قالب

معرفی 100 سریال کره ای پرطرفدار و محبوب :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۱۹۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «معرفی 100 سریال کره ای پرطرفدار و محبوب» ثبت شده است

سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown

سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown ، درمورد ژوانگ جیه و چن مای دونگ که تو زمان دبیرستان باهم همکلاسی بودن . هردو درونگرا و کم حرفن و هردو مشکلاتی دارن . ژوانگ جیه تصادف کرده و یه پاش از زانو به پایین قطع شده و چن مای دونگ مادر پدرش طلاق گرفتن . اونا تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن . سالها میگذره و هردو دارن زندگی خودشونو میکنن که اتفاقی دوباره همو می بینن و این سری ژوانگ جیه میره تا با چن مای دونگ سرحرفو باز کنه و دوست بشن . ولی چن مای دونگ همش یبس بازی در میاره . ژوانگ جیه تو شانگهای کار  و زندگی داره و کارشناس فروش خیلی خوبیه . اون دوس داره همچنان تو شانگهای بمونه و نمیخاد به شهر کوچیکشون برگرده . میگه وقتی اینجاس ازاده و کسی نمی شناستش کسی به لنگ زدنش توجه نمیکنه و کسی نمیدونه که پدرمادرش کیا هستن . شهر بزرگو دوس داره دیگه . مشخصه ی بارز همه ی دهاتیا 😄 اون تو زندگی عشقی شانس نیوورده درواقع زندگی عشقی خاصی نداشته با رییس بخششون سه سال رابطه داشته ولی رییس بخشه ادم حسابیه و از یه خانواده درست حسابی ثروتمند ، طبیعتا اونا هیچ وقت اجازه نمیدن پسرشون بیاد یه دختر دهاتی معلول رو بگیره . برای همین کات کردن . درواقع دوس پسر دیگه ای نداشته . چون به هرکی درمورد معلول بودنش میگفته طردش میکردن . بیشعور زیاده دیگه بالاخره .

There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

من در واقع فک میکنم وقتی اومد دهاتشون و دوس قدیمشو دید به این فک کرد که ممکنه بتونه یه مدت با این دوست قدیمش باشه و لاس بزنه چون اون از هرچیزی زندگیش خبر داشت و معلول بودنش براش مهم نبود . و بهش به چشم کاستی و بد نگاه نمیکرد . با اینحال میگفت که همیشه چن مای دونگ رو دوس داشته و یجورایی عشق یک طرفه بهش داشت ، ولی خب چن مای دونگ دنبال ثبات بودن تو زندگیش و اگرم میخاست با کسی باشه ،میخاست ازدواج کنه ، ژوانگ جیه انقد میره میاد بالاخره پسره نرم میشه و بهش پا میده . درواقع اونم راضی بودا دختترو میخاست ؛ولی هی داشت مقاومت میکرد . شاید میخاست ثابت قدم بودن دختترو بسنجه .

There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

اینجا داشت به چن مای دونگ میگفت : منزوی بودن هم یجور جذابیته  

با همه ی اینا رابطه عاشقانه شون شروع میشه ولی با اینحال ژوانگ جیه همیشه اینو به مای دونگ میگه که اون بالاخره میخاد برگرده به شانگهای و نمیخاد وقتی ده سال دیگه به زندگیش نگاه کرد پشیمون بشه که چرا زود ازدواج کرده و فرصتهای بیشتری رو برای کار و موفقیت امتحان نکرده . درواقع سریال خیلی سعی داره که مستقلی دختره و تصمیم های دختره تحت شعاع عشق و ازدواج قرار نگیره و اینو نشون بده که زن ها هم باید مستقل باشنو ازاد و اینا . ولی خب هرجوری و با هرفرهنگی که بخای حساب کنی استقلال فردی و ازادی فردی هیچ جوره با ازدواج و رابطه ی عاشقانه ای از نوع رابطه ی این دو، شدنی نیست . و سریال سعی داره بگه که بالاخره یکی باید این وسط کوتاه بیاد برای دیگری ولی اینکه یک نفر خودشو فدای رابطه کنه و دیگری کار و بار خودشو داشته باشه و همش خودسر و بدون برنامه و مشورت کار کنه و بی خبر بره و بیاد اونم برای مدت طولانی کار درستی تو رابطه نی . و اگه قرار ازدواج کنین همه ی جوانب رو بسنجین و رابطه ی دورادور رو انجام ندین . 

رابطه این دو عمیقتر میشه تا جایی که باهم میخابن ، مادربزرگه مچ جفتشونو میگیره و اصرار داره که حالا که باهم انقد صمیمی شدین خب ازدواج کنین ، چینیا خیلی ازدواجی و سنتی هستن ،😁⚡💜  اصلا من مرد چینی میخام اصلا من چن مای دونگ میخام 😁⚡💜 اینا هم هول هولکی نامزد میکنن ، دختره داره یه کارافرینی انجام میده و باید بره شانگهای و مدتی حداقل یک سال دنبال این کارو بگیره ، و فردای نامزدی ، بدون اینکه به چن مای دونگ بگه میره ایستگاه و دقیقا دقیقه ی نود اینو بهش میگه ، منم عصبانی شدم چه برسه به نامزد عاشق ، پسره واقعا همه جوره هوای دختترو داشت همه جوره خیلی مهربون و از خودگذشته و مراقب و خیلی مرد بود واقعا یه مرد عالی ، ولی اینکه فقط یک نفر خودشو بذاره کنار و همش اجازه بده کسی که عاشقه یک سال ازش دور باشه واقعا دوراز انتظار و دور از شعور نیست ؟ خیلی مسخره س . بعد بدون گفتن دلیل و مشورت حداقل از قبل میگفت . خلاصه اینا باهم قهر میکنن و پسره نمیخاد کوتاه بیاد .

There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

با اینحال این رابطه و این ازدواج و این عشق برای بچه بازی نبود ، ینی اینجوری نبود که خب عه این دختره اینجوری میکنه هی حسابگر باشه که من این همه محبت از خودگذشتگی حالا که تو اینجوری تمومه همه چی ، من شخصا اینجوریم 🙄😄 فقط باهاش قهر میکنه ولی همش حواسش هست بهش . بعد یه مدتی میگذره و یه تصادف رخ میده که دختره نزدیک بود بمیره ، ولی تصادفه رخ نمیده ، با اینحال اگه رخ میداد دختره میمرد ، که به نظرم اگه می مرد تراژیک تر میشد 😁😶 دختره اونجا به خودش میاد و به این نتیجه میرسه که اینکه کنار کسایی که دوس داره باشه خیلی بهتر از موفقیت تو شهره و کارشو تو شهر خودشم می تونه انجام بده ، یهوییم یه فرصت کارافرینی تو دردهات خودشون جور میشه و برمیگرده همونجا . اخرش یخورده اب بود و مستقل بازی دختترو زیادی کش دادن . دیگه داشت عنشو در می اورد . ولیکن ...

خیلی سریال قشنگ و سافتی بود . رابطه ی بینشون خیلی قشنگ و دوست داشتنی و غبطه امیز بود ، ینی من میگفتم چجوری میتونن همچین رابطه ای رو بین دونفر بسازن و چقد خوب میشه منم بتونم همچین رابطه ای داشته باشم ، یجوری بود که نمیتونم توصیفش کنم ولی خیلی خوب بودن . چن مای دونگ واقعا یه پارچه اقا بود . دختره ام دختر خوب و با ادراکی بود تنها عیبش این بود که زیاد با بزرگی و لاکچری بودن شهر بزرگ تسخیر شده بود و یهویی خودشو تو یه رابطه عشقی انداخت که امادگیشو نداشت ، مخصوصا از این لحاظ که برای رابطه باید تلاش کرد و از خودگذشتگی . اونم با کسی مث چن مای دونگ ،که خودش همچین ادمیه . و چقد سخت تونسته قلبشو به روی یه دختر باز کنه .  همچین پسری خیلی وابستگی داره و خیلی حس مالکیت و مخصوصا مسئولیت داره و میخاد همه چیزشو برای رابطه بده . و میخاد که یه مرد زندگی باشه و نه کسی که هیچ بویی از مسئولیت و احساس نبرده و بگه این نشد بعدی ...برای همین این کش مکش ها یخورده عصابمو خورد کرد ، مسائل مربوط به مرگ و تشییع جنازه که شغل پسره بود هم یخورده زیادی بود که میشه ازشون چشم پوشی کرد چون من میزدم جلو . با همه ی اینا خیلی دوسش داشتم سریالو .

There Is a Lover in My Hometown سریال چینی در بهار عاشق خواهم شد

این سریال چینی رو بعد از مدتهای زیادی دیدم . و واقعا چسبید بهم . یکی از او اس تی های سریالم خیلی قشنگ بود . مخصوصا معنی او اس تی ها خیلی قشنگ بودن . که به مرور به عنوان پست جداگونه می ذارمشون . فعلا اینو داشته باشیم اینجا که خالی از لطف نی : 

نیمه شب با خاطراتت

گذشته ای که ماه یاداوری کرده

اتاق احاطه شده با حسرت

نمیتونم خودمو از این توهمات زیبا خلاص کنم

گیج شدن از نورهای سوسوزن

وقتی که شهاب سنگ از کنارت رد میشه

ارزوم کردی

برام عجیبه ینی متوجه اشتیاقی که بهت دارم شدی؟


There Is a Lover in My Hometown
My Hometown Has A Lover
Wu Xiang You Qing Ren
Chun Se Ji Qing Ren
吾乡有情人
情人
吾鄉有情人

در بهار عاشق خواهم شد


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

💚   سریال چینی خون جوانی  💚 ⚡ معرفی فیلم کره ای و چینی و ژاپنی  ⚡

  • نظرات [ ۱ ]
    • جمعه ۲۱ ارديبهشت ۰۳

    معرفی فیلم ژاپنی و کره ای و چینی

    چندتا فیلم دیدم . 

    فیلم ژاپنی Godzilla Minus One  :

    برای سال 2023 عه ، درمورد جنگ جهانی دومه ژاپنه ،  خلبان جنگنده ای که برای یه ماموریتی رفته بود ، به بهونه ی اینکه جنگنده ش خرابه برمیگرده به جزیره ی ادو تا تعمیرکارا درستش کنن ، تعمیرکار بهش میگه جنگنده ات مشکلی نداشت و مشکوک نگاهش میکنه ، نفر بعدی میاد بهش میگه که درکش میکنه و برای جنگ شکست خورده چرا ادم باید جونشو به خطر میندازه ،شب گودزیلا به جزیره حمله میکنه و فقط خلبانه و یه تعمیرکاری زنده می مونن . برمیگردن توکیو و اونجا می فهمه همه خانوادش مردن . یه روز تو خیابون یه زنی با بچه رو می بینه که درحال فراره ، زن بچه رو میده دستش و میره ، خلبان می مونه و بچه . دوتا خیابون اونطرفتر زن رو می بینه و زن با بچه میان خونه خرابه ی خلبان . همخونه میشن . بچه ماله زنه نی اونم بچه رو پیدا کرده . خلبان کار پیدا میکنه که پول خوبی داره . کم کم خونه می سازه و تازه داشتن بهم انس میگرفتن و زندگیشون درست میشد که این سری گودزیلا میاد توکیو و باز خرابی به بار میاد و اینا ، خلبان  و بقیه افراد این کاره سعی دارن تا گودزیلا رو بکشن . فیلم خوبی بود . البته فیلم ژاپنی شین گودزیلا هم خوبتر بود . چون اوپای ژاپنیم هاسگاوا توش بود . 😁 گودزیلای توی فیلم شبیه moo تو کارتون monster rancher بود . هردو رو باهم سرچ کنین میتونین موو رو ببینین . چون فیلترشکن ندارم . عکس مو برام لود نمیشه . 😭😄

    فیلم ژاپنی گودزیلا

    فیلم ژاپنی گودزیلا

    فیلم کره ای مرز جنوب 2006 South Of The Border :

    درمورد یه خانواده ی کره ی شمالیه که متوجه میشن پدربزرگشون نه تنها نمرده بلکه تو کره جنوبیه و خیلی پولداره و اینا ، اوناام تصمیم میگیرن همگی فرار کنن کره ی جنوبی . ولی پسر خانواده یه معشوقی اینجا داره و سخته که ترکش کنه ، بهش میگه وقتی رسید جنوب ادم می فرسته که اونم بیارن جنوب . با هزارتا بدبختی میرسن جنوب و می فهمن پدربزرگه مرده . خانواده جنوبی پدربزرگه بهشون یه رستوران میدن . پسره چند تا دلال پیدا میکنه برای اینکه بتونه دختررو بیاره جنوب ولی همشون کلاه بردار از اب در میان . بعد یه مدت خواهر پسره بهش میگه که خبردار شده که دختره ازدواج کرده توام دیگه دست بردار و زندگی خودتو بکن . اینجوری میشه که پسره ازدواج میکنه . بعد چندسال دختره فرار میکنه میاد جنوب ، ولی مرده دیگه ازدواج کرده . با اینحال میره پیششو و اینا ، اخرسرم دختره متوجه میشه که پسره ازدواج کرده و میره دنبال زندگی خودش . 

    فیلم بدی نبود . قابل دیدن بود . از فیلم ایرانی تمساح خونی هزاران برابر بهتر بود . 

    دیروز رفتم سینما این فیلم رو دیدم و به اندازه ای اب و مسخره بود که اصلا نمیدونم چی بگم  . 

    فیلم ژاپنی تو روزمو ساختی you made my dawn  :

    درمورد یه دختر دبیرستانیه که همیشه ماسک میزنه و اختلال اجتماعی ؟ داره . روش نمیشه قیافه شو به دیگران نشون بده . نمیدونم چرا . و یه پسری که از این دختره خوشش میاد و میخاد کاری کنه ماسک نزنه و خود واقعیش باشه . نقاشیشم خوبه . فیلم متوسطی بود از این دبیرستانی ها و اینا . پسره جذاب بود . 😁⚡

    فیلم ژاپنی you made my dawn

    این مثلا معلم نقاشیه مدرسه س به بچها مشق میداد خودش اینجوری فیلم نگاه میکرد . 🤣

    و می رسیم به گل فیلم ها ، 

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024 :

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    با بازی کیم گو اون و لی دو هیوک که هردوشون دیروز تو جشنواره ی بکسانگ جایزه گرفتن . فیلم خیلی باحالی بود و خیلی خوشم اومد و کمی تا قسمتی ترسناک ولی ترسناکیش از فیلم کره ای شیون کمتر بود . 

    خلاصه ی فیلم رو مترجم فیلم، خیلی خوب بازگو کرده بود برای همین من دیگه چیزی ننوشتم . 

    اول فیلم دو بخش معرفی شخصیت ها و داستان اصلی فیلم رو داریم که هواریم و سانگ دوک و کارشون رو معرفی میکنه نشون دادن خانواده پارک و دیدگاه هواریم به کارش و موجوداتی که باهاش سرو کار داشت، جسدی که دندون مصنوعیش گم شده بود و نحوه کار و دیدگاه سانگ دوک به زمینه فنگ شویی ،از اونجایی که به نظر هواریم روح جد بزرگ خاندان پارک در عذاب بود و با توجه به پولدار بودن مشتری تصمیم میگیره این کار رو با سانگ دوک انجام بده و این وسط پول زیادی هم به جیب بزنن
    تا جایی که سانگ دوک منطقه رو می بینه و متوجه انرژی شیطانی اون محل میشه
    و وقتی از این کار سر باز میزنه، هواریم برای اینکه بتونن پولشونو بگیرن، سعی میکنه راضیش کنه که با رقص خدایان، میتونه انرژی شوم قبر رو به اجساد خوک ها منتقل کنه و خیلی راحت قبر رو جابجا کنن ( که صاحب کار میخواست تابوت پدربزرگشون سوزنده بشه_به نظرم خانواده میترسیدن سابقه بد پدربزرگ که خائن به وطن بوده، لو بره_) بعد خارج کردن تابوت، به خاطر بارون ناگهانی، سانگ دوک توصیه میکنه که جسد تو روز بارونی سوزونده نشه که روح بتونه آروم بگیره و قرار شد جسد تو سردخونه بمونه از اونجایی که نیاز به مدرک و تایید فرمانداری داشتن سعی کردن با دادن پول به مسئول سردخونه، فقط یه شب تابوت اونجا بمونه که مسئول سردخونه به طمع اینکه تو تابوت با ابهتی که فقط خاندان سلطنتی میتونستن از اون مدل تابوت داشته باشن، چیز باارزشی پیدا کنه، تابوت رو باز میکنه که روح از بدن هواریم رد میشه و آزاد میشه از اونجایی که به خاطر بد بودن محل مقبره اش، روح انتقام جو شده بود میره پسرش تو آمریکا رو از بین میبره، تو بدن نوه اش (پارک جی یونگ ) هم داشته میرفته که هواریم مراسم برگزار میکنه تا روح رو برگردونه که روح میتونه از بدن واسط ( بونگ گیل) در بره و نوه اش رو گول بزنه و تسخیر کنه وقتی میخواست نوه اش رو هم بکشه یه چیزی میگه که ” روباه، کمر ببر رو برید” _اینو تو اسکریپتی که پیدا کرده بودم گفته بود استعاره ای از تقسیم کره به دو بخش شمالی و جنوبیه _ اینجا و بعد مردن جی یونگ و سوزوندن جسد، روح تبدیل به روح سرگردان میشه و بخش اول فیلم تموم میشه-

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    بخش دوم فیلم با داستان یکی از قبرکن ها شروع میشه که به سانگ دوک میگه یه مار رو تو قبر کشته و ازش میخواد نجاتش بده، سانگ دوک دوباره میره تو مقبره و متوجه میشه که اونجا یه تابوت دیگه هم دفن شده، به بقیه خبر میده و فکر میکنن تابوت به خاطر رانش زمین عمودی شده و میگن حتما اینم عضوی از خانواده پارک بوده که اینجا دفن شده بیاین در بیاریمش که تو همچین جای بدی نمونه، که هواریم موافق نبوده ولی تابوت رو که بیش از حد بزرگ بوده رو در میارن و میگن شب ببریمش تو معبد بزاریمش و صبح بسوزونیم از عمه اجازه میخوان بگیرن عمه میاد و درباره پدرش حرف میزنه که از کسایی بوده که زمان استعمار، به ژاپنی ها خدمت میکرده و تعجب میکنه چرا یه ژاپنی پدرشو که خادمشون بوده تو همچین جای بدی، دفن کرده و میگه اون یکی تابوت رو بسوزونین که شب هیولای داخل تابوت میتونه بیاد بیرون، راهب رو بکشه و به بونگ گیل صدمه بزنه و روحشو تسخیر کنه و از اونجایی که یه روح وابسته بوده( روحی که باید به انسان یا حیوان یا وسیله ای متصل باشه ) مجبور بوده به جایی که مامور نگهبانی از اونجا بوده( قبر شوم) برگرده
    بعد این صدمه دیدن بونگ گیل و اینکه این موجود روح وابسته بوده، حرف پارک جی یونگ موقع مرگ ذهن سانگ دوک رو مشغول میکنه که این یه طلسمه که ژاپنی ها گذاشتن که کشورمون دو تیکه بشه و جنگ بشه بین خود کره ایا، پس باید درش بیاریم، اینم متوجه میشه که اون گروه خون آهنین که همه فکر میکردن دزد مقبره هستن، سعی داشتن این طلسم شوم رو از بین ببرن ولی ژاپنی ها با دفن یه مقام عالیرتبه تو اونجا، باعث میشن محافظت بشه از مقبره و کسی نتونه بره و اون طلسم رو از بین ببره، تصمیم میگیره که اون طلسم رو از بین ببره که از هواریم و اقای کو هم کمک میخواد و چون میفهمن اون هیولا از نوشته های سوترایی (دعای بودایی) که روی بدن بونگ گیل بوده دوری کرده، پس همه رو صورتشون اون دعا رو مینویسن
    هواریم میگه این هیولا، محافظ اون طلسمه من میتونم نیم ساعت دورش کنم با مراسمی که میگیره این کارو میکنه و دو نفر دیگه سعی میکنن طلسم رو از بین ببرن
    اینجا میگن که این روح، به یه میخ آهنی وابسته ست و اگه اون میخ رو با خون اسب بشوریم و از بین ببریم این روح نابود میشه، که پیدا نمیکننش و هیولای محافظ (همون روح وابسته که روح یه ژنرال ژاپنی بود که خیلیا رو کشته بود و برای اینکه جاودانه بشه روش طلسم خونده بودن و شمشیر تو سرش کرده بودن و تبدیلش کرده بودن به روح محافظ طلسمشون) برمیگرده و سعی میکنه سانگ دوک رو بکشه
    این روح بونگ گیل رو تسخیر کرده بود و بونگ گیل تو اون لحظات، خادمش محسوب میشد(برای همین دیالوگهای مشابه تکرار میکرد) وقتی هواریم و آقای کو برای کمک میان اونا رو میگیره و لحظه ای که این دو نفر باهاش چشم در چشم میشن، میتونن سرگذشتش رو ببینن،اما حالا اون آدم توی تابوت کی بود؟ یه ژنرال از همون دوران جنگ بوده که وقتی کشته میشه شمن های ژاپنی مراسمی براش میگیرن که اگر مهر و موم از بین رفت به حالت جسم فعالیت کنه نه مسل بقیه روح و یه شمشیر از گردن وارد بدنش میکنن به عنوان عنصر آهن. و سرش رو به بدنش میدوزن و دفنش میکنن. اون ژنرال بعد از اینکه از مهر و موم اومد بیرون آتیش میگرفت برای همین بهش میگفتن آهنِ آتشین دیگه بعدش سانگ دوک با توجه به عناصر طبیعت می فهمه چیزی که دنبالش بوده میخ آهنی نبوده بلکه شمشیری بوده که تو بدن هیولا گذاشتن و روش طلسم آتش خوندن و این میشه فلز سوزان و طبق نتیجه گیری خودش چوب و آب عناصر متضاد فلز و آتش میشدن برای همین چوب (دسته کلنگ گروه خون آهنین ) رو با خون خودش خیس میکنه و میتونه با چوب خیس، فلز آتشین رو شکست بده و هیولا رو از بین ببره و خب بونگ گیل هم نجات پیدا میکنه .البته باید دقت داشته باشیم که این فیلم کاملا بر مبنای اعتقادات بودایی ساخته شده .

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    نقش روح ژاپنی که تو سریاله و قد خیلی بلندی داره و چهره ش، بازیگر کیم مین جو که قبلا تو سریال سریال کره ای این عشق بود ؟ 우리가 사랑했을까 عکسشو گذاشته بودم ، بود . نوشته بود که 5 ساعت گریم میشده برای این نقش . خیلی باحال بود اصلا فکرشو نمیکردم همچین بازیگری برای این نقش اومده باشه . اون قد بلندش  هم یه نفر دیگه بوده . 

    فیلم کره ای نبش قبر Exhuma 2024

    الان دارم یه سریال چینی برای تنوع می بینم که اسمش هست در بهار عاشق می شویم Will Love In Spring ؛

    سریال چینی در بهار عاشق می شویم

    این سریالو تو اینستا چندتا تیکه شو دیدم و متوجه شدم اون بازیگر چینی که ازش خوشم میاد " دختر این سری 😄" توش بازی کرده به خاطر همین تصمیم گرفتم ببینمش . تا اینجای داستان خیلی سرراسته و اخرشم خب کاملا معلومه . ولی باحاله . 

    سریال چینی در بهار عاشق می شویم

    " لباس دختره قشنگه . خیلی خوشم اومد . 😁"

    داستانش راجبه ژوانگ جیه که وقتی دبیرستانی بوده با باباش تصادف میکنن و یکی از پاهاشو از زانو به پایین قطع میکنن . اون بعد از دبیرستان میره شانگهای همونجا کنکور و درس و کارم داره همونجا میکنه و دختر مستقل و موفقیه . 

    پسر داستان ، همکلاسی دبیرستان ژوانگ جیه بوده که تو دبیرستان خیلی درونگرا و دوستی نداشته و گاهی بزن بزن هم میکرده . یه سری تو این دعواها دوستش توسط کس دیگه ای کشته میشه و اون خودشو مقصر میدونه ، از اون موقع که میره تشییع جنازه ی دوستش ، به کار مرده شوری ، علاقه پیدا میکنه و بهترین مرده شور شانگهای شناخته میشه و الانم چون مادربزرگش تنهاس برگشته شهر خودشون . 

    این دوتا قبلا تو دبیرستان یه چشم خیلی ریزی بهم داشتن . و یه ارتباط عجیبی بینشون شکل گرفته . از اینا که دوس دارن باهم دوست بشن ولی غرور و درونگرایی و خودکم بینی بهشون اجازه نمیده . اونجوری منظور . 

    حالا بعد 10 سال ژوانگ جیه برمیگرده شهرشون برای مرخصی ، و تو قطار تو یه نگاه پسررو میشناسه . اسم پسره یادم رفت 😁 ژوانگ جیه کاملا متفاوت شده شخصیتش و از اون درونگرایی در اومده . اون میگه به خاطر معلولیتش باید سرزنده و شلوغ و پرحرف و اجتماعی تر باشه تا کسی به معلولیتش توجه نکنه . منم نظرم همینه . 

    مادربزرگ پسره هم دنبال زن برای نوه شه و از ژوانگ جیه خوشش اومده . حالا پسره هی داره چسی میاد ولی بالاخره باهم دوست میشن . ولی نه از اون دوستیها معمولی .مشکلی که وجود داره اینکه دختره تو شانگهای زندگی میکنه و نمیخاد برگرده شهرشون و پسره تو اون شهره زندگی میکنه و رابطه شون نشدنیه . حالا اینجا اومدن یه داستان انداختن وسط که دختره مجبور شه برگرده شهرشون که اینا بالاخره یجوری باید باهم رفت وامد کنن دیگه . 😁 حالا باید دید قرار بینشون چی پیش بیاد . هروقت تموم کردم یه پست جداگونه ازش می ذارم . 

    ادامه ی این پست رو اینجا بخونین :  سریال چینی در بهار عاشق خواهیم شد There Is a Lover in My Hometown

    امروز تا همینجا . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • چهارشنبه ۱۹ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی 변우석 선재업고튀어

    این سریال کره ای سونجه رو بردار و بدو ، یا دونده ی دوست داشتنی ، رو فقط به خاطر بازیگر نقش سون جه دارم نگاه میکنم . اب خالصه . دختره خیلی حرصمو در میاره اصلا انگار مخاطب رو اسکل فرض میکنن . خب تو اینو دوس داری مث ادم حرف بزن بگو دوس داری هی کیگه کیگه ...کوفت کیگه ...حرفتو سریع چکشی بزن ، انگار امروز و دیروزه که پسررو می شناسه . بعد هی عقب جلو میشه زمانش ، دختره یهو میاد اینده  سرنوشت تغییر میکنه بعد این هیچی از اینکه چیکاره اس و کجاست و غیره نداره مث کسخلا می مونه رفتار و حرف زدنش . داره راه میره می خوره به یکی هرکی اصلا ، انگار کوره یا قدرت تشخیص وضعیت نداره ، همینجور راهشو میکشه میره . خب با تلفنم حرف بزن کور که نمیشی موقع تلفن حرف زدن برمیگردی ببینی پشتت چی شد یا نه ؟! به جای اینکه فلجش کنن باید کورش میکردن و لال . رسما ادمو خسته میکنه این گیج بازیش . بعد پاشده رفته خونه ی پسره بهش میگه امشب میخام اینجا بمونم ، الکی ادای تنگارو در میاره ، خب مث ادم بگو قضیه چیه یه حرفی چیزی یه بهونه ای ، اداهای مسخره ... ینی اگه بیون وو سوک توش نبود و برای اولین بار نقش یک نگرفته بود و انقد معروف نشده بود به خاطر این سریال عمرا بقیه شو نگا میکردم . 

    سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

    حالا سریال ملکه ی اشک ها ، یهو همشون گدا میشن ، میرن خونه ی داماده که ادم حسابش نمیکردن ؛تو دهات ، مگه دختره تو دهات ساختمون نداشت ؟ میرفتن اونجا چرا رفتن خونه ی خانواده ی داماد ، بعدشم اونه که گنداشونو درست میکنه و پولاشونو برمیگردونه . اصلا اب خالص . بعد ریتش از 🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀 بیشتر شده . چرا ؟ فقط به خاطر ویژوال کیم سوهیون و اون دختره . 

    سریال کره ای سونگ جه رو بردار و بدو 변우석 선재업고튀어

    سریالا واقعا ابن . اون ابی که مدنظر من هست نیست . 🤣  مثلا سریال 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟 یا  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 هم اب بودن ولی یه داستان سرراست دارن کاراکتراش کارای غیرمنطقی کسخلی انجام نمیدن . 

    موندم چی ببینم . 🤕🙄

  • نظرات [ ۲ ]
    • يكشنبه ۱۶ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای شکوفایی جوانی

    سریالی به ابی و مزخرفی این سریال ندیده بودم . بازیگر دخترشم انقد مزخرف بود که حد نداشت . هیونگ شیک فوق العاده اویزون و سست عنصر بود اینجا . یک اثر دریای بی اندازه . 

    درمورد یه دختریه که روز قبل از ازدواجش خانواده ش کشته میشن با سم و شواهدسازی میکنن که این و معشوقه ش خانواده شو کشته و فرار کردن . نامزد دختره پسر وزیره  و انقد پسر خوبیه که حد نداره . از بچگی این ایکبیری رو دیده و عاشقشه . هیونگ شیک هم ولیعهده و دارن براش پاپوش درست میکنن که نفرین روح ها گرفتتش و این بی لیاقت و فلان باید عزل شه .

    دختره پامیشه خودشو مث خواجه ها میکنه میره پیش هیونگ شیک که ولیعهده میگه اینجوری اونجوری من باید بی گناهیمو ثابت و قاتل خانواده مو پیدا کنم . چجوری اینجوری که این دختره خیلی باهوشو و دانا و عقل کله چوسانه و عقل هیچ ادم و جنی 😁به اندازه این دختر دهاتیه نیست و تمام پرونده های چوسان رو این ؛به اسم برادرش حل میکرده . چون زن نمیتونه این کارارو بکنه تو چوسان .

    حالام میاد پیش ولیعهد؛ چون باباش گفته ، ولیعهد به باباش نوشته که پسرت که باهوش هست رو بفرس پیش من کمک دست من باشه ، نگو این دختره عقل کل بوده . از این طرفم دختترو میخاد شوهر بده . خب اسکلی ؟ یهو دخترتو بده به ولیعهد دیگه چرا میخای به یکی دیگه شوهرش بدی ؟! اصلا همچین چیزی معنی میده ؟ تو میدونی دخترت عقل کله و برای صلاح مملکت نیازه که یه عقل کل پیش ولیعهد و امپراطور بعدی باشه چه کسی بهتر از زن براش ، پس بهتر نی جای اینکه به کس دیگه ای شوهرش بدی ، بندازیش به ولیعهد ؟ اصلا عقل که داشته باشی همینکارو میکنی .

    من نمی فهمم ینی چی که تازگی سریال می سازن دختره نامزد و شوهر داره یا حداقل اسم روشه و بعد میره واسه خودش یه شوهر و عشق دیگه پیدا میکنه اونم تو چوسان ..وواقعا خجالت اوره . این یجور زنا نی ؟ بالاخره اسمش شوهره دیگه . بعد دختره ی پتیاره هم بعد اینکه فرار میکنه جای اینکه پیش شوهرش برگرده میره پیش ولیعهد صاف ...بعدشم عاشق اون میشه . 

    شوهرش ندیده و نشناخته عاشقش بود و بهش اعتماد کامل داشت بعد دختره انقد به پسره اعتماد و احساس نداشت که بره پیشش یا بهش نامه بده حداقل ، میدید پسره جلوروش داره پرپر میزنه یه کلام نمیگفت من همونم دیگه تورو نمیخام برو دنبال زندگیت ،بی احساس سرد مث یه تیکه چوب . 

    الکی تو لباس خواجه به بهونه ی پیدا کردن این پرونده اون پرونده چسبیده بود در کون ولیعهد ، مرغم بندازی کنار یه مرد خوشتیپ و مهربون معلومه عاشقش میشه دیگه . 

    داستان اصلی رو  انقد کشش دادن که حد نداره . خستم کرد اصلا . داشتم به زور نگا میکردم گفتم ببینم چیه پشت قضیه قتل ها اونم چیز خاصی نبود . اصلا تکان دهنده و احساسی نبود .فقط چسبیده بودن به لاو ترکوندن ولیعهد سست عنصر و دختره ی چسی .

     

    زمان پادشاهی اشم تابلو بود پادشاه سریال 🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 بود . الکی اسمای دیگه گذاشته بودن . 

     هیچ خوشم نیومد . سریال کره ای هفت فراری صدبرابر بهتر از اینه .  


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀 سریال کره ای قمارباز 🍀 سریال کره ای معجزه با بازی پسرای SF9 🍀 سریال کره ای روز خوبی برای سگ بودن  🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۱۵ ارديبهشت ۰۳

    سریال کره ای مخفی hide

    سریال کره ای مخفی hide ، این سریال رو از روی یه سریال امریکایی که از bbc پخش میشده به اسم keeping faith ساختن . 

    درمورد یه زن و شوهر وکیله که شوهره داره دفتروکالت بزرگ و اسم و رسم داری که درواقع ماله باباش هست رو میگردونه . باباش یه بنیاد خیریه هم به همین نام داره . اینا تو یه شهر کوچیک زندگی میکنن . 

    زنه سالها پیش که باباش مرده زیر نظر همین بنیاد  و خانواده ی شوهره بزرگ شده و اینجوری موفق شده . با همون پسره هم ازدواج کرده . یه دختر 7.8 ساله هم دارن . 

    یه روز شوهره ناپدید میشه و چندروز بعدم یه ماشین با جسد سوخته تو پرتگاه پیدا میکنن ، که گویا ماله شوهره س ، میگن خودکشی کرده . مامانه پسره بدون کالبد شکافی براساس انگشتر و ساعت میگه این پسرمه کالبد شکافی نیازی نی . درحالیکه زنه میگه شوهرم ادمی نبود که خودشو بکشه و مشکوک و اینا . 

    بعد از مرگ شوهره همه چیز بهم میریزه و زنه متوجه رازهای خانواده شوهره و کارهایی که شوهره کرده میشه .

    یه شرکت کله گنده ای که بساز بفروشه وجود داره و شوهره که اسمش چا سونگ جه اس ، وکیل این شرکت بوده . و کارای خلاف میکرده و اینا . شوهره درواقع نمرده . زنده س . چون دیگه نمیخاسته کارای خلاف اون شرکت رو بکنه خودشو به مردن میزنه ، اینجوری که یه مردی بوده همسن و تقریبا هم قیافه ی خودش ، دائم الخمار بوده ، اونو با همکاری مامانش میکشه و بعدم مدارک شناسایی اون رو به اسم خودش میزنه . الانم داره تو خونه خرابه ی همون یارو زندگی میکنه . 

    حالا یه پسری هم هست یه مدت زندان بوده و با اون یارو که کشته شده و با چا سونگ جه اشناییت داشته ، اون یارو مقتول رو به عنوان برادر بزرگش می دونه و گزارش ناپدید شدنشو داده و داره دنبالش میگرده . سیریشیه که لنگه نداره و تهشم اونه پیدا میکنه که چا سونگ جه زنده س و داره با مدارک اون هیونگش که مرده ؛زندگی میگذرونه . 

    میاد به زنه میگه که شوهرت زنده س و تو شوهرتو نمیشناسی و فلان ، خلاصه زنه  متوجه زنده بودن شوهره میشه و خر تو خری میشه و اینا و تهش شوهره میگه که میخاد با این اسم زندگی کنه حالا به دلایلی . 

    قضیه اینه که ، تو همسایگی اینا یه زن جوون هست که از یه پیرمرد نگه داری میکنه ، این زنه با این چاسونگ جه ریخته روهم و میخان پولایی که از فروش این زمینا که برای بساز بفروشی بوده رو بالا بکشن . یه حساب درست کردن به اسم قلابی مرده و اسم زنه . که برن سوییس و عشق و حال کنن . 

    زنه چا سونگ جه ،اول نمیدونه که قضیه چیه بعدها که متوجه میشه و بعدشم خیانت شوهره رو می بینه کلا هرچی بینشون بودش تموم میشه .

    زنه خیلی از این عدالت طلبا و علیه سلاماس که بدجور رو عصابم بود . به قیمت خراب کردن زندگی خودشو و خانواده ی شوهره هرکاری کرد به اسم عدالت انقد همه چیو هم زد هم زد رید به همه چی تا خیالش راحت شد . حتی خودشم که قدیم جرمی انجام داده بود رو به دادگاه کشوند . اصلا ازش خوشم نیومد . از این کاراکترایی که فک میکنن خودشون یه تنه  باید مبارز عدالت باشن و پرهیزکار تمام متنفرم . خیلی حق به جانب بود . 

    حالا همه ی اینا هیچی این پسره که تو سریال بود خیلی نخود اش بود ، الکی اومده بود به این زنه هی کمک میکرد و مواظبش بود و اینا . خیلی مسخره بود . 

     اخرشم خیلی اب تو اب کردن و شوهره بدبخت رو افلیج کردن تو سوییس . اصلا از اخرش راضی نبودم .راستش اصلا کاراکتر پردازی شوهره خوب نبود . دلایلش برای خیانت و بعدشم کشتن اون یارو و دزدیدن اسمش خیلی غیرمنطقی بود ینی همه ی این کارارو فقط به خاطر پول انجام داده بود ؟ 

    اوایل سریال جذابی بود ولی این کاراکتر زنه دیگه شورشو در اورده بود . شوهره عوضی بودا ولی خب مجبور شده بود این کارارو کنه ، از طرفی ،من چون اوپام بود دوسش داشتم .  اگه زنه لوش نمیداد میتونست با همون اسم قلابی بره خارج  و کلی پولدار شه و همونجاام به راحتی زندگی کنه . حیف شد . من حاضر بودم مرده می اومد کره می افتاد زندان ولی تو خارج اونجوری نمیشد . زنه حتی یک بارم سراغ شوهررو نگرفت . انگار نه اینگار اینا یه مدت باهم بودن و بچه داشتنو . خیلی بی محبت بود . البته وقتی با باباش اونکارو میکنه با شوهر قرار چیکار کنه . یه زنه خودخواه و خودرای بود . همینجوری بود که مرده وقتی قرار بود اینکارارو شروع کنه به جای اینکه به این بگه به مامانش گفته بود . بس که نفهم بود . 

    از قسمت 8 به بعد تقریبا سریال فقط رو مظلوم نمایی و پاک بودن و عدالت طلب بودن زنه زوم میکنه و دلایل منطقی برای کار شوهره نمیاره . کار خلاف زنه رو هم به عنوان جرم اصلا بولدش نمیکنه . و فقط سعی داشت بگه زنه خیلی قهرمانه و برای بچه ش و برقراری عدالت هرکاری کرد . 

    خلاصه که سریال خوبی بود ولی من اخرشو دوس نداشتم . 

    کلا لی بو یونگ همیشه کاراکترای خودرای و سردی رو داره تو سریالا . من درکل ازش خوشم نمیاد . 

    سریالو به خاطر اجوشی جذابه که تو سریال  کره ای رشته های حقیقت یا رهبر ارکستر  بود نگاه کردم . اینجا نقش منفی بود خوشم اومد . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚سریال ژاپنی کاش صد ها بار بهت گفته بودم 💚سریال کره ای رودخانه ای که ماه در ان طلوع کرد 💚سریال کره ای زنی که هنوزم دلش میخاد ازدواج کنه 💚سریال های کره ای که تا امروز دیدم 💚سریال کره ای هتلدار و سریال کره ای کشور من و سریال کره ای تونل 💚 سریال کره ای افتخار  💚سریال انتخاب همسر برای امپراطور 💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • چهارشنبه ۱۲ ارديبهشت ۰۳
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |