قالب

سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۱۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره» ثبت شده است

سریال کره ای دالی و شاهزاده ی خودسر Dali and the Cocky Prince 달리와 감자탕

 

 سریال کره ای دالی و شاهزاده ی خودسر Dali and the Cocky Prince یا عنوان کره ایش 달리와 감자탕 : دالی و کام جاتانگ 감자탕 : کام جاتانگ یه نوع غذاس . پسره رستوران این غذاهرو داشت که خیلی معروف بود . 

 

دالی یه دختر خیلی مرفه بی درد که تو عمرش فقط درس خونده اونم هنر ، نقاش نیست ولی هنرشناسه ، گالری داره باباش ، نه از این گالری زپرتی های زاقارات ایرانی با نقاشی های بی هنر و مسخره . درواقع  미술관 موزه داره موزه هنر . فارسیش میشه .  دکترای این رشته رو داره توی هلند میگیره و تو هلند یه خونه ی اشرافی داره .

یه روز قرار میشه که بره از فرودگاه یه استاد ژاپنی که خیلی هنردوست هست و کلکسیون دار هست رو بیاره به یه پارتی ، اتفاقا همون موقع جین موهاک که رستوارن گام جا تانگ داره برای خرید خوک هلندی و نشست خوک دار ها اومده هلند ، از اونجا که اسم اون ژاپنیه هم جینه ، دالی و جین موهاک دچار اشتباه میشن ، از طرفی هردو مسافرا قرار بوده به پارتی برن پس شک نمیکنن که میزبان اشتباهی رو انتخاب کردن .

 

 سریال کره ای دالی و شاهزاده خودسر

خلاصه این اولین دیدار دالی و جین موهاک میشه . دو روز کنار هم می مونن و عاشق هم میشن . بعدش خبر میاد که بابای دالی مرده . دالی فوری میره سئول و متوجه میشه که بعد از مرگ باباش همه چی قاراشمیش 😁🙄 بهم ریخته شده . بانک میخاد وامشو زودتر وصول کنه ، طبکارا میریزن و اینا . از طرفی یکی از طلبکارا هم جین موهاکه که به یه دلیلی به بابای دالی 20 میلیون وام داده بوده . اینجوری میشه که اینا تو کره هم سرنوشت وار برخورد میکنن . 

تهشم عروسی میکنن . 😎😁 زوجش بامزه بودن ، صحنه های خیلی خنده دار داشت . همه دالی رو دوس داشتن و عاشقش بودن . البته که دالی هم یخورده گیج بود ولی دختر خوبی بود . خیلی اروم حرف میزد و خب کسی که یه عمر تو اسایش و پول و هنر بوده باشه چیزی کمتر از این نباید بشه قاعدتا . گرچه به قیافه ی کیم مین جه ی عزیز خوشتیپ نمیاد که از بچگی کار کرده باشه و رستوران گام جاتانگ داشته باشه ولی خب اونم خیلی کیوت و جیگر بود . 

مثلا باید اون پسر پلیسه که بامزه هم بود رو میذاشتن برای نقش اول 🤣به اون میخوره از بچگی کار کرده باشه و رستوران دار باشه . 😅 داستانشم خوب بود . یخورده اب ها داشت که میشد ازش اغماض کرد با زدن جلو . درکل سریال قشنگی بود . 

 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۱۷ آبان ۰۳

    پست چند سریالی

    سریال کره ای  No Way Out: The Roulette 2024 بدون راه در رو ، قمار رو نگاه کردم .  اولاش جذاب بود ولی درکل موضوعش رو دوس نداشتم به نظرم مسخره س که پلیس این همه خودشو جر بده تا از یه متجاوز عوضی قاتل محافظت کنه . کلا به نظر میاد قانونای کره به درد نمیخوره دیگه شور هرچی دموکراسی و حقوق بشر رو در اورده . بعد طرف میره زندان میاد بیرون ، کلی ادم قربانی هست که میخان ازش انتقام بگیرن . خب چه کاریه یهو حکم درست حسابی بدین دیگه . بعد اصلا پلیسه هیچ مجازاتی نشد رسما دزدی کرده بود تو پرونده دخالت کرده بود کلی کار خلاف انجام داده بود انگار نه اینگار . بعد حالا درسته که کشتن یه ادم عوضی خیلی براش راحته و اون درد و رنجی که تو کشیدی رو اون هیچ وقت نمیکشه و نمی فهمه و اگه بکشیش براش زیادی اسونه ولی اینکه نگه داری کنار خودت و بهش برسی و ایناام مسخره نی ؟ این که نشد انتقام . 

    یه سریال جدید دیگه ام هست اونم بیسش همینه تقریبا ، اسمش هست سفید برفی باید بمیره . سریال کره ای  Black Out 2024 . اینم پسره تو خونش خابیده بود که پلیس میاد به جرم اینکه ماشینش جلوی محل قتل دختراس میگیره می برتش رسما بهش قتل دوتا دخترو می بنده و اینده ی خودشو خانواده شو نابود میکنه . به شکل خیلی غیرمنطقی و مسخره ای ینی این اتفاق می افته . اصلا  어이가 없다 어이가 없네 . 

    بعدشم که از زندان میاد بیرون یکی میزنه مامانشو از ساختمون پرت میکنه بعد یه پلیسی از سئول اومده اونجا و می افته دنبال پرونده و این پسره که ببینه قضیه چیه ، از اون ورم استخونای دخترا داره پیدا میشه . بعد حالا که مثلا ده سال اینا گذشته ، پلیسای عوضی ادعای قانونمندی و اینا میکنن . 10 سال پیش مگه دوران چوسان بود که پسره رو بدون هیچ مدرکی قاتل جلوه دادین . خلاصه خیلی مسخره بود داستانش . فک نکنم بقیه شو ببینم . 

    سریال بعدی سریال پسرِ دوست مامان ، یا همسایه بغلی همچین چیزی اها ، سریال Love Next Door 2024 در همسایگی عشق ، این زوجشون بهم واقعا مییان ولی حیف داستان هیچی نداره یه چیز معمولی که من شاید الان رو مد دیدنش نباشم، یه چیز  جذاب میخام . این خیلی معلوم الحاله . دختره و پسره همسایه ان . ماماناشون باهم رقابت دارن یجورایی . مخصوصا مامان دختره در واقع . و نمیخاد از مامان پسره کم بیاره . هی پز موفقیت های دخترشو میخاد بده و کمبودهای زندگی خودشو رو دخترش باید در بیاره همچین استایلیه . ینی این زنه یه بار نشد یه فیلم بازی کنه مامان خوبی باشه همه جا مامانه بده . عفریته ترینش تو عاشقان ماه بود . 

    خلاصه دختره و پسره از بچگی باهم هم بازین و دختره وحشیه و پسره اروم بعد همچین پسر ارومی چرا باید عاشق یه دختر وحشی و بی ادب شه اخه . اونم با همچین شخصیتی که برای پسره ساختن اصلا به دختره نمیاد . حتی از لحاظ خانوادگی هم نمیان . اولو اخرشم معلومه دیگه . اخرش می فهمن عاشق همنو و خانواده  هاشو شوک زده و سپس قبول میکنن و اینا . اخرم طبیعتا یه کار خوب و سازمانی به دختره میدن که مبادا دختره بیکار و پسره رییس باشه و اینا از لحاظ شغلی هم باید بهم بیان اخه . نیست همه چیشون اوکیه !

    یه جا نبوده این پسره بازی کنه و من از سریالش خوشم بیاد . مودوک هم فقط تو 💚سریال کره ای کیمیاگر روح فصل یک 💚 خوب بود وقتی دیدمش هوس کردم دوباره کیمیاگر روح ببینم ولی وقتی به اخرش و وفصل دو فک میکنم قلبم درد میگیره . خلاصه اینجوری شد که تصمیم گرفتم سریالو تو اینستا دنبال کنم 🙄😁

    سریال بعدی که تازگی پخش داره میشه و میخام ببینمش سریال DNA Lover 2024 عاشقان دی ان ای ، که شیوون توش بازی کرده . به نظر کمدی میاد . حالا ببینم این چجوریه . 

    سریال بعدی که دیدم 4 قسمت سریال عالیجناب ؟! سریال Your Honor 2024  ، چه اسمش مسخره س .که اینو از روی یه سریال امریکایی ساختن ،  که اینم به قهقرا رفته در واقع تو قسمت 4 . پسره میزنه پسر یه یاروی خیلی پولدار و معروفی رو میکشه ، اینجور که تصادف میکنه با پسر پولداره ولی نمی رسونتش بیمارستان و طرف تو خیابون جون میده . میشه قتل دیگه . بابای پسر ضارب ، قاضی معروفیه . به اینکه خیلی عادل و اینا . همین قاضی عادل جرم پسرشو می پوشونه و ادم اجیر میکنه و اینا و یه یاروی گدای بدبختی رو به عنوان قاتل معرفی میکنه ، پسر اولی یارو پولداره که هول بود میره میزنه ادم های اجیر شده و قاتل قلابی برادرشو میکشه ، از شانس یه عنی اونجا حضور داشت که ازش فیلم میگیره حین ارتکاب جرم . پلیس هم عقده ای و کلا با پولدارا مشکل دار دیگه ، میره حکم میگیره پسر پولداره رو می گیرتش ، خلاصه بابای مقتول تهش متوجه میشه که قاتل پسرش کیه . اما به اشتباه فک میکنه خود قاضیه قاتله ، نمیدونه پسرشه . قاضیه هم میگه که من برای پسرت بی گناهی رو ثابت میکنم تو از من بگذر و اینا . خلاصه مرده چون دستش زیر ساتور اون عوضی و پسر اولیه ریده ، مجبور میشه که انتقام نگیره . حالا این دو قراره دست به یکی شن و همه ی کسایی که از قضیه قتلای پسر اولی خبر دارن رو سر به نیست کنن تا مدرکی باقی نمونه . از اونورم پسر قاتله اتفاقی با خاهر مقتول برخورد میکنه تو بهشت زهراشون 🤣 و دختره هم که کسخل شده بعد مرگ برادرش انگار باهم خیلی صمیمی بودن ، میچسبه به این پسره . بدون اطلاع از اینکه پسره قاتل برادرشه . پسر قاتله هم دوری نمیکنه یا کنار بکشه خودشو . اونم می چسبه . اینم قوز بالا قوز سریاله . این تیکه شو زیاد خوشم نیومد . تازه اینکه مرد پولداره با اینکه پسرش کشته شده باید برای این یکی پسرشم برائت بگیره اونم از قاتل پسر دومیش هم خوشم نیومد . ولی خب بهتر از سریالای دیگه بوده . قابل تحملتره .

    این روزا سریال خوب کره ای قحطیش اومده انگار . بازیگرای خوب ولی داستانای بیخود و کلیشه ای . خدایی اینکه از بچگی همو بشناسن هم خیلی دیگه نخ نما شده خیلی . بسه دیگه . خدایی . مشکل اینجاس گاهی واقعا جذاب میشه . عجیبه مثلا سریال💙 سریال کره ای مرد من فرشته ی عشق 💙 هم داستان بیخودی داشت راستش ولی خیلی برام جذاب بود خیلی موقع دیدنش لذت میبردم واقعا . کلا کره ای ها استاد اینن که از یه داستان بیخود و نخ نما با یه کانسپت دیگه و بازیگرای دیگه یه چیز باحال در بیارن . متاسفانه فعلا که این سریالا منو جذب نکردن . حالا باید دید سریال جدید شین مینا که از همین تی وی ان قراره پخش بشه ، چجوری میخاد باشه . امیدوارم اون دیگه خوب باشه . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۳ شهریور ۰۳

    سریال کره ای ارتباط connection

    سریال کره ای ارتباط connection  با بازی جیسونگ ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘ 

    راجبه جیسونگ در نقش پلیسی به اسم جه کیونگ. و دایره دوستاش تو 20 سال پیش . یک افتضاح دیگر از جیسونگ متاسفانه . من فقط جیسونگو تو سریال بکش خلاصم کن ازش خوشم اومد . خودشم مرد خیلی عالی و خوبیه ولی سریالاش اکثرا ابن . به شدت بچگانه س موضوع سریال . واقعا افتضاح بود . جیسونگ مثل همیشه مثل اون سریال مسخره و مفتضح مدافع اینجاام دقیقا همونطوری خودشاخ پندار و عن عدالت و مجرم و قانون رو در بیاره و سیریش به شدت سیریش . بعد جالبه خودشو معتاد شده بود اصلا از پلیس بیرون نکردن یا تعلیق بکنن . اصلا انقد اب بود . من گفتم تا قسمت 7 خوب پیش رفته بقیه شم خوبه ولی از 8 به بعد اب شد .اصلا خوشم نیومد . 

    فعلا حوصله اینکه دلایلم برای اینکه چرا اب بود و داستانو تعریف کنمو ندارم . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۹ تیر ۰۳

    سریال کره ای منشی کیم چشه ؟ 김비서가 왜 그럴까

    سریال کره ای منشی کیم چشه ؟   What's Wrong with Secretary Kim  김비서가 왜 그럴까 

    پارک مین یانگ در نقش منشی کیم " کیم مین سو " ، 10 ساله که تو یه شرکت بزرگ منشیه رییسه. رییس کسی نیست جز پارک سو جون در نقش لی یانگ جون ، لی یانگ جون بعد از اینکه ده سال پیش نایب رییس شده و کمپانی رو اداره میکنه طبیعتا جای باباش ، منشی کیم رو استخدام کرده . چون اونو از قبل می شناخته . " پارتی😎😭 " کیم مین سو  توانایی هاش در حد منشی شدن تو اون شرکت نبوده ولی چون یانگ جون از بچگی می شناختتش استخدامش میکنه و با بداخلاقی کردن و در عین حال مهربونی بهش همه چیو یاد میده . تو این مدت کیم مین سو همه چی یاد میگیره و کلی کار میکنه هفت روز هفته . چون منشی کیم نون اور خانواده س . 🤕🙄🤦‍♀️ باباش یه سست عنصریه که قرض بالا میاره و دوتا خواهر بزرگترم داره ولی فقط مین سوعه که داوطلب شده قربانی شه تا بره مث کوزت کار کنه و خرج تحصیل خاهرای بزرگترش و قرضای باباشو بده ، انگار خاهراش خبرمرگشون علیل بودن . 🤬

    حالا که همه ی قرضا تموم شدن ؛ اون میخاد استعفا بده و بیاد بیرون و بببینه دنیا دست کیه و خودش چی میخاد و برا خودش زندگی کنه . ولی خاهراش دارن غیرمستقیم میگن که نیا بیرون شرکت به این خوبی بهت ماشین داده فلان بیسال . خیلی ادمای چترین خاهراش . حالم ازشون بهم خورد . سست عنصرا . خلاصه .

    سریال کره ای منشی کیم چشه 김비서가 왜 그럴까 What's Wrong with Secretary Kim

    لی یانگ جون یه خودشیفته اس که تاحالا دوس دختر نداشته . مدام از خودش تعریف میکنه . و همه ی کاراشو منشی کیم انجام میده . کروات بستن تا دستمال و قرص و خلاصه مث دایه می مونه . 🙄😁😶 لی یانگ جون یه برادر بزرگتر داره که حسود و عقده ای و عوضیه ، از بچگی رابطه ی اینا باهم خوب نبود . تا جایی که بزرگه ، یانگ جون رو می بره یه محله ای اونجا ول میکنه میره ، یه زن روانیم پیدا میشه میاد اینو می دزده میبره تو یه خونه ای دست و پاشو می بنده ، نمیدونم سر چی و برا چی ، بعد چندروزم همونجا خودشو میکشه :| از شانس تو اون خونه یه دختر بچه ای هم بوده که اون کسی نیست جز کیم مین سو ، دوتا بچه اونجا بودن و زنه خودشو جلوی اونا میکشه ، میمیره و بچه ها تو خونه قیچی پیدا میکنن دست و پاشونو باز میکنن و خودشونو به پلیس می رسونن و یانگ جون از اون موقع تروما داره . حالا برادر بزرگه میره صحنه دزدیده شدن یانگ جون و توهم اینکه خودش جای اون دزدیده شده و اون بلاها سرش اومده رو میزنه . میاد به یانگ جون بدبخت که همینجوریم داره سختی میکشه میگه تو این بلا رو سر من اوردی فلان ، اینو میبرن دکتر و دکتر میگه این توهم زده . خلاصه پدر مادر کسخلشونم پیگیری نمیکنن ، این بچها هی باهم درگیر بودن ، یانگ جون خودقربانی گری میکنه و خودشو میزنه به فراموشی تا این عقده ای جولون بده با دروغاش . 

    سریال کره ای منشی کیم چشه 김비서가 왜 그럴까 What's Wrong with Secretary Kim

    حالا بعد سالها که رییس شده و منشی کیمم میخاد استعفا بده میخاد تلاش کنه که نذاره اون بره . چون غیرمستقیم منشی کیم رو دوس داره . داستان بعدش اینجوری ادامه پیدا میکنه که تلاشای لی یانگ جون برای نگه داشتن و تو چشم منشی کیم اومدن رو نشون میده . بعدشم برادر عقده ای اش میاد و یه سری دعواها پیش میاد و یهو اخرش نشون میدن اینا باهم خوب شدن . درحالیکه وقتی دوتا بچه از بچگی باهم اختلاف داشته باشن تا اخر همینجوری می مونن . حالا در هرحال . منشی کیم هم عشقشو اعتراف میکنه به رییس و ازدواج میکننو و همچنانم منشی اون شرکت باقی می مونه . 

    درسته خیلی اب داشتا ، ولی بامزه و خنده دار بود . پارک سوجون تو کمدی خیلی بامزه میشه . کارمندای شرکتم همگی بامزه بودن . صحنه های خنده دارم زیاد داره . عشقیم که هست دیگه .

    سریال مفرح برای روزهای بهاری زیبا همراه با شکوفه ای قشنگ بهاری و وزش ملایم نسیم زیبا همراه با یه سریال کره ای عشقی خنده دار ترکیب زیبایی نیست ؟! برین ببینین ضرر نمیکنین . 

    سریال کره ای منشی کیم چشه 김비서가 왜 그럴까 What's Wrong with Secretary Kim


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘ سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲۳ فروردين ۰۳

    سریال کره ای معجزه miracle

    عرض کنم به خدمتتون که یه سریال دیدم به اسم معجزه miracle از این سریالای رویای ایدل شدن و فن یه ایدل بودن .

    مث سریال کره ای تقلید . ⬇

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    سریال کره ای معجزه miracle ، با بازی هی یانگ و چانی SF9 .

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    از راست : هی یانگ "در نقش شی وو " ، چانی " در نقش لوییس " 

     

    درمورد دختری به اسم سورین که دبیرستانی و فن یه خواننده ای به نام لوییس هه که کره ای امریکایی و تو امریکا دبیو کرده  و کلی ترکونده مثل بتس BTS ، سورین هم دوس داره ایدل شه و کلی تمرین و اودیشن و اینا . میگه بعد از دیدن لوییس ارزوی خواننده شدن ، کرده . کارشم خوبه و بعید نی به زودی یه جا برش داره و به عنوان کاراموز اونجا شروع به فعالیت کنه . سورین یه دوست و همکلاسی پسر ؛داره به اسم شی وو و یه دختر دیگه هم تو دایره ی دوستیشون هست اسمش یادم نی .اون دختره از شی وو خوشش میاد و شی وو از سورین . ولی بعدها وقتی اون دختره متوجه عشق زیبا و پاک و صادقانه ی شی وو میشه ازش دست میکشه و فقط دوست باقی میمونه . شی وو زرنگ کلاسه و رویای خاصی نداره درسش خوبه فقط  . ولی چون سورین رو دوست داره تو فن گیرلی هاش همراهیش میکنه با اینکه از لوییس خوشش نمیاد و همش میگه اخه این پسره چی داره که تو عاشقشی و این چیزا . 

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    بالاخره بعد مدتها لوییس قراره برای اولین بار بیاد کره و فن میتینگ داره . فن میتینگ هم دزدی بیش نیست فن ها باید بیان البوم بخرن ببینن تو البوم عکس لوییس رو پیدا میکنن یا نه اگه پیدا کنن همون میشه بلیت فن میتینگ . سورین میره 50 تا البوم میخره و شی وو یه دونه ، شی وو با اینکه یکی میخره اسمش در میاد و قرار میشه برن فن میتینگ .

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    حالا شب قبل که لوییس اومده کره ؛ میخاد بره کره رو برگرده که منیجر و مدیر دزد کلاشش ، بهش اجازه نمیدن . حتی پولاشم دست خودش نی . خلاصه یجوری از هتل فرار میکنه و تو راهش میخوره به سورین که سوار دوچرخه بودش ، چون دارن دنبالش میکنن که بیان بگیرنش ، با دوچرخه ی سورین و خود سورین فرار میکنه میره یه گوشه پارکی جایی ، اونجا رسما قیافه ش تابلوعه که کیه ، دختره گیج متوجه نمیشه که این اوپاشه . حتی براش یه دهنم میخونه براش رقص اهنگشو هم یاد میده ولی گیج بود خلاصه دختره . خلاصه . 🤦‍♀️🤕

     

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    فرداش لوییس منتظر میشه که این دختره که فنش بود بیاد فن میتینگ و ببینتش و بهش بگه که دیدی پسر دیشبیه 😁من بودم که دختره نمیاد . 

    چرا نمیاد ؟ شب که داشتن با شی وو ، دوچرخه میرفتن فن میتینگ تصادف میکنن . سورین به گوشش اسیب می رسه و بعضی اوقات زنگ میزنه وقتی استرس داره و اینا . مدام نیست حلاصه مث من ....🙄🤦‍♀️😶🤕 جالبه شی وو تو تصادف چیزیش نمیشه فقط دختره رو می برن اتاق عمل ! 🙄😄

    از اون موقع سورین ایدل شدن و فن لوییس بودن رو می بوسه میذاره انباری . واقعا چرا ادم باید فن بودن رو بذاره کنار من اصلا درک نمیکنم . خیلی عجیب بود رفتار دختره ، تصادف تو چه ربطی به اوپات داره ؟ حالا بیایم بگیم که چون داشتی میرفتی اونجا اینجوری شد به فال بد میگیری و دیگه فن این نمیشی ولی بالاخره یخورده بهش احساس داری هنوز یا اهنگشو که گوش میدی . نمیدی ؟ یا وقتی تو واقعیت ببینی یاد قدیمات نمی افتی ؟ دختره خیلی شخصیت عجیب و به معنای واقعی کلمه کسخل بود . 🤐🤭😎

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    حالا اصلا بگیم تو دیگه فن لوییس نیستی ؛چرا ایدل شدن رو گذاشتی کنار ؟ 

    خلاصه ...تا میزنه این تصادف میکنه یهو شی وو میگه من میرم رویای تورو ادامه میدم ایدل میشم .اخه رویای این به تو چه ؟ تازه دختره حسودیشم میشه .  درحالیکه اصلا به ایدلی و اینا علاقه ای نداشتا . 5 سال میگذره و شی وو خواننده ی معروفی شده و سورین تو همون کمپانی ویدئو های پشت صحنه ی گروه شی وو اینا رو می سازه و تو کارش خوبه . 

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

     

    بعد داستان اینجوری میشه که مدیر کمپانی میخاد شی وو فعالیت سولوش رو شروع کنه و میخاد شی وو با لوییس البوم همکاری بده . لوییس با یه دست لباس شلوار پامیشه میاد کره و کمپانی همه چی بهش میده . خبر همکاری که میاد بیرون ، یهو خبر شوکه کننده میاد که لوییس 3ساله که مالیات نداده و خدا وون ، مالیات نداده داره . دادگاهی و اینا . و لوییس از این موضوع چیزی نمیدونه . کاشف به عمل میاد که منیجر و مدیره مالشو کشیدن بالا و خبر فرار مالیاتیشو دادن بیرون که اسمشو خراب کنن و نذارن تو کره هم فعالیت کنه ، چرا چون نمیخاسته دیگه با اونا همکاری کنه و قرارداد امضا کنه . خلاصه از شانس کمپانی کره ایه خوب از اب در میاد و پشتش در میاد و بعد از عذرخاهی از ملت بهش میگه یه مدت خودتو نشون نده ، بعدش چون هیچ جایی نداشته بره و کمپانی به جای اینکه بهش جا بده ، سورین که می بینه بدبخت تو خیابوناس اونو میبره خونه ی خودشون . اینجوری باهم همخونه میشن . خونه ی مامان باباش ها . 

     

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    بعد دیگه بقیه داستان رابطه ی شی وو و سورین که سورینو دوس داره ولی هی دست دست میکنه نمیگه و بعدشم لوییس متوجه میشه و خودشم یه نیم نگاهی به سورین داره ولی میکشه کنار و بعدشم اینکه یهویی رییس کمپانی به سورین میگه تو چرا ایدل نشدی بیا باز فعالیتتو شروع کن و اینا و سورینم میاد خواننده میشه . زرتی ! البته خب نه به زرتی بودن و مسخره بودن خواننده شدن موک ها تو

    سریال 🧡 خواننده ی جزیره ی دورافتاده  🧡 عشق شی وو به سورین هم مالیده میشه . اخه جمع دوستیشون با اضافه شدن لوییس خیلی خوب شده بود حیف بود به خاطر عشق از هم بپاشه . 

     

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     

    لوییس خیلی شخصیت بامزه و باحالی داشت . خیلی ساده بود و به خاطر سادگیش بود که کمپانی ازش سواستفاده داشت میکرد . وجودش تو سریال ،باعث شد داستان خیلی جذابتر و بامزه تر بشه و صحنه های خنده دار و کیوتی رو ساخت . 

    شی وو هم خیلی جذاب و اقا بود فقط این دست دست کردنش تو ابراز عشقش رو زیاد خوشم نیومد . ولی نگاهاش و ابراز عشقش خیلی قشنگ و جنتلمنانه  بود . 🥰 

    سورین دختر بدی نبود ولی شخصیت کسخلی داشت کلا . تو تصمیم گرفتی دیگه ایدل نشی پس چرا وقتی بهت پیشنهاد دادن بازم دلت لرزید !؟ خب اگه میخاستی چرا اون موقع ادامه ش ندادی ؟ اخه وز وز گوش اونم هر از گاهی هم شد دلیل ؟ کاراکترپردازی خوبی نداشت.  

    سریال کره ای معجزه MIRACLE

    خیلی هم گیج بود ادم چطور ممکنه یه پسری 15 سال هی حرف از اینکه به خاطر تو همه کار میکنم و فلان و اینا بزنه بهش بعد تو نفهمی که این پسره عاشقته ؟مگه میشه !؟ مگه داریم ؟ چجوری یک بارم تو ذهنت حتی بعد از اینکه شی وو ایدل شد چطور میشه بهش چشم نداشته بوده بشی ؟ مثلا بگی شی وو هم پسر خوبیه ها ، اقدام کنم . شاید اگه یخورده از حالت دوستی نرمال خارج میشد دختره؛ پسره هم شجاعتشو جمع میکرد و زودتر اعتراف میکرد . دراون حالت اگه زودتر میسر میشد گفتن عشقش ، وقتی بعدا لوییس به جمع دوستیشون اضافه شد خب میدید که دختره دوست پسر داره و دلش یه لحظه نمی لرزید . البته یه جاهایی نشون دادن که دختره هم داره حس داشته میشه ، ولی دیگه اخر سریال سمبل کردن . 

    از طرفی رفتارش با لوییس اصلا مث فن نبود . واقعا چجوری میتونی اوپاتو جلو روت بایسته و فقط یه عینک دودی بزنه و تو نفهمی این همون پسره ؟ جلل الخالق ...مگه میشه ؟! مگه داریم ؟! بعد وقتی میاد یه اهنگ محشر میخونه جلو روت تو مث بت فقط نگا میکنی ؟ 😶🙄

    آی اِم 💚معرفی اوپا 아이엠  💚 تو مترو با اون همه استتار سوار میشه ، مونببه ها می شناسنش و بهم علامت میدن مثلا ما تورو شناختیم . مونببه ها علامت دارن اخه . دستاشون V میکنن رو به روی هم قرار میدن . اینجوری : 

     سریال کره ای معجزه MIRACLE

     یک عدد مونببه ی خوش شانس که داشت با 💚اوپاهای مونستااکس💚 چت میکرد . 

    ...

    سریال قشنگ و فضا و حسش مث کی دراماهای قدیم بود . ولی کاش کسخلی دخترارو تو سریالا کم کنن . خدایی انقد گیجن ؟ 

    این سریال رو اتفاقی نگاهش کردم . اولش میخاستم سریال دوباره زندگی ، با بازی لی جونگی رو نگاه کنم ، دیدم اینم تو فولدر هست فک کردم خاهرم ریخته برا من ، گفتم بذا اول اینو ببینم انگار ابه .دوساعته تمومش کنم . چی شد ؟فک میکنم از عصر  تا ساعت 3 صب نشستم نگاهش کردم تموم کردمش . تو زمان نگا کردنش خیلی خندیدم کمدیش واقعا باحال بود .

    پسرای SF9 واقعا باحالن . چانی برخلاف قیافه ش که یخورده یبس به نظر میاد؛ خیلی کیوته تو اینجور کاراکترا ، خیلی بامزه بود . بعضی صحنه هارو دو سه بار میدیدم . رابطه ش با شی وو تو سریال خیلی بامزه بود . هی سر به سر میذاشت و اینا . شی وو هم بااینکه پوکر بود ولی بامزگی های خودشو داشت . کلا رابطه هاشون تو سریالا خیلی قشنگن . فک کن چقد باحال میشه سه تا دوست صمیمی باشین و برین تو یه شرکت کار کنین و باهمم خوب باشین . به قول اون اون همگروهی شی وو انگار نه اینگار سرکارن . اومدن خوشگذرونی . 😎😄

    تو واقعیت شی وو "هی یانگ " میشه هیونگِ چانی ، بزرگتر از چانیه ، چانی مکنه س تو SF9 ، بعد تو سریال برعکس بود ، همشم به شی وو میگفت به من بگو هیونگ ! خیلی باحال بودن . 😁🤣 اما خب بخایم نسبت به سابقه کار تو بازیگری حساب کنیم چانی سونبه ی هی یانگ میشه . چون از بچگی تو سریالاس . 

     اهنگای سریالم قشنگ بودن همشون من این دوتارو خیلی قشنگ بودن  خوشم اومد . درواقع اون اهنگی که لوییس برای کامبکش تو اون برنامهه خوند هم خیلی قشنگ بود ولی اون بیرون نیومده حیف . 

     

    ▶💜 01. Cha Ni (SF9) - Shining Star 💜

    ▶💜  02. BLITZERS - For You 💜 


    💟 مطالب پیشنهادی 💟  " رو وون " (˶ᵔ ᵕ ᵔ˶)

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج 💟

    💟 سریال کره ای در حال پخش  💟

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۱ فروردين ۰۳

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir 로얄로더

    سلام من اومدم با یه پست جدید با یه سریال کره ای جدید .

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더

    ببینین کی اینجاست ؟ بله لی جه ووک که در سریال  💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚  نقش جانگ اوک رو به زیبایی فوق العاده ای ایفا کرد حالا در سریال ، چی بود اسمش ؟ اها سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더 ، نقش هان ته او رو داره . هان ته او یه بدبخت بیچاره ای که باباش حروم زاده س ، مامانش رفته خودشو راهب کرده و از دست باباش قایم شده و خودشم رفته تو یه کوره دهاتی اونجا قایم شده. حالا دقیق نفهمیدم باباش چی شد .

    ولی خودش میره مدرسه تا سال اخر رو تموم کنه و با کانگ این ها پولدار اون دهات که فرزند نامشروع یه یاروی خیلی پولدار تو سئول هست ، اشنا میشه و یه اتفاقایی می افته و اینها و ته او باهم دوست میشن . اینها از هوش و زرنگی ته او میخاد استفاده کنه تا بتونه خودشو وارد دم و دستگاه باباش کنه . اون از ارث محرومه و تو کمپانی هم نمیتونه وارد بشه ولی پول و هرچی بخاد تو دست و بالش گذاشتن . اره خب اینجورین کره ای ها از پول دریغ نمیکنن . حتی اگه بچه رو نخان . خلاصه . زمان میگذره و بزرگ میشن و ته او داره تو یه خونه ی بالاپشت بومی معروف تو سریالای کره ای زندگی میکنه که ساختمون رو به روش هم یه دختر زندگی میکنه .

    دختره کیه ؟ یه شیربرنج خالص . داستان از اینجا به سمت زاقارتی پیش میره . 

    ته او با یه هکر نابغه که انگار کره ی شمالیه رابطه داره و هراطلاعاتی بخاد براش جور میکنه طرف . از طرفی این خیلی زرنگه و از همه چی سر در میاره . یه طرح داده برای کمپانی بابای اینها ، و اون طرح خیلی طرح خوبیه و تو فکر هیشکی جز هان ته او نرسیده و خلاصه یجوری اب تو اب وارد دم و دستگاه بابای اینها میشه . دختره هم همینطور . بعد اینا مثلا عاشق همن . چیه چیه دختره مامانش عوضیه و قرض بالا میاره ، شرخرا میان دانشگاه دختترو کتک و اینا قهرمان عاشق پیشه هان ته او وارد دعوا میشه و از دختره دفاع میکنه و بعد عاشق هم میشن . 🙄😶 انقد عشقشون مصنوعی و اصلا دیده نمیشه منو یاد سریال ایرانی ها می ندازه گاهی . خیلی نچسبه دختره . خیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییلیییییییییییییییییییییییییییییلی. 

    خلاصه باز یه سری اتفاقات اب تو اب می افته و اینها رو به عنوان پسرش قبول میکنه یارو؛ و وارد خونه و دم دستگاه میشه . بعد اها اینو نگفتم ، اینها می بینه که ته او از اون شیربرنج خوشش میاد میره با شیربرنج یهویی کیس 😘 میره و شیربرنج هم با کله افتاده تو کندوعسل چرا پس بزنه خلاصه اینا عروسیم میکنن ولی از اونور قلبش فقط با ته او عه . 🤢 

    اوپام لی جی هون که تو سریال   💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرف حضورتون شد ،  پسر دوم باباهه س . که خیلی موفق بوده و اینا نمیدونم چی به چی میشه ؛ ته او پته شو می ریزه رو اب و باباهه پسرشو میذاره کنار . مسخره مسخره . مردک عوضی مال و اموالت رو نمیخای بدی به بچه هات به کی میخای بدی ؟ به یه پسر عوضی گدا گودوله و یه دختر پتیاره که فرسنگ ها با تو غریبه س ؟ حقته همچین ادمایی بیان تلکتون کنن . حروم زاده ها . همچین ادمایی واقعا وجود دارنا .

    سریال کره ای وارث غیرممکن The Impossible Heir  로얄로더

    هربلایی سرشون بیاد حقشونه ولی مشکل اینجاست که این بچها هستن که خیلی ضربه می بینن و از مال موروثی که حق خودشونه کنار گذاشته میشن و چقد این سوزش داره که بابای خودت مالشو به تو نده بده به یه حروم زاده ی دیگه . مکررا فش به این خانواده ها . 

    خلاصه اینها متوجه میشه که ته اوه و زن شیربرنجش باهم جیک تو جیکن تا رختخواب 🤬، نمیدونست ممکنه تا اینجاها حروم زاده باشن . میرینه به زنش و پاپوش قتل برای ته او درست میکنه و میندازتش زندان . بعد حالا باباهه انگار پسر خودشه ته او ، میخاد اونو از زندان بکشه بیرون . 😶انگار اصلا کارمند دیگه ای و سگ دیگه ای نداشته تو اون دم و دستگاهش فقط ته او باعرضه بوده . مسخره . مسخره . 

    من از قسمت 6 به بعد نمیخاستم دیگه ادامه شو بدم چون خیلی سریال اب و داستانش خیلی درهم و مسخره س . ولی این صحنه ی حالگیری اینها از اون دختره ی پتیاره ی شیربرنج خیلی سکشی و باحال بود نمیشد از دستش بدم 😄🤦‍♀️ . 

    اصلا من نمیدونم نقش اوپام تو این سریال چیه دقیقا ؟ حیف شدن همه ی اوپاها تو سریال . چه لی جه ووک ، چه لی جون یانگ 💚 سریال کره ای می تونم کمک تون کنم ؟ 💚 چه لی جی هون .

    مرکز اصلی ریدمونیه سریال وجود یه دختر شیربرنج با نابازیگری خالصه . انگار از تو کوچه اوردنش . بازیگر وقعا قحط بود ؟ شاید اگه داستان عشقی قابل لمس تر و بازی بازیگر چشمگیرتر بود انقد وجود داستان درهم و مسخره ش تو چشم نمی اومد . 

    مسخره ترش اینکه ته او تو قسمت 8 با دختر شیربرنجه که فقط به فکر منافع خودشه ریخته روهم ، اونم از تو زندان ، میگه من میخام تورو بکنم صاحب دم و دستگاه بابای اینها . هه .

    اره ... اون کله گنده ای که وزیر جابه جا میکنه چقد بدبخت و ذلیل و خاک تو سر و بی عرضه اس که تو گدا گودوله بیای یه پتیاره کون نشسته رو بکنی رییس دم و دستگاهی که ساخته و حتی به پسراشم نمیده . واقعا این داستانای متوهمی رو مواد میزنن می نویسن ؟ خب بازیگرارو حیف نکنین . واقعا چقد خوشال بودم به خاطر همبازی شدن این پسرا با هم .

    یخورده منطق داشته باشین . کسی که وزیر جا به جا میکنه چه احتیاجی به همچین ادمی سطح پایینی داره ؟ و چجوری میشه که همچون ادم سطح پایینی بیاد کسی که وزیر جابه جا میکنه رو بذاره کنار و یه زن که حتی نشونه ای از زرنگی و زحمت کشی توش نیست رو بکنه رییس ؟ دختره فقط دنبال پوله . حتی برای بدست اوردنشم زحمتی نکشید تا دید پسر پولداره میخادش سریع پا داد . چقدم افاده میاد . پتیاره . 

    کاش یخورده بیشتر کتکش بزنن . دلم خنک شه .  ایش شیبل . 

    سریالو دیدم تموم کردم ینی یک حال بدی دارم که حتی با استفراغم 🤢درست نمیشه این حال بد . خیلی اشغال بود سریالش . اب خالص . عوضی ترین ادم سریال ته اوه بود که اومد شد رییس شرکت . واقعا اشغال بود . از همه سواستفاده کرد یه ادم انگل عوضی که از اینها برای بالا اومدن خودش استفاده کرد . با زن اینها ریخت روهم هرجور کثافت کاری رو کرد و بعدم یهویی شد دشمن اینها . انگار اون چیکار کرده بود باهاش .خیلی شخصیت کثافتی داشت . من گفتم اخرش باباش که از زندان اومده بیرون میاد حالشو میگیره بازم برمیگرده به همون کثافت خونه ای که لیاقت خودشو و اون پتیاره عاشق دل خسته اش بود ، مثلا که چی بازم باباشو نشون دادن  اصلا مردن ننه ش چه سودی تو سریال داشت ؟ فوق العاده حال بهم زن بود . اعتراف میکنم یکی از حال بهم زن ترین سریالای کره ای بود که دیدم . واقعا خاک تو سر نویسنده و عوامل سریال . با همچین سریال اشغالی . حیف جون . حیف جانگ اوک . 

    پست بعدی احتمالا زنگ تاریخ کره ؛ باشه . 


     

    💜 مطالب پیشنهادی 💜 " لی مینکی " 

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۶ فروردين ۰۳

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     


     지은닥 : 아쩌씨 지금 내 머리카락 쳤어요 ?

    아 ... 그러니까 가슴에 검이 꽃히지 , 사람이 이런 게 꽃히는 데는 다 이유가 있다니까요 .

     ? 도깨비 : 너 어떻게 사람 아픈 데를 콕콕 찔러? 사이코패스야?

    지은닥 : 아쩌씨는 뭐 ! 처음부터 안  그랬는 줄 알아요 ? “ 너 도깨비 신부 아니다 “ “ 소문에 살지 말고 현실에 살아라 “

    자기는 뭐 , 콕콕 안찌르고 되게 푹신푹신했는 줄 아나 봐.

    도깨비 : 너 위해서 얘기한 거잖아 ! 너 위해서 !

    지은닥 : 나 위할 거면 , 남친이나 내놔요 ! 알바 , 이모네, 남친 !

    무슨 수호신이 이래 ? 안 이뤄젔잖아요 남친 !

    도깨비 : 여기 있잖아 네 남친

    지은닥 :여기 어디요 ? 여기 어디 ?

     도깨비 : 여기 !!! 네 앞의 나 !!!

     


     

    سریال کره ای گابلین 쓸쓸하고 찬란한 도깨비

     

    جی اون تاک : اجوشی الان موهامو کشیدی ؟ آ.. برا همینه که یه شمشیر تو سینت فرو رفته ...حتما دلیلی داشته که اینجوری شدی ...

    گابلین : چطور میتونی رو نقطه ضعف مردم دست بذاری و نمک بپاشی رو زخمشون ؟ سایکوپسی ؟ 

    جی اون تاک : خودت چی ، فکر کردی خودت از اول رفتارت درست بوده ؟ " تو عروس گابلین نیستی ، تو شایعه ها زندگی نکن ، تو واقعیت زندگی کن " خودت حتما فک کردی که خیلی ادم نجیب و مهربونی بودی ...

    گابلین : به خاطر خودت اون حرفارو زدم ... به خاطر خودت ...

    جی اون تاک :اگه به خاطر منه یه دوست پسری چیزی بهم بده ...کار نیمه وقت ، خانواده خالم و دوست پسر ...چجور نگهبانی هستی ؟ براورده ش نکردی دوست پسر رو ...

    گابلین : دوست پسرت همینجاست ! 

    جی اون تاک : اینجا کجا کجا ...؟!

    گابلین : همینجا جلو روت ، من ! 

     

     

     

    💗 مطالب پیشنهادی " ژاپنی " 💗

     

     

     

    💗 فیلم ژاپنی عشق را ببین و بشنو  💗سریال ژاپنی ازدواج دروغین ما 💗   سریال ژاپنی چشم های قرمز  💗  سریال ژاپنی هویت  💗   سریال ژاپنی عدالت  💗   فیلم ژاپنی someone   💗  سریال ژاپنی معشوق 💗 سریال ژاپنی سکوت  💗  سریال من سرنوشت تو هستم I'm Your Destiny  💗  سریال ژاپنی اخرین کات یا برش نهایی💗 سریال ژاپنی روزها  💗سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💗سریال ژاپنی اولین عشق  💗 فیلم ژاپنی ازدواج شاد من 💗فیلم ژاپنی اگه گربه ها از جهان ناپدید بشن💗 فیلم ژاپنی هیولا monster 💗مصاحبه ی گونگ یو 

     

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۹ اسفند ۰۲

    سریال کره ای دلال ازدواج

    سریال کره ای دلال ازدواج رو بالاخره نگاه کردم تموم شد . البته خب همین هفته اخرین قسمتش اومده بود . سریال قشنگ و دلنشین و بی حرص در ار و بی مسخره بازی ای بود . ولی یخورده اب داشت . با اینحال من کاراکتری که از یونگسانگون نشون دادن رو دوس داشتم اخرش که به جونگ وو مث پسرش نگاه کرد و براش ارزوی خوب کرد و ناراحت پاشد رفت ...چقد حسش قشنگ و پدرانه بود . 

    خوب جمعش کردن با اینکه قضیه ازدواج ها خیلی داشت کش پیدا میکرد . زوجشونم خوب بود دختره خیلی قشنگ و باارامش حرف میزد گرچه یخورده بیریخت بود ولی خوب بود دختر خوبی بود و رو وون انقد کیوت بود که حد نداره . خوشمان امد .رو وون امسال خیلی دیده شدا خیلی سرش شلوغ بود . برای سریال مقدر شده یا این عشق مقاومت ناپذیره هم کاندید جایزه شده با جو بو آه .

    کاش تو ایرانم اونجوری دلال ازدواج وجود داشت . دختر پسرای مجرد رو بهم می رسوند . مثلا میگفت تو این اخلاقو داری به اون پسر میای و برعکس . ولی ایران دیگه به قهقهرا که هیچ جهنمم مونده تو کار ایران . خدا هرکیو میخاد مجازات کنه می ندازه ایران . ماام همه داریم مجازات میشیم . خبر ندارین بدبختا . اصلا خشکسالی امسال ایرانم به خاطر ما مجرداس . حالا ببینین . 

    خلاصه ی سریال رو اینجا 💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗نوشتم دوس داشتین برین بخونین ، نخاستین هم جهنم . همینه که هست . من خیلی بداخلاق قرار بشم . 

    سریال کره ای دلال ازدواج The Battle of Marriage

    این ادرس پست های سریالای رو وون هه : دیگه عرضی ندارم . خدافظ . تا پست بعدی . 

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗

    💗 سریال کره ای در حال پخش  💗

  • نظرات [ ۰ ]
    • سه شنبه ۵ دی ۰۲

    سریال کره ای اون هرگز نمی داند یا سونبه اون رژ رو نزن

    من امدم با یک سریال باحال :
    سونبه اون رژ رو نزن یا اون هرگز نمی داند
    هر جفت اسماشم به سریال نمی اومد فک کنم نمیدونستن اسم سریالو چی بذارن . چون نه کاملا اداره ای بود نه کاملا خانوادگی نه کاملا عشقی . قرار در شرکت بهش بیشتر می اومد گرچه .
    سریال در مورد رو وون عزیر دل به شدت جذاب و خوشتیپه که تو یه کمپانی لوازم ارایشی کاراموزه ، کمپانیه تو دانشگاه نمایشگاه کار گذاشته بوده و کاراموز جذب میکرده که رو وون اونجا زیرنظر یکی از کارمندای بخش مارکتینگ جذب کمپانی میشه و زیرنظر همون سونبه ،
    سونبه ینی کسی که یه درجه از هرکسی که داره به طرف میگه سونبه بالاتره رتبش ، سونبه رو میشه به هرکسی گفت تو اداره سابقه و رتبه ی بیشتری داشته باشه سونبه میگن تو دانشگاه همچنین .
    کار یاد میگیره و اینجوری کم کم به سونبه علاقمند میشه ، 2 ساله که زیر نظر سونبه داره کار یاد میگیره کار میکنه و اینا میخاد بهش اعتراف کنه عشقشو ،که می فهمه عه سونبه داره با مدیرتیم مارکتینگ قرار میذاره .
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    از بالا راست : رو وون ، سونبه ای که نباید اون رژو بزنه 😁 ، خاهر کوچکتر رییس کمپانی که عکاسه ، مدیر تیم مارکتینگ .
     
    و اینجا یه پیچیدگی داستانی به وجود میاد . سمت دیگه ی ماجرا که داستان های عشقی رو وون و سونبه و کارای کمپانی و ایناس ، خانواده ی رو وون هم نشون میده ، رو وون دوتا خاهر بزرگتر داره که وسطی ازدواج کرده و یه بچه ی 5.6 ساله داره ، خاهر بزرگه مزون لباس عروس داره و کارشم خیلی خوبه " اینو با لحن شماعیلزاده بخونین "

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    خاهر بزرگه ی رو وون .
     
    خاهراش خیلی خوبن ، اینا دوهفته یه بار ، هفته ای یه بار همو می بینن بیرون غذا می خورن باهم حرف میزنن و خیلی رابطه شون قشنگ و خوبه ، من خاهر بزرگه رو خیلی دوس داشتم . خیلی بادرک و شعور بود و پر از ارامش بود و واقعا ادم یه خاهر اینجوری داشته باشه دیگه غم نداره .
    خاهر وسطی یجوری بود از اینا که فک میکرد چون زودتر شوهر کرده خیلی حالیشه ، رابطه ی رو وون و خاهر بزرگه بهتر بود از این لحاظ که مشکلاتشون رو بهم می گفتن و مثلا کیو دوس دارم و این حرفا خیلی باهم راحتتر بودن .
    سونبه 2 ساله داره با مدیر بخش قرار میذاره ، یه روز تو شام تیمی سونبه میره تو خیابون مدیرو ببینه ، رو وون میره دنبالش و اینجوری متوجه میشه که اینا باهم قرار میذارن ، ناراحت میشه و اینا میره به خاهرش تعریف میکنه ، از مزون خاهرش که داشت می اومد بیرون ، می بینه عه مدیر با یه دختر دیگه دست در دست هم دارن وارد مزون میشن ، اینجا متوجه میشه که مدیره داره خیانت میکنه و سونبه رو اسکل کرده . از اون ور سونبه بدبخت داره برنامه می چینه که راجبه ازدواج با مدیر حرف بزنه ، رو وون نمیتونه اینی که دیده رو تحمل کنه و میگه حتما باید به سونبه بگم ، میره سونبه رو با یه بدبختی میاره مزون تا دختره خودش با چشای خودش ببینه که مدیر داره بهش خیانت میکنه . سونبه میگه چرا اینکارو کردی رو وونم اعتراف میکنه که عاشق سونبه س و نمی تونه ببینه که اون اینجوری داره بازی میخوره . خلاصه می گذره و سونبه و پسره بهم می زنن ...
     اینی که تعریف کردم دوقسمت سریال بود .

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    حالا عروسه کیه ؟! خاهر رییس کمپانی که ،رییس کمپانی عکس پایینه ایس ، درواقع مدیر دوست و همکلاسی از بچگی ، رییس بوده و خاهرشم عاشق دوسته برادرش میشه و چون پولداره فک میکنه میتونه با پول هرچیزیو بدست میاره ، به خاطر مدیر حتی خودکشی هم میکنه تا بالاخره مدیر راضی میشه باهاش قرار و بعدشم ازدواج کنن .دختره واقعا مدیرو دوس داشت ولی مدیر بی لیاقت و خوددرگیر بود . 
     

    سریال کره ای سونبه اون رژ رو نزن
     

    رییس کمپانی خیلی بامزه بود و خیلی خوشال شدم با خاهر بزرگه رو وون قرار گذاشتن بهم می اومدن .
    کاراکترای سریال همشون خیلی خوب بودن . دیگه بیشتر از این تعریف نمیکنم . 
    سریالش در کل قشنگ بود و حرص در بیارم نبود . دختره یخورده به رو وون نمی اومد ولی دختر خوبی بود ، اینکه یه مدت باهم کات کردن هم به خاطر هر دوشون بود و منطقی بود از نظر من .
    سریالی از رو وون نبوده که ببینم و قشنگ نبوده باشه . گفتم این سریالم خیلی معروفه به یه بار دیدنش می ارزه . رو وون واقعا فتبارک ال... احسن الخالقین ، ینی خدا حجت رو بر این مرد تموم کرده . خیلی خوبه . شخصیتش هم خیلی خوبه .
    قضیه ی شرکت و کاراشونو اغلب جلو می زدم ولی عجب کمپانی های درست حسابی عجب کارای درست حسابی اصلا ال.. اکبر ... درست حسابی کاراموز میگیرن درست حسابی استخدام میکنن درست حسابی به کاراموز واقعا همه چیز رو از صفر یاد میدن ، نمایشگاه کارشون واقعه واقعا کاراموز رو بر میدارن ،ینی اینارو می بینم افسردگی م بیشتر میشه .
    به خدا من دارم تو این ممکلت هدر میشم . هرچی بی سواد و بیشعور و بنگی و لاشی با پارتی و به واسطه ی لاس زدن شون تو شرکت های چس کلاس با حقوقای انچنانی دارن کار میکنن بعد من با این همه دانش دوساله دارم دنبال کار میگردم . خاک تو سر این ممکلت و همه ی شرکت و ادارات کنن .
  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۳ آذر ۰۲

    سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9

     
     
    واو این دوقسمت سریال بدترین شرور واقعا دهنم باز موند ، خون و خون ریزی تو سریال خیلی زیاده ، رسما کثافت کاریه ، بالاخره باند مواد مخدر این چیزا توش نباشه انگار سریال سریال نمیشه . من بین اینکه کی بدترین شروره دودل بودم و نمیتونستم بین گی چول و جون مو تصمیم بگیرم ، اخه به غیر اینکه تو این کار این چیزا اجتناب ناپذیره و باید زنده بمونن کاری که نشون دهنده ی شیطان صفتی و عوضی بودنشون باشه رو نشون نداده ، غیر از سیگار کشیدن و مواد فروختن ، از نظر من اینا شیطان صفتی نیست ، ولی تو این سه قسمت داستان به سمتی رفت که داره اون روی جون مو بالا میاد ، دلیل مهم و تاثیرگذارشم وجود زنشه که تو پرونده خودشو دخیل داده ، و همش با گی چول رفت و امد میکنه که اونم دلایل خودشو داره، جون موی ساده و مهربون که سالها با وجود پدر معتادش خودشو سالم نگه داشته و میخاد زندگی خوبی داشته باشه ، حالا به خاطر طمع هم نه ، به خاطر اینکه خودشو تو چشم خانواده ی زنش بیاره ، با این پرونده داره تبدیل به یه شیطان میشه .
     

    the worst of evil
     

     
    بدترین و تراژدی و غم انگیزترین صحنه ی سریال یا صحنه های سریال ، به نظرم جایی بود که تو قسمت هشت ، جون مو باید به زور با دختر موادفروش چینیه کیس میرفت ولی همش روزای خوشش با زنش تو ذهنش تداعی میشد ، جون مویی که زنشو انقد دوس داره که نمیخاد با زن دیگه ای باشه ، و یه صحنه ی حساس سریال جایی که زنش می بینه جون مو غرق خونه و داره اینو اونو میکشه و باهم چشم تو چشم میشن . واقعا فک نمیکنم این زوج بازم مث قبل بشن . خیلی صحنه ی باحالی بود . و در عین حال غم انگیز . جون مو با کشتن اون یارو که اطلاعاتشو گیر اورده بود دیگه تبدیل به هیولا شدنش تموم شده .

    the worst of evil
     

    صحنه های این سه قسمت هم خیلی خوب فیلمبرداری شده بود . جایی که گی چول به خاطر شکش به یی جونگ و جون مو مشوش بود و صحنه از جایی گرفته شده بود که ماهی ها داشتن اینور اونور می رفتن ، ورجه ووجه ی ماهی ها استعاره از قلب و ذهن متلاطم و مشوش گی چول بود .
    و جایی که با یی جونگ رفته بود کنار دریا و یی جونگ می ترسید نکنه گی چول فهمیده باشه اونو جون مو باهم چه نسبتی دارن ، نشون دادن موجهای دریا نشون دهنده ی حس یی جونگ بود . ولی از همه ی اینا که بگذریم جون مو با اینکه دل نمیداد به کیس رفتن با دختره ولی وااااه همچین کیسی تاحالا تو سریالای کره ای ندیده بودم . خیلی کیس هاتی بود .

    the worst of evil
     

     
    ولی واقعا جون مو چرا داره تا این حد خودشو تو خطر می ندازه ؟! اگه به خاطر ترفیعه که میتونه ازش دست بکشه بالاخره از جونش و زندگیش که مهمتر نیست ، اگه به خاطر اینکه زنش اومده تو این پرونده ی قاطی شده خب باز هم میتونه خودشو یجوری از باند خارج کنه . واقعا چرا تا این حد داره خودشو میکشه ؟!
    این دیالوگش با اون دختر چینی اس :
    دختر چینی میگفت : دلیل اینکه داری تا این حد پیش میری چیه ؟!
    جون مو: چون چیزی هست که باید ازش محافظت کنم .
    +이렇게까지 하는 이유가 뭐예요?!
    -뭐 지키고 싶은 사람이 있어서요 .

    🍂همه ی مطالب در یک نگاه 🍂

     🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۲۸ مهر ۰۲

    سریال ایرانی جدال با سرنوشت

    نشستم سریال ایرانی جدال با سرنوشت رو نگاه کردم . سریال قشنگی بود . من اون موقعی که این سریال پخش میشد حدود 6 .7 سالم بود . فقط یه صحنه ای یادمه که این بدبخت مهران نشسته بود تو راهن . میگفتم این چرا اینجوری شده . عنوان سریال هم بامعنی و ادمو به فکر وا میداره . برای همین محض کنجکاوی گفتم من که بیکارم و سریال میبینم بذا اینم ببینم . اینجوری شد که نشستم به دیدنش .
    داستان سریال رو احتمالا همه بدونین ، مهران مظاهر از یه خانواده متمول و باکلاس و با فرهنگه که از خارج برگشته و دکترای زبان داره ، حالا متوجه نشدم چه زبانی ، ولی 7 . 8 تا زبان بلده و خیلی باهوش و تیزهوش بوده و برای همین پدر مادرش اونو برای تحصیل از 13 سالگی فرستادن انگلیس ، متاسفانه تو انگلیس که پیش خالش می مونده ، خانواده خالش وضعیت اسفناکی داشتن و معتاد و الکلی بودن ، از طرفی مهران که تو سن نوجوونی و حساسی از اغوش خانواده که این همه قربون صدقه اش می رفتن جدا میشه و تو یه کشور دیگه با همچون ادمایی زندگی میکرده ، خب طبیعیه که دچار بحران هویت و فرهنگی و در نهایت افسردگی بشه ، همه ی اینا دست به دست هم میده تا به مواد رو بیاره .
    مهران غیر از اینکه معتاد بود ، هیچ خلل دیگه ای نداشت ، از نظر من میشد اعتیادش رو به عنوان بیماری حساب کنی و با هر دختری که روشون دست میذاشت ازدواج کنه و حتی بچه دارم بشه . اصرار بیهوده و بی دلیلش برای ازدواج با مینا واقعا کش دار و مسخره بود .
    از طرفی مینا که خانواده ش همیشه دستشون جلوی خانواده مظاهر دراز بوده و اصرارشون برای ازدواج دخترشون با مهران فقط به خاطر ثروت هنگفت بابای مهران بود ، یه دختر احمق کودن خودخواه لجباز و حال بهم زن بود ، کسی که حتی به مردی که ازش خوشش میاد هم دقیقا همونجوری رفتار میکنه که با مهران که نمیخاد باهاش ازدواج کنه .
    نه تنها مهران با وجود معتاد و مردنی بودنش براش زیادی بود بلکه عباس هم براش زیادی بود .دختره ایکبیری .
    از طرفی خانواده ی مهران که اوایل هی اصرار میکردن که مینا عروسشون شه و با وعده و وعید پول و زمین و خونه همش سعی داشتن راضیش کنن ولی دست اخر یهو سرد شدن ، متوجه اعتیاد پسری که این همه میگفتن براشون عزیزه میشن ولی اصلا کلمه راجبش بهش صحبت نمیکنن ، چون میدونن این گند رو خودشون بالا اوردن ، درواقع اونا نگران تنهایی خودشون و مال و اموالشون بودن که بعد از مرگ دست نااهل نیفته ، نه نگران پسرشون .
     
     
     
    حتی یک بارم به بیمارستانی که پسرشون توش بستری بود نرفتن ، دست اخرم تا اخرین لحظه کسی که پیش مهران موند عباس بود . تو طول سریال همش برای مهران ناراحت بودم که چرا با وجود اینکه میدونست داره با خودش چیکار میکنه رفت سمت مواد و اینکه همچین پسر خوب و پرفکتی چرا باید موادی باشه .
    طبیعتا سریال برای 20 سال پیشه و عقب افتاده بازی های 20 سال پیش هم توش زیاد بود ، مثلا اینکه هرکی از خارج میاد رو بد نشون میدن و هرکی پولدار هست رو طاغوتی ...خانواده ی مهران هم غیر از اینکه با پسرشون همچون رفتاری داشتن واقعا خانواده خوبو با فرهنگی بودن ، پدر مادری که خیلیا خواهانشن ، و تو سریالای ایرانی کم پیدا میشه . تنها اشتباهشون فرستادن پسر بچه 13 ساله پیش کساییه که شناختی از طرز زندگیشون نداشتن ، هرچقدم فامیل بوده باشه . متاسفانه اینده و سلامت تنها پسرشون رو به خطر انداختن . اخرشم پولای عزیزشون رو غیر مستقیم دادن عباس .
    سریال قشنگ و غم انگیزی بود . من اگه جای مینا بودم همون اول جواب بله رو میدادم . مهران پسر خوبی بود .
    با اینکه سریال قدیمیه ولی از نظر من بازی ها و داستان سریال خیلی جذابتر از سریالای الانیه .
  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۲۴ مهر ۰۲

    سریال کره ای بدترین شرور

    جی چانگ ووک به نام جون مو ، پلیسه و از خانواده سطح پایینیه ، باباشم معتاده ، زنش خانوادگی پلیسن و درست حسابی ، موندم اینا چجوری دختررو به جون مو دادن ، جانگ گی چول گنگستره و با زد و بند و حذف رییس های بالادستی خودشو به کله گنده ی باند مواد مخدر وصل کرده و با دایر کردن چندین تا کلاب تو گنگنام ، داره پادشاهی میکنه ، باند مواد سه شعبه داره کره ژاپن و چین ، پلیس ژاپن مطلع شده از قضیه و فهمیده یه شاخه اش تو کره اس ، پلیسای کره هم فهمیدن قضیه از کجا نشات میگیره مث همیشه دنبال مدرک معتبر و سر انجام جرم گرفتن مجرم هستن ، نقشه میکشن میگن یکیو بفرستیم تو باند اینا ، طبیعتا جی چانگ ووک که الکی تو سریال نی ، پس اونو می فرستن ، نقشه و اینا بالاخره جون مو میشه دست راست جانگ گی چول ، و تو این راه همه ی دست راستی های گی چول رو که از دبیرستان باهم ددوست بودن رو از راه به در میکنه .

    سریال درواقع داستان زندگی گی چوله که از قضا باباشم عوضی بوده و مامانش باباشو میکشه و اینجوری اونم کم کم به بذهکار تبدیل میشه و اینجوری راهش به خلاف و گنگستری و اینا باز میشه و دوستاشو حالا داره تو پرونده ای که خودش سر شاخه  ی اونه از دست میده ، و حسهایی از ناراحتی و افسوس هم داره . 

    حالا این وسط زنه جون مو چیکاره س ؟! اینجا که قضیه گره به گره اضافه میشه ، زن جون مو همکلاسی دوران دبیرستان گی چوله و اینا باهم قرار میذاشتن یه روز که جون مو تو یه رستوران داشت به زنش توضیح میداد که داره چیکار میکنه ، یهو گیچولم میاد اونجا و اونجوری میشه که پای زنشم به پرونده باز میشه ، گی چول فک میکنه عشق قدیمش با یه مرد لاابالی ازدواج کرده و طلاق گرفته و برای اینا هم پرونده میسازن که گی چول تحقیق کرد سه نشه ، برای همین حالا که دوباره عشق قدیمشو دیده میخاد باز باهاش بریزه رو هم ...بنده خدا نمیدونه شوهره عشق قدیمش الان دوست و دست راستش شده ... 

    داستان سر  گرفتن اعضای باند و ترفیع گرفتن جون موعه که تو این راه کلی خودشو تو خطر انداخته فقط به این دلیل که رتبه ی پایینی تو اداره پلیس داره و زنش و خانوادش همه درجه دارن و میخاد خودشو اینجوری بالا بکشه . 

    سریال کره ای بدترین شیطان

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

     🌺 سریال کره ای بدترین شیطان قسمت 8 و 9 🌺 

    💚اوپاهای مونستااکس💚 مثلث عشقی 💚مقاله درمورد بازی 200 لی مینکی در سریال کره ای لمس پشت تو 🌺مقایسه گوگل و بینگ  🌺اهنگ eclipse از گروه رز 🌺 سریال کره ای گابلین  🌺معرفی اوپا 아이엠  🌺سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت 11و 12🌺ایده 🌺 نظر پایانی درباره ی سریال کره ای لمس پشت تو 🌺 ترند های مسخره 🌺سریال کره ای نگهبان خدای بزرگ و تنها 🌺

    سریال تا اینجا جذاب و هیجان انگیز بوده ، بوده ها ولی یه جاش می لنگه ، پلیس ها هیچ کاری نمیکنن ، فقط جون مو یه تنه داره همه کارارو میکنه ، اصولا وقتی یکیو می فرستن تو باند به این بزرگی و خلافکاری ، پس زمینه طرف رو درست حسابی ترتیب میدن ، از طرفی یکیو میذارن که به پای جاسوس باشه تا گندی بالا اومد سریع جمع و جور کنن ، اینجا همه ی کارارو جون مو خودش تکی میکنه ، مثلا الان اون کسی که ته و توی گذشته افراد رو در می اورد برای گی چول متوجه شد که جون مو کیه ، بعد خود جون مو اومد بگیرتش ، اینجوری که نمیشه ، کتک از پلیس کتک از گنگستر ، تازه تو قسمت 6 که جای حساسی بود یه پلیس اومد نقشه ها رو بهم ریخت ، اصلا نرفتن دنباله پلیسه تا بهش بفهمونن خودشون دارن رو پرونده کار میکنن و دخالت نکنه ، خیلی مسخره اس اینجوری .

    سریال کره ای بدترین شیطان

    البته که اگه بخان دخالتی کنن کارای اکشن بیهوده جی چانگ ووک و اون پسره بازیگر گی چول اصلا دیده نمیشه . درواقع همه ی بازیگرا چلغوزن تا این دو تو چشم بیان . انقدم بدم میاد از این شیپ مسخره ی این دوتا هی تو بوق میکنن . حالمو بهم میزنن ، خداروشکر جی چی اینجا زن داره وگرنه میگفتن اینا رو هم کراش دارن ، گرچه دارن میگن 🤢

    این تیکه ش خیلی رفت روعصابم گفتم زودتر بنویسمش . میخاستم سریال تموم شد پستش رو بذارم دیگه اینجوری شد . 

    حتما به لینکی که زیر گذاشتم سر بزنین . میتونین همه ی پست هایی که گذاشتم رو تو یه نگاه ببینین و انتخاب کنین که چی دوست دارین بخونین . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۱ مهر ۰۲

    نظر پایانی درباره ی سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره ،درمورد هونگ جو و شین یو عه که سرنوشت جدایی ناپذیر دارن ، تو زندگی قبلی که تو چوسان بوده ، شین یو اشراف زاده بوده و هونگ جو دختری که روح ها رو میبینه و میگن نحسه و اونو به یه دعانویس میدن تا بزرگش کنه ،هونگ جو  درجه ی پستی داره و امکان اینکه بتونه با شین یو اشراف زاده که تو قصر امپراطوری کار میکنه رو نداره . امپراطور و زن دوم نمیخان پسر اول امپراطور ولیعهد باشه و نیاز دارن زن دوم حتما یه پسر به دنیا بیاره ، هونگ جوی دعا نویس رو میبرن تو قصر ، برای دعا کردن و اینا ، وقتی خواسته ی اول براورده میشه دنبال کشتن ولیعهد با دعا هستن که هونگ جو قبول نمیکنه و زن دوم با همدستی یه دعا نویس دیگه اینکارو میکنه و میندازن گردن هونگ جو ، هونگ جو رو خودش طلسم گذاشته که هرکی کشتتش ،تا نسل ها نسلش عذاب بکشن و نفرین بشن . از قضا ضربه ی اخر برای کشتن هونگ جو رو شین یو میزنه و شین یو نسلش نفرین میشن .
    اون دعا نویسه که تو دوره ی چوسان بود بدون هیچ نشون دادن پیش زمینه ای خود به خود عاشق هونگ جو ی زمان حاله ، مزاحمت اینجاد میکنه و کلا روانیه ، به قصد کشتن هونگ جو میاد ولی عوضش به شین یو چاقو میزنه ، شین یو چون یه بار میمیره و زنده میشه چون زخمی میشه تا دم مرگ میره ، نفرین از روش برداشته میشه .
    اینجوری میشه که هونگ جو و شین یو بهم میرسن .
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره
     

     
     
    سریالش قشنگ و مفرح بود ، والدین شین یو خیلی بامزه بودن ، هونگ جو کمی تا قسمتی کودن بود ولی قابل تحمل بود . شین یو خیلی جذاب بود . داستانشم درکل بد نبود ولی خیلی ریز بهش اب بستن . خیلی جاها برش میخورد و احساس میکردم داستان رو سرراست کردن و نخاستن زیاد کشش بدن قضیا رو ، وجود روانیی که دنبال هونگ جو بود و زندگی همکارای هونگ جو تو شهرداری و وجود دوست وکیل ، شین یو اضافی بود .
    یکی از بیخودترین شخصیت های سریال و اضافی ترینشون کوانگ جو همکار هونگ جو تو شهرداری بود که مثلا خوشتیپ شهرداری بود و همه ی دخترا روش کراش داشتن ، خیلی ماست بود . بی تفاوت ، معلوم نبود با خودش چندچنده و چشه . فقط مثلا نشون دادن که یه بابای الکی داشت . خب که چی ؟ الان وجود باباش برای چی بود ؟! چه کمکی به داستان کرد ؟!
    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛
    دختر شهردارم که پتیاره ی سریال بود که به اینو اون زور میگفت و فک میکرد خیلی خوشگله بیریخت عملی .
    باباشم که شهردار بود چقد سست عنصر و سست اراده بود که پروژه های شهرداری رو با عوض شدن خلق و خو بهم زدن دخترش با دوس پسراش از این میگرفت میداد به اون یکی .
    زوج اصلی و مامان بابای شین یو خیلی خوب بود در کل و قضیه فانتزی سریال هم خیلی بولد نبود در کل ، اخرسرم هیچ کدوم از طلسم های عشق و اینا اثر نکردن . با همه ی اینایی که گفتم ممکنه بگین خب اصلا چرا دیدی ؟! خب از اولش که هفته به هفته میدیدم تو چشمم نیومد که ابه از طرفی رابطه شون قشنگ و کیوت بود . و از جذابیت های رو وون هم نمیشد گذشت . گرچه تو پست اول گفته بودم که این نقش برای رو وون خوب نی ولی وقتی سریال جلوتر رفت نظرم عوض شد . من تا قسمت های 10 دیگه ته تهش منتظر یه طلسم پرقدرتی یه حرکتی یه اتفاق فوق العاده ای بودم هیچی نشد ولی . با اینحال سریال خوبی بود برای یه بار دیدن .

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۱ مهر ۰۲

    سریال این رابطه مقاومت ناپذیره قسمت های 11 و 12

    ولی خدایی قسمت 12عه ها کی میخان نشون بدن شین یو چرا نفرین شده گرچه خب میشه پیش بینی کرد ولی حالا اونجوری بگم قشنگی سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره ، رو انگار دارم بی ارزش میکنم ولی دیگه باید نشون بدن دیگه ...اون یارو خوددرگیره چشه با هونگ جو چه دشمنی داره ، فک کنم اصلن با زنایی که خیانتکارن مشکل داره البته که هونگ جو خیانتکار نی این توهم زده . انگل ! " نگاه خشمگین و چپ چپ "
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

     

     
    از طرفی انگار همش سریال رو بریدن ، اون تیکه ای که اخر قسمت 8 ، شین یو رفت در گل فروشی یارو انگله ، بریده شد نشون داده نشد ، یهو نشون دادن بیمارستانه ... اون تیکه ای هونگ جو رو انداخت تو چاله یهو بی مقدمه رفت درحالیکه میخاست دفنش کنه مث زن خودش ، یهو نشون دادن شین یهو فهمیده دوس دختر ایکبیری سیریشه با اون یکی پسره که اتفاقا خوبم بهم میان ! بعد یهو قضیه رو بستن ...یهو اینا رابطه شون خیلی صمیمی شد ...قشنگه ها ولی این بریده بریده ها یخورده میره تو ذهنم ...میگم خب الان چی شد اینجوری شد فلان ...
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره
     
     

    4 قسمت بعدیم معلومه دیگه هی از این انکار از اون اصرار ...من نمیدونم خب چه کاریه با اون دست ناز میکنی اون حس بهت دست میده ، با اون یکی دست ناز کن 🤣 حالا اینش هیچی اگه نفرین روی مردای خاندانه پس باباش چرا هیچیش نی ... باباش چه اصراری داره پسرش با اون ایکبیری ازدواج کنه ؟! سیریش ...نمیخاد دیگه ...! نفرین چجوری برداشته شه هم تو دفتره نوشته شده ها ، هونگ جو گیجه درست نمیخونه ...
     

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

     

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی " رو وون " 🍂💛 

    شاید به نظر رفتارای هونگ جو تو رابطه اش با شین یو یا اون همکاره یا همکاراش کودنی باشه و بگی چرا اینجوری رفتار میکنه ولی نگاه از بیرون بخای ببینی کسی که تاحالا با پسری نبوده کسی که تا حالا دوست داشته نشده و دوستی نداشته همینجوری میشه رفتارش ...منم خیلی وقتا با خودم میگم سنگین رفتار کن اینجوری نکن اینجوری نخند اونجوری حرف نزن ولی وقتی تو جمعی جایی میرم ناخوداگاه اون دست پاچگی و خنگی درونم که تو جمع زیاد نبودم و دوست نداشتم و دوست پسرا و فلان پدیدار میشه . فقط کاش واسه منم یه شین یو یی پیدا شه که این رفتارای بدیهی از بی تجربگی رو کیوت و دوست داشتنی بپنداره ...
     
     
    حالا ایشالا زود طلسمو بشکونن و یه بدسین مارو مهمون کنن 🤣😙🙄حالا بدسین هم نشد جهنم یه کیس درست حسابی بدبختها هر وقت اومدن کیس برن یکی اومده یا نشده یا اینکه دست خونی مزاحم شده ...
     

     
  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۸ مهر ۰۲

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره destined with you

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره
     
    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛
    هفته به هفته این سریال یهو یه جای هیجانی تموم میشه و قسمت بعدی یهو یه صحنه ی دیگه ای نشون میده ...اون هفته تا جایی تموم شد که رفت جلوی در گل فروشی اون یارو عوضیه که داره اینارو طلسم میکنه ...بعد یهو نشون داد تو بیمارستانه ...نشون نداد که چجوری افتاد بیمارستان ...بعد یهو گفتن به خاطر مریضیشه بعدش یهو بیدار شد گفت زندگی گذشته ش یادشه ...نکنه چون من نسخه نتفلیکس دانلود نکردم اینجوری نشون داد ؟!درهرحال خیلی جذابه .دقیقا زمانی که هردوشون به عشق اعتراف کردن و بعدشم تصمیم گرفتن رابطه شونو علنی کنن بدون توجه به حرف دیگران یهو اینجوری شد ...و منی که به خودم دلداری میدم این سریاله ! قرار بهم برسن! این سریاله ! فقط 6 قسمت مونده! ...واقعا مدتهای زیادی بود به خاطر سریالی هیجان زده نشده بودم . یکی این سریال یکیم سریال لمس پشت تو ...
    قراره بعدا بیام راجبه سریال کره ای " لمس پشت تو " حرف بزنم ...

  • نظرات [ ۴ ]
    • جمعه ۳۱ شهریور ۰۲

    قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیر

    شت .... چرا این سریال این رابطه  مقاومت ناپذیر ،  اینجوری یهو دارک شدش ...بذارین  من ادبو میذارم کنار : از اولم از قیافه ی پتیاره ی دوست دختر شین یو معلوم بود چه عفریته ایه ...پشت سر داره با صد نفر می لاسه ، بعد حالا میخاد با یه پسر افتاب مهتاب ندیده ازدواج کنه ایکبیری مارمولک ... اینکه قضیه بین شین یو و هونگ جو ساید خیانتی داره زشت هست ولی شین یهو قبل اینکه دلش برای هونگ جو بلرزه داشت با دختره سرد رفتار میکرد و میگفت که بیا ازدواج نکنیم و اینا ...دختره خودشو چسبونده ... معلوم نی دنبال چیه ...خوبه خودشون پول و پله دارن ...با اون قیافه ی سلیطه ش ...این هونگ جو هم راستش حرصمو د راورد مث ماست وایساد اون سلیطه به خاطر هیچ پوچ بهش سیلی بزنه ...خب توام یکی بزن دست نداری یا چلاغی ؟! شیربرنج بازی این کاراکترا حرص منو در میاره ...میخای مث ادم بگو میخام ولی اول تکلیفتو با اون سلیطه روشن کن بعد ... زودم خود سلیطه رفت تو اداره رو کرد که دوس دختر شین یو عه که همه دندون طمعو بکشن ...واه واه ... تشت رسواییش ایشالا می افته زمین ...دلم خنک میشه ... 

    کاش زودتر میرفت تو قسمت تاریخی ش می فهمیدیم چی به چی شده ...این دوقسمت تغییر کاراکتر شین یهو از کیوت به عاشق دل شکسته خیلی خوب بود و یهویی بود ... مخصوصا موهاشو اونجوری میزنه جلو و نگاهاش اونجوری به قول خودش اونجوری نگاه نکن 설레게 하니 ... رو وون چجوری انقد خوش قیافه س خییییییییییییییییییییییلی دیگه پرفکته اخه چرا یه مرد باید انقد پرفکت باشه قیافه استایل قد طرز نگاه بعد اخلاق شخصیت واو واقعا حیف نی این فقط برای یه نفر باشه ؟! 😁💚 

    وای واقعا چجوری تا قسمت بعد صب کنم اونم هفته بعد چهارشنبه ... تازه جای مهمیم تموم شده اصلا چرا تنهایی رفت اونجا پیش یارو روانیه ..من فک کردم رفته به اون پسره " اسمش یادم رفت " بگه که بیا باهم بریم یه جا ... ولی خب لازم بود بالاخره یه جا بیهوش شه که زندگی گذشته ش یادش بیاد دیگه ... اگه اینطوری شه مث سریال " از همین الان وقت نمایشه " پارک هه جین میشه ...اونم یه مدت بیهوش شد بعد تو بیهوشی زندگی گذشته ش یادش اومد ...امیدوارم این قضیه دوس دختر سلیطه شو زودتر جمع کنن حالم ازش بهم میخوره ... 

    تورو خدا ببینین چی ساختن ...ادم فک میکنه ترنی چیزیه ، پله س ...یه پله ی ساده ی نورانی ...

    🍂 او اس تی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره  به نام  I'll Hold You Tight  🎈که خیلی قشنگه ، کاش رو وونم برای سریال یه اهنگ بخونه  . " اهنگ تو گوگل درایو و فیلتر هم نیست میتونین هم بشنوین هم دانلود کنین " 

    مرتبط با این سریال  : 
     

     

     

    حالا که فهمیدم درایو فیلتر نی ، قبلا فک میکردم فیلتره اخه 🤦‍♀️🙄 بای دیفالت 😁 میتونم اینجا برای هر سریال او اس تی که از همه قشنگتر بود به نظرم رو شیر کنم . 💚 

     


    🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال کره ای معشوق چرا انقد طرفدار پیدا کرده ؟!

    سریال کره ای معشوق 

    این سریال دوفصلیه و به دلیل پخش بازی های المپیک قرار فصل دوش معلوم نی کی پخش بشه .

    من تا قسمت 6 دوسش داشتم ولی بعدش به شدت اب شد .فک نمیکنم فصل دو رو ببینم چون دوقسمت اخرم همشو جلو زدم . من واقعا نمیدونم چرا چندوقته سریالا رو به زوال رفتن و عشقا توخالی و بی احساس شدن . هرچقد زور میزنم درک نمیکنم هیچ کدوم از کاراکترا رو . عشق ینی چی ؟! و چرا کل جهان رو به ساخت سریالایی که توش زنا هرچقد هرزه تر و ول تر باشن رفته که بهش اسم ازادی دادن . من فک میکردم این معضل جامعه ما شده ولی انگار جهانیه این بند و باریه . به نظرم همچین کاراکتری اسم زنای دوران چوسان کره رو به گند میکشه . چرا یه دختر چوسانی روستایی باید همچین شخصیتی داشته باشه ؟! از نظر من این استقلال و توانایی نی . اتفاقا به نظرم کاراکتر مقابل این نقش خیلی بهتر تونسته نماینده ی یه زن چوسانی باشه که عاشق شوهرشه و وقار یه زن رو هم حفظ کرده .

    تازگی اصلا نمیتونم با این جور کاراکترا ارتباط برقرار کنم ، گاهی فک میکنم اشکال از منه ولی بعدش متوجه میشم که اینطور نی . چون مثلا از فلان سریال با فلان کاراکتر خوشم میاد .

    سریال کره ای معشوق
    سریال کره ای معشوق

    حالا میخام داستانو تعریف کنم :

    سریال راجبه "گیل چه "است که دختر یه اشراف زاده ای تو روستاس و عاشق یه پسر اشراف زاده ای به نام "یون جه" اس که مثلا بین پسرا اون پسر خوبی از هر لحاظ ... از طرفی اون پسره یه دختر دیگه ای رو میخاد . که البته مث چی ؟! دروغ میگه درواقع پسره هم از گیل چه خوشش میاد ولی چون نمیتونه از پس زنی مث گیل چه بر بیاد " دقیقا همونجور که جانگ هیون تو قسمت ده به یون جه گفت " برای همین زنی سربه زیر تر و با وقار تری مث " عین هه " رو که اتفاقا اونم عاشق یون جه اس رو انتخاب کرده . اتفاقا تو متانت و ارامشی که دارن بهم میان ولی خب پسره خییلی سست عنصره . حالا ...

    سریال کره ای معشوق
    گیل چه

    " گیل چه " از این دخترایی که میخاد پسرای همه روستا عاشق این باشن . از اینا که هرکی بهش نگا میکنه توهم اینکه طرف از این خوشش میاد برش میداره . بعدشم مث طاووس همش میره این پسر اون پسر رو اغوا میکنه . که مثلا حسودی یون جه رو دربیاره . که یون جه هم به هیج جاش نی . خودشیفته و مغروره و فک میکنه پسرا همش باید عاشق این باشن و همش بیان التماس که گیل چه توروخدا یه نگا به ما کن ..سرتو بالا کن ... از این تیپ شخصیتاس .

    سریال کره ای معشوق
    جانگ هیون

     

    یه روزی از روزها یه پسری به اون روستا میاد که اسمش جانگ هیونه ، جانگ هیون به اشراف زاده های محقق روستا برنج و اینا رشوه میده تا اونو تو مدرسه شون که توش درس میخونن و فلان ، قبول کنن . جانگ هیون درواقع معلوم نیست کیه و چه اصل و نسبی داره ولی به نظر میاد از اونجایی که تو خاطراتش نشون میدن یا ادم معمولی بوده یا برده بوده . ولی تو تجارت و اینا تبحر داره و یه گیسانگ خونه تو پایتخت داره و از طرفی با چینی ها و مغولی ها هم حشر و نشر داره . خلاصه خیلی خرش میره . از وقتی میاد به روستا شایعه میشه که این پسره با زنای زیادی بوده و اصلا قصد ازدواجی نی ، بهش چشم نداشته باشین ...

    سریال کره ای معشوق
    عین هه / راجبه عین هه هیچی نمیگم حسش نی ....دختر خوبی بود

    ولی جانگ هیون مرموز زرتی عاشق گیل چه میشه ...همینجوری چون سرتقه و پرچونه س لابد ...البته چهار قسمت اول دختره بامزه بود ولی بعدش هی همین رفتار رو داشتن خسته کننده و عصاب خورد کن میشه . ما گفتیم این درست میشه بعد از جنگ ولی انگار نه اینگار ...

    عاشق گیل چه میشه و هی از اون اصرار و از گیل چه با دست پس زدن با پا پیش کشیدن ...گیل چه مدام چسبیده به یون جه درحالی که یون جه قرار مدار ازدواج با عین هه رو گذاشته ، حتی عین هه طفلی اصلا به روی خودش نمیاره که این سلیطه به شوهر اون چشم داره و با مهربونی میخاد به راه راست که همانا عشق جانگ هیونه هدایتش کنه ولی گیل چه چشم سفیده ...تصمیم داره زن دوم یون جه بشه ، " این تو سریال نیستا من خودم میگم 😁 انقد سیریش بود و مسخره میگفتم خب برو زن دومش شو "

    میزنه و جنگ میشه ، گیل چه میره به یکی از پسرای روستا اویزون میشه و میگه من از تو خوشم میاد و این حرفا پسره ام طفلی از اینکه همچین دختری از این خوشش اومده بال در میاره ، گیل چه میگه رفتین جنگ مواظب یون جه باش اگه بمیره دوستم عین هه ناراحت میشه ! " اره جون خودت تو یا عین هه ؟!" پسره ام طفلی تو جنگ میاد جلوی شمشیر مغولی ها تا یون جه اسیب نبینه و میمیره ... رسما یه نفرو امیدوار کرد و بعدشم به خاطر خاسته ی خودش یجورایی کشتش ...طفلی پسره ...

    جانگ هیون اولش نمیخاد بره جنگ ولی دیگه راهش می افته و یهو حمله شروع میشه و میبینه اینا بی دست الاتن بهشون کمک میکنه و تو جنگ کلی دستاورد داشتش ...ولی کسی خبردار نمیشه و اسمی ازش برده نمیشه ...بعد اینکه جنگ تموم میشه هم جای اینکه به این عنوان بدن به اون سست عنصر یون جه عنوان میدن ...خلاصه ...

    سریال کره ای معشوق
    سریال کره ای معشوق

    جنگ تاجایی ادامه پیدا میکنه که چوسان شکست میخوره و پادشاه میره نه بار به پادشاه مغول تعظیم میکنه . سجده / و ولیعهد تبعید میشه جانگ هیونم میخاد با ولیعهد که داره تبعید میشه مغلولستان ،همراهش بره ، گیل چه میاد تو راه بهش یه حرفایی که یادم نی میزنه و جانگ هیون میگه اگه تو بگی نرو من نمیرم فقط بهم بگو که یه ذره دوستم داری یا از من خوشت میاد ...گیل چه هم میگه من نمیتونم اونو فراموش کنم ...و تو نه به ازدواجی و دختربازی و فلان ...جانگ هیونم بهش میگه تو هم همچین پاک نیستی مدتهاس به شوهر دوست صمیمی ت چشم داری با اینکه داری می بینی اونا همو میخان و دارن ازدواج میکنن بازم خودتو میچسبونی به یون جه و این حرفا و میرینه به دختره لپ کلام ...دختره ام پامیشه میره ...

    اینجوری میشه که یه مدت بینشون فاصله می افته ... جانگ هیون همش تو فکر گیل چه و گیل چه هم میرن پایتخت با یون جه و زنش ،و بعدشم یون جه تو دربار یکی از اوامر امپراطور رو رد میکنه و می افته زندان و اموالش پس گرفته میشه . اینجوری گدا میشن ... گیل چه مثلا خیلی زرنگه میره یه کارایی میکنه و پولدار میشن ...این وسطا یه فرمانده ای بود که وقتی گیل چه اینا تو جزیره گرفتار مغولی ها شده بودن باهم اشنا میشن ، "درحالیکه وقتی تو جزیره بودن این جانگ هیون بود که همه ی مغولی ها رو کشت که گیل چه تو خطر نباشه ولی عین ابله ها به گیل چه نگفت ..." تو این قضیه پولدار شدن گیل چه هم این فرماندهه دخیل بودش ...چون همش باهم بودن حرف درست میشه و دست اخر میخان ازدواج کنن که جانگ هیون از خارج برمیگرده و به گیل چه میگه بیا فرار کنیم ...گیل چه هم فرار میکنه ولی بعدش یاد باباش می افته و برمیگرده و ازدواج میکنن ...ازدواجشونو نشون نداد مسخره ...

    چقد مسخره بود اینجاهاش همرو زدم جلو ...دختره رسما همه ی مردا رو اغوا میکنه بعدم ولشون میکنه . چرا اصلا باید اگه میخاین کاراکتر مستقل و ازاد بسازین همچین رفتارای زشتی داشته باشه ...چیزایی که جانگ هیون به دختره گفته بود که توام پاک نیستی حق بود . از طرفی از رفتار جانگ هیون هم خوشم نیومد خودش اینجوری به دختره گفته بود خودش داشت هی مزاحم ازدواج اینا میشد ...وقتی دختررو دید بهش گفت انقد مرد دوس داری که هرروز با یکی هستی و نتونستی تحمل کنی ...اگه انقد مرد دوس بودی چرا به من یه فرصت ندادی ... دختره همش میخاست این التماسش کنه ولی جانگ هیون ادمی نبود که التماس کنه ،کسی که دنبال شوهره خب وقتی هی کیس خوب پیش میاد همونو میچسبه دیگه ...درحالیکه پسره واقعا دختترو دوس داشت و براش هرکاری کرد ... کلا دوتا شخصیت به شدت مغرور هستن که تو جواب نمی مونن و هیچ کدوم کوتاه نمیاد این دوتا اصلا نمیتونن باهم کنار بیان ...فوقش یه سکس بینشون اتفاق بیفته زندگی مشترک با همچین دختر قهرقهرو پرتوقع و وِلی اصلا میسر نی . کسی که اونجوری میگه خودش که نمیره مزاحم دختره شه که داره ازدواج میکنه اگه خودشو نشون نمیداد عین ادم ازدواج کرده بود دوقسمت اخر زود زود جمع شد ...خیلی اب بود ...

    سریال کره ای معشوق
    سریال کره ای معشوق

    یه دختر دوره چوسان چطور میتونه انقد وقیح و چشم سفید و هرزه باشه ...؟!هرسری با یه مرد ...خب اگه میخای مث ادم بگو میخام چرا هی سلیطه بازی در میاری ...به قول جانگ هیون مگه مرد نمیخاستی خب من بودم دیگه ... به قول شوهره ، ما هدیه رد و بدل کردیم و الان دیگه رسما اون زن منه ، ینی چی پاشده فرار کرده ...باید کشته شن ... مخاطبی که چیزی نمیدونه از فرهنگ کره شاید فک کنه همچین رفتاری طبیعیه ...از طرفی اول سریال مینویسه سریال با تاریخ واقعی ساخته نشده بعد تو زمان جنگ وقایع واقعی رو میگه .. از طرفی تبعید ولیعهد به مغولستان حدود 8 سال طول میکشه چطوری بعد دوسال زرتی برگشت چوسان ...؟!

    به نظرم عشقای اینجوری مسخره اس و اصلا عشق نی ...مدتها التماس کسی رو کنی و اون هی نه بگه و با چشم سفیدی بگه کس دیگهه ای تو قلبشه ولی هی با تو لاس خشکه بزنه ینی چی ؟! جانگ هیون میتونست بره با دختر دیگه ای اصرارش برای اینکه با گیل چه باشه بیشتر از عشق، وسواسه ...اون میخاد هرجور شده این دختر وحشی رو رام کنه و بدستش بیاره برای همین همش اصرار میکرد . اصرارش برای فرار هم خیلی غیرمنطقی بود .

    خلاصه که کاراکتر پردازی های زنا افتضاح شده . و چقدم این کاراکتر طرفدار داره . 🤢

    سریال کره ای معشوق
    سریال کره ای معشوق

    خلاصه که سریالای ترند بیخودن . 


    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟

     

  • نظرات [ ۶ ]
    • شنبه ۱۸ شهریور ۰۲

    سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره

    سریالی که این روزا دارم میبینم اسمش هست " این رابطه "یه نیروی" مقاومت ناپذیره " یا " عشق مقاومت ناپذیر "

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    سریال عشق مقاومت ناپذیر

    درمورد هونگ جو عه که کارمند شهرداری و تنها زندگی میکنه ، والدینش مردن ، و تو مدرسه بهش قلدری میکردن و از طرفی تو محل کار هم دوستی نداره معلوم نی چرا همه ازش دوری میکنن . درحالیکه هم خوشگله هم بامزه س . برای همین یخورده عقده ای شده . همیشه تنها غذا میخوره و از تنها غذا خوردن بدش میاد . حاضره کارای همکاراشو انجام بده تا اونو تو جمع حساب کنن . خلاصه بدبختیه .

    درواقع منم بیشتر جاها تنها بودم البته این تنهایی بعضی موقعها خودخاسته و بعضی موقعها ناخاسته بوده . ادم تنها باشه بهتر از اینکه با یه مشت کودن و گیج همکلام و همنشین شه . مخصوصا با این ادمای سواستفاده گری مث دور وری های هونگ جو هخون بهتر خودشو براشون بگیره تا اینجوری به عنوان یه نفرت انگیز طرد شده باشه نه کسی که با همه خوبه و مشکلی نداره ولی همه باهاش چپن ...تازه اینجوری احترام بیشتری هم کسب میکنه ...

    درواقع ادمایی که با ادمایی مث هونگ جو اینجوری رفتار میکنن همشون از حسودیشونه که اینجوری میکنن حالا به چی حسودی میکنن خدا عالمه ولی صد در صد عاملش حسودیه و خودشون غیرقابل تحملتر و عوضی هم هستن ، همین و بس ....حالا در هر حال ...

    هونگ جو
    هونگ جو

    هونگ جو داره کارشو انجام میده که یه پرونده ای به وجود میاد و هونگ جو قبول میکنه که بره قضیه رو حل کنه ، توی جنگل یه تیکه زمین شخصی هست که تو اون زمین یه خونه ای که برای شمن بوده معلومه که خیلی از بودنش میگذره ...چون یکی اونجا میمیره مردم اعتراض میکنن که اینو خراب کنین خطرناکه فلان ...صاحب اون زمین "جانگ شین یو "هه ، که خیییییییییییلی خوشتیپه و کامل ، پولدار خوشتیپ تحصیلکرده همه چی دیگه ...جانگ شین یو وکیله اون خونه ام اجازه تخریبشو باید مادربزرگش که شمن بوده بده ، به هونگ جو اینجوری میگه ، هونگ جو میره خانه ی سالمندان که مادربزرگه هست و اجازه تخریب رو میگیره و میره تخریب رو انجام میدن ، زیر زمین یه جعبه پیدا میکنن که مادربزرگه به شین یو میگه که اینو باید بدی به هونگ جو ، صاحب اصلیش اونه ، از این تناسخ و این چیزاس ولی حالا فعلا وارد اون بحثا نشده سریال ...

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    جانگ شین یو

    شما میتونین راجبه ادامه ی سریال را تو  این صفحه بخونین : 

    💗 سریال کره ای دلال ازدواج 💗

    💗 سریال کره ای در حال پخش  💗

    از طرفی شین یو اینا خانوادگی انگار مرداشون نفرین شدن و سر جوونی یا میمیرن یا بچه دار نمیشن ، همچین چیزی ، شین یو هم مریضه ، تازگی فهمیده ، خلاصه جعبه رو برمیداره میبره میده هونگ جو میگه هرچی توش بود به منم نشون بده . در جعبه خود به خود برای هونگ جو باز میشه ، توش یه دفتر که طلسم های مختلف نوشته شده بود ، بود .

    هونگ جو جدی نمیگیرتش ولی چون به یکی از پسرای خوب اداره چشم داره میگه بذار طلسم عشق رو انجام بدم ببینم چی میشه ، از اینورم یه سری مسائل پیش میاد شین یو میاد وکیل شهرداری میشه ، بالاخره شهردای به یه وکیل نیاز داره دیگه ...اینا یجورایی همکار میشن ...بعدش هونگ جو طلسم رو که تو اب خونده بوده میبره تو لیوان اون پسره میریزه که جلسه داشتن ، ولی از شانس پسره راست دسته و هونگ جو لیوانو گذاشته سمت چپ از طرفی شین یو چپ دسته ، اینجوری میشه که طلسم عشق رو شین یو میخوره و اینجوری عاشق هونگ جو میشه ...عشقشم اینجوریه که میدونه نباید این احساس رو داشته باشه ولی قلبش برای دختره پروانه و اکلیل تراوش میکنه ...در حالت پوکرفیسی ولی عاشق، اینجوری کاراکترش ...خودشم تعجب میکنه وقتی متوجه میشه دختره طلسم رو استفاده کرده ، میره دوربین ها رو چک میکنه میفهمه اب رو جای اون پسره ، خودش خورده و برای همین اینجوریه ....و ...

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    سریال عشق مقاومت ناپذیر

    فعلا داستان تا قسمت 6 همین بود ...کش مکش بین این دو که تو بهم طلسم دادی مسئولیتمو قبول کن و دختره هم نه و اینا ...مساله ی مهم اینکه شین یو دوس دختر داره و دختره کیه ؟! دختر شهرداره از طرفی دبیرستان همکلاسی هونگ جو بوده که بهش قلدری میکرده ، و میگه تو دوس پسر منو دزدیدی ...فک کن یه همچین سلیطه ای بعد بفهمه هونگ جو باز دوس پسرشو دزدیده ، چه شود ...

    شین یو
    شین یو
    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    هونگ جو

    راستش از همون قسمت دو به بعد به این نتیجه رسیدم که " رو وون " اصلا بازیگر مناسبی برای این نقش نبوده ، رو وون خوشگله خوشتیپه ولی بازیش خیلی چطو بگم انگار فقط داره دیالوگ میگه ،فقط یه جاهاییش که دیالوگاش خنده داره ، بامزه میشه وگرنه در تمام مدت پوکر فیس بودنش جذاب نی! بازی نداره میدونی ؟! این نقش رو باید " جون " بازی میکرد ، "جون" خدای پوکرفیس عاشقه ...اصلا وقتی همچین نقشایی بازی میکنه به شدت جذاب و سکشی و وای ال..اکبر این پسر فوق العاده میشد برای این نقش...

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    لی جون یانگ ملقب به جون ...

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    سریال بگذار شوالیه ات باشم از جون فوق العاده قشنگه

    حیفش کردن واقعا نقش رو ...جو بو اه هم برای این نقش درکل بد نی خیلی بهتر از روونه ولی چون بامزه س در کل سریالش و داستانشم هنوز به اوجش نرسیده و میگم شاید چیز بیشتری برای نمایش داشته باشه دارم ادامه ش میدم ...چون از چیزایی که نشون داده معلومه که هونگ جو تو زمان چوسان برده بوده و با شین یو ی اشراف زاده عاشق و معشوق بودن ، احتمالا دوس دختره هم سلیطه ی دوران چوسانه ...میخام ببینم قضیه اینا چی بوده و از طرفی اولای سریال نشون داد که یه دست خونی همش شین یو رو لمس میکنه ، خودش حالیش نی یا سریال یادش رفته ^_^ ، از وقتی طلسم رو خورده و اون خونه خراب شده دسته دیگه نمیاد لمسش کنه ...چون جعبه به صاحب اصلیش برگردونده شده ...احتمالا همین هونگ جوی زمان چوسانی شین یو رو نفرین کرده ...حالا باید دید چی میشه ...تا اینجا با اینکه گفتم بازی رو وون خوب نبود ولی قشنگ بود سریالش ....

    بعدا نوشت : اولش نظرم این بود که رو وون مناسب نی ولی بعدش نظرم تغییر کرد برای اینکه بقیه نظراتمو بخونین میتونین به پست های مربوط به سریال سر بزنین . 

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    سریال عشق مقاومت ناپذیر

    این اهنگشم خیلی قشنگ بود از اینجا گوش بدین : 

    💛اهنگ متن سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💛

    این تیکه ش خیلی خنده دار بود ، گفتم عکس گرفتم هدر نره ، اینم بگم ، اینجا رفته بودن که دختره تو شبی که ماه کامله طلسم رو باطل کنه ، تو پارک بودن ، یکی اومد گفت سگم گم شده فلان ، رفتن دنبال سگه بعد اسم سگ بونگ گیله ، شین یو میگه این شبیه بونگ گیل نی شبیه ماکسیموسه .... خیلی خنده دار بود ...

    حالا یه فرضیه دیگه که الان یادم اومد اینکه من فک میکنم اینا خانوادگی با زنایی که تو تقدیرشونه ازدواج کنن عمرشون طولانی میشه ، جوون مرگ نمیشن درواقع ، چون باباهه یه وجهه کیوتی داره ولی همچون خانواده ی پولداری بهش نمیاد مامانش اونجوری خنگ باشه ، فک میکنم مامانشم چون تقدیر باباش بوده ازدواج کردن ، احتمالا شین یو هم همینجوری میشه ...درواقع از لحاظ اجتماعی به دختره نمیاد ...

    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    سریال عشق مقاومت ناپذیر
    سریال عشق مقاومت ناپذیر

    سریال عشق مقاومت ناپذیر


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟

     

  • نظرات [ ۲ ]
    • جمعه ۱۷ شهریور ۰۲