قالب

بایگانی آبان ۱۴۰۳ :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۷ مطلب در آبان ۱۴۰۳ ثبت شده است

انچه بعد از عشق میاد : سریال ژاپنی  사랑 후에 온 것들

انچه بعد از عشق میاد : سریال ژاپنی  사랑 후에 온 것들 

 اونقدی که ازش انتظار داشتم باحال نبود . گرچه خیلی جمع و جور بود ولی همین جمع و جوریشم باحال نبود . کنتارو پسر ژاپنیه که رسما عین بت بود و دیالوگ خاصی نداشت . خیلی سرد بود اصلا به درد شخصیت گرم و شلوغ و پر از امید هونگ : دختره ، نمی خورد . الکی واسه چی عاشق هم بودن ؟ بعد اصلا کنتارو تو ژاپن واسه چی اون همه کار میکرد ؟ هی پاره وقت اینجا اونجا باباش که پولدار بود :| خسیسن ؟ دختره هم کلا شخصیتی بود که نمیخاست تنها باشه چرا پاشده بود رفته مملکت غریب ؟ اصلا ادم برا چی باید وقتی باباش نشریه داره بره دنبال کار بگرده ؟ خب میرفتی همونجا کار پیدا میکردی دیگه  . جالبه دختر دومی اصلا کار نمیکرد . مامانه فقط گیر داده بود به اولیه . تازه اوناام پولدار بودن . خونه زندگیشون از در خونه شون معلوم بود چقد اشرافیه . کسخل بودن در کل . 

سریال زیاد باحالی نبود . الکی هی تو بوق کردن . سریال ژاپنی های دیگه ای که دیدم از اینا بهتر بودن . تازه کنتارو بدبخت تو فیلم و سریالای خودش خیلی بهتره ری اکشنا و بازیش اینجا اصلا مث یه تیکه یخ بود . 

 

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۱۴ آبان ۰۳

    지옥에서 온 판사 قاضیی که از جهنم امده : سریال کره ای

     

    지옥에서 온 판사 قاضیی که از جهنم امده : سریال کره ای 

     

    کانگ بیت نا کشته میشه و به اشتباها میره به برزخ جهنمی ،و اونجا بانوی عدالت یوستیتیا اونو به جهنم میفرسته . حالا یوستیتیا  کیه ؟

    ایزدبانو یا الهه عدالت که مشابهت با ایزد ایرانی و در مزدیسنا با نام رشن فرشته عدالت دارد که بر سر پل چینوت، مردمان را قضاوت می‌کند و در کتاب اوستا بارها ستایش شده است،همچنین در اساطیر روم زنی را ایزدبانوی (الهه) دادگستر گرفته‌اند که بهش میگن  یوستیتیا معمولاً چنین ترسیم شده است که شمشیری و ترازویی در دستان و چشم‌بندی بر چشم دارد. به این معنی که اون بدون هیچ طرف گیری قضاوت میکنه .

    بائل دمون یا شیطانیه که بر 66 تا شیطان:دمون 💙سریال کره ای اهریمن من  💙 دیگه حکومت میکنه . درواقع پادشاه شیاطینه و از ویژگی هاش اینکه صدای خشنی داره . 

    بائل با بازی شین سونگ روک ، به یوستیتیا ظاهر میشه و میگه که اون به اشتباه قضاوت کرده و به خاصر این قضاوت اشتباهش تنبیه میشه و تنبیه ش اینکه بره به بدن کانگ بیت نای انسان و تو اون بدن ، 10 تا انسان عوضی رو بکشه و به جهنم بفرسته همراهش هم دستیارشو می فرسته . اون تو بدن کانگ بیت نا حلول میکنه و میره سرکار اون . از قضا کانگ بیت نا هم قاضیه و اینجوری با پرونده هایی سرو کار پیدا میکنه و میتونه ادم عوضی هارو به سزای اعمالشون برسونه . تو این اثنا هم با پلیسی به اسم هان دائون اشنا میشه که خدای عدالته و اعتقاد داره که ادم عوضی ها باید بر طبق قانون مزخرف شون 😁🙄 مجازات بشن نه اینکه کشته شن . اون اتفاقی به کانگ بیت نا مشکوک میشه و پرونده هایی پیش میاد که اینا همش باهم برخورد میکنن و جرقه های عشق یک شیطان با انسان زده میشه . 

     

    지옥에서 온 판사 قاضیی که از جهنم امده : سریال کره ای

     

    هان دائون تو بچگی خانواده ش کشته شدن و فقط اون زنده مونده ، کانگ بیت نا تو خلال صحبت هاش با دائون که میگه که من باعث مرگ خانوادم شدم ، تصور میکنه که دائون هم قاتله به خاطر همین اونو میکشتش ، و باز هم قضاوت اشتباه میکنه ، بائل دوباره ظاهر میشه و دائون رو زنده میکنه چون اشتباها کشته شده بوده توسط یه شیطان ، و این سری تنبیه کانگ بیت نا یا یوستیتیا رو بیشتر میکنه و این سری میگه که باید 20 نفرو بکشه . 

    داستان دیگه سریال راجبه ساختمونیه که کانگ بیت نای انسان اونجا با چندهمسایه دیگه زندگی میکنه ، اون ساختمون یکی از ساختمونایی که یه شرکت ساختمون سازی میخاد اونجارو بساز بفروشی بکنه ، از قضا صاحب اون دم و دستگاه یه کله گنده ایه که پسرش قرار بوده با کانگ بیت نا ازدواج کنه ولی روز قبل کشته شدن کانگ بیت نا ، بیت نا ازدواجش با پسررو بهم زده بوده . یارو کله گندهه تو دادگستری از بیت نا حمایت میکنه و پارتیش کلفته . 

    بعدها معلوم میشه که پشت این کله گنده ی پیری هم یک شیطانیه که از جهنم با یک شی مهم جهنمی فرار کرده بوده . 

    خلاصه همچین داستان هایی داشت سریال . 

     

    지옥에서 온 판사 قاضیی که از جهنم امده : سریال کره ای

     

    بازی پارک شین هه واقعا واقعا عالی بود خیلی نقش منفی بهش می اومد و خیلی خوب بازی کرده بود . دائون هم با اینکه بالاخره بعد از چندین نقش فرعی این نقش اصلیش بود فک میکنم دومین سریالی که نقش اصلی داشته بود و بعد مدتها داشت بازی میکرد ، خیلی نقش کیوت و مهربون و معصومی داشت و عالی بود انقد گوگولی بود که حد نداشت . کاپلشون خیلی بهم می اومد خیلی قشنگ بودن . داستانشم جذاب بود مخصوصا وقتایی که قاضی کانگ بیت نا میرفت ادم عوضی هارو مث خودشون باهاشون رفتار میکرد و به حسابشون میرسید دل ادم خنک میشد . از اول تا اخرش واقعا سریال جذابی بود . خیلی دوسش داشتم این مدت . زوج خیلی خوبیم بودن ینی همینطور قند و عسل و اکلیل و پروانه ازشون می ریخت انقد خوب بودن . 

    خوشبختانه سریال ریت خیلی خوبی هم میگرفت هرهفته . امسال دسانگ شبکه اس بی اس واسه شین هه و بهترین زوج هم حتما دائون و شین هه خواهند بود . 

     

    بله بالاخره اخر سال شد و به شین هه و کانگ جی یانگ " اسمش یادم رفت بنده خدارو 🙄😄" یه جایزه بست کاپل دادن و جایزه ی تکی بهترین بازیگر . به شین هه اما جایزه ی انتخاب کارگردانها برای بهترین بازی دادن . واقعا حقش دسانگ بودا ولی خب به اینم راضیم  . 

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    سریال کره ای دکتر اسلامپ  Doctor Slump

    ✨ مطالب پیشنهادی ✨

    سریال کره ای خانم روز و شب 

    سریال کره ای عمو سام شیک 

    سریال کره ای شب بهاری 

    سریال کره ای بدون سود بدون عشق و سریالهای دیگر ✨

    ✨ سریال کره ای چونکه از ضرر کردن بدم میاد  ✨

     ✨فیلم ایرانی دختران انتظار ✨

     ✨ سریال کره ای جنگل مخفی ✨

    مصاحبه ی گونگ یو 

    مقاله 

    سریال چینی داستان گل رز ✨

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۱۴ آبان ۰۳

    گذران روز : داستان المانی


    گذران روز 
    اینگو شولتسه


    هنری جاناتان اینگریم حدود ساعت یازده وارد رستورانی در خیابان نفسکی شد تا چیز مختصری بخورد و از احساس گرسنگی که کم کم داشت به سراغش می آمد جلوگیری کند بهترین راه این است که آدم فوراً تکلیف این حالت را معلوم کند و آن وقت تکلیفش با روزی که پیش رو دارد، معلوم است نیم ساعت بعد خودش را تقویت کرده بود و از رستوران آمد بیرون به چند فروشگاه سر زد و چیزهایی هم پیدا کرد که ارزش خریدن داشت ساعت که دوازده و نیم شد، رفت به رستورانی در خیابان نفسکی چون خدا میداند که آدم بتواند به این سرعت ایــن دور و برها یک رستوران پیدا کند خودش هم تعجب می کند که فقط کناره های شنیتسل را بریده بود و گفت که صورت حساب را بیاورند. بعد دوباره یاد رستوران اولی افتاد. هنوز یک عالم از روز را پیش رو داشت.

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۳ آبان ۰۳

    سریال کره ای صدای سگ یا سگ همه چیزو میدونه . 개소리

     سریال کره ای صدای سگ یا سگ همه چیزو میدونه . 개소리  

    راجبه بازیگر لی سونجه " عکسش رو پوستر هست و اسمش تو سریال اسم خودشه " و چندتا دوست همسن خودشه که به علتی میرن یه شهر خوش اب و هوا تا هم استراحت کنن هم باهم معاشرت کنن ، اتفاقی یکی از اونا با یه سگی روبه رو میشه که اون سگ متعلق به یه پلیسه دختره که اتفاقا سگ هم سگ پلیس بوده یه روزی . اون سگ میتونه با لی سونجه حرف بزنه و اتفاقاتی مث دزدی و قتل رو با کمک اون حل کنه . بعدها معلوم میشه که دختره نوه ی لی سونجه اس .

    ارتباطشون خیلی بامزه بود و کلا خیلی سریال باحالی بود . سگه هم خیلی باحال بود . سریال قشنگ و خاصی بود . همین . 😁⚡

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۱۲ آبان ۰۳

    سریال کره ای جاسوس spy

    یادم افتاد که چندوقت پیش سریال کره ای جاسوس رو نگاه کرده بودم و یادم رفته بود راجبش پستی بذارم . از اونجا که این وبلاگ شده مرجعی برای خودم تا سریالایی که دیدیم رو لیست کنم و خلاصه ای ازشون وقتی یادم میره بهشون رجوع کنم هرچی گشتم راجب این چیزی نبود . عجیب بود که راجب این سریال چیزی ننوشتم . شاید اون موقع تو حال روحی مناسبی نبودم برا همین . یادمه که اینجور بودم . 

    سریال کره ای جاسوس spy با بازی کیم جه جونگ حنجره طلایی . 

    سریال راجبه جه جونگه " اسمش یادم نی تو سریال چی بود " که مامور مخفی امنیته ، اون برای مامور عملیاتیه و برای عملیات ها میره این کشور اون کشور . تو یکی از عملیات ها مجروح میشه و عملیات هم شکست میخوره . برا همین اونو به بخش داخلی و غیرعملیاتی می فرستن . خانواده ش از اینکه اون مامور مخفیه اطلاعی ندارن . فک میکنن تو یه شرکت دولتی داره کار میکنه و حالا به هر دلیلی زخمی شده و اینا . 

    طی یه عملیاتی متوجه میشن که از کره شمالی یکیو فرستادن تا ادمای خودشون ینی کره شمالی ها رو حذف کنن . این وسط یکی از این جاسوس های زپرتی که زیادم مهم نیستش رو گیر میندازن . جه جونگ تو بازجویی ها متوجه میشه که کسی که داره این حذفیات رو انجام میده همون کسی که تو تایوان ؟! اونو زخمی کرد ولی نکشتش . خلاصه تو خلال این عملیات رازهای خانوادگی جه جونگ فاش میشه  . 

    بنده خدا کل خانواده ش جاسوس کره شمالی بودن . مامانش یکی از جاسوس های زبده بوده که میخاسته یه دانشمند کره جنوبی رو ترور کنه که از قضا اون دانشمنده باباش بوده . اونا عاشق هم میشن و مامانش بالا دستی خودش که همون یارویی که الان اومده داره مردم خودشونو میکشه ، رو ترور ناموفق میکنه و بعد با همون دانشمنده فرار میکنه کره جنوبی و زندگی جدیدی رو شروع میکنه . الان اون یارو میدونه که این زنه کجاست و چه میکنه و اینا و میدونه که پسر زنه ماموره ، میخاد مامانرو بذاره تحت فشار تا پسرش ینی جه جونگ بیاد با اونا ینی کره شمالی ها همکاری کنه . همکاری چجوری ؟! اینجوری که یکی از کله گنده های شمالی با یه هارد فرار کرده جنوب ، اون رمز هارد رو نمیدونه ولی میدونه که اون هارد حاوی حساب های ماکائو شمالیاس که تیریلیون تا توش دلاره . تو بازجویی اون اتفاقی کشته میشه و دست رییس مستقیم جه جونگ می مونه تو پوست گردو . اینجوری میشه که رییس جه جونگ میخاد رمز اون هارد رو هرجور شده باز کنه . 

    از طرفی شمالی ها هم دنبال این هاردن و میخان که جه جونگ اونو براشون بدزده  . خلاصه قضیه بیخ پیدا میکنه و پیچیده میشه همه چی . بعدش معلوم میشه که دختری که جه جونگ باهاش دوسته و عاشق هم هستن هم جاسوس کره شمالیه و از قبل با برنامه ریزی بهش نزدیک شده بوده . مامانت جاسوس بوده ، دوست دخترتم جاسوسه . خودتم که مامور امنیت هستی . اصولا باید همگی کشته شن ولی چون قضیه تیریلیون ها دلار پوله همه چیز ماس مالی میشه .

    در کل سریال قشنگی بود . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۱ آبان ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |