قالب

سریال کره ای در حال پخش :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۷۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای در حال پخش» ثبت شده است

سریال کره ای معجزه miracle

عرض کنم به خدمتتون که یه سریال دیدم به اسم معجزه miracle از این سریالای رویای ایدل شدن و فن یه ایدل بودن .

مث سریال کره ای تقلید . ⬇

 

سریال کره ای معجزه MIRACLE

سریال کره ای معجزه miracle ، با بازی هی یانگ و چانی SF9 .

 

سریال کره ای معجزه MIRACLE

از راست : هی یانگ "در نقش شی وو " ، چانی " در نقش لوییس " 

 

درمورد دختری به اسم سورین که دبیرستانی و فن یه خواننده ای به نام لوییس هه که کره ای امریکایی و تو امریکا دبیو کرده  و کلی ترکونده مثل بتس BTS ، سورین هم دوس داره ایدل شه و کلی تمرین و اودیشن و اینا . میگه بعد از دیدن لوییس ارزوی خواننده شدن ، کرده . کارشم خوبه و بعید نی به زودی یه جا برش داره و به عنوان کاراموز اونجا شروع به فعالیت کنه . سورین یه دوست و همکلاسی پسر ؛داره به اسم شی وو و یه دختر دیگه هم تو دایره ی دوستیشون هست اسمش یادم نی .اون دختره از شی وو خوشش میاد و شی وو از سورین . ولی بعدها وقتی اون دختره متوجه عشق زیبا و پاک و صادقانه ی شی وو میشه ازش دست میکشه و فقط دوست باقی میمونه . شی وو زرنگ کلاسه و رویای خاصی نداره درسش خوبه فقط  . ولی چون سورین رو دوست داره تو فن گیرلی هاش همراهیش میکنه با اینکه از لوییس خوشش نمیاد و همش میگه اخه این پسره چی داره که تو عاشقشی و این چیزا . 

 

 سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

بالاخره بعد مدتها لوییس قراره برای اولین بار بیاد کره و فن میتینگ داره . فن میتینگ هم دزدی بیش نیست فن ها باید بیان البوم بخرن ببینن تو البوم عکس لوییس رو پیدا میکنن یا نه اگه پیدا کنن همون میشه بلیت فن میتینگ . سورین میره 50 تا البوم میخره و شی وو یه دونه ، شی وو با اینکه یکی میخره اسمش در میاد و قرار میشه برن فن میتینگ .

 

سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

حالا شب قبل که لوییس اومده کره ؛ میخاد بره کره رو برگرده که منیجر و مدیر دزد کلاشش ، بهش اجازه نمیدن . حتی پولاشم دست خودش نی . خلاصه یجوری از هتل فرار میکنه و تو راهش میخوره به سورین که سوار دوچرخه بودش ، چون دارن دنبالش میکنن که بیان بگیرنش ، با دوچرخه ی سورین و خود سورین فرار میکنه میره یه گوشه پارکی جایی ، اونجا رسما قیافه ش تابلوعه که کیه ، دختره گیج متوجه نمیشه که این اوپاشه . حتی براش یه دهنم میخونه براش رقص اهنگشو هم یاد میده ولی گیج بود خلاصه دختره . خلاصه . 🤦‍♀️🤕

 

 

سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

فرداش لوییس منتظر میشه که این دختره که فنش بود بیاد فن میتینگ و ببینتش و بهش بگه که دیدی پسر دیشبیه 😁من بودم که دختره نمیاد . 

چرا نمیاد ؟ شب که داشتن با شی وو ، دوچرخه میرفتن فن میتینگ تصادف میکنن . سورین به گوشش اسیب می رسه و بعضی اوقات زنگ میزنه وقتی استرس داره و اینا . مدام نیست حلاصه مث من ....🙄🤦‍♀️😶🤕 جالبه شی وو تو تصادف چیزیش نمیشه فقط دختره رو می برن اتاق عمل ! 🙄😄

از اون موقع سورین ایدل شدن و فن لوییس بودن رو می بوسه میذاره انباری . واقعا چرا ادم باید فن بودن رو بذاره کنار من اصلا درک نمیکنم . خیلی عجیب بود رفتار دختره ، تصادف تو چه ربطی به اوپات داره ؟ حالا بیایم بگیم که چون داشتی میرفتی اونجا اینجوری شد به فال بد میگیری و دیگه فن این نمیشی ولی بالاخره یخورده بهش احساس داری هنوز یا اهنگشو که گوش میدی . نمیدی ؟ یا وقتی تو واقعیت ببینی یاد قدیمات نمی افتی ؟ دختره خیلی شخصیت عجیب و به معنای واقعی کلمه کسخل بود . 🤐🤭😎

 

 سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

حالا اصلا بگیم تو دیگه فن لوییس نیستی ؛چرا ایدل شدن رو گذاشتی کنار ؟ 

خلاصه ...تا میزنه این تصادف میکنه یهو شی وو میگه من میرم رویای تورو ادامه میدم ایدل میشم .اخه رویای این به تو چه ؟ تازه دختره حسودیشم میشه .  درحالیکه اصلا به ایدلی و اینا علاقه ای نداشتا . 5 سال میگذره و شی وو خواننده ی معروفی شده و سورین تو همون کمپانی ویدئو های پشت صحنه ی گروه شی وو اینا رو می سازه و تو کارش خوبه . 

 

سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

 

بعد داستان اینجوری میشه که مدیر کمپانی میخاد شی وو فعالیت سولوش رو شروع کنه و میخاد شی وو با لوییس البوم همکاری بده . لوییس با یه دست لباس شلوار پامیشه میاد کره و کمپانی همه چی بهش میده . خبر همکاری که میاد بیرون ، یهو خبر شوکه کننده میاد که لوییس 3ساله که مالیات نداده و خدا وون ، مالیات نداده داره . دادگاهی و اینا . و لوییس از این موضوع چیزی نمیدونه . کاشف به عمل میاد که منیجر و مدیره مالشو کشیدن بالا و خبر فرار مالیاتیشو دادن بیرون که اسمشو خراب کنن و نذارن تو کره هم فعالیت کنه ، چرا چون نمیخاسته دیگه با اونا همکاری کنه و قرارداد امضا کنه . خلاصه از شانس کمپانی کره ایه خوب از اب در میاد و پشتش در میاد و بعد از عذرخاهی از ملت بهش میگه یه مدت خودتو نشون نده ، بعدش چون هیچ جایی نداشته بره و کمپانی به جای اینکه بهش جا بده ، سورین که می بینه بدبخت تو خیابوناس اونو میبره خونه ی خودشون . اینجوری باهم همخونه میشن . خونه ی مامان باباش ها . 

 

سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

بعد دیگه بقیه داستان رابطه ی شی وو و سورین که سورینو دوس داره ولی هی دست دست میکنه نمیگه و بعدشم لوییس متوجه میشه و خودشم یه نیم نگاهی به سورین داره ولی میکشه کنار و بعدشم اینکه یهویی رییس کمپانی به سورین میگه تو چرا ایدل نشدی بیا باز فعالیتتو شروع کن و اینا و سورینم میاد خواننده میشه . زرتی ! البته خب نه به زرتی بودن و مسخره بودن خواننده شدن موک ها تو

سریال 🧡 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  🧡 عشق شی وو به سورین هم مالیده میشه . اخه جمع دوستیشون با اضافه شدن لوییس خیلی خوب شده بود حیف بود به خاطر عشق از هم بپاشه . 

 

 سریال کره ای معجزه MIRACLE

 

لوییس خیلی شخصیت بامزه و باحالی داشت . خیلی ساده بود و به خاطر سادگیش بود که کمپانی ازش سواستفاده داشت میکرد . وجودش تو سریال ،باعث شد داستان خیلی جذابتر و بامزه تر بشه و صحنه های خنده دار و کیوتی رو ساخت . 

شی وو هم خیلی جذاب و اقا بود فقط این دست دست کردنش تو ابراز عشقش رو زیاد خوشم نیومد . ولی نگاهاش و ابراز عشقش خیلی قشنگ و جنتلمنانه  بود . 🥰 

سورین دختر بدی نبود ولی شخصیت کسخلی داشت کلا . تو تصمیم گرفتی دیگه ایدل نشی پس چرا وقتی بهت پیشنهاد دادن بازم دلت لرزید !؟ خب اگه میخاستی چرا اون موقع ادامه ش ندادی ؟ اخه وز وز گوش اونم هر از گاهی هم شد دلیل ؟ کاراکترپردازی خوبی نداشت.  

سریال کره ای معجزه MIRACLE

خیلی هم گیج بود ادم چطور ممکنه یه پسری 15 سال هی حرف از اینکه به خاطر تو همه کار میکنم و فلان و اینا بزنه بهش بعد تو نفهمی که این پسره عاشقته ؟مگه میشه !؟ مگه داریم ؟ چجوری یک بارم تو ذهنت حتی بعد از اینکه شی وو ایدل شد چطور میشه بهش چشم نداشته بوده بشی ؟ مثلا بگی شی وو هم پسر خوبیه ها ، اقدام کنم . شاید اگه یخورده از حالت دوستی نرمال خارج میشد دختره؛ پسره هم شجاعتشو جمع میکرد و زودتر اعتراف میکرد . دراون حالت اگه زودتر میسر میشد گفتن عشقش ، وقتی بعدا لوییس به جمع دوستیشون اضافه شد خب میدید که دختره دوست پسر داره و دلش یه لحظه نمی لرزید . البته یه جاهایی نشون دادن که دختره هم داره حس داشته میشه ، ولی دیگه اخر سریال سمبل کردن . 

از طرفی رفتارش با لوییس اصلا مث فن نبود . واقعا چجوری میتونی اوپاتو جلو روت بایسته و فقط یه عینک دودی بزنه و تو نفهمی این همون پسره ؟ جلل الخالق ...مگه میشه ؟! مگه داریم ؟! بعد وقتی میاد یه اهنگ محشر میخونه جلو روت تو مث بت فقط نگا میکنی ؟ 😶🙄

آی اِم 💚معرفی اوپا 아이엠  💚 تو مترو با اون همه استتار سوار میشه ، مونببه ها می شناسنش و بهم علامت میدن مثلا ما تورو شناختیم . مونببه ها علامت دارن اخه . دستاشون V میکنن رو به روی هم قرار میدن . اینجوری : 

 سریال کره ای معجزه MIRACLE

 یک عدد مونببه ی خوش شانس که داشت با 💚اوپاهای مونستااکس💚 چت میکرد . 

...

سریال قشنگ و فضا و حسش مث کی دراماهای قدیم بود . ولی کاش کسخلی دخترارو تو سریالا کم کنن . خدایی انقد گیجن ؟ 

این سریال رو اتفاقی نگاهش کردم . اولش میخاستم سریال دوباره زندگی ، با بازی لی جونگی رو نگاه کنم ، دیدم اینم تو فولدر هست فک کردم خاهرم ریخته برا من ، گفتم بذا اول اینو ببینم انگار ابه .دوساعته تمومش کنم . چی شد ؟فک میکنم از عصر  تا ساعت 3 صب نشستم نگاهش کردم تموم کردمش . تو زمان نگا کردنش خیلی خندیدم کمدیش واقعا باحال بود .

پسرای SF9 واقعا باحالن . چانی برخلاف قیافه ش که یخورده یبس به نظر میاد؛ خیلی کیوته تو اینجور کاراکترا ، خیلی بامزه بود . بعضی صحنه هارو دو سه بار میدیدم . رابطه ش با شی وو تو سریال خیلی بامزه بود . هی سر به سر میذاشت و اینا . شی وو هم بااینکه پوکر بود ولی بامزگی های خودشو داشت . کلا رابطه هاشون تو سریالا خیلی قشنگن . فک کن چقد باحال میشه سه تا دوست صمیمی باشین و برین تو یه شرکت کار کنین و باهمم خوب باشین . به قول اون اون همگروهی شی وو انگار نه اینگار سرکارن . اومدن خوشگذرونی . 😎😄

تو واقعیت شی وو "هی یانگ " میشه هیونگِ چانی ، بزرگتر از چانیه ، چانی مکنه س تو SF9 ، بعد تو سریال برعکس بود ، همشم به شی وو میگفت به من بگو هیونگ ! خیلی باحال بودن . 😁🤣 اما خب بخایم نسبت به سابقه کار تو بازیگری حساب کنیم چانی سونبه ی هی یانگ میشه . چون از بچگی تو سریالاس . 

 اهنگای سریالم قشنگ بودن همشون من این دوتارو خیلی قشنگ بودن  خوشم اومد . درواقع اون اهنگی که لوییس برای کامبکش تو اون برنامهه خوند هم خیلی قشنگ بود ولی اون بیرون نیومده حیف . 

 

▶💜 01. Cha Ni (SF9) - Shining Star 💜

▶💜  02. BLITZERS - For You 💜 


💟 مطالب پیشنهادی 💟  " رو وون " (˶ᵔ ᵕ ᵔ˶)

💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟

💟 سریال کره ای دلال ازدواج 💟

💟 سریال کره ای در حال پخش  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۱ فروردين ۰۳

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    سریال کره ای قمارباز تو دوره ی امپراطور سوک جونگ  پدربزرگ ولیعهد سادو می گذره .تو  صفحه ی سریال 💚 سریال کره ای نقاش باد ها  💚 مفصلا راجبه ولیعهد سادو Crown Prince Sado توضیح دادم .  سریال راجبه شورشی به اسم ای اینجوا ،  که شخصی به همین اسم که از جناح سورون بوده ؛سردسته اش بوده .

    همه ی خانواده ای این جوا به دستور امپراطور کشته شدن  و اون میخاد انتقام بگیره ، درهمین راستا ؛ زنی به اسم پوک سون آ " این کلمه ینی هلو " رو که خدمتکار کاخ بوده با نقشه جلوی امپراطور سوک جونگ قرار میده و امپراطور عاشق اون زن میشه .

    ولی اون زن ، شوهر داره و شوهرش قمارباز قهاریه . درواقع اشراف زاده بوده ولی از اشراف زادگی براش فقط اسمش باقی مونده . امپراطور که عاشق این زن شده میره با این مرد قمار بازی میکنه و دست اخر مرده برای اخرین بار که میخاد شرط ببنده زنشو پیش میکشه و میگه رو زنم شرط میبندم . اینجوری میشه که زنش میشه زن امپراطور . خلاصه بعد از 6 ماه زن یه پسر به دنیا میاره ولی چون براشون غیرقابل قبول که یه بچه 6 ماهه به دنیا بیاد و سالم و زنده باشه، زن مجبور میشه اون بچه رو بفرسته پیش شوهر قبلیه ، چون میدونه که این بچه ، بچه ی امپراطور نی . امپراطورم خودش شک میکنه به این موضوع . میگذره و باز بچه دار میشه و این بار شاهزاده یون این گون ،" بابای ولیعهد سادو "  به دنیا میاد . 

    پسری که بیرون فرستاده اسمش بک ده گیله . اون خیلی شانس داره و خط عمریش بلنده و تو طالعش هست که امپراطور میشه .

    ای این جوا این رو دست اویز و میخاد اون پسر رو به امپراطوری برسونه ولی دست سرنوشت بک ده گیل و برادر شاهزاده ش رو روبه روی هم قرار میده و اونا باهم دوست و میخان باهم ای این جوا رو بگیرن . چون اون یه خیانتکاره . 

    این داستان سریال بود . 

    حالا بیاین نگاهی به تاریخی که داستان سریال درش میگذره بندازیم : 

    شورش ای "یی" این جوا ، 이인좌의 난을 ، ای این جوا کی بود و چه کرد ؟!

    ای این جوا ، نسل نهم از پسر چهارم امپراطور سجونگ بوده . اون تو دسته ی سورون ها " زمان چوسان کلا درباریا دوتا جناح داشتن سورون و نورون " ولی افکارش با نورون ها هم همسو بوده . اون  نقشه ی خیانت کشید و این دوجناح رو باهم متحد کرد ولی دست اخر خیانتش شکست خورد و اعدامش کردن . بعدها اسم اون رو از شجره نامه ی خانوادگی شون حذف کردن . درواقع وقتی اعدام شده 34 ساله بوده . ولی تو بیشتر سریالا به دلیل اینکه اون سردسته ی خیانتکاراس و مغز متفکره پیر نشونش میدن . که اصلا خب چه ربطی داره مگه هرکی مغز داره ، پیره ؟ 

    این شورش سومین شورش بزرگ در زمان چوسانه . وقتی ولیعهد  کیونگ جونگ پسر اول امپراطور سوک جونگ که تو سریال نشون داده میشه ، یهویی میمیره ، این نظریه که توسط برادر ناتنی ش ، یانگ جو یا یونگ جو ، در سریال با بازی یئو جین گو ⬇ ، مسموم شده از سمت ای این جوا نشات و بزرگ میشه و اینجوری میشه که نقشه ی خیانتی که سالها کشیده بود رو عملی میکنه . با اینحال یانگ جو این شورش رو سرکوب و 50 سال فرمانروایی میکنه . و عمر به تخت نشستنش از بقیه ی امپراطور های چوسان بیشتر بوده .

     سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    هنگامی که پادشاه یانگ جو  پس از مرگ کیونگ جونگ به سلطنت رسید، جناح سورون به شدت توسط جناح نورون که قدرت را به دست گرفته بود  تضعیف شد. در نتیجه، گروه سورون که بیرون رانده شد، سوء ظن شدیدی را در مورد مرگ مرموز کیونگ جونگ ایجاد کردند  و این تصور که یانگ جو ، کیونگ جونگ را مسموم کرد، به تدریج گسترش یافت. و در نهایت، او طرحی را برای سرنگونی دولت به نام انتقام پادشاه کیونگ جونگ ،  آغاز کرد.

    یانگ جو  پادشاهی بود که به مدت 52 سال حکومت کرد، یعنی یک دهم از 500 سال سلسله چوسون.

    حالا قراره ببینیم که "سوک جونگ " کی بوده .

    سوک جونگ که ایشون ⬇ نقششو در سریال کره ای  قمارباز بازی کرده ، 12سالگی بعد از مردن پدرش به تخت می شینه . اینکه یه پسر 12 ساله به تخت بشینه اولین بار در تاریخ چوسان اتفاق افتاده . چون پسرا در اون زمان 15 سالگی بزرگسال حساب میشدن و مادر و مادربزرگش زنده بودن و میتونستن نایب السلطنه بشن ولی اون به تخت نشسته و درباریان هم به شکل عجیبی اینو پذیرفتن . اون تنها پسر بود و برادر دیگه ای از مادر دیگه ای نداشت . همچنین به واسطه ی رابطه ی خوبش با جناح نورون تونست سریع به تخت بشینه .

     

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

     

    سوک جونگ شخصیتی تندخو و بی رحم و خونسرد  داشت و پادشاهی بود که در طول 46 سال سلطنت خود از قدرت سلطنتی بسیار قوی در روابط خارجی بی شماری برخوردار بود. سوکجونگ دارای چهار ملکه بود که از این بین دومین ملکه ، ملکه اینهیون، و سومین ملکه جانگ اوک جونگ یا جانگ هی بین ،  بود. برخلاف سایر پادشاهان، او به دلیل استفاده فعالانه از همسرانش به عنوان راه حلی برای مسائل سیاسی شناخته شده است.

    یکی از مهم‌ترین سیاست‌های او برای ارتقاء سطح حکمرانی و تقویت اختیارات خودش، عوض کردن مداوم جایگاه دو جناح سیاسی غالب (جناح‌های موسوم به غرب و جنوب) در راس قدرت بود؛ سیاستی که در تاریخ کره از آن به عنوان «هوانگوک» یا «چرخش دولت» تعبیر شده است. او در دوران سلطنت خود اجازه نداد که یکی از جناح‌ها به طور کامل بر همۀ امور مسلط شود تا بتواند سررشتۀ اصلی قدرت را در دست بگیرد.

    سلطنت سوک جونگ رو با امپراطور یونگسانگون  연산군 مقایسه کردن . از لحاظ تندخویی و حذفیات مخالفان . گرچه میگن که سوک جونگ خیلی قدرتمندتر از یونگسانگون بوده .

    ملکه این هیون و ملکه جانگ اوک جونگ دوتا از ملکه های مهم سوک جونگ بودن که اون برای حذف درباریانی که باهاش مشکل داشتن از اونا  استفاده میکرد . و بعد هم که می دید اونا زیادی قدرتمند شدن مجازات شون میکرد . حتی گفتن که خود سوک جونگ بوده که پسرش ولیعهد کیونگ جونگ رو مسموم و کشته چون می ترسیده اون مثه یونگسانگون بشه و بعدها بخاد برای انتقام مادرش که کشته شده بود ، تو قصر حمام خون راه بندازه .

    کلا دوره ی سوک جونگ دوره ای بود که هرسری به یه جناح غش میکرد یه سری طرف نورون ها رو میگرفت و اونارو تحریک میکرد تا مخالفین سورون رو بکشن و یه سری سمت سورون غش میکرد و میذاشت اونا این سری نورون ها رو بکشن و اینجوری مخالفاشو سرکوب میکرد . و جامعه یجوری شده بود که همش تو شک و خیانت و لو دادن هم و خون رو با خون شستن زندگی پیش میرفته .

    وقتی زن اول سوک جونگ میمیره ، ملکه این هیون که اون موقع 14 ساله بوده و نسبش به نوه ی امپراطور سونگ جونگ میرسه ، ملکه ی سوک جونگ میشه ولی از اونجا که سوک جونگ ،صیغه جانگ اوک جونگ رو هم داشته وقتی ازش بچه دار میشه و کیونگ جونگ به دنیا میاد و ولیعهد میشه ،  اونو به مقام ملکه ای می رسونه و این هیون رو مقامش پایین میاره . این کار با مخالفت نورون ها روبه رو میشه و میگن که ملکه هنوز جوونه و شاید به زودی اونم بچه دار شه و اینا ،  ولی سوک جونگ همرو حذف میکنه . 

    بعدشم ملکه این هیون و خانواده ش رو تبعید میکنه . بعد 5 سال سوک جونگ از کارش پشیمون میشه و درصدد میشه تا این هیون رو به جایگاهش برگردونه . این هم یه واقعه ی جداگونه ای داره . از اون طرف چون یه صیغه جدید پیدا کرده صیغه چوی سوک بین ، که تو سریال اول اسمش پوک سون آ بود ، و اون صیغهه از علاقمندان ملکه اینهیونه ،درواقع اون یکی از خدمتکارای خانه زاد ملکه اینهیون بوده که باهاش به قصر اومده بود ، سر یه مسائلی به اون سمت غش  و ملکه جانگ رو میذاره کنار ، وقتیم ملکه اینهیون رو برمیگردونه ؛از اونجا که نمیشه دوتا ملکه باشه ، میخاد بازم ملکه اینهیون ملکه باشه که بازم دعوا پیش میاد که ینی چی نمیشه مادر ولیعهد ،ملکه جانگ اوک جونگه و فلان  . یک عالم کشت و کشتار این وسط رخ میده و دست اخر ملکه اینهیون ، ملکه میشه .

     پنج سال بعد و در سال ۱۶۹۴، حزب جنوبی نقشه تصفیه سیاسی دیگری را بر علیه حزب غربی کشید و آنها را به توطئه برای بازگرداندن ملکه اینهیون عزل شده متهم کرد. این درحالی بود که سوکجونگ از غزل ملکه اینهیون پشیمان شده بود و بانو سوک از خاندان چوی (بانو چوی) را که متحدی برای ملکه اینهیون و حزب نورون بود، مورد لطف قرار می داد. سوکجونگ که از اقدام حزب جنوبی برای پاکسازی سیاسی غربی ها عصبانی شده بود، ناگهان اقدام به تصفیه سیاسی جنوبی ها و برگرداندن حزب غربی به قدرت نمود. حزب جنوبی دیگر هرگز نتوانست بعد از این واقعه که گاپسول هوانگوک نامیده می شود، خود را احیا کند. سوکجونگ ملکه جانگ را تا عنوان بانو جانگ هوی بین تنزل رده داده و مجددا ملکه اینهیون را منصوب کرد. بانو جانگ سرانجام به دلیل نفرین ملکه اینهیون که به مرگ او انجامید، با سم اعدام شد. حزب سورون از ولیعهد هویسو (یی یون) که پسر بانو جانگ بود حمایت می نمود در حالیکه حزب نورون از پسر بانو چوی، شاهزاده یونینگ (یی گئوم) که بعدها با عنوان پادشاه یونگ جو به تخت نشست، حمایت می کرد. ملکه اینهیون و ملکه این وون که به تازگی منصوب شده بود، بدون فرزند بودند.

    مامان امپراطور یانگ جو ، خدمتکار قصر بود.  چون سوک جونگ می بینه که اون به ملکه اینهیون خیلی علاقه نشون میده ازش خوشش میاد و صیغه ش "صیغه سوک بین " میشه .اتفاقا تو سریالم پوک سون آ با گذاشتن کفش و گل جلوی قصر ملکه اینهیون بوده ش که امپراطور رو می بینه .  اونو به اسم دونگ یی ، هم می شناسیم . گرچه من سریال دونگ یی رو ندیدم . بالاخره نفهمیدم این دونگ یی ؟! یا اونی که تو سریال سراستین قرمز بود . ؟!

    خلاصه ،امپراطور یانگ جو همیشه برای اینکه مامانش خدمتکار بوده مورد تمسخر و اینا قرار می گرفته . و اگه کسی تو قصر راجبه مادرش چیزی میگفت اینو به منزله ی توهین تلقی میکرده . ملکه این وان ،ملکه ی سوم سوک جونگ ،" اینهیون میمیره "  یانگ جو رو به فرزندی قبول میکنه و درواقع چون اون اینکارو میکنه اون میتونه گزینه ی بعدی برای امپراطوری شه وگرنه مامان خدمتکارش رو دست اویز میکردنو بازم سورون و نورون اشوب به پا میکردن .ملکه این وان خیلی از یانگ جو دفاع میکنه تو دوره ی سلطنتش . 

    یانگ جو وقتی امپراطور میشه تقریبا مث پدرش و امپراطور یونگسانگون ، میزنه هرکی زر مفت می زده رو میکشته ، اون مث پدرش تندخو بوده ، بعد از اینکه اشوب های ای این جوا و سورون ها رو میخابونه ، و پسرش تو بچگی ، تو همین اشوب ها  کشته میشه . اون از قبل هم تندخوتر میشه . بعد از اینکه تو 40 سالگی دوباره بچه دار میشه که پسرش سادو منظورمه ، با سادو بدرفتاری میکنه به عللی که تو پست، سریال کره ای نقاش باد ها توضیح دادم . دست اخرم که اگه سریال کره ای سراستین قرمز رو دیده باشین نوه اش ولیعهد میشه و الی اخر . 

    تاریخی که تو سریال نشون میده و شورشی که ازش یاد کردم درواقع تو دوره ی امپراطور یانگ جو اتفاق افتاده ولی تو سریال از دوره ی سوک جونگ نشون میده کینه توزی رو تا  یانگ جو . راستش سریالش خییییییلی اب بود و زیادم جذاب نبود... من بیشتر به خاطر یئو جین گو نگاهش کردم . از نقشای امپراطور هایی که میزنن می کشن و اینا خوشم میاد . این ینی امپراطور! به نظرم .

    برگشت به وزیره گفت فلانی دیگه نمیخام قیافتو ببینم . یارو گفت ینی میگی دیگه نیام قصر ؟! گفت نه میخام اعدامت کنم . 😁 خیلی باحال بود . 

    ☘ مرتبط با این سریال ☘

    ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘

     سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘ 

    به نظر من کسی که شورشی هست و ذهن خیانتکار رو داره رو باید تو نطفه خفه کرد . این امپراطورم اینجوری بوده . ولی خب چون زن بارگی نکرده و انتقام مامانشو نگرفته اسمش بد نشده . ولی اون یونگسانگون نگون بخت چون انتقام مامانشو داشته میگرفته اسمش تو تاریخ بد در رفته . ریدم به تاریخ نویساشون. اتفاقا تو این سریالم یانگ جو تاریخ نویسارو اورد و گفت هرچی من میگم رو بنویسین . قانون منم . قانون ینی امپراطور . 

    شورشی و خیانتکار که تو سریال می سازن دیگه عن خباثت رو در میارن . طرف این همه خیانت کرده، توام امپراطوری مگه دوره ی معاصره که دنبال محاکمه کردن هستین بزن زود بکشش دیگه ،هی دست دست میکردن . خیلی مسخره و اب بود .

    وقتی امپراطور ادم فرستاد ای این جوای عوضی رو  بکشن ، برگشته میگه امپراطور ادم فرستاده یه ادم معمولی رو بکشن ؟! بعد که نتونست بکشه خودش پاشد رفت یکی از پسرای امپراطور که تو بیرون قصر زندگی میکرد رو کشت . مسخره . بعد هیشکیم پی اشو نگرفت که شاهزاده چی شد مرد ...تا اخر مردک زنده بود .

    دیگه عصابمو بهم ریخت همشو زدم جلو . اخه عوضی بازی ام تا یه حد . وقتی نمیتونی داستان رو تا ته جذاب پیش ببری اولا گوه میخوری 24 قسمت درست میکنی دوما تاریخ رو درست حسابی درست کن که وقتی زدی شورشی رو تو قسمت 20 که هنوز امپراطور اولیه زنده س کشتی ، اشتباه تاریخی پیش نیاد تو سریال که مردم کسخلتون بیان بگن عه فلانی تو دوره ی امپراطور سومی مرد چرا اینجوری ساختین و فلان . 

    یئو جین گو خیلی خوب بازی میکنه نقشای این مدلی رو ،اوایل خییلی هول بود با اینحال چون شبیه امپراطور بود خلق و خوش ، امپراطورم ازش خوشش می اومد و خیلی بهش بها داد . زرنگ بود ولی باید زرنگیش رو میگرفتی و صیقل میدادی و بهش میگفتی اینجوری انجام بدی بهتره . 

    پرنس اسیا ⬇ که معرف حضورتون ممکنه باشه جانگ کیونگ سوک ، هم بازی یه دست و خوبی داشت ولی نقشش خیلی مسخره بود .

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    هوا برش داشته بود که میتونه امپراطور بشه. وقتی به گدا و رعیت هی برسی و بهشون نون بدی خب معلومه از تو خوششون میاد دیگه . امپراطور که نمیتونه بیاد دونه دونه تو دهن رعیت نون بذاره ،یخورده خودشونم باید تلاش کنن یا نه . یه مشت سست عنصر قمارباز بودن مردم ، هی قمار میکردن می باختن بعد مجبور میشدن خودشونو برده ی اون کله گنده هایی که قمارخونه رو اداره میکنه بشن ، بعدشم مینداختن تقصیر امپراطور . 

    امپراطور " سوک جونگ " هم خیلی شخصیت زرنگ و تیزی داشت . اولین باره که از نقش این بازیگر تو یه سریالی خوشم میاد . طرز حرف زدنشم خیلی باحال بود . من حتی به خواجه هاشم چشم داشته شدم . 🤪😄🤦‍♀️

    اصرار بی جای ای این جوا به پسر امپراطور بودن بک ده گیل و اینکه تا اخر زنده نگه داشته بودنش خیلی عصاب خورد کن  بود . مخصوصا اونجا که محافظ امپراطور نتونست ای این جوا رو بکشه ولی اون رفت شاهزاده رو کشت انقد مسخره بود که حد نداشت . شاید  اگه همین موارد رو بدون اب بندی و صحنه های اضافی قمارکردن و ادمای مختلف که تو قمار دست دارن و غیره می ساختن سریال تاریخی باحالی میشد ولی خب نشده بود . بااینحال چون نمیتونم جلوی کنجکاویم رو بگیرم چندصفحه ای تاریخ خوندم . که خلاصه ش رو براتون گذاشتم . 

    سریال کره ای قمارباز 대박 The Royal Gambler

    این منم ، وقتی میخام تاریخ بخونم . 

    🍀🍀🍀

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 سریال کره ای کیمیاگر روح فصل دو 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 سریال کره ای تاریخ اسیدال یا ارتدال  💚سریال کره ای کیمیاگر روح فصل یک 💚 اهنگ کره ای HANDSUP  از گروه قدیمی BAP 💚سریال کره ای ممنوعیت ازدواج 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚سریال کره ای قاشق طلایی  💚

     

     

  • نظرات [ ۵ ]
    • پنجشنبه ۹ فروردين ۰۳

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir 로얄로더

    سلام من اومدم با یه پست جدید با یه سریال کره ای جدید .

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더

    ببینین کی اینجاست ؟ بله لی جه ووک که در سریال  💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚  نقش جانگ اوک رو به زیبایی فوق العاده ای ایفا کرد حالا در سریال ، چی بود اسمش ؟ اها سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더 ، نقش هان ته او رو داره . هان ته او یه بدبخت بیچاره ای که باباش حروم زاده س ، مامانش رفته خودشو راهب کرده و از دست باباش قایم شده و خودشم رفته تو یه کوره دهاتی اونجا قایم شده. حالا دقیق نفهمیدم باباش چی شد .

    ولی خودش میره مدرسه تا سال اخر رو تموم کنه و با کانگ این ها پولدار اون دهات که فرزند نامشروع یه یاروی خیلی پولدار تو سئول هست ، اشنا میشه و یه اتفاقایی می افته و اینها و ته او باهم دوست میشن . اینها از هوش و زرنگی ته او میخاد استفاده کنه تا بتونه خودشو وارد دم و دستگاه باباش کنه . اون از ارث محرومه و تو کمپانی هم نمیتونه وارد بشه ولی پول و هرچی بخاد تو دست و بالش گذاشتن . اره خب اینجورین کره ای ها از پول دریغ نمیکنن . حتی اگه بچه رو نخان . خلاصه . زمان میگذره و بزرگ میشن و ته او داره تو یه خونه ی بالاپشت بومی معروف تو سریالای کره ای زندگی میکنه که ساختمون رو به روش هم یه دختر زندگی میکنه .

    دختره کیه ؟ یه شیربرنج خالص . داستان از اینجا به سمت زاقارتی پیش میره . 

    ته او با یه هکر نابغه که انگار کره ی شمالیه رابطه داره و هراطلاعاتی بخاد براش جور میکنه طرف . از طرفی این خیلی زرنگه و از همه چی سر در میاره . یه طرح داده برای کمپانی بابای اینها ، و اون طرح خیلی طرح خوبیه و تو فکر هیشکی جز هان ته او نرسیده و خلاصه یجوری اب تو اب وارد دم و دستگاه بابای اینها میشه . دختره هم همینطور . بعد اینا مثلا عاشق همن . چیه چیه دختره مامانش عوضیه و قرض بالا میاره ، شرخرا میان دانشگاه دختترو کتک و اینا قهرمان عاشق پیشه هان ته او وارد دعوا میشه و از دختره دفاع میکنه و بعد عاشق هم میشن . 🙄😶 انقد عشقشون مصنوعی و اصلا دیده نمیشه منو یاد سریال ایرانی ها می ندازه گاهی . خیلی نچسبه دختره . خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییییییییییییییلی. 

    خلاصه باز یه سری اتفاقات اب تو اب می افته و اینها رو به عنوان پسرش قبول میکنه یارو؛ و وارد خونه و دم دستگاه میشه . بعد اها اینو نگفتم ، اینها می بینه که ته او از اون شیربرنج خوشش میاد میره با شیربرنج یهویی کیس 😘 میره و شیربرنج هم با کله افتاده تو کندوعسل چرا پس بزنه خلاصه اینا عروسیم میکنن ولی از اونور قلبش فقط با ته او عه . 🤢 

    اوپام لی جی هون که تو سریال   💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرف حضورتون شد ،  پسر دوم باباهه س . که خیلی موفق بوده و اینا نمیدونم چی به چی میشه ؛ ته او پته شو می ریزه رو اب و باباهه پسرشو میذاره کنار . مسخره مسخره . مردک عوضی مال و اموالت رو نمیخای بدی به بچه هات به کی میخای بدی ؟ به یه پسر عوضی گدا گودوله و یه دختر پتیاره که فرسنگ ها با تو غریبه س ؟ حقته همچین ادمایی بیان تلکتون کنن . حروم زاده ها . همچین ادمایی واقعا وجود دارنا .

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더

    هربلایی سرشون بیاد حقشونه ولی مشکل اینجاست که این بچها هستن که خیلی ضربه می بینن و از مال موروثی که حق خودشونه کنار گذاشته میشن و چقد این سوزش داره که بابای خودت مالشو به تو نده بده به یه حروم زاده ی دیگه . مکررا فش به این خانواده ها . 

    خلاصه اینها متوجه میشه که ته اوه و زن شیربرنجش باهم جیک تو جیکن تا رختخواب 🤬، نمیدونست ممکنه تا اینجاها حروم زاده باشن . میرینه به زنش و پاپوش قتل برای ته او درست میکنه و میندازتش زندان . بعد حالا باباهه انگار پسر خودشه ته او ، میخاد اونو از زندان بکشه بیرون . 😶انگار اصلا کارمند دیگه ای و سگ دیگه ای نداشته تو اون دم و دستگاهش فقط ته او باعرضه بوده . مسخره . مسخره . 

    من از قسمت 6 به بعد نمیخاستم دیگه ادامه شو بدم چون خیلی سریال اب و داستانش خیلی درهم و مسخره س . ولی این صحنه ی حالگیری اینها از اون دختره ی پتیاره ی شیربرنج خیلی سکشی و باحال بود نمیشد از دستش بدم 😄🤦‍♀️ . 

    اصلا من نمیدونم نقش اوپام تو این سریال چیه دقیقا ؟ حیف شدن همه ی اوپاها تو سریال . چه لی جه ووک ، چه لی جون یانگ 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 چه لی جی هون .

    مرکز اصلی ریدمونیه سریال وجود یه دختر شیربرنج با نابازیگری خالصه . انگار از تو کوچه اوردنش . بازیگر وقعا قحط بود ؟ شاید اگه داستان عشقی قابل لمس تر و بازی بازیگر چشمگیرتر بود انقد وجود داستان درهم و مسخره ش تو چشم نمی اومد . 

    مسخره ترش اینکه ته او تو قسمت 8 با دختر شیربرنجه که فقط به فکر منافع خودشه ریخته روهم ، اونم از تو زندان ، میگه من میخام تورو بکنم صاحب دم و دستگاه بابای اینها . هه .

    اره ... اون کله گنده ای که وزیر جابه جا میکنه چقد بدبخت و ذلیل و خاک تو سر و بی عرضه اس که تو گدا گودوله بیای یه پتیاره کون نشسته رو بکنی رییس دم و دستگاهی که ساخته و حتی به پسراشم نمیده . واقعا این داستانای متوهمی رو مواد میزنن می نویسن ؟ خب بازیگرارو حیف نکنین . واقعا چقد خوشال بودم به خاطر همبازی شدن این پسرا با هم .

    یخورده منطق داشته باشین . کسی که وزیر جا به جا میکنه چه احتیاجی به همچین ادمی سطح پایینی داره ؟ و چجوری میشه که همچون ادم سطح پایینی بیاد کسی که وزیر جابه جا میکنه رو بذاره کنار و یه زن که حتی نشونه ای از زرنگی و زحمت کشی توش نیست رو بکنه رییس ؟ دختره فقط دنبال پوله . حتی برای بدست اوردنشم زحمتی نکشید تا دید پسر پولداره میخادش سریع پا داد . چقدم افاده میاد . پتیاره . 

    کاش یخورده بیشتر کتکش بزنن . دلم خنک شه .  ایش شیبل . 

    سریالو دیدم تموم کردم ینی یک حال بدی دارم که حتی با استفراغم 🤢درست نمیشه این حال بد . خیلی اشغال بود سریالش . اب خالص . عوضی ترین ادم سریال ته اوه بود که اومد شد رییس شرکت . واقعا اشغال بود . از همه سواستفاده کرد یه ادم انگل عوضی که از اینها برای بالا اومدن خودش استفاده کرد . با زن اینها ریخت روهم هرجور کثافت کاری رو کرد و بعدم یهویی شد دشمن اینها . انگار اون چیکار کرده بود باهاش .خیلی شخصیت کثافتی داشت . من گفتم اخرش باباش که از زندان اومده بیرون میاد حالشو میگیره بازم برمیگرده به همون کثافت خونه ای که لیاقت خودشو و اون پتیاره عاشق دل خسته اش بود ، مثلا که چی بازم باباشو نشون دادن  اصلا مردن ننه ش چه سودی تو سریال داشت ؟ فوق العاده حال بهم زن بود . اعتراف میکنم یکی از حال بهم زن ترین سریالای کره ای بود که دیدم . واقعا خاک تو سر نویسنده و عوامل سریال . با همچین سریال اشغالی . حیف جون . حیف جانگ اوک . 

    پست بعدی احتمالا زنگ تاریخ کره ؛ باشه . 


     

    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۶ فروردين ۰۳

    عیدمبارکی و معرفی کتاب داستان شمس و طغری

    سلام عیدتون مبارک .

    کتاب خوندم .

    داستان : شمس و طغری 

    این یه رمان قدیمیه که داستانش تو قرن 7 ام و زمانیکه مغول ها به ایران حمله و ایران رو تحت تملک خودشون داشتن ، میگذره . تاریخ توی داستان کاملا واقعیه و خیلی باحال بود . 

    داستان توی شیراز میگذره که اون زمان ها ، با وجود حمله ی مغول ها ، چون حکمران شیراز قبول خراج به مغول ها میکنه ، برای همین شیراز از گزند وحشی بازی های مغول ها در امان می مونه و روز به روز پیشرفت میکرده .

    داستان اصلی راجبه پسری به اسم شمس که از نژاد آل بویه اس و نسبش به عضدالدوله می رسه ، شمس و پدرش که از خان های فیروزاباد شیراز ، هستن ، برای اینکه به پیشواز فرستاده ی مغول بیان به شهر شیراز اومدن ، شبی که شمس تازه به شهر وارد شده بوده ، تو خونه ی یکی از فرمانده های مغول که تو شیرازه اتش سوزی میشه و شمس برای نجات طغری دختر فرمانده مغولی  ؛ جون خودشو به خطر می ندازه . این فداکاری همان و فالینگ لاو شدن  این دو به هم همانا . 

    ولی عشق و هزار مشکل ، اول اینکه مغول ها بهشون ممنوع کرده ازدواج با ایرانی ها رو ، و این مهمترین مشکل بین این دوعه که یک عالم سفر و هزینه به وجود میاد تا اینا بهم برسن . 

    این وسطا هم با ابش خاتون اتابک ، که از باقی مونده ی نسل حکمران شیراز بوده و بعد عروس مغولا میشه و بعدشم از طرف مغولا به عنوان حکمران شیراز باقی می مونه اشنا میشیم . 

    داستان عشقی که با تاریخ امیخته شده و تاحدودی جذاب بود از لحاظ تاریخی بودنش و تا حدودیم قشنگ بود . ولی یه اب هایی داشت که خب داستان قدیمیه دیگه . داستان همونطور که گفتم ، تاریخش تاریخ واقعی و من باز رفتم کلی تاریخ خوندم که اگه بخام همشو اینجا بذارم اصلا کی حال داره بخونه ! 

    داستان شمش و طغری

    با خوندن این داستان بازم به این نتیجه که پول حلال مشکلاته رسیدم .

    اولا شمس خودش اقازاده بود و چقد ملک و دارایی داشتن ، پدرشم که اومد شیراز به واسطه اینکه با امیرهای مغول و حکمران شیراز رفت و امد و چاکر و سیاست مدار بود ، تونست پسرشو که میخاست به خاطر عشقش تو شیراز بمونه به همه ی امیران موجود در شیراز معرفی و براش کلی زمین و اینا خرید . از طرفی پسر کو ندارد نشان از پدر ، شمس هم از زیرکی و سیاست چیزی کم از پدرش نداشت و با اینکه 18 سالش بود ولی خیلی زرنگ بود و عدو شد سبب خیر و مال و گنج موروثی که از عضدالدوله بهشون به جا مونده بود رو سر یه اتفاقی پیدا میکنه و کلی با اون پول می تونه اینو اونو بخره و برای خودش اسم و رسمی تو دربار مغولها و جلوی امیرمغولی بدست بیاره . به واسطه ی همون پولها از هر مخمصصه ای جون سالم به در میکرد و حرفش به رو داشت . حتی وقتی ابش خاتون فهمیده بود که شمس عاشق یه مغولی شده میگفت اگه به ایلخانی پول خوبی بده میتونه دختررو به راحتی بگیره . خلاصه درسته زرنگ بود ولی بی مایه فتیره ...! 

    درکل داستان عشقی قشنگی بود ولی این همه تب و تاب عشقشون بعد از شب اول انگار سرد شد و دیگه اون حرارت عشق تو داستان پیدا نبود ،نذاشت حداقل چهاربار باهم بخابن بعد اتش عشقو سرد کنه 😁😶 از طرفی اینکه بعد از چندوقت طغرا ، شمس رو مجبور کرد بره یه زن دیگه بگیره و بعدش هردو زن گفتن برو ابش خاتون که بهت چشم داره؛ رو هم بگیر هم ، خیلی مسخره بود . از طرفی این ابش خاتونی عجب پتیاره ای بود . 😁🤭🙄

    خلاصه اینکه دم عیدی بعد از یه هفته کتاب رو تموم کردم و حالاام که عید شد و برای من که اهمیتی نداره این روز با روز پیش ، چهارشنبه ای مث همه ی چهارشنبه ها . هیچی دیگه میخام سریال جدید شروع کنم . 

    سریال کره ای قمارباز the Royal Gambler  . 

    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱ فروردين ۰۳

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

     

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump 


    اسلامپ ینی وضعیت عملکرد ضعیفی که برای مدت طولانی ادامه پیدا کنه .

     

    سریال راجبه پارک شین هه در نقش کیم هانول که رزدینته و استادش هی بهش کار میده و‌ زور میگه و برای دیگران مقاله و پایان نامه می نویسه و یه روزم استراحت نداره و پدرش در اومده ، اون از بچگی خیلی درس خون بوده و هدفش دکتر شدن بوده ولی حالا که دکتر شده تقریبا ،از خستگی داره میمیره ، و هرسری که تو دوران دبیرستان از تفریح و هرکاری که باعث شده از درس عقب بمونه ، دست کشیده به خودش گفته که عوضش دکتر میشه و یه نفس راحت میکشه و خوشحال میشه ، ولی الان نه تنها خوشال نی بلکه خیلی خسته اس و به هیچیش نمیرسه .

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    یه روز تو خیابون غش میکنه و میره کبد؟ یه جایی هست اسمش یادم رفت عمل میکنن در می یارن ؟! ، اونجارو عمل میکنه ، ولی فرداش بالافاصله میره سرکار و برای کار نکرده مجبور عذرخاهی کنه ، از طرفی بالاخره تصمیمشو گرفته و رفته روانپزشکی و بهش گفته تو افسرده ای و باید از کارت کناره بگیری، دچار فرسودگی کار شدی ، قضیه عذرخاهی اجباری هم مزیدی بر علت میشه و طاقتش تموم میشه و میرینه به استادش و از بیمارستان میاد بیرون و فک میکنم تعلیق میشه . اینجوری بیکار میشه. میاد خونه میره طبقه ی بالا پشت بوم مشروب بخوره می بینه عه همکلاسی دوران دبیرستانش اونجاس .

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
    همکلاسی دوران دبیرستان هیونگ شیک در نقش جانگ وو ،عه، که دکتر زیباییه و خیلی موفق و پولدار بوده ولی به خاطر اینکه یه مریض خارجی زیردستش میمیره ، دادگاهی میشه و همه چیش رو از دست میده . اینجوری میاد یه خونه ارزون بالا پشت بوم و اونجا هانول همکلاسی دوران دبیرستانشو می بینه .
    هرکدوم تو وضعیت سخت و شکست هاشون و ناراحتی هاشون همو می بینن و کم کم باهم صمیمی میشن و عاشق هم میشن .
    سریال با نشون دادن پرونده ی مردن مریض خارجی جانگ وو و بیکار شدن هانول و سونبه ای که هردوشون باهاش رابطه دارن و ازش ضربه خوردن پیش میره .

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
    این بین ، رابطه ی کیوت و قشنگ هانول و جانگ وو ، و شخصیت روشن و مثبت و قوی جانگ وو خیلی دیدنی کرده سریالو و واقعا یکی از بهترین سریالایی که پارک شین هه این مدت بازی کرده س . هم از لحاظ داستان و جذابیت هم از لحاظ بازی خودش .

    واقعا بعد از ازدواج احساس میکنم باری روی دوشش بوده و راحت نبوده و این بار از دوشش برداشته شده انقد راحت و معمولی و خوب بود که حد نداره . چه تو بازی چه تو مصاحبه ها و برنامه هایی که باهم رفتن .
    هیونگ شیک هم دقیقا همین شخصیت شوخ و راحت و باحال و بامزه و مثبت و جو راحت کن که خودش داره ، رو تو سریال داره . با وجود خانواده ی عوضیی که داره تو سریال ،با اینحال خیلی شخصیت خوبی داره و با انرژی مثبت تونسته به سختی خانواده ش غلبه کنه . البته اینجوریم نیست که خجسته باشه و مسخره .

     

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump
     

    هانول هم کلا شخصیت دشوار و پیچیده ای نداره ، یه. دختر معمولیه که فک میکرده اگه خیلی درس بخونه و به شغل خوب داشته باشه خوشبخت میشه و خانوادشم ازش راضی . بامزگی خاص خودشو داره و از این درس خونای عن نیست خلاصه .
    سریال قشنگ و باحالی بود . البته اب های خاص خودشو داره . بعضیا میگن بار سریال رو هیونگ شیک به نظر من اینجوری نی ، دوتاشونم خیلی خوب بودن گرچه شخصیت باحال هیونگ شیک باعث شده بازیگر روبه روش حتی بهتر باشه کارش .به نظر من شیمی خیلی خوبی داشتن . 

    من زیاد شخصیت های فرعی رو نگا نکردم ، مثلا این دوست جانگ وو و دوست هانول ، دوست جانگ وو قابل تحمل بود بامزه بود ولی واه واه دوست هانول انقد حال بهم زن بود که حد نداره ذهلم میره ازش . خیلی روعصاب بود . من اون می اومد میزدم جلو . 😁


    دیگه اینکه ، همین دیگه برین ببینین .خیلی قشنگ بود . 

      عکسای قسمت اخر سریال : 

    خیلی قشنگن عکساشون ، از این تیپ عکسا خوشم میاد . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

     

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    پارک شین هه تو مصاحبه اش میگفت که این سریال رو وقتی فیلمنامه ش رو خوندم دیدم چقد با زندگیی که داریم می گذرونیم شبیه ، از اونجا که خودم بازیگرم و با ادمای زیادی ارتباط دارم زمان هایی هست که مث کیم هانول در سریال نتونسته باشم جوابی که درخور موقعیت هست رو بدم و اونو در خودم دفن کردم . کیم هانول هم همیشه در درونش حرفهایی داشت که نمیتونست در خور موقعیت جواب کسی رو بده و اینا همه در وجودش جمع شده بود و داشت سختی میکشید . من به این شخصیت احساس تعلق پیدا کردم . هرکسی ممکنه وضعیت رکود رو تجربه کنه . ادمهایی هستن که در ظاهر سرحال هستن و چیزیشون نی ولی در درون دارن وضعیت سختی رو می گذرونن .

    این داستان غلبه بر اون سختی با ادمهای اطرافت و یا ساختن عادت های کوچیک برای اینکه قدرت بدست بیاری تا بر اون مشکلات غلبه کنیه و نه اینکه اون زمان رو به عنوان یه واقعه ی بزرگ در نظر بگیری و بخای زوری بهش غلبه کنی . 

    از اونجا که این روزا در جامعه ما ، رفتن به روانپزشکی یه جو اجنتنابی شده ما سعی کردیم تو این سریال این پیش داوری رو کاهش بدیم . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    مصاحبه ش طولانیه به مرور بقیه شو میذارم  . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    مخصوصا اینو خیلی دوس دارم . 😎💗 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    تو سریال دیالوگ خوب خیلی زیاد بود که نتونستم همرو بنویسم . ولی اینا رو چون به کره ایشون رو نوشتم اینجا می ذارم . 

    قسمت اخر هانول گفت که من تصمیم گرفتم به اینکه شانس من ، ممکنه فردا یا در جای دیگه ای منتظر من باشه ایمان بیارم . 

     یه جادیگه بود که رفته بود روانپزشکی ، به دکتره میگفت اینا همه اومدن اینجا تا خوب بشن ؟ و واقعا خوب شدن چیه ؟ ینی میخان شاد بشن ؟ 

    دکتر گفت نه ، اینکه بدبختی ها و بدشانسی های زندگیت رو قبول کنی و وقتی دوباره پیش میاد بگی اشکال نداره و دوباره سرپا شی و به این ایمان بیاری که میتونی اونارو تحمل و پشت سر بذاری . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💚 سریال کره ای بازگشت  💚  اهنگ کره ای شستشوی قلب کیوهیون سوپرجونیور  💚  سریال کره ای سلبریتی 💚   سریال چینی خون جوانی  💚  معرفی اهنگ the rose back to me 💚 سریال کره ای از گور برخاسته💚  سریال کره ای گل شیطان  💚 

  • نظرات [ ۲ ]
    • پنجشنبه ۲۴ اسفند ۰۲

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     


     지은닥 : 아쩌씨 지금 내 머리카락 쳤어요 ?

    아 ... 그러니까 가슴에 검이 꽃히지 , 사람이 이런 게 꽃히는 데는 다 이유가 있다니까요 .

     ? 도깨비 : 너 어떻게 사람 아픈 데를 콕콕 찔러? 사이코패스야?

    지은닥 : 아쩌씨는 뭐 ! 처음부터 안  그랬는 줄 알아요 ? “ 너 도깨비 신부 아니다 “ “ 소문에 살지 말고 현실에 살아라 “

    자기는 뭐 , 콕콕 안찌르고 되게 푹신푹신했는 줄 아나 봐.

    도깨비 : 너 위해서 얘기한 거잖아 ! 너 위해서 !

    지은닥 : 나 위할 거면 , 남친이나 내놔요 ! 알바 , 이모네, 남친 !

    무슨 수호신이 이래 ? 안 이뤄젔잖아요 남친 !

    도깨비 : 여기 있잖아 네 남친

    지은닥 :여기 어디요 ? 여기 어디 ?

     도깨비 : 여기 !!! 네 앞의 나 !!!

     


     

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     

    جی اون تاک : اجوشی الان موهامو کشیدی ؟ آ.. برا همینه که یه شمشیر تو سینت فرو رفته ...حتما دلیلی داشته که اینجوری شدی ...

    گابلین : چطور میتونی رو نقطه ضعف مردم دست بذاری و نمک بپاشی رو زخمشون ؟ سایکوپسی ؟ 

    جی اون تاک : خودت چی ، فکر کردی خودت از اول رفتارت درست بوده ؟ " تو عروس گابلین نیستی ، تو شایعه ها زندگی نکن ، تو واقعیت زندگی کن " خودت حتما فک کردی که خیلی ادم نجیب و مهربونی بودی ...

    گابلین : به خاطر خودت اون حرفارو زدم ... به خاطر خودت ...

    جی اون تاک :اگه به خاطر منه یه دوست پسری چیزی بهم بده ...کار نیمه وقت ، خانواده خالم و دوست پسر ...چجور نگهبانی هستی ؟ براورده ش نکردی دوست پسر رو ...

    گابلین : دوست پسرت همینجاست ! 

    جی اون تاک : اینجا کجا کجا ...؟!

    گابلین : همینجا جلو روت ، من ! 

     

     

     

    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

     

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗مصاحبه ی گونگ یو 

     

     

     

  • نظرات [ ۴ ]
    • شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan و چندفیلم دیگر

     

    چندتا فیلم دیدم : 

     

    فیلم کره ای اسمم لو کی وانه 2024 My Name Is Loh Kiwan :

     

    جدیدترین فیلم سونگ جونگ کی 💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚 که فقط به خاطر سونگ جونگ کی و موضوعش که فراری کره شمالیی بود منتظرش بودم ، اولاش خوب بود ولی اخرشو گند زدن . درواقع وجود یه دختر معتاد ابله تو فیلم اضافی بود . خوشم نیومد در کل چون اخرشو خراب کردن . 

    سونگ جونگ کی باید تو سریالای فاخر و درست حسابی بازی کنه داره بازی و قیافه شو هرز میبره . گرچه از شخصیت واقعیش زیاد خوشم نیومد مخصوصا که رفته زن ایتالیایی گرفته . 🤬

     

    داستانش درمورد یه فراری کره شمالیی که مدتی تو چین زندگی میکرده با مادرش ولی مهاجر غیرقانونی بودن ، سونگ اونجا یه خلافی کرده که دقیق نمیگن چی و خلاصه باید یجوری بالاخره اینو به بلژیک ببرنش دیگه وگرنه فیلم فیلم نمیشه که 😄 تو تعقیب و گریز مامانش تصادف میکنه میمیره و داییش به نظر جسد مامانشو فروخته و با پولش پاسپورت و بلیت رفت به بلژیک خریده قاچاقی ، میرسه بلژیک و اونجا میره تا پناهندگی بگیره ، بهش میگن دومین مصاحبه ات فوریه سال بعد ، اون به سختی باید تا فوریه بعد بدون هیچ جایی و مجوز کاری تو بلژیک دووم بیاره ، تو دستشویی میخابه سختی های زیاد و یه شب تو پارک از سرما میره کنار اتیشی که یکی روشن کرده بوده گرم کنه خودشو ، این عوضی های اروپایی میان کتکش میزنن کفششو پرت میکنن تو اب ، میره کفششو برداره که خیس میشه داشته از سرما می مرده که یه مغازه ی لباستشویی که لباسارو می شورن از اونا می بینه میره اونجا پناه ببره که از سرما بیهوش میشه ، تو همین خلال یه دختری میاد و پولاشو می دزده . فرداش دزدو میگیرن و میرن کلانتری و دختره میگه من سابقه دارم این بارم بگیرنم میرم زندان اگه کیف پولتو میخای باید جرمو قبول کنی . اینجوری میشه که رابطه ش با دختره شروع میشه ...

    دختره از اینایی که پولداره ولی احمقه و خوشی زده زیردلش و با خلافکارا رابطه داره و معتادم هست ، اخرش به خاطر دختره از دادگاهی که برگذار شده بوده تا تصمیم بگیرن بهش اقامت بدن یا نه می ره بیرون که خیلی غیرواقعی و مسخره بود از دادگاه بری بیرون همه چی تمومه دیگه ملت اونجا جمع شدن واسه تو چجوری بهت اقامت دادن ؟! بعد دختره که یکیو کشته بود به راحتی میره کره و یه سال بعدم سونگ میره دنبال دختره . 

    فیلم جالبی نبود . 

     

    فیلم کره ای Hopeless 2023 :

     

     این یکی دیگه از فیلمای سونگ جونگیه که اینجام خلافکاره و اخرشم میمیره . این خیییلی بیخودتر از بالایی بود حتی . 😁

    داستانش درمورد یه پسری که زندگی خوبی نداره و شوهر مامانش کتکش میزنه ، تو مدرسه ام بهش زور میگن که یه روز با سنگ برمیداره میزنه تو سر اونی که داشته گوه خوری میکرده از مدرسه اخراج میشه و خانواده قربانی گوه خور ، مثلا سه میلیون ازش میخان . اونم برای اینکه سه تومنو جور کنه میره پیک موتوری میشه . تو پیک بری هاش که به یه گاراژی می برده با سونگ که خلافکاره و دار و دسته ش اشنا میشه . اون می فهمه که اگه با اونا کار کنه زود به پول میرسه برای همین میره به سونگ میگه که منو قبول کن تا بتونم پول جمع کنم . و ادامه ی ماجرا ...

     

     فیلم کره ای معتقد 2 2023 Believer 2 :

     

    این فیلم ادامه معتقد یکه که چندسال پیش دیده بودم با بازی عالی ریو جون یئول ، اون خیلی قشنگ بود و باحال ولی من از دوش خوشم نیومد مخصوصا اینکه نقش ریوجون یئول هم عوض شده بود . 

     

     فیلم کره ای زندگی گذشته 2023 Past Lives :

     

    این فیلم راجبه دوتا دوسته که از بچگی باهم دوست بودن ولی خانواده ی دختره مهاجرت میکنن خارج و 20 سال از هم دور میشن . دختره فک میکنم کارگردان میشه و برای یه کاری میاد کره که اونجا دوباره پسررو می بینه و دوباره دوست میشن و اینا . به نظر فیلمش خییلی ترکونده ولی من بیشترشو زدم جلو خوشم نیومد . 

     

    فیلم کره ای دکتر چون و طلسم گمشده 2023 Dr Cheon and Lost Talisman:

     

    این فیلم قشنگ  .و جذابی بود . از این موضوع های تخیلی دعا و شمن و این چیزاس . موضوعش راجبه دکتر چون با بازی کانگ دونگ وون که به عنوان شمن و جن گیر کار میکنه ؛ برای یکی از مشتری هاش میره جن گیری کنه که متوجه میشه اون جنی که تو بدن اون مشتریه هست همون کسیه که 20 سال پیش پدرشو برادرشو کشته . و ادامه ماجرا ...

     

    فیلم کره ای شهروند شجاع 2023 Brave Citizen:

    این فیلمو فقط به خاطر جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 نگاه کردم . مسخره بود و عن در ار . ولی خیلی معروف شده . 

     

     

    فیلم کره ای دوباره عاشقی 2023 Love Reset:

     

    از مزخرف بودن این فیلم هرچقد بگم کم گفتم . درمورد دختر و پسریه که مدت زیادیه دوستن و بالاخره ازدواج میکنن ولی همش باهم تو جنگ و دعوان و مسخره بازی و اینا بعد میخان برن طلاق بگیرن که تصادف میکنن و حافظشونو از دست میدن . 

     

    فیلم کره ای آقا زاده 2023 The Childe:

     

    درکل فیلم بدی نبود سونهو در نقش منفی جذاب بود . درمورد یه پسر فیلیپینیه که مامانش مریضه و داره دنبال بابای کره ایش میگرده ، یه روز از طرف باباش ادم میاد که بابات میخاد ببینتت یه هفته ای می برنش کره و نگو اونجا قرار بوده اینو عمل کنن قلبشو بدن به باباهه و سونهو که معلوم نی چرا همش دنبال این پسره س و تهش معلوم میشه قضیه چیه و بامزه بود . 

     

    فیلم کره ای بیگانه بازگشت به آینده 2024 Alienoid: Return to the Future : 

     

    این فیلم دو فصلی بود ، درمورد فضایی هایی که ادمای ؟" بگم موجود بهتره "موجود های  بدشون رو میارن تو زمین تو وجود انسان ها زندانی می کنن . و حالا سردسته ی این ادم ؟موجود ها میخاد زمین رو ماله خودش کنه و با ترکوندن یه مایه ی قرمز رنگ همه ی ادما رو بکشه ولی ....

     یکی از کسایی که ماموره تا این موجودات تو زمین دردسر درست نکنن با بازی کیم وو بین ، تو زمین هست و اون یه دختر 10 ساله اینا داره ، اون دخترو از زمان قدیم چوسان ، به این زمان اورده طی یه اتفاقاتی ، و مث ادم های معمولی داره زندگی میکنه ، همچنین اون یه روبات هم داره که کمک دستشه ، روزی که این اتفاق می افته اون و رباته و اون دختره طی یه اتفاقاتی بازم ،خیلی پیچیده س و تخیلی هم هست برای همین باید ببینین تا بفهمین ، به زمان گذشته میرن و اون موجود عوضیه که تو یه ادمی رفته که اون ادمه سو جی سابه که پلیس بودش ، با چندتا عوضیه دیگه ،هم به دنبال اونا میرن به گذشته ولی وقتی وارد گذشته میشن کیم ووبین انرژی شو از دست میده و میمیره و به دختره میگه که تو باید نذاری تا اون مایع قرمزا از تو سفینه ازاد شن و هرجور شده شمشیر خدایی که یک شمشیر دولبه ی فضایی هست رو پیدا و برگردی به اینده ... کیم ته ری در نقش اون دختره که ده سال تو اینده می مونه و بزرگ میشه و دنبال اون شمشیره س این وسطا با ریو جون یئول اشنا میشه که اون جادوگره و یه بادبزن داره که از توی بادبزن میتونه شمشیر و اینا بکشه بیرون . و درکل فیلم باحال و مفرح و قشنگی بود . فصل دو رو یخورده اخرشو اب بستن ولی در کل قشنگ بود . 

     

     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀💚 سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9 💚 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💚سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💚 سریال کره ای دونا  💚پایان سریال بدترین شرور 💚بالاخره شمشیر ارامون 💚 سریال کره ای سرگذشت ارتدال شمشیر ارامون 💚

     

     

     

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۵ اسفند ۰۲

    سریال کره ای میای باهم شام بخوریم ؟! dinner mate

    واقعا کاش میتونستم حس الانمو براتون بیان کنم . انقد هیجان انقد قلبی اکلیلی پروانه ای .بی تقصیر  چقد اقا چقد جنتلمن چقد خوشتیپ چقد وای نمیدونم صفت بلد نیستم در وصفش بگم . چرا این بازیگر انقد نقش فرعیه چرا حیف نی ؟! 

    انقد عاشقش شدم تو این چندسریال و عشقم بهش فوران کرده اصلا چشمم سونگ سونگ هون رو نمیبینه  미안하게 됐어요 어떻게  😄😁 ...

    نمیدونم الان داستان رو تعریف کنم یا بذارم نصف ببینم قشنگ راجبه شخصیت اوپا مطلع شم یا نه ؟! نمیدونم حالا که اینجام بذار بگم ...

    سریال کره ای می یای باهم شام بخوریم ؟ یا سریال کره ای شام دوستانه ، درمورد یه روانپزشک و یه تهیه کننده ی برنامه های یوتیوبیه که اتفاقی باهم تو ججو اشنا میشن و میرن با هم غذا میخورن ، اسم همو کار همو هیچی نمی دونن . اصلا این چیزارو از هم نپرسیدن فقط از این در و اون در حرف زدن و بعد اینکه اومدن سئول هم بازم اتفاقی کاملا اتفاقی رفتن با هم شام خوردن ، و بین حرف زدن هاشون درمورد عشق اول های هم صحبت کردن . 

    سونگ سونگ هون در نقش هه کیونگ   که روانپزشکه ، خودش تو خونه مشکلاتی داره با مامانش ، و همون قضیه تکراری اسیب هایی که مادر به کودک میزنه . و همیشه با ادم می مونه و فک میکنم حدود 70 درصد بچها از مادرهاشون بیشتر از اینکه دوستشون داشته باشن متنفرن ... و اسیب هایی که مادرا به بچها میزنن اسیب هایی که هیچ وقت خوب نمیشن . یکی به این دلیل که بچه نمیتونه تلافی کنه و نمیتونه راحت و ازادانه متنفرم رو به مادر بگه ... از این جور مسائل ....

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    با اینحال روانپزشک خیلی قابلیه و معروفه . کتاب هم نوشته . و ازش همش دعوت میکنن از هرجایی که بره برنامه ها ولی اون رد میکنه . 

    دختره اسمش دوهی و تهیه کننده ی برنامه یوتیوبیه . خیلی معروف شده واقعا یوتیوب ها ...و چقد راحت میتونن هرکاری رو انجام بدن ..هی ...🤦‍♀️😶🙄

    هر دوشون عشق اولشون ترکشون کرده . عشق اول دوهی ، اوپاعه که 5 سال پیش با پیامک خدافظی کرده و بهم زده و گفته داره میره خارج درس بخونه " خبرش 😁🤭" اخه اوپا این چه کاری بود کردی ادم با عشقش با پیامک خدافظی میکنه ؟ البته میدونین به نظر من درس خوندن هم مهمه اونم تو خارج ، ولی بیشعوری که یهو با یکی که دوس بودی با اس ام اس بهم بزنی 😄🤪🤦‍♀️

    دوس دختر دکتر ، یه دختره س که دقیقا معلوم نی چیکاره س ولی عاشق زیاده داره و به همین دلیل خیلی اعتماد به سقفه . هشت سال دوس بودن و دختره یهو بهم زده . 

    حالا هردوی عشقا برگشتن و میخان دوباره رابطه رو از سر بگیرن ...

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    اوووم ...نمیدونم ولی خب موقعیت به موقعیت و شخص به شخص فرق میکنه . من شاید قبول کنم مخصوصا اگه اون طرفو دوس داشته بودم و هنوزم دوسش داشته باشم  و اون طرف یه لعبتی مث اوپا باشه ، 😄🤭💗 یخورده التماس که کنه قبول میکنم ولی خب میدونین دیگه این سری اونی که رفته و دوباره برگشته رو قبول میکنه اون دست بالا رو داره ،داره ولی ... ولی اگه قرار باشه رابطه رو دوباره شروع کنی نباید قلدر بازی در بیاری براش چون جو بینتون باحال نمیشه بده بستون که نی عشق و رابطه س بخای عن بازی در بیاری اصلا از اول نباید قبول کنی دوباره بهم برگردی ..نمیخای خودتو الاف کنی و عصابتو خورد کنی که ، ها ؟! 

    منتها یه سری شرطا میذاری که دیگه هوس این گوه خوری ها به سرش نزنه . 😄😎♒

    ولی از جنبه ی دکتر و دوس دخترش ، اولا دختره خییلی طلبکاره و فک میکنه چون خاطرخواه زیادداره پس میتونه هروقت رفت بره و بیاد ، و تازه نه با التماس با طلبکاری و گستاخانه رفتار کنه ...تو این کیس باید صددرصد رد کرد . 

    خیلی باحاله ذوقم مث اوایل کی درامری شدنمه. اینجور سریالا کم پیدا میشن . اوپاااا  사랑해 

    🤭💗

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    سریالو دیدم تموم کردم . قشنگ بود . همونطور که گفتم راجبه رابطه ی بین دوهی و روانپزشکی به نام هه کیونگه " سونگ سونگ هون"  اتفاقی تو جزیره ی ججو با هه کیونگ اشنا میشه و سرنوشت بار ،هرسری بهم بر میخورن ،بعد قرار میذارن که باهم دوست بشن و برن باهم شام بخورن چون شام دونفره بهتر از شام تنهاییه . کم کم بهم داشتن علاقمند میشدن که xهای هردوشون یهو پیدا میشن  و اصرار که بیاین دوباره باهم باشیم .

    اوپام که معرف حضورتون هست اکسه دوهیه ، اون به نظر خیلی عاشق دوهیه و تمام مدتی که تو امریکا بودده رو با فکر به دوهی بوده که تونسته دووم بیاره . به نظر خیلی نرماله و اصرارش برای برگشتن بهم دیگه هم کاملا طبیعیه فقط یخورده گستاخانه س 🤪😁 هیچ توضیحی راجبه اینکه چرا یهویی رفته نمیده و عذرخاهی که کره ای ها خیلی بهش پایبند هستن اصلا ریشه و رگ شون بربنای عذرخاهی هست ، نمیکنه . فقط یهویی اومده و اصرار که این سری فرق داره و اینا . ولی دوهی مداوم اونو پس میزنه و براش قیافه میگیره و انگار نه اینگار که این اون بوده که 10 سال پیش به جه هیوک " اوپام" اعتراف کرده که دوسش داره . یه جوری رفتار میکنه انگار جه هیوک کار ناشایستی انجام داده و رفتارش کاملا دشمنی رو می رسونه . 

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    راستش شخصیت دختره خیلی خوددرگیر بود حتی وقتی با هه کیونگ هم بود همش محافظه کار بود بهونه شم این بود که دوتا دوس پسر قبلیش ادمای بیخودی بودن . جالبه اونارو که ادمای بیخودی بودن رو تو مدت زمان خیلی زیاد دوس بودی و نشناختی و ضربه خوردی ، بعد هه کیونگ که از اول رابطه معلومه چقد نرمال و متشخص و جنتلمن هست رو میگی که من برای سومین بار نمیخام ضربه بخورم و این حرفا ؟ درواقع اصلا ادمشناس نیستی . اونی که خوب هستو همون اول متوجه خوب شدنش نمیشی پس رابطه های قبلیت هم همش همینجوری بودی . با جه هیوک خیلی بد رفتار میکرد . می تونست خییلی دوستانه تر باهاش بهم بزنه . بالاخره 5 سال رابطه ی عشق و عاشقی داشتن باهم . هنوز تکلیفش با حسش معلوم نبود که جه هیوک رو میخاد یا نه . 

    و کاراکتر اوپام که یهویی اونو به یه روانی و کسی که کمبود محبت داره و از سمت خانواده ش تایید نمیشده و مدتها زیرنظر پزشک بوده و عشقش به دوهیی عشق نه و وسواس بوده تغییر دادن . فقط به این دلیل که بالاخره روانپزشک بودن هه کیونگ اونجا یه منفعتی داشته باشه . که من که چیزی ندیدم منفعتشو 😁من این تغییر یهویی کاراکتر جه هیوک رو اصلا خوشم نیومد . 

     نمیدونم چه احتیاجی بود که جه هیوک رو روانی نشون بدن . کاملا متوجه هستین که چون اوپامه دارم اینو میگم ؟ نه اشتباه نکنین حتی اگه اوپام نباشه هم نظرم دقیقا همینه . 😁😎 من برای اینکه نظرم تک بعدی نباشه و فقط به اوپام توجه نکنم از هر نظر روابط و داستان رو نگاه و بهش فک میکنم ، تو سریال نشون میده که سونبه ی دوهی یهو میاد به جه هیوک میگه تو که امریکا نرفته بودی ، پس اگه امریکا نرفته بود کجا بود ؟ اخر سریال واضحا نشون میده که بابای پولدار جه هیوک بهش میگه بره امریکا اون حتی کارت ویزیت و مدرک که امریکا بوده رو هم داره . بعد از این سوال جه هیوک میاد بیرون دفتر و یه مشت قرص میخوره بعدشم با یکی تماس میگیره که من فقط به خاطر دوهی زنده ام و اینا . بعدش نشون نمیده که تماس دیگه ای برقرار شه یا بره دکتر ...

    اخرای سریال برای اینکه تیرخلاصی که جه هیوک ادم درستی نیست رو بزنه نشون میده که اون از اول به دوهی دروغ گفته بوده که فقیره اون از یه خانواده متمول بوده ، درحالیکه اصلا از اون خانواده انداخته شده بود بیرون و درواقع بالفعل فقیر بوده . پس این دروغ نمیشه که ، اخرشم یهو یه گدایی میاد میگه که روانپزشک بوده و به خاطر خبر غلط جه هیوک زندگیش کنفیکون شده و الان گداس و جه هیوک خطرناکه و جو میده و میره . درکل کاراکتر پردازی سریال زیاد قوی نبود .

    سریال کره ای dinner mate شام دوستانه

    به نظر من جه هیوک واقعا عاشق دوهی بودش . اون میخاست هرطور شده از سمت پدرش عشق و تایید و تشویق دریافت کنه برای همین اون خبر دروغی رو منتشر کرده بود . و برای همینم یهویی مجبور شده بود بره امریکا . کارش غلط بوده ولی به دوهی چه مربوطه . تو روابط خودشون که همیشه صادق و عاشق بود . زمانیکه کلا از خانواده ش دست کشید و به گفته روانپزشکه نیازی نی حتما از پدرت تاییدیه بگیری تو خودت ببین خودت کی هستی یه ادم باهوش و خوشتیپ که اگه اراده کنه میتونه موفقترین ادم بشه . دقیقاهمون موقع که خودشو از بند خانواده رها کرد حالش رو بهبود رفت . وقتی خوب شده بود معلوم بود که حسش به دوهی عشق بوده . متاسفانه زیاد خوب نشونش ندادن وگرنه بازیش واقعا حرف نداشت . 

    هه کیونگ ولی یه ادم نرماله که با اینکه اسیب هایی از سمت مادرش دیده با اینحال نرمال بزرگ شده  و با اون اسیب ها  مقابله کرده و حالا کار و بار خوبی هم داره . اون دقیقا مث کارش که خوب می شنوه و دلداری میده تکیه گاه خوبی برای دوهی میشه . با اینحال با اینکه گفتن روانپزشکه من که چیز خاصی از تبحر تو کارش ندیدم فقط هی میگفتن این معروفه و کارش خوبه و اینا ولی چیزی نشون ندادن که حداقل یه حرف روانپزشکی ای بزنه . فقط خیلی خوشتیپ و خوشگل با لباسای خیلی قشنگ و موقر می اومد می رفت . 

    درکل سریال از نظر عشقی که بین هه کیونگ و دوهی بود و اون گوگولی و جنتلمن بازی هاش بود خوب بود ولی منطق خاصی در جریان نبود . ولی برای یه بار دیدن قشنگه . 

    سریالایی که لی جی هون اوپا ،توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

    💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

    💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀

    🍀  سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای اهنگ عاشقانه خیالی Love Song for Illusion

    سریال کره ای  اهنگ عاشقانه خیالی Love Song for Illusion  رو بالاخره دیدم تموم کردم . از همون اولم که شروعش کردم میدونستم با یه سریال اب فانتزی طرفم برای همین خیلی ازش توقع نداشتم . همین گوگولی بودنشون و اینا بامزه بود  . ولی دیگه خیلی اب بستن بهش نتونستن دوشخصیتی بودنه ساجوهیون رو خوب جمعش کنن . شخصیت دومش خیلی قوی و عقلمند تر بود . خودش خیلی سست و اویزون و شیربرنج بود . اصلا اولشم آک هی که شخصیت دوم بود عاشق دختره شد یهویی ، چجوری ساجوهیون شخصیت اصلیه عاشق دختره شد خیلی مسخره بود  .

    سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیالی

    و دختره انقد بدم میاد دختترارو عقل کل نشون میدن . ینی تا این نیاد تو زندگیت تو شاه نبودی تو خودت عقل نداشتی ببینی کی دشمنته کی نیس و باید چیکار کنی باید این نقشه بریزه تا دشمنتاتو سربه نیست کنه . چقد بیشعوری بود کار اخرش که زد ساجو یونگ رو کشت .

    من اصلا از قسمت 10 به بعد فقط به خاطر یونگ بود که داشتم سریالو میدیدم . اصلا خوشم نیومد که اونو حذفش کردن . میتونستن از قصر بندازنش بیرون حالا پادشاه قبلیرو که کشته بود که کشته بود همچین نه بابای درست حسابیی بود نه امپراطور درست حسابیی که به خاطر کشتن اون خاستن اعدامش کنن . کثافتا . نمیشه که این شیربرنج همه چی داشته باشه و یونگ هیچی و اخرشم بمیره . خیلی ناعادلانه بود .

    4 قسمت اخر که رسما اقیانوس بود هی فراموشی میگرفت هی درتلاش بود آک هی رو نابود کنه چطور الان که حرف زن اومد وسط آکی هی شد هیولا ؟ قبلا باهاش داشتی سازگاری میکردی ؟ 

    بعد اصلا از اولشم دختره به چشم دشمن به هیون نگاه میکرد چطوری یهو عاشق شد خیلی مسخره بود . انقد زود عاشق شدن واقعا دیگه خیلی زیاده رویه . تو تمام عمرت از بچگی تا بزرگی به چشم دشمن به این پسره نگاه میکردی بعد یهو اومدی زرتی عاشقش شدی ؟ غیرت نداری ؟ خاک تو سرت کنن ...پس انتقام و ننه بابامو کشتی و فلان پوچ بوده از اول دنبال شوهر امپراطور میگشتی سلیطه ...

    اصلا از دختره خوشم نیومد فک میکرد خیلی شاخه . ایکبیری  . اون همه آک هی کمکش کرد براش همه کار کرد نجاتش داد خیلی بیخودکی عاشق هیون شده بود . الکی زورکی میخاستن بگن این شخصیت واقعی پسررو دیده 🤢🤐...

    بازی ساجو یونگ خیلی خوب بود تو سریال من خیلی نقششو دوس داشتم . هم صداش باحاله هم ری اکشناش خوب بود . قیافه شم خیلی خوب شده بود این مدلی با موهای بلند و لباس تاریخی . خیلی بهش می اومد . راستش از اولشم به خاطر اون سریالو شروع کردم . حیف اخرش کثافتا کشتنش . ایش .

    سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیالی

    اسمش kim ji soo 황희 یا هوانگ هی ، واو 😲 فک نمیکردم 35 سالش باشه کمتر بهش میخورد . از معدود کره ای هایی که سبیل  بهشون میاد . تو سریال 💚 سریال کره ای تاریخ اسیدال یا ارتدال  💚 فصل اول خیلی نقش نکبتی داشت 😄 ولی تو روباه نه دم بامزه بود . امیدوارم بیشتر بدرخشه پتانسیلشو داره از نقش اصلی بازیش بهتر بود . 

    درکل سریال فانی بود ولی اونجوراام نیس که اگه نبینین چیزیو از دست بدین . با اینحال همونطور که قبلا گفتم از سریالای درحال پخش همزمان با خودش ، بهتر بود . 

    داستان سریال رو میتونین تو پست 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟 بخونین . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای اسپانسر sponsor2022

    💗🍀شما دارین وبلاگ بیشه زاری غرق در شکوفه نوشته ی آسیه رو میخونین . دویستومین پست مبارک 💗🍀

    سریال کره ای اسپانسر sponsor2022  رو دیدم . 

    اوپام که تو سریال هتل بزرگ درخشان ، معرفیش کردم ، پسر یه کارخونه دار لوازم زیبایی بهداشتیه که باباش تو وضعیت اغماس ، دوست دخترش هم که خیلی عاشق هم بودن هم تو بیمارستان روانیه و مردنش بهتر از زنده بودنشه . 

    سریال نشون نمیده جزییات چیه و چه اتفاقی افتاده ، یکی که پایینتر میگم کی ، در نبود اوپا به دوس دخترش تجاوز کرده و اون الان اینجوری شده و متجاوز هم با زد و بند با نبود مدرک و اینا ازاده . تو متن ازش به عنوان متجاوز یاد میکنیم . 

    یه سرمایه دار پیر و خیلی پولداری هست که بابای همین متجاوزه س ، اون با زد و بند کاری کرده که بابای اوپا به جرم اختلاس و دفترسازی و اینا از ریاست کارخونه ی خودش کنار گذاشته بشه بعدشم کارخونه رو مفت خریده و داده به معشوقه ش تا سرپاش کنه . 

    حالا چرا این بلا سر باباش اومده معلوم نی . ولی راجبه اتفاق دوس دخترش یه دیالوگ بیشتر گفته نمیشه ، داشته راجبه گندای پیرمرد پولداره تحقیق میکرده که پسرش که زن بازه این کارو کرده . 

    معشوقه ی یه زن جوون حدود 40 ساله س " داره برف میاد ❄😄💟" اون تو امریکا تو بار کار میکرده ، یه روز تو بار یه زنی بهش پیشنهاد میده که بدن و جوونیش حیفه و بیاد بره زیردست یه  اسپانسر ، زن معرفی میکنه به مردای پولدار و پول تو جیب میزنه ، مردا هم از زنا استفاده و پول و ماشین و خونه و اینا میدن بهشون .همچین روابطی تو سریال درجریانه . منظور از عنوان سریال ، اسپانسر هم همینه . 

    معشوقه هه از 20 سالگی با این پیرمرده بوده و با حمایت اون درس خونده و مدل شده و پولدار و  حالاام پیری بهش کارخونه ی یکی دیگرو داده . 

    حالا اما وضع فرق کرده معشوقهه دیگه نمیخاد اینجوری زندگی کنه میخاد مث ادم ازدواج کنه و بچه دار شه و اینا . اینا یه کمپانی مدلینگ و اینا هم دارن که متجاوزه هم اونجا عکاسه . 

    کار اوپا هم عکاسی و عکاس معروفی و تو امریکا کار میکرده که حالا که باباش اینجوری شده اومده کره ببینه چه خبره و انتقام بگیره . 

    اون دلیل اینکه چرا باباش به وضعیت اغما رفته رو نمیدونه ، باباش دوست اون پیرمرده بوده و مدام میره از پیرمرده میپرسه چی باعث شده که همچین اتفاقی بیفته و باباشو به این روز انداخته ...

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    از طرفی یه ویدئوو وجود داره که از دوربینای خونشون بدست اورده شب حادثه یکی با چوب بیسبال زده تو سر باباش و یه یو اس بی رو از دستش دزدیده و رفته . 

    تا اخر سریال نشون نمیده یو اس بی چی بود . حتی قاتل باباش هم درست حسابی نشون نداد که دستگیر شده یا نه . 

    اوپا یجوریی متوجه شده که وضعیت باباش به این معشوقهه ربط داره ، برا همین میخاد به این معشوقهه نزدیک بشه . 

    داستان سریال حول  انتقام اوپا و دوسه نفر دیگه که به خاطر پول میخان اسپانسر داشته باشن و اینجوری به پول برسن و طمع اونها و سواستفاده پولدارا از ادمای گرفتار می چرخه ...

    راستش بازیش خوب بودا ولی خیلی سریال اشفته ای بود انگار یه سریال 30 قسمتی رو نصفه کرده باشن خلاصه وار نشون بدن خیلی جزییات رو نشون نمیداد و خیلی چیزا گنگ بود . اخرشم درست حسابی انتقام نگرفت . با متجاوز دوس دخترش اصلا شبیه دشمنا رفتار نمیکرد .

    خیلی دل رحم بود تا معشوقهه ادای کسایی که مشکل روحی روانی داره رو در اورده بود تا اینو به سمت خودش بکشونه دلش براش سوخته بود . 

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    ولی نگم از عشقی نگاه کردنش 🥰به دوس دختر بدبختش . خوب شد دختره مرد خیلی بدبخت بود طفلی زنده موندنش اصلا بیهوده بود و عذاب برای پسره . راحت شد مرد . 

    درکل سریال بیخود و درهمی بود و برای اینکه داستان سرراستی نداشت نمیتونم درست درموردش بنویسم .  چون خیلی چیزای گنگی هم وجود داشت . فقط به خاطر اوپام که اسمشو بالاخره یاد گرفتم لی جی هون . lee jihoon نگا کردم سریالو . 

    و بعدش یه مقاله خوندم که متوجه شدم چرا انقد این سریال درهم بود ، موقع ساختن سریال یه بحثی بین کارگردان و نویسنده به وجود اومده که اخر دعوا کردن و کارگردان و نویسنده سریال عوض شده . بعد نویسنده اومده تو اینستاش گفته که من هرچی می نوشتم میگفتن تصحیح کن و یجوری نامه رو نوشته بوده که باعث سوتفاهم شده که لی جی هون خاسته که این تصحیحات انجام بگیره ، برای همین دوباره لی جی هون اومده تو اینستاش گفته که من کاره ای نیستم و من حتی کارگردان و نویسنده رو شخصا ندیدم و همچین درخاستیم نکردم تاحالا . بعدم گفته که به خاطر دعوای خودشون اسم منو برای سپربلا نندازین وسط  . بعد دوباره گفته که به نظرتون درسته که سه هفته قبل از فیلمبرداری بهتون بگن که نقشت عوض شده و باید اون یکی نقش رو بازی کنی الان من اینجا دارم سواستفاده میکنم یا شماها . 

    برای همین دعواها و عوض شدن نویسنده و کارگردانه که سریال اینجوری تیکه پاره شده بود . خب یهو نسازین دیگه اینجوریه 🙄😄 .

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    سریال جدید اوپا لی جی هون ،  وارث غیرممکن  The Impossible Heir هم بالاخره داره پخش میشه و متاسفانه باز نقش فرعیه . 😭 نقش اصلی یکی جون 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 که من خیلی خوشم میاد ازش و یکیم لی جه ووک 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚گوگولی عزیزم که اخیرا خبر اومده داره قرار میذاره 😄💗 . سه تا اوپای جیگر تو سریال . متاسفانه سریال 12 قسمتیه . امیدوارم خیلی باحال باشه . اتفاقا همیشه دوس داشتم این دوتا باهم تو یه سریال بازی کنن . ترکیبشون واقعا خیلی باحاله . هردوشون بازیگرای خوب و جذابین و طرز صحبت کردن و اکت منحصر به فردی دارن . همچنین اینکه هردوشون یه نیمچه کیوتی و غدی در کاراکترهایی که تاحالا داشتن ، دارن . 

    من واقعا همه ی بازیگراشو دوس دارم . 

    سریال کره ای اسپانسر sponspr2022

    سریال دیگه ای که میخام ازش بببینم سریال کره ای dinner mate شام دوستانه اس . نمیدونم اینجا باید عاشق اوپام باشم یا سونگ سونگ هون فوق جذاب 😄❤ 

    سریالایی که لی جی هون توشون هست و نقش فرعی و تاثیرگذار بوده و من دیدمشون : 

    1. 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚
    2. 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟
    3. سریال کره ای افسانه ی ابی دریا 

    تا سریال بعدی و پست بعدی . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۹ اسفند ۰۲

    درمورد برنامه ای که گونگ یو مهمونش بود

    یه کانال یوتیوب هست که واسه یو جه ساپ ، یوجه ساب هستو دوتا کمدین دیگه که اسماشونو حفظ نکردم 🤣 گونگ یو رو به سختی پیدا کرده بودن دعوت کرده بودن خیلی جو صمیمی و خیییییلی قشنگ بود حرفای معمولی از زندگی اتفاقاشون حساشون ، بعد گونگ یو یهو سوالای باحال می پرسید یه جور تیپ سوالایی که همه برای رعایت ادب و بدیهی شمردن نمی پرسن ، چرا اسم برنامه اینه ، اینجا کجاعه “منظور استدیو “چجوری استفاده میشه توش می خابین؟ رو به جه ساپ برای خودته؟! 🤣 خیلی موقعیت های خنده دار کیوتی بود ،گونگ یو واقعا عالیه .

    بعد میگفت وقتی گابلین اونقد ترکوند شاید برای بقیه عجیب باشه من هیجا نگفتم اینو ، با خودم گفتم شاید بگن از شکم سیریه و میخاد پز بده ، ولی من حس پوچی داشتم نمیدونم چرا حس میکردم باید برم برای خودم باشم تا بتونم دوباره خودمو پیدا کنم و جمع کنم ، من راستش حسشو درک نکردم ولی شاید بعدا درکش کنم .
    از هر دری دیگه ،اصلا بدون هیچ مقدمه ای هیچ موقعیت معذب کننده ای ، هرکی حد خودشو میدونه خیلی بااحترام اصلا حذ میکنم می بینمشون ، ورزش چی میکنی ، عه هیونگ موقع کرونا اینجوری ورزش میکرد ، و ورزش چقد تبدیل به یک فرهنگ شده براشون ، همینه که جه ساپ خودش نزدیک پنجاه سالشه و انقد خوب مونده . ماهی گیری میکنه گونگ یو درمورد این چیزا …خیلی حرفای دیگه هم زدن که خیلی باحال بود ولی همش یادم نمونده .
    خیلی قشنگه خیلی حس خوبی داد برنامه ش بهم و برای همین چتر شدم رو کانالش 🤣. حیف بود اینو اینجا نگم .

    امشب برای دومین بار نگاهش کردم ، اخرای برنامه کمدین سوم زودتر رفت چون برنامه ی دیگه ای داشت ، بعد گونگ یو و جه ساپ و اون یکی مونده بودن ، سه تاشونم برای یه کمپانین ، بعد تو خلال برنامه از اولش کلا یه نقاط مشترک هیونگ دونسنگی پیدا کرده بودن ، یهو جه ساپ گفت عه اصلا ما هممون برای یه کمپانی هم هستیم اینجاام نقطه مشترک هیونگی دونگسنگی 🤣🤣🤣💗💗💗 عالی عالی … اینجوری که تعریف میکنم بی مزه س وقتی می بینی برنامه رو متوجه باحالیش میشی . 😁
    میدونی برنامه هاشون خسته کننده نی یک ساعت و نیمه و همش حرفای باحال میزنن باهم خوش می گذرونن واقعا ، ترکیبشون خیلی باحال بود . و همشون واقعا یه کمدین واقعی هستن که بدون لوده بازی و مسخره کردن بی ادبانه دارن کار میکنن و واقعا طناز هستن .
    ادم لذت میبره می بینتشون .
    جدیدترین برنامه ش برنامه ای که به سختی این بار هم تونستن زوج گابلین و فرشته مرگ رو بیارن و این برنامه هم انقد باحال بود که حد نداره .
    دیگه راجبه این حسش نی تایپ کنم . خییییلی باحال بود .


    لینک کانال برنامه:

    https://youtube.com/@ddeunddeun?si=zV-FuA9oDfZZAbBX


  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۷ اسفند ۰۲

    دومین برف تهران

    به طرز باورنکردنیی دوباره تهران برف اومد اونم بعد از یه پاییز بی بارون . دوبار برف خب تعجب برانگیز و عجیب و قشنگه . البته خب به اندازه ای نیست که من میخام 😄 من یه برفی مث برف تو ساپورو میخام ولی متاسفانه تهران همچون برفی ؟! حالا ما همینشم شکر میکنیمو و دوست داریمو براش ذوق میکنیم . در همین راستا از وقتی میبینم برف اومده از اونجایی که طرف خودمون برف نمی شینه مگه اینکه خیلی زیاد باشه مث پارسال ، پامیشیم میریم پارک ملت . نزدیکتر و سرراست و راحتتره . 

    و کلی عکس انداختم . یه اهنگ برفی هم میذارم کنارش تا ببینینو بشنوین و حال کنین . 

    من از طبیعت هرچیزی رو دوس دارم و براش ذوق میکنم ربطی نداره پول ندارم یا کار ندارم کلا ادم با ذوقی هستم . 🤭❄😄😎 

    و عکس هم خیلی دوس دارم بندازم از هرچیزی ، مثلا ممکنه موقع شکوفه دادن درختا هرروز برم پارک ولی هرروزم عکس میندازم 😄 خلاصه همچین ادمیم. 

    برف تهران

    برف فقط افقی حرکت میکند تا بره جای دیگری ارام بنشیند . 

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    برف تهران

    ادم باید همه جا به فکر عشقش باشه 💟😄 

    💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟

    💚معرفی اوپا 아이엠  💚

    برف تهران

    خب عکسارو دیدین ؟ قشنگ بودن ؟

    حالا اهنگ رو گوش بدین :

    او اس تی شماره ی نمیدونم چند سریال 💚سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  💚با صدای آیلی " با اولین برف به دیدنت میام " 첫눈처럼 너에게 가겠다 

    من هروقت این اهنگ رو گوش میدم ناخوداگاه گریم میگیره انقد که قشنگ خونده شده . واقعا چقد قشنگه لیریکش . اتفاقا دیروز داشتم یه برنامه از گونگ یو میدیدم که هوس کردم دوباره بشینم گابلین نگاه کنم 😄 بعدا راجبه برنامه شاید یه پست جداگونه گذاشتم . 

    💟 برنامه با حضور گونگ یو  🍀

    فعلا امروز تا همینجا 💟❄ 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • يكشنبه ۶ اسفند ۰۲

    معرفی کتاب شرکت

    شاید باورتون نشه ولی وقتی میاین می نویسین با این وضع باید برم منم نگاهش کنم اینو ، واقعا ذوق میکنم و میرم ببینم تو متن چی نوشته بودم که کامنت اینجوری اومده . مرسی که میخونین . 😎😁

    کتاب " شرکت " رو ، که ترجمه ش برای سال 73عه . تا نصفه ها خوندم و واقعا جذابه ، چقد خوب میشد همچین شرکتی واقعا بود و درست کار بودا نه اینجوری مافیایی و خطرناک 😲🤦‍♀️🤪😄 تا جایی که میدونم به ضرس قاطع ازش سریال یا فیلم هم ساخته شده ، یادمه تو تی وی چندین سال پیش یه سریال خارجی میداد که همین اسامی رو داشتن و وکیل بودن ولی یخورده متفاوت بود داستانش . حالا ...

    داستان درمورد میچل هه که دانشجوی وکالت دانشگاه هاروارده و خانواده درست حسابی نداشته و فقیره ولی عوضش خیلی زرنگه و هاروارد بورسیه کاملش کرده و تمام نمراتش عالیه . اون تو حوزه ی مالیات و تحقیقات مالیاتی خیلی سررشته داره و حتی تو کالج دوره ی حسابرسی " همچین چیزی " هم دیده ، دو سه ماه مونده به فارغ التحصیلیش از دانشگاه که بهش سه تا پیشنهاد کاری شده ، ینی من اصلا دانشگاه های اینارو می بینم فقط غبطه میخورم دیگه . چی بگم ..ولش کن بذار داستانو بگم ...🤦‍♀️😭😖🙄 من از همون اول حدس زدم که شرکت تو کار خلاف و راه درو برای مالیاته برای افراد مشخصه ...

    یکی از این سه تا پیشنهاد یکیش همین شرکته اس که یه اسم سختی داره ما به اسم شرکت تو متن ازش نام می بریم . 

    میره تو این شرکت برای مصاحبه و کلی بهش خدمات میدن میگن ما حقوقمون خیلی زیاده ما بهت وام با بهره ی خیلی ناچیز میدیم تا تو خونه بخری بهت یه ماشین بنز اخرین مدل میدیم و فقط تو باید بیای تو شرکت ما که تو شهر ممفیسه و اونجا زندگی کنی و اینا .

    شرکت قبلا راجبه میچ یک عالم تحقیقات اف بی ای یی انجام داده و همه ی زندگیشو میدونه اونا میدونن که میچ فقیر و گشنه س و الانم داره با زنش تو خابگاه زندگی میکنه و یه ماشین لکنته هم داره . اونا انتخابشون فقط میچه . شرکت ، یه شرکتی که اگهی استخدامی نمیده و اونا خودشون دنبال شخص موردنظرشون میگردن و بین هزاران نفر فارغ التحصیل دانشگاه های معتبر ، میچ چشمشونو گرفته ، میچ تو طول مصاحبه خودشو به ندید بدید بازی نمیزنه و هول بازی در نمیاره ولی با شنیدن مزایای شرکت قبول میکنه که برای مصاحبه و اشنایی نهایی به منفیس بره ، اون به خونه میره و به زنش ابی " فتحه داره " موضوع رو تعریف و دوتایی خوشحال بهترین غذایی که سالی یه بار میخورن رو می خرنو میخورن .

    این یه موقعیت اوکازیون برای کسی مث میچه و چرا باید شک کنه که یه شرکت وکالتی ممکنه مافیایی باشن . شرکت به میچ گفته بود که دلیل این همه دادن مزایا به کارمنداش اینکه اونا فقط به ثروتمندا و افراد متمول کار میکنن و میخان کارمنداشون از هر لحاظ درست حسابی باشه ظاهرشون و اگه کارمند زندگیش تامین باشه پس میتونه تمام وقت و تمرکزشو رو کارش بذاره ، درواقع واقعنم همینطوره ، شرکتا باید اینجوری باشن 🙄😁  میچ و زنش به منفیس میرن و اونجا یکی از کارمندایی که هفت ساله تو شرکته میاد دنبالشون و میره بهترین هتل و بعدم میچ میره شرکت و با بقیه همکارا اشنا میشه و همکاره هفت ساله شرکت رو به میچ نشون میده کلی تحویلش میگیرن و از توانایی هاش تعریف میکنن ، اونا میگن که تو این شرکت هیچکس تاحالا استعفا و اخراج نشده و کسی تاحالا نخاسته از اینجا بره انقد که مزایای خوبی میده .

    این شرکت درواقع یه عالم قوانین داره که ممکنه مشکوک به نظر بیاد ولی درواقع خیلیم طبیعی و واقعیه ، مثلا هیچ وکیل زنی تو شرکت استخدام نکرده و منشی ها همه زشت و چاق هستن ، که مردا یه وقت هوس خیانت و لاو ترکوندن با منشی ها نیفتن ، با الکی بودن و مواد کشیدن وکلا مشکل داره و الکل زیاد خوردن رو براشون ممنوع کرده . اونا اصرار دارن که کسیی که استخدام میشه بعد اینکه به وضعیت ثبات رسید حتما بچه دار شه . و از این قبیل چیزا . یه سری چیزاش مث الکل و ازدواج و این چیزا مث اداره های دولتیه . 

    درواقع داره به سلامت روان و جسم وکلاش اهمیت هم میده . به نظرم از هرلحاظ شرکت خوبیه . 😁

    یکی دیگه از چیزایی که من راجبه شرکته خوشم اومد این بود که تو طول مصاحبه همه چیز رو واضح و شفاف توضیح میدادن ، شرایط کار اینکه کارت چیه در چه حده حقوق مزایا مرخصی سفر همه چیز که ممکنه ادم وقتی میخاد یه جا استخدام شه ممکنه براش سوال بهوجود بیاد و یکی از مهمترینش اینکه اونا استخدام ثابت میکنن ینی اینجوری نی بگن یه سال بیا کاراموزی بعد هی اواره کوچه خیابون و شهر باشی که دوباره کار پیدا کنی طرف میدونه که رفت اونجا مصاحبه برای کار دیگه حداقل ده سال اونجاست ... چیزی که تو ایران فقط تو اداره های دولتی هست . حداقل راجبه مدت استخدام نه مساعل ریز دیگه اعم از گفتن تمام قوانین شرکت ...

    اونا میگن که درامد میچ اونقدری خاهد بود که اون با ده سال کار و تلاش تبدیل یه میلیونر خواهد شد ، کیه که این مزایا رو رد کنه و حتی بخاد شک کنه اونم کسی مث میچ ، منم بودم با اینکه خیلی شکاکم ولی قبول میکردم . درهرحال شرکت که نمیخاد همه ی 40 .50 نفر وکیل خودشو بعد بازنشستگی بکشه ... ؟! ها ؟ ! البته این درحالی جواب میده که پلیس نیاد سراغت 🤪😄 خلاصه میچ با بهترین مزایا استخدام میشه و در این حالت حتی نیازی نی که ابی بره سرکار ، و زندگی جدید و پر از رفاه رو شروع میکنن . تا بالاخره میچ متوجه مشکوک بودن شرکت و کارهاش میشه ... که دیگه نخوندم چون زدم جلو ببینم چی میشه . 😁

    راستش نمیدونم به خاطر اینکه زیاد سریال می بینمه یا چی ولی بقیه داستان خیلی قابل حدسه و فهمه و میگم خب فهمیدم چی شد دیگه چرا بخونم تا ته ، برا همین اینجوری کتاب میخونم . مگه اینکه جوری باشه که نفهمی قضیه تا اخر چی میشه . 

    اگه بقیه شو خوندم همین پستو اپدیت میکنم . 

    برف اومد بالاخره دوباره تهران . و میخام عکسای برفی بذارم . 

    پست بعدی: 

    ❄ دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی ❄ 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 وبلاگ خونی 💟 💚سفر انار 💚 داستان هزار و یک روز  💚سوکورو تازاکی بی رنگ  💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۶ اسفند ۰۲

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 2024 Grand Shining Hotel

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel رو دیدم . جمع  و جور و باحال بود . اوپام حتی تو سریال 6 قسمتی هم می درخشه بس که بازیش خوبه . اصلا نگاهش و قیافه ش جون میده برای عاشقی . 

    درمورد یه شرکت انتشاراتی که این روزا کتاب یکی از نویسنده هاش ترکونده ، ولی نویسندهه هیچوقت خودشو نشون نداده ،بالاخره  قرار شده برای امضا کتاب بیاد ، ولی اون روز نمیاد و تلفنشم جواب نمیده ،  اوپام که یکی از کارمندای مسئول اون شرکته ، میره ببینه چی شده و اینا که ناپدید میشه . 

    اینجوریه که چندوقته مردم یهو ناپدید میشن . یکی از کارمندای زن که اتفاقا عاشق اوپا هم هست میره دنبال اوپا ، و به شرکتم خبر میده که چی شده ، یکی دیگه از همکارا که از این جور موضوع ها خوشش میاد ، به دختره میگه که میگن یه لپتاپی هست که خودش رمان می نویسه و مردمو ، اون داخل رمان می کشونه .

    دختره میره خونه ی نویسنده و یه پیرزنی اونجا بوده ، یه سری اتفاقا می افته و دختره میره اتاق نویسنده ببینه همچون لپ تاپی اونجا هست یا نه که می بینه حقیقت داره و لپ تاپ داشته واسه خودش تایپ میکرده . و دختره ام میخاد بره تو داستان تا اوپا رو نجات بده برای همین خودشو به عنوان یکی از شخصیتای داستان وارد دنیای داستانی میکنه .

    و اوپارو می بینه ، بعدش متوجه میشن که یه قاتلی وجود داره تو دنیای واقعی که مردارو موقع سکس میکشه ، اون قاتله هم تو داستانه ، و میخاد با اوپا بریزه رو هم و بعدم بکشتش . ولی دختره که نمیخاد اوپا بمیره هی جلوشو میگیره و اینا ، اخرسر با اون کارمنده که ارتباط داشتش همزمان متوجه میشن که اگه صاحب لپ تاپ شه میتونه لپ تاپ رو نابود و به دنیای واقعی برگردن همه ...اینجوری میشه که یه سری داستان درست میشه تا این اتفاق بیفته و تهشم دختره می فهمه که کسی که این لپ تاپ رو از اول به اون نویسنده معروفه داده بوده کسی نی جز اوپا ...ینی خودش عوضی بوده اوپام 😁 و اوپامم که زیردست یه گروهکی بودش میزنن نابود میکننش . اینجوری سر وتهشو هم میارن . 🤪🤭

    بامزه بود درکل سریالش . این یه مینی سریال برای شبکه ی اینترنتی تی وی ان بودش . و فک میکنم از این فیلمنامه هایی بود که نویسنده اش مثلا برنده مسابقه ی فیلمنامه نویسی شده . فک میکنم . 

    داستانش جالب بود ولی خب خیلی ریزه کاری هایی نیاز داشت که نگنجونده بودن . ولی خب دیدن اوپام مهمتر از داستانه 😁😎

    حالا که دوباره به عشق این اوپا دچار شدم میخام سریال دیگه ش به اسم اسپانسر  🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀 رو نگاه کنم . 

     

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚عکس از سریال کره ای گابلین  💚سریال کره ای گوبلین خدای تنها و درخشان  💚 بازبینی سریال سونات زمستانی 💚 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💚نظر پایانی درباره ی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره 💚سریال کره ای بدترین شیطان 💚 سریال ایرانی جدال با سرنوشت  💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۴ اسفند ۰۲

    معرفی کتاب و حرف زدن در مورد سریال های کره ای

    سریال کره ای تناقض یک قاتل رو نگاه کردم ، زیاد جالب نبود . 

    درمورد پسر دانشجویی که اتفاقی به یک قاتل تبدیل میشه و بعد می فهمه کسی که کشته خودش قاتل بوده . 

    سریال کره ای اهنگ عاشقانه خیالی هم رو به اب رفته و کلا 16 تا زیادیش بود از اول . 

    سریال کره ای هتل بزرگ درخشان  2024 Grand Shining Hotel رو قرار ببینم که یکی از بازیگرایی که دوس دارم توش هست ، اسمش نمیدونم چیه ، همون که تو سریال 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚 ازش خوشم اومده بود . اینجا خیلی لاغر شده با اینحال هنوزم جذابه . یه سریال 6 قسمتیه . 

    چندروز پیش رفتم کتابخانه ی ملک تو ولنجک و دوتا کتاب قدیمی اوردم یکیش اسمش " جود گمنام " هه . که تا حدودی متوجه داستانش شدم .

    جود تو یکی از دهاتای انگلیس با عمه ش زندگی میکنه ، خانواده ش مردن . اون خیلی به تحصیل و مطالعه علاقه داره ولی این واقعیت رو نمیدونه که تحصیل برای افراد طبقه ی پایین جامعه میسر نی " فک میکنم اینجوره چون یخورده که زدم جلو متوجه شدم که نتونسته به هدفش برسه . " 

    داستان با رفتن معلم اون دهات از اونجا شروع میشه ، معلم داره به یکی از شهرای همون اطراف که پر از دانشگاه و کلیسا هست میره تااونجا درس معلمی و فقهه ؟ 😄 بخونه میخاد کشیش بشه . و به جود ده دوازده ساله میگه که اونم کتاب زیاد بخونه . 

    جود هم دوس داره زمانی که بزرگ شد به اون شهر بره و معلمی کشیشی کسی بشه ،  ولی چون اهی در بساط نداره مجبوره یه فنی یاد بگیره تا ازش پول در بیاره برای همین میره سنگ تراشی یاد میگیره . اون با پولی که بدست میاره کتاب میخره کتابای دینی عهد قدیم و اینا و تنهایی زبان یونانی یاد میگیره تا بتونه کتاب عهد قدیم یا جدید رو به زبان اصلی بخونه . 

    19 ساله ش که میشه اتفاقی با یه دختر اشنا میشه و مسیر زندگیش رو به گند میکشه . شهوت جلوداره مسیر و هدفش میشه و دختره اویزونش میشه و با گفتن این دروغ که حامله س ، مجبور میشه دختترو بگیره . زندگیشون خوب نمیشه  و تازه متوجه ام میشه که دختره بهش دروغ گفته و گولش زده ؛ یه مدت بعد دختره بدون اینکه طلاق بگیره با خانواده ش میرن به استرالیا و جود هم بالاخره موفق میشه بره به اون شهر رویایی تا درس بخونه ولی همینجوری یلخی که نمیشه رفت درس خوند پولم نیازه . قبل اینکه بره به اون شهر عمه ی بهش میگه یه دختر عمه ی دور داره "منظور دختر عمه س ولی از این فامیلای دوره " که تو اون شهر زندگی میکنه و ادم خوبی نی و مواظب باشه باهاش برخوردی نداشته باشه . جود اتفاقی دختر عمه رو می بینه و ازش خوشش میاد ولی نمیره اشناییت نشون بده . من الان اینجاهاشم ....

    از این کتاب یه فیلم هم هست .

    خود کتاب سال 1895 نوشته شده تقریبا یک قرن پیش 😶😲  ولی این کتابیکه دست منه چاپ دوش برای سال 77عه . تقریبا سی سال پیش . خب کتاب ، داستانش چون یه داستان خیانتیه تقریبا برای همین تو زمان خودش نویسنده شو خیلی توبیخ کردن و اینا که البته از یه نظر درستم میگفتن . راستش منم از رفتار جود خوشم نیومد . 

    میرفت با دختره لاس میزد ولی تو دلش میگفت این دختر در سطح من نی ، آها واسه لاس زدن خوبه ؟! ولی برای گرفتن نه ؟! خیلی عوضی طوره ...حقش بود که دختره با کلک خودشو بهش اویزون میکنه . بعد از ازدواج متوجه میشه که دختره اصلا از این جنده ها بوده که تو میخانه ها کار میکرده و کلا خانواده ش نابسامانه ...که دیگه دیرشده بوده . 

    داستان بعدش اینجوری میخاد بشه که جود با دختر عمه هه عاشق هم میشن و با اینکه دختر عمهه شوهر داشته باهم فرار میکنن  و باهم زندگی میکنن و بچه دارم میشن . از طرفی هردو متاهلن و از طرفی فامیلن که ازدواج فامیلی هم مجاز نی انگار تو دوره ی داستان . شوهرش از قضا همون معلم جود تو دهاتشون بوده . و اینکه قضیه رو جالب میکنه . برای همین میخام بدونم بعدش روابط چجوری میشه . وگرنه از اونایی نیستم که داستان رو بفهمم و ادامه بدم به خوندن . 

    از متن کتاب : 

    " جود فاولی ؛از افرادی بود که صرفا برای این متولد میشوند که پیش از انکه مرگ پایان زندگی بیهوده شان را اعلام کند ، رنج و مشقت بسیار میکشند ." 

    این جمله خیلی شبیه زندگی منه 🙄🥱😁

    " جوانها این روزها زیاد خوش جنس نیستند . یک جرعه از این چشمه و یک جرعه از ان چشمه . دوران ما فرق داشت ."

    " جود با احساسی از نفرت و اشمئزاز فکر کرد گرچه این ممکن است تا اندازه ای صحت داشته باشد اما تا جایی که می دانست هستند بسیاری از دختران معصوم و چشم و گوش بسته که به شهرها میروند و چند سال در آنجا می مانند، بدون اینکه سادگی و صفای زندگی خود را از دست بدهند. برخی افسوس، انگار یک غریزه و آمادگی ذاتی به تجمل و خود آرائی در خونشان هست و فقط یک نگاه گذرا ، کافی است که در آرایش و خود آرایی استاد و ماهر شوند." 

    اینو راس میگه غریب به اتفاق 90 درصد دخترا تو دسته ی دومن . 

     

    تا جایی که من از شخصیت جود متوجه شدم اون دوس داره خودشو از اون شهر و دهات رها کنه و زندگی خوبی بسازه به درس و مطالعه علاقه داره و فک میکنه اینجوری میتونه زندگی درست حسابی داشته باشه . رویایش از بچگی تا جوونی همین بود خب درسته که شاید نذارن درس بخونه ولی دیگه نمیتونن بگن که کتابم نخون . میتونست سنگ تراش شه درکنارشم به عنوان سرگرمی مطالعه داشته باشه . چون همش سرش تو کتاب بود از دخترا چیزی نمیدونست و اسیر شهوت میشه و مث دختر ندیده ها رفتار میکنه ، دخترای جلب هم متوجه میشن چه ببوییه برای همین تور میندازن . اون که انقد برای اینده ش برنامه ریخته بود نباید اینجوری زندگیشو خراب میکرد . تقصیر خودشه و درضمن عوضیم بود . همینکه وقتی داشت فکر میکرد دختره سطح پایین و احمقه ولی باهاش می لاسید ، همون فکر تو دام انداختش . 

    کارما ...! 😁

    حالا باید بخونم ببنیم چجوری میشه . بعدا همین پستو اپدیت میکنم . 

    اپدیت 3 اسفند : 

    سلام ، کتاب رو خوندم ، از نیمه به بعدش کلا شخصیت جود تغییر کرد و یهویی نویسنده زوری میخاست جود و دختر عمه ی موردبحث رو بهم بچسبونه ، واقعا ازدواج دختر عمهه با اقای معلم بی مورد بود رابطه شون جوری نبود که انگار تیغ زیرگردش باشه برای ازدواج خودش یهو تصمیم به ازدواج با یه مرد حدود 50 ساله گرفت . احمقانه بود کارش . بعدم که ازدواج کرده بود شبا خودش سرگرم میکرد و یا میرفت تو یه اتاق دیگه میخابید . معلمه دیگه از دستش عاصی شده بود و احمقانه ترین کارش اونم از یه ادمی مث معلمه عمرا سر بزنه این بود که دختره برگشت به معلمه گفت من جودو دوس دارم و میخام باهاش فرار کنم اجازه بده من برم وا 😲 اصلا من همینجوری موندم . 

    تعجبم خیلی بیشتر شد وقتی که دیدم معلمه خودش گذاشته دختره با عشقش فرار کنه هاه ... 어이가 없네 어이가 없어 

    بعدشم یه جای داستان گفت که زنه جود با یه مرد استرالیایی رفته لندن ولی باز زن جود رو برگردوند و بازم اویزون جود کرد و همین بود که باعث شد دختر عمه بعد از اینکه بچه ام داشتن بذاره و دوباره برگرده پیش معلمه . خیلی قاراشمیش بود داستان . 

    اخرشم جود و زن اولیه برمیگردن همون شهری که اول بودن و جود هم مریض میشه و میمیره ، روز مرگش زنش با اینکه می فهمه مرده ولش میکنه و میره با یه مرد دیگه تا اتش بازی نگاه کنه وقتی دید مرده گفت مرده شورتو ببرن چرا الان مردی 🤣🤦‍♀️😲 

    داستان جالبی نبود . فک میکردم جذاب باشه . نمیدونم چرا به کتابای قدیمی علاقه دارم درحالیکه بعد از خوندن این کتاب به این نتیجه رسیدم که داستان اینجوری که گمنام هست و خیلی قدیمیه دیگه نیارم. 

    ویرگولمم همچنان از دسترس خارج شده اس . 

    اگه اینستا دارین یا پینترست منو فالو کنین . لینکش تو تب آشنایی هست . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚  سریال کره ای بی خانمان  💚  سریال ایرانی برف بی صدا می بارد 💚  فیلم سینمایی موقعیت مهدی  💚 سریال ژاپنی روزها 💚 سریال کره ای ایدل مقدس 💚 فیلم سینمایی غریب 💚سریال کره ای رویارویی یا دوست پسر 💚سریال کره ای وکیل طلاق 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۱ اسفند ۰۲

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls 

    죽일 수도, 죽을 수도 없는 불가살(不可殺)이 된 남자가 600년 동안 환생을 반복하는 한 여자를 쫓는 슬프지만 아름다운 이야기

    پولگاسال ، موجودی که نه کشته میشه نه می میره ، مردی که تبدیل به پولگاسال میشه و 600 سال دنبال تناسخ های تکرار شونده  ی یک زنه ، غم انگیزه ولی یک داستان زیباست ... 

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

     واقعا چه خلاصه ی قشنگی از سریال گذاشتن ...

    پولگاسال رو باید از اخر به اول تعریف کنم .

    میگن ، نفرین نکن ، نفرین خودتو میگیره ...

    پولگاسال هم داستان نفرینیه که پای خودشو گرفته بود .

     

    پولگاسال ،موجودیه که نامیراعه و روح نداره ، اونا یک زوج هستن ، دوقلو هستن ، یک مرد یک زن ، تو غار زندگی میکنن ، یک روز دوتا بچه میان تو غار پولگاسال زن " مین سانگ اون "، غریزه ی زن و مادر بودنش گل میکنه و از بچها مراقبت میکنه اونارو می بره به روستایی و جلوی یه خونه که یه پیرزن شمن توش زندگی میکنه میذاره ،پیرزن هم اینارو بزرگ میکنه ، پولگاسال زن ولی دست بردار نی ، بچها قلبش رو گرم  کردن و دوس داره پیش اونا باشه و ازشون محافظت کنه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    پولگاسال مرد " هوال " میگه من از اینکه تو منو ترک کنی و بری می ترسم ، زنه میگه نه ولی یه شب مرد رو ترک میکنه و میره پیش ادما زندگی میکنه ، دلتنگ مرده هم میشده ولی چون نسبت به بچها محبت پیدا کرده بوده میخاسته اونا از اب و گل در بیان بعد برگرده ، ولی سرنوشت اینجوری نمی مونه ، پسر کله گنده ی روستا " اوک اول ته " یه روز تو جنگل میزنه پسر دوم باباشو میکشه ، بچها اینو می بینن ، پسره میخاد بچهارم بکشه که پولگاسال زنه میاد جلوشو میگیره ، اون فرار میکنه میره ، خبر اینکه پسر دوم ناپدید شده به پدره میرسه ، پسر اولی میاد میگه من میدونم کجاس ، میرن جسدشو پیدا میکنن ، کی کشته کی کشته پرس و جو ، پسره میگه پولگاسال ، میرن تو روستا و پولگاسال زن رو پیدا میکنن و بهش حمله میکنن ، پولگاسال زن چون به بچها قول داده بود که به ادما حمله نکنه ، از خودش دفاع نمیکنه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    وقتی زنه مورد حمله قرار میگیره جفتش می فهمه ، میاد و همه ی مردم رو میکشه ، زنه چشم باز میکنه می بینه همه مردن ، میره به مرده حمله کنه ، هوال میگه چرا چی شده من اومدم نجاتت بدم که ، میگه چرا مردمو کشتی و اینا ، تو همین اثنا اون بچها که یه دختر و پسرن " شی هو و دویون " و بابای پسری " اوک اول ته "  که توسط اون یکی پسر کشته شده بود میان مرده رو با شمشیر میزنن ، پولگاسال هم بعد از اینکه به زنه میگه ازت متنفرم ، اون سه نفرو نفرین میکنه و میگه هربار که به دنیا بیاین یکی کور و دیگری بچه نمیتونه به دنیا بیاره و اون یکی دستی که منو زخمی کرده قطع میشه ، این نفرین همینجوری ادامه داره تا من زنده باشم ، هر تناسخ تون هم میام میکشتمون .

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    زنه می بینه اینجوریه خودشو زخمی میکنه ، مرده میگه چیکار میکنی میگه تو به قلبت شمشیر خورده منم خودمو میکشم که باهم نابود شیم ، مرده میگه من دوباره به دنیا میام و پیدات میکنم تو ماله منی ، ولی پولگاسال ها که تناسخ نمیکنن ، چون روح ندارن ، شانسا پسر اولی " اوک اول ته " که همه ی گوه ها زیر سرشه میاد به پولگاسال "هوال" میگه همه این کارارو تو کردی من میخام مث تو بشم ، می برتش که نجاتش بده ، پولگاسالم روح پسررو میگیره و تو بدنش یه سوراخ سیاه که درد وحشتناکی داره به جا میذاره ، بهش میگه هروقت به دنیا اومدم پیدام کن و منو به پولگاسال تبدیل کن و یادتم باشه اون دوتا هروقت به دنیا اومدن بکشیشون ، این سوراخ و دردش ناپدید نمیشه ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    اینجوری میشه که وقتی هوال به عنوان انسان دوباره تناسخ میکنه ، از بچگی نفرین پولگاسال روش بوده و با همون زخمی که زنش ینی مین سانگ اون روی دست راستش زده بود به دنیا میاد ، از بچگی تنها و بی کس بودش و ادمای روستا میخاستن بکشنش ، اونو نحس و شوم می دونستن ، تو جنگل سرگردان بودش و باباش هم که همون بچگی رهاش میکنه . یه روز که مردم میان تا بکشنش مین سانگ اون میاد ازش دفاع میکنه تا توی بچگی نمیره ، بعدش فرمانده ی ارتش اون روستا که داشته بعد از جنگ از اون روستا می گذشته اونو با خودش می بره و به عنوان پسرش باهاش خوش رفتاری میکنه و بزرگش میکنه ، بعدم با دختر همون فرماندهه ازدواج میکنه ، ادمایی که تو سرنوشتت هستن رو بازم می بینی شون ، جمله ای که تو سریال تکرار میشه ، فرمانده همون پدریه که 400 سال پیش پسرش " اوک اول ته " باعث سوتفاهم شد و اومد به پولگاسال زن حمله کرد و اون حوادث به وجود اومد ، زنش همون دختریه که نفرین پولگاسال روشه و نمیتونه بچه دار شه و پسرش همون پسریه که نفرین پولگاسال روشه و کور به دنیا میاد ، هوال از زندگی قبلش چیزی نمی دونه ، چیزی یادش نمی آد ، سالهاست داره هیولایی که تو جنگل ها هست رو میکشه ، اون دنبال پولگاسالی که میگن هست تا بکشتش و نفرین رو از روی خودش و زن و بچه ش برداره ...

    اون خانواده ی کسایی شده که تو زندگی قبلی خودش باعث شده که سرنوشتشون با نفرینش توامان بشه ... و حالا درواقع داره دنبال خودش میگرده ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    تا بالاخره دوباره سرنوشت تکرار میشه ، مین سانگ اون میاد و هوال رو میکشه و روحشو می دزده و به عنوان انسان می میره ، هوال تبدیل به پولگاسال میشه ، 600 سال زندگی کرده و مدام دنبال تناسخ های مین سانگ اون گشته ، از اینکه چرا همچین اتفاقی برای افتاده هیچ اطلاعی نداره . نمیدونه چرا از بچگی همچین سرنوشتی داره ، به خاطر نفرینی که داره بچه هاش یکی کور و دیگری میمیره ، زنش اون وضعیه . کسی که به عنوان پدر بزرگش میکنه و بهش محبت میکنه و مث ادم باهاش رفتار میکنه اونجوری میشه ، خودش تبدیل به هیولا میشه . هیچی نمیدونه . وقتی بالاخره مین سانگ اون رو پیدا میکنه مصممه که بکشتش ولی ناخودآگاه داره کمکش هم میکنه رفتارش باهاش جوری نیست که انگار اون دشمن قسم خورده شه ... جوری ازش دربرابر اوک اول ته محافظت میکنه انگار نه انگار اون دشمنشه ... درواقع میخاد خودش کسی باشه که اونو میکشه و روحشو پس میگیره ولی کم کم خشمش تبدیل به محبتی در لایه های زیرین میشه و دلبستگی بهش پیدا میکنه ... رابطه شون خیلی غم انگیز و قشنگ بود اصلا وصف ناپذیره ...

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    ششصد سال زنده مونده و فقط فکرش یه چیز بوده ، تناسخ مین سانگ اون رو پیدا و انتقام کشته شدن خانوادش رو بگیره و روحشو پس بگیره و بمیره . همه چیز براش عذاب اوره . از انتظار خسته شده ، اصلا زندگی نکرده فقط زنده بوده ، یک درد تموم نشدنی . خاطرات تلخ از بچگی غم و تنهایی بی انتها … و حتی نمیدونه چرا و به چه گناهی ؟! و ششصد سال نمیدونه که یه پولگاسال دیگه ام هست …و مین سانگ اونی که تناسخ میکنه و همه چیو میدونه …

    به هیچکس عادت نکرده کسی رو به عنوان خویشاوند کنار خودش نگه نداشته حتی دنبال تناسخ های زن و بچه اش هم نبوده سرنوشت اونارو جلوش قرار میده ، دوباره سعی میکنه ازشون محافظت کنه و تو این مدت همش عذاب میکشه یه حس خیلی غم انگیز و عمیق ، خوشاله ولی نمیتونه خوشالی کنه ، عاشقه ولی نمیتونه عاشقی کنه ، متنفره ولی نمیتونه نفرتشو بروز بده ، هم عاشقه هم دلتنگه و هم دل چرکینه . یک عالم حس تو این کاراکتر هست . 

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

    و بازیگری که تونسته این همه حس رو ، این حجم از بی_چاره گی این حجم از تنهایی و غم درونشو نشون بده .

    لی جین ووک . بی نهایت عالی بازی کرد تو این سریال .

    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls

     
    اونجایی که بالاخره فهمید همه چیز از خودش شروع شده و خودشو کشت ، اونجایی که پولگاسال بود و عاشق زنش و چون ترکش کرده بود ازش بدش اومده بود هم عاشقش بود هم بدش می اومد و بهش میگفت ازت متنفرم ، منو یاد این اهنگ گروه هایلایت انداخت بود ، 
    تو شعرش میگه : ازت متنفرم ولی دلتنگتم ، تو رویام می بینم که تو برگشتی پیشم ...وقتی به خاطراتمون نگا میکنم می بینم که واقعا انگار دوستت داشته ام ...
     
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    یه سریال عالی و خوش ساخت با بهترین بازی ها ، یه سریال با داستانی قشنگ و عاشقانه ...یه عشق عمیق ، عشق افلاطونی 😄یه داستان مرموز ...
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    یکی از بهترین سریالای تی وی ان ... هر سکانس رو سه چهاردفعه نگاه میکردم . اون داستان مرموزی که تو سریال بود ، با اینکه هنوز هیچی معلوم نبود و هرقسمت یه رازی کشف میشد و همش حدس میزدی و خسته کننده نبود ...و تونست تا قسمت اخر راز بزرگ رو کشف نشده باقی بذاره و 15 قسمت بدون یک ذره اب سریالو بکشونه واقعا باید بلند شد و ایستاده تشویق کرد نویسنده رو ... 
    سری اول که سریالو دیدم از رفتار مین سانگ اون که بار اول پولگاسال رو ترک کرد و اون قضایا رو به وجود اورد خوشم نیومد ، ولی بار دوم که نگاهش کردم، دیدم اون تقصیر کار نبوده ، اوک اول ته از اولشم فتنه بار اورده بود و سوتفاهم ایجاد کرده بود . حتی کاراکتر اوک اول ته هم خیلی قشنگ و باحال بود اون طرز حرف زدن منحصر به فرد جون ، واقعا فوق العاده بود تک تک بازی ها . 
    سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls
    هم خنده داشت هم گریه داشت هم لبخند داشت هم غصه داشت ... واقعا هرچقد از خوبی سریال بگم کم گفتم . خیلی دوس داشتم خیلی بیشتر راجبه سریال حرف بزنم راجبه تک تک حسایی که کاراکترا بهم میدادن ولی از توانم خارجه نمیتونم هرچی حس کردمو بنویسم فقط میتونم هزاران بار بگم که قشنگ بود ...
     بعد از  🥰 سریال کره ای گابلین  🥰، پولگاسال یکی از بهترین سریالای فانتزی تی وی ان که من میتونم بارها ببینمش و لذت ببرم . البته تو رده ی سوم با رنگ کم رنگی میتونین💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚 رو هم بهش اضافه کنین گرچه با فصل دوش کلا از چشمم انداخت سریالو و چقد وقتی بهش فک میکنم می سوزم از اینکه این سریال رو اینجوری حیف کردن . ولی نمیتونم حسای قشنگی که جانگ اوک بهم داد رو بندازم دور . انقد این بشر ماه بود . 
     
    فعلا تا همینجا ...

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۷ بهمن ۰۲

    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband

    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband
    چجوری میشه 26 سال با یکی دوست باشی ولی نشناسی چه پتیاره ایه ؟
    خب من این سریالو دراپ کرده بودم ولی به خاطر جذابیت های نا این وو و کنجکاویم که چی شد از دوستم داستانشو شنیدم و گفتم بذا دوباره بقیه شو ببینم .من زیاد اهل اسپویل شنیدن و اسپویلی دیدن نیستم مخصوصا اگه سریال موردعلاقم باشه ولی سریالایی مث این رو گاهی اینجوری پیش میاد . 
    اینجوری شد که کانگ جی وون " پارک مین یانگ " که توسط شوهر الدنگ اشغالش کشته میشه ، دوباره به زندگی برمیگرده ، این بار میره حدود ده سال قبل ، قبل از ازدواجش . میخاد همون روز یهویی با دوست پسر اشغاله کات کنه ولی چون جنسشو شناخته فک میکنه و به این نتیجه میرسه که این یارو ادمی نیست که بشه رابطه 7 ساله یهو یه روزه باهاش تموم کنم . باید برینم بهش و بعد یه اتفاقی جور کنم که این دیگه نتونه فکر به برگشتن بهم رو داشته باشه .
    ازاونجا که میدونه پسره و دوست صمیمی پتیاره اش که اسمش سومین ، باهم رابطه دارن ، میخاد یه کاری کنه که اونا رو بهم وصل کنه ، قضیه اینجوریه که اگه پسره با یکی دیگه ازدواج نکنه ، سرنوشتش دوباره تکرار میشه . همچین چیزی خلاصه .
    یه سری نقشه ها می ریزه و دق و دلیشم سر دوست پتیاره عوضیش در میاره و بهشم میگه که ازش بدش اومد و الانم دیگه قرار ازدواج اونا اشغال صورت بگیره .
    خودشم با نا این وو که رییس شرکت هست اعتراف کردن بهم . نکته : نا این وو هم روزی که جی وون رو دفن کرده و مراسم ختمش برگذار شده تصادف کرده و مرده و الان دوباره زنده شده . بالاخره باید یکی دیگه که همچین تجربه ای داره باشه که بهم کمک کنن، نااین وو رو بابای دختره فرستاده تا مراقب دخترش باشه . حالا ...
    من واقعا برام سواله ادم چجوری میشه که 26 سال با کسی دوس باشه ولی ندونه که اون داره زیرابش میزنه یا براش حرف درست میکنه یا اینکه داره فرصتهاشو چه کاری چه ازدواجی می دزده ازش . و جالب اینجاست از بخشیش خبر داره ولی همچنان ارتباطشو باهاش حفظ کرده چرا ؟ چون تنهاست ...!
    من هرچقد فک میکنم نمی فهمم که چرا ادم نباید تنهایی رو دوس داشته باشه و اینکه دوستی نداشته باشه چرا باید بد باشه ؟! خب شاید تو نظر بعضیا اینکه طرف هیچ دوستی نداشته باشه بد باشه مثلا بگن این روابط اجتماعی بلد نی و اینا ...ولی اینکه تنها باشی بهتر از این نیست که همچون دوستی داشته باشی ؟ تو " منظور جی وون " رفتی سئول دانشگاه معتبر درست حسابی ، ینی اونجا نتونستی دوستی پیدا کنی یا نتونستی با اینکه رفتی سئول رابطه تو با این پتیاره قطع کنی ؟ خب اینا همش فرصت بوده . برای اینکه تو دایره ارتباطتتو گسترش بدی و یا با دوستی که داره بهت ضرر میرسونه قطع ارتباط کنی ، خودت نخاستی . خودت این بلا رو سر خودت اوردی و من نمیدونم چرا وقتی یه ادمی خودخاسته همچین بلایی رو سر خودش میاره باید فرصت دومی برای زندگی داشته باشه ؟!
    حالا بگیم این دوستی بود و بیشتر به خاطر قضیه خیانت شوهر عوضیشو و دوسته بود و قلبش شکست ، مخصوصا اینکه شنید اونا باهم برنامه ریختن باهم خوشن و قرار پول بیمه ی اینو بالا بکشن . ادم چقد ممکنه قلبش بشکنه ینی تا این حد ادم میتونه حروم زاده باشه و تا اخرین لحظه درحال فیلم بازی کردن . واقعا کاراکتر سومین یکی از حروم زاده ترین کاراکترایی که دیدم .
    کسی که به اسم دوستی نزدیک شده و مث انگل داره از کسی که ساده س و تنها ، تغذیه میکنه . و میخاد تمام اون چیزایی که اون داره رو ازش بگیره .
     
    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband
    و درمقابل جی وونی که ساده و تنهاس و چوب این سادگی و تنهاییشو خورده و با ادم اشتباهی اشنا شده و بعدشم نتونسته خودشو از دستش خلاص کنه و حالا که فهمیده با چه زالوهای حروم زاده ای طرفه وقتی میخاد باهاشون مقابله کنه و جواب عوضی بازیشون رو بده ، احساس بد و ناراحت کننده ای میگیره . به قول نا این وو تو نمیتونی مث اونا عوضی باشی ولی باید باهاشون به روش خودت مقابله کنی و هرحرفی زدی حقشون بود .
    بهش میگفت اگه کمک میخای به من بگو تا باهم کله پاشون کنیم ولی جی وون میگفت من نمیخام با روشای کثیف مث سومین این کارو انجام بدم . من نمیخام مث اون باشم .
    چقد اینجور ادما مظلومو بدبختن و چرا باید هرچی بلای بده سر این ادمای قلب پاک بیاد ؟
    شاید من هیچوقت همچین کاراکتری رو درک نکنم و شاید اصلا همچین ادمی نباشه ولی حتما ادمی مث سومین هست . یه مرد عوضی مث شوهر قبلی جی وون هست .
    درکل سریال قشنگیه ولی خیلی حرص در اره .من چون متوجه داستان شدم برام قابل تحمل بود . وگرنه عمرا می تونستم تا اینجا بدون نفس راحت کشیدن دووم بیارم . 
    نا این وو اینجا خیلی خوش درخشیده . قبلا انقد معروف نبود و نترکونده بود . مخصوصا اینکه نقشش یخورده جدی و شخصیت خنثی ای داره . تو این عکسای دونفره هم خیلی قشنگ شدن  . واقعا عکساشونو دوس دارم . 
    سریال با اینکه تا اخر سلیطه بازی نقش منفی و عوضی بازی شوهر قبلیه و یه نقش مزخرف اضافی دیگه رو هم به داستان اضافه کرد و ادامه دار بود این روند حرص در ارش ولی دراخر زوج رو بهم رسوند و تا بچه شون رو هم نشون داد . درکل قشنگ بود ولی از اون سریالایی نیست که من خیلی ازش خوشم بیاد و دلم براش تنگ شه . 
    در اخر تنها چیزی که ازش ناراحت شدم این بود که فهمیدم نا این وو بعد سالها که نقش یک گرفته حالا باید بره سربازی . چقد طفلی سر این سریال دیده شدا ..حیف . 
     
    سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband

  • نظرات [ ۶ ]
    • دوشنبه ۱۶ بهمن ۰۲

    سریال کره ای پادشاه سحرانگیز 2024 Captivating the King

    سریال کره ای جاسوس ادمای مسحور شده هم دراپ شد . 

    تازگی داستان ها هرروز  غیرمنطقی تر میشن . دختره به چه دلیلی امپراطور رو داره مقصر میدونه و اصلا خر کیه که بخاد بیاد امپراطور رو به زیر بکشه ؟! خیلی مسخره اس  . اون از وزیر که همرو دروغگو کرده بود و خودش داشت جوش خودشو میزد تا شاهزاده رو بکشه پایین و خیانت و هرچی که لایق خودش بود رو داشت به شاهزاده می بست ، حالا که شاهزاده از ماستی در اومده و داره یخورده خودی نشون میده و زد وزیر عوضی رو کشت ، و دیگه کلا جایگاه خودش رو فهمید و میخاد خط ها رو حفظ بکنه ، حالا این عن خانوم فک میکنه کیه ، اومده میخاد انتقام چیو بگیره ؟

    خب مگه شاهزاده گفت تو بیا خودتو، جایگاهتو به خطر بنداز بیا به وزیر که داره پاپوش درست میکنه بگو من بی گناهم ، مگه خودش زبون نداره ؟! بالاخره شاهزاده س دیگه یجوری خودشو نجات میده ، تو چیکاره ای که داری درس میدی به وزیر و وکیل و باباتو شاهزاده و شاهو فک میکنه خیلی میدونه ...مسخره ... اصلا انقد مسخره بود میخام تا شب تایپ کنم مسخره . اصلادهنم باز مونده از بی منطقی و مسخرگی سریال . 

    نگا کنین :  شاهزاده که با روبرگردوندن اون عوضی غلام وزیر تونست وزیرو بکشه پایین و بکشتش و کارو داد دست وزیرا که قرار شمام اینجوری شین اگه مخالف باشین ، اینجوری تونست به حقش ینی تخت پادشاهی برسه.

    غلامه هم فقط یه خاسته داشت ، عقده ای خاک برسر یه بار از این دختره و خاهرش کتک خورده بود برا همین از شاه جدید که همین پسره بود خاست ، اونارو مجازات کنه . خب اونم کرد  .

    دیگه با دختره که خودشو شبیه پسرا کرده عهد دوستی و وفاداری و عشق نبسته که ، اصلا تو حتی اسمتم نگفتی بهش ...چه توقعی داری فک کردی کی هستی حالا یه دست پادوک بازی کردی فک کردی شدی دوست هم پیاله ی شاه ؟ که بهش دستور بدی ؟! پتیاره . بقیه شم معلومه دیگه میخاد بیاد هی سوسه بیاد بعدش شاه عاشقش شه و مسخره بازی شه . ینی سریالی که بیسش انقد داستانش مسخره باشه و رو چیز اشتباهی و غیرمنطقی ببین بقیه ش چی میشه . افتضاح . ینی باورم نمیشه سریال تاریخی باشه و من بهش بگم مزخرف . کره داری کجا میری ؟

     حیف جو جونگ سوک ، حیف حتی خوشگلی که این شین سه کیونگ داره همه جا عنه شخصیتش همه جا غیر از سریال 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 حیف صحنه های قشنگ سریال . خیلی بهش امید داشتم . 

     

    سریال کره ای جاسوس ادمای مسحور شده پادشاه مسحور شده


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟 سریال کره ای میراث خانوادگی 💟

  • نظرات [ ۲ ]
    • دوشنبه ۹ بهمن ۰۲

    سریال کره ای میراث خانوادگی 2024 The Bequeathed

    سریال کره ای میراث خانوادگی 2024 The Bequeathed

    شما هروقت این زنرو تو سریالی دیدین ، مطمئن باشین با یک کاراکتر عوضی پتیاره ماست و مست و ذهلم گتمیش طرف هستین . 

    سریال کره ای میراث خانوادگی the bequeathed

    مطمئن باشینا ، من سه تا سریال ازش دیدم تو هر سه تاش هم کاراکتر مزخرف و ماستی داشت . اینجا از همه جا عوضی تر بود . 

    داستان : 

    درمورد یون سو ها " همین اجوما" که میخاد استاد تمام بشه و برای این نیاز به تایید یه پروفسور دیگه س ، برای همین برای پاچه خواری و اینا به اسم اون پروفسور کتاب نوشته و حمالی هاشو میکنه ولی کاری به جایی نبرده هنوز . شوهرشم 딱 봐도 نگاه کنی می بینی که از خودش کوچکتره و داره خیانت میکنه . اون کارگاه خصوصی استخدام کرده که شوهرشو بپاد .

    یه روز از پلیس بهش زنگ میزنن میگن بیا عموت مرده . میگه من که عمو نداشتم . خلاصه میره و می فهمه که ارثی وجود داره یهو رفتارش تغییر میکنه . 

    سریال کره ای میراث خانوادگی the bequeathed

    ارث یه زمین بزرگه که قبرستان خانوادگی توش قرار داره ، به خاطر این زمین و قبرستان توش اون منطقه هنوز نتونسته توسعه پیدا کنه ، خلاصه زمینیه که همه بهش چشم دارن . پلیسا می فهمن عموعه کشته شده . تحقیقات و اینا . یهو سر ختم عموعه یه برادری هم پیداش میشه . که مشکوکه و یجوریه کلا . 

    یون سو ها با شوهرش بحثش میشه و قضیه خیانت رو میاد ، اونو وسط جاده پیاده میکنه و همون شب شوهره کشته میشه . با گلوله . 

    پلیسا به برادره شک میکنن ولی برادر قاتل نی . از طرفی فامیلیه برادره با یون سو ها متفاوته . برادره میگه که اونم تو ارث سهم داره و اصلا زمین ماله اونه . 

    سریال کره ای میراث خانوادگی the bequeathed

    کارگاهی که یون سو ها استخدام کرده بود که زاغ سیاه شوهر فقید رو بزنه ، یه دوست کلاش داره که میخاد زمین یون سو ها رو از چنگش در اره و یه ساختمون زاقارت رو بندازه جاش بهش. کارگاه میاد میگه من قضیه برادرتو درست میکنم میرم مدرک پیدا میکنم که بگم اون قاتله ، میره خونه برادر رو میگرده و اینا که یهو یکی میزنه می کشتش . جنازه ش فردا پیدا میشه . پلیسا میگن زن ، سلیطه چرا اینکارارو میکنی و اینا زنه هی اصرار که برادره قاتله فلانه ...زنه اصلا مشکل داشت خیلی حال بهم زن بود . 

    خلاصه اون یارو کلاشه ،که میخاد زمینو مفت بچاپه به یون سو ها میگه من یه کارایی بکنم ینی بزنم داداشرو حذف کنم ؟ زنه میگه اره ...میرن برادرو می دزدن میبرن میخان ازش زوری امضا بگیرن که از ارث بکشه کنار که موقع فرار زخمی میشه و میخان ببرنش بکشنش ...از اونور قاتل میاد یون سو ها رو می دزده . 

    قاتل کیه ؟! 

    عمه ی یون سو ها ، که فک میکنه مرده . حالا قضیه چیه ؟! عمهه و بابای یون سو ها ، باهم رابطه عاشقانه داشتن . اینجوری که اینا از بچگی خیلی بهم می چسبیدن و مواظب هم بودن . باباشون دختترو زوری شوهر میده ولی دختره فرار میکنه ، برادره زن و بچه داره ولی خاهرشو دوست داره و میخاد مواظبش باشه و اینا ، خاهر میخاد خودکشی کنه که برادره نمیذاره و باهم فرار میکنن .

    سریال کره ای میراث خانوادگی the bequeathed

    خلاصه یه پسر دارن . منتها این مدت به خاطر حرف و حدیثا از هم جدا زندگی کردن و خیلی بدبختی کشیدن . برادره ینی بابای یون سو ها به خاطر عشقش کلا زن و بچه ش بدون اینکه طلاق بده ول کرده . مامانه اومده برادر کوچیکه رو کشتش ، که زمین برسه به پسرش ، از اینور دختره یهو پیداش شد فک میکرد اون به زمین چشم نداره که یهو صاحب در اومد و برای همین این کشتار راه افتادش .

    میخاست یون سو ها که هم برادر زاده شه هم دختر شوهرش حساب میشه رو بکشه که یون سو ها میگه پسرت هم داره می میمیره . اونا میرن به محلی که اون یارو کلاش میخاست پسررو بکشه ، زنه خودشو پنهان میکنه ، یارو کلاشه و ادماش یون سو ها و پسررو میندازن تو کوره که بسوزن ، طفلی زنه میاد چندنفرو میکشه و خیلی صحنه غم انگیزی بود اینجاش . و میخاد هرجور شده پسرشو نجات بده . در کوره رو که با اجر کیپ کرده بود رو باز میکنه و حالا اون تو ، طفلی پسره که این همه خاهرشو دوس داشت ، دستای خاهررو با دندون باز میکنه اون فتنه خودشو میکشه بیرون از کوره ولی نمیره پسررو نجات بده . طفلک زنه داشت با پایی که تیر خورده بود دست و پا میزد پسرشو نجات بده . خیلی غم انگیز بود . بالاخره ایکبیری میره کمک و هرسه از اون محل که اتیش گرفت بوده خارج میشن . ولی مامانه چون می بینه اگه دستگیر شه همه چی لو میره و اینجوری ممکنه ابروی پسرش بره ، میره خودشو تو اتیش می ندازه . 

    خلاصه دست اخر پلیسا می فهمن و سر میرسن ولی خبر مرگشون دیر می رسن . 

    اخرش نشون نداد که سر پسره چی اومد و چجوری زندگی میکرد . یون سو ها فتنه هم میره به جای اینکه استاد شه ، مربی نقاشی میشه ، طفلک پسره حتی از خاهرش شکایت نکرد که باعث دزدیده شدنش شده بود . 

    قسمت اخرش غم انگیز بود ولی انقد طولش داد کل 6 قسمت رو تا به اینجا برسن اخرشو یهو تموم کردن . مسخره شد . 

    من اصلا از شخصیت یون سو ها خوشم نیومد . خودخاه و عوضی و جنس خراب بود . مث ماست بود . وقتی شوهرش کشته شد به کونش نبود و فقط فکر خودش بود . یجوری نشون میداد که علاقه ای به ارثی که از اون خانواده براش مونده نداره و اصلا نمیخاد حرفی از باباش و اینا بشنوه ، ولی درواقع واسه خاطر اون رسما سه نفر رو به کشتن داد . خیلی حال بهم زن بود . 

    ولی در کل سریالی بود که جمع و جور و معمایی بود . ولی خب نمیتونم از لفظ قشنگ براش استفاده کنم . شاید اگه کاراکتر پردازی یون سو ها یخورده بااحساس تر حداقل کاملا شفاف منفی بود میشد گفت خوب بود . ولی عن بودنش غیرقابل تحمل بود . مخصوصا اینکه اصلا معلوم نبود چرا داره از برادرش دوری میکنه و الکی ازش می ترسید . 


    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

    💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 سریال کره ای تاریخ اسیدال یا ارتدال  💚سریال کره ای کیمیاگر روح فصل یک 💚 اهنگ کره ای HANDSUP  از گروه قدیمی BAP 💚سریال کره ای ممنوعیت ازدواج 💚معرفی کتاب وزن رازها  💚 معرفی کتاب کشتن شوالیه 💚سریال کره ای کیمیاگر روح 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۷ بهمن ۰۲

    تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و سریال کره ای یا بدرخش یا دیوانه شو

     

     

    من باز رفتم تاریخ خوندم ، بذارین تاریخ پیچیده ی نشون داده شده تو سریال 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 و 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟 که هردو راجبه تاریخ گوریو هست رو اینجا بگم : 

    همونجور که گفتم تو پست  💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 

     

    سریال کره ای یا درخشش یا دیوانگی shine or go crazy

     

    ، وانگ سو پسر پادشاه وانگ گان که بنیانگذار گوریو هست بوده ، پسر وانگ سو ، کیانگ جونگ ، با اینکه تو 27 سالگی می میره ، 4تا زن داشته ، یکی از اون زنا ،عمه ش می شده  ، درواقع میشده دختر پادشاه وانگ گان ، پسر کیانگ جونگ ، موگ جونگ ، " داریم میریم تو سریال جنگ گوریو و خیتان Goryeo-Khitan War 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 " بچه دار نشده چون همجنس باز بوده ، بعد از اون هیونگ جونگ پادشاه شده که الان سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان ، این دوره ی پادشاهی رو داره نشون میده . این پادشاه کلا روابط خانوادگی پیچیده ای داره ، الان میخام بگم هیونگ جونگ کی بوده !؟!

     

    moon lovers عاشقان ماه

     

    مامانه پادشاهی که تو سریال جنگ گوریو و خیتان Goryeo-Khitan War هست ینی هیونگ جونگ  ، میشده زنه پسر عموش ، پسر عموش میشه کی؟ پسر وانگ سو ،کیانگ جونگ .   هم زن پسر وانگ سو بوده هم با وانگ ووک " برادر وانگ سو " که عموی شوهرش و برادر ناتنی خودش میشده رابطه داشته !😶😁  نه تنها ازدواج نکردن بلکه رابطه نامشروع؟! ینی داشتن خیانت میکردن ...

    moon lovers عاشقان ماه

    " کانگ ها نئول در نقش وانگ ووک در سریال عاشقانه ماه "

     

    چجوری شده اینجوری شده ، بعد اینکه شوهرش کیانگ جونگ تو جوونی میمیره ، اون میره خارج قصر تو اقامتگاه شخصی و تو همسایه گیش وانگ ووک زندگی میکرده ، اینجوری میشه که هی رفت  و امد و پسر وانگ ووک رو حامله میشه .  

    سریال کره ای یا درخشش یا دیوانگی shine or go crazy

     

    همونجور که گفتم کیانگ جونگ تو جوونی میمیره ، و موگ جونگ پادشاه باید میشده ، ولیکن چون بچه بوده دو سه سالش بوده ، عموی باباش ینی برادر وانگ سو ، سانگ جونگ میاد به جاش پادشاه میشه و موگ جونگ رو مث بچه ی خودش بزرگ میکنه ، دوتا از خواهرای سانگ جونگ زن پادشاه کیانگ جونگ بودن ،" ینی مامانه هیونگ جونگ که باباش وانگ ووکه ، خاهر سانگ جونگه ،" بنابراین  کیانگ جونگ با دو عمه ش ازدواج و از یکی بچه داشته ، که موگ جونگ بوده ، و اون یکی هم میره اقامتگاه شخصی اش که با برادرش وانگ ووک میریزه رو هم . 

     

    سریال کره ای یا درخشش یا دیوانگی shine or go crazy

    سریال کره ای یا درخشش یا دیوانگی shine or go crazy

     

     

    حالا اینجا تو تاریخ یه واقعه ای به وجود اومده ، خب گفتم که زنه کیانگ جونگ رفته با عموش وانگ ووک یا برادرش خابیده و حامله س ، این حاملگی خارج از ازدواجه از طرفی اون زنه امپراطور بوده و نباید با مرد دیگه ای باشه و شوهرشم مرده ؛چجوری حامله شده ؟ خیلی ضایع اس ... میخان اینو مخفی کنن برای همین وقتی تو یه خونه بودن ،میزنن خونه ی وانگ ووک رو اتیش می زنن؛ ولی نمیشه و به گوش امپراطور وقت که سانگ جونگه میرسه ، سانگ جونگ که برادر هردو حساب  میشه ، خیلی ناراحت میشه و اخرشم وانگ ووک رو تبعید میکنه . اینجوری میشه که وانگ ووک خودش هیچ وقت نمیتونه امپراطور بشه ولی پسر نامشروعش امپراطور میشه . و الان داره تو سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان Goryeo-Khitan War  جولون میده . 😁

     

    سریال کره ای یا درخشش یا دیوانگی shine or go crazy

     

    همونجور که ممکنه بدونین و قبلنا هم گفتم ، زندگی وانگ سو تو دوتا سریال معروف نشون داده شده ،یکی همین سریال کره ای بدرخش و دیوانه شو  و یکیم تو سریال عاشقان ماه . من هردو سریالارو دوس داشتم . ولی هردوشون یجورایی بیشتر روی قضیه عشقی مانور دادن که یه سری کاستی هایی داره . که بعدا تو پست جداگونه سریال میگمشون . ولی بدرخش و دیوانه شو خیلی بهتر از عاشقان ماه بود داستانش . عاشقان ماه ، ایو فوق العاده مزخرف بود کاراکترش و خیلیم بد بازی کرده بود . خیلی دوس دارم لی جونگی یه بار دیگه سریال تاریخی بازی کنه . خشمگین باشه 😄💟 .

    امروز تا همینجا . 

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛

     

    💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۶ بهمن ۰۲
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |