قالب

سریال کره ای :: •بیشه زاری غرق در شکوفه •

۲۲۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سریال کره ای» ثبت شده است

سریال کره ای ممنوعیت ازدواج

اسم اهنگ هست : چطور فراموشت کنم ؟!
اسم اهنگ هست : چطور فراموشت کنم ؟!

 

یه اهنگ قشنگ با معنی فوق العاده زیبا و با صدای فوق العاده قشنگ و سئو اونکوانگ .شی عزیزم اوردم براتون خیلی قشنگ خونده اهنگو . قشنگ بازگوی شخصیت سریاله .

سریالی که این روزا میبینم اسمش هست "ممنوعیت ازدواج" :

سریال کره ای ممنوعیت ازدواج
سریال کره ای ممنوعیت ازدواج

تو دوره ی چوسان و قبلتر حتی، وقتی ولیعهد یا شاهزاده یا امپراطور میخاسته ازدواج کنه یه دوره ای را ممنوعیت ازدواج میذاشتن تا دخترای خوشگل مجرد برای امپراطور و ولیعهد یا شاهزاده بمونه کنار 😁 . این سریال راجبه امپراطوریه که هفت سال پیش وقتی ولیعهد بوده زنشو کشتن و به عنوان خودکشی جا زدن و برای همین پدرش که اون موقع امپراطور بوده ممنوعیت ازدواج گذاشته تا پسرش دوباره ازدواج کنه . حالا هفت سال گذشته و ولیعهد امپراطور شده ولی هنوز ازدواج نکرده ، یا بهتره بگم نشده بکنه . چون هرسری خاسته ازدواج کنه طرفو زدن همونجوری کشتن .اونم داره با یکی از افراد مورد اعتمادش دنبال کسایی که پشت پرده این ماجرا ها هستن میگرده . تو این مدت مردم هم خسته شدن و میخان ازدواج کنن ولی نمیتونن و هرکی قایمکی ازدواج کنه رو هم میگیرن میندازن زندان . ینی چی که امپراطور زن نداره بعد شما میرین ازدواج میکنین ؟! 😄 تو این مدت هم امپراطور همش خاب ملکه فقید را میبینه و به یاد اون داره زندگی میکنه . یه روز که با لباس مبدل رفته بود بیرون با دختری که ادعا میکنه روح میبینه اشنا میشه اونو مییارن قصر تا اگه روح ملکه رو میبینه پیامی چیزی داشت به امپراطور بگه ، و اینجوری قرار داستان ادامه پیدا کنه ببینم به کجا میرسه .کیوت و خنده دار و غمگین هم هست .

او اس تی پارت یکش را سئو اونکوانگ از "بی تو بیBTOB" خونده . اونکوانگ تو اینستاش نوشته بود دوس داشته همیشه اهنگ با مدل تاریخی را امتحان کنه و از اینکه این فرصت پیش اومده خیلی خوشاله . این اهنگ را با مدل تاریخی خوندتش . خییلی قشنگه .

اهنگ رو از اینجا بشنوین با معنی که گوش بدین خیلی حس خوبی داره ...

💚♒او اس تی سریال کره ای ممنوعیت ازدواج ♒💚

این معنی اهنگه .

حتی ماه هم تو این شب به خاب میره

به کجا این چنین شتابان میروی

"به کجا این چنین با عجله میروی ؟!"

بدون حتی یه کلمه ، به جای دوری اینجارو ترک میکنه، شب

به کجا اینجوری با عجله میروی

به شکل احمقانه ای من هنوزم "تو" را حتی برای یه لحظه ام نتونستم

رها بکنم

من متاسفم همش تقصیر منه

حتی برای یه لحظه ام شده برگرد پیشم

چطوری تورو فراموش کنم

چطوری تورو پاکت کنم

هرشب به خابم بیا ، منو ازارم بده

چطور میگی که فراموشت کنم ؟!

روزی که گلبرگهای گل پرپر میشوند هم

روزی که باد سرد می وزه هم

نگران جایی هستم که عشقم هست

نمیتونم به خاب برم ...

اون راهی که عشقم میره

منم میخام همراهش برم

راه میرم و راه میرم نمیتونم بهش برسم

یه روزم ارامش ندارم

حتی یه لحظه ام فراموش نمیشه کرد

من متاسفم همش تقصیر منه

دوباره برگرد پیشم

یه بار دیگه منو در اغوش بگیر...


🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

 

🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۲ ]
    • يكشنبه ۲۶ شهریور ۰۲

    سریال کره ای کیمیاگر روح : جانگ اوک چرا زنده شد ؟ فصل یک

    من بعد از دوبار دیدن سریال کیمیاگر روح هنوزم سوالایی دارم که برام پاسخ داده نشده . شاید هدفشون همینه که یه اسرارامیزی در سریال وجود داشته باشه تا بتونه مغز مخاطب را به خودش مشغول کنه . " من با جان و دل این مشغولیت را میپذیرم و دوست دارم . " من اول یه شرح وقایع بگم بعد برسیم به سوالا و فرضیه هایی که من بهشون رسیدم بعد از دومین واچینگ سریال .

    خب سریال در مورد یه کشور تخیلی و افسانه ای که همونجور که قسمت یک هم بهش اشاره میکنه :

    " نیروی اسمان برباد، ابرها و باران حکومت میکنه این نیرو به زمین رسید و تبدیل به نیروی قدرت مندی شد و کشوری که کنار دریاچه گیونگ چون ده هو ساخته شد دریاچه ای که نماد اون نیروئه اسم اون کشور به خاطر اون دریاچه ده هو بود ..."

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    ناکسو و جانگ اوک تو قسمت 20

    پس دریاچه هه حاوی نیروی قدرتمندیه ، از اون سرزمین یه سری ادما بر اومدن که تونستن بر نیروی این دریاچه فاعق بیان و بهشون میگفتن جادوگر . این جادوگرا نیروهای مختلفی داشتن و وجودشون دقیقا برای کشور معلوم نی چه منفعتی داره 😁 ولیکن یکی از این جادوها جادوی عوض کردن روح ادما باهمه . بعد یکی از بهترین جادوگرا که با ستاره شاهی به دنیا اومده این جادو رو ممنوع میکنه . این جادو توسط "سنگ یخ منظورشون تگرگه احتمالا " انجام میشه . حالا این تگرگ از کجا اومده ،تو یه جای سریال میگه که همینجور برف می اومده و همه ی برفا اب شدن ولی یکیشون اب نشده استاد بزرگ که گفتم بهترین جادوگر میان با جادو اینو از بین ببره که میبینه این نیروی خارق العاده ای داره خلاصه کشف میکنن که این تگرگه خیلی چیز باحال و فوق العاده ای و نیروی اب و اتش و خلاصه همه نیروهای زمین و فرازمینی توش خلاصه شده و هرکی بهش مسلط شه نیروی خیلی زیاد میگیره ولیکن میفهمن که کسی نمیتونه به این نیروی زیاد مسلط شه و درواقع این یه ازمایش الهی همچین چیزیه . خلاصه استاده بزرگ چون می فهمه با این میشه روح جابه جا کرد به این نتیجه میرسه این توی شهر هرج و مرج راه میندازه ، برای همین اونو ممنوع میکنه و بعدشم اون تگرگ را نابودش میکنه . یه جایی مخفی بوده حالا متوجه نشدم دقیقا کجا . حالا یکی از این سنگ یخ ها توی انبار اسرارامیزه خانواده جین هه که دخترش از بچگی کور بوده ولی عوضش نیروی خیلی زیادی داشته طوری که از همه ی جادوگرای اون زمان سرتر بوده ،" حالا این دختره چجوری به دنیا اومده دقیقا با همین نیروی سنگ یخ به دنیا اومده . "خلاصه نیروش مورد سو استفاده یه یاروی بیشعوری قرار میگیره و میبرنش تو دریاچه تا سنگ یخ رو پیدا کنه سنگ یخ رو که پیدا میکنه هولش میدن تو دریاچه و از اون موقع حافظشو از دست میده ولی همچنان یه سری نیروهای پنهانی داشته . و به عنوان نوه ی یه پیرزن معمولی فقیر به زندگیش ادامه میده . اسمش هست مودوک .

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    مودوک

    ولی خب همینجوری نمیمونه یه دختری که اسمش ناکسوعه و خیلی قدرتمنده و اتفاقا اونم داره توسط همون یارو بیشعوره موردسواستفاده قرار میگیره و میره از جانب اون ، اینو اون میکشه تو یه نبرد که میخاستن بکشنش ، زخمی میشه ،میره که روحش رو با یه دختری جابه جا کنه ،ولی به شکل اسرار امیزی روحش با مودوک جابه جا میشه . برای همین ناکسوی قدرتمند میره تو یه بدن ضعیف و کور و اونجا زندانی میشه . بعد اینکه روحشون جابه جا میشه مودوک بینا میشه .پس الان توی مودوک روح ناکسو هست . درست ؟ اون الان فروخته شده به گیسانگ خونه ای ولی موقع فرار ارباب زاده ی زرنگی به اسم جانگ اوک گیرش می ندازه و سریع متوجه اینکه اون یه کیمیاگر روح "ینی روحش عوض شده " میشه بعد یه درگیری هم متوجه میشه اون فنون جنگیدن بلده پس یه ادم معمولی نی . خلاصه اینا اینجوری باهم اشنا میشن ...

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    ناکسو " من از بازیگرش خوشم نمیاد خیلی شیربرنجه "

    خب من همه جزییات رو نمیگم دیگه هرکی دیده میدونه من میخام چیزایی که بهشون رسیدم رو الان بگم :

    سوال اینجاست اون دختره که اسمش مودوکه و دختر خانواده قدرتمند جینه ، چجوری اومد با ناکسو روحش عوض شد ،ناکسو مطمئنا یه نفر دیگه رو برای هدفش در نظر گرفته بود و مودوک خیلی از اون مکان دور بود ،ایا نیرو هایی که حس میکرد باعث این مورد شده بود ؟ یا سنگ یخ اونو به اون مکان سوق داده بود ؟ مودوک حتی وقتی مدتها از تعویض روح گذشته بود تو مواقع حساس به کمک ناکسو یا جانگ اوک می اومد . از نظر من مودوک خیلی هوای جانگ اوک رو داشت و اون بود که تو موقعیت های حساس نجاتش میداد . سوال اینجاست چطوری ؟مگه بعد تعویض روح ،روح اولی نابود نمیشه ؟! پس چطوری هنوزم تو بدنش وجود داره ؟

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    مودوک که روح ناکسو رفته توش

    مورد دیگه ای که بعد از دیدن قسمت 19 بهش رسیدم این بود که وقتی مادره ینی رییس خاندان جین اومد مودوک رو بکشه ،پس درواقع میشه نتیجه گرفت که مودوک واقعی همون لحظه مرد خاطرات بچگی و غیره یادش اومد مادرشو شناخت و توسط مادرش کشته شد . و سنگ یخ درواقع نرفت توی ناکسو سنگ یخ و نیروی زیادی که داشت باعث شد ناکسو تو بدن مودوک زنده بمونه و چون مودوک مرده بود تونست نیروش رو بدست بیاره . ینی در واقع چون روح مودوک هنوز تو بدنه وجود داشت اجازه اینکه نیروهای ناکسو نمود پیدا کنه رو نمیداد . و اون بود که باعث شده بود ناکسو تبدیل به سنگ نشه . بعد اینکه مرد ناکسو خودش شد تازه .تازه این مورد هم که چرا ناکسو با وجود داشتن سنگ یخ " که گفتم نداشتش " وحشی شده هم حل میکنه . پس با این تفاسیری که گفتم اینکه بازیگر نقش مودوک تو فصل دو نباشه منطقیه . سوال دیگه ای که انتظار دارم فصل دو برام حل کنه اینکه کی ناکسو رو از اب کشید بیرون و نجات داد ؟! و چجوری دوباره به بدن خودش برگشته ؟مگه بدنشو نسوزوندن ؟اگه اینکه زنده موندنش را با نیروی موجود تو دریاچه توجیه کنیم کی از اب کشیدش بیرون . 🤨

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    وقتی جانگ اوک می فهمه که مودوک همون ناکسوعه

    پست های مربوط به کیمیاگر روح رو از اینجا و از اینجا میتونین بخونین :

    💚سریال کره ای کیمیاگر روح فصل یک   💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚 سریال کره ای کیمیاگر روح فصل دو 💚

    بعدشم چون سنگ یخ رو اون دختره ی کودن بهش دست زد نیروش تشعشع پیدا کرد و به اسمون رفت و خلاصه قاطی پاتی شده بود و نیاز بود که این نیرو رو یکی جمعش کنه . فکرا و ذهنیت های خودشون از سنگ یخ ،به نظر من ها ، این بود که این سنگ یخ اگه نیروت رو بهش بدی نیروت تموم میشه و سنگ یخ هم نابود میشه ،البته که اینطور بود چون هرکی میخاست از اون سد دفاعی که توسط سنگ یخ به وجود اومده بود بگذره نیروش تحلیل میرفت . ولی درواقع سنگ یخی که بهش دست درازی شده بود منتظر صاحب اصلیش بود تا بتونه شکوفا شه و به حالت عادی برگرده . قسمت 19 که جانگ اوک که ستاره پادشاهی داشت وقتی اومد با نیروش سنگ یخ رو که سد ساخته تو زمین رو نابود کنه در واقع سنگ یخ رفت تو وجود جانگ اوک . جایی که بهش تعلق داشت . اینو از اونجایی میگم که تو تیزر فصل جدید جانگ اوک داره رو به کسی میگه ، میخاد سنگ یخ رو از وجودش نابود کنه و اون کس هم داره بهش میگه اگه اینکارو کنی میمیری . حالا با این تفاسیر پس جانگ اوک به خاطر وجود سنگ یخ در درونش بوده که نمرد و از اتیش زنده اومد بیرون . اولا جانگ اوک دارای ستاره پادشاهیی در اون زمان بود و مردنش اینجوری ممکن نبود . دوما خودشون تو سریال گفتن که جانگ اوک عنصرش ابه پس میشه اینجوریم حساب کرد که چون عنصرش اب بوده تونسته از اتیش بیاد بیرون . دوما با فداکاری که کرد پس نشون داد که محقه که از ستاره پادشاهی بودنش استفاده بکنه . ینی میتونه بره قشنگ بشینه امپراطور شه . چون از ابتدای سریال هم کاملا معلوم بود که جانگ اوک چقدر خارق العاده س و چقد زود به همه مراحل جادوگری مسلط شد و از همه اونا که بگذریم خیلی تیز و زرنگ و خوش قلب بود . واقعا در حق جانگ اوک و مودوک و ناکسو حتی خیلی بدی ها کردن . و جانگ اوک فصل جدید یه کاراکتر کاملا متفاوت از فصل یکه . اون انتقام جو شده و همرو میخاد بکشه . البته امیدوارم اینطور باشه . از تیزرها که این معلومه . چون هرچقد مهربونی و گذشت میکرد دیگران بیشتر سوارش میشدن و فک میکردن میتونن بهش مسلط شن . اینکه یه چهره جدید از جانگ اوک در این فصل ببینم واقعا هیجان زده ام میکنه و به شدت منتظر روزیم که پخش شه .

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    جانگ اوک میگفت حلقه نیازی نی من همیشه اینجوری دستتو محکم میگیرم 🤧

    واقعا سریال خیلی قشنگ و ارزشمندی بود برام .


    حالا که تا اینجا اومدین بذارین اهنگ قشنگ سریال را هم براتون بذارم . خیییییییییییلی قشنگه . هروقت اهنگ پخش میشد مورمور میشدم اصلا فوق العاده س ....معنیش قشنگ بازگوی جانگ اوکه :

    سریال کره ای کیمیاگر روح
    زخمها به ردپاهای زیبا بدل میشن

    پرتوی تاریکی که تو قلبمه ... میبره و خراش میده و میگذره ...اون چیزی که همیشه منو به گریه میندازه و دیوونه میکنه و من نمیتونم در اغوششون بگیرم ...دردای منه ...اما بالاخره تورو پیدا کردم ...نگاه نافذ زیبای تو "منظور مودوکه 🥰😭"...مثل گل و افتاب در قلب من شکوفه داد و رشد کرد "چقد زیبا تداعی کردن" ...من همیشه با تو خواهم بود عزیزم ...هیچوقت تنها نخاهی موند ...لطفا همیشه درکنارم بمون ...زخمها به ردپاهای زیبا بدل میشن .......... تورو میبینمت که درون فصلهای سرد هم میشکفی، درون تو عزیزم ....


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

    💟سریال کره ای میراث خانوادگی 💟جاسوس ادمهای مسحور شده 💟 فیلم ژاپنی هیولا monster 💟سریال کره ای با شوهرم ازدواج کن 2024 Marry My Husband 💟 

     سریال کره ای پولگاسال 불가살 Bulgasal: Immortal Souls  💟 سریال ترکیه ای عطیه هدیه gift 💟 معرفی کتاب جود گمنام 💟 اهنگ از IM MONSTAX  💟 وبلاگ خونی 💟 سریال کره ای هتل بزرگ درخشان 💟 معرفی کتاب شرکت  💟دومین برف تهران عکس و اهنگ برفی  💟 برنامه با حضور گونگ یو  

  • نظرات [ ۱ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال کره ای تاریخ ارتدال یا آسی دال

    ادیت شده در : 6 اردیبهشت :

    این سریال رو همین چندوقت پیش برای دومین بار دیدم و دومین بار حتی بیشتر لذت بخشتر و هیجان انگیزتر بود . یه چیزی که بهش پی بردم پایینتر در مورد داستان سریال توضیح داده بودم که یه پیرزنی بود که رفته به یه سرزمین دیگه و اموزه های دینی ش رو نسل به نسل منتقل میکرده ، فک میکنم اون پیرزن یا حداقل شوهرش ! یه نئوتال بوده باشه اگه نه چرا اون تو پیش بینی هاش و دعاهاش درمورد اینکه فرد برگزیده ای که قرار بیاد یه ایگوتیه ، گفته ؟! امیدوارم فصل دو این جور سوالها رو برامون باز کنه . گرچه همینجوریم بدون باز کردن این حقایق سریال به اندازه کافی جذاب و فوق العاده است .

    🍂💛‌ مطالب پیشنهادی 🍂💛 

    💚   شمشیر ارامون  💚

    خب نوبتیم باشه نوبت سریالی که خیلی سر وصدا کرده بود و من الان دیدمش بعد دوسال . اونایی که دیده بودن میگفتن شبیه بازی تاج و تخته ، منم قسمتای یک و دو رو میدیدم همین فکرو میکردم . فضاش و اینکه دنبال قدرت بود و بازی قدرت بود شبیه اون بود . البته من بازی تاج و تخت را ندیدم چندتا صحنه شو تو اینستا دیده بودم و بیشتر ازش شنیدم تا ببینم .

    اجازه بدین معرفی کنم : تاریخ ارتدال یا آسی دال

    سریال کره ای شمشیر ارامون

    این یه سریال تاریخی تخیلیه که تو دوره برنز میگذره ، و روایتگره اولین امپراطور کره ،چوسان قدیمه که قبیله گری را نابود و امپراطوری را پایه گذاری میکنه . اون امپراطوری که گفتم هنوز مطمئنا ثابت نشده که واقعا وجود داشته یا نه ولی اسمش بوده " تانگون " که بهش میگفتن پسر خرس یا خدای بهشت . این دوره را بهش میگن "گوجوسان" و تو قرن هفتم تو تاریخ چین یاد شده برای همینم هست که کره ای ها به این باورن که این پادشاه وجود داشته گرچه وجودش اثبات نشده .

    اتفاقا اسم شخصیت اصلی سریال هم "تاگون"هه .😁

    داستان سریال راجبه یه کشوریه که بهش میگن آسی دال ، توش قبلیه های متفاوتی وجود داره ،و سه تا از قبایل که قدرتمندترین هستن باهم متحد شدن و دارن کشور را اداره میکنن ولی اسم کشور روی اون محدوده حکمرانیشون نذاشتن هنوز نمیدونن کشور و امپراطور و اینا چیه .فقط بهش میگن آسی دال .

    این سه تا قبیله تشکیل شده است از :

    قبیله ای که راز کار با برنز رو میدونه و سلاح میسازه ،قبیله ای با خدایان اسمانی حرف رد و بدل میکنه و کاهن هستند و قبلیه ای که قبلیه گشایی میکنه تا محدوده حکومت را گسترش بده . سردسته این سه همین اخریه که قدرتمندتره و بقیه از فرمان های اون پیروی میکنن . اینا همه انسان هستن .

    راجبه فصل دوم این سریال میتونین از این لینک مطالعه کنین : 

    💚   شمشیر ارامون  💚 

    سریال کره ای شمشیر ارامون

    حالا توی جنگل یه نوع دیگه بشر هم وجود داره که قدرت های خیلی بیشتری از بشر داره و رنگ خونشون ابیه و قیافه هاشونم فرق دارن بهشون میگن " نئوتال" یا همچین چیزی . اون قبیله که گفتم قدرتمنده با نقشه پسر رییس قبیله ینی تاگون ،میان نقشه میکشن و این نئوتال ها را نابود میکنن ، برای این امر یه کاهن را میفرستن تو جمع اینا با یه سری هدایا که اونا سمی بودن، کاهن که یه زنه عاشق یکی از این نئوتال هاست خلاصه یه دوقلو ازشون به جا می مونه ...الان این بچها دورگه هستن اسمشون میشه "ایگوتی" اینا خون بنفش داره چون مادرشون انسان بوده پدرشون نئوتال . که یکیش میمونه دست مادر و یکی را پدر میبره لای بوته ها قایم میکنه تا بره بجنگه که کشته میشه و بچه را همین پسر رییس قبلیه پیدا میکنه و زنده میذارتش و بزرگش میکنه ، چرا چون خودشم ایگوتیه .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    نئوتال :پدر دوقلوها

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    ایگوتی : یکی از دوقلوها اسمش ایسامه .

    این بنده خدا تاگون ،بارها توسط پدرش شکنجه و به قتل تهدید میشده و همش به جنگ و قبلیه گشایی فرستاده میشه خلاصه خیلی کاراکتر بدبختی داشت . کسی که همش از این که یه ایگوتیه ترسونده شده و شرم میکنه از اینکه ایگوتیه و هرکسی رازشو میفهمه میکشتش و فقط یه همدم و همراز داره که اونم دختر رییس قبلیه ای که راز برنز و ساخت سلاح رو میدونه . اینا هم عاشق همن هم با هم نقشه های سیاسی میکشن هردوشونم از سمت پدرهاشون مورد سواستفاده قرار گرفتن برای همینم بیشتر بهم نزدیک شدن و خیلیم باهم مچن ولی از طرفی رغیب سیاسی هم میشن چون هرکی دوس داره خودش بشه رییس قبایل .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    پسر رییس قبیله که کشورگشایی میکنه و خودشم ایگوتیه . اسمش تاگونه

    خلاصه جونم براتون بگه که 200 سال پیش یه پیرزنی بوده که کاهن بزرگ بوده اون کاهن بزرگ یه پیشگویی کرده اینکه یه روزی فرستاده خدا که از بین شماس و برگزیده س میاد و نجاتتون میده و به راه راست هدایت میکنه ولی اون شهر رو ترک کرده به یه شهر خیلی دور که دسترسی بهش غیرممکنه ولی اموزه های خودش را در قالب یه سری رازهایی به نسل خودش منتقل کرده تا اگه یه وقت دوباره نسلش به اون شهر ینی آسی دال برگشتن بتونن اینکه از نواده های اون هستن را اثبات کنن .نواده اش الان این دختره س . این دختره و دوقلوها هرسه تو یه روز به دنیا اومدن و سرنوشتتشون بهم متصله و خاب همو میبینن .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    تانیا : کاهن بزرگ

    تانیا و همشهری هاش بی خبر از پیشگویی و قبیله های دیگه ای زندگیشونو میکردن که مادر ایسام و ایسام به اونجا کوچ میکنن ،تانیا خاب اونارو میبینه میاد به استقبال شون یجورایی ، مادره نرسیده به شهر میمیره و به ایسام میگه تو منو گول زدی برگرد به شهرت و ایسام را به اسم دیگه اس صدا میکنه . ایسام میمونه تو قبیله تانیا و اونجا بزرگ میشه ،تو این سریال انسان ها فقط اگه کاهن باشن میتونن خاب ببین ، و ایگوتی ها ، ایسام که ایگوتیه توی خابش اون یکی قل خودشوو میبینه و فک میکنه خودشه ،از طرفی قلش تو آسی دال که پنهانی و در خفا و مث یه زندانی تک و تنها بزرگ داره میشه هم خاب اونو میبینه . تانیا هم خاب اونو میبینه اینکه چقد تنهاس و دوس داره ازاد بشه . خلاصه تانیا و ایسام بهم دلبسته میشن ولی کاهن بزرگ شهرشون به ایسام میگه تو مال اینجا نیستی و باید اینجارو ترک کنی .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    سایا :قلی که تو شهر داره بزرگ میشه

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    ایسام

    یه روزی مث همه ی قبیله گشایی ها تاگون و همراهانش به شهر تانیا حمله میکنن یه سری کشته میشن و ایسام هم سوار بر اسبی که پیشگویی شده که اسب تندرو و باهوشی و هرکی سوارش شه اون فرد برگزیده س از دست سربازا فرار میکنه تانیا و بقیه رو به آسی دال میارن تا به بردگی بگیرن توی راه کاهن بزرگ شهر تانیا اینا میمیره و بهش میگه این علامت را به خاطر بسپار و هرچه که تاحالا اموختی را یه روزی به دردت میخوره . ایسام خودشو به شهر میرسونه تا تانیا و همشهری هاش رو نجات بده ،رییس قبیله که پدر تاگون هست را گروگان میگیره تاگون برای تبادل میره ولی تاگون همیشه دنبال فرصتی بوده تا پدرشو بکشه برای همین چه فرصتی از این بهتر ...پدر را میکشه و میندازه گردن ایسام ،ایسام باز فراری میشه . تانیا به عنوان خدمتکار سایا گمارده میشه و میفهمه که کیه و قضایا تو این شهر چجوری میگذره . این بین متوجه میشه که سایا قل دیگه ی ایسامه ولی چیزی نمیگه . تاگون به دنبال سرکوب کاهن بزرگشون دنبال نسل کاهن بزرگ 200 سال پیشه ، و بعد متوجه میشه تانیا اون فرده ، خلاصه تانیا به عنوان کاهن بزرگ آسی دال به منصب میشینه تا به قدرت برسه و بتونه ایسام را پیدا کنه و همشهری هاش را از گزند حفظ کنه . و تاگون بعد از جنگ و کشتار زیاد قبایل را نابود و خودش را امپراطور مینامه . این بین ایسام تو یه قبیله ای به عنوان کاهن بزرگ اونجا شناخته شده و اون قبیله را باهم متحد کرده . حالا تاگون امپراطور قرار به قبیله ی ایسام لشکرکشی کنه . که بقیه ش قرار سال بعد پخش بشه .

    سریال کره ای شمشیر ارامون
    تانیا :کاهن بزرگ

    این خلاصه ی داستان بود . درکل جذاب و قشنگ بود یه جاهاییش کند میگذشت ولی اتفاقات درش تند تند رخ میداد .به شکل عجیبی سه روزه 18 قسمت را تموم کردم . نفسگیر 😄 به نظرم از لحاظ داستانی شباهتی به تاج و تخت نداشت . بالاخره همه ی سریالای تاریخی بازی سر قدرت و به تخت نشستنه دیگه . بازی سونگ جونگی در دونقش خیلی خوب بود در نقش ایسام به عنوان کسی که خیلی صادقه و مهربونه و وفادار و بخشنده س بود ، کسی که هیچی نمیدونه ولی به دلیل اینکه ایگوتی بود از اوشم تفکراتش و سطح یادگیریش با انسانهایی که باهاشون بزرگ شده بود متفاوت بود همش دنبال چالش بود و راحت کردن زندگی ،مثلا توی اون شهر حیوان ها را اهلی نمیکردن ولی اون میخاست اسب اهلی کنه یا رقص اساطیری کاهن بزرگ را که به تانیا یاد میداد را خیلی زودتر از تانیا که جانشین بود یاد گرفته بود . حتی وقتی به شهر اومد با اینکه هیچوقت شهر ندیده بود سریع باهمه چی اخت پیدا کرد و همه چیو یاد گرفت نمیدونست نقشه کشیدن چیه ولی نقشه میکشید که از طریق فلانی فلانی را بکشه . ولی این بخشنده بودنش که همش اینو اونو میبخشید کار دستش میداد و حتی اینکه خودشو قاطی قبلیهه کرد رو هم دوس نداشتم .

    از اون طرف در نقش سایا کسی که تنها بزرگ شده بود و با کتاب خوندن و گوش وایسان خودش خودشو اموزش داده بود تا تو اون شهری که دست کمی از جنگل نداره زنده بمونه خیلی متفاوت بود خونسرد و زرنگ و تیز . خیلی کاراکترش تو نقش سایا رو دوس داشتم . من همش دنبال لاولاین تانیا و سایا بودم حیف پیش نیومد .

    چیز دیگه ای که توی سریال برام جذاب بود این قضیه دینشون بود ، اولا که سریال یه جاهاییش تو کشور برونئی ساخته شده و احتمالا همونجاهایی که قلعه سنگی داره و اینا .تورخدا میرن چه کشورایی سریال میسازن من تاحالا اسم این کشورم نشنیده بودم . 😄 و منو خیلی یاد اورشلیم مینداخت و داستان دین شون هم منو یاد قضیه یهودی ها و مسیحیی ها مینداخت . قبیله ای که اول گفتم ،کاهن بودن از خون اصلی کاهن بزرگ 200 سال پیش نبودن ، اون کاهن یه سری اموزه ها داشته که کاهن الانی اونارو منع کرده بود و هرکی که به اون اموزه ها دعا میکرد را میکشتن . برای همین کسایی که به اون اموزه ها علاقه داشتن و میخاستن اونجوری دعا کنن مث حواریون میرفتن تو غار و اونجا دعا میکردن . سایا هم یکی از حواریون بود اون میگفت وقتی با این دین اشنا شده حس خوبی بهش دست داده و از تنهایی در اومده و از خودش به عنوان یه ایگوتی خجالت نمیکشه . خلاصه این تیکه ش منو یاد این قضیه یهودی ها و مسیحیا انداخت که جالب بود . از طرفی کل اون شهر هیچ شباهتی به چوسانی که همیشه تو سریالا هست نداشت . قلعه ها خونه ها منو یاد اورشلیم و سریالای اینجور یکه دیدم مینداخت . شاید مثلا از روی اون الهام گرفته بودن !

    همه ی اینا باعث این سوتفاهم که این سریال شبیه سریال امریکاییه میندازه . ولی روابط و تمیزی نگاهها حتی و نبودن هیچ بِد سینی ، نشون میده که مطمئنا این یه سریال کره ای خوش ساخته .

    یه چیز دیگه که یادم رفت بگم این بود که کاهن 200 سال پیش پیشگویی کرده بود که برگزیده ای که قرار بیاد یه ایگوتیه .و از طرفی این سه نفر ینی تانیا و ایسام و سایا قرار دنیا را کنفیکون کنن . تانیا زنگ ،ایسام شمشیر و سایا اینه پیشگویی شده . و معنی هرکدوم چی میتونه باشه گفته نشده . گرچه میشه حدس زد . برای همین سایا که درواقع پسر تاگون حساب میشد ، اصرار داشت که تاگون به همه اعلام کنه که ایگوتی هستن ولی اون امتناع میکرد . درهرحال کاملا معلومه که اون برگزیده ایسام بود . تو فصل جدید متاسفانه سونگ جونگی دیگه نی و نقش ایسام را لی جونگی که البته اونم بازیگر خیلی خوبه قرار ایفا کنه . از شناختی از لی جونگی بازیش دارم فک میکنم برای این نقش مناسب نباشه البته که تا سریالو نبینی نمیشه نظر داد ولی کاراکتر ایسام و سایا یجوری بودن که به یه ادم خونسرد با چهره ای مرموز و سرد احتیاج داشت . لی جونگی چهره و بازیش پر از ری اکشنه چیزی که این کاراکتر به نظر من بهش احتیاج نداره . حالا باید دید که چی میشه فصل بعدی . این جورسریالای تاریخی این مدلی نمیشه پیش بینی کرد که اخرش چی میشه چون تاریخ که ته نداره . برای همین امیدوارم پایان خوبی براش رقم بزنن .

    سریال کره ای تاریخ ارتدال اسی دال
    لی جونگی در نقش ایسام

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال کره ای میتونم کمکتون کنم ؟! یا کارِ خونه فقط صد وون

    سریال " میتونم کمکتون کنم ؟!" یا کارِ خونه فقط صد وون .

    سریال میتونم کمکتون کنم
    سریال میتونم کمکتون کنم

    " لی جون یان یا به اختصار : جون :اسم بازیگره " دکتر بوده ، یه شب که قرار بوده با برادرش برن ستاره ها را ببین ،براش تو بیمارستان کار پیش میاد و دیر میره خونه به برادره زنگ میزنه میگه بیا بیمارستان از اینجا باهم بریم . برادره تو راه تصادف میکنه میمیره . سوال اینجاست چرا برادره تو خونه تنها کنار جون که رزیدنته و همش باید بیمارستان باشه زندگی میکنه ؟! و ایا برادره شعور نداره بدونه اقای دکتر جذاب سرش شلوغه ؟!و چرا جون بهش گفت تو شب بارونی که تصادف زیاده بیا بریم ستاره ببینیم ؟! خب تو شب بارونی ستاره رو چجوری میخای ببینی ؟! خلاصه از اون موقع جون از دکتر بودن استفعا داده و الان کار دیگه ای میکنه که بعدا میگم .

    سریال میتونم کمکتون کنم
    "جون " هستن

    از اونور این دختره که اسمش تو سریال یادم رفت "هِیری: اسم بازیگره " قبلا بازیکن تنیس روی میز بوده پاش میشکنه همچین چیزی اون کارو میذاره کنار چون دیگه نمیتونه با اون پا تنیس بازی کنه . میره یه جا که استخدام دولتی شه . تو اداره ی مرده شور خونه که همه ی کارای مرده ها را انجام میدن ، کار پیدا میکنه .اینم مرده شوره مثلا .

    سریال میتونم کمکتون کنم
    هیری هستن

    وقتی میخاد اولین مرده رو کار شستشو و اینارو انجام بده " شستشو که با دستمال تمیز میکرد بعد لباس مرگ بهشون می پوشوند لباسای مخصوص مرده هاشونو . " طرف زنده میشه . مردهه کیه ؟ همون برادرِ جون . این کپ میکنه میترسه فرار میکنه این مرده ی سیریش "زنده ام بود سیریش بود توله سگ 😒" مدتها میاد دنبالش . هیری عموش راهبه تو کلیسا میره پیش اون ،اون میگه این تقدیره تو باید 15 تا ؟! انقد وقفه افتاد بین دیدن سریال جزییات یادم نمونده خلاصه کمتر از 20 بود فک کنم ، بشوری تا دیگه روح متوفی رو نبینی . هیری هم تصمیم میگیره به دور از چشم باباش که قدغن کرده بود نره سمت اون کار و بره بشینه برای ازمون خدمات دولتی درس بخونه .میره اون کارو میکنه و یه سری خاسته های اخر این مرده ها که دست از دنیا نمی شورن "نیست من میشورم 🤗🙄" را انجام بده . این بین یهو با جون اشنا میشه چجوری اینجوری :

    جون و داییش یه شرکت تاسیس کردن سایت و اپ و اینا همه دارن خورده کارای مردمو انجام میدن خدمات منزل همچین چیزی . مثلا یکی زورش میاد اشغال تفکیک کنه بندازه اشغالی میرن انجام میدن یا بچه میبرن مدرسه یا به جای بابای بچه میرن مدرسه یا به جای فامیل مرده میرن مجلس ختم . از این کارای پاره وقت تو کره زیاده . خلاصه هیشکی بیکار نمیمونه مث ایران 😤 دزدم ندارن مث یه سری کارای کاذب که تو ایران باب شده نگم الکی عصابم خورد میشه . خیر نبینن فقط .

    خلاصه . یه روز یکی میمیره و طرف دنبال پسرش بوده میخاسته برای اخرین بار ببیننتش سالها بوده ندیده بوده ، هیری میره دنبال اون پسره بگرده یارو مردهه خاسته ش این بوده ، یهو میبینه جون اومده مراسم ختم همین مردهه فک میکنه این پسره س . خلاصه اینا اینجوری اشنا میشن اولش یخورده نفهم بازی و چسب بازی هیری عصابمو خورد کرد ولی بعدش ادم شد خداروشکر . 😁

    سریال میتونم کمکتون کنم
    یکی از کارایی که تو شرکته میکردن

    خلاصه جونم براتون بگه هیری مرده میشست و ارزو براورده میکرد و "جون" کار نیمه وقت ، بعد یهو یه روز جون اتفاقی می فهمه که هیری روح میبینه بعد دیگه اینا رابطه شون عمیقتر میشه و کار به قرار مدار میرسه . همین ریتم را پیش گرفته بود که سریالای جذابتر دیگه اومدن و نذاشتن من بقیه سریال را ببینم 😁 فقط یه تیکه هایی تو اینستا دیدم که بابای هیری طفلی مرد و اونم ترتیب شستنشو خودش داد و فرستادش بهشت . طبیعتا باید از اون کار می اومد بیرون چون جوونم بود و خوبیت نداشت بعد مردم دید خوبی نداشتن نمیتونست قرار بذاره پسرا چندششون میشد نکبتا . ولی خب معلوم بود که قرار نی از اونجا باید بیرون چون سریال پیامش این بود که مرده شور بودن شغل بدی نی . دست اخرم با جون قرار میذارنو طبیعتا بعدشم ازدواج میکنن .

    سریال اروم و یکنواختی بود . این بین ماجراهای خیلی ریزی هم بود ولی اونقدرا جذاب نبود . من بیشتر به خاطر بازیگراش تا همونجاام دیدم . چندتا سریال قبلی که از جون دیده بودم جذاب و باحال بود سریالشم قشنگ بود خدایی ولی این زیاد تعریفی نداشت . جالبه هیری برای این سریال جایزه هم گرفته 😆🙄 . خلاصه گفتم هدر نشه یه پست ازش بذارم .


    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀

     

    🍀سریال کره ای اسپانسر sponsor2022 🍀سریال کره ای اهنگ عاشقانه ی خیال انگیز 🍀  سریال کره ای شام دوستانه dinner mate  🍀 فیلم کره ای اسم من لو کی وان با بازی سونگ جونگ کی  🍀سریال کره ای پایان خوش من با بازی جانگ نارا  🍀سریال کره ای سقوط اضطراری عشق crash landing on you  🍀  دیالوگ از سریال کره ای گوبلین goblin 도깨비 🍀 سریال کره ای جنگ گوریو و خیتان 🍀 سریال کره ای دکتر اسلامپ  🍀 مصاحبه ی آی اِم IM با مجله ی allure 🍀  معرفی کتاب شمس و طغری 🍀 سریال کره ای وارث غیرممکن   🍀

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲

    سریال کره ای کیمیاگر روح فصل دو انتقاد

     کیمیاگر روح فصل یک
    کیمیاگر روح فصل یک

    باید میذاشتن این سریال همینجا تموم میشد . میخاستم پستو بذارم اینستاگرامم ولی هرکاری کردم اصلا وصل نمیشه .ینی قشنگ قشنگی های فصل یک هیجان و اون کنجکاوی و خنده و حال خوبی که فصل یک میداد بهم فصل دو رید بهش قشنگ . قسمت هفت رسما اب بود قسمتای قبلیم . ینی همش داره یجوری پیش میره که هیچی هیجانی برام نداره . حوصله سر بر و عصاب خورد کن . همش بهونه جور میکنن که جینمو رو زنده نگه دارن حالا انگار چه خری هست و چه کاراکتر تاثیر گذاریه . و اون خاهر عفریته ش که از فصل اول از دماغ فیل افتاده بود و معلوم بود دخترشو فقط برای نیروهای خارق العاده ای که داره میخاد و نه چون بچشه . پارک جین که فازش با خودش معلوم نی از فصل اول هم همینجوری بود میدونست دوستش ینی بابای جانگ اوک ، چه گوهی خورده ولی همش خودشو به ندونستن میزد . حالام تو فصل دو جانگ اوک اون همه نیرو داره ولی رییس اون بخش اسمش چی بود ؟! اونجا نشده عجیب نی ؟ چرا چون با نیروی سنگ یخ زنده س .انگار مجرمه . خب مگه دست خودش بوده که سنگ یخ رفته توش ؟! یا مگه خودش خاسته با ستاره پادشاهی به دنیا بیاد . بازم بعد از زنده شدنش سرزنشش کردش و اشکش در اورد که خفه شو همینجوری زندگی کن. چرا ؟ چرا باید وقتی حقشو خوردن اینجوری زندگی کنه ؟! چرا نباید حقشو بگیره و نباید حرفشو بزنه ؟!چرا نباید انتقام بگیره ؟! به خاطر اون جهان مسخره قلابی که ساختین . خودتونم میدونین چقد هرج و مرج بازم نمیذارین اون کسی که به قول خودتون اومده تا نجات دهنده باشه کاری انجام بده .تا خونی ریخته نشه و جنگی صورت نگیره هییچی درست نمیشه . جانگ اوک رسما شده بود قسمتهای اول سگ شکارچی قصر و جینمو . ولیعهد شیربرنج که رسما عروسک جینموعه . اون فصل اونجوری باعث شد ناکسو کشته شه این فصل بازم میخاد پشت جینمو رو بگیره تا جانگ اوک رو بکشه . مسخره . درواقع نقش اصلی این سریال مث سریالای اب 10 سال پیشی یه نقش منفی عوضیه که هیچ جوره نمیمیره و مدام داره عصاب بیننده رو خراب میکنه اسمشم شده هیجان سریال .وقتی نمیتونی سریال را نه با نقش منفی و زورگویی پیش ببری ینی سریال ارزش دوفصلی شدن و سی قسمتی شدن را نداره عزیزم 16 تایی بساز بره . وقتی طمع میکنی همین میشه . یا اون یارو اقای لی کنفی که یهویی هرجایی از ناکجا اباد ظاهر میشه از قسمت دو تا 6 داشت میگفت روح بویون مرده و روح ناکسو زنده س و اگه قدرتش بیاد حافظشم میاد و میفهمه که ناکسوعه حالا قسمت هفت میگه روح بویونم هست خابه "خنده داره اصلا " روح بویون بیدار شه ناکسو ناپدید میشه . خب الان این ینی چی ؟ینی یهو دیدن اگه بازم ناکسو رو بیارن درهرحال نقشش را با مرگ نوشتن باید بمیره تو داستانم منطقیش اینکه بمیره . قبول پس چرا بازیگرو عوض کردین ؟هدفتون از تغییر بازیگر چی بود ؟ و اگه قرار نی اینا بهم برسن فصل دو چه ارزشی داره میذاشتین با همون خاطرات خوش فصل یک و مرگ هر دو نقش اصلی تو یادمون می موندش نه که فصل دو بسازی دریا رو بریزی توش . برینی تو خاطرات فصل یکمون . کاش فصل دورو شروع نمیکردم از اولم وقتی فهمیدم فصل دو دار شده حس شوم اینکه میرینن به اخرش بهم مستولی شده بود که به یقین رسیدم .واقعا انقد قسمت هفت الکی پیچیده و با لج و‌لجبازی اون عفریته خاندان جین عصابمو ریخت که کیس اخر قسمت هفت هم برام اصلا مزه نداشت .

     پست قبلی کیمیاگر روح فصل دو : 💚 سریال کیمیاگر روح فصل دو 💚


     

    🍀  مطالب پیشنهادی 🍀 

     

    💟 سریال کره ای دلال ازدواج رو وون 💟 سریال کره ای دروغه همه 💟 سریال کره ای داستان ازدواج بانو پارک  💟پادشاه ابدی  💟 سریال کره ای اودیسه ی کره ای سون او گوک 💟قالب جدید 💟 سریال کره ای بدرخش یا دیوانه شو  💟 سریال کره ای مرد من الهه عشقه 💟 my man is cupid 💟 جمع بندی سریال های در حال پخش که دیدم 💟اهنگ جدید آی اِم مونستااکس slowly 💟تاریخ در سریال کره ای عاشقان ماه و بدرخش و دیوانه شو  💟

  • نظرات [ ۰ ]
    • شنبه ۲۵ شهریور ۰۲
    | سریال و اهنگ و کتاب و دیدگاه |