قالب

سریال کره ای رودخانه ای که در ان ماه طلوع کرد :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای رودخانه ای که در ان ماه طلوع کرد» ثبت شده است

سریال کره ای میای باهم شام بخوریم ؟! dinner mate

واقعا کاش میتونستم حس الانمو براتون بیان کنم . انقد هیجان انقد قلبی اکلیلی پروانه ای .بی تقصیر  چقد اقا چقد جنتلمن چقد خوشتیپ چقد وای نمیدونم صفت بلد نیستم در وصفش بگم . چرا این بازیگر انقد نقش فرعیه چرا حیف نی ؟! 

انقد عاشقش شدم تو این چندسریال و عشقم بهش فوران کرده اصلا چشمم سونگ سونگ هون رو نمیبینه  미안하게 됐어요 어떻게  😄😁 ...

نمیدونم الان داستان رو تعریف کنم یا بذارم نصف ببینم قشنگ راجبه شخصیت اوپا مطلع شم یا نه ؟! نمیدونم حالا که اینجام بذار بگم ...

سریال کره ای می یای باهم شام بخوریم ؟ یا سریال کره ای شام دوستانه ، درمورد یه روانپزشک و یه تهیه کننده ی برنامه های یوتیوبیه که اتفاقی باهم تو ججو اشنا میشن و میرن با هم غذا میخورن ، اسم همو کار همو هیچی نمی دونن . اصلا این چیزارو از هم نپرسیدن فقط از این در و اون در حرف زدن و بعد اینکه اومدن سئول هم بازم اتفاقی کاملا اتفاقی رفتن با هم شام خوردن ، و بین حرف زدن هاشون درمورد عشق اول های هم صحبت کردن . 

سونگ سونگ هون در نقش هه کیونگ   که روانپزشکه ، خودش تو خونه مشکلاتی داره با مامانش ، و همون قضیه تکراری اسیب هایی که مادر به کودک میزنه . و همیشه با ادم می مونه و فک میکنم حدود 70 درصد بچها از مادرهاشون بیشتر از اینکه دوستشون داشته باشن متنفرن ... و اسیب هایی که مادرا به بچها میزنن اسیب هایی که هیچ وقت خوب نمیشن . یکی به این دلیل که بچه نمیتونه تلافی کنه و نمیتونه راحت و ازادانه متنفرم رو به مادر بگه ... از این جور مسائل ....

سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

با اینحال روانپزشک خیلی قابلیه و معروفه . کتاب هم نوشته . و ازش همش دعوت میکنن از هرجایی که بره برنامه ها ولی اون رد میکنه . 

دختره اسمش دوهی و تهیه کننده ی برنامه یوتیوبیه . خیلی معروف شده واقعا یوتیوب ها ...و چقد راحت میتونن هرکاری رو انجام بدن ..هی ...🤦‍♀️😶🙄

هر دوشون عشق اولشون ترکشون کرده . عشق اول دوهی ، اوپاعه که 5 سال پیش با پیامک خدافظی کرده و بهم زده و گفته داره میره خارج درس بخونه " خبرش 😁🤭" اخه اوپا این چه کاری بود کردی ادم با عشقش با پیامک خدافظی میکنه ؟ البته میدونین به نظر من درس خوندن هم مهمه اونم تو خارج ، ولی بیشعوری که یهو با یکی که دوس بودی با اس ام اس بهم بزنی 😄🤪🤦‍♀️

دوس دختر دکتر ، یه دختره س که دقیقا معلوم نی چیکاره س ولی عاشق زیاده داره و به همین دلیل خیلی اعتماد به سقفه . هشت سال دوس بودن و دختره یهو بهم زده . 

حالا هردوی عشقا برگشتن و میخان دوباره رابطه رو از سر بگیرن ...

سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

اوووم ...نمیدونم ولی خب موقعیت به موقعیت و شخص به شخص فرق میکنه . من شاید قبول کنم مخصوصا اگه اون طرفو دوس داشته بودم و هنوزم دوسش داشته باشم  و اون طرف یه لعبتی مث اوپا باشه ، 😄🤭💗 یخورده التماس که کنه قبول میکنم ولی خب میدونین دیگه این سری اونی که رفته و دوباره برگشته رو قبول میکنه اون دست بالا رو داره ،داره ولی ... ولی اگه قرار باشه رابطه رو دوباره شروع کنی نباید قلدر بازی در بیاری براش چون جو بینتون باحال نمیشه بده بستون که نی عشق و رابطه س بخای عن بازی در بیاری اصلا از اول نباید قبول کنی دوباره بهم برگردی ..نمیخای خودتو الاف کنی و عصابتو خورد کنی که ، ها ؟! 

منتها یه سری شرطا میذاری که دیگه هوس این گوه خوری ها به سرش نزنه . 😄😎♒

ولی از جنبه ی دکتر و دوس دخترش ، اولا دختره خییلی طلبکاره و فک میکنه چون خاطرخواه زیادداره پس میتونه هروقت رفت بره و بیاد ، و تازه نه با التماس با طلبکاری و گستاخانه رفتار کنه ...تو این کیس باید صددرصد رد کرد . 

خیلی باحاله ذوقم مث اوایل کی درامری شدنمه. اینجور سریالا کم پیدا میشن . اوپاااا  사랑해 

🤭💗

سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

سریالو دیدم تموم کردم . قشنگ بود . همونطور که گفتم راجبه رابطه ی بین دوهی و روانپزشکی به نام هه کیونگه " سونگ سونگ هون"  اتفاقی تو جزیره ی ججو با هه کیونگ اشنا میشه و سرنوشت بار ،هرسری بهم بر میخورن ،بعد قرار میذارن که باهم دوست بشن و برن باهم شام بخورن چون شام دونفره بهتر از شام تنهاییه . کم کم بهم داشتن علاقمند میشدن که xهای هردوشون یهو پیدا میشن  و اصرار که بیاین دوباره باهم باشیم .

اوپام که معرف حضورتون هست اکسه دوهیه ، اون به نظر خیلی عاشق دوهیه و تمام مدتی که تو امریکا بودده رو با فکر به دوهی بوده که تونسته دووم بیاره . به نظر خیلی نرماله و اصرارش برای برگشتن بهم دیگه هم کاملا طبیعیه فقط یخورده گستاخانه س 🤪😁 هیچ توضیحی راجبه اینکه چرا یهویی رفته نمیده و عذرخاهی که کره ای ها خیلی بهش پایبند هستن اصلا ریشه و رگ شون بربنای عذرخاهی هست ، نمیکنه . فقط یهویی اومده و اصرار که این سری فرق داره و اینا . ولی دوهی مداوم اونو پس میزنه و براش قیافه میگیره و انگار نه اینگار که این اون بوده که 10 سال پیش به جه هیوک " اوپام" اعتراف کرده که دوسش داره . یه جوری رفتار میکنه انگار جه هیوک کار ناشایستی انجام داده و رفتارش کاملا دشمنی رو می رسونه . 

سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

راستش شخصیت دختره خیلی خوددرگیر بود حتی وقتی با هه کیونگ هم بود همش محافظه کار بود بهونه شم این بود که دوتا دوس پسر قبلیش ادمای بیخودی بودن . جالبه اونارو که ادمای بیخودی بودن رو تو مدت زمان خیلی زیاد دوس بودی و نشناختی و ضربه خوردی ، بعد هه کیونگ که از اول رابطه معلومه چقد نرمال و متشخص و جنتلمن هست رو میگی که من برای سومین بار نمیخام ضربه بخورم و این حرفا ؟ درواقع اصلا ادمشناس نیستی . اونی که خوب هستو همون اول متوجه خوب شدنش نمیشی پس رابطه های قبلیت هم همش همینجوری بودی . با جه هیوک خیلی بد رفتار میکرد . می تونست خییلی دوستانه تر باهاش بهم بزنه . بالاخره 5 سال رابطه ی عشق و عاشقی داشتن باهم . هنوز تکلیفش با حسش معلوم نبود که جه هیوک رو میخاد یا نه . 

و کاراکتر اوپام که یهویی اونو به یه روانی و کسی که کمبود محبت داره و از سمت خانواده ش تایید نمیشده و مدتها زیرنظر پزشک بوده و عشقش به دوهیی عشق نه و وسواس بوده تغییر دادن . فقط به این دلیل که بالاخره روانپزشک بودن هه کیونگ اونجا یه منفعتی داشته باشه . که من که چیزی ندیدم منفعتشو 😁من این تغییر یهویی کاراکتر جه هیوک رو اصلا خوشم نیومد . 

 نمیدونم چه احتیاجی بود که جه هیوک رو روانی نشون بدن . کاملا متوجه هستین که چون اوپامه دارم اینو میگم ؟ نه اشتباه نکنین حتی اگه اوپام نباشه هم نظرم دقیقا همینه . 😁😎 من برای اینکه نظرم تک بعدی نباشه و فقط به اوپام توجه نکنم از هر نظر روابط و داستان رو نگاه و بهش فک میکنم ، تو سریال نشون میده که سونبه ی دوهی یهو میاد به جه هیوک میگه تو که امریکا نرفته بودی ، پس اگه امریکا نرفته بود کجا بود ؟ اخر سریال واضحا نشون میده که بابای پولدار جه هیوک بهش میگه بره امریکا اون حتی کارت ویزیت و مدرک که امریکا بوده رو هم داره . بعد از این سوال جه هیوک میاد بیرون دفتر و یه مشت قرص میخوره بعدشم با یکی تماس میگیره که من فقط به خاطر دوهی زنده ام و اینا . بعدش نشون نمیده که تماس دیگه ای برقرار شه یا بره دکتر ...

اخرای سریال برای اینکه تیرخلاصی که جه هیوک ادم درستی نیست رو بزنه نشون میده که اون از اول به دوهی دروغ گفته بوده که فقیره اون از یه خانواده متمول بوده ، درحالیکه اصلا از اون خانواده انداخته شده بود بیرون و درواقع بالفعل فقیر بوده . پس این دروغ نمیشه که ، اخرشم یهو یه گدایی میاد میگه که روانپزشک بوده و به خاطر خبر غلط جه هیوک زندگیش کنفیکون شده و الان گداس و جه هیوک خطرناکه و جو میده و میره . درکل کاراکتر پردازی سریال زیاد قوی نبود .

سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

به نظر من جه هیوک واقعا عاشق دوهی بودش . اون میخاست هرطور شده از سمت پدرش عشق و تایید و تشویق دریافت کنه برای همین اون خبر دروغی رو منتشر کرده بود . و برای همینم یهویی مجبور شده بود بره امریکا . کارش غلط بوده ولی به دوهی چه مربوطه . تو روابط خودشون که همیشه صادق و عاشق بود . زمانیکه کلا از خانواده ش دست کشید و به گفته روانپزشکه نیازی نی حتما از پدرت تاییدیه بگیری تو خودت ببین خودت کی هستی یه ادم باهوش و خوشتیپ که اگه اراده کنه میتونه موفقترین ادم بشه . دقیقاهمون موقع که خودشو از بند خانواده رها کرد حالش رو بهبود رفت . وقتی خوب شده بود معلوم بود که حسش به دوهی عشق بوده . متاسفانه زیاد خوب نشونش ندادن وگرنه بازیش واقعا حرف نداشت . 

هه کیونگ ولی یه ادم نرماله که با اینکه اسیب هایی از سمت مادرش دیده با اینحال نرمال بزرگ شده  و با اون اسیب ها  مقابله کرده و حالا کار و بار خوبی هم داره . اون دقیقا مث کارش که خوب می شنوه و دلداری میده تکیه گاه خوبی برای دوهی میشه . با اینحال با اینکه گفتن روانپزشکه من که چیز خاصی از تبحر تو کارش ندیدم فقط هی میگفتن این معروفه و کارش خوبه و اینا ولی چیزی نشون ندادن که حداقل یه حرف روانپزشکی ای بزنه . فقط خیلی خوشتیپ و خوشگل با لباسای خیلی قشنگ و موقر می اومد می رفت . 

درکل سریال از نظر عشقی که بین هه کیونگ و دوهی بود و اون گوگولی و جنتلمن بازی هاش بود خوب بود ولی منطق خاصی در جریان نبود . ولی برای یه بار دیدن قشنگه . 

سریالایی که لی جی هون اوپا ،توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟

🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀

🍀  سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای اسپانسر sponsor2022

    💗🍀شما دارین وبلاگ بیشه زاری غرق در شکوفه نوشته ی آسیه رو میخونین . دویستومین پست مبارک 💗🍀

    سریال کره ای اسپانسر sponsor2022  رو دیدم . 

    اوپام که تو سریال هتل بزرگ درخشان ، معرفیش کردم ، پسر یه کارخونه دار لوازم زیبایی بهداشتیه که باباش تو وضعیت اغماس ، دوست دخترش هم که خیلی عاشق هم بودن هم تو بیمارستان روانیه و مردنش بهتر از زنده بودنشه . 

    سریال نشون نمیده جزییات چیه و چه اتفاقی افتاده ، یکی که پایینتر میگم کی ، در نبود اوپا به دوس دخترش تجاوز کرده و اون الان اینجوری شده و متجاوز هم با زد و بند با نبود مدرک و اینا ازاده . تو متن ازش به عنوان متجاوز یاد میکنیم . 

    یه سرمایه دار پیر و خیلی پولداری هست که بابای همین متجاوزه س ، اون با زد و بند کاری کرده که بابای اوپا به جرم اختلاس و دفترسازی و اینا از ریاست کارخونه ی خودش کنار گذاشته بشه بعدشم کارخونه رو مفت خریده و داده به معشوقه ش تا سرپاش کنه . 

    حالا چرا این بلا سر باباش اومده معلوم نی . ولی راجبه اتفاق دوس دخترش یه دیالوگ بیشتر گفته نمیشه ، داشته راجبه گندای پیرمرد پولداره تحقیق میکرده که پسرش که زن بازه این کارو کرده . 

    معشوقه ی یه زن جوون حدود 40 ساله س " داره برف میاد ❄😄💟" اون تو امریکا تو بار کار میکرده ، یه روز تو بار یه زنی بهش پیشنهاد میده که بدن و جوونیش حیفه و بیاد بره زیردست یه  اسپانسر ، زن معرفی میکنه به مردای پولدار و پول تو جیب میزنه ، مردا هم از زنا استفاده و پول و ماشین و خونه و اینا میدن بهشون .همچین روابطی تو سریال درجریانه . منظور از عنوان سریال ، اسپانسر هم همینه . 

    معشوقه هه از 20 سالگی با این پیرمرده بوده و با حمایت اون درس خونده و مدل شده و پولدار و  حالاام پیری بهش کارخونه ی یکی دیگرو داده . 

    حالا اما وضع فرق کرده معشوقهه دیگه نمیخاد اینجوری زندگی کنه میخاد مث ادم ازدواج کنه و بچه دار شه و اینا . اینا یه کمپانی مدلینگ و اینا هم دارن که متجاوزه هم اونجا عکاسه . 

    کار اوپا هم عکاسی و عکاس معروفی و تو امریکا کار میکرده که حالا که باباش اینجوری شده اومده کره ببینه چه خبره و انتقام بگیره . 

    اون دلیل اینکه چرا باباش به وضعیت اغما رفته رو نمیدونه ، باباش دوست اون پیرمرده بوده و مدام میره از پیرمرده میپرسه چی باعث شده که همچین اتفاقی بیفته و باباشو به این روز انداخته ...

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    از طرفی یه ویدئوو وجود داره که از دوربینای خونشون بدست اورده شب حادثه یکی با چوب بیسبال زده تو سر باباش و یه یو اس بی رو از دستش دزدیده و رفته . 

    تا اخر سریال نشون نمیده یو اس بی چی بود . حتی قاتل باباش هم درست حسابی نشون نداد که دستگیر شده یا نه . 

    اوپا یجوریی متوجه شده که وضعیت باباش به این معشوقهه ربط داره ، برا همین میخاد به این معشوقهه نزدیک بشه . 

    داستان سریال حول  انتقام اوپا و دوسه نفر دیگه که به خاطر پول میخان اسپانسر داشته باشن و اینجوری به پول برسن و طمع اونها و سواستفاده پولدارا از ادمای گرفتار می چرخه ...

    راستش بازیش خوب بودا ولی خیلی سریال اشفته ای بود انگار یه سریال 30 قسمتی رو نصفه کرده باشن خلاصه وار نشون بدن خیلی جزییات رو نشون نمیداد و خیلی چیزا گنگ بود . اخرشم درست حسابی انتقام نگرفت . با متجاوز دوس دخترش اصلا شبیه دشمنا رفتار نمیکرد .

    خیلی دل رحم بود تا معشوقهه ادای کسایی که مشکل روحی روانی داره رو در اورده بود تا اینو به سمت خودش بکشونه دلش براش سوخته بود . 

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    ولی نگم از عشقی نگاه کردنش 🥰به دوس دختر بدبختش . خوب شد دختره مرد خیلی بدبخت بود طفلی زنده موندنش اصلا بیهوده بود و عذاب برای پسره . راحت شد مرد . 

    درکل سریال بیخود و درهمی بود و برای اینکه داستان سرراستی نداشت نمیتونم درست درموردش بنویسم .  چون خیلی چیزای گنگی هم وجود داشت . فقط به خاطر اوپام که اسمشو بالاخره یاد گرفتم لی جی هون . lee jihoon نگا کردم سریالو . 

    و بعدش یه مقاله خوندم که متوجه شدم چرا انقد این سریال درهم بود ، موقع ساختن سریال یه بحثی بین کارگردان و نویسنده به وجود اومده که اخر دعوا کردن و کارگردان و نویسنده سریال عوض شده . بعد نویسنده اومده تو اینستاش گفته که من هرچی می نوشتم میگفتن تصحیح کن و یجوری نامه رو نوشته بوده که باعث سوتفاهم شده که لی جی هون خاسته که این تصحیحات انجام بگیره ، برای همین دوباره لی جی هون اومده تو اینستاش گفته که من کاره ای نیستم و من حتی کارگردان و نویسنده رو شخصا ندیدم و همچین درخاستیم نکردم تاحالا . بعدم گفته که به خاطر دعوای خودشون اسم منو برای سپربلا نندازین وسط  . بعد دوباره گفته که به نظرتون درسته که سه هفته قبل از فیلمبرداری بهتون بگن که نقشت عوض شده و باید اون یکی نقش رو بازی کنی الان من اینجا دارم سواستفاده میکنم یا شماها . 

    برای همین دعواها و عوض شدن نویسنده و کارگردانه که سریال اینجوری تیکه پاره شده بود . خب یهو نسازین دیگه اینجوریه 🙄😄 .

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    سریال جدید اوپا لی جی هون ،  وارث غیرممکن  The Impossible Heir هم بالاخره داره پخش میشه و متاسفانه باز نقش فرعیه . 😭 نقش اصلی یکی جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 که من خیلی خوشم میاد ازش و یکیم لی جه ووک 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚گوگولی عزیزم که اخیرا خبر اومده داره قرار میذاره 😄💗 . سه تا اوپای جیگر تو سریال . متاسفانه سریال 12 قسمتیه . امیدوارم خیلی باحال باشه . اتفاقا همیشه دوس داشتم این دوتا باهم تو یه سریال بازی کنن . ترکیبشون واقعا خیلی باحاله . هردوشون بازیگرای خوب و جذابین و طرز صحبت کردن و اکت منحصر به فردی دارن . همچنین اینکه هردوشون یه نیمچه کیوتی و غدی در کاراکترهایی که تاحالا داشتن ، دارن . 

    من واقعا همه ی بازیگراشو دوس دارم . 

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    سریال دیگه ای که میخام ازش بببینم سریال کره ای dinner mate شام دوستانه اس . نمیدونم اینجا باید عاشق اوپام باشم یا سونگ سونگ هون فوق جذاب 😄❤ 

    سریالایی که لی جی هون توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

    1. 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚
    2. 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟
    3. سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 

    تا سریال بعدی و پست بعدی . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۹ اسفند ۰۲

    معرفی کتاب و حرف زدن در مورد سریال های کره ای

    سریال کره ای تناقض یک قاتل رو نگاه کردم ، زیاد جالب نبود . 

    درمورد پسر دانشجویی که اتفاقی به یک قاتل تبدیل میشه و بعد می فهمه کسی که کشته خودش قاتل بوده . 

    سریال کره ای اهنگ عاشقانه خیالی هم رو به اب رفته و کلا 16 تا زیادیش بود از اول . 

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel رو قرار ببینم که یکی از بازیگرایی که دوس دارم توش هست ، اسمش نمیدونم چیه ، همون که تو سریال 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚 ازش خوشم اومده بود . اینجا خیلی لاغر شده با اینحال هنوزم جذابه . یه سریال 6 قسمتیه . 

    چندروز پیش رفتم کتابخانه ی ملک تو ولنجک و دوتا کتاب قدیمی اوردم یکیش اسمش " جود گمنام " هه . که تا حدودی متوجه داستانش شدم .

    جود تو یکی از دهاتای انگلیس با عمه ش زندگی میکنه ، خانواده ش مردن . اون خیلی به تحصیل و مطالعه علاقه داره ولی این واقعیت رو نمیدونه که تحصیل برای افراد طبقه ی پایین جامعه میسر نی " فک میکنم اینجوره چون یخورده که زدم جلو متوجه شدم که نتونسته به هدفش برسه . " 

    داستان با رفتن معلم اون دهات از اونجا شروع میشه ، معلم داره به یکی از شهرای همون اطراف که پر از دانشگاه و کلیسا هست میره تااونجا درس معلمی و فقهه ؟ 😄 بخونه میخاد کشیش بشه . و به جود ده دوازده ساله میگه که اونم کتاب زیاد بخونه . 

    جود هم دوس داره زمانی که بزرگ شد به اون شهر بره و معلمی کشیشی کسی بشه ،  ولی چون اهی در بساط نداره مجبوره یه فنی یاد بگیره تا ازش پول در بیاره برای همین میره سنگ تراشی یاد میگیره . اون با پولی که بدست میاره کتاب میخره کتابای دینی عهد قدیم و اینا و تنهایی زبان یونانی یاد میگیره تا بتونه کتاب عهد قدیم یا جدید رو به زبان اصلی بخونه . 

    19 ساله ش که میشه اتفاقی با یه دختر اشنا میشه و مسیر زندگیش رو به گند میکشه . شهوت جلوداره مسیر و هدفش میشه و دختره اویزونش میشه و با گفتن این دروغ که حامله س ، مجبور میشه دختترو بگیره . زندگیشون خوب نمیشه  و تازه متوجه ام میشه که دختره بهش دروغ گفته و گولش زده ؛ یه مدت بعد دختره بدون اینکه طلاق بگیره با خانواده ش میرن به استرالیا و جود هم بالاخره موفق میشه بره به اون شهر رویایی تا درس بخونه ولی همینجوری یلخی که نمیشه رفت درس خوند پولم نیازه . قبل اینکه بره به اون شهر عمه ی بهش میگه یه دختر عمه ی دور داره "منظور دختر عمه س ولی از این فامیلای دوره " که تو اون شهر زندگی میکنه و ادم خوبی نی و مواظب باشه باهاش برخوردی نداشته باشه . جود اتفاقی دختر عمه رو می بینه و ازش خوشش میاد ولی نمیره اشناییت نشون بده . من الان اینجاهاشم ....

    از این کتاب یه فیلم هم هست .

    خود کتاب سال 1895 نوشته شده تقریبا یک قرن پیش 😶😲  ولی این کتابیکه دست منه چاپ دوش برای سال 77عه . تقریبا سی سال پیش . خب کتاب ، داستانش چون یه داستان خیانتیه تقریبا برای همین تو زمان خودش نویسنده شو خیلی توبیخ کردن و اینا که البته از یه نظر درستم میگفتن . راستش منم از رفتار جود خوشم نیومد . 

    میرفت با دختره لاس میزد ولی تو دلش میگفت این دختر در سطح من نی ، آها واسه لاس زدن خوبه ؟! ولی برای گرفتن نه ؟! خیلی عوضی طوره ...حقش بود که دختره با کلک خودشو بهش اویزون میکنه . بعد از ازدواج متوجه میشه که دختره اصلا از این جنده ها بوده که تو میخانه ها کار میکرده و کلا خانواده ش نابسامانه ...که دیگه دیرشده بوده . 

    داستان بعدش اینجوری میخاد بشه که جود با دختر عمه هه عاشق هم میشن و با اینکه دختر عمهه شوهر داشته باهم فرار میکنن  و باهم زندگی میکنن و بچه دارم میشن . از طرفی هردو متاهلن و از طرفی فامیلن که ازدواج فامیلی هم مجاز نی انگار تو دوره ی داستان . شوهرش از قضا همون معلم جود تو دهاتشون بوده . و اینکه قضیه رو جالب میکنه . برای همین میخام بدونم بعدش روابط چجوری میشه . وگرنه از اونایی نیستم که داستان رو بفهمم و ادامه بدم به خوندن . 

    از متن کتاب : 

    " جود فاولی ؛از افرادی بود که صرفا برای این متولد میشوند که پیش از انکه مرگ پایان زندگی بیهوده شان را اعلام کند ، رنج و مشقت بسیار میکشند ." 

    این جمله خیلی شبیه زندگی منه 🙄🥱😁

    " جوانها این روزها زیاد خوش جنس نیستند . یک جرعه از این چشمه و یک جرعه از ان چشمه . دوران ما فرق داشت ."

    " جود با احساسی از نفرت و اشمئزاز فکر کرد گرچه این ممکن است تا اندازه ای صحت داشته باشد اما تا جایی که می دانست هستند بسیاری از دختران معصوم و چشم و گوش بسته که به شهرها میروند و چند سال در آنجا می مانند، بدون اینکه سادگی و صفای زندگی خود را از دست بدهند. برخی افسوس، انگار یک غریزه و آمادگی ذاتی به تجمل و خود آرائی در خونشان هست و فقط یک نگاه گذرا ، کافی است که در آرایش و خود آرایی استاد و ماهر شوند." 

    اینو راس میگه غریب به اتفاق 90 درصد دخترا تو دسته ی دومن . 

     

    تا جایی که من از شخصیت جود متوجه شدم اون دوس داره خودشو از اون شهر و دهات رها کنه و زندگی خوبی بسازه به درس و مطالعه علاقه داره و فک میکنه اینجوری میتونه زندگی درست حسابی داشته باشه . رویایش از بچگی تا جوونی همین بود خب درسته که شاید نذارن درس بخونه ولی دیگه نمیتونن بگن که کتابم نخون . میتونست سنگ تراش شه درکنارشم به عنوان سرگرمی مطالعه داشته باشه . چون همش سرش تو کتاب بود از دخترا چیزی نمیدونست و اسیر شهوت میشه و مث دختر ندیده ها رفتار میکنه ، دخترای جلب هم متوجه میشن چه ببوییه برای همین تور میندازن . اون که انقد برای اینده ش برنامه ریخته بود نباید اینجوری زندگیشو خراب میکرد . تقصیر خودشه و درضمن عوضیم بود . همینکه وقتی داشت فکر میکرد دختره سطح پایین و احمقه ولی باهاش می لاسید ، همون فکر تو دام انداختش . 

    کارما ...! 😁

    حالا باید بخونم ببنیم چجوری میشه . بعدا همین پستو اپدیت میکنم . 

    اپدیت 3 اسفند : 

    سلام ، کتاب رو خوندم ، از نیمه به بعدش کلا شخصیت جود تغییر کرد و یهویی نویسنده زوری میخاست جود و دختر عمه ی موردبحث رو بهم بچسبونه ، واقعا ازدواج دختر عمهه با اقای معلم بی مورد بود رابطه شون جوری نبود که انگار تیغ زیرگردش باشه برای ازدواج خودش یهو تصمیم به ازدواج با یه مرد حدود 50 ساله گرفت . احمقانه بود کارش . بعدم که ازدواج کرده بود شبا خودش سرگرم میکرد و یا میرفت تو یه اتاق دیگه میخابید . معلمه دیگه از دستش عاصی شده بود و احمقانه ترین کارش اونم از یه ادمی مث معلمه عمرا سر بزنه این بود که دختره برگشت به معلمه گفت من جودو دوس دارم و میخام باهاش فرار کنم اجازه بده من برم وا 😲 اصلا من همینجوری موندم . 

    تعجبم خیلی بیشتر شد وقتی که دیدم معلمه خودش گذاشته دختره با عشقش فرار کنه هاه ... 어이가 없네 어이가 없어 

    بعدشم یه جای داستان گفت که زنه جود با یه مرد استرالیایی رفته لندن ولی باز زن جود رو برگردوند و بازم اویزون جود کرد و همین بود که باعث شد دختر عمه بعد از اینکه بچه ام داشتن بذاره و دوباره برگرده پیش معلمه . خیلی قاراشمیش بود داستان . 

    اخرشم جود و زن اولیه برمیگردن همون شهری که اول بودن و جود هم مریض میشه و میمیره ، روز مرگش زنش با اینکه می فهمه مرده ولش میکنه و میره با یه مرد دیگه تا اتش بازی نگاه کنه وقتی دید مرده گفت مرده شورتو ببرن چرا الان مردی 🤣🤦‍♀️😲 

    داستان جالبی نبود . فک میکردم جذاب باشه . نمیدونم چرا به کتابای قدیمی علاقه دارم درحالیکه بعد از خوندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که داستان اینجوری که گمنام هست و خیلی قدیمیه دیگه نیارم. 

    ویرگولمم همچنان از دسترس خارج شده اس . 

    اگه اینستا دارین یا پینترست منو فالو کنین . لینکش تو تب آشنایی هست . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚  سریال کره ای بی خانمان  💚  سریال ایرانی برف بی صدا می بارد 💚  فیلم سینمایی موقعیت مهدی  💚 سریال ژاپنی روزها 💚 سریال کره ای ایدل مقدس 💚 فیلم سینمایی غریب 💚سریال کره ای رویارویی یا دوست پسر 💚سریال کره ای وکیل طلاق 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای مدت زیادی رو منتظرت بودم Longing for You

    سریال کره ای مدت زیادی رو منتظرت بودم یا مشتاق دیدار :
    من متوجه نشدم دقیقا منظور از عنوان سریال چی بود ، تو سریال یه اشاره ای بهش میشه ولی بازم اونقدرا معنی به خصوصی نمیداد با توجه به محتوای سریال .
     

    سریال کره ای خیلی وقته منتظرت بودم

     
     
    داستان سریال راجبه کارگاه اوه جین سانگ ، که تو یه شهر کوچیک پلیسه ، یه برادر کوچکتر داره و با مامانشون زندگی میکنن .و با رخ دادن قتلی تو شهرشون زندگی شون تحت تاثیر قرار میگیره ...

    حالا از اینور توی سئول قتلی رخ داده و مدتهاس که مضنونش کسی که ، پسر نماینده مجلسه و بارها به عنوان مضنون ازش بازجویی شده ولی هر سری با داشتن شاهد و دلیل ازاد شده . بعد از مدتها از قتل اولی ،یه قتل دیگه به همون طریق رخ میده و دوباره سر و صدا راه می افته که چرا پس قاتل رو پیدا نمیکنین و این حرفا ...

    🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

    دادستان چا یونگ وو و دادستان یونگ جو مسئول پرونده قتل های سریالی میشن و یه تیم ویژه تشکیل میدن برای اینکه بکوب روی این پرونده کار کنن ،تو اثنای تحقیقات روی قتل دومی ، قتل سوم این سری تو شهری که کارگاه اوه جین سانگ هست رخ میده ، رو این حساب دادستان ها میان به اون شهر و میخان پرونده رو ببرن سئول که اوه جین سانگم میگه منم باید سرجهازی ببرین 😁اینجوری میشه که جین سانگ هم میاد تو تیم ویژه تحقیقات ، تو تحقیقات متوجه وجود یه چاقوی گرون قیمت برند میشن که قاتل با این چاقو قتل هاش رو انجام میداده ، تو سرنخ ها ، متوجه میشن که برادر کارگاه اوه جین سانگ که تو شهرشون اشپزه و رستوران معروفی داره ، از این چاقوی گرون استفاده میکنه .
     

    دادستان چا برادر جین سانگ رو به عنوان مضنون دستگیر میکنن و یک سری مدرک هم مبنی بر اینکه این پسره مشکوکه از تو گوشیش پیدا میکنن . جین سانگ ناراحت و عصبانی میشه که چرا برادر منو گرفتین و اون بی گناهه و قاتل داره تو شهر به خاطر کله گنده و پولدار بودنش راه میره و فلان ...خلاصه از اوه جین وو ، برادره اوه جین سانگ ، بازجویی میکنن که این چاقو رو از کجا خریدی و این عکسا که از پای زنا گرفتی چیه تو گوشیت ...تحقیق میکنن می فهمن که جین وو بی گناهه و عذرخاهی و اینا ...میگذره از این موضوع و قاتل واقعی قتل دومی پیدا میشه درحالیکه خودشو کشته بوده و نتیجه میگیرن که قاتل همین بوده و پرونده بسته میشه .
     
     
    دادستان چا از یونگ جو خوشش میاد و یونگ جو و جین سانگ هم دوستای بچگی هستن که تو یه شهر بزرگ شدن و مادراشون باهم دوستای صمیمی هستن ...تو این پرونده جین سانگ ترفیع میگیره و تو همون سئول میمونه ...
     

     
    دادستان چا خانواده اش از این خانواده های خیلی پولدار هستن و بیمارستان معروفی هم دارن ، مامانشم دکتره ، بیمارستان شون محل معالجه ی یه عالم سیاستمدار بوده و تو این معاشرتا راز هایی هم رد و بدل میشه و از طرفی پارتی بازی ها و رشوه هایی هم صورت میگیره . خلاصه مامانش همچین ادمیه . از این طرف دادستان چا با بیماری قلبی مادرزادی به دنیا اومده و چندین تا عمل تا حالا داشته که موفق نبوده ، مگه اینکه قلبی بهش داده بشه که از فک و فامیل و خون خودش باشه . سوالی که برام به وجود میاد اینکه مگه برای پیوند قلب نباید خون ها هم تطابق داشته باشن ؟! چون دیگه بحث خیلی پزشکی من تحقیق نکردم . حسش نبود ...
     

     
    من اولش که خانواده دادستان چا رو نشون میداد میگفتم خب فهمیدیم دیگه اینا پولدارن و بیمارستان دارن چه ربطی به قاتل و داستان سریال داره ، حس میکردم زیاد روش زوم شده ولی وقتی داستان جلوتر میره متوجه میشین که درواقع داستان درباره خانواده ی دادستان چاعه . حالا باید با یه کاراکتر دیگه اشنا بشیم :
     

     
    پارک کی یونگ خبرنگار جنایی ، و از این خبرنگارایی که مستقر تو دادستانیه ،پارک کی یونگ از بچگی تو خونه ی دادستان چا اینا بزرگ شده ، گویا مامانش معتاد بوده و به علت بدسرپرستی ، مامانه چا به سرپرستی قبولش کرده ...ولی مامان چا از روی مهربونی و خیرخواهی این کارارو نکرده ...راز بزرگی هست که وقتی به قسمتای 10 اینا میرسین برگ ریزونه ...🍂🍁🌿🍀🍃🌪
     

    یه مدت از انتقال جین سانگ میگذشت که خبر میاد برادرش تصادف کرده ، یونگ جو و چا میرن پیش مامانش که برادر جین یانگ که همکارمونه اینجوری شده اوژانس جایی قبولش نکرده ! بیاریمیش بیمارستان خودمون ، مامانش اولش فیس میذاره ولی با یخورده اصرار بیشتر قبول میکنه ، جین وو رو میارن بیمارستان و عمل میکنن ولی مرگ مغزی میشه و جین سانگ و مامانشم قبول میکنن اعضاشو اهدا کنن ، چون خود جین وو هم از قبل برگه شو پر کرده بوده که میخاد اعضاش اهدا شه .
     

     
    تو همین اثنا که جین وو هنوز بیمارستان بود و خبر مرگ مغزی هنوز نیومده بود ، به دادستان چا ترفیع اینکه بره امریکا اموزش رو میدن و اونم با اصرار مامانش قبول میکنه که بره ، یک سال میگذره و وقتی برمیگرده خیلی سر حالتر و خون گرم تر شده بود ...همه تعجب میکنن که این یک سال تو امریکا چه به دادستان چا ساخته ، درحالیکه اون قبل اینکه بره امریکا پیوند قلب کرده بود ...همون جا شصتم خبردار شد که یه خبریه ...😉
     

     
    یه سری پرونده ها به وجود میاد و متوجه میشن که قاتل سریالی که از اول داستان دنبالش بود اونی که خودکشی کرده نیست ...اینجوری میشه که دوباره پرونده رو باز میکنن و تیم ویژه تشکیل میشه ...تو خلال تحقیق ، یه ناشناس به جین سانگ ویدئویی می فرسته که دارن جین وو رو میکشن و درواقع اون با تصادف نمرده بلکه کشته شده ...و اونجا بود که جین سانگ دنبال قاتل برادرش هم می افته ...و یه سری سر نخ ها میرسه که شوکه کننده بودن ...
     

     
    حالا زمانی که من باید داستان رو از اخر به اول تعریف کنم ، چون پیچش سریال یجوری بود که یهو همه چیز وارونه شدش :
     

     
    همونجور که گفتم دادستان چا یونگ وو خانواده پولدار و اشرافی داره و مامانش رییس بیمارستانشونه ، بیمارستان اونها یکی از معروفترین بیمارستان ها به شمار میره و کله گنده ها اونجا رفت وامد دارن ، درواقع چا یونگ وو نسل چهارم یه خانواده اشرافی و اینکه به سادگی بذارن بمیره درحالیکه مامانش دکتر خب براشون به غیر از افت، ناراحتی و افسوس زیادی به همراه داشته ، برای همین مامانه اومده یه پروژه راه انداخته تو بیمارستان ، اسم پروژه رو گذاشته " زندگی دوباره "...
     
    نمیدونم ، ممکنه کتاب " هرگز رهایم مکن " کازوئو ایشی گورو رو خونده باشین یا نه ولی تو اون کتاب یه یتیم خونه ای بودش که بچهای بی سرپرست رو اونجا به بهترین نحو بزرگ میکردن و از هر لحاظ بهشون می رسیدن مخصوصا سلامتی ...درواقع بچها رو بزرگ میکردن و بعدم وقتی به سن موردنظر میرسیدن اونارو برای اهدای اندام هاشون می فرستادن بیمارستان ، مثلا کلیه کبد هرچی که میشه اهدا کرد ، و اندام های اهدایی رو به پولدارا یا اشراف زاده میدادن ...
     

     
    فک میکنم حدس زده باشین که پروژه ی " زندگی دوباره " مامان چا یونگ وو چی بوده باشه ؟! دقیقا همین پروژه رو داشت انجام میداد منتها بدون خبر داشتن اهدا کننده ها ، مثلا یکی می اومد بیمارستان ازمایشی چیزی میداد اینا چک میکردن که با فلان سیاستمدار می خوره یا نه طرفو یه بلایی سرش می اوردن که بتونن به اندام هاش دسترسی پیدا کنن ، خلاصه دقیقا همین بلا رو هم سر جین وو اورده بودن ، حالا اصلا جین وو کی بود ؟!
    همونطور که گفتم حتما باید قلب کسی به یونگ وو پیوند میشد که هم خونش باشه ، از قضا بابای یونگ وو جوونی هاش چشمش زیادی هرز می رفته و هرجا یه بذری کاشته بوده ، یکی از اون بذرها همانا جین وو بوده ...
    مامان جین وو بعد از اینکه بچه دار میشه ، یه مدت میره شهری که مامان جین سانگ هست و اونجا پیش اون کار میکرده بعد یه مدت غیبش میزنه و جین وو رو مامان جین سانگ بزرگ میکنه ، مامان یونگ وو از اینکه شوهرش همچین ادمی و با زنای مختلف هست رو میدونسته و قایمکی مامانه جین وو رو با پول ازش دور میکنه ، خب مامانه هم جوون بوده و هنرمند ،می فرستنش فرانسه و میگن دیگه برنگرد کره و همش ساپورتش میکردن ، بچه شو رها میکنه .

     
    درواقع اینا همش دام و برنامه ریزی برای اهداف بزرگتره ...جین وو پیش اون خانواده تو یه شهر ساحلی بزرگ داشته میشده ،اینجا پرانتز باز کنم که مامان یونگ وو با همکاری یکی از زیردستانش که شخص خیلی متبحری بوده و قبلا ارتشی بودش ، این برنامه ها رو می ریخته ...یه دکتر اشنا هم می فرستن تو اون شهر که مداوم برنامه روزانه و سلامتی جین وو رو زیرنظر بگیره و به اینا گزارش بده ...
    اینجوری بوده که تو یه مقطعی دیگه میگن خیله خب حالا هم اهدا کننده امادگی اهدا داره و هم گیرنده ، همون شخص زیردست رو تو یه روز بارونی می فرسته سروقت بنده خدا جین وو و به قصد کشت می زنتش ... جین وو رو که میارن بیمارستان و عمل میشه درحال بهبود بودش ولی مامان یونگ وو میره از دستگاه جداش میکنه تا بمیره و بتونه قلبش رو بده به پسرش ...رسما یکی رو میکشن تا قلبش رو زوری بدن به یکی دیگه ... اینجوری میشه که یونگ وو بدون اینکه بدونه اهدا کننده قلبش کیه ، عمل میشه و تو امریکا بهبود پیدا میکنه و برمیگرده کره ...
     

     
    پارک کی یونگ هم یکی از همین پسرا بوده ، پارک کی یونگ وقتی مامان واقعیش میمیره از دوست صمیمی مادرش می شنوه که قرص هایی که مامانش می خورده باعث اعتیاد و مرگش بوده ؛ اون تحقیق میکنه و متوجه میشه که قرصایی که مامان یونگ وو به مادرش میداده اعتیاد اور بوده ، به این فک میکنه که چرا مامان یونگ وو باید مامان اونو بکشه ؟!
    یه روز که اتفاقی به اتاق خالی مامانه داخل میشه تو لپ تاپش نتایج ازمایشی رو میبینه که تو قسمت اهدا کننده اسم خودش نوشته شده بوده و تو گیرنده اسم یونگ وو ، ازمایش دی ان ای میگیره و متوجه قضیه میشه ...پارک کی یونگ طفلک تنهایی به این همه حقایق تلخ پی برده بود ...تو تحقیقاتش متوجه میشه که کسی دیگه ای هم برای این اهدا وجود داره و اون جین وو بوده، راجبه جین وو تحقیق میکنه و متوجه میشه که اونم برادرشه ...اون نقشه میکشه تا جین وو رو قاتل نشون بده تا اینجوری جین وو بیفته زندان تا مادر یونگ وو نتونه نقشه های شومشو اجرا کنه ...خودش از قضا به خاطر داشتن هپاتیت بی از صف اهدا کننده ها خارج شده بوده ...ولی وقتی جین وو به عنوان مضنون دستگیر میشه جین سانگ اونو از مضن اتهام مبرا میکنه ...و اینجوری میشه که نقشه های مادره رو روال پیش میره ...

     
    جین سانگ تو تحقیقات به این نتایج میرسه و متوجه این حقیقت تلخ میشه ، تو تحقیقات به پارک کی یونگ خبرنگار هم شک میکنن و درموردش تحقیق میکنن و وقتی خونه شو میگردن متوجه اثار جرم میشن ، پارک کی یونگ فرار میکنه و تو فرار زیردست مامانه یونگ وو می دزدتش و علی رغم اینکه رییس ینی مامان یونگ وو گفته بوده بکشش ، اونو تو یه خونه ای زندانی میکنه ...
     

     
    جین سانگ ، کی یونگ رو پیدا میکنه و کی یونگ همه ی حقایق رو میگه ...یونگ وو نمیخاست حقیقت رو قبول کنه که مادرش همچین ادمی و اینجوری نقشه کشیده تا قلب کس دیگه ای بدزده ، دست اخر دوربینی که توی اتاق جین وو تو بمیارستان بود رو نشونش میدن و متوجه میشن که تیر خلاص رو خود مامانه زده که باعث مرگ جین وو شده ...
    یونگ وو از اینکه برادرشو اینجوری از دست داده بود خیلی ناراحت میشه و از اینکه کی یونگ به جای اینکه وقتی حقیقت رو فهمیده بود به اون نگفته بود ناراحتتر ...خلاصه همه رو به دادگاه میکشونن و به سزای اعمالشون میرسن ...مامانه چشم سفید و وقیح بود و جرمش رو قبول نمیکرد و فک میکرد چون مادره پس حق داشته که این کارارو بکنه از طرفی پروژه ایکه به راه انداخته بود لو رفت و معلوم شد که چندین نفر دیگه رو هم اینجوری روشون نقشه کشیده بودن .... دست اخر تو دادگاه اعتراف کرد ...ولی اصلا حس شرمندگی و عذرخاهی و پشیمونی نداشت ...خیلی نفرت انگیز بود ...قاتل ...!

    تو این قضایا یکی از مقصرین اصلی بابای یونگ وو بود بس که سست عنصر بود همه کاراررو سپرده بود به زن عفریته ش و اونم اینجوری همه ی پسراشو برای پسر خودش سلاخی کرده بود ، درسته خیانت کار قبیحی ولی درهرحال این حق رو به زن اصلی نمیده که بره پسرای دیگه رو برای پسر خودش بکشه ، اونم با همچین نقشه های دقیقی ...هردو مادر بچها رو هم دک کرده بود به شکلی تا اگه یهو مردن کسی صاحب در نیاد ...مامان کی یونگ رو کشته بود ، مامان جین وو رو هم با پول خریده بود ، درسته مامان جین وو به خاطر پول بچه شو رها کرده بود ولی دلیل نمیشه که یکی بیاد بزنه بکشتش که ...خیلی ادم نفرت انگیزی بود از این زنایی که فک میکنن خیلی می دوننن و میخان رو بقیه سوار بشن و یجوری از بالا حرف میزنن و بقیه رو حساب نمیکنن اعتماد به سقفن ...حالم بهم میزد زنه ...این بازیگر همه جا اینجوری نفرت انگیز بازی میکنه ...
     

     
    درکل خییلی سریال قشنگی بود من فک نمیکردم سریالش انقد خوب باشه به خاطر نا این وو و بقیه بازیگرا زیاد بهش چشم نداشتم یهو از بی سریالی گفتم ببینم این چیه ...راستش نااین وو زیاد جذاب نی ولی تو این سریال به یه سری جذابیت هاش پی بردم ...خییلیا از بازیش بد گفته بودن ولی به نظرم ایرادی نداشت ...ایرادی هم اگه بود بیشتر به خاطر طرز نوشته شدن اون کاراکتر بود ، کلا یجوری بود سریالش که انگار احساسات رو زیاد دخیلش نکرده بود و اون احساس های همیشگی تو سریالا کره ای که مثلا یکی میمیره خودشوو جر میدن گریه میکنن و افسردگی و خشم و کینه و اصرار بر اینکه نه این کشته شده ، اینجور چیزای همیشگی توش نبود ...
     

    به نظر من تنها کسی که بازیش ایراد داشت یونگ جو بود ، این بازیگر نه تنها بازی بلکه قیافه ام نداره ...فک کن با ارایش اینه بی ارایش چی میشه ...جای شکرش باقیه خوش هیکله ...☘🙄 شاید تو سریالای گذشته ش بازی خوبی رو نشون داده بوده ولی اینجا هیچی همه جا یجور بود ، وقتی دزدیده بودنش وقتی به یه موضوع هیجانی میرسید وقتی به حقیقت رسیدن اصلا وقتی دادستان چا بهش گفت بیا ازدواج کنیم ...همه جا یه قیافه و ری اکشن داشت ...درسته برای نااین وو گفتم که شاید به خاطر کاراکترشه ولی کاراکتر یونگ جو رو اصلا انگار هیچیی براش ننوشته بودن فقط گفته بود تو دادستانی این دیالوگا رو بگو ...صفر صفر ... با اینحال تو جذابیت داستانی سریال تاثیری ان چنانی نذاشته بود بازی ها ...شاید تو این برحه برای من اینجوری بود شاید یه وقت دیگه میدیدم منم اذیت میشدم ...ولی اینجوری نبودم خدا رو شکر ...

     
    فک میکنم سریالی که کمتر تو درحال پخشی ها دیده شده باشه ...او اس تی خیلی قشنگی هم داشت که بهتون پیشنهاد میکنم حتما گوش کنین از اینجا :
     
     
    اهنگ : 
     
  • نظرات [ ۲ ]
    • پنجشنبه ۳۰ شهریور ۰۲