قالب

بایگانی خرداد ۱۴۰۴ :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۰ مطلب در خرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

سریال کره ای اب

سریال کره ای ایدی من خوشگل گنگنامه : 

اشاره به منطقه ی گنگنام که همه ی عملای زیبایی اونجا انجام میشه . یه دختری هست زشته و هیچکس دوسش نداره ، خانواده ی معمولی هم داره ، قبل اینکه بره دانشگاه مامانش پول جور میکنه این میره عمل زیبایی میکنه ، میکوبه دوباره می سازه . از این رو به اون رو . با اینحال همچنان اعتماد به نفس نداره و این سری از این میترسه که کسی نفهمه عمل کرده . یا عملش تابلو باشه . حالا من با اینکه خانواده ی معمولی اون همه پولو از کجا اورد و چرا مث سریالای دیگه اه و ناله واسه پول و کار پاره وقت نمیکردن ، کاری ندارم . ولی اومدیمو قیافه تو عمل کردی مغزتم باید عمل میکردی یه خورده عقل تو کله اش نبود . گیج میزد در کل . خلاصه این میره دانشگاه و چا اون وو ی به شدت جذاب بای دیفالت ، اونجا همکلاسی دوران مدرسه اش از اب در میاد و میفهمه که این همون زشته اس . بعد اینا باهم دوست میشنو اینا . رابطه های تو دانشگاه و الکی رفت و امد و دعوا سر خوشگلی طبیعی یا عملی و این چیزا . و این حرف که قلبت زیبا باشه نه قیافه ات . که ...شر خالصه . حداقل واسه کره ای ها . اب خالص . حیف چا اون وو . از اسمش معلوم بود سریال بیخودیه . 

سریال عشق مقدس 2005 : 

معلم مدرسه یه بیماری خاصی داره که یهویی غش میکنه می افته . اون یه نامزد دادستان خوشتیپ داره  ،کسی نیست جز خدابیامرز اجوشی در سریال اجوشی من ، 

معلم میره به مدرسه ی جدید و اونجا با مشکلات بچه مدرسه ای ها دست و پنجه نرم میکنه این بین یکی از اون بچه مدرسه ای ها خیلی جذاب و خاصه ، کیه ؟ کانگتا ی اس ام ، دعوایی و ناسازگار ، از همون اول دانش اموز از معلم خوشش میاد یهویی قسمت 3 معلم هم اعتراف میکنه که از دانش اموز خوشش میاد و قرار نامزدی با دادستان درست حسابی رو بهم میزنه . بعد از اونور دانش اموز دعوایی تو دعوا غیرعمد میزنه دوستشو میکشه میافته زندان . معلم هم براش صبر میکنه سالها . تهش بهم میرسن . خیلی اب و خیلی مسخره بود . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • يكشنبه ۱۲ خرداد ۰۴

    سریال کره ای با اجازه از محضر دادگاه 변론을 시작하겠습니다

     

    سریال کره ای با اجازه از محضر دادگاه 변론을 시작하겠습니다   

    معنی کلمه ی 변론 یه اصطلاح حقوقیه ،وقتی که وکیل میخاد استدلال هاش و دفاعیه اش رو شروع کنه ، پس درواقع معنی تایتل سریال هست :  من دفاعیه ام رو شروع میکنم . 

    سریال کره ای با اجازه از محضر دادگاه 변론을 시작하겠습니다

    تو سال 1989 لی هی سو توسط پسر کارخونه دار دهات جانگ کی دو؛ نامی ، بهش تجاوز میشه ، اون خودشو میکشه اونم شب قبل عروسیش با مردی که باهاش تو کارخونه اشنا شده بود و دیپلمم نداشته . لی هی سو زیبا و تحصیل کرده بوده و همه ی مردا تحسینش میکردن البته که برای همه تعجب اور بوده که چطور شین جی شیک مرد بی سوادی رو انتخاب کرده ولی خب سواد مهمه یا شعور و انسانیت ؟ بعد از مرگش ، بابای کارخونه دار از این به بعد اسمش پیری در متن ، که ساواکی هست ، شین جی شیک و مردای دیگه ای که ازش حمایت میکردن ، به نظر اونا عضو این حزبای کارگری بودن و معترض به وضع موجود جامعه ی اون موقع ی کره ، به بهونه ی مرگ یهویی لی هی سو ، اون خانواده و شوهر اینده که همون شین جی شیک هست و عده ی زیادی از بی گناهای دیگه ای رو به بهونه ی کمونیست و خراب کار میگیره شکنجه میکنه و بعدم یا کشته میشن یا با روحیه ها و شخصیت های شکسته شده و از انسانیت در اومده از زندان میان بیرون یا خودکشی میکنن یا با فلاکت و بدون اینکه گذشته ای که با ناعدالتی باهاشون رفتار شده رو از یاد ببرن زندگی میکنن . 

    شین جی شیک یکی از همون بازمانده هاس ، پدرزنش به همین بهونه زیرشکنجه کشته میشه ، مادرزنش رو شکنجه میکنن و پسر هفت ساله شون گم میشه . شین جی شیک تو سی سالگی که با بدبختی زندگی کرده حتی یک بار هم اون وقایع تلخ رو فراموش نکرده . مادرزنش فراموشی گرفته و هنوزم فک میکنه پسر هفت ساله ش مدرسه اس . اون پسر هفت ساله رو با یه اسم جدید بزرگ میکنه ، اون پسر هفت ساله الان وکیل شده و درتلاشه تا اینجوری بتونه از راه قانونی انتقام خانواده ش و کشته شده های بی گناه دیگه رو بگیره . ولی تو فکر داماد چیز دیگه ای هست .6 نفر هستن که باعث این وقایع بودن ، که الان هر کدومشون کله گنده های مملکت هستن . 

    یکی از اون شکنجه گرا لی دونگ چول ،  که مدت زیادی زندان بوده و بعد از مصرف زیاد الکل فراموشی گرفته ، رو پیدا میکنه میاره پیش خودش و بهش تلقین میکنه که تو رو شکنجه کردن برا همین اینجوری هستی و مجابش میکنه که برای انتقام خودشو اماده کنه ، اینجوری توسط خود شکنجه گره میره بقیه ادمای عوضی رو به همون روش شکنجه میکنه و بعدم میکشه . 

    نو چاک هی ، دختر یتیمیه که باباش رهاش کرده و مادربزرگشم پیش همین یارو کارخونه دار ساواکی قدیم ،که الان نقش ادمای خوبو داره بازی میکنه پیرسگ ، کار میکنه ،پسر الدنگشم  جانگ کی دو ،موسسه حقوقی داره ،  مادربزرگه اتفاقی نامه ی لی دونگ چول ؟! که به پیرمرده ارسال شده رو ، میخونه و متوجه حقیقت میشه بعدشم مث احمقا میاد میذاره کف دست پیری که رییس تو واقعا فلانی هستی ؟! پیرمرده هم اونو از پله ها هل میده و میکشه بعدشم نوه اش نو چاک هی رو که از همه جا بی خبر بود رو میگیره زیر بال و پرش و حالاام وکیل خبره ای تو همون دفتر وکالت پسرشه .  جانگ کی دو که نمیخاست سهام موسسه رو بده به نو چاک هی ،سر یه اشتباهی  نو چاک هی رو میفرسته همین دهاته و میگه یه سال اینجا بمون بعدش برت میگردونم اینجا میشی شریک ما . نو چاک هی میاد به دفتر وکالتی که برادر زن شین جی شیک ، که اسمشو تغییر داده به جا شی بک ، و با اون همکار میشه . 

    جا شی بک خودشو جای پسر مرده ی یه کفش فروش تو همون دهات جا زده و اسم پسر اونو برداشته . و اینجوری قایمکی زندگی کرده . اون حتی تو خونه ی خودشون ، که الان مامانش مراحل اول الزایمر هست هم خونه اجاره کرده . اون و نو چاک هی پرونده های مختلفی رو حل میکنن و باهم ارتباط  برقرار میکنن . 

    بعدها جا شی بک متوجه میشه که قتلهایی که داره اتفاق می افته زیرسر دامادشونه ، و میره خودشو معرفی میکنه به عنوان قاتل تا این خبر سر و صدا راه بندازه و ابروی پیری ساواکی و جانگ کی دو ی حروم زاده که میخاد نماینده مجلس شه رو ببره . اینطوری میشه که تمام وقایعی که تعریف کردم لو میره و نو چاک هی هم متوجه میشه که این همه مدت  به اشتباه کنار چه حروم زاده ای زندگی میکرده . همه ی عوضیا میمیرن . شین جی شیک بیچاره هم بادفن عشقش تو یه جای خوب ، میمیره در اخر ، و نو چاک هی و جا شی بک تو همون دهات در همون دفتر وکالت می مونن تا حق ادمای ضعیفو از حروم زاده ها بگیرن . 

    درکل سریال قشنگی بود . و خیلی غم انگیز بود داستانش . کلا داستانای این مدلیشون که به اون انقلابشون برمیگرده خیلی غم انگیزه . این سریال روی رمانی با همین اسم ساختن . بازیگر نقش جاشی بک که قبلا تو سریال جنگل مخفی فصل یک هم قاتل بود ، اینجا هم فوق العاده بازی کردش . قیافه اش برای این نقشای اینجوری که پر از درد و خشم و کینه است و درعین حال خونسرد واقعا عالی در میاره . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۱۰ خرداد ۰۴

    خواهران زنده اند언니가 살아있다

     سریال 54 قسمتی خواهران زنده اند언니가 살아있다  این یه سریال بلند با سه چهارتا خانواده س که زندگیشون با یه تصادف در هم تنیده میشه .  

    خواهران زنده اند언니가 살아있다 ...

    اینجوری که ، 

    کیم تل هی دختریه که تو امریکا تو ارایشگاه کار میکنه ، اون تصادفا باعث مرگ یه دختر پولدار میشه که داشت بهش زور میگفت ، از قضا یکی این واقعه رو می بینه و ازش یه عالم پول میخاد . اون به ناپدریش زنگ میزنه تا پولو جور کنه . میاد کره و وقتی می بینه ناپدریه پول نداره ، میره ببینه اون پسری که این سلیطه رو دوس داره ازش بهش چیزی میرسه یا نه . پسره کیه ؟ اوپای ساده و بدبخت من ، لی جی هون معرف حضورتون در سریال های : 💚 سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀

    لی جی هون علاقمند به گل و گیاه و ایناس ، اون از وزارت کارافرینی وام گرفته تا یه گلی که تو کره نیست رو پرورش بده و داره 5 ساله که رو این پروژه کار میکنه . و کارش بالاخره داره ثمره میده که دوست دختر سلیطه اش از قضیه باخبر میشه و دست رنج اوپا که همانا تحقیقاتشه میبره می فروشه به یه کمپانی بزرگ لوازم ارایشی ، وقتی داشته اینارو می برده توی راه ترافیک و ماشین اتش نشانی و امبولانس و پلیس و اینا بودش ، به صورت موازی ، کانگ هاری دختری که با خاهرش زندگی میکرده و الان شانسا یه پسر خوب و وکیل اومده گرفتتش ، عروسیش بوده ، از قضا پسره دوست اوپاس ، و ماشین باربری اوپارو به عنوان ماشین عروس سوار شدن ،  از اون طرف ، کمپانی بزرگه که گفتم از تحقیقات اوپا باخبر شدن و میخان تحقیقات اینو بدزدن ، چون اوپا بهشون نمی فروشه ، میان ماشین اوپا رو دست کاری میکنن ، اینطوری میشه که عروس و داماد که سوار ماشین بودن تصادف میکنن و داماد خوب الان تو ماشین امبولانسیه که تو ترافیک گیر کرده ، کیم تل هی که می بینه ناپدریش که اونم یه ادم بی دست و پاعه گاز نمیده از ماشین اتش نشانی بزنه جلو میره می شینه پشت فرمون و گاز میده و اینا ،خلاصه باعث تصادف با ماشین اتش نشانی میشه و یه عالم ماشین و ادم بهم برخورد میکنن . ماشین امبولانس هم واژگون میشه و دست اخر داماد بدبخت میمیره و کانگ هاری عروس زنده می مونه . سلیطه خانوم بی توجه به تصادف می دود 😁 میره تا دفتری که دزدیده رو بده به کمپانی کله گندهه ، اینطوری باهاشون قرارداد می بنده و زندگیش از این رو به اون رو میشه . 

    اوپا که بعد از عزاداری برای دوستش فارق میشه یاد دوست دختر شفته ی سلیطه ش می افته و میره خونه و می بینه ای داد جاتره و بچه نی . ولی انقد ساده س متوجه نمیشه که دوس دختره ممکنه دزد باشه ، میره تو جشن رونمایی از محصول جدید کمپانیه  که با دست رنج این تولید شده بوده ، داد و بیداد ولی نمیتونه کار رو به جایی برسونه . 

    حالا اتش نشانی داشته کجا می رفته ؟ خونه زنی به اسم کیم اون هیون که اتیش گرفته بوده و بچه اش توش گیر کرده بود . چرا اتیش گرفته بوده بابای حروم زاده ش که با کونش بازی میکرد شمع روشن کرده و عروسک بچه افتاده رو شمع و اتیش و اینا ، بابای حروم زاده ش خبرنگاره و با دختر رییس کمپانی لوازم ارایشیه که گفتم ، رابطه داره . مردک عوضی . خلاصه اتش نشانی تو تصادف میمونه و نمیرسه واینجوری بچه ی کیم اون هیون میمیره بعدها متوجه میشه که شوهرش باعث اتیش سوزی شده بوده و همون موقع داشته با اون یکی زنه لاس میزده مردک کثافت اشغال . 

    پلیس هم داشته میرفته خونه ی یه بازیگری که یه استاکر مدتها مزاحمش بوده و دست اخر باعث مرگ مادر بازیگر میشه . اینا همگی تو ایستگاه پلیس باهم اشنا میشن و میخان دنبال مصبب حادثه بگردن . و کلی داستان دیگه این وسطا وجود داشتش . 

    عرض کنم که خییلی حرص در بیار بود کمی تا قسمتی اب بود و خانواده ی کمپانی بزرگه یجوری بودن عجیب بود اصن بی دلیل یه زنی رو نگه داشته بودن کنارشون که فتنه ی عالم بود و همه ی گوه ها زیر سرش بود تو خانواده و با اون سلیطه کیم تل هی هم همدست میشه و اصلا نمیدونین می ذاشتی این دوتا زن کل کره رو می خوردن بازم کمشون بود . 

    بد نبود برای سرگرمی . 

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۹ خرداد ۰۴

    چرا او سو جه ؟! Why Her 왜 오수재인가

    چرا او سو جه ؟! Why Her 왜 오수재인가

    سو جه از اموزشگاه وکالت فارغ التحصیل شده ، ینی دانشگاه نرفته . مث فنی حرفه ای ، اون وکیل تسخیری یه پسر 18 ساله میشه که به جرم تجاوز و کشتن خاهر ناتنی ش دستگیر شده . همه ی شواهد ساختگی هستن و دارن به کیم دونگ گو ی 18 ساله اشاره میکنن. هیچکس بهش اعتماد نداره و اون همه ی امیدشو از دست داده ، سوجه ی جوان که تازه وکیل شده تصمیم میگیره به عنوان وکیل ، به موکلش اعتماد کنه ، کلی دوندگی میکنه تا بتونه بی گناهی پسر رو ثابت کنه ولی در اخر به خاطر اینکه خانواده ی داغون خودش تو یه جرمی دستگیر شدن زیاد اصرار به شواهد دیگه که بررسی نشده نمیکنه و دادگاه رو می بازه . کیم دونگ گو به 10 سال زندان متهم میشه ولی یه سال بعد یهو میان میگن قاتل اصلی پرونده پیدا شده و اون ازاد میشه . میره اسمشو عوض میکنه و با کار و تلاش و با دوتا از دوستاش که تو زندان باهاشون اشنا شده رستوران میزنن ، با اینحال اون هنوز نتونسته بی عدالتی که در حقش شده رو فراموش کنه از طرفی میخاد قاتل واقعی خاهر ناتنی ش رو پیدا کنه . برای همین هنوز هم میترسه که فاش شه که اون قبلا کی بوده و از طرفی میخاد دنبال این قضیه رو هم بگیره و یجورایی تو گذشت هم گیر کرده . اون به سوجه هم علاقمنده . 

    سوجه با بستن این پرونده میتونه بره به شرکت بزرگ همسو و همسو بهش کمک میکنه تا رشد کنه و معروف شه . حالا با رشد و معروف شدنش باعث شده که رودر روی همسو در بیاد نه زیردستش ، برا همین همسو در تلاشه تا هر انگی بهش بزنه تا بتونه اونو پایین بکشه یا که رامش کنه . 

    چرا او سو جه ؟! Why Her 왜 오수재인가

    یه سری داستان های زیادی پیش میاد بعد این وسط هم داستان عشقی سو جه و کیم دونگ گو هم هست که به نظرم اضافی بود . 

    شاید منظور از عنوان اینکه چرا او سو جه این کارارو کرد ؟ یا شاید منظورش چیز دیگه ای بود درهرحال سریال راجبه وکیل او سو جه اس ، با بازی سا هیو جین ، بازیش واقعا فوق العاده بود طرز صحبت کردنش طرز بیان کلمات و نگاه کردنش خیلی خاصو عالی بود . تلفظش محشر بود . خیلی قشنگ میگفت : 양아치 . 

    ولی خب داستان سریال به قول خودش 별로 بود زیاد باحال نبود . خیلی کند میگذشت . یهو تند میشد و ادم خوشش می اومد بعد باز کند میشد . لقمه رو دور سرش پیچونده بود . زیاد رو شخصیت سو جه و کارای شرکت زوم کرده بود . یخورده متراکم بود . پخش و پلا بود . ولی درکل بد نبود . قابل دیدن بود . چون بازیگرای خیلی خوبی داشت که این ضعفارو می پوشوند . بازیگری مث همسو " همسو ی جومونگ "که رییس یه شرکت وکالتی بزرگ و معروف بود و گندای کله گنده ها رو با دور زدن های کاملا قانونی می پوشوند . بازیش خیلی عالیه ولی کاراکتر به شدت کثافت و اشغالی داشت . 😄😬 و خیلیای دیگه از جمله سا هیو جین 🎄سریال کره ای صندوق گونگ یو  트렁크 🎄  . خلاصه هیچی دیگه همین . 

  • نظرات [ ۱ ]
    • پنجشنبه ۹ خرداد ۰۴

    سریال کره ای روزمرگی رزیدنت ها Resident Playbook

     سریال کره ای روزمرگی رزیدنت ها Resident Playbook  

    راجبه او یی یانگ هه که خانواده اش ورشسکت شدن و اون همچنان مث پولدارا خرج میکنه برای همین کلی قرض بالا اورده ، اون رزیدنت سال دوم ؟! بوده ولی به علتی استعفا داده و الان بیکاره . برادرشوهر خاهرشم رزیدنت سال 4عه و تو بیمارستانشون رزیدنت استخدام میکنن ، اون با زور خاهرش میره اون بیمارستان رزیدنت بخش زنان و زایمان میشه ، داستان در کل روی کارهای بخش زنان و زایمان سختی های رزیدنت ها و دکتر شدن و بی خوابی ها و این بین با تمام سختی همکاری و همدلی و دوستی بین رزیدنت های سال اول و سونبه شون کو دو وون که رزیدنت سال 4 هسته " همون برادر شوهره " . و همچنین استادا که هر کدوم خوبی و بدی های خودشون رو دارن و به هرشکلی میخان به دانشجوها درس یاد بدن حالا یکی با داد و بیداد یکی با خنده و درک بالا و یکی با سختگیری ولی همراه با دلسوزی . 

     او یی یانگ و خاهر و شوهر خاهر و برادر شوهره همگی تو یه خونه زندگی میکنن . فاصله سنی خاهرش با خودش تقریبا خیلی زیاده . باباشونو اصلا نشون نمیده مثلا بوسانه و مامانشون هم مرده . خاهرش بچه دار نمیشه ، راستش زیاد از شخصیت خاهرش خوشم نیومد همش به همه زور میگفت که برین کار کنین خب چرا خودت از کارت که خوب بوده اومدی بیرون ، حالا حامله نمیشی که نمیشی مگه نمیگی کلی قرض داری و اینا بچه رو میخای واسه کجات هی الکی میرفت ازمایش و اینا که بچه دار شه . قیافه ش مث روح بود اجومای شلخته . از این که بگذرم ،  تقریبا خانواده ی متعادل و نرمالی بودن  . او یی یانگ به برادر شوهره چشم داره و بهش علاقمند میشه و بعدش سونبه هم بالاخره وا میده و اینا شروع میکنن به قرار گذاشتن . 

    او یی یانگ درکل خیلی اویزون و همش خابالو و بی انگیزه بودش . تو بیمارستان قبلی وقتی دیده یکی از دکترا داشته پرستار رو دستمالی میکرده دست دکتر رو گاز گرفته و قبل اینکه بره کمیته انظباطی و اینا رفته استعفا داده . ولی کم کم به کارش علاقمند میشه ، همچنین اینکه استعداد دکتری رو داره از خون کم میترسه تو موقعیت های حساس خودشو می تونه جمع کنه و خوب بخیه میزنه و دستای سریعی داره همینا باعث میشه که استادا ازش خوششون بیاد . از قسمت های 7.8 به بعد کاراکترش بهتر میشه مخصوصا اینکه رابطه ی عشقیش که شروع شده بود خیلی گوگولی و قند بودن . کاش رابطه شونو بیشتر نشون میداد . حیف خیلی کم بود . خیلی عسل بود سونبه هه . 

     سریال کره ای روزمرگی رزیدنت ها Resident Playbook

    یکی از استاداشون خیلی خوب بود من به شخصه واسه همچین استادی حاضرم روزها و شبها شیفت برم . بقیه ی رزیدنت های سال یک هم هرکدوم بامزگی های خودشونو داشتن مخصوصا اوم جه ایل که اول خاننده بوده بعد اومده بود دکتر بشه . خیلی شخصیت خوبی داشت . 

    از قند بودن کو دو وون هرچقد بگم کم گفتم . خیلی اقا بود خیلی جیگر بود . بهمم می اومدن با او یی یانگ . 

    سریال تازه میخاست جون بگیره با شروع رابطه ی عاشقانه ی اینا که حیف تموم شد . فقط یه بدیش همین خاهر رو مخ یی یانگ بود و اصرار بیهوده ش برای بچه دار شدن . 

    اولش فک میکردم زیاد باحال نی ولی وقتی با سریال و اتفاقاش پیش میری جذاب میشه . 

    سریال قشنگی بود . از اینا که به یادش می افتی کلی میخندی . از هرکدوم یه خاطره دارم . همه ی بازیگرا خیلی خوبو طبیعی بودن رابطه هاشون خیلی قشنگ و دیدنی بود . واقعا لذت بردم . دیگه نمیدونم چجوری بگم که برین اینو ببینین . 😄

  • نظرات [ ۰ ]
    • پنجشنبه ۲ خرداد ۰۴
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |