قالب

اوای موج ها :: • Tony Takitani تونی تاکیتانی •

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اوای موج ها» ثبت شده است

سریال کره ای وقتی گل کاملیا شکوفه میده When the Camellia Blooms

  سریال کره ای وقتی گل کاملیا شکوفه میده 동백꽃 필 무렵 When the Camellia Blooms کاملیا به کره ای میشه دونگ بک ، اسم قشنگیه درواقع . 

سریال راجبه دونگ بک یه مادر مجرده که به یه شهر کوچیک نقل مکان میکنه و اونجا بار باز میکنه . از اینایی که الکل می فروشه با یه غذای سبک کنارش . بار باز کردن برای زن هم وجهه خوبی نداره . ولی این عقل نداره و ادمای عقل ندار کلا مقاومت شون زیاده . 

تو اون شهر کوچیک ، نمیگم دهات حالا ، 😶🙄😏 یه مادری هست که طرفدار کاملیا یا همون دونگ بک در میاد . و هرجا مشکلی داشت ازش طرفداری میکرد . این زن بیوه اس ، و سه تا پسر داره ، پسر اخریشو که حامله بوده شوهرش می میره . پسر اخریش اسمش هست یونگ شیک با بازی کانگ ها نول ، از بچگی سر نترسی داره و زیربار حرف زور نمیره و کتک کاریشم خوبه و چندین بار دزد و عوضی های محل رو گرفته و هی بهش تقدیرنامه دادن . اخرم میره پلیس میشه . منتقل میشه سئول اونجا کارگاه میشه ولی چون باز یه قاتلی که گرفته بودش رو جلوی دوربین کتک میزنه منتقلش میکنن شهر خودش . 

سریال کره ای وقتی کاملیا شکوفه بده

از قضا 5.6 سال پیش تو اون شهر یه قاتلی بوده که زنا رو میکشته . از قضا یه سری هم میخاسته چندین سال پیش دونگ بک رو بکشه که قصر در میدره دونگ بک . سری بعدی هم شاهد بوده . خلاصه دونگ بک جونش در خطره و تو لیست قاتله . 

یونگ شیک تقریبا سی سالش شده و مامانش میگه چرا زن نمیگیری . یونگ شیک مشخصه های خودشو برای زن اینده ش داره ولی قضا و قدر دست به دست هم میدن و اون عاشق دونگ بک میشه . اولش نمیدونه که دونگ بک یه پسر 8 ساله داره ولی بعدش میگه که مشکلی نی . تقریبا یه تخته ش کمه ولی زرنگه و البته که نمیذاره کسی سوارش شه . تو یکی از  قسمتها، خوب حال دختترو گرفت ، حال کردم اونجا دلم خنک شد . 😆🤣

تو همین اثنا که اینا باهم اشنا میشن و داشتن بهم نخ میدادن بابای واقعی بچه پیداش میشه؛ کیه ؟ بازیکن معروف بیس بال که خیلی پولداره و زنش اینفلوئنسره . " اسمشو درست گفتم 😁" 

حالا چی چی شد چلو شد ... 

دونگ بک عقل نداره وقتی سالها با بابای بچه دوست بوده و عاشق معشوق ، پسره چون اوایل معروفتیش بوده نمیخاسته فاش بشه که با یه دختر معمولی رابطه داره . از طرفی نمیخاسته بچه دار شه و حالا زده و دختره حامله میشه و چون می فهمه پسره بچه نمیخاد به جای اینکه بهش بگه ازش قایم میکنه و بعدشم ترکش میکنه . پسره دنبالش میگرده ولی پیداش نمیکنه . البته که یه دختر پولدار خانواده دار دیگه اویزونش میشه و میشه مزید بر علت ، خلاصه ولی این دلیل نمیشه که پسره ندونه که بچه داره وقتی متوجه میشه که پیل گو " بچه ی موردنظر " پسر خودشه خیلی احساساتی و ناراحت میشه و میگه که باید بهش میگفته و این حقش بوده و فلان خلاصه با اینکه دیره میخاد مسئولیت قبول کنه و خرج بچه رو بده ...

از قضا پیل گو مثل باباش استعداد بیس بال داره و میخاد بازیکن بیس بال بشه ولی چون مامانش پول نداره نه اردو میره نه کلاس خصوصی ، بذارین از بچه بگم ، بچه چون با یه مامان خنگ بزرگ شده خیلی فهمیده شده اصولا بچه هایی که مامانای خنگ دارن فهمیده میشن . خیلی پسر خوب و گوگولی بود و خیلی مامانی هم بود . پیل گو خودش یه بار سریال رو دوشش بود . من واقعا بازی پسررو اینجا دوس داشتم و خیلی دوست داشتنی بود . بابای بچه که اینو می فهمه میخاد که هرطور شده خرج بچه رو بده ولی دونگ بک کسخل همش رد میکنه و عن بازی در میاره . کلا این دختره همه جا همه جا یه تختش کمه و خدا رحم کنه زمانیکه قراره سریالش با لی مینهو رو ببینم فک کنم باید ارامبخش بخورم 🤣 ... 

میگذره و رابطه ی دونگ بک و یونگ شیک جدی میشه ولی مامان یونگ شیک مخالف اینکه پسر ته تغاریش که با بدبختی بزرگش کرده اول جوونی یه زن بچه دار اونم نه نوزاد بلکه 8 ساله رو بگیره و مسئولیتشون رو قبول کنه . دختره دختر خوبیه ولی بچه ش هم خوبه ها ولی سرباره . بچه اینو می شنوه و تصمیم میگیره که بره با باباش زندگی کنه چون قبلشم باباش بهش پیشنهاد داده بود . چندوقتی میره ولی بعدش که دونگ بک متوجه میشه که پیل گو به خاطر این حرف که از زبون مادرشوهر اینده شنیده رفته با باباش زندگی کنه میره سئول و بچه رو برمیگردونه . البته که زدن این حرف حقیقت هم هست ولی باید مواظب باشی به گوش بچه نرسه . چون همیشه تو یادش می مونه . دونگ بک هم تو این مدت هرکاری کرده بود تا مبادا بچه همچین فکری به ذهنش برسه . 

خلاصه یه سری کش مکش و اب بندی و ... قاتل رو میگیرن بعدش بابای بچه میاد باز پول بچه رو میده و خدا بده از این باباها ، تازه هزینه عروسی دونگ بک و یونگ شیک رو هم این میده . طفلی پسر خوبی بود اخرشم با زنش اشتی میکنه . زنش اخه کسخل بود ولی بعد ادم میشه . حالا این سری دونگ بک پولو قبول میکنه ،نمیگه نه وای پول نمیخام عجیبه اولش هی چسی می اومد ولی اخرش قبول کرد . مسخره . 

سریال کره ای وقتی کاملیا شکوفه بده

درکل سریال قشنگی بود ولی یه ذره ابش زیاد بود و دختره هم احمقیش زیادی بود و جون هم میکند حرف بزنه و مسخره بازی در می اورد . انقد بدم میاد به پول نه میگنا ایکبیری تو که پول نداری گوه میخوری غرور داری بچه رو زاییدی حالام که باباش با کمال میل میخاد خرج خودتو بچه شو بده ، من نمی فهمم گداها چرا انقد مغرورن . اینکه بجه رو با پول باباش بزرگ کنی خجالت داره و به غرورت برمیخوره یا اینکه فردا تو مدرسه و دبیرستان به پسرت بگن مامانش بار داره خجالت اوره ؟! طفلی بچهه تو مدرسه هرسری به این خاطر که بچه ها به مامانش تیکه می نداختن کتک کاری میکرد که مامان من زن فلان نی فقط الکل می فروشه همین . پسرش برعکس خودش به باباش کشیده بود و قشنگ حال میگرفت . حتی یونگ شیک هم از سرش زیادی بود . خوبه والا زن با یه بچه 8ساله پسر جوون رفت گرفتش . چقدم خوشبخت شد . 

...

امروز تا همین جا . 오늘은 여기까지 

 

 

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۴ تیر ۰۳

    معرفی چند کتاب خوب

    معرفی کتاب از یوکیو میشیما  به نام " اوای موج ها "

    اوای موج ها

    چه اسم قشنگ و شاعرانه ای واقعا داره کتاب . توجه کنین اسمهای کتاب های میشیما همشون دارای بعدهای شاعرانه و قشنگین . ادم وقتی اسم رو میبینه حس خوبی بهش دست میده .

    جزیره ه که تو اوای موجها ازش نامبرده شده
    جزیره ه که تو اوای موجها ازش نامبرده شده

    فرض میگیریم اینجا اون فانوس دریایی تو کتابه

    داستانش تو یه جزیره ی زیبایی در ژاپن رخ میده که کار اکثر مردمش ماهیگیری و این چیزاس . شخصیت اصلی داستان یه پسریه که پدرش مرده و با مادر و برادر کوچیکش زندگی میکنه . از طرفی به زور دیپلم گرفته چون همش در حال کار کردن بوده . و الانم به عنوان دستیار ماهیگیر مث بقیه همسن و سالاش داره کار میکنه . یه روز دختر یکی از پولدارا و درست حسابی های جزیره که یه جا دیگه زندگی میکرده به جزیره میاد و زندگی پسر از اینجا دچار تغییر میشه .

    اینجا دیگه نود درصد اون زیارتگاهه که تو کتاب ازش یاد شده
    اینجا دیگه نود درصد اون زیارتگاهه که تو کتاب ازش یاد شده

    زیارتگاه
    زیارتگاه

    جای جای کتاب با توصیف های زیبا و چشمنواز از مناظر زیبای اون جزیره پر شده ، که من هرچی گششتم تو نقشه نتونستم پیداش کنم ولی جای تقریبیش رو پیدا کردم چون جزیره های دیگه ای که ازشون یاد شده رو تو نقشه پیدا کردم متاسفانه عکسهای خیلی کمی تونستم از جزیره ای که به زیبایی شهره هست رو پیدا کنم . انقد این توصیفات زیبا هستن که بهم حس خوب و ارامش بخشی میدادن برای همین بارها جملات رو میخوندم . کتاب قشنگی بود . کم حجمه و زود تموم میشه چون داستانشم یجوریه که باید یه سره خونده شه .

    کتاب دیگه ای که خوندم اسمش هست " موقرمز " که از اورهان پاموک نویسنده ی ترکیه ای است . من کلا ترکیه رو خیلی دوس دارم حتی قبلتر از اینکه عاشق کره بشم عاشق ترکیه بودم و هستم . خیلی مردم باحالی دارن و زبانشونم دوس دارم . اگه یه وقتی خاستم برم مسافرت خارج یا برم خارج زندگی کنم ترکیه رو برای این کار انتخاب میکنم گرچه همچنان تو پول دندون پزشکیم موندم 😑و حتی همچنان جویای شغلم 😥😪ولی کار خدا حساب کتاب نداره 🤔 خلاصه داشتم کتاب رو معرفی میکردم . قبلا از اورهان پاموک کتاب " خانه ی خاموش " را خونده بودم که دوسش داشتم ولی از این کتابش اصلا خوشم نیومد خیلی درهم برهم بود و داستانشم زیاد جذاب نبود برای همین نصفه ولش کردم .

    کتابی که الان در حال خوندنش هستم اسمش هست : " تلخ و شیرین : اندوه و تمنا چگونه باعث کامل شدن شخصیت ما می شوند " رمان نیست از این کتابای نمیدونم بهشون چی میگن پشتش نوشته خودیاری ولی از این روانشناسی مسخره ها که نفسشون از جای گرم بلند میشه ، از این استایلا نی . کتاب جالبیه که فحوای کلامش اینکه ادما مزاج های مختلفی دارن و مزاج سودایی رو بهش میگن غمگین ینی ادمی که خصیصه هاش به سمت غم بیشتره نه که همش غمگین باشه یا دنبال غم و ناامیدی باشه . اینکه مثلا وقتی یه موسیقی غمگین میشنوی یا وقتی یکی رو میبینی که تو بدبختی و دلت براش میسوزه و ناراحت میشی همه ی اینا نشون دهنده اینکه اون ادم مزاجش غمگینه و به اون سمت گرایش داره . همچین محتواهایی داره و کتابیه که فک میکنم باید چندین بار بخونمش تا قشنگ متوجه شم و توم رسوخ کنه . این کتاب را اولین بار تو کتاب فروشی دیدم و صفحه اولشو که خوندم بهش جذب شدم و خیلی از حرفایی که زده بود خوشم اومد ولی چون اون موقع هم کتاب نخونده داشتم هم پول کافی نداشتم ، نخریدمش تا عطشش درم باقی بمونه . چندوقت پیش که خریدمش تا الان تونستم یه فصلش رو بخونم و جاهایی که ازش خیلی به دلم نشسته را زیرشو خط کشیدم تا بعدا بیام و بنویسم تو یه پست جداگونه .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚 سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند 💚سریال ژاپنی اولین عشق 💚سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر 💚سریال کره ای شوالیه سیاه 💚 قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیره 💚 معرفی کتاب  💚 معرفی کتاب دریای حاصلخیزی 💚معرفی کتاب ژاپنی تاوان 💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲