رها کنم

    به راحتی

    حالا من ابریم برای روزای افتابی تو

    دلیلی که تو داری فرار میکنی

    نمیدونم چطوریه که همش دارم همون اشتباه رو تکرار میکنم

    }

    یکی دیگه از اهنگای خیلی قشنگ این گروه که تازگی شنیدمش . معنیش یخورده متفاوته . من اینجوری معنیش کردم :

    {

    نور کوچیک بمون

    کرم شب تابی که من را جذب میکنه

    منو بگیر و ببر

    از درون این نگاه های خفه کننده

    درخشش نور ماه

    راه رو پیدا کن و برو

    یواش یواش بهم نزدیک شو

    جرقه های نور که بالا میان

    نور رو دنبال کن

    اون ستاره های دنباله دار که دارن فوران میکنن

    من میخام قرمز باشم "منظور میخاد متفاوت باشه "

    مث این شعله هایی که جلو چشمم داره شکوفه میده

    مث اسمونی که رنگ قرمز توش پخش شده

    اهمیتی نمیدم

    من میخام که بشم...

    زیر ابر بمون

    گلبرگ های گل شکوفه میدن مث بهشت

    برقص بدنتو تکون بده

    انگار که داری رویا می بافی پرواز کن

    ...

    میخام تنها کسی باشم که تو این راه ، قدم میذاره

    راهی که تنهایی داری توش قدم میذاری

    تو تاریکی قرمز را شعله ور کن

    تحت تاثیر حرفهای دیگران نباش ...

    اینکه با دیگران فرق داشته باشی مشکلش چیه

    اهمیتی نده همونجورکه جذب شدی

    هرکی هرچی بگه اهمیتی نداره

    من نمیخام بمیرم

    مث اتیش تا اون بالا ها برس

    اتش بازی

    }

    خیلی اهنگش قشنگه . خییییییییییییییییییلی . جوری که از شنیدنش خسته نمیشم . صداش از بهشت اومده این اوپا . ❤❤❤❤❤❤

    <br/>موزیک ویدئو RED از گروه THE ROSE زیرنویس چسبیده فارسی(پیشنهادی) (aparat.com)


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو  

  • نظرات [ ۲ ]
    • دوشنبه ۲۰ شهریور ۰۲