قالب

سریال کره ای :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای» ثبت شده است

سریال کره ای کیمیاگر روح فصل دو

قدرت بازیگری مث جونگ سومین رو توی فصل یک سریال کیمیاگر روح ، اوایل پخش نادیده گرفته بودم ولی خیلی زود فهمیدم اشتباه میکردم .

جونگ سومین هستن ایشون در نقش مودوک
جونگ سومین هستن ایشون در نقش مودوک

با اینحال توی فصل دو ایمان اوردم قدرت بازیگری و توانایی جونگ سومین بود که تونسته بود همزمان هم ناکسو باشه هم جین بویون با نام مودوک . ناکسو یا جین بویون بدون جونگ سومین بدون کالبد بود . شاید از لحاظ صدا دوبازیگر شبیه هم بودن ولی صلابت و کاریزمایی که جونگ سومین داشت بازیگر جدید نتونست درش بیاره . بالاخره جونگ سومین سونبه س و بازیگر جدید یه تازه کار که معلوم نی چجوری نقش یک گرفته .

کیمیاگر روح
کیمیاگر روح

حتی خود بازیگر جانگ اوک هم بعد بازی تو نقشای فرعی زیادی تونسته اینجا نقش یک بگیره و نشون بده که لیاقت و توانایی بازی تو نقش یک را داره . فصل دو یک عالم اب داشت . اصلا گفتنی نیستن . قسمت نه و ده فوق العاده دریا بود . داشت غرق میشد سریال که تموم شد . 😅🤦🏼‍♀️😒 قسمت یک و دو فصل دو قابل قبول بود ولی انتظار نداشتم به سمت اب بره . احساساتی که جانگ اوک تو دوقسمت اول داشت فوق العاده قشنگ بودن تصور کنین عشقش اومده یهویی کشتنش و اون نمیدونه دلیلش چیه بعد گفتن عشقت وحشی و بعد سنگ شده و مرده بدون اینکه جسدش رو ببینه این واقعیت که مودوک مرده رو باور نکرده و هنوز براش عذاداری نکرده و به شدت ناراحت و ناامیده و بی انگیزه اس و میخاد بمیره .

کیمیاگر روح
کیمیاگر روح

بعد قسمت نه می فهمه اونی که عشقش بوده با قیافه جدید رو به روش بوده ، باید چه ری اکشنی داشته باشه؟! باید خوشال و ناراحتی توامان داشته باشه که چطور عشقشو جلوی چشمش نشناخته و بدوه بره بگه سانسنیم “استاد” و بغلش کنه و گریه و اینا که چرا منو کشتی چی شد اینجوری شد یا هر دیالوگ دیگه ای . ولی عوضش چیکار میکنه؟! مث بت وایمیسه جلوی عشقشو میگه برای ابد دوتامون بمونیم تو این جنگل ارواح یا بریم !؟ بیا خودمونو به اون راه بزنیم که تو همون عشق منی که سه سال برات عذادار بودم و فلان . اخه چرا!؟ بعد با اون بازی افتضاح . فک کنین جانگ اوک با اون کاراکتر عجول و طفلکیی که داشت چطوری میتون اینجوری بگه!؟ افتضاح ینی ریدن توی کاراکتر . انقد فصل دو بد بود با خودم گفتم بهتر جونگ سومین نبود . چرا باید تو یه اثر بی ارزش باشه همین که باعث شد تو فصل یک باشه و فصل یک را عالی کنه کافی بود . اب دیگه ی سریال باعث زندگی و خانواده ی ناکسو جینمو بود بعد ناکسو انقد راحت میکشتش . افتضاح . بعد باز زنده میکننش بعد قسمت نه نشون میدن پارک جین و کیم دوجو مردن تابوت هست همه گریان بعد قسمت ده اصلا خبری از تابوت نی . و همه زنده ان . وای ولیعهد که زوری پادشاهش کردن اصلا یه کاراکتر اضافی . ینی همه ی صحنه های ولیعهد اضافی بود . الکی که لاکپشت انداخته بودن تو سریال که یک ساعت اپیزود جمع شه بس که داستانی نداشتن بگن . ینی داشتن میشد بشه ولی نکردن. موضوع جدید پرنده اتشین مسخره که برای جذابتر شدن اصلا جذاب نبود و اب خالص بود همچین پرنده ای که میگن دنیا رو نابود میکنه زرتی با یه تیر کشته میشه . وای کاراکتر اضافی جین بویون و اون دختره ی کور فوق العاده عصاب خورد کن و اضافی . حالم از اون دختره کاراکتره که هی می اومد امر و نهی میکرد و ادای باعقل و درایتا رو در می اورد بهم میخورد از فصل یک حتی . نکبت سو استفاده گر .با چی تونستن مخاطب جمع کنن !؟ با کیس های عمیق بین جانگ اوک و بازیگر شیربرنج جدید . 🤦🏼‍♀️😩

فصل یک عالی بود واقعا داشتم فک میکردم میتونه جای گابلین رو بگیره ولی طمع و کاستی های نویسنده ها باعث شد ریده شه توی سریال . میذارم فصل یک با قشنگی هاش برام بمونه خاطره با اون او اسی تی زیبای فراموش نشدنیش . هنوزم هیچی نتونسته جای گابلین رو بگیره .

کیمیاگر روح
کیمیاگر روح

 پست بعدی کیمیاگر روح فصل دو : 💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚


 

🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

 

🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    قسمت 7 و 8 سریال کره ای این رابطه مقاومت ناپذیر

    شت .... چرا این سریال این رابطه  مقاومت ناپذیر ،  اینجوری یهو دارک شدش ...بذارین  من ادبو میذارم کنار : از اولم از قیافه ی پتیاره ی دوست دختر شین یو معلوم بود چه عفریته ایه ...پشت سر داره با صد نفر می لاسه ، بعد حالا میخاد با یه پسر افتاب مهتاب ندیده ازدواج کنه ایکبیری مارمولک ... اینکه قضیه بین شین یو و هونگ جو ساید خیانتی داره زشت هست ولی شین یهو قبل اینکه دلش برای هونگ جو بلرزه داشت با دختره سرد رفتار میکرد و میگفت که بیا ازدواج نکنیم و اینا ...دختره خودشو چسبونده ... معلوم نی دنبال چیه ...خوبه خودشون پول و پله دارن ...با اون قیافه ی سلیطه ش ...این هونگ جو هم راستش حرصمو د راورد مث ماست وایساد اون سلیطه به خاطر هیچ پوچ بهش سیلی بزنه ...خب توام یکی بزن دست نداری یا چلاغی ؟! شیربرنج بازی این کاراکترا حرص منو در میاره ...میخای مث ادم بگو میخام ولی اول تکلیفتو با اون سلیطه روشن کن بعد ... زودم خود سلیطه رفت تو اداره رو کرد که دوس دختر شین یو عه که همه دندون طمعو بکشن ...واه واه ... تشت رسواییش ایشالا می افته زمین ...دلم خنک میشه ... 

    کاش زودتر میرفت تو قسمت تاریخی ش می فهمیدیم چی به چی شده ...این دوقسمت تغییر کاراکتر شین یهو از کیوت به عاشق دل شکسته خیلی خوب بود و یهویی بود ... مخصوصا موهاشو اونجوری میزنه جلو و نگاهاش اونجوری به قول خودش اونجوری نگاه نکن 설레게 하니 ... رو وون چجوری انقد خوش قیافه س خییییییییییییییییییییییلی دیگه پرفکته اخه چرا یه مرد باید انقد پرفکت باشه قیافه استایل قد طرز نگاه بعد اخلاق شخصیت واو واقعا حیف نی این فقط برای یه نفر باشه ؟! 😁💚 

    وای واقعا چجوری تا قسمت بعد صب کنم اونم هفته بعد چهارشنبه ... تازه جای مهمیم تموم شده اصلا چرا تنهایی رفت اونجا پیش یارو روانیه ..من فک کردم رفته به اون پسره " اسمش یادم رفت " بگه که بیا باهم بریم یه جا ... ولی خب لازم بود بالاخره یه جا بیهوش شه که زندگی گذشته ش یادش بیاد دیگه ... اگه اینطوری شه مث سریال " از همین الان وقت نمایشه " پارک هه جین میشه ...اونم یه مدت بیهوش شد بعد تو بیهوشی زندگی گذشته ش یادش اومد ...امیدوارم این قضیه دوس دختر سلیطه شو زودتر جمع کنن حالم ازش بهم میخوره ... 

    تورو خدا ببینین چی ساختن ...ادم فک میکنه ترنی چیزیه ، پله س ...یه پله ی ساده ی نورانی ...

    🍂 او اس تی سریال این رابطه مقاومت ناپذیره  به نام  I'll Hold You Tight  🎈که خیلی قشنگه ، کاش رو وونم برای سریال یه اهنگ بخونه  . " اهنگ تو گوگل درایو و فیلتر هم نیست میتونین هم بشنوین هم دانلود کنین " 

    مرتبط با این سریال  : 
     

     

     

    حالا که فهمیدم درایو فیلتر نی ، قبلا فک میکردم فیلتره اخه 🤦‍♀️🙄 بای دیفالت 😁 میتونم اینجا برای هر سریال او اس تی که از همه قشنگتر بود به نظرم رو شیر کنم . 💚 

     


    🍂🌨   ‌ بیشه زاری غرق در شکوفه در یک نگاه    🍂🌨

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ

    سریال کره ای  " دوباره او هه یونگ " یا یک خانوم اوه دیگر :

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ
    오해영 خانوم او هه یونگ هستن

    سریال راجبه او هه یونگه که اسم رایجیه و تو مدرسه یه همکلاسی داره که اونم اسمش او هه یونگ دقیقا با همون حروف ، 오해영 این شکلی .

    توی مدرسه همیشه این دوتارو باهم مقایسه میکنن چون اون خوشگل و لفظ قلمی حرف میزنه و طرفدار یه عالمه داره ولی این یکی معمولیه و قیافشم معمولیه . خلاصه سالها گذشته و میخاد ازدواج کنه .

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ
    او هه یونگی که میخاد ازدواج کنه به سلامتی

    روز قبل از ازدواج نامزده بهش میگه دیگه نمیخام ازدواج کنم از غذا خوردن تو خوشم نمیاد " مردک بیشعور " اینم برای اینکه ضایع نشه جلوی دیگران که مرده نخاستتش میاد میگه من نمیخام ازدواج کنم خلاصه همه جا براش حرف درست میکنن و اینا . اتفاقی با پارک دو کیونگ هندسام و همه چی تموم و اصلا کلمه در وصفش نیست اشنا میشه که اتفاقا دوکیونگ رو هم روز عروسی ،عروس قال گذاشته معلوم نی چرا . خلاصه اینا چون همدردن برای هم تسلی میشن غیرمستقیم و این بین دختره عاشق دوکیونگ میشه ،ولی این اقای دوکیونگ جذاب سکشی رازی داره که دختره اگه بفهمه ممکنه ترکش کنه ،برای همین برای پذیرش عشق دختره هی مقاومت میکنه .

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ
    پارک دو کیونگ جذاب نفسگیر

    راز اینه ،اسم نامزد قبلی اقای دوکیونگ او هه یونگ بوده ، اتفاقی متوجه میشه که اون داره با یه پسری که کار و بارش گرفته ازدواج میکنه ، از طرفی با کسی که داره رو شرکت پسره سرمایه گذاری میکنه یه اشناییتی داره ، میخاد که انتقام بگیره برای همین میره به اون اشناهه میگه رو شرکت این پسره سرمایه گذاری نکن ، اونم قبول میکنه و اینجوری میشه که چون اشناهه کله گنده بود و سرمایه شو میکشه بیرون بقیه سرمایه گذارا هم همچنین و بعد طرف ورشکسته میشه و میخاد بیفته زندان . حالا طرف قرار با کی ازدواج کنه ؟ بعله با او هه یونگ مورد بحث ما نه با نامزد قبلیه اقای دوکیونگ جذاب .

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ

    اقای دوکیونگ جذاب فکر اینجاشو نکرده که کره به اون گندگی با یه عالم اسم و فامیل مشابه ، ممکنه که اینم تشابهه اسمی باشه و برای همین غیرمستقیم زندگی دونوگل رو خراب کرد . حالا از این ور او هه یونگ موردبحث را دیده و کم کم ازش خوشش میاد ولی هی مقاومت میکنه ،دوستش میگه نمیشه که اون یکی هم او هه یونگ بوده این یکیم او هه یونگ باشه . ولی اخه چه ربطی داره اسما یکین شخصیتا که یکی نیستن ! خلاصه هی مقاومت اخرسر عشق راهشو پیدا میکنه و به خوشی و خرمی و شادی باهم ازدواجم میکنن .

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ
    وقتی مقاومت شکست میخوره 🤪🥰

    پیام سریال این بود که گرچه ممکنه دونفر هم اسم باشن ولی شخصیت و توانایی های متفاوتی دارن و مقایسه عمل زشت و ناپسندیه . چه برای کسایی که اسماشون مشابه چه کلا هرکسی را با دیگری مقایسه کردن . چون این مقایسه شونده را شخصیتش را خورد میکنه . تو این سریال که به شکل خیلی لج در اری این کارو انجام میدادن مخصوصا تو محل کار خیلی مسخره بود و بی مورد منم بودم عصابم بهم میریخت . ولی خب معلوم شد که گرچه او هه یونگ خوشگل را هی می کوبیدن تو سر او هه یونگ موردنظر ما اونم ضعفایی زیادی داشته که خوشگلیش اونارو پوشش میداده . البته شخصیتشم یجوری بود که خود به خود دیگرانو به خودش جذب میکرد و دیگران بهش احترام میذاشتن ولی او هه یونگ اصلی ما ، یخورده گیج بود و به قول خودش ادم اسونی بود و همه چیش رو بود حتی عشق ورزیدنشم خیلی رو و خیلی زیاد بود و کلا یجوری بود که دیگران زیاد جدی نمیگرفتنش و یجورایی باعث میشد دیگران اجازه اینو به خودشون بدن که بهش بی احترامی کنن .مثلا هیچکس جرات نمیکرد به او هه یونگ خوشگله چیزی بگه یا مقایسه ش کنن با او هه یونگ اصلی ، ولی دم به دیقه خوشگلرو میکوبیدن تو سر این بدبخت . خلاصه این براش عقده شده بود بعد فک کن می فهمید که عروسیشم به خاطر اون بهم خورده دیگه دیوونه شد کاملا .

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ
    وقتی می فهمه که عروسیش به خاطر سوتفاهم بین اسامی بهم خورده

    سریال قشنگی بود خیلی خنده دار بود و باحال بود ،یه سری اب هاییم داشت که من میزدم جلو ، به عنوان مثال 18 قسمت کلا براش زیادی بود و میتونستن تو 16 تا جمعش کنن ، از طرفی این اینده بینی دوکیونگ جذاب هم زیاد اثر خاصی تو سریال و روندش نداشت نمیدونم چرا الکی یه تصادفم چپوندن تو سریال وقتی قرار بود دست اخر بهم برسوننشون چه کاری بود . برای یه بار و کلی خندیدن و حال کردن سریال خوبی بود . اریک " دوکیونگ" فوق العاده جذاب بود . تو سریال "شوهر دوم " اینقدرا باحال نبود . 😄 خدا حفظش کنه .

    سریال کره ای یک خانوم اوه دیگر یا دوباره اوه هه یونگ
    وقتی عشق را پذیرفته


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚  سریال کره ای بی خانمان  💚  سریال ایرانی برف بی صدا می بارد 💚  فیلم سینمایی موقعیت مهدی  💚 سریال ژاپنی روزها 💚 سریال کره ای ایدل مقدس 💚 فیلم سینمایی غریب 💚سریال کره ای رویارویی یا دوست پسر 💚سریال کره ای وکیل طلاق 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۴ شهریور ۰۲

    سریال کره ای تناسخ در خانواده ی ثروتمند

    های من اومدم با یه سریال باحال :

    کوچکترین پسر خانواده ی ثروتمند
    کوچکترین پسر خانواده ی ثروتمند

    " تناسخ در خانواده ثروتمند " یا " کوچکترین پسر خانواده ی ثروتمند "

    مدتتهای خیلی مدیدی بود که از شبکه ی جی تی بی سی سریال ندیده بودم ، اکثرا سریالاش تم خیانتیه و حرص در بیار ، برای این سریال از زمان پخشش تا زمانیکه که چندروز پیش شروع به دیدنش کردم همش دودل بودم ، هم سونگ جونگ کی رو دوس دارم تو سریالا هم دوس ندارم ، 🙄😁از طرفی تایتل سریال برام جذاب نبود ، از اون گذشته یکی از بازیگرای زنشو اصلا دوس نداشتم ، خلاصه ... مقاومت را گذاشتم کنار و شروع کردم به دیدنش ، اولاش یخورده گنگ بود ولی همراه که میشی با روند سریال دیگه نمیتونی ولش کنی . و خود به خود ازش سر در میاری . همونجور که میدونین من همراه اسپویل از سریال صحبت میکنم . پس بریم که داشته باشیم اصلا قضیه چی بود .

    تناسخ در خانواده ی ثروتمند
    تناسخ در خانواده ی ثروتمند

    داستان سریال راجبه کارمند یه کمپانی بزرگه که هرچی رییس هاش میگن گوش میکنه بی چون چرا ،اسمش هست یون هیون وو "سونگ جونگ کی " ، هیون وو کارمندیه که با دیپلم توی شرکت استخدام شده و پله های ترقی را با بله چشم گفتن های بی چون چرا ، طی کرده و الان مدیر یه بخشیه ، یه روز یه سند مخفی توی شرکت پیدا میکنه که برای سالها پیشه ، سند نشون دهنده اختلاس هنگفت کمپانی به نام یه شرکت کاغذیه ، هیون وو میره اینو نشون بالا دستیش میده ولی بالادستی اونو نابود میکنه و میگه به تو مربوط نی و اینا ،"این بالا دستی خیلی حروم زاده بود " همون شب رییس کمپانی را تو لابی میبینه رییس ازش تعریف میکنه اینم جوگیر میشه و میاد حالا عکسایی که از سند گرفته بوده رو نشون رییس میده ،رییسم میگه تو از الان مدیر مالی هستی ، بدو برو اونجایی که این پولا هست و برشون دار بیار اینم از اونجا که بی چون و چرا کارارو میکنه میدوه میره ترکیه تا پولارو بیاره ، ولی تو ترکیه میکشنش ، وقتی بیدار میشه میفهمه تو بدن یه پسر بچه تناسخ کرده ، پسره کیه ؟ کوچکترین نوه ی خانواده ی جین که بنیانگذار کمپانیی بود که توش کار میکرد ، اون الان اسمش " جین دوجون " هه .

    یون هیون وو
    یون هیون وو
    جین دو جون
    جین دو جون

    هیون وو وقتی تو کمپانی کار میکرد خییلی پرتلاش بود و راجبه هرچیزی که نیاز شرکت بود مطالعه داشت از طرفی تمام فک فامیلای رییس کمپانی رو میشناخت ، هرچقد فک میکرد یادش نمی اومد جین دوجون قبلا چکاره بوده تو شرکت ، بعدها یادش میاد که دوجون تو جوانی مرده برای همین هیچوقت ازش هیچی نه خونده نه دیده و شنیده . درواقع زندگی دوجون واقعی تو هاله ای ابهام قرار داشت .

    جین دو جون و درخت روابط فامیلی روسای کمپانی که توش زده جین دوجون مرده .
    جین دو جون و درخت روابط فامیلی روسای کمپانی که توش زده جین دوجون مرده .

    اون نمیدونه چرا تو بدن این پسر به دنیا اومده ولی سرنوشت را میپذیره و میگه حالا که این فرصت بهش داده شد بود باید به درستی ازش استفاده کرد اون باید میفهمید کی کشتتش و انتقام میگرفت ، به لطف دانش و اگاهی که تو زندگی قبلی داشت تو این زندگی به نحو احسن ازشون استفاده میکنه و با اینکه خانواده ش با خانواده ی پدربزرگ ینی بنیانگذار کمپانی تو قطع رابطه هستن ، میتونه خودشو تو دل پدربزرگ جا کنه و دوخانواده را اشتی بده و به لطف راهنمایی های مناسب با سنش " حدود ده دوازده ساله بود مثلا ، جایزه ی درخوری هم دریافت کنه ، و وقتی 20 ش میشه کلی پولدار میشه…

    وقتی تو ۲۰سالگی یه عالم پول داشت
    وقتی تو ۲۰سالگی یه عالم پول داشت

    ...خلاصه ... همینجور که محبوب پدربزرگ بود داشت زیرزیر خودشو برای انتقام و تصاحب اون کمپانی اماده میکرد ، کمپانی های کره اکثرا وراثتی هستن ،مثلا هرکی رییس کمپانی و بنیانگذارش باشه بچهاش میشه جانشینش ، اینجاام قرار بود پسر بزرگ خانواده جانشین بشه یه چیز بای دیفالت ،در عالم واقع حتی به این شکله .

    پسرعمو و دوجون
    پسرعمو و دوجون

    تو یه مقاله ای که راجب سریال میخوندم ،نوشته بود « ایا کمپانی سون یانگ “اسم کمپانیه سون یانگ بود “ و رییسش شمارو هم یاد سامسونگ انداخته!؟» اتفاقا تو قسمت اول سریال موبایل یکی از کارمندای جدید ایفون بود که هیون وو بهش گفت موبایلش برای سون یانگ نی ، اینجا ثابت میکنه که کمپانی سون یانگ مثالی از سامسونگ بوده ، تو مقاله نوشته بود روابط و جانشینی های سازمانی در سریال خیلی خوب نشون داده شده و روسای شبکه ی جی تی بی سی و رییس جدید سامسونگ هم همشون وراثتی رییس شدن و حتی باهم فامیل هم هستن “

    مقاله ای که اشاره کردم
    مقاله ای که اشاره کردم

    خلاصه ولی با روی کار اومدن جین دوجون و دانش و موفقیت هاش و استعدادش تو پول در اوردن،کم کم ترس از اینکه پدر ممکنه کمپانی را به ما پسرا نده و بده به نوه ش جین دوجون که باباش پسر نامشروعه ، تو دل پسرای رییس بزرگ ، جا باز میکنه .

    جین دوجون
    جین دوجون

    عمو بزرگه
    عمو بزرگه

    رییس تشکیلات :پدربزرگ
    رییس تشکیلات :پدربزرگ

    جین دوجون با کمک یه همکار بیزینس من ، خیلی موفق و زرنگ میتونه توی کره شرکت باز کنه و با کمک و اسم اون یه سری کارا برای اینکه بتونه به پول بیشتر و هم اینکه مقابله کنه با کمپانی بزرگ پدربزرگ میکنه ، دست اخر دستش رو میشه و خودش علنا به پدربزرگ نشون میده و از الان دیگه بازی قرار رو انجام شه .

    همکار دوجون
    همکار دوجون

    دوجون و پدربزرگ
    دوجون و پدربزرگ

    اتفاقای خیلی زیادی و پیچیده ای می افته ،رقابت پدربزرگ و نوه خیلی تنگاتنگ بود ولی تو این همین رقابتی که بینشون بود علاقه هم به وجود میاد و دوجون میشه یکی از دوست داشتنی ترین نوه های پدربزرگ ، از طرفی دوجون خودش هم به پدربزرگ علاقمند میشه و واقعا تا اخرین لحظه کنار پدربزرگ میمونه و از ابروش محافظت میکنه در حالیکه حتی پدر خودشم به قیمت بردن ابروی پدرش" ینی پدربزرگه " حاضر بود به سهام کمپانی دست پیدا کنه ، رابطه شون واقعا خیلی قشنگ بود ، گرچه پدربزرگه عوضی بود ولی خیلی کاریزما داشت یجوری بود که نمیشد ازش بدت بیاد . هم درک میکردی هم نمیکردی ،حتی اخرش از ارثش به دوجون چیزی نداد ولی رابطه ای که بینشون بوده واقعا دوس داشتم .

    پدربزرگ و دوتا پسراش ، اون دوتا پشتی زیردست ها هستن
    پدربزرگ و دوتا پسراش ، اون دوتا پشتی زیردست ها هستن

    پدربزرگه که رییس کمپانی بود از هیچی به اون مال و منال رسیده بوده و از اولم جانشینش را پسر بزرگش معرفی کرده بود ، تو تمام این سالها پسر بزرگ و بقیه بچها اینجوری فک میکردن با اینکه یه سری حسودی ها اختلاف هایی بینشون بود ولی اونقدرا بولد نشده بود تا جایی که دوجون به عنوان یه رقیب سرسخت ظاهر شد و پدربزرگه دقیقا دم مرگش گفت که میخاد جانشینی را روی شایستگی بذاره ، هرکسی دیگه ای باشه واقعا خشمگین میشه و فک میکنه در حقش بی انصافی شده ، شاید اگه از اول اینجوری میگفت انقد دشمنی بینشون به وجود نمی اومد تا جایی که بزنن همو بکشن ، فکرشو بکن پسر اولش تقریبا 50 ساله بود و یه پسر بزرگ داشت 40 ساله بهش گفتن تو جانشینی و پسرت هم بعد تو ، بعد یهو بگن نه . معلومه خون جلو چشاشو میگیره .من به همشونم حق میدادم راستش .

    یون هیون وو
    یون هیون وو

    پول تنها چیزیکه جهان را تکون میده ، و نه تنها جهان بلکه روابط خونی را هم کات میکنه ، پدربزرگه خیلی به کمپانیی که ساخته بود اهمیت میداد و میگفت کسی باید جانشین بشه که بتونه پولساز باشه و شبیه من ، تنها نوه ای که شبیه ش بود و مغزش خوب کار میکرد دوجون بود . دوجون تا اخرین لحظه حتی زمانی که روانپریشی گرفته بود ازش محافظت کرد ولی دست اخر هیچی بهش نداد چون میگفت اون دلش برای من سوخته . عوضش پولای کثیفی که به اسم شرکت کاغذی گذاشته بود کنار رو بهش داد ، که دوجون ازشون استفاده نکرد . برای همین بود که اون اسناد و پولا بعد 20 سال دست هیون وو افتاده بود .

    دوجون که کشته شد
    دوجون که کشته شد

    هیون وو
    هیون وو

    دوجون بعد از مرگ پدربزرگه با اینکه چیزی بهش نمیرسه ولی تو همون شرکت خودش با اطلاعاتی که از اینده داشت ، دوباره سرپا میشه و گندای کمپانی و عموشو می ریزه رو دایره و زمانی که داشت برای تحلیف رییس کمپانی شدنش میرفت با تصادف ساختگی کشته میشه . هیون وو یی که توی بدن دوجون 20 و خورده ای سال زندگی کرد و وقتی به هدف نهاییش رسیده بود ، بازم کشته میشه .دنیای بی رحم 😭😄

    دوجون
    دوجون

    هیون وو بعد انتقام و زمان مرگش خودشو میبینه که راننده ماشین باربریه ، خودش با خودش روبه رو میشه .

    هیون وو و دوجون که باهم روبه رو میشن
    هیون وو و دوجون که باهم روبه رو میشن

    اون تو بیمارستان ترکیه بهوش میاد و متوجه میشه در عرض یه هفته ، 20 سال به عنوان جین دوجون زندگی کرده .

    هیون وو
    هیون وو

    الان میشه داستان را از اخر شروع کرد ، کی دوجون را که تو جوانی تونسته بود اونقد موفق باشه و نخبه را کشت ؟ و چرا هیونن وو تو بدن دوجون زنده شده بود ؟ راز این رابطه تو لحظه ای که دوجون یا هیون وو برای بار دوم میمیره نهفته بود .

    هیونن وو وقتی برای کمپانی به عنوان راننده باربری کار میکرد توسط همون رییس حروم زاده به یه کار گمارده میشه بهش میگن برو فلان جاده اونجا وایسا ، وقتی ماشینو نگه داشته بود و رفته بود کنار تا تماس بگیره با رییسه که الان اینجام چیکار کنم ماشین دوجونی که داشت برای مراسم تحلیف میرفت از اونجا رد میشه و پشت ماشین هیونن وو استوپ میکنه ، کره ای ها گویا علاقه ای به اینکه اگه ماشین جلویی ایستاده اونا از کنار رد شن ندارن 😶😪🤣 همون حین یه کامیون از خدا بی خبر میاد و میزنه به ماشین دوجون و دوجون درجا میمیره ، هیون وو به رییسه میگه یکی مرده تو باعث شدی من غیرمستقیم تو مرگ کسی دست داشته باشم ولی رییسه میگه همینه که هستو و اگه نمیخای برو همون کارگری کن ، اینجوری میشه که هیونن وو بدبخت و بیچاره و دیپلمه که خانوادش به خاطر ورشکستگی کشور ، مثل خیلی دیگه از خانواده ها ، نابود شده بود ، عذاب وجدان رو سالها با خودش نگه میداره و ناچارا تو کار تو همون شرکت مشغول میشه و با اون درجات میرسه .

    هیون وو در صحنه ی قتل
    هیون وو در صحنه ی قتل

    اینکه دوجون را بکشن دستور عمو بزرگه بود . هیوون وو چون شاهد قتل و رابطه ی غیرمستقیم با قتل دوجون داشتش ، تو بدن دوجون به دنیا اومد تا دوباره یادش بیاد که تو چه کاری دست داشته و انتقام خون پایمال شده ی دوجون گرفته شه . بعد از مرگ دوجون پرونده را سریع بستن و دیگه حرفی ازش به میون نیوردن ، پسر جوونی که اونقد زرنگ و خوب بود به خاطر جایگاه ریاست توسط عموش کشته شد درحالیکه هیشکی تقاص پس نداده بود . زندگیش واقعا تو هاله ای ابهام و غم انگیز بود . راستش من فک میکردم بعد اینکه تو بدن دوجون به دنیا میاد میره و هیون وو رو میاره زیردست خودش با اینکه کمکهای غیرمستقیم به خانوادش کرد ولی عجیب نی که این فکر به ذهنش نرسیده تا هیون وو رو بیاره زیردست خودش!؟ اینکه تو قتل کسی دست داشته باشی انقد بی اهمیته که یادت رفته بود!؟ چون تو ماشین رو نگه داشته بودی باعث شدی دوجون بمیره! چطور ممکنه همه ی وقایع ریز و درشت سالهای که زندگی کردی یادت باشه و همشو به کار ببندی تا پولدارتر بشی ولی یادت نباشه به خاطر پول و کار مناسب تو قتل دست داشتی ،چطور ممکنه به پدر و مادرت اهمیت بدی و حتی بخای کلی پول خرج کنی تا به خاطر شنیدن خطر تعدیل نیرو کارخونه مادرت نمیره ولی یه بارم نخای با خودت در زندگی الانت روبه رو شی!؟ راستش این جاشو زیاد دوس نداشتم و به نظرم به جای تمرکز زیاد روی سهام و بورس و شرکت میتونستن به این جزییات بپردازن .

    از اون گذشته لاو لاین داستان با اینکه کم رنگ بود برای من زیاد اهمیتی نداشت . گرچه اون دید بدم نسبت به دختره از بین رفت ولی تو سریال تنها چیزی که بی اهمیت بود لاو لاین بود .

    هیون وو /سنگ قبر دوجون
    هیون وو /سنگ قبر دوجون

    داستان دوجون در نوع خودش وقتی قسمت اخرو میبینی خیلی بی عدالتی و غم توش داره ، اینکه بالاخره قاتلش معلوم شد و کمپانی از جانشینی وراثتی در اومد ، خوب بود و میشه گفت انتقام کامل شدش ولی قسمت اخرو خیلی زود جمعش کردن و زیاد به دوجون واقعی پرداخته نشدش . خود هیونم وو به عنوان کسی که مصبب مرگ دوجون بود تقبیح نشد ، با اینکه متوجه شد دوجون ۲۰سال پیش اونجوری کشته شده دقیقا لحظه ی اخر اونم بدون هیچ ری اکشن قابل قبولی فایل ظبط شده مکالمه ی خودشو رییس حروم زادههرو زمانی که کنارجاده داشت خبر مرگ کسی که اون موقع نمیشناختمش رومیداد رو پخش کرد . ۲۰سال پیش چجوری بدون امکانات مکالمه تلفنی رو ظبط کرده بود !😵‍💫 تازه اونم تو دادگاهی که برای اختلاس هیون وو تشکیل شده یهو قتل دوجون رو پیش میکشن . و با قضیه ی قتل دوجون اختلاس هیون وو پاک میشه .

    هیون وو وقتی داره تو دادگاه مکالمه رو پخش میکنه
    هیون وو وقتی داره تو دادگاه مکالمه رو پخش میکنه

    درکل سریال قشنگ و جذابی بود ، ولی خب وقتی بهش فک میکنی این ضعفا خودشونو نشون میدن . تو یه مقاله ای میخوندم داستان اصلی اینجوری بوده که دوجون زنده می مونه با دادستان ازدواج میکنه و میره تو اون صخره ای که بار اول کشتنش و گل میذاره و اینا ، بیننده ها خیلی هاشون از پایان راضی نبودن و میگفتن گول خوردن و چرا باید دوجون رو بکشن ، با اینحال سریال تو اخرین قسمت با ریت ۲۷ به پایان رسیده . که برای یه شبکه کابلی خیلی ریت خوبیه .

    تولد دوباره در بدن یک پولدار
    تولد دوباره در بدن یک پولدار

    بازیگر نقش پدربزرگ خیلی قشنگ بازی کرد ، قسمتای اخر دلم براش سوخت که اونجوری شد کاش متنبه میشد ولی خب اونجوری شدنش هم یجورایی میشه گفت نتیجه ی اعمال خودش بود . متاسفانه با اینکه خودش خیلی درایت رییس بودنو داشت ولی هیچ کدوم از پسراش غیر از اون نامشروعه و دوجون به خودش نکشیده بودن . اینکه انقد زیاد پول داشته باشی و به طور مساوی بین بچهات تقسیم نکنی همیشه این اختلافات را تو خانواده ها داره ، پول متاسفانه خیلی مهمه و روابط خانوادگی را خیلی تحت شعاع قرار میده ، حتی اگه اون اسایش نسبی در زندگی رو هم نداشته باشی و پولت کم باشه ولی همونم به طور مساوی و با روی خوش و گشاده برای اهالی خونه خرج نکنی موجب اختلافات و کینه های درونی زیادی میشه ، حالا اگه رییس کمپانی باشی و مال و منالت انقد زیاد باشه دیگه خیلی شدتش بیشتره . در هرحال که بعد از مرگت اون مال و اموال میمونه برای باقی مونده ها ، پس بهتر نی تا زنده ای همرو بدی بهشون هرچند که اونا لیاقتش را نداشته باشن ، هرچی نباشه بچها و خانواده ات هستن ، تا زمانی که مردی یا مریضی اینجوری باهات رفتار نشه و بعدشم سر اختلاف بین ریاست همه ی کاشته هات و کمپانی عزیزت بر باد نره ؟!

    هیون وو  و دوجون در کودکی
    هیون وو و دوجون در کودکی

    سونگ جونگ کی هم خیلی خوب بود ولی راستش تا قسمت 7 این مارمولک بازی هایی که داشت اصلا خوشم نمی اومد از کاراکترش ، اوایل وقتی تو خانواده ی جین به دنیا اومده بود و داشت بزرگ میشد یه مدلی مث ناظر بیرونی بود تو اون خانواده و همه رو به چشم تحقیر و مسخرگی میدید ولی وقتی رقابتش با پدربزرگه اشکارا شد رابطه شون حتی صمیمی تر شد و با اینکه رقیب بودن ولی خیلی باحال و عاطفی بود میونه شون .

    سریال باحالی بود . خوشالم برای دیدن انتخابش کردم .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

    💚  سریال کره ای بی خانمان  💚  سریال ایرانی برف بی صدا می بارد 💚  فیلم سینمایی موقعیت مهدی  💚 سریال ژاپنی روزها 💚 سریال کره ای ایدل مقدس 💚 فیلم سینمایی غریب 💚سریال کره ای رویارویی یا دوست پسر 💚سریال کره ای وکیل طلاق 💚سریال کره ای توطئه در دربار 💚


  • نظرات [ ۸ ]
    • جمعه ۲۴ شهریور ۰۲

    سریال glory افتخار

    سریال "شکوه " یا افتخار :

    سونگ هه کیو در نقش دونگ اون
    سونگ هه کیو در نقش دونگ اون

    این سریال یه سریال انتقامی با موضوع خشونت مدرسه ایه . خب خشونت مدرسه ای همه جا هست ولی کره ای ها یخورده تو سریالاشن اغراق زیاد میکنن خب بالاخره سریاله دیگه . گرچه گاهی این خشونتا به مردن فرد یا خودکشیش می انجامه و حقیقتی کتمان ناپذیره ولی دیگه فک نکنم در این حد هم باشه که این سریال نشون داده . پرام ریخت حقیقتا .

    دونگ اون در نوجوانی و بزرگسالی
    دونگ اون در نوجوانی و بزرگسالی

    سریال درمورد شخصیت اصلی " دونگ اون " هه که فقیره و مادرش میخواره و به نظر فاحشه اس . باباشم معلوم نی کیه . تو مدرسه مورد ازار و شکنجه ی وخیم چندتا بچه پولدار عوضی روانی قرار میگیره و با اتوی مو تمام بدنشو داغ میزنن . درواقع این داغ ها روی بدن دونگ اون درسته اغراق شده ش ولی سریال میخاد نشون بده چقد خشونت و زورگویی تو مدرسه در هر مقطعی میتونه به روح فرد اسیب وارد کنه و این اسیب ها حتی اگه به روانشناس و غیره هم مراجعه کنن تا ابد با فرد می مونه . و هیچ چیزی برای این فرد دارو نمیشه جز انتقام . منتها از نظر من انتقامشو خیلی لفت داده . اینکه خودشو نکشت با اون وضعیتی که داشت واقعا خیلی قوی بود و این قوی بودنش از کینه ش و فکر انتقامش نشات میگرفت نه امید به اینده ی بهترش . حتی الانم که پولدار شده و معلم ، پول و این کار رو فقط برای انتقام بدست اورده . تمام سالهای عمرش داشته به انتقام فک میکرده . و برای همونم زنده س . خودش تو یه جایی از سریال میگفت من حتی نمی خندم که شاد نشم که یادم نره برای چی زنده ام . دردناک و غم انگیزه .

    از طرفی میگم کاش اینکارو نمیکرد کاش زندگی جدیدی رو شروع میکرد ولی زخمای روی بدنش چی کارایی که بی دلیل فقط به خاطر پولدار بودن باهاش کردن چی . اینارو واقعا کی قرار جواب گو باشه و اگه قرار باشه کسی که اینکارارو کرده خوب بخوره و خوب زندگی کنه و حتی یه ذره ام عذاب وجدان نداشته باشه پس تکلیف قربانی چی میشه که تمام زندگیش جهنم شده ؟! اگه قانون از این افراد طرفگیری نکنه اگه حتی خدا هم کارماشو بندازه رو زمان پیری یا بچه ی طرف این چه فایده ای برای قربانی داره ؟! و چرا باید بچش از گناه والدش مجازات بشه ؟! اینجاست که اولا کمبودهای قانون بولد میشن و بعد هم نبود خداس که بیشتر نمایان میشه .

    دکتر جراح پلاستیک
    دکتر جراح پلاستیک

    همچین کمبودهایی حتی تو کشور خودمونم هست فت و فراوون . سالها پیش اسیدپاشی زیاد شده بود تکلیف اون کسی که اسید پاشیده رو صورت اون دختر زیبا که چهره ش رو اونجوری کرده بود چی شد ؟!یادم نیست . شاید سوال پیش بیاد که با کشتن یا اسید پاشیدن یا حتی انتقام به هر طریقی صورت زیبای قربانی بهش برگردونده میشه ؟! مسلما نه ولی دلش خنک میشه . وقتی دلت خنک شه اروم میگیری و تازه میتونی نفس بکشی . سوال اینجاست چرا خدا گفته انتقام نگیرین . به نظر من باید انتقام گرفت .

    ....

    دکتر جراح پلاستیک
    دکتر جراح پلاستیک

    کاراکتر اصلی مرد ، با دونگ اون تو بیمارستان اشنا میشه ، بعدش میشه استاد دونگ اون که بهش پادوک " یه بازی مث شطرنج که کره ای ها بازی میکننش ،چینی هام فک کنم دارن . " یاد بده . اینجوری باهم اشنا میشن و پسره از دونگ اون خوشش میاد خلاصه سالها به یاد اون میمونه بعد حدود 8 سال که پسره الان دیگه متخصص جراحی پلاستیک شده و دونگ اون درحال اجرای اولیه انتقامشه دوباره همو میبینن و این سری دونگ اون تصمیم میگیره به این مرد تکیه کنه با نشون دادن زخماش قصه شو تعریف میکنه و پسره هم که تحت تاثیر قبول میکنه تو انتقام دونگ اون همراه شه . درحالیکه خودش "پسره" تو ذهنش در حال ریختن نقشه انتقام از قاتل پدرشه که اونو وحشیانه تو بیمارستان کشته و حالا قاتل داره برای پسره نامه های تهدید امیز مینویسه . فک میکنم میخاد خودشم قاتل شه تا بره زندان و قاتل پدرشو بکشه .

    دوس داشتم بدونم در اخر سریال دونگ اون هم میتونه انتقام بگیره و بعد دلش خنک خاهد شد ؟! متاسفانه  فصل دو سریال اومد ولی انتظاراتم ازش رو براورده نکرد . اولا خیلی بی عرضه و احمق و ترسو بود دختره ، به این دلیل که بعد از این همه عذاب و ناعدالتی که در حقش شده بود نتونسته بود شجاعتش رو جمع کنه تا انتقام واقعی از کسایی که اونطوری در حقش ظلم کردن رو بگیره ، فقط داشت دور خودش میچرخید ، میخاست با پلیس و پایین اوردن اونا از جایگاهشون اینکارو بکنه درحالیکه اولا از نظر من این روش احمقانه ترین روش برای انتقامه ، دوما اصلا نتونستن هیجان و باحالی به داستان اضافه کنن ،  اولا خیلی اب بود فصل دو ،دوما من به عنوان مخاطب خنک شدن دل کاراکتر دونگ اون رو احساس نکردم . بازی سونگ هه کیو خوب بود درنقش یه ادم عذاب دیده ولی کاراکتر احمقی داشت ، کسی که باهاش اینکارو کردن دیگه به گناه و عدالت و اینا فک نمیکنه تویی که تو فکرته انتقام اونم از راه قانون بگیری چرا باید بعدش بری خودتو بکشی !؟ چیکار کردی که مستحق کشتن خودت باشی !؟اگه به کشتن بود باید زمانی اینکارو میکردی که اونجوری کرده بودنت ، درواقع بیشتر از اینکه انتقام خودشو بگیره انتقام اون دختری که توسط همون ایکبیری روانی کشته شده بود رو گرفت ، کسی اینکارو میکنه که رفته باشه بزنه اون کسایی که درحقش ظلم کردن رو کشته باشه اول از همه باید اون ننه ی نفرت انگیزشو میکشت جنازه شو تیکه تیکه میکرد چون مصبب همه ی بدبختی ها و منشاش اون بود ، انقد حال بهم زن بود که حد نداره 🫤 بعدشم میرفت یون جین رو میدزدید میبرد مث خودش شکنجه اش میداد بعدم رهاش میکرد صددرصد یونجین خودشو میکشت اگه همچین اتفاقی براش می افتاد این میشه انتقام نه اینکه پولتو جوونینو عمرتو برای انتقام بذاری اخرشم هیچی خب که چی افتاد زندان !؟ همچین ادمی زندان براش کمه الکیم نشون دادن که تو زندان دیوونه شده . خیلی سمبلی بود . خلاصه اصلا خوشم نیومد . وقت تلف کنیه نیبینین . عوضش اگه سریال انتقامی دوس دارین برین سریال کره ای بازگشت رو ببینین ، خیلی قشنگه . صد از صد .~

    سونگ هه کیو
    سونگ هه کیو


    خب حالا بذارین یه بیوگرافی از سونگ هه کیو بدم : سونگ هه کیو ۴۱ساله از چهارده سالگی کار مدلینگ‌رو شروع کرد و بعد تو یهسریال یه نقش کوچیک داشته همینجور سریالایی با نقشای کمرنگ بازی میکرده تا اینکه تو سریال فراموش نشدنی “پاییز در قلب من “ که من پستشو گذاشته بودم با سونگ سونگ هون و وون بین بازی میکنه و همونجا میشه ستاره ی کره و جهان . و اون سریال شروع موجکره در جهان میشه . سونگ هه کیو تقریبا تو هر سریال و فیلمی که بازی کرده اون سریال و فیلم ترکونده .

    سریال پاییز در قلب من که شاید بخاین راجبش بخونین .

    سریال نسل خورشید که منجربه ازدواجش با نقش اصلی مرد میشه شهرت خیلی زیادی براشون میاره و سریالشون تا سالها از بهترین سریالای کره ای نامبرده میشه ولی متاسفانه ازدواجشون طولی نمی انجامه و طلاق میگیرن . با اینحال هیچی از شهرت و خانومی سونگ هه کیو کم نمیکنه . من تا قبلاز سریال نسل خورشید شناختی ازش نداشتم و سریال نسل خورشیدم دوس نداشتم ولی از سونگ هه کیو خوشم اومده بود برای همین پارسال سریال “ درحال بهم زدن هستیم” رو ازش دیدم . جو سریال و داستانش هم قشنگ بود و بازی یکدست و عمیق و قشنگ سونگ ههکیو منو به طرفدارش تبدیل کرد . و تمام حرفایی که درموردش خونده بودم رو به حقیقت تبدیل کرد . خیلیا بازیشو دوس ندارن ولی به نظرمن بازیش خیلی عمقی و خوبه . ممکنه هیچ ری اکشنی نداشته باشه به نظرتون ، ولی خیلی خوب حس اون کاراکتر را بیان میکنه . درهرحال شهرتش فقط برای ظاهرش نیست . تو این سریال هم واقعا عالی بازی کرده بود . از چهره ش افسردگی و ناراحتی عمیقش و کینه و ترسی که هنوز توش به جا مونده ، دیده میشه . جایی خوندم برای این نقش ۱۰کیلو وزن کم کرده تا صورتش شکسته تر به نظر برسه . همچنین بعد از پخش این سریال سهام کمپانیش ۶درصد افزایش داشته . ولی خب با اینحال همه ی اینا دلیل نمیشه همه از این سریال تعریف کنن که ... خیلیا میگن شاهکاره ولی واقعا چیز خاصی نبود . 


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟

     

     

  • نظرات [ ۰ ]
    • جمعه ۲۴ شهریور ۰۲
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |