کانگ بیت نا کشته میشه و به اشتباها میره به برزخ جهنمی ،و اونجا بانوی عدالت یوستیتیا اونو به جهنم میفرسته . حالا یوستیتیا کیه ؟
ایزدبانو یا الهه عدالت که مشابهت با ایزد ایرانی و در مزدیسنا با نام رشن فرشته عدالت دارد که بر سر پل چینوت، مردمان را قضاوت میکند و در کتاب اوستا بارها ستایش شده است،همچنین در اساطیر روم زنی را ایزدبانوی (الهه) دادگستر گرفتهاند که بهش میگن یوستیتیا معمولاً چنین ترسیم شده است که شمشیری و ترازویی در دستان و چشمبندی بر چشم دارد. به این معنی که اون بدون هیچ طرف گیری قضاوت میکنه .
بائل دمون یا شیطانیه که بر 66 تا شیطان:دمون 💙سریال کره ای اهریمن من 💙 دیگه حکومت میکنه . درواقع پادشاه شیاطینه و از ویژگی هاش اینکه صدای خشنی داره .
بائل با بازی شین سونگ روک ، به یوستیتیا ظاهر میشه و میگه که اون به اشتباه قضاوت کرده و به خاصر این قضاوت اشتباهش تنبیه میشه و تنبیه ش اینکه بره به بدن کانگ بیت نای انسان و تو اون بدن ، 10 تا انسان عوضی رو بکشه و به جهنم بفرسته همراهش هم دستیارشو می فرسته . اون تو بدن کانگ بیت نا حلول میکنه و میره سرکار اون . از قضا کانگ بیت نا هم قاضیه و اینجوری با پرونده هایی سرو کار پیدا میکنه و میتونه ادم عوضی هارو به سزای اعمالشون برسونه . تو این اثنا هم با پلیسی به اسم هان دائون اشنا میشه که خدای عدالته و اعتقاد داره که ادم عوضی ها باید بر طبق قانون مزخرف شون 😁🙄 مجازات بشن نه اینکه کشته شن . اون اتفاقی به کانگ بیت نا مشکوک میشه و پرونده هایی پیش میاد که اینا همش باهم برخورد میکنن و جرقه های عشق یک شیطان با انسان زده میشه .
هان دائون تو بچگی خانواده ش کشته شدن و فقط اون زنده مونده ، کانگ بیت نا تو خلال صحبت هاش با دائون که میگه که من باعث مرگ خانوادم شدم ، تصور میکنه که دائون هم قاتله به خاطر همین اونو میکشتش ، و باز هم قضاوت اشتباه میکنه ، بائل دوباره ظاهر میشه و دائون رو زنده میکنه چون اشتباها کشته شده بوده توسط یه شیطان ، و این سری تنبیه کانگ بیت نا یا یوستیتیا رو بیشتر میکنه و این سری میگه که باید 20 نفرو بکشه .
داستان دیگه سریال راجبه ساختمونیه که کانگ بیت نای انسان اونجا با چندهمسایه دیگه زندگی میکنه ، اون ساختمون یکی از ساختمونایی که یه شرکت ساختمون سازی میخاد اونجارو بساز بفروشی بکنه ، از قضا صاحب اون دم و دستگاه یه کله گنده ایه که پسرش قرار بوده با کانگ بیت نا ازدواج کنه ولی روز قبل کشته شدن کانگ بیت نا ، بیت نا ازدواجش با پسررو بهم زده بوده . یارو کله گندهه تو دادگستری از بیت نا حمایت میکنه و پارتیش کلفته .
بعدها معلوم میشه که پشت این کله گنده ی پیری هم یک شیطانیه که از جهنم با یک شی مهم جهنمی فرار کرده بوده .
خلاصه همچین داستان هایی داشت سریال .
بازی پارک شین هه واقعا واقعا عالی بود خیلی نقش منفی بهش می اومد و خیلی خوب بازی کرده بود . دائون هم با اینکه بالاخره بعد از چندین نقش فرعی این نقش اصلیش بود فک میکنم دومین سریالی که نقش اصلی داشته بود و بعد مدتها داشت بازی میکرد ، خیلی نقش کیوت و مهربون و معصومی داشت و عالی بود انقد گوگولی بود که حد نداشت . کاپلشون خیلی بهم می اومد خیلی قشنگ بودن . داستانشم جذاب بود مخصوصا وقتایی که قاضی کانگ بیت نا میرفت ادم عوضی هارو مث خودشون باهاشون رفتار میکرد و به حسابشون میرسید دل ادم خنک میشد . از اول تا اخرش واقعا سریال جذابی بود . خیلی دوسش داشتم این مدت . زوج خیلی خوبیم بودن ینی همینطور قند و عسل و اکلیل و پروانه ازشون می ریخت انقد خوب بودن .
خوشبختانه سریال ریت خیلی خوبی هم میگرفت هرهفته . امسال دسانگ شبکه اس بی اس واسه شین هه و بهترین زوج هم حتما دائون و شین هه خواهند بود .
بله بالاخره اخر سال شد و به شین هه و کانگ جی یانگ " اسمش یادم رفت بنده خدارو 🙄😄" یه جایزه بست کاپل دادن و جایزه ی تکی بهترین بازیگر . به شین هه اما جایزه ی انتخاب کارگردانها برای بهترین بازی دادن . واقعا حقش دسانگ بودا ولی خب به اینم راضیم .
قراره بررسی و تحقیقاتم راجبه موجودیت شیطان دایمون رو براتون بگم : با من همراه باشین :
دمون " کلا قضیه ش جداس " رو نباید با دایمون اشتباه گرفت ، تو این سریال منظور دایمون ها هستن .
تو سریال میگه دایمون از اسم یونانیه دای مای گرفته شده و به معنای در سرنوشت هم مشترک شدن ، و این دایمون ها از ادمی محافظت میکنن و قدیس محافظ هستن .
حالا یخورده بیشتر راجبش بدونیم :
دایمون به معنای "خدا"، "خداگونه"، "قدرت"، "سرنوشت" در اصل به یک خدای کمتر یا روح هدایت کننده مانند دایمون های دین و اساطیر یونان باستان اطلاق می شد. این کلمه از دایمون پروتو-هندواروپایی « تقسیم کننده (بخت یا سرنوشت)» از ریشه *da- «تقسیم کردن» گرفته شده است.احتمالاً دایمون ها به عنوان روح مردان عصر طلایی دیده می شدند که به عنوان خدایان سرپرست عمل می کردند.
دایمون ها الوهیت ها یا روح کمتری هستند، اغلب مظاهر مفاهیم انتزاعی، موجوداتی هستند که ماهیت یکسانی با فانی ها و خدایان دارند، شبیه ارواح، قهرمانان کلاسیک، راهنمایان روح، نیروهای طبیعت، یا خود خدایان . طبق افسانه هزیود، «شخصیتهای بزرگ و قدرتمند باید پس از مرگ بهعنوان دایمون مورد احترام قرار میگرفتند…»
دایمونهای قهرمان مورد احترام با ساختن زیارتگاهها بومیسازی میشدند تا بیقرار و سرگردان نشوند و اعتقاد بر این بود که برای کسانی که به آنها احترام میگذارند محافظت و خوشبختی میدهد.
در عهد عتیق،" قضیه داره مهم میشه " ارواح شیطانی در کتاب قضات و در پادشاهان ظاهر می شوند.
در 1.هفتادگانی " این خودش یه ویکی پدیا ی طولانیه که من دوس دارم اینجا بذارمش که یه وقتی اگه کنجکاو شدین زحمت نیفتین 🙄😀" که برای یهودیان یونانی به زبان اسکندریه ساخته شده است، ángelos یونانی (ἄγγελος، «پیامآور») کلمه عبری mal'akh ترجمه میشه ، در حالی که daimónion (δαιμόνιον؛ (δαιμόνια) که معنای روح طبیعی رو داره . کلمه عبری shedim و همچنین کلمه se'irim را در برخی از آیات و کلمات برای بتها (خدایان خارجی) ترجمه می کند و وجود2.آسمودئوس " اینم داستان داره " را در کتاب توبیت توصیف می کند.
استفاده از daimōn در متن اصلی یونانی عهد جدید باعث شد تا در اوایل قرن دوم بعد از میلاد این کلمه یونانی به مفهوم یهودی-مسیحی روح شیطانی اطلاق شود.
1.سپتوآگینتا یا هَفتادگانی (به لاتین: Septuaginta، در عربی: سبعینیه) نسخهای است از نسخ تورات یا همان تنخ (تناخ) که در قرن سوم قبل از میلاد و در دوران فرمانروایی بطلمیوس دوم فیلادلفوس در مصر، به دستور او، یهودیان اسکندریه کتاب عهد عتیق را به زبان یونانی ترجمه کردند.اغلب به عنوان LXX عدد رومی 70 ،مخفف می شود.
نام این نسخه برگرفته از این روایت است که این کتاب را نزدیک به هفتاد تن از دانشمندان یهودی ترجمه کردهاند. نسخه هفتادگانی با متن عبری تفاوتهایی داشت. مهمترین تفاوتهای آن این بود که کتابهایی در این نسخه وجود داشت که متن عبری آن در دست نبود. این هفت کتاب عبارتاند از طوبیت، یودیت، کتاب حکمت، حکمت یشوع بن سیراخ، باروخ و کتب مکابیان.
نسخه هفتادگانی برخلاف نسخه عبری که دارای ۳۹ سفر است، دارای ۴۶ سفر میباشد. در بین سالهای ۲۰۰ ق. م تا ۱۰۰ ب. م بسیاری از یهودیان و مسیحیان، از این نسخه استفاده میکردند. تا این که در حدود سال ۹۰ میلادی، سران یهود شورایی در شهر جابنه تشکیل دادند و ۳۹ کتابی را که در متن عهد عتیق عبری بود به رسمیت شناختند و اسفار هفتگانه اضافی موجود در ترجمه هفتادگانی را غیرقانونی اعلام کردند. هماکنون، هفت کتاب موجود در نسخه هفتگانه، از اسفار مشکوک عهد عتیق است. تفاوتهای نسخه هفتادگانی با نسخه عبری تنها به این هفت کتاب منحصر نیست؛ سفر دانیال و سفر استر در نسخه هفتادگانی طولانیتر هستند؛ در این نسخه یک مزمور اضافی وجود دارد و دعای منسه که در این نسخهاست در دیگر نسخ یافت نمیشود.
2.آسمودئوس (/ˌæzməˈdiːəs/; یونانی باستان: Ἀσμοδαῖος، Asmodaios) یا آشمودای (/ˈæʃmɪˌdaɪ/; عبری: אַשְמְדּאָי، ʾAšmədʾāy)، شاهزادهٔ دیوها و جهنم است. در اسلام و یهودیت او پادشاه هر دو شیاطین شامل (جن/شدیم) و دمونها (دیو) است.آسمودئوس به عنوان یکی از هفت پادشاه جهنم و عهدهدار یکی از هفت گناه کبیره، نماد و مظهر شهوت است.
در برخی از افسانههای تلمودی نیز از این دیو یاد شدهاست؛ بهطور مثال در داستان ساخت هیکل سلیمان.
در اسلام به نام او تحت عنوان یَأجوج و مَأجوج در قرآن اشاره شده. " اینو مطمئن نیستم ولی فک کنم همینه "
در کتاب دیوشناسی ژاک کولان دو پلانسی تحت نام فرهنگ لغات دوزخی، آسمودئوس با سینهٔ انسان، پای خروس، دم مار، و سه سر (اولی به مانند یک گاو نر، دومی به شکل مردی که آتش از دهانش بر افروخته میشود و سومی یک قوچ) سوار بر شیری دارای بال و گردن اژدها به تصویر کشیده میشود.
اعتقاد بر اینکه ، نام آسمودای از اوستای گرفته شده که aēšma-daēva ، به معنای خشم aēšma و به معنای دیو daēva .
تو کتاب 3.توبیت «آسمودایوس» (Ἀσμοδαῖος) و در تلمود «اشمدای» (אשמדאי) نام برده میشه . در دیوشناسی زرتشتی و پارسی میانه، شکل پیوسته خشم دِو (خشم + دیو) وجود داشت که در آن هر دو واژه همزاد هستن . با اینحال دایره المعارف یهودی 1906 رابطه ریشهشناختی پذیرفتهشده بین «Æshma-dæva» فارسی و «اشمودای» یهودیت را رد میکند و میگه همچین کلمه ای تو فارسی اصلا نیست . همچنین تو اون دایره المعارف اومده که آسمودئوس یا اشمدای «تجلی از تأثیری است که دین ایرانی یا باورهای عمومی ایرانی اعمال کرده است» بر یهودیت داشته است .
چرا ؟ به دلیل داستانی که کتاب توبیت در برگیرنده ی اونه ، که در زیر میگمش : " چون خیلی جالب بود اینم میذارم . "
3. کتاب توبیاس یا کتاب توبیت (یونانی : Τωβιθ عبری: טובי ، טוביה به معنی توف-یه یا خدا خوب است) بخشی از کتاب مقدس است که تنها در نسخه کاتولیک و ارتدوکس وجود دارد...
(کتاب توبیاس داستان یک اسرائیلی از قبیله نفتالی به نام توبیت را بیان کرده که در نینوا زندگی میکرده. او توسط سارگون دوم پادشاه آشوریان در سال ۷۲۱ قبل از میلاد از سرزمین اسرائیل تبعید شده بوده. توبیت توسط پدربزرگ پدریِ خود بزرگ شده بوده است و به پرستش خدا در معبد اورشلیم پایبند مانده بوده و مانند بقیه مردم به پرستش گوسالهٔ طلایی در دان توسط یروبعام روی نیاورده بوده. در زمان تبعید، او سعی داشته تا قوانین خاکسپاریِ یهودی را در مورد اسرائیلیهایی که کشته شده بودند اجرا کند. او در نینوا فردی را که در خیابان کشته شده بود ه دفن میکند. در آن شب در زمانی که او خوابیده بوده، مدفوع پرندهیی بر چشمانش میافتد و او را کور میکند. این مسئله باعث ایجاد دردسر در ازدواجش میشود و او آرزوی مرگ میکند. در این زمان در سرزمین مادها (ایران) زنی جوان به نام سارا نیز درخواست مرگ میکرده. او هفت شوهر قبلی خود را به دست یک شیطان به نام آسمودئوس از دست داده بوده. آسمودئوس در هر هفت ازدواج قبلیِ او قبل از اینکه ازدواج رسمی شود در شب عروسی شوهر او را میکشته. خدا فرشتهٔ خود روفائیل (رافائل) را به صورت یک انسان میفرستد، تا توبیت را آرام کند و سارا را از شیاطین نجات دهد. در ادامهٔ داستان پسر توبیت به نام توبیاه یا توبیاس به سراغ پولی که پدرش قبلاً در سرزمین ماد گذاشته بوده میرود. رافائیل خود را به صورت یک انسان در میآورد و در سفر همراه توبیاس میشود. تحت راهنماییِ رافائیل، توبیاس به سرزمین مادها میرود. در زمانی که توبیاس میخواهد پای خود را در رود دجله بشوید یک ماهی به او حمله میکند و سعی میکند پای او را بخورد. به دستور رافائیل او ماهی را میگیرد و قلب و جگر و کیسه صفرای آن را در میآورد تا با راهنمایی رافائیل به عنوان دارو استفاده کند. بعد از رسیدن به سرزمین مادها رافائیل به توبیاس میگوید که با سارا ازدواج کند زیرا سارا دخترخالهٔ او است. او به توبیاس میگوید که قلب و جگر ماهی را بسوزاند تا شیاطینی را که شوهران سارا را میکشتند دور کند. آن دو ازدواج میکنند، و بوی قلب و جگر ماهی آسمودئوس را تا مصر به دور میراند و رافائیل او را زندانی میکند. پدر سارا که انتظار داشته توبیاس نیز مانند شوهران قبلی بمیرد برای او قبری تهیه کرده بوده. صبح روز بعد، از زنده ماندن توبیاس متعجب میشود و برای او جشنی بسیار بزرگ ترتیب میدهد. توبیاس که به دلیل مسائل عروسی گرفتار میشود، از رافائیل درخواست میکند که پول پدرش توبیت را به او بازگرداند. بعد از جشن عروسی، توبیاس و سارا به نینوا میروند و رافائیل به توبیاس میگوید که کیسه صفرای ماهی را برای بینا کردن پدرش استفاده کند. در این زمان رافائیل به آنها میگوید که او یک فرشته است و به بهشت بازمیگردد و توبیت خدا را ستایش میکند. توبیت به پسرش میگوید که از نینوا خارج شود زیرا خداوند آن را نابود خواهد کرد. بالاخره توبیت در سن بالا روزی پس از به جای آوردن دعا میمیرد. توبیاس بعد از خاکسپاریِ پدر و مادرش، به همراه همسرش به سرزمین مادها بازمیگردد.)
همچنین :
(در فرهنگ اسلامی، آسمودئوس به صخر (صخره) معروف است، که احتمالاً اشاره ای به سرنوشت او دارد که در جعبه ای سنگ زندانی شده و با زنجیر آهن بسته شده و به دریا انداخته شده است.
آسمودئوس در تفسیر آیه 38 سوره 34 قرآن به عنوان شخصیت محوری تبدیل شد: «ما اجازه دادیم سلیمان به وسوسه اغوا شود و بدنی بر صندلی او افکندیم، سپس توبه کرد». اصلش اینه : ما سلیمان را آزمودیم، و بر کرسی او جسدی افکندیم، سپس او به درگاه خداوند انابه کرد.سوره ی ص ایه ی 34 .
And, indeed We did try Sulaiman (Solomon) and We placed on his throne Jasadan (a devil, so he lost his kingdom for a while) but he did return (to his throne and kingdom by the Grace of Allah and he did return) to Allah with obedience and in repentance.
ینی فک کن یه سریال باعث شد من برم 4 صفحه قران بخونم . ال... اکبر ...
و در هرچیزی نشانه ای است برای انان که می اندیشند ...
منظور از جسد همون اسمودئوسه .
بر اساس تفسیر قرآن، «جسد» اسمودئوس است; جنی یا دیو (div) که خود را به عنوان پادشاه معرفی می کند. ابن فقیه و عجایب مخلوقات در عجایب المخلوقات از صخر به عنوان جنی یاد می کنند، در حالی که مفسر قرآن فارسی طبری از وی به عنوان شیطان یاد میکند . دیگران نیز او را به عنوان یک دیو (div) معرفی می کنند، که ممکن است اصطلاح فارسی برای شیطان باشد زیرا هر دو به ارواح شیطانی بدیع اشاره می کنند. سلیمان پس از چهل روز صخر را شکست می دهد و تاج و تخت خود را پس می گیرد و سپس صخر را در صخره ای محبوس در زنجیر آهنی می اندازد و به دریا می اندازد.
قصص الأنبیاء دلایل مختلفی برای مجازات او آورده است. گاهی به دلیل اقدام ناعادلانه قبل از دعوای خانوادگی یا سپردن انگشتر به دست دیو در ازای علم، در حالی که بیشتر منابع (مانند طبری، عمره بن وثیمه، ثعلبی، بن عساکر، ابن الاثیر) به این فکر استناد می کنند که یکی از او همسران مرتکب بت پرستی شدند.
عطار نیشابور این تمثیل را روشن می کند: باید مانند سلیمان پیروز رفتار کرد و شیاطین نفس را به زنجیر کشید و شاهزاده دیو را در صخره ای حبس کرد، قبل از اینکه روح (روح) بتواند اولین قدم ها را بردارد.
در داستان صخر و بولوقیه، شاهزاده جوان یهودی، که در جستجوی آخرین پیامبر (ص) است، گفته میشود که صخر با نوشیدن از چاه جاودانگی که توسط خضر محافظت میشود، به جاودانگی رسیده است. آفرینش جهان توسط خداوند را بیان می کند و قصد خدا از قرار دادن محمد و مجازات کفار را بیان می کند و لایه های مختلف جهنم را بیان می کند و از فرشتگان یاد می کند.)
پس نتیجتا ، دایمون ، آسمودئوسه و یکی از هفت پادشاه جهنمه و نماد شهوته . همچنین وجودش از اساطیر ایران و کتاب اوستا سرچشمه میگیره . و از اوستا و به کتاب های یهودی داخل شده .
تو هر کدوم از کتاب های دین یهود ، آسمودئوس یک جور کاراکتر داره . تو توبیت خدای شهوته و برای شهوتی که نسبت به سارا داشته نمیذاشته ازدواج کنه و تو کتاب های دیگه ام شخصیت های دیگه ای ازش یاد کردن .
که بعد ، این داستان ها که تو کتاب های یهودی هست همونجور که اولش گفتم به دستور یک پادشاهی تو یونان به یونانی ترجمه و اینجوری شده که اسم آسمودئوس به دایمون تغییر کرده و همه فک میکنن که دایمون ها از اساطیر یونان هستن . در حالیکه یونان ششصد هزارتا از این چیزا داره بذار این یکی واسه یهود بمونه .
و می رسیم به سریال و معرفی سریال 🤣 :
داستان سریال اینه :
درمورد وارث یه گروه تجاری بزرگه که اخلاق سردی داره و خیلی مغروره و به همه بی اعتماده و اعتقادی هم به عشق نداره و روزی با یه اهریمن برخورد میکنه که براثر اتفاقی کل قدرت اهریمن به جسمش منتقل میشه و اهریمن مجبوره به خاطر از بین نرفتنش با ازدواجی قراردادی از این انسان مراقبت و محافظت کنه باید دید این رابطه چطور پیش میره و به کجا میرسه ...
زبانم از گفتن جذابیت های بازیگر نقش دایمون قاصره . دختره هم که معلومه اصلا نیازی نی بگم چقد خوشگله . فقط کاش زودتر عاشق شه .
سریالش واقعا جذاب بود برای دو قسمت . حیف شیطان عزیزم زود قدرت هاشو از دست داد . کاش حداقل قدرت اغواکنندگی ش باقی مونده باشه 😁😎.
اسم دایمون یا دمون تو سریال کو وان هه . کو وان به معنای نجات دهنده س . و همونطور که تو داستانایی که براتون تعریف کردم این شیطان نقش نجات دهنده و یاری کننده ی انسانی که بهش می چسبه رو هم داره .
توی سریال این داستان که دایمون یه موجود از اساطیر یهود هست به درستی رعایت شده . مثلا اینجا که من تعجب کردم چرا عبری نوشته شده ،
و الان تو تحقیقاتم فهمیدم و احتمالا شمام فهمیدین که چرا ؟!
فیلیپین 4: 13یکی از این آیات است که توسط پولس نوشته شده است.
همچنین بزرگوار مثلا خیلی اغواکننده س هستن . چون خدای شهوت هستن . حالا ایشالا بیشتر ببینیم از این چشمه ها 😄 .
اینم از معرفی سریال و تحقیقات راجبه سریال . خوندین ؟