سریال ژاپنی آهنگ شیطان The Villain's Song Gedou no Uta
یه سریال جدید با بازی کامناشی جذاب این سری با استایل جدید و خفن و موهای بلند مرگش 🤩
سریال راجبه دو مردی که خانواده هاشون کشته شدن و قانون درست حسابی نتونسته از حقوق قربانی دفاع کنه و اونا با همدستی هم برای قربانی ها از قاتلا انتقام میگیرن .
کامناشی اینجا بوکسوره و مادرش که حالا زیادم مامانه خوبی نبودش غیرعمد کشته میشه . اون با یه مرد دیگه ای که خانواده اشو تو خونش کشتن همدست میشه و ادمارو اون مرده میکشه . اونا یه کتاب فروشی دست دوم دارن و یه پلیسی هم باهاشون هم دسته . قربانی ها به کتاب فروشی میان و درخاستشون رو با نشون دادن یه کتابی که رمزشون هست ، اعلام میکنن و بعد اونا دست به کار میشن . سریال 6 قسمته و نصفه اس . احتمالا دو فصلیه . قسمت 5 ، معلوم میشه که یه گروه دیگه هستن که در صدد هستن تا از کامناشی و همدستش انتقام بگیرن . قسمت 6 گیر می افتن و هیچی دیگه یهو سریال تموم میشه . 🙄
دوتا ؟ سریال خارجی نگاه کردم اسم اولی رو یادم رفته .
درمورد یه زیردریایی انگلیسی بود که یه نفر از اعضای تیم توش اووردوز میکنه و از بیرون یه کارگاه پلیس زن می فرستن اونجا تا راجبه قضیه تحقیق کنه . سوال اول : ایا تو زیردریایی پلیسی کسی نیست که به این موارد رسیدگی و گزارش رد کنه ؟! سوال دوم : ایا باید از بیرون یه پلیس بره تو زیردریایی و بعد اون بفهمه که تو زیردریایی جاسوس هست ؟ پس خودشون سرشون کردن تو بدن نهنگ ؟ سریال زیاد باحالی نبود مخصوصا اینکه پلیس زنه لز بود و خیلی چندش بود . سریالای خارجی همیشه باید یه چیزی بندازن اون وسط .
سریال دومی چرنوبیل بود که بعد از مدتها نگاهش کردم و خب قشنگ بود ترسناک بود جالب بود و قضیه انفجار رو خیلی خوب و راحت و مخاطب معمولی بین ،قابل فهم توضیح داده بود . من حداقل سه بار اون تیکه رو دیدم و تجزیه تحلیل کردمش تا فهمیدم یه نیروگاه هسته ای چجوری کار میکنه .
فقط من متوجه نشدم خب اخرش چی میشه ینی هیچ جوره نمیشه اون هسته روباز رو نابود کرد ؟ و جوری راجبه تلفات حرف می زدن که من گفتم حتما به ایرانم رسیده بالاخره باده دیگه وقتی از اوکراین تا المان رفته و المان به این دلیل تعطیلی و قرنطینه اعلام کرده پس حتما باید اونور اسیا هم می اومده ها ؟ اون موقع ما سرمون به جنگ تحمیلی گرم بود شاید حالیمون نبوده چه خبره تو دنیا . از کجا معلوم یه سری کشته ها به خاطر همین موضوع بوده باشه . بعد یجوری میگفتن من گفتم پس دیگه روسیه خراب شده و فلان تو چندسال ضرر رو جبران و فقط اونجا غیرقابل مسکونی شده همین ؟! من انتظار واقعه فجیع تری داشتم ولی خب . درهرحال اینا همش تقصیر اون مدیر نالایق بی سواد فرصت طلب حروم زاده ی نفهم بود ، که الکی فقط بهش زندان بریدن درحالیکه باید می کشتنش . مینداختنش تو همون نیروگاهه مث اون بدبختی که دکمه ی اِی زد 5 رو زد تو چندهفته می مرد . مردک روس نفهم . چقدم بازیگرش چندش بود . نکبت دقیقا قیافه ش به این ادمای عن می خوره . ینی حتی اگه اون این کارو نمیکرد شاید هیچ وقت معلوم نمیشد که نیروگاه کلا بد ساخته شده . این سوال برام ایجاد شده که روسیه چجوری تو سال 1365 ، سال خودمون ، میلادیش یادم رفت ، چندین تا نیروگاه این مدلی هسته ای داشته و ما عنم نداشتیم تا باهاش بجنگیم ؟! واقعا ریدم به... بله همون شخص موردنظر . همش تقصیر اونه .
دروغ و کتمان حقیقت و پنهان کاری اونم تو همچین زمینه ای باعث شد شوروی بهای سنگینی بابتش بپردازه . گرچه این موارد تو همه ی کشورها وجود داره و ایران که اصلا پایه ش دروغ و ربا و دزدیه . و معلوم نی کی قرار بهاشو بپردازه . سریال خوبی بود . گرچه روس ها برخلاف چیزی که نشون میدن که خیلی وطن پرست و اینان تو سریال اینجوری نبودن . تو سریال 💗سریال ژاپنی روزها 💗 وطن پرستی و از خودگذشتگی ژاپنی ها خیلی بهتر نشون داده شده بود و یک ژاپنی واقعی بودن . گرچه خب اونو ژاپن خودش ساخته و اینو امریکا از واقعه ی روسیه . هردو سریال خوب بودن و غم انگیز در نوع خودش .
یک فیلم ژاپنی هم دیدم اسمش بود به گناهانت اعتراف کن . فیلم قشنگی بود . راجبه یه سیاستمدار که نماینده ی نخست وزیر حساب میشه و یجورایی برای اینکه وزیر بشه برای نخست وزیر گندای زیادی رو پوشونده . پسر و دامادش هم شورای شهری هستن و یکی از پسراشم بعد از اینکه پدرش باعث شده شرکتش ورشکست شه اومده شده منشی باباش ، بعد سر یه اتفاقی نوه ی دختریشو گروگان میگیرن و بهش پیام میدن که ساعت 5 بیا و کنفرانس خبری بذار و به گناهات اعتراف کن ... در کل قشنگ بود .
سریال ژاپنی شغل پاره وقت خانوادگی غیرقانونی 2024 Yamibaito Kazoku رو نگاه کردم ، درمورد چند نفر تو رده سنی متفاوت هستن که میرن تا یه شغل پاره وقت غیرقانونی ینی دزدی رو انجام بدن . ولی شکست میخورن و فرار میکنن تو راه با یکی تصادف میکنن و فرار میکنن ، روز بعد به همشون مسیج میاد که عکس طرفی که بهش زده بودن رو توش داشت . این چندنفر تشکیل شده از یه پسر جوون ، یه دختر جوون ، یه زن و مرد میانسال و یه پیرمرد که 47 ؟! تا خلاف تو پرونده ش داشته 😁 طرفی که عکس رو فرستاده شبیه یاکوزاهاس میاد و بهشون میگه که براش یه شغل پاره وقت غیرقانونی دیگه ای انجام بدن و بهشون میگه که از این بعد شما مث یه خانواده میشین ، مادر پدر و پدربزرگ و بچه ها ، اینجوری با همون یه عکس هی ازشون کار میکشه دست اخر پسره و دیگران متوجه میشن که طرف یاکوزاعه ، درواقع پلیسه و داشته با کمک اینا دنبال یه باندی میگشته که پسرش تو این باند گم شده بوده . خلاصه با کمک هم پسررو پیدا و متوجه میشن که کله گنده باند همین پسر مرده س . اخرشم همگی مث یه خانواده پیش هم می مونن و همچنان با پلیس همکاری میکنن . اونم پول خوبی بهشون میداد . پرونده هاشم باحال و خنده دار بودن . خودشونم همینطور . کلا خوب بود . حال عوض کن .
خبر اینکه اوپای ژاپنیم کامناشی کازویا ،카메나시 카즈야 (Kazuya Kamenashi) که در سریال 💚 سریال ژاپنی هویت 💚 معرفی کردمش ، یه سریال جدید خفن داره که به نظر امروز اولین قسمتش پخش میخاد بشه . در 10 قسمت و باز هم جنایی معمایی . 😎☺ .
اسم سریال جدیدش هست :
سریال ژاپنی سرنوشت 2024 Destiny ، داستانش در مورد نیشیمورا کانده اس که وقتی سوم دبیرستان بود پدرش که دادستانه تو یه تصادف می میره بعد از اون ، اون با مامانش به شهر زادگاه مامانش Nagano ناگویا نقل مکان می کنن . نیشیمورا میخاد که مث باباش دادستان بشه اون به دانشگاه ملی در ناگویا میره و اونجا 4 تا دوست صمیمی پیدا میکنه . از جمله ماساکی نوگی با بازی کامناشی کازویا . اما یهو به دلیل یه پرونده ی قتل رابطه ی اونها به پایان میرسه .
12سال بعد ؛ نیشیمورا 35 سالشه و تو دفتر دادستانی یوکوهاما کار میکنه ، اون یه دوست پسر دکتر به اسم تاکاشی اوکادا داره و اونا باهم زندگی میکنن . یه روز، اون دوستی که سر پرونده ی قتل 12 سال پیش ناپدید شده بود ، جلوی نیشیمورا ظاهر میشه ینی ماساکی نوگی ، اینجوری میشه که دوباره قضیه اون سال برای نیشیمورا باز و اون باید با پرونده ی مشکوک اون روزها روبه رو بشه .کند و کاو تو اون پرونده باعث میشه که اون با حقیقت مرگ پدرش تو 20 سال پیش روبه رو و چهره مخفی دوستش رو بشناسه .
سریال قرار در نتفلیکس هم نمایش داده بشه . به امید اینکه زود با ترجمه بیاد و ببینمش . داستانش که جذاب بود . و کامناشی با سریالای این ژانری اش هیچ وقت ناامیدم نکرده .
فیلم با صحنه اتیش سوزی یه متل عشق ، شروع میشه ، در مورد پسر بچه ای به اسم میناتو عه که در اوایل فیلم نشون داده میشه گوشش زخم شده و به نظر تو مدرسه یا درمعرض قلدری توسط همکلاسی ها قرار گرفته یا معلم ، پدرش مرده و با مامانش زندگی میکنه ، مامانش ازش می پرسه قضیه چیه و میناتو میگه معلممون اقای هوری به من گفته من مغز خوک دارم . 🙄
یک سوم فیلم تو رفت و امد مامانه به مدرسه و شکایت از معلم میگذره ، بعدش یهو دوباره صحنه ی اتیش سوزی میاد و حالا میخاد از دید معلم اقای هوری قضیه رو نشون بده . بعد دوباره از دید میناتو ...
داستانش خیلی درهم و تو لفافه بود درمورد دوجنسه بودن بچه ها و خانواده هایی که این موضوع رو مسکوت میذارن ، سنت و زشت بودن و این چیزا ...خیلی سکوت بود ...مث بیشتر فیلمای ژاپنی ...فک نمیکنم بیشتر از دویست تا دیالوگ بین تمام بازیگرا وجود داشته باشه و خیلی ابهامات داشت .
مثلا صحنه ای که مامان میناتو میره خونه ی یوری و متوجه سوختگی روی دست یوری میشه ، میپرسه اینجارو اقای هوری کرده یوری جوابی نمیده و کات میشه صحنه ... چرا یوری کلمات رو برعکس می نوشت ؟ خانواده و وضعیت خانوادگی یوری نشون داده نمیشه ، یوری دوجنسه بودش ، باباش به خاطر این موضوع همیشه کتکش میزده حتی اخرش نشون میده کتکش زده و بدنش کبوده و اون حالا تو وان دراز کشیده ، میناتو میره نجاتش میده ...یوری به خاطر مست بودن همیشگی باباش ناراحت بوده و اون بوده که متل عشق رو اتیش زده بوده ، از طرفی چون اتفاقا اون روز اقای هوری تو متل عشق با یه زنی بوده پس بک گراند والدین و بقیه و بیننده این میشه که اقای هوری ادم بیخودیه ...
بعد یه صحنه بود اقای هوری میره تو پشت بوم انگار میخاد خودکشی کنه ، به خاطر اینکه اخراج شده بوده ، بعد صحنه باز کات میشه ، چرا اقای هوری میره پشت بوم ؟
میناتو قبل اینکه با یوری اشنا شه هم یجوری بود ، به شدت کم حرف و یبس بود . نشون داده نمیشه که چرا میناتو اینجوری ینی چون فهمیده به پسرا تمایل داره اینجوریه ؟!
زخم روی گوش میناتو وقتی اتفاق می افته که تو خلال زورگویی و مسخره کردن یوری ، میاد ازش دفاع میکنه ، بچه ها اونم مسخره میکنن ، به نشونه ی اینکه با یوری دوست نی میاد کتکش میزنه و یوری گوش میناتو رو گاز میگیره . اقای هوری اینجا قضیه رو گزارش نمیده . پس قضیه زخم گوش که اول فیلم نشون داد همینجا اتفاق افتاده ،.
اصلا اقای هوری به بچها قلدری نمیکرد . اون حتی برای اینکه به یوری قلدری میکردن رفت خونه یوری تا این موضوع رو به والدینش بگه باباشو می بینه که مسته و برمیگرده به معلم میگه یوری مغزش خوکیه من به زودی میخام ادمش کنم ...معلم خودش کپ میکنه و صحنه کات میشه ...
میناتو و یوری باهم دوست میشن میرن مخفی گاه یوری که تو جنگله ، اونجا یه اتفاقی می افته و میناتو فرار میکنه ، بعدش میناتو هم متوجه همچین حسی تو خودش میشه .
یوری و میناتو درمورد اینکه اگه بمیرن دوباره به دنیا میان و این سری مغزشون خوکی نی حرف میزنن .
یه روز که رفته بود مخفی گاه ، مامانه نگران میشه و میره دنبال میناتو ، و میناتو رو تو تونل دورافتاده ای که مخفی گاه میناتو و یوری هست ، می بینه خلاصه باهم برمیگردن ، داشتن تو ماشین می رفتن که یهو میناتو خودشو از ماشین پرت میکنه پایین ! 🙄 ینی چون فهمیده دوجنسه اینکارو میکنه که بمیره ؟ یا چون میخاد بره سی تی اسکن تا مطمئن شه که مغزش خوکی نی اینکارو میکنه ؟
همه چیز خیلی یهویی و بدون مقدمه اتفاق می افته ...
فقط من نمیدونم میناتو با اقای هوری چه پدرکشتگی داشت که اسم اونو تو مدرسه خراب کرد ؟
بعد دوباره نشون میده میناتو و یوری باهم رفته بودن تو اون مخفی گاه شون و فک میکنن اگه برن اونجا میمیرن ...بعدش که طوفان تموم میشه میان بیرون و میرن سمت خورشید و تموم میشه فیلم . :|
خب چی شد الان ؟ فیلم چی میخاست نشون بده ؟ اینکه باید سنت رو کنار گذاشت و بچه های دوجنسه رو پذیرفت ؟ هیولا کی بود ؟ بچه هایی که دوجنسه هستن ؟ یا بچه هاییی که باعث میشن والدین تا مرز جنون برن مث اقای هوری !که باعث ایجاد سوتفاهم و یجورایی معلم رو مقصر جلوه دادن با کاراشون .
چرا این فیلم جایزه گرفته ؟! 😄 اینکه فیلمو از چندزاویه نشون بده جالبه ولی به شرطی که ابهامات رو برطرف کنه . نه که به ابهامات اضافه کنه . بعد اخه بچها هنوز خیلی بچه بودن چجوری 9.10 سالشه فهمیده دوجنسه س ...! اخه مگه بچه از 10 سالگی تمایل جنسی پیدا میکنه ؟ مثلا اگه بچهارو 15.16 ساله نشون میداد باز قابل توجیه تر بود ...
راستش من فیلمای ژاپنی رو زیاد دوس ندارم تو اون سکوت و مشکوک بودن روابط ، همیشه یه بازی روانی وجود داره که تاثیر عمیقی می ذاره . یادمه چندسال پیش یه فیلم دیدم که الان حتی نمیخام اسمشم بیارم انقد وحشتناک بود .
کلا همیشه گفتم ، اکثر فیلمایی که تو جشنواره ها جایزه میگیرن فیلمای بیخودین .