قالب

سریال کره ای عاشقانه :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۰۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای عاشقانه» ثبت شده است

سریال کره ای شب بهاری 봄밤

یه عشق بیخود و بی معنی و مزخرف . اشغال بود سریالش . این پسره همه جا مارمولک و خوددرگیر . فک میکنه این کاراکترا خیلی باحالن درحالیکه رو عصاب ترین ادما و جغدترینشون اینجور شخصیت ها هستن .همیشه هم اجوما پسنده . 

این زنه هم همه جا خوددرگیر و یبسه . خود به خود با دوس پسره قهر میکرد سر چیزای الکی . اصلا پسره بدبخت هیچی نمیگفتا این الکی قهر میکرد . خب خسته شدی ازش زودتر بگو تکلیفشو معلوم کن چرا انقد خودتو چسی میکنی . اجوما . الکی هم قضیه خانواده و خاهرشو بولد کرده بودن . خیلی مزخرف بود . اصلا تو یه کشور ازاد خانواده چند بخشه ؟! که حالا بخاد زورت کنه که ازدواج کنی یا نه . هرکی کار خودشو خونه خودشو داره . داستانای بی منطق و مسخره می سازن . الکی بازیگرارو هدر میکنن . 

وسطی دوست پسر دختره س که 4 ساله باهم دوستن . ولی دوستیشون اصلا بی جونه هیچ عشق و محبتی توش نی الکی همینجوری دوستن . مث این زوجای چندین سال ازدواج کرده که از هم خسته شدن و از تب و تاب عشق افتادن . یه روز دختره تو داروخانه اون مارمولک سمت راستی رو می بینه و ازش خوشش میاد . پسره هم همینطور . پسره و دوس پسره تو باشگاه باهم بسکتبال بازی میکنن و همو اینجوری می شناسن . پسره یه بچه ی 6 ساله داره که پیش خانواده ش زندگی میکنه . خودش تنها زندگی میکنه . دکتر داروخونه ایه . هیچی دیگه دختره و پسره باهم دوس میشن و دختره با دوس پسره کات میکنه . از اونورم زور خانواده دختره که این پسره پسر خوبیه و بیا باهاش عروسی کن سر و سامون بگیری . ما خیالمون راحت شه . مث خانواده های ایرانی شوهر دادن دختر به هر قیمتی . دختر اولی رو به زور شوهر داده بودن به یه دندون پزشک طرف شیبل از اب در اومده بود دختترو کتک میزد . اینم برداشته بود البوم کتک درست کرده بود خب زودتر برو اقدام کن دیگه البوم درست کردنت چیه . چون اخبارگو بودش برا همین هی دست دست میکرد . باباشون فهمید شوهره کتکش میزنه مث گاو میگفت عیب نداره اشتی کنین . یابو بود باباشون . دیگه کشور ازاد بابا چندبخشه . مگه باید از اون اجازه بگیری چیکار کنی برا زندگیت همه چیتون جداس . یه ازدواجتون نیاز به اجازه ی خانواده س . اسکلای عقب افتاده . چطور به پول دادن رسیدنی دخترا باید مستقل شن ولی به شوهر کردن رسیدن اجازه و کوفت ؟! خیلی مسخره بود موضوعش . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۲ مرداد ۰۳

    سریال کره ای ارتباط connection

    سریال کره ای ارتباط connection  با بازی جیسونگ ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘ 

    راجبه جیسونگ در نقش پلیسی به اسم جه کیونگ. و دایره دوستاش تو 20 سال پیش . یک افتضاح دیگر از جیسونگ متاسفانه . من فقط جیسونگو تو سریال بکش خلاصم کن ازش خوشم اومد . خودشم مرد خیلی عالی و خوبیه ولی سریالاش اکثرا ابن . به شدت بچگانه س موضوع سریال . واقعا افتضاح بود . جیسونگ مثل همیشه مثل اون سریال مسخره و مفتضح مدافع اینجاام دقیقا همونطوری خودشاخ پندار و عن عدالت و مجرم و قانون رو در بیاره و سیریش به شدت سیریش . بعد جالبه خودشو معتاد شده بود اصلا از پلیس بیرون نکردن یا تعلیق بکنن . اصلا انقد اب بود . من گفتم تا قسمت 7 خوب پیش رفته بقیه شم خوبه ولی از 8 به بعد اب شد .اصلا خوشم نیومد . 

    فعلا حوصله اینکه دلایلم برای اینکه چرا اب بود و داستانو تعریف کنمو ندارم . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • سه شنبه ۱۹ تیر ۰۳

    سریال کره ای وقتی گل کاملیا شکوفه میده When the Camellia Blooms

      سریال کره ای وقتی گل کاملیا شکوفه میده 동백꽃 필 무렵 When the Camellia Blooms کاملیا به کره ای میشه دونگ بک ، اسم قشنگیه درواقع . 

    سریال راجبه دونگ بک یه مادر مجرده که به یه شهر کوچیک نقل مکان میکنه و اونجا بار باز میکنه . از اینایی که الکل می فروشه با یه غذای سبک کنارش . بار باز کردن برای زن هم وجهه خوبی نداره . ولی این عقل نداره و ادمای عقل ندار کلا مقاومت شون زیاده . 

    تو اون شهر کوچیک ، نمیگم دهات حالا ، 😶🙄😏 یه مادری هست که طرفدار کاملیا یا همون دونگ بک در میاد . و هرجا مشکلی داشت ازش طرفداری میکرد . این زن بیوه اس ، و سه تا پسر داره ، پسر اخریشو که حامله بوده شوهرش می میره . پسر اخریش اسمش هست یونگ شیک با بازی کانگ ها نول ، از بچگی سر نترسی داره و زیربار حرف زور نمیره و کتک کاریشم خوبه و چندین بار دزد و عوضی های محل رو گرفته و هی بهش تقدیرنامه دادن . اخرم میره پلیس میشه . منتقل میشه سئول اونجا کارگاه میشه ولی چون باز یه قاتلی که گرفته بودش رو جلوی دوربین کتک میزنه منتقلش میکنن شهر خودش . 

    سریال کره ای وقتی کاملیا شکوفه بده

    از قضا 5.6 سال پیش تو اون شهر یه قاتلی بوده که زنا رو میکشته . از قضا یه سری هم میخاسته چندین سال پیش دونگ بک رو بکشه که قصر در میدره دونگ بک . سری بعدی هم شاهد بوده . خلاصه دونگ بک جونش در خطره و تو لیست قاتله . 

    یونگ شیک تقریبا سی سالش شده و مامانش میگه چرا زن نمیگیری . یونگ شیک مشخصه های خودشو برای زن اینده ش داره ولی قضا و قدر دست به دست هم میدن و اون عاشق دونگ بک میشه . اولش نمیدونه که دونگ بک یه پسر 8 ساله داره ولی بعدش میگه که مشکلی نی . تقریبا یه تخته ش کمه ولی زرنگه و البته که نمیذاره کسی سوارش شه . تو یکی از  قسمتها، خوب حال دختترو گرفت ، حال کردم اونجا دلم خنک شد . 😆🤣

    تو همین اثنا که اینا باهم اشنا میشن و داشتن بهم نخ میدادن بابای واقعی بچه پیداش میشه؛ کیه ؟ بازیکن معروف بیس بال که خیلی پولداره و زنش اینفلوئنسره . " اسمشو درست گفتم 😁" 

    حالا چی چی شد چلو شد ... 

    دونگ بک عقل نداره وقتی سالها با بابای بچه دوست بوده و عاشق معشوق ، پسره چون اوایل معروفتیش بوده نمیخاسته فاش بشه که با یه دختر معمولی رابطه داره . از طرفی نمیخاسته بچه دار شه و حالا زده و دختره حامله میشه و چون می فهمه پسره بچه نمیخاد به جای اینکه بهش بگه ازش قایم میکنه و بعدشم ترکش میکنه . پسره دنبالش میگرده ولی پیداش نمیکنه . البته که یه دختر پولدار خانواده دار دیگه اویزونش میشه و میشه مزید بر علت ، خلاصه ولی این دلیل نمیشه که پسره ندونه که بچه داره وقتی متوجه میشه که پیل گو " بچه ی موردنظر " پسر خودشه خیلی احساساتی و ناراحت میشه و میگه که باید بهش میگفته و این حقش بوده و فلان خلاصه با اینکه دیره میخاد مسئولیت قبول کنه و خرج بچه رو بده ...

    از قضا پیل گو مثل باباش استعداد بیس بال داره و میخاد بازیکن بیس بال بشه ولی چون مامانش پول نداره نه اردو میره نه کلاس خصوصی ، بذارین از بچه بگم ، بچه چون با یه مامان خنگ بزرگ شده خیلی فهمیده شده اصولا بچه هایی که مامانای خنگ دارن فهمیده میشن . خیلی پسر خوب و گوگولی بود و خیلی مامانی هم بود . پیل گو خودش یه بار سریال رو دوشش بود . من واقعا بازی پسررو اینجا دوس داشتم و خیلی دوست داشتنی بود . بابای بچه که اینو می فهمه میخاد که هرطور شده خرج بچه رو بده ولی دونگ بک کسخل همش رد میکنه و عن بازی در میاره . کلا این دختره همه جا همه جا یه تختش کمه و خدا رحم کنه زمانیکه قراره سریالش با لی مینهو رو ببینم فک کنم باید ارامبخش بخورم 🤣 ... 

    میگذره و رابطه ی دونگ بک و یونگ شیک جدی میشه ولی مامان یونگ شیک مخالف اینکه پسر ته تغاریش که با بدبختی بزرگش کرده اول جوونی یه زن بچه دار اونم نه نوزاد بلکه 8 ساله رو بگیره و مسئولیتشون رو قبول کنه . دختره دختر خوبیه ولی بچه ش هم خوبه ها ولی سرباره . بچه اینو می شنوه و تصمیم میگیره که بره با باباش زندگی کنه چون قبلشم باباش بهش پیشنهاد داده بود . چندوقتی میره ولی بعدش که دونگ بک متوجه میشه که پیل گو به خاطر این حرف که از زبون مادرشوهر اینده شنیده رفته با باباش زندگی کنه میره سئول و بچه رو برمیگردونه . البته که زدن این حرف حقیقت هم هست ولی باید مواظب باشی به گوش بچه نرسه . چون همیشه تو یادش می مونه . دونگ بک هم تو این مدت هرکاری کرده بود تا مبادا بچه همچین فکری به ذهنش برسه . 

    خلاصه یه سری کش مکش و اب بندی و ... قاتل رو میگیرن بعدش بابای بچه میاد باز پول بچه رو میده و خدا بده از این باباها ، تازه هزینه عروسی دونگ بک و یونگ شیک رو هم این میده . طفلی پسر خوبی بود اخرشم با زنش اشتی میکنه . زنش اخه کسخل بود ولی بعد ادم میشه . حالا این سری دونگ بک پولو قبول میکنه ،نمیگه نه وای پول نمیخام عجیبه اولش هی چسی می اومد ولی اخرش قبول کرد . مسخره . 

    سریال کره ای وقتی کاملیا شکوفه بده

    درکل سریال قشنگی بود ولی یه ذره ابش زیاد بود و دختره هم احمقیش زیادی بود و جون هم میکند حرف بزنه و مسخره بازی در می اورد . انقد بدم میاد به پول نه میگنا ایکبیری تو که پول نداری گوه میخوری غرور داری بچه رو زاییدی حالام که باباش با کمال میل میخاد خرج خودتو بچه شو بده ، من نمی فهمم گداها چرا انقد مغرورن . اینکه بجه رو با پول باباش بزرگ کنی خجالت داره و به غرورت برمیخوره یا اینکه فردا تو مدرسه و دبیرستان به پسرت بگن مامانش بار داره خجالت اوره ؟! طفلی بچهه تو مدرسه هرسری به این خاطر که بچه ها به مامانش تیکه می نداختن کتک کاری میکرد که مامان من زن فلان نی فقط الکل می فروشه همین . پسرش برعکس خودش به باباش کشیده بود و قشنگ حال میگرفت . حتی یونگ شیک هم از سرش زیادی بود . خوبه والا زن با یه بچه 8ساله پسر جوون رفت گرفتش . چقدم خوشبخت شد . 

    ...

    امروز تا همین جا . 오늘은 여기까지 

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • دوشنبه ۴ تیر ۰۳

    سریال کره ای من خانواده ی استثنایی

    خب چطور تعریف کنم که خوب باشه . همون موقع که تمومش کردم خیلی چیزا بود که دلم میخاست بنویسم منتها ساعت 1 شب بود و دیگه حسش نبود بیام تایپ کنم . حیف شد اون  چیزایی که تو ذهنم بود الان یادم نی . ای بابا کاش همون موقع می نوشتم .تازگی به این فک میکنم فانتزی جدیدمه که برگردم عقب و کارای دیگه ای بکنم . رشته ی دیگه ای بخونم یا اصلا درس نخونم برم سرکار . اگه مثلا میرفتم یه رشته دیگه یا یه دانشگاه دیگه یا تصمیم دیگه ای می گرفتم بازم وضعیتم این بود ؟ همش تو گذشته ام . منم . همش در حال افسوس خوردن . همش نگران اینده . و حالی که حالی نیست . بی حالیه . خستگیه .ناراحتی عمیق . فریاد بی انتها . 

     

    و این سریال ، من قهرمان نیستما ! من قهرمان نیستم ولی ، من قهرمان نیستم ولی خب ... اینجوری معنی میشه . درمورد همه ی این افکاره که من دارم و ممکنه همه داشته باشن .

    شاید این فکر به ذهنتون برسه که اینا یه خانواده با قدرت های ماورایی بودن که نسل به نسل منتقل شده بود چرا قبل اینکه دختره وارد زندگیشون بشه فکرشون به این نرسیده بود که خاباشونو تعبیر دیگه ای کنن یا ازش استفاده کنن نقشه بکشن تا جلوی اتفاقی که اینده می افته رو بگیرن ؟! یا خیلی چیزای دیگه ، خب شاید به یه تلنگر اساسی نیاز داشتن که از یه فرد بیرونی که ناظر بیرونی وضعیتشون هست بهشون زده بشه . از اونجایی که دختره از دبیرستان با یه زنی که کلاه بردار بودش بزرگ شده بود خب تیزتر و باهوش تر و عقلش بیشتر کار میکنه ، به همین خاطر بهتر می تونست از این جور موقعیت های ناجور موقعیت بهتری و مثبتی بسازه . دختره شوق زندگی داشت . سرزنده بود برای همینم وقتی گی جو 5 سال ناپدید شد خانواده رو سرپا نگه داشت و تازه خیلی زود به قدرت پسرش پی برد . درحالیکه کل خانواده 13 سال به قدرت نوه هه پی نبرده بودن . این نشون میده شاید بعضی ها نامرئی باشن شاید معمولی باشن خیلی معمولی بدون هیچ استعداد و توانایی و یا حتی تحصیلاتی ولی وقتی تو یه خانواده با استعداد قرار میگیرن میتونن از استعداد   و توانایی اونا که نتونستن درست استفاده ش کنن و معمولیه حسرتشو میخورده ، استفاده و حتی اونارو هم سرپا کنن . دورهم جمع و خوشال کنن  . چه  چیزی تو یه خانواده بیشتر از شادی کنار هم و صمیمیت مهمتره ؟! به نظر من هیچ چیز . 

     

    سریال کره ای من قهرمان نیستم ولی

    راستش اونجایی که دختره خودشو گم و گور کرد تا مثلا گی جو دوباره افسرده شه یخورده غیرمنطقی بود به نظرم . گی جو درسته پسر خوبی بود ولی پدرخوبی نبود . بچه شو کاملا فراموش کرده بود و همش هم میگفت که وقتی دخترم به دنیا اومد بهترین لحظه ی عمرم بود . ولی کو ؟! حتی وقتی بعدش باهم درد و دل کردن و یخ بینشون اب شد و بچه داشت به باباش نزدیک میشد یهو باز به خاطر رفتن عشقش از خود بیخود شد و بچه رو فراموش کرد . بچه 13 ساله باید بیاد بشینه برای تو عقل بذاره !! 🤬مردک سست عنصر . خلاصه اینجاشو دوس نداشتم ولی خب به همه جذابیت ها و لحظه های قشنگ پدر دختری و گی جو و دختر می بخشمش . 😎🤭😁

     

    سریال کره ای من قهرمان نیستم ولی

     

    فک میکنم خیلی زود جمعش کردن ، میتونستن 16 قسمتیش کنن قشنگ جا داشت من دوس داشتم نشون بده که بعد اینکه اتش سوزی میشه و برمیگرده گذشته و دختترو نجات میده بعدش چی میشه مثلا میره پیش خانواده ش باهم میشینن شام فلان ، شاید این وقفه ی زمانی 5 ساله که گی جو ناپدید شده بود گیج کننده باشه ، من اینجوری استنباط کردم ،  ببینین چرخه ی زمانی سریال رو اگه متوجه شده باشین ، گذشته ی داهه ینی دختره ، اینده ی گی جو بود ، گی جو تازه بعد از چندسال اونم تو یه حادثه اتش سوزی واقعی در زمان حال ، تونست به اون زمان اتش سوزی 18 سال پیش برگرده ، درواقع وقتی گی جو داهه رو نجات داد وقتی انفجار رخ میده اینطور نی که گی جو مرده باشه یا تو چرخه زمانی گیر کرده باشه ، دقیقا وقتی که اون انفجار رخ میده ، در اینده پسرش که نیروی اوردن چیزی از گذشته رو داره میره و گی جو رو میاره به حال  . چرا این چرخه 5 سال طول کشید چون باید بچه به دنیا می اومد تا اون قدرت رو داشته باشه ، گی جو وقتی میاد به زمان حال که 5 سال بعده همون لباسا با همون گریم رو داره . اینده ی گی جو ، گذشته ی داهه س . برای گی جو این مدت زمانی فقط چندلحظه س . مثل همیشه که میره گذشته و میاد حال . حتی به دنیا اومدن بچه هم به خاطر اینکه خودش باباشو نجات داد اگه گی جو میمرد پس چجوری بچه تشکیل شده ؟! خلاصه اینجوری . 

     

    سریال ژاپنی تصرف بیمارستان  و سریال کره ای خانواده استثنایی 1 ⚡

    سریال کره ای خانواده استثنایی 2  ⚡

    سریال کره ای قهرمان نیستم ولی  2 ⚡

     

    ولی در کل سریال قشنگ و پرمفهوم و عمیقی بود و دوسش داشتم . 

     

     

    پنل بیان دیوانه شده . 


     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    ☘ داستان از دیوید سدریس ☘ داستان ژاپنی از اوسامو دازای  ☘ سریال کره ای جانگ اوک جونگ زندگی برای عشق  ☘ سریال کره ای مرد ملکه اینهیون ☘  سریال ژاپنی سرنوشت 2024 destiny ☘ سریال کره ای منشی کیم چشه ؟  ☘ عکس بهاری ☘ معرفی کتاب داستان های پهلوانی و عیاری ادبیات فارسی  ☘ کتاب شاه اسماعیل ☘  معرفی سریال کره ای که نبینین بهتره  ☘ سریال کره ای قولی با خدا  ☘ معرفی فیلم ژاپنی  ☘ سریال کره ای بکش و خوبم کن ☘  سریال کره ای این مرد همون مرده اس  ☘

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۲۳ خرداد ۰۳

    우리 , 집 ما . خانه : خانواده . سریال کره ای

    재미있네 드라마 

    سریال Bitter Sweet Hell 2024

    اولاش فک میکردم باحاله ولی الان متوجه شدم اونقدراام باحال نی . یخورده حوصلمو سر برد . 

    روندش کمی غیرمنطقیه و وجود اون دختر روانی تو سریال اصلا معلوم نی چرا هست و چرا نسبت به این خانواده کینه داره ، و عجیبیش اینجاس تابلوعه قاتله و روانی ولی همینجوری وله تو خیابون . 😶چجوری نگرفتنش . مادرشوهره ام خیلی ریلکسه انگار نه اینگار . زنه خودش روانپزشکه و به زندگی اینو اون عقل میذاشت بعد زندگی خودش اینجوریه که هیچی ، هیچ کاری نتونست برای رهایی و یا درست کردن وضعیت انجام بده . البته که همیشه همینجوریه کسی که برای اینو اون عقل میذاره همیشه خودش تو زندگی خودش می مونه ، چون اون وضعیت براش به وجود نیومده عقل گذاشتن به دیگران براش راحته چون ناظره وضعیته و نه تحمل کننده و تجربه کننده ی اون وضعیت . خلاصه که اینم ابه . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۱۷ خرداد ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |